فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۴۱ تا ۱۶۰ مورد از کل ۳٬۲۱۶ مورد.
منبع:
جامعه پژوهی فرهنگی سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۵۰)
93 - 130
حوزههای تخصصی:
گفتمان روحانیت در کنار گفتمان دفاع مقدس، ساختار نمادین و معناشناختی شهر دزفول را شکل داده اند. بر این اساس، ما در این پژوهش با تحلیل جامعه-نشانه شناختی از بازنمایی روحانیت در چشم انداز شهری دزفول، به دنبال تفسیر رویکردهای مختلف بازنمایانه از گفتمان روحانیت در چشم انداز شهری دزفول هستیم. بدین منظور ما تمامی میادین، خیابان ها، بیلبوردها، یادمان ها و سایر آثار مرتبط با روحانیت و نیز و رویکردهای تصویرسازانه حاکم بر آن ها را موردبررسی قرار می دهیم. به طورکلی ورود گفتمان روحانیت به چشم انداز شهری دزفول را می توان به دو دوره تقسیم کرد. دوره اول که در سال های ابتدایی انقلاب اتفاق می افتد، رهبران و شخصیت های مهم انقلابی مورد بزرگداشت قرار می گیرند. اما کلیت چشم انداز شهری در دوره دوم به شدت متأثر از روحانیون بومی می باشد. بر همین اساس و به منظور بازنمایی شهر دزفول به عنوان شهری مذهبی که خاستگاه روحانیون برجسته بوده است، تصویرسازی شهری عموماً به سوی روحانیون بومی تغییر مسیر داده است. به نظر می رسد که در این زمینه حاکمیت محلی در دزفول سعی در تطبیق هویت و ارزش های محلی باارزش ها و مفاهیم ملی و حاکمیتی دارد. درواقع کلیت چشم انداز شهری دزفول سعی در بازنمایی فرهنگ، ارزش ها و شخصیت های محلی و بومی در چارچوب گفتمان ها و ارزش های کلی حاکمیتی دارد.
تحلیل جامعه شناختی گرایش به روابط فرازناشویی از دیدگاه نظریه یادگیری اجتماعی ایکرز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره ۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
62 - 85
حوزههای تخصصی:
روابط فرازناشویی در بسیاری از جوامع به شدت در معرض انگ و برچسب زنی قرارداشته و به یکی از مسائل مهم و اساسی میان زوج ها بدل شده است. با وجود رواج آن باز هم پدیده ای است که مورد انگ زنی قرار می گیرد و وقتی جامعه با آن روبه رو شود مایه شرمساری خواهد بود. پژوهش حاضر با هدف بررسی گرایش زنان متاهل به روابط فرازناشویی صورت پذیرفته است که می کوشد در پرتو نظریه یادگیری اجتماعی ایکرز، این مساله اجتماعی را تبیین کند. این مطالعه با استفاده از روش پیمایش در میان80 نفر از زنان متاهل شهر بابل که بر اساس شیوه نمونه گیری غیرتصادفی از نوع گلوله برفی انتخاب شده اند، انجام شده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که بین متغیرهای تقویت افتراقی و تقلید و گرایش به روابط فرازناشویی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. رگرسیون چندگانه نشان می دهد که از میان متغیرهای مستقل، متغیر پاداش تصوری بیشترین پیش بینی پذیری را بر متغیروابسته یعنی گرایش به روابط فرازناشویی دارد. نتایج بدست آمده نشان می دهد که گرایش به روابط فرازناشویی تحت تاثیر «پاداش ها»، «عکس العمل ها» و «تقلید از رسانه ها»، تقویت شده و تکرارپذیری اش بالا می رود. در واقع، روابط فرازناشویی تابعی است مثبت و مستقیم از تقویت افتراقی و تقلید که هر دو به عنوان محرک های متمایز کننده رفتار عمل می کنند.
پژوهشی در بافته های تبرستان قدیم بر پایه منابع مکتوب تاریخی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره ۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
173 - 185
حوزههای تخصصی:
منطقه تبرستان قدیم به عنوان یک واحد جغرافیاییِ تاریخی و فرهنگی، از مراکز بافندگی و حوزه تولید قالی طبری بوده که کمتر مورد توجه قرار گرفته است. هدف این پژوهش آن است که با رویکرد مطالعات تاریخی، وضعیت بافته های منطقه تبرستان و ابعاد آن را تبیین نماید. منابع مکتوب تاریخی به صورت مستقیم و یا غیر مستقیم حاوی اطلاعات و مستندات ارزشمندی برای شناسایی بخش های مغفول بافته های پرآوازه تبرستان هستند. این مقاله برپایه منابع کتابخانه ای و با روش توصیفی و تحلیلی، مستندات موجود در زمینه بافته های تبرستان در اسناد و تالیفات تاریخی و نیز گزارشات سیاحان خارجی را جمع آوری و مورد بررسی قرار داده است. یافته های پژوهش نشان می دهد، پیشینه طولانی در صنعت تولید ابریشم و صدور آن، صنعت بافندگی و فرش طبری وجود دارد و به پیش از ورود اسلام به حوزه تبرستان، بر می گردد، صنایع بافت تبرستان به دلیل تولید فراوان ابریشم و کیفیت بافته ها در جایگاهی قابل رقابت با مراکز مهم بافندگی در قرون اولیه هجری بوده است. بافته های طبرستان به عنوان سرمایه و کالا، علاوه بر به کارگیری در تعاملات سیاسی، نقش مهمی در اقتصاد تبرستان ایفا می کرده اند. کثرت تولیدات انواع الیاف، منسوجات و بافته های طبری نشان دهنده وجود کارگاه های متعدد، رونق نظام تولید، فروش و صدور آن در منطقه تبرستان است و صنعت بافندگی به عنوان مهمترین صنعت تولیدی تبرستان، عامل رشد اقتصادیِ متکی بر تجارت و بازرگانی بوده است.
تحلیل گفتمان فرودستی: بازنمایی عکاسانه فرودستان در ایران از دهه 1350 تا دهه 1390(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عکاسی مستند اجتماعی ایران، سهم اندکی در بازنمایی مسئله فرودستی داشته است؛ و بر خلاف ادعای ثبت صریح و بی دخل و تصرف، آنچه از فرودستی بازنمایی می کند، متکی بر گفتمان های اجتماعی، فرهنگی و سیاسی است. هدف مقاله حاضر تحلیل بازنمایی عکاسانه فرودستی در بستر گفتمان های هژمونیک سال های انقلاب و پس از آن است. بدین منظور عکس های مستند اجتماعی ایران بین دهه های 1350 تا 1390 به روش تحلیل گفتمان، مورد تحلیل واقع شدند. با نمونه گیری هدفمند از عکس های مستند اجتماعی ایران، نشان داده می شود که گفتمان فرودستی به تعبیر فوکو با برجسته سازی چه گزاره هایی در هر دهه صورت بندی شده و عکاسی به عنوان آپاراتوس نهادی، چگونه آن را بازنمایی کرده است. نتایج این مقاله نشان داد که بازنمایی عکاسانه گفتمان فرودستی به سه دوره متمایز قابل تفکیک است؛ اول، بازنمایی فرودستان با گزاره اصلی «رنجبر انقلابی» و «مستضعف» در گفتمان اجتماعی دهه 1350، اغلب با بازنمایی بدن هایی آرمانی و انقلابی به مثابه نمادی از مقاومت به صحنه انقلاب فرا خوانده شدند. دوم، بازنمایی فرودستان با گزاره اصلی «قشر آسیب پذیر» در گفتمان فرهنگی، اغلب با بازنمایی بدن هایی منفعل، بیکار و معرف معصومیت از دست رفته در جامعه هنجارمند دهه 1370 با صورتی استحاله یافته به گالری ها راه یافتند. سوم بازنمایی فرودستان با گزاره اصلی «نابهنجار»، «کمتر برخوردار» یا «گروه های غیرمولد» در گفتمان سیاسی دهه 1390، اغلب با بازنمایی بدن هایی گروتسک و اگزوتیک به مثابه گروه های بالقوه بزهکار یا مجرمان، با فروکاست به ابژه ناکارمدِ جامعه مصرفی با تبعید به نا مکان هایی دور از جامعه به انقیاد درآمده و نامرئی شدند.
تحلیل علم سنجی پژوهش های با موضوع تصاویر آینده در معتبرترین نشریات علمی جهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی فرهنگ سال ۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۱۲)
89 - 108
حوزههای تخصصی:
حوزه آینده پژوهی به دلیل ماهیت فرارشته ای آن محل برخورد موضوعات مختلف است که یکی از مهم ترین موضوعات؛ تصاویر آینده می باشند. هدف این پژوهش تحلیل علم سنجی مقالات علمی با موضوع تصاویر آینده در معتبرترین نشریات علمی جهان بوده است که به ارائه نگاشتی از تولیدات علمی مربوط به تصاویر آینده در خصوص اینکه چه حوزه ها، افراد، نشریات، سازمان ها و کشورهایی در انتشار مقالات تصاویر آینده سهم داشته اند، و همچنین چه مقالاتی پراستناد و چه موضوعاتی بین سال های 2019 تا 2024 ترند بوده اند، بپردازد. پژوهش حاضر از نوع کاربردی و با استفاده از روش های علم سنجی و به طور خاص تحلیل هم واژگانی و هم رخدادی انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش وب آف ساینس(بازه زمانی 2019 تا 2024) و جهت ترسیم نقشه های علمی از نرم افزار وی او اس ویوئر استفاده شده است. نتایج بیان گر این بوده است که حوزه های تاریخ و جامعه شناسی پرکاربردترین حوزه ها، کشور روسیه دارای بیشتری پژوهشگر، تصویر آینده، هوش مصنوعی و علوم موضوعات ترند و افرادی همچون آرن گری و پتری تاپیو، ویکتور تیتو بیشترین پژوهش را در خصوص تصاویر آینده داشته اند.
فرهنگ های مطالعاتی پژوهشگران علوم انسانی در مؤسسات تحقیقات سیاستیِ وابسته به وزارت عتف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ساختارها در سطح کلان و عادت واره های محققان، مانع از اثربخشی تحقیقات علوم انسانی در ایران می شود؛ اما این پایان داستان نیست. پژوهشگران با این محدودیت های ساختاری و زمینه ای کلنجار می روند و از این طریق فرهنگ های مطالعاتی متنوعی رقم می خورد. این مقاله با هدف فهمی از گره فروبستهٔ تحقیقات علوم انسانی در ایران به سراغ نظریه ای موقعیتی و خاص و زمینه مند رفته است. تجربه زیسته میان ذهنیِ 32 تن عضو هیئت علمی نهادهای سیاست پژوهی با تنوعات رشته ای شان، فهم نسبتاً عمیق تری از گوناگونی بسیار در فرهنگ های مطالعاتی آنها به دست می دهد. شش صد گزاره با تکنیک «CCDA» تحلیل شده و با یادداشت های فنی به مدلی برای توضیح امر منجر شده است. ما با یک وضعیت دوگانهٔ مرزی در تحقیقات مواجه هستیم. دوازده دسته شرایط اثرگذار، یازده وضعیت زمینه ای و دوازده گروه سنخ شناسی راهبردهایی که محققان در چنین شرایطی در پیش می گیرند و تنوع فرهنگ مطالعاتی آنها با آثار و نتایج اکتشاف شده است. گرچه به جای جذب دانش با حالاتی از دانش سرگردان، دانش معطل، دانش پرستیژی و یا دانش تصنعی مواجه هستیم، اما عرصه خالی از انواع ابتکارات بدیع در فرهنگ های مطالعاتی پژوهشگران ایرانی نیست.
تبیین زیباشناسی سیاسی فارابی مبتنی بر سه عنصر سعادت، تخیل و کمال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فارابی به صورت خاص و مجزا به هنر و زیبایی نپرداخته است و به جز اثری تحت عنوان «موسیقی کبیر» که نگاهی علمی و ریاضی وار به موسیقی دارد، نگارش دیگری در این زمینه ندارد. عمده شهرت وی به دلیل نظرات خاصی است که در حوزه سیاست و فلسفه سیاسی مکتوب کرده است. او هدف از زندگی فردی و جمعی انسان ها را رسیدن به سعادت می داند. اما لازمه رسیدن انسان به سعادت را زندگی در جامعه کامل و فاضل می داند. انسان باید در چنین جامعه ای پرورش یابد و تعلیم ببیند تا به سعادت، که غایتی سیاسی و البته آن جهانی است، برسد. معلم و راهنما باید بتواند به واسطه قوه تخیل به عقل مستفاد راه داشته باشد. از همین مجرا است که در آرمان شهر فارابی هنرمندان نقشی کلیدی بازی می کنند و در مرتبه بعد از رئیس مدینه قرار می گیرند. دو انگاره تخیل و محاکات از یک سو در تعلیم شهروندان و از دیگر سو، در خلق آثار هنری، شأن و جایگاه اجتماعی سیاسی هنرمندان را برجسته می کند. تعریف فارابی از زیبایی مبتنی بر مفهوم کمال است. درواقع کمال همان زیبایی است، هچنان که کمال، سعادت است. با چنین نگرشی می توان گفت کد که کلیت فلسفه سیاسی فارابی صبغه زیباشناسانه دارد و از این طریق می توان لوازم و عناصر زیباشناسی سیاسی او را تدوین کرد. در این نوشتار با استفاده از گردآوری اطلاعات کتابخانه ای و روش توصیفی- تحلیلی، عناصری چون سعادت، قوه متخیله و محاکات بررسی شده و به تعریفی پرداخته ایم که فارابی مبتنی بر کمال از زیبایی ارائه داده است.
ضرورت شکل گیری نگاره یوسف و زلیخا در دوران سلطان حسین بایقرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره ۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
105 - 127
حوزههای تخصصی:
براساس اندیشه سیاسی ایرانشهری، برقراری نظم دربار یکی از اصول دادگری در جامعه بوده است. در نتیجه برای تحقق شاه فرهمند، تفکیک قوای سه گانه لشکر، دین و دیوان و به نظم درآمدن آنها توسط وزیر ضروری بود. با ورود سنت های ترکی و مغولی و حضور خاتون های دربار، دخالت ایشان در امور دربار و انتخاب جانشین شرایطی بحرانی را برای تداوم اندیشه سیاسی ایرانشهری شکل داد. بنابراین اقدامات وزرا در مواجهه با بحران دخالت خاتون ها امری ضروری بود که بنا به اهمیت سنت اندرزدهی سیاسی برای وزرا، طی ادوار مختلف منجر به پدید آمدن آثار ادبی و هنری متعددی شد. در دوران سلطان حسین بایقرا نیز این بحران بروز یافت و در فروپاشی دودمان تیموری موثر بود. بنا به ضرورت مواجهه با این بحران آثار اندرزگون متعددی، برای متوجه ساختن سلطان به این بحران شکل گرفت. در این میان، بروز نگاره یوسف و زلیخا اثر کمال الدین بهزاد نیز با توجه به اهمیت این حکایت در بستر سنت اندرزدهی سیاسی و با توجه به ضرورت بهره گیری از کیفیت های زیباشناختی در جلب توجه سلطان به این بحران، دارای اهمیت و ضرورت دانسته شد. در این مقاله با روش تحلیلی - توصیفی و تاریخی و گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای، این سوال مطرح شد که نگاره یوسف و زلیخا، چه نسبتی با بحران دخالت خاتون ها در نظم دربار سلطان حسین بایقرا دارد؟ با توجه به نتایج به دست آمده ضرورت شکل گیری این نگاره، بهره گیری از جذابیت های زیبایی شناسانه نگارگری برای توجه دادن سلطان حسین بایقرا به بحران دخالت خاتون در امور دربار بوده است.
روایت از آسیب های اجتماعی در سینمای دهه ۷۰ ایران (مورد مطالعه فیلم های دو زن و زیر پوست شهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، روایت سینمای ایران از آسیب های اجتماعی در دهه ۷۰ را با تحلیل فیلم های دو زن و زیرپوست شهر مورد مطالعه قرار می دهد. روش تحقیق این پژوهش از نوع کیفی و از جنس تحقیقات توصیفی- اکتشافی است که برای پاسخ گفتن به پرسش خود سعی در ارایه ی یک توصیف غلیظ از پدیده مورد مطالعه خود دارد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل گفتمان بهره مند شدیم. به این صورت که فیلم ها را بر اساس روش تحلیل گفتمان «روث وداک» به ژانرها یا کارکردهای زبانی تقسیم کردیم و در هر کارکرد زبانی بنا بر روش تحلیل گفتمان «پل جی»، به هفت سوال مهم پاسخ دادیم. سپس جدولی از آسیب های اجتماعی در هر فیلم ارایه شده است. در بخش نتیجه گیری نیز به ارایه ی روایت از آسیب های اجتماعی در فیلم های دو زن و زیرپوست شهر بر مبنای بستر و شرایط جامعه ایران در دهه ۷۰ پرداختیم. مهم ترین یافته پژوهش این است فیلم های سینمایی دهه هفتاد (با مطالعه فیلم های دو زن و زیرپوست شهر) آسیب های اجتماعی رویارویی دو گفتمان سنت گرا و مدرنیته، مقاومت گفتمان پدرسالار/ مردسالار در برابر گفتمان زنان روشنفکر و خواهان آزادی های اجتماعی، احساس شکاف طبقاتی میان اقشار مرفه و فقیر جامعه، عدم امکان تحرک اجتماعی و... را بازنمایی کرده اند.
مطالعه پایه ها و شناسایی نشانه های «حکمرانی اخلاقی» در علم مدنی و رویکرد اجتماعی- فرهنگی فارابی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«حکمرانی» الگو و شیوه ای نوپدید در عرصه مدیریت است که در چند سال اخیر مورد توجه بسیاری از اندیشمندان قرار گرفته است. این الگو، گونه های فراوانی دارد که یکی از آن ها حکمرانی اخلاقی است. این حکمرانی که بر «مدیریت و اداره» بر پایه ارزش ها پافشاری دارد، اقدامی گروهی است که از سوی حاکمان و مدیران در راستای پیاده سازی یک فرهنگ شایسته اخلاقی طرح ریزی گردیده تا تمامی سویه های کسب وکار را در یک مجموعه و سازمان زیر پوشش قرار دهد. فارابی نخستین فیلسوف مسلمان ایرانی است که افزون بر پایه گذاری فلسفه اسلامی؛ طرّاح بسیاری از مباحث سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، و اخلاقی هم بوده است. او در علم مدنی خود، اخلاق و سیاست را همراه هم دیده و راه دست یابی به آرمان-شهر نیک بختی را تنها با گرویدن به بایسته های اخلاقی؛ آن هم از مسیر همکاری و هم گرایی مردم و مسئولان، و بودن در متن جامعه امکان پذیر دانسته است. موضوع این جُستار حکمرانی اخلاقی از دیدگاه این فیلسوف مشّایی است. نویسندگان نخست حکمرانی و پس از آن حکمرانی اخلاقی را تعریف کرده، سپس با اتخاذ روش تحلیل محتوا، با کاوش در اندیشه های فارابی، پایه ها و نشانه های این الگوی حکومتی/ مدیریتی را شناسایی و معرفی کرده اند. هدف آن بوده تا درون داشت درصدی از فلسفه اسلامی در راستای تأمین درون مایه یکی از مهم ترین گونه های حکمرانی، برای مدیران و مسئولان نهادهای دولتی، فرودولتی، و نیز شهروندان روشن گردد.
بررسی نقش حمایت اجتماعی در ارتقای کیفیت زندگی دوران سالمندی با رویکرد دینی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی نقش حمایت اجتماعی از سالمندان در بهبود و ارتقاء کیفیت زندگی آنها پرداخت. این پژوهش با روش تحلیلی-اسنادی صورت گرفت و گردآوری اطلاعات از طریق مطالعه و بررسی اسناد (شامل اسناد کتابخانه ای، مقالات، پایان نامه ها، پایگاه های اینترنتی و نمایه ها و نرم افزارهای علمی) با کلیدواژه های مرتبط انجام شد. یافته ها نشان دادند خلا پژوهش منسجم در این زمینه، به ویژه در زمینه تدوین مدلی با رویکرد دینی، در داخل کشور وجود دارد. همچنین حمایت اجتماعی سالمندان از منظر دین، دارای چهار بعد حمایت عاطفی، ارتباطی، ابزاری و معنوی است. حمایت ارتباطی شامل کسب تجربه، صله رحم، گفتگوی صمیمی، رعایت ضعف بدنی و رفتار با حوصله و طمانینه است. حمایت عاطفی شامل تکریم و تعظیم، سخن شایسته، نیکی و مهربانی، و قدردانی است. مولفه های حمایت ابزاری شامل کمک مالی خویشان، کمک مالی حکومت، نفقه و هدیه دادن است. حمایت معنوی نیز شامل مولفه های جلب برکت و روزی، دعای خیر و دلسوزی است. با توجه به تاکید فرهنگ اسلامی بر ارائه حمایت های خاص از گروه های آسیب پذیر نظیر سالمندان، انتظار می رود حمایت های اجتماعی رسمی و غیررسمی همه جانبه با توجه به نیازهای خاص سالمندان و با نظرخواهی از خود سالمندان صورت گیرد.
مطالعه عوامل مؤثر بر انحرافات جنسی در سبک زندگی دانشجویان ایرانی (با تأکید بر دانشجویان ساکن در خوابگاه های دانشجویی)(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهشنامه سبک زندگی سال ۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۲شماره ۱۷
37 - 62
حوزههای تخصصی:
مهم ترین مسائل دانشجویان مسائل جنسی به ویژه اختلال و انحراف جنسی هستند که سبک زندگی آنها تأثیر مضاعفی بر توسعه کشور دارد. جامعه آماری پژوهش، دانشجویان ایرانی هستند و طبق جدول مورگان، نمونه ای به حجم 384 نفر به روش نمونه گیری تصادفی متوازن شده، انتخاب شده اند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه است که پس از جمع آوری پرسشنامه ها، داده ها بوسیله نرم افزار SPSS پردازش و مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. یافته های این پژوهش نشان می دهد اختلال در مسائل جنسی در میان دانشجویان در یک دهه اخیر روند افزایشی داشته و مهم ترین دلیل آنان برای برقراری ارتباط خارج از چارچوب شرع، فقدان اعتقاد و عدم اهمیت به عقد شرعی است و عدم آگاهی و شناخت در رتبه دوم قرار دارد. باوجوداین باید دانست تفاوت سنی تأثیری در میزان روابط جنسی خارج از چارچوب شرع و عرف ندارد و همه مقاطع تحصیلی در این مسئله یکسان هستند. اما میان مقوله جنسیت، وضعیت اقتصادی و محل زندگی دانشجویان با ارتباط جنسی خارج از چارچوب رابطه معناداری وجود دارد
راهکارهای برون رفت از چالش های تقریب مذاهب اسلامی در حوزه بین الملل بر اساس دیدگاه امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری (مد ظله)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تقریب مذاهب اسلامی، آرمان مشترک مسلمانان جهان، از دیرباز مورد توجه پیشوایان دینی و دین شناسان شیعه و سنی بوده است. تقریب مذاهب در حوزه بین الملل ازجمله موضوعات مهم جهان اسلام است که موانع و چالش های خاص خود را دارد و تلاش برای یافتن راهکارهای مناسب برای برون رفت از این چالش ها باعث تسریع فرایند مذاکره و تعامل بین مذاهب مختلف می شود. ازآنجاکه تاکنون کمتر پژوهشی درصدد گردآوری نظرات اندیشمندان و تبیین راه حل های بالقوه برای تقویت ارتباط بین مذاهب مختلف در سطح بین المللی برآمده است، مقاله حاضر ضمن گردآوری دیدگاه های برجسته صاحب نظران، موانع و چالش های تقریب مذاهب را از منابع موجود استخراج و به دو گروه عوامل بیرونی و درونی تقسیم نموده است. سپس، با تأکید بر دیدگاه امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری(مدظله)، مستخرج از صحیفه نور و مجموعه بیانات رهبری و تطبیق موضوعی موانع و چالش ها با نظریات ایشان، سه دسته راهبرد مؤثر برای چگونگی مواجهه با موانع و چالش های تقریب مذاهب اسلامی در سطح بین الملل ارائه شده است که عبارت اند از راهبردهای اعتقادی- دینی، راهبردهای سیاسی و راهبردهای علمی- فرهنگی. همچنین، در این پژوهش با الگوبرداری از مطالعاتی که بر مبنای روش ترکیبی (SWOT) انجام شده، از روش تحلیل محتوا برای شناسایی و دسته بندی مقولات و راهبردهای ارائه شده توسط امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری(مدظله) به ویژه نقاط قوت و ضعف، فرصت ها و تهدیدات استفاده شد. این پژوهش، با استفاده از فرصت ها، راهکارهایی برای خنثی کردن تهدیدها و تقویت نقاط قوت ارائه کرده است.تقریب مذاهب اسلامی، آرمان مشترک مسلمانان جهان، از دیرباز مورد توجه پیشوایان دینی و دین شناسان شیعه و سنی بوده است. تقریب مذاهب در حوزه بین الملل ازجمله موضوعات مهم جهان اسلام است که موانع و چالش های خاص خود را دارد و تلاش برای یافتن راهکارهای مناسب برای برون رفت از این چالش ها باعث تسریع فرایند مذاکره و تعامل بین مذاهب مختلف می شود. ازآنجاکه تاکنون کمتر پژوهشی درصدد گردآوری نظرات اندیشمندان و تبیین راه حل های بالقوه برای تقویت ارتباط بین مذاهب مختلف در سطح بین المللی برآمده است، مقاله حاضر ضمن گردآوری دیدگاه های برجسته صاحب نظران، موانع و چالش های تقریب مذاهب را از منابع موجود استخراج و به دو گروه عوامل بیرونی و درونی تقسیم نموده است. سپس، با تأکید بر دیدگاه امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری(مدظله)، مستخرج از صحیفه نور و مجموعه بیانات رهبری و تطبیق موضوعی موانع و چالش ها با نظریات ایشان، سه دسته راهبرد مؤثر برای چگونگی مواجهه با موانع و چالش های تقریب مذاهب اسلامی در سطح بین الملل ارائه شده است که عبارت اند از راهبردهای اعتقادی- دینی، راهبردهای سیاسی و راهبردهای علمی- فرهنگی. همچنین، در این پژوهش با الگوبرداری از مطالعاتی که بر مبنای روش ترکیبی (SWOT) انجام شده، از روش تحلیل محتوا برای شناسایی و دسته بندی مقولات و راهبردهای ارائه شده توسط امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری(مدظله) به ویژه نقاط قوت و ضعف، فرصت ها و تهدیدات استفاده شد. این پژوهش، با استفاده از فرصت ها، راهکارهایی برای خنثی کردن تهدیدها و تقویت نقاط قوت ارائه کرده است.
نگاه جامعه شناختی به عملکرد رسانه ها در نابرابری پخش رویدادهای ورزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی فرهنگ سال ۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۰)
115 - 152
حوزههای تخصصی:
رسانه ها از طریق تطابق یا چالش دادن نقش های جنسیتی متداول و ترتیب دهی دیدگاه های جامعه به ورزش زنان تأثیر می گذارند. ورزش به طورمعمول به عنوان یک دنیای مردانه در نظر گرفته می شود و بسیاری از افراد معتقدند که ورزش زنان جذابیت کمتری دارد. هدف این تحقیق، تحلیل جامعه شناختی نقش رسانه ها در ترویج نابرابری در پوشش رویدادهای ورزشی است. روش تحقیق به صورت مرور نظام مند و تحلیل منابع ثانویه انجام شد و با استفاده از تکرار و تنوع منابع، داده ها جمع آوری و تحلیل شدند. جستجوی منابع در پایگاه های اطلاعاتی معتبری مانند وب آوسیس، اسکوپوس، اشپرینگر، امرالد و الزویر و غیره انجام شد. محدوده زمانی جستجو از ژانویه 2005 تا ژوئن 2022 بود و مقالاتی که به ورزش زنان متمرکز نبودند حذف شدند. با وجود پیشرفت های چشمگیر در ورزش های زنان و توانایی بالای ورزشکاران زن در ایجاد نمونه های مثبت، پوشش رسانه ای آن ها نسبت به ورزشکاران مرد همچنان محدود است. این نابرابری در نحوه نمایش ورزشکاران زن در رسانه ها به وجود آمده و باعث عدم احترام به آن ها می شود. برای تسهیل موفقیت ورزش زنان، باید به آن ها پوشش رسانه ای باکیفیت بیشتر و جلب احترام به عنوان ورزشکاران قدرتمند توجه کرد. تصورات جامعه از ورزش زنان تا حد زیادی تحت تأثیر رسانه ها است. فقدان پوشش رسانه ای باکیفیت باعث می شود ورزشکاران زن از اهمیت کمتری برخوردار شوند و فرصت کمی برای ایجاد علاقه به ورزش می دهد. تبعیض هایی که در رسانه ها وجود دارد، موفقیت ورزشکاران را بی اهمیت جلوه می دهد و باعث عدم احترام جامعه می شود. برای اینکه ورزش زنان فرصتی برای موفقیت واقعی داشته باشد، باید به آن ها پوشش رسانه ای بیشتر و باکیفیت بالاتری داده شود که به جایگاه آن ها به عنوان ورزشکاران قدرتمند احترام بگذارد.
شناسایی و تحلیل چالش های جامعه شناختی توسعه منابع انسانی در سازمان های دانش بنیان (با تاکید بر ابعاد فرهنگی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه پژوهی فرهنگی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۴۷)
93 - 125
حوزههای تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر، شناسایی چالش های جامعه شناختی توسعه منابع انسانی در بعد فرهنگی در سازمان های دانش بنیان است. پژوهش حاضر از لحاظ هدف، توسعه ای و از لحاظ نوع روش، توصیفی – اکتشافی است. جهت گردآوری داده های کیفی از تکنیک تجزیه و تحلیل تم استفاده شده است. مشارکت کنندگان این پژوهش شامل مدیران و مسئولان پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی بوده اند، که بر اساس روش نمونه گیری گلوله برفی و به تعداد 20 مصاحبه در سال 1401 انجام شده است. بر اساس نتایج کدگذاری تم های فرعی و مقوله بندی تم ها، چالش های جامعه شناختی توسعه منابع انسانی دانشی به چهار دسته کلی چالش های فردی، گروهی، سازمانی و محیطی طبقه بندی شده اند. در این راستا، چالش های فردی شامل ابعاد شخصیتی، رفتاری، ادراکی و ارزشی، چالش های گروهی شامل تعارضات تیمی، قوانین غیررسمی تیم ها، عدم تقارن ساختاری تیم های دانشی با سازمان و شکل گیری خرده فرهنگ ها، چالش های سازمانی شامل ارزیابی، ساختاری، فرآیندی و مالکیت حقوقی و چالش های محیطی شامل پویایی فناوری های نوین، تحولات در رویکردهای توسعه منابع انسانی، تغییر و تحولات محیطی، تغییرات سازمانی و ضعف در زیرساخت های فناوری های نوین می باشند.
روان شناسی سازی در تلویزیون (تحلیل گفتمان برنامه «کتاب باز»)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسأله اصلی این مقاله توصیف سازوکارها و پیامدهای فرایند روان شناسی سازی است. مقاله استدلال می کند این فرایند حاصل مناسبات اقتصادسیاسی کلان است اما مکانیسم ها و پیامدهای آن با استفاده از سازوکارهای روان شناسی پنهان می شود. برای نشان دادن اوصاف این پدیده، برنامه گفتگو محور «کتاب باز» تلویزیون مورد تحلیل گفتمان قرار گرفته است. گزاره های مرکزی شش برنامه ی پایانی معرفی کتاب در این برنامه، پذیرش وضع موجود و تحمل آن، تشویق افراد برای رفع از خودبیگانگی، انعطاف ذهنی برای همراهی با تغییرات جهان، کاستن از حرص و طمع برای مهار سرمایه داری، نافرمانی برای گسترش بازار و رفع موانع ذهنی سازگاری با وضع موجود، همگی در راستای روان شناسی سازی و تغییر فردی برای انطباق با جریان های سیال بازار است. این مقاله نتیجه می گیرد تقلیل مشکلات کلان به فرد با سیاست زدایی و اقتصادزدایی از وضع موجود، پدیده ها را به فرد تقلیل می دهد و مناسبات کلان را توجیه کرده و مشروعیت می بخشد که در خدمت نئولیبرالیسم به مثابه نظم مسلط جهان است. از این رهگذر فرایند سلطه بدیهی انگاشته شده و تعمیق می شود و تنها راه مواجهه با آن تجهیز فرد به مهارت های بقا در این رقابت فرساینده و در نتیجه تبرئه سیستم است.
تحول در آموزش و پرورش: تحلیل گفتمان کنش های سیاستی دوره سازندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد فرهنگ سال ۱۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۱
71 - 98
حوزههای تخصصی:
نظم نمادین آموزش و پرورش همواره عرصه ای برای منازعات معنایی گوناگون جهت مفصل بندی کنش های سیاستی مختلف به منظور ایجاد تغییر و تحول بوده است. در این مقاله در چارچوبی ترکیبی از نظریه گفتمان لاکلا و موفه و نورمن فرکلاف به تحلیل گفتمان این منازعات معنایی در متون سیاستی دوره سازندگی پرداختیم. توسعه اقتصادی، سازندگی و بازسازی ویرانی های ناشی از جنگ تحمیلی، فضایی برای بروز منازعات معنایی جدید در عرصه نظام آموزشی را فراهم نمود، که در راستای تغییر تدریجی در اهداف، محتوا، ساختار و برنامه های آموزش و پرورش و درصدد تثبیت معنای نشانه های تغییر و تحول در آموزش و پرورش در بینامتنیت با نشانه های برنامه های توسعه بود. این نشانه ها از طریق متون سیاستی و کنش هایی مثل تدوین برنامه توسعه اول و دوم، تغییر نظام آموزش و پرورش در قالب نظام جدید آموزش متوسطه و آئین نامه های مرتبط با آن مثل آئین نامه برنامه درسی نظام جدید متوسطه و آئین نامه امتحانات، تدوین اصول حاکم بر دوره راهنمایی تحصیلی، تدوین نظام نامه پرورشی و غیره، ثبات معنایی یافت. قابلیت اعتبار و دسترسی نشانه های فوق نیز با برجسته شدنِ ضرورت تثبیت نشانه های سازندگی و توسعه پیوند برقرار نمود و در متون سیاستی، به شکل استعاری یا آرمانی مطرح گردید.
عادتواره " منفعت طلبی شخصی" در ساختار سیاسی - اداری ایران معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه پژوهی فرهنگی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۴۷)
53 - 91
حوزههای تخصصی:
یکی از وجوه کمتر پرداخته شده ی فساد در ساختار سیاسی - اداری ایرانِ معاصر جنبه عادتواره ای آن است. این مسئله به عنوان یکی از عوامل اثر گذار در فرآیند توسعه، در تاریخ معاصر ایران به شکلی پایدار جریان داشته است؛ به همین جهت پژوهش حاضر با تمرکز بر دولت پهلوی اول که خط فاصلِ نمودِ نوگرایی در ساختار دولت در ایران معاصر است، و بر اساس نظریه فرآیندی نوربرت الیاس و با استفاده از روش تاریخی تحلیلی، به بررسی منفعت طلبی شخصی(یکی از مولفه های اصلی فساد سیاسی) در ساختار سیاسی ایران معاصر پرداخته است. بررسی مصادیق این رفتار در دولت های سلسله قاجار و پهلوی، نشان از گستردگی (تعدد) آن در تمام سطوح قدرت و تداوم آن در دوره های بررسی شده دارد. این یافته ها در کنار توجه به این نکته که این رفتار در دولت های پهلوی -که از طریق نوگرایی مناسبات و فرماسیون دولت را تغییر دادند- نیز تداوم یافته است، گواه این است که منفعت طلبی شخصی عادتواره ای است که همپای تحولات ساختار دولت به سمت نوگرایی تغییر نکرده و در نتیجه الزامات عادتواره ای آن همچنان بازتولید کننده ی این رفتار در ساختار سیاسی- اداری ایران معاصر بوده است.
تحولات آینده بحران هویت جوانان در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هویت به مثابه مفهومی چندوجهی، متغیر و سیال، در وهله اول پرسش از کیستی را می رساند و به باور بسیاری از صاحبنظران، موجب شناسایی افراد، گروه ها و فرهنگ و غیره از یکدیگر می شود. هویت دارای ابعاد متفاوتی است که مهم ترین بعد آن تعلق و تعهد می باشد. تعلق جنبه عاطفی و احساسی نسبت به کشور، دولت، اسلام، تمدن، خانواده، دوستان ...) و تعهد جنبه درگیری دارد، یعنی افراد نسبت به آن تعهدی که دارد، احساس وظیفه می کند. بحران هویت جوانان نیز به این موضوع اشاره دارد که در اثر تحولات نظام جهانی، دگرگونی و تحولات در زمینه های ساختاری، فرهنگی و ارتباطات و درعین حال به رسمیت شناخته نشدن از سوی دولتمردان، جوانان در تشخیص جایگاه خود در محیط پیرامونی، گروه و اجتماع خود دچار مشکل و تعارض شده اند؛ بنابراین سؤال اصلی پژوهش حاضر این است که پیشران های کلیدی بر آینده بحران هویت جوانان چه عواملی هستند. در این پژوهش با استفاده از مصاحبه عمیق با 21 نفر از خبرگان حوزه بحران هویت، مؤلفه های اصلی مؤثر بر بحران هویت جوانان موردبررسی قرار گرفت. سپس مفاهیم استخراج شده در قالب یک پرسش نامه تدوین گردیده و مجدد برای خبرگان ارسال شد تا میزان اهمیت و تأثیرگذاری هر کدام از آن ها را مشخص نمایند. سپس با استفاده از آزمون فریدمن، 17 مفهوم تأثیرگذار بر بحران هویت جوانان شناسایی شد: 1. ضعف نهاد های فرهنگی؛ 2. تعارض هویت جهانی با گفتمان رسمی حاکمیت؛ 3. سرخوردگی افراد از نادیده انگاشته شدن توسط حاکمیت؛ 4. تک بعدی شدن آموزش و پرورش؛ 5. نابرابری قومی (تقویت تعصبات- احساس تبعیض)؛ 6. گفتمان ایدئولوژیک حاکمت نسبت به هویت؛ 7. جهانی شدن؛ 8. چندگانگی هویت ایرانی و تداخل هویت ملی، دینی و مدرن؛ 9. سیالیت هویت؛ 10. بیگانگی عموم جامعه نسبت به هویت موردنظر نظام سیاسی؛ 11. تغییرات ارزشی و ساختاری (ارزش ها و هنجار های متعدد و متضاد)؛ 12. تکثر و تنوع عمل و مراجع انتخاب شیوه زندگی؛ 13. رشد شهرنشینی؛ 14. کم رنگ شدن ارزش های سنتی و سلطه عقلانیت ابزاری؛ 15. گسترش شبکه های اجتماعی و شکل گیری هویت مجازی؛ 16. عدم توسعه متوازن؛ 17. نابرابری جنسیت.
شناسایی عوامل مؤثر در توسعه گردشگری سلامت در استان مازندران با استفاده از نرم افزار مکس کیودی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی فرهنگ سال ۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۱)
155 - 182
حوزههای تخصصی:
گردشگری سلامت به عنوان یکی از انواع گردشگری به ویژه در سال های اخیر موردتوجه بسیاری از کشورها قرار گرفته است. در استان مازندران مکان های زیادی وجود دارد که گردشگران برای به دست آوردن آرامش و درمان نارسایی های پوستی به آنجا مراجعه می کنند. مازندران از جاذبه های هر سه قسم گردشگری سلامت یعنی درمانی، تندرستی و پزشکی بهره مند است. عواملی در گردشگری سلامت مؤثرند که می توانند فاکتور محوری موفقیت در صنعت گردشگری سلامت باشند. در این پژوهش در نظر است عوامل مؤثر بر گردشگری سلامت در استان مازندران موردبررسی قرار گیرد. به نظر می رسد انجام این تحقیق و نتایج آن می تواند راهگشا برای ارتقای گردشگری سلامت در کشور و ازجمله در مازندران و افزایش تعداد گردشگران سلامت شود. پژوهش پیش رو نظری است و به جهت استفاده مراکز و بنگاه های مربوط کاربردی است. بنا به ماهیت موضوع این پژوهش از نوع علی است. برای این منظور، با استفاده از مطالعات اسنادی و کتابخانه ای و نیز از طریق مصاحبه با 16 نفر از کارشناسان و صاحب نظران در زمینه گردشگری سلامت به تعیین مؤلفه های اصلی پدیده موردبررسی پرداخته شد. در این روش ابتدا به شناسایی عوامل مؤثر و اساسی پرداخته و سپس با استفاده از نرم افزار MAXQDA، عوامل مؤثر رتبه بندی شده است. نتایج نشان می دهد؛ به ترتیب بعد فرهنگی و اجتماعی با 42/4 درصد به عنوان مهم ترین عامل و پس ازآن بعد اقتصادی با 23 درصد در رتبه دوم قرار دارد. پس ازآن بعد خدمات با 21/8 درصد در رده سوم و در آخر بعد سیاسی و اداری با 12/7 درصد قرار دارد.