فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۲۶۱ تا ۱٬۲۸۰ مورد از کل ۱۸٬۸۲۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
صدرالمتألهین تمایز عمل از سایر افعال را در «قصدی» بودن آن میداند. از نظر وی «قصد»، شامل اراده همراه با آگاهی مرتبه دوم عامل به غرض فعل است؛ بنابرین، چنین نیست که هرفعل ارادی یی «عمل» نامیده شود، بلکه «عمل»، فعلی ارادی است که همراه با آگاهی مرتبه دوم عامل به غرض فعل پدید آید. نتایج پژوهش پیش رو که با استفاده از روش توصیفی تحلیلی و از طریق تحلیل لوازم مفهومی عمل، بدست آمده، نشان میدهد که تعریف ملاصدرا، مانع اغیار نیست؛ زیرا بر اساس مثال «رُبات خودآگاه»، میتوان عاملی را فرض کرد که از اراده و آگاهی برخوردار است، اما فعل وی متصف به «قصدی بودن» نیست. بنابرین، برای تکمیل تعریف عمل، علاوه بر اراده و آگاهی، یک عنصر سوم نیازمند هستیم که همان «اختیار» است. ملاصدرا «اختیار» را بعنوان عنصر سوم سازنده عمل، برسمیت نمیشناسد و آن را به همان آگاهی و اراده تحویل میبرد؛ درحالیکه پژوهش حاضر اثبات میکند که نظر وی اشتباه است و «اختیار»، بمعنای «آزادی اراده»، باید به تعریف عمل افزوده شود. مسئله اساسی این پژوهش، بررسی ساختار ماهوی «عمل» در حکمت متعالیه، و هدف آن، تمایز «عمل» از امور متشابه است.
بررسی تجارت به مثابه تبشیر مسیحی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت ادیان سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۵۷)
129 - 148
حوزههای تخصصی:
میسیونرهای مسیحی به منظور تغییر کیش غیرمسیحیان از زمان های گذشته تا به حال از انواع روش ها و راهبرد های تبشیری استفاده می کرده اند. یکی از این روش ها «تجارت به مثابه تبشیر» است. در این روش تبشیری تلاش می شود با تأسیس سازمان ها و شرکت های گوناگون تجاری در زمینه های متفاوت، از طریق ایجاد شغل و درآمدزایی برای افراد بومی در مناطق فقیرنشین، زمینه جذب آنان به مسیحیت و تغییر کیش فراهم شود. هدف از تجارت این است که مبشران مسیحی علاوه بر کسب درآمد برای تأمین هزینه های فعالیت تبشیری، با ایجاد رونق اقتصادی ادعای کمک به رشد اقتصاد محلی و بالا بردن رفاه اجتماعی داشته باشند. تمرکز فعالیت این روش تبشیری بر کشورهای در حال توسعه، از جمله کشورهای اسلامی است که ممکن است مبشران مسیحی اجازه فعالیت رسمی در آنها را نداشته باشند. پژوهش حاضر با توجه به عدم دسترسی یا دشوار بودن دسترسی به اطلاعات میدانی، از روش گردآوری اطلاعات کتابخانه ای و براساس منابع موجود در زمینه «میسیولوژی» و به شیوه توصیفی تحلیلی نگاشته شده است.
خوانش هایدگر از مفهوم «تخنه» در فلسفه یونان باستان و نسبت آن با مفهوم «هنرهای صناعی»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت فلسفی سال ۲۱ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۸۱)
113 - 128
حوزههای تخصصی:
هنر و تکنولوژی ازجمله انبوه مقولاتی هستند که مارتین هایدگر به آنها پرداخته است. هنرهای صناعی دو وجه دارند: وجه هنری و وجه صنعتی که به تکنولوژی مربوط است. از طرفی، آنچه امروز به عنوان هنر و رشته های هنری شناخته می شود نزد یونانیان باستان جزئی از یک مفهومی کلی تر با عنوان «تخنه» (techne) تلقی می شد. از سویی دیگر تکنولوژی نیز هم به لحاظ ریشه لغوی و هم به لحاظ جایگاه مفهومی آن ریشه در تخنه یونانیان دارد. بنابراین هایدگر در تحلیل هر دو مفهوم مورد بحث (هنر و تکنولوژی)، از جایگاه مفهوم تخنه نزد متفکران پیشافلسفی یونان باستان بهره برده و نتایج کلی او در این دو حوزه با استعانت از همین خوانش او بوده است. در این مقاله روش تحلیل هایدگر که پدیدارشناسی هرمنوتیک است و همچنین نقدهای او به تاریخ فلسفه و متافیزیک به ویژه در تحلیل مفهوم تخنه راهگشا بوده و مواضعش در باب هنر و تکنولوژی با تکیه بر مفهوم تخنه در پرتو حقیقت روشن می شود. روش تحقیق در این مقاله بنیادی است که به صورت تحلیل محتوا انجام گرفته و گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای صورت گرفته است. در این مقاله پرسش هایی که مورد پژوهش قرار می گیرند از این قرارند: 1. خوانش هایدگر از مفهوم تخنه در نزد متفکران یونان باستان چیست؟ 2. نسبت بین هنر و تکنولوژی با تخنه در دوران پیشافلسفی یونان باستان و نیز دوران معاصر چگونه است؟ هدف انجام این پژوهش تبیین جایگاه نگاه نقادانه به تاریخ فلسفه، خصوصاً در حوزه هنر و تکنولوژی معاصر است.
مقایسه ماهیت و محدوده عقل در فهم دین از نظر ملاامین و علامه طباطبایی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
آیین حکمت سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۶
90 - 111
حوزههای تخصصی:
از نظر هر مسلمانی، عمل صالح مبتنی بر علم به دین بوده و هر علمی نیازمند ابزار فهم است. ماهیت و محدوده قدرت عقل به عنوان مهم ترین ابزار فهم در انسان، از دیرزمان محل بحث و گفت وگو بوده است. در جهان اسلام از زمان ترجمه فلسفه و منطق یونانی و تألیف اولین کتب فلسفی و منطقی، این بحث محور منازعات نص گرایان، متکلمین و فلاسفه بوده است. در میان شیعیان، این منازعه با نوشتن کتاب "فوائدالمدنیه" ملاامین استرآبادی بالا گرفت و اصولیون را نیز وارد بحث کرد. در میان فلاسفه نیز ملاصدرا با ادعای تطبیق حکمت و شریعت، نظام حکمت متعالیه را ارائه داد. هدف ما بررسی انتقادات به ملاامین براساس حکمت متعالیه بر طبق نظریات علامه طباطبایی1 است. روح نص گرایی امروز در برخی تفکرات به شدت جریان دارد و ازاین رو نقد مبانی این جریان بسیار حائز اهمیت است.روش ما ابتدا تحلیل مفهوم عقل براساس دو مؤلفه ماهیت و محدوده قدرت آن در فهم دین و سپس نقد درونی و بیرونی آن است. در نقد درونی می توان گفت: اولاً عدم استفاده از عقل و منطق با رفتار علمی خود آنها که براساس این دو است ناسازگار است. ثانیاً خود آیات و روایات که منبع معرفت از دیدگاه ملاامین هستند، ما را به استفاده از عقل ترغیب نموده اند. ثالثاً قدح عقل در روایات ناظر به روش تمثیل فقهی است نه عقل استدلالی. در نقد بیرونی می توان گفت اختلاف در بین فلاسفه نمی تواند دلیل نادرستی استفاده از عقل باشد؛ زیرا اختلاف در فقه نیز همین لازمه را خواهد داشت. حکمت متعالیه در تعیین جایگاه عقل جانب اعتدال را رعایت کرده، اما ملاامین آن را از جایگاهی که در آیات و روایات دارد پایین تر آورده است.
تبیین نظریه اعتدالی گستره علم امام معصوم با نقدی بر سایر نظریات متکلمان بر اساس ظواهر آیات و روایات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فلسفه و کلام اسلامی سال ۵۶ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
43 - 59
حوزههای تخصصی:
متکلمان نظریات کاملاً متفاوتی در باب گستره علم امام معصوم مطرح نموده اند که به طور کلی به سه نظریه افراطی، تفریطی و غیراستقلالی بودن علم امام(ع) قابل تقسیم است. آنچه در این رابطه از اهمیت بسیاری برخوردار است این است که هیچکدام از این نظریات به طور کامل با آیات و روایات مطابق نیست و بایستی به دنبال نظریه ای اعتدالی در باب گستره علم امام(ع) بود تا با ظاهر آیات و روایات نیز قابل جمع باشد. در این تحقیق با روش جمع آوری اطلاعات، تحلیل آن و مقارنه آرا ابتدا نظریات متکلمان و اشکالات هر یک تبیین و پس از آن نظریه اعتدالی به تفصیل تبیین می گردد.
مروری انتقادی بر نظریه تقدم عمل بر باور با تأکید بر دیدگاه جان کاتینگهام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رابطه عقل و ایمان یکی از مسائل مهم در فلسفه دین است. این مسئله از جنبه های متعددی بررسی شده است. یکی از این جنبه ها رابطه عمل و باور دینی است. جان کاتینگهام، فیلسوف تحلیلی معاصر انگلیسی زبان، با تأکید بر تقدم عمل دینی بر باور، و نیز ارادی نبودن باور، راه شناخت مسائل دینی را قرائن قلبی می داند. از نظر او، عاملی که باعث دین داری مردم است بحث های فکری درباره خدا نیست، بلکه جنبه های درونی خود دین و قدرت دگرگون کننده اعمال دینی در زندگی و تجربیات انسان است. در اثر پیش رو با شیوه ای تبیینی-انتقادی مروری انتقادی بر دیدگاه وی شده است. مهم ترین نقدهایی که دیدگاه وی با آن روبروست بدین قرار است: نخست آن که باور حاصل از مسیر عملی تنها یقینی روان شناختی است و چنین یقینی فراتر از منطق تأیید است. دوم آن که شناخت خدا و یک سیستم عملی شرط ورود به آن است و بر آن تقدم دارد. نقد سوم، مسئله تکثر ادیان و سیستم های عملی ای است که باعث بی اعتمادی انسان نسبت به دلائل قلبی می شود. نقد چهارم آن است که ورود به یک سیستم عملی فرع تصدیق به فایده آن است و کسی که چنین باوری ندارد دلیلی برای ورود به چنین سیستمی نخواهد داشت.
بررسی عرفان در تشیع و ارتدکس مسیحیت
حوزههای تخصصی:
عرفان عبارت از شناختن هست. در اصطلاح عبارت حالت معرفتی است که از راه تمرکز باطن و نفس به دست می آید؛ که از طریق حس و عقل به چنگ نمی آید؛ بلکه با سیر و سلوک به این معرفت و مکاشفه دست یافت، این مکاشفات و مشاهدات بدون کدام واسطه به وجود حق است. کسانی که توانسته به این معرفت دست یابند و می یابند عارف گفته می شود. ریشه این در کتاب، سنت و متون مقدس ساری جاری است. این تحقیق درصدد این پاسخ هست که عرفان در تشیع و عرفان ارتدکس مسیحیت در کدام وجه ها مشترک و در کدام موارد خویش از هم متمایزند؟ هدف این تحقیق کشف نقاط مشترک و تمایزات این موضوع در این دو مذهب هست. این تحقیق از روش تحلیلی و توصیفی به روش تحقیق کتابخانه ای به اثبات نقاط مشترک و تمایزات عرفان در این دو مذهب پرداخته است. عرفان در این دو مذهب بنا به مستندات، مکتوبات و سنت ها در بعضی از موارد هم سوست و در بعضی از موارد از هم فرق دارد. با کنکاش و با توجه به مستندات و متون مقدس؛ عرفان در این دو مذهب از جایگاهی ویژه برخوردار است. در تشیع عرفان را عین این مذهب و در ارتدکس نیز همه بشر را در سایه عرفان می دانند.
مبانی فقهی تشویق به کسب ثروت حلال در جامعه اسلامی از نظر آیت الله خامنه ای
منبع:
مطالعات دین پژوهی سال ۷ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۴
81 - 96
حوزههای تخصصی:
نگاه اسلام به همه ابعاد جوامع بشری نگاهی وسیع و همه جانبه است. نظریات، راهبردها و رهیافت های اقتصادی آن نیز برای حل مسائل بشری از متین ترین و معتدلترین نظریات می باشد. هدف از این نوشتار بررسی مبانی فقهی تشویق به کسب ثروت حلال در جامعه اسلامی از منظر مقام معظم رهبری است، بنابراین این نوشتار در محدوده فقه وبه روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از منابع معتبر کتابخانه ای به رشته تحریر در آمده است. دستاوردهای پژوهش بر آن است : نظریات اسلام در خصوص چگونگی برپایی نظام مالی، استخراج معیارها، ملاکهای اقتصادی، مالکیت خصوصی، عدالت اجتماعی و.... می تواند برای جامعه بشری، اقتصادی پاک و سالم بنا نهد، اقتصادی که در سایه آن، انسان بتواند به تکامل مناسب روحی و منعوی دست یابد. در این راستا مسأله تعدیل ثروت برای برقراری عدالت اجتماعی یکی از مهمترین سیاستهای اقتصاد اسلام می باشد تبیین ابعاد مسئله تعدیل ثروت و راهکارهای تحقق آن در جامعه اسلامی مستلزم بحثی بسیار مستوفی و مبسوط است.
کراهت یا ترس از مرگ و درمان آن از دیدگاه ملاصدرا و مقایسه آن با ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت صدرایی سال ۱۱ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۲۲)
137 - 147
حوزههای تخصصی:
ترس از مرگ امری است ضروری و همچون خود مرگ از حکمت های الهی است. دلایل فلسفی و وجودی مبتنی بر علل فاعلی و غایی که از اختصاصات ملاصدرا است، دو دلیل اصلی وی در تبیین این ترس است. نفس، فاعل ترس است چون دوستدار خدا و صفت جاودانگی او است و هم به دلیل غلبه احکام بدن زوال دنیوی را ناخوش می دارد. غایت وجودی این ترسِ نهفته در نفس نیز محافظت از بدن برای رسیدن به کمال لایق است. دلایل غیروجودشناسانه صدرا برای ترس نفس از مرگِ بدن، ارزش شناختی (اخلاقی)، معرفت شناختی و روان شناختی است. راه حل های استنباط شده از آثار وی برای غلبه براین ترس،افزایش آگاهی است؛ چراکه اصولاً ترس از مرگ، بی فایده و فرار از آن ناسودمند است. برای غلبه بر این ترس، باید به معرفت خدا و شناخت راز تقدیرات الهی نائل شد.در حالی که ملاصدرا با طرح دلایل وجودشناسانه، وجود این ترس را ضروری می داند؛ اما ابن سینا با طرح دلایل صرفاً غیروجودشناسانه، این ترس را ناموجّه تلقّی می کند. درمان این ترس از نگاه ابن سینا همچون ملاصدرا مجموعا افزایش معرفت و آگاهی است؛ هرچند چاره ساز بودن این راه حل برای اکثریت مردم، محل تردید و ابهام است.
رابطه منِ استعلایی با زمان در اندیشه کانت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی - کلامی سال ۲۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۹۸)
163 - 187
حوزههای تخصصی:
در نظر کانت، ترکیبْ ساختاری زمانمند دارد. اما منِ استعلایی، که بنیادِ زمانمندی ترکیب است، بیرون از زمان است. در قیاسات تجربه، منِ استعلایی در هیچ یک از حالات زمان (استمرار، توالی و هم زمانی) قرار نمی گیرد. منِ استعلایی چگونه می تواند مبنای حکم ترکیبی باشد و در عین حال بیرون از زمان قرار گیرد؟ در این مقاله کوشش شده است تا با بررسی بحث ترکیب و همچنین قیاسات تجربه، نشان دهیم که در زمان نبودنِ منِ استعلایی به معنای قطع پیوند با زمان نیست، زیرا عدم پیوند با زمانْ استعلایی بودنِ من یا سوژه شناسا را در فلسفه کانت بی معنا خواهد کرد. بنابراین، منِ استعلایی، اگرچه «در» زمان نیست، اما همواره «با» زمان است. «با» زمان بودن به معنای این است که سوژه، به مثابه خودانگیختگی محض، برابربودگی را به واسطه زمان وضع می کند. زیرا فقط در این برابربودگی یعنی تعیّن یافتگی در زمان است که وجود پدیدارها و در نتیجه شناخت عینی آنها ممکن می شود. بنابراین، سوژه استعلایی به نحو پیشینی با اعطای زمان (زمان به مثابه قاعده شهود) به خود بر خود تأثیر می گذارد. بدین معنا، سوژه استعلایی، در عینِ خودانگیختگیِ محض، منفعل از زمان و در نتیجه متناهی است. این تناهی، به مثابه معیت دائمی با زمان، تضمین کننده استعلای سوژه است.
حقوق خانواده در قرآن کریم با رویکرد صدرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت صدرایی سال ۱۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۲۳)
173 - 181
حوزههای تخصصی:
همان طوری که بر همگان روشن است، خانواده یک نهاد اجتماعی است و مفهوم آن در جوامع مختلف و در طول زندگی بشر همواره به یک شکل نبوده و پابه پای تحولات اجتماعی متحول شده است. خانواده مرکب از گروهی افراد است که از طریق خون، ازدواج، فرزند خواندگی به یکدیگر مربوط و منسوب بوده و برای مدت طولانی و مشخص با هم زندگی می کنند. هدف های تشکیل خانواده عبارت اند از: عدم تنهایی، آرامش رسیدن، برطرف نمودن نیاز جنسی و غریزی به صورت ضابطه مند، مودت و رحمت و عواطف متقابل در میان همسران، ادامه نسل و به کمال رسیدن زن و مرد و در نهایت قرب الهی است. در تمامی نظام های حقوقی شرق و غرب برای خانواده: اعم از مسائل ازدواج زندگی مشترک، تعهدات همسران نسبت به یکدیگر و احترام متقابل همسران و فرزندان ارث همسران از یکدیگر و میزان آن و نفقه، ارث فرزندان از والدین و طلاق و مسائل ناشی از آن قوانین حقوقی متناسب با ایده آل ها و ایدئولوژی های خود وضع نموده اند، اما هر یک از آنها جای تأمل و تعمق دارد؛ چرا که هر روز شاهد بروز نارضایتی مردان از زنان و زنان از مردان و والدین از فرزندان و برعکس می باشیم که این امر نشان دهنده منطقی نبودن و مستحکم نبودن قوانین حقوقی خانواده است که به نظر می رسد باید فرهنگ سازی بیشتر صورت گیرد تا به خانواده متعادل نزدیک تر شویم و زنان و مردان عاشقانه و ایثارگرانه به انجام وظایف خود و حتی فراتر از وظایف خود عمل نمایند. امروزه در دنیا درباره حقوق زن، تحت تأثیر دستاوردهای غربی ها در مورد تساوی زن و مرد هستند و تقریباً این فکر غرب همه جا و حتی دنیای کمونیستی را احاطه کرده است. غربی ها در این مسئله خیلی هم به خود می بالند، ولی باید پرسید نگرش حاکم بر غرب واقعاً به مصلحت جامعه و خانم ها می باشد یا خیر، اسلام زن را چگونه موجودی می داند؟ آیا از نظر شرافت انسانی او را برابر با مرد می داند یا او را جنس پست تر می شمارد؟ دانشمندان اسلامی ازجمله ملاصدرا در مورد حقوق خانوادگی زن و مرد، فلسفه خاصی را بیان کرده اند و پاره ای از حقوق و تکالیف و مجازات ها را برای مرد مناسب تر دانسته و پاره ای از آنها را برای زن، در نتیجه در مواردی برای زن و مرد وضع مشابه و در موارد دیگر وضع نامشابهی در نظر گرفته است.
حشر با محبوب از دیدگاه آیت الله جوادی آملی
منبع:
کلام حکمت سال ۶ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۱
113 - 128
حوزههای تخصصی:
مسئله ی حشر به عنوان یکی از مراحل معاد مسأله ی مهمی است. چرا که مانند بحث معاد با زندگی ابدی انسان در سرای آخرت گره خورده است. از طرفی روایات بسیاری داریم که به این امر اشاره دارند که انسانها بعد از مرگ با محبوب های خود محشور می شوند و اینجاست که محبوب های زندگی مادی دارای اهمیت می شوند تا حدی که زندگی ابدی او را نیز تحت تأثیر قرار می دهند. بعد از پذیرش این احادیث به عنوان اخباری از جانب معصومین لازم می آید که ابتدا این مسأله از طریق قرآن و عقل اثبات شود و سپس به چرایی آن پرداخته شود. این نوشته با روشی تحلیلی و کتابخانه ایی و با کنار هم قرار دادن آیات قرآن کریم درباره حشر و محبوب و تحلیل آنها نگاشته شده. ابتدا انواع محبوب ها را معرفی ومحبوب حقیقی را مشخص نموده و نتیجه گرفته است که هر کسی با محبوب خویش محشور می شود چرا که محبوب هر فرد، معبود او قرار می گیرد. بعد از این نتیجه گیری اشاره به بحث تولی و تبری و اطاعت و ولایت شده است که معلول مستقیم عبادت و محبت اند.
برهان عقلی علم الهی بر امامت امیرالمومنین علیه السلام(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
کاوش های عقلی سال ۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
80 - 111
حوزههای تخصصی:
تا کنون پژوهش های دامنه داری پیرامون علم الهی امیرالمومنین علی × صورت گرفته است؛اما هنوز زوایای ناگفته بسیاری نزد محققان کلام اسلامی وجود دارد .آنچه در این وجیزه بررسی می شود نگاهی متفاوت به علم الهی ایشان است.زاویه ی متفاوت برگرفته از این مسأله است که چگونه می توان به شیوه برهانی وعقلی از رهگذر علم الهی دینی، امامت حضرت علی × را اثبات نمود؟ برهان علم از سه مقدمه تشکیل شده است : اول : اثبات علم الهی دینی امیرالمومنین × بر اساس نصوص معتبر ؛ دوم:عدم اعطای علم الهی به مدعی دروغین امامت ؛ سوم:تنها حضرت علی × دارای علم الهی و مدعی امامت منصوص بوده است. مقدمه اول با ادله ی قرآنی و روایی اثبات شده ومقدمه دوم، بر اساس حکم عقلی مسلم است .مقدمه سوم نیز در گزارشات منابع معتبر شیعه و اهل سنت آمده است .بنابر مقدمات با روش های معمول روایی ،توصیفی –تحلیلی ، فرضیه پژوهش اثبات شده است.
معناشناسی اراده از منظر ابن سینا مشترک لفظی یا مشترک معنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فلسفه و کلام اسلامی سال ۵۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
249 - 268
حوزههای تخصصی:
در آثار ابن سینا، عبارت های ناظر به بحث اراده به گونه ای است که امکان دو تفسیر را از آن فراهم می کند. عده ای از محققان معتقدند که ابن سینا صفت اراده را بین واجب تعالی و انسان مشترک لفظی می داند. در مقابل، عده ای معتقدند که او این صفت را مشترک معنوی می داند. توجه به آثار ابن سینا نشان می دهد که عبارت های ابن سینا در مواردی همچون موارد زیر، زمینه خوانش اشتراک لفظی را ایجاد کرده است: (1) عدم مغایرت مفهومی صفات الهی به خصوص صفت علم و اراده؛ (2) تمایز اراده در واجب تعالی و انسان. از سوی دیگر عبارت های او درباره تقسیم اراده و مقایسه اراده در انسان و واجب تعالی، زمینه برداشت اشتراک معنوی را فراهم نموده است. به نظر می رسد می توان نظریه ابن سینا را اشتراک معنوی دانست و با استناد به عبارت های او درباره اراده و صفات الهی تفسیری از شواهد ناظر به اشتراک لفظی ارائه کرد. توجه به آثار ابن سینا اجازه می دهد که اراده را به «حیثیتی در فاعل عالم که سبب وجوب صدور فعل از او می گردد» تعریف کنیم. در این صورت، اراده میان خدا و انسان مشترک معنوی خواهد بود. در چهارچوب چنین تعریفی، تمایز اراده خداوند و اراده انسان، صرفاً تمایزی مصداقی خواهد بود.
مبانی فلسفی نظام های منطقی حاج حسینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت معاصر سال ۱۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۳۷)
31 - 57
حوزههای تخصصی:
مرتضی حاج حسینی بر پایه مبانی فلسفی ویژه ای، در دو ویراست کتاب خویش «طرحی نو از اصول و مبانی منطق»، دست به کار تدوین نظام های منطقی غیر استانداردی شده است که برخی ویژگی های آن هیچ پیشینه ای در آثار منطق دانان گذشته ندارد. برخی از مبانی فلسفی این نظام های منطقی این ها است: 1. تمایز اصول موضوعه و اصول متعارف؛ 2. انحصار اصول متعارف در دو اصل؛ 3. معنا و مفهوم شرطی خلاف واقع، 4. مفهوم «علیت» به عنوان مبنای تحلیل «استلزام»؛ 5. ملاک معناداری؛ 6. لزوم سازگاری مقدم و تالی شرطی؛ 7. اعتماد به شهود طبیعی؛ 8. اعتماد به زبان طبیعی؛ 9. اعتماد به منطق قدیم؛ 10. معقولیت و مصداقیت. در این مقاله، به ارزیابی مبانیِ فلسفی حاج حسینی برای تأسیس نظام های غیر کلاسیک اش می پردازیم و نشان می دهیم که بیشتر این مبانی فلسفی قابل دفاع نیستند.
واکاوی برتری امیرالمؤمنین(ع) بر اساس آیه مباهله با محوریت استدلال های اهل بیت(ع) بر اساس منابع شیعه و سنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام تطبیقی شیعه سال ۴ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶
241 - 263
حوزههای تخصصی:
آیه مباهله که درباره اثبات حقانیت رسول خدا (ص) در برابر جایگاه حضرت عیسی (ع) نازل شده، یکی از نصوصی است که به واسطه آن بر افضلیت امیرالمؤمنین (ع) و به تبع، بر امامت و خلافت بلافصل آن حضرت در علم کلام استدلال می شد. اهل بیت (ع) در بحث افضلیت آن حضرت بر سایر صحابه، چه در بحث سوابق علی (ع) ، چه در بحث اقربیت به رسول خدا (ص) ، چه درباره پاسخ به شبهاتی که در باب امامت آن حضرت در تفسیر و تحلیل آیه مطرح شده، به طور جدی بحث کرده اند، اما تاکنون پژوهشی متمرکز و خاص مناظرات و استدلال های اهل بیت در این زمینه انجام نشده است. در این پژوهش، سعی شده علاوه بر اصل استدلال ها و گفت وگوهای رسول خدا (ص) ، امیرالمؤمنین (ع) ، امام حسن مجتبی (ع) ، امام صادق (ع) ، امام کاظم (ع) و امام رضا (ع) درباره آیه شریفه مباهله، نحوه استدلال و پاسخ به شبهات مخالفان به صورت تطبیقی از منابع دو مذهب شیعه و سنی بیان و تحلیل گردیده، لوازم سخنان بزرگان، از جمله «افضلیت» که مهم ترین حد وسط استدلال به امامت در این آیه شریفه است، اثبات شده است.
استنباط ولایت فقیه از آیه اولی الامراز منظر فریقین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام تطبیقی شیعه سال ۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷
121 - 143
حوزههای تخصصی:
آیه 59 سوره نساء که از آن به آیه اولی الامر یاد می شود، از مهم ترین ادلّه مشروعیت اطاعت در حوزه مرجعیت دینی و سیاسی در قرآن است که به مسئله رهبری امت اسلامی و اطاعت مطلق همه مسلمانان از آنان اختصاص دارد. بر اساس این آیه، مؤمنین موظف هستند نزاع و مسائل مربوط به جنگ و صلح را به اولی الامر ارجاع دهند، درنتیجه آنان از وظایف و اختیاراتی در حوزه اداره جامعه برخوردار هستند. ازآنجایی که تعیین مصداق اولی الامر در نظام اداره جامعه اهمیت بالایی دارد، بنابراین باید محدوده اختیارات و نوع رابطه اولی الامر با رسول خدا(ص) و احکام حکومتی جامعه به درستی تبیین گردد. بر این اساس مسئله اصلی این پژوهش عبارت است از اینکه با توجه به آیه مذکور، ولی فقیه را می توان مصداق اولی الامر دانست؟ در پاسخ به این مسئله رویکرد مفسران شیعه و اهل سنت متفاوت است؛ اما ازنظر برخی از آنان در زمان غیبت به سبب عدم دسترسی مستقیم به امام معصوم، واژه اولی الامر بر ولی فقیه جامع الشرایط نیز قابل صدق است. این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی درصدد بررسی مصادیق اولی الامر در آیه 59 سوره نساء است.
بررسی انتقادی رابطه گرایش تلویحی و شکاکیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی - کلامی سال ۲۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۹۶)
109 - 132
حوزههای تخصصی:
در این مقاله می کوشیم با بیانِ معانی گوناگونِ «گرایش تلویحی» (Implicit Bias) تبیین دقیقی از مفهوم و انواع آن به دست دهیم. این گرایش ها به واسطه انجام آزمون های تجربی و به نحو غیرمستقیم در هر فردی می توانند مشخص شوند. چنین گرایش هایی دارای پیامدهای معرفتی متفاوتی هستند که از جمله مهم ترین آن ها می توان به شکاکیت اشاره کرد. جنیفر سول استدلال کرده است که ما دلایل بسیار خوبی در دست داریم که نشان می دهد داوری ها، تصمیم ها و ارزیابی های ما درباره گزاره ها و استدلال ها تحت تأثیر گروه های اجتماعی ای قرار دارد که فرد اقامه کننده آن استدلال یا گزاره عضوی از آن است، و چنین تأثیری به قدری زیان آور است که می تواند در اکثر موارد ما را به اشتباه دچار کند. بدین ترتیب، او اشاره می کند ما در اکثر داوری های روزمره خودمان دچار اشتباه می شویم، و این شکاکیتی را در پی دارد که برای مقابله با آن به اقدامی عملی نیازمندیم. ما استدلال می کنیم که دیدگاه سول از جهات گوناگونی دارای ابهام است: (1) تقریر وی از شکاکیت بسته به اتخاذ نوع خاصی از معنا برای گرایش تلویحی است و لزوماً شامل معانی دیگر نمی شود. (2) دیدگاه سول بر خوانش خاصی از تجربه گرایی استوار است که در پی آن ذهن در ساختن باور هیچ مشارکتی ندارد و مانند ماشینی خنثی عمل می کند. (3) استدلال سول یک استدلال خودویرانگر است. (4) او هیچ معیار و سازوکار دقیق و کلی برای اَثرپذیری افراد از گرایش های تلویحی بیان نکرده است. (5) ارزیابی او از عدم تأثیر شکاکیت سنتی در زندگی عملی نادرست است. (۶) در نهایت، این اثرپذیری در هر فردی متفاوت از فرد دیگر است و شدت و ضعف آن در افراد مختلف روشن نیست.
دلالت آتوسکوپی بر اثبات وجود بُعد غیر مادی انسان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در زمانه ای که به علل گوناگون، هستی انسان صرفاً مساوی با بدن مادی او انگاشته می شود و اعتقاد به امور متافیزیکی با شیادی یا اختلال روانی مساوی قلمداد می گردد، بروز برخی اتفاقات سبب می شود تا به این انگاره ها با دیده شک بنگریم. «آتوسکوپی» به عنوان پدیده ای که در آن انسان می تواند بدون استفاده از بدن مادی خود در زمان یا مکانی حضور داشته باشد و از پیرامون خود به ما گزارش اثبات پذیر ارائه کند، از این دست اتفاقات است. این مقاله با مراجعه به آزمایش های صورت گرفته، ضمن بررسی اقسام آتوسکوپی، ویژگی ها و تبیین های فیزیولوژیکی و روان شناختی، صحت آن را بررسی کرده و حدود اعتبار آن را در اثبات یا عدم اثبات بعدی غیرمادی برای انسان گزارش کرده است. براساس بررسی انجام شده، تجربه خروج از بدن یکی از اقسام آتوسکوپی به شمار می آید و می تواند ما را به بقای آگاهی پس از مرگ رهنمون شود.
معاد جسمانی با تکیه بر مبانی و اصول عرفانی ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ابن عرب ی ازجمل ه عرفایی است که در آثار خود به معاد جسمانی انسان و کیفیت آن، توجهی ویژه داشته است. او در اثبات معاد جسمانی بیشتر بر کشف و شهود تکیه دارد تا عقل استدلالی. اما نگارندگان این مقاله معتقدند با استفاده از مبانی و اصول عرفانی ابن عربی نیز میتوان بُعد جسمانی انسان را پس از مرگ، در عالم برزخ و آخرت اثبات نمود. گذشته از کیفیت معاد جسمانی، این پرسش مطرح است که آیا بر اساس مبانی و اصول عرفانی ابن عربی، معاد جسمانی قابل اثبات است یا خیر؟ این مقاله که بر اساس روش تحلیل محتوا نوشته شده، درصدد پاسخ به پرسش مذکور است و به این نتیجه رسیده که بر اساس اصول و مبانی ابن عربی همچون تمیز و تعین انسان در سیر صعود، نسبت میان عالم صغیر و عالم کبیر، نظریه اسماء متقابله، شرافت قوای حسی، خلقت انسان بر صورت خداوند، معرفت النفس عرفانی، مقام جامعیت و اعتدال انسان، و تکرار در تجلی و تجدد امثال معاد جسمانی قابل اثبات است. افزون بر آن، مقاله پیش رو نشان میدهد این قول که اصل انسان موجودی غیرجسمانی است و در نهایت به موطن غیرجسمانی خود بازمیگردد، سخنی باطل است و صورت انسانی باید دارای بدن باشد، بهمین دلیل، با فرض اینکه شریعت نسبت به معاد جسمانی اظهارنظری نکرده باشد، باز هم معاد جسمانی از چشم انداز مبانی و اصول عرفانی قابل اثبات است.