فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۶۱ تا ۶۸۰ مورد از کل ۱۷٬۶۸۳ مورد.
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۸
179 - 220
حوزههای تخصصی:
فضاهای شهری را نمی توان تنها برساخته ای طبیعی در بستر فرایند رشد و تکامل تاریخی شهرها در نظر گرفت؛ بلکه این فضاها همواره از طریق عوامل متعدد و چندگانه ای همچون سرمایه، سیاست و جامعه سازمان دهی مجدد و بازتولید می شوند. این در حالی است که امروزه با توجه به تسلط سیاست های نئولیبرالیستی و سرمایه محور بر فضاهای شهری، ابعاد اجتماعی تولید فضا نادیده گرفته شده است. ازاین رو این مقاله با ماهیت بنیادی مبتنی بر نظریه انتقادی شهری و با اتخاذ روشی توصیفی- تحلیلی کوشش کرده است تا با تبیین دیالکتیک فضایی در رابطه با نقش سیاست، سرمایه و اجتماع در تولید فضا، اثرات آنها را بر فضا و جامعه شهری آشکار سازد. شیوه گردآوری داده های پژوهش از طریقه مطالعات کتابخانه ای و اسنادی است و تجزیه وتحلیل موضوعات با به کارگیری تحلیل های کیفی- انتقادی بر پایه نظریه انتقادی شهری صورت پذیرفته است. یافته های این تحقیق آشکار می سازد که سیاست های اقتصادی مسلط بر فضاهای اجتماعی شهرها، معضلاتی همچون بحران مسکن و کالایی شدن آن در بازار آزاد، سوداگری در بخش مستغلات شهری، تضعیف نقش دولت در برنامه ریزی فضایی و اجتماعی شهر، تشدید پدیده زاغه نشینی، حکمرانی محلی سرمایه محور، طبقاتی شدن جامعه، قطبی شدن فضای شهری و نیز نادیده انگاری مفهوم حق به شهر را در پی داشته است. در ادامه این پژوهش با به کارگیری نظریه حق به شهر لوفور و پیوند آن با مفهوم پراکسیس شهری به عنوان یک کنش اجتماعی به دنبال ارائه یکسری از راهبردهای اجتماع محور است و در پایان نتیجه می گیرد که کنش ها و مطالبه گری شهروندان در غالب یک سازمان یافتگی اجتماعی می تواند در مقابل این سیاست های اقتصادی سرمایه محور و مسلط بر فضاهای شهری یک راهبردی مؤثر و جایگزین باشد.
تحول بازار تهران بعد از انقلاب اسلامی؛ تحلیل اجتماعی سیاست های شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۹
65 - 99
حوزههای تخصصی:
بازار تهران یکی از نهادهای سنتی و بومی جامعه ایرانی به شمار می آید. در دوره پهلوی، نظام سیاسی ایران، به اتکای نوعی ایدئولوژی مدرنیستی، سیاست های تضعیف کننده بازار تهران را در پیش گرفت اما با وقوع انقلاب اسلامی انتظار می رفت که در پرتو ایدئولوژی نظام جمهوری اسلامی که بر نوعی مدرنیته بومی تأکید داشت، بازار راه تقویت و احیا را بپیماید؛ براین ساس، این مقاله به مطالعه پیامدهای سیاست های شهری بر وضعیت و جایگاه بازار در شهر تهران در دوره بعد از انقلاب پرداخته است. در این مطالعه، از ترکیبی از روش مصاحبه با متخصصان و مطالعه اسنادی استفاده شده است و داده ها، با استفاده از تحلیل محتوا تحلیل و تلخیص شده اند. سیاست های شهری اجراشده و تأثیرگذار بر بازار تهران، ذیل سه مقوله اصلی انتقال کارکردهای بازار تهران به مراکز تجاری، تقویت کارکرد گردشگری بازار تهران و حفظ و احیای بازار تهران بررسی شده اند. برآیند کلیِ این سیاست ها، تضعیف بازار در اکثر کارکردها و تشدید روند تبدیل بازار تهران از یک نهاد اجتماعی چندکارکردی به نهادی صرفاً تجاری بوده است.
دولت و جامعه پیشامدرنِ قاجار نقدی بر نظریه شیوه تولید آسیایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی ایران سال ۲۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
5 - 29
حوزههای تخصصی:
این مقاله به کمک توصیف و استفاده از داده های تاریخی به تحلیل دولت و جامعه پیشامدرن ایران در دوره قاجار می پردازد. روش آن توصیفی-تحلیلی با رویکرد جامعه شناسی تاریخی است که از فنِ بررسی اسناد برای گردآوری استفاده کرده است. یافته ها نشان می دهند: 1. مالیات و عوارض گمرکی تنها منابع درآمد دولت بودند؛ ضعف در مالیات ستانی و فساده گسترده، دولت را در تنگناهای مالی چاره ناپذیری قرار داده بود. 2. ناتوانی در پرداخت مواجب قشون و نگهداشت دایمی آنان، امکان تشکیل قوای نظامی مستقل از ایل ها را ناممکن ساخته بود و دولت در دفاع از مرزها و کنترل داخلی ناتوان بود. 3. نظام قضایی در تدوین قانون و اجرای احکام وحدت رویه نداشت؛ این امور در خارج از پایتخت و مرکز ایالات به متنفذان و مقامات محلی واگذار می شد. 4. بوروکراسی محدود به پایتخت و ناتوان از کنترل سرحدات کشور بود ولی جامعه قدرتمند و پرتوان بود. 5. ایل ها با داشتنِ شیوه تولید متفاوت، قدرت نظامی و همبستگی زیاد کانون های قدرت مستقلی بودند که همواره قدرتی بالقوه در مقابل حکومت مستقر بودند. ویژگی های ذکر شده نشان می دهند که دولت پیشامدرن ایران با ادعای نظریه شیوه تولید آسیایی مبنی بر قدرتمند بودن و در اختیار داشتن دیوانسالاری فراگیر و متمرکز همخوانی ندارد و جامعه ایرانی نیز جامعه ای نیرومند و نامتمرکز در مقابل حکومت بود. بنابراین برای فهم جامعه ایرانی نیازمند نظرورزی متفاوت و پرهیز از نگاه شرق شناسانه هستیم.
اسارت عاملیت: تحلیل روایت زندگی روزمره دوران تحریم در اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی ایران سال ۲۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
111 - 137
حوزههای تخصصی:
مردم اصفهان با زیست در ایران پساانقلابی به طور دائم با چالش تحریم های اقتصادی روبه رو بوده اند. از سال 1390 تحریم ها شدت بیشتری یافت و با هدف فلج کنندگی، خود را بر زندگی روزمره ایرانیان به طورجدی تحمیل کرد. هدف مقاله حاضر تفسیر زندگی روزمره جوانان اصفهانی در دوره تحریم های اقتصادی است. چارچوب مفهومی مقاله ملهم از نظریه برساخت گرایی اجتماعی برگر و لاکمن است. روش مورد استفاده تحلیل روایت است. با 16 مرد جوان 20 تا 35 سال مصاحبه اپیزودیک انجام شده و داده ها به روش تحلیل مضمونیِ روایت، تحلیل شده اند. یافته ها نشان می دهد که ویژگی اصلی زندگی روزمره در این دوران عاملیتی است که به اسارت رفته است. اگرچه تحریم های اقتصادی بدیهی نمایی امور زندگی روزمره را مورد خدشه قرار داده، ولی درعین حال روال های بدیهی دیگر در جدال کنشگران و تجربه این وضعیت برساخته شده است.
ارائه و اعتبارسنجی مدل پیشگیری از اهمال کاری کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
295 - 310
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر ارائه و اعتبارسنجی مدل پیشگیری از اهمال کاری کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی بود .
روش شناسی: پژوهش حاضر با روش کیفی پدیدارشناسی انجام شد، جهت شناسایی کارکنان اهمال کار دانشگاه آزاد اسلامی ابتدا کلیه کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی در سال(98-99) مدنظر قرار گرفت، سپس با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای، تعداد 384 نفر نمونه جهت بررسی اولیه انتخاب شدند که با اجرای پرسشنامه اهمال کاری تاکمن (1991) روی این افراد در نهایت تعداد 25 نفر واجد شرایط این پژوهش شناسایی شدند. ابزار پژوهش، مصاحبه نیمه ساختار یافته بود که داده ها تا تعداد 15 نفر به اشباع نظری رسید. تحلیل داده ها بر اساس روش 7 مرحله ای کلایزی انجام شد برای سنجش اعتبار داده ها از دو روش بازبینی مشارکت کنندگان و مرور خبرگان غیرشرکت کننده در پژوهش استفاده گردید.
یافته ها: یافته های مکشوف 179 عبارت کلیدی مستخرج (مفاهیم اولیه)، 292 مفهوم فرعی (دسته اول)، 32 مفهوم فرعی (دسته دوم) و 3 مفهوم اصلی( بُعد) بود. جهت تایید باورپذیری یافته های کیفی از مقیاسی با طیف 3 گزینه ای جهت سنجش نسبت روایی محتوا (برآورد ضریب لاوشه) استفاده شد و به منظور اطمینان پذیری یافته های کیفی ضریب پایایی هولستی به میزان 97/0 برآورد شد. یافته ها نشان داد که مدل پیشگیری از اهمالکاری کارکنان از 3 بعد اصلی شامل بعد سازمانی(با 14 مولفه)، بعد فردی(با 15 مولفه) و بعد اجتماعی(با 3 مولفه)شکل می گیرد.
بحث و نتیجه گیری: یافته ها نشان داد، طبق مدل پیشگیری، مؤلفه های بعد سازمانی شامل انجام برنامه ریزی در امور، ارتقاء آموزش های توانمندساز، تقویت سیستم مدیریتی، بهبود امور مالی، بهبود اجرای امور، جو سازمانی سالم و مناسب، ارتقاء فرهنگ مشارکت، حضور رهبری انگیزشی، بهبود نظارت و ارزیابی، بهبود سازماندهی در سازمان، قانون گذاری مناسب، پشتیبانی نرم افزاری مناسب و ارتباط سالم و مناسب در سازمان می باشد
تحلیل زمینه های فرهنگی امکان تحقق جامعه مدنی در ایران (مورد مطالعه: فضای مجازی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره ۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
29 - 44
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر به شناسایی و تحلیل زمینه های فرهنگی امکان تحقق جامعه مدنی در ایران با تأکید بر فضای مجازی می پردازد. روش پژوهش، روش تحلیل ساختاری است. فرایند کار در تحقیق حاضر به گونه ای بوده است که در ابتدا از بررسی تحقیقات تجربی پیشین و مطالعات نظری، پیشران های کلیدی و تأثیرگذار فضای مجازی که بر امکان تحقق جامعه مدنی در جامعه ایران تاثیرگذار هستند، استخراج شده است. در مرحله بعد، از طریق نرم افزار Micmac به ایجاد و تحلیل ماتریس تأثیر متقاطع پیشران ها پرداخته شد. برای این کار از نظرات 12 نفر از کارشناسان و خبرگان دانشگاه که در زمینه فضای مجازی، علوم سیاسی، رسانه و ارتباطات و جامعه شناسی صاحب نظر بوده اند استفاده شده و تمامی پیشرانها در معرض داوری اساتید صاحب نظر قرار گرفته است. نتایج پژوهش نشان می دهد که از بعد تاثیرگذاری پیشرانها، آگاهی بخشی مدنی در درجه اول، گردش آزاد اطلاعات در درجه دوم، تکثرگرایی و تقویت قدرت اجتماعی نهادها و احزاب - هر دو به صورت مشترک - در درجه سومِ میزان تأثیرگذاری در حوزه تحقق جامعه مدنی قرار دارند. و در نهایت سه پیشران گردش آزاد اطلاعات ، شکل گرفتن گفتمان های مختلف و تقویت قدرت اجتماعی نهادها و احزاب به عنوان متغیرهای تنظیمی و متعادل شناسایی شد به این معنی این پیشرانها می توانند در حوزه تحقق جامعه مدنی موثرتر باشند و با برنامه ریزی و سیاستگذاری بر روی این پیشرانها می توان در تحقق جامعه مدنی گام برداشت.
Identifying the Antecedents and Consequences of Accepting Ethical Responsibility Based on Online Education for Teenagers(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: The purpose of this research was to identify the antecedents and consequences of moral responsibility based on online training for teenagers. Methodology: This research is fundamental-applied in terms of its purpose; And in terms of the type of data, it was qualitative. The statistical population included the first group, academic experts: professors of Islamic Azad University and Farhangian University and teacher training centers, and the second group, organizational experts: managers, assistants, and educational and research experts of education departments in Tehran. In order to determine the samples, a targeted non-probability sampling method was used, and 20 people were considered as the sample size using the principle of saturation. The data collection tool was semi-structured interviews. The method of data analysis in the qualitative part of theoretical coding was derived from the data theorizing method of Nizamand Foundation. Findings: The results of the analysis showed that among the 101 indicators (items) available, 18 main components could be identified; Also, the results showed that ethical responsibility includes the components of ethical attitude in education, satisfaction with education, control and accountability. In addition, the factors affecting moral responsibility included culture, structure, teacher, and curriculum. Conclusion: improving the quality of learning, moral diversity, were introduced as consequences; Management, technological and behavioral mechanisms, including environmental, social and educational platforms and obstacles including technological and educational obstacles were introduced as the results of the research.
چالش های اجتماعی و فرهنگی زنان شاغل: شرایط، راهبردها و پیامدها (مورد مطالعه: معلمان زن شهر گلپایگان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با روش شناسی کیفی و با روش نظریه مبنایی با هدف تبیین جامعه شناختی چالش های اجتماعی و فرهنگی زنان معلم شاغل در شهر گلپایگان صورت پذیرفته است. بر این اساس ۱۵ نفر از زنان معلم ساکن در شهر گلپایگان به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و طی مصاحبه نیمه ساختاریافته مورد واکاوی قرار گرفتند. داده های حاصل از مصاحبه به روش کدگذاری سه گانه باز، محوری و گزینشی مورد تحلیل قرار گرفت. یافته های حاصل از ۶۶۶ کد باز، ۸۱ مقوله فرعی و ۱۶ مقوله اصلی در قالب مدل پارادایمی پیشنهادی اشتراوس و کوربین قابل بیان است. یافته ها نشان داد ازجمله عللی که باعث بروز چالش های اجتماعی و فرهنگی در بین معلمان زن شهر گلپایگان شده، مشکلات و محدودیت های کاری، نابرابری های حاکم بر مناسبات کاری، هنجارهای فرهنگی حاکم بر جامعه، تعارض نقش خانواده-کار و پایین بودن سطح دستمزدها و فشار اقتصادی ناشی از آن است. همچنین، ۴ مقوله آموزش و توسعه فرهنگی، برخورداری از حمایت اجتماعی، بازتعریف قوانین در راستای تساوی حقوق زنان و بهینه سازی ساختارهای آموزشی و فرهنگی در آموزش و پرورش از بسترهای کاهش دهنده چالش های اجتماعی و فرهنگی زنان معلم به شمار می روند. شرایط مداخله گر که سهم بسیاری در کاهش چالش های زنان شاغل دارد شامل ۲ مقوله اصلیِ زمینه سازی شرایط اقتصادی و رفاهی و انعطاف پذیری در شرایط کاری می باشد. معلمان زن از ۲ مقوله به عنوان استراتژی و راهبردهای مؤثر در مواجهه و سازگاری با چالش های اجتماعی و فرهنگی پیش روی خود بهره می گیرند که شامل مدیریت زمان خانواده –کار و رشد توانمندی های فردی است. ازجمله پیامدهای حاصل از این مواجهه با چالش ها، کاهش مشکلات خانوادگی و فردی و همچنین کاهش توسعه پایدار در جامعه است و البته استقلال و توانمندسازی زنان در اثنای مواجهه با چالش های متعدد، از دستاوردهای مثبت رویارویی با بروز این چالش ها است.
تجربه زیسته مجرمین از عوامل خطر مؤثر بر تکرار جرم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۶
31 - 70
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناخت عامل های خطر موثر بر تکرار جرم صورت گرفته است. تحقیقات نشان داده اند که اگر یک فرد دارای عوامل خطر خاصی باشد، این عوامل شانس وی برای تبدیل شدن به یک مجرم را افزایش خواهند داد .پژوهش حاضرتحقیقی کیفی است که با روش نظریه زمینه ای انجام گرفته است از روش نمونه گیری هدفمند و سپس نمونه گیری نظری، افراد دارای سوابق کیفری بیشتر از دو مرتبه (به عنوان واحدهای نمونه و واحدهای مشاهده )وارد پژوهش شدند. بر اساس تحلیل های صورت گرفته در کدگذاری باز و محوری، مجموع شرایط علّی تکرار جرم شامل 7مقوله عمده و17 زیرمقوله است که عبارتند از: 1-جبران آسیب زای نداشته ها 2- عدم تامین نیازهای پایه 3-رانش فردی-اجتماعی4-گرفتارشدگی یا در خویشتن حبس شدگی 5-نظام قضایی ناکارامد 6-بازتعریف مساله ساز خودپنداره 7- سرمایه خرده فرهنگی مجرمانه. نتیجه پژوهش نشان داد که در نهایت به مقوله هسته ای پایداری محرومیت می رسیم این محرومیت دارای ابعادی است. افرادی که بسوی تکرار جرم می روند بدلیل تداوم مجموعه ای از محرومیتها مرتکب تکرار جرم می شوند و اینکه محرومیت تنها ناشی از اعمال فردی کنشگران و یا ناشی از ساختار جامعه نیست بلکه هر دوی آنها در بروز محرومیت موثر بوده اند.واژگان کلیدی: تکرار جرم، عامل خطر ، عامل پشتیبان
مطالعه تأثیر بی سازمانی اجتماعی و اثربخشی جمعی ادراکی بر رفتارهای انحرافی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جامعه شناسی معاصر سال ۱۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۳
131 - 168
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر بی سازمانی اجتماعی و اثربخشی جمعی ادراکی بر رفتارهای انحرافی در میان دانشجویان دانشگاه مازندران است. روش این پژوهش پیمایشی، شیوه نمونه گیری آن تصادفی طبقه ای متناسب با حجم می باشد. ابزار جمع آوری اطلاعات در پژوهش حاضر، پرسش نامه است، که نهایتاً 411 پرسش نامه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان می دهد میزان رفتار انحرافی براساس گروه های سنی، مقطع تحصیلی، وضعیت تأهل، محل تولد و محل زندگی معنادار نیست. نتایج آزمون تحلیل مسیر نیز نشان می دهد که بین بی نظمی اجتماعی تصوری، بی نظمی فیزیکی تصوری و رفتار انحرافی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد؛ هم چنین بین بی نظمی فیزیکی تصوری و ترس از جرم رابطه مثبت برقرار است؛ و بین ترس از جرم و اثربخشی جمعی رابطه معکوس و معناداری وجود دارد. بنابر یافته های به دست آمده، ادراک افراد از بی نظمی اجتماعی بر جرم اثرگذار است؛ به عبارتی، بی نظمی ترس از جرم را افزایش می دهد، که به نوبه خود کنترل اجتماعی / اثربخشی جمعی را کاهش می دهد و محله ها را در برابر تهاجم مجرمین و بزهکاران آسیب پذیر می کند. نتایج این پژوهش در حمایت از نظریه پنجره های شکسته، دلالت بر این دارد که بی نظمی تصوری، اثربخشی جمعی را کاهش می دهد که این به نوبه خود می تواند به طور غیرمستقیم موجب افزایش جرم شود.
تبیین اثر احساس امنیت اجتماعی، دینداری، احساس نابرابری اجتماعی بر تحمل اجتماعی در فضای شهری اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحمل اجتماعی از عناصر اساسی روابط اجتماعی سالم است. این مفهوم در زندگی پرتنش کلان شهرها به عنوان هسته اصلی رشد در زمینه های اقتصاد، سیاست و فرهنگ اهمیت ویژه ای دارد و در صورت کاهش آن، جامعه در سطوح مختلف، دچار مسائل و مصائب بسیاری می شود. پژوهش حاضر به بررسی رابطه احساس امنیت اجتماعی، دین داری، احساس نابرابری اجتماعی با تحمل اجتماعی می پردازد. که با تکیه بر نظریات وگت، چونگ، دورکیم، راولز انجام شده است. روش انجام تحقیق به صورت پیمایشی است و جامعه آماری شامل شهروندان بالای 20 سال ساکن شهر اصفهان، در سال 1399-1400 به تعداد 1454186 نفر است. حجم نمونه با استفاده از نرم افزار Gpower تعداد 461 نفر محاسبه شده است که با روش نمونه گیری طبقه ای با توجه به ویژگی های جامعه آماری بر اساس پایگاه اجتماعی – اقتصادی در مناطق 15 گانه اصفهان، مناطق 3،4،9،6،15 به صورت تصادفی انتخاب شد و پرسشنامه بین آنها توزیع گردید. یافته ها نشان می دهد که میانگین تحمل اجتماعی شهروندان در حد پایین طیف مورد بررسی بوده است. نتایج آزمون همبستگی پیرسون بیان می دارد که بین متغیرهای احساس امنیت اجتماعی (345/0) و دین داری (308/0) با متغیر تحمل اجتماعی رابطه معنادار و مستقیم ، بین متغیر احساس نابرابری اجتماعی (308/0-) با متغیر تحمل اجتماعی رابطه معنادار و معکوس وجود دارد. بر اساس نتایج به دست آمده از مدل معادلات ساختاری می توان گفت بین متغیرهای احساس امنیت اجتماعی و احساس نابرابری اجتماعی با متغیر تحمل اجتماعی طبق مدل مفهومی تدوین شده ارتباط معناداری وجود دارد و در یک رابطه ساختاری هستند. اما در مورد دین داری بر تحمل اجتماعی معنادار نبود. متغیر احساس امنیت اجتماعی با اثر مستقیم (28/0) بیشترین مقدار واریانس ارتقا تحمل اجتماعی را تبیین کرده است.
تجربه زیسته مادران تحصیل کرده دین مدار از کنشگری اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد فرهنگ سال ۱۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۱
99 - 134
حوزههای تخصصی:
برقراری تعادل بین نقش های خانوادگی و اجتماعی، برای مادران تحصیل کرده دیندار، مسئله ای جدی است که فراتر از چالش های نظری، پیچیدگی ها و دشواری های عملی را در پی دارد، هدف پژوهش حاضر کشف پاسخ هایی کاربردی پیرامون چگونگی ایجاد توازن بین نقش های خانوادگی و کنشگری های اجتماعی است. تأکیدات اخیر بر خطر پیری جمعیت و الزام به فرزندآوری بیشتر در میان قشر مذکور، بر ضرورت این تحقیق می افزاید. بدین ترتیب با اتخاذ رویکرد کیفی، با بیست وشش نفر از بانوان متولد دهه شصت که علاوه بر نقش های مادری و همسری، کنشگری اجتماعی قابل توجهی داشتند، مصاحبه عمیق صورت گرفت و از روش تحلیل مضمون، برای تحلیل داده ها استفاده شد. در بخش یافته ها، عوامل تنظیم کننده نقش ها در 4 شبکه مضمون کشف شده شامل عوامل فردی تنظیم کننده نقش ها، راهبرد های زمینه ای، راهبرد های موقعیتی و راهبرد های حمایتی سازمان یافته است، در نهایت، الگوی مفهومی تنظیم نقش ها ترسیم شد که مهم ترین مزیت آن، انطباق پذیری با مختصات زندگی افراد و سیالیت آن است.
نسبت توسعه اقتصادی-اجتماعی و نابرابری اجتماعی در ایران بعد از انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نسبت عدالت (= عدم نابرابری) و توسعه همواره موضوعی چالش برانگیز بوده است. درحالی که برخی اقتصاددانان، نابرابری فزاینده را نتیجه ناگزیر توسعه مسلم فرض می کنند، تعدادی نیز معتقدند تقریباً تمام عوامل بازتولیدکننده توسعه نیافتگی ریشه در غفلت از مسئله عدالت اجتماعی و نابرابری های بدون توجیه دارد. پژوهش حاضر به دنبال بررسی ارتباط دو مقوله مهم توسعه اقتصادی-اجتماعی و نابرابری اجتماعی در جامعه ایران پساانقلابی است.پرسش اصلی مقاله ناظر به چگونگی و نوع رابطه این دو مقوله در سطح کشوری در بازه زمانی 1368 تا 1398 است. برای پاسخ به این پرسش از سه دیدگاه کوزنتس (ارتباط سهمی)، چلبی (ارتباط خطی منفی) و رفیع پور (ارتباط خطی مثبت) استفاده شد و با بهره گیری از روش تطبیقی کمی با طرح تحقیق طولی تک کشوری، فرضیه های برآمده از دیدگاه های نظری فوق آزموده شدند.یافته های تحقیق نشان می دهد میان دو مقوله توسعه اقتصادی-اجتماعی و نابرابری نوعی ارتباط خطی منفی معنادار با شدت به نسبت قوی (000/0 sig:، 719/0- beta:) و ارتباط سهمی به شکل وارون U وجود دارد، اما با توجه به ضرایب تعیین دیده شده، ارتباط به شکل وارون U مرجح بوده است.دستاوردهای نظری تحقیق، نوعی مطابقت با دیدگاه کوزنتس را نشان می دهد؛ بدین معنا که هرچند توسعه یافتگی در ایران ابتدا با نابرابری بالا همراه بوده است، به مرور زمان برعکس چنین وضعیتی رخ داده و میزان نابرابری کاهش یافته است؛ پس می توان گفت توسعه یافتگی بالا در طولانی مدت، سبب پایین آمدن نابرابری اجتماعی در ایران شده است.
نقش حسابداری مدیریت با رویکرد توسعه توان اجتماعی و شکست ناپذیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تغییرات اجتماعی - فرهنگی سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۷۷)
101 - 126
حوزههای تخصصی:
طی دو دهه گذشته تحولات عمده ای در محیط های کسب وکار در عرصه جهانی پدید آمد که تأثیر عمیق و همه جانبه ای بر کارکرد و فعالیت بنگاه های اقتصادی بر جامعه گذاشته است. به طوری که حیات بسیاری از سازمان ها به توانایی آن ها در افزایش دقت سیستم مدیریت هزینه و کاهش هزینه ها در تمام طول فرآیند تولید و زنجیره ارزش متمرکز است. حسابداری مدیریت می تواند به خوبی این نقش حیاتی را با بهره گیری از استراتژی های شکست ناپذیری ایفا نماید. پژوهش حاضر با هدف، بررسی پیامدهای اجتماعی حسابداری مدیریت با رویکرد شکست ناپذیری انجام گردید. روش تحقیق به صورت آمیخته بود که ابتدا فاز کیفی و سپس فاز کمی اجرا شد. روش بخش کیفی از نوع نظریه داده بنیاد(رویکرد نظامند) و بخش کمی نیز با استفاده از تحلیل عاملی تأییدی انجام شد. جامعه آماری بخش کیفی شامل: خبرگان حسابداری مدیریت، مدیران عملیاتی و هیئت علمی دانشگاه ها بود. روش نمونه گیری در بخش کیفی هدفمند و پس از جمع آوری داده های مصاحبه تا رسیدن به اشباع نظری انجام شد و در نهایت با 28 نفر مصاحبه شد. ابزار جمع آوری داده ها در مرحله کیفی، مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش کمی پرسشنامه تهیه گردید. نتایج تحلیل کیفی توسط نرم افزار ان ویوو نشان داد کدهای محوری شامل 50 کد بود که با توجه به رویکرد استقرایی در تحقیق حاضر محقق به 16 کد اصلی دست پیدا کرد. نتایج تحقیق نشان می دهد: نقش حسابداری مدیریت از شرکتی به شرکت دیگر و صنعتی به صنعت دیگر، از اقتصادی به اقتصاد دیگر متفاوت است که لازمه این توجه به ابزارهای حسابداری مدیریت از جمله بودجه ریزی است.
مدل ساختاری عوامل فرهنگی اجتماعی تأثیرگذار بر فرآیند ترک پایدار اعتیاد از دیدگاه متخصصان حوزه اعتیاد با استفاده از تکنیک دیماتل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره ۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
86 - 104
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی عوامل فرهنگی و اجتماعی مؤثر بر فرآیند ترک پایدار اعتیاد از دیدگاه متخصصان حوزه اعتیاد انجام پذیرفته است. روش پژوهش حاضر کمی و ابزار تحقیق پرسشنامه است. تکنیک مورداستفاده در پژوهش حاضر تکنیک دیماتل است که بر پایه مقایسه های زوجی است. این تکنیک با بهره گیری از نظرات خبرگان در استخراج عوامل موجود در سیستم، ساختاردهی سیستماتیک به آن ها و با به کارگیری اصول نظریه گراف، ساختاری سلسله مراتبی از عوامل موجود در سیستم همراه با روابط تأثیر گذاری و تأثیرپذیری متقابل عناصر مذکور فراهم می آورد. بدین سان شدت اثر روابط مذکور به صورت کمی مشخص می شود. جامعه آماری شامل سیزده نفر از متخصصان و خبرگان حوزه اعتیاد که به طور عمده روی اعتیاد و ترک پایدار آن مطالعاتی داشته و صاحب نظر بودند. نتایج تحقیق نشان می دهد که به ترتیب بیشترین تأثیرپذیری مربوط به متغیرهای ترک پایدار اعتیاد، پایگاه اقتصادی اجتماعی و گروه دوستان می باشد. همچنین متغیرهایی که بیشترین میزان تأثیر گذاری را بر ترک اعتیاد داشته اند عبارت اند از متغیر سلامت روان با 57/1، بی هنجاری با 0/1، دین داری با 882/0 و کنترل اجتماعی به همراه گروه دوستان با 658/0 که به ترتیب بیشترین تأثیر را بر فرآیند ترک اعتیاد داشته اند.
بکارگیری استراتژی های منابع انسانی در طراحی مدل نوآوری رفتاری در سازمان کودکان استثنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۹ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
337 - 348
حوزههای تخصصی:
هدف: نوآوری رفتاری در سازمان می تواند نقش مهمی در ایجاد و ارتقای مزیت رقابتی برای سازمان داشته باشد. بنابراین، هدف این مطالعه بکارگیری استراتژی های منابع انسانی در طراحی مدل نوآوری رفتاری در سازمان کودکان استثنایی بود.روش شناسی: این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا آمیخته (کیفی-کمّی) بود. جامعه پژوهش در بخش کیفی مدیر کل سازمان کودکان استثنایی شهر تهران، روسای سازمان کودکان استثنایی در استان های مازندران و گیلان و مدیران ستادی سازمان کودکان استثنایی شهر تهران بودند که طبق اصل اشباع نظری 14 نفر با روش نمونه گیری هدفمند به عنوان نمونه انتخاب شدند. جامعه پژوهش در بخش کمی کارشناسان سازمان کودکان استثنایی شهر تهران و مدیران مدارس کودکان استثنایی استان های مازندران و گیلان بودند که طبق فرمول کوکران 340 نفر با روش نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش در بخش کیفی، مصاحیه نیمه ساختاریافته و در بخش کمی، پرسشنامه محقق ساخته بود که شاخص های روانسنجی آنها تایید شد. تحلیل داده ها در بخش کیفی با روش تحلیل مضمون در نرم افزار MAXQDA-12 و در بخش کمی با روش تحلیل عاملی اکتشافی و مدل سازی معادلات ساختاری در نرم افزارهای SPSS-22 و Smart PLS-3 انجام شد.یافته ها: یافته های بخش کیفی نشان داد که برای مدل نوآوری رفتاری و استراتژی های منابع انسانی در سازمان کودکان استثنایی 54 مولفه در 14 مقوله صداقت رفتاری، مثبت اندیشی در رفتار، توانمندسازی، فرهنگ خودکنترلی، خودکارآمدی نوآورانه، اعتمادآفرینی، مدیریت مشارکتی، مشارکت پذیری، تفکر به هنگام، رضایت شغلی، عدالت سازمانی، فرهنگ ارتباطات سازمانی، فضای سالم رقابت جویی و ارزیابی عینی منابع شناسایی شد. همچنین، یافته های بخش کمی نشان داد که بار عاملی و روایی همگرای همه مقوله ها بالاتر از 50/0 و پایایی کرونباخ و ترکیبی همه آنها بالاتر از 70/0 به دست آمد. علاوه بر آن، شاخص های برازش مدل نوآوری رفتاری و استراتژی های منابع انسانی در سازمان کودکان استثنایی حاکی از برازش مناسب آن بود و اثر مدل بر همه مقوله ها معنادار بود (05/0P<).بحث و نتیجه گیری: مدل نوآوری رفتاری و استراتژی های منابع انسانی در سازمان کودکان استثنایی دارای شاخص های روانسنجی مناسبی بود و متخصصان و برنامه ریزان سازمان کودکان استثنایی برای ایجاد و ارتقای مزیت رقابتی می توانند از آن بهره برداری کنند.
محیط زیست و توسعه پایدار در نظریه و عمل مددکاری اجتماعی: مروری سیستماتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳۷
209 - 253
حوزههای تخصصی:
تخریب محیط زیست و تغییرات اقلیمی منبع مهم ترین تهدیدها برای سلامت انسان، دسترسی به منابع حیاتی و حقوق اولیه بشر است. مددکاری اجتماعی به عنوان حرفه ای که ریشه در حقوق بشر و عدالت اجتماعی دارد می تواند نقش مهمی در موضوعات حقوق بشر و عدالت اجتماعی و زیست محیطی داشته باشد. از این سو طی چند دهه گذشته در خارج از ایران، تغییر گفتمانی در مددکاری اجتماعی به وقوع پیوسته و مددکاران اجتماعی در هر دو عرصه نظریه پردازی و عملی در رابطه با محیط زیست و توسعه پایدار آثار و فعالیت های چشمگیری ارائه کرده اند. در این مطالعه با هدف فهم گستردگی و ماهیت ادبیات مددکاری اجتماعی در رابطه با موضوعات محیط زیستی و توسعه پایدار در عرصه نظریه پردازی و مداخلات عملی، آثار مهم این حوزه بین سال های 2000 تا 2023 به شیوه ای نظام مند بررسی شدند. درمجموع 85 مقاله معیار ورود به این مطالعه را یافتند. داده های این مقالات در دو بخش رویکردهای نظری و مداخلات عملی مددکاری اجتماعی در مسائل محیط زیست و توسعه پایدار استخراج شدند. مفهوم پردازی ها و رویکردهای مختلف چون رویکرد بوم شناختی-اجتماعی، مددکاری اجتماعی سبز، مددکاری بوم شناختی ژرف و مانند آن نشان از تورم مفهومی در حوزه معرفتی رابطه مددکاری اجتماعی با محیط زیست است. در حوزه روش شناختی، مددکاران اجتماعی با توجه به مسائل زیست محیطی و توسعه پایدار به صورت مستقیم یا غیرمستقیم فعالیت هایی چون ترویج عدالت زیست محیطی، توسعه زیرساخت های اجتماعی و فنی، ارزیابی تأثیرات اجتماعی، مشارکت دهی و سازمان دهی مردم، آموزش و بالا بردن آگاهی و سواد زیست محیطی، حفاظت از محیط زیست، مداخلات تاب آوری را به انجام رسانده اند.
مقایسه ساز و کار سوء مصرف مواد و سیاست گذاری های مرتبط با آن در ایران و دیگر کشورهای جهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳۷
129 - 168
حوزههای تخصصی:
امروزه گسترش وابستگی به مواد در عرصه ملی و بین المللی هزینه های زیادی برای دولتها دربر داشته است که لازم است برای کاستن از این حجم هزینه، تحقیقات اجتماعی و حقوقی انجام گیرد. هدف از پژوهش حاضر مقایسه ساز و کار مصرف مواد و سیاستگذاری هایی که در این خصوص در ایران و برخی کشورها انجام گرفته می باشد تا بدین وسیله دریابیم موفقیت سیاستهای کلی کشورها در مهار اعتیاد به مصرف مواد چگونه و به چه عواملی بستگی دارد. روش انجام پژوهش در تحقیق حاضر تحلیل ثانویه می باشد. شواهد آماری و اسناد و کتب مرتبط با موضوع مصرف مواد و مطالعه سیاستگذاریهای مرتبط با آن، منابع انجام این پژوهش هستند. در این پژوهش یافته ها در 4بخش مقایسه وضعیت مصرف مواد در ایران با سایر کشورها، مصرف مواد و برخی شاخصهای رفاه و توسعه انسانی، سیاستهای کلی در حل مساله مصرف مواد در ایران و جهان و پویایی بازار مواد در جهان بدست آمد. این پژوهش نشان داد مصرف مواد در ایران و جهان رو به افزایش است و روند آن غلبه روانگردانها بر مواد با منشا طبیعی است. در این رو به تزاید بودن، سیاستگذاری های مبتنی بر مبارزه با کاهش عرضه و یا کاهش تقاضا بدون تقویت زیرساختهای حیات اقتصادی و اجتماعی یک جامعه تنها به افزایش هزینه های اعتیاد در جامعه می افزاید. لذا تجارب سیاستگذاری کشورهای دارای مصرف مواد کم گویای ان است که این موضوع نیازمند فرهنگ سازی و تقویت بنیان اقتصادی اجتماعی جامعه است نه مبارزه با معلول.
دیدگاهی انسان شناختی و تاریخی به پیدایش، تداوم و افول فرهنگ مدیریت کدخدایی در روستاهای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تداوم و تغییر اجتماعی سال دوم بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
111 - 128
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: این مطالعه به بررسی پیدایش، تداوم و افول فرهنگ مدیریت کدخدایی در روستاهای ایران از نگاه انسان شناختی می پردازد. تاریخ اجتماعی ایران نشان می دهد نظام کدخدایی در طول تاریخ بوده، اما از سال 1340 سیاست های حاکمیتی جدید، مایل به تغییرات در سطح ملّی و خواستار تغییر در نظام و مدیریت کدخدا و حذف آن بوده است.
روش و داده ها: روش مقاله حاضر برای بررسی پیدایش، تداوم و پایان یافتن نقش کدخدایان در جامعه روستایی ایران، روش توصیفی-تحلیلی بوده و از شواهد تاریخی و منابع اسنادی و کتابخانه ای برای این منظور استفاده گردیده است.
یافته ها: تحلیل فرهنگ کدخدایی در نظام اجتماعی روستایی ایران، ما را به این واقعیت اجتماعی می رساند که این نظام یک پدیده ملّی بوده که حالت موروثی نیز یافته بود. یافته ها، جایگاه و اهمیت کدخدایان در ساختار مدیریت روستایی ایران و همچنین منابع قدرت مدیریتی آنان را بررسی و چگونگی افول و حذف نظام کدخدایی را تحلیل می کند.
بحث و نتیجه گیری: با تضعیف قدرت مالکان بعد از قانون اصلاحات ارضی، بازوی اصلی اقتصادی کدخدایان نیز قطع و با انتقال وظایف اجرایی و قانونی آن ها به انجمن ده و سپاهیان، واژه کدخدا از ادبیات روستا حذف و دهبان جایگزین گردید.
پیام اصلی: در طول تاریخ، جامعه روستایی ایران، به مرور، قدرتی خاص در وجود کدخدایان مجسّم و متمرکز ساخته بود. هرچند حدود اختیارات آن ها از یک دوره به دوره دیگر متغیر بود. رویکرد انسان شناختی و تاریخی به این واقعیت های اجتماعی، می تواند به فهم بهتر تاریخ اجتماعی گذشته و نیز تغییرات اجتماعی دوران معاصر جامعه ایران کمک نماید.
تحلیلی بر پدیده دوسوگرایی شهروندی در مدیران صنایع فولاد ایران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مطالعه عمیق شناسایی دلایل وقوع دوسوگرایی شهروندی در مدیران صنایع فولاد ایران است، بنابراین طرح آن از طرحهای ترکیبی است و روش آن، با توجه به اینکه از قبل الگویی وجود نداشته و پژوهشگر درصدد کشف این الگو بوده است، از مدل های ترکیبی اکتشافی متوالی است و چون در پی ساخت ابزاری برای سنجش شناسایی دلایل وقوع دوسوگرایی شهروندی در مدیران صنایع فولاد ایران بر اساس داده های بخش کیفی است، از نوع اکتشافی متوالی- ابزار سازی است. با بهره گیری از روش نمونه گیری هدفمند و تکنیک اشباع نظری، آگاهی دهندگان کلیدی انتخاب شده اند و با آنها مصاحبه به عمل آمده است .ابزار مورد استفاده برای شناسایی دلایل وقوع دوسوگرایی شهروندی مصاحبه نیمه ساختمند بود. برای تامین روایی و پایایی مطالعه از روش ارزیابی لینوکلن و گوبا استفاده شد. جامعه آماری در بخش کمی مدیرانی بود که در بخش کیفی مشارکت داشتند. به منظور گردآوری داده ها از پرسشنامه مخصوص دیمتل استفاده شد. که روایی این پرسشنامه با توجه به بررسی نظرات خبرگان مورد تایید قرار گرفت. همچنین به علت اینکه روش دیمتل روابط میان عوامل را مورد بررسی قرار می دهد و مشخص می نماید که تاثیر بر یک عامل سبب تاثیرگذاری بر سایر عوامل می گردد از روش فوق جهت مطالعه و تحلیل عوامل موثر بر بهبود دوسوگرایی شهروندی در مدیران صنایع فولاد ایران با استفاده از رویکرد دیمتل استفاده گردید. نتایج تحقیق نشان می دهد که عوامل ایجاد امید و رفتار همنوایانه به عنوان عوامل علی و سایر عوامل به عنوان عوامل معلولی مشخص گردید. همچنین عامل رفتار همنوایانه با وزن 237/0 مهمترین عامل در دوسوگرایی شهروندی در در مدیران صنایع فولاد مشخص گردید.