فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۴۱ تا ۲۶۰ مورد از کل ۹٬۸۶۵ مورد.
منبع:
دین و ارتباطات سال ۳۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۶۶)
793 - 830
حوزههای تخصصی:
نقش روزافزون شبکه های اجتماعی آنلاین در شکل گیری کنش های اجتماعی-سیاسی افراد، اهمیت مطالعه تأثیر این شبکه ها بر انتخابات را به عنوان مهم ترین عرصه رقابت سیاسی آشکار می سازد. این پژوهش به بررسی نحوه اثرگذاری کاربری شبکه های اجتماعی بر تصمیم گیری افراد در فرایند چارچوب سازی رسانه ای در زمان انتخابات می پردازد. سؤال اصلی پژوهش این است که آیا کاربری شبکه های اجتماعی، اثرپذیری از چارچوب سازی مراجع و فرایندهای سنتی اثرگذار بر کنش سیاسی رأی دهندگان را متحول ساخته است؟ برای پاسخ از روش کیفی استفاده شده است. تجربه زیسته رأی دهندگان از تأثیر فضای مجازی بر شکل گیری چارچوب های گفتمانی مؤثر بر کنش سیاسی و نحوه رأی دهی آنان، از طریق مصاحبه های عمیق جمع آوری و با روش تحلیل گفتمان "پدام" تحلیل شده است. پژوهش بر دهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی در تهران متمرکز بوده و نمونه گیری از کنشگرانی که به لیست اصلاح طلبان (لیست پیروز) رأی داده اند، صورت گرفته است.نتایج تحلیل نشان می دهد در زمینه هویت یابی، فضای مجازی نقش تأسیسی کمرنگی در مورد هویت سیاسی در انتخابات مجلس دهم داشته و باید نقش تقویتی آن را بیشتر مدنظر قرار داد. با این حال، با توجه به ماهیت هیجانی و زودگذر رقابت های انتخاباتی، همین میزان از هویت سازی نیز می تواند قابل توجه باشد. شواهدی از تأثیر فضای مجازی در برساختن هویت اعتدالی یا تعدیل گرایش های سیاسی نیز مشاهده شده است. این یافته ها حاکی از تقویت جریان "مقاومت تفسیری" در برابر چارچوب سازی فضای مجازی است. به این معنا که کاربران شبکه های اجتماعی، صرفاً پذیرنده منفعل پیام های سیاسی نیستند، بلکه به طور فعال در تفسیر و بازتعریف این پیام ها مشارکت می کنند. این نتایج نشان می دهد که رابطه بین استفاده از شبکه های اجتماعی و رفتار سیاسی پیچیده تر از آن است که صرفاً بتوان آن را به تأثیرگذاری یک طرفه تقلیل داد. در عوض، این رابطه متقابل و پویا است، که در آن کاربران نقشی فعال در شکل دهی به گفتمان های سیاسی و تصمیم گیری های خود ایفا می کنند.
مطالعه نقش وضعیت کلی مهارت های ارتباطی در برند شخصی در میان دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ارتباطی سال ۳۱ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۱۲۰)
179 - 222
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تبیین نقش مهارت های ارتباطی در برند شخصی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی شهر تهران، طراحی و اجرا شده است. این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و از نظر گردآوری داده ها؛ توصیفی است. پژوهش حاضر به روش همبستگی انجام شده و در زمره تحقیقات غیرآزمایشی قرار می گیرد که با تکنیک پیمایش و ابزار اندازه گیری پرسشنامه انجام شده است. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحدهای شهر تهران و حجم نمونه 384 نفر در نظر گرفته شد. پرسشنامه برای 384 نفر ارسال شد ولی تنها 330 پرسشنامه قابل تجزیه و تحلیل بود. در این پژوهش از دو پرسشنامه استفاده شد؛ 1.پرسشنامه استاندارد 34 گویه ای مهارت های ارتباطی کویین دام (2004) شامل ابعاد پنج گانه؛ توانایی دریافت و ارسال پیام، کنترل عاطفی، گوش دادن، بینش نسبت به فرآیند ارتباط و ارتباط توأم با قاطعیت است. 3. پرسشنامه 40 گویه ای شخصیت برند جنیفر آکر (1997)؛ در پنج بُعد از شخصیت برند؛ صداقت، هیجان، شایستگی، کمال و سرسختی که در پژوهش آقازاده (1397) مورد استفاده قرار گرفته است. برای بررسی روایی ابزار، از روایی صوری استفاده شد. ضریب پایایی پرسشنامه مهارت های ارتباطی 847/0 و ضریب پایایی پرسشنامه برند شخصی 907/0 به دست آمد. نتایج نشان داد که وضعیت کلی مهارت های ارتباطی در میان دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی شهر تهران،23/3 بالاتر از حد متوسط و در سطح خوب است. وضعیت کلی برند شخصی در میان دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی شهر تهران، 05/4 خیلی بالاتر از حد متوسط و در حد خیلی خوب است.
نقش و اهمیت گفت وگو در ارتباطات میان فرهنگی و فهم تفاوت های هویتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه سال ۳۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۳۴)
7 - 28
حوزههای تخصصی:
در این مقاله تلاش داریم تا به تحلیل و ارزیابی نقش گفت وگو در ارتباطات میان فرهنگی و پیامدهای آن بر صورت بندی هویت بپردازیم. با نشان دادن وضعیت کنونی جهانی و درهم آمیختگی بیش از پیش فرهنگ ها، نژادها، گروه های قومی و ... ، به این موضوع پرداخته ایم که هرگونه ارتباطات بین فرهنگی مبتنی بر پذیرش و فهم دیگری و تفاوت، به ضرورت نیازمند گفت وگو با دیگری است. از سوی دیگر رویکردهای چندفرهنگ گرایی و همچنین بین فرهنگ گرایی به عنوان دو دیدگاه اصلی در زمینه جهانی شدن امروز و اختلاط بیش از پیش فرهنگ ها مورد توجه قرار گرفته است. در خلال این امر و با استفاده از دیدگاه های دو نظریه پرداز اصلی این حوزه، "بوبر" و "باختین"، نشان داده ایم که گفت وگو ذات و ماهیت هرگونه ارتباط بین انسان ها، فرهنگ ها و گروه های مختلف است و چنین وضعیتی نیازمند فهم عمیق تر از دیگری و جایگاه آن در شکل گیری هویت و چیستی خویشتن خواهد بود. همچنین نشان می دهیم که هویت ها، همواره امری رابطه ای بوده و در نسبت ما با دیگری است. نسبت با دیگری تنها در گفت وگویی است که از حالت خصمانه به پذیرش تفاوت منجر می شود. اما آنچه اهمیت دارد مفصل بندی چنین گفت وگویی در زمینه ای جهانی است که تضادها ممکن است جایگزین تفاوت ها شود. بنابراین در کنار مفصل بندی گفت وگو، باید بتوان پیکربندی نوینی از جایگاه "من" و در عین حال "دیگری" ارائه کرد که به واسطه آن گفت وگو امکان پذیر شود. این مقاله اشکال مختلف چنین مفصل بندی را ارزیابی کرده و تلاش دارد تا بر ساخت هویت بر مبنای چنین وضعیتی را تبیین کند.
مطالعه شیوه های به کارگیری ظرفیت بازی وارسازی در تولید برنامه های آموزشی برای کودکان در رسانه های شنیداری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بازی وارسازی ابزاری قدرتمند برای یادگیری، توسعه مهارت ها، افزایش درگیری کاربران، تغییر در رفتار و فرهنگ سازی محسوب می شود. بازی وارسازی، یک مفهوم گسترده است که به طور مداوم در حال تحول است تا خواسته های روزافزون انسان مدرن را برآورده سازد.اما به لحاظ کاربردی می تواند به شکلهای محتلف مورد استفاده قرار گیرد با توجه به نقش مهم رسانه ها در آموزش و یادگیری، مساله اصلی این تحقیق آن است که بازی وار سازی در رسانه ها چگونه می تواند مورد استفاده قرار گیرد . هدف این پژوهش شناسایی ظرفیت بازی وارسازی در تولید برنامه های آموزشی در رسانه های شنیداری برای کودکان است. این پژوهش با روش کیفی و با تحلیل مضامین مصاحبه های 9 نفر از متخصصان حوزه روانشناسی کودک، بازی وارسازی دیجیتال و تهیه کنندگان رادیو (به عنوان فراگیرترین رسانه شنیداری) بوده است . نتایج حاصل از مصاحبه نیمه ساختاریافته با این متخصصان در قالب چهار مضمون اصلیِ «رادیو و کودک»، «بازی وارسازی و آموزش کودکان»، «بازی وارسازی در رسانه» و «بازی وارسازی برنامه آموزشی در رادیو» مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت . درواقع محرک بیرونی و اطلاعات از طریق کانا ل حسی (گوش) به حافظه فعال منتقل می شود و سپس طی فرایندی در حافظه بلندمدت پردازش، کدگذاری و ذخیره می گردد.
فراتحلیل مطالعات پیرامون رابطه بین فضای مجازی و دینداری در ایران در سال های 1390-1400(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
باتوجه به رشد تحقیقات در حوزه علوم انسانی و اجتماعی تسلط بر تمام ابعاد یک مسئله تاحدزیادی امکان پذیر نیست؛ بنابراین، محققان به انجام تحقیقات ترکیبی روی آورده اند که عصاره تحقیقات موجود در یک موضوع خاص را به روشی منظم برای آنها فراهم می کند؛ از این رو، هدف از پژوهش حاضر، به کارگیری روش فراتحلیل برای تحلیل و ترکیب نتایج مطالعات انجام شده درباره ارتباط فضای مجازی و دینداری است. برای انجام فراتحلیل حاضر 18 پژوهش مرتبط در سال های 1400-1390 انتخاب شده اند که هدف آنها ارزیابی ارتباط میان میزان استفاده از فضای مجازی و دینداری بوده است . همچنین، این پژوهش ها به روش پیمایشی و با به کارگیری ابزار پرسش نامه در جوامع آماری متفاوت و برحسب سنجه های پایا انجام شده اند. در گام نخست ارزیابی پژوهش های منتخب، فرضیات همگنی و سوگیری نکردن انتشار بررسی شده است که یافته ها ناهمگنی اندازه اثر و سو گیری نکردن انتشار مطالعات مدنظر را نشان می دهد. در مرحله دوم نیز ضریب اندازه اثر و نقش تعدیل کنندگی متغیر سال پژوهش و قومیت با به کارگیری نسخه دوم نرم افزار CMA ارزیابی شده است. نتایج نشان می دهد اندازه اثر فضای مجازی و دینداری معادل 25/0- است که برحسب نظام تفسیری کوهن، این میزان تأثیر در حد متوسط ارزیابی می شود.
نقش فناوری های نوین رسانه در اقتصاد کشور
منبع:
جامعه شناسی ارتباطات سال ۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱۵
59-80
حوزههای تخصصی:
پیشرفت فناوری اطلاعات و در کنار آن تکنولوژی رسانه ، باعث ایجاد شکل نوینی از اقتصاد به نام اقتصاد رسانه شده است. اگر چه این مفهوم، چندان واژه جدیدی نیست با این حال در سال های اخیر و با گسترش رسانه های آنلاین به عنوان ابزارهای اطلاع رسانی مدرن، اهمیت دو چندانی پیدا نموده است. هدف پژوهش حاضر بررسی اقتصاد بنگاه های رسانه ای دیجیتالی است. پژوهش از نوع آمیخته (کیفی-کمی) بوده است. در این پژوهش گردآوری اطلاعات با دو روش کتابخانه ای و میدانی انجام شده است. از روش کتابخانه ای برای جمع آوری اطلاعات در زمینه پیشینه مطالعاتی داخلی و خارجی استفاده شده است و از روش میدانی برای جمع آوری داده از مصاحبه نیمه ساختار یافته تا رسیدن به اشباع نظری استفاده شده است. یافته های این پژوهش نشان داد که چهار مقوله اصلی به عنوان نقش رسانه های نوین در اقتصاد کشور شناسایی شد که عبارتند از: بهبود کسب و کارها، بهبود اقتصاد رسانه، تاثیر در متغیرهای کلان اقتصادی و اشتغال زایی. همچنین یافته ها نشان می دهد که کاهش نابرابری های اقتصادی، نوآوری در مشاغل و افزایش امنیت ملی برای بهبود کسب و کارها مهمترین راهبردهای رسانه های نوین در بهبود کسب و کارها هستند. بر همین اساس رسانه های نوین از طریق فروش محتوای آموزشی ، افزایش مشارکت در تبلیغات همسان، افزایش تعداد مخاطبان و افزایش کارکردهای رسانه می توانند در بهبود اقتصاد رسانه تاثیرگذار باشند. یافته ها همچنین نشان داد که رسانه های نوین با تاثیر بر اقتصاد از طریق تحلیل های اقتصادی، بهبود اقتصاد از طریق توسعه ملی ، افزایش دانش اقتصادی مردم و بهبود اقتصاد از طریق ایجاد شغل می توانند در متغیرهای کلان اقتصادی هم تاثیرگذار باشند. و نهایتا رسانه های نوین با افزایش شغل و تنوع روش های درآمد زایی می توانند منجر به اشتغال زایی در کشور شوند. در نهایت می توان نتیجه گرفت که رسانه ها با استفاده از روش هایی همانند آگهی های تبلیغاتی، تولید محتوا علاوه بر اینکه خود می توانند درآمدزایی نمایند بلکه شرایطی را برای گسترش کسب و کارها و رونق آنها فراهم ساخته و از این طریق براقتصاد کشور تاثیرگذار باشند. با گسترش رسانه های دیجیتال و حذف محدودیت های جغرافیایی برای کسب وکارها، امروزه درصد بسیار زیادی از کسب و کارهای خرد و خانگی نیز از تبلیغات و آگهی های تبلیغاتی در رسانه ها استفاده می کنند که این پتانسیل می تواند با یک مدیریت قوی اقتصادی باعث رشد و توسعه اقتصادی در کشور، اشتغال زایی، بهبود امنیت ملی، کارآفرینی و نوآوری در مشاغل گردد.
بررسی تطبیقی سیاست گذاری اقتصاد سینمای ایران و ارائه راهکارهایی برای آینده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال ۲۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۶
87 - 123
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله بررسی تطبیقی خط مشی گذاری اقتصاد سینمای ایران با کشورهای موفق در این زمینه و ارائه راهکار و راهبردهایی برای خط مشی گذاری در ایران است. روش مورد استفاده الگوبرداری (بنچمارکینگ) و از نظر شیوه انجام آن کاربردی، استراتژیک و غیررقابتی است. شرکای بنچمارک چهار کشور آسیایی کره جنوبی، ژاپن، چین و هند هستند که در 10 کشور نخست دارای اقتصاد شکوفا به لحاظ درآمد سینما هستند. پس از بررسی خط مشی های اقتصاد سینما در چهار کشور یادشده، بر اساس ملاک ها و معیارهایی که به تأیید صاحب نظران رسیده است، با خط مشی گذاری در ایران مورد مقایسه قرار می گیرد. در نهایت، راهبردها و راهکارهایی برای کشور ارائه می شود. از نتایج مهم این مقاله، لزوم و ضرورت یک سند بالادستی و خط مشی گذاری و برنامه ریزی کلان برای اقتصاد فرهنگ کشور و به طور ویژه اقتصاد سینما است، چراکه درغیر این صورت خط مشی گذاری های مقطعی و کوتاه مدت به دلیل سلیقه محور بودن و سیاست زدگی به شکوفایی و رونق اقتصاد در حوزه فرهنگ به ویژه سینما منجر نخواهد شد. راهبردهای خط مشی گذاری اقتصاد سینما، در ملاک های افزایش سرانه سالن های سینما، تولید، اکران و نمایش، اشتغال زایی، آموزش و سرانه سینما رفتن در کشور ارائه شده است
شناسایی مؤلفه های خبرنگاری بحران های طبیعی برای سازمان صداو سیمای جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال ۲۰ زمستان۱۴۰۳ شماره ۷۷
263 - 294
حوزههای تخصصی:
در جهان امروزی، بحران بخشی از زندگی روزمریه انسان هاست که در هر جا و هر زمان می تواند رخ دهد و معمولاً زمانی به وقوع می پیوندد که انتظار آن نمی رود. یکی از موضوعاتی که رسانه ها تمایل به پوشش خبری آنها دارند، حوادث و بحران ها هستند. در پوشش اخبار رویدادها توسط یک رسانه، می توان گفت خبرنگار حاضر در محل، مهمترین نقش را در تولید محتوا دارد و برای حرکت شایسته در جهت رسیدن به اهداف موردنظر باید در چارچوبی مدون حرکت کند. هدف اصلی پژوهش، شناسایی مؤلفه های خبرنگاری بحران های طبیعی برای سازمان صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران است. در بخش چارچوب مفهومی نظرییه چارچوب سازی به کار گرفته شد و ضمن مروری بر سوابق تجربی و نظری، با استفاده از روش کیفی و بهره گرفتن از تکنیک مصاحبیه نیمه ساختاریافته، 13 نفر از استادان ارتباطات و اصحاب رسانه در حوزیه بحران که سابقیه فعالیت در عرصه-های پرهیجان بحرانی را داشتند؛ با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند، داده-های پژوهش گردآوری و برای تحلیل داده ها از تحلیل مضمون و از روش شبکیه مضامین استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد مؤلفه های خبرنگاری بحران های طبیعی برای سازمان صداوسیما در 3 مرحلیه کلی: قبل از بحران، حین بحران و پس از بحران؛ 8 مضمون فراگیر شامل: تمهیدات، تعیین خط مشی، اولویت خبری، گزینش محتوا، مسئولیت پذیری، انتخاب تصویر، پیگیری رسانه ای و شناسایی عوامل؛ 16 مضمون سازمان دهنده و در نهایت با 83 مضمون پایه ای به اشباع نظری رسیده است. پس از احصای مضامین، نگاریه شبکیه مضامین خبرنگاری بحران های طبیعی برای سازمان صداوسیما ترسیم شد.
بازنمایی جنگ اسرائیل و غزه در رسانه ها (مطالعه خبرگزاری ایرنا، سایت بی بی سی فارسی، سایت العربیه فارسی و سایت دویچه وله فارسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم خبری سال ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۴۹
1 - 22
حوزههای تخصصی:
۱۵ مهر ۱۴۰۲ (7 اکتبر 2023) حمله چند جانبه گروه حماس از نوار غزه به جنوب اسرائیل، این رویداد را به تیتر یک رسانه های سراسر دنیا تبدیل کرد. این اقدام که شروع درگیری های مسلحانه بین اسرائیل و گروه های شبه نظامی فلسطینی به رهبری حماس بود در رسانه ها بازنمایی گسترده یافت و رسانه ها براساس سیاست های خبری خود رویکرد خاصی در انعکاس این رویداد در پیش گرفتند. هدف این پژوهش بررسی بازنمایی رسانه ای جنگ اسرائیل و غزه در خبرگزاری ایرنا و سایت بی بی سی فارسی، سایت العربیه فارسی و سایت دویچه وله فارسی است. بدین منظور از روش تحلیل گفتمان انتقادی تئون ون دایک به منظور دستیابی به هدف پژوهش استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد رسانه های مذکور گفتمانی متفاوت از جنگ اسرائیل و غزه ارائه کرده اند که بیانگر موقعیت ایدئولوژیکی هستند که رسانه ها در آن مشغول به فعالیت هستند. در گفتمان خبرگزاری ایرنا بر این نکته تأکید شده است که بازگشت موضوع فلسطین به جایگاه اصلی اش در افکار عمومی جهانی هدف اصلی انجام عملیات طوفان الاقصی بوده است. درعین حال این مسئله پیامد عملکرد جامعه جهانی و به ویژه کشورهای جهان اسلام بوده است که به دنبال عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی بوده اند. در گفتمان بی بی سی فارسی اقدامات حماس عامل اصلی جنگ رخ داده تلقی شده و تصمیمات بعدی اسرائیل و جنگ به راه افتاده اقدامی تلافی جویانه بوده است. دویچه وله فارسی نیز دیدگاهی مشابه با بی بی سی فارسی دارد هرچند که در این زمینه تلاش می کند دین اسلام را عامل اصلی این اقدامات نشان دهد و آن را در تقابل با غرب نشان دهد. در گفتمان العربیه فارسی بر نقش ایران در این زمینه تأکید شده که رفتاری معامله گرانه داشته و مانع از دخالت حزب الله لبنان در این جنگ شده است. همچنین، در روزهای آغازین این عملیات العربیه فارسی آن را به سطح اقدامی فردی تقلیل داده است که از این طریق به دنبال کاهش اختلال در روابط اسرائیل با کشورهای عربی است.
نقش مصرف محصولات فرهنگی رسانه های آسیای شرقی (انیمه، کی دراما و کی پاپ) در هویت دختران نوجوان 18-12 سال در تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ارتباطی سال ۳۱ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۱۱۸)
111 - 145
حوزههای تخصصی:
شکل گیری برخی از گونه های هویتی خاص در نوجوانان، مانند طرز پوشش و آرایش سر و صورت که مغایر با آموزش های رسمی حکومت، والدین، آموزش و پرورش و صداوسیماست، توجه را به حوزه مصرف رسانه های نوجوانان متمرکز می کند این رسانه ها که اغلب بخش زیادی از وقت نوجوانان را به خود اختصاص می دهند به عنوان یک منبع هویت ساز، گاه در انطباق با دیگر منابع هویت ساز موجود در جامعه نیستند. نوجوان امروزی با استفاده از اینترنت، محتوای موسیقی و سریال هایی را مصرف می کند که متفاوت با ارزش ها و آموزش های رسمی جامعه است. پژوهش حاضر با رویکرد کاربردی و با هدف شناسایی تأثیر مصرف محصولات فرهنگی رسانه های آسیای شرقی (انیمه، کی دراما و کی پاپ) بر هویت نوجوانان براساس روش داده بنیاد انجام شده است. 21 نوجوان دختر 12 تا 18 سال هوادار انیمه، کی دراما و کی پاپ، از طریق روش گلوله برفی، تا رسیدن به اشباع نظری، انتخاب و با آنان مصاحبه شده است. از طریق کدگذاری؛ دو مقوله در شرایط علی، دو مقوله در شرایط زمینه ای، سه مقوله در شرایط مداخله گر، شش مقوله در شرایط راهبردی و شش مقوله در پیامدها به دست آمده و مقولات حاصل نشان داده است که مصرف این محصولات در ابعاد مختلف هویتی، هویت ملی، هویت اجتماعی، هویت دینی، هویت سیاسی و هویت جنسی مؤثر است. ضمن آنکه بر اساس نتایج، هویت های ترکیبی جدیدی در مصرف کنندگان این محصولات شکل می گیرد. به این ترتیب، بخشی از هویت های جدید کسب شده، در کنار هویت های قبلی قرار می گیرد و هویت جدیدی حاصل می شود. افزایش سواد رسانه ای نوجوانان، والدین و مسئولان در این زمینه بسیار حائز اهمیت است.
جلوه های دراماتیک صدا در دو فیلم مستند صنعتی از ساخته های کامران شیردل، بر اساس نظریه دریافت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
صدا به مثابه رمزگانی سینمایی تا با استفاده از آن، فیلمساز به خلق اثر هنری بپردازد. در این میان، «مستند صنعتی» به دلیل پیوند با تبلیغات و آموزش، تجربه ای متفاوت را برای مخاطب ایجاد می کند. فرایند رمزگذاری فیلم ساز و تأثیرات و ارتباط مخاطب و اثر، در نظریات مختلف بررسی شده است، از جمله «نظریه دریافت استوارت هال». در تحلیل دریافت، پیش فرض بنیادین این است که متون رسانه ای که حاوی معانی رمزگذاری شده هستند، معنایی ثابت ندارند، بلکه در لحظه دریافت از طرف مخاطب، معنا می یابند. در الگوی «رمزگذاری- رمزگشایی» هال، ابتدا رمزگذار شرح خاص خود از یک واقعه پردازش نشده اجتماعی را به صورت گفتمان معنادار ارائه می دهد و در نهایت، مخاطبان این پیام را رمزگشایی می کنند. این پژوهش که به روش تحلیلی- توصیفی انجام یافته، دربردارنده نوعی انتقال به «رویکرد نشانه شناسی» نسبت به صدا در فیلم است تا چگونگی پردازش آن برای تولید معنا در جهت اهداف تبلیغاتی، آموزشی و... مشخص شود. نتایج تحقیق نشان داد با بررسی ساختاری صدای فیلم می توان به پیام های صریح و ضمنی رمزگذاری شده پی برد. در دو فیلم مستند صنعتی، منتخب از سخته های کامران شیردل، صدا در معرفی رویداد، انتقال معنا، فعال سازی حس، حضور در گذشته، بیان تصویری، شخصیت پردازی، جان بخشی به فضا، نمادسازی و ایجاد حس مشترک، نقش آفرین بوده و با ایجاد ارزش افزوده بر تصویر، همسو با الگوی ارتباطی مؤلف و پیام، در زمینه اجتماعی توسط کارگردان به کار رفته است.
ظرفیت های بیانی در تولید برنامه های طنز رادیویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه های دیداری و شنیداری دوره ۱۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۴۹
143-170
حوزههای تخصصی:
شیوه بیان مطلب توسط مجریان و بازیگران، در میزان و چگونگی اثرگذاری آن و شکل گیری برداشت مخاطبان، اهمیتی ویژه دارد. مطالعه ابزارها برای بیان یک مطلب و تعمق در آنها می تواند به شناخت بهتر ظرفیت های بیانی و در نتیجه، کاربست دقیق تر آنها توسط برنامه سازان منجر شود. این امر در برنامه های طنز بیشتر مشهود است. به طور مثال، اگر یک مطلب طنزآمیز به شکلی ضعیف و غیرهنرمندانه بیان شود، از بار طنز آن کاسته می شود، همچنین اگر مطلبی به اندازه کافی، طنزگونه نباشد، بیان خلاقانه و طنزآمیز می تواند آن را مخاطب پسند کند. در بیشتر پژوهش ها در حوزه طنز رادیویی، بحث ظرفیت های بیان مغفول مانده است. هدف این پژوهش، پرداختن به ابزارهای بیانی در بازیگری و مجری گری برنامه های طنز است. این پژوهش به دو روش کتابخانه ای - اسنادی و مصاحبه عمیق انجام شده و در این راستا با 9 نفر از متخصصان مرتبط با طنز رادیویی مصاحبه شده است. براساس یافته ها، تیپ و لهجه از مهم ترین ابزارهای طنز نمایشی شنیداری هستند که به واسطه تضاد و اغراق، باعث خنده مخاطب می شوند. همچنین تیپ موفق، تیپی است که از درون جامعه اقتباس شده، برای مخاطب، باورپذیر باشد و حس هم ذات پنداری را در وی تقویت کند. همچنین در زمینه ویژگی های مؤثر در بیان مجری برنامه طنز، مواردی نظیر شوخ طبعی و بداهه گویی، تسلط بر موضوعات عمومی، تسلط بر سیاق های زبانی و داشتن صدای بانشاط از شاخصه های مجری موفق به شمار می رود .
واکاوی شیوه بازنمایی امر قدسی در سینمای داستانی بر اساس آرای سنت گرایان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگ - ارتباطات سال ۲۵ تابستان ۱۴۰۳شماره ۶۶
69 - 106
حوزههای تخصصی:
امر قدسی در جهان مفهومی سنّت گرایی سنت تعریف می شود و مطالعه بازنمایی آن در سینمای داستانی به عنوان یک پدیده مدرن، مسأله ای مهم است. زیرا سنت گرایان بر این باورند که امر قدسی در هنر قدسی می تواند نمود یابد؛ اما در خصوص بازنمایی آن در سینما به عنوان یک پدیده مدرن، دیدگاه مبسوطی ندارند. بنابراین هدف این پژوهش، واکاوی نحوه بازنمایی امر قدسی در سینما از منظر سنت گرایی است. این جُستار با رویکرد کیفی، به شیوه توصیفی تحلیلی و روش کتابخانه ای اسنادی به این مسأله پرداخته است. برای این منظور، مبانی فکری سنت گرایی مانند امر قدسی و هنر قدسی، و نیز سبک استعلایی در سینما به عنوان سبکی نزدیک به هنر قدسی تبیین شده است. یافته های این پژوهش نشان می دهد، همانگونه که سنت گرایان هنر قدسی را در شکل و سبکی خاص جستجو می کنند که دارای کیفیات و خصوصیات معنوی متناظر با جهان الوهی است، می توان همین ویژگی را در سبک استعلایی سینمایی به نحوی که در بازنمایی امر قدسی کارکرد داشته باشد، ردیابی کرد. سبک استعلایی در سینما، کارکردی شبیه هنر قدسی دارد که با استفاده از عناصری که در هنر بدوی وجود دارد، امر مقدس را بازنمایی کند. اینگونه، به واسطه استخدام سبک استعلایی یا ویژگی های عمده آن، می توان به بازنمایی امر قدسی در سینما، بر پایه مفاهیم مورد توجه سنت گرایان، امیدوار بود.در پژوهش حاضر شش فیلم مهاجر، خیلی دور خیلی نزدیک، آواز گنجشک ها، قدمگاه، یک تکه نان و به رنگ خدا بررسی شده است و نتایج آن دال بر کارکرد سبک استعلایی در بازنمایی امر قدسی است.
سیاست گذاری های ناکارآمد در حوزه مسجد و مدرسه؛ تأملی بر شکاف میان کارکردهای تربیتی دو نهاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگ - ارتباطات سال ۲۵ پاییز ۱۴۰۳شماره ۶۷
103 - 140
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش پیش رو، تأملی بر سیاست گذاری های ناکارآمد حوزه کارکردهای تربیتی دو نهاد مسجد و مدرسه در ایران پس از انقلاب اسلامی است. برای دستیابی به این هدف، داده های پژوهش به روش اسنادی جمع آوری شده و مورد تحلیل محتوای کیفی قرار گرفته اند. جامعه آماری پژوهش شامل برنامه های توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی اول تا هفتم پس از انقلاب و نقشه مهندسی فرهنگی کشور به عنوان اسناد عمومی و قوانین و اسناد بالادستی هر یک از دو نهاد مسجد و مدرسه به عنوان اسناد اختصاصی می شود. این داده ها به روش تحلیل مضمون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. یافته های پژوهش حاکی از آن است که برنامه های توسعه، قوانین و اسناد بالادستی اختصاصی این دو نهاد پس از انقلاب اسلامی ایران، از نقشه جامعی برای تربیت که کارکردهای تربیتی کلیه بازیگران رسمی و غیررسمی را مورد نظر قرار داده باشد و از تمامیت خواهی و بخشی نگری هر نهاد جلوگیری نماید، برخوردار نیستند. در نتیجه، برخی از سیاست ها منجر به تقویت یک جانبه یکی از دو نهاد مسجد و مدرسه و به تبع آن تضعیف دیگری می شود. همچنین با توجه به عدم التفات کافی به کارکردهای هر دو نهاد در کنار یکدیگر در ایفای نقش، تلاش های صورت گرفته به منظور اتحاد میاد این دو نهاد، به شکست انجامیده و روز به روز بر عمق شکاف میان آن ها افزوده شده است.
سلبریتی ها و جذب افکار عمومی: بررسی نقش الگوهای مورد استفاده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: مقاله ضمن بررسی شاخص های عینی به دنبال درک رفتار سلبریتی ها در فضای مجازی است که چگونه بر مخاطبان و افکارعمومی تأثیر می گذارند. مطالعه پیشینه تحقیقات منجر به استخراج شاخص های دهگانه ای شد که سلبریتی ها برای ایفای نقش در شبکه اجتماعی و جذب طرفداران استفاده می کنند. فرض پژوهش این است که بین این الگوها و جذب افکار عمومی رابطه وجود دارد.روش پژوهش: روش پژوهش از نوع پیمایشی است. جامعه ی آماری پژوهش کاربران ایرانی فعال در اینستاگرام و دنبال کننده 10 نفر از سلبریتی های فعال و شاخص می باشند. از فرمول کوکران برای محاسبه حجم نمونه جوامع نامعین استفاده شد. پژوهشگر پرسشنامه را برای 40 نفر از دنبال کننده های هر سلبریتی ارسال نمود که در مجموع 400 پرسشنامه تکمیل و دریافت شد که مشخص شد هر کاربر میانگین 9/5 سلبریتی را دنبال و 3/5 ساعت را در شبکه های اجتماعی می گذراند.یافته ها: براساس یافته ها بین الگوهای مورداستفاده سلبریتی ها و جذب افکارعمومی به میزان 0/759در مقیاس همبستگی پیرسون رابطه معنادار وجود دارد، که براساس جنسیت تفاوت معنادار نیست، اما براساس سطح تحصیلات تفاوت معنادار است و افراد با تحصیلات پایین تر بیشتر از افراد با تحصیلات بالاتر تحت تأثیر سلبریتی ها قرار می گیرند. از شاخص های دهگانه "تقلید و الگوبرداری" و "سبک زندگی" قوی ترین ارتباط و بیشترین تأثیر را بر افکارعمومی می گذارند.نتیجه گیری: یافته ها نظریات چارچوب نظری همچون جامعه نمایشی، مصرف فرهنگی و رابطه فرااجتماعی را تایید می کند و سلبریتی ها در بستر رسانه های اجتماعی جدید، نه تنها منشا سرگرمی هستند، بلکه با تأثیر زیاد بر نگرش و افکارکاربران، نقش قابل توجهی در جذب و شکل دهی افکارعمومی ایفا می کنند. موضوعاتی که سلبریتی ها مطرح می کنند ازنظر افکارعمومی بااهمیت است و میزان حضور در شبکه های اجتماعی و دنبال کردن صفحات سلبریتی ها می تواند برای کاربران الگوسازی کند و نه تنها در شکل دهی به جریان افکار عمومی موثر هستند، بلکه آن ها را تقویت یا تضعیف می کنند بنابراین لزوم توجه به این مسئله و پیامدهای آن برای سیاستگذاران و متخصصان رسانه را آشکارتر می سازد.
طراحی الگوی عوامل محتواهای تولید شده توسط کاربر در اینستاگرام با موضوع کووید19(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف طراحی و اعتبارسنجی الگوی محتواهای تولید شده توسط کاربر در اینستاگرام با موضوع کووید19 است که با بهره گیری از روش کیفی و رویکرد گراندد تئوری انجام گرفته است. جامعه آماری این پژوهش جهت مصاحبه شامل خبرگان دانشگاهی و پزشکان وکادر درمان بیماران کرونایی در بیمارستان ها هستند. این افراد با توجه به شیوه هدفمند گلوله برفی تا رسیدن به نقطه اشباع نظری 11 نفر انتخاب شدند. شیوه تجزیه و تحلیل با استفاده از کدگذاری باز، محوری و گزینشی است. نتایج نشان داد که عوامل علی شامل « اطلاع رسانی و آگاهی جمعی، نیاز به آموزش و الگوی یکپارچه مدون و بررسی دقیق محتوای تولید شده، نیاز سنجی مردم در زمان بحران» می باشد. عوامل زمینه ای شامل« عدم آگاهی از پاندمی، عدم زیر ساخت های کافی و مناسب، عدم حمایت مالی توسط دولت » می باشد. عوامل مداخله گر نیز شامل« سو استفاده شبکه های تجاری از عدم آگاهی مردم، عدم اطلاع کافی مردم، غافلگیری مردم در بحران » می باشد. عوامل راهبردی شامل «نیاز به آموزش عمومی در زمان بحران، مدیریت بحران، ایجاد پایگاه های اطلاع رسانی زیر نظر دولت و وزارت بهداشت» می باشد. پیامدها نیز شامل «آگاهی مردم از شرایط پاندمی از طریق شبکه های مجازی و تلفیق تجربه و آموزش و اطلاع رسانی به افراد در شرایط بحران» می باشد.
بررسی جامعه شناختی رابطه میزان و نوع استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی و سبک زندگی شهروندان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۴
173 - 194
حوزههای تخصصی:
در دوران معاصر همه جوامع به درجات متفاوتی با ظهور و گسترش شبکه های اجتماعی مجازی مواجه شده و ابعاد مختلف سبک زندگی افراد در معرض این تحولات قرار گرفته اند که جامعه ایران نیز از این تحولات بی بهره نبوده است. در نوشتار حاضر رابطه میزان و نوع استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی و سبک زندگی شهروندان مورد مطالعه قرار گرفته است. این پژوهش به روش پیمایشی و با ابزار پرسشنامه محقق ساخته انجام شده است. جامعه آماری مورد مطالعه شامل کلیه شهروندان زن و مرد 44-15 ساله شهر تهران می باشد که از این میان تعداد 384 نفر با استفاده از فرمول کوکران و به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شده است. روش های آماری پژوهش، آزمون پیرسون و رگرسیون می باشد. نتایج به دست آمده از پژوهش حاکی از آن است که بین متغیر شبکه های اجتماعی مجازی و سبک زندگی و ابعاد آن شامل مصرف فرهنگی، مدیریت بدن، فعالیت فراغتی و الگوی خرید رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. بین شبکه های اجتماعی مجازی و الگوی تغذیه همبستگی معنی داری مشاهده نشده است. همچنین شبکه های اجتماعی مجازی به واسطه تأثیرگذاری بر متغیرهای مصرف گرایی، الگوپذیری و تجمل گرایی بر سبک زندگی تأثیر داشته است. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه و تحلیل مسیر نشان داد که همه متغیرهای مستقل تحقیق تأثیر معنی داری خود را بر سبک زندگی حفظ کرده اند. در مجموع 42% از تغییرات سبک زندگی شهروندان با میزان استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی قابل تبیین است.
راهکارهای قرآنی مواجهه رسانه ملی با اخبار جعلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگ - ارتباطات سال ۲۵ بهار ۱۴۰۳شماره ۶۵
67 - 92
حوزههای تخصصی:
طی سال های اخیر مواجهه و مقابله با اخبار جعلی به یکی از اصلی ترین کارویژه های رسانه های رسمی از جمله صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران تبدیل شده است. در این راستا بهره گیری از مضامین قرآنی می تواند راهگشا باشد، زیرا قرآن کریم الگوی موفقی در مواجهه با اینگونه اخبار و اطلاعات است. تحقیق حاضر نحوه این مواجهه را شناسایی و چگونگی به کار بستن آن در رسانه ملی را بررسی نموده است. این تحقیق با رویکرد کیفی و به روش تحلیل مضمون انجام شده و داده های این تحقیق از نوع کتابخانه ای است. یافته های پژوهش نشان می دهد مواجهه قرآن کریم با اخبار جعلی در حوزه شناختی از طریق «تبیین»، «تکذیب»، «تنزیه» و «دشمن شناسی»، در حوزه احساسی از طریق«تحذیر»، «تحقیر»، «توبیخ»، «تهدید» و «روحیه بخشی» و در حوزه رفتاری از طریق «آمادگی و استطاعت»، «الگودهی و الگوسازی»، «تبیّن»، «تغییر موضوع» ، «تنبه»، «ترمیم» و «مماثلت» صورت گرفته است. نتایج تحقیق و تفسیر یافته ها حاکی از این است رسانه ملی باید از طریق «تبیین»، «تکذیب»، «آموزش/ ارتقای سواد رسانه ای»، «استفاده از جاذبه های رسانه ای اقناعی»، «مدیریت صحیح پوشش خبری»، «مطالبه گری و مطالبه سازی»، «بهره گیری از قالب های گوناگون برنامه سازی»، «ایجاد واحد ویژه اخبار جعلی» و «ایجاد سکوی دیجیتال» با اخبار جعلی مواجهه نماید.
راهبرد مقابله با اخبار جعلی در مدیریت رسانه های جمعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ارتباطی سال ۳۱ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۱۲۰)
89 - 112
حوزههای تخصصی:
اخبار جعلی یکی از مهم ترین چالش های جهان امروز است، به گونه ای که این واژه در سال 20۱۷ به عنوان واژه سال انتخاب شد و همچنان نیز بر اهمیت و پیچیدگی مفهوم آن افزوده می شود؛ به این ترتیب، شناخت اخبار جعلی و راه های مقابله با آن امری ضروری است. که رسانه های جمعی می توانند نقش مهمی در خصوص آن ایفا کنند از این رو، پژوهش حاضر به دنبال ارائه راهبردی بوده است که نشان دهد مدیران رسانه های جمعی چگونه می توانند با اخبار جعلی مقابله کنند. این پژوهش با رویکرد کیفی و روش داده بنیاد انجام شده و روش نمونه گیری هدفمند (نظری) بوده است. بر این اساس با ۱۴ نفر از افراد متخصص در حوزه خبر مصاحبه شده و اطلاعات به دست آمده با استفاده از کدگذاری باز، محوری و انتخابی، مورد تحلیل قرار گرفته است (شامل 27 مقوله و 71 مفهوم) تا یافته ها و مدل پارادایمی به دست آید. در این پژوهش به 14 راهبرد برای مقابله با اخبار جعلی دست یافته ایم که عبارت اند از: برنامه ریزی راهبردی، نظارت سازمانی بر اخبار، برنامه ریزی منابع انسانی بخش خبر، صحت سنجی اخبار، رصد خبری فضای سایبری، بکارگیری نرم افزارهای اتاق خبر، مدیریت مشارکتی، ساختار مسطح در رسانه، تصمیم گیری صحیح و بموقع، توجه به نیازهای خبری، بهره گیری رسانه رسمی از ظرفیت رسانه های اجتماعی، تولید محتوای اثرگذار در تکذیب خبر جعلی، هماهنگی میان نقش های مدیریتی (سردبیری) و نقش های عملیاتی (خبرنگاری) و هماهنگی میان گروه های مختلف خبری.
استراتژی های جدید در اخبار جعلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم خبری سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۲
42 - 65
حوزههای تخصصی:
هدف: این مقاله به بررسی دقیق روش ها و استراتژی های جدید در شناسایی اخبار جعلی می پردازد، به ویژه در زمینه پیشرفت های سریع هوش مصنوعی و یادگیری ماشین. با توجه به گسترش اخبار جعلی در رسانه های اجتماعی و سایر پلتفرم های دیجیتال، این مرور بر شناسایی و ارزیابی رویکردهای مؤثری تمرکز دارد که می توانند به مقابله با این مشکل فزاینده کمک کنند.روش ها: با توجه به اهمیت شناسایی اخبار جعلی، این مقاله به بررسی و مقایسه رویکردهای مختلفی که در این حوزه مورد استفاده قرار گرفته اند می پردازد. بدین منظور، با مطالعه مقالات منتشر شده در کتابخانه های آنلاین و مراکز اسناد مانند IEEE، Scopus، Elsevier و سایر منابع، ابتدا روش های مختلف شناسایی اخبار جعلی را بررسی کرده ایم. سپس، رویکردهای شناسایی به کمک نیروهای انسانی را با روش های شناسایی خودکار مقایسه می کنیم.نتایج: نتایج نشان می دهند که در حالی که تکنیک های سنتی مانند استخراج ویژگی ها و سیستم های مبتنی بر قوانین، نقطه شروع خوبی برای شناسایی اخبار جعلی هستند، اما در مواجهه با پیچیدگی های اطلاعات نادرست مدرن اغلب ناکارآمد عمل می کنند. مدل های یادگیری عمیق که بر روی مجموعه داده های بزرگ آموزش دیده اند، در تشخیص اخبار جعلی عملکرد امیدوارکننده ای نشان داده اند، اما هنوز در تشخیص محتوای تولیدشده توسط انسان و کاربردهای در لحظه (Real-time) دچار مشکل هستند. این یافته ها نشان می دهند که نیاز به راه حل های جامع تری وجود دارد که بتوانند این چالش ها را برطرف کنند.نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان می دهند که یک رویکرد یکپارچه که شامل تحلیل زبانی، یادگیری ماشین و روش های مبتنی بر شبکه باشد، برای توسعه سیستم های مؤثر شناسایی اخبار جعلی ضروری است. با پیشرفت این حوزه، تحقیقات آینده باید بر بهبود مدل های ترکیبی، ارتقای کیفیت داده ها و در نظر گرفتن ویژگی های کاربرمحور تمرکز داشته باشند تا بتوانند بهتر با انتشار اطلاعات نادرست مقابله کنند. ادغام مدل های زبانی بزرگ (LLMs) با سیستم های آگاه به زمینه (Context-aware) می تواند مسیر امیدوارکننده ای برای دستیابی به دقت بالاتر در شناسایی هر دو نوع اخبار جعلی تولیدشده توسط ماشین و انسان باشد.