فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۲۱ تا ۷۴۰ مورد از کل ۵٬۹۴۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
مساله «علم الهی» یکی از دشوارترین مباحث فلسفه الهی و مورد توجه متون دینی می باشد. این مقاله ضمن بیان متون دینی مرتبط با موضوع، به بررسی دیدگاه ابن سینا و شیخ اشراق در این باره می پردازد و بیان می کند که شیخ الرییس، علم الهی به ذات را حضوری می داند. او علم الهی به ما سوا را علمی حصولی می داند که از راه صور مرتسمه حاصل می شود. از این رو او به علم عنایی معتقد است.
شیخ اشراق نیز علم الهی به ذات را حضوری می داند؛ اگر چه آن را با مبنای نوری خود تحلیل می کند. او علم حق به اشیا، از راه اضافه اشراقیه تبیین می کند.
در پایان بیان خواهد شد اگر چه تبیین سهروردی در مورد علم بعد الایجاد، تحلیلی صحیح و در مقایسه با ابن سینا، به متون دینی نزدیک تر است؛ اما ضعف آن، این است که در بحث علم قبل الایجاد فقط به رد دیدگاه ابن سینا پرداخته و هیچ تحلیلی ارایه نمی کند؛ گرچه این مرتبه علمی را انکار نمی کند
بررسی تطبیقی آموزة گناه نخستین از نظر اسلام و مسیحیت با تکیه بر آرای علامه طباطبایی و آگوستین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی قرون وسطی آباء کلیسا (قرن 3 و 4)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه اندیشه های فلسفی در ایران معاصر
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی الهیات فلسفی
آموزة گناه نخستین یکی از اصول اعتقادی مسیحیان است؛ بر اساس این آموزه، طبیعت بشری به علت گناه آدم، گناه آلود شده است، لذا برای نجات، لازم است عیسی قربانی شود. آگوستین این موضوع را به شکل مفصلی مطرح می کند. به نظر او، آدم برای زندگی بهشتی خلق شده بود و هویتی خداگونه داشت، اما بر اثر نافرمانی، آن را از دست داد و بر زمین هبوط کرد و با مرگ مواجه شد. گناه آدم دامن تمام انسان های بعدی را گرفت و عیسی با مرگش، خود را فدیة گناهان بشر کرد. دین اسلام اعتقادی به این آموزه ندارد. به اعتقاد علامه طباطبایی، آدم (ع) از ابتدا برای زندگی زمینی خلق شده بود و سکونتش در بهشت، مقدمه ای برای آن بوده است. آدم مخالف امر الهی عمل نکرد، زیرا مخالفت وی با نهی ارشادی بوده است. و عمل او ترک اولی محسوب می شود. با توبة آدم و قبولی آن در نزد خداوند، مقامِ آدم تغییری نکرد، بلکه مکان و کیفیت زندگی وی تغییر کرد. این تحقیق درصدد است که ضمن بررسی پیشینه گناه نخستین، نظر خاص آگوستین در مسیحیت و علامه طباطبایی در اسلام، و مبانی اعتقادی آن ها را در مورد این آموزه ارائه دهد.
علم بسیط و علم مرکب
حوزههای تخصصی:
اصالت وجود
حوزههای تخصصی:
پایه بودن اعتقاد به خدا از دیدگاه علامه طباطبایی و آلوین پلانتینگا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام خداشناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی الهیات فلسفی
اعتقاد به وجود خدا، همواره در معرض حملات نظری بوده و یکی از این موارد، چالش در توجیه این باور است. در مقاله حاضر، نظرهای علامه سید محمدحسین طباطبایی و آلوین پلانتینگا در مواجهه با چالش فوق بررسی و با تحلیل دیدگاه آنها، مقایسه ای انجام خواهد گرفت. اگرچه هر دوی ایشان اعتقاد به خدا را از دلیل بی نیاز می دانند و برهان را تنها مؤید ایمان می پندارند، پلانتینگا که به سنت معرفت شناسی اصلاح شده تعلق دارد، با نقد بنیادی نظریه مبناگروی سنتی در توجیه، گزاره «خدا وجود دارد» را برای فرد دیندار از جرگه گزاره های واقعاً پایه معرفی می کند و البته آن را بدیهی نمی داند. این در حالی است که او نمی تواند معیار جامع و مانعی را برای گزاره های پایه ارائه دهد. اما علامه طباطبایی که به مکتب مبناگروی سنتی در توجیه وفادار است، برای اثبات وجود خدا از اصلی بهره می برد که مناقشه ای در پایه بودن آن وجود ندارد؛ یعنی اصل عدم اجتماع نقیضین. به این ترتیب علامه طباطبایی با تحلیل موضوع گزاره فوق، آن را به عنوان گزاره ای بدیهی اولی معرفی می کند.
وحدت وجود از منظر علامه محمدتقی جعفری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام خداشناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات فلسفه تصوف و عرفان
شاید بتوان مهم ترین بحث از مباحث کلام، فلسفه و عرفان نظری را، بحث دربارة توحید و حقیقت آن دانست. در این بین دیدگاه ها و اختلاف نظرهای بسیاری بین اهل کلام و فلاسفه و عرفا وجود دارد که کتاب های بسیاری در این عرصه به آنها اختصاص داده شده است. اهل کلام و فلاسفه مشاء، به بینونت خالق و مخلوق رأی داده اند؛ متفکران اشراقی به نوعی وحدت معتقدند که کثرت را شامل می شود. مؤسس حکمت متعالیه به تبع فهلویون، وحدت تشکیکی و سپس به تبع اهل عرفان، نوعی از وحدت شخصی وجود را مطرح کرد. عرفا نیز وحدت شخصی وجود را رأی ادق می دانند. یکی از متفکران معاصر، یعنی استاد محمدتقی جعفری نیز در آثار خود به طور پراکنده به این مسئله پرداخته و در ظاهر امر به مخالفت های بسیار و اشکال های متعددی در مقابل دیدگاه وحدت وجود همت گمارده است. ما در این مقاله، ضمن طرح اشکال های ایشان، به بازسازی دیدگاه وی در زمینة «ارتباط خالق و مخلوق» پرداخته ایم و به این نتیجه رسیده ایم که باید به نظریات استاد جعفری در دو مقام توجه کرد. ایشان در مقام نخست با نگاه پانته ایستی به نقد «وحدت وجود» عرفا می پردازد، حال آنکه در ایستار دوم از حیات علمی خویش، به دیدگاه عارفان نزدیک شدند و وحدت شخصی وجود را پذیرفتند.
رابطه ی خدا و جهان در آینه ی عقل و وحی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی الهیات فلسفی
خداوند پس از آفرینش موجودات، چگونه ارتباطی با آن ها دارد؟ در پاسخ به این سؤال، برخی هرگونه ارتباط را نفی کرده اند و معتقدند که جهان پس از پیدایش، جدای از آفریننده ی خود، به کارش ادامه می دهد. گروهی دیگر به وجود رابطه میان خالق و مخلوق اذعان دارند که خود چند دسته اند. افلاطون و برخی از متکلمین مسلمان، هرچند به شکل متفاوت، به رابطه ی صانع و مصنوع اشاره کرده اند. ارسطو این رابطه را از نوع محرک و متحرک دانسته است. رواقیون رابطه ی خدا و جهان را همان رابطه ی نفس و بدن تلقی کرده اند، که از جهاتی همگون با دیدگاه برخی از عرفای مسلمان است. افلوطین سخن از فیضان و رابطه ی صادر و مصدر به میان آورده است، که در نحله های مختلف کلامی، فلسفی و عرفانی متأخر، تأثیر فراوان داشته است. رابطه ی حلول و اتحاد نیز نوع دیگری از این ارتباط است، که منتسب به مذهب نصارا و جمعی از صوفیه است.
این نوشتار ضمن بررسی و نقد نظرهای گذشته، به تبیین رابطه ی دیگری میان خداوند و آفریده هایش در قالب وجود رابط و مستقل می پردازد و نشان می دهد که رابطه ی خالق و مخلوق از نوع رابطه ی وجود رابط و مستقل است، به گونه ای که مخلوقاتْ عین ربط به خداوند هستند نه موجودات مستقلی که مرتبط با او باشند، چون در غیر این صورت، در مقابل خداوند، از نوعی استقلال برخوردار خواهند بود و چنین چیزی پذیرفتنی نیست. این دیدگاه، که بر مبنای حکمت متعالیه شکل گرفته است، با آموزه های وحیانی نیز سازگار است.
نقد و بررسی کلام لفظی و کلام نفسی براساس حکمت متعالیه(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام کلیات مکاتب کلامی امامیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام کلیات مکاتب کلامی معتزله
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام کلیات مکاتب کلامی اشاعره
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
معتزله و امامیه کلام را منحصر به کلام لفظی می دانند و معتقدند کلام خداوند، اصوات و حروفی است که ایجاد می کند؛ ایشان آیات قرآن را بهترین نشانه بر تکلم خداوند می دانند. اشاعره کلام حقیقی را معانیِ قائم به نفس متکلم می دانند که حقیقت مستقلی در نفس انسان داشته و غیر از اراده و علم است، ایشان نیز آیات قرآن را به عنوان بهترین دلیل بر تکلّم خداوند تلقی کرده و معتقدند کلام نفسی در ذات خداوند قدیم و قائم به ذات است؛ اما ملاصدرا معتقد است کلام، انشاء چیزی است که بر نهان متکلم دلالت کند. او می گوید کلام الهی شامل تمام موجودات و افعال خداوند است و خداوند به این اعتبار متکلم است. وی مراتب کلام الهی را چنین تبیین می کند: عالم امر، کلام اعلی؛ عالم نفس، کلام اوسط؛ عالم تشریع؛ کلام نازل خداوند است.
باوجود هم نظر بودن امامیه، اشاعره و حکمت متعالیه درباره کلام لفظی، عدلیه کلام را منحصر به کلام لفظی می داند؛ ولی اشاعره و حکمت متعالیه معتقدند مرتبه دیگری نیز دارد؛ اما درباره کیفیت آن مرتبه، اختلافِ نظر دارند. این پژوهش افزون بر اثبات جامع بودن نظریه حکمت متعالیه، به این نتیجه رسیده است که منطوق برخی آیات قرآن کریم و روایات، با تبیین صدرایی بیشتر سازگار است. تبیین دو اندیشه دیگر از آیات کلامی، استوار و کامل نبوده و همچنان ابهام در این آیات باقی است.
تقابل اسماء و صفات الهی در عرفان ابن-عربی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
تبیین و تحلیل عمیقی از اصول و مبانی هستی شناسانه مراتب هستی در عرفان نظری به عمل آمده است که شاهکار این تحلیل و تبیین از آن ابن عربی است. دیدگاه ابن عربی دربارة هستی و بررسی چگونگی پیدایش کثرت و مراتب آن بر سه عنصر و سازه بنیاد گرفته است: نخست تجلی اسمائی، دوم مفهوم تجلی در نفس الهی، سوم مفهوم تناکح و تقابل اسماء.
بحث تقابل اسماء و صفات بر هر سه عنصر مبتنی است اما تحقق تقابل اسمائی در اعیان خارجی منوط به ناسازگاری ظاهری مظاهر اسماء و صفات در عالم عناصر است که همان امتداد تناکح اسماء در اعیان خارجی بر اساس تقابل مظاهر اسماء و صفات می باشد و ظهور کامل آن مربوط به عالم عناصر است، هرچند بر اساس تطابق عوالم و حکومت اسماء و صفات ریشة تقابل پدیده های هستی مربوط به اعیان ثابته در مرتبة واحدیت و تحت تأثیر تجلی اسمائی و صفاتی است و اقتضائات اسماء و صفات در مرتبة واحدیت مادة المواد همة تقابل های مراتب هستی، خصوصاً عالم ماده، است. بر اساس تقابل اسماء و صفات، همة پدیده ها و حوادث عالم ماده به صحنة هستی ظاهر می شوند. اسماء و صفات متقابله دائماً در ظهور و تجلی اند و حوادث خیر و شر و پدیده های متضاد و متقابلِ عالم ماده را محقق می سازند.
حدوث و قدم زمانی عالم (بررسی آرای حکیمان معاصر، علامه طباطبایی، آیت الله جوادی آملی، و آیت الله مصباح یزدی)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
حدوث و قدم زمانی عالم، از کهن ترین مسائل فلسفی است. صدرالمتألهین بر اساس حرکت جوهری وتجدد مداوم عالم، پاسخی جدید به این مسأله داده است. گفته های فیلسوفان معاصر این مکتب، گامی در تنقیح و پرورش نظریه صدرایی است؛ اما در این سخنان اختلاف نظرهایی دیده می شود. در این نوشتار، نظریات حکمای فرزانه معاصر، علامه طباطبایی، آیت الله جوادی آملی و آیت الله مصباح یزدی تبیین، بررسی و نقد می شود. این نقد و بررسی، در دو بخش صورت می گیرد: ۱. تعریف حدوث وقدم زمانی از دیدگاه هریک از اساتید؛ و ۲. تعیین حدوث یا قدم زمانی عالم بنا بر تعریف ایشان.
دستاورد این پژوهش، رسیدن به تعریف های متعددی از حدوث و قدم زمانی، وحکم به حدوث یا قدم عالم بر اساس تعریف و انتخاب قول برگزیده در این باب می باشد.
بررسی مفهوم فلسفة اسلامی در آثار شهید مطهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در چند دهة اخیر اندیشمندان و متفکران به فلسفة اسلامی به عنوان موضوع و مسئله ای مهم توجه نشان داده اند. این پرسش مهم در این زمینه مطرح است که تعبیر فلسفة اسلامی به چه معناست. پس از روشن شدن این معنا و نیز تفسیر ویژگی «اسلامی» در این فلسفه، باید تفاوت های این فلسفه را با آنچه فلسفة غرب می خوانیم نشان دهیم، یعنی بگوییم که چه تفاوت هایی به ما اجازه می دهند از چنین تعبیری استفاده کنیم. در این مقاله کوشش شده تا پاسخ این پرسش ها را با توجه به آثار شهید مطهری (و به تعبیری از دیدگاه ایشان) بررسی کنیم. از نظر شهید مطهری فلسفة اسلامی و فلسفة غرب تفاوت های زیادی دارند که این تفاوت ها را در سه بخش پرسش ها، پاسخ ها و زیست- محیط می توان دسته بندی کرد. با این بیان که در فلسفة اسلامی شاهد پرسش های جدید و پاسخ های جدید به پرسش های قدیمی هستیم و اینها تا حد زیادی به سبب زیست- محیط خاصی است که فلسفة اسلامی در آن پرورش یافته است. در این زیست- محیط عناصر فرهنگی خاصی از جمله قرآن، روایات، کلام اسلامی حضور دارند که افق های ویژه ای را در برابر دیدگان فیلسوفان مسلمان گشوده اند.
نور و مباحث مشترک آن در فلسفه اشراق و شعر مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اساس فلسفه اشراق «نور برتر» است که اصل و منشا هستی به شمار می رود و با حکمت خسروانی و پهلوی ایرانیان باستان و نیز حکمت یونانیان قدیم مرتبط است و سهروردی احیا کننده این فلسفه، در دامن عرفان و حکمت اسلامی است.
با توجه به کاربرد واژه «نور» و ترادفات آن با بسامد بالا در اشعار مولانا، متوجه جایگاه خاص این واژه در افق فکری وی می شویم. براین اساس، در این نوشته سعی شده است مناسبات و مشابهات محتوایی نور در آثار سهروردی و اشعار مولانا بررسی و نمایانده شود.
صدر الدین محمد دشتکی شیرازی زندگی، آثار و آراء فلسفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سید سند صدر الدین محمد دشتکی از سادات خاندان دشتکی است که با بیست و چند واسطه به زید بن علی بن حسین (ع) می رسد. وی از ذهنی بسیار نقّاد بهره مند بود. دروس حدیث و شرعیات را نزد پدرش غیاث الدین منصور فرا گرفت. سلسلة مسموعات او در علم کلام به امام محمد غزالی، امام فخر رازی و علامه حلی می رسد و در منطق و فلسفه به خواجه نصیر، بهمنیار و ابن سینا. دوران حیات او مصادف با فرمانروایی حسن بیگ و یعقوب میرزا بود (خواند میر، 3/605) از لحاظ مالی فرد متمکن بوده و در سال 883 ق دو هزار ذرع از املاک دشتک را خرید تا مدرسه بزرگ منصوریه را در آن بنا نهد. شیوه علمی او بیشتر شرح و تعلیقه نویسی توأم با نوآوری و ارائه نظرهای بکر است. تشابه نام وی با صدرالدین محمد شیرازی (ملاصدرا) گاه سبب شده که بعضی از کتابهای او، از جمله اثبات الواجب به ملاصدرا منسوب شود.
ادراک حسی: مقایسه دیدگاه ابن سینا و تئوری های جدید علوم اعصاب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه یکی از مباحث مطرح در حوزه های مختلف فلسفی، روان شناسی و علوم اعصاب مانند فیزیولوژی و نوروسای کلوژی، مسئله ادراک حسی است. از میان فلاسفه، ابن سینا فیلسوفی است که با دقت نظر و ژرفنگری خاصی مسایل مربوط به ادراک حسی را تبیین نموده است، به گونه ای که با گشودن افق های جدید در این خصوص راهگشای بسیاری از فیلسوفان و حتی پزشکان در مباحث مربوطه بوده است. با توجه به آن که مطالعات مربوط به ادراک، مطالعاتی چند بُعدی و میان رشته ای است، طرح و تبیین آن در حوزه های مختلف علمی و فلسفی با مبانی متفاوت صورت پذیرفته است. با مقایسه نظر ابن سینا ـ به عنوان حکیم و فیلسوفی جامع علوم ـ و اندیشمندان علوم اعصاب در زمینه « ادراک حسی» رگه ها و تأثیراتی از نظریات و ابن سینا در آرا فلاسفه و پزشکان پس از او مشاهده می شود. این تأثیر در مباحثی چون توجیه مسئله حس و فرآیند ادراک حسی، شناسایی زوج های عصبی مغزی، عملکرد اختصاصی مناطق قشر مغز، تقسیمبندی حسها، ادراکات حسی کاذب قابل پیگیری است.
در مقایسه این دو دیدگاه علاوه بر تبیین نقاط اختلاف آن ها، هم در مبانی نظری و هم در مسایل خاص، به تحلیل و بررسی موارد اشتراک متعدد نیز پرداخته شده است.
نظری به کتاب فلسفه اولی یا مابعدالطبیعه نگارش ابوالحسن شعرانی تهرانی
حوزههای تخصصی:
هستی شناسی و شناخت شناسی تطبیقی افلاطون و سهروردی
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم سقراط تا ارسطو افلاطون (428-348 ق.م)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی متافیزیک
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی معرفت شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه اشراق
ساختار گنوسی قصیده عینیه ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه مفید ۱۳۸۴ شماره ۵۰
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر، نخست به بررسی نکات عمده جهان بینی گنوسی ها درباره دوگانگی روح و جسم و هبوط روح از عالم بالا، و اسارت آن در جسم پرداخته و ضمن اشاره به دیدگاه اورفه ای - فیثاغوری و افلاطون در یونان باستان، و نیز نگرش اسکندرانی، پیشینه این اندیشه هارا نشان میدهد. آن گاه دو مکتب گموسی، سوری مصری و ایرانی را معرفی کرده، و در بخش دوم، ابیات بر جسته قصیده عینیه، با استفاده از رسایل اخوان الصفا شرح داده می شود. و با مقایسه قصیده عینیه، با یکی از متون گنوسی، آن را دارای ساختار گنوسی دانسته، و در پایان با تاکید بر نقش اخوان الصفا در آشنایی حکما و عرفای مسلمان، با اندیشه های گنوسی و هرمسی، پیشینه آشنایی تمدن اسلامی با این افکار را نشان می دهد.
دکارت و نردبان معکوس همسخنی های فلسفه دکارت و اومانیسم رنسانس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بی تردید رنه دکارت، فیلسوف فرانسوی، یکی از مهم ترین و تاثیرگذارترین چهره ها نه تنها در فرایند سیر تاریخی فلسفه غرب، که بر تمدن دوران جدید آن دیار است. از این رو، فهم فلسفه و تمدن نوین غرب بدون شناخت اندیشمندی چون او کامل نخواهد بود. از طرف دیگر، رنسانس نیز دوره نضج گرفتن مدرنیته غربی است و گوهر آن نیز انسان گرایی یا اومانیسم است. در این دوره، نردبانی که در سده های میانه، رو به «آسمان» بود معکوس شد و بر «زمین» گذاشته شد. بررسی اندیشه دکارت و اومانیسم دوره رنسانس نشان دهنده وجود همخوانی ها و هم سخنی هایی بین این دو است. انگاره نوشتار حاضر آن است که گرچه دکارت خود را یک اومانیست نمی دانست ولی در فلسفه او جنبه های اومانیستی ای هست که ریشه در اومانیسم رنسانس دارد و در اموری چون سوبجکتیویسم دکارتی، تردید در حجیت قدما، اصالت عقل، توجه به تفسیر ریاضی و مکانیکی جهان خود را نشان می دهد. در نوشتار حاضر برای تبیین هر چه بهتر بحث، پس از اشاره به مفهوم، اهمیت و شاخصه های رنسانس و اومانیسم آن، این هم سخنی ها بررسی خواهد شد.