فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۰۱ تا ۳۲۰ مورد از کل ۱۱٬۲۵۴ مورد.
منبع:
پژوهشنامه کلام سال ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۸
27 - 52
حوزههای تخصصی:
نوشتار حاضر بر آن است تا دیدگاه سهروردی به عنوان نماینده سنت افلاطونی و آکویناس به عنوان نماینده سنت ارسطویی را در باب علم الهی به مخلوقات مورد بررسی و تحلیل قرار داده و نقاط اشتراک و افتراق آن ها را بیان کند؛ یافته های پژوهش چنین است که در مورد ارتباط صفات الهی با ذات، سهروردی و آکویناس معتقد به عینیت هستند. در مورد علم الهی به مخلوقات هر دو فیلسوف علم خدای متعال را اثبات می کنند، اما سهروردی به علم الهی نسبت به ماسوی در پیش از خلقت اشاره ای نمی کند و آکویناس نیز تفاوتی میان قبل از خلقت و بعد از خلقت مخلوقات قائل نیست. سهروردی در مورد علم خدای متعال به شرور بحث قابل ذکری ندارد، بلکه بیشتر در مورد جایگاه شر در نظام هستی و ارتباط آن با خیر بودن نظام بحث می کند، لیکن آکویناس بیشتر در مورد چگونگی علم الهی به شرور بحث می کند و معتقد است که خدای متعال به شرور به تبع نظام هستی علم دارد. درباره علم الهی به متغیرات نیز هیچ کدام از دو فیلسوف قائل به تغییر در ذات الهی نمی شوند.
سبک زندگی منتظرانه راهبرد مقابله با فرقه های انحرافی مهدویت در دوران معاصر
منبع:
جامعه مهدوی سال ۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۸)
110 - 132
حوزههای تخصصی:
با وجود آنکه آموزه مهدویت از معارف مؤثر در فرد و جامعه است، اما فرقه های انحرافی منسوب به مهدویت ازجمله عوامل آسیب زایی هستند که سبب می شوند تا فرد و جامعه دینی نه تنها نتواند از این آموزه سترگ آن طور که شایسته است بهره کافی را ببرد؛ بلکه خود بر مشکلات علمی و عملی در جامعه معتقد بر مهدویت خواهند افزود. در این نوشتار با روش توصیفی- تحلیلی، تلاش شده است تا سبک زندگی منتظرانه را، یکی از پاسخ های راهبردی در مواجهه با چگونگی برخورد با آسیب های فرقه های انحرافی مهدویت، معرفی نماید؛ زیرا ماهیت جهادگونه برآمده از ماهیت انتظار مطرح شده از جانب معصومین ع، پشتوانه عظیمی است که منتظران با متخلق شدن با آن می توانند در سه عرصه: جهاد بینشی، جهاد گرایشی و جهاد کنشی در تقابل با تهدیدات فرقه های انحرافی از حقیقت مهدویت و باورها و ارزش های برآمده از آن محافظت و موجبات اصلاح و ارتقای بینش ها، گرایش ها و کنش های منتظران را فراهم نمایند.
بررسی فقهی خلوت با نامحرم در منابع شیعه و اهل سنت
منبع:
مطالعات دین پژوهی سال ۷ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۴
21 - 40
حوزههای تخصصی:
گسترش روابط اجتماعی،مسئله ی ارتباط زن و مرد نامحرم را پررنگ تر کرده است. این ارتباطات گاهی موجب شکل گیری خلوت بین آنها می شود. کسب آرامش و تعالی مادی و معنوی جامعه ی اسلامی درگرو تنظیم هوشمندانه روابط با نامحرمان است. هدف از این پژوهش بررسی فقهی– اجتهادی حکم شارع درباره ی خلوت زن و مرد نامحرم است. اطلاعات پژوهش به روش کتابخانه ای جمع آوری شده و به شیوه ی تحلیلی- اجتهادی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. ادله تحریم خلوت در منابع شیعی شامل چند دسته روایات، شهرت فتوایی، سیره متشرعه و علت دانستن خلوت برای وقوع در حرام است. در مقابل به دلیل ضعف سندی روایات، ضعف دلالت روایات بر حرمت خلوت، وجود روایات معارض و رد شهرت فتوایی، رد سیره ی متشرعه و حکمت نبودن خلوت برای وقوع در حرام، ادله گروه اول نقد شده است. با این وجود به دلیل روایات متعدد همانند نظر بیشتر فقها، احتیاط در ترک خلوتی است که حضور یا نظارت دیگران وجود ندارد. البته جایی که خلوت مقدمه برای هر نوع کار حرامی باشد از باب ریبه یا مقدمیت حرام است. طبق منابع اهل سنت خلوت یک زن و مرد نامحرم جایز نیست مگر اینکه با حضور فرد مورد اعتمادی باشد. مصادیق خلوت در مذاهب اهل سنت متفاوت بوده و نظرات علما دراین باره با پذیرش اصل حرمت خلوت مختلف است.
تحلیل تطبیقی میزان عقل گرایی ماتریدیه و سلفیه در مسائل توحیدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال ۱۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۹
81 - 102
حوزههای تخصصی:
مسئله جایگاه عقل در آموزه های اعتقادی از گذشته نزد پیروان مذاهب مختلف کلامی یکی از مباحث اختلاف برانگیز و اساسی بوده است و اندیشه وران مذاهب مختلف در این مسئله دیدگاه واحدی ندارند و نظرات مختلفی را طرح نموده اند. در این میان عالمان ماتریدی و سلفی در این مسئله اختلاف نظر جدی دارند، به طوری که تقابل آن ها نسبت به مسئله عقل در باب آموزه های اعتقادی به ویژه مسئله توحید، پیامدهای بسیار متفاوتی را رقم زده است. بر این اساس، پژوهش حاضر با روش توصیفی و تحلیلی درصدد بررسی میزان عقل گرایی ماتریدیه و سلفیه در باب توحید برآمده و این نتیجه را به دست می دهد که سلفیان در باب توحید بر خلاف ماتریدیان قلمرو عقل را محدود نموده و این نگاه حداقلی به عقل در مباحث توحیدی تمایزات بین دو مکتب ماتریدیه و سلفیه در باب توحید رقم زده که مهم ترین نقاط تمایزات عبارت اند از: ارائه تقسیم متفاوت از توحید توسط دو مکتب، رویکرد متمایز در اثبات صفات و اقسام آن، رویکرد متمایز در باب تفسیر صفات خبری، رویکرد حداقلی یا حداکثری در براهین عقلی، عقلی یا شرعی دانستن حسن و قبح و رویکرد متفاوت در باب افعال الهی(جبر و اختیار). بدیهی است رویکرد حداقلی سلفیان به عقل در مباحث فوق، یک سری پیامدهای منفی همچون نفی مشروعیت توسل، استغاثه، توسل، ولایت تکوینی اولیاء، جسم انگاری خداوند و جواز تکلیف ما لا یطاق را در پی دارد.
نظریه بازرگانی صدق و انکار میلاد امام دوازدهم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مشرق موعود سال ۱۸ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۰
159 - 180
حوزههای تخصصی:
چندی پیش دکتر سروش "نظریه بازرگانی صدق" را در حیطه معرفت شناسی مطرح کرد. در این پژوهش نظری متکی بر اسناد و به روش استدلالی و تفسیر محتوا و با در نظر گرفتن این دیدگاه نورسیده که متاثر از خلجان اندیشه غرب از شکاکیت مدرنیته تا برآمدن دیدگاه پسامدرن است، با نیم نگاهی به ارزیابی و نقد آن، مساله انکار ولادت امام دوازدهم از سوی مدعی بررسی شده است. فروکاستن مساله میلاد امام دوازدهم به ایمان صرف در برابر جایگاه علمی آن، نادیده گرفتن تعالیم قرآن و سنت پیامبر خاتم و مورخان و دانشمندان فریقین است. قربانی اصلی این نظریه که توسط آن می توان بر فاشیسم هم صحه گذاشت، هویت "من عاقل" است؛ زیرا صدق تابع تصدیق است و حقیقت اعتباری و توافقی است. مدعی این نظر به عنوان یک اندیشمند مسئولیت شناس شایسته است تا اظهارنظر قبلی خود در انکار میلاد را اصلاح نماید، زیرا بازار عقلائیت و تصدیق جامعه اسلامی در زمینه میلاد امام دوازدهم فراتر از جهان شیعه است و بر اساس این بررسی تنها در حوزه تاریخ به صدق زایی 27 اثر مکتوب به صورت عمده غیر شیعی منجر شده است. همچنین بر پایه این نظر هر راه قانع کننده ای از جمله کاریزما برای کسب معرفت کافی است. دانشمندان بزرگی چون خواجه نصیر یا ملاصدرا و... که کاریزمایی جهانی دارند به اثبات وجود امام دوازدهم پرداخته اند.
بررسی مقایسه ای شمنیسم و عرفان یهودی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت ادیان سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۵۷)
149 - 165
حوزههای تخصصی:
خلسه و مکاشفه برای اموری همچون درمانگری و پیشگویی و استفاده از اورادِ رازآلود برای منافع قومی و گاه فردی، مقابله با دشمنان و ارتباط با موجودات فراطبیعی، عناصر اصلی شمنیسم هستند که در عرفان یهودی نیز می توان این ویژگی ها و تشابهات را جست وجو کرد. این شباهت ها بستری مناسب و مستعد برای ایجاد فهم و روشی ا ست که عرفان یهودی را در موقعیت مقایسه و بررسی با شمنیسم قرار می دهد. عرفان یهودی از «مرکابا» تا «قبالا» و «حسیدیسم» از کتاب «معسه برشیت» و متون «هخالوت» تا «شمشیر موسی» همه سراسر رموزِ منوط به کشف، خلسه و مقدمات لازم برای تشرف هستند یا نسخه هایی از اوراد جادویی را برای رسیدن به اهدافی همچون درمان و پیشگویی و اضرار به دشمنان ارائه می کنند. ازاین رو می توان جلوه یک شمن را در عارفان یهودی مشاهده کرد که چنین روشی را برای کسب فنون و مهارت های لازم ماورایی برای منافع قومی در پیش می گیرند و از آنها بهره می برند؛ با این تفاوت که همزمان خود را متدین به دین پیچیده تری همچون یهودیت نیز می دانند.
ارزیابی گزارش های تشبیه و تجسیم شیعیان نخستین دوازده امامی (با تأکید بر مؤمن الطّاق، هشام بن حکم و هشام بن سالم)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال ۱۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۹
5 - 30
حوزههای تخصصی:
مسئله این پژوهش، ارزیابی گزارش های انتساب تشبیه و تجسیم به شیعیان نخستین دوازده امامی است که از میان این شیعیان، مؤمن الطاق، هشام بن حکم و هشام بن سالم به تشبیه و تجسیم منتسب شده اند. با توجه به قرابت و ارتباط شیعیان نخستین با امامان معصومD و اهمیت فوق العاده مسئله تشبیه و تجسیم در خداشناسی، پژوهش حاضر در صدد است با روش توصیفی تحلیلی به ارزیابی گزارش های فریقین بپردازد. یافته های تحقیق نشانگر این است که گزارش های اهل سنت دراین باره، متعارض بوده و گزارش های منابع شیعه، علاوه بر ضعف سندی و دلالی، در تقابل با گزارش های معتبر ی در نفی تشبیه و تجسیم از آنان قرار دارد. به نظر می رسد مؤمن الطّاق و هشامین که اهل تأمّل در مسائل کلامی بودند، سعی در تبیین دقیق ذات و صفات الهی و حلّ تعارضاتی همچون احادیث «صورت آفرینش آدم» داشته و به خلاف تلقّی خام تشبیهی، معنای دقیق تری در تبیین ذات و صفات الهی منظور آنان بوده است.
اصل دلیل کافی از نگاه پروس و بررسی نقدها
منبع:
کلام و ادیان سال ۵ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۹)
173 - 186
حوزههای تخصصی:
اصل دلیل کافی، یکی از بنیان های عقلانی فکر انسانی است که در مباحث کیهان شناختی، از ارکان مهم تلقی می شود.
این نگاشته بر آن است تا با ارائه جدیدترین براهین مدافعین و منتقدین کارآمد این اصل، به ویژه افرادی مانند الکساندر پروس، به عنوان یکی از مهم ترین اندیشمندان خداباور و نگاه های نئوهیمیستی و مکتب ذات گرایی، منشأ تقابل این دو نوع نگاه را به بوته نقد و نظر بگذارد.
در نگاه پروس، عدم پذیرش این اصل مخاطب را به سوی نوعی شک گرایی مفرط در حیطه شواهد عینی، خواهد کشاند. وی معتقد است که در صورت غلط بودن این بنیان، حقایق طبیعی دیگر بدون علت اتفاق خواهند افتاد و با تصادفی شدن این رخدادها ، دیگر هیچ گونه دریافت معرفتی، ممکن نخواهد بود. همچنین در صورت بطلان این اصل، معتقد است که ما یک نوع ناقضی داریم (Defeater) که ممکن نیست نقض شود (Defeater’s defeater) که خود از بین برنده اعتبار علوم تجربی (Science) است. در نگاه منتقدین، پذیرش این اصل باوجود مثال های نقض، منطقی نیست. تبیین نگاه پروس و اعتبارشناسی پاسخ گویی وی به شبهات خداباوری، از داشته های مهمِ این نوشتار خواهد بود.
مبانی فقهی سبک زندگی زنان مسلمان در کلام رهبری
منبع:
مطالعات دین پژوهی سال ۷ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۴
97 - 108
حوزههای تخصصی:
در بیانیه گام دوم مسئله ای که خیلی تاکید شده و رهبر معظم هم بحثی را مطرح کرده اند سبک زندگی زنان و اهمیت ایشان بالخصوص زنان مسلمانان هست سبک زندگى، یک سیستم خاص زندگى انسان ها است که به بشر، خانواده یا جامعه با شکل خاص، اختصاص دارد. دین اسلام تنظیم کننده حیات دنیوى و اخروى انسان ها است و توصیه هاى رفتارى فراوانى دارد. هر دین، مکتب و مذهبی، سبک زندگی برای بشریت و انسان ارائه می دهد و ادعا می کند، جامعه، زندگی سالم و مطلوب در نتیجه پیروی از روش زندگی است که آنان ارائه می نمایند. در این مقاله سعی شد اول معنای مبانی فقهی ارائه گردد سبک زندگی یعنی چه؟ بعدا سبک زندگی زنان مسلمانان در بیانات رهبری بیان می شده که رهبر معظم، زنان را اساس خانواده می دانند. به نظر ایشان زن هر کاری می توانند انجام دهد در هر میدان می تواند قدم بردارد هر چقدر می خواهد پیشرفت کند اسلام هم منع نمی کند اما فقط باید به چند چیز توجه داشته باشد مثلا نا رضایتی خانواده و اختلاط نا محرم نباشد وغیره.
تفاوت به کارگیری اصل دلیل کافی و اصل علیت در براهین جهان شناختی اثبات خدا
منبع:
کلام و ادیان سال ۵ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۹)
11 - 37
حوزههای تخصصی:
در اندیشه فلسفی الهیاتی غربی، در میان براهین خداشناسی، استدلال های کیهان شناختی ازجمله شناخته شده ترین ادله، برای اثبات مبدأ الهی این جهان دانسته می شوند. الهی دانان غربی با توجه به سابقه این برهان ها در ساختار معرفتی مشرق زمین و به ویژه اندیشمندان مسلمان، پیوسته در پی ارائه صورت بندی های مختلفی از این براهین برای بهینه ساختن و مَصون داشتنشان از اشکال های احتمالی بوده اند. یکی از بنیادی ترین فاکتورها در شاکله بسیاری از این استدلال ها، مبتنی بودن آن ها بر هریک از «اصل علیت» یا «اصل دلیل کافی» است که نسبتاً نوپدید است. اصل دلیل کافی نیز همچون اصل علیت از ریشه هایی دیرینی برخوردار بوده و سابقه آن به فلاسفه پیشاسقراطی یونان باز می گردد؛ ولیکن گوتفرد لایبنیتس، متفکر آلمانی تبار، تلاش بسیاری برای گسترش آن در مجامع علوم انسانی کرد. در این مقاله برآنیم که با مطالعه تفاوت های اصل علیت و اصل دلیل کافی، اختلاف های ساختاری صورت بندی های مبتنی بر این دو اصل را بازیافته و در ادامه بررسی کنیم که کدام بنیان، نتیجه برهان را به آنچه الاهیات اسلامی، خدا معرفی می کند، نزدیک تر می سازد.
نوسازی و بازسازی معرفت دینی در بستر فضای مجازی
منبع:
کلام حکمت سال ۶ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۱
31 - 48
حوزههای تخصصی:
معرفت دینی مبتنی بر مفاهیم و حقایق ذهنی است که موضوع مطالعه پدیدار شناسان و تفسیرگرایان قرارگرفته است؛ این خصلت خاص معرفت دینی این امکان را فراهم آورده است تا در شرایط خاصی سطوحی از آن مورد بازبینی، تجدید و نوسازی قرار گیرد. در حال حاضر و در شرایط کنونی، تاثیرگزارترین عامل در جریان نوسازی معرفت دینی، فضای مجازی است؛ که با برخورداری از سه فاکتور؛ در هر زمانی، با هر کسی و در هر کجا، بیشترین اشتراک را با مفاهیم معرفت دینی دارد؛ چرا که سروکار هر دو با مفاهیم فراتجربی و غیر مادی است. برخلاف تصور بسیاری، فضای مجازی چون از سنخ وجود است لذا واقعی تلقی میشود و تعبیر مجازی از باب غیرجسمانی و غیر فیزیکی بودن آن است. بنابراین انتظار می رود که معرفت دینی توسط فضای مجازی که جزو نهادهای عینی به شمار می رود، از شکل غیر عقلانی، مابعدالطبیعی و مناسکی صرف به شکل عقلانی، طبیعی و انسانی تغییر داد بدون آنکه در جریان نوسازی جوهر دین از بین برود.
رابطه دین و فطرت (مطالعه موردی آیه فطرت با نگاهی بر آرای تفسیری علامه طباطبایی و آیت الله جوادی آملی)
منبع:
کلام اهل بیت سال ۳ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
103 - 119
حوزههای تخصصی:
انسان و کمال غایی او، اصلی ترین موضوع قرآن است و فلسفه بعثت انبیا و تشریع ادیان و شرایع، راهبری او به سوی سعادت ابدی است. خالق و رب انسان برای طی طریق و سیر در مسیر سعادت، او را به جهازی مجهز کرده است که بتواند مطلوب را حاصل نماید. شاید بتوان گفت که اصلی ترین این تجهیزات، سرشتن انسان بر فطرت باشد. از سوی دیگر، خداوند با ارسال رُسُل و تشریع دین، هدف غایی دین را رسیدن به کمال مطلوب معرفی می کند. آیه 30 سوره مبارکه روم که به «آیه فطرت» نامیده شده است، تنها آیه از قرآن کریم می باشد که در آن، کلمه دین و فطرت باهم آمده است؛ ازاین رو، لازم است رابطه بین آنها را با یکدیگر بررسی کرد. در این مقاله با روش توصیفی - تحلیلی، رابطه بین دین و فطرت در آیه 30 سوره روم از دیدگاه دو مفسر بزرگ، علامه طباطبایی و آیت الله جوادی آملی بررسی و تحلیل شد. نتیجه آنکه فطرت نوع خاصی از خلقت بوده و دین مجموعه قوانینی است که انسان را بر سرشت مفطور خود راهنمایی می نماید و در واقع، فطرت چیزی فراتر از دین است. در واقع هدایت فطری بستری برای هدایت وحیانی، و هدایت نبوی و وحیانی بوده و مدخلی است برای بازگشت به هدایت فطری که هدایتی درونی و شهودی است و بالاتر از آن تصور نمی شود. بدیهی است که نقطه کانونی هدایت انبیا، بیداری فطرت انسان برای رسیدن به کمال و اصل خویش است.
انتظار کارکردگرایانه از منظر حضرت آیت الله خامنه ای (مد ظله العالی)(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال ۱۷ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۷
119 - 140
حوزههای تخصصی:
انتظار فرج، انتظار تحقق یافتن آرمان های بزرگی همچون عدالت خواهی، اصلاح طلبی و ظلم ستیزی است که براساس اندیشه حضرت آیت الله خامنه ای ماهیت این چنین انتظاری، قبول نکردن وضع جاهلانه موجود و تلاش برای رسیدن به وضع مطلوب است. این پژوهش با شیوه توصیفی تحلیلی و با استفاده از روش اسنادی و کتابخانه ای در پی پاسخ به این سؤال است که آیا انتظار از منظر رهبری دارای مفهومی ذهنی و متواطی است یا واقعیتی خارجی و مشکک، که با توجه به ذومراتب بودن، کارکردها و آثار ویژه خود را دارد؟ براساس نظام فکری ایشان، انتظار فرج، حقیقتی تشکیکی و ذومراتب است که رسیدن به اعلی مرتبه آن بدون تحقق مراتب قبلی امری محال است. امید به آینده، خودسازی متعهدانه و ظهور محاسن اخلاق و دگرسازی در جامعه منتظر، عدم پذیرش نظام های فاسد و عدم تحمل ظلم و ستم مستکبرین دنیا و نجات مستضعفین عالم با تشکیل حکومت دینى در راستاى حاکمیت قرآن و اسلام و در نهایت برافراشته شدن پرچم توحید و عدل به رهبری حضرت بقیهالله الاعظم؟عج؟ از جمله مراتب کارکردگرایانه انتظار در منظومه فکری آیت الله خامنه ای است.
اهداف حکومت دینی براساس تعالیم اسلام شیعی و مسیحیت کاتولیک(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
با توجه به نقش مهم حکومت ها در سازمان دهی جوامع و اداره مردم با جهت دهی افکار و اعمال آنان و ورود جدی دین به حوزه تعیین سرنوشت افراد، بررسی اهداف حکومت های دینی، ضروری است. در این میان اسلام و مسیحیت به عنوان دو دین زنده و دارای پیروان فراوان در جهان امروز، شایسته بررسی دقیق تری هستند. مقاله پیش رو با مطالعه کتابخانه ای و روش توصیفی _ تحلیلی به شناسایی و مقایسه اهداف حکومت های دینی _ اسلامی و مسیحی پرداخته و نتیجه می گیرد که به رغم وجود تفاوت هایی در مبانی و روش های این دو دین، شباهت های فراوانی در اهداف اصلی این دو حکومت دینی وجود دارد. براساس این بازنگری نو، اهداف اسلام در حکومت دینی عبارتند از: امنیت و عدالت اجتماعی، کمال انسان و تحقق حکومت خدا در زمین و اهداف مسیحیت در حکومت دین عبارتند از: امنیت و عدالت اجتماعی، رساندن جهان به کمال و تحقق حکومت خدا در زمین.
شخصیت شناسی امام مهدی (عج) دراندیشه قرآنی مقام معظم رهبری
منبع:
موعودپژوهی سال ۵ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۹
89 - 111
حوزههای تخصصی:
یکی از اعتقادات مشترک بین ادیان ابراهیمی و اسلام بحث منجی موعود است. اعتقاد به منجی، انسان را از بن بست های ناامیدکننده رها می کند و افق های روشن و امیدوارکننده در پیش چشم او می گشاید، اما تلاش دشمنان همواره بر این است تا چهره خشن و مخوف از منجی موعود ادیان نشان دهند و جایگزین های تقلبی و پوچ به جای آن بنشانند. ازاین رو، با ساخت فیلم های آخرالزمانی، شخصیت منجی را تحریف شده و ضد صلح و بشریت معرفی می کنند. فرهنگ مهدویت دربین مسلمین چنان که باید مورد توجه قرار نگرفته و تلاش وهابیت نسبت به حذف این اعتقاد قابل توجه است. ازاین رو، بحث مهدویت و شخصیت شناسی امام مهدی (عج) ضروری است؛ زیرا یکی از بزرگ ترین و خطرناک ترین انحرافاتی که در جامعه اسلامی رخ داده انحراف از مسیر امامت، کوتاهی در شناخت امام زمان (عج) و انتخاب افراد نااهل درقالب خلیفه بوده است. شناسایی صفات و ویژگی های امام غایب ازمنظر نایب ایشان بهتر می تواند در شرایط حساس کنونی غیبت، راهگشا و نقش آفرین باشد. پژوهش حاضر، شخصیت شناسی امام مهدی (عج) در اندیشه قرآنی مقام معظم رهبری را باروش توصیفی-تحلیلی بررسی می کند. بنابراین، برخی از ابعاد شخصیت امام زمان (عج) از ذاتی، حسب ونسب، شخصی و نوعی بودن ذات امام و صفاتی مانند وارث انبیای الهی، حجت خدا، مظهر عدل، خورشید فروزان هدایت، ملجأ و قطب عالم، مصلح کل و سایر خصوصیاتی که مقام معظم رهبری باتوجه به آیات و روایات بیان کرد، بررسی می شود.
تحلیل انسان شناختی آرامش در معنویت های نوپدید و نقد آن براساس نهج البلاغه
منبع:
کلام حکمت سال ۶ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۱
67 - 89
حوزههای تخصصی:
معنویت و آرامش، از جمله نیازهای اساسی انسان بشمار می آید که برآورده نمودن آن، ازکارکردهای اساسی دین محسوب می گردد. با توجه به اهمیت این موضوع، امروزه جریان های متعددی با عنوان معنویت های نوپدید، با ارائه راهکارهایی درصدد برطرف نمودن این نیاز برآمدند. از آنجایی که اکثر این جریانات با مبانی سکولاریستی و لیبرالیستی سازگار بوده اند، خود را در قید ایمان توجه به دنیای ماورای مادی ندانسته و دستورالعمل هایی منطبق با آن مبانی ارائه داده اند. دربرابر این مکاتب، دین اسلام بویژه نهج البلاغه، با محوریت خداباوری، آرامش حقیقی را در پرتوی ایمان به خدا، و توجه به فضایل و ارزش های اخلاقی و دستورات دینی دانسته و مخاطبان خود را به شناخت عرفان اصیل اسلامی، ترغیب می نمایند. پژوهش حاضر، بصورت توصیفی- تحلیلی به بررسی حقیقت و مؤلفه ها و راه های رسیدن به آرامش در معنویت های نوپدید و نقد آن در نهج البلاغه پرداخته و به این نتیجه رسیده در معنویتهای نوپدید راه های رسیده به آرامش شامل شادی، لذت طلبی، مکاشفه عرفانی، رقص، موسیقی، یوگا، مدیتیشن، عشق و سکس بوده، اما در نهج البلاغه امیرمؤمنان علیj این شیوه ها و توجه به بعد حیوانی را نقد و آرامش حقیقی را امری فطری و تنها بر مبنای ایمان و با تکیه بر خداوند متعال متحقق دانسته است.
نسبت «امام شناسی» و «نفس شناسی» در اندیشه هانری کربن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۸
5 - 26
حوزههای تخصصی:
هانری کربن فیلسوف و پژوهشگر غربی، در پی معنویتی است که بتواند گشودگی به ساحت عالم قدس را در همه زمان ها و مکان ها حفظ کند.تعقیب این دغدغه سبب آشنایی او با معنویت و اندیشه شیعه می شود. یکی از مزیت های فکر شیعی برای کربن اهمیت امام شناسی در بحث «نفس شناسی» است. هدف اصلی این پژوهش،تحلیل و بررسی این مسئله است که از نظر هانری کرین چه نسبتی بین «نفس شناسی» و «امام شناسی» وجود دارد. به این منظور ابتدا چرایی ضرورت شناخت امام برای شناخت حقیقت نفس مطرح و سپس چگونگی این نسبت را بررسی شده است؛ کربن معتقد است که نفس دارای دو بعد زمینی و آسمانی است و برای اتصال این دو بعد به یکدیگر نیازمند یک راهنماست. او این راهنما را معادل امام در اندیشه شیعی می داند و تأکید می کند که صورت ظاهری و حضور جسمانی امام برای کسب معرفت و معنویت موضوعیت ندارد، بلکه آنچه مهم است شناخت حقیقت و باطن امام به مثابه مظهر و صورت راهنمای باطنی در مسیر نفس شناسی است. کربن ضرورت امام و تلاش برای شناخت باطن و حقیقت امام را از این جهت می داند که سبب شناخت مراتب وجودی و باطن نفس سالک می شود.
دو مغالطل سوبر در نقد برهان نظم و برهان تنظیم ظریف
منبع:
کلام و ادیان سال ۵ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۹)
155 - 172
حوزههای تخصصی:
برهان نظم و در کنارش برهان تنظیم ظریف «زیست شناختی» و نیز برهان تنظیم ظریف «کیهان شناختی» که با استقبال خوبی در میان عامه مردم مواجه است، همواره مورد مناقشه فیلسوفان بوده است. در فلسفه اسلامی و فلسفه غرب، اشکالاتی به این برهان وارد شده است.
در این میان الیوت سوبر، با طرح دو اصل «راستی آزمایی» و «اثر مشاهده گزینشی» دو نقد اساسی به این برهان ها دارد که با پاسخ هایی روبه رو شده که البته بی پاسخ نمانده است.
در این مقاله پس از شرح دیدگاه های سوبر درباره این دو اصل، نشان داده ایم که اگر برهان نظم را به صورت صحیح بررسی کنیم، قابل راستی آزمایی است و اساسش مشاهدات گزینشی نیست و در ادامه نشان داده ایم که فرضیه خلقت بر فرضیه تصادف یا صدفه ترجیح دارد و چیزی که باعث شده است سوبر این دو اصل را با برهان نظم ناسازگار ببیند، دو مغالطه ای است که آن ها را مشخص کرده ایم.
مطالعه ی موردپژوهانه تحلیل دوگانه ی مباحث معرفت شناختی مبتنی بر تمایز میان ابن سینای متقدم و متأخر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه دینی دوره ۲۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۸۹
29 - 48
حوزههای تخصصی:
مطالعه سیر معرفت شناسی در فلسفه اسلامی، نشانگر این است که گرچه مباحث معرفت شناسی به طور جداگانه و جدی مورد بحث واقع نشده و معمولاً به طور ضمنی تحت عناوین مرتبط با هستی شناسی مورد بحث قرار گرفته است، درعین حال مطالبی وجود دارد که می تواند راهگشای مشکلات موجود در مباحث معرفت شناسی باشد. در چنین فضای فکری مسأله پژوهش به طور مشخص این است که چگونه می توان با بررسی و استخراج موردپژوهانه برخی مسائل معرفت شناسی، رویکرد معرفت شناسانه در فلسفه ابن سینا را نشان داد. البته که دیدگاههای هستی شناختی ابن سینا بر مباحث معرفت شناسی وی مانند علم، ابصار، خیال، و ... سایه افکنده؛ اما باتوجه به اینکه مبانی معرفت شناسی در فلسفه اسلامی مبتنی بر سه پایه حس، عقل و یا شهود است، می توان به نظام معرفت شناسی فلاسفه اسلامی به طور عام، و حکمت مشاء به طور خاص (عمدتاً مبتنی بر عقل و استدلال) و حکمت سینوی به طور اخص (مبتنی بر عقل و استدلال به همراه عنصر شهود) پی برد. اهمیت مسأله پژوهش، درشرایطی است که تاریخ فلسفه یک کل به هم پیوسته است و نشان دادن این پیوستگی، زوایای گوناگون و بعضاً ناپیدای تفکر فلاسفه، به ویژه ابن سینا و پیروان او را نمایان می سازد. درواقع پژوهش پیش رو براساس تحلیل دقیق مسائل معرفت شناسی ابن سینا، از ابن سینای دیگری رونمایی می کند.
بررسی دیدگاه سیدمرتضی درباره آیات مربوط به اعتراض موسی (ع) نسبت به هارون و تأثیر مبنای کلامی ایشان در دیدگاه مربوطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال ۱۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۹
53 - 80
حوزههای تخصصی:
مسئله پژوهش این است که علت توبیخ شدید موسی نسبت به هارون در داستان گوساله پرستی بنی اسرائیل چیست؟ سیدمرتضی معتقد است از آنجا که هارون، شریک موسی در رسالت بود و داراى سود و زیان مشترک بودند، موسی او را همچون خود فرض و همان گونه که انسان به هنگام خشم با خود رفتار مى کند، با او رفتار کرد؛ و ممکن است در آن زمان، گرفتن سر و کشیدن آن بی احترامی محسوب نمی شده است و احتمال دارد گفتن عبارت «لا تَأْخُذْ بِلِحْیَتِی وَلابِرَأْسِی...» ازسوی هارون به علت ترس وی از گمان نادرست بنى اسرائیل مبنی برعتاب موسی نسبت به وی باشد یا اینکه مضمون این سخن، دلدارى و دعوت موسی به صبر باشد. نگارنده معتقد است دیدگاه ایشان دچار تأویل دور و بعیدی است. ظاهراً آنچه باعث چنین تفسیری از سیدمرتضی شده، مبنای کلامی ایشان درباره عصمت مطلق انبیاء (ع) است؛ نگارنده بر این باور است که می توان تحلیلی ارائه کرد که هم با این مبنا و هم با ظاهر آیات سازگارتر باشد و باید به این نکته توجه داشت که میدان تأویل آیات، میدان وسیع و فراخ دامنی نیست و فقط در حد اضطرار و ضرورت است. به نظر می رسد توبیخ شدید موسیG نسبت به هارون وسیله ای ب رای ب یدار کردن بنی اسرائیل بود تا به شدت و بزرگی اشتباه خود در گوساله پرستی پی ببرند.