فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۵۶۱ تا ۱٬۵۸۰ مورد از کل ۱۷٬۶۸۳ مورد.
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۲۲ بهار ۱۴۰۱ شماره ۸۴
۳۸-۹
حوزههای تخصصی:
مقدمه: رشد فناوری اطلاعات در سازمان ها، منبع عظیمی از داده های ذخیره شده در حوزه جرائم مرتبط با مواد مخدر را فراهم آورده است. تحلیل این داده ها و کشف الگوهای پنهان موجود در آن به کمک داده کاوی می تواند به کشف و پیشگیری از وقوع جرائم در این حوزه کمک نماید. هدف این مقاله بکارگیری تکنیک های داده کاوی جهت شناسایی افراد مستعد به قاچاق مواد مخدر در استان سیستان و بلوچستان و نیز کشف الگوهای جرم است. روش : پژوهش حاضر بر روی داده های 467 مجرم حوزه مواد مخدر در استان سیستان و بلوچستان که در ﻃی ﺳﺎل های 1392 الی 1399 ﻣﺮﺗکﺐ جرم قاچاق مواد مخدر شده اند با نمونه گیری در دسترس انجام گرفته است. برای انجام این تحقیق از متدولوژی استاندارد CRISP-DM و الگوریتم های طبقه بندی ماشین بردار پشتیبان، بیزین ساده، رگرسیون لجستیک، درخت تصمیم و نزدیکترین همسایه و برای استخراج الگوهای جرائم از الگوریتم الگوکاوی اپریوری استفاده شده است. یافته ها: الگوریتم الگوکاوی بالغ بر 20 الگوی جرم با دقت بالای 80 درصد استخراج کرده است. به علاوه نتایج نشان می دهد در میان الگوریتم های طبقه بندی، طبقه بند نزدیکترین همسایه قادر است با دقت 84 درصد افراد در معرض خطر را شناسایی کند. نتیجه گیری: با بکارگیری مدل ساخته شده با این الگوریتم می توان سامانه ای برای شناسایی افراد مستعد به قاچاق مواد مخدر طراحی کرد. نتایج حاصل از پیش بینی های انجام گرفته توسط سامانه مذکور و کشف الگوهای پنهان موجود در داده ها می توانند کمک شایانی به پلیس، دستگاه های قضایی و مددکارهای اجتماعی در شناسایی افراد در معرض خطر و کاهش جرائم مرتبط با قاچاق مواد مخدر نمایند.
بررسی اکتشافی زمینه های بروز فساد اداری در شهرداری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش انحرافات و مسائل اجتماعی دوره ۲ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۶
131 - 169
حوزههای تخصصی:
پدیده فساد اداری در دنیای امروز به ویژه کشورهای در حال توسعه به عنوان یکی از مهم ترین موانع پیشرفت جامعه مطرح شده است. این پدیده، آسیب های جبران ناپذیری بر سرعت حرکت چرخ توسعه در جامعه وارد کرده، اعتماد و سرمایه اجتماعی را در جامعه تضعیف می کند و نهادهای اجتماعی را از انجام رسالت ها و وظایف خاص خود به دور می سازد. از این رو در این پژوهش تلاش شد تا مسئله فساد اداری، عوامل زمینه ساز و سازوکارهای رخداد فساد در شهرداری تهران و نحوه تعامل عوامل مؤثر در بروز فساد اداری و ماندگاری آن بررسی و کاوش شود. برای رسیدن به اهداف پژوهش، راهبرد روشی استفاده شده، طرح اکتشافی بود. در این راستا محقق از روش ترکیبی یا تلفیقی استفاده کرده است، به این صورت که بخش اول با روش کیفی گراندد تئوری با استراتژی استقرایی- اکتشافی بوده است. نتایج به دست آمده از گراندد تئوری در مرحله دوم که بخش کمّی بوده، از طریق ابزار پرسشنامه و با روش پیمایش ارزیابی شده است. بر اساس یافته های پژوهش، بروز فساد اداری در شهرداری تهران ناشی از یازده عامل اصلی زمینه ساز فساد است. در بخش «به چه میزان در شهرداری وجود دارد»، بیشترین میزان وجود فساد مربوط به زمینه اخذ رشوه در مراحل نقشه ریزی و صدور پایان کار با میانگین 4/01 بوده است. در بخش «به چه میزان خودتان یا همکارانتان با این پدیده مواجه بوده اید»، بیشترین میزان مواجهه مربوط به عامل اهمال کاری و صدور حسن انجام کار و نبود نظارت با میانگین 2/95 بوده است.
تحلیلی بر حضور و فعالیت پزشکان اروپایی در ایران عصر قاجار بر اساس مفهوم غریبه زیمل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مسائل مهمی که در دوره قاجار اتفاق افتاد، ورود تعداد زیادی از پزشکان اروپایی به فضای جغرافیایی ایران و پرداختن به فعالیت های درمانی بود. این پزشکان به سبب غریبه بودن، آشنایی چندانی با شرایط و مناسبات اجتماعی حاکم بر این فضا نداشتند و نمی توانستند با جامعه میزبان پیوند مناسبی برقرار سازند. در این پژوهش براساس منابع اصلی تاریخ دوره قاجار و به روش مقایسه ای مبتنی بر جامعه شناسی تاریخی، کنش های فرهنگی اجتماعی پزشکان اروپایی با جامعه میزبان براساس مفهوم «غریبه» ابداعی گئورک زیمل موردبررسی و تحلیل قرار می گیرد. سؤال اصلی تحقیق این است که برهم کنش های پزشکان اروپایی به منزله غریبه و جامعه میزبان چه اثراتی بر عملکرد حرف ه ای این پزشکان در فرایند سلامتی و درمان جامعه ایران داشته است؟ یافته های این پژوهش حاکی از آن است که پزشکان اروپایی به سبب کنش های ناشی از غریبه بودن شان نسبت به فضای اجتماعی میزبان همچون بی رفی، داشتن صراحت لهجه و شفافیت؛ آزادی از هرگونه قیود، تعصبات، ارزش گذاری ها و پیش داوری ها؛ قائل نبودن به دسته بندی های اجتماعی، سیاسی و... که غالباً در عینیت نگری آن ها نهفته بود، نتوانستند همگرایی لازم را با بخشی ازکنش گران جامعه میزبان (گروه حکیمان سنتی) برقرار کنند. حکیمان نیز درعوض این پزشکان را به چشم غریبه نگریسته و در کوتاه مدت آنان را در درون گروه خود پذیرا نشدند. اما بخشی دیگر از جامعه میزبان یعنی بیماران، پزشکان اروپایی را پذیرفتند و درنتیجه تأثیری که این پزشکان بر روی فرایند درمان بیماران ایرانی داشته اند، از روندی مثبت برخوردار بوده است.
شکاف های اجتماعی اواخر دوره ساسانی و تأثیر آن در گریز لایه های زیرین جامعه ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی تاریخی سال ۱۳ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
219-254
حوزههای تخصصی:
وجود شکاف های اجتماعی همواره در جامعه ساسانی باعث افزایش انفکاک و همچنین حرکت انفعالی لایه های زیرین جامعه و بروز مسئله گریز شد و موجبات سقوط ساسانیان را در یکی از مناطق حساس جنوب غرب آسیا فراهم آورد. این تحقیق که با استفاده از روش تاریخی و تحلیل نظریه شکاف و گریز در جامعه شناسی انجام شده، با طرح این سؤال پیش خواهد رفت که شکاف های اجتماعی در رخداد پدیده گریز از حکومت ساسانی و سپس سقوط جامعه ایرانی چه نقشی داشته است؟ و در پاسخ به این سؤال، فرضیه تحقیق بر این استوار است که شکاف های اجتماعی موجود در حکومت ساسانی باعث گریز لایه های متعدد اجتماعی بوده و به دلیل عدم پیروی نسبی ساسانیان از عرف سیاسی نظریه حکومت ایرانی مبتنی بر رعایت تسامح در قبال اقوام و ادیان مختلف پهنه شاهنشاهی، زمینه های سقوط درونی و ساختاری فراهم آمد. دستاوردهای پژوهش نشان می دهد که وجود طبیعی شکاف های اجتماعی در جامعه ساسانی با رویکردهای سخت گیرانه و متعصبانه حکومتی تشدید و سپس به تسریع روند گریز منجر شد. از مطالعه نظری شکاف و گریز چنین به دست آمد که تضادهای موجود در جامعه ساسانی در بلندمدت به شکاف ها تبدیل شد و چون لایه های زیرین این جامعه کم تر نقش و جایگاه را در این ساختار داشتند؛ هر چه بر عمر این سلسله افزوده می شد به پدیده گریز بیشتر علاقه نشان داده می شد؛ به نحوی که این امر باعث شد هرکدام از اجزای جامعه ساسانی بدون توجه به وضعیت جامعه قبلی خویش که در همراهی با جامعه کلان ایرانی بود، به منافع قومی دینی و یا محلی صنفی خود روی آورند و در صورت ضرورت و با پیشامدهای اجتماعی با قدرت های بیرونی همراهی کنند.
تحلیل ساخت سیاسی دولت در ایران؛ مقایسه دوره های صفویه، قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دولت های صفویه و قاجار از لحاظ نوع ساخت سیاسی، نهاد حاکمیت و پایگاه اجتماعی دارای ویژگی های منحصربه فردی هستند. از دوران صفویه، ویژگی های دولت ایرانی مبین نهادها و سنت های سیاسی سنتی بود. این رویه تا دوره جدید و حکومت قاجار ادامه داشت. اما با ورود ایران در اواخر قاجار به عرصه های جهانی، دولت نیز متأثر از این ارتباط شد و با روی کار آمدن خاندان پهلوی، حکومت مطلقه شکل گرفت. در این پژوهش به دنبال پاسخ به این سؤال هستیم که دولت های صفویه و قاجار به لحاظ ساخت سیاسی و پایگاه اجتماعی چه تفاوت ها و شباهت هایی دارند؟ یافته های پژوهش نشان می دهد که به لحاظ ساخت سیاسی، دولت در دوران صفویه از نوع پاتریمونیالیسم، اما در عصر قاجار از نوع پاتریمونیالیستی در حال گذار است. لذا هرچند هر دو دارای نهادهای حاکمیت مشابه بودند، اما تحول دولت در این دو دوره که ناشی از تغییرات بافت اجتماعی و طبقاتی در ایران است ساخت قبیله ای حکومت را به نوعی حکومت بوروکراتیک هدایت می کند.
خصوصی سازی دارایی های دولت در ایران (1368-1399) (مطالعه گزارش های مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع این مقاله مطالعه خصوصی سازیِ دارایی هایی دولت در جامعه ایران از پایان جنگ تا امروز است. این مطالعه از خلالِ بازخوانیِ گزارش های مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی درباره این موضوع در دوره های مختلف انجام شده است. پس از اثبات مسئله سؤال پژوهش به این صورت ارائه شده است: «سیاستِ خصوصی سازیِ دارایی هایِ دولت از حیث شیوه واگذاری به چه شکل اجرا شده اند؟». برای تحلیلِ چگونگیِ انجام واگذاری ها چارچوب نظری دیوید هاروی درباره انباشت سرمایه در دست اقلیتی معدود، از طریق خلع مالکیت از عموم مردم در فرایند خصوصی سازی مورداستفاده قرار گرفته است. واحد تحلیل مقاله کشور ایران در سال های 1368 تا 1399 است. واحد مشاهده گزارش های مرکز پژوهش های مجلس درباره خصوصی سازی در سال های 1368 تا 1399 است که با بخش های مرتبط با خصوصی سازی گزارش های تفریغ بودجه و برخی مصاحبه های سیاستگذاران درباره خصوصی سازی در همین سال ها تکمیل شده است. روش پژوهش تحلیل محتوای اسناد است. یافته های این پژوهش نشان می دهد اجرای سیاست خصوصی سازی در ایران، همواره همراه با توزیع رانت بوده و به تدریج به خلع مالکیت عموم مردم انجامیده است. اقلیتی از نیروهای سیاسی ایران یا بخش مهمی از شرکت های واگذارشده را از آن خود کرده اند یا با واگذاری شرکت های دولتی به بخش عمومی غیردولتی و نهادهای نظامی حضور خود را هیئت مدیره های انبوه شرکت های زیرمجموعه این نهادها تضمین کرده اند.
بررسی رابطه فقر و شاخص عملکرد محیط زیست در کشورهای با گروه درآمدی مختلف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی کاربردی سال سی و سوم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۸۶)
117 - 136
حوزههای تخصصی:
نظریه ها و شاخص های متعددی برای تفسیر ارتباط بین فقر، درآمد و تخریب محیط زیست ارائه شده است. در پژوهش حاضر ضمن پرداختن به برخی از این نظریه ها و شاخص ها، رابطه فقر با شاخص عملکرد محیط زیست در کشورهای با درآمد مختلف بررسی شده است. شاخص عملکرد محیط زیست دارای متغیرهای بسیاری است که داشتن نمره بالاتر در این شاخص به منزله عملکرد بهتر و پایداری در زمینه محیط زیست است و به نوعی می توان به منزله عملکرد کشورها در تخریب محیط زیست از آن بهره برد. بدین منظور، داده های مربوط به شاخص عملکرد محیط زیست از گزارش 2020 دانشگاه ییل تهیه و داده های نسبت جمعیت زیر خط فقر ملی نیز از سایت بانک جهانی استخراج شد. در ادامه برای تحلیل ارتباط این دو متغیر از همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد همبستگی بین دو متغیر 0.505- است. در نتیجه با کاهش فقر شاخص عملکرد محیط زیست کشورها نیم واحد بهبود می یابد. تحلیل رگرسیونی بین نسبت جمعیت زیر خط فقر ملی به منزله متغیر مستقل و شاخص عملکرد محیط زیست به منزله متغیر وابسته نیز نشان داد حدود 26 درصد از تغییرات متغیر وابسته را متغیر مستقل تبیین می کند. تحلیل رگرسیونی با توجه به گروه بندی درآمدی کشورها به وسیله بانک جهانی نیز نشان داد در کشورهای با درآمد کم، بین درآمد و شاخص عملکرد محیط زیست آنها ارتباط منفی و معناداری وجود دارد.
سناریوی چندجانبه چالش های زنان خانه دار در دوره شیوع کروناویروس (مطالعه زنان خانه دار بالای 20 سال شهر بروجرد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی کاربردی سال سی و سوم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۸۷)
101 - 124
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با استفاده از روش کیفیِ نظریه مبنایی، فرآیند تغییر نقش «خانه دار» را در دوران شیوع بیماری کرونا بررسی کرده است. جامعه مطالعه شده، زنان خانه دار بالای 20 سالِ شهر بروجرد است. نمونه گیری هدفمند و گردآوری داده ها به روش مصاحبه عمیق است که تا زمان اشباع نظری ادامه یافته است؛ به طوری که از میان 30 مصاحبه انجام شده، 22 مصاحبه کدگذاری و تحلیل شده است. اعتبار با استفاده از نظر اساتید است؛ همچنین شیوه «اعتبار اعضا» (تأیید نتایج تحقیق توسط مشارکت کنندگان) و پایایی با محاسبه توافق درون موضوعی (88٪) به دست آمده است. یافته های حاصل از سه مرحله کدگذاری نشان می دهد که پدیده «چندگانگی نقش فزاینده» بر اثر شرایط علّی (مکانیزم های پیشگیری، مراقبت، همیاری، آموزش، درمان، دورکاری و تحصیل) ظهور یافته است که کنشگران در مواجهه با آن، راهبرد تغییر نقش خانه دار (خانه کار، خانه بار، خانه یار) را تحت تأثیر شرایط زمینه ای (ویژگی های جمعیت شناختی، نرخ شیوع بیماری کرونا) و شرایط مداخله گر (ویژگی های روان شناختی، جامعه پذیری جنسیتی، مهارت سایبری، حمایت اجتماعی، حمایت دولتی) اتخاذ کرده اند که بسته به نوع آن، توانمندی یا ناتوانی جنسیتی را در پی داشته است؛ بنابراین شیوع بیماری کرونا نقش خانه دار را متحول کرده است و مؤلفه جنسیت اهمیت بسزایی در این فرآیند تحول دارد.
Presenting a Model for Women Cultural Development through Structural Equations Modeling
حوزههای تخصصی:
Women have always been of cultural relevance as one of the most important elements of the society. The central role of women in cultural development has caused significant increase in the attention to these areas in recent years. The main aim of this research has been to interpret the women's status in cultural development and improvement. For this purpose, first based on theoretical principles and the literature available in this regard, the initial conceptual model was prepared. Then, based on the opinions of the statistical population of the research, as experts specialized in culture, interpretation of the indices of this model has been done. The sampling method in this research has been cluster, with the sample size determined as 384 using Morgan table. In this research, for measuring the research indices, questionnaire has been used. The reliability of this questionnaire was confirmed through Cronbach alpha coefficient, and its validity via construct validity method. The results of this research led to identification of the major indicators and components affecting the women's status in cultural development and improvement.
بررسی فرهنگ انرژی خانگی در بین بهره برداران واحدهای مسکونی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در جامعه ایران، مصرف انرژی و هدر رفت آن، به یک مسئله ی حیاتی تبدیل شده است. بر اساس منابع موجود، مصرف انرژی خانگی بیشتر از میانگین جهانی است. این پژوهش با تاکید بر فرهنگ انرژی مصرف کنندگان خانگی در کلانشهر تهران انجام شده است. وجه تمایز تحقیق حاضر با دیگر پژوهش ها در این است که هم مصرف روزمره انرژی و هم رفتارهای تهیه تجهیزات و مصالح ساختمانی که به انرژی مربوط است را بررسی نموده است. رویکرد این تحقیق کیفی و با راهبرد نظریه زمینه ای می باشد. مصاحبه ها به صورت نیمه ساختار یافته با ساکنان واحدهای مسکونی تا جایی که پژوهشگران به اشباع نظری برسند، انجام شد. بر همین اساس کد گذاری باز، محوری انجام گردید و سپس مقوله هسته از آن استخراج گردید. بر اساس کدهای مربوطه، یافته ها در سه بخش هنجارهای شناختی، فرهنگ مادی و رویه ها بهمراه موانع و تسهیلگرهای آنان تقسیم بندی شدند. یافته های پژوهش نشان می دهد که هنجارهای شناختی اغلب کنشگران، در مصرف روزمره انرژی نسبتا مناسب است، اما در زمینه انتخاب تجهیزات و واحد مسکونی، بسیار پایین می باشد. از طرفی افرادی که درآمد پایینتری دارند، با انگیزه اقتصادی بر میزان مصرف روزمره انرژی، مدیریت بیشتری دارند. ولی تجهیزات و دستگاه های با استاندارد پایین تر استفاده می کنند. کنشگران پردرآمد کنترل پایین تری بر مصرف انرژی روزمره دارند، اما از تجهیزات با استاندارد بالاتری استفاده می کنند. مالکان و مستاجران نیز در فرهنگ مادی متفاوت هستند. مالکان با نگاه بلند مدت اقدام به بهره برداری از واحد مسکونی می کنند ولی مستاجران نگاه کوتاه مدتی دارند. از طرف دیگر مستاجران با انگیزه ی هزینه های مصرفی، در رویه های مصرف انرژی عملکرد بهتری دارند.
گفتمان خاموش مدیریت بدن زنان؛ مورد مطالعه: زنان 17 تا 50 ساله شهر کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد فرهنگ سال پانزدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۶۰
149 - 178
حوزههای تخصصی:
گرایش زنان به مدیریت افراطی بدن موضوع این مطالعه است. برای دستیابی به درکی عمیق و تفهم معنای ذهنی زنانی که اقدام به مدیریت افراطی بدن می نمایند رویکرد کیفی، پارادایم تفسیری و روش نظریه زمینه ای انتخاب شد. حجم نمونه شامل 30 نفر از زنان 17 تا 50 سال کرمان است که با نمونه گیری نظری و هدفمند انتخاب شده اند. داده ها با مصاحبه عمیق جمع آوری و با نرم افزار مکس کیودا کدگذاری و تحلیل شدند. مقوله مرکزی عبارت است از «مدیریتِ بدنِ زنان به مثابه خشونتی خاموش در کنترل مردان». به عبارت دیگر ابعاد گوناگونِ مدیریت بدن زنان، حاصل انتظارات و تلاش های مردان است که تحت تأثیر ساختار ظاهرگرایانه و جنسیت محورِ جامعه؛ زنان را وادار می کنند به شکل افراطی به بدن خود توجه کنند تا رضایت مردان جلب شود. بدین ترتیب زنان در محیط های خشن رقابتی، با الهام گیری از الگوهای زیبایی و متنوع و متغیر کردن معیار های زیبایی و... دچار بحران اضطراب، اعتمادبه نفس و منزلت اجتماعی می شوند.
ارتباط سواد سلامت با رفتارهای ارتقاء دهنده سلامت (مورد مطالعه: شهروندان بالای 18 سال مناطق شهری مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۱
169 - 218
حوزههای تخصصی:
ظرفیت کسب، تفسیر و درک اطلاعات سلامت برای تصمیم گیری انجام رفتارهای ارتقاء دهنده سلامت را می توان موضوع رابطه هدفمند این پژوهش تعریف کرد.رویکرد نظری عاملیت با تاکید بر فرصت و انتخاب برای تحلیل متغیرها و تبیین یافته ها مطرح شده است.روش شناسی این پژوهش توصیفی و همبستگی بوده و جامعه آماری شهروندان بالای 18 سال مناطق شهری مشهد بر اساس نمونه ای برابر با 650 نفر به صورت حجم متناسب با هر منطقه به صورت تصادفی ساده در نظر گرفته شده است.از ابزار پرسشنامه استانداردشده،توافق داوران جهت رسیدن به روایی محتوایی و ضریب پایایی سواد سلامت (822/0) و رفتارهای ارتقاء دهنده سلامت (800/0) استفاده شده است.نتایج بیانگر این است که بر اساس تحلیل فضایی خوشه بندی، میانگین وضعیت سواد سلامت به نسبت رفتارهای ارتقاء دهنده سلامت به طور کل و متمایز در سطح مناطق شهری بهتر بوده است.وضعیت میانگین متغیر وابسته در سطح مناطق شهری چندان مطلوب نبوده است.متغیرهای زمینه ای با متغیرهای اصلی تحقیق رابطه معناداری نداشته اند.میزان و شدت روابط بین فرضیه های اصلی و فرعی در سطح معناداری کمتر از 05/0 در حد متوسط و بالابوده است.نتایج بتای رگرسیون نشان می دهد که مولفه های عملکردی،ارتباطی، انتقادی و پایه به ترتیب با مقدار، ضریب هبستگی69 درصد بیشترین تأثیر بر متغیر وابسته داشته اند.همچنین نتایج معادله پیش بینی می تواند 49 درصد از واریانس متغیر وابسته را تبیین کند .
انسان آزمایشگاهی و مخدوش سازی خانواده ژنتیکی با تأکید بر نگاه چالشی فوکویاما به فن آوری زیستی مدرن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ناباروری، یکی از مشکلاتی است که در جامعه انسانی از گذشته تا به امروز وجود داشته؛ اما همراه با پیشرفت جامعه و صنعتی شدن مخاطر های آن نیز افزون گردیده است. این معضل به وسیله فن آوری زیستی جدید، راه حل هایی به ارمغان آورده است، اما به موازات آن چالش هایی ایجاد کرده که نادیده گرفتن و گذر از آن قادر است فجایع اجتماعی و اخلاقی خوف ناکی ببار آورد. مسائلی که ژرفای آن از قلم اندیشمندی چون «فوکویاما» نهیبی بر آینده سرشت انسانی است. فوکویاما چنین چالش هایی را ورای جوامع به شکل ریشه ای، معطوف به هویت انسانی ارزیابی می کند، اما واقعیت آن است که چنین فن آوری هایی، بیش از آن که معضلات انفجارگونه آن در عرصه جهانی نمایان شود؛ در هر جامعه، حفره های فرهنگی و اجتماعی متعددی ایجاد خواهد کرد. در پژوهش حاضر، ضمن تکیه بر دیدگاه فوکویاما و بحث و بررسی نظریه او، با نگاهی بومی، مسأله بازبینی و حلاجی شده است. مباحث گویای آن است که با توجه به بسترهای فرهنگی، اجتماعی و اعتقادی و هم چنین فقدان نظارت در عرصه تبادلی و نیز عدم شفافیت در زمینه حقوقی، به کارگیری این فن آوری در ایران با چالش های نوظهوری مواجه گردیده است که ضرورت توجه ویژه محققین و صاحب نظران علوم اجتماعی و رفتاری را دو چندان می سازد.
مدل یابی تعارضات زناشویی بر اساس خودشناسی، عشق و هوش هیجانی با میانجی گری تمایزیافتگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال هجدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۷۰
309 - 332
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف سلامتی خانواده و کاهش تعارضات زناشویی به بررسی عوامل کاهنده مهم آن به بررسی مدل یابی تعارضات زناشویی براساس خودشناسی، عشق و هوش هیجانی با میانجی گری تمایزیافتگی پرداخت. تحقیق حاضر بنیادین و از نوع همبستگی می باشد به طوری که با نمونه گیری خوشه ای 248 نفر نمونه (115 زن و 133 مرد) به صورت تصادفی از مراجعین زوج مراکز مشاوره شهر تهران، انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده برای جمع آوری اطلاعات پرسش نامه تعارضات زناشویی ثنایی و همکاران (1396)، پرسش نامه خودشناسی قربانی و همکاران (2008)، پرسش نامه عشق استرنبرگ (1986)، پرسش نامه هوش هیجانی سیبریا شرینگ (منصوری، 1380) و پرسش نامه تمایزیافتگی دریک (2011) بودند. داده های پیمایش پس از گردآوری با استفاده از نرم افزار SMART.PLS و از طریق مدل سازی معادلات ساختاری به شکل بدون خرده مقیاس تجزیه- تحلیل شدند. یافته ها حاکی از آن است که متغیرهای خودشناسی، عشق و هوش هیجانی، توانستند واریانس تمایزیافتگی را با مقدار 715/0 توجیه کنند و این سه متغیر همراه متغیر میانجی توانستند واریانس تعارضات زناشویی را با مقدار 517/0 پیش بینی کنند، همچنین نقش میانجی گری تمایزیافتگی در هر سه مسیر معنی دار بود. و نتایج نشان داد که مدل پیش بینی تعارضات زناشویی بر اساس خودشناسی، عشق، هوش هیجانی با میانجی گری تمایزیافتگی دارای برازش مطلوب است همچنین پیشنهاد این مطالعه بنیادی، تدوین پروتکل آموزشی- درمانی برای زوجین است تا قدم به قدم در جهت کاهش تعارضات زناشویی و سلامت جامعه به کار گرفته شود.
واکاوی چگونگی مدیریت منابع مالی در خانواده های ناتنی، یک نظریه ی زمینه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خانواده ی ناتنی به جهت ساختار متفاوت خود نسبت به خانواده های حاصل از ازدواج اول، دارای وضعیت پیچیده تری است. یکی از ابعاد حائز اهمیت این نوع از خانواده ها که بر روابط زوجین، والد ناتنی- فرزند ناتنی و به طورکلی ساختار خانواده اثرگذار است، کنترل مسائل پولی و مالی است. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف واکاوی چگونگی مدیریت منابع مالی در خانواده های ناتنی طراحی شده است. روش پژوهش، کیفی و به شیوه ی نظریه ی زمینه ای انجام شده است. 15 نفر از مردان ساکن در شهر اصفهان که دارای تجربه ی ازدواج مجدد پس از طلاق و زندگی در خانواده با حضور فرزند ناتنی بودند، به صورت هدفمند و به شیوه ی نمونه گیری نظری انتخاب شدند. داده های پژوهش ازطریق مصاحبه های عمیق گردآوری و با استفاده از کدگذاری باز، محوری و گزینشی تحلیل شدند. نتایج نشان داد مردان در پی عواملی از جمله انتظارات مالی تحمیلی، وارسی تخصیص منابع مالی، حمایت های مالی نامناسب، اعمال قدرت زنان و... دچار نوعی هراس شده بودند که به زعم آنان منجر به خدشه دار شدن ساختار سنتی خانواده شده، اقتدار و محوریت تصمیم گیری از آن-ها سلب شده بود. در این میان، زنان نیز به طور ویژه با کسب سرمایه ی اقتصادی وارد رقابت با مردان شده و با شیوه های قدرت مدارانه مدیریت امور مالی، فضای رقابتی خانواده را تشدید کرده بودند. اگرچه راهبردهای اتخاذشده منجر به توافق های مصلحتی میان زوجین شده بود، اما ازآنجاکه کنترل مسائل پولی ناشی از وجود فرزندان ناتنی است، به نظر می رسد رقابت بر سر کسب اقتدار اقتصادی در خانواده های ناتنی دائمی است؛ در نتیجه منجر به قطبی شدن فضای خانواده می شود.
نقش آفرینان سیاست گذاری بین المللی شدن آموزش عالی در نظام علم و فن آوری ایران (کارکردها، نهادها)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف طراحی مدل و نقشه ی راه آموزش عالی با رویکرد بین المللی شدن و اعتبارسنجی آن انجام شده است. روش مطالعه: پژوهش کیفی از نوع داده بنیاد کلاسیک است. مشارکت کنندگان شامل 20 نفر از صاحب نظران و استادان و پژوهشگران حوزه ی آموزش عالی می باشند که به روش هدفمند نمونه گیری و سپس به صورت نیمه-ساختاریافته مصاحبه شده اند. داده ها به کمک نرم افزار MAXQDAv2020 کدگذاری شده و برای اعتباریابی الگوی پژوهش از شاخص های مقبولیت اشتراوس و کوربین، تکنیک بازدید توسط اعضا و رویکرد خودبازبینی توسط محقق استفاده شده است. یافته ها: براساس یافته ها مهم ترین نهادهای تأثیرگذار بر بین المللی سازی آموزش عالی 5 دسته، یعنی نهادهای سیاست گذار کلان، نهادهای واسطه ی پیاده سازی سیاست ها، نهادهای اجرایی، نهادهای سیاست گذار اجرایی و نهادهای سیاست گذار برنامه ای می باشند. همچنین، مهم ترین کارکردها این نهادها در جهت بین المللی سازی آموزش عالی شامل کارکردهای سیاست گذاری، تنظیم گری، تسهیل گری و ارائه ی خدمات می باشد. نتیجه گیری: بنابر نتایج بیان می شود که جهت حرکت به سمت بین المللی شدن علاوه بر ساختار درون دانشگاه ها و آموزش عالی نهادها، کل محیط خارج از دانشگاه نیز در این امر دخیل هستند؛ چراکه نتایج آن به خارج از دانشگاه نیز برخواهد گشت؛ بنابراین زمانی قادر خواهیم بود در مسیر بین المللی شدن حرکت کنیم که علاوه بر نهاد دانشگاه کل کشور و نظام در حرکت به سمت بین المللی شدن دارای عزم و اراده ی جدی، سیاست، برنامه، سند، قانون و چشم انداز باشد و نقش، کارکرد و ارتباط تک تک این نهادهای کشور باید مشخص گردد تا بتوان در این مسیر گام درست برداشت.
خشونت فرهنگ و بی خانمان شدن: پژوهشی مردم شناختی در میان معتادها در دروازه غارِ تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش مردم نگارانه که در بین معتادهای کارتن خواب دروازه غار تهران انجام شده، به دنبال آن است که تمایل برخی از معتادها به بی خانمان شدن را بکاود. برخلاف تصورهای مرسوم که علت بی خانمانی معتادها را به مسائل اقتصادی یا حمایتی ربط می دهند، من بر تولد فرهنگ جدیدی تمرکز می کنم که تولیدکننده ی مقوله های معنایی و هیجانی منفی نسبت به معتادهاست. خشونت فرهنگ از خانواده آغاز می شود، با این تصور که معتاد شدنْ خانواده را بی آبرو و بدنام می کند. معتادها در برابر این فرهنگ جدید مجبور می شوند بی- خانمان شوند، خودشان بدنام شوند تا خانواده از بدنامی رهایی یابد. خشونت فرهنگ به خویشان، مردم عادی و دولت گسترش می یابد، با این پنداشت که معتادها آدم های بی ارزشی هستند و حتی جامعه را تهدید می کنند. برای همین، خشونت فرهنگ جدید صرفاً در حد نمادین باقی نمی ماند و اِعمال یک خشونت فیزیکی تمام عیار بر معتادها را مشروع می سازد، از کتک زدن تا کشتن. تولد این فرهنگ جدید در ایران معاصر عیان گر آن شکلی از اقتصاد اخلاق است که در آن گروه هایی از افراد جامعه، بنا بر متفاوت بودن و فاصله گرفتن از جامعه، تحت انواع خشونت ها قرار می گیرند. تولد این فرهنگ جدید در ایران معاصر عیان گر آن شکلی از اقتصاد اخلاق است که در آن گروه هایی از افراد جامعه، بنا بر متفاوت بودن و فاصله گرفتن از جامعه، تحت انواع خشونت ها قرار می گیرند.
تجربه زیسته پسران نوجوان از ازدواج مجدد مادران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۸ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
279 - 291
حوزههای تخصصی:
هدف: ازدواج مجدد مادر می تواند همراه با پیامدهای مثبت و منفی برای فرزندان به خصوص پسران باشد. هدف اصلی پژوهش حاضر، تجربه زیسته پسران نوجوان از ازدواج مجدد مادران بود. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا کیفی بود. جامعه پژوهش شامل دانش آموزان پسر به عنوان نمونه متوسطه دوم شهر اهواز در سال تحصیلی 400-1399 بودند که 16 نفر بر اساس روش اشباع نظری به صورت هدفمند انتخاب شدند. ابزار پژوهش مصاحبه های نیمه ساختاریافته بود. برای اعتبار یافته ها ابتدا فرایند کدگذاری توسط خبرگان (روایی صوری) بررسی شد. همچنین خود محقق فرایند کدگذاری را مجدد بررسی کرد. پایایی نیز با ضریب توافق کدگذاری توسط دو کدگذار انجام و 85/0 حاصل شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها نیز از روش تحلیل مضمون در نرم افزار MAXQDA نسخه 2020 استفاده شد.یافته ها: نتایج نشان داد 53 مفهوم، 17 مضمون محوری و 7 مضمون انتخابی شناسایی شد؛ به طوری که مضامین انتخابی شامل بهزیستی روانی (افکار انحرافی، آسیب روانی و شرایط روانی مساعد)، حمایت عاطفی (خلأ عاطفی و احساس تنهایی)، تجارب هیجانی (روابط حمایتگر، احساس گناه و عصبانیت)، نگرش به ازدواج (نگرش منفی و ترس)، رفاه اقتصادی (رایط مالی و شرایط دخل و خرج اعضا)، روابط بین فردی (طرد شدگی، انزواطلبی، مواجه با رفتارهای اجتماعی منفی و استقلال طلبی) و پذیرش طلاق (تبعیت از طلاق و ناتوانی در قبول طلاق) بودند. نتیجه گیری: بر اساس نتایج می توان نتیجه گرفت ازدواج مجدد مادر دارای مزایا و آسیب هایی برای نوجوانان است، بنابراین برنامه ریزان نظام آموزش و پرورش و مشاورین جهت کاهش آسیب های ناشی از ازدواج مجدد مادر می توانند این دانش آموزان را تحت مشاوره و مراقبت بیشتر جهت سازگاری با شرایط جدید و توانمندسازی روانی قرار دهند.
سیاست های سازگاری طبقات فرودست در مواجهه با پیامدهای فقدان اوراق هویتی: مطالعه موردی افراد فاقد سند هویتی ساکن در حاشیۀ شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی بهار ۱۴۰۱ شماره ۵۰
153 - 204
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف شناسایی سیاست های سازگاری افراد فاقد سند هویتی ساکن در سکونتگاه های غیررسمی شهر مشهد در زمینه دستیابی به آموزش و پرورش، بهداشت و درمان، مسکن، اشتغال و تأمین اجتماعی انجام شده است. در پژوهش حاضر از روش نظریه زمینه ای که یکی از روش های تحلیل داده های کیفی است، برای تحلیل داده ها استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش مطالعه تمامی افراد فاقد سند هویتی ساکن در سکونتگاه های غیررسمی در مناطق شهرداری شهر مشهد در سال 1395 بودند که حداقل پنج سال از سکونت آنها در این مناطق گذشته بود. یافته های پژوهش نشان داد مشکلات و محرومیت های افراد فاقد سند هویتی در«توانایی اندک آن ها در استفاده از فرصت هایی که جامعه برای اعضای دارای مدرک شناسایی فراهم کرده است» خلاصه می شود. شانس کم تحصیل و ازدواج رسمی، برخوردارنبودن از تسهیلات و خدمات رفاهی جامعه، پایدارنبودن اشتغال آن ها و روی آوردن به مشاغل کم درآمد و یدی، از مهم ترین محرومیت ها و مشکلات موجود در زندگی افراد فاقد سند هویتی است؛ درنتیجه افراد فاقد سند هویتی با توجه به موقعیت ساختاری خود و به منظور حل مشکلات و محرومیت های خود، اجتماع شبه اشتراکی را تشکیل داده اند. این افراد توانسته اند وضعیتی را در این اجتماع به وجود آورند تا مشکلات خود را حل کنند و سیاست های رفاهی متنوعی را در حوزه های مختلف به منظور جهت بهبود وضعیت رفاهی خود به کار گیرند.
رابطه بین حمایت سازمانی و خودکارآمدی شغلی با رفتار شهروندی سازمانی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه بین حمایت سازمانی و خودکارآمدی شغلی با رفتار شهروندی سازمانی کارکنان دانشگاه علوم پزشکی مشهد بوده است. پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از لحاظ ر`وش توصیفی و از نوع همبستگی می باشد. تعداد 248 نفر از کارکنان دانشگاه علوم پزشکی مشهد که در سال 97-1396 مشغول به فعالیت هستند به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه حمایت سازمانی آیزنبرگر و همکاران، پرسشنامه خودکارآمدی شغلی شرر و همکاران، پرسشنامه رفتار شهروندی سازمانی پادساکف و همکاران استفاده شده است. روایی محتوایی و صوری آن توسط صاحب نظران و متخصصان مربوطه مورد تأیید قرار گرفته است. با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ، اعتبار پرسشنامه حمایت سازمانی 84/0، پرسشنامه خودکارآمدی 74/0 و پرسشنامه رفتار شهروندی سازمانی 81/0 محاسبه شد. تحلیل داده ها با استفاده از روش های آمار توصیفی و آمار استنباطی در نرم افزار SPSS صورت گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که بین حمایت سازمانی و خودکارآمدی شغلی با رفتار شهروندی سازمانی کارکنان رابطه وجود دارد. از بین مولفه های حمایت سازمانی، فقط مولفه ی ارزیابی با رفتار شهروندی سازمانی ارتباط دارد. همچنین تمامی مولفه های خودکارآمدی شغلی با رفتار شهروندی سازمانی ارتباط دارند. علاوه بر این، مولفه ی ارزیابی با میزان بتا 177/0 ، بیشترین سهم را در پیش بینی عملکرد رفتار شهروندی سازمانی کارکنان دارا می باشد. همچنین مولفه ی مقاومت در برابر موانع با میزان بتا 213/0 ، بیشترین سهم را در پیش بینی عملکرد رفتار شهروندی سازمانی کارکنان دارا می باشد.