فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۹۶۱ تا ۲٬۹۸۰ مورد از کل ۱۸٬۸۲۳ مورد.
فلسفه مقبول
ارزیابی دیدگاه مفسران در تبیین معنای امر در آیة 54 سورة اعراف(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام خداشناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن توحید و اوصاف الهی در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن جهان و طبیعت در قرآن
در آیات پرشماری از قرآن کریم، آفرینش همة موجودات با فعل «خلق» به خداوند استناد داده شده است؛ ولی در آیة 54 سوره اعراف، مالکیت «امر» در مقابل مالکیت «خلق» قرار گرفته و در نگاه نخست تقابل بین «خلق» و «امر» از آن برداشت می شود. ازاین رو مفسران درصدد تعیین معنای «امر» در برابر «خلق» برآمده اند. این مقاله، مفهوم امر را از دید مفسران با هدف تحلیل و نقد، بررسی کرده و به این نتیجه رسیده است که دیدگاه ها در این زمینه عبارت اند از پنج نظریة 1. فرمان، 2. کلام خدا، 3. تدبیر الهی، 4. عالم امر، 5. جنبة امری موجودات، و ادلة این دیدگاه ها قابل نقدند. در این میان تنها دیدگاه علامه طباطبایی در تفسیر المیزان راه را برای تفسیر قابل دفاع از آیه گشوده است و مقاله حاضر افزون بر تحلیل و نقد جامع دیدگاه های دیگر مفسران، گامی دیگر در عرضة نظریة مورد توجه علامه طباطبایی در لابه لای تفسیر المیزان برداشته و با ترمیم آن به دیدگاهی نو راه یافته است: تفسیر امر به جنبة غیرتعینی موجودات.
قوانین طبیعت
شر ادراکی از دیدگاه صدرالمتالهین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مساله شر، یکی از مسایل بنیادی در نظام های الهیاتی، به ویژه در فلسفه اسلامی بشمار می آید. فلاسفه مسلمان شر را به امر عدمی، اعم از عدم ذات یا عدم کمال ذات، تحلیل نمودند. صدرالمتالهین از نظریه نیستی انگاری شر دفاع کرده و آن را برهانی دانسته است. این نظریه با معضلی به نام شر ادراکی مواجه است که بنابر ادعای آن، بعضی از وجودات، بالذات، به شر متصف می شوند. اما او دراین باره یکسان نمی اندیشد. بیان تحول دیدگاه ملاصدرا در این مساله، مهم ترین یافته تحقیق حاضر است. منشا این تحول تاثر ملاصدرا از نصوص دینی (آیات و روایات) است.
قضیه معدوله و محصله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از بحثهای منطق ارسطوئی تقسیم قضیه به معدوله و محصله ، و نیز تقسیم لفظ به معدول و محصل است. بحثی دیگر که از از ارسطو تا امروز مطرح است، گفتگو درباره ملکه و عدم است. نویسنده در این مقاله در صدد اثبات این مدعا است که در کتب منطقی – از ترجمه کتاب ارسطو گرفته تا کتب منطقی خیر – در هر سه مورد اشتباه رخ نموده است. بدین معنی که علاوه بر خلط اصطلاحات ارسطو با اصطلاحات رایج در کتابهای منطقی، مسلمانان مفهوم آنها را نیز با هم اشتباه کرده اند. بنابراین در این مقاله از وضع اصطلاحات محصل و غیر محصل ، ملاک تشخیص این دو اصطلاح ، قضیه عدمیه ، متناقصین و ملکه و عدم بحث می شود.
«اعتباریات علامه طباطبائی»مبنای طرحی فلسفی برای فرهنگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«ادراکات اعتباری» علامه طباطبائی در مسیر بحثی معرفت شناسی به اندیشه درمی آید، اما موضوع ادراکات اعتباری را نباید به قلمرو معرفت شناسی محدود کرد. به نظر
می رسد که علامه طباطبائی این بحث را در پیِ درکی نو از انسان و جهان و با تنفس در فضای فکری عالم معاصر مطرح کرده اند. برای کشف چنین دریافتی باید به جای تمرکز ذهن بر ادراکات اعتباری، به قلمرو «اعتباریات» توجه کرد. اگر مقالة ششم کتاب اصول فلسفه و روش رئالیسم را با توجه به سیر افکاری که در غرب شروع شده و به تأملات فلسفی دربارة «فرهنگ» منجر شده، مطالعه کنیم، درستی این برداشت آشکارتر
می شود. اگر به زمینة پیدایش اندیشة متفکرانی چون ""ویکو""، ""روسو"" و ""هردر"" دربارة تمدن و فرهنگ توجه کنیم و نحوة تقّرب این متفکران به حوزة فرهنگ را دنبال کنیم، آنگاه بهتر می توان به سبب تقّرب علامه طباطبائی به پرسش هایی که ادراکات اعتباری پاسخی برای آنهاست، پی برد. اگر با این شیوه، نظریه ادراکات اعتباری را قرائت کنیم و به شباهت های دریافت ها و در عین حال زمینه های تاریخیِ متفاوت توجه داشته باشیم، امکان آغاز گفتگویی جدید در مورد «فرهنگ و مقومات آن»، بین تفکر اسلامی و تفکرات برخاسته از فرهنگ اروپایی فراهم می شود. برداشت اصلی این مقاله آن است که بحث اعتباریات با توجه به لوازم و نتایج آن، می تواند به عنوان نظریه ای بدیل در کنار سایر نظریات فلسفیِ دربارة فرهنگ مطرح شود. به بیان دیگر نظریة اعتباریات علامه می تواند مبنایی برای پاسخ به پرسش های به اندیشه درآمده در حوزة «فلسفه فرهنگ» باشد.
تعابیر متفاوت از «ماهیت» نزد ملاصدرا و علامه طباطبایی و تأثیر آن بر بداهت نظریه اصالت وجود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی مباحث وجود
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه های مضاف
این مقاله در تلاش است ضمن واکاوی تفاوت تعبیر ملاصدرا و علامه طباطبایی از «ماهیت»، تأثیر این تفاوت را در نظریه اصالت وجود و بداهت آن بازشناسی کند. تعابیر دوگانه ای از «ماهیت» در آثار ملاصدرا وجود دارد. اما به نظر می رسد تعبیری که در آن واقعیت، متشکل از وجود (به صورت اولاً و بالذات) و ماهیت (به صورت ثانیاً و بالعرض) است، با ساختار فلسفی ملاصدرا سازگاری بیشتری دارد. اما در نظر علامه طباطبایی، واقعیت همان وجود است و چنین نیست که واقعیت از ماهیت نیز تشکیل شده باشد. ماهیت ظهور حدود، سلوب و اعدام ذاتی وجودات خاص در ذهن است. بنابراین، محکی خارجی ماهیت، همین اعدام ذاتی و حدود وجودی هستند که به عنوان اموری اعتباری و مشابه عدم مضاف تعبیر می شوند. از سوی دیگر، با هر دو تعبیر از ماهیت، نظریه اصالت وجود امری بدیهی و بی نیاز از اثبات خواهد بود و براهین ارائه شده برای آن صرفاً جنبه تنبیهی دارند. اما دیدگاه علامه به بداهت نزدیک تر است و گزاره «وجود اصیل است» نزد ایشان گزاره ای تحلیلی قلمداد می شود.
اعتقادت در قلمرو فقه
صابئان از دیدگاه فقیهان(2)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
نظریه «روح معنا»؛ تقریرها و نقدها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظریه «روح معنا» که گاه از آن به «وضع الفاظ برای معانی عامه» نیز تعبیر شده، خاستگاهی عرفانی فلسفی داشته و به عنوان راهکاری در حل متشابهات قرآنی و روایی مورد توجه اندیشمندان بوده است. جستجو در آثار عرفا، فلاسفه و مفسران، نشان از استنادات فراوان یکه تازان ساحت علم به این نظریه دارد تا آنجا که آن را «شاه کلید معرفت و اصلِ اصولِ فهم اسرار قرآنی» نامیده اند. بر اساس این نظریه فاخر، الفاظ برای معنایی عام تر و گسترده تر از آنچه تصور می شود، وضع شده اند. نتیجه این تعمیم معنایی، دستیابی به لایه های عمیق تری از معانی در عین پایبندی به ظواهر الفاظ و رهایی از تأویلات و تفننات بیانی می باشد. نوشتار حاضر در پی پاسخ به این پرسش است که تقریرهای مختلف نظریه معانی عامه کدام اند و آیا می توان به گونه ای روشمند، این نظریه را تحلیل و اثبات کرد؟ باید اذعان نمود که ارائه تحلیل علمی از موضوعی که ابعاد مختلف قرآنی، فلسفی، عرفانی و اصولی دارد، کاری است دشوار که این جستار، کوشیده تا آن را به انجام رساند.
معرفتشناسى
منبع:
معرفت ۱۳۷۵ شماره ۱۶
حوزههای تخصصی:
پرسش ایمان در جهان مدرن
منبع:
پگاه حوزه ۱۳۸۶ شماره ۲۱۶
حوزههای تخصصی:
فرج صالحان
منبع:
موعود ۱۳۸۰ شماره ۲۸
حوزههای تخصصی:
نقد نظریه ملاصدرا درباره معقول ثانی فلسفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
معقولهای ثانی فلسفی ابزارهای نگرش فلسفیند و فیلسوف با به کار گرفتن آنها می خواهد اسرار و حقایق جهان هستی را کشف و تبین کند. بنابرانی اعتبار فلسفه در گرو ارزش و اعتبار این دسته از مفاهیم است . از این رو یکی ا مباحث بنیادین درباره حقیقت فلسفه پژوهش پیرامون اعتبار معقوهای ثانی فلسفی است. این نوشتار نظریه صدرالمتالهین را مبتنی بر اثبات وجود رابط برای معقولهای ثانی فلسفی از چند حیث مورد نقد قرار می دهد : کاربرد رابط که خود از معقولهای ثانی است به منظور اثبات وجود خاجی برای معقولهای ثانی فلسفی ناروا است. استدلال صدرالمتالهین متضمن دو است. اثبات وجود ضعیف برای محمولهای عدمی با اصل محال بودن تناقض منافات صریح دارد. واقع نمایی فلسفه با اثبات وجود رابط برای معقولهای ثانی فلسفی تامین نمی شود. بنابراین نظریه ملاصدرا حکایتگری معقولهای ثانی فلسفی از مصادیق خود به صوت نمادین است و همین ویژگی واقع نمایی آنها را مخدوش می کند. در پایان به نظریه فیلسوفان برجسته بعد از ملاصدرا اشاره می کنیم از دیدگاه عبدالرزاق لاهیجی – معقول ثانی چون عروض خارجی ندارد. وجود خارجی نیز ندارد. ملاهادی سبزواری بر ان است که عروض معقول ثانی فلسفی در عقل ولی اتصاف معروض به آن در خارج است . طباطبایی استدلال و نظریه ملاصدرا درباره وجود معقول ثانی فلسفی را می پذیرد.
شیعیان عراق؛ بررسی وضعیت جامعه شناختی
منبع:
شیعه شناسی ۱۳۸۳شماره ۷
حوزههای تخصصی:
جنبشهای اسلامی معاصر در روند تحوّلات منطقه خاورمیانه از جایگاه ویژهای برخوردارند. در این میان، جنبش شیعیان عراق و بخصوص محورهای اساسی آن به مثابه گروهها، تشکّلها و اشخاص مستقل معارض، در تقابل با نظام بعثی و تعامل در فرآیند کنونی دولتسازی عراق، از نقش قابل توجهی برخوردارند. این نوشتار در پی پاسخ به این سؤال است که «گروههای شیعی در ساختار جامعهشناسی سیاسی عراق در چه جایگاهی ایفای نقش مینمایند؟» در این زمینه، با اشاره به وجود شکاف مذهبی در عراق، روند تطوّر تاریخی، اصول، اهداف و اساسا رهیافتهای نظری، رویکردهای عینی این گروهها شامل «جماعت العلماء»، «حزب الدعوة»، «سازمان عمل اسلامی»، «مجلس اعلا» و رویکردهای نوین موسوم به «صدریون ثانی» و تنی چند از مراجع و علما مانند سیستانی، سیدکاظم حائری و مقتدی صدر در این مقاله، تبیین و تحلیل شدهاند.