فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۹۸۱ تا ۳٬۰۰۰ مورد از کل ۱۸٬۸۲۳ مورد.
منبع:
آینه معرفت سال هجدهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۵۶
1 - 28
حوزههای تخصصی:
با مطرح شدن مسئله تمایز وجود و ماهیّت و تا پیش از میرداماد، موضع تلویحی و حتّی تصریحی فیلسوفان مسلمان را در باب اصیل دانستن یکی از این دو یا هر دو، و حتّی عباراتی حاکی از لفظی بودن نزاع نزد برخی از آنان در آثارشان دیده می شود. از زمانی که ملّاصدرا وجود را اصیل دانست، و مبحث مستقلّی درباره اصالت وجود گشود، مسئله لفظی دانستن نزاع در برخی آثار لاهیجی، شاگرد وی، دیده می شود، که تا به امروز هم قائلانی داشته است. در این نوشتار نشان داده ایم که طبق برخی از تفاسیر اصالت وجود- که برای ماهیّت و وجود تحقّق عینی قائلند- امکان لفظی دانستن نزاع اساساً منتفی است. در برخی از تفاسیر که تنها وجود مابه ازای عینی دارد و ویژگی هایی چون بساطت دارد، چون این ویژگی ها در تنافی با ویژگی های ماهیّت است، بی گمان نزاع معنوی است. در این نوشتار هم چنین به رابطه بدیهی دانستن مسئله و لفظی بودن نزاع پرداخته ایم؛ نیز به این مسئله که از ادلّه اصالت وجود- با لحاظ تقریرهای مختلف آن ها- لفظی بودن نزاع مستفاد می شود یا معنوی بودن آن؟
جایگاه «وجود حقیقی» در اندیشه افلاطون و ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال پنجم بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۸
49 - 68
حوزههای تخصصی:
افلاطون در مکتب فلسفی خویش، نظام خاصی از هستی بر پایه ارتباط سایه و عکس با اصل و حقیقت ارائه می دهد. وی در این راستا از موجودی متعالی که اصل خیر(خدای نظام فلسفی او) است، سخن می گوید که ورای وجود است. با دقت در جایگاه اصل خیر در هستی و تحلیل کیفیت «بهره مندی»، آشکار می گردد که وجود حقیقی منحصر در آن است و سایر موجودات نمود و سایه ای از آن هستند، آن چنان که برای سایر موجودات حتی ایده ها(مُثُل) هیچ استقلالی نمی توان در نظر گرفت و به این ترتیب هستی شناسیِ فلسفی افلاطون بر محور حقیقتی واحد دنبال می شود. ملاصدرا نیز با طرح نظریه نهایی خویش یعنی وحدت شخصی وجود، هستی را منحصر در امری واحد(خدا) می داند و ما سوای حق تعالی را ظهورات و شئون او در نظر می گیرد که حکایت گر و نمود ذات حق هستند، آن چنان که این کثراتِ ظهور، مخلّ وحدت حقیقت وجود نمی گردند. این پژوهش بر آن است تا افتراقات و تشابهات رویکرد فلسفی افلاطون و ملاصدرا در رابطه با نگاه آن دو به وجود حقیقی را بر اساس مبانی هستی شناسی متفاوت آنها آشکار سازد.
بررسی هویت شناختی و مصداق شناختی «ذاتیات دین»
منبع:
آموزه های نوین کلامی دوره ۲ بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲
113 - 144
حوزههای تخصصی:
بررسی انتقادی اصول موضوعه منطق تعریف ارسطویی
منبع:
آموزه های نوین کلامی دوره ۲ پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳
55 - 71
حوزههای تخصصی:
بررسی انتقادی و بنیادین اصول موضوعه هر علمی، به شناخت و پیشرفت آن علم کمک می کند. «تعریف» به عنوان یک علم پیشین، از پیش فرض هایی برخوردار است. بررسی و تجدید نظر در این اصول، با توجه به مشکلات تعریف اجتناب ناپذیر است، زیرا این منطق با برخی پایه های فلسفه اسلامی ناسازگار است و پاسخ گوی نیاز فلسفه نبوده؛ از این رو، محکوم به زوال خواهد بود. اکنون سؤال اصلی این جستار آن است آیا مبانی فلسفی منطق ارسطویی قابل قبول است؟ این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی، نخست اصول موضوعه منطق ارسطویی را تببین کرده و سپس، به بررسی و نقد این اصول پرداخته است و تعارض های این اصول را با حکمت متعالیه بیان نموده و سرانجام، ناکارآمدی این نظام منطقی را به نمایش گذاشته و در پایان، نظامی کارآمد بر پایه تفکّر سیستمی پیشنهاد داده است.
بررسی انتظار بشر از دین
حوزههای تخصصی:
نقش خیال در تجسم اعمال از دیدگاه ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رابطه تکوینی بین جزای اخروی و عمل انسان که از آن به «تجسم اعمال» تعبیر می شود، یکی از مهم ترین مباحث معاد است. تصریح به این رابطه پیش از صدراییان و در لسان عرفا به ویژه ابن عربی شکل گرفت. محی الدین با طرح نظریات بدیع خود در مورد خیال، تقسیمات و احکام آن، کمک شایانی برای فهم تجسم اعمال و اثبات آن در عوالم اخروی نمود. از نظر او، خیالْ ظرفی برای تلطیف محسوسات یا تجسم معانی است و راه ادراک این معانیِ تجسم یافته در عالم مثال نیز قوه خیالی است که خداوند در وجود انسان قرار داده است. وی ارتباط بین قوه خیال و عالم مثال را از راه خواب و مکاشفه امکان پذیر می داند؛ به طوری که انسان در خواب و مکاشفه از حواس ظاهری به حواس باطنی منتقل شده و معارف عِلوی را مشاهده می کند. علاوه بر دو راه ذکرشده، محی الدین به خلق اشیا در خارج توسط «همت» نیز اشاره می کند؛ به طوری که ایجاد اشیای عینی در این دنیا، اختصاص به اوتاد داشته و در آخرت، وصفِ تمام انسان ها بوده و سبب خلقِ صور نیکو یا زشت توسط نفس خواهد شد. تجرد برزخی قوه خیال نیز یکی از مقدمات اثبات تجسم اعمال است که از برخی عبارات محی الدین قابل دستیابی می باشد.
تحلیل انتقادی «نظریه بداء بر پایه باور به هیولی»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بداء یکی از مهم ترین آموزه های اعتقادی اسلام و از اختصاصات مذهب شیعه است. به رغم آنکه ده ها اثر در مورد بداء نگاشته شده، توضیح نحوه وقوع آن با رویکرد مبتنی بر جهان شناسی فلسفی نخستین بار توسط میرداماد آغاز گشته است و صدرالمتألهین و حکیم سبزواری این راه را ادامه داده اند. اما با بررسی آرای این سه فیلسوف مشخص می شود که تبین های ایشان نه تنها خالی از خلل نیست، بلکه برخی از اشکالات دیدگاه های ایشان علاوه بر استدلال، ریشه در جهان بینی آنان دارد. برای تبیین بداء ابتدا باید «لوح محو و اثبات» تبیین گردد. لوح محو و اثبات از مراتب علم الهی، و مجرد است؛ پس باید به نحوی تبیین شود که هم مجرد و هم قابل تغییر باشد. اما بر اساس باور به هیولی که یکی از ارکان مهم جهان بینی بسیاری از فلاسفه مسلمان است تغییر و تحول، منحصر در مادیات بوده و در مجردات به هیچ وجه امکان ندارد. این امر در کنار ابطال نظریه هیئت بطلمیوسی موجب می شود که مجالی برای لوح محو و اثبات در جهان بینی این سه فیلسوف باقی نماند. این اشکال نه تنها به این سه فیلسوف، بلکه معطوف به جهان بینی مبتنی بر هیولی است که در فلسفه اسلامی رایج می باشد. این نوشتار با تحلیل انتقادیِ تبیین های این سه فیلسوف به عنوان سه نمونه برجسته از فلاسفه مسلمان تبیین صحیح بداء در فلسفه اسلامی را در گرو کنار گذاشتن باور به هیولی دانسته است.
تحلیل طریق شورا برای تعیین امام (خلیفه النبی) در فرق کلامی و پاسخ به شبهات آن
منبع:
کلام حکمت سال اول بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱
21 - 42
حوزههای تخصصی:
مساله جانشینی بعد از پیامبر (ص) از فوتی ترین و فوری ترین مباحثی است که جامعه اسلامی پس از رحلت پیامبر با آن مواجه شده است . شواهد تاریخی نشان دهنده ی آن است که علی رغم این همه تاکید پیامبر بر جانشینی پس از خودش ، امتش دچار تشتت عظیمی گشت ؛ به طوری که دامنه این اختلاف تا به امروز ادامه داشته و خواهد داشت.مساله تنصیص یا انتخاب ، مبنای اختلاف بین مذاهب کلامی می باشد . به این معنا که عده ای معتقد به ظهور نص در انتخاب امام یا خلیفه بعد از نبی هستند و عده ای نیز انتخاب امام و خلیفه را به شورا وا می گذارند و برای اثبات دیدگاهشان به دلایل مختلفی استناد می کنند . منشاء و خاستگاه همه ی این اختلاف ها ناشی از دو امر می باشد ؛ یکی عدم شناخت صحیح مقام امامت و دیگری عدم تامل و دقت در آیات و روایات . هدف نگارنده در این مقاله آن است تا ابتدا مساله شورا را در دو نظام سیاسی امامت و خلافت مورد واکاوی قرارداده و سپس با تحلیل به نقد دیدگاه انتخابیون بپردازد .
بررسی تطبیقی آموزه پیمان و میثاق در دین زرتشت و یهود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آموزه پیمان و میثاق در دین زرتشت و یهود اساس رابطه خدا با انسان بوده و پشتوانه ای ماورایی برای پیوندهای میان انسان ها با یکدیگر تلقی شده و در حفظ نظم اخلاقى و اجتماعى نقشی تعیین کننده داشته است. در این پژوهش به مفهوم پیمان و میثاق و چگونگی بازتاب این آموزه در این دو دین پرداخته شده است. این پژوهش بر دین زرتشت و یهود، کهن ترین ادیان بزرگ آسیای غربی، تمرکز دارد که به نظر می رسد باوجود تفاوت های چشمگیری که دارند، هر دو این آموزه را بنیادین تلقی کرده و با اشکال و نمادهای مختلف آن را نشان داده اند. تفاوت های اساسی در این زمینه بیشتر به منشأ پیمان و میثاق، دایره شمول، تکراری و دفعی یا تدریجی بودن آنها و شباهت های شایان توجه به مفهوم، اهمیت و جنبه تعلیمی آنها در حوزه روابط انسان ها با یکدیگر مربوط می شود. این مطالعه به شیوه تطبیقی و تحلیلی انجام شده و هدف آن، شناخت هر چه بیشتر یکی از آموزه های بنیادی این ادیان در راستای تقویت درک مشترک میان آنها است.
چگونگی کاربست عقل و شهود و بررسی هماهنگی آنها در باب مسئله هدف نهایی زندگی از دیدگاه حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناخت هدف و خواسته نهایی در زندگی اهمیت فراوانی در معنا و سبک زندگی دارد. برای شناخت بهترین هدف نهایی برای زندگی از استدلال های عقلی، وحی و شهود استفاده می شود. استدلال عقلی منهای شهود برای رسیدن به کمال و ادراک حقایق کافی نیست؛ اما شهود مخالف با برهان قطعی، نامعتبر است. بنابراین با روش کتابخانه ای به شکل توصیفی تحلیلی، گزاره های حاصل از عقل و شهود درباره هدف زندگی در حکمت متعالیه جمع آوری شد. در این مقاله نتیجه گرفته شد جهان غایتمند بوده و خدای تعالی، هم مبدء المبادی و هم غایت الغایات است. بهترین هدف زندگی عبارتست از شناخت گسترده و عمیق خدای تعالی (خلیفه اللهی) که باید آن را خواسته نهایی دانست. همچنین روشن شد عقل و شهود چگونه در این باب با یکدیگر هماهنگ اند؛ زیرا هماهنگی به مؤلفه های گوناگونی تجزیه شده و مصادیق این مؤلفه ها در داده های به دست آمده از عقل و شهود به دست آمده است.
در-جهان بودن ماهیت؛ تاملی در نظر صدرا در باب تحقق ماهیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در ادبیات معاصر اختلاف نظری هست بر سر اینکه آیا از منظر صدرا ماهیت امری در-جهان است یا تنها در-ذهن است. این نوشتار قصد دارد که بر اساس متن های آثار صدرا شواهدی اقامه کند که از منظر صدرا ماهیت امری در-جهان است. مهم ترین تعابیر صدرا که در ظاهر دلالت بر در-جهان نبودن ماهیت دارند، از این قرار هستند: نخست اینکه ماهیت انتزاعی است؛ دوم اینکه ماهیت ذاتا معدوم است؛ و سوم اینکه ماهیت بر وجود حمل می شود. برای نیل به هدف این نوشتار، ابتدا استدلال خواهد شد که اگر سیاق سخن صدرا در نظر گرفته شود، متن هایی که معمولا بر ضد در-جهان بودن ماهیت از منظر صدرا بدان ها استناد می شوند، چنین اشعاری ندارند. علاوه بر این، استدلال خواهد شد که بنا بر شواهد متنی وقتی همه ی متن های صدرا با هم در نظر گرفته شوند، تنها یک خوانش از صدرا ممکن است: صدرا به نحو یکنواختی ماهیت را امری در-جهان تلقی می کند.
هستی شناسی ارزش از منظر حکمت متعالیه با تاکید بر مساله ی شر و حسن و قبح(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مساله ی ارزش داوری در فلسفه ی اخلاق، فلسفه ی حقوق و فلسفه ی دین از این جهت حائز اهمیت است که مشخص می کند چه چیزی اساسا قابل ارزش گذاری است و کجا ارزش مثبت یا منفی بدان تعلق می گیرد، فلذا نیازمند بررسی های فلسفی است. از این منظر حکمت متعالیه به عنوان فلسفه ای که باید فلسفه های مضاف از دل آن استخراج شوند می بایست درباره ی این ارزش داوری ها مبنایی ارائه دهد تا محل ارزش داوری، نحوه ی آن و قواعد حاکم بر آن نیز مشخص شود. از آن جایی که حکمت متعالیه نگاهی هستی شناسانه به عالم دارد،انتظار می رود در جایگاه فلسفه ی مادر مبانی هستی شناسانه برای مساله ی ارزش داوری ارائه کند. در این میان مساله ی خیر و شر و نیز حسن و قبح مباحثی هستند که به عنوان نمونه در این نوشتار مورد بررسی قرار گرفته اند. اصالت وجود، تشکیک وجود، سعه ی وجودی و کمالات نفسانی انسان اصولی هستند که از منظر حکمت متعالیه مبنای هستی شناسانه برای ارزش داوری مهیا می کنند. در نهایت چنین به نظر می رسد که با نتایجی که از این اصول به دست می آید یعنی مساوقت وجود با خیر، عدمی پنداشتن شرور و نیز بازگرداندن حسن و قبح به مطابقت با فضائل و رساندن به خیر اعلی، به سختی می توان از این اصول مبنایارزش داوریمنسجمی استخراج کرد.
بررسی منشأ حق های طبیعی بشر(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
آیین حکمت سال دهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳۷
183 - 208
حوزههای تخصصی:
مسیله حق، یکی از مسایل مهم در زندگی اخلاقی، حقوقی و سیاسی بشر است و امروزه ادعای حق داشتن، در گسترده ترین سطح خود در حال جریان است. حق های گوناگون در حوزه های مختلف خانواده، اجتماع و در سطح بین المللی مورد ادعا قرار می گیرد و در خصوص برخی از آنها - مانند حقوق بشر - ادعای طبیعی بودن می شود. اما آیا چنین ادعاهای گسترده، مبنایی عقلانی نیز دارد یا اینکه هر کس می تواند ادعای حق کند؟ فرض دوم مستلزم هرج و مرج در زندگی اجتماعی بشر و تحمیل خسارت های گوناگون است؛ اما فرض اول، محل نزاع متفکران در حوزه مباحث فلسفه حق به شمار می آید. آیا خداوند مبنا و منشأ حق های طبیعی بشر است یا نیاز بشر، طبیعت بشر و ... منشأ حق او هستند؟ در این نوشتار برخی از دیدگاه های مهم را درباره منشأ حق های طبیعی بشر بررسی و در انتها دیدگاه مورد قبول (ملکیت تکوینی) را ارایه می کنیم.
رنج به مثابه تجربه دینی
حوزههای تخصصی:
در این مقاله توضیحاتی درباره مأهیت تجربه دینی ارائه گردیده است، و به امکان ارائه گونه ای نظریه عدل الاهی (تئودیسه ) تحت عنوان تئودیسه صمیمیت یافتن با خدا ، اندیشیده شده است. بر طبق این تئودیسه، مواردی از رنج و آلام می تواند مَحْمِلی برای نوع خاصی از تجربه دینی باشد که طی آن، فرد در تجربه هایی مشابه با تجربه های خدا سهیم می شود. این تجربه ها می توانند همانند و یا همجنسِ تجربه های خدا باشند. دیدگاه مؤلف این است که دیدگاه سنتیِ قائم بر رنج ناپذیری خدا، قابل دفاع نیست و چون رنج به معنایی معروض وجود خدا نیز می شود لذا انسان رنجمند هرگاه معروض شروری از آن نوع گردد که وجود الاهی را نیز به معنایی متأثر می سازد، به تجربه هایی مشابه تجربه های خدا دست می یابد. این تجربه ها نه تنها خاصیّت معرفت بخشی دارند، فرد را برای همدردی و همدلی با همنوعانی که مبتلا به گونه ای مشابه از رنج و مرارت هستند، مستعد و آماده می گردانند. مؤلف دایره شمول این تئودیسه را محدود می داند، ضمناً به متأثربودن آن از انگاره های دینی مسیحی است اذعان دارد و در بهترین حالت، آن را قابل اطلاق به موارد معینی از رنج و درد می داند.
دین پژوهی غزالی در احیاء علوم الدین(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
آیین حکمت سال دهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳۸
81 - 102
حوزههای تخصصی:
هرچند دین پژوهی عنوانی جدید در حوزه مطالعات دینی است، اما می توان مسایل آن را از دیدگاه سنتی مورد بررسی قرار داد. در این پژوهش مسایلی درباره دین با رویکرد دین پژوهانه غزالی مورد بررسی قرار گرفته است. غزالی هرچند با پیش فرض هایی درباره دین رویکردی سنتی به دین داشت، اما به هرحال درصدد بازسازی و احیای دین در روزگار خود بود. در منظرغزالی، دین هم به ساحت نظر و هم به ساحت عمل دیندار توجه می کند. دین تنها، مناسک ظاهری و بیرونی نیست، بلکه مجالی برای تزکیه آدمی به شمار می رود. گوهر دین در علوم مکاشفه است، اما راه رسیدن آن از مسیر علوم معامله می گذرد. هرچند سعادت اخروی غایت قلمروی دین شمرده می شود، اما این سعادت در گروی سعادت دنیوی به دست می آید. در این اندیشه، خداوند منشاء و خاستگاه نهایی دین است و رهبران دینی مرجعیت دارند
نگاهی نو به امکان شناسایی ذات در فلسفه ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ابن سینا در باب امکان شناسایی ذات اشیاء دو گونه سخن گفته است: در مواردی معرفت به ذات اشیاء و یافتن فصول محصِّل آنها را امری ممکن و درعین حال سخت و دشوار دانسته و در مواردی دیگر معرفت به ذوات و یافتن فصول آنها را امری ناممکن و دایره شناسایی انسان را محدود به ادراک لوازم و اعراض شیء دانسته است. برای رفع این تعارض باید به مبانی وجودشناختی و معرفت شناختی بوعلی سینا توجه کرد. یافته این تحقیق آن است که از یک سو طیف فاعل های شناسا از حیث نیل به مراتب معرفتی حس و تخیل و یا ارتقا به مرتبه تعقل و از سوی دیگر بساطت یا ترکیب متعلق شناخت در فلسفه شیخ الرئیس، طیفی از انسان ها را تشکیل می دهد که امکان شناسایی ذات اشیاء برایشان محال یا ممکن است. نیل به مرتبه شناخت عقلی از سویی و ترکیب بیشتر در متعلق شناخت از سوی دیگر، ادراک را ممکن می سازد و بازماندن در مرتبه حس و خیال و هم چنین بساطت متعلق شناخت، به امتناع ادراک منتهی می شود.
تأثیر اصالت وجود بر «حدّ تام» دراندیشة فلسفی ملّاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ملّاصدرا معتقد است که «وجود» یگانه امر حقیقت ساز است. این عقیده ملّاصدرا که «اصالت وجود» نام دارد، مبنای فلسفة او را تشکیل می دهد و حتّی بر مبحث «ماهیّت و احکام آن» تأثیر می نهد. پذیرش تأثیرپذیری مبحث ماهیّت و مباحث مرتبط با آن از اصالت وجود́ لازمه هایی، از جمله تأثیرپذیری حدّ تام از اصالت وجود، را در پی می تواند داشت که ضعف ها و اشکال های حد ّتام منطقی را ندارد. در این مقاله، با روشی توصیفی- تحلیلی، امکان تأثیرپذیری حدّ تام از اصالت وجود، به عنوان امر نشان دهندة حقیقت اشیاء را با تکیه بر این فرضیّه ها نشان داده ایم که «حقیقت در فلسفة ملّاصدرا با وجود معنا می یابد و حد نیز که منعکس کنندة حقیقت اشیاء است، قطعاً از وجود تأثیر می پذیرد»، «در فلسفة ملّاصدرا صورت به تنهایی تمام حقیقت شیء واقع می شود و حدّ تام در فلسفة او به منعکس کردن صورت تغییر خواهد یافت» و «در فلسفة ملّاصدرا پایة حد، یعنی ماهیّت، محفوظ مانده و با اجزای مادّه و صورت ظهور کرده است». تأثیرگذاری اصالت وجود بر حدّ تام́ نتایجی، از جمله تحوّل معنای حدّ تام از وجه منطقی اش و گستردگی فایدة حدّ تامّ فلسفی نسبت به حدّ تامّ منطقی، را در پی دارد
واکاوی اهداف دانش کلام از منظر متکلمان امامیه، با تأکید بر دیدگاه فیاض لاهیجی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به طورکلی اهداف دانش کلام را می توان از سه طریق بازشناسی نمود: بررسی تعریف های اغراضی کلام؛ بازخوانی اهداف و کشف اهداف. در این تحقیق، روش اول و دوم در آثار لاهیجی بررسی شده است. لاهیجی با توجه به دو دوره متکلمان متقدم و متأخر، اهداف هر دوره را بیان داشته و پنج هدف این دانش و نیز هدف نهایی از آن را به تفکیک مطرح نموده است. اگرچه تألیفات کلامی متعددی که از ایشان باقی مانده، هماهنگی کاملی در زمینه بیان اهداف دانش کلام ندارد، اما از مجموع آثار ایشان هردو هویت «دفاعی» و «معرفت زایی» دانش کلام قابل برداشت است و خود وی نیز کلام متأخران را مشتمل بر هر دو حیثیت مزبور دانسته است. اهدافی نیز که در شوارق الإلهام بیان شده، در عین جامع گرایی نسبی و توجه به ابعاد مختلف تاثیرگذاری این دانش، مبتلا به اشکالاتی است که مهم ترین آنها عبارتند از: فقدان جامعیت کامل، بی دلیل بودن اختصاص برخی اهداف به بعضی گروه ها، درج کارکردهای ثانویه و نهایی در زمره اهداف اصلی، استفاده از واژگان مختلف در بیان اهداف و عدم تصریح به منظور از این واژگان.