فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۲۱ تا ۱٬۰۴۰ مورد از کل ۱۸٬۸۲۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
We point out how some Christian-Muslim comparative philosophies of religion may be enhanced with certain translations or interpretations of Christianity: a modalist view of the trinity and a high Christology. While perhaps of only limited significance, we argue in more detail that a comparison of two leading philosophers, one Islamic, the other Christian, can bring to light a shared philosophy of innate ideas or nativism, grounding moral and theological views of goodness and the divine
چگونگی مسأله نبودن وجود خدا در قرآن کریم از منظر علامه طباطبایی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
آیین حکمت سال ۱۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۵
6 - 29
حوزههای تخصصی:
برهان ها در علم خداشناسی یا بر اصل وجود خداست، یا بر یگانگی او یا برهان بر خالقیت او و ... از نظر فیلسوفان، اصل وجود خدا بر اساس قاعده «ما لا سبب» بدیهی است و براهین مثبت تنبیه بر امر بدیهی است. برهان هایی که در علم کلام و فلسفه بر وجود خدا اقامه می شود، یا اولاً و بالذات بر وجود فی نفسه خدا نیست، یا اگر برهان بر وجود فی نفسه او باشد، بره ان تنبیهی بوده و وجود او نیازی به اثبات ندارد. از منظر علامه طباطبایی قرآن کریم مشتمل بر براهینی در خداشناسی است. اما هیچ یک از آنها بر برهان وجود فی نفسه خدا نیستند؛ چراکه در قرآن وجود خدا بدیهی تلقی می شود و حتی برهان تنبیهی بر اصل وجود او هم اقامه نشده است و آیات ناظر به براهین یا برای اثبات توحید و یکتایی خ دای متعال است یا اثبات بر خالقیت اوست یا سایر اوصافی او و هیچ یک از آنها برای اثبات اصل وجود خدای متعال نیستند.
بررسی تشخص و انسان وارگی خداوند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مناقشات حاد در الاهیات فلسفی بحث تشخص و عدم تشخص خداوند است. بسیاری از متفکران و پژوهشگران در حوزه الاهیات و دین برآنند که خدای وحدت وجودی نامتشخص و خدای ادیان ابراهیمی متشخص است. مطابق این دیدگاه، عارفان ادیان ابراهیمی به اعتبار اینکه قایل به وحدت وجود هستند، به خدای نامتشخص می رسند و از آن نظر که ملتزم به دین و متعهد به کتاب های مقدس هستند، باید به خدای متشخص معتقد باشند. ازاین رو آنها دائم در کشاکش بین تشخص و عدم تشخص به سر می برند و از این حیث بین بیانات مختلف ایشان ناسازگاری دیده می شود. از سوی دیگر ادعا می شود که مطابق توصیفی که در کتاب های مقدس از خدا شده، خدای متشخص ادیان ابراهیمی دارای صفات انسانی است. و این با خدای نامتناهی وحدت وجودی و واجب الوجود فلسفی ناسازگار به نظر می رسد. این نوشتار دعاوی مزبور را تحلیل و بررسی کرده و سرانجام با تفکیک معانی گوناگون «تشخص»، «شخص وارگی» و «انسان وارگی»، تصویر و تبیینی از صفات خدا ارائه داده که مطابق آن بین عرفان اصیل، فلسفه معتبر و دین حق در توصیفی که از خدا می کنند، سازگاری تام و یگانگی برقرار است.
سرودهای گاهانی زردشت؛ گردآیه ای هفده گانه یا شانزده گانه؟(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت ادیان سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۵۶)
119 - 134
حوزههای تخصصی:
پنج گاهان اوستا دارای هفده سرود نیایشی بلند در میان 72 هات یسن ها، همسانی های درون مایه ای و زبانی زیادی با یکدیگر دارند. چکامه سرای هفده نغمه گاهانی نزد بیشینه اوستاپژوهان و بنا بر گواهان تاریخی و متنی، شخص زرتشت است و در نگرگاه برخی دیگر، انجمنی از روحانیان کهن زرتشتی. در میان جویندگانی که سرایش گاهان به زرتشت را پذیرفته اند، پیوند واپسین سرود (یسن 53) به گواهی ناهمسانی با دیگر درون مایه های گاهانی، در بوته تردید قرار گرفته و در نتیجه، شمار یسنهای گاهانی را به شانزده سرود کاهیده است. اهمیت این گمانه خطیر آنجا نمایان می گردد که هم سبب جدایی یک سرود از همین شمار اندک سرودهای گاهانی گشته و بی درنگ در برایندهای پژوهش های گاهانی کنونی دگرگونی پدید می آورد، و هم برخی پژوهشگران جدید اروپایی را واداشته است تا ادعای اجماع در جدایی این سرود کنند. این ادعا حکایت از موج جدیدی از پژوهشگران اوستایی و آهنگ ایشان بر شانزده گانه دانستن نغمه های اوستایی دارد. این نوشته بر آن است تا به پشتوانه داده های کتابخانه ای، شش برگردان گونه گون از یسن 53 را سنجیده و سپس با رویکردی تحلیلی انتقادی، هم درستی اجماع ادعاشده را بررسی کند و هم عیار پیوند درون مایه ای یسن 53 را با دیگر یسن های گاهانی به دست آورد. برایندهای این پژوهش نشان می دهد هنوز دلایل کافی از لحاظ ساختاری و زبانی برای جدایی یسن 53 از مجموعه هفده گانه گاهان ارائه نشده و درون مایه متفاوت این یسن نیز همسانی هایی با دیگر بخش های اصیل گاهانی دارد.
حماسه، تبلور دیدگاه های نوین: سیرۀ تربیتی شهید حاج قاسم سلیمانی بسترساز تربیت حماسی متعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال ۳۲ خرداد ۱۴۰۲ شماره ۳۰۶
67-77
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش، بررسی ابعاد تربیتی حماسه و واکاوی این ابعاد در سیره و مکتب تربیتی شهید سلیمانی است. دراین چارچوب تلاش شد با بررسی، تبیین و تحلیل وصیت نامه شهید سلیمانی، بیانات مقام معظم رهبری و سخنان افراد شاخص و هم رزم شهید با روش تفسیری تحلیلی به این سؤال اصلی پاسخ داده شود که سیره شهید سلیمانی تا چه حد ملاک های تربیت حماسی را پوشش و توصیف می کند. تربیت حماسی جایگاه و منزلت کلیدی در ابعاد و سطوح فرهنگی ارزشی مکتب و جهان بینی اسلامی ایرانی داشت و دارد. برخی افراد متنفذ و کاریزماتیک، از جمله شهید سلیمانی نقش مهمی در بازتولید این مسئله در برهه های زمانی مختلف جامعه داشته اند. یافته های پژوهش به دو بخش قابل تفکیک است؛ در بخش اول با مطالعه آثار حماسی ملی و آموزه های اسلام شیعی نگارش شده، ابعاد تربیت حماسی و زیرمحورهای آن (ولایت مداری، غیرت، شجاعت، فتوت و جوان مردی، جهاد، ایثار و ازخودگذشتگی، احسان و نوع دوستی، عدالت خواهی و ظلم ستیزی و...) کشف و تحلیل شد. در قسمت دوم تلاش شد این موارد با تکیه بر مکتب، سیره، کنش و رفتار شهید سلیمانی پیاده شود. باید گفت که در بافت و ساخت تربیتی اجتماعی جامعه، شهید سلیمانی مصداق بارزی در تحقق تربیت حماسی در ایران پس از انقلاب داشته است. مصداق عینی آن را در مشارکت گسترده مردم در مراسم تشیع، خاک سپاری آن در مناطق مختلف کشور و پس از شهادت در قالب فرهنگ سازی این مکتب برای نسل های جدید می توان مشاهده کرد.
تحلیل اختیار به مثابه علم فاعل و نسبت آن با «علم عملی»، از منظر علامه طباطبائی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت فلسفی سال ۲۱ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۸۲)
59 - 74
حوزههای تخصصی:
The relation of science and practice is one of the most important questions in the field of anthropology. Dividing the agent into with knowledge and without and taking into consideration the role of knowledge in issuing an act, Muslim philosophers and theologians have explained it mostly with an ontological approach though and thus failed to explain how its role is.
Along with his definition of the reality of free will basing it on the knowledge of the agent from one side, and his explanation for "practical knowledge" from another side, Allameh Tabatabai did not fail to explain how knowledge plays its role in issuing an act thus he proposed a fairly comprehensive analysis of the relation between knowledge and practice.
He believes that free will, as the agent's knowledge, which is involved in the process of issuing an act, is of the "practical knowledge" type, and is concerned with the agent's benefits and harms. Knowing the benefits and harms of things is different from what they are (theoretical wisdom) and different from their intrinsic goodness and evilness (practical wisdom). This knowledge is rooted in the agent's inner feelings and emotions; these feelings and emotions may refer to the two states of agreeable and disagreeable. Therefore, practical knowledge is quite personal and may thus be different for every particular agent's point of view.
امکان سنجی عقاب جاهل مرکب از دیدگاه عقل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه معرفت سال ۲۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۷۵)
61 - 80
حوزههای تخصصی:
امور اعتقادی در کنار تکالیف عبادی و غیر عبادی از مهم ترین مسائلی است که شریعت مطهر اسلام بدان پرداخته است. ممکن است ادعا شود می توان دلایل محکمی برای لزوم اعتقاد داشتن به اصول دین ارائه نمود. این نوشتار به دنبال پاسخ به این است که باتوجه به حجیت قطع، اگر شخصی به واسطه تشخیص عقل خویش به یک عقیده باطلی ایمان آورد، یا برعکس با استدلال عقلی به مطلبی که در دین برای عموم متدینین ثابت است منکر شود، در این صورت از منظر عقل امکان عقاب دنیوی و اخروی وی چگونه قابل توجیه است؟ همچنین چه آثاری بر این اعتقاد بار خواهد شد؟ با بررسی ادله عقلی و کلمات فقها در می یابیم از آنجایی که حجیت قطع ذاتی است، شخصی که قاطع به یک نظریه است و به اقتضاء قطع خود اعمالی انجام می دهد یا تکالیف واقعی و نفس الامری را ترک می کند، امکان خطاب تکلیفی بر خلاف قطع وی به او وجود ندارد. همچنین این نتیجه حاصل می شود که هرچند در عمل امکان اجبار او به التزام و تظاهر بر خلاف قطعش وجود دارد، اما امکان تغییر واقعی عقیده برای او وجود ندارد. البته اگر جهل او تقصیری بوده باشد وی به خاطر تقصیر خود نه عمل بر طبق اعتقاد، مورد مواخذه و عقاب قرار خواهد گرفت.
نقد و بررسی دیدگاه هایدگر پیرامون معنای زندگی و مقایسه آن با دیدگاه دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام تطبیقی شیعه سال ۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷
173 - 190
حوزههای تخصصی:
بحث از معنای زندگی یکی از دغدغه های اساسی بشر امروز است. هایدگر اگرچه که به طور مستقیم به این بحث نپرداخته، اما از میان آراء و نظریاتش می توان به دیدگاه وی در این رابطه پی برد. وی بشر امروز را بی خانمان و دچار نیهیلیسم وجودی می داند. وی راه حل خود را ابتدا بازگشت به وجود و زندگی اصیل خودمختار می داند و در دوره دوم عمر خود برای معنابخشیدن به زندگی، بحث احترام به طبیعت و پرهیز از غلبه تکنولوژی ابزاری بر زندگی انسان را مطرح می کند. ضعف اساسی دیدگاه وی غفلت از غایت زندگی انسان است؛ غایتی که می تواند به زندگی انسان معنا ببخشد؛ اما دین با ترسیم غایت و سعادتی جاودان برای انسان، وی را به سوی زندگی رهنمون می سازد که می تواند به اوج معناداری برسد.روش این پژوهش توصیفی – تحلیلی است.
نقد نگاه هستی شناختی علم مدرن از منظر علامه مصباح یزدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت فلسفی سال ۲۰ بهار ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۷۹)
41-62
حوزههای تخصصی:
یکی از عناصر اصلی تمدن جدید غربی که عالم و آدم را فرا گرفته است، علم مدرن غربی است. علم مدرن که از جمله آن علوم انسانی است؛ دارای بنیان های معرفت شناختی، هستی شناختی، انسان شناختی و ارزش شناختی خاص به خود است و در آن ریشه دارد. لازمه پذیرش این علوم، تن دادن به این مبانی و پیش فرض هاست. این تحقیق با روش توصیفی-تحلیلی در صدد است در مرحله نخست به شناسایی این مبانی و در مرحله دوم بر اساس اندیشه های علامه مصباح یزدی به نقد و بررسی مبانی هستی شناختی علم مدرن بپردازد. نتایج حاصله حکایت از آن دارد که علم مدرن دارای مبانی هستی شناختی چون طبیعت گرایی، تسلط بر طبیعت، طبیعت منبع ابزار و وسایل، قدرت آفرینی طبیعت، تلقی مکانیکی از طبیعت، نفی حکمت و غایت از طبیعت است و تمامی این پیش فرض ها از دیدگاه علامه مصباح یزدی دچار اشکالات متعدد و درنتیجه ناپذیرفتنی است.
روش های عام تربیت اخلاقی در بعد عاطفی براساس آثار آیت الله مصباح یزدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال ۳۲ خرداد ۱۴۰۲ شماره ۳۰۶
35-45
حوزههای تخصصی:
انسان تربیت یافته اخلاقی، فردی است که بر عواطف خود کنترل داشته و آنها را در مسیر رضایت الهی ایجاد و ابراز می کند. ازاین رو لازم است که عواطف پسندیده، به وسیله روش هایی در جان متربی، ایجاد و در ادامه، تثبیت و تقویت شود و در صورت وجود عواطف ناپسند در انسان، اصلاح، و به نوعی نابود شود. هدف از این مقاله استخراج روش های عام تربیت اخلاقی در بعد عاطفی با تکیه بر آثار آیت الله مصباح یزدی است؛ که هم در حوزه تربیت ایجادی و هم اصلاحی کارآیی دارد و برای تداوم، تثبیت و تقویت ارزش های اخلاقی و پرورش و افزایش گرایش ها و فضیلت های اخلاقی مورد استفاده قرار می گیرند؛ تا عواطف ایجادشده در نفس متربیان رسوخ پیداکرده و به مرحله ملکه برسد؛ زیرا مداومت بر عمل، سخت تر از خود عمل است. روش این تحقیق، توصیفی تحلیلی است و با مراجعه به یادداشت ها، تألیف ها و سخنرانی های آیت الله مصباح یزدی صورت گرفته است. نتایج این تحقیق نشان می دهد که برای رسیدن به این هدف می توان از روش های عقلانیت و تفکر، رعایت تقوا، تغذیه مناسب و حلال، عبادت و انتخاب همسر شایسته از خانواده شایسته، بهره گرفت.
رنج در زندگی و تأثیر منجی بر کاهش آن از چشم انداز نهج البلاغه
منبع:
موعودپژوهی سال ۵ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۹
65 - 88
حوزههای تخصصی:
وجود رنج در زندگی انسان واقعیتی بدیهی و ناخوشایند است. موضوع رنج کشیدن انسان همواره مورد بحث علما و دانشمندان بزرگ بوده تا میزان رنج کشیدن انسان و احتمال برخورد وی با تجربه های تلخ کاهش یابد. از گذشته تا به حال تحقیقات علمی گوناگونی در حوزه های مختلف دین، روان شناسی و جامعه شناسی صورت گرفته است. برای تسکین و تسهیل رنج ابتدا باید شناخت صحیحی از عوامل ایجادکننده آن داشت. نوشتار حاضر با مبنا قراردادن اعتقاد به اشتراک برخی از مسائل مانند رنج در تمام انسان ها و در تمام اعصار و نیز خطاناپذیر بودن علم ائمه اطهار (ع) عوامل رنج در نهج البلاغه را بررسی و نقش منجی در تسکین برخی از این عوامل از نگاه نهج البلاغه را تبیین می کند. مقاله حاضر باروش توصیفی-تحلیلی، علل و عوامل رنج در دو دسته عوامل رنج های انتخابی و غیرانتخابی را بیان می کند. با جست وجو در نهج البلاغه مشخص شد که بیشترین عوامل رنج انسان دررابطه با انتخاب های اوست. از عوامل رنج های انتخابی مواردی مانند حرص و طمع، کوتاهی در ادای حقوق دیگران، حسد، فقر، اختلاف و تفرقه و از عوامل رنج های غیرانتخابی، عواملی مانند فقدان عزیزان، فتنه، آزمایش و... را می توان نام برد.
اضطراب در حکمت سینوی و روان شناسی معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت سینوی سال ۲۷ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۹
59 - 82
حوزههای تخصصی:
اختلالات اضطرابی عمده ترین اختلالات روانی دوران معاصر نامیده شده و شایع ترین اختلال روان پزشکی در میان کودکان نیز به شمار میرود. هدف از این پژوهش، بررسی اضطراب در روان شناسی معاصر و حکمت سینوی و کشف مواضع وفاق میان آن ها است. پرسش اصلی نوشتار حاضر آن است که اضطراب از دیدگاه ابن سینا با روان شناسی معاصر چه وجوه مشترکی دارد. به منظور پاسخگویی به این پرسش از روش تطبیقی با رویآورد علمی استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان داد که اضطراب ازجهت مفهومی، در هردو مکتب، در سه مؤلفه احتمالی بودن موضوع اضطراب، وقوعش اغلب در آینده و نیز آسیب زایی و رنج آوری آن مشترک است. در انواعِ اضطراب، همچنانکه روان شناسی آن را از حیث منبع به بهنجار و نابهنجار تقسیم می کند، در حکمت نیز می توان بر این تقسیم صحه گذاشت. از جهت آثار و نشانه های اضطراب نیز، دو دسته پیامدهای جسمانی و غیرجسمانی را می توان از اشتراکات دو مکتب در نظر گرفت. ضعف نفس، در کنار تقویت قوه تخیل، برخی از نشانه های غیرجسمانی این اختلال در حکمت بوعلی است. در روان شناسی نیز احساس گناه و ضعف تمرکز و احساس تنهایی و درماندگی، برخی از نشانه های غیرجسمانی اضطراب مرضی است.
جایگاه «خاندان اجتهاد» در مکتب کلامی «لکهنو»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال ۱۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۹
103 - 130
حوزههای تخصصی:
در مطالعات تاریخ کلام امامیه، در نیم قرن اخیر، پژوهش هایی بر محوریت برخی از مناطق که در طول تاریخ محل تجمع توده های شیعه بوده انجام گرفته است، اما برخی محورهای جغرافیایی همچون «لکهنو» در دیار هند مغفول مانده است. این در حالی است که لکهنو یکی از مراکز مهم شیعی است که در قرن سیزدهم، با پرورش اندیشمندان و پژوهشگران شیعی برجسته و برجای گذاشتن میراث کلامی سترگ توانست معارف شیعی را به نسل های بعد انتقال داده و بسترهای توسعه علمی شبه قاره را آماده کند. نوشتار پیش رو با رویکرد توصیفی، تحلیلی درصدد است با معرفی عالمان امامی این دوره که از دودمان سید دلدار علی نقوی برخاسته و به خاندان اجتهاد شهره اند، و بیان فعالیت های علمی و تألیفات کلامی آنان نشان دهد که عالمان امامی برجسته این خاندان با اقداماتی همچون تاسیس نهاد رسمی علمی، تحقیق گسترده در موضوعات کلامی و تدوین آثاری بزرگ در کلام استدلالی شیعه، مقابله شدید با جریانات و اقدامات ضد شیعی و تصفیه اندیشه شیعه از آراء نادرست، توسعه اصول فقه و اجتهاد توانستند به مذهب شیعه پس از یک دوره تنگنای شدید رسمیت نسبی بخشیده و در ترویج تشیع در این منطقه تأثیر گذار باشند.
مسئله جاودانگی نفس در اندیشه علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خردنامه صدرا دوره ۲۷ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۱۱۲)
121 - 136
حوزههای تخصصی:
دیدگاه علامه طباطبایی در باب جاودانگی نفس، مبتنی بر جهانبینی توحیدی اوست. او تلاش کرده به چالش برانگیزترین مباحث و اشکالات مربوط به جاودانگی نفس در مسئله سعادت و شقاوت ذاتی، احباط، تکفیر و خلود در عذاب پاسخ دهد. علامه با اتکا به مبانی عقلی و بر مبنای حکمت متعالیه صدرالمتألهین و بهره گیری از اصولی مانند اصالت وجود، حرکت جوهری اشتدادی، وحدت حقیقت نفس و تشکیک در مراتب وجود، تقریری نو از معاد و جاودانگی نفس ارائه نموده است. این نوشتار میکوشد با طرح موضوع جاودانگی، نسبت آن را با اهداف و غایات انسانی که همان تحقق تمامیت حقیقی انسان با معاد و جاودانگی نفس است، تبیین نماید. در این راستا، نظر علامه طباطبایی درباره وجود جوهری نفس و اثبات جاودانگی آن، و همچنین وجوه نوآورانه اندیشه وی در بحث جاودانگی و نتایج و پیامدهای معرفتی آن را مورد بحث و بررسی قرار داده ایم و به اشکالات مطرح شده علیه جاودانگی نفس، با توجه به مبانی علامه، پاسخ داده ایم.
Comparative Theology in the Islamic Sciences(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This article provides a brief background of how Comparative Theology is understood today, to point out features of how it is practiced that are responsive to issues peculiar to contemporary Catholicism, and to suggest how a version of CT might be developed that is more consistent with Islamic traditions of thought on related issues. In order to accomplish this last goal, a brief introduction to the traditional “Islamic sciences” is provided. It will be suggested that an Islamic Comparative Theology (ICT) can be understood as a multidisciplinary field that draws on several Islamic sciences, as well as research in religious studies. I argue in favor of a blurring of the distinction between Comparative Religion and Comparative Theology, and point out that relevant discussions are to be found across a variety of traditional Islamic sciences, but that it would be advantageous to collect these discussions together and to augment them with information gleaned from both secular and Islamic approaches to the teachings of Muslim thinkers about theological issues, broadly understood, in comparison with what is found in non-Islamic traditions in such a manner to enrich our own understandings of the issues and those with whom we engage in dialogue.
تبیین و نقد عقل ورزی وهابیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«عقل ورزی» یکی از مبانی مهم هر مکتب فکری است و توجه لازم یا غیر لازم یا کمتر از حد لزوم نسبت به آن می تواند نظریات برآمده از هر مکتب را تحت الشعاع قرار دهد. به دیگر سخن، یکی از راه های ارزیابی نظریات یک مکتب ارزیابی مبانی آن، و یکی از مهم ترین مبانی، بهره گیری بایسته و شایسته از عقل است. اگرچه وهابیت از این نظر همواره از سوی محققان نکوهش گردیده است، اما به نظر می رسد می توان نگاه دقیق تری به جایگاه مسئله عقل در منظومه فکری آنها انداخت و نقدهای بینادی تری نسبت به آنها داشت. این نوشتار بر آن است تا با روش تحلیلی انتقادی جایگاه عقل را از منظر وهابیت در هفت محور (قواعد عقلی، حسن و قبح عقلی، عقل ابزاری، عقل منبعی، تعارض عقل و نقل، تقدم نقل بر عقل، و مخالفت با برخی علوم عقلی) بررسی کند. براساس یافته های این پژوهش، مهم ترین ایراد بر آنها در حوزه تعارض عقل و نقل، حسن و قبح عقلی و نیز مخالفت با برخی علوم عقلی است. علاوه بر آن ایشان در حوزه عقل منبعی نیز تلاش وافری از خود نشان نداده اند.
بازخوانی نظریه شیخ مفید درباره تجرد روح(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«تجرد روح» یکی از مباحث پایه در انسان شناسی است و همواره مدنطر متفکران علوم گوناگون بوده است. شیخ مفید، برجسته ترین عالم شیعی اواخر قرن سوم و اوایل قرن چهارم هجری آراء قابل توجهی در حوزه انسان شناسی دارد. محققان و شارحان او یکی از نظریه های مهم وی را قول به «تجرد روح» می دانند. هدف تحقیق حاضر بررسی دقیق قراین مرتبط با این بحث در آثار اوست. یافته های این پژوهش نشان می دهد در آثار شیح مفید گرچه شواهدی که بر تجرد روح دلالت دارد (مانند تعریف انسان به جوهر بسیط فاقد حجم، حرکت، سکون، اجتماع و افتراق به وضوح) مشاهده می گردد، اما قرائتی در مقابل آن (مانند عرض بودن روح، فنای ارواح پس از مرگ و اختصاص تجرد به واجب تعالی) نیز یافت می شود. از دیدگاه تحقیق حاضر، راهبردهای رفع تعارض از عبارات شیخ مفید عبارتند از: تفکیک دو اصطلاح «جوهر فلسفی» و «جوهر کلامی» در عبارات شیخ، تفکیک روح از حقیقت انسان، توجه به دوره های حیات علمی وی، و بررسی دقیق آثار علمی مستند به او. نتیجه پایانی تحقیق آن است که شیخ مفید گرچه به بعد غیرمادی انسان اذعان دارد، اما نظریه ای کاملاً منسجم درباره تجرد روح ارائه نکرده و برخی از لوازم آن را نپذیرفته است.
پژوهشی وجودشناسانه درباره «فکر» و «نظر» در الهیات اثولوجیا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فلسفه و کلام اسلامی سال ۵۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
469 - 486
حوزههای تخصصی:
در اثولوجیا «فکر» در حوزه های مختلف وجودشناسانه، خداشناسانه، جهان شناسانه و علم النفس مطرح می شود. «نظر» نیز که در گفتمان جدید معمولاً در مقابل «عمل» بکار می رود، در اثولوجیا در مباحث جهان شناسانه و وجودی معنا می یابد. مسئله این نوشتار واکاوی کاربست دو اصطلاح «فکر» و «نظر» در الهیات اثولوجیا با رویکردی وجودی است. پرسش این است که کاربست «فکر» و «نظر» در ارتباط با خدا و جهان چگونه است؟ آیا این دو مفهوم برهم تحویل پذیرند؟ پاسخ این است در الهیات اثولوجیا «فکر» را نمی توان به خدا نسبت داد؛ (رویکرد سلبی) اما «نظر» را می توان هم بر خدا و هم بر عقل و نفس نیز نسبت داد (رویکرد ایجابی). «نظر» در نظریه فیض و صدور مطرح می شود و با جهان شناسی و خداشناسی پیوند دارد. براین اساس در این نوشتار بر آنم تا معانی مدنظر اثولوجیا از «فکر» و «نظر» در الهیات را تبیین کنم و کاربست آن ها را در خداشناسی و جهان شناسی او بررسی کنم. روش این نوشتار توصیفی-تحلیلی است.
تقدّم نقد روشمند بر تولید نظریه علمی در قلمرو علوم انسانی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهش های عقلی نوین سال ۸ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۶
39 - 62
حوزههای تخصصی:
اقتضای مطالعات فلسفی، نقدورزی مفهومی است که به معنای پژوهش منتقدانه یا مواجهه انتقادی با مفاهیم مبنایی و اصیل در قلمرو علوم انسانی خواهد بود. نگارنده مقاله پس از تبیین ابعادی از نقش آفرینی علوم انسانی در جامعه؛ مانند مفهوم سازی، حل و تحلیل چالش های اجتماعی، بومی سازی، ارتقاء قدرت و تولید دانش نو، به این مسئله می پردازد که نسبت نقد با علوم انسانی چیست و آیا می توان از تقدم نقد نظریه های علمی در قلمرو علوم انسانی بر تولید نظریه سخن گفت؟ نویسنده در ادامه، پس از طرح دو دیدگاه «نقدمحوری» و «نظریه محوری»، به نسبت سنجی مفاهیم چهارگانه علوم انسانی، تولید علم، نظریه، و نقد، می پردازد و بر دیدگاه اول تأکید می کند. مهم ترین یافته پژوهش آن است که نقد در حوزه مطالعات علوم انسانی را می توان از سه منظر متفاوت سنجید و در هر سه منظر، از تقدم نقد بر تولید نظریه های علمی در قلمرو علوم انسانی یاد کرد. این سه منظر عبارتند از نقد به مثابه قِسم پژوهش، نقد به مثابه قَسیم پژوهش و نقد به مثابه مَقسم پژوهش که البته در فرض سوم، تحلیل مسئله، وابسته به تحلیل فلسفه نقد بوده و در زاویه مطالعات فلسفه علم خواهد بود. نویسنده در این مقاله با استفاده از «روش تحلیل مفهومی»، چارچوب بحث خود را تنظیم نموده است.
الگوی عمل انسانی «بر اساس حکمت صدرایی»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت معاصر سال ۱۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۳۷)
83 - 110
حوزههای تخصصی:
عمل رفتاری بیرونی است که در اثر تعامل شناخت، گرایشات و کشش های درونی شکل گرفته و توسط اراده تحقق یافته است.بنابراین عمل در یک فرایند معرفتی از یک تصور و تصدیق آغاز می شود و به تصمیم گیری و اراده کردن منتهی می گردد. در این میان، عوامل متعددی در شکل گیری عمل اختیاری موثرند که عبارتند از.: قوه خیال ، قوه عقل نظری و عملی، قوه شوقیه و اراده. بنابر این به تناسب ترتیب عملکرد و شدت و قوت این قوا، انواع مختلف فعل انسانی شکل می گیرد که می توان برای هریک طرحواره یا الگویی را مشخص کرد؛ در تمامی این الگوها سیر از مبدء شناختی تا عزم و اراده و صدور عمل ظاهری وجود دارد. تا کنون هیچ پژوهشی در خصوص معرفی الگوهای مختلفی که انسان ها در اعمال خود دنبال می کنند صورت نگرفته است. از این رو در پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی بر روی منابع ملاصدرا ، درصدد کشف الگوی بنیادین و اصلی عمل انسانی و الگوهای فرعی منشعب از آن و همچنین مشخص کردن تفاوت این الگو با الگوی عمل در حیوانات هستیم. در همین راستا به بررسی جایگاه خُلق در الگوی عمل انسانی و نقشی که در سهولت صدور عمل دارد، پرداخته می شود.