فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۹۶۱ تا ۳٬۹۸۰ مورد از کل ۱۸٬۸۲۳ مورد.
منبع:
صباح ۱۳۸۲ شماره ۱۳ و ۱۴
حوزههای تخصصی:
تحلیل و بررسی مولفه های روانشناسی مثبت در داستان های مثنوی معنوی و کاربرد آن در تربیت دوره نوجوانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و...]
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت نظری تعلیم و تربیت و کودک، نوجوان و جوان
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
روان شناسی مثبت نگرنه تنها برای بهبود و ایجاد توانمندی های افراد، بلکه به منظور پرورش تاب آوری، بهبود کیفیت زندگی و ایجاد سپری در برابر عود نشانه ها، ایجاد گردید. افزایش توانمندی ها و صفات مثبت بایست مؤلفه های اصلی هر روند درمانی باشد؛ چرا که این مداخلات نشانه های بیماری را کاهش داده، از عود آنها جلوگیری می کنند و باعث اصلاح کیفیت زندگی می شوند. پژوهش حاضر با هدف تحلیل و بررسی مؤلفه های روان شناسی مثبت در داستان های مثنوی معنویو کاربرد آن در تربیت دورة نوجوانی صورت گرفته است. نتایج پژوهش بیانگر آن است که مؤلفه های روان شناسی مثبت، از جمله امید، خوش بینی، شادی، رضایت، فضایل اخلاقی، بخشش، انعطاف پذیری، شکرگزاری و تشکر، مراقبه و معناجویی در داستان های مثنوی معنویسبب شکوفایی و توسعه توانمندی های درونی و کسب فضیلت های اخلاقی می شود. این مؤلفه ها نوجوانان را قادر می سازد تا با ناملایمات، بحران ها و سایر رویدادهای نامطلوب زندگی کنار بیایند، به سلامت جسمی و روانی دست یابند و به بهبود روابط فردی، خانوادگی و اجتماعی نایل گردند.
ماهیت وحی و مساله تساوی ادیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظریه تکثرگرایی دینی که مدعی تساوی ادیان و مذاهب در حقانیت و تساوی دینداران در امکان نجات و رستگاری است، دارای رویکردها و تقریرهای متفاوتی می باشد. مهم ترین رویکرد، دیدگاهی است که سعی دارد این تئوری را از نگرشی خاص به وحی استخراج نماید. این نگرش، همان تجربی انگاری یا تجربه دینی تلقی کردن وحی است. مقاله حاضر ضمن بیان تئوری های بدیل نظریه تجربه دینی در خصوص ماهیت وحی و نشان دادن برآیند آنها در نظریه تکثرگرایی دینی، به بررسی امکان یا عدم امکان انتاج این نظریه از آنها می پردازد. این مقاله درصدد اثبات این فرض است که نظریه تکثرگرایی دینی نه تنها ازطریق رویکرد تجربی نسبت به وحی، بلکه به کمک هیچ تلقی دیگری درباره وحی نیز قابل توجیه نیست.
عقل و دین: تعامل یا تقابل(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
مبانی مدینه فاضله «مهدوی» در اندیشه صدرالمتالهین
حوزههای تخصصی:
اندیشه تحقق مدینه فاضله که شهروندان، بر اساس آن، می توانند فضیلت محور و ارزش مدار زندگی کنند و به بسط و توسعه معنویت، صلح و صفا و پاکی برای رشد و تعالی انسانیت دست توانند یافت، از دیرباز در ذهن همه متفکران و مصلحان و فیلسوفان همچون افلاطون، فارابی، خواجه نصیر، شیخ اشراق و...، مطرح بوده و هر کدام، به فراخور افق فکری خویش، طرحی درانداخته و الگویی را پیشنهاد کرده اند.
راه صلاح و بالندگی انسان چیست و کجاست؟ چگونه انسان میتواند مدینه ای بسازد که در آن، قابلیت ها و استعدادهای خویش را به فعلیت برساند و زندگی انسان به دور از هرگونه جدال و بی عدالتی و مملو از خوبی و صلح و پاکی شود؟ برای این پرسش ها راه حل های متنوع و مختلفی در مکاتب فکری گوناگون وجود دارد. اما پرسش کلیدی این نوشتار، هستی شناسی و چگونگی «مدینه فاضله مهدوی» آن هم در اندیشه فیلسوف الهی، صدرای شیرازی است.
آن چه در منظومه فکری ملاصدرا همچون حلقه ای مفقوده از دید بسیاری از محققان پنهان مانده است و بحثی مفصل می طلبد در این نوشتار به اختصار آمده است. از این رو، در ابتدا باید دید انسان کامل به منزله جزئی از جامعه چه معنایی دارد و سیر تکاملش تا مرحله اتصال به عقل فعال چگونه است. در ادامه باید به صفات جامعه نیکو و ویژگی های جامعه فاضله و صفات ریاست آن آرمان شهر اشاره کرد.
رویکردی انتقادی به شیخیه در تطبیق هورقلیا بر عالم مثال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شیخیه هورقلیا را مرتبه ای از عوالم وجود دانسته که نسبت به عالم ماده از لطافت بیشتری برخوردار است. از نظر شیخیه، در عالم هورقلیا هر چند که اجسام وجود دارند، شفافیت و لطافت آن اجسام نسبت به اجسام عالم ماده بیشتر است. آنها این عالم را همان عالم مثال منفصل دانسته اند. به دلیل عدم هماهنگی در اندیشة شیخیه، جایگاه عالم هورقلیا گاه بین عالم ملک و عالم ملکوت و گاه بین عالم ملک و عالم جبروت معرفی شده است. شیخیه باتفکیک جسم از جسد برای انسان چهار بدن لحاظ کرده اند که برخی مربوط به عالم ملک و برخی مربوط به عالم هورقلیا
هستند. جسد دوم انسان، از اقسام چهارگانة بدن او، که مربوط به عالم هورقلیاست همان چیزی است که در احادیث تحت عنوان «عُجبُ الذنَب» و در فلسفة ملاصدرا تحت عنوان «قوة خیال» از آن یاد شده است. مقالة پیش رو بر آن است ضمن تبیین دیدگاه شیخیه در مورد عالم هورقلیا و جسد هورقلیایی، صحت و سقم تطبیق آنها را بر عالم مثال منفصل و مثال متصل بررسی نماید.
تعریف و غایت دانش منطق از نظر منطقدانان مسلمان
منبع:
نامه حکمت ۱۳۸۳ شماره ۳
حوزههای تخصصی:
دیدگاههاى گوناگون در تفسیر و تحلیل وحى
منبع:
رواق اندیشه ۱۳۸۱شماره ۱۲
حوزههای تخصصی:
پدیده وحى به مثابه مبنا و مستند نبوت در ادیان ابراهیمى از اهمیت ویژهاى برخوردار است . در این میان ماندگارى متن مقدس دین اسلام به پدیده وحى در این آیین آسمانى اهمیتى مضاعف بخشیده است . در این زمینه دیدگاههاى متعددى براى شناخت ماهیت این رابطه الوهى - بشرى در حوزههاى مختلف فرهنگ و اندیشه اسلامى پدید آمده است . به علاوه برخى دیدگاههاى دیگر در حوزههاى معرفتى دیگر ادیان نیز در فهم و تحلیل وحى قرآنى مؤثر بودهاند; از این روى بررسى تطبیقى این دیدگاهها در مسیر دستیابى به فهمى جامع و دقیق از این پدیده ضرورى مىنماید . آن چه پیش روى دارید، گزارشى کوتاه از نظریات تفسیر و تحلیل وحى است .
بساطت وجود در حکمت متعالیه و مشاء(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی مباحث وجود
امور عامه نقش مهمی در قبول یا رد نظریات مطرح در فلسفه ایفا می کند. از جمله مسائلی که ملاصدرا برخلاف حکمای مشاء، در امور عامه مطرح کرده «بساطت وجود» است. تفاوت نگرش به وجود در حکمت متعالیه و مشاء در چه بوده که یکی آن را به عنوان مقدمه مشترک ورود به فلسفه پذیرفته و دیگری آن را کنار نهاده است؟ هدف از طرح و پاسخ به این سؤال، یافتن نگرش حکمت متعالیه به بنیادی ترین مسأله فلسفه و تفاوت این نگاه با نگرش حکمت های پیش از آن است.
نوشتار حاضر به روش تحلیلی مقایسه ای سعی دارد، به منظور پرداختن به تفاوت دو نگاه مشاء و متعالیه به مسأله بساطت وجود، ضمن تفکیک بساطت مفهوم و حقیقت وجود، به برخی مبانی مورد نیاز برای طرح مسأله بسیط بودن وجود و همچنین آثار و نتایج آن در فلسفه را اشاره نماید.
مشائین حقیقت وجود را صرفا واقعیتی انتزاعی معرفی می کنند که عقل در تحلیل خود از اشیای جهان هستی بدان نائل می شود؛ در مقابل حکمت متعالیه برای حقیقت وجود، عینیت خارجی و واقعیتی برتر از انتزاعیِ صرف قائل است و با نگرش تشکیکی، عامل کثرات را در خود وجود و عامل وحدت بخش آن می یابد. لذا مشاء، بایستی مسأله بساطت وجود را صرفا مربوط به عالَم ذهن بداند، در حالی که حکمت متعالیه آن را به عالَم عین هم سرایت می دهد. در تبیین نگاه متعالیه می توان از قاعده بسیط الحقیقه کمک گرفت.
دیدگاههای مختلف ابوحامد غزالی درباره علم کلام
حوزههای تخصصی:
«عبقات الأنوار» و علامه میر حامد حسین(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
در عرصه کلام شیعی بویژه امامت، که بن مایه و وجه تمایز این فرقه با دیگر فرقه های اسلامی به شمار می رود، ردیه های بسیاری از سوی مخالفان شیعه نگاشته شده که سعی در تخریب این مذهب داشته اند. از جمله این افراد که با بن مایه عصبیت و با تحریک استعمارگران زمانه، به اصول مذهب شیعه، خصوصاً، امامت هجوم آورد، مولوی عبد العزیز دهلوی با اصالتی هندی بود که در ردّ شیعه کتابی به نام تحفة اثنی عشریه نوشت. باب هفتم این کتاب، در بر دارنده اشکالاتی بر آیات و احادیثی است که شیعه برای امامت امیر المؤمنین اقامه می کند. بر ضد این اثر، عالمی وارسته و متکلّمی متبحّر از سادات موسوی، از همان دیار هند، با نگارش پاسخی مفصّل و کوبنده، از مذهب تشیّع دفاع نمود. او کسی نبود جز علامه میر حسین کنتوری. در این مقاله، سعی می کنیم روش میر حامد حسین را در پاسخ به کتاب پیش گفته بررسی کنیم.
بداهت تصورات حسی نزد دانشمندان مسلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
واژة «بداهت» در عرف و در دانش منطق به صورت مشترک لفظی به دو معنای متفاوت به کار می رود؛ در عرف به معنای نسبی روشن و مأنوس استعمال می شود و لی در اصطلاح منطق مفهومی نفسی دارد و به معنای ادراک غیر مسبوق به ادراکات پیشین و غیر مأخوذ از آنها به کار می رود. در بحث از بداهت تصورات حسی، مفهوم دوم به کار می رود. بداهت تصورات حسی توسط فخر رازی به صورت مسألة منطقی تدوین شد و نزد دانشمندان متأخر مورد بحث قرار گرفت. وی با ارائة دو قاعدة کاربردی در تمایز مفاهیم نظری و بدیهی، مسألة بداهت تصورات حسی و وجدانی را مطرح کرد. او را در این نوآوری دلایلی است و عواملی. مسبوقیت تصدیق اولی بر تصورات اولی عمده ترین دلیل اوست و مهمترین انگیزه اش انکار تصورات نظری و بدیهی انگاری همة تصورات حاصل برای انسان است. اگر چه منطق دانان مسلمان با بدیهی انگاری همة تصورات حاصل برای انسان است. اگر چه منطق دانان مسلمان با بدیهی انگاشتن تصورات هم رأی وی نیستند؛ بسیاری از آنان از جمله خواجة طوسی و میر سید شریف جرجانی در بدیهی انگاری تصورات حسی با وی همداستان شده اند. از سوی دیگر کسانی که ملاک بداهت تصورات را بساطت مفهومی می دانند، تصورات حسی را بدیهی نمی پندارند. نظریة بداهت تصورات حسی علاوه بر رخنه های عمده، اساساً بر در آمیختن دو مفهوم عرفی و اصطلاحی بداهت مبتنی است.
نبوت از دیدگاه ابن میمون اندلسی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
نبوت، از مسائل مشترک میانِ ادیان ابراهیمی است که هم در علم کلام و هم در فلسفه دین، از آن گفت و گو می شود. ابن میمون اندلسی، آن هنگام که از این مسئله سخن می گوید، می کوشد میان فلسفه و شریعت یهود، هماهنگی ایجاد کند. او هنگام شناسایی نبی، تعریف نبوت، ضرورت ارسال پیامبر و دین، خصلت های پیغمبران و مباحثی از این دست، با اتخاذ رویکردی فلسفی، از تطبیق و سازگاری میان این رویکرد با آموزه های شریعت موسوی چشم پوشی نمی کند. نوشتار پیش رو، می کوشد افزون بر ارائه گزارش و تحلیل نسبتاً جامعی از نگرش فلسفی ـ یهودی این اندیشمند پرآوازه آیین یهود، به وامداری اندیشه های فلسفی وی از مشاییان مسلمان و به ویژه فارابی نیز سرک بکشد.
فرجام کودکان در آخرت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت ۱۳۸۸ شماره ۱۴۴
حوزههای تخصصی:
هر فرد مکلفى در روز رستاخیز از فرجامى نیک یا بد برخوردار است. بر این اساس، این پرسش مطرح مىشود که سرنوشت کودکان و اطفالى که پیش از بلوغ، شمع وجودشان خاموش مىگردد و از دنیاى فانى رحلت مىکنند، چه خواهد شد؟ آیا آنان در فردوس برین، جاودان مىگردند یا در دوزخ وارد مىشوند و یا در جایگاه دیگرى جاى خواهند گرفت؟
هدف این نوشتار، بازکاوى زوایاى گوناگون فرجام کودکان در جهان آخرت است. در این بازپژوهى، دو مطلب از یکدیگر بازشناخته شده و هر کدام جداگانه مورد کاوش قرار گرفتهاند: یکى. سرنوشت اطفال مؤمنان و دیگرى، عاقبت اطفان مشرکان.
رهاورد نهایى این نوشتار، اثبات این مدعاست که همه کودکان اعم از کودکان افراد مؤمن یا کافر، از فرجامى نیک و سعادتمندانه بهرهمند هستند؛ اگرچه این نیکبختى داراى درجات و مراتب گوناگونى باشد.
این نوشتار براساس شیوه نقلى ـ عقلى پىریزى شده است و پس از
بررسی و مقایسه آراء معتزله و لایب نیتس در مسأله عدل الهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چکیده نظریه عدل الهی در اسلام با فرقه کلامی معتزله شناخته می شود . این گروه به همراه فرقه کلامی امامیه به عدلیه نیز معروفند. مهم ترین نظریات این گروه دفاع از اراده ی آزاد در خدا وانسان ، حسن وقبح ذاتی افعال، نفی شر وظلم از ساحت الهی ، نفی اراده گزافی از خداوند، وجوب نظام اصلح و موارد دیگری است که مقدمه اثبات عدل الهی قرار می گیرند. بر طبق نظر معتزله اعلام اینکه خدا عادل است مرادف با این است که بگوئیم او نه بد است ونه بد را انتخاب می کند. تمام اعمال خدا خیر است . خدا باید بهترین حالت ممکن را برای مخلوقاتش فراهم کند. از طرف دیگرلایب نیتس در غرب با کتاب عدل الهی (تئودیسه) به دنبال توجیه عدالت الهی است . نظریات او هم در این قسمت به معتزله بسیار نزدیک است. در مورد اراده آزاد واختیار او به مشابهت خدا وانسان نظر دارد. عقیده به حسن وقبح ذاتی افعال ، نفی اراده گزافی از خدا، بهترین جهان ممکن ونظام خوش بینی از جمله نظراتی است که او در آثار خود بیان می کند. در این مقاله به مقایسه این دو طرز تفکر پرداخته می شود
بررسی حد و معیار غلو و تقصیر از دیدگاه شیخ مفید و علامه مجلسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر در صدد است به بررسی حد و معیار غلو و تقصیر از نگاه مفید و مجلسی بپردازد. هر دو متکلم موارد مشابهی را به عنوان معیار غلو مطرح کرده اند از جمله اعتقاد به الوهیت معصومین و نبوت امامان، اعتقاد به حلول و اتحاد ذات خداوند با معصومان، یا اعتقاد به اینکه با وجود معرفت امامان، انجام تکالیف شرعی لازم نیست. معیار مشترک تفویض نیز این است که معصومان علیهم السلام (به طور مستقل وهم عرض با خداوند) متصف به صفاتی چون خالقیت، رازقیت و زنده کردن و میراندن شوند. اختلاف نظر این دو در تعیین حد و معیار غلو و تقصیر در مسائلی نظیر علم امام، عصمت از گناه صغیره یا سهو، خلقت متقدم چهارده معصوم، کرامات یا فضایل خارق العاده، شأن و جایگاه ایشان در هستی و امثال آن نمودار می شود است ودامنه این اختلاف باعث می گردد که غالی و مقصر در نظر هریک متفاوت باشد. توجه به این تفاوت ها از آن رو حائز اهمیت است که از نظر فقهی، غالی کافر شمرده می شود و لوازم کفر بر او مترتب می گردد لذا جا دارد که اولا در تعیین حد و ملاکی که عدول از آن غلو (یا تقصیر) شمرده می شود به امور متفق علیه نزدیک و نزدیک تر شد و ثانیاً در کافر خواندن غالیان، به آرایی از این دست که می گوید غلو تنها اگر به انکار (آگاهانه و عمدی) الوهیت و توحید و نبوت منجر شود، موجب کفر خواهد بود توجه نموده، در مسائل اختلافی و جدلی الطرفین و در امور فرعی و جزئی، مطابق حدود و ملاک های شخصی یا حداقلی، افراد را به غلو و تقصیر متهم نکرد.