یکی از نظریههای عمده درباب صدق، نظریة انسجام است. براساس این نظریه صدق یا کذب باور عبارت از انسجام یا عدم انسجام آن با دیگر باورهای شخص است. نظریه انسجام روایتهای فراوانی دارد. هریک از روایتها، تبیین خاصی از «رابطه انسجام» ارائه میدهند. روایتهای نظریه انسجام در معرض نقدهایی بودهاند و البته برخی از مدافعان درصدد پاسخگویی برآمدهاند. در این مقاله، روایتهای مختلف نظریه انسجام تبیین میشود و دلایلی که له یا علیه آنها اقامه شده است مورد بررسی قرار میگیرد.
نشانهشناسی یکی از دانشهای نوپا است که تأثیرات عمیقی در بررسی نصوص دینی و ادبی نهاده است. تأثیر این دانش به حوزههای ادبی و دینیمحدود نمیشود؛ بلکه حوزههای بسیاری مانند: هرمنوتیک، زبانشناسی، فلسفه، هوش مصنوعی و…، رنگ مباحث آن را به خودگرفتهاست.
در این مقاله، نخست توصیفی از خود دانش نشانهشناسی به میان آمده، سپس فعالیتهای نشانهشناختی علمای دین بیان شده و ارتباط آن با معرفت دینی تشریح شدهاست. معرفت دینی، معرفتی نص ـ محور است و فعالیتهای نشانهشناختی بر روی نص، هستة اصلی معرفت دینی را فراهم میآورد. نشانهشناسی دربسیاری از دستاوردهایش با معرفت دینی ارتباط مییابد. دراینمقاله از چهاربحث عمده سخن به میان آمدهاستکه تاثیرات نشانهشناسی بر معرفتشناسی دینی را نشان میدهد. این مباحث عبارتنداز:
ــ بیان فعالیتهای عمدة نشانهشناختی عالمان دین.
ــ منطق فهم نصوص دینی.
ــ ابطالپذیری در فهم (نظر امبرتو اکو).
ــ نامحدود بودن فرایندنشانگی.
کتاب التفسیر و المفسرون، نوشته دکتر محمدحسین ذهبی، یکی از کتابهای مشهور درباره تاریخ تفسیر و بررسی مفسران است. این کتاب در مصر مکرر چاپ شده و از جمله منابعی است که در ایران هم بسیار به آن استناد میشود.1 این کتاب که منبع درسی در دانشگاه مدینه است، در محرّم سال 1396هجری، مطابق با 1976 میلادی، چاپ شده است. این کتاب که با دید بسیار منفی به شیعه نگاشته شده دو هدف موازی دارد: نخست بررسی تاریخ تفسیر و کتب تفسیری؛ دوم نفی و نقد متعصبانه عقاید و کتب تفسیری غیر اهل سنت. مباحث کتاب چنان سامان داده شده است که جبریه(اهل حدیث و اشعری مسلکها) را متن اسلام و دیگر فرقههای اسلامی(شیعه، خوارج و معتزله) را«اهل الاهوا والبدع» معرفی میکند. ذهبی در معرفی عقاید شیعه به کتاب الوشیعه فی نقد عقاید الشیعه وتأویل مختلف الحدیثابنقتیبه استناد میکند که حداقل نتیجه آن ایجاد ذهنیت منفی درباره عقاید شیعه است.
امتیاز اساسى انسان، به اندیشه و تفکر اوست و هر چه اندیشمندتر باشد خصوصا اگر به آن عمل نماید، به کمالات انسانى خویش، فعلیتبخشیده است . به همین جهت، ادیان توحیدى و پیامبران عظیمالشان بر تعقل و تدبر در همه امور اساسى و از جمله طبیعت و نیز کتب منزل از ناحیه خداى متعال تاکید نمودهاند . ولى همیشه امور با ارزشتر و گرانبهاتر، در معرض خطرات جدىتر نیز مىباشند . از اساسىترین خطر اندیشه، انجام مغالطه در آن و باطل را در لباس حق پوشاندن است . این نوشتار سعى دارد گوشهاى از این خطر را برشمارد .
نهاد خانواده به عنوان یکی از اصلی ترین ارکان جامعه بشری، به دلیل نقشی که در سعادت و شقاوت جامعه و کمال انسانی دارد، همواره مورد توجه همة مکاتب الهی و غیرالهی قرار گرفته است. ادیان ابراهیمی اسلام و یهود، برای نظام خانواده تقدس و مقام رفیعی قائل شده و با وجود اختلافاتی که در حدود و شرایط تشکیل آن با یکدیگر دارند، دستور های مشترکی پیرامون ازدواج و تشکیل خانواده ارائه نموده اند. این پژوهش، درصدد است با رجوع به منابع اصلی دو دین اسلام و یهود- قرآن کریم و روایات معصومان(ع)، تورات و تفاسیر معتبر آن، جایگاه و اهمیت خانواده را استخراج نموده و مورد مقایسه قرار دهد.
ازدواج و تشکیل خانواده در اسلام و یهود اهمیت ویژه ای داشته و هر دو دین بر تسریع در امر ازدواج تأکید نموده، عزوبت را مورد نکوهش قرار داده و ارضای نیاز های جنسی را تنها از طریق عقد ازدواج و چارچوب خانواده قابل تأمین می دانند.
مسأله مهدویت، انتظار مصلح کل و موعود منتظر از ویژگی های مختص دین اسلام نیست، بلکه همه ادیان و مذاهب و کیش های آسمانی مانند زرتشت، یهودیت، مسیحیت آن را پذیرفته اند. پیروان آیین های آسمانی در سراسر تاریخ محنت بار خود هر گونه خواری و شکنجه را به این امید برخود هموار کردند که روزی منجی ظهور خواهد کرد و آنان را از جمیع بلاها نجات خواهد داد. اعتقاد به منجی یکی از اصول پذیرفته شده در دین مسیحیت می باشد که در کتاب مقدس آنان منعکس شده است. در مسیحیت برای منجی القاب و ویژگی های مختلفی بیان شده که همگی بر عیسی(ع) پسر مریم انطباق دارند. او نبی، صاحب معجزه، نجات دهنده و رجعت کننده خوانده شده که با ظهور مجدد خود جهان را از تاریکی ظلم و جهل نجات خواهد داد. منجی مسیحیت دارای ماهیت نجات بخشی فردی و هم جمعی است. برای وی دو کارکرد قابل تصور است یکی مبتنی بر شخص او و دیگری بر عمل تاریخی اش. همین امر منجر به تصور دو گونه نجات و منجی شده است: 1. نجات سیال، شخصی و میانجی گرایانه، 2. نجات جمعی، زمان مند و منجی گرایانه. در گونه اول، عیسی(ع) با فدیه کردن خود رابطه میان انسان و خدا را اصلاح می کند و نقش میانجی را دارد تا منجی و در گونه دوم وی با بازگشت مجدد خود و تشکیل حکومت جهانی، عدالت را برپا کرده و پیام انجیل را به همه مردم می رساند و نقش منجی را دارد تا میانجی. در پژوهش حاضر با روش توصیفی - تحلیلی و با مراجعه به کتب و مقاله های نوشتاری سعی شده اعتقاد به منجی در مسیحیت و کارکردهای مختلف عیسی(ع) و نقش و جایگاه وی، مورد تبیین و بررسی قرار گیرد.