فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۵۶۱ تا ۱٬۵۸۰ مورد از کل ۱۷٬۶۸۳ مورد.
منبع:
جامعه پژوهی فرهنگی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۴۳)
29 - 59
حوزههای تخصصی:
فضای مجازی پویایی ها و نظم عاطفی جدیدی را در متن زندگی روزمره برقرار ساخته است. با هدف بررسی تأثیرات شبکه های اجتماعی بر ساختار عاطفی ایرانیان داده های بدست آمده از قوم نگاری مجازی مورد تحلیل مضمونی قرار گرفتند. بر اساس یافته ها الگوهای رسوبی مشاهده شده الگوهای اسطوره ای (گذشته طلایی و کاریزما بخشیدن به سردسته ها)، الگوهای مربوط به خانواده (عشق و غیرت ورزی) و الگوی چالش با قدرت (اصالت، عدالت و طنز) را شامل می شوند. همچنین شاهد گسترش الگوهای مسلطی همچون امید عمومی، سیطره بیشتر کدهای زبانی مسلط و دخالت های مستقیم و غیرمستقیم گفتمان رسمی در فضا هستیم. الگوهای نوظهور نیز به اشکال صورت های فردی (خودتحقق بخشی ها و صورت های جمعی) (گسترش جامعه مدنی و جریان های عقلانی) و نیز ملغمه عواطف مثبت و منفی مانند تروماسازی، خشم حاصل از ناکامی، خشم مطلق گرایانه، تجمیع سطوح ملال، عمومی شدن اضطراب های فردی و صورت های مختلف شفقت ورزی دیده می شوند. در نهایت ویژگی هایی به ساختار احساس ویلیامز اضافه شدند که شامل عمومی شدن امر شخصی، روزمره شدن و به سطح آمدن الگوهای رسوبی، فردی/ جمعی شدن، محلی/ جهانی شدن، قدرت/ مقاومت، رابطه دیالکتیکی با ساختارهای کلان، عملگرایی/ انفعال و هم افزایی درون و میان الگوهای سه گانه هستند.
برساخت موسیقی قومی ایران در مجلات فرهنگی-هنری (1400 -1360)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موسیقی قومی، پس از تحولات فرهنگی برآمده از انقلاب، مورد توجه هنرمندان و پژوهشگران قرار گرفت. مقاله به دنبال پاسخگویی به این پرسش است که در مجلات فرهنگی- هنری پس از انقلاب(1400 -1360)، چه برساختی از موسیقی قومی صورت گرفته است؟ هدف مقاله، تبیین چگونگی برساخت موسیقی قومی و چارچوب بندی مطالعات قوم موسیقی شناسی، توسط نویسندگان و پژوهشگران هنری در مجلات این عرصه است. به دلیل این که مجلات تخصصی فرهنگی- هنری، نمایای رویکرد فکری به این موضوع هستند، این مقاله با تحلیل مضامین برساخته در این مجلات، نشان داده است که دیدگاه پژوهشگران به موسیقی اقوام ایرانی، ذیل چه جریانهای اندیشه ای جای می گیرد. تحقیق در این مقاله، متکی بر روش تحلیل مضمون است. نمونه تحقیق را 10 مجله فرهنگی- هنری و یا تخصصی موسیقی شامل «فصلنامه هنر، گلستانه، سوره، ادبستان فرهنگ و هنر، عصر آدینه، مقام، آدینه، دنیای سخن، کلک، ماهور» تشکیل می دهند که به هنر موسیقی توجه نشان داده یا بر آن متمرکز بو ده اند. یافته ها نشان داد که موسیقی قومی در این مجلات ذیل 3. چارچوب، صورت بندی و برساخته شده است: 1. چارچوب معاصریت موسیقی غربی و غیبت یا طرد موسیقی قومی؛ 2. چارچوب اصالت موسیقی قومی با رویکردهای دینی و عرفانی؛ و 3. چارچوب اصالت موسیقی قومی و بازشناخت آن با مطالعات قوم موسیقی شناختی.
Identifying and Analyzing the Dimensions and Components of Strategic Decision-Making for the Managers of Education Regions of Tehran City(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: Strategic decision-making plays an important role in organizational functions and its effectiveness. As a result, the aim of this study was to identifying and analyzing the dimensions and components of strategic decision-making for the managers of education regions. Methodology: This study in terms of purpose was applied and in terms of implementation method was mixed (qualitative and quantitative). The research population were experts in the field of educational management and human resources management and managers of educational regions of Tehran city in 2021 year, which according to the principle of theoretical saturation number of 14 people of them were selected as a sample with using the purposeful sampling method. The research tool was a semi-structured interview that lasted 75 to 120 minutes, and their validity was confirmed by the triangulation method and their reliability was obtained by the agreement coefficient method between two coders 0.88. The data were analyzed by methods of thematic analysis and DIMTEL technique. Findings: The findings of the qualitative part showed that strategic decision-making for managers of education regions has 98 indicators, 23 components and 10 dimensions were include moral intelligence, individual skills, knowledge of organizational processes, cultural and value skills, knowledge of financial resources, power of change and transformation, knowledge and technology management, human resource management, intelligent planning and training. Also, the findings of the quantitative part showed that the dimensions of human resource management, intelligent planning, cultural and value skills, knowledge of financial resources, knowledge and technology management and training had more effective and the dimensions of knowledge of organizational processes, moral intelligence, individual skills and power of change and transformation had more influence. Conclusion: The findings of this study have practical implications for specialists and planners of educational systems, especially in the education system, and they based on the results of the present study, can take an effective step towards strategic decision-making.
رژیم سیاستگذاری اجتماعی شهری و طرد اجتماعی؛ روایت زدودن بدن و فقر از شهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی ایران سال ۲۳ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
3 - 25
حوزههای تخصصی:
جریان اصلی جامعه شناسی، صورتبندی انتقادی از مساله طردشدگان شهری ندارد؛ نگاهی آسیب شناختی به فقرای شهری و نظرگاهی هنجاری و پزشکی به «بدن» اتخاذ می کند. خوانش انتقادی اما، با تمرکز بر سیاستگذاری های اجتماعی شهریِ موجد طرد گروه های اجتماعی، صورتبندی جدیدی از مساله شهری و طردشدگان از شهر را امکانپذیر می کند که همزمان، خشم اخلاقی فروخفته ی طردشدگان، رسمیت می یابد و مکانیسم های برسازنده ی معیارِ «بدن غیرمعلول» را هویدا می سازد و اینکه چگونه «بدن» های غیرهمخوان با این هنجار و توامان فقرای شهری نیز، از دستورکار سیاستگذاری شهری حذف می شوند. از این رو، طردشدگان از شهر با وجود بازدارنده های محیطی و اجتماعی-اقتصادی موجود، به کنشگرانی عاصی و خشمگین بدل می شوند که نوعی هرمنوتیک ویرانگر را در قبال حیات شهری می پرورانند.
روش تحقیق کیفی است و با مصاحبه، مشاهده، اقتباس از پژوهش های پیشین، تجربه زیسته پژوهشگر با فرودستان شهری و برداشت از رمان صورت گرفته است. سازماندهی داده ها در قالب روایت هایی از جنس «رمان اجتماعی» و بازسازی جامعه شناختیِ داده هاست و به منظور تحصیل عینیت روایت ها، نظرات افراد درگیر وضعیت های مشابهِ توصیف شده در روایت و یا پژوهشگران این حوزه، گرفته شده و بازخوردها نیز در روایت نهایی، آمده است. نکته آخر، شهر برای طبقات برخوردار جامعه و بدن های نا معلول ساخته می شود و طردشدگان شهری متناسب با موقعیت هرمنوتیک فرودستی که در حیات شهری بدانها تخصیص داده شده، عموماً از خلال کردارهای روزمره و بواسطه ی حضور در فضاهای شهری، با بازدارنده های متنوعی روبرو می شوند و شهر و مواهب زندگی شهری برایشان، «دست نیافتنی تر» شده و موجد خشمی اخلاقی از جامعه و اتخاذ هرمنوتیک ویرانگر توسط آنها، خواهد شد.
تحلیل جامعه شناختی «غیاب حق به زندگی» در نظام برنامه ریزی درسی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تأمل نظری این مقاله بر این گزاره اصلی بنیان نهاده شده است که ماهیت برنامه درسی در ایران به طورکل و برنامه درسی دانشگاهی به طورخاص، به عنوان یکی از عناصر اصلی میدان آموزش، ماهیتی نا مقتصد داشته است. روش پژوهش این مقاله کیفی و با استفاده از تکنیک دلفی شامل چهارده مصاحبه فردی و دو فوکوس گروپ با متخصصین حوزه تعلیم و تربیت از رشته های مختلف انجام شده است. چارچوب مفهومی این مقاله از نظریه میدان های بوردیو با تاکید بر میدان آموزش و نظریه دوگانه شکل_محتوای زیمل جهت آسیب شناسی نظام برنامه ریزی درسی در ایران است. نتایج پژوهش حاکی از «غیاب حق به زندگی» در این برنامه ها به عنوان مسئله ای آسیب زا، ازیک طرف، متأثر از فرایندهای تاریخی ناسازواره سنت و مدرنیته در جغرافیای فرهنگی و اجتماعی ایران و از سوی دیگر، مولود ساختارهای متمرکز، از بالا به پایین اقتصادی، سیاسی و فرهنگی حاکم بر جامعه است که زمینه ساز سلطه هژمونیک فرامیدان قدرت و سیاست بوده است.این امر باعث استثمار سایر میدان های اجتماعی ازجمله میدان آموزش و تعلیم و تربیت توسط فرامیدان های سیاست و قدرت شده است. تحلیل کیفی داده ها حاکی از فرودستی میدان آموزش در ایران و به تبع آن آسیب زا بودن برنامه درسی از مدرسه تا دانشگاه، نه تنها نسبتی مستقیم و هم افزا با بازی «شکل[1]» و «زندگی» در جامعه ایرانی داشته و دارد، بلکه نتیجه غیاب بازنمایی «فرامیدان زندگی» در میدان آموزش و به تبع آن نظام برنامه ریزی درسی است. نتیجه فرادستی هژمونیک فرامیدان قدرت و سیاست و استثمار «زیست-حیات میدان آموزش» و فقدان سیالیت نظام آموزشی، شاهد «پسماندگی» آموزش رسمی کشور از زندگی، «غیاب حق به زندگی» و در نتیجه ناکارآمدی روزافزون نهاد آموزش/دانشگاه در مواجهه با مسایل خود وجامعه شده است. [1] form
Presenting the Competency model of High School Principals in Guilan Province (Mixed Approach)
حوزههای تخصصی:
Purpose: The school principals’ competence plays an important role in improving the education system. As a result, this study aimed to investigate and present the competency model of high school principals. Methodology: The current research was applied in terms of purpose and mixed (qualitative and quantitative) in terms of implementation. In the qualitative part, the research population was the educational management experts of Guilan province in the academic year of 2021-22, and according to the principle of theoretical saturation, 15 of them were selected as a sample using targeted and snowball sampling methods. In the quantitative part, the research population was the principals of the second year high school in Guilan province in the academic year 2021-22, and according to the table of Krejcie and Morgan, 127 of them were selected as a sample by stratified random sampling method. The research instrument was a semi-structured interview in the qualitative part and a researcher-made questionnaire in the quantitative part, whose psychometric indicators were checked and confirmed. The data of the qualitative part were analyzed by open, axial and selective coding method in Maxqda software, and the data of the quantitative part were analyzed by exploratory factor analysis method in Amos software. Findings: The results of the qualitative section showed that 137 indicators, 17 components and 5 dimensions were identified for the competence of high school principals; so as to include the dimensions of belief (with the components of cognition, belief, value and behavior), rational (with the components of discretion power, future studies and effective decision-making), personal (with the components of creating a positive environment, needs assessment, mental health and the flourishing of talents), managerial (with the components of human/general skills, perceptual/maturity skills and specialized/leadership skills) and educational (with the components of teaching and learning process, educational supervision and guidance, and educational evaluation). Also, the results of the quantitative section showed that the factor load and the average variance extracted of the dimensions and components were higher than 0.50 and their content validity and reliability ratio with Cronbach’s alpha method was higher than 0.80. In addition, the Competency model of high school principals had a good fit and each of the dimensions had a significant effect on the corresponding components and each of the components had a significant effect on the corresponding indicators (P<0.05). Conclusion: According to the competency model of high school principals, planning to improve and promote the competence of school principals through the identified dimensions, components and indicators seems necessary.
Presenting a Model for Women Cultural Development through Structural Equations Modeling
حوزههای تخصصی:
Women have always been of cultural relevance as one of the most important elements of the society. The central role of women in cultural development has caused significant increase in the attention to these areas in recent years. The main aim of this research has been to interpret the women's status in cultural development and improvement. For this purpose, first based on theoretical principles and the literature available in this regard, the initial conceptual model was prepared. Then, based on the opinions of the statistical population of the research, as experts specialized in culture, interpretation of the indices of this model has been done. The sampling method in this research has been cluster, with the sample size determined as 384 using Morgan table. In this research, for measuring the research indices, questionnaire has been used. The reliability of this questionnaire was confirmed through Cronbach alpha coefficient, and its validity via construct validity method. The results of this research led to identification of the major indicators and components affecting the women's status in cultural development and improvement.
Presenting an Integrated Curriculum Model for Revitalizing Primary Schools
حوزههای تخصصی:
Purpose: School revitalization plays an important role in students' academic performance. Therefore, the purpose of the present research was to present an integrated curriculum model in order to revitalize elementary schools. Methodology: The present study was applied in terms of purpose and descriptive survey in terms of methodology. The research population included the professors, experts of the Education Department of Tehran province, and the sample size was determined 289 people using the Cochran formula. Participants were selected using stratified random sampling method according to their job position. The data collection tool included a researcher-made questionnaire of an integrated curriculum aimed at revitalizing elementary schools, whose content validity was confirmed by the opinion of experts and its reliability was obtained 0.83using Cronbach's alpha method. Data analysis was carried out using exploratory factor analysis and structural equation modeling methods in SPSS and AMOS software. Findings: The results showed that the integrated curriculum model for revitalizing elementary schools consisted of 68 design items, i.e. goal (8 items) content (9 items), content organization (5 items), characteristics of learning activities (5 items), learning activity strategy (5 items), and evaluation (8 items), of which only the factor loading of 40 items was higher than 0.40. Also, the integrated curriculum model for revitalizing elementary schools had a good fit and the integrated curriculum for revitalizing elementary schools had a significant effect on all six components of goal, content, content organization, characteristics of learning activities, strategies of learning activities and evaluation (P<0.05). Conclusion: According to the results of this research, an effective step can be taken to revitalize elementary schools through the items of each of the six components of the integrated curriculum, including the goal, content, content organization, characteristics of learning activities, strategies of learning activities and evaluation.
Design of a Model for Performance Management based on Components of Talent Management
حوزههای تخصصی:
Purpose: Given the importance of performance management in improving organizational performance, the present study was conducted to design a model for performance management based on components of talent management. Methodology: This study was applied in terms of objective and mixed (qualitative and quantitative) in terms of research method. The population of qualitative study included literature on performance management based on the components of talent management during 2001-2021 and the population of quantitative study included managers and employees of the airports and air navigation of East Azerbaijan Province in 2021 (n=240). The sample size of qualitative study was n=30, and n=144 in quantitative study, who were selected as according to the table of Karjesi and Morgan by simple random sampling method. The tool of qualitative study was note-taking of the researches; and a 90-item researcher-made questionnaire in quantitative study, whose validity and reliability were appropriate. The qualitative study data were analyzed by coding method and MAXQDA; and quantitative study data were analyzed by exploratory factor analysis (EFA) and structural equation modeling using SPSS and LISREL. Findings: The results of qualitative study showed that for performance management based on components of talent management, 158 indicators and 71 components were identified in 6 categories, including talent sourcing, talent retention, talent development, creativity and innovation, performance development and professional competencies. Also, the results of quantitative study showed that the factor load of all 6 categories and 90 items was higher than 0.50 and the reliability of all categories was calculated higher than 0.90 by Cronbach's alpha. In addition, the performance management model based on components of talent management had a good fit and this model had a direct significant effect on all six categories (P<0.001). Conclusion: The performance management model based on the talent management components designed in the present study had a good validity. Therefore, to improve performance management, it is possible to provide the basis for improving the components of talent management.
آموزش عالی ایران و محیط زیست پایدار از نگاه آگاهان کلیدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی ایران سال ۲۳ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
57 - 79
حوزههای تخصصی:
در ایران مانند سایر جوامع همراهی با فرایند جهانی شدن و همچنین روند توسعه کشور، ضریب بهره گیری از طبیعت و احتمال آسیب رساندن به آن را شدت بخشیده است. انتظار می رود نهاد تعلیم و تربیت و به ویژه آموزش عالی در راستای فرهنگ سازی برای استفاده بهینه از طبیعت و تحقق محیط زیست سالم و پایدار فعالیت کند. به این دلیل متن حاضر بر این هدف متمرکز است که نشان دهد آموزش عالی ایران چگونه به مقوله محیط زیست پرداخته است. این مطالعه از حیث نظری بر آراء جان هانیگن و از جهت اسلوب تحقیق بر روش تحلیل مضمون استوار است. مشارکت کنندگان در پژوهش شامل ده تن از مدیران وزارت علوم، تحقیقات و فناوری و همچنین کارگزاران سازمان حفاظت از محیط زیست هستند که به صورت نمونه گیری نظری و هدفمند انتخاب شدند و مورد مصاحبه عمیق قرار گرفتند. در وهله اول پاسخگویان به این واقعیت اشاره داشتند که اگر الگوی هانیگن مبنای داوری باشد وزارت علوم، تحقیقات و فناوری در مورد پایداری محیط زیست فعالیت خاصی انجام نداده است. در مرحله دوم در پاسخ به این پرسش که وزارت علوم، تحقیقات و فناوری در این زمینه اساساً چه نوع فعالیتی می تواند انجام دهد نکته و نظرهایی پیشنهاد شد. داده ها با استفاده از نرم افزار مک کیودا تجزیه وتحلیل شد. در وهله اول از یافته های به دست آمده 99 کد استخراج شد، سپس با طبقه بندی کدها 13 مقوله شامل مداخله برنامه ریزی شده حاکمیت، توجه به اصل پیوستگی فرهنگی، آمایش سرزمینی، آگاهی بخشی و آموزش عمومی، گفتمان سازی در دانشگاه ها، تقویت تشکل های مدنی، اولویت بخشیدن به پژوهش درباره محیط زیست پایدار، تدوین برنامه های آموزشی محیط زیست محور، تقویت همکاری بین بخشی در راستای محیط زیست پایدار، بهره گیری از نقش متخصصان، ظرفیت سازی از طریق رسانه ها و مدیریت سبز شناسایی و برجسته سازی شد.
ارائه الگوی برنامه درسی مهارت های زندگی در دوره ابتدایی از دیدگاه خبرگان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۸ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
109 - 121
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف اصلی پژوهش حاضر، ارائه الگوی برنامه درسی مهارت های زندگی در دوره ابتدایی از دیدگاه خبرگان بود.روش شناسی: پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر شیوه اجرا پژوهشی کیفی با تحلیل مضمون بود. جامعه آماری شامل خبرگان دانشگاهی مختلف کشور در سال تحصیلی 400-1399 بودند که به صورت هدفمند 14 نفر انتخاب و تا قاعده اشباع نظری مورد مصاحبه قرار گرفتند. ابزار پژوهش مصاحبه های نیمه ساختاریافته بود که اعتبار آن با روایی محتوایی (4 خبره شامل 2 استاد جامعه شناس، 1 استاد روان شناس و 1 استاد علوم تربیتی) مورد بررسی قرار گرفت و برای پایایی نیز از روش توافق کدگذاران استفاده شد که 3 مصاحبه به تصادف انتخاب و با همکار مجربی دیگری کدگذاری شدند که میزان توافق کدگذاری 94/0 حاصل شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها نیز از روش کدگذاری (باز محوری و انتخابی) استفاده شدیافته ها: نتایج نشان داد 39 مضمون اولیه(کدگذاری باز)، 9 مضمون محوری شامل (خانواده محوری، مهارت های اقتصادی، مهارت های شهروندی، ارتقای مهارت های اخلاقی و دین محوری و در بعد محتوا مهارت های زیست محیطی، تفکر انتقادی، مهارت سواد رسانه ای و مهارت جسمانی- روانی) و 2 مضمون انتخابی (هدف و محتوا) به عنوان الگوی برنامه درسی مهارت های زندگی در دوران ابتدایی وجود داشت.بحث و نتیجه گیری: بر اساس نتایج می توان نتیجه گرفت برنامه ریزان برنامه های درسی می توانند در قالب دو بعد کلی اهداف و محتوا، مهارت های زندگی را در دوره ابتدایی در کتب این دوره ارایه نمایند.
ارائه مدل مسئولیت اجتماعی با استفاده از روش فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۸ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
207 - 217
حوزههای تخصصی:
هدف: مسئولیت اجتماعی یک پارادایم نسبتا جدید مدیریتی است که در آن به ایجاد کسب وکار مسئولانه و متعهدانه تاکید می شود. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل مسئولیت اجتماعی با استفاده از روش فراترکیب انجام شد.روش شناسی: این مطالعه از نظر زمانی از نوع مقطعی، از نظر هدف از نوع کاربردی و از نظر شیوه اجرا از نوع کیفی با استفاده از روش فراترکیب بود. جامعه پژوهش منابع مرتبط با مسئولیت اجتماعی در 20 سال اخیر بودند که از میان 200 مقاله موجود با توجه به ملاک های مورد نظر و تعداد 3 مرحله پالایش تعداد 42 مقاله با روش هدفمند به عنوان نمونه انتخاب شدند. داده ها با کمک مرور اسناد و یادداشت برداری از مقاله ها جمع آوری که پایایی یافته ها با کمک ضریب توافق بین دو کدگذار 86/0 بدست آمد و در نهایت، داده ها با روش تحلیل مضمون در نرم افزار MAXQDA-10 تحلیل شدند.یافته ها: یافته های پژوهش حاضر نشان داد که مسئولیت اجتماعی تعداد 65 شاخص، 41 مقوله و 7 بعد داشت که شامل ابعاد اقتصادی (6 مقوله)، اخلاقی (8 مقوله)، محیط زیستی (8 مقوله)، کارکنان (6 مقوله)، نهادهای نظارتی (5 مقوله)، جامعه (5 مقوله) و نهادهای حاکمیتی (3 مقوله) بود. در نهایت، مدل مسئولیت اجتماعی با استفاده از روش فراترکیب طراحی شد.بحث و نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر نشان دهنده 7 بعد اقتصادی، اخلاقی، محیط زیستی، کارکنان، نهادهای نظارتی، جامعه و نهادهای حاکمیتی برای مدل مسئولیت اجتماعی بود. مدیران و مسئولان سازمانی با کمک ابعاد شناسایی شده در پژوهش حاضر می توانند زمینه را برای بهبود مسئولیت اجتماعی در سازمان خود فراهم آورند.
مدل یابی عوامل اثرگذار بر حسادت سازمانی در کارکنان دانشگاه فرهنگیان (مطالعه موردی: استان های شمال غرب کشور)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۸ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲
143 - 156
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، مدل یابی عوامل اثرگذار بر حسادت سازما نی در کارکنان دانشگاه فرهنگیان بود.
روش شناسی: این پژوهش از نظر هدف، جزء تحقیقات کاربردی بود. و از نظر شیوه اجرا، از رویکرد آمیخته اکتشافی متوالی استفاده شد. جامعه آماری در بخش کیفی، متخصصان و صاحبنظران حوزه علوم تربیتی و مدیریت رفتار سازمانی دانشگاه فرهنگیان استان های شمال غرب کشور در سال 99- 1398 بودند. نمونه پژوهش بر اساس اصل اشباع نظری، به تعداد 24 نفر و با روش نمونه گیری هدفمند ملاک محور انتخاب شدند. در بخش کمی، جامعه آماری کلیه کارکنان و اعضای هیئت علمی دانشگاه فرهنگیان در استان های شمال غرب کشور در سال99- 98، به تعداد 287 نفر بودندکه با استفاده از فرمول کوکران تعداد 130 نفر، به شیوه نمونه گیری طبقه ای انتساب بهینه و بر اساس مدرک تحصیلی و جنسیت به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند، ابزار مورد استفاده در مرحله کیفی، مصاحبه نیمه ساختار یافته بود و در بخش کمی، از پرسشنامه محقق ساخته استفاده گردید. روایی یافته های پژوهش در بخش کیفی با استفاده از روش های بازبینی توسط اعضا، بررسی همکار، مشارکتی بودن پژوهش تضمین گردید. همچنین به منظور سنجش پایایی کدگذاری های انجام شده، از دو روش پایایی بازآزمون ( شاخص ثبات ) و روش توافق درون موضوعی استفاده گردیدکه نتایج آن به ترتیب 84 درصد و82 درصد بدست آمد. در مرحله کمی، روایی محتوایی و صوری پرسشنامه توسط اساتید مورد تایید قرار گرفته و پایایی آن نیز از طریق آلفای کرونباخ ، به میزان 89/0 مورد تایید قرار گرفت. برای تجزیه و تحلیل داده ها در قسمت کیفی از روش تحلیل مضمون در نرم افزار2018 MAXQDAو در بخش کمی از مدل یابی معادلات ساختاری و تحلیل عاملی تاییدی در نرم افزار Smart – PLS2 استفاده شد.
یافته ها: بر اساس یافته های پژوهش: تعداد 100 مضمون پایه ، 72 مضمون فرعی در قالب 7 مضمون اصلی شناسایی گردید. مضامین اصلی شامل رفتارهای ضد شهروندی، فرهنگ سازمانی، ویژ گی های شخصیتی، وجود فاصله بین مدیر و کارکنان (تبادل رهبر – عضو )، جو سازمانی نا مطلوب، کم توجهی به قابلیت های یادگیری سازمانی، رهبری معنوی بودند. برای سنجش اعتبار سازه ها و تایید هریک از متغیرها و نیز گویه های مربوط، از تحلیل عاملی تاییدی استفاده شد. برای بررسی کفایت مدل، از معیار که نشانگر تاثیر یک متغیر برون زا بر یک متغیر دورن زا بوده استفاده گردید. در بخش نتایج معیارنیز، مقادیر بدست آمده برای سازه های درون زا مناسب بودن برازش مدل ساختاری را تائید کردند.
بحث و نتیجه گیری: با توجه به نتایج بدست آمده، مدیریت دانشگاه می تواند با شناسایی عوامل موثر بر حسادت سازمانی و در نتیجه با کاهش و تعدیل حسادت در محیط کار و ایجاد جو سازمانی مطلوب و با رهبری معنوی خود، موفقیت سازمان تحت مدیریت خویش را تضمین کند. مدیران باید بر تلاش خویش برای شکل دادن به شرایطی که حسادت را به مسیری سازنده تر هدایت می کند افزوده و در عین حال از تشدید آن در جهت اختلال در کار گروه جلوگیری کنند
تعیین کننده های اجتماعی- جمعیتی رفتار سلامت جویانه در میان دانش آموزان 12 تا 18 ساله (مورد مطالعه: منطقه 16 شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۱۳ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
257 - 282
از دوره نوجوانی به عنوان دروازه ای به سمت سلامت بزرگسالی و آینده سلامت جمعیت تعبییر شده است. نوجوانی سبک زندگی، عادت های مرتبط با سلامت و ارزش هایی را شکل می دهد و این الگوهای رفتاری می تواند در طول زندگی بر سلامت تاثیرگذار باشند. هدف پژوهش حاضر بررسی رفتار سلامت جویانه و عوامل پیش بینی کننده آن در میان نوجوانان می باشد؛ که در این راستا 330 نفر از نوجوانان واجد شرایط به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله و طبقه ای در منطقه 16 تهران انتخاب شده و مورد بررسی قرار گرفتند. بر اساس مدل پژوهشی تحقیق متغیرهای تاثیرگذار به دو دسته مشخصه های جمعیتی و اجتماعی (شامل: سن، جنس، بُعد خانوار، سابقه مهاجرتی، تحصیلات والدین، توجه والدین و دوستان به رفتار سلامت جویانه) و متغیرهای احساسات و شناخت های اختصاصی رفتار (شامل: فواید و موانع درک شده رفتار سلامت جویانه، احساس خودکارآمدی درک شده و حمایت اجتماعی درک شده) تقسیم شدند. نتایج مطالعه حاضر بیانگر آن است که رفتار سلامت جویانه نوجوانان مورد مطالعه در وضعیت مطلوبی قرار ندارد. میانگین رفتار سلامت جویانه نوجوانان دختر در مجموع بالاتر از نوجوانان پسر است که این تفاوت اگر چه به لحاظ آماری معنادار است ولی اندک است. نتایج تحلیل چند متغیره حکایت از آن دارد که متغیرهای احساسات و شناخت های اختصاصی رفتار نقش تعیین کننده تری در تبیین و پیش بینی رفتار سلامت جویانه نوجوانان دارند. با ورود همه متغیرهای به مدل تحلیل رگرسیونی متغیرهای فواید درک شده و حمایت اجتماعی ادراک شده به صورت مثبت و موانع درک شده به صورت منفی بیشترین تاثیر را در رفتار سلامت جویانه نوجوانان دارند. همچنین تاثیر متغیر تحصیلات والدین نیز به صورت مثبت معنادار می باشد. بنابراین می توان گفت آگاهی بخشی در راستای فواید رفتار سلامت جویانه و افزایش حمایت اجتماعی و کاهش موانع درک شده نقش کلیدی در افزایش رفتار سلامت جویانه نوجوانان و در نتیجه کاهش بار بیماری و اختلال در سلامتی در طول چرخه زندگی دارد.
مسئله اجتماعی همسرآزاری و مدلیابی راهکار تاب آوری خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۱۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲
173 - 189
همسرآزاری یک مسئله مهم اجتماعی و شایعترین شکل خشونت در خانواده می باشد؛ لذا یافتن راهکاری که تاب آوری نظام خانواده را در شرایط خشونت آمیز ارتقا دهد، با پیشگیری از ایجاد و افزایش این بحران، موجب تداوم خانواده، بقای جامعه و انسجام فرهنگی- اجتماعی می شود. بنابراین هدف پژوهش حاضر، مدلیابی تاب آوری خانواده به عنوان راهکاری در حل مسئله اجتماعی همسرآزاری، براساس بررسی دو عامل زمینه ساز اقتدار شخصی در نظام خانواده و باورهای ارتباطی ناکارآمد بود. ای ن مطالع ه، توصیف ی- همبس تگی با تکیه بر مدلیابی معادلات ساختاری بود که در آن تعداد 250 نفر از زنان قربانی همسرآزاری مراجع ه کنن ده ب ه دوایرمددکاری اجتماعی کلانتریهای شهرته ران در س ال 140۰ با روش هدفمند، انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه تاب آوری خانواده سیکسبی(۲۰۰۵)، اقتدارشخصی در سیستم خانواده ویلیامسون، مالون و بری(۱۹۸۴) و باورهای ارتباطی ایدلسون و اپستین(۱۹۸۱) استفاده شد. مدل فرضی با استفاده از روش الگویابی معادلات ساختاری و نرم افزارهای spss18 وAmos23 تحلیل شد. یافته ها نشان داد که بین مولفه های اقتدارشخصی)۰٫۲۷۶β=،۰٫۰۰۱p=) و باورهای ارتباطی ناکارآمد)۰٫۲۵۵β=-،۰٫۰۰۰p=) با تاب آوری خانواده رابطه مستقیم و معنادار وجود دارد. شاخص های نکویی از الگوی پژوهش با داده های گردآوری شده حمایت کردند. مدل ساختاری نیز از برازش مطلوب برخوردار و شاخص های برازش معناداری را نشان دادند. نتیجه گرفته می شود، تقویت اقتدارشخصی و شناخت باورهای ارتباطی ناکارآمد، بدلیل افزایش سطح آگاهی و توانمندسازی زنان قربانی همسرآزاری، تاب آوری خانواده را بالابرده و با پیشگیری از این آسیب اجتماعی و سازگاری سیستم خانواده در بحرانها، نهایتاَ در افزایش رفاه اجتماعی موثر خواهد بود.
مدل یابی نقش میانجی کارکرد سبک های تفکر در رابطه علّی ادراک از سبک های فرزندپروری و جهت گیری های انگیزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال هجدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۶۹
97 - 119
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل علّی تأثیر ادراک از سبک های فرزندپروری بر جهت گیری های انگیزش با توجه به نقش واسطه ای کارکرد سبک های تفکر انجام شد. روش پژوهش حاضر همبستگی و از نوع تحلیل مسیر بود. 352 نفر به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای از دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه فردوسی مشهد انتخاب، و به پرسش نامه های سبک های فرزندپروی بامریند، سبک های تفکر استرنبرگ و واگنر و مقیاس انگیزش تحصیلی والرند و همکاران پاسخ دادند. تحلیل داده ها با روش تحلیل مسیر به وسیله نرم افزار AMOS انجام گرفت. نتایج نشان داد که سبک های فرزندپروری مقتدرانه و سهل گیرانه به ترتیب اثر مثبت و منفی بر انگیزش درونی دارند، اما سبک مستبدانه دارای اثر مستقیمی بر انگیزش درونی نبودند. همچنین سبک های فرزندپروری اثر مستقیمی بر انگیزه بیرونی نداشتند،ولی از بین سبک های فرزندپروری فقط سبک مستبدانه اثر مثبتی بر بی انگیزگی داشت. همچنین از بین کارکرد سبک های تفکر فقط سبک تفکر اجرایی، اثر مثبت و معنی داری بر انگیزش درونی و بیرونی داشت. نتایج غیرمستقیم مسیرها نشان داد که فقط سبک فرزندپروری مقتدرانه با میانجی گری سبک تفکر اجرایی می تواند بر میزان انگیزش درونی و بیرونی تحصیلی دانشجویان بیفزاید. لذا می توان نتیجه گرفت که گرایش خانواده ها به سبک تربیتی مقتدرانه بر انتخاب سبک تفکر فرزندان و درونی سازی انگیزش تحصیلی تأثیرگذار است.
نقش تعدیلگر هوش اجتماعی در رابطه سرخوردگی اجتماعی و امید به زندگی در زنان سرپرست خانوار(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۲۲ بهار ۱۴۰۱ شماره ۸۴
۱۷۴-۱۴۷
حوزههای تخصصی:
مقدمه: زنان سرپرست خانوار را زن انی م ی دانند که بدون حضور م نظم و ی ا حمای ت ی ک م رد سرپرستی خانوار را به عهده دارند هدف از این پژوهش بررسی رابطه سرخوردگی اجتماعی و هوش اجتماعی با امید به زندگی در زنان سرپرست خانوار است. روش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی از نوع همبستگی مدل معادلات ساختاری است. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی زنان سرپرست خانوار شهرستان کاشمر(105 n=) در سال 1400-1399 بودند. و به دلیل محدود بودن جامعه پژوهش از روش سرشماری استفاده شد. ابزارهای سنجش شامل پرسشنامه هوش اجتماعی مارتین یوسن و داهل (2001)، پرسشنامه امید به زندگی اشنایدر (1991) و پرسشنامه سرخوردگی اجتماعی هارینگتون (2005) بود. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و معادلات ساختاری تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که بین سرخوردگی اجتماعی با هوش اجتماعی و امید به زندگی زنان سرپرست خانوار رابطه معناداری وجود دارد. علاوه بر این، به منظور دستیابی به این موضوع که مدل علی ارائه شده در دیاگرام تحلیل مسیر چه میزان از واریانس متغیر وابسته را تبیین می کند از ضریب تعیین R استفاده شد. بر اساس R به دست آمده برای کلیه متغیرها، 94 درصد از مجموع تغییرات متغیر وابسته توسط مدل تحلیلی تبیین می شود. بحث: با توجه به نتایج مذکور و اهمیت سلامت روانی زنان ، خصوصا دغدغه های ویژه زنان سرپرست خانوار و احتمال سرخوردگی اجتماعی بالای این دسته از زنان، توجه به توانمندسازی روانی- اجتماعی آنان از اهمیت بالایی برخوردار است. بنابراین با ارتقای توانمندسازی روانی-اجتماعی زنان سرپرست خانوار می توان در کاهش مشکلات روانی-اجتماعی این قشر از جامعه گام های اساسی برداشت.
اعتبارسنجی مدل ساختاری دانشگاه نسل سوم مبتنی بر آموزش از دور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۸ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲
103 - 112
حوزههای تخصصی:
هدف : دانشگاه یک نهاد موثر در جهت رشد و تعالی جامعه است و پژوهش حاضر با هدف اعتبارسنجی مدل ساختاری دانشگاه نسل سوم مبتنی بر آموزش از دور انجام شد.
روش شناسی: این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا کمی با رویکرد مدل ساختاری بود. جامعه پژوهش اعضای هیأت علمی دانشگاه پیام نور در سال تحصیلی 1399-400 بودند. نمونه پژوهش در مرحله مقدماتی برای بررسی شاخص های روانسنجی مدل 72 نفر و در مرحله اصلی 232 نفر بودند که با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه محقق ساخته 58 گویه ای در هفت مولفه زیرساخت های سازمانی، شرایط مداخله گر، فضای حاکم بر دانشگاه، دانشگاه نسل سوم، خودمختاری، جهانی شدن و تعامل اثربخش بود که روایی صوری و محتوایی آن با نظر متخصصان تایید و پایایی آن با روش آلفای کرونباخ 88/0 بدست آمد. داده ها با روش مدل سازی معادلات ساختاری در نرم افزارهای SPSS-22 وAMOS-22 تحلیل شدند.
یافته ها: یافته ها نشان داد که مدل ساختاری دانشگاه نسل سوم مبتنی بر آموزش از دور دارای 18 زیرمولفه در هفت مولفه زیرساخت های سازمانی (با دو زیرمولفه بسترسازی سخت و بسترسازی نرم)، شرایط مداخله گر (با سه زیرمولفه خودمختاری، جهانی شدن و تعامل اثربخش)، فضای حاکم بر دانشگاه (با چهار زیرمولفه خلاقیت و ایده پردازی، تعهد سازمانی، انگیزش نواندیشانه و نگرش نواندیشانه)، دانشگاه نسل سوم (با دو زیرمولفه دانشگاه کارآفرین و دانشگاه ثروت آفرین)، خودمختاری (با سه زیرمولفه سیاست گذاری مستقل، کاهش وابستگی مالی و تولید محتوی مستقل)، جهانی شدن (با دو زیرمولفه نگاه جهانی و اقدام جهانی) و تعامل اثربخش (با دو زیرمولفه ارتباطات درون سازمانی و ارتباطات برون سازمانی) بود. دیگر یافته ها نشان داد که مدل ساختاری دانشگاه نسل سوم مبتنی بر آموزش از دور دارای برازش مناسبی بود و در این مدل زیرساخت های سازمانی، شرایط مداخله گر و فضای حاکم بر دانشگاه بر دانشگاه نسل سوم اثر معنادار مستقیم و زیرساخت های سازمانی از طریق شرایط مداخله گر بر دانشگاه نسل سوم اثر معنادار غیرمستقیم داشت (001/0P<).
بحث و نتیجه گیری: طبق یافته ها مدل ساختاری دانشگاه نسل سوم مبتنی بر آموزش از دور دارای اعتبار مناسبی بود و برای بهبود دانشگاه نسل سوم مبتنی بر آموزش دور بهره گیری از مولفه های جهانی شدن، تعامل اثربخش، خودمختاری، شرایط مداخله گر، زیرساخت های سازمانی و فضای حاکم بر دانشگاه می تواند موثر واقع شود.
مطالعه کیفی خشونت در بین کودک همسران شهر چابهار: شرایط، استراتژی ها و پیامدها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۱۳ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
105 - 140
پژوهش حاضر به مطالعه شرایط (علی، زمینه ای، مداخله ای)، استراتژی ها و پیامدهای خشونت در بین کودک همسران شهر چابهار با روش شناسی کیفی و روش نظریه زمینه ای پرداخته است. به این منظور با 28 نفر از دختران کودک همسر شهر چابهار که به روش نمونه گیری نظری و گلوله برفی انتخاب شده بودند، مصاحبه های عمیقِ نیمه ساختاریافته انجام شد. تحلیل داده ها در چارچوب نظام کدگذاری سه سطحی باز، محوری و گزینشی نشان داد که نابرابری و تبعیض جنسیتی شده، فرودستی زنان، ارزشمندی مردان، فرهنگ سکوت و فرهنگ خشونت در تجربیه خشونت کودک همسران نقش دارند (شرایط علی) و نوعی خشونت فزاینده و مضاعف را برای آنها رقم می زند (مقولیه هسته)؛ خشونتی که در چارچوب نهاد خانواده عمل می کند، سازوکار اصلی آن سنت ها و قواعد پیشین است و عاملان آن مردان و زنانی اند که خود پیش از این قربانی همان سنت ها و قواعدی هستند که اکنون آن ها را درونی کرده و دوباره علیه دختران خویش به کار می گیرند. این خشونت فزاینده در بافتی اتفاق می افتد که مردسالاری به شکلی فراگیر در آن پخش است (شرایط بافتی) و با توجه به خودکم بینی تعمیم یافته در بین کودک همسران (شرایط مداخله ای)، آنها اقدام به فرار، اقدام به جدایی و تهدید و اقدام به خودکشی می کنند (استراتژی ها) و این اقدامات پیامدهایی چون خشونت نمادین، فیزیکی، جنسی و حتی انزوای اجتماعی را به همراه دارد (پیامدها).
واکاوی کیفی مفاهیم سیاسی- اجتماعی وصایای شهدای مدافع حرم استان تهران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف از مطالعه حاضر « واکاوی مفاهیم سیاسی – اجتماعی مکتوبات (وصایای)شهدای مدافع حرم استان تهران در سال 1398 است. در این پژوهش نظریه های کارکردگرایانه، ساختارگرایانه، مدرن و پست مدرن تفسیر گرایان و نظریه های متفکرین مسلمان مورد بررسی قرار گرفتند. روش پژوهش و راهبرد پژوهش حاضر، تحلیل محتوای کمی است که نوعی تکنیک در پژوهش کیفی است . این روش به منظور توصیف عینی و منظم محتوای پیام با هدف نهایی تفسیر داده ها به کار می رود و بر شناخت و برجسته ساختن محورها یا خطوط اصلی متن دلالت دارد. جامعه آماری این مطالعه شامل کلیه وصایای مدافع حرم است که با توجه به آثار موجود و در دسترس، (20 مورد از وصایا )انتخاب شد، شیوه نمونه گیری از نوع نمونه در دسترس و هدفمند انتخاب شد. یافته های تحقیق نشان داد فراوانی مفاهیم سیاسی 96/57 درصد و مفاهیم اجتماعی 04/42 درصد در وصیت نامه شهدای مدافع حرم لحاظ شده است. نتایج تحقیق حاکی از ان است که دو الگو از متن وصایای شهدا قابل استخراج است. نخست؛ پیروی از قیام عاشورا و امام حسین به عنوان رهبر و پرچمدار واقعی این قیام و دومین الگو دفاع از خاک، میهن و زندگی همنوعان است.