فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۶۱ تا ۱۸۰ مورد از کل ۳٬۲۱۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
در ارزیابی تحقیقات کیفی، به منظور درک بهتر توصیفات یا استدلالات محققان، آشنایی خواننده متن درباره محقق و جایگاه او در تحقیق و شکل گیری مسئله تحقیق ضروری به نظر می رسد. خواننده با شناخت نسبی از محقق می تواند برخی سوگیری ها و پیش فرض هایی را که در تحقیق اثر گذاشتند تشخیص دهد در این مقاله با استفاده از رویکرد مردم نگاری انتقادی و با تحلیل محتوای کیفی هشت مقاله و یک کتاب که در سال های اخیر در ایران منتشر شده است به دنبال پاسخگویی به این سؤال هستیم که چرا صحبت از جایگاه محقق در پژوهش ها و مطالعات اجتماعی اهمیت دارد؟ حذف محقق یا مشخص نبودن جایگاه محقق و اهمیت مسئله برای محقق در حین انجام مطالعات به ویژه در زمان نوشتار گزارش ها و نتایج تحقیق چه آسیب ها و پیامدهایی در پی دارد؟ رعایت نکردن رویکرد بازتابی در تحقیقات و مشخص نبودن جایگاه محقق تبعاتی را همچون پنهان کردن خود و انگیزه های شخصی در تحقیق، حقیقت پنداشتن برخی از اندیشه ها و تفکرات خود، سلب کردن این امکان از خواننده که بتواند سوگیری های ممکن را تشخیص دهد، در پی دارد. مشخص نبودن جایگاه محقق زمینه را برای بروز پیامدهایی همچون خود قهرمان پنداری محقق، ایجاد راهکارهای سریع آماده می کند. محقق با افتادن در این دام ها از مسیر تحقیق و فهم مسئله فاصله می گیرد.
شناسایی و تحلیل چالش های جامعه شناختی توسعه منابع انسانی در سازمان های دانش بنیان (با تاکید بر ابعاد فرهنگی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه پژوهی فرهنگی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۴۷)
93 - 125
حوزههای تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر، شناسایی چالش های جامعه شناختی توسعه منابع انسانی در بعد فرهنگی در سازمان های دانش بنیان است. پژوهش حاضر از لحاظ هدف، توسعه ای و از لحاظ نوع روش، توصیفی – اکتشافی است. جهت گردآوری داده های کیفی از تکنیک تجزیه و تحلیل تم استفاده شده است. مشارکت کنندگان این پژوهش شامل مدیران و مسئولان پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی بوده اند، که بر اساس روش نمونه گیری گلوله برفی و به تعداد 20 مصاحبه در سال 1401 انجام شده است. بر اساس نتایج کدگذاری تم های فرعی و مقوله بندی تم ها، چالش های جامعه شناختی توسعه منابع انسانی دانشی به چهار دسته کلی چالش های فردی، گروهی، سازمانی و محیطی طبقه بندی شده اند. در این راستا، چالش های فردی شامل ابعاد شخصیتی، رفتاری، ادراکی و ارزشی، چالش های گروهی شامل تعارضات تیمی، قوانین غیررسمی تیم ها، عدم تقارن ساختاری تیم های دانشی با سازمان و شکل گیری خرده فرهنگ ها، چالش های سازمانی شامل ارزیابی، ساختاری، فرآیندی و مالکیت حقوقی و چالش های محیطی شامل پویایی فناوری های نوین، تحولات در رویکردهای توسعه منابع انسانی، تغییر و تحولات محیطی، تغییرات سازمانی و ضعف در زیرساخت های فناوری های نوین می باشند.
تحول در آموزش و پرورش: تحلیل گفتمان کنش های سیاستی دوره سازندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد فرهنگ سال ۱۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۱
71 - 98
حوزههای تخصصی:
نظم نمادین آموزش و پرورش همواره عرصه ای برای منازعات معنایی گوناگون جهت مفصل بندی کنش های سیاستی مختلف به منظور ایجاد تغییر و تحول بوده است. در این مقاله در چارچوبی ترکیبی از نظریه گفتمان لاکلا و موفه و نورمن فرکلاف به تحلیل گفتمان این منازعات معنایی در متون سیاستی دوره سازندگی پرداختیم. توسعه اقتصادی، سازندگی و بازسازی ویرانی های ناشی از جنگ تحمیلی، فضایی برای بروز منازعات معنایی جدید در عرصه نظام آموزشی را فراهم نمود، که در راستای تغییر تدریجی در اهداف، محتوا، ساختار و برنامه های آموزش و پرورش و درصدد تثبیت معنای نشانه های تغییر و تحول در آموزش و پرورش در بینامتنیت با نشانه های برنامه های توسعه بود. این نشانه ها از طریق متون سیاستی و کنش هایی مثل تدوین برنامه توسعه اول و دوم، تغییر نظام آموزش و پرورش در قالب نظام جدید آموزش متوسطه و آئین نامه های مرتبط با آن مثل آئین نامه برنامه درسی نظام جدید متوسطه و آئین نامه امتحانات، تدوین اصول حاکم بر دوره راهنمایی تحصیلی، تدوین نظام نامه پرورشی و غیره، ثبات معنایی یافت. قابلیت اعتبار و دسترسی نشانه های فوق نیز با برجسته شدنِ ضرورت تثبیت نشانه های سازندگی و توسعه پیوند برقرار نمود و در متون سیاستی، به شکل استعاری یا آرمانی مطرح گردید.
عادتواره " منفعت طلبی شخصی" در ساختار سیاسی - اداری ایران معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه پژوهی فرهنگی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۴۷)
53 - 91
حوزههای تخصصی:
یکی از وجوه کمتر پرداخته شده ی فساد در ساختار سیاسی - اداری ایرانِ معاصر جنبه عادتواره ای آن است. این مسئله به عنوان یکی از عوامل اثر گذار در فرآیند توسعه، در تاریخ معاصر ایران به شکلی پایدار جریان داشته است؛ به همین جهت پژوهش حاضر با تمرکز بر دولت پهلوی اول که خط فاصلِ نمودِ نوگرایی در ساختار دولت در ایران معاصر است، و بر اساس نظریه فرآیندی نوربرت الیاس و با استفاده از روش تاریخی تحلیلی، به بررسی منفعت طلبی شخصی(یکی از مولفه های اصلی فساد سیاسی) در ساختار سیاسی ایران معاصر پرداخته است. بررسی مصادیق این رفتار در دولت های سلسله قاجار و پهلوی، نشان از گستردگی (تعدد) آن در تمام سطوح قدرت و تداوم آن در دوره های بررسی شده دارد. این یافته ها در کنار توجه به این نکته که این رفتار در دولت های پهلوی -که از طریق نوگرایی مناسبات و فرماسیون دولت را تغییر دادند- نیز تداوم یافته است، گواه این است که منفعت طلبی شخصی عادتواره ای است که همپای تحولات ساختار دولت به سمت نوگرایی تغییر نکرده و در نتیجه الزامات عادتواره ای آن همچنان بازتولید کننده ی این رفتار در ساختار سیاسی- اداری ایران معاصر بوده است.
پاتوس و حال وهوای بنیادین نزد هایدگر به سوی یک تربیت حالمند و تیماردارانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله یافتگی و حال وهوای بنیادین را در نسبت با پاتوسِ ارسطویی تحلیل کرده و از چنین تحلیلی به تربیت حالمند و مجال دهنده پرداخته می شود. ازاین رو مفهوم پاتوس را بررسی و با تفسیر هایدگر از پاتوس به عمل متأثرشده و درعین حال کنشگر می رسیم که اگزیستانسیال بنیادین یافتگی را ترسیم می کند که با متأثرشدگی از چیزها، آدم ها و جهان پیرامونی رفتار-عمل در بستر طرح افکنی پرتاب شده مطرح می شود. با این تلقی احساسات و حال وهواهای بنیادین به مثابه اموری بنیادین مطرح می شوند که سبب بیداری و رفتن به سوی امکان دیگر از هستی اند. ازاین رو بر اساس آموزه های هایدگر، تربیت حالمند با اساسی پنداشتن حال وهواهای بنیادین، تربیت را در بستر جهان مندی و نسبت مندی با چیزها و دیگران و آری گوی به امکانات فهم می کند که به شیوه طرح افکنی پرتاب شده، فهمی حالمند را ممکن می سازد که سبب گشودگی به هستی و امکانات متعدد تربیت بر اساس حال وهواها می شود.
امید و ناامیدی در جامعه ایران: مطالعه موردی دانشجویان دانشگاه های شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات فرهنگی ایران سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۶۳)
93 - 120
حوزههای تخصصی:
دانشجویان نسلی هستند که در تعیین آینده کشور نقش دارند و ذهنیت آنان درباره امید و ناامیدی برای طرح ریزی آینده شان در ایران، بر جامعه ایران تأثیرگذار است. موضوع امید و نگرانی دربار هٔ آینده در جامعه ایران سال هاست که اندیشمندان، سیاست ورزان و فعالان اجتماعی را متوجه خود کرده است. این مقاله تلاش می کند به چگونگی شکل گیری ذهنیت امیدوار یا ناامید دانشجویان در شرایط ایران امروز بپردازد. رویکرد این مقاله کیفی است و با 26 دانشجوی دختر و پسر از دانشگاه های دولتی شهر تهران مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام شده است. روش تحلیل اطلاعات در این پژوهش، تحلیل مضمون است. در این مقاله از مفهوم پردازی غسان حاج، مردم شناس لبنانی استرالیایی درباره جوامع به مثابه «مکانیزم های تولید و توزیع امید» استفاده شده است. یافته ها نشان می دهند که امیدِ جمعی در میان بخش مهمی از مشارکت کنندگان پژوهش غایب است؛ آنها به دلیل وجود تبعیض های سیستماتیک و تقاطع تبعیض، از دایرهٔ تولید و توزیع امید طرد می شوند. یکی از پیامدهای ناامیدی اجتماعی، تمایل به مهاجرت به خارج از ایران در میان مشارکت کنندگان این مطالعه است. از آن جا که انسداد اقتصادی، سیاسی و اجتماعی به گسترش ناامیدی اجتماعی در میان مشارکت کنندگان دامن می زند، به رسمیت شناختن جنبش های اجتماعی و گشودگی نهادهای حکمرانی به طرح مطالبات اقتصادی، اجتماعی و سیاسی مردم و تلاش در جهت برآورده ساختن این مطالبات، می تواند به گسترش امید اجتماعی در جامعه کمک کند. نتایج پژوهش می تواند نگاه ما به مسئله امید را در میان همه اقشار جامعه تعمیق بخشد.
الگویی برای سرمایه گذاری در تجاری سازی تحقیقات فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد فرهنگ سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۶۳
187 - 219
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش ارائه الگویی مفهومی مبتنی بر مؤلفه های اثرگذار بر سرمایه گذاری به منظور تجاری سازی تحقیقات فرهنگی دانشگاهی در ایران می باشد. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت آمیخته اکتشافی است. در رویکرد کیفی با مرور سیستماتیک مطالعات مرتبط با مسئله پژوهش، به روش هدفمند قضاوتی 53 مؤلفه اثرگذار در زمینه پژوهش احصاء و با اجماع نظر 17 نفر از صاحب نظران متشکل از اعضای هیئت علمی، مدیران اجرایی دانشگاه ها، سیاستگذاران آموزش عالی و سرمایه گذاران، 46 مؤلفه از آنها انتخاب و با روش تحلیل عاملی اکتشافی در شش بُعد دسته بندی شدند. در رویکرد کمّی به منظور ارزیابی مؤلفه های شناسایی شده و طراحی الگوی پیشنهادی، به روش پیمایشی و با ابزار پرسشنامه محقق ساخته، نظرات نمونه ای 56 نفری منتخب از جامعه آماری مدیران صندوق های سرمایه گذاری خطرپذیر که به صورت تصادفی انتخاب شده بودند، جمع آوری و با روش معادلات ساختاری و به کمک نرم افزارهای SPSS و LISREL مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های تحقیق نشان داد 46 مؤلفه در شش بُعد ساختاری و مدیریتی (11 مؤلفه)، تخصصی (9 مؤلفه)، پژوهشی (7 مؤلفه) فرهنگ دانشی (6 مؤلفه)، تجاری (8 مؤلفه) و ارزش آفرینی (5 مؤلفه) در تجاری سازی تحقیقات فرهنگی دانشگاهی اثرگذار هستند. نتایج تحقیق بیانگر آن است ارتقاء این مؤلفه ها در قالب الگوی پیشنهادی به بازده مطلوب سرمایه گذاری در تجاری سازی تحقیقات فرهنگی کمک شایانی خواهد نمود.
تحولات آینده بحران هویت جوانان در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هویت به مثابه مفهومی چندوجهی، متغیر و سیال، در وهله اول پرسش از کیستی را می رساند و به باور بسیاری از صاحبنظران، موجب شناسایی افراد، گروه ها و فرهنگ و غیره از یکدیگر می شود. هویت دارای ابعاد متفاوتی است که مهم ترین بعد آن تعلق و تعهد می باشد. تعلق جنبه عاطفی و احساسی نسبت به کشور، دولت، اسلام، تمدن، خانواده، دوستان ...) و تعهد جنبه درگیری دارد، یعنی افراد نسبت به آن تعهدی که دارد، احساس وظیفه می کند. بحران هویت جوانان نیز به این موضوع اشاره دارد که در اثر تحولات نظام جهانی، دگرگونی و تحولات در زمینه های ساختاری، فرهنگی و ارتباطات و درعین حال به رسمیت شناخته نشدن از سوی دولتمردان، جوانان در تشخیص جایگاه خود در محیط پیرامونی، گروه و اجتماع خود دچار مشکل و تعارض شده اند؛ بنابراین سؤال اصلی پژوهش حاضر این است که پیشران های کلیدی بر آینده بحران هویت جوانان چه عواملی هستند. در این پژوهش با استفاده از مصاحبه عمیق با 21 نفر از خبرگان حوزه بحران هویت، مؤلفه های اصلی مؤثر بر بحران هویت جوانان موردبررسی قرار گرفت. سپس مفاهیم استخراج شده در قالب یک پرسش نامه تدوین گردیده و مجدد برای خبرگان ارسال شد تا میزان اهمیت و تأثیرگذاری هر کدام از آن ها را مشخص نمایند. سپس با استفاده از آزمون فریدمن، 17 مفهوم تأثیرگذار بر بحران هویت جوانان شناسایی شد: 1. ضعف نهاد های فرهنگی؛ 2. تعارض هویت جهانی با گفتمان رسمی حاکمیت؛ 3. سرخوردگی افراد از نادیده انگاشته شدن توسط حاکمیت؛ 4. تک بعدی شدن آموزش و پرورش؛ 5. نابرابری قومی (تقویت تعصبات- احساس تبعیض)؛ 6. گفتمان ایدئولوژیک حاکمت نسبت به هویت؛ 7. جهانی شدن؛ 8. چندگانگی هویت ایرانی و تداخل هویت ملی، دینی و مدرن؛ 9. سیالیت هویت؛ 10. بیگانگی عموم جامعه نسبت به هویت موردنظر نظام سیاسی؛ 11. تغییرات ارزشی و ساختاری (ارزش ها و هنجار های متعدد و متضاد)؛ 12. تکثر و تنوع عمل و مراجع انتخاب شیوه زندگی؛ 13. رشد شهرنشینی؛ 14. کم رنگ شدن ارزش های سنتی و سلطه عقلانیت ابزاری؛ 15. گسترش شبکه های اجتماعی و شکل گیری هویت مجازی؛ 16. عدم توسعه متوازن؛ 17. نابرابری جنسیت.
شناسایی عوامل مؤثر در توسعه گردشگری سلامت در استان مازندران با استفاده از نرم افزار مکس کیودی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی فرهنگ سال ۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۱)
155 - 182
حوزههای تخصصی:
گردشگری سلامت به عنوان یکی از انواع گردشگری به ویژه در سال های اخیر موردتوجه بسیاری از کشورها قرار گرفته است. در استان مازندران مکان های زیادی وجود دارد که گردشگران برای به دست آوردن آرامش و درمان نارسایی های پوستی به آنجا مراجعه می کنند. مازندران از جاذبه های هر سه قسم گردشگری سلامت یعنی درمانی، تندرستی و پزشکی بهره مند است. عواملی در گردشگری سلامت مؤثرند که می توانند فاکتور محوری موفقیت در صنعت گردشگری سلامت باشند. در این پژوهش در نظر است عوامل مؤثر بر گردشگری سلامت در استان مازندران موردبررسی قرار گیرد. به نظر می رسد انجام این تحقیق و نتایج آن می تواند راهگشا برای ارتقای گردشگری سلامت در کشور و ازجمله در مازندران و افزایش تعداد گردشگران سلامت شود. پژوهش پیش رو نظری است و به جهت استفاده مراکز و بنگاه های مربوط کاربردی است. بنا به ماهیت موضوع این پژوهش از نوع علی است. برای این منظور، با استفاده از مطالعات اسنادی و کتابخانه ای و نیز از طریق مصاحبه با 16 نفر از کارشناسان و صاحب نظران در زمینه گردشگری سلامت به تعیین مؤلفه های اصلی پدیده موردبررسی پرداخته شد. در این روش ابتدا به شناسایی عوامل مؤثر و اساسی پرداخته و سپس با استفاده از نرم افزار MAXQDA، عوامل مؤثر رتبه بندی شده است. نتایج نشان می دهد؛ به ترتیب بعد فرهنگی و اجتماعی با 42/4 درصد به عنوان مهم ترین عامل و پس ازآن بعد اقتصادی با 23 درصد در رتبه دوم قرار دارد. پس ازآن بعد خدمات با 21/8 درصد در رده سوم و در آخر بعد سیاسی و اداری با 12/7 درصد قرار دارد.
تجربه زیسته مادران تحصیل کرده دین مدار از کنشگری اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد فرهنگ سال ۱۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۱
99 - 134
حوزههای تخصصی:
برقراری تعادل بین نقش های خانوادگی و اجتماعی، برای مادران تحصیل کرده دیندار، مسئله ای جدی است که فراتر از چالش های نظری، پیچیدگی ها و دشواری های عملی را در پی دارد، هدف پژوهش حاضر کشف پاسخ هایی کاربردی پیرامون چگونگی ایجاد توازن بین نقش های خانوادگی و کنشگری های اجتماعی است. تأکیدات اخیر بر خطر پیری جمعیت و الزام به فرزندآوری بیشتر در میان قشر مذکور، بر ضرورت این تحقیق می افزاید. بدین ترتیب با اتخاذ رویکرد کیفی، با بیست وشش نفر از بانوان متولد دهه شصت که علاوه بر نقش های مادری و همسری، کنشگری اجتماعی قابل توجهی داشتند، مصاحبه عمیق صورت گرفت و از روش تحلیل مضمون، برای تحلیل داده ها استفاده شد. در بخش یافته ها، عوامل تنظیم کننده نقش ها در 4 شبکه مضمون کشف شده شامل عوامل فردی تنظیم کننده نقش ها، راهبرد های زمینه ای، راهبرد های موقعیتی و راهبرد های حمایتی سازمان یافته است، در نهایت، الگوی مفهومی تنظیم نقش ها ترسیم شد که مهم ترین مزیت آن، انطباق پذیری با مختصات زندگی افراد و سیالیت آن است.
مطالعه پدیدارشناختی تجربه تنهایی در بین دانشجویان با رویکرد تفسیری (مورد مطالعه: دانشجویان پسر خوابگاه شهید آشتیانی دانشگاه علامه طباطبایی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد فرهنگ سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۲
31 - 60
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر با هدف واکاوی تجربه تنهایی در دانشجویان خوابگاهی پسر دانشگاه علامه طباطبایی و شناخت راهبرد های آنها در مواجهه با این تجربه نوشته شده است. برای نیل به این مقصود، به منظور تأمین حساسیت نظری مقاله، چهار رویکرد کنش متقابل، روان پویشی، اگزیستانسیال (وجودی) و شناختی انتخاب شدند و در بخش روش نیز، از پدیدارشناسی تفسیری استفاده شد. تحلیل پدیدارشناسانه تفسیری، هر دو سنت پدیدارشناسی هرمنوتیکی و متعالی را یکپارچه می کند و با استفاده از اصول نظری پدیدارشناسی هرمنوتیکی و خاص انگاری، به کشف معنابخشی افراد به تجربه های مهم مبادرت می ورزد. نمونه های مورد مطالعه به تعداد 12 نفر، با استفاده از نمونه گیری هدفمند، از میان دانشجویان خوابگاه شهید آشتیانی دانشگاه علامه طباطبایی انتخاب شدند. در نهایت، با اتکا به روش پدیدارشناسی تفسیری و چارچوب مفهومی مناسب، مضامین اصلی «جامعه رقابتی»، «جامعه نظارتی و ناامن»، «حکمفرمایی سکوت» و «جامعه یک رنگ» حاصل شدند و سه راهبرد «انکار تنهایی»، «درون گرایی» و « انفعال» به عنوان راهبرد های دانشجویان در مواجهه با تنهایی کشف شدند.
نگاه جامعه شناختی به عملکرد رسانه ها در نابرابری پخش رویدادهای ورزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی فرهنگ سال ۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۰)
115 - 152
حوزههای تخصصی:
رسانه ها از طریق تطابق یا چالش دادن نقش های جنسیتی متداول و ترتیب دهی دیدگاه های جامعه به ورزش زنان تأثیر می گذارند. ورزش به طورمعمول به عنوان یک دنیای مردانه در نظر گرفته می شود و بسیاری از افراد معتقدند که ورزش زنان جذابیت کمتری دارد. هدف این تحقیق، تحلیل جامعه شناختی نقش رسانه ها در ترویج نابرابری در پوشش رویدادهای ورزشی است. روش تحقیق به صورت مرور نظام مند و تحلیل منابع ثانویه انجام شد و با استفاده از تکرار و تنوع منابع، داده ها جمع آوری و تحلیل شدند. جستجوی منابع در پایگاه های اطلاعاتی معتبری مانند وب آوسیس، اسکوپوس، اشپرینگر، امرالد و الزویر و غیره انجام شد. محدوده زمانی جستجو از ژانویه 2005 تا ژوئن 2022 بود و مقالاتی که به ورزش زنان متمرکز نبودند حذف شدند. با وجود پیشرفت های چشمگیر در ورزش های زنان و توانایی بالای ورزشکاران زن در ایجاد نمونه های مثبت، پوشش رسانه ای آن ها نسبت به ورزشکاران مرد همچنان محدود است. این نابرابری در نحوه نمایش ورزشکاران زن در رسانه ها به وجود آمده و باعث عدم احترام به آن ها می شود. برای تسهیل موفقیت ورزش زنان، باید به آن ها پوشش رسانه ای باکیفیت بیشتر و جلب احترام به عنوان ورزشکاران قدرتمند توجه کرد. تصورات جامعه از ورزش زنان تا حد زیادی تحت تأثیر رسانه ها است. فقدان پوشش رسانه ای باکیفیت باعث می شود ورزشکاران زن از اهمیت کمتری برخوردار شوند و فرصت کمی برای ایجاد علاقه به ورزش می دهد. تبعیض هایی که در رسانه ها وجود دارد، موفقیت ورزشکاران را بی اهمیت جلوه می دهد و باعث عدم احترام جامعه می شود. برای اینکه ورزش زنان فرصتی برای موفقیت واقعی داشته باشد، باید به آن ها پوشش رسانه ای بیشتر و باکیفیت بالاتری داده شود که به جایگاه آن ها به عنوان ورزشکاران قدرتمند احترام بگذارد.
روان شناسی سازی در تلویزیون (تحلیل گفتمان برنامه «کتاب باز»)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسأله اصلی این مقاله توصیف سازوکارها و پیامدهای فرایند روان شناسی سازی است. مقاله استدلال می کند این فرایند حاصل مناسبات اقتصادسیاسی کلان است اما مکانیسم ها و پیامدهای آن با استفاده از سازوکارهای روان شناسی پنهان می شود. برای نشان دادن اوصاف این پدیده، برنامه گفتگو محور «کتاب باز» تلویزیون مورد تحلیل گفتمان قرار گرفته است. گزاره های مرکزی شش برنامه ی پایانی معرفی کتاب در این برنامه، پذیرش وضع موجود و تحمل آن، تشویق افراد برای رفع از خودبیگانگی، انعطاف ذهنی برای همراهی با تغییرات جهان، کاستن از حرص و طمع برای مهار سرمایه داری، نافرمانی برای گسترش بازار و رفع موانع ذهنی سازگاری با وضع موجود، همگی در راستای روان شناسی سازی و تغییر فردی برای انطباق با جریان های سیال بازار است. این مقاله نتیجه می گیرد تقلیل مشکلات کلان به فرد با سیاست زدایی و اقتصادزدایی از وضع موجود، پدیده ها را به فرد تقلیل می دهد و مناسبات کلان را توجیه کرده و مشروعیت می بخشد که در خدمت نئولیبرالیسم به مثابه نظم مسلط جهان است. از این رهگذر فرایند سلطه بدیهی انگاشته شده و تعمیق می شود و تنها راه مواجهه با آن تجهیز فرد به مهارت های بقا در این رقابت فرساینده و در نتیجه تبرئه سیستم است.
فلسفه فارابی در میانه انتزاعی و انضمامی؛ الگویی برای اندیشیدن فلسفی و سیاستگذاری فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فلسفه فارابی به دقیق ترین معنای واژه، فلسفه ای مسئله محور و این جهانی است. این سخن در مقابل ادعایی قرار دارد که فلسفه فارابی را تماماً انتزاعی و بی ارتباط با موضوعات انضمامی دوره حیات فارابی می داند یا حتی اگر به چنین ارتباطی قائل است، الگوی فلسفی پیشنهاد شده را اساساً غیرقابل تحقق در این جهان می داند و آن فلسفه را در شئون متعدد انسان شناسی و سیاست و اخلاق و غیره را ناظر به عالی ترین پاره نفس آدمی، یعنی روح او متصور شده است. در مقابل این ادعا، که طرفداران بسیاری دارد، این نوشتار مدعی است نه تنها فلسفه فارابی اساساً مولود زمینه های انضمامی سیاسی و دینی و فرهنگی و اجتماعی زمانه حیات او است بلکه راه حل او برای مشکلات زمانه، برخلاف دیگر راه حل های تک سویه، بر دوگانه متمایز اما مرتبط ایدئال- واقعی مبتنی است. بنابه وجه اخیر، فارابی تلاش کرده است بین سنت قدمایی و اقتضائات زمانه جمع آورد و عقلای جهان را در حل مسائل جامعه اسلامی زمانه خود به مدد گیرد. در این مقاله تلاش می شود ضمن واکاوی این زمینه ها، و تحلیل پاسخ فارابی به مسائل و بحران های زمانه، این سنخ از اندیشیدن را به عنوان الگویی برای اندیشیدن فلسفی و سیاستگذاری فرهنگی پیشنهاد دهد که هم زمان دو وضعیت واقعی و ایدئال را به رسمیت می شناسد.
مدل ساختاری عوامل فرهنگی اجتماعی تأثیرگذار بر فرآیند ترک پایدار اعتیاد از دیدگاه متخصصان حوزه اعتیاد با استفاده از تکنیک دیماتل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره ۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
86 - 104
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی عوامل فرهنگی و اجتماعی مؤثر بر فرآیند ترک پایدار اعتیاد از دیدگاه متخصصان حوزه اعتیاد انجام پذیرفته است. روش پژوهش حاضر کمی و ابزار تحقیق پرسشنامه است. تکنیک مورداستفاده در پژوهش حاضر تکنیک دیماتل است که بر پایه مقایسه های زوجی است. این تکنیک با بهره گیری از نظرات خبرگان در استخراج عوامل موجود در سیستم، ساختاردهی سیستماتیک به آن ها و با به کارگیری اصول نظریه گراف، ساختاری سلسله مراتبی از عوامل موجود در سیستم همراه با روابط تأثیر گذاری و تأثیرپذیری متقابل عناصر مذکور فراهم می آورد. بدین سان شدت اثر روابط مذکور به صورت کمی مشخص می شود. جامعه آماری شامل سیزده نفر از متخصصان و خبرگان حوزه اعتیاد که به طور عمده روی اعتیاد و ترک پایدار آن مطالعاتی داشته و صاحب نظر بودند. نتایج تحقیق نشان می دهد که به ترتیب بیشترین تأثیرپذیری مربوط به متغیرهای ترک پایدار اعتیاد، پایگاه اقتصادی اجتماعی و گروه دوستان می باشد. همچنین متغیرهایی که بیشترین میزان تأثیر گذاری را بر ترک اعتیاد داشته اند عبارت اند از متغیر سلامت روان با 57/1، بی هنجاری با 0/1، دین داری با 882/0 و کنترل اجتماعی به همراه گروه دوستان با 658/0 که به ترتیب بیشترین تأثیر را بر فرآیند ترک اعتیاد داشته اند.
تحلیل زیبایی شناسی پوسترهای سینمایی مرتضی ممیز بر اساس نظریه مولی-مولکولی فلیکس گتاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش: فلیکس گتاری در نظریه مولی-مولکولی خود، به ارتباط میان جامعه و افراد پرداخته که از منظر او این ارتباط خود به نوعی انقلاب منجر می شود. گتاری که خود فیلسوفی پسامدرن، محسوب می شود، به ساختارشکنی اعتقاد داشته و در نظریه رویزومی خود به حرکت هایی با بی نهایت آغاز و پایان اشاره می کند. در این گفتار تلاش شده با انتخاب پنج پوستر سینمایی از مرتضی ممیز، به تحلیل رویکرد مولی-مولکولی آن ها و گفتمان حاکم دوران پرداخته شود. ممیز که خود هنرمندی ساختارشکن و جریان ساز در ایران است، به خوبی این دیدگاه را در آثارش به معرض دید قرار داده است. پرسش اصلی در این پژوهش این است که این نظریه چگونه خود را در پوسترهای سینمایی ممیز نشان داده است؟ برای پاسخ به این سوال، باید به شرایط آن دوران جامعه و مردم پرداخت.
روش پژوهش: در این نوشتار با انتخاب پنج پوستر از آثار سینمایی ممیز به تحلیل آثار او پرداخته شده است. انتخاب پوستر، براساس شرایط ایران در آن دوران بوده و سعی بر آن بود که از دوران قبل از انقلاب اسلامی ایران، دوران جنگ تحمیلی عراق با ایران و هم چنین دوران پس از جنگ، پوسترها انتخاب شود. روش پژوهش توصیفی-تحلیلی و استفاده از منابع کتاب خانه ای می باشد. در این پژوهش، تلاش بر معرفی تعدادی از مفاهیم گتاری ذیل نظریه مولی- مولکولی او بوده که تعدادی از این مفاهیم با همراهی ژیل دلوز مطرح گردیده است.
یافته ها: با توجه به دیدگاه مولی-مولکولی گتاری، هنر بازتاب دهنده و آیینه جامعه و روان بوده؛ بنابراین خوانش این پوسترها براساس توجه به رویداد سال های بیان شده که از دوران قبل از انقلاب اسلامی ایران تا دوران سازندگی پس از انقلاب 1357 بوده را شامل می شود. ساختارشکنی و عدم پیروی از قوانین طراحی پوستر در آثار پوستر سینمایی ممیز نمایان گر بوده و در هر پنج پوستر ویژگی هایش ذکر گشته است.
نتیجه گیری: در این نوشتار پس از توصیف هر پنج پوستر براساس رخدادهای زمان و دیدگاه هنری مرتضی ممیز، قرابت نظریه مولی- مولکولی گتاری با آنان مورد تحلیل و بررسی قرارگرفت. پوسترهای منتخب امکان خوانش با دیدگاه مورد نظر را داشته و همگی بازتابی از دوران و خلاقیت ممیز بودند. نگارندگان سعی برآن داشتند که در این پوسترها مفاهیم دیگری از فلسفه گتاری و دلوز را مورد خوانش قرار دهند. در نهایت این مقاله نشان می دهد که پوسترهای سینمایی مرتضی ممیز با رویکرد مولی-مولکولی گتاری مطابقت دارد. این پوسترها، علاوه بر تبلیغ فیلم و جذب مخاطب، آیینه ای برای نمایش رویدادهای دوران خود و هم بستگی میان آحاد مردم است.
سعادت و نیک بختی انسان از نگاه فارابی و زمینه های فلسفی و فرهنگی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات فرهنگی ایران سال ۱۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۶۴)
129 - 140
حوزههای تخصصی:
سعادت طلبی، نیک بختی و کمال خواهی در گوهر وجود آدمیان سرشته شده و بی تردید تمامی انسان ها در طول زندگی خود در جستجوی کامیابی، رستگاری و خوشبختی خوداند. ازاینرو مسئله سعادت و نیک بختی از دیرگاه در حوزه علم النفس و انسان شناسی همواره دغدغه اندیشمندان و حکیمان در طول تاریخ تفکر و اندیشه بوده است و گویا گمشده انسان سعادت اوست. فارابی معلم ثانی سعادت انسان را به «الخیر المطلوب لذاته الذی لیس ورائه شیء آخر یمکن أن یناله الإنسان» و ابن سینا به « هی افضل ما سعی الحیّ لتحصیله» و به دیگرعبارات مشابه تعریف نموده و البته دیگر اندیشمندان نیز هر یک، از منظر و مبنای منتخب، سعادت و نیک بختی انسان را مورد شناسایی قرار داده اند. در این نوشتار نخست به تبیین و تحلیل دیدگاه ها و رویکردهای عقلی و نقلی پرداخته، سپس نظر فارابی در مسئله سعادت را تحلیل و تمایز دیدگاه او را با دیگر آراء اشاره نموده و سرانجام به داوری برترین سخن در تبیین کامیابی و نیک بختی انسان خواهیم پرداخت.
ریشه های دینی و تاریخی تابوسازی قدرت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد فرهنگ سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۶۳
7 - 38
حوزههای تخصصی:
این مقاله مدعی است که با «تابوسازی» و نه تابوبودنِ ذاتیِ قدرت مواجهیم. موضوع را با تمرکز بر مصداق آشنا و نزدیکی دنبال کرده و نشان داده ایم که دولت ستیزی ها لزوماً و منحصراً برآمده از دولت گریزی نیستند و ممکن است حتی به دولت سازی نیز منتهی شوند. از آنجا که دعاویِ متضمن مذموم شماریِ قدرت نوعاً مستند به عقبه های دینی و تاریخی بوده اند، لاجرم به بررسی این زمینه ها در ایران و اسلام پرداخته ایم. در بررسی ادبیات مذموم شماریِ قدرت، با نظریات تاریخیِ «استبدادشرقی»، «شیوه تولید آسیایی»، «دولت رانتیر» و «شرق شناسی» مواجه شدیم که بر پایه ویژه سازیِ شرق و آسیا و ایران ارائه شده بودند و در تأملات دین پژوهانه اخیر، با نظریاتی درباره «مکان دین در جامعه»، «بنیادگرایی اسلامی» و «اقتدارگرایی اسلام». مرور این نظریاتْ مؤیدِ وجود یک رقابتِ آشکار و پنهان در دستیابی به قدرت و کارسازی علیه آن به منظور از میدان به در کردنِ رقبای احتمالی و بالقوه غرب و مدرنیته بوده است.
ارائه الگوی انسجام سازمانی بر اساس متغیرهای فرهنگ سازمانی، یادگیری سازمانی، کیفیت زندگی کاری و عدالت سازمانی در سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی فرهنگ سال ۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۰)
153 - 186
حوزههای تخصصی:
پژوهش پیش رو از انواع تحقیقات کاربردی و از پژوهش های آمیخته به شمار می آید. جامعه آماری، خبرگان و متخصصان حوزه مدیریت و رفتار سازمانی و کارکنان سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی هستند. روش نمونه گیری متخصصان (بخش کیفی تحقیق)، روش گلوله برفی و روش نمونه گیری کارکنان (بخش کمّی تحقیق) تصادفی ساده بوده است. در بخش کیفی 12 نفر و در بخش کمی 187 نفر نمونه انتخاب شدند. ابزار بخش کیفی مصاحبه و بخش کمی پرسش نامه بوده است. بر اساس نتایج کیفی مشخص شد که 122 مفهوم از مطالعات علمی و تحلیل مضامین مصاحبه با خبرگان و متخصصان با محوریت مفاهیم مرتبط با موضوع تحقیق، استخراج شده است. این مفاهیم در 10 مضمون تحت مضامین سازمان دهنده (سه مفهوم برای انسجام سازمانی، سه مفهوم برای عدالت سازمانی، دو مفهوم برای کیفیت زندگی شغلی و دو مؤلفه برای یادگیری سازمانی) در قالب مضامین پایه کدگذاری شدند. این متغیرها در 5 مفهوم فراگیر شامل انسجام سازمانی، فرهنگ سازمانی، یادگیری سازمانی، کیفیت زندگی کاری و عدالت سازمانی طبقه بندی شدند. متغیرهای یادگیری سازمانی، فرهنگ سازمانی، کیفیت زندگی کاری و عدالت سازمانی بر انسجام سازمانی تأثیر مثبت و معنادار دارد. متغیر عدالت سازمانی از طریق سه مؤلفه عدالت توزیعی، رویه ای و تعاملی و متغیر انسجام سازمانی به وسیله سه مؤلفه انسجام عاطفی، اجتماعی و ابزاری بر انسجام سازمانی اندازه گیری شده است. متغیر کیفیت زندگی شغلی از طریق دو مؤلفه نیازهای مادی و خودشکوفایی و امنیت و ارتقاء شغلی و متغیر یادگیری سازمانی به وسیله دو مؤلفه توانمندسازی منابع انسانی و مدیریت دانش و نیز متغیر فرهنگ سازمانی از طریق 7 شاخص، اندازه گیری شده است.
شیوه زندگی زنان لرستان از منظر سیاحان، مستشاران نظامی و سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه پژوهی فرهنگی سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۴۹)
131 - 172
حوزههای تخصصی:
شناخت شیوه زندگی زنان در درک وضعیت خانوادگی و اجتماعی آنان در هر دوره تاریخی مؤثر است. برداشت های عمومی از وضعیت زنان در شیوه زندگی سنتی اقوام ایرانی، بر نقش تبعی و فرودستی آنان اشاره دارند. خوانش های مبتنی بر شیوه زندگی در تحقیقات علوم اجتماعی و به ویژه مردم نگاری تاریخی، فرصتی را برای بازنگری در این پیش فرض های برخاسته از ادبیات ابتدای دوره مدرن، فراهم آورده است؛ لذا در پژوهش کیفی پیش رو با استفاده از روش مردم نگاری تاریخی و با تکیه بر منابع اسنادی و تحلیل داده ها به روش توصیفی- تحلیلی تلاش می شود شیوه زندگی زنان لرستان در دوره قاجار بر اساس سفرنامه های سیاحان، مستشاران نظامی و سیاسی بازنمایی گردد و به این پرسش پاسخ داده شود که جایگاه خانوادگی و اجتماعی زنان لرستان با توجه به شیوه زندگی آنان چگونه بوده است. نتایج پژوهش عقاید رایج پیرامون موقعیت بالادستی مردان و فرودستی زنان را در این منطقه با تردید مواجه می کند، همچنین بازتاب ارتباط متقابل میان شیوه زندگی مردان و زنان منطقه را می توان در دو سطح جامعه و خانواده مشاهده نمود که به اجتماعی بودن زنان، داشتن حق مشارکت و تصمیم گیری در امور خانوادگی و تسلط نسبی آنان بر منابع قدرت منجر شده بود.