فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۶۴۱ تا ۱٬۶۶۰ مورد از کل ۱۷٬۶۸۳ مورد.
منبع:
آموزش عالی ایران سال چهاردهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
۴۲-۲۴
حوزههای تخصصی:
مسئله و هدف: فرصت های مطالعاتی هم چنان گنجینه هایی جهت مطالعه و تأمل برای دانشگاهیان به شمار می روند. بررسی جریان و تجارب فرصت مطالعاتی در دانشجویان دکتری به عنوان یکی از مهم ترین افرادی که نقش تولید دانش را بر عهده دارند، تاکنون در کانون توجه پژوهشگران در دانشگاه شیراز نبوده است. هدف این مطالعه، واکاوی تجارب زیسته دانشجویان دکتری در دانشگاه شیراز از فرصت های مطالعاتی بود که با رویکردی تفسیری و راهبرد پدیدارشناسی انجام شد. روش شناسی: مشارکت کنندگان بالقوه پژوهش، دانشجویان دکتری در حوزه های علوم پایه، فنی- مهندسی، کشاورزی، دامپزشکی و علوم انسانی بودند که در 3 سال گذشته، دوره فرصت مطالعاتی خود را در یکی از دانشگاه های معتبر خارج از کشور گذرانده بودند. با استفاده از رویکرد نمونه گیری هدفمند و روش نمونه گیری معیار و حداکثر تنوع رشته ای 23 دانشجوی دکتری به عنوان مشارکت کننده انتخاب گردیدند. روش گردآوری داده ها، مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. پس از کدگذاری داده ها، با تحلیل مضمون، مقوله ها استخراج شدند. یافته ها: یافته های مطالعه در پنج مضمون سازمان دهنده؛ زمانی برای گفتگوی بین فرهنگ ها؛ زمانی برای جامعه پذیری؛ زمانی جهت آشنایی، تعامل و فهم ساختار آکادمیک؛ فرصتی برای خودشناسی و توسعه حرفه ای؛ زمانی برای جدایی و گام برداشتن در مسیر جدید پژوهشی، بازآرایی گردیدند. نتیجه گیری: یافته های مطالعه کنونی نشان داد که استفاده از فرصت های مطالعاتی خارج از کشور به شناخت دنیای بزرگ تر، شکوفا شدن استعدادها، آشنایی با عقاید و فرهنگ های مختلف، استقلال و قوی شدن دانشجو، جهان بینی نو و تغییر در دیدگاه، رسیدن به رشد و خودباوری را برای دانشجویان به ارمغان آورد.
شناسایی و واکاوی موانع موثر بر نشاط سازمانی در سازمان های دولتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۸ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
97 - 108
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی و واکاوی موانع موثر بر نشاط سازمانی در سازمان های دولتی انجام شد.روش شناسی: مطالعه حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا کیفی بود. جامعه پژوهش اسناد نشاط سازمانی و اعضای هیأت علمی و مدیران و معاونان سازمان دولتی استان مازندران در سال 1398 بودند. علاوه بر بررسی اسناد نشاط سازمانی، تعداد 11 نفر از خبرگان طبق اصل اشباع نظری با روش نمونه گیری هدفمند به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از روش های مرور اسناد و مصاحبه نیمه ساختاریافته با خبرگان استفاده که روایی محتوایی آن توسط دو پژوهشگر دیگر تایید و پایایی آن با روش ضریب کاپای کوهن 83/0 محاسبه شد. در نهایت، داده ها با روش تحلیل مضمون در نرم افزار MAXQDA12 تحلیل شدند.یافته ها: یافته ها نشان داد که موانع موثر بر نشاط سازمانی در سازمان های دولتی دارای 120 مفهوم، 49 مولفه و 9 مضمون بود. مضمون مدیریتی شامل پنج مولفه سبک رهبری مستبدانه، بی اعتمادی در کار، نظارت سخت گیرانه، ناکارآمدی مدیران و نگرش منفی مدیران به کارکنان، مضمون فردی شامل شش مولفه منفی نگری در کار، خودسانسوری و سکوت سازمانی، درون گرایی، نارضایتی شغلی، شکاف بین نسلی در سازمان و تبعیض جنسیتی، مضمون سازمانی شامل شش مولفه بی عدالتی در سازمان، شرایط سخت محیط کار، ساختار متمرکز سازمانی، بی ثباتی شغلی، روابط انسانی کنترل شده و استرس شغلی، مضمون اقتصادی شامل هفت مولفه بی سامانی در حقوق بر اساس سمت، اهمال کاری در بازپس دهی پاداش و مزایا، تورم، گرانی و بیکاری چند سال اخیر، شکاف طبقاتی، توزیع نادرست خدمات و امکانات بین کارکنان، پرداخت مالیات های نامتناسب با حقوق و درآمد نامتناسب با هزینه های زندگی، مضمون سیاسی شامل پنج مولفه محدودیت آزادی سیاسی و فردی در سازمان، بی اعتمادی به توانایی دولت در بهبود وضعیت کشور، وجود فساد در سیستم اداری و مالی، بی اعتمادی به برنامه ریزی در کارهای مدیران و عدم پایبندی مدیران و سرپرستان به قوانین و مقررات، مضمون محیط کالبدی شامل پنج مولفه محیط های نامناسب برای استراحت، نبود امکانات و تجهیزات ورزشی، استفاده از رنگ های سرد و نامناسب در طراحی ساختمان ها، عدم استفاده از نمادها و اصول بومی در معماری ساختمان ها و استفاده نامناسب از روشنایی در ساختمان ها، مضمون مذهبی- ارزشی شامل شش مولفه اهمال کاری در برگزاری جشن های ملی و دینی به صورت جمعی، سهل انگاری در برگزاری اعیاد و آیین های مذهبی، سستی در برگزاری فعالیت های مذهبی و معنوی، بی توجهی به فرهنگ های سنتی، بدخلقی با دیگران به عنوان یک ارزش و بی اعتمادی به قضا و قدر الهی، مضمون تکنولوژیکی شامل چهار مولفه ارتباط کارکنان با تکنولوژی نوین به جای روابط انسانی، کاهش نیاز به منابع انسانی به دلیل کاربرد تکنولوژی، تخصیص زمان زیاد برای استفاده از تکنولوژی و استفاده از تکنولوژی نوین (ربات) به جای انسان و مضمون اجتماعی- فرهنگی شامل پنج مولفه عدم دلبستگی و احساس تعلق به محل زندگی، نداشتن حس هویت و خاطرات خوش از محل زندگی، عضویت در گروه ها و تشکل های اجتماعی خاص، عدم حس آزادی و امنیت در جامعه و عدم دسترسی به فضاها، خدمات و امکانات در شهرها بود.بحث و نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش حاضر، مدیران و برنامه ریزان سازمان ها می توانند گام موثری در جهت رفع موانع موثر بر نشاط سازمانی بردارند که برای این منظور نیاز است تا شرایط را برای بهبود مضامین و مولفه های شناسایی شده فراهم سازند.
ارائه مدل برنامه درسی مبتنی بر سرزندگی در دانش آموزان مقطع ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۸ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
317 - 328
حوزههای تخصصی:
هدف: سرزندگی نقش مهم و موثری در بهبود و ارتقای متغیرهای روانشناختی و تحصیلی در دانش آموزان دارد. بنابراین، هدف این مطالعه، ارائه مدل برنامه درسی مبتنی بر سرزندگی در دانش آموزان مقطع ابتدایی بود.روش شناسی: پژوهش حاضر از نظر هدف و روش اجرا به ترتیب کاربردی و توصیفی از نوع کمی بودند. جامعه پژوهش معلمان مقطع ابتدایی شهر تهران در سال تحصیلی 99-1398 به تعداد 11526 نفر بودند که تعداد 374 نفر از آنها بر اساس جدول کرجسی و مورگان با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. نمونه ها به پرسشنامه محقق ساخته برنامه درسی مبتنی بر سرزندگی در دانش آموزان مقطع ابتدایی (100 سوالی) پاسخ دادند که شاخص های روانسنجی آن قابل قبول بود. داده ها با روش های تحلیل عاملی اکتشافی و مدل یابی معادلات ساختاری در نرم افزارهای SPSS و Smart PLS تحلیل شدند.یافته ها: یافته ها نشان داد که برنامه درسی مبتنی بر سرزندگی در دانش آموزان مقطع ابتدایی در مقوله اصلی یعنی برنامه درسی مبتنی بر سرزندگی شامل انگیزش و باور مثبت، روابط اجتماعی و اشتیاق تحصیلی، در مقوله شرایط علّی شامل اهداف آموزشی، متن کتب درسی، روش های آموزشی و ارزشیابی برنامه درسی، در مقوله شرایط زمینه ای شامل شرایط درون کلاسی و شرایط مدرسه، در مقوله شرایط مداخله گر شامل سیاست گذاری آموزشی، محیط و فرهنگ، در مقوله راهبردها شامل تمرکززدایی و زیرساخت و در مقوله پیامدها شامل اشتیاق و رفتار بود. همچنین، بار عاملی مقوله اصلی، شرایط علّی، شرایط زمینه ای، شرایط مداخله گر، راهبردها و پیامدها بالاتر از 50/0، میانگین واریانس استخراج شده آنها بالاتر از 70/0 و پایایی آنها با روش های آلفای کرونباخ و ترکیبی بالاتر از 80/0 برآورد شد. افزون بر آن، مدل برنامه درسی مبتنی بر سرزندگی در دانش آموزان مقطع ابتدایی برازش مناسبی داشت و در این مدل شرایط علّی بر مقوله اصلی، مقوله اصلی، شرایط زمینه ای و شرایط مداخله گر بر راهبردها و راهبردها بر پیامدها اثر معنادار مستقیم داشت (001/0P<).نتیجه گیری: طبق نتایج این پژوهش، مدل طراحی شده برنامه درسی مبتنی بر سرزندگی در دانش آموزان مقطع ابتدایی می تواند به برنامه ریزان و متخصصان در طراحی و اجرای برنامه هایی برای بهبود سرزندگی در دانش آموزان کمک نماید.
الگویابی خرد جمعی در سطح نظری و ارائه یک مدل تحلیلی-تلفیقی برای آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی ایران سال ۲۳ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
25 - 53
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این مقاله الگویابی نظری برای خرد جمعی و تلفیق نظریه های مختلف در چارچوبی تحلیلی و منسجم است. خرد جمعی مفهومی محوری و ایده ای نسبتاً نو است که با وجود نظریه های منفرد و متعدد و مفهوم پردازی های متفاوت در رشته هایی نظیر علوم سیاسی، روانشناسی، اقتصاد و فلسفه و نظایر آن ها و به رغم آن که جنس آن اجتماعی است، اما جامعه شناسان کمتر به آن پرداخته اند و به بررسی شرایط و روند تحقق آن و نیز پیامدهای آن در زندگی اجتماعی توجه چندانی نشان نداده اند. علاوه بر این، خرد جمعی هم تابع علل گوناگونی است و هم کم وکیف آن پیامدهای خاصی را برای دیگر پدیده های جامعه در برخواهد داشت. لذا این مقاله با تأسی از تفکر سیستمی درصدد ارائه صورت بندی جامعی از مفهوم خرد جمعی با نگاه جامعه شناسانه و ارائه الگویی تلفیقی و چارچوبی ترکیبی برای تبیین آن در جامعه است. چنین تحلیلی منجر به در نظرگرفتن خرد جمعی به صورت مفهومی پویا شده و برآیی و تقویت آن را در جامعه تبیین می کند. این چارچوب قابلیت شناسایی عوامل و سازوکارهای علّی موثر بر خرد جمعی در حوزه های چهارگانه اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی را داشته و خواص این حوزه ها را در ارتباط با هم در تقویت خرد جمعی تبیین می کند.
فراتحلیل رابطه سرمایه فرهنگی و اوقات فراغت: بر پایه مطالعه مرور نظام مند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
باتوجه به چرخش فرهنگی که در سال های اخیر در جامعه شکل گرفته است برخی روابط و مناسبات دارای اهمیت ویژه ای نسبت به گذشته شده که از جمله آن می توان به رابطه میان سرمایه فرهنگی و اوقات فراغت اشاره نمود. تاکنون پژوهش های متعددی پیرامون روابط سرمایه فرهنگی و اوقات فراغت به خصوص در چارچوب نظری بوردیو انجام شده است. از این رو هدف پژوهش حاضر انجام فراتحلیل مطالعات رابطه میان سرمایه فرهنگی و اوقات فراغت است. برای این منظور تمامی پژوهش هایی که در دهه 90 شمسی در فصلنامه های معتبر منتشر شده بود، استخراج و در 5 سطح با روش مطالعه مرور نظام مند مورد بررسی قرار گرفت و در نهایت بر اساس معیارهای مشخص شده، 11 اثر انتخاب و در فرایند فراتحلیل استفاده شد. در مرحله آغازین، مفروضات همگنی و سوگیری انتشار بررسی و پس از انجام آزمون ها ناهمگنی و عدم سوگیری انتشار تایید و سپس داده ها توسط نرم افزار CMA ارزیابی شدند. یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد اندازه اثر سرمایه فرهنگی و اوقات فراغت 0.470 است که بر اساس نظام تفسیر اندازه اثر کوهن در حد متوسط قرار دارد. همچنین متغیرهای جنسیت،مخاطب و تحصیلات به عنوان متغیرهای تعدیل گر در نظر گرفته شد و معین گردید ضریب اندازه اثر مردان(0.473) بیش از زنان(0.460)، در میانسالان(0.524) بیش از جوانان(0.416) و در افراد غیر محصل(0.535) بیش از افراد در حال تحصیل(0.270) است.
ادراک داغ مکانی؛ استراتژی های مواجهه (مورد مطالعه: ساکنین مناطق کم برخوردار شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سکونت در مناطق کمبرخوردار شهری ساکنین آن را با داغننگ مکانی و پیامدهای منفی بیشمار مواجهه میسازد، بنابراین افراد به اتخاذ استراتژیهایی برای مقابله با داغننگ میپردازند. ازاینرو هدف از انجام این تحقیق مطالعه ادراک ساکنین مناطق کمبرخوردار شهر مشهد از داغننگ مکانی و استراتژیهای این افراد جهت مواجهه با آن است. بهمنظور فایدهمندی شناختی از نظریه داغننگ گافمن و داغننگ مکانی واکوانت استفاده شد. این مطالعه به روش کیفی، مبتنی بر شیوه نمونهگیری هدفمند با بهرهگیری از تکنیک مصاحبه نیمهساختیافته بر روی جامعه هدف ساکنین 6 منطقه کمبرخوردار شهر مشهد انجام شد. حجم نمونه براساس قاعده اشباع اطلاعاتی پس از 20 مصاحبه حاصل شد. تحلیل داده با تکنیک تحلیل مضمون ششمرحلهای براون و کلارک پیش بردهشد. یافتههای حاصل از مصاحبه با ساکنین مناطق کمبرخوردار شهر مشهد نشان داد این افراد داغننگ مکانی را به دو صورت احساسشده، از طریق برچسبهایی چون بینظمی ظاهری، فرومایه، انحرافی، هراسآور، سرمایههای فرومایه، و تجربهشده از طریق تجربه برچسب کلامی، تجربه اختلال در ارتباط و تجربه کنشهای فرومایه ادراک کرده بودند. تجربه و ادراک داغننگ مکانی موجب شد تا افراد استراتژیهایی جهت مواجهه با داغننگ بکار گیرند؛ ازاینرو تلاش داشتند جهت مواجهه با داغننگ بیاعتباری از استراتژیهای برهمکنشی مانند مطرودیت اجتماعی، اقناع اجتماعی، تکانشی محور، همگونسازی که رویکرد تعاملیمحور داشته و استراتژیهای غیر برهمکنشی مانند انفعالی، گذر موقعیتی که فاقد رویکرد تعاملیمحور است استفاده نمایند و جهت مواجهه با داغننگ احتمال بیاعتباری از استراتژیهای پنهانسازی و انطباقسازی (مانند انطباق ظاهری، پنداری، گفتاری، کرداری) جهت جلوگیری از بیاعتبارشدن و آشکارشدن داغننگ خود، استفاده کنند.
Relationships between Computer Literacy and Analytical Literacy with Creativity in Students: The Role of Gender Moderator
حوزههای تخصصی:
Purpose: The aim of this study was to determine the relationship between analytical literacy and computer literacy with creativity and with the role of moderating gender in high school students in secondary period in Guilan province. Methodology: The method of descriptive research of correlational type and the statistical society included the high school students in secondary period of Guilan province in the first semester of the academic year 2020-2021. The statistical sample consisted of 384 people (191 females and 193 males) who were randomly selected by paper and electronic methods. The tools for measuring variables included Abedi creativity test, researcher-made questionnaire of computer literacy and analytical literacy. Data were analyzed using hierarchical regression analysis, multivariate regression and Z test. Findings: The results showed that the effect of computer literacy and analytical literacy on students' creativity is positive and significant. The effect of computer literacy by gender on creativity was also significant. Conclusion: The effect of computer literacy on analytical literacy has been positive and significant, too. The results can be used to predict creativity in male and female students.
Designing and Validation of the Epistemological Model in Blended Learning(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: Epistemology as one of the philosophical foundations in the field of education can play an important role in blended learning, ie using more than one method, strategy and technique for learning. Therefore, the present study was conducted with the aim of designing and validation the epistemological model in blended learning Methodology: The present study was applied from type of qualitative-quantitative. The population of the qualitative section was the documents related to epistemology and blended learning in the years 1990 to 2020 which 80 books, 60 dissertations and 60 articles were selected by purposive sampling method and in addition, included experts in the field of philosophy of education and distance learning which based on the principle of theoretical saturation number of 10 people of them were selected by purposive sampling method. The population of the quantitative section were faculty members and doctoral students of the department of philosophy of education and distance learning of Payame Noor University in 2020-2021 years which based on Krejcie and Morgan's table number of 200 people of them were selected by stratified random sampling method with using the teacher and student ratio. The tool of the qualitative section was the recording of books, dissertations and articles and interviews with experts, and the tool of the quantitative section was a researcher-made questionnaire whose psychometric indicators were confirmed. Data were analyzed by coding method in MAXQDA software and exploratory factor analysis and one-sample t-test in SPSS software. Findings: Findings showed that the epistemological model in blended learning had 60 subcategories in 9 categories including purpose, evaluation, educational correction, content, teaching method, teacher, learner, media and cognitive presence that its model was drawn. Also, validation of model indicated that the factor load of all 6 questions related to validation of model was higher than 0.30, their validity was higher than 0.50 and their reliability was higher than 0.70. In addition, the mean of all 6 questions was higher than the hypothetical mean of the population (P<0.001). Conclusion: The findings showed that the designed model for epistemology in blended learning had good validity. Therefore, curriculum specialists and planners can use this model along with other models to improve blended learning
بررسی جامعه شناختی خاص گرایی فرهنگی در بین شهروندان همدانی و ارائه مدل نظری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جامعه شناسی معاصر سال ۱۱ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۰
141 - 172
حوزههای تخصصی:
فرهنگ، عامل تمایز انسان با سایر موجودات و نیز تمایز جوامع و گروه های انسانی است و می توان از فرهنگ و هویت فرهنگی خاص سخن گفت که عوامل مختلفی نیز در آن دخیل اند. مهاجرپذیری شهر همدان از استان های همجوار و شهرستان ها با قومیت و فرهنگ های گوناگون، سبب تنوع فرهنگی و تحت تأثیر دو جریان خاص گرایی و عام گرایی فرهنگی است. این پژوهش با هدف بررسی جامعه شناختی خاص گرایی فرهنگی در بین شهروندان همدانی انجام و چارچوب نظری پژوهش با رویکرد تلفیقی مبتنی بر نظام فرهنگی و متغیرهای الگویی پارسونز و ساختاربندی و رویکرد دیالکتیکی گیدنز بوده و نیز از دیدگاه های مرتبط با متغیرهای مختلف بهره گرفته است. تحقیق با روش پیمایشی و با استفاده از پرسشنامه با نمونه ای به حجم 500 نفر که با روش خوشه ای چندمرحله ای و نمونه گیری تصادفی انتخاب شده اند، انجام و برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزارهای آماری SPSS و PLS استفاده شده است. نتایج میانگین خاص گرایی فرهنگی درمیان شهروندان همدانی را 74/2 و نزدیک به متوسط 3، نشان می دهد. هم چنین خاص گرایی جوانان کمتر از سنین بالاتر، خاص گرایی مردان بیش از زنان و خاص گرایی شهروندان بومی بیش از مهاجران است. میزان خاص گرایی فرهنگی شهروندان با سطوح مختلف تحصیلات و در قومیت های مختلف متفاوت است. براساس تحلیل معادلات ساختاری، فرضیه های تحقیق تأیید و حکایت از تأثیر معنادار جهانی شدن، سنت گرایی، دین داری، فضای مجازی، مهاجرت، تحصیلات، اعتماد اجتماعی، احساس محرومیت نسبی، پایگاه اقتصادی-اجتماعی و قومیت بر خاص گرایی فرهنگی شهروندان همدانی دارد. درمجموع نیز متغیرهای مستقل 65% واریانس متغیر وابسته، یعنی خاص گرایی فرهنگی را توضیح می دهند.
پایانِ داستان ها «پیوستار سکون در رمان فارسی دهه چهل»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ژانر رمان در پیوند با زمان معاصر همواره خلق کننده جهانی نو و رو به آینده است که مفهوم حرکت و نامتنهای بودن را توأمان در درون خود نهفته دارد. در چنین چشم اندازی نمی توان رمان را صرفاً به بازتابی از شرایط خاص اجتماعی- تاریخی دورانی مشخص، یا به خدمت ایده و رسالتی خاص تقلیل داد. ژانر رمان و جهان داستانی اش مخلوق رابطه ای پیچیده و درهم تنیده از عناصر گوناگون متباین از جمله: جهان واقعی به مثابه منبع بازنمایی، جهان بازنموده اثر ادبی، مؤلف و مخاطب در زمان ها و مکان های متفاوت است که می توان از آن ها به مثابه پیوستار رمان نام برد. بر اساس این نگاه، رمان و به صورت خاص پایان بندی آن به مثابه آستانه یا مرزی در رابطه با دیگر عناصر پیوستارِ رمان ترسیم شده است که با توجه به چگونگی بسته شدن آن یعنی: سخن فرجامین داستان یا گفتار راوی و قهرمانان داستان درباره خویش و جهان شان، گرایش آن داستان را در نسبت با حرکت یا سکون و ایستایی اش به صورت خاص، و ژانر رمان به صورت کلی مد نظر قرار گرفته است. این نگاه با تکیه بر مفاهیم ژانر رمان، حماسه، آستانه، پیوستار زمانی-مکانی«کرونوتوپ» از نگاه باختین صورتبندی شده است. بر این اساس در پایان رمان شوهر آهو خانم، حرکت سیدمیران که از خیابان شروع و به گاراژ رسیده بود در بازگشتی ایستا به خانه منتهی می شود؛ در سووشون یوسف به مثابه دیگری زری کشته و حذف می شود؛ و حرکت خالد در رمان همسایه ها از خانه ای محصور آغاز می شود، در خیابان تداوم می یابد و به زندان ختم می شود.
Explaining the Position of Women's Management System in National and International Sports Associations(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: In Iran, women have major challenges and are in high conflict between the elites and the rulers. In many cases, society still emphasizes the maternal role of women more than her entry into the public arena, and this is in the fundamental contradiction of the women's management system in various forums. Accordingly, the purpose of this study is to present the pattern of the status of the women's management system in the sports assemblies. Methodology: This study was performed in a combined method, the first part of which is the basis of the basis and the second part was done by scrolling. The statistical sample in the first part of the 16th sportsmen and professors and senior sports managers and in a few 141 people were studied. Data analysis in three stages of coding was open, pivotal and nucleus. In the quantitative section, the model and assumptions have been tested using the navigation method. Findings: With the analysis of 16 deep interviews and the implementation of these interviews, 125 meaningful concepts and propositions are extracted, and then from these 125 concepts, 141 corresponding concepts are pulled out. The overlap and meaning of many of the corresponding concepts led the researchers using their theoretical sensitivity to introduce and explain these 141 concepts to 27 sub -categories and ultimately 27 sub -categories with ten main categories. These ten subcategories consisting of; Identity in managerial spaces, the ability to divide, overcome gender spaces, effective control, planning, networking and communication skills, field and leadership, social support for women's management, exercise management and organizational efficiency, which are more abstracted by coding. Selection, a nuclear category as "the position of the women's management system in sports assemblies in the context of overcoming gender spaces and gaining social support for women's management in the ability to divide and organizational efficiency with women's intervention and communication skills based on field strategies and leadership, program. The centrality and management of management, despite the consequences of identifying in managerial and effective control spaces in Iranian society, appear to be realized in Iran, "which can cover all other categories. Conclusion: Considering the weakness of existing theoretical models in the field of the position of women's management system in sports associations, a new approach to explaining the management system of women in sports in Iran can help the health of women's sports.
رابطه ی رهبری توزیعی با تعالی سازمانی مدارس با نقش میانجی توانمندسازی ساختاری و روان-شناختی در معلّمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش بررسی رابطه ی رهبری توزیعی با تعالی سازمانی مدارس با نقش میانجی توانمندسازی ساختاری و روان شناختی در معلّمان بود.روش شناسی: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش را کلیّه معلّمان مقطع ابتدایی استان فارس در سال تحصیلی 1400-1399 به تعداد 16264 نفر تشکیل داده بودند که از این جامعه، نمونه ای به حجم 375 نفر بر مبنای فرمول کوکران انتخاب شد. با توجّه به طبقات جامعه پژوهش مانند نوع منطقه، تعداد شهرستان/ناحیه و جنسیّت از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبتی استفاده شد. جمع آوری داده ها بر اساس چهار پرسشنامه رهبری توزیعی(المور، 2000)، توانمندسازی روان شناختی(اسپریتزر، 1995)، توانمندسازی ساختاری(کردنائیج، بخشی زاده و فتح الهی، 1394) و تعالی سازمانی (عمارلو، 1396) صورت گرفت. برای تجزیه وتحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و مدل یابی معادلات ساختاری، بوسیله ی دو نرم افزار SPSS نسخه 25 و LISREL نسخه 80/8 استفاده شد.یافته ها: نتایج حاصل از شاخص های برازندگی مدل تحلیل مسیر تأییدی نشان داد که، مدل ساختاری پژوهش دارای برازش مناسب و قابل قبول می باشد. بر اساس سایر نتایج پژوهش، رهبری توزیعی رابطه مستقیم، مثبت و معناداری با توانمندسازی ساختاری، توانمندسازی روان شناختی و تعالی سازمانی مدارس؛ توانمندسازی ساختاری رابطه مستقیم، مثبت و معناداری با تعالی سازمانی مدارس و توانمندسازی روان شناختی؛ و توانمندسازی روان شناختی رابطه مستقیم، مثبت و معناداری با تعالی سازمانی مدارس داشت(0011/0). رهبری توزیعی بواسطه توانمندسازی ساختاری و توانمندسازی روان شناختی رابطه غیرمستقیم، مثبت و معنادار با تعالی سازمانی مدارس؛ و توانمندسازی ساختاری بواسطه توانمندسازی روان شناختی رابطه غیرمستقیم، مثبت و معنادار با تعالی سازمانی مدارس داشت(004/0).بحث و نتیجه گیری: با توجّه به نتایج پژوهش حاضر، مدیران و رهبران مدارس باید از راهکارهای رهبری توزیعی جهت واگذاری هرچه بیشتر قدرت، اختیار و مسؤولیّت بین معلّمان استفاده کنند، تا ضمن بهبود توانمندی های روان شناختی و ساختاری آن ها، شرایط مساعدی جهت همکاری و مشارکت هرچه بیشتر معلّمان جهت رشد و ارتقاء سطح مدرسه در تمامی ابعاد و تعالی سازمانی مدرسه فراهم شود.
تدوین و اعتبار یابی الگوی برنامه درسی تلفیقی در آموزش مجازی دوره ابتدایی در شرایط همه گیری کووید-19(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۸ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
137 - 149
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر تحلیل و تبیین الگوی برنامه درسی تلفیقی در آموزش مجازی دوره ابتدایی در شرایط همه گیری کووید-19 بود.روش شناسی: پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی، از نظر روش، آمیخته از نوع اکتشافی متوالی و از نظر شیوه گردآوری داده ها در بخش کیفی داده بنیان و در بخش کمی، همبستگی و معادلات ساختاری بود. در بخش اول (کیفی) برای انجام مصاحبه میدانی، مشارکت کنندگان شامل اساتید برنامه ریزی درسی و برخی معلمان ابتدایی برجسته بود که در ارزشیابی معلمان، دارای رتبه های برتر استانی بودند که این افراد، به صورت هدفمند انتخاب گردیدند (20 مصاحبه با 20 نفر و تا حد اشباع نظری ادامه داشت) و در بخش دوم (کمی)، جامعه آماری شامل معلیمن ابتدایی شهر اراک بود (360 نفر). ابزار پژوهش در بخش کیفی مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش کمی، پرسشنامه (36 گویه و در قالب چهار شاخص) انتخاب شد. برای بررسی و پاسخ به سؤالات پژوهش و رسم و تدوین مدل اندازه گیری و مدل ساختاری از نرم افزارهایMaxQDAPro ، SPSS24 و Smart PLS2 استفاده گردید.یافته ها: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که چهار کد محوری فعالیت های یادگیری، اهداف، محتوای برنامه درسی تلفیقی و ارزشیابی پیشرفت تحصیلی به عنوان کدهای محوری مدل برنامه درسی تلفیقی در آموزش مجازی دوره ابتدایی در شرایط همه گیری کووید-19 بودند. همچنین نتایج مدل ساختاری نشان داد هر چهار بعد از برازش کافی برخوردار می باشند.بحث و نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر، حتی بعد از پایان دوران پاندومی کووید-19 ، می تواند راهگشای مدیران و برنامه ریزان آموزش ابتدایی کشور برای بهبود آموزش در دوران ابتدایی باشد.
مدل توسعه ای اقتصادی اجتماعی فوتبال ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۸ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
306 - 316
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف مدل توسعه ای اقتصادی اجتماعی فوتبال ایران انجام گرفت.روش شناسی:روش پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش اجرا به صورت آمیخته بود که به صورت میدانی انجام شدجامعه آماری پژوهش در مرحله اول «اکتشاف عوامل» از طریق مصاحبه های عمیق، کلیه خبرگان و افراد صاحب نظر و آگاه در ارتباط با حوزه اقتصادی صنعت فوتبال کشور (مدیران حوزه اقتصادی در فوتبال (فدراسیون، برخی روسای هیئت ها و کارشناسان خبره حوزه اقتصاد ورزش) بود که از این مجموعه تا جایی که نسبت به موضوع پژوهش اشباع نظری حاصل گردید، افراد برای انجام مصاحبه و کسب اطلاعات لازم در ارتباط با موضوع مورد نظر به صورت کاملاً غیراحتمالی انتخاب شدند. با توجه به این مطالب، مصاحبه با انتخاب هدفمند افرادی که صاحب نظر و آگاه در ارتباط با موضوع پژوهش (توسعه اقتصادی) بودند آغاز شد و طی یک پروسه 3 ماهه و مصاحبه با 20 نفر پژوهشگر احساس کرد که به نقطه اشباع نظری رسید. همچنین در بخش کمی جامعه آماری متشکل از کلیه کارشناسان حوزه بازاریابی ورزش بویژه فوتبال، برخی مسئولین حوزه اقتصادی و بازاریابی فوتبال در فدراسیون، هیئت های ورزشی، صاحب نظران و اساتید دانشگاه، اصحاب رسانه، مدیران عامل باشگاه های فوتبال، مربیان، داوران و ورزشکاران به منظور تکمیل داده های لازم انتخاب شدند. با توجه به حجم بالایی از افراد جامعه پژوهش برای ارائه داده های لازم جهت آزمون مدل روش نمونه گیری در دسترس برای انتخاب نمونه ها استفاده گردید. بر این اساس تعداد 384 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری پژوهش در بخش کیفی شامل مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. در مرحله کمی از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. برای بدست آوردن روایی پرسشنامه از روایی محتوایی، روایی سازه و برای پایایی آن از آلفای کرونباح استفاده شد. مراحل تحلیل داده ها در بخش کیفی از طریق کدگذاری باز ، کدگذاری محوری و کدگذاری گزینشی با نرم افزار MAXQDA 2020 بر اساس روش گلیزر بود. در بش کمی نیز برای تحلیل داده های استنباطی از مدل معادلات ساختاری بر اساس نرم افزار SPSS و pls نسخه 23 استفاده شدیافته ها: چهار عامل شامل عامل توسعه سیاستگذاری، اقتصادی، باشگاهی و تطبیقی بر توسعه اقتصادی اجتماعی فوتبال موثر می باشند؛ که بین آنها تفاوت معناداری وجود دارد به طوری که، « مولفه توسعه تطبیقی» بالاترین رتبه در عوامل موثر بر توسعه اقتصادی فوتبال از دیدگاه نمونه تحقیق داشته و «عوامل باشگاهی» پایین ترین رتبه را به خود اختصاص داده اند.بحث و نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش پس از تدوین مدل توسعه ای اقتصادی اجتماعی فوتبال ایران مشخص شد که شاخص های برازش مدل از مقدار قابل قبول و مطلوب برخوردار بوده و مدل تحقیق تایید شد.
مقایسه اثربخشی آموزش سرزندگی تحصیلی و معنادرمانی بر جهت گیری انگیزشی در دانش آموزان مقطع متوسطه دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۸ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
341 - 351
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف مطالعه حاضر مقایسه اثربخشی آموزش سرزندگی تحصیلی و معنادرمانی بر جهت گیری انگیزشی در دانش آموزان مقطع دوم بود.
روش شناسی: این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر روش اجرا نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون باگروه کنترل بود. جامعه پژوهش دانش آموزان مقطع دوم متوسطه شهرستان ایرانشهر در سال تحصیلی 99-1398 بودند. از میان آنان 60 دانش آموز با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه مساوی قرار گرفتند. گروه آزمایش سرزندگی تحصیلی در 12 جلسه 70 دقیقه ای و معنادرمانی 10 جلسه 70 دقیقه ای آموزش دیدند و گروه کنترل آموزشی ندید. ابزار پژوهش پرسشنامه جهت گیری انگیزشی (رایان، 1989) بود. داده ها در نرم افزار SPSS-V21 با روش تحلیل کوواریانس تحلیل شدند.
یافته ها: نتایج نشان داد افزایش میزان جهت گیری انگیزشی در گروه آموزش سرزندگی در مقایسه با گروه آموزش معنا درمانی و کنترل از لحاظ آماری معنی دار می باشد درحالی که آموزش معنا درمانی میزان جهت گیری انگیزشی را در مقایسه با گروه کنترل به صورت معنی داری افزایش نداده است (05/0<P).
بحث و نتیجه گیری: بر اساس یافته ها، توصیه می گردد که مشاوران و روانشناسان برای افزایش جهت گیری انگیزشی از روش های آموزش سرزندگی تحصیلی استفاده نمایند.
The Effect of Women's Presence in Company Management, Their Experience and Educational Skills on Earnings Quality(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: Women studies have always been of interest to researchers. The issue of women's presence in business and management is one of the most important issues in the field of women's studies. This study sets to investigate the effect of characteristics of female managers who were either member of board or CEO on earning quality. Methodology: To this end, we collected necessary data such as financial statements from 102 Tehran Stock Exchange listed companies. The data belongs to period stretching from 20 Feb 2015 to 20 Feb 2020. To test our hypotheses, multivariate regression with panel data and also EViews software were utilized. The results show that the presence of female managers has a positive as well as meaningful effect on earning quality. Findings: Furthermore, the results of our second and third hypothesis indicate that the training skills of female managers and their experience in the board have a positive and significant relationship with the quality of companies’ earnings. Conclusion: According to the results of the research, it is recommended that women be used more in managerial positions and the existing misconceptions that have prevented skilled and experienced women from appearing should be discarded.
بررسی زندگی زنان و کودکان قالیباف در سفرنامه های دوره قاجار بر اساس رویکرد ادوارد پالمر تامپسون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مطالعات فرش ایرانی عمدتاً توجه به جنبه های «اقتصادی» و «هنری»، غالب بوده و به تاریخ اجتماعی فرش کمتر توجه شده است. هدف مقاله حاضر، شناخت برخی ابعاد، مشخصات و جلوه های فرودستی زنان و کودکان در کارگاه های قالیبافی قاجار است. این بررسی از جنبه نظری و روش شناسی باتوجه به دیدگاه ادوارد پالمر تامپسون و استفاده از رویکرد نگاه از پایین به تاریخ فرش ایران صورت گرفت. محدوده بررسی، دوره قاجار و داده های مورد نیاز از سفرنامه های این دوره استخراج شد. بدین ترتیب بررسی حاضر با رویکرد کیفی و روش تاریخی انجام شد.نتایج نشان داد که قالیبافی زنان و کودکان در خانه های شهری، روستایی و عشایری مناطق مختلف امری رایج بود و پرداخت دستمزد به زنان و کودکان در بخش خانگی بافی حذف می شد. از جنبه سنی و جنسی، بیشتر بافندگان، زنان و یا دختران خردسال بودند. اشتغال زنان و کودکان، سهمی در تأمین هزینه ای معیشتی خانواده داشته است. همچنین داده های بررسی حاضر نشان داد که بافندگان در کارگاه های قالیبافی به دلیل نامناسب بودن شرایط سازه و همچنین مهیا نبودن شرایط سالم و بهداشتی دچار آسیب های جسمانی نظیر تغییر شکل استخوان ها می شدند و ابتلا به برخی از بیماری ها میان بافندگان مشترک بوده است. این صدمه ها ناشی از ساعات کار بسیار طولانی در ازای دستمزدهای ناچیز بود که کفاف زندگی روزمره را نمی داد.
تحلیل اقتصادی مهریه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال هجدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۶۹
7 - 21
حوزههای تخصصی:
این مقاله در پی آن است که با استفاده از آموزه های اقتصاد خرد، تأثیر میزان مهریه بر رفتار ازدواجی افراد و نیز برخی از مهم ترین تصمیمات درون خانواده ای را به صورت نظری بررسی و تحلیل کند. نتایج حاصل از تحلیل های نظری حاکی از آن است که افزایش مهریه، با افزایش قیمت ضمنی ازدواج برای مردان منجر به کاهش میزان تقاضای آنها برای ازدواج و سرریزشدن این تقاضا به بازارهایی می شود که جایگزینی برای ازدواج در آنها عرضه می شود. افزایش مهریه خالص منفعت انتظاری فرزندآوری را برای مردان افزایش و برای زنان کاهش خواهد داد که منجر به ایجاد انگیزه های واگر برای فرزندآوری در خانواده می شود. با توجه به آنکه با افزایش مهریه ، خالص منفعت انتظاری طلاق برای مرد کمتر و برای زن بیشتر می شود، این نکته می تواند رفتار پس اندازی خانواده را مختل نماید. تأثیر میزان مهریه بر احتمال وقوع طلاق با توجه به وجود انگیزه های متضاد در مرد و زن قابل پیش بینی نیست اما به نظر می رسد با افزایش مهریه اگر زن تمایلی به مبادله تمام یا بخشی از مهریه با حق طلاق و حضانت فرزندان، که طبق قانون به صورت پیش فرض به مرد داده شده است، نداشته باشد احتمال آنکه فرآیند طلاق به خشونت کشیده شود افزایش خواهد یافت.
استانداردهای والدین ایرانی درباره عروس و داماد مطلوب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال هجدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۶۹
23 - 38
حوزههای تخصصی:
ساختارهای شناختی ابعاد مهمی از ارزیابی ها در روابط هستند. از طرفی در ایران خانواده های همسران، نقش مهمی در کیفیت روابط زناشویی دارند. تحقیق حاضر به مطالعه بخشی از این شناخت ها یعنی استانداردها از منظر والدین ایرانی درباره عروس و داماد مطلوب، با رویکرد پدیدارشناسی تفسیری، پرداخته است. بدین منظور با 20 نفر از والدین دارای حداقل یک عروس یا داماد، مصاحبه نیمه ساختار یافته صورت گرفت. میانگین سنی مادران و پدران به ترتیب 5/57 و 5/58 سال بود. داده ها با استفاده از روش کلایزی تحلیل شد. چهار مضمون اصلی شامل ویژگی های مطلوب زوجی و ارتباط با همسر، ویژگی های مطلوب ارتباط با خانواده همسر، ویژگی های مطلوب خانوادگی و قابلیت های مطلوب فردی درباره عروس و داماد مطلوب به دست آمد. دلایل استانداردها عبارت اند از: تسهیل کننده رابطه مطلوب بین همسر فرزند با فرزند، تسهیل کننده رابطه مطلوب بین همسر فرزند با خانواده، تسهیل کننده رابطه مطلوب بین فرزند با خانواده همسرش، تسهیل کننده رابطه مطلوب بین خانواده با خانواده همسر، تسهیل کننده رابطه مطلوب بین نوه با خانواده و آسیب نرساندن به رابطه بین فرزند با خانواده. استانداردهای والدین به مضامین راهبردهای دوگانه «تحقق استانداردها قبل از ازدواج» و «واکنش به تحقق نیافتن استانداردها بعد از ازدواج» اشاره دارد. جوهره استانداردها، حفظ انسجام خانواده است.
بررسی رابطه شبکه اجتماعی اینستاگرام با سبک مصرف مواد غذایی توسط جوانان دو منطقه 19 و 5 تهران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
امروزه شبکه های اجتماعی جایگاه بسیارمهمی در بین افرادوجوامع پیداکرده اند. هررسانه ای بنا به اقتضائات خاص خودش میتواند تاثیراتی بر افراد به جای بگذارد. به طور کلی می توان گفت یکی از مهمترین عوامل تاثیرگذار بر شکل گیری و تداوم الگوهای مصرف و به ویژه انتخاب مواد غذایی، آگهی های تبلیغاتی هستند. لذا در این راستا هدف از انجام این پژوهش بررسی رابطه شبکه اجتماعی اینستاگرام با سبک مصرف مواد غذایی توسط جوانان دو منطقه 19 و 5 تهران می باشد. روش تحقیق از نظر هدف از نوع کاربردی و از نظر ماهیت و روش، توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری این تحقیق را کلیه جوانان بالای 20 سال مناطق 19 و 5 تهران تشکیل میدهند که به طور تقریبی 2800 نفر می باشند. در این تحقیق جهت نمونه گیری از جدول مورگان استفاده شده است. نمونه ها با توجه به جدول مورگان شامل 338 نفر می باشد. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار SPSS استفاده شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که فرضیه اصلی مبنی بر بین استفاده از شبکه اجتماعی اینستاگرام و سبک مصرف مواد غذایی توسط جوانان رابطه معناداری وجود دارد، به علت داشتن سطح معناداری کمتر از 0.05 مورد تایید میباشد. لذا می توان گفت بین استفاده از شبکه اجتماعی اینستاگرام و سبک مصرف مواد غذایی توسط جوانان دو منطقه تهران رابطه معناداری وجود دارد.