فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۳۲۱ تا ۲٬۳۴۰ مورد از کل ۱۷٬۶۸۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش بررسی رابطه رهبری تحول آفرین با خلاقیت با میانجی گری یادگیری سازمانی بود.روش شناسی: این پژوهش توصیفی و از نوع مطالعات همبستگی بود. جامعه پژوهش تمامی معلمان مدارس متوسطه شهر کرمانشاه به تعداد 5900 نفر و نمونه آماری تعداد 360 نفر بودند که با روش نمونه گیری تصادفی ساده و بر مبنای جدول کرجسی و مورگان انتخاب شدند. ابزار پژوهش سه پرسشنامه استاندارد رهبری تحول آفرین باس و آولیو (2000)، یادگیری سازمانی نیفه (2001) و خلاقیت مقیمی (1388) بود. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از تکنیک های آماری و نرم افزارهای آماری SPSS وLISREL استفاده شد. در تحلیل توصیفی داده ها از جداول توزیع فراوانی، شاخص های مرکزی (نما، میانه و میانگین)، شاخص های پراکندگی(انحراف معیار و واریانس) استفاده شد. در آزمون فرضیات پژوهش از تکنیک های آماری ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر تائیدی استفاده شد.یافته ها: یافته ها نشان داد که رهبری تحول آفرین دارای اثر مثبت (2532/0) و معنادار بر خلاقیت در سطح 05/0 می باشد. یادگیری سازمانی دارای اثر مثبت (08/0) و معنادار بر خلاقیت در سطح 05/0 می باشد. رهبری تحول آفرین به واسطه یادگیری سازمانی (0432/0) و مقدار تی (12/2) دارای اثر مثبت و معنادار بر خلاقیت در سطح 05/0 می باشد.بحث و نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش، بکارگیری سبک رهبری تحول آفرین در سازمان، یادگیری سازمانی و خلاقیت کارکنان را افزایش می دهد.
الگوی عوامل موثر بر رشد اخلاقی و تعیین وضعیت آنها در دانش آموزان دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۷ بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱
88 - 100
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش بررسی الگوی عوامل موثر بر رشد اخلاقی و تعیین وضعیت آنها در دانش آموزان دوره ابتدایی بود.روش شناسی: این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا آمیخته (کیفی و کمی) بود. جامعه پژوهش در بخش کیفی خبرگان رشد اخلاقی بودند که با توجه به اصل اشباع نظری تعداد 12 نفر از آنها با روش های نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی انتخاب شدند. جامعه پژوهش در بخش کمی دانش آموزان دوره ابتدایی شهر تهران در سال تحصیلی 99-1398 بودند که طبق فرمول کوکران تعداد 377 نفر آنها با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. داده ها با روش های مصاحبه نیمه ساختاریافته و پرسشنامه محقق ساخته جمع آوری و با روش های کدگذاری باز، محوری و انتخابی و آزمون تی تک نمونه ای در نرم افزار SPSS-21 تحلیل شدند.یافته ها: یافته های بخش کیفی نشان داد که عوامل موثر بر رشد اخلاقی دارای 88 مفهوم، 20 عامل و 6 مقوله بود که مقوله ها و عامل ها شامل محیط زندگی و نحوه تربیت (با سه عامل نقش محیط خانواده در رشد اخلاقی، نقش محیط آموزشی در رشد اخلاقی و نقش گروه همسالان در رشد اخلاقی)، استدلال های اخلاقی (با سه عامل استدلال های شناختی، استدلال های عاطفی و استدلال های روانی- حرکتی)، فضای حمایتی (با سه عامل برخورداری خانواده و مربیان از دانش علمی، استفاده از مشوق ها و توجه به مسائل معنوی)، آسیب های روانی، اجتماعی و آموزشی (با چهار عامل آسیب های ناشی از ویژگی های شخصیتی و روانی، آسیب های ناشی از استفاده غیرصحیح از رسانه ها، آسیب های ناشی از مشکلات خانوادگی و آسیب های ناشی از کارکردهای آموزشی)، ایجاد شناخت (با سه عامل مسئولیت پذیری، توانمندسازی و الگوپذیری) و فضائل اخلاقی (با چهار عامل نوع دوستی، کرامت انسانی، قانون مداری و توان تصمیم گیری) بودند. یافته های بخش کمی نشان داد که بین میانگین همه عوامل با میانگین جامعه تفاوت معناداری وجود داشت (05/0>P).بحث و نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش حاضر برنامه ریزی برای بهبود رشد اخلاقی دانش آموزان ضروری است. بنابراین، متخصصان و برنامه ریزان حوزه تعلیم وتربیت می توانند با توجه به مقوله ها و عامل های این پژوهش برنامه هایی جهت بهبود رشد اخلاقی دانش آموزان دوره ابتدایی طراحی و اجرا کنند.
مقایسه عملکرد تحصیلی و سلامت روان دانش آموزان دختر تیزهوش و عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۷ پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲
154 - 164
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف مقایسه عملکرد تحصیلی و سلامت روان دانش آموزان دختر تیزهوش و عادی انجام شد.روش شناسی: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا علی- مقایسه ای بود. جامعه پژوهش دانش آموزان دختر تیزهوش و عادی شهرستان تالش در سال تحصیلی 98-1397 بودند. جامعه دانش آموزان دختر تیزهوش 104 نفر بودند که بر اساس جدول کرجسی و مورگان تعداد 82 نفر به روش نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان نمونه انتخاب و بر همین اساس 82 نفر از دانش آموزان دختر عادی که با آنها همتا شده بودند نیز برای مقایسه به روش نمونه گیری هدفمند به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه عملکرد تحصیلی (Pham & Taylor, 1999) و چک لیست تجدیدنظرشده نشانه های اختلال های روانی (Drogatis, Lipman & Covi, 1973) بودند. داده ها با روش آزمون تی وابسته در نرم افزار SPSS-20 تحلیل شدند.یافته ها: یافته ها نشان داد که دانش آموزان دختر تیزهوش و عادی از نظر عملکرد تحصیلی و هر پنج مولفه آن شامل خودکارآمدی، تاثیرات هیجانی، برنامه ریزی، فقدان کنترل پیامد و انگیزش تفاوت معناداری داشتند (05/0P<). به عبارت دیگر، دانش آموزان دختر تیزهوش از نظر عملکرد تحصیلی و مولفه های آن وضعیت بهتری داشتند. دیگر یافته ها نشان داد که دانش آموزان دختر تیزهوش و عادی فقط از نظر دو مولفه سلامت روان شامل شکایات جسمانی و وسواسی- اجباری تفاوت معناداری داشتند (05/0P<)، اما از نظر کل سلامت روان و سایر مولفه های آن شامل حساسیت بین فردی، افسردگی، اضطراب، پرخاشگری، هراس، افکار پارانوییدی و روان پریشی تفاوت معناداری نداشتند (05/0P>). به عبارت دیگر، دانش آموزان دختر تیزهوش فقط از نظر دو مولفه شکایات جسمانی و وسواسی- اجباری وضعیت بدتری داشتند، اما نظر کل سلامت روان و سایر مولفه ها تفاوت معناداری نداشتند.بحث و نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش حاضر، برنامه ریزی برای بهبود عملکرد تحصیلی دانش آموزان دختر عادی و کاهش شکایات جسمانی و وسواسی- اجباری دانش آموزان دختر تیزهوش ضروری است.
ارائه مدل رفتار شهروندی سازمانی معلمان مدارس دولتی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۷ پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲
190 - 202
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل رفتار شهروندی سازمانی معلمان مدارس دولتی ایران انجام شد.روش شناسی: مطالعه حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا کیفی مبتنی بر نظریه داده بنیاد بود. جامعه پژوهش خبرگان آموزش وپرورش ایران در سال 1399 بودند. حجم نمونه طبق اصل اشباع نظری 28 نفر برآورد که پس از بررسی ملاک های ورود به مطالعه با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد که روایی آن را روش مثلث سازی تایید و پایایی آن با روش ضریب توافق بین دو کدگذار 83/0 برآورد شد. داده ها پس از گردآوری با روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی مبتنی بر نظریه داده بنیاد در نرم افزار MAXQDA نسخه 2020 تحلیل شدند.یافته ها: یافته ها نشان داد که رفتار شهروندی سازمانی معلمان مدارس دولتی ایران دارای 178 مفهوم و 23 مقوله فرعی در 12 مقوله اصلی بود. در پدیده محوری رفتار شهروندی سازمانی معلمان، دو مقوله اصلی تغییرات راهبردی نظام آموزش وپرورش (با دو مقوله فرعی همگامی با تغییرات و تحولات جدید و رشد سجایای اخلاقی و روحیه ازخودگذشتگی) و نگرش های توسعه گرایانه سازمانی (با دو مقوله فرعی توسعه کنش های مشارکتی و برون دادهای توسعه ای نظام آموزشی کارآمد) به عنوان شرایط علی، سه مقوله اصلی ویژگی های رهبری سازمانی (با دو مقوله فرعی گرایش های نیک خواهانه رهبران و رفتارهای رهبری موثر و پویا)، ویژگی های فردی پیروان (با دو مقوله فرعی ارزش های آرمانی و هنجارهای رفتاری) و ویژگی های سازمانی (با دو مقوله فرعی فرهنگ سازمانی ارزش مدار و جو سازمانی شفقت محور) به عنوان شرایط زمینه ای، دو مقوله اصلی سرمایه جمعی (با دو مقوله فرعی سرمایه روانشناختی اجتماعی و فرهنگ عمومی) و تغییر ارزشی (با دو مقوله فرعی رشد ارزش های کثرت گرایی و رشد فرهنگی اجتماعی) به عنوان شرایط مداخله گر، سه مقوله اصلی راهبردهای سازمانی (با دو مقوله فرعی آموزش کارکنان و فرهنگ سازمانی محرک)، راهبردهای مدیریتی (با یک مقوله فرعی رهبری کارآمد) و راهبردهای اجتماع محور (با دو مقوله فرعی بازنمایی نقش فرهنگیان و توسعه فرهنگ عمومی) به عنوان راهبردها و دو مقوله اصلی فردی (با دو مقوله فرعی پیامد روانشناختی و توسعه عمل گرایی فردی) و سازمانی- اجتماعی (با دو مقوله فرعی سازمان فرابالنده و پویایی اجتماعی) به عنوان پیامدها شناسایی شدند. در نهایت، مدل پارادایمی رفتار شهروندی سازمانی معلمان مدارس دولتی ایران طراحی شد.بحث و نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش حاضر، برنامه ریزی برای بهبود رفتار شهروندی سازمانی معلمان مدارس دولتی ایران از طریق مفاهیم و مقوله های اصلی و فرعی ضروری است.
شناسایی چالش های اخلاقی و امنیّتی موسیقی های زیرزمینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انتظام اجتماعی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
27 - 54
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: امروزه موسیقی های زیرزمینی از جمله پدیده های اجتماعی اند که در برخی جوامع یافت می شود. هدف این پژوهش، شناسایی چالش های اخلاقی و امنیّتی گرایش جوانان به موسیقی های زیرزمینی است. روش : این تحقیق از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، کیفی (پیمایشی) است. جامعه آماری تحقیق 32 نفر است که عبارت اند از: خوانندگان و موزیسین های فعّال موسیقی زیرزمینی دستگیرشده (جمعاً 21 نفر)؛ کارکنان پلیس مرتبط با موضوع (9 نفر) و قضات پرونده (2 نفر) که به صورت هدفمند با تأکید بر اشباع نظری انتخاب شده اند. روش جمع آوری اطلاعات، میدانی و ابزار آن مصاحبه حضوری نیمه ساخت یافته بود. روایی تحقیق به گونه روایی بیرونی (کسب اطلاعات دقیق، کنترل های اعضا و جهت گیری های تئوریک محقق) است و پایایی مصاحبه ها و پرسش ها برطبق ضریب توافق درصدی با تأکید بر مدل هفت گانه کرسول و ضریب کاپا (که مقدار آماره آن 0/836 بوده و در حد عالی است) محاسبه شده است. به سبب کیفی بودن پژوهش، تجزیه وتحلیل به طور همزمان با جمع آوری اطلاعات، کُدگذاری، رمزگذاری، فشرده سازی، جداسازی و خلاصه سازی انجام شد. سپس با درست کردن مقولات، تم ها و مضامین با استفاده از نرم افزار نسخه 18 مکس کیودا، محاسبه و تحلیل شد. یافته ها: بین موسیقی های زیرزمینی و ایجاد چالش های اخلاقی و امنیّتی در کشور ارتباط مثبت وجود دارد، زیرا به دلیل مؤلفه هایی مانند تأثیر از خود بی خودکنندگی، غیرقابل نظارت بودن، محتواهای اشعار و روابط غیرمعمول اعضای موسیقی های زیرزمینی، شکل گیری جرائم اخلاقی در گروه های موسیقی زیرزمینی امکان پذیر است. نتیجه گیری: چالش های اخلاقی و امنیّتی جامعه محصول موسیقی های زیرزمینی و غیرمجاز است. گروه های موسیقی زیرزمینی محصول و فراورده و نتیجه عمل اجتماعی افراد در خصوص موسیقی است و به سیاست های نادرست و مقطعی تصمیم گیران بازمی گردد.
تدوین راهبردهای تحول سازمانی برای پیشگیری انتظامی از جرم با استفاده از رویکرد جهادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انتظام اجتماعی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
83 - 114
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: با توجه به تغییر و تحولات محیطی، تحول سازمانی یکی از رویکردهای مهم و ضروری برای هر سازمانی است. پژوهش حاضر با هدف تدوین راهبردهای تحول سازمانی در پیشگیری انتظامی از جرم با استفاده از رویکرد جهادی انجام شد. روش : این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از حیث ماهیت، توصیفی - تحلیلی و از نظر روش، کیفی است. جامعه آماری تحقیق شامل نخبگان پلیس در حوزه پیشگیری از جرم می باشد که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و اصل اشباع نظری، 14 نفر از آن ها به عنوان نمونه انتخاب شد. ابزار جمع آوری داده ها، مصاحبه نیمه ساختاریافته است و برای اطمینان از روایی از نظرات استادان و برای پایایی از روش باز آزمون، مقایسه و تکرارپذیری استفاده شد. داده های جمع آوری شده به روش تحلیل مضمون و با استفاده از نرم افزار «اطلس تی» مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها: ضمن شناسایی ابعاد تحول سازمانی در پیشگیری انتظامی از جرم با رویکرد جهادی در قالب پنج بُعد «ساختار سازمانی ارگانیکی، فناوری، فرهنگ سازمانی، توسعه منابع انسانی و اهداف پیشگیری از جرم» و با مبنا قرار دادن آن ها، عوامل داخلی و خارجی تحول سازمانی نیز شناسایی شده، سپس با استفاده از رویکرد SWOT راهبردهای سازمان در قالب استراتژی های تدافعی، تهاجمی، محافظه کارانه و رقابتی تدوین شد. درنهایت مشخص شد که امروزه سازمان پلیس در حوزه پیشگیری انتظامی از جرم در وضعیت رقابتی قرار دارد. نتیجه گیری : درصورتی که سازمان پلیس از راهبردهای تعیین شده با توجه به تغییر و تحولات محیطی به درستی استفاده کند، توان و قابلیت لازم را با پیاده سازی رویکردی جهادی در پیشگیری از جرائم و همچنین کاهش آن خواهد داشت.
تحلیل تماتیک شیوه های مصرف آثار نقاشی (مطالعه موردی، شهر شیراز، سال 1399)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مصرف کالاهای مختلف حاوی کارکردها و معانی مختلفی برای هر فرد خاص در هر جامعه ی خاص می باشد. تجارب مصرفی در حیطه آثار هنری نیز به مصرف کنندگان معانی مختلفی را ارائه می دهد و به آن ها در ساخت هویت خویش کمک می کند. در مقاله حاضر نیز شیوه های مصرف آثار هنری (نقاشی) مورد بررسی قرار گرفته است. تکنیک گردآوری داده ها مصاحبه ی عمیق بوده است و مشارکت کنندگان براساس روش نمونه گیری نظری انتخاب و یافته ها از طریق تحلیل تماتیک تحلیل شده اند. برای کفایت نمونه نیز از معیار اشباع تماتیک استفاده گردیده است که در نهایت تعداد 16 نفر در این پژوهش شرکت کرده اند. یافته های پژوهش حاکی از آن است که در مصرف آثار نقاشی علاوه بر ارزش های زیبایی شناختی و اقتصادی، ارزش هویتی نیز توسط افراد مورد توجه قرار گرفته است. در واقع آزادی مصرف سبب آزادی انتخاب هویت شخصی و پذیرش یک تصویر و قریحه ی مطابق با ترجیحات شخصی گشته که به واسطه ی مصرف و نمایش ابژه هایی معین که دلالتی فرهنگی دارند شکل می گیرد.
نقش سازمان های مردم نهاد و توان مندسازی اجتماعی – فرهنگی جوانان شهر تهران در توسعه اجتماعی پایدار در سال 1399(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه پژوهی فرهنگی سال ۱۲ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۴۲)
143-178
حوزههای تخصصی:
سازمان های مردم نهاد در زمان ها و مکان ها و تحت شرایط گوناگون بر بسیاری از امور به ویژه توانمندسازی جامعه تاثیر می گذارند و توجه به نقش و جایگاه آنها می تواند در زمینه ی توسعه و پیشرفت هر جامعه ای مهم قلمداد گردد. از این رو، پژوهش فوق با هدف شناسایی و تعیین جایگاه "سمن ها" در توانمندسازی اجتماعی – فرهنگی جوانان شهر تهران در سال 1399 انجام پذیرفت. روش پژوهش حاضر از نوع ترکیبی زمینه بنیاد است. در ابتدا با انجام مصاحبه های باز نیمه ساخت دار به بررسی اهداف پژوهش پرداخته شد و مقوله ها و مفهوم های پژوهش از طریق کدگذاری های باز، محوری و گزینشی مشخص گردید و سپس بر اساس مفاهیم و مقوله ها پرسشنامه ای طراحی و بر روی 400 نفر اجرا گردید. داده های به دست آمده از پرسشنامه های پژوهش توسط آزمون کیرز-میر- اوکلین مورد سنجش قرار گرفت و نتایج حاکی از آن بود که مفهوم نقش "سمن ها" دارای سه شاخص، آموزش و کسب مهارت، حمایت مادی و معنوی و پیشگیری از آسیب های اجتماعی، مفهوم توانمندسازی اجتماعی دارای دو شاخص، توانمندسازی تحصیلی و مهارتی و توانمندسازی رفتارها و تعاملات اجتماعی و مفهوم توانمندسازی فرهنگی دارای دو شاخص توانمندسازی دورن فردی و برون فردی بود. بعد از مشخص شدن مدل مفهومی پژوهش بر اساس یافته های کیفی، با آزمون های آماری همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی تحلیل شد و نتایج به دست آمده حاکی از آن است که سازمان های مردم نهاد بر توانمندسازی اجتماعی تاثیرگذار هستند و از بین فعالیت های تعریف شده برای سازمان های مردم نهاد تنها فعالیت پیشگیری از آسیب اجتماعی بر توانمندسازی فرهنگی تاثیرگذار بود.
تحلیل جامعه شناختی عوامل اجتماعی، فرهنگی موثر بر سرمایه گذاری خارجی در منطقه تبریز و جلفا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی اقتصادی و توسعه سال دهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲
111 - 132
حوزههای تخصصی:
کشورهایی که در حال توسعه هستند یا به اصطلاح بازارهای نوظهوری دارند، توجه به سرمایه گذاری خارجی در آنها امری حیاتی است. این تحقیق با هدف شناسایی عوامل اجتماعی، فرهنگی مؤثر بر سرمایه گذاری خارجی در استان آذربایجان شرقی انجام گرفته است. متغیرهای تحقیق شامل اعتماد اجتماعی متقابل، مشارکت گرایی، نوگرایی و اختلافات فرهنگی و متغیر وابسته سرمایه گذاری خارجی بود. در این تحقیق از نظریه های مختلف از جمله نظریه پارسنز، لرنر، کلمن، میردال و گیدنز استفاده شده است. روش تحقیق، پیمایشی و برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه استفاده شده است. نتایج بدست آمده از آلفای کرونباخ و تحلیل عاملی نشانگر اعتبار و پایایی بالای سؤالات بودند. جامعه آماری، مسئولین حوزه سرمایه گذاریهای خارجی و سرمایه گذاران خارجی در شهرهای تبریز و جلفا بودند. حجم نمونه با روش کوکران انجام گرفت که تعداد 429 نفر در حوزه سرمایه گذاری خارجی بدست آمد. در نهایت نمونه های مورد نظر با روش نمونه گیری طبقه ای متناسب و روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. برای تحلیل دو متغیره از پیرسون و تحلیل چند متغیره از رگرسیون استفاده شد. نتایج حاصل شده، نشان داد که بین متغیرهای مستقل با وابسته همبستگی وجود دارد. در تحلیل چند متغیره از بین متغیرهای وارد شده به روش گام به گام، متغیر اعتماد اجتماعی متقابل به دلیل اینکه از ضریب پیش بینی بالایی برخوردار بود، به عنوان متغیری انتخاب شد که بیشترین اثر را بر متغیر وابسته داشت. واژه های کلیدی: سرمایه، سرمایه گذاری، سرمایه گذاری خارجی، رشد، توسعه
پیش بینی کیفیت زندگی کاری کارگران بر اساس حمایت اجتماعی و تعارض کار- خانواده (مورد مطالعه: کارگران شاغل در شهرک صنعتی ساری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی اقتصادی و توسعه سال دهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲
205 - 226
حوزههای تخصصی:
t.پژوهش حاضر با هدف مطالعه رابطه حمایت اجتماعی با تعارض کار- خانواده نسبت به کیفیت زندگی کاری در بین کارگران انجام شده است. روش تحقیق از نوع توصیفی- همبستگی است. جامعه آماری شامل کلیه کارگران شاغل در شهرک صنعتی ساری بوده اند. تعداد 386 نفر با استفاده فرمول کوکران و از طریق روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای از بین کارگران شاغل انتخاب شدند. برای سنجش متغیرهای پژوهش از پرسشنامه های کیفیت زندگی کاری والتون(1973)، حمایت اجتماعی محقق ساخته و تعارض کار- خانواده رستگار خالد (1385) استفاده شد. داده ها از طریق ضریب همبستگى پیرسون و تحلیل رگرسیون گام به گام مورد تحلیل قرار گرفتند. نتیجه آزمون همبستگی پیرسون نشان داد که بین حمایت اجتماعی با کیفیت زندگی کاری رابطه مثبت و معناداری و نیز بین تعارض کار- خانواده با کیفیت زندگی کاری کارگران رابطه منفی و معناداری وجود دارد. براساس نتایج تحلیل رگرسیون، با توجه به مقادیر بتا، از ابعاد حمایت اجتماعی؛ بعد حمایت مالی(614/0β=)، حمایت عاطفی (523/0β=)، حمایت اطلاعاتی(509/0β=) و نیز از ابعاد تعارض کار- خانواده، تعارض کار با خانواده (461/0β=-) و تعارض خانواده با کار(317/0β= -) به ترتیب قوی ترین متغیرها برای پیش بینی کیفیت زندگی کاری هستند. هم چنین، یافته ها نشان داد که 46 درصد واریانس کیفیت زندگی کاری از طریق ابعاد حمایت اجتماعی و نیز ابعاد تعارض کار- خانواده تبیین می شود.
تحلیل مدل کارکرد نهاد ورزش در سلامت سازی اجتماعی
حوزههای تخصصی:
سلامت اجتماعی به عنوان یکی از ابعاد سلامت همگانی و عمومی در جامعه هم پای سایر ابعاد روانی، معنوی، پزشکی و... نقش بارزی در توسعه پایدار جامعه در راستای پیشگیری از آسیب های اجتماعی و بسترسازی مشارکت آنان در تمام عرصه های جامعه ایفا می کند. از طرفی هر نظام اجتماعی برای ثیات و پایداری نیازمند سلامت اجتماعی پایدار و یکپارچگی اعضای خود به ویژه از طریق توزیع قدرت، اعتبار، مسئولیت و همبستگی می باشد، سلامت، شرطی ضروری برای ایفای نقش های اجتماعی است. از نظر کارکردگرایان ورزش در سطح کلان باعث ایجاد احساس وحدت و یکپارچگی در بین افراد جامعه می شود. از طرفی ورزش عرصه فعالیت های الگومند، ساختارهای اجتماعی و روابط میان نهادی است که فرصت منحصر به فردی برای مطالعه و فهم پیچیدگی های حیات اجتماعی فراهم می آورد با توجه به حاکم بودن روابط انسانی در آن در نتیجه تعامل اجتماعی بین اجزای آن منجر به ایجاد هماهنگی، انسجام، نظم اجتماعی، پیوستگی اجتماعی، جامعه پذیری و... در نتیجه منجر به سلامت سازی اجتماعی می شود.
تأثیر اخلاق پولی بر میزان رضایت از زندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی کاربردی سال سی و دوم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۸۴)
119 - 140
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی آثار ابعاد اخلاق پولی (شرارت آمیزی، بودجه، عدالت، موفقیت و انگیزه) بر میزان رضایتمندی از زندگی انجام شده است. در این مطالعه توصیفی-همبستگی مبتنی بر روش معادلات ساختاری، 220 نفر از استادان و کارمندان دانشگاه یزد در سال تحصیلی 98-1397 به شیوه نمونه گیری تصادفی-طبقه ای متناسب با حجم جامعه انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسش نامه های اخلاق پولی تانگ و همکاران ( 1997 ) و رضایت از زندگی داینر و همکاران ( 1985 ) استفاده شد. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارهای آماری SPSS22 و Pls2 - Smart انجام شد. نتایج بررسی نشان دادند بعد انگیزه با نمره بالا پیش بینی کننده تغییرات رضایت از زندگی در دو گروه استاد و کارمند بود؛ به عبارتی، افرادی که پول را عامل محرک و انگیزه بیشتر برای پیشرفت فردی می دانستند، از زندگی شان رضایت بیشتری داشتند. برای کارمندان علاوه بر بعد انگیزه، عدالت و موفقیت، پیش بینی کننده رضایت از زندگی بود؛ به گونه ای که بعد موفقیت با نمره بالا موجب رضایت کمتر از زندگی و بعد عدالت با نمره بالا موجب رضایت بیشتر از زندگی بود.
تبیین جامعه شناختی نسبت بین هویت فرهنگی و مصرف فرهنگی (زنان جوان شاهین شهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره سوم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
136 - 110
حوزههای تخصصی:
این پژوهش، با هدف بررسی رابطه هویت فرهنگی با مصرف کالای فرهنگی در زنان جوان شهر شاهین شهر انجام شد. چارچوب نظری پژوهش بر اساس هویت فرهنگی و مصرف کالای فرهنگی جامعه ایران تنظیم شده است. این مطالعه با روش تحقیق کمی و پیمایشی و با استفاده از ابزار پرسشنامه صورت گرفته و از حیث هدف کاربردی و ماهیت همبستگی می باشد. جامعه آماری این تحقیق زنان جوان شهر شاهین شهر بوده است. حجم نمونه با توجه به فرمول نمونه گیری کوکران 377 نفر برآوردگردید. داده های این تحقیق، بر اساس نمونه گیری طبقه بندی انجام گرفت. رواییی پرسشنامه به صورت محتوایی و صوری توسط متخصصین تأیید و احتساب پایایی پرسشنامه با ضریب آلفای کرنباخ محاسبه شد. تجزیه و تحلیل داده ها با روش های آماری در محیط نرم افزار23 Spss و Amos انجام شد. در سطح آمار استنباطی، آزمون کالموگروف – اسمیرنف، ضریب همبستگی پیرسون و معادلات ساختاری مورد استفاده قرار گرفت. نتایج همبستگی نشان داد که بین هویت فرهنگی با مصرف کالای فرهنگی همبستگی معناداری وجود دارد. تجزیه و تحلیل معادلات ساختاری نشان داد که ابعاد متغیر هویت فرهنگی یعنی زبان، دیانت، جغرافیای فرهنگی، تاریخ و حافظه تاریخی، نظام اجتماعی به ترتیب 190/ ، 185/ ، 308/ ، 218/ ، 182/ با مصرف کالای فرهنگی در سطح معنی دار 001/ ر ابطه معنا دار وجود دارد. بر اساس نتایج پژوهش با توجه به بستر جامعه می توان گفت ابعاد هویت فرهنگی بر مصرف کالای فرهنگی تأثیرگذار هستند.
رابطه بین جوّ مدرسه و هویت اجتماعی دختران (مورد مطالعه: دانش آموزان شهر کرمان)
منبع:
پژوهش انحرافات و مسائل اجتماعی دوره ۱ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۱
153 - 179
حوزههای تخصصی:
نوجوانی دوران حساسی در تشکیل هویت اجتماعی دختران در دنیای مدرن همراه با تغییرات مداوم و جهانی شدن است. هدف اساسی این مقاله بررسی رابطه میان ابعاد جوّ مدرسه و ارتباط با دوستان با هویت اجتماعی در میان دختران دبیرستانی شهر کرمان است. در پژوهش حاضر، نظریه گیدنز و روتر و روش پیمایش و ابزار پرسشنامه به کار گرفته شده است. جامعه آماری این پژوهش دانش آموزان دختر دبیرستانی شهر کرمان در سال 1397 هستند. تعداد نمونه 380 نفر است که با روش نمونه گیری طبقه بندی متناسب با حجم نمونه انتخاب شدند. نتایج آمار توصیفی و استنباطی به دست آمده از داده ها با نرم افزار SPSS نشان می دهد: الف) هویت اجتماعی اکثر دختران دبیرستانی در سطح متوسط قرار دارد. ب) میان جو مدرسه و ارتباط با دوستان با هویت اجتماعی دختران نوجوان رابطه مستقیم و معنا دار وجود دارد؛ یعنی با افزایش جو عاطفی، آموزشی، تعادل جویی، رویارویی و انتظاری مدرسه، هویت اجتماعی در دانش-آموزان بیشتر می شود. ج) اجرای تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که چهار متغیر جو رویارویی مدرسه، ارتباط با دوستان، جو انتظاری و جو آموزشی مدرسه بر شدت هویت اجتماعی اثر دارند و 35 درصد آن را تبیین می کنند. نتایج این پژوهش حاکی از آن است که توجه به وضعیت مدارس از بعد اجتماعی رسمی و غیررسمی و سپس ابعاد هنجاری، آموزشی، عاطفی، مدیریتی مدرسه در هویت اجتماعی دختران نقش مهمی ایفا می کند. با پایه ریزی درست مقدمات هویت اجتماعی می توان هم عملکرد آن ها در برابر تغییرات اجتماعی را بهبود بخشید و هم از مشکلات تحصیلی و مسائل اجتماعی آینده پیشگیری نمود.
مسئله زنان سالمندِ تنهای ایرانی: مورد مطالعه استان تهران و البرز
منبع:
پژوهش انحرافات و مسائل اجتماعی دوره ۱ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲
77 - 108
حوزههای تخصصی:
زنان سالمندِ تنها، با توجه به شرایط جامعه، یکی از گروه های در معرض خطر محسوب می شوند و لازم است برنامه مشخصی برای حمایت از آنها پیش بینی شود. در ایران برنامه خاصی برای حمایت از زنان سالمندِ تنها طراحی و اجرا نشده و ضرروت دارد برای این منظور، نیازهای این گروه ارزیابی و اولویت بندی شود. در این پژوهش، برای بررسی این موضوع، ابتدا با کارشناسان، سیاستگذاران و مدیران و همچنین زنان سالمندِ تنها به صورت نیمه ساختاریافته مصاحبه شد و سپس مصاحبه ها مورد تحلیل محتوا قرار گرفت. نمونه گیری به روش هدفمند و گلوله برفی در استان های تهران و البرز انجام گرفت و تا زمان دستیابی به اشباع ادامه یافت. داده ها با استفاده از مصاحبه های نیمه ساختاریافته جمع آوری شد. متن مصاحبه ها پس از پیاده سازی در سه مرحله کدگذاری شد و مقوله ها و زیرمقوله ها به دست آمد. یافته های پژوهش حاکی از آن است که مهمترین دلیل تنها زیستی زنان سالمند، فوت همسر و ازدواج فرزندان است. آنها برای حفظ استقلال خود، سعی می کنند با صرفه جویی منابع مالی خود را مدیریت کنند، مراقب سلامتی خود هستند و برای بیماری هایشان تحت درمان اند. بسیاری از آنها در دوره سالمندی تمایلی به ازدواج مجدد ندارند. تغییر محل زندگی به دلیل فروش منزل در دوره سالمندی موجب می شود شبکه ارتباطی آنها در بسیاری موارد به فرزندان و خانواده آنها محدود شود و مشارکت اجتماعی در میان آنها محدود باشد. ارتباط با اعضای خانواده، مراقبت، استقلال، حمایت مالی، تعامل اجتماعی و مشارکت اجتماعی، امنیت و احساس امنیت، دسترسی جغرافیایی و خدمات بهداشتی-درمانی و توان بخشی، آموزش و ارتقای آگاهی و سرگرمی و داشتن اوقات فراغت متناسب با دوره سالمندی، از جمله موضوعاتی است که ضرورت دارد در سیاستگذاری ها و برنامه ریزی های مربوط به زنان سالمندِ تنها مورد توجه قرار گیرند.
مصرف فضا و بازتعریف زنانگی؛ مطالعۀ تجربۀ کافه نشینی زنان در شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله، تأمل انتقادی دربارۀ زندگی روزمرۀ زنان از خلال مطالعۀ تجربه کافه نشینی و بررسی این نکته است که چگونه این امر سبب تغییر در بازتعریف زنانگی شده<strong> </strong> است. میشل دوسرتو چارچوب مفهومی مناسبی را برای درک تولید فضای شهری و تجربۀ آن ازطریق فعالیت های روزمرۀ ساکنان یک شهر ارائه می دهد. روش شناسی استفاده<strong> </strong>شده، مردم نگاری انتقادی است. داده های پژوهش شامل طیف گسترده ای از مشاهده های غیرمستقیم و مشارکتی، یادداشت های میدانی و مصاحبه های ساخت<strong> </strong>نیافته است که با استفاده از تحلیل تماتیک، سه مقولۀ مرکزی (کافه به منزلۀ مکان سوم، زنانگی به منزلۀ تعارض و تجربۀ زنانگی جدید در فضا) به دست آمد. نتایج نشان می دهند حضور زنان<strong> </strong>(چه مصرف<strong> </strong>کننده و چه تولیدکنندۀ فضا) در کافه ها سبب شکل گیری عاملیت انتخاب و کنشگری بیشتری در آنها شده است و تجربه های رهایی بخشی را به دست آوردند که تعریف آنها از زنانگی سنتی را به چالش می کشد. خوانش دوسرتویی این بررسی نشان می دهد زنان در فضاهای عمومی به منزلۀ یک کنشگر فعال حاضر می شوند و به<strong> </strong>نوعی به مدیریت فضا می پردازند؛ آنها فعالانه در برساخته شدن فضا و هویت جدیدشان سهم دارند و در پی مطالبه گری خود از حق برابری در شهرند.
جدایی گزینی فضایی یا جدایی گزینی اجتماعی؟ بررسی مقایسه ای الگوهای ازدواج زنان مناطق بالا و پایین شهر همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی کاربردی سال سی و دوم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۸۲)
129 - 150
حوزههای تخصصی:
جدایی گزینی فضایی طبقات اجتماعی در بیشتر مواقع با جدایی گزینی اجتماعی همراه است؛ بدان معنا که الگوهای رفتار اجتماعی نیز متناسب با جدایی گزینی فضایی طبقاتی تغییر می کنند. بر این اساس، انتظار می رود افراد متعلق به طبقات مختلف که در مناطق جدا از هم زندگی می کنند، الگوهای رفتاری متفاوتی داشته باشند. هدف اصلی این پژوهش، مقایسۀ الگوهای ازدواج زنان در مناطق بالا و پایین شهر همدان است. الگوهای ازدواج عبارت اند از: الگوهای سنی، نحوۀ آشنایی، میزان شیوع ازدواج خویشاوندی، ازدواج درون قومی و نیز تفاوت ها در معیارهای ازدواج. فرض بر این است که منطقه (تجلی جدایی گزینی طبقاتی) با الگوهای ازدواج ارتباط دارد. در این پژوهش از نظریه های جغرافیای اجتماعی معطوف به کنش ورلن و نظریۀ قومی - فرهنگی و همانندی مشخصه ها استفاده شده است. روش پژوهش، روش پیمایشی و جمعیت مطالعه شده شامل زنان متأهل مناطق بالا و پایین شهر همدان است. حجم نمونۀ بررسی شده 325 نفر است که ازطریق فرمول کوکران و بعد از پیش برآورد صفت در جامعه برآورد شده است. روش نمونه گیری نیز نمونه گیری طبقه ای است. داده ها با استفاده از نرم افزار spss تجزیه و تحلیل شده اند. از آزمون های کای اسکوتر (خی دو)، آنالیز واریانس و آزمون T برای بررسی ارتباط متغیرها استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان دادند میانگین سن ازدواج در مناطق پایین شهر از مناطق بالای شهر کمتر بوده است (اختلاف حدود 7 سال و Sig =.000). در زمینۀ الگوی ارتباط قبل از ازدواج، تفاوت چشمگیری میان این دو منطقه وجود نداشت (Sig =.206). الگوی ازدواج خویشاوندی (Sig =.023) و انطباق قومیتی زوجین نیز در مناطق پایین شهر بیشتر بوده است (Sig =.000). معیارهای اقتصادی ازدواج در مناطق بالای شهر اهمیت بیشتری داشته است (Sig =.000). الگوی سنی و معیارهای ازدواج برحسب قومیت، تفاوت معنادار داشت (Sig =.000). با توجه به این نتایج می توان گفت جدایی گزینی های فضایی تنها در برخی موارد با جدایی گزینی های اجتماعی همپوشانی دارند.
عملکرد کودکان در فعالیت های مشارکتی محیط زیستی؛ موردکاوی محلۀ سنبلستان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی کاربردی سال سی و دوم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۸۲)
151 - 173
حوزههای تخصصی:
مطابق ادعای ایده پردازان جامعۀ ایرانی، مشارکت اجتماعی از مهم ترین و تأثیرگذارترین مسائل مربوط به توسعۀ ایران است. اگر گام نخست نهادینه کردن مشارکت را تمرین آن بدانیم، باید بپذیریم که کودکان بهترین گروهی هستند که می توانند مشارکت را تمرین کنند و در خانواده و جامعه اشاعه دهند؛ ازاین رو، این پژوهش به مبحث مشارکت کودکان پرداخته و در فرایند پژوهشی اقدام پژوهانه، کنش های مشارکتی - غیرمشارکتی کودکان را در فعالیت های عملی بررسی کرده است. چارچوب مشارکت، محلۀ سنبلستان اصفهان و زمینۀ انتخاب شده برای مشارکت، محیط زیست محله است. داده های این پژوهش در چارچوب روش اقدام پژوهی ازطریق مشاهده و مصاحبه با 14 کودک دختر در خلال انجام 8 فعالیت علمی به دست آمد و ازطریق روش تحلیل مضمون تحلیل شد. یافته ها نشان می دهند این کودکان در 3 مرحلۀ ورود، اجرا و اتمام فعالیت عملی تمایل دارند در قالب یک جمع قرار بگیرند؛ ولی به صورت انفرادی عمل کنند. پژوهشگران این وضعیت را «جمع طلبی غیرمشارکتی» نام نهاده اند. معنادارنبودن مشارکت برای کودکان، نبود الگوهای مشارکتی در خانه و مدرسه، مرزبندی های پررنگ جنسیتی در خانواده ها و ناتوانی در قدرشناسی، بخشی از دلایلی اند که کودکان نمی توانند عملکرد مطلوبی در یک فعالیت مشارکتی داشته باشند؛ البته یافته های این پژوهش که در طول بیش از یک سال کار با کودکان به دست آمده اند، نشان می دهند استمرار در تمرین مشارکت، بسیاری از موانع بر سر راه کار مشارکتی مانند اصرار بر آشناگزینی، وجودنداشتن مسئولیت پذیری، ناتوانی در ارزیابی سهم و ... را تخفیف می دهد.
سرمایۀ اجتماعی و خودکشی در استان های ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی کاربردی سال سی و دوم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۸۳)
101 - 134
حوزههای تخصصی:
سرمایۀ اجتماعی به منزلۀ مفهومی پیچیده و چندوجهی، در متون جامعه شناسی به موضوعی فراگیر و متبین تبدیل شده است؛ ولی دربارۀ اعتبار و ارزش تبیین کنندگی آن در حوزۀ خودکشی کمتر مطالعه شده است. این مقاله سعی دارد با مرور انتقادی منابع دردسترس، ضمن ارائۀ نتایج پژوهش های پژوهشگران و نقد آنها، رابطۀ سرمایۀ اجتماعی با خودکشی در استان های ایران را نشان دهد. روش پژوهش، تطبیقی درون کشوری است. عام ترین نتیجۀ به دست آمده از مرور ادبیات سرمایۀ اجتماعی در ایران، اجماع نداشتن پژوهشگران دربارۀ شاخص های سرمایۀ اجتماعی در ایران است. پژوهش نشان داد رابطۀ مفروض بین میزان خودکشی و سرمایۀ اجتماعی در ایران، با چالش های متعددی روبه روست. هرچند بین میزان خودکشی و برخی مؤلفه های سرمایۀ اجتماعی رابطه وجود دارد، با کلیت سرمایۀ اجتماعی رابطۀ مشخص و پایا ندارد. ضرایب همبستگی بین اعتماد و میزان خودکشی نشان می دهند نسبت بین این دو، برخلاف نظریۀ سرمایۀ اجتماعی است؛ به این معنا که در بدترین حالت، با افزایش اعتماد به نهادها (اعتماد نهادی) میزان خودکشی افزایش می یابد و در خوش بینانه ترین حالت، رابطۀ معکوسی (فرض و پیش بینی مطابق این نظریه) بین آنها وجود ندارد و این یافته با فرض و پیش بینی نظریۀ سرمایۀ اجتماعی مغایرت دارد.
تبیین رفتار کشاورزان در رویارویی با مسئلۀ کم آبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی کاربردی سال سی و دوم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۸۳)
135 - 154
حوزههای تخصصی:
کشاورزی و منابع آبی نسبت به تغییرات آب و هوایی آسیب پذیرند؛ ازاین رو، لازم است کشاورزی و روش های انجام آن برای کاهش یا جلوگیری از خطرات، با محیطِ در حال تغییر سازگار شوند. هدف این مطالعه، تعیین رفتار سازگاری کشاورزان در رویارویی با کم آبی با استفاده از دو نظریۀ انگیزۀ حفاظت (PMT) و نظریۀ شناختی الگوی تنش است. روش پژوهش، توصیفی - پیمایشی و جامعۀ آماری کشاورزان شهرستان شوشتر در استان خوزستان است. اندازۀ نمونه با استفاده از جدول بارتلت، برابر با 251 نفر تعیین شد و روش نمونه گیری، تصادفی متناسب بود. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسش نامۀ محقق ساخت بود. روایی پرسش نامه براساس نظر کارشناسان و اعضای هیئت علمی و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ بررسی و تأیید شد (88/0-60/0). نتایج تجزیه و تحلیل معادلات ساختاری نشان دادند در نظریۀ انگیزۀ حفاظت، اثربخشی پاسخ و هزینۀ پاسخ در برابر تغییرات آب و هوایی، پیش بینی کننده های مهمی برای رفتار سازگاری اند. نظریۀ انگیزۀ حفاظت می تواند تقریباً 25 درصد از رفتار سازگاری را تبیین کند. همچنین نتایج نشان دادند در نظریۀ شناختی تنش، ارزیابی تقاضا، خودکارآمدی و اثربخشی جمعی تأثیر معنی داری بر کنارآمدن و کنارآمدن، تأثیر معنی داری بر رفتار داشته اند. این الگو 28 درصد از واریانس رفتار سازگاری را توجیه می کند. علاوه بر این، ارزیابی تقاضا، خودکارآمدی و اثربخشی جمعی به طور غیرمستقیم بر سازگاری تأثیر گذاشته اند.