فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۵۶۱ تا ۱٬۵۸۰ مورد از کل ۱۷٬۶۸۳ مورد.
منبع:
پژوهش های جامعه شناسی معاصر سال ۱۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۱
141 - 166
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی روندهای اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی ایل ترکاشوند در تاریخ معاصر ایران می پردازد. روش پژوهشْ قوم نگاری و جامعه هدف آن ایل ترکاشوند است. فنون گردآوری داده ها مصاحبه، مشاهده، نقشه و نمودار هستند؛ داده ها براساس سه مرحله سازماندهی داده، تفسیر و گزارش نویسی تجزیه و تحلیل شده اند. یافته ها نشان می دهند: 1. ایل ترکاشوند شامل شش طایفه (رحمت، سلیمان، گرگه، مرشو، ملیجان، میرازی) است و قلمرو کوچ آنان در سده 13 ه .ش. از شمال به کوهستان الوند همدان، از شرق به بروجرد و خرم آباد، از غرب به قصرشیرین، گیلانغرب و ایلام، و از جنوب به دشت عباسِ دهلران و خوزستان منتهی بوده است. 2. با اسکان عشایر در دوره «رضاشاه»، تعدادی از طوایف به اجبار برای مدت دو سال در مناطقی مانند: همدان، کنگاور، صحنه و ماهیدشت اسکان داده شدند؛ اما پس از مدتی و به ویژه با سقوط پهلوی اول دوباره به کوچ روی بازگشتند. 3. دولت درپی اصلاحات ارضی با واردات بی رویه گوشتِ منجمد و دامِ زنده، دامداری را با رکود مواجه ساخت؛ افزون براین، نیاز به کارگر ساده بر اثر توسعه کارخانه جات و صنایع مونتاژ به همراه جاذبه های شهری زمینه اسکان بخشی از ایل ترکاشوند در شهر کنگاور را فراهم آورد. 4-پس از پیروزی انقلاب اسلامی سال 1357، دولت با کنترل واردات، سبب رونق دوباره دامداری و تداوم کوچ روی درمیان بخشی از افراد ایل شد، اما با تثبیت زندگی شهری و افزایش جذابیت روزافزون آن، یکجانشینی ایل ترکاشوند نیز تداوم یافت.
بازی زبانی توسعه : "شجاعت بودن" و "سلوک اخلاقی" ناشی از سیاق زیست زبانی (با رویکردی بر کژ کارکردهای زبانی پهلوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مطالعه کیفی/غیرخطی با فن گرانددتئوری و ترکیبی از دیگر فنون توصیفی/ تحلیلی در سیاقی "هولوگرامیکال (روابط متقابل خرد/ کلان) ساخت یافته؛ این ساخت در منطقی پست مدرن، اگرچه از خصلت مرکزگریزی برخوردار است؛ اما به لحاظ پارادایمی حول محور مفهومی فلسفه زبان هایدگر (خانه هستی)، به شیوه مورد پژوهانه سازمان یافته؛ واحد مشاهده، توصیف/ تحلیل،"سیاق زیست زبانی پهلوی دوم" است. با استناد به منابع اولیه و ثانویه متعدد و "نمونه گیری هدفمند/ نظری"، در فرایندی از سرگذشت پژوهی؛ به کژکارکردهائی از سیاق زیست پهلوی در "بازی زبانی توسعه"رسیده؛ یافته های نظری پسینی زیر (استنباطات /مقوله بندی ها به روش "منفصلِ برساخته از متن") از آرای صاحب نظرانی اخذ ؛ و در ترکیب/ تلفیقی بدیع، طبق منطق پست مدرن با سیاقی ریزوماتیک (هریک در ارتباطی مستقیم با مقوله پیشین) به کار بسته شده است : "عدم شجاعت بودنِ پهلوی در و با زبان زهدانخانه ایران"؛ "عدم پیوند شاه با ساخت زبانی/فرهنگی ایران" ؛ ناهمخوانی"سلوک اخلاقی" (به مفهوم وبری) ناشی از سیاق زیست زبانی شاه با "توسعه اندیشی/کوشی". از سوی دیگر، مسائل فوق در نسبتی با کلیت تخریباتِ ساختیِ آریاگرائی (ضدیت زبانی/فرهنگی)، و کژکارکردهای آن قرار دارد که بدان تحت عنوان ابداعی "ناجامعه گشتگی" اشاره شده است. مسائل فوق الذکر، به همراه عاملیت تام الاختیار شاه در امور و خصلت"ابراز شخصیت" (به مفهوم پوپری) در بازی های زبانی (توسعه و ...) ضدیتی تام با توسعه کوشی وی داشت. این مطالعه در امتداد پرسش های افلاطون (چه کسی باید حکومت کند؟) و پوپر (چگونه باید حکومت کرد؟)؛ به منزله سومین پرسش برای مطالعات "توسعه و مسائل آن" پیشنهاد می شود : "در چه نسبتی با زبان زهدانخانه برای بازی توسعه باید کوشید؟" در سپهری از همین پرسش با طرح "صورت/سیرت" برای توسعه ، به نظر می رسد "سکونت در زبان "، صورت توسعه کوشی را به سیرت خلاقانه آن متصل نموده؛ به همراه انرژی های حاصل از "شجاعت بودن"، "سلوک اخلاقی ناشی از سیاق زیست زبانی" و ... بر شانس پدیداری توسعه می افزاید.
بررسی فرهنگ انرژی خانگی در بین بهره برداران واحدهای مسکونی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در جامعه ایران، مصرف انرژی و هدر رفت آن، به یک مسئله ی حیاتی تبدیل شده است. بر اساس منابع موجود، مصرف انرژی خانگی بیشتر از میانگین جهانی است. این پژوهش با تاکید بر فرهنگ انرژی مصرف کنندگان خانگی در کلانشهر تهران انجام شده است. وجه تمایز تحقیق حاضر با دیگر پژوهش ها در این است که هم مصرف روزمره انرژی و هم رفتارهای تهیه تجهیزات و مصالح ساختمانی که به انرژی مربوط است را بررسی نموده است. رویکرد این تحقیق کیفی و با راهبرد نظریه زمینه ای می باشد. مصاحبه ها به صورت نیمه ساختار یافته با ساکنان واحدهای مسکونی تا جایی که پژوهشگران به اشباع نظری برسند، انجام شد. بر همین اساس کد گذاری باز، محوری انجام گردید و سپس مقوله هسته از آن استخراج گردید. بر اساس کدهای مربوطه، یافته ها در سه بخش هنجارهای شناختی، فرهنگ مادی و رویه ها بهمراه موانع و تسهیلگرهای آنان تقسیم بندی شدند. یافته های پژوهش نشان می دهد که هنجارهای شناختی اغلب کنشگران، در مصرف روزمره انرژی نسبتا مناسب است، اما در زمینه انتخاب تجهیزات و واحد مسکونی، بسیار پایین می باشد. از طرفی افرادی که درآمد پایینتری دارند، با انگیزه اقتصادی بر میزان مصرف روزمره انرژی، مدیریت بیشتری دارند. ولی تجهیزات و دستگاه های با استاندارد پایین تر استفاده می کنند. کنشگران پردرآمد کنترل پایین تری بر مصرف انرژی روزمره دارند، اما از تجهیزات با استاندارد بالاتری استفاده می کنند. مالکان و مستاجران نیز در فرهنگ مادی متفاوت هستند. مالکان با نگاه بلند مدت اقدام به بهره برداری از واحد مسکونی می کنند ولی مستاجران نگاه کوتاه مدتی دارند. از طرف دیگر مستاجران با انگیزه ی هزینه های مصرفی، در رویه های مصرف انرژی عملکرد بهتری دارند.
مطالعۀ کیفی تضادهای اجتماعی مرتبط با دین (میدان مطالعه: استان کردستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره چهارم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
16 - 39
حوزههای تخصصی:
دین بر آن است که نقش خود را به عنوان عامل وحدت بخش ایفا کند در حالی که باورهای دینی و مذهبی گاه منجر به رفتارهای ضد اجتماعی و تنش زا می شود. پژوهش حاضر به بررسی تضادهای اجتماعی مبتنی بر دین در نیم قرن اخیر در استان کردستان می پردازد و چگونگی نقش دین در تضعیف یا تشدید تضادهای اجتماعی را مورد مطالعه قرار می دهد. امیل دورکیم، مرتون و پاسونز نقش انسجام بخشی به دین می دهند و کارکرد دین را محفاظت از جامعه می دانند. از سوی دیگر مارکسیست ها معتقدند که دین نه تنها تضادهای اجتماعی را از بین نمی برد، بلکه آن را تشدید می کند. پژوهش حاضر از رویکرد برساخت گرایانه و روش های تاریخی کتابخانه ای و تاریخ شفاهی و قوم نگاری استفاده کرده و با ابزار اسنادی مانند کتاب، روزنامه و مصاحبه با افراد آگاه، تجربیات زیسته جامعه را بر اساس نظریات موجود مورد مطالعه قرار داده است. بر اساس یافته ها تضادها در کردستان گاهی بین فردی گاه بین فرقه ای، گروه های مذهبی یا سکولار بوده است. گاهی این تضادها به صورت فکری و گاه به صورت فیزیکی و نیروهای قهری، در بلند مدت یا کوتاه مدت تقویت یا تضعیف شده است. نتایج حاکی از آن است که در جامعه مورد پژوهش دین به هفت شیوه بر تضادهای اجتماعی تأثیر می گذارد. از آن میان در یک مورد دین انعکاس دهنده ی تضاد، در سه مورد از بین برنده، پوشاننده و تضعیف کننده ی آن و در سه مورد دیگر منشأ، تقویت کننده و تداوم بخش تضادهاست.
تعیین کننده های امید به آینده شغلی در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۲
1 - 41
حوزههای تخصصی:
امید به آینده شغلی، به عنوان یکی از ابعاد امید اجتماعی، می تواند منجر به ارتقای تاب آوری اقتصادی و اجتماعی در جامعه شود. مقاله حاضر، به مطالعه عوامل جمعیتی و اقتصادی-اجتماعی مؤثر یر امید به آینده شغلی در شهر تهران می پردازد که در آن اطلاعات 1200 پاسخگو از طریق پرسشنامه محقق ساخته و نمونه گیری طبقه بندی چندمرحله ای با تخصیص متناسب در سال 1396 گردآوری و با استفاده از روش معادلات ساختاری تعمیم یافته تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که زنان نسبت به مردان، غیرشاغلین نسبت به شاغلین و ساکنین مناطق کم برخوردار و نیمه برخوردار نسبت به سایر مناطق امید به آینده شغلی کمتری داشتند. با افزایش سن و احساس ناامنی روانی، امید به آینده شغلی کاهش و با افزایش تعداد سال های تحصیلی و اعتماد سازمانی امید به آینده شغلی افزایش می یابد. نتایج حاکی از آن بود که برآورده نشدن انتظارات شغلی پاسخگویان، بویژه زنان، غیرشاغلین، ساکنین مناطق کمتر برخوردار و افراد مسن منجر به دو قطبی شدن جامعه و شکل گیری شکاف های طبقاتی می شود. پیام سیاستی مطالعه حاضر این است که به منظور اشاعه و گسترش امید به آینده در بین شهروندان تهرانی باید از اثرگذاری مثبت متغیرهای سطح تحصیلی و اعتماد سازمانی، بویژه در بین ساکنین مناطق برخوردار، به عنوان فرصتی ارزشمند استفاده کرد.
تدوین الگوی رهبری مبتنی بر ارزش بر اساس سند تحول بنیادین آموزش وپرورش وبرنامه درسی ملی در آموزش و پرورش ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۸ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
166 - 177
حوزههای تخصصی:
هدف: با توجه به اهمیت سندهای تحول بنیادین و برنامه درسی ملی در برنامه های آموزش وپرورش، پژوهش حاضر با هدف تدوین الگوی رهبری مبتنی بر ارزش بر اساس سند تحول بنیادین و سند برنامه درسی ملی در آموزش وپرورش ایران انجام شد.روش شناسی: این مطالعه کاربردی و از نظر شیوه اجرا کیفی بود. جامعه پژوهش دو سند تحول بنیادین و برنامه درسی ملی در آموزش وپرورش ایران بودند که تمام جمله ها و پاراگراف ها آنها به روش سرشماری به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از مرور کامل هر دو سند مذکور و ثبت جمله ها و پاراگراف های مرتبط با رهبری مبتنی بر ارزش استفاده شد که روایی محتوایی با نظر 15 نفر از خبرگان و متخصصان تایید و پایایی آنها از طریق ضریب توافق بین دو کدگذار 77/0 بدست آمد. داده ها با روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی تحلیل شدند.یافته ها: یافته ها نشان داد که سند تحول بنیادین دارای 227 شاخص در دو مقوله فرایندها و رسالت ها بود؛ به طوری که مقوله فرایندها شامل دو زیرمقوله فرایندهای ساختاری رهبری (با سه مفهوم راهبردهای سازمان محور، راهبردهای خانواده محور و راهبردهای مدرسه محور) و فرایندهای محتوایی رهبری (با یک مفهوم راهبردهای تربیت محور) و مقوله رسالت ها شامل چهار زیرمقوله رسالت هایی درباره معلمان، دانش آموزان و فرهنگیان، فضاهای تربیتی، ساحت های ارزشی- تربیتی و ساحت های فرهنگ و تمدن اسلامی- ایرانی بودند. دیگر یافته ها نشان داد که سند برنامه درسی ملی دارای 322 شاخص در چهار مقوله اصول، راهبردها، عناصر و شاخص ها بود؛ به طوری که مقوله اصول شامل سه زیرمقوله ارزش های حاکم بر ارزشیابی پیشرفت تحصیلی و تربیتی، ارزش های حاکم بر انتخاب راهبردهای یاددهی و یادگیری و ارزش های ناظر بر برنامه های درسی و تربیتی، مقوله راهبردها شامل دو زیرمقوله راهبردهای تولید و اجرای برنامه ها و راهبرد مرکزی فطرت گرایی توحیدی، مقوله عناصر شامل پنج زیرمقوله تعقل، ایمان، علم، عمل و اخلاق و مقوله شاخص ها شامل شش زیرمقوله ارزش های دینی و ملی تربیت نسل، ارزش های اخلاقی تربیت نسل، برنامه های ارزشی تربیت نسل، الگوی هدف گذاری در تربیت نسل، اهداف کلی برنامه های درسی و تربیتی در تربیت نسل ارزشی و تحقق اهداف برنامه درسی و تربیتی در تربیت نسل ارزشی بودند. در نهایت، الگوی رهبری مبتنی بر ارزش بر اساس هر دو سند سند تحول بنیادین و برنامه درسی ملی ترسیم شد.بحث و نتیجه گیری: با توجه به دو الگوی رهبری مبتنی بر ارزش طبق سندهای تحول بنیادین و برنامه درسی ملی، متخصصان و برنامه ریزان آموزش وپرورش می توانند از آنها بهره برداری کنند که برای این منظور بهبود مقوله ها و زیرمقوله ها ضروری است.
Application of Educational Implications of Rumi and Critical Theorists(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: Rumi is one of the Islamic thinkers who have presented its educational ideas and implications in a coherent way. Therefore, the purpose of this study was identifying the educational implications of Rumi and critical theorists and to examine their common and distinct aspects. Methodology: This study in terms of purpose was applied and in terms of implementation method was qualitative from type of documentary. The study population was all published sources about educational implications of Rumi and critical theorists in the last 30 years, which from them 20 cases from various sources by purposefully were selected as a sample. For information collection were used from taking notes method from sources and to data analysis were used from data analysis method. Findings: Findings showed that in the educational implications from Rumi's perspective, the most important goals for adolescents and youth was human cognition and for adults was to achieve the status of knowledge of God or nearness to God, the most important principles for adolescents and youth was responsibility during its education and for adults was companionship and the most important methods for adolescents and youth was advised and preached and for adults was to walk the path of wisdom. Also, in the educational implications from critical theorists perspective, the most important goals was educating the global citizen, the most important principles was criticism and the most important methods was using discourse. Other findings showed that the most important common aspects of Rumi and critical theorists in terms of goals was drawing cognitive, emotional and psycho-motor goals and emphasis on individual ethics, in terms of principles was classification of principles at macro, intermediate and micro levels and emphasis on self-evaluation and in terms of methods was the use of encouragement and punishment and emphasis on seminar and exchange. Also, the most important distinct aspects of Rumi and critical theorists in terms of goals was Rumi's emphasis on individual goals both worldly and otherworldly, but the critical theorists' emphasis on individual and social goals only worldly, in terms of principles was Rumi's emphasis on the originality of the soul and the primacy of inward evolution over outward evolution, but the critical theorists' emphasis on the originality of society reform and the primacy of society's transformation over its own evolution and in terms of methods was Rumi's emphasis on self-construction, individual excellence and internalized discourse of self-construction, but the critical theorists' emphasis was on transformation, social change and critical discourse. Conclusion: The results indicated that educational implications in terms of Rumi has more individual aspects based on growth, perfection and nearness to God, but educational implications in terms of critical theorists has more social aspects based on society reform, citizen education and change of current status. The mentioned results can have practical implications for experts of education in order to improve the current situation and help them to provide a suitable perspective for designing educational programs.
گفتمان فرهنگی-سیاسی جمهوری اسلامی ایران در قبال هنر و هنرمند با رویکرد نظریه لاکلائو و موفه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش، به ارائه تحلیل گفتمانی بر مبنای نظریه لاکلائو و موفه، از چگونگی سیاست گذاری نظام جمهوری اسلامی از بدو انقلاب تا به اکنون، در قبال هنرمندان، پرداخته است. در هر جامعه ای هنرمند، به عنوان قشر پیشرو و دارای ویژگی اندیشه ورزانه، تلقی شده که نقش عمده ای در تاثیرگذاری بر جامعه، ایفا می کند. این تحقیق تلاش کرده است تا استدلال کند که سوژگی مد نظر گفتمان جمهوری اسلامی ایران، برای بسط در میان قشر هنرمند، بر مبنای گونه های مختلف مفصل بندی گفتمان، با توجه به شرایط زمینه ای دولت های متفاوت (اعم از اصولگرا و اصلاح طلب)، حاوی شاخصه های مختلف و متعددی بوده است که بعضا دربرگیرنده تضادهای درونی در موقعیت ایده آل سوژگی گفتمان فرهنگی-سیاسی ج.ا، ایران است. حاصل کار بر این نکته تاکید کرده که؛ حوزه فرهنگ ریشه در تفکرات بنیادینی دارد که در دال مرکزی پایه ریزی شده است. اگر این پایه ریزی به شکل آزادانه، تمام حوزه های فکری و فرهنگی خود را پوشش داد، می توان به آن امیدوار بود. پژوهش حاضر، از لحاظ هدف در زمره «پژوهش های توسعه ای» بوده و به لحاظ روش، از نوع «تحلیل محتوا» بهره برده و از نظر رویکرد، بر آراء «لاکلائو و موفه» استوار است.
پیش بینی رضایت جنسی بر اساس سبک های دلبستگی،سبک های هویت و مثلث عشق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال هجدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۷۰
287 - 307
حوزههای تخصصی:
رضایت جنسی از مهم ترین مسائل در روابط زوجین است که می تواند در بقای رابطه تأثیرگذار باشد. هدف از انجام این پژوهش پیش بینی رضایت جنسی توسط سبک های دلبستگی، سبک های هویت و مثلث عشق استرنبرگ می باشد. روش تحقیق پژوهش حاضر از نوع همبستگی است. جامعه آماری مورد نظر این پژوهش تمامی افراد متأهل شهر تهران در سال 1400، که از زمان ازدواج آنها پنج سال گذشته باشد، هستند که از این بین تعداد 416 نفر نمونه این پژوهش را تشکیل داده اند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسش نامه های رضایت جنسی (کرمانی، 1386)، سبک های دلبستگی بزرگسالان (هازن و شاور، 1987)، سبک های هویت (بروزنسکی، 1992) و مثلث عشق (استرنبرگ، 1989) استفاده شد. برای تحلیل داده ها، از نرم افزار SPSS-23 و همچنین از رگرسیون گام به گام استفاده شد. یافته ها نشان دادند مثلث عشقی، سبک های دلبستگی و سبک های هویت در افراد متأهل رابطه معناداری با رضایت جنسی دارند که هر کدام به ترتیب 28، 25و 19 درصد واریانس رضایت جنسی را تبیین می کنند. درنتیجه سبک های دلبستگی و هویت و مثلث عشق افراد می تواند در میزان رضایت جنسی افراد دخیل باشند.
مدل یابی تعارضات زناشویی بر اساس خودشناسی، عشق و هوش هیجانی با میانجی گری تمایزیافتگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال هجدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۷۰
309 - 332
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف سلامتی خانواده و کاهش تعارضات زناشویی به بررسی عوامل کاهنده مهم آن به بررسی مدل یابی تعارضات زناشویی براساس خودشناسی، عشق و هوش هیجانی با میانجی گری تمایزیافتگی پرداخت. تحقیق حاضر بنیادین و از نوع همبستگی می باشد به طوری که با نمونه گیری خوشه ای 248 نفر نمونه (115 زن و 133 مرد) به صورت تصادفی از مراجعین زوج مراکز مشاوره شهر تهران، انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده برای جمع آوری اطلاعات پرسش نامه تعارضات زناشویی ثنایی و همکاران (1396)، پرسش نامه خودشناسی قربانی و همکاران (2008)، پرسش نامه عشق استرنبرگ (1986)، پرسش نامه هوش هیجانی سیبریا شرینگ (منصوری، 1380) و پرسش نامه تمایزیافتگی دریک (2011) بودند. داده های پیمایش پس از گردآوری با استفاده از نرم افزار SMART.PLS و از طریق مدل سازی معادلات ساختاری به شکل بدون خرده مقیاس تجزیه- تحلیل شدند. یافته ها حاکی از آن است که متغیرهای خودشناسی، عشق و هوش هیجانی، توانستند واریانس تمایزیافتگی را با مقدار 715/0 توجیه کنند و این سه متغیر همراه متغیر میانجی توانستند واریانس تعارضات زناشویی را با مقدار 517/0 پیش بینی کنند، همچنین نقش میانجی گری تمایزیافتگی در هر سه مسیر معنی دار بود. و نتایج نشان داد که مدل پیش بینی تعارضات زناشویی بر اساس خودشناسی، عشق، هوش هیجانی با میانجی گری تمایزیافتگی دارای برازش مطلوب است همچنین پیشنهاد این مطالعه بنیادی، تدوین پروتکل آموزشی- درمانی برای زوجین است تا قدم به قدم در جهت کاهش تعارضات زناشویی و سلامت جامعه به کار گرفته شود.
رابطه جو عاطفی خانواده و اهمال کاری تحصیلی در دانش آموزان: نقش میانجی گری انعطاف ناپذیری شناختی (اجتناب تجربه ای)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال هجدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۷۰
371 - 386
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه جو عاطفی خانواده و اهمال کاری تحصیلی با واسطه گری اجتناب تجربه ای در دانش آموزان بود. طرح پژوهش در این مطالعه توصیفی- همبستگی بود. شرکت کنندگان این پژوهش شامل 375 نفر (219 دختر و 156 پسر) از دانش آموزان پایه دهم شهر یزد در سال تحصیلی ۱۴۰۰- 139۹ بودند که بر اساس روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده های پژوهش، از پرسش نامه اهمال کاری تحصیلی سولومون و راثبلوم (1984)، پرسش نامه جو عاطفی خانواده هیل برن (1964) و پرسش نامه پذیرش و عمل بوند، هایس، بیر، کارپنتر، گوئنول، ارکات و زتل (2011) استفاده شد تجزیه و تحلیل داده ها با روش همبستگی مبتنی بر رویکرد مدل یابی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار AMOS انجام گرفت. نتایج نشان داد که جو عاطفی خانواده به صورت مستقیم، منفی و معنادار اجتناب تجربه ای (68/0-=β) و اهمال کاری تحصیلی (34/0- =β) را پیش بینی می کند. اجتناب تجربه ای نیز به صورت مستقیم، مثبت و معنادار اهمال کاری تحصیلی (21/0=β) را پیش بینی می کند. در نهایت نتایج نشان داد اجتناب تجربه ای در رابطه بین جو عاطفی خانواده و اهمال کاری تحصیلی دارای نقش واسطه ای می باشد. بنابراین با بهبود جو عاطفی خانواده و افزایش انعطاف پذیری شناختی (کاهش اجتناب تجربه ای) می توان تا حدودی اهمال کاری تحصیلی را کاهش داد.
تعامل اجتماعی همسایگی، مسأله ای شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال دوازدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۲
109 - 143
حوزههای تخصصی:
لازمه شکل گیری جامعه، تعاملات مستمر است و"عیار" سلامت جامعه، تعاملات گرم است. بخش عظیمی از جمعیت جامعه ایران، در شهرها زندگی می کنند. اقتضای زندگی شهری، فشردگی جمعیت است و زندگی در شهر، معمولاً داشتن همسایگان متعدد را سبب می شود. کم و کیف تعاملات، کیفیت زندگی را متأثر می سازد؛ ازین رو اندازه و وضعیت تعاملات همسایگی در جامعه ایران، موضوعی قابل اعتناست. هدف این نوشتار، توصیف وضع تعاملات اجتماعی همسایگی در ایران است؛ آن گونه که جامعه شناسان ادراک و گزارش کرده اند. تحقیق حاضر به 30 مقاله پژوهشی معتبر که 22 جامعه شناس برجسته ایرانی نوشته اند، (از مجموعه 714 اثر 119 جامعه شناس) استناد کرده است. روش مورد استفاده، روش «تحلیل محتوای جهت دار» است. داده های بررسی شده حاکی از وجود مشکل، «فقدان تعاملات همسایگان»،«کمبود و کاهش روابط و تعاملات همسایگان»، «ضعف تعاملات گرم همسایگان»، «تعاملات سرد همسایگان»، «شناخت محدود همسایگان نسبت به هم» و«کم بودن اعتماد همسایگان به یکدیگر» بوده است. هرکدام از این مشکلات، مشتمل بر مشکلات تعاملی جزئی تری است که نشان می دهد؛ تعاملات اجتماعی همسایگی در ایران بسیار "کم عیار" و بیمار است.
Identifying and Analyzing the Dimensions and Components of Strategic Decision-Making for the Managers of Education Regions of Tehran City(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: Strategic decision-making plays an important role in organizational functions and its effectiveness. As a result, the aim of this study was to identifying and analyzing the dimensions and components of strategic decision-making for the managers of education regions. Methodology: This study in terms of purpose was applied and in terms of implementation method was mixed (qualitative and quantitative). The research population were experts in the field of educational management and human resources management and managers of educational regions of Tehran city in 2021 year, which according to the principle of theoretical saturation number of 14 people of them were selected as a sample with using the purposeful sampling method. The research tool was a semi-structured interview that lasted 75 to 120 minutes, and their validity was confirmed by the triangulation method and their reliability was obtained by the agreement coefficient method between two coders 0.88. The data were analyzed by methods of thematic analysis and DIMTEL technique. Findings: The findings of the qualitative part showed that strategic decision-making for managers of education regions has 98 indicators, 23 components and 10 dimensions were include moral intelligence, individual skills, knowledge of organizational processes, cultural and value skills, knowledge of financial resources, power of change and transformation, knowledge and technology management, human resource management, intelligent planning and training. Also, the findings of the quantitative part showed that the dimensions of human resource management, intelligent planning, cultural and value skills, knowledge of financial resources, knowledge and technology management and training had more effective and the dimensions of knowledge of organizational processes, moral intelligence, individual skills and power of change and transformation had more influence. Conclusion: The findings of this study have practical implications for specialists and planners of educational systems, especially in the education system, and they based on the results of the present study, can take an effective step towards strategic decision-making.
تغییرات نهادی در نظام اقتصادی ایران در دوره شاه عباس اول صفوی و تأثیر آن بر فعالیت های تجاری(با تکیه بر آرای داگلاس نورث) (996ق/1588 م 1038ق/1629م)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی تاریخی سال ۱۳ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
119-161
حوزههای تخصصی:
شاه عباس صفوی با ایجاد دولتی مقتدر که حاصل سهیم کردن غلامان در قدرت و اعطای مناصب نظامی به آنان بود، قزل باشان و عناصر دارای ابزار خشونت را سرکوب کرد و به تدریج در سراسر قلمرو خود امنیت برقرار ساخت؛ راه ها نسبتاً امن شد و دزدی، کشتار و راهزنی کاهش یافت و تجارت و حمل ونقل مال التجاره رونق گرفت. برهمین اساس، برخی از مورخان، دوره شاه عباس را عصر طلایی و زمان شکفتگی اقتصادی دوره صفوی قلمداد کرده اند. این تصور، معطوف به تغییرات نهادی شاه عباس در حوزه سیاسی و اجتماعی است که باعث مرکزیت سیاسی، امنیت راه ها، ساخت کاروان سراها و بازارها، ایجاد شهرها و برقراری روابط بازرگانی با کشورهای خارجی شد. اگرچه برای توسعه تجارت این اقدامات مطلوب بود و به واسطه اصلاحات مذکور تحولی عظیم در امر تجارت رخ داد و شکوفایی تجاری در کوتاه مدت را به دنبال داشت، اما بااین حال، اصلاحات اقتصادی او به گونه ای بود که به انباشت بلندمدت سرمایه و رشد پایدار اقتصادی منجر نشد. علت این امر، ناشی از موانع نهادی بود که نورث آن ها را به دو دسته محدودیت های رسمی و محدویت های غیررسمی تقسیم می کند. این پژوهش تغییرات نهادی و اوضاع تجاری و موقعیت بازرگانان در دوره شاه عباس اول را با توجه به نظریه نهادگرایی داگلاس نورث مورد بررسی وکنکاش قرار داده و تلاش می کند اوضاع اقتصادی ایران عصر شاه عباس را با نظریه «نونهادگرایی» و برمبنای نظریه سازگاری لیندا هاچن بررسی کند.
نسبت نهضت آزادی ایران با تکثرگرایی و مداراجویی سیاسی؛ از پیروزی انقلاب تا تصویب قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران (بهمن 1357 -آذر 1358)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی تاریخی سال ۱۳ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
163-194
حوزههای تخصصی:
اگرچه در روند گسترش و پیروزی انقلاب ایران، در سال های 1356 تا 1357، جریان اسلام گرا نقش تعیین کننده ای ایفا کرد، اما انقلاب ایران از حضور و مشارکتِ مؤثرِ احزاب و گروه ها سیاسیِ چپ، ملی گرای لیبرال و برخی گروه ها دارای گرایشاتِ توأمانِ اسلام گرا، چپ و ملی گرا نیز برخوردار شد. نهضت آزادی ایران، که ارتباطِ نزدیکی هم با جریان اسلام گرا داشت، نقشِ مهمی در تحولات دوره انقلاب ایفا کرد. با توجه به اینکه، امام خمینی، رهبر انقلاب، تکثرگرایی و سیاست ورزیِ حزبی را در چارچوب نظام جمهوری اسلامی به رسمیت شناخته بود؛ در مقاله پیشِ رو تلاش می شود، به این پرسش پاسخ داده شود که نهضت آزادی ایران، از آستانه پیروزی انقلاب تا تصویب و تأییدِ نهاییِ قانون اساسی در آذر 1358، که چارچوب حقوقی قانونیِ نظام جمهوری اسلامی را بنیان نهاد، چه رویکردی به تکثرگرایی، تحزب و مداراجوییِ سیاسی، در میان احزاب و گروه ها سیاسیِ سهامدارِ انقلاب، داشت؟ پژوهش حاضر به روش بررسی تاریخی (توصیفی تحلیلی) و با بهره گیری از تکنیک ردیابی فرایند انجام می شود. یافته های تحقیق نشان می دهد نهضت آزادی ایران، که گرایش سیاسی و مبانی فکری آن ترکیبی از اسلام و ملی گراییِ لیبرال بود، به رغمِ انتقاداتی که به گرایشات و عملکردِ جریان هایِ مختلفِ سیاسیِ داشت، خواستار تعامل و مداراجوییِ سیاسی در میان احزاب و گروه ها سهامدار انقلاب بود. نهضت آزادی ایران، از تکثرگرایی، تحزب و سیاست ورزیِ مسالمت آمیزِ حزبی، در چارچوب نظام جمهوری اسلامی، حمایت می کرد.
شکاف های اجتماعی اواخر دوره ساسانی و تأثیر آن در گریز لایه های زیرین جامعه ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی تاریخی سال ۱۳ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
219-254
حوزههای تخصصی:
وجود شکاف های اجتماعی همواره در جامعه ساسانی باعث افزایش انفکاک و همچنین حرکت انفعالی لایه های زیرین جامعه و بروز مسئله گریز شد و موجبات سقوط ساسانیان را در یکی از مناطق حساس جنوب غرب آسیا فراهم آورد. این تحقیق که با استفاده از روش تاریخی و تحلیل نظریه شکاف و گریز در جامعه شناسی انجام شده، با طرح این سؤال پیش خواهد رفت که شکاف های اجتماعی در رخداد پدیده گریز از حکومت ساسانی و سپس سقوط جامعه ایرانی چه نقشی داشته است؟ و در پاسخ به این سؤال، فرضیه تحقیق بر این استوار است که شکاف های اجتماعی موجود در حکومت ساسانی باعث گریز لایه های متعدد اجتماعی بوده و به دلیل عدم پیروی نسبی ساسانیان از عرف سیاسی نظریه حکومت ایرانی مبتنی بر رعایت تسامح در قبال اقوام و ادیان مختلف پهنه شاهنشاهی، زمینه های سقوط درونی و ساختاری فراهم آمد. دستاوردهای پژوهش نشان می دهد که وجود طبیعی شکاف های اجتماعی در جامعه ساسانی با رویکردهای سخت گیرانه و متعصبانه حکومتی تشدید و سپس به تسریع روند گریز منجر شد. از مطالعه نظری شکاف و گریز چنین به دست آمد که تضادهای موجود در جامعه ساسانی در بلندمدت به شکاف ها تبدیل شد و چون لایه های زیرین این جامعه کم تر نقش و جایگاه را در این ساختار داشتند؛ هر چه بر عمر این سلسله افزوده می شد به پدیده گریز بیشتر علاقه نشان داده می شد؛ به نحوی که این امر باعث شد هرکدام از اجزای جامعه ساسانی بدون توجه به وضعیت جامعه قبلی خویش که در همراهی با جامعه کلان ایرانی بود، به منافع قومی دینی و یا محلی صنفی خود روی آورند و در صورت ضرورت و با پیشامدهای اجتماعی با قدرت های بیرونی همراهی کنند.
خصوصی سازی دارایی های دولت در ایران (1368-1399) (مطالعه گزارش های مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع این مقاله مطالعه خصوصی سازیِ دارایی هایی دولت در جامعه ایران از پایان جنگ تا امروز است. این مطالعه از خلالِ بازخوانیِ گزارش های مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی درباره این موضوع در دوره های مختلف انجام شده است. پس از اثبات مسئله سؤال پژوهش به این صورت ارائه شده است: «سیاستِ خصوصی سازیِ دارایی هایِ دولت از حیث شیوه واگذاری به چه شکل اجرا شده اند؟». برای تحلیلِ چگونگیِ انجام واگذاری ها چارچوب نظری دیوید هاروی درباره انباشت سرمایه در دست اقلیتی معدود، از طریق خلع مالکیت از عموم مردم در فرایند خصوصی سازی مورداستفاده قرار گرفته است. واحد تحلیل مقاله کشور ایران در سال های 1368 تا 1399 است. واحد مشاهده گزارش های مرکز پژوهش های مجلس درباره خصوصی سازی در سال های 1368 تا 1399 است که با بخش های مرتبط با خصوصی سازی گزارش های تفریغ بودجه و برخی مصاحبه های سیاستگذاران درباره خصوصی سازی در همین سال ها تکمیل شده است. روش پژوهش تحلیل محتوای اسناد است. یافته های این پژوهش نشان می دهد اجرای سیاست خصوصی سازی در ایران، همواره همراه با توزیع رانت بوده و به تدریج به خلع مالکیت عموم مردم انجامیده است. اقلیتی از نیروهای سیاسی ایران یا بخش مهمی از شرکت های واگذارشده را از آن خود کرده اند یا با واگذاری شرکت های دولتی به بخش عمومی غیردولتی و نهادهای نظامی حضور خود را هیئت مدیره های انبوه شرکت های زیرمجموعه این نهادها تضمین کرده اند.
فراتحلیل تاثیر امنیت بر سرمایه گذاری اقتصادی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع و هدف: سرمایه گذاری اقتصادی زمینه ی رشد اقتصادی و ارتقای رفاه عمومی جامعه را فراهم می کند. یکی از مهم ترین متغیرهای تاثیرگذار بر سرمایه گذاری اقتصادی، امنیت است. در سال های اخیر، با توجه به اهمیت تاثیر امنیت بر سرمایه گذاری اقتصادی در ایران، تحقیقات متعددی در این حوزه انجام شده است. با در نظر گرفتن فراوانی و تنوع تحقیقات انجام شده در این زمینه، نیاز به انجام تحقیقات ترکیبی مثل فراتحلیل در این حوزه احساس می شود. اصلی-ترین سوال پژوهش حاضر این است که شدت و جهت تاثیر امنیت بر سرمایه گذاری اقتصادی در تحقیقات انجام شده در ایران به چه صورتی است؟ روش: روش تحقیق پژوهش حاضر، فراتحلیل می باشد. جامعه آماری تحقیق همه ی مقالات معتبر علمی هستند که در سال های 1380 تا 1399 با موضوع تاثیر امنیت بر سرمایه گذاری منتشر شدند. در نهایت 15 تحقیق انتخاب و با نرم افزار جامع فراتحلیل (CMA2)، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: یافته های تحقیق نشان داد که اندازه اثر ترکیبی امنیت انتظامی بر سرمایه گذاری اقتصادی، معادل 315/0 و در حد متوسط می باشد. تاثیر امنیت اقتصادی بر سرمایه گذاری در تحقیقات مرور شده حدود 407/0 و در حد متوسط قرار دارد. تاثیر امنیت اقتصادی بر سرمایه-گذاری در دهه ی 1380(با اندازه اثر 557/0) بیشتر از دهه ی 1390 (با اندازه اثر 313/0) می باشد. این یافته ها متناسب با نظریات کوز(1961) و ویلیامسون(2000) در قالب نظریه ی اقتصاد نهادگرای جدید و نظریات نئولیبرالیسم سرمایه گذاری می باشد. این نتایج و یافته ها نشان می دهد که برای تبیین ارتباط امنیت و سرمایه گذاری در ایران باید بیشتر به این رویکردهای نظری توجه شود.
تأثیر طبقه و سرمایه های اجتماعی و فرهنگی بر سلایق هنری (مورد مطالعه: شهر شیراز، سال 1398)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره چهارم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
127 - 146
حوزههای تخصصی:
سلیقه یکی از دال ها و عناصر اصلی هویت اجتماعی است که مورد توجه بسیاری از جامعه شناسان نیز قرار گرفته است که یکی از مهم ترین آن ها پی یر بوردیو می باشد. بوردیو از جامعه شناسانی است که با الهام از سنت فرانسوی مطالعات قشربندی و تکثرگرایی وبر، از سلیقه به عنوان حالتی مکتسب در ایجاد تمایزات اجتماعی نام می برد. بوردیو تفاوت در سبک زندگی و به تبع آن تفاوت در سلایق زیبایی شناختی را جلوه ای از تفاوتِ طبقه ی اجتماعی می دانست. او مدعی بود که فرهنگ همواره مُهر طبقه ی اجتماعی را بر پیشانی دارد که سلطه ی طبقاتی را بازتولید می نماید و سلطه ی طبقاتی از طریق تحمیل فرهنگی را نوعی خشونت نمادین می نامید. مقاله ی حاضر، پیمایشی درخصوص تأثیر طبقه و سرمایه های فرهنگی و اجتماعی بر سلایق هنری براساس دیدگاه پی یر بوردیو می باشد. در پژوهش حاضر که در میان شهروندان شهر شیراز و در سال 1398 صورت پذیرفته است، در ابتدا و با استفاده از منابع موجود معیارهای لازم جهت تدوین پرسشنامه تبیین گردیدند و تعداد 363 پرسشنامه میان شهروندان شهر شیراز تقسیم گردید که در نهایت می توان مهم ترین یافته های پژوهش را در موارد زیر خلاصه نمود: تاثیر طبقه بر سلیقه ادبی و موسیقیایی، تأثیر سرمایه فرهنگی بر سلیقه ادبی و سینمایی، تأثیر تحصیلات فرد بر سلیقه ادبی، موسیقیایی و سینمایی، تأثیر رشته تحصیلی بر سلایق ادبی، موسیقیایی و سینمایی.
Designing the Curriculum Model of Media Literacy in the Second Grade of Elementary School and Its Validation
حوزههای تخصصی:
Teaching media literacy to students pursues several goals, including creating creative, critical, and scrutinizing thinking about the media content and performance, as well as recognizing the visual forms of communication using it, along with other reading, writing, speaking, and listening skills. This research aimed to design a curriculum model for media literacy in the second grade of elementary school and to validate it. The research method was qualitative-quantitative and it was applied in terms of purpose. In the qualitative part, the media literacy curriculum model was identified using the synthesis research method based on the analogical model and the Klein model. Then, in order to validate the mentioned components, the obtained information was provided to experts in the field of curriculum planning and media and information management. The scope of the research was in the range of 2006 to 2021 for domestic documents and in the range of 2005 to 2021 for foreign documents. The statistical population in line with the model validation was experts in curriculum planning and media and information management. In order to validate the entire research, the statistical sample consisted of two groups of 10 experts in the field of curriculum planning and media and information management, who were selected based on the minimum number required to evaluate content validity. The data collection method in the validation stage was researcher-made questionnaires. Lawshe’s Content Validity Ratio (CVR) was used to measure the content validity. Results showed that the goals of the media literacy curriculum in the second grade of elementary school include two kind of goals: general goals (achieving Iranian-Islamic media culture) and partial goals (empowering students and teachers). The content of the media literacy curriculum in the second grade of elementary school included functional consumption education, critical consumption education, functional production-consumption education, and critical production-consumption education. The learning-teaching strategies used were presented in two sections: teacher’s activities (teaching method) and students’ activities, and the evaluation element was defined in three levels: students, teachers, and curriculum and educational content. Also, the results showed that the grouping in the media literacy program in the second grade of elementary school should be based on the individual and socioemotional characteristics of the students. The required resources and facilities were continuous improvement of the media literacy curriculum for the second grade of elementary school, compilation of the media literacy textbook for the second grade of elementary school, provision of educational facilities and media training assistance for second grade of elementary school students, and development of research in the field of media education. In choosing the time and place in the media literacy program, time and place flexibility in the presentation of teaching content was emphasized. Based on the results of this research, the suggested model of the media literacy curriculum of the second grade of elementary school can be used and implemented in the education system.