فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۸۴۱ تا ۲٬۸۶۰ مورد از کل ۱۸٬۸۲۳ مورد.
زیدیه در یمن(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
طلوع ۱۳۸۲ شماره ۵
حوزههای تخصصی:
قانون علیت به مثابه بنیان هستی شناختی خداشناسی عقلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خداشناسی عقلی بر سه دسته مبادی تصدیقی، یعنی مبادی معرفت شناختی، زبان شناختی و هستی شناختی استوار است که مهم ترین مبنای هستی شناختی آن، قانون علیت و فروع آن است. درمجموع چهار دیدگاه در مناط نیاز به علت و به بیان دیگر، چهار تقریر از قانون علیت وجود دارد که پذیرش هر یک، نتایج خاصی در خداشناسی فلسفی در پی دارد.
بنا به ادعای برخی فیلسوفان غربی، «هر موجودی نیازمند علت است»؛ درنتیجه راهی برای اثبات وجود خدا به مثابه علت غیرمعلول و خالق غیرمخلوق وجود ندارد. الحاد و خداناباوری بسیاری از اندیشمندان غربی در نادرستی برداشت ایشان از قانون علیت ریشه دارد.
بر پایه سه تقریر دیگر می توان وجود خدا را اثبات کرد؛ اما در تصویر نحوه نیازمندی غیرخدا به خداوند متعال، اختلاف دارند. بنا بر تقریر متکلمان و مردم عادی، «هر حادث زمانی، محتاج علت است». با این تقریر، وجود خدا اثبات می شود؛ ولی مخلوقات تنها در حدوث خود نیازمند به اویند. بنا بر تقریر فیلسوفان پیش از ملاصدرا «هر ممکن الوجودی محتاج علت است»؛ در نتیجه خدا به مثابه واجب الوجود اثبات می شود و همه ممکنات در حدوث و بقای وجود خود، نیازمند واجب اند. اما طبق دیدگاه ملاصدرا «هر موجود رابط، محتاج علت است». امتیاز این دیدگاه بر دو دیدگاه پیشین، این است که تحلیل عمیق تر و دقیق تری از نحوه نیازمندی مخلوقات به خداوند متعال را به تصویر می کشد
پلورالیسم بررسى دیدگاه متفکران اسلام
منبع:
معرفت ۱۳۷۶ شماره ۲۳
حوزههای تخصصی:
نسبت میان اخلاق و آداب؛ با تأکید بر اخلاق و آداب اسلامی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
یکی از نظام های هنجاری بسیار مهم در هر جامعه و جهان های فرهنگی، آداب اجتماعی است. هویت انضمامی، بین الاذهانی، نسبی و متغیر بودن و کارکرد های صوری آداب موجب شده تا این بخش هنجارین، به رغم اهمیت از حوزه مطالعات محققانه به دور مانده و یا در حاشیه موضوعات فقهی، حقوقی و اخلاقی به اجمال ملاحظه شود. پرسش از چیستی، چرایی و ضرورت، انواع، نقش و کارکرد، مبانی نظری، وجوه اشتراک و افتراق آن با سایر نظام های هنجاری همچون اخلاق، فقه، قانون، عرف، و استحسانات زیباشناختی، عمده ترین پرسش هایی است که انتظار می رود شاخه های مختلف علوم اجتماعی به تناسب علایق و جهت گیری های رشته ای خود بدان توجه کنند. این نوشتار درصدد است تا نسبت مفهومی، نظری، زبانی و کارکردی میان اخلاق و آداب اجتماعی را به مثابه دو نظام هنجاری با محوریت منابع دینی و منابع معرفت دینی مورد واکاوی و تحلیل قرار داده، به برخی نتایج کاربردی متناسب با اقتضائات جامعه موجود دست یابد. روش مطالعه، تحلیل محتوای گزاره های مربوط در متون و منابع دینی و علمی با روش تفسیری است.
نگرشی بر دوران غیبت صغری و نقش نواب خاص
منبع:
موعود ۱۳۷۶ شماره ۵
حوزههای تخصصی:
چشم به راه «حجت » در آرزوی «منجی »
منبع:
موعود ۱۳۷۸ شماره ۱۵
حوزههای تخصصی:
مقسم تصور و تصدیق از منظر معرفتشناسی نوصدرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تفکیک «تصور» و «تصدیق» از تمایزهای اصلی است که متقدمین در منطق و متأخرین در معرفتشناسی از آن بهره بردهاند، هر دو گروه مقسم این دو را «علم حصولی» می دانند، این تقسیم در «معرفتشناسی نوصدرایی» برای اقسام معرفت به کار رفته است، اما نمیتوان «تصدیق» را در اصطلاح معرفتشناسی بنا بر تعریف فلسفه اسلامی «علمحصولی» دانست. این تحقیق با مرور ادبیات فیلسوفان مسلمان به ویژه نوصدراییان، مدعی است که تفکیک تصور و تصدیقْ هستیشناختی، و «علم حصولی» به عنوان مقسمْ «هستی علمی» است. اما استعمال «تصدیق» در منطق و معرفتشناسی مساوق با «قضیه» میباشد، نه یک «هستی علمی» که در عین بساطت خارجی در تحلیل عقلی دو مفهوم «حکایت» و «حکم» از آن انتزاع میشود. «تصدیق» در منطق به معنای «اذعان به صدق قضیه» و در معرفتشناسی به معنای «معرفت به تحقق یا عدم تحقق یک امر» است. پیشنهاد میشود برای امور متناظر با «تصور» و «تصدیق» در معرفتشناسی از «معرفت تصوری» و «معرفت تصدیقی» استفاده شود.
معناشناسی علم در قرآن کریم و مکاتب بشری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی معرفت شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن موارد دیگر
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی ادیان دیگر
در این نوشته کوشش شده است نخست معنای لغوی و عرفی این واژه بررسی و بیان، و سپس معنای اصطلاحی آن در میان مکاتب گوناگون علمی به ویژه مکاتب فلسفی مطرح شود و در نهایت معنای آن که اصالتاً لغتی عربی و قرآنی است از دیدگاه قرآن کریم و نگرش این کتاب الهی تبیین گردد. در تبیین نگاه قرآن به این نتیجه می رسیم که نه تنها معانی گوناگون علم با این کتاب الهی ناسازگاری ندارد، بلکه عالیترین ارزشها در آن برای علم و اهل علم لحاظ شده و به شکلهای گوناگون، بشر در آن به فراگیری و تحقیق در علوم مختلف دعوت و ترغیب شده است. در نگاه قرآن، علم واقعی، آدمی را از ظاهر پدیده ها عبور می دهد و به علل و اسباب باطنیِ آنها یعنی عالم غیب و خدای تعالی رهنمون می سازد.»
جایگاه عصمت در اندیشه سیاسى بوعلى سینا(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
علوم سیاسى ۱۳۸۳ شماره ۲۶
حوزههای تخصصی:
در اندیشه سیاسى شیخ الرئیس «عصمت» آنقدر مهم است که حتى با رحلت پیامبرصلى الله علیه وآله که وحى الهى متوقف مىشود، باز هم باید معصوم منصوب از سوى ایشان، پرچم زمامدارى را به دست گیرد و مردم نیز مکلفاند همانگونه که از پیامبر اطاعت مىکردند، از جانشین وى نیز اطاعت کنند. پیامبر کار قانونگذارى را به نحو احسن به پایان رسانیده، ولى کار زمامدارى هرگز به اتمام نمىرسد، مگر اینکه قیامت فرا رسد و جامعه بشرى منقرض گردد.
در این کنکاش ابتدا سیاسى بودن اسلام را به عنوان اصل موضوع پذیرفتهایم و آنگاه این سؤال را مطرح کردهایم که سیاسى بودن اسلام ذاتى است یا عرضى و در نهایت، ثابت کردهایم که در اندیشه سیاسى فیلسوف بزرگ اسلامى، عصمت از جایگاه ویژهاى برخوردار است.
تقسیمات وجود و مناط آن در فلسفه اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اندیشمندان مسلمان برای وجود تقسیماتی ذکر کرده اند. یکی از آنها تقسیم چند ضلعی از وجود است. شیخ الرییس وجود را به محتاج و غنی تقسیم می کند. سهروردی بر پایه نور و با عبارتی متفاوت اما محتوایی مشابه، نور را به فی نفسه لنفسه و فی نفسه لغیره تقسیم می کند. به عقیده او جایی که نور نباشد جوهر غاسق یا هیات ظلمانیه است. حکمت متعالیه در همراهی با این دو حکیم مشایی و اشراقی، موجود را مقسم قرار داده و آن را به فی غیره و فی نفسه و سایر شاخه های آن تقسیم می کند. سبزواری این تقسیم را به شکل کامل تری ارایه می دهد. متکلمان و برخی عرفا نظیر ابن عربی نیز نوعی تقسیم از وجود را در آثار خود آورده اند.
برخی از متاخرین بر تقسیمات سبزواری اشکالاتی از جمله ناتمام بودن، خلط مفهوم با مصداق و خلط مفاهیم فلسفی با مفاهیم منطقی وارد ساخته اند که بر مبنای حکمت متعالیه پاسخ داده شده است. دیدگاه خاص صدرالمتالهین تقسیم دو ضلعی وجود به رابط و مستقل است. وجود رابط عین فقر و نیاز و ربط است، اما وجود مستقل عین بی نیازی و غناست. در ازای تقسیم وجود، عدم نیز متناظر با آن قابل تقسیم چند ضلعی است. این جستار علاوه بر طرح دیدگاه های فوق، تقسیم چند ضلعی را با معیار دیگری ارایه می کند که اشکالات فوق متوجه آن نیست
گستره عصمت انبیا از دیدگاه خواجه نصیرالدین طوسی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام پیامبرشناسی نبی کیست، وحی چیست
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام پیامبرشناسی عصمت و معانی آن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام کلیات متکلمین
خواجه طوسی در مرحله عصمت انبیا به اعتبار بُعد نظری، معتقد است که پیامبر در دریافت، حفظ و انتقال وحی کاملاً معصوم است و هیچ گونه خطایی نه سهواً و نه عمداً از او صادر نمی شود اما به اعتبار بُعد عملی، معتقد است که عصمت شامل قبل از بعثت و بعد از بعثت، گناهان کبیره و صغیره، عمدی و سهوی، نفرت آور و غیرنفرت آور و حتی داوری در منازعات، تشخیص موضوعات احکام دینی، مسائل اجتماعی و تشخیص مصالح و مفاسد امور و مسائل عادی زندگانی هم می شود. او با تأکید بر لطف بودن «عصمت» در حقّ دارنده آن بیان می کند که عصمت این گونه است: عبد معصوم، در عین قدرت بر انجام معصیت، انگیزه ترک دارد و به سمت طاعات ترغیب می شود. ازآنجاکه خواجه حصول وثوق و اعتماد کامل به انبیا را که تأمین کننده غرض از رسالت ایشان است بدون تصور عصمت امکان پذیر نمی داند، «عصمت» را عقلاً و نقلاً به طور مطلق ضروری می شمارد. ایشان به دلایل نقلی نظیر آیات ناظر به عدم نفوذ شیطان نسبت به مخلصان و مطهران، هدایت یافتگی انبیا، و نرسیدن عهد الهی به ظالمان، و دلایل عقلی نظیر لزوم وثوق و اطمینان، لزوم تکلیف به محال، و لزوم مخالفت با پیامبر در صورت عدم عصمت استناد می کند.
توحید افعالى
مکتب تفکیک دستخوش تفکیکی دیگر
حوزههای تخصصی:
میزان معرفت انسان نسبت به خداوند از دیدگاه ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
معرفت انسان به واجب الوجود و توجه به محدودیت های این معرفت، از موضوعاتی است که ابن سینا در فلسفه خود به آن توجه ویژه ای داشته است. از نظر بوعلی با آن که انسان دچار محدودیت های معرفتی بسیاری است، اما باب معرفت الهی به کلی مسدود نمی باشد. از نظر او انسان توانایی نیل به ذات و حقیقت موجودات را ندارد و آن ها را از طریق لوازم و خواص آن ها می شناسد. در باب حق تعالی نیز شناخت از طریق همین لوازم که اوصاف او را تشکیل می دهد، صورت می گیرد. مهم ترین لازم باری تعالی، وجوب وجود است. دیگر اوصاف باری تعالی با وساطت وجوب وجود درک می شود. در باب تصدیق وجود حق تعالی، ابن سینا به شیوه های مختلف ناشی از اختلاف سطح معرفتی انسان ها توجه داشته است. او سطح متوسط تصدیق را ناشی از براهین طبیعی و از سوی عامه مردم دانسته است که از موجودات دیگر بر خداوند استدلال می کنند و سطح عالی تصدیق را ناشی از براهین فلسفی و از سوی صدیقین دانسته است. علاوه بر برهان، شیخ به مشاهده عقلی واجب تعالی نیز توجه داشته است.
دو تفسیر از صادر اول و اجزای آن در حدیث حدوث اسماء(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حدیث اول از باب حدوث اسماء اصول کافی که به حدیث «حدوث اسماء» مشهور است، از مشکلات و متشابهات احادیث و مشتمل بر معرفت برجسته ای از معارف فراوان موجود در روایات اهل البیت (ع) است و به دلیل جذابیت محتوای آن، مورد تفسیرهای متعدد واقع شده است. بر اساس این حدیث که مبیّن ترتّب و تنزّل و تکثّر اسماء الهی است، مخلوق اول اسمی است که چهار جزء دارد که یک جزء آن در حجاب سه جزء دیگر قرار گرفته است. آن سه جزء یا سه اسم، هرکدام دارای چهار رکن اند و هر رکنی سی اسم در ذیل خود دارد تا درنهایت به سیصدوشصت اسم بالغ شود. در آخر حدیث، اشاره ای مشتمل بر تفسیر و تعلیل به آیه «قُل اُدعوا اللهَ او ادعوا الرَّحمن ایا ما تَدعوا فَلَهُ الاسماءُ الحسنی» شده است. در میان تفسیرهای متعدد این حدیث، تفسیر ملاصدرا در شرح اصول کافی و تفسیر علامه طباطبایی در المیزان و رسالة الاسماء به جهاتی از جمله مهم ترین و مؤثرترین شرح های موجودند. در این مقاله به بیان و مقایسه تحلیلی این دو تفسیر پرداخته ایم.