فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۰۱ تا ۶۲۰ مورد از کل ۹٬۸۶۵ مورد.
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۷۱
135 - 162
حوزههای تخصصی:
این پژوهش تلاش دارد تا با واکاوی فرایند تولید-مصرف رسانه ای نوجوانان در شبکه ها ی اجتماعی، به نقش شبکه های اجتماعی در فرآیند هویت یابی نوجوانان و توصیف چنین فرآیندی در عصر شبکه ای بپردازد.برای این منظور از روش کیفی و تکنیک مصاحبه روایی و اپیزودیک استفاده شده است. 12 مصاحبه با دختران نوجوان 15 تا 18 ساله کاربر شبکه های اجتماعی و در حال تحصیل در مدارس برگزیده مشهد، صورت گرفت و داده های حاصل از آن با روش تحلیل مضمون پردازش شده و شبکه مضامین با 40 مضمون پایه، 6 مضمون سازمان دهنده و یک مضمون محوری ترسیم شد.یافته ها، نشان دهنده تغییر از «زندگی با شبکه های اجتماعی» به «زندگی در شبکه های اجتماعی» ست. دختران نوجوان علی رغم عاملیت بالا در جستجوگری آنلاین، «کاوش هویتی گسترده و سطحی» دارند. آن ها از «قدرت عاملیت در اجرای آنلاین هویت» نیز برخوردارند که منجر به ساخت دلبخواهی میدان ارتباطی و خود شده است. قدرت عاملیت و امکان کنترل مخاطبان اجرای هویتی، موجب «نگاه شی انگارانه به مخاطب» شده است. محتوا و دسترسی بدون محدودیت زمینه ساز «ظهور هنجارهای خود مبنا و شبکه ای شده» می شود. «تلاقی خواسته و یا ناخواسته ی دو زمینه ی آنلاین و آفلاین» مرز میان این زمینه ها را ناپدید کرده و بدین جهت آن ها همیشه «اضطراب ناشی از رویت پذیری ناخواسته» را تجربه می کنند. روایت های دختران نوجوان از کاربری شبکه های اجتماعی همه ی عناصر یک فرآیند هویت یابی را در بر می گیرد اما آن ها به واسطه ی ظرفیت های شبکه های اجتماعی و قدرت عاملیت، هر موقعیت بغرنج یا نامطلوبی را کنترل کرده و یا از آن اجتناب می کند. بنابراین فرآیند هویت یابی به مرتبه ای پایین تر تقلیل می یابد.
تبیین مفهومی خدمات رسانه ای صوت و تصویر فراگیر در ایران (با تأکید بر تجربه اتحادیه اروپا)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه های دیداری و شنیداری دوره ۱۷ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۷
161 - 194
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله، تشریح و تعریف معیارها و شاخص های خدمات رسانه ای صوت و تصویر فراگیر است. به این منظور، با استفاده از روش اسنادی و رویکرد تحلیلی- تفسیری، تجربیات کمیسیون اروپا در بازه زمانی (1984- 2018) درخصوص سیاست گذاری این خدمات موردبررسی قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان دهنده تغییر رویکرد کمیسیون اروپا در تحت پوشش قرار دادن فعالیت های رسانه ای است (از پخش تلویزیونی به خدمات رسانه ای مبتنی بر تقاضا و پلتفرم های اشتراک ویدئو). این تغییر، عمدتاً ناشی از پدیده همگرایی، تغییرات مصرف رسانه ای، همچنین استراتژی های کلی اتحادیه اروپا درخصوص ایجاد یک بازار واحد دیجیتالی است. همچنین تعریف صوت و تصویر فراگیر در فضای مجازی در ایران به عنوان یک چالش میان بازیگران، مورد واکاوی قرار گرفت و تلاش شد براساس تجربیات کمیسیون اروپا و قوانین داخلی، تعریفی جامع ومانع درخصوص خدمات صوت و تصویر فراگیر در ایران ارائه شود. در این پژوهش، معیارهای 1)ماهیت اقتصادی، 2)مسئولیت تحریریه ای، 3)هدف اصلی، 4)ارائه برنامه، 5)اطلاع رسانی، آموزش و سرگرمی، 6)عمومی بودن و 7)بستر شبکه های ارتباطی الکترونیکی به عنوان اجزای سازنده خدمات صوت و تصویر شناسایی شد. مطالعات تطبیقی درمورد تفسیر کشورهای عضو اتحادیه اروپا، نشان دهنده تفاسیر واگرا درخصوص شاخص های سازنده خدمات رسانه ای صوت و تصویر است.
مروری بر مفاهیم و مدل های ارتباطی جلب مشارکت در فعالیت های مذهبی محلی
منبع:
جامعه شناسی ارتباطات سال ۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۲
86-73
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی مفاهیم و مدل های جلب مشارکت در فعالیت های مذهبی محلی است. این پژوهش از نوع تحقیقات کاربردی بود که با مطالعه کتابخانه ای و مرور اسنادی منابع موجود انجام شد. برای انجام این تحقیق ابتدا منابع مرتبط با مشارکت، مشارکت مذهبی و اثرات اجتماعی مشارکت در فعالیت های مذهبی بررسی و دیدگاه های نظری مرتبط با مشارکت مذهبی تبیین شد. نتایج نشان داد که نظریه کنش موجه «آیزن و فیش باین»(1980)، گونه شناسی انواع مشارکت «هلی» (2001) و الگوی جلب مشارکت فعالیت های قرآنی سیدی(1402) از جمله دیدگاه هایی هستند که در این زمینه کاربرد دارند. با بهره گیری از این پژوهش ها می توان در جهت جلب حداکثری مشارکت فعالان مذهبی و نمازگزاران مساجد، اقدامات موثرتری انجام داد و در جهت افزایش مشارکت، انسجام و سرمایه اجتماعی در جامعه گام برداشت.
پنداشت مردم تهران از سلبریتی ها در عصر رسانه های مجازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رسانه های نوین سال ۹ پاییز ۱۴۰۲شماره ۳۵
77-123
حوزههای تخصصی:
عصر ما عصر شهرت است و سلبریتی ها جنبه ای گریزناپذیر از زندگی روزمره ما هستند. با توجه به نفوذ و اقبال بالایی که سلبریتی ها در بین نسل جدید برخوردارند، فعالیت آن ها در سال های اخیر به یک چالش جدی در جامعه ایران تبدیل شده است. بر این اساس، در تحقیق حاضر به مطالعه نگرش مردم تهران نسبت به سلبریتی ها پرداخته شده است. روش پژوهش، از نوع اسنادی- پیمایشی و نمونه آن 384 نفر از شهروندان 15 سال و بالاتر ساکن شهر تهران بوده است که با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. داده ها با کمک پرسشنامه، گردآوری و به وسیله نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد 7/72 درصد پاسخگویان اخبار و حواشی مربوط به سلبریتی ها را پیگیری می کنند. «بازیگران سینما و تلویزیون»، «ورزشکاران» و «خوانندگان و نوازندگان داخلی» به ترتیب مهم ترین سلبریتی های موردعلاقه پاسخگویان بوده اند. «موفقیت در زمینه شغلی»، «مردمی بودن» و «موضع گیری های سیاسی و اجتماعی» از دلایل مهم علاقه مندی افراد به سلبریتی ها است. یافته های پژوهش حاضر همچنین نشان می دهد که اگرچه مردم اخبار و حواشی سلبریتی ها را پیگیری می کنند اما 9/68 درصد در حد «کم یا خیلی کم» و تنها 1/13 درصد در حد «زیاد یا خیلی زیاد» به سلبریتی ها گرایش دارند. نمره میانگین گرایش پاسخگویان به سلبریتی ها 6 از 20 می باشد که بیانگر گرایش پایین است.
هوش مصنوعی و الگوی بهینه مدیریت پخش تلویزیون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحولات در عرصه های مختلف رسانه ای، به ویژه گسترش پرشتاب هوش مصنوعی مدیریت پخش تلویزیون را در وضعیت چالش برانگیزی قرار داده است. هدف از تحقیق حاضر، ارائه الگوی مدیریت بهینه پخش تلویزیون، با اتکا به هوش مصنوعی است و به این پرسش پاسخ می دهد که الگوی نوین مدیریت پخش در پاسخ به تحولات نوین فنّاورانه چگونه باید باشد. روش تحقیق، با استفاده از روش دلفی و بهره گیری از آرای 20 تن از صاحب نظران (با انتخاب هدفمند) و طی دو مرحله انجام شد و داده های کیفی از نظر خبرگان (تا رسیدن به اشباع نظری) به دست آمده است. در گام نخست، شیوه و مؤلفه های مدیریت بهینه پخش تلویزیون، استخراج و الگوی اولیه پیشنهاد شده و سپس از نتایج استخراج شده از پرسش نامه ها، در راستای تأیید داده های کمّی نتایج و تأیید الگوی نهایی بهره برده شد. یافته های پژوهش نشان می دهد ابعاد الگوی مدیریت بهینه پخش تلویزیون، شامل: تنظیم هوشمند داده های برنامه، مدیریت منابع، کاربرد سامانه همسان یاب برنامه تولیدی و آرشیوی، برنامه ریزی هوشمند، پیش بینی، تخصیص بهینه منابع، تصمیم گیری هوشمند و ارزیابی هوشمند است؛ در همین راستا هوش مصنوعی و یادگیری ماشینی، با بهره گیری از الگوریتم های نظارت، یادگیری تقویتی و سامانه توصیه گر پالایش گروهی، داده ها را تنظیم می نماید؛ علاوه بر این سامانه هوشمند، انتخاب برنامه ها و تناسب برنامه مجاور را شناسایی و تنظیم نموده و نحوه چینش برنامه ها، شیوه قرارگیری پی درپی برنامه ها و راهبردهای توالی و تسلسل برنامه به صورت خودکار مدیریت می شود. در ارزیابی هوشمند، از تجربیات مدیران و بازخورد صریح و ضمنی مخاطب نیز به منظور اصلاح هوشمند جدول پخش مورداستفاده قرار می گیرد.
الگوی ارتباطی مطلوب جمهوری اسلامی ایران در قبال جمهوری فدراتیو برزیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در گذشته روابط کشورها اغلب متمرکز بر دیپلماسی رسمی بود اما با گسترش ارتباطات، تحولی ژرف در جوامع انسانی، ساختارهای سنتی، دولت ها و رفتارهای آنان در عرصه بین المللی ایجاد شد و ابعاد دیگری از اثرگذاری اجتماعی و روابط بین دولت-ملت ها ظهور و بروز یافت. در این میان، دو کشور جمهوری اسلامی ایران و جمهوری فدراتیو برزیل سیاست مستقلی را در پیش گرفته و خواهان تثبیت جایگاه بین المللی خود هستند؛ لذا ضرورت دارد با عنایت به 120 سالگی روابط دیپلماتیک دو کشور، نگاه مثبت ج.ا.ایران و ج.ف.برزیل به همکاری متقابل، متوازن سازی، تنوع بخشی و تعمیق روابط فی مابین، هدف راهبردی تقویت روابط چندجانبه دو کشور محقق شود. سوال اصلی پژوهش حاضر این است که الگوی ارتباطی ج.ا.ایران در ج.ف.برزیل چگونه باید باشد تا بتوان ارتباط قوی، موثر و سازنده ای با این کشور برقرار کرد؟ ادبیات مفهومی این کاوش، ارتباطات توسعه، الگوی ارتباطی و قدرت های نوظهور است. در این پژوهش به صورت ترکیبی از روش مطالعه اسنادی و نظریه زمینه ای استفاده شده و با مراجعه به کتب، مقالات و گزارش های معتبر سازمان های بین المللی و همچنین انجام مصاحبه عمیق با 12 نفر از نخبگان، یافته ها احصاء شد. براساس نتایج، الگوی رفتاری برزیل در نظام بین الملل بسیار محتاطانه و اقتصاد محور است؛ لذا ضرورت دارد جمهوری اسلامی ایران راهبرد ثابت با تاکتیک متغیرِ متناسب با تغییرات جامعه هدف را در مواجهه با دولت، جامعه، نهادهای مدنی و رسانه های اجتماعی برزیل به کار بگیرد. همچنین با توجه به فضای گفتمانی و رسانه ای این کشور، ج.ا.ایران باید ظرفیت های چند بعدی دیپلماسی عمومی را با تمرکز بر دیپلماسی رسانه ای، دیپلماسی فرهنگی و دیپلماسی مبادله فعال کند.
روایت پدیدارشناسانه فقرای نامرئی از فقر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فقرای نامرئی حکایت زندگی قشری از افراد تحصیلکرده در محیط های شهری است که معمولاً فقیر به نظر نمی رسند. فقرای نامرئی، افرادی هستند که درآمد دارند اما پس انداز ندارند، بقای اقتصادی آن ها سه تا چهار ماه بیشتر نیست؛ این قشر شغل رسمی با حقوق اولیه دارند و ممکن است بیش از یک شغل داشته باشند، آن ها ازنظر جغرافیایی شهرنشین هستند، اما در محله های فقیرنشین شهر زندگی نمی کنند. هدف این مطالعه کیفی دستیابی به فهم معنا و برداشت ذهنی مشارکت کنندگان از پدیده فقر بود. جامعه مورد مطالعه پژوهش پیش رو، کارمندان دانشگاه بوده، راهبرد نمونه گیری، نظری و شیوه نمونه گیری هدفمند بوده است. داده ها با فن کدگذاری نظری، تجزیه وتحلیل و درنهایت، پنج مقوله اصلی؛ دفن آرزوها، شرم ساری، داغ ننگ جغرافیایی، رنج مزمن بدنی و فقر در قامت احساس ناتوانی؛ تولید بدن های رام و مطیع به عنوان معنا و مفاهیم فقر ساخته شدند. همچنین درخصوص علل زمینه ای کلان چهار مقوله مفهومی همچون خانواده و شکستن بال پرواز، جامعه پذیری فقر، فقر شبکه ای در حاشیه شهری، دیده نشدن نهادی و درخصوص علل خرد نیز دو مقوله اصلی قفس فولادین فرهنگ فقر و همرنگی با دوستان برساخته شدند.
طراحی الگوی فرایند جریان سازی رسانه ای برای سیمای جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه های دیداری و شنیداری دوره ۱۷ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۸
201 - 226
حوزههای تخصصی:
به اذعان اندیشمندان و فعالان حوزه فرهنگ و جامعه شناسی، جامعه ایرانی مبتلا به مسائل متعدد فرهنگی و اجتماعی است و یا حداقل در بسیاری از مؤلفه های فرهنگی اجتماعی نیاز به رشد و تعالی دارد و نقش نهاد رسانه در این رشد و تعالی ضروری به نظر می رسد.جریان سازی رسانه ای از ضرورت های موردنیاز رسانه ملی برای رفع مسائل فرهنگی و جامعه شناختی جامعه ایرانی است؛ لذا هدف پژوهش حاضر این است که با طراحی الگوی فرایند جریان سازی رسانه ای برای سیمای جمهوری اسلامی ایران، یاریگر نقش آفرینی سازمان صداوسیما در حل این مسئله باشد.به منظور دستیابی به هدف پژوهش از روش نظریه داده بنیاد (GT) استفاده شده است؛ لذا پژوهش از نظر نوع، روش و ماهیت داده ها پژوهشی کیفی است. داده های پژوهش از طریق مصاحبه عمیق با پانزده نفر از خبرگان به دست آمد. مصاحبه شوندگان به صورت هدفمند باتوجه به پست سازمانی، تحصیلات دانشگاهی و تجربه مرتبط با موضوع پژوهش انتخاب شدند. داده های حاصل طی سه مرحله کدگذاری باز، محور و انتخابی به کمک نرم افزار مکس کیودا مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند و ذیل یازده مقوله فرعی و سه مقوله اصلی شامل شرایط فرایند جریان سازی رسانه ای، راهبردهای فرایند جریان سازی رسانه ای و پیامدهای جریان سازی رسانه ای طبقه بندی شدند و برای فرایند جریان سازی رسانه ای پنج گام اصلی و یک گام یاری دهنده استخراج گردید.
بررسی چالش های ترسیم الگوی سیاستی حکمرانی رسانه ای در کشور؛ با رویکرد نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم خبری سال ۱۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۸
77 - 95
حوزههای تخصصی:
ایده حکمرانی رسانه ای با وجود رشد و گسترش رسانه ها در ابعاد جمعی و اجتماعی تا جایی تقویت شده است که گفته می شود در آینده نزدیک، رسانه ها و حکمرانی در این حوزه، چالشی ترین موضوع کشور محسوب خواهد شد. از این رو لازمه ترسیم شاکله سیاستی موثر برای حکمرانی پویای رسانه ای مورد تاکید است. ضرورت طرح این مسئله نیز به این دلیل است که بدانیم چالش های رسانه ای از جانب دشمنان نظام جمهوری اسلامی ایران نیز روز به روز بیشتر می شود و از این رو در کشور نیازمند حکمرانی رسانه ای پویا و سیاستگذاری در این عرصه می باشیم. این موضوع با توجه به ایده بازدارندگی رسانه ای بیشتر مورد توجه قرار گرفته است. از این رو هدف این نوشتار تاکید بر ضرورت و توجه بر حکمرانی رسانه ای و بررسی تهدیدات، الزامات و چالش هایی است که باید در مسیر سیاستی مدنظر قرار بگیرد. بنابراین، در این مقاله سعی شده است به این سوال اصلی پاسخ داده شود که چالش های مورد بررسی در طراحی الگوی سیاستی حکمرانی رسانه ای در کشور چیست؟ در این راستا برای پیش برد پژوهش از روش کیفی مصاحبه عمیق و نظریه داده بنیاد بهره گرفته می شود. براساس یافته های این نوشتار، مولفه های گفتمانی، سیاسی، نهادی، فرهنگی و نخبگانی، حقوقی و پدیده های نوظهور از جمله محورهای چالش زا در حیطه مورد بررسی می باشند.
بررسی برخی تزاحمات اخلاقی در عرصه تبلیغ دینی در فضای مجازی
منبع:
مطالعات دینی رسانه سال پنجم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۰
114 - 145
حوزههای تخصصی:
هدف: مبلّغ دینی در فضای مجازی با تزاحمات اخلاقی گوناگونی مواجه می شود که تصمیم گیری مناسب در این موارد نیازمند تأمل و دقت نظر در ادلّه عقلی و شرعی اطراف شبهه و تزاحم است. هدف این نوشتار حل چهار مورد از تزاحمات اخلاقی مبلّغین در این فضاست.روش شناسی پژوهش : در جمع آوری داده ها و به دست آوردن تزاحمات اخلاقی، از روش میدانی و کتابخانه ای استفاده شده است. در دفع یا رفع آن ها به شیوه ای تحلیلی-اجتهادی و با تکیه بر استدلال و استنتاج عمل شده است.یافته ها: در مقاله حاضر، چهار مورد از تزاحمات اخلاقی مورد ابتلای مبلّغین دینی، بررسی شده است. تزاحم اول بین ضرورت جریان شناسی برای شبهه شناسی و پاسخ به آن و لزوم اجتناب از فضاهای شبهه ناک؛ تزاحم دوم بین ضرورت تبلیغ دین و پاسخ گویی به شبهات و لزوم اجتناب از اجتماع با نامحرم در فضای خصوصی؛ تزاحم سوم بین ضرورت تبلیغ دین و لزوم جلوگیری از تضییع عمر و اتلاف وقت؛ و تزاحم چهارم بین ضرورت تهیه محتوا و جستجو در فضای مجازی و لزوم اجتناب از تصاویر مستهجن رخ می دهد.بحث و نتیجه گیری: با بررسی ادلّه هرکدام از اطراف تزاحم، این نتیجه حاصل آمد که تزاحم اول فرضی است و با توجه به فرض مسئله، در خارج اتفاق نمی افتد. در تزاحم دوم و سوم ضرورت تبلیغ مقدم بر آسیب های شایع آن است و برای رفع آسیب پیشنهادات کاربردی ارائه شده است. تزاحم چهارم نیز با معلوم شدن حکم نگاه کردن، قابل رفع است.
بررسی تطبیقی بازتاب خبری جنگ روسیه و اوکراین در شبکه خبر جمهوری اسلامی ایران و بی بی سی فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف بررسی تطبیقی نحوه بازتاب خبری جنگ روسیه و اوکراین در دو شبکه خبر جمهوری اسلامی ایران و بی بی سی فارسی صورت گرفته است. این تحقیق از روش تحلیل محتوا و با بهره گیری از نظریه برجسته سازی و چارچوب سازی انجام شده است. روش نمونه گیری به صورت هدفمند تمام شمارشی در بازه زمانی یک ماه ابتدایی جنگ 24 فوریه تا 24 مارس 2022 می باشد. روش تجزیه وتحلیل اطلاعات به وسیله برگه های کدگذاری و مطابق شیوه نامه کدگذاری، داده ها جمع آوری شده، کدگذاری می شوند و پس از استخراج کدها، داده ها از طریق نرم افزار spss به وسیله آزمون کای اسکویر مورد پردازش قرار می گیرند. طبق یافته های توصیفی از 264 خبر بررسی شده 64.4 درصد از اخبار مربوط به بی بی سی فارسی و 35.6 درصد مربوط به شبکه خبر جمهوری اسلامی ایران است که نشان دهنده فراوانی بیشتر شبکه بی بی سی فارسی در پرداختن به اخبار مربوط به روسیه و اوکراین می باشد. بر اساس یافته های پژوهش تفاوت معناداری در کارکرد اخبار در بین دو شبکه وجود دارد. 47.1 درصد از اخبار موردبررسی در شبکه بی بی سی فارسی کارکرد تبلیغی-تهییجی و تنها 27.6 درصد کارکرد اطلاع رسانی دارند و در شبکه خبر 73.4 درصد اخبار کارکرد اطلاع رسانی و 6.4 درصد کارکرد تبلیغی-تهییجی دارند. همچنین تفاوت معناداری در منبع تولید خبر در دو شبکه است؛ 78.8 درصد از اخبار تولیدشده در شبکه بی بی سی فارسی تولید اختصاصی شبکه و52.1 درصد در شبکه خبر تولید اختصاصی شبکه است.
تأثیر رسانه ها و شبکه های اجتماعی و مجازی بر خط مشی و تصمیمات سرمایه گذاران بازارهای مالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دنیای مبتنی بر فضای دیجیتال و عصر ارتباطات الکترونیکی و مجازی، رسانه های جمعی و شبکه های اجتماعی ضمن اینکه نقش منابع خبری را برای اکثر اطلاعات و داده های مالی ایفا می کنند، مشکل عدم تقارن اطلاعات بین سرمایه گذاران و بازارهای مالی را تنظیم، تعدیل و توسعه بازارها را تقویت می کند. هدف از مطالعه حاضر بررسی تأثیر رسانه های جمعی بر خط مشی و تصمیمات سرمایه گذاران بازارهای مالی است. جامعه هدف، بر اساس یک بررسی در سال 1400 بین 420 دانشجوی دارای تجربه سرمایه گذاری بازارهای مالی انجام شد که به روش نمونه گیری هدفمند و غیرتصادفی انتخاب و پس از جمع آوری، 200 نطرسنجی با استفاده از مدل لوجیت مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد: الف) رسانه های جمعی منجر به ایجاد نوسانات در تصمیمات و خط مشی سرمایه گذاران می شود و بر تصمیمات آن ها تأثیر می گذارد؛ ب) در شرایط کسادی و وجود بحران در بازارهای مالی، تأثیر و ضریب نفوذ رسانه های خبری بیشتر از رسانه های اجتماعی و تخصصی است؛ ج) درحالی که در شرایط وجود رونق در بازارهای مالی تنها، برای تعدیل و انجام اصلاحات در بازارهای مالی، تأثیر رسانه های خبری بیشتر از رسانه های اجتماعی و تخصصی است؛ د) گزارش های خبری رسانه ایی اصولاً دارای تأثیر نامتقارن است به این معنا که در شرایط رونق بازار، سرمایه گذاران توجه بیشتری به گزارش های خوش بینانه دارند و از گزارش هایی که دارای سیگنال های منفی هستند، چشم پوشی می کنند. در مقابل، در شرایط کسادی و نبود رونق در بازار، سرمایه گذاران نسبت به گزارش های رسانه ایی بدبینانه آسیب پذیرتر هستند و گزارش هایی با اطلاعات فعال تأثیر قابل توجه و معنی داری بر تصمیمات آنان نمی گذارد با این حال سرمایه گذاران بازارهای مالی لازم است، نسبت به آموختن سواد رسانه ایی در کنار سواد مالی جهت تشخیص اخبار واقعی از اخبار کذب و دروغین اقدام نمایند.
تحلیل شخصیت ضد قهرمان در سریال تلویزیونی «ملکاوان» (براساس نظریه عقده حقارت آدلر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه های دیداری و شنیداری دوره ۱۷ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۷
131 - 160
حوزههای تخصصی:
واکاوی ابعاد شخصیت های سریال های تلویزیونی از منظر روان شناسی، در شناخت عمیق تر این شخصیت ها و افزایش تأثیرگذاری تولیدات این رسانه مؤثر است. یکی از نظریه های کارآمد در این خصوص، عقده حقارت آدلر است. بنابراین، تبیین عوامل بروز و پیامدهای عقده حقارت در شخصیت ضدقهرمان سریال «مُلکاوان» و سازوکار جبران آن، هدف این مقاله است. از آنجا که میدان کنش شخصیت، بازنماینده قلمرو روانی اوست، صحنه های کلیدی که ضدقهرمان سریال در آنها حضور فعال داشت، به صورت هدفمند انتخاب شدند. سپس با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی، کنش های این شخصیت براساس مفاهیم نظریه مذکور، پیکربندی شدند. یافته های پژوهش نشان می دهند که نهادینه شدن احساس حقارت در ضدقهرمان این سریال در اثر مقایسه با همسالان خود در کودکی به وجود می آید. سپس در اثر ناکامی در حوزه شغلی و خانوادگی، پیامدهای عقده حقارت مانند «حسادت»، «تنفر»، «تکبر»، «خودستایی»، «طمع ورزی» و «انتقام جویی» در او بروز می کند. در نهایت، او با «مکانیسم جبران» درصدد تلافی تکانه های سرکوب شده خود برمی آید، اما موفق نمی شود.
دستور زبان تخیل ویتگنشتاین به مثابه روش در گسترش درام (با نگاهی به فیلم نامه «وقت دیگر، شاید»)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه های دیداری و شنیداری دوره ۱۷ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۵
112 - 85
حوزههای تخصصی:
در قرن بیستم، چرخش های مطالعات زبانی در حوزه فلسفه زبان، بر بسیاری از شاخه های دیگر فلسفه، همچون مطالعات تخیل در هنر نیز تأثیر گذاشت. لودویک ویتگنشتاین در جایگاه یکی از چهره های فلسفه زبان در قرن بیستم،کوشید فلسفه زبان را از حوزه نظریه برهاند و به روش نزدیک کند. بنابراین گزاره های او- به خصوص در دوره متأخر- راهی است برای شناختن کارکردهای زبان درراستای روش مندی دستورزبان. هدف از نگارش این مقاله، دست یابی به شیوه های بسط زبان نمایشی، با نگاهی به روش دستور زبان تخیل بر پایه آرای ویتگنشتاین است. در این راستا، فیلم نامه «وقت دیگر، شاید» اثر بهرام بیضایی، برگزیده شده که بازی های زبانی تخیل در آن مشهود است. در این پژوهش، به این سؤال پاسخ داده شده که چگونه روش ویتگنشتاین در دستور زبان تخیل، می تواند منجر به بسط زبان دراماتیک شود؟ بر همین اساس، این فرضیه قوت می گیرد: به نظر می رسد بیضائی، عناصر مختلفی را با درهم آمیزی دستور بازی های زبانی متفاوت تخیل درهم آمیخته تا به گسترش زبان نمایشی اثر یاری رساند. این پژوهش، براساس هدف، کاربردی و از نظر روش گردآوری اطلاعات کتابخانه ای، بر پایه روش کیفی و بر مبنای ماهیت توصیفی انجام گرفته است. براساس نتایج، روش تخیل پردازی و شکل گیری دستور بازی زبانی آن در فیلم نامه مورد نظر، دارای شکل های متفاوتی بوده و منجر شده بیضائی روش های متفاوت کلامی را در گفت و گونویسی و تصویرسازی درهم آمیزد و با روش تخیل شبکه ای، به تولید دستور زبانی ویژه دست یابد.
بررسی رابطه میان گزینه های پروفایل کاربران دختر اینستاگرام با باورهای دینی آن ها (مطالعه موردی؛ دختران مراجعه کننده به برخی مراکز روانشناختی شهر قم)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دین و ارتباطات سال ۳۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۶۴)
505 - 536
حوزههای تخصصی:
با گسترش استفاده از اینترنت و شبکه های مجازی اینترنتی، لازم به نظر می رسد درمورد این شبکه ها و نوع رفتارهای کاربران و تأثیرات آن بر آن ها، پژوهش انجام پذیرد؛ تا راهگشای استفاده مفیدتر از این تکنولوژی جدید باشد. بدین منظور، پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه میان گزینه های پروفایل کاربران دختر(20 تا 24ساله) اینستاگرام، با باورهای دینی آن ها در بین کاربران مراجعه کننده به مراکز روانشناختی شهر قم انجام شده است. به این ترتیب که، از میان دختران 20 تا 24 ساله مجردی که اینستاگرام داشتند و به مراکز روانشناختی شهر قم مراجعه کرده بودند، 170 نفر به روش در دسترس انتخاب گردیدند. همچنین به منظور جمع آوری داده ها، از پرسشنامه استاندارد اندازه گیری باورهای دینی معبد استفاده شد؛ و داده ها با استفاده از روش ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون با روش اینتر تحلیل شدند. نتایج نشان داد که از میان 4مؤلفه باورهای دینی (رفتار مذهبی شخصی، رفتار مذهبی جمعی، رفتار عملی مذهبی، رفتار دینی) و نیز سازه باورهای دینی، هیچ مؤلفه ای با خودافشایی نمونه مورد مطالعه از طریق اسم و بیو در پروفایل اینستاگرام، رابطه معنی داری نداشت. از میان این 4 مؤلفه باورهای دینی و سازه باورهای دینی، همگی با خودافشایی کاربران اینستاگرام از طریق ارائه عکس، رابطه ای منفی و معنی دار داشتند. همچنین از نتایج حاصله چنین استنباط می شود که، افرادی که به هر نحو، باورهای مذهبی و دینی بالاتری داشتند، خودافشایی کم تری از طریق ارائه عکس در اینستاگرام داشتند.
زمینه ها و بسترهای تولید و انتشار اخبار جعلی از منظر قرآن کریم
منبع:
مطالعات دینی رسانه سال پنجم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۱۹
97 - 125
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از تحقیق حاضر شناسایی بسترهای و زمینه های تولید و انتشار اخبار جعلی از منظر قرآن کریم است.
روش شناسی پژوهش: این تحقیق با رویکرد کیفی و به روش تحلیل مضمون انجام شده است. داده های تحقیق از نوع کتابخانه ای است که با مراجعه به متن، ترجمه و کتب تفسیر قرآن گردآوری شده است.
یافته ها: مراجعه به آیه های قرآن کریم نشان می دهد بسترها و زمینه های تولید و انتشار اخبار جعلی عبارت است از: «باورها و اعتقادات»، «رویدادها/ بحران های امنیتی و نظامی»، «رویدادها/ موضوعات/ تحولات سیاسی»، «تمایلات انسانی»، «جایگاه اجتماعی»، «جهل و غفلت»، «مصیبت ها و سختی ها»، «خصومت و دشمنی»، «خلقیات و روحیات (فردی/ گروهی/ قومی)»، «دنیاپرستی»، «مشکلات و رذایل معنوی».
بحث و نتیجه گیری: بعضی از بسترها و زمینه های تولید و انتشار اخبار جعلی ذیل حوزه بینشی قرار می گیرد، مانند: «جهل»، «غفلت»، «خرافه گرایی». بعضی دیگر از زمینه ها و بسترها ذیل حوزه گرایشی جای دارد، مانند: «کمال گرایی»، «روحیه لجبازی در افراد، گروه ها یا اقوام»، و بعضی دیگر ذیل حوزه کنشی قرار دارد، مانند: «جنگ های نظامی» یا «رویدادهای سیاسی و امنیتی». یافته های تحقیق به ما در مواجهه با تولید و انتشار اخبار جعلی و پیشگیری از آن کمک می کند.
مطالعه عوامل موثر بر فعالیت کاربران در شبکه های مجازی و آسیب های اجتماعی ناشی از آن در استان مازندران
منبع:
مطالعات دینی رسانه سال پنجم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۰
1 - 27
حوزههای تخصصی:
هدف: عضویت در شبکه های اجتماعی مجازی، در سال های اخیر، چالش ها و مشکلاتی را برای افراد جامعه در پی داشته است. به نظر می رسد فعالیت ناآگاهانه افراد در این شبکه ها و فقدان سواد رسانه ای کافی، موجب ایجاد یا تشدید برخی از آسیب های اجتماعی در استان مازندران شده است. پژوهش حاضر درصدد پاسخ به این پرسش اصلی است که فعالیت کاربران در شبکه های مجازی تحت تأثیر چه عواملی است و مهم ترین آسیب های اجتماعی این شبکه ها در استان مازندران کدامند؟روش شناسی پژوهش: این پژوهش از لحاظ روش شناختی، پژوهشی کیفی است که با استفاده از روش نظریه زمینه ای انجام شده است. جامعه پژوهش افرادی هستند که به نوعی دچار آسیب های اجتماعی مرتبط با شبکه های مجازی شده اند. نمونه گیری به صورت هدفمند و با توجه به شاخص اشباع نظری انجام شده است. برای گردآوری اطلاعات از ابزار مصاحبه عمیق و بررسی اسناد و مدارک موجود استفاده شده است.یافته ها: عوامل مؤثر در روی آوردن افراد به عضویت و فعالیت در شبکه های مجازی به دو دسته عوامل اولیه و عوامل ثانویه قابل تقسیم بندی است. همچنین عوامل دیگری نیز شرایط زمینه ای را برای عضویت در این شبکه ها فراهم می کنند و بر کنش های کاربران در این فضا تاثیرگذارند.بحث و نتیجه گیری: آثار منفی فعالیت در شبکه های مجازی به چند گروه عمده تقسیم می شود: قرارگرفتن در معرض خشونت سایبری، اختلالات خُلقی و روان شناختی، مشکلات جسمی، اختلالات آموزشی و سوء رفتار جنسی ازجمله این آثار منفی است. همچنین انزوای اجتماعی، انواع خشونت، فرار از منزل و طلاق، از اصلی ترین آسیب های اجتماعی مرتبط با شبکه های مجازی در استان مازندران به شمار می روند.
شبکه های مجازی و شکل گیری هویت مدرن (مطالعه موردی: جوانان تهرانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش درصدد بررسی نقش شبکه های اجتماعی مجازی بر گرایش جوانان 18 تا 30 ساله به هویت مدرن است. روش تحقیق، کمی؛ ابزار پژوهش، پرسشنامه محقق ساخته؛ و حجم نمونه برابر با 384 نفر است که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و در سال 1401 جمع آوری شده است. نتایج نشان می دهد بین میزان استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی (0.399=r)، فعالیت در شبکه های اجتماعی مجازی (0.328=r) و خودابرازی در شبکه های اجتماعی مجازی (0.532=r) و گرایش به هویت، رابطه معناداری وجود دارد. در واقع حضور مستمر، وابستگی و تعلق به این فضا و تولید محتوا و خودابرازی در این فضا منطبق با الگوها و فرهنگ جهانی منجر به پذیرش هویت و ارزش های مدرن (عقل گرایی، مادی گرایی، فردگرایی، غرب گرایی و جهانی سازی و نفی تقدیرگرایی و ترویج زندگی نمایشی و لوکس ) شده است.کلیدواژه ها: هویت مدرن، شبکه های اجتماعی مجازی، جوانان.
نقد کهن الگویی روابط اجتماعی در رمان های سیال ذهن ایرانی (مطالعه موردی: این سگ می خواهد رکسانا را بخورد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر در تلاش است که با تحلیل رمان «این سگ می خواهد رکسانا را بخورد» به عنوان نمونه ای از رمان های سیال ذهن ایرانی دهه نود، به تبیین این مسأله بپردازد که چگونه کهن الگوها می توانند روابط اجتماعی را از پیش تعیین کنند؟ و چگونه می توان با شناخت کهن الگوها در راستای ارتباط فرد با خود، روابط اجتماعی را بهبود بخشد؟ بر این اساس، با کاربست نظریات یونگ و بهره گیری از روش نقد کهن الگویی، کهن الگوهای آنیما و آنیموس، نقاب، سایه، خود، رنگ، نماها و اعداد در راوی رمان تحلیل شده است. داستان با سقوط آنیمای روای (کاوه) اتفاق می افتد و در ادامه آنیمای خود را نه در رکسانا (همسرش) بلکه در سایه رکسانا (راحله) جستجو می کند، در خلال داستان با اعترافات خود، نقاب از صورت افتاده می شود، با سایه اش(مهران بنگی) مواجه می شود. سقوط رکسانا منجر به آشکار شدن سایه کاوه می شود. در واقع، کشف آنیموس رکسانا در سایه کاوه (مهران بنگی) و آنیمای کاوه در راحله (سایه رکسانا) منجر به خودآگاهی کاوه می شود. جسدی که از رکسانا برجای می ماند توسط سگ (سایه راحله) مورد حمله قرار می گیرد. کشف سایه راحله توسط کاوه، او را در توقف زمان (تنهایی به مثابه سقوط) رها می کند. . راوی به عنوان بازنمایی از تجربه جامعه، با شناخت ناخودآگاه جمعی خود ( منطقه ناشناخته شخصیت )، ارتباط با خود که سنگ بنای ارتباط اجتماعی است را از طریق خودگشودگی و گسترش منطقه گشوده شخصیت بهبود می بخشد و می تواند تعاملات اجتماعی مطلوب تری را با دیگری تجربه کند.
تعیین شخصیت آیین راهپیمایی اربعین بر اساس کهن الگوهای یونگ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دین و ارتباطات سال ۳۰ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۶۳)
181 - 204
حوزههای تخصصی:
روند رو به گسترش راهپیمایی اربعین از ابعاد گوناگون فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و مدیریتی، قابل تحلیل و بررسی است. در این پژوهش تلاش می شود این آیین مهم که طی دهه گذشته به صورت سالیانه تکرار شده و جهانی شده است با رویکرد روان شناختی تحلیل شود. چارچوب نظری پژوهش برگرفته از الگوی یونگ درباره کهن الگوها است که بعدها توسط اندیشمندان مدیریت در بررسی نشان های موفق تجاری موردتوجه قرار گرفت. هدف ما تعیین شخصیتی برای مراسم راهپیمایی اربعین است، با الگوگیری از شخصیت افراد سازنده این مراسم که همان امام حسین و یارانش می باشد و بر اساس کهن الگوهای یونگ ، کهن الگوهایی که فراملیتی بوده و در جوامع گوناگون به نحوی مشابه درک شده و اثر می گذارند. روش پژوهش مصاحبه عمیق و مطالعه اسنادی است و نتایج حاصل از مصاحبه ها با روش تحلیل محتوای قیاسی مورد بررسی قرار خواهد گرفت. نوآوری این پژوهش در به کارگیری چارچوب یونگ در موضوعی فراتر از نشان تجاری یعنی در یک آیین، آن هم از نوع مذهبی و خودجوش است. بدین ترتیب در صورت کشف کهن الگوهای مؤثر بر اشاعه این آیین، می توان این کهن الگوها را در دیگر آیین های مذهبی به کار گرفته و در گسترش و اشاعه آن ها از این کهن الگوها بهره گرفت.