مهدی حمیدی پارسا

مهدی حمیدی پارسا

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۴ مورد از کل ۴ مورد.
۱.

بررسی نسبت معنای زشتی در فلسفه قرون وسطی با معنای زشتی در زیبایی شناسی جدید

کلیدواژه‌ها: زشتی زیبایی زیبایی شناسی جدید قرون وسطی پارادوکس زشتی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴ تعداد دانلود : ۳
مفهوم زشتی و ماهیت آن متاثر از هستی شناسی آن در طول تاریخ زیبایی شناسی تحول داشته است. در این مقاله از دو حیث به زشتی پرداخته شده است. ابتدا از مفهوم زشتی بحث می شود و تحلیلی از زشتی و معنای آن ارائه می شود و سپس به هستی شناسی زشتی یعنی وجودی یا عدمی بودن آن پرداخته می شود. در فلسفه یونان زشتی امری عدمی بود. همین معنا از زشتی در قرون وسطی از سوی حکیمانی چون قدیس آگوستین و توماس آکوئیناس پذیرفته شد. زشتی در این زمان نقص در صورت بود. در عالم بی صورتی محض نداریم و هر چه از وجود بهره دارد دارای صورت است، بنابراین زشتی محض نیز در این عالم نداریم. آنچه ممکن است زشت پنداشته شود در حقیقت کمتر زیباست نه زشت. زشتی در این زمان مساوق با شر است. در زیبایی شناسی جدید، زشتی تبدیل می شود به امری وجودی. یعنی پذیرفته می شود که اشیایی وجود دارند که حقیقتن زشت هستند و آنچه مورد سوال است کیفیات و عوارض آنها و نسبت ما با آنها است.
۲.

بررسی زندگی حضرت یونس به روایت قرآن براساس الگوی سفرنویسنده ی ووگلر

کلیدواژه‌ها: سفرقهرمان اسطوره کمبل ووگلر یونس

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۵ تعداد دانلود : ۱۹۷
سفر قهرمان تعبیری است که بسیاری از پژوهشگران عرصه ی هنر در پژوهش های خود از آن استفاده می کنند. کریستوفر ووگلر براساس نظریه ی تک اسطوره ی کمبل و اینکه همه ی اسطوره ها از اشکال واحد کهن الگوها تبعیت می کنند که در هر زمان و مکان در قالبی ویژه نمود می یابند، الگوی «سفر قهرمان» را ارائه داد. این مقاله با رویکرد توصیفی-تحلیلی و به شیوه اسنادی و کتابخانه ای در نظر دارد زندگی حضرت یونس% را به روایت قرآن براساس الگوی سفرنویسنده کریستوفر ووگلر بررسی نماید. قهرمانی که قوم خود را با یک نفرین ترک می کند و بعد از طی کردن سفر، بازگشتی دوباره به سوی قوم خود دارد. قهرمانی که در دل ماهی می رود و در کام ماهی شدن ایشان، ما را به یاد ژرف ترین غار ووگلر می اندازد. در نهایت این قهرمان و داستان زندگی او اکسیری برای آیندگان شد. قهرمانی که دو سفر بیرونی و درونی را با موفقیت پشت سر می گذارد. داستان به دریا زدن یونس و در کام ماهی شدن ایشان در کتب تاریخی و تفسیری و حتی در ادبیات فارسی آمده است. با این حال جای این داستان و این قهرمان بزرگ در فیلمنامه ها و نمایشنامه ها خالی است و جا دارد با نگاهی نو از داستان این پیامبر یاد شود.
۳.

مبانی عرفانی زیبایی و هنر اسلامی

کلیدواژه‌ها: عرفان حسن تجلی عشق خیال- تشبیه و تنزیه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱ تعداد دانلود : ۱
هنر اسلامی همواره با نوعی بینش عرفانی همراه بوده است به طوری که هم در مرحله ایجاد هنر توسط هنرمند و هم در مرحله درک هنر توسط مخاطب بی اطلاعی از این بینش عرفانی رهزنی می کند و هنرمند یا مخاطب را از مسیر مطلوب در هنر اسلامی دور می کند. در عرفان اسلامی منشا حسن و زیبایی خداوند است و هر چه از زیبایی در این عالم می بینم جلوه ای از زیبایی اوست. خداوند از مرحله ذات و صرافت اطلاق که تنزل کند، تجلیاتی دارد و تجلی او خلق او است. تجلی خداوند موجب سریان زیبایی او در عالم می شود. هر کسی این زیبایی را ببیند عاشق آن می شود. هنرمند نیز حسن بین و عاشق است و در عین حال اهل تشبیه. او حسن الهی را در قالب زیبایی های محسوس نشان می دهد. هنرمند چون عاشق است پس به خود نیست بنابراین هنر مطلوب در عرفان هنرِ بی هنری است. هنری که ناشی از بی-خودی هنرمند و فراتر رفتنش از فن و تکنیک است. در این مقاله ابتدا چند اصطلاح مهم که در فهم مبانی عرفانی زیبایی و هنر موثر است تبیین می شود و سپس به هنر مطلوب و هنرمند مطلوب از منظر عرفانی پرداخته می شود.
۴.

بررسی رابطه حسن و عشق و هنر از منظر شیخ احمد غزالی(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: احمد غزالی حسن عشق هنر تجلی تشبیه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۹۰ تعداد دانلود : ۶۲۹
تصوف شیخ احمد غزالی، تصوفی عاشقانه است که در آن، حسن و عشق از عناصر اصلی سلوک شمرده می شوند. حسن از پی تجلی و عشق از پی دیدن حسن می آید. با دیدن حسن، شور عاشقانه حادث می شود؛ پس عشق همواره پس از تجلی حسن است. در این مقاله ابتدا عشق و حسن را از منظر غزالی توضیح داده، سپس چند ویژگی اصلی آنها را در رابطه با هم بررسی کرده ایم که عبارت اند از: برای انسان بودن عشق، کرشمه حسن و کرشمه معشوقی، اشتقاق عاشق از عشق و اشتقاق معشوق از تجلی حسن، و تشکیکی بودن حسن و عشق. در نهایت به بحث هنر از نگاه غزالی پرداخته ایم. او هنر را با تشبیه مرتبط می داند. هنرمند حسن را می بیند و آن را در اثرش می نمایاند؛ پس هنرمند از آنجا که حُسن بین است، عاشق است و از آنجا که حسن را می نمایاند، اهل تشبیه است. در پایان به هنر مطلوب از دید غزالی می پردازیم؛ هنری که از بیخودی هنرمند برخاسته است و دراصطلاح آن را «هنر بی هنری» می نامند.

کلیدواژه‌های مرتبط

پدیدآورندگان همکار

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان