ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۴۱ تا ۱٬۱۶۰ مورد از کل ۱۸٬۸۲۳ مورد.
۱۱۴۱.

نقد حصرانگاری معرفت شناسانه از «انسان معلّق در فضا» در پرتو فهم مبانی ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ابن سینا انسان معلق هستی شناسی معرفت شناسی حضور علم حضوری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۰ تعداد دانلود : ۹۲
مسأله: «انسان معلق در فضا» از نگاه ابن سینا برای اثبات وجود نفس، تجرد آن و مغایرت نفس با بدن طراحی شده است و حیث وجودی دارد؛ هر چند بسیاری پس از ابن سینا، این طرح را در حیث معرفتی به کار برده و آن را چنین تفسیر کرده اند: انسان معلق در فضای ابن سینا «علاوه بر اینکه هست، می داند که هست». به نظر می رسد چنین برداشتی با مبانی ابن سینا، عبارات وی در آثار گوناگون و آن چه که خود او با انسان معلق در پی اثبات آن است، ناسازگار است. روش: این پژوهش مبتنی بر رویکرد توصیفی و تحلیلی است. یافته ها: ابن سینا که ادراک را از حس آغاز می کند و اولین مرحله عقل انسان را عقل هیولانی و قوه محض می داند، میان «شعور» که از همان آغاز برای انسان بالفعل است با «شعور به شعور» تفاوت قائل است؛ او «شعور به شعور» را بالقوه می خواند که نیاز به اکتساب دارد، درحالی که «شعور» اولیه ما به نفس، همان وجود نفس ماست. ازاین رو «انسان معلق در فضا» صرفاً هستی و حضور و وجود نفس پیش از هر آگاهی بالفعل است.نتایج: با توجه به اینکه انسان معلق در فضا در ابتدای خلقت خود بوده و ابن سینا نفس انسانی را حادث به حدوث بدن و در مرتبه عقل هیولانی و قوه محض می داند که فاقد هرگونه ادراکی است و با ادراک حسی بالفعل می شود، باید گفت: انسان معلق در فضای ابن سینا می تواند صبغه وجودی داشته باشد و درواقع ناظر به مقام حضور و وجود و هستی صرف است. علاوه براین، ابن سینا با تأکید بر دو مقام شعور و شعور به شعور، بر این باور است که شعور در انسان معلق بالفعل و دائمی بوده، اما شعور به شعور در آن بالقوه است. ازاین رو به نظر می رسد نفس در ابتدای خلقت گرچه حضور و ثبوت دارد، اما نمی توان گفت که علم به خویش دارد؛ یعنی نفس در ابتدا فاقد توجه به خویش است و همین عدم توجه، مانع هرگونه ادراک نفس به خود است. نوآوری: درواقع درباب «انسان معلق در فضای ابن سینا» صرفاً می توان گفت «انسان آگاه مند (بدون هرگونه آگاهی بالفعل) هست»، اما نمی توان گفت: «علاوه براینکه این انسان آگاه مند هست، می داند که اینگونه هست».
۱۱۴۲.

تحلیل سندی و دلالی روایت رضوی برهان احتیاط عقلی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: روایت رضوی برهان احتیاط عقلی برهان معقولیت بررسی سندی و دلالی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۵ تعداد دانلود : ۴۰
خداشناسی مهم ترین مسئله از معارف دینی است که در روایات متعددی به زوایای مختلف آن پرداخته شده است. این نوشتار به تحلیل سندی و دلالی یکی از احادیث امام رضا(ع) که در آن، برهان احتیاط عقلی یا معقولیت، به زیبایی تبیین شده پرداخته است. با توجه به خلأ موجود در تحقیقات پیشین که بیشتر به بیان کلیات پرداخته و کمتر به بررسی جامع سندی و دلالی این روایت توجه کرده اند، این پژوهش تلاش دارد تا با روش توصیفی - تحلیلی، اعتبار سندی و دلالی روایت را بررسی کند. نتایج تحقیق نشان می دهد که روایت مذکور به لحاظ سندی، گرچه به اصطلاح متأخران، ضعیف به حساب می آید، اما با توجه به قراین وثوق به صدور، معتبر و قابل پذیرش است. همچنین به لحاظ دلالی، با استفاده از استدلال منطقی و برهان احتیاط عقلی، به خوبی نشان داده شده که انتخاب ایمان به خداوند و عمل به دستورات دینی، حتی در شرایط عدم قطعیت، از نظر عقلانی بهترین گزینه است و بر سرنوشت نهایی انسان ها تأثیر بسزا دارد. این انگاره می تواند به عنوان نقطه قوت در مباحث اعتقادی استفاده شود و به تقویت ایمان مؤمنان و پایبندی آنان به اعتقاداتشان و استفاده از آن در مباحث خداشناسی کمک کند.
۱۱۴۳.

سفر معنوی بر اساس سیر دیالکتیکی در فلسفه افلاطون و تطبیق آن با سفرهای عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دیالکتیک سفرهای چهارگانه سلوک عرفان اسلامی فلسفه افلاطون تمثیل خط تمثیل غار

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۸ تعداد دانلود : ۱۹۰
در فلسفه افلاطون و سنت عرفان اسلامی، عالَم و آدم دارای دو بعد جسمانی و روحانی معرفی شده اند. بعد روحانی انسان میتواند در عوالم هستی سفر معنوی صعودی و نزولی داشته باشد. در عرفان اسلامی، طی مراتب هستی، یعنی حضرات خمس، در سفرهای چهارگانه توضیح داده شده است که شامل سفر از خلق به حق، سیر در حق، سفر از حق به خلق و در نهایت سیر با حق در خلق میباشد. سفر معنوی در فلسفه افلاطون نیز با استفاده از سیر دیالکتیکی، تمثیل خط و تمثیل غار قابل تبیین است. افلاطون بطور کلی به این سفر معنوی پرداخته و قصد تقسیمبندی مراتب آن را نداشته است، اما میتوان آراء او را بطریقی صورتبندی کرد که بر این چهار سفر مطابقت پیدا کند. در این صورت، سفر معنوی در فلسفه افلاطون این چهار مرحله را شامل خواهد شد: سفر از سایه ها به عالم مُثُل، سیر در مُثُل، سفر از عالم مُثُل به عالم محسوس، و در نهایت، سیر با مُثُل در سایه ها. بدین ترتیب، سفر اول، دوم و چهارم با اختلافاتی که این دو تفکر در نگاه به برترین مراتب هستی و انسان کامل دارند، بصورت واضحتری قابل تطبیق است. سفر سوم گرچه قابل تطبیق است، ولی تطبیق در آن بصراحت سه سفر دیگر نیست. نگاه دینی عارفان، تأکید آنان بر ریاضت و تزکیه نفس و فاصله زمانی طولانی که میان طرح این دو نوع اندیشه وجود دارد، از مواردی است که تفاوتهایی عمیق بین آنها ایجاد کرده است.
۱۱۴۴.

مبانی رحمانی و قرآنی و عقلانی نفی بلایا در سبک زندگی اسلامی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: رحمانی عقلانی بلایا قرآنی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۰ تعداد دانلود : ۱۹۴
اساس نظام وجودی و آفرینش عالم بر مبنای فیض رحمانی خداوند متعال استوار است و این بدان معنی است که رحمت اصل و اساس وجود بخشی به عالم است و همه پدیده ها چه نیک و چه بد(البته با نگاه ظاهربینانه) مبنائی رحمانی دارد بنا بر این تمام مصائب و سختی ها و مشکلات دنیوی و تمام نعمت های بهشتی و عذاب های اخروی بر اساس رحمانیت الهی شکل گرفته یا شکل می گیرد. دلایل تنزیهی ذات حق متعال و برهان لطف و نظم و هماهنگی جهان بیانگر آن است که اساسا شرّ عدمی است و ارسال رسل و تشریع دین در جهت ارائه سبکی از زندگی است که انسان و سایر مخلوقات در شرایطی به سر برند که دائما از فیض رحمانی حق متعال بهره مند شوند. بر این اساس بلایا معنایی نخواهند داشت مگر اینکه خودساخته باشند که آن هم در جهت عبرت گرفتن و بازگشت به سوی رحمت رحمانیه حق متعال جلّ و علا است.
۱۱۴۵.

اسلام و ایمان (1)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اسلام ایمان اسلام واقعی اسلام ظاهری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۹ تعداد دانلود : ۲۰۲
این متن درس اخلاق استاد علامه مصباح یزدی پیرامون اسلام، ایمان، شرح و تفسیر تفاوت آن دو است. ازآنجاکه ایمان نقش برجسته در نیل به کمال انسان دارد، قوام واقعی تکامل انسان به ایمان است. درواقع ایمان شرط لازم رسیدن به کمال و سعادت انسانی است. هرچند گروهی معتقدند ایمان و اسلام یکی است؛ هر مسلمانی، مؤمن نیز هست، اما باید گفت که اسلام با صرف گفتن شهادتین تحقق می یابد، ایمان اما چنین نیست. مؤمن کسی است که به هر آنچه در اسلام تشریع شده است، عمل کند، به ویژه اینکه مرتکب گناه کبیره نشود. ایمان از ماده «امن» و «امنیت»، به معنای اعتماد و اطمینان است. ازاین رو می توان گفت: اسلام دو گونه است: اسلام ظاهری که با گفتن شهادتین محقق می شود و اسلام واقعی از آن کسی است که واقعاً انسان به آنچه خداوند نازل کرده و فرموده اعتقاد داشته، آنها را تصدیق نماید تا زمینه دریافت سعادت ابدی را فراهم سازد.
۱۱۴۶.

رویکردی نو در معناشناسی «اتحاد عقل و عاقل و معقول» ازدیدگاه ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ابن سینا اتحاد ماده و صورت دریافت دفعی معقولات عاقل و معقول عالَم عقلی معناشناسی اتحاد نفس و معقولات

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۱ تعداد دانلود : ۱۵۶
برخی از عبارات ابن سینا درباره نفس ناطقه و رابطه آن با معقولات، به اثبات اتحاد عاقل و معقول تصریح دارد و برخی دیگر، آشکارا بیانگر بطلان این نظریه است. همین امر، موجب اختلاف میان فیلسوفانِ پس از وی درخصوص نظر نهایی او درباره این مسئله شده است. عده ای از ایشان بیان ابن سینا را درباره این مسئله متناقض دانسته، و رویکردی انتقادی نسبت به آن داشته اند. گروهی دیگر سعی کرده اند تا به گونه ای این تناقض را رفع کنند؛ اما ظاهراً هیچ یک از دو دسته مذکور، راه صواب را نپیموده اند. در این مقاله، پس از ارزیابی آراء مطرح شده، اولاً: با نگاهی جامع به آثار ابن سینا به بیان معانی اصطلاحات مهم در مسئله اتحاد عاقل و معقول پرداخته ایم؛ ثانیاً: رابطه نفس با قوای عقلی را کاویده ایم؛ ثالثاً: معناشناسی اتحاد عقل، عاقل و معقول ازدیدگاه ابن سینا را تبیین کرده، و در ضمن آن، کیفیت اتحاد نفس با معقولات را در معیت بدن و در مفارقت از آن توضیح داده ایم. درمجموع، چنین به نظر می رسد که عبارات ابن سینا درخصوص نظریه اتحاد، هیچ تناقضی باهم ندارند و بی توجه به معانی مختلف اتحاد در آثار او و نیز تفکیک نکردن مواطن گوناگونی که ابن سینا درخصوص رابطه نفس با معقولات بیان کرده است، به توهم تناقض در مسئله مذکور انجامیده است. ابن سینا اتحاد نفس با معقولات را اثبات می کند و آن را از جهتی شبیه اتحاد ماده و صورت می داند. ازدیدگاه وی این اتحاد، در نفسِ همراه با بدن، با صورت معقول خاص تا زمان عدم اِعراض نفس از آن برقرار است؛ اما نفس با پیمودن مراحل کمال و مفارقت از بدن می تواند با دریافت دفعی همه معقولات و اتحاد با آن ها عالَمی عقلی مطابق با عالَم عینی شود.
۱۱۴۷.

حسن و قبح از دیدگاه علامه سید محمدحسین طباطبایی(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: حسن و قبح هستی شناسی معرفت شناسی علامه طباطبایی اطلاق نسبیت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۲ تعداد دانلود : ۸۲
مسأله حسن و قبح از قدیم الایام از زمان یونان باستان قبل از میلاد مطرح بوده است؛ مانند سقراط که اولین بار واژه خوب و بد را به کار برد و بعد از او ارسطو آن را در عقل عملی مورد بحث قرار داد. در حوزه اسلام نیز مسأله ح سن و ق بح یکی از مهم ترین مسائل کلامی به شمار می رود و برخی متکلمان آن را اصل محکم در زمینه شناخت افعال خداوند و صفات فعلی او تلقی می کنند.در این مسأله، دیدگاه های متفاوتی پدید آمده است. یکی از آن دیدگاه ها دیدگاه مرحوم علامه سید محمدحسین طباطبایی1 است. ایشان نظریه اعتباریات را مطرح می کتند و ح سن و ق بح را جزء اع تباریات باالمعنی الاخص می دانند. دیدگاه اعتباریات پیش از علامه نیز مورد بحث واقع شده است. اما علامه از آن به صورت منظم بحث کرد. در این میان، برخی به علامه نسبت نسبی گرایی دادند. اما واقعیت این است که علامه مطلق گراست نه نسبی گرا. ایشان از اعتباری بودن حسن و قبح تفسیر دقیقی ارئه می کند که فهم آن دقت و تدبر عمیق می طلبد.آنچه در این مقاله ارائه شده است، تحلیل و توضیح دیدگاه علامه درباره مسأله حسن و قبح است. در این مقاله سه بخش از هم تفکیک شده است؛ معنا شناسی، معرفت شن اسی و هس تی شناسی. اگر این سه بخ ش صحیح تبیین شود، به لبّ نظر علامه نزدیک خواهیم شد. ایشان در معناشناسی دو معنا برای حسن و قبح ذکر می کنند؛ یکی موافقت و عدم آن با هدف و غرض اجتماعی و دیگری حسن و قبح به معنای ینبغی أن یفعل و لاینبغی أن یفعل.در هستی شناسی حسن و قبح، ایشان قائل به ذاتی و واقعی بودن حسن و قبح است. ایشان حسن و قبح در نفس الامر و حسن و قبح در مقام عمل را تفکیک می کند. حسن و قبح در نفس الامر ثابت است، ولی حسن و قبح در مقام عمل متغیر و تابع احساسات درونی افراد است.در معرفت شناسی حسن و قبح، ایشان نسبی گرا نیست بلکه واقعی بودن حسن و قبح را می پذیرد و عقل توان درک حسن و قبح را دارد.
۱۱۴۸.

دین به مثابه قانون از منظر فیلسوفان مسلمان(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: دین قانون فلسفه فارابی ارسطو سیاست فیلسوفان مسلمان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۸ تعداد دانلود : ۱۴۴
آنچه در این نوشتار مطرح می شود، تبیین و تثبیت سه مدعا در باب دین شناسی فیلسوفان مسلمان است: اول. فیلسوفان مسلمان متاثر از افلاطون و ارسطو انسان را موجودی اجتماعی دانسته اند. بدین معنا که انسان در قالب حضور در مدینه به حیات و بقای خود ادامه می دهد و تشکیل و بقای مدینه نیازمند قانون است. اما قانونی که برای اداره مدینه یا جامعه شهری معرفی می کنند، قانون بشری نیست بلکه قانون الهی است و آن قانونی، چیزی جز دین الهی نیست. بنابراین ازنگاه فیلسوفان مسلمان، ماهیت دین همان قانون است. دوم. از آنجا که فیلسوفان مسلمان به دین به عنوان قانون نظر کرده اند، هرگز از نحوة هستی این قانون پرسش نکرده اند؛ یعنی نپرسیده اند که دین به مثابة قانون از چه نحوة وجودی در جهان خارج برخوردار است. سوم. هرچند فیلسوفان مسلمان ذیل مفهوم دین به مثابه کلام و کتاب و مانندآن، نکاتی هستی شناختی بیان کرده اند، اما ایشان اصالت هستی شناختی برای دین قائل نیستند. نه تنها از نحوة وجود دین به مثابة قانون بحث و پرسش نکرده اند، بلکه اساسا هرگز از منظر هستی شناسی بحث منسجم، مدون و مستقلی در باب دین نداشته اند. پرسش اساسی در باب دین که تاکنون در تفکر و فرهنگ اسلامی از ان غفلت شده این است: نحوة هستی و وجود دین به مثابة یک موجود چگونه است؟ تفاوت رویکرد دربارة نحوة هستی دین موجب تفاوت نحوة مواجهه با دین و نسبت برقرار کردن با دین خواهد بود. از اینرو هستی شناسی دین صرفا یک بحث نظری نیست و آثار عملی متعددی بر آن مترتب است.
۱۱۴۹.

دستاوردهای مهدوی انقلاب اسلامی مبتنی بر دیدگاه های امامین انقلاب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: انقلاب اسلامی مهدویت امامین انقلاب آگاهی بخشی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۳ تعداد دانلود : ۱۷۱
انقلاب اسلامی ایران یکی از بزرگ ترین اتفاقات قرن حاضر است که با رهبری مقتدرانه امام خمینی؟ره؟ و همراهی بی نظیر مردم با ایشان، به پیروزی رسید و توانست علیرغم بحران های متعدد در پرتو اندیشه های امامین انقلاب که ریشه در آموزه های اسلام ناب محمدی داشت، دستاوردهای کلانی در سطح داخلی و بین المللی کسب کند از جمله این مهم، دستاوردهایی است که در عرصه مهدویت کسب نموده است. از این رو این پژوهش با هدف تبیین دستاورد های انقلاب اسلامی در عرصه مهدویت با روش توصیفی _ تحلیلی و از طریق کتابخانه ای به دنبال پاسخ به این سؤال اساسی است: دستاوردهای مهدوی انقلاب اسلامی در دیدگاه امامین انقلاب چیست؟ در پی پاسخ به این سوال پس از جستجو در نقطه نظرات امامین انقلاب این نتیجه حاصل شد که دستاورد های مهدوی انقلاب اسلامی که در ابعاد فرهنگی، اعتقادی و بین المللی است، عبارتند از: افزایش برنامه ها و مکان های مهدوی، افزایش امید در جامعه، تربیت مبلغان مهدوی، تغییر نگرش در آموزه های مهدوی، بیدارسازی و آگاهی بخشی شیعیان جهان.
۱۱۵۰.

جریان علیت بین مذاهب چهارگانه اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: علیت مذاهب چهارگانه اشاعره معترله ماتریدیه شیعه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۱ تعداد دانلود : ۱۵۰
بحث این مقاله پیرامون علیت، به ویژه علیت فاعلی است و بنای نگارندگان بر این است که مطلب به طریق تطبیقی میان سران و برخی از بزرگان فرقه های کلامی اسلامی بررسی شود. در این مقاله، ابتدا تعریف علیت به صورت گزارشی بیان شد، سپس پیرامون اهمیت این بحث از جنبه های فلسفی وکلامی به کوتاهی توضیح داده شد و تفاوت دیدگاه فلسفی و کلامی درباره علیت بیان گردید و آنچه از این مقوله به متکلمان اسلامی ارتباط دارد، مشخص شد، تا مسیر بحث به خوبی روشن باشد. آنگاه با رعایت نسبی تقدم و تأخر فرقه های چهارگانه، نظریات معتزله، اشاعره، ماتریدیه و شیعه پیرامون علیت، با توجه به همان نقطه نظری که برای آنان مطرح بود، گزارش شد و در پایان، بعد از تلخیص مطالب در پنج فقره، نظر شیعه و از جهاتی، نظر معتزله پذیرفته شده است. لازم به تذکر است که تاریخ و شرح حال و دیدگاه های چهار فرقه و تحولات فکری آنان در طول قرون به تفصیل دراین مقاله نیامده است و تنها به مقداری که برای گزارش و تحقیق درباره علیت منظور بوده، به معرفی فرقه ها پرداخته شده است.
۱۱۵۱.

تأثیر الگوپذیری از امام زمان (عج) در رفع اضطراب جوانان

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: الگوپذیری امام زمان (عج) انتظار فعال جوانان اضطراب معرفت شناسی منتظر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۲ تعداد دانلود : ۱۶۰
امروزه بسیاری از جوانان در دنیا درگیر مسائل و مشکلات اعتقادی و اجتماعی هستند. این مسئله مردم را با چالش بزرگی روبه رو کرده است که جوانان مسلمان نیز از این موضوع مستثنی نیستند. اضطراب های ناشی از فقر معنویت و روزمرگی زندگی مدرن بشری ارمغانی جز افسردگی، پوچی و ناامیدی برای بشر ندارد. هر روز اخباری از خودکشی و افزایش بیماری های روحی-روانی جوانان و پناه بردن به افیون های خانمان برانداز شنیده می شود. یکی از راه های پیشگیرانه، ارائه الگوی مناسب به جوانان است. هرچه این الگو مناسب و قدرتمند باشد در ایجاد حس قدرت و هم ذات پنداری جوانان مؤثرتر است. تحقیق پیش رو درصدد است تأثیر الگوپذیری از منجی موعود در رفع تشویش های زندگی مدرن را بررسی کند. اعتقاد به منجی با تکیه بر خصوصیات ذکر شده در روایات، باور به وجود امام حی و آگاه به اعمال انسان و تأکید بر حفظ روحیه انتظار، زمینه ساز بروز نوعی انتظار فعال در بشر می شود. این انتظار فعال و سازنده علاوه بر حرکت و جوشش، باعث ایجاد نشاط، امید، خوش بینی و اصلاح نفس می شود. هرچه فرد منتظر ارتباط قلبی خود را با الگوی خود قوی تر کند و در تبعیت از ویژگی های منحصربه فرد او بیشتر تلاش کند بهره بیشتری از این حالات می برد.  
۱۱۵۲.

تمایز و تلفیق مراتب «تحقیق پذیری» و «فرایند تعالی» در احراز عینیت «متعالی» تحلیل و ترکیب اندیشه نورمن ال. گیسلر و علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: علامه طباطبایی نورمن ال گیسلر عینیت امر متعالی وجود متعالی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۸ تعداد دانلود : ۲۰۰
یکی از مباحث مهمی که اندیشمندانِ حوزه فلسفه دین را به اندیشه و تأمل واداشته است، بحث واقعی بودن و به عبارت علمی تر، عینیت «متعالی» است. واقعی بودن بدین معنا که متعالی، حقیقتی مستقل از ذهن دارد. این مسئله در تجربه دینی، با عنوان ذات گرایی طرح شده است که در برابر آن، اندیشه ساخت گرایی مطرح می شود. نورمن گیسلر و علامه طباطبایی دو اندیشمند با رویکرد ذات گرایانه هستند که تلاش کرده اند تا با براهین خود، عینیت امر متعالی را به اثبات برسانند. مقایسه تطبیقی این دو اندیشه که امری بدیع است، موضوع این نوشتار است که وجوه تمایز و تشابه آن مورد تبیین قرار گرفته است. علامه از واژه «وجود متعالی» و گیسلر از واژه «امر متعالی» استفاده کرده اند. در مبنای گیسلر، جمع عقل فلسفی و تجربه دینی و در اندیشه علامه عقل گرایی اعتدالی مشاهده می شود. روش گیسلر تجربی و فلسفی و روش علامه گسترده و مشتمل بر روش فلسفی، جهان شناختی، شهودی- عرفانی و وحیانی است. نتیجه چنین تطبیقی، این است که مبانی و روش و مفاهیم در دو اندیشه متمایز هستند، اما در نتیجه، بیان مشابهی (عینیت خداوند) ارائه شده است. بنابراین، به فرضیه نهایی رسیدیم که حاصل جمع دو اندیشه است و بر اساس آن با تمایز مراتب «تحقیق پذیری» و «فرایند تعالی»، رویکرد علامه در امر «تحقیق پذیری» و رویکرد نورمن در «فرایند تعالی» ترجیح داده شده است. 
۱۱۵۳.

بررسی مسئله مرگ در سرمازیستی با تکیه بر آراء ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مرگ سرمازیستی ملاصدرا انسان شناسی صدرایی تبیین فلسفی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۱ تعداد دانلود : ۲۰۳
مسئله سرمازیستی از مسائل نوپدید کاربرد علم  فیزیک در پزشکی است که با چالش هایی روبه رو شده است. یکی از اشکالات عمده به این شیوه نگاهداشت بدن -که جسم بیمار صعب العلاج را با هدف درمان در آینده، برای سال ها در حالت انجماد (۱۹۶-) حفظ می کند و ادعا دارد که در شرایطی خاص، آن را از انجماد بیرون می آورد- این است که سرمازیستی مفهوم مرگ را تغییر داده و در کار خداوند دخالت می کند. از طرفی تبیین و تحلیل مسئله مرگ از دغدغه های همیشگی برخی فیلسوفان از جمله ملاصدرا بوده است که  سعی نموده از منظر فلسفی آن را تبیین کند. این مقاله می کوشد با توجه به مبانی فلسفی ملاصدرا همچون حرکت جوهری و رابطه نفس و بدن، چگونگی و چرایی مرگ را از منظر او بکاود و اشکال به سرمازیستی را بررسی نماید. در این مطالعه توصیفی و تحلیلی سعی شده تا با بررسی مفهوم مرگ طبیعی از دیدگاه پزشکی نوین و مقایسه آن با دیدگاه ملاصدرا در باب مرگ، به این نتیجه برسیم که آنچه ملاصدرا در توصیف لحظه مرگ بیان می کند، مربوط به زمان بی نیازی نفس از بدن در حرکت استکمالی است که زماناً و مکاناً برای انسان مجهول است؛ چراکه استغنای نفس از بدن قابل رؤیت و اثبات نیست. بنابراین، نمی توان ادعا کرد که در فناوری سرمازیستی، دانشمندان در پی انکار و تغییر عنوان مرگ و دخالت در کار خداوند هستند. مسئله سرمازیستی از مسائل نوپدید کاربرد علم  فیزیک در پزشکی است که با چالش هایی روبه رو شده است. یکی از اشکالات عمده به این شیوه نگاهداشت بدن -که جسم بیمار صعب العلاج را با هدف درمان در آینده، برای سال ها در حالت انجماد (۱۹۶-) حفظ می کند و ادعا دارد که در شرایطی خاص، آن را از انجماد بیرون می آورد- این است که سرمازیستی مفهوم مرگ را تغییر داده و در کار خداوند دخالت می کند. از طرفی تبیین و تحلیل مسئله مرگ از دغدغه های همیشگی برخی فیلسوفان از جمله ملاصدرا بوده است که  سعی نموده از منظر فلسفی آن را تبیین کند. این مقاله می کوشد با توجه به مبانی فلسفی ملاصدرا همچون حرکت جوهری و رابطه نفس و بدن، چگونگی و چرایی مرگ را از منظر او بکاود و اشکال به سرمازیستی را بررسی نماید. در این مطالعه توصیفی و تحلیلی سعی شده تا با بررسی مفهوم مرگ طبیعی از دیدگاه پزشکی نوین و مقایسه آن با دیدگاه ملاصدرا در باب مرگ، به این نتیجه برسیم که آنچه ملاصدرا در توصیف لحظه مرگ بیان می کند، مربوط به زمان بی نیازی نفس از بدن در حرکت استکمالی است که زماناً و مکاناً برای انسان مجهول است؛ چراکه استغنای نفس از بدن قابل رؤیت و اثبات نیست. بنابراین، نمی توان ادعا کرد که در فناوری سرمازیستی، دانشمندان در پی انکار و تغییر عنوان مرگ و دخالت در کار خداوند هستند.
۱۱۵۴.

تحلیل رویکرد ارتباطات امام رضا (علیه السلام) با سران فرقه واقفیه ( با الگو گیری از روش گفتمان روایی پدام)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: امام رضا واقفیه رویکرد ارتباطات پدام

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۹ تعداد دانلود : ۲۰۶
امام رضا (علیه السلام) در دوران امامت خود با فرقه ها و نحله های مختلفی مواجه بود. یکی از تاثیر گذارترین آن ها - در میان شیعه - فرقه انحرافی"واقفیه" است. گروهی از خواص که در واقع وکیل و نائبان امام موسی کاظم (علیه السلام) پدر بزرگوار امام هشتم بودند. آن ها به انگیزه های مختلف فتنه "وقف" بر امامت امام موسی کاظم (علیه السلام) را ایجاد نمودند. جایگاه اجتماعی آن ها باعث شد؛ جمع زیادی از خواص و عوام به سوی "واقفیه"متمایل شوند. پژوهش حاضر به شیوه توصیفی – تحلیلی با الگو گیری از روش تحلیل گفتمان پدام و تکمیل آن، رویکرد شناسی ارتباطات امام رضا (علیه السلام) در مواجهه با این گروه انحرافی را بیان نموده است. تحلیل "فضای ساختاری و فضای معنایی" گفتمان امام رضا (علیه السلام) با سران واقفیه به روشنی حکایت از موضع قاطع امام هشتم در مواجهه با این جریان انحرافی دارد. امام در برخورد با سران وقف، بیشتر رویکر تهاجمی- دفعی را در پیش می گیرند. این رویکرد با 58 درصد بیشترین بسامد را به خود اختصاص می دهد.در مقابل، رویکرد تدافعی و جذبی با 9 و 10 درصد کمترین بسامد را دارا هستند. رویکرد ارتباطی امام در مواجهه با پیروان واقفیه - که با اهدافی سوء به این فرقه پیوسته بودند - عموما رویکرد جذبی- دفعی، تهاجمی و دفعی است.. اما این امام همام در برخورد با عامه ی گمراه یا دچار فتنه شدگان و شک کنندگان در امر وفات امام کاظم( علیه السلام)، با رویکرد جذبی و جذبی-تدافعی، برخورد کرده اند.
۱۱۵۵.

ارزیابی تحلیلی نقدهای فلسفی وارد شده بر قاعده الواحد با تأکید بر مبانی حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: قاعده الواحد نقد فلسفی وحدت بساطت حکمت متعالیه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۷ تعداد دانلود : ۱۶۰
قاعده الواحد یکی از قواعد مهم و پرکاربرد فلسفی است که پیشینه آن به فلسفه یونان بازمی گردد و در فلسفه اسلامی نیز مورد توجه اندیشمندان بسیاری همچون ابن سینا، شیخ اشراق و ملاصدرا قرار گرفته است. با وجود پذیرش این قاعده از سوی فیلسوفان بزرگ یادشده، برخی از متکلمان مسلمان این قاعده را برنتافته و با رویکرد کلامی نقدهایی بر آن وارد کرده اند. در این میان، با وجود بدیهی دانستن قاعده الواحد از سوی برخی از فلاسفه مسلمان، گروهی از فلسفه پژوهان معاصر با رویکردی فلسفی، قاعده الواحد را رد کرده و آن را با برخی از مبانی فلسفی ناسازگار دانسته اند. در جستار حاضر به شیوه توصیفی- تحلیلی، تلاش شده است که نقدهای فلسفی وارد شده بر قاعده الواحد، دسته بندی و سپس  ارزیابی و تحلیل شود. یافته های، پژوهش حکایت از آن دارد که نقدهای وارد شده را می توان در دو گروه دسته بندی کرد. دسته نخست، نقدهایی است که به دلایل اثبات قاعده الواحد وارد شده و آن ها را در اثبات قاعده ناکافی شمرده است و دسته دوم با صرف نظر از دلایل اثبات قاعده الواحد، آن را با دیگر اصول و مبانی فلسفی ناسازگار دانسته است. در پایان، این نتیجه به دست آمده است که در بیشتر نقدهای فلسفی وارد شده بر قاعده الواحد یا «خلط میان مفهوم و مصداق» صورت گرفته است یا از مقدمات فلسفی قاعده الواحد مانند «اصل سنخیت»، «امتناع صدور معلول های هم عرض از فاعل بسیط» و «لزوم تفاوت گذاری میان کثرت علمی و عینی» تصویر درستی ارائه نشده است.
۱۱۵۶.

فرایند صدور فعل از دیدگاه غزالی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: غزالی غایت خواطر شوق اراده اختیار

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۱ تعداد دانلود : ۲۱۸
جستار حاضر به مسئله فرایند صدور فعل از دیدگاه غزالی با روش توصیفی - تحلیلی می پردازد. پژوهش در حوزه غزالی شناسی بر حسب تفاوت رویکردهای او از ویژگی های انسجام و باز شدن دریچه های دیگر بینش او در مراحل فرایند صدور فعل برخوردار است؛ مانند قول به خواطر غیراختیاری و عدم تعارض مباحث غزالی با فیلسوفان در نفس شناسی و فرایند صدور فعل. غزالی زیرساخت های ارکان فکری نفس شناسی و شاکله فعلی را در آثار نخستین حیات علمی خویش پایه گذاری کرده است. او تعارض ظاهری نظریه خویش در باب عدم وصول به حقیقت امور و تعریف فلسفی از انسان را در معارج القدس تبیین کرده است. مبحث صدور فعل به رغم تفاوت رویکردها دارای هماهنگی است. ساختمان فعلی انسان به ترتیب از زیرساخت تا روساخت، مقام علمی گزینش غایت، ایجاد شوق به واسطه قوای شهوانی و غضبانی (فعل ارادی)، یا به واسطه قوه علم (فعل اختیاری) است. شوق ارادی، شوق مرتبه حیوانی و شوق اختیاری، شوق مرتبه انسانی است. روساخت آن، عضلات حرکتی است. شرط فعلیت گزینش غایت و خواطر غیراختیاری در هر دو رویکرد عرفانی و فلسفی، وصول به مقام جزمیت با توجه به مرتبه هر انسان است که مبین تخالف ظاهری مقام نظر و فعل انسان می باشد. اطلاق اراده بر شاکله فعلی نشان دهنده نقش اراده در انجام افعال اختیاری و اجباری است. 
۱۱۵۷.

نقش موضوعیتی جابر جعفی در نشر آموزۀ رجعت (نقدی بر دعاوی ناصر القفاری)(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: رجعت ناصر القفاری جابر بن یزید جعفی کلام امامیه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۹ تعداد دانلود : ۱۹۱
ناصر القفاری اندیشمند وهابی معاصر، ضمن متهم انگاشتنِ جابربن یزیدجعفی، او را جاعل و ناشر روایات رجعت خوانده، و با ادعای نقشِ موضوعیتی وی در گسترش این آموزه، در صدد انکار اصالت آن برآمده است. این امر در حالی است که افزون بر مخدوش بودن مقدماتِ دعاوی قفاری، و ناتوانی وی در تمییز جابر بن یزید با جابر بن عبد الله صحابی، احادیثِ باب رجعت، با طرق متعدد و مستقل از جابر ین یزید، به نحو متواتر گزارش شده و صرف نظر از آیاتِ مثبت رجعت، گزارش های متعلق به سده نخست نیز از وجود آموزه ی رجعت در میان اصحاب امیرالمؤمنین حکایت دارد. هم چنین مطالعه میراث مکتوب امامیه نشان می دهد که اولا گزارش های جابر در باب رجعت فراوان نیست و از راویان هم طبقه با وی چون ابوبصیر اسدی، روایات بیشتری در باب رجعت گزارش شده، و ثانیاً گزارش گریِ جابرجعفی به عنوان یک راویِ ممدوح و بهره مند از توثیقات خاص و عام، مورد قبول امامیان است. در نتیجه نه تنها جابر بن یزید، نقشِ موضوعیتی در نشر آموزه ی رجعت ندارد، بلکه نقش طریقیتی او نیز آنچنان که قفاری ادعا کرده، پر رنگ و انحصاری نیست.
۱۱۵۸.

بررسی تطبیقی نقش استقلال در حفظ قلمرو سرزمینی در حکومت دینی در مقایسه با حکومت های پادشاهی ایران معاصر (از قاجار تا کنون)(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: ایران استقلال حفظ قلمرو سرزمینی حکومت دینی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۷ تعداد دانلود : ۱۷۲
واکاوی نقش استقلال در حکومت های معاصر ایران حاکی از آن است که رویکرد حکومت های سه گانه قاجار، پهلوی و جمهوری اسلامی تفاوت آشکاری با یکدیگر داشته است. گرچه حفظ کرامت سرزمینی در بیان دولت ها مورد توجه بوده است، اما در رخدادهای بیرونی بخش های فراوانی از سرزمین ایران در مناقشات نظامی و سیاسی از دست رفت. در این پژوهش حفظ قلمرو سرزمینی با نگاه استقلال حاکمیت ها مورد توجه قرار گرفته شد و این مهم تبیین شد که حکومت های سه گانه مذکور چه مقدار توانستند از عنصر استقلال در حفظ و یکپارچگی سرزمینی بهره مند شوند و سرانجام تبیین شد که حکومت دینی کنونی(جمهوری اسلامی) توانست با استفاده از عنصر استقلال و با تکیه بر توان داخلی و اعتماد به ملت ایران استقلال کشور را از گزندهای فراوان در امان نگه دارد.
۱۱۵۹.

بازنمایی مفاهیم دینی در کتب داستانی مذهبی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان (1358-1401)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: بازنمایی دین مفاهیم دینی داستان مذهبی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۱ تعداد دانلود : ۱۰۷
هدف از این پژوهش بازنمایی مفاهیم دینی در کتب داستانی مذهبی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان می باشد. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از روش تحلیل محتوای کیفی استفاده شده است. جامعه ی پژوهش شامل کلیه ی داستان های مذهبی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان (43 عنوان) از سال 1358 تا 1401 است که همه پاراگراف های مرتبط به عنوان واحد تحلیل مورد تحلیل قرار گرفته است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که در کتاب های داستانی مذهبی به 9 مقوله اصلی شامل اخلاق فردی، اخلاق اجتماعی، توحید، عدل، معاد، نبوت، امامت ، احکام فردی و اجتماعی پرداخته شده است. ناظر به حوزه اخلاق از بین دو مقوله اصلی اخلاق فردی و اخلاق اجتماعی، تاکید بیشتری در انتقال مفاهیم به اخلاق اجتماعی صورت پذیرفته است. پیرامون اصول عقاید، مقوله اصلی معاد با زیر مقولاتی مانند «بازگشت همه به سوی خداوند» و «اعتقاد به بهشت و جهنم» در کتب مورد بررسی کمتر مورد توجه قرار گرفته و ناظر به مقوله اصلی احکام فردی، مقولات فرعی مانند نماز، روزه، وضو و تیمم کانون توجه بوده و در مقوله اصلی احکام اجتماعی، مقولات فرعی شامل حج، نماز جمعه، نماز جماعت و جهاد مطمح نظر قرار گرفته است.
۱۱۶۰.

عشق از دیدگاه مایستر اکهارت و احمد غزالی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶ تعداد دانلود : ۵۵
عشق یکی از موضوعات مهم در عرفان است، این موضوع در عرفان مسیحی و عرفان اسلامی از اهمیت فراوان برخوردار است. هدف این تحقیق پاسخگویی به این مسأله است که: چه رابطه ای میان عشق در اندیشه ای مایستر اکهارت و احمد غزالی وجود دارد؟ این تحقیق که از نوع توسعه ای است با روش توصیفی تحلیلی و روش تحقیق کتابخانه ای به اثبات فرضیه» وجوه شباهت و تمایز عشق در دیدگاه دو عارف نامبرده« پرداخته است. اکهارت عشق را دارای ویژگی های:  یت تقرب و همانندی با محنت، سعادت مندی، انحصار طلبی، شبیه سازی، ضّد و تقابل با ریاضت، وحدت، تکمیل کننده روح و سکر دانسته و راه وصول به عشق را: خوف، مساوات، وحدت و انجام فرامین الهی می داند. غزالی عشق را پیوند میان عاشق و معشوق دانسته و بحث از حقیقت عشق را ناممکن می داند و عشق را دارای ویژگی: بیان ناپذیری، وحدت، قدم، آمیختگی با روح، مشکک بودن، بال، بیگانگی میان عاشق و معشوق، سکر و نامهری میان عاشق و معشوق دانسته و راه وصول به آنرا ظن و انفصال از خویش می داند. در دو نظریه تشابهات و تمایزات زیادی دیده می شود. نکات بیان شده می تواند مبنای پژوهش های بعدی در باب عشق قرار گیرد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان