فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۱٬۲۲۱ تا ۱۱٬۲۴۰ مورد از کل ۱۳٬۹۴۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
از جمله احکام وجود، مساوقت آن با فعلیت، خارجیت و وحدت است. بر این اساس، اشکال میشود که این تساوق مستلزم آنست که قسیمهای دیگر، یعنی وجود بالقوه، ذهنی و کثیر، از دایره تقسیم وجود خارج شوند. حکمای متأخر در رفع این مشکل، دو اعتبار نفسی و اضافی را لحاظ کرده اند. به اعتبار نفسی، فعلیت، وحدت و خارجیت بدون مقایسه با موجودات دیگر در نظر گرفته میشوند و با این ملاحظه، وجود مساوق با فعلیت، وحدت و عینیت است. به اعتبار اضافی، وجودات با وجودات دیگر مقایسه میشوند و جایگاه خود را در تقسیم پیدا میکنند و قسیم ضلع مقابل خود قرار میگیرند. این بیان مشکل دیگری در پی دارد؛ به این شکل که با فرض دوم، ضلع دیگر با مفاد قسیم بودن اقسام سازگاری ندارد، زیرا اقسام مباین یکدیگرند و وجه مشترک ندارند وگرنه تقسیم فاقد معنا خواهد بود. بنظر میرسد این مشکل در مواجهه با دو مبنای اصالت وجود و مباحث ماهوی و تباین وجودی، حادث میشود؛ چراکه تقسیم اولیه مطابق با نظام فلسفی حکمای متقدم شکل گرفته و با همان مبنا سازگار است. مقاله حاضر با روش تحلیل محتوایی و مقایسه مبانی، در پی ریشه یابی روند تحولات در مبحث تقسیمات دوضلعی وجود است و نشان میدهد که آغاز این تقسیمات در آثار حکمای پیش از صدرالمتألهین و بدون توجه به مسئله اصالت وجود شکل گرفته است و سپس با مبنای اصالت وجود قرائت جدیدی یافته و موجب بروز این مشکل شده است. با تحلیل این مسئله در پرتو مبانی صدرایی، میتوان به توجیه قابل قبولی در اینباره دست یافت.
احکام حقوقی و اخلاقی ازدواج در قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی سال دهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۹
83 - 105
حوزههای تخصصی:
این مقاله دیدگاه قرآن را درباره چند مسأله اصلی در زمینه ازدواج، با تحلیل مضامین آیات مربوطه و با استفاده از آراء مفسران به ویژه مفسران شیعه، مورد بررسی قرار داده است. یافته های این تحقیق که به روش توصیفی- تحلیلی انجام گرفته است، نشان می دهند که قرآن کریم به دلیل کارکردهای حیاتی ازدواج بر مطلوبیت آن به طور مطلق و کراهت تجردگزینی دلالت دارد. الگوی حمایتی قرآن از زنان مطلّقه نیز بازتاب همین تأکیدی است که بر مجرّد نماندن آنان دارد. لحن قرآن درباره تعدد زوجات، لحن توصیه و تشویق نیست، بلکه صرفاً در صدد بیان اباحه و جواز آن است. هدف قرآن از به رسمیت شناختن تعدد زوجات و ازدواج موقّت، ارائه راه حلّی برای برخی ضرورت های اجتماعی بوده است. آنچه در قرآن کریم در خصوص معیار اصلی در همسرگزینی بر آن تأکید شده، لزوم کفویّت به معنای هم شأن بودن زوجین در دو محورِ کفویت در دین و کفویت در پاکدامنی می باشد. همچنین قرآن کریم در مسائل مهم، الگوهای همسرگزینی و نقش زن در همسرگزینی مواضع خاصی اتخاذ کرده است که از توجه این کتاب الهی به احکام حقوقی و اخلاقی ازدواج و همچنین کارکردهای اجتماعی این امور از جمله گسترش تعاملات اجتماعی، حفظ احترام و شخصیت زنان و تربیت فرزندان شایسته حکایت دارند.
بررسی اشتغال زنان از منظر قرآن و حدیث(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی سال دوازدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۶
265 - 289
حوزههای تخصصی:
اشتغال در جوامع کنونی بی شک از مسائل دغدغه انگیز بوده و ارتباط تنگاتنگی با معیشت و مسائل خانوادگی افراد داشته و از اهمّ امور به حساب می آید. اشتغال زنان به دلیل کثرت جمعیّت زنان، یا تحصیلات عالیه ایشان، همچنین زنانی که به دلائل عدیده اجتماعی بار زندگی خود و فرزندانشان را به دوش گرفته اند، ضروری می نماید با تکیه بر آموزه های دینی و دستورهای الهی جهت سازمان دهی به وضعیت اشتغال زنان به راه های عملی و مبتنی بر اصول دینی دست یافت. از این رو مقاله حاضر بر آن است مسأله اشتغال زنان را با توجه به آیات و احادیث مختلف از قرآن و ائمه(ع) مورد بحث و بررسی قرار دهد. جهت انجام این پژوهش نیز با مراجعه به قرآن و کتب حدیث، و با رویکردی که مد نظر نگارنده است به موضوع مورد بحث پرداخته شده است. نتیجه مترتب بر این بررسی نیز حاکی از این واقعیت است که نقش زن فقط مادری و همسری نبوده، بلکه با انجام این دو نقش مقدّس می تواند عضو مؤثری در جامعه باشد و فعّالانه در جامعه به کار بپردازد.
رابطه معنایی نکاح با ایمان در قرآن و نقش آن در تشکیل خانواده قرآنی (بر اساس نظریه وایسگربر-تریر)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر با روش توصیفی تحلیلی بر آن است در یک فرایند منظم و منطبق بر نظریه حوزه معنایی (وایسگربر تریر)، رابطه حوزه معنایی «نکاح» با مقوله «ایمان» را در آیات مربوط به نکاح بررسی نماید. واژه نکاح در قرآن از نظر معنای اساسی در همان معنای عصر پیش از نزول به کار رفته است. واژگان حوزه معنایی «نکاح» در قرآن شامل «أیامی، ازواج، ذریه، طلاق، زنا و...» با مقوله ایمان و حوزه معنایی آن نظیر «تقوا، عفاف، سکینه، خبیث، شرک و...»، گاهی به شیوه همنشینی و گاهی به شیوه متداعی و گاهی نیز بر اساس تقابل معنایی با یکدیگر پیوند خورده و از بار عاطفی اخلاقی و حقوقی ویژه ای برخوردار گردیده و دستخوش توسعه معنایی شده است و بدین ترتیب بافت درون متنی آیات، چگونگی گسترش لایه های معنایی امر نکاح و معیار حقیقی تشکیل خانواده قرآنی را نشان می دهد.
جستاری در بایسته ها و آثار تجسس از نگاه قرآن و کتب اربعه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی سال دوازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۸
523 - 547
حوزههای تخصصی:
جایگاه و آثار تجسّس یکی از مسائل مهم و تأثیرگذار در مناسبات اجتماعی است چراکه حفظ امنیت و ثبات جامعه، جلوگیری از بر هم خوردن نظم عمومی و دیگر مصلحت ها این امر را اجتناب ناپذیر می سازد. فقها به استناد آیه دوازدهم سوره حجرات و احادیث متعدد، تجسس را حرام می دانند. همچنین تفتیش عقاید و اسرار و خطاهای مؤمنان و نیز افشا و آشکار کردن آن ها، با استناد به آیات قرآن، از جمله آیه نوزدهم سوره نور، حرام است. این مقاله با استفاده از منابع اسنادی و کتابخانه ای و به روش توصیفی- تحلیلی در صدد یافتن پاسخ به این سؤال می باشد که بایسته ها و آثار تجسس در دیدگاه نویسندگان کتب اربعه چیست؟ داده ها حاکی از آن است که در این کتاب ها وظائف و بایسته هایی را برای مؤمن در خصوص تجسس مشخص نموده و با توجه به عموم آیات و روایات و حکم عقل و سیره، به طور مطلق حرام و ممنوع شمرده شده است.
بررسی راه حل های ملاصدرا و پلانتینگا در حل مسئله شر با تکیه بر آیات و روایات
منبع:
الاهیات قرآنی سال ششم پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۱۱
77 - 92
حوزههای تخصصی:
ملاصدرا به عنوان یکی از حکیمان متأله در سنت فلسفه اسلامی و پلانتینگا به عنوان فیلسوفی خداباور در ساحت تفکر فلسفه غربی، هرکدام با مبانی و تئوری های خاصی به تحقیق و تدقیق درباره مسئله شر پرداخته اند. ملاصدرا با استفاده از مبانی اصالت وجود و عدمی دانستن شرور، احسن بودن نظام خلقت و غلبه خیرات بر شرور، سعی کرده تا این مشکل را حل نماید. پلانتینگا نیز با دفاع مبتنی بر اختیار، اثبات می کند مسئله شرور با وجود خداوند در تناقض نیست. این دو متفکر علیرغم اعتقاد به اصل وجود خدا و قبول قدرت مطلق، خیریت محض و عالم مطلق بودن خداوند و اختیار انسان، در نهایت خلق شرور در عالم را پذیرفته اند. در پژوهش حاضر تلاش شد تا با استفاده از آیات قرآن کریم و روایات معصومین، راه حل های جدیدی برای رفع معضل شر ارائه و با مهم ترین راه حل های دو فیلسوف مذکور مورد مقایسه قرار گیرد.
فلسفه ی آفرینش از منظر قرآن کریم؛ مطالعه مورد پژوهانه: آیات مربوط به «آفرینش بحق» آسمان ها و زمین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه معارف قرآنی (آفاق دین) سال نهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳۴
109 - 132
حوزههای تخصصی:
قرآن کریم در آیات متعددی به فلسفه آفرینش با تعبیر« بالحق» اشاره نموده است. مفسران دیدگاه های گوناگونی را در تبیین فلسفه آفرینش هستی در ذیل آیات دربردارنده این تعبیر بیان داشته اند که به طور کلی عبارت اند از ؛ 1-آفرینش صواب 2-آفرینش با کلام حق 3-آفرینش حکیمانه 4-آفرینش مبتنی بر عدل و انصاف 5- آفرینش هدفدار، که این دیدگاه ها قابل نقد و بررسی اند، که در میان دیدگاه پنجم، با در نظر گرفتن اصل معنایی و تقابل واژه حق با واژهای با باطل، لعب و لهو در قرآن کریم صحیح می باشد از سوی دیگر از میان موارد چهارگانه ی؛ 1-دلالت داشتن آفرینش بر توحید وکمالِ قدرت خداوند ، 2-آفرینش مبتنی بر دین و تکالیف الهی، 3-آفرینش مبتنی بر منافع و مصالح بندگان و فضل برآنان، 4-آفرینش مبتنی بر غایت حقیقی، که مفسران درتعیین مراد از آفرینش هدفدار بیان داشته اند. مورد چهارم با توجه به اصل معنایی واژه حق و کاربرد و تقابل آن با باطل و لعب در عرف قرآن کریم و از حیث مفاد آیات مربوطه و سیاق آیات قرآن کریم، بهتر از سایر دیدگاه ها می باشد.
معناشناسی مرگ جاهلیت در حدیث معرفت امام با تأکید بر آیات قرآنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی سال یازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴۳
183 - 198
حوزههای تخصصی:
در هندسه معرفتی شیعیان، شناخت امام، از اهمیتی ویژه برخوردار است. چون معنا و مفهوم امام نزد شیعه، همان انسان کاملی است که واسطه فیض الهی است، و با برقراری ارتباط با امام راستین است که می توان شناخت صحیحی از خدا و دیگر مبانی اعتقادی کسب نمود. از این جهت است که در حدیث معرفت امام، پیامبر اکرم(ص) فرمودند: «اگر کسی بمیرد و امام زمان خویش را نشناسد، به مرگ جاهلیت مرده است». حدیث معرفت امام، از جمله احادیث متواتر و معتبر بین شیعه و اهل سنت است. این حدیث از جهات مختلف مورد توجه نویسندگان قرار گرفته است. اما یک سؤال قابل توجه است که منظور از مرگ جاهلی چیست؟ به نظر نگارنده بی تردید، حدیث معرفت و روایات مشابه، اهمیت و ضرورت امامت و ولایت را بیان می کند و نمی توان کسانی را که صرفاً غیر عارف به امام زمانشان هستند، تکفیر نمود.
مبانی علامه طباطبایی در نقد نظرات زمخشری در تفسیر الکشاف(با رویکردی بر ادله ی قرآنی و قرائن درون متنی آیات)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مباحث تفسیری علامه طباطبایی در تمام مجلدات المیزان، پرداختن به صحت و سقم آرای دیگر مفسران می باشد که با در نظر گرفتن معیارهایی به پذیرش و یا نقد نظرات آنان اقدام نموده است. از مهم ترینِ این تفاسیر؛ تفسیر «الکشاف» می باشد که مؤلف المیزان علاوه بر تأیید و بهره گیری از نظرات {نحوی و ادبی} زمخشری، در موارد متعددی با تکیه بر ادله ی قرآنی و قرائن درون متنیِ آیات به بررسی و تحلیل نظرات ایشان پرداخته و با دلایلی از جمله: در نظر نگرفتن ارتباط و قرائن موجود درآیات، بی توجهی به سیاق آیات، تحلیل ناصواب نحوی و ادبی آیات، مخالفت نظر وی با معارف قرآنی، نسبت ناروا به پیامیر اسلام (ص)، تعیین ناصواب مطلق و مقید، عام و خاص، ناسخ و منسوخ، برداشت ناصواب زمخشری از مباحث عقیدتی، ناسازگاری نظر وی با امور مورد تأیید قرآن و علم، عدم توجه به عدل الهی در تفسیر آیات، بدون استدلال بودن نظرات مؤلف الکشاف و... آرای وی را مورد نقد و رد قرار داده است.
تحلیل و نقد هستی شناسی و گستره کاربرد عقل در آراء قرآنی تفکیکیان متأخر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله تحلیل و نقد هستی شناسی عقل در آراء«تفکیکیان متاخر» یعنی پیروان کنونی این جریان فکری و تبیین کاستی های کاربست آن در فهم قرآن است و این موضوع را در آراء قرآنی مرحومان ملکی میانجی،تهرانی،حکیمی وآیت الله سیدان بررسی کرده است. نتایج این مطالعه که به شیوه توصیفی-تحلیلی مبتنی بر اطلاعات کتابخانه ای است، نشان می دهد تفکیکیان متاخر، ضمن مخالفت سرسختانه با عقلِ فلسفی به معنای خاص آن، عقلِ مورد پذیرش خود را با عناوین متمایزی همچون عقل فطری(عقل انواری)، خودبنیاد دینی و ضروری معرفی می کنند تا تفاوت آن را با عقل فلسفی نشان دهند، اما در واقع امر، عقل مطلوب ایشان، همان عقل تحلیل گر یا عقل مدرک بدیهیات است و در قالب قضایای منطقی، ارجاع عمومات و مطلقات به مخصصات و مقیدات و فهم قرآن با قرائن متصله و منفصله ظهور یافته است. نیز این فرضیه ثابت می شود که گرچه تفکیکیان متاخر نسبت به پیشینیان خود تا حدودی به عقل بهاء داده اند، اما این کارکرد باز هم حداقلی است و تنها در محدوده اثبات اصل برخی عقاید، درک حرمت، وجوب، حسن و قبح برخی امورکارآیی دارد. حاصل اینکه این جریان فکری، مبتنی بر تفکیک ازپیش ساخته خود در بین منابع تفسیر، دست عقل فلسفی را از دایره فهم و درک معانی عمیق قرآن کوتاه و نوعا به سطوح ظاهری معنای آیات اکتفاءکرده است. مقایسه نظرگاه قرآنی ایشان با تفاسیر عقل گرا شاهد این مدعاست.
تحلیل تفسیری آیات سیر تحول انسان عرفی به انسان قرآنیِ تحت تعلیم الهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیری سال سیزدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۹
۹۲-۷۱
حوزههای تخصصی:
شرایط انسان قبل از نفخ روح و تعلیم اسما و بعد از آن، تفاوت زیادی داشته است؛ این امر موجب عدم سجده شیطان و تمرد از فرمان الهی شد. پژوهش حاضر به روش توصیفی تحلیلی و با بررسی مقایسه آیات سوره های: علق، بقره و الرحمن و با عنایت به ارتباط بین آیات مذکور به این نتیجه رسید که ارتباط تنگاتنگی میان آیات در سیر تحول انسان از یک انسان عرفی یا همان حیوان ناطق به انسان قرآنی یا همان انسان کامل وجود دارد: خداوند به انسان مخلوق در سوره علق، چیزهایی یاد داده که نمی دانسته است؛ در سوره بقره، این انسان، خلیفه خدا در زمین معرفی شده که تحت تعلیم علم أسماء، مسجود ملائکه می شود؛ آدم مسجود ملائکه با تعلیم اسماء، انسان کامل می شود؛ انسان کاملی که قبل تعلیم، فقط انسان عرفی یا همان حیوان ناطق بود، اما پس از تعلیم به حیّ متألّه و انسان قرآنی تبدیل می شود.
بررسی تطبیقی اقسام توحید و مسئله ی رویت خدا از منظر علامه طباطبایی و شنقیطی
حوزههای تخصصی:
مسلمانان در اصل توحید و برخی شئون آن اختلافی ندارند اما در برخی مسائل توحید اختلافاتی وجود دارد علامه طباطبایی و شنقیطی دو مفسر معاصر هستند که هردو تفسیر خود را به روش قرآن به قرآن نگاشته اند علی رغم وجود اشتراکات، اختلافاتی میان این دو مفسر در حوزه توحید و رویت وجود دارد این نگارش به بررسی اشتراکات و اختلافات علامه و شنقیطی در حوزه توحید می پردازد. روش جمع آوری مطالب در این تحقیق کتابخانه ای بوده و روش تحقیق توصیفی و تطبیقی می باشد. پس از بررسی ها مشخص شد که هر دو مفسر در بسیاری از مسائل توحیدی اشتراکات فراوانی دارند اما شنقیطی در حوزه صفات خدا، قائل به جسمانیت است و صفات را بر معنای ظاهری حمل می کند درحالیکه علامه جسمانیت خدا را مخالف قرآن و عقل می داند. همچنین شنقیطی قائل به رویت خدا در آخرت است اما علامه رویت خدا را در دنیا و آخرت محال می داند.
تحلیل مقایسه یی دیدگاه فارابی و ابن عربی درباره جایگاه اخلاق و عرفان در جامعه آرمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله با بررسی هویت اخلاقی– عرفانی مدینه» فاضله از دیدگاه فارابی (بعنوان مؤسس فلسفه اسلامی) و ابن عربی (بعنوان پدر عرفان اسلامی)، سیمای سه رکن اصلی این مدینه یعنی ریاست، فصل ممیزه و هدف از تشکیل آن با تأکید بر مفاهیم پایه یی کمال، عدالت و سعادت تام ترسیم شده است و ثابت میشود این مفاهیم در متعالیترین وجه ممکن در مدینه» مهدوی تحقق می یابد. تأکید بر جایگاه عقل و معرفت در اینباره و همچنین بیان مصادیق مدن غیر فاضله از دیدگاه ایندو اندیشمند، از دیگر مسائل مطرح شده در این پژوهش است. تحلیل مقایسه یی آراء فارابی و ابن عربی نشان میدهد که علیرغم اشتراک دیدگاه درباره» ارکان اصلی مدینه» فاضله، زیرساختهای اندیشه و آراء فلسفی و عرفانی آنها در اینباره مختلف و متفاوت است. از جمله» این تفاوتها میتوان به مواردی چون جایگاه طرح مسئله» مدینه» فاضله، مبانی شکلگیری این ایده، زبان و ادبیات ارائه» آن، تعیین مصداق و بیان سطح تعالی آن و نحوه» اعتقاد به لزوم تحقق عینی مدینه» فاضله اشاره کرد.
بررسی تفسیری و نقد ترجمه آیه های متناقض نما با عصمت پیامبراکرم| با تاکید بر آیه 7 ضحی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیری سال دوازدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۶
103-126
حوزههای تخصصی:
خدای متعال در برخی از آیات قرآن به نوعی عتاب گونه، پیامبراکرم | و دیگر پیامبران را مورد خطاب قرار داده یا در مورد ایشان سخن گفته که تداعی کننده مضامینی متناقض نما با عصمت ایشان است. ترجمه این آیات از زبان مبدا به زبان مقصد و انتقال صحیح محتوای آن، افزون بر نگاه داشت ساختارهای دستوری و بلاغی و هم سانی تاثیر متن مبدا و مقصد، و نیز رعایت مقوله های تفسیری، روایی و زبان شناختی، احاطه و اشراف ویژه به مبانی کلامی صحیح و تنقیح شده و نیز بازتاب این مبانی در زبان مقصد را طلب می کند تا تلقی عدم عصمت پیامبران را در ذهن خواننده ایجاد ننماید. پژوهش حاضر در صدد است تا به نقد ترجمه آیه 7 ضحی از میان برخی ترجمه های امین، معنایی، آزاد و تفسیری بپردازد و ضمن تبیین مستدل برتری ها و کاستی های مترجمان مذکور، بهترین روش و قواعد ضروری ترجمه این دسته از آیات را در پیش روی مترجمان و مخاطبان ترجمه قرآن قرار دهد. معادل گزینی ناصحیح و نیز ساختاربسندگی، ترجمه آیه مورد بحث را از غایت آن دور کرده و در مقابل، ترجمه مزجی می تواند روشی مناسب برای برگردان این دسته از آیات به شمار آید و مترجم را در برآوردن اهداف ترجمه موفق تر کند.
بررسی تفسیر آیاتی از قرآن کریم بر پایه پدیده جایگزینی نحوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیری سال دوازدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۵
77-96
حوزههای تخصصی:
تعویض یا جایگزینی، یکی از سنت های رایج زبان عربی در آیات قرآن مجید پربسامد است و در مواردی از قبیل جایگزینی فعل امر با مصدر در « فَضَرْبَ الرِّقَابِ »، مصدر با اسم فاعل در « لَیْسَ لِوَقْعَتِهَا کَاذِبَهٌ » و مفعول مطلق با صفت در « وَعدَ اللهِ حَقًّا » نمود دارد. این نوع جایگزینی که به عدول و تعویض نحوی تعبیر می شود، در دلالت معنایی، مفاهیمی فراتر از معنای ظاهری الفاظ را می رساند؛ ازاین رو در تفسیر آیات قرآن توجه ویژه مفسران را برانگیخته و عمده ترین کاربست تفسیری آن، در شرح اعجاز بیانی قرآن کریم متبلور است . این جستار، به استناد منابع تفسیری و با روش توصیفی استنتاجی، به شناسایی نمونه هایی از این تعویض ها در آیات برآمده است. ازجمله نتایج این پژوهش آن است که در قرآن کریم انواع جایگزینی ها به کار رفته است و مفسران؛ به ویژه فخرالدین رازی در مفاتیح الغیب به دلالت معنایی این جایگزینی ها پرداخته و نشان داده اند که این تعویض ها گاهی در ایجاد فواصل هماهنگ و خلق موسیقای متناسب با مفهوم آیات کارآمدند و اغلب دارای سایه معناهایی از قبیل مبالغه، تشویق، تعظیم و تعلیل به وصف جایگزین می باشند.
تحلیلی بر حکم جمع خوانی قرآن در دیدگاه سلفیان تکفیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سراج منیر سال نهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳۲
147 - 171
حوزههای تخصصی:
در منابع دینی شیعه و سنی، سفارش های فراوانی برای قرائت قرآن با ترتیل و صدای بلند وارد شده است. پیرو همین توصیه ها در جوامع اسلامی، قرائت های فردی و دسته جمعی مرسوم بود و هست. قرائت فردی قرآن به اجماع مسلمانان جایز و سنت است. اما در این میان، سلفیان تکفیری به عنوان فرقه ای از فرق اسلامی، راهی متفاوت تر از دیگر فرق امت در پیش گرفته اند. این جریان فکری افزون بر اینکه جمع خوانی قرآن را جایز و مباح نمی دانند، بلکه آن را بدعت می انگارند. در این میان، سؤالی که به ذهن متبادر می شود، این است که آیا واقعاً چنین سبکی از قرائت قرآن بدعت است؟ پژوهش پیش رو در راستای پاسخگویی به این سؤال با روشی اسنادی و تحلیلی با نظر در منابع اهل سنت و سلفیان، ابتدا حکم جمع خوانی قرآن را در دیدگاه علمای اهل سنت مطالعه می کند و آنگاه به تبیین و تحلیل دیدگاه سلفیان می پردازد و در انتها به این نتیجه می رسد که دیدگاه سلفیان در بدعت انگاری قرائت جمعی قرآن فاقد مستند شرعی و عقلی و نیز خلاف اجماع مسلمان شیعه و سنی است. از دیگر یافته های نوشتار حاضر این است که قرائت جمعی قرآن جایز و مشروع و دلایلی از قرآن و سنت و سیره صحابه و مسلمین، این عمل را تأیید می کند.
مبانی نظریه پردازی قوانین اجتماعی در تفسیر قرآن
منبع:
مطالعات قرآن و علوم سال سوم بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۵
147 - 183
حوزههای تخصصی:
تفسیر اجتماعی بهره گیری از قرآن برای استخراج اصول و قواعد تفکر اجتماعی و استنباط نظام جامع اجتماعی از آن است آن گونه که این یافته ها، دیگر بخش های قرآنی در زمینه مباحث اجتماعی را تبیین کند و مفسر و تحلیل گر اجتماعی را قادر سازد؛ تا ضمن تحلیل و بررسی مسائل پیرامونی جامعه کنونی با قرآن، به اصلاح و بازسازی مبانی جامعه شناختی دست زند و در حوزه روش شناختی، وحی را منبع دیگر شناخت در تحلیل و کشف مسائل اجتماعی به حساب آورد. یافته های تحقیق حاضر که به روش توصیفی- تحلیلی و جمع آوری کتابخانه ای صورت پذیرفته، حاکی از آن است که از جمله مبانی نظریه پردازی قوانین اجتماعی در تفسیر قرآن عبارت است از امکان تفسیر علمی، امکان دست یابی به قوانین جامعه شناختی تاریخی، امکان دست یابی به قوانین جامعه شناختی اجتماعی، امکان بازشناسی نظام اجتماعی مطلوب، وجود و امکان باز شناخت مفاهیم ناظر به مباحث اجتماعی در قرآن.
بررسی استعاره ی جهتی واژه ی حیوه در قرآن، بر اساس نظریه ی استعاره ی مفهومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظر به اینکه بسیاری از پیامهای قرآنی به صورت تلویحی بیان شده اند، در این پژوهش، تلاش شده تا بر اساس نظریه ی استعاره ی مفهومی، استعاره ی جهتی واژه ی «حیوه» در قرآن بررسی شود. برای این کار، ترجمه ی مکارم و تفاسیر المیزان و نمونه برای جمع آوری داده ها استفاده شد و سپس این داده ها موردتحلیل قرارگرفتند. باتوجّه به واژه ی حیوه، نگارندگان به استعاره های جهتی بالا، پایین و نزدیک دست یافتند، اما استعاره ی جهتی دور درخصوص واژه ی حیوه به کارنرفته است. مفاهیمی ازقبیل خیر، برکت و نعمت و یا مفاهیمی که منسوب به خداوند هستند، استعاره ی جهتی بالا، و مفاهیمی مانند ضعف، خواری، عذاب و رسوایی ، استعاره ی جهتی پایین را نشان می دهند. استعاره ی جهتی نزدیک، با همنشینی اسم اشاره ی «هذه» با واژه ی حیوه نشان داده شده-است و در چند آیه دیده می شود که پستی و حقارت زندگی دنیا، تأکید بر آن، و یا تأثیر و نتیجه ی اعمال ما در این دنیا را نشان-می دهد. پژوهش حاضر، کارآمدی نظریه ی نوین استعاره در تحلیل زبان قرآن را نشان می دهد که این خود، به درک، ترجمه و تفسیر بهتر مفاهیم قرآنی منجرمی شود. کلیدواژه ها: قرآن، استعاره ی مفهومی، استعاره ی جهتی، استعاره بالا/ پایین، استعاره نزدیک، واژه ی «حیوه».
تحلیل و نقد تفسیر دروزه از آیه مباهله
منبع:
تفسیرپژوهی سال هفتم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۳
107 - 87
حوزههای تخصصی:
آیه «مباهله» فضیلت بزرگی برای همراهان پیامبر (ص) در جریان مباهله اثبات می نماید. لذا مورد مناقشه برخی از مفسران قرار گرفته است. هرچند اکثریت آنها این فضیلت را می پذیرند؛ ولی عده ی محدودی از مفسران اهل سنت در صدد شبهه افکنی هستند تا این فضیلت را از پنج تن آل عبا؛ (پیامبر (ص)، حضرت علی (ع)، حضرت فاطمه (س)، امام حسن (ع)، امام حسین(ع)) خارج ساخته و یا زنان نبی (ص) و یا اصحاب ایشان را با آنان شریک نمایند. محل نزاع آنها مصداق اصطلاحات «ابنائنا»، «نسائنا»، و«انفسنا» و دلالت آیه بر فضیلت اهل کساء می باشد. یکی از این افراد، «دروزه» می باشد که با شیوه تفسیر به ترتیب نزول، قرآن را تفسیر نموده و مدعی است که با کمک این شیوه، می توان به فهم بهتری از آیات دست یافت. این نوشتار به روش توصیفی- تحلیلی با منابع کتابخانه ای در تحلیل و نقد دیدگاه «دروزه» در تفسیر آیه «مباهله» خواهد گفت که وی نه تنها فهم بهتری از آیه بیان نکرده، بلکه در تفسیرآن، خلاف تاریخ صدر اسلام و تاریخ نزول، دیدگاه شیعه را ساختگی و جعلی خوانده است. وی در حالی به عدم حضور و تولد حسنین (ع) در جریان مباهله اشاره می کند که منابع اهل سنت گواهی می دهند که فضیلت همراهی با پیامبر (ص) در جریان مباهله تنها اختصاص به اهل بیت (ع) ایشان دارد.
بررسی تفسیری استناد به آیه 165 نساء در نفی حجیت اهل بیت علیهم السلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیری سال دوازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۷
۱۸۱-۱۹۰
حوزههای تخصصی:
دگراندیشان دینی مسلمان در دو قرن اخیر، به نقد و پالایش میراث اسلامی پرداخته و مدعی مبارزه با خرافات شدند. نقدها و ادله گروه موسوم به قرآنیون، کمتر مورد توجه پژوهش های دینی قرار گرفته است. ازآنجاکه این گروه، ادعای مبارزه با خرافات را دارند، بسیاری از باورهای شیعی را به دلیل تعارض با قرآن، باطل و مردود دانسته اند که ازجمله آنها نقد مسئله امامت اهل بیت است. این جریان با تمسک به آیات متعددی از قرآن کوشید ه اند تئوری امامت شیعی را به چالش کشند و آن را عقیده ای مخالف قرآن معرفی نماید؛ چنان که برخی از آنان با استناد به آیه 165 نساء مدعی اند حجت الهی بودن ائمه در تضاد با مدلول این آیه است؛ زیرا در این آیه خداوند تنها پیامبران را به عنوان حجت های خویش معرفی کرده است. در نتیجه حجیت اهل بیت مخدوش است. این مقاله در تلاش است تا قوت یا ضعف استناد به این آیه را در نقد امامت، بررسی نماید. این تحقیق بیانگر آن است که این آیه هیچ دلالتی؛ حتی به صورت ضعیف، بر نفی حجیت اهل بیت ندارد و بدفهمی قرآنیون منشأ چنین خطای بزرگی است.