فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۶۱ تا ۴۸۰ مورد از کل ۱۳٬۷۲۸ مورد.
ترجمه های تحت اللفظی معاصر قرآن کریم به زبان فارسی؛ برتری ها و کاستی ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اگر چه بیشتر ترجمه های تحت اللفظی قرآن کریم، در نگاه اول نارسا و نامفهوم به نظر می رسد و از سازگاری و مطابقت لازم با ساختارهای زبان فارسی برخوردار نیستند، اما در بسیاری از موارد از نقاط قوتی نیز برخوردارند که بسیاری از ترجمه های امروزی قرآن کریم، فاقد آن است. دقت در برابر گزینی، مطابقت با نصّ قرآن، توجه به ساختارهای صرفی و نحوی زبان مبدأ و... از جمله مواردی هستند که ترجمه های تحت اللفظی توجه شایانی به آن داشته اند. از سوی دیگر، نارسایی و روان نبودن ترجمه، عدم توجه به محذوفات قرآنی، ترجمه تحت اللفظی کنایه ها و استعاره ها و ... از جمله کاستی های ترجمه های تحت اللفظی محسوب می شود. در همین راستا پژوهش حاضر به روش کتابخانه ای و شیوه ی تحلیل داده، به بررسی ترجمه های تحت اللفظی: دهلوی، شعرانی، مصباح زاده و معزی پرداخته و به این نتیجه رسیده است که ترجمه های تحت اللفظی قرآنی کریم در مقایسه با ترجمه های محتوایی، باوجود کاستی های خود، از برتری های نسبی نیز برخودارند.
زن و قانون مجازات
معروف و منکر در قرآن و سنت
منبع:
فرهنگ کوثر ۱۳۷۹ شماره ۳۷
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن موارد دیگر فرهنگ اصلاحات و واژه ها در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تربیت تربیت دینی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی موارد دیگر فرهنگ واژه ها و اصطلاحات در روایات
حیا در پندار،گفتار و رفتار
منبع:
بشارت ۱۳۷۷ شماره ۷
حوزههای تخصصی:
وفای به عهد
منبع:
بشارت ۱۳۸۸ شماره ۷۰
حوزههای تخصصی:
نسخ از دیدگاه شیخ طوسى(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
یکى از مباحث جدى و اساسى علوم قرآنى بحث نسخ در قرآن است اهمیت این بحث را از روایات ائمه(ع) که در این باره رسیده مىتوان فهمید. این مقاله، نسخ در قرآن را از دیدگاه شیخ طوسى (ره) با استفاده از دو کتاب »التبیان فى تفسیر القرآن« و »العده فى اصول الفقه« ایشان مورد بررسى قرار داده است. نسخ در قرآن بر سه قسم قابل تصور است: نسخ حکم بدون لفظ. نسخ لفظ بدون حکم، نسخ حکم و لفظ با هم. نسخ حکم بدون لفظ بدین معناست که آیهاى در قرآن ثابت است ولى مفهوم و مفاد تشریعى آن منسوخ گردیده و عمل به آن جایز نیست. از دیدگاه علماى شیعه تنها همین نوخ نسخ است که در قرآن جایز است و دو قسم دیگر به تحریف قرآن مىانجامد و باطل است. شیخ طوسى براى هر کدام از ناسخ، منسوخ و نسخ شرایطى ذکر کرده است. از جمله شرایط ناسخ اینکه باید منفصل و متأخر از منسوخ بوده و امرى قطعى و علمى باشد نه ظنى. و از شرایط کلى نسخ نیز اینکه در احکام شرعى و تکلیفى جارى مىشود و نه در احکام عقلى و تکوینى. مرحوم شیخ وقوع نسخ را در امر و نهى و یا در خبرى که متضمن امر یا نهى است صحیح مىشمارد. همچنین ایشان نسخ کتاب به کتاب و سنت به سنت را در صورتى که از نظر دلالت مساوى باشند جایز مىشمارد. همین طور نسخ کتاب به سنت و سنت به کتاب را در صورتى که سنت خبر مقطوع و متواتر باشد جایز مىداند. شیخ طوسى براى شناسایى ناسخ و منسوخ دو راه بر شمرده است: 1- ناسخ با دلالت لفظى دلالت بر نسخ کند. 2- ناسخ از جهت معنا اقتضاى نسخ داشته باشد.
معناشناسی و سیر تطور واژه «موت» در قرآن کریم
حوزههای تخصصی:
شناخت آخرین کتاب الهی و معجزه جاوید پیامبر خاتم صلی الله علیه و آله در گرو شناخت صحیح و درست تک تک واژه-های آن است که با در نظر گرفتن تمامی شرایط عصر نزول اعم از مخاطب، زمان و مکان نزول آیات و ... می توان به این امر نایل آمد. واژه موت در اصل به همان معنای مشهورش یعنی مرگ است و در ابتدا نیز به همان حالت جدا شدن روح از بدن و بی حرکت شدن جسم اطلاق می شده؛ چرا که این حالت برای بشر موضوعی بود که در پیرامونش اتفاق می افتاد و برایش محسوس بوده است. این لغت تطور خاصی را در طول زمان به خود ندیده؛ گرچه بعد از نزول، چند معنی مجازی پیدا کرده است؛ معنایی چون (گمراهی، غفلت و...) و نیز در بین عرفا و اهل تصوف نیز به انواعی تقسیم شده که معانی اصطلاحی مخصوص به خود دارد. ما در این مقاله برآنیم تا اول به معنا شناسی تاریخی واژه و سپس سیر تطورات و نیز معناشناسی آن در قرآن کریم بپردازیم.
اجل معلّق و اجل مسمّی از منظر آیات و تجلّی آن در روایات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع اجل معلّق (قضای مشروط) و اجل مسمّی (قضای محتوم) در ارتباط با زمان مردن آدمیان، از دیرزمان مورد بحث مفسّران اسلامی بوده است. بعضی از آیات قرآن کریم، در اجل معلّق ظهور دارند؛ مثل آیة Pأَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ اتَّقُوهُ وَ أَطیعُونِ * یغْفِرْ لَکمْ مِنْ ذُنُوبِکمْ وَ یؤَخِّرْکمْ إِلی أَجَلٍ مُسَمًّی..: اینکه خدا را عبادت نمایید و تقوا پیشه کنید و از دعوت من اطاعت نمایید تا خداوند گناهانتان را بیامرزد و مرگتان را تا وقتِ نامیده شده (در علم خدا) به تأخیر اندازدO (نوح/ 3 4). لیکن برخی دیگر از آیات در اجل مسمّی ظهور دارند؛ مثل آیة Pنَحْنُ قَدَّرْنا بَینَکمُ الْمَوْتَ وَ ما نَحْنُ بِمَسْبُوقینَ: ما زمان مرگ را میان شما تعیین کرده ایم و هیچ کس آن را تغییر نتواند دادO (الواقعه/60). نویسندة این مقاله، نخست با استناد به آیات و روایات، اجل معلّق و مسمّی را به اثبات رسانیده، سپس با استناد به مراتب علم خداوندی، به این نتیجه رسیده که دو گونه بودن اجل آدمی با یکدیگر منافات ندارند؛ چراکه بازگشت اجل معلّق به اجل مسمّی می باشد.
منابع ادبی و نقش آن ها در تفسیر
منبع:
معرفت ۱۳۸۴ شماره ۹۶
حوزههای تخصصی: