فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۰۱ تا ۶۲۰ مورد از کل ۱۷٬۶۸۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی نقش حمایت اجتماعی از سالمندان در بهبود و ارتقاء کیفیت زندگی آنها پرداخت. این پژوهش با روش تحلیلی-اسنادی صورت گرفت و گردآوری اطلاعات از طریق مطالعه و بررسی اسناد (شامل اسناد کتابخانه ای، مقالات، پایان نامه ها، پایگاه های اینترنتی و نمایه ها و نرم افزارهای علمی) با کلیدواژه های مرتبط انجام شد. یافته ها نشان دادند خلا پژوهش منسجم در این زمینه، به ویژه در زمینه تدوین مدلی با رویکرد دینی، در داخل کشور وجود دارد. همچنین حمایت اجتماعی سالمندان از منظر دین، دارای چهار بعد حمایت عاطفی، ارتباطی، ابزاری و معنوی است. حمایت ارتباطی شامل کسب تجربه، صله رحم، گفتگوی صمیمی، رعایت ضعف بدنی و رفتار با حوصله و طمانینه است. حمایت عاطفی شامل تکریم و تعظیم، سخن شایسته، نیکی و مهربانی، و قدردانی است. مولفه های حمایت ابزاری شامل کمک مالی خویشان، کمک مالی حکومت، نفقه و هدیه دادن است. حمایت معنوی نیز شامل مولفه های جلب برکت و روزی، دعای خیر و دلسوزی است. با توجه به تاکید فرهنگ اسلامی بر ارائه حمایت های خاص از گروه های آسیب پذیر نظیر سالمندان، انتظار می رود حمایت های اجتماعی رسمی و غیررسمی همه جانبه با توجه به نیازهای خاص سالمندان و با نظرخواهی از خود سالمندان صورت گیرد.
نظریه شکاف بزرگ: بررسی آرای تجدید نظرطلبان آسیایی در جامعه شناسی تاریخی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی ایران سال ۲۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
31 - 52
حوزههای تخصصی:
یکی از دغدغه های اساسی در جامعه شناسی تاریخی چگونگی رشد غرب با تاکید بر کشور بریتانیاست. علی رغم تصورات موجود، این سئوال هنوز یکی از اساسی ترین و زنده ترین بحث ها در نحله های گوناگون جامعه شناسی تاریخی است. ادبیات حاضر در این نحله اگرچه از نگاه شرق شناسی متاثر است ولی با آن چه تحت عنوان شرق شناسی در ایران متداول شده است تفاوت بسیار دارد. مقاله حاضر در صدد است که یکی از پربحث ترین نظریات در نزدیکبه دو دهه اخیر که همزمان رشته های تاریخ اقتصادی و جامعه شناسی تاریخی را متاثر کرده است، معرفی نماید. ابتدا سعی می گردد که مبانی نظری تجدید نظرطلبان آسیایی (مکتب کالیفرنیا) و ارتباط آن با نظریه شکاف بزرگ تشریح شده، سپس مطالعات تجربی که در دو دهه اخیردر این زمینه صورت گرفته مورد وارسی قرارگیرد و درپایان برخی از مهم ترین انتقادات بر نظریه فوق ارائه شود. هم چنین در بحثی انتقادی ربط این جریان فکری در جامعه شناسی تاریخی را با نگاه فوکویی که بر برخی از کارهای جامعه شناسی تاریخی ایران حاکم است را بررسی می کند.
بررسی وضعیت مولفه های ارزشیابی کیفیت برنامه درسی مدارس ابتدایی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۹ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
231 - 242
حوزههای تخصصی:
هدف: کیفیت برنامه درسی نقش مهمی در موفقیت و عملکرد تحصیلی دارد. در نتیجه، هدف این مطالعه بررسی وضعیت مولفه های ارزشیابی کیفیت برنامه درسی در مدارس ابتدایی شهر تهران بود.روش شناسی: این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر روش اجرا آمیخته (کیفی-کمی) بود. جامعه بخش کیفی خبرگان و اساتید برنامه درسی شهر تهران بودند که طبق اصل اشباع نظری تعداد 12 نفر از آنها با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. جامعه بخش کمی معلمان زن و مرد مدارس ابتدایی دولتی شهر تهران در سال تحصیلی 1401-1400 به تعداد 23593 نفر بودند که طبق جدول کرجسی و مورگان تعداد 377 نفر از آنها با روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش مصاحبه نیمه ساختاریافته و پرسشنامه محقق ساخته بودند که روایی مصاحبه ها با روش مثلث سازی تایید و پایایی آن با روش ضریب توافق بین دو کدگذار 83/0 محاسبه شد و روایی صوری پرسشنامه با نظر خبرگان تایید و پایایی آن با روش آلفای کرونباخ 85/0 محاسبه شد. داده ها با روش های کدگذاری باز، محوری و انتخابی در نرم افزار MAXQDA و آزمون تی یک نمونه ای در نرم افزار SPSS تحلیل شدند.یافته ها: یافته ها نشان داد که ارزشیابی کیفیت برنامه درسی در مدارس ابتدایی دارای 108 شاخص در 23 مولفه و 6 بعد شامل رویکرد سیستمی ارزشیابی کیفیت برنامه درسی (با 4 مولفه تفکر راهبردی، تعمیم پذیری اهداف، دریافت بازخورد اصلاحی و تسهیل فرآیند یاددهی و یادگیری)، ارزشیابی کیفی فعالیت ها (با 3 مولفه ارزشیابی فعالیت های انگیزشی، ارزشیابی فعالیت های کاربردی و ارزشیابی فعالیت های برنامه درسی)، کیفیت بخشی امکانات و فناوری های نوین (با 3 مولفه امکانات فرهنگی و ورزشی، امکانات آموزشی و امکانات رفاهی)، کیفیت بخشی عوامل ساختاری (با 4 مولفه کمبود منابع و توزیع نامناسب، آینده نگری ضعیف، ارتباطات فردی و سازمانی و عدم انضباط کاری)، کیفیت سنجی اصول برنامه درسی (با 4 مولفه انعطاف پذیری، توالی برنامه درسی، سودمندی برنامه درسی و جامعیت برنامه درسی) و کیفیت سنجی مدیریت استراتژیک برنامه درسی (با 5 مولفه بهبود ظواهر برنامه درسی، بهبود محتوای برنامه درسی، انسجام برنامه درسی، ترسیم چشم انداز و رشد هویت ملی- مذهبی) بود. همچنین، مولفه های تفکر راهبردی، تعمیم پذیری اهداف، تسهیل فرآیند یاددهی و یادگیری، ارزشیابی فعالیت های انگیزشی، ارزشیابی فعالیت های کاربردی و ارزشیابی فعالیت های برنامه درسی، امکانات فرهنگی و ورزشی، امکانات آموزشی، امکانات رفاهی، کمبود منابع و توزیع نامناسب، آینده نگری ضعیف، ارتباطات فردی و سازمانی، انعطاف پذیری، توالی برنامه درسی، سودمندی برنامه درسی، بهبود ظواهر برنامه درسی، بهبود محتوای برنامه درسی، انسجام برنامه درسی، ترسیم چشم انداز و رشد هویت ملی- مذهبی در وضعیت مطلوب قرار داشتند، اما مولفه های دریافت بازخورد اصلاحی، عدم انضباط کاری و جامعیت برنامه درسی در وضعیت نامطلوب قرار داشتند (001/0P<).بحث و نتیجه گیری: نتایج این مطالعه برای متخصصان و برنامه ریزان آموزش وپرورش تلویحات کاربردی بسیاری دارد و آنان بر اساس نتایج این مطالعه می توانند گام موثری در راستای بهبود مولفه های ارزشیابی کیفیت برنامه درسی و به ویژه سه مولفه دریافت بازخورد اصلاحی، عدم انضباط کاری و جامعیت برنامه درسی بردارند.
طراحی الگوی ارتقای عملکرد تحصیلی دانشجویان شاهد و ایثارگر واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی استان تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۹ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
392 - 410
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف اصلی این مقاله طراحی الگوی ارتقای عملکرد تحصیلی دانشجویان شاهد و ایثارگر واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی استان تهران است. روش شناسی: روش انجام پژوهش آمیخته(کیفی-کمی) است. برای انجام این پژوهش علاوه بر مطالعه اسنادی، از روش گرندد تئوری، برای شناسایی عوامل موثر بر ارتقای عملکرد تحصیلی دانشجویان شاهد و ایثارگر واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی استان تهران استفاده شده است. جامعه آماری در این پژوهش کلیه خبرگان در حوزه مدیریت آموزشی و آموزش عالی و مدیریت منابع انسانی بودند تا اشباع نظری 17 مصاحبه صورت گرفت. و تمام مصاحبه ها بین 45 تا 75 دقیقه به طول انجامید. مصاحبه های نیمه ساختار یافته با خبرگان در سال 1401 به صورت پرسشنامه ای با 84 شاخص و 32 مولفه و 7 بُعد انجام شده و برای تعیین وضعیت موجود ابعاد از آزمون تی تک نمونه و برای طراحی الگو از روش معادلات ساختاری استفاده شده است. یافته ها: در وضعیت موجود بعد محتوایی با عدد تی 3.8 نسبت به ابعاد دیگر از وضعیت بهتری برخوردار است و در نهایت برای اعتباریابی الگو از 5 عامل فلسفه و اهداف، نظریه های حمایت کننده، مراحل اجرایی، ارزیابی و بازخورد و سازوکار ارتقاء استفاده شد که نشان دادند الگو از اعتبار کافی برخوردار است.نتیجه گیری: همچنین نتایج حاصل از آزمون رگرسیون و مدل خروجی نشان می دهد بالاترین سطح همبستگی بین بعد مقوله اصلی و پیامدها می باشد. از طرفی ضریب تاثیر بین متغیرها نیز مشخص نمود که ضریب تاثیر شرایط مقوله اصلی بر پیامدها با ضریب (0.860) بیشترین تاثیر را نسبت به روابط دیگر متغیرها دارد.
واکاوی عناصر برنامه درسی تدریس کارآفرینانه در حوزه علوم انسانی آموزش عالی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
445 - 454
حوزههای تخصصی:
هدف: توجه به تدریس کارآفرینانه در عناصر برنامه درسی اهمیت زیادی دارد و بر همین اساس، هدف این مطالعه، واکاوی عناصر برنامه درسی تدریس کارآفرینانه در حوزه علوم انسانی آموزش عالی ایران بود.روش: این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا کیفی بود. جامعه این مطالعه همه خبرگان و متخصصان کشور شامل شش گروه راه انداز کسب وکار و تأسیس شرکت های دانش بنیان، همکاری با نهادهای واسطه ای کارآفرینانه، آموزش و تدریس کارآفرینی، تألیف مقاله، کتاب و راهنمایی یا مشاوره پایان نامه و رساله در زمینه کارآفرینی، متخصص برنامه ریزی درسی و مدیران آموزش عالی در دانشگاه های ایران در سال تحصیلی 400-1399 بودند. نمونه ها طبق اصل اشباع نظری و با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند که تعداد آنها 25 نفر بود. ابزار پژوهش حاضر مصاحبه نیمه ساختاریافته بود که روایی و پایایی آن مورد بررسی و تایید قرار گرفت. داده ها با روش کدگذاری مبتنی بر نظریه داده بنیاد در نرم افزار MAXQDA تحلیل شدند.یافته ها: یافته های پژوهش حاضر نشان داد که عناصر برنامه درسی تدریس کارآفرینانه در حوزه علوم انسانی آموزش عالی ایران 216 مفهوم در 47 مولفه و 6 مقوله داشت. مقوله شرایط علّی شامل 8 مولفه و33 مفهوم، مقوله شرایط زمینه ای شامل 8 مولفه و 36 مفهوم، مقوله شرایط مداخله گر شامل 9 مولفه و 28 مفهوم، مقوله محوری شامل 5 مولفه و 39 مفهوم، مقوله راهبردها شامل 12 مولفه و 54 مفهوم و مقوله پیامدها شامل 5 مولفه و 26 مفهوم بود.نتیجه گیری: بر اساس یافته های این مطالعه، متخصصان و برنامه ریزان درسی می توانند گام موثری در جهت بهبود برنامه درسی تدریس کارآفرینانه در حوزه علوم انسانی آموزش عالی بردارند.
کنش سقط جنین: تقابل هراس و انتخاب (مطالعه ای پیرامون زمینه های شکل گیری سقط جنین ارادی در شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۱۴ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
151 - 183
هدف این پژوهش کشفِ تفسیر و دلایل زنان شهر مشهد از کنش سقط جنین ارادی بوده که با روش شناسی کیفی و روش نظریه زمینه ای انجام شده است. در این پژوهش، با روش نمونه گیری هدفمند و استراتژی گلوله برفی، تعداد 28 نفر از زنانی که متعلق به گروه های اجتماعی مختلف از حیث سن و طبقیه اقتصادی و اجتماعی بودند به عنوان مشارکت کنندگان انتخاب شدند و مورد مصاحبه های عمیق و نیمه ساختار یافته قرار گرفتند. تحلیل داده ها با نظام کدگذاری سه سطحی باز، محوری و گزینشی نشان داد که مقولیه مرکزی منتزع از کنش سقط جنین در بین زنان مورد مطالعه، «سقط جنین: تقابل هراس و انتخاب» است. علاوه بر این، سقط جنین در شرایط علّی ویژه ای شامل فردگرایی منفعت طلبانه، مسائل شغلی، تحصیلات و آینده نگری اقتصادی، ناآگاهی پیشگیرانه از بارداری، تعاملات ناکارآمد زناشویی و طلاق، اجبار و فشار از طرف همسر، اتفاق افتاده که شرایط مداخله گر (تصویر و کنترل بدن، انزوا و مسائل روحی-روانی، وسواس و ایده آل گرایی پرورش فرزند) و شرایط بافتی (پایگاه اجتماعی و ایده های مدرن، داغ ننگ) نیز تصمیم افراد به سقط جنین و این نوع تقابل را زمینه سازی و تسهیل کرده اند. دلالت نتایج بر آن است که زنان در شرایط خاصی سقط جنین را چونان یک انتخاب می دانند که به وسیلیه آن سعی دارند خود را از قیدوبندهای ساختاری و اجتماعی رها ساخته و زندگی خود را به روال عادی برگردانند.
پیش بینی روند تغییرات در تعداد موالید و نسبت جنسی در بدو تولد در کشور ایران: تحلیل سری زمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۱۴ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
233 - 258
کاهش باروری و موالید یک مساله مهم و استراتژیک در کشور ایران بوده که در سالهای اخیر مورد توجه برنامه ریزان و سیاست گذاران واقع شده است. پیامدهای منفی کاهش باروری نظیر سالخوردگی جمعیت، کاهش در اندازه کلی جمعیت، افزایش در نسبت جنسی در بدو تولد و ... حرکت به سمت برنامه های حمایتی دوستدار خانواده با هدف افزایش باروری را سبب شده است. آگاهی از پیامدهای یک تصمیم گیری قبل از اجرایی شدن آن و بهره مندی از دانش پیش بینی برای استخراج روند تغییرات در فرآیندهای جمعیتی نظیر تعداد موالید و نسبت جنسی در بدو تولد می تواند در برنامه ریزی ها راهکاری تاثیرگذار باشد. لذا هدف اصلی مقاله حاضر تحلیل و پیش بینی روند تغییرات در تعداد کل موالید، دختر، پسر و نسبت جنسی در بدو تولد در کشور ایران با استفاده از روش تحلیل سری زمانی برای ده سال آینده (1410-1401) می باشد. شبیه سازی ها در نرم افزار متلب و بر پایه داده های مرکز آمار ایران انجام شده است. نتایج به دست آمده از شبیه سازی نشان از کاهش تعداد موالید در ده سال آینده در کشور ایران دارد، به صورتی که تعداد کل موالید، دختر و پسر در سال 1400 به ترتیب از مقادیر 1116212، 540254، 575958 با یک روند کاهشی به ترتیب به اعداد 1077600، 525700 ، 551100 در سال 1410 خواهند رسید. در حالیکه روند تغییرات در نسبت جنسی در بدو تولد در محدوده نرمال است. نتایج شبیه سازی زنگ خطر و هشداری برای برنامه ریزان و سیاست گذاران جهت ارائه برنامه های حمایتی جامع و دقیق دوستدار خانواده جهت کاهش موالید در کشور ایران می باشد.
ساخت و اعتباریابی پرسش نامه رفتارهای شهروندی برای دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیت وجود ابزار سنجش متناسب با فرهنگ و جامعه ایرانی برای سنجش ابعاد گوناگون شهروندی، هدف از این مطالعه، ساخت و اعتبارسنجی ابزارهای سنجش شهروندی در ابعاد فراگیر و جامع بود. روش پژوهش در حوزه روان سنجی (ساخت و اعتباریابی مقدماتی) و جامعه آماری، دانشجویان اصفهان در نیم سال اول تحصیلی، 1401-1402 و شامل حدود 25 هزار دانشجو بود. 557 نفر از طریق نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای از میان 500 کلاس انتخاب شدند. دانشجویان به پرسش نامه ساخت و اعتبارسنجی شده در حوزه شهروندی، همراه پرسش نامه تربیت شهروندی، مقیاس قلدری سایبری، فضایل انسانی و رفتارهای غیرمؤدبانه، برای بررسی روایی همگرا و واگرای پرسش نامه ساخته شده پاسخ دادند. داده ها از طریق محاسبه آلفای کرونباخ، تحلیل عامل اکتشافی و تأییدی و ضریب همبستگی پیرسون به کمک دو نرم افزار SPSS نسخه 25 و AMOS نسخه 24 تحلیل شدند. نتایج تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی، حاکی از روایی سازه عاملی پرسش نامه ساخته شده و بررسی همبستگی بین امتیازات آنها با امتیازات حاصل از پرسش نامه های تربیت شهروندی، مقیاس قلدری سایبری، فضایل انسانی و رفتارهای غیرمؤدبانه، حاکی از معناداری برخی از روابط بود. آلفای کرونباخ برای پرسش نامه ساخت و اعتبارسنجی شده در دامنه 603/0 تا 887/0 در نوسان بود. نتایج حاصل از این مطالعه، بیانگر روایی و پایایی مقدماتی پرسش نامه ساخت و اعتبارسنجی شده بود.
سنجش رضایت از کیفیت زندگی شهری در محله های شهر کرج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۵
381 - 427
حوزههای تخصصی:
کیفیت زندگی از جمله مفاهیم گسترده ای است که با رشد زندگی شهری و همچنین با گسترش فناوری مورد توجه اندیشمندان قرار گرفت. لذا این مقاله با هدف استخراج شاخص های جامع کیفیت زندگی شهری در مقیاس محله ای و اندازه گیری و تبیین کیفیت زندگی در محله های مورد مطالعه، به استخراج مهمترین مولفه های تاثیرگذار بر کیفیت زندگی از بعد ذهنی می پردازد. مقاله حاضر به لحاظ ماهیت تحقیق از نوع کاربردی و به لحاظ روش بررسی، توصیفی-تحلیلی است. جهت گردآوری اطلاعات از منابع کتابخانه ای و اسنادی موجود بهره گرفته شده است. سپس به منظور اندازه گیری متغیرهای کیفیت زندگی در محله های مورد مطالعه از مشاهدات میدانی اعم از مشاهده مستقیم، مصاحبه و ابزار پرسشنامه استفاده گردید؛ در تحلیل داده ها نیز بر اساس انتخاب رویکرد ذهنی در سنجش کیفیت زندگی از روش تحلیل عاملی استفاده شده است. یافته های این مقاله نشان می دهدکه عوامل نهایی کیفیت زندگی در شهر کرج را 16 عامل اصلی تشکیل می دهد. دامنه رضایت کلی ساکنان از کیفیت زندگی در محله های عظیمیه، حصارک بالا و اسلام آباد به ترتیب در حد بسیار خوب، متوسط و پایین می باشد. به طور کلی نتایج این مقاله حاکی از این است که شاخص مسکن به عنوان مهمترین عامل جهت رضایتمندی ساکنان از کیفیت زندگی در محله های شهری مطرح می باشد، که متاسفانه بجز محله عظیمیه، دو محله اسلام آباد و حصارک بالا وضعیت نامطلوبی را در این باره نشان می دهند. بنابراین جهت ارتقاء کیفیت زندگی شهروندان بایستی گام های موثری در جهت تغییرات اساسی در وضع مسکن و بهبود اقتصاد و معیشت آنان برداشت.
پژوهش به مثابه برساخت: چهارچوب روش شناختی نظریه کنشگر-شبکه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه پژوهی فرهنگی سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۵۰)
131 - 153
حوزههای تخصصی:
نظریه کنشگرشبکه دلالت های روش شناختی مهمی دارد و در چند سال اخیر به ویژه در رشته های علوم اجتماعی بسیار مورد استفاده قرار گرفته است. پژوهشگران زیادی با علایق گوناگون به عناصر روش شناختی (و هستی شناختی) این نظریه توجه کرده اند. با این حال، همواره ابهاماتی در این که این چارچوب دقیقاً چیست و چگونه در پژوهش های کیفی کاربرد دارد، وجود داشته است و به ابهامات و پرسش هایی در این باره دامن زده است. ما در این مقاله سعی می کنیم عناصر این چهارچوب را روشن کنیم. دروهله نخست عناصر هستی شناختی کلیدی نظریه کنشگرشبکه استخراج خواهیم کرد و بر اساس آن برخی از قواعد کلی روش شناختی آن را بر اساس منابع اصلی این نظریه طرح می کنیم. سپس با استفاده از ابزارها یا مفاهیمی از نشانه شناسی، پدیدارشناسی، و قوم نگاری، چارچوبی روش شناختی چهار مرحله ای را برای پژوهش های کیفی مبتنی بر ای ان تی به همراه راهبردها، روش ها و ابزارهای آن ها پیشنهاد می کنیم و به برخی از پرسش های آن ها پاسخ خواهیم داد.
بررسی ذهنیت و تصور افراد بی خانمان از مددسرای محله راه آهن شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۶
183 - 221
حوزههای تخصصی:
زندگی افراد در قالب «زندگی بی خانمانی» یکی از پیامدهای توسعه شهر بالاخص کلانشهر تهران است. برای این منظور، تهیه و ایجاد مراکزی تحت عنوان مددسرا یکی از راهکارهای توانمندسازی و مقابله با این پدیده ی اجتماعی درنظر گرفته شده است. از اینرو، هدف اصلی این مقاله، بررسی تصور و ذهنیت افراد بی خانمان (تعداد نمونه 12 نفر مرد، انتخاب به شیوه نمونه گیری هدفمند تا دستیابی به اشباع نظری داده) از مددسرا در محله راه آهن منطقه11 شهر تهران با استفاده از روش تحقیق کیفی-پدیدارشناسی است. طبق یافته های تحقیق، میانگین سنی شرکت کنندگان این پژوهش 37.58 سال بود. در این تحقیق، 16 مقوله ساختاری از خوشه های معنایی و متنی مستخرج شد که به ابعاد زندگی روزمره، عناصر هویتی، نگرش، انتظارات و عدم استقبال بی خانمانان مرد نسبت به مددسراها اشاره داشته اند. نتایج تحقیق نشان می دهد که ساختار شکل گرفته هویت یک فرد بی خانمان، باعث می شود که این فرد، زندگی رزمره خود را به شکل خواب آسمانی زمینی، چارچوب گریزی، اعتیاد به شکل متجاهرانه و ولگری در خیابان ها و کوچه ها نشان می دهد. از بعد نگرش بی خانمانی، مددسرا معمولاً محدود کننده هستند و به شکل ناقص سازماندهی شده و کارکرد ناقصی دارند. همچنین از بعد انتظارات از مددسراها، انتظار می رود که از لحاظ امکانات بازسازی و تجهیز شوند و یک محیط ایمن و محترمانه را شکل دهند. از اینرو می توان گفت که علل عدم استقبال بی خانمانان مرد نسبت به مددسراها را سه مقوله مهم «ایجاد تداخل در روند زندگی بی خانمانی»، «ضعف امکانات و تجهیزات» و «ضعف تعاملات انسانی» تشکیل داده است.
واکاوی تجارب ازدواج زودهنگام دانش آموزان دوره متوسطه در شهر میمند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسائل اجتماعی ایران سال ۱۴ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
۱۶۲-۱۳۵
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به دنبال واکاوی کیفی تجارب ازدواج زودهنگام دانش آموزان در مقطع متوسطه شهر میمند است. این مطالعه جزو پارادایم تفسیری و ماهیت آن کیفی است و با روش نظریه زمینه ای با رویکرد اشتروس و کوربین صورت گرفته است. با استفاده از طریق نمونه گیری هدفمند با استراتژی نمونه گیری نظری با ۱۵ نفر از دانش آموزان دوره های متوسطه اول و دوم که در سنین کمتر از هجده سال ازدواج کردند، مصاحبه های عمیق صورت گرفت. همزمان با جمع آوری داده ها، کدگذاری و تحلیل یافته ها انجام گرفت. یافته ها شامل ۶۲ مقوله فرعی، ۱۲ مقوله اصلی و مقوله مرکزی تحت عنوان «ازدواج زودهنگام به مثابه فقدان صدا و عاملیت دختران دانش آموز» بود. نتایج این پژوهش نشان داد که در بافت سنتی و طایفه ای محل زندگی دختران و تحت شرایط مداخله گر بحران هویت در دوران نوجوانی، ازدواج زودهنگام در سنین مدرسه اتفاق می افتد. شرایط علّی که در بروز این پدیده نقش ایفا نمودند، پدرسالاری، مشکلات اقتصادی و فقر معیشتی و محیط نابسامان خانواده دختر بودند. کنش هایی که در پاسخ به پدیده ازدواج زود هنگام ارایه شد شامل تجربه جنسی، چالش های تحصیلی، کودک مادری، خشونت خانگی و آثار روحی و روانی بودند. پیامدهای ازدواج زودهنگام نیز به شکل نابسامانی زندگی زناشویی و طلاق در سنین نوجوانی رُخ داده است.
کاربست روش شناسی کیو در شناسایی الگوهای ذهنی مردم شهر اصفهان در مورد فرزندآوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسائل اجتماعی ایران سال ۱۴ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
۲۳۵-۲۱۱
حوزههای تخصصی:
الگوهای ذهنی و نگرشی، از تعیین کننده های مهمِ تمایلات و رفتارهای فرزندآوری زوج هاست. این مطالعه با به کارگیری روش شناسی کیو، درصدد شناسایی دیدگاه ها و الگوهای ذهنی رایج در بین مردم شهر اصفهان در مورد فرزندآوری بوده است. برای اجرای مطالعه، با استفاده از مصاحبه های عمیق با ۳۰ زن و مرد اعم از مجرد و متأهل با استراتژی نمونه گیری حداکثر تنوع، ۷۵ گزاره استخراج شد. سپس، از ۴۸ مشارکت کنندهٔ دیگر خواسته شد تا گزاره های کیو را در یک توزیع نرمال در مقیاس ۷- تا ۷+ طبقه بندی کنند. بر اساس تحلیل نتایج، چهار الگوی ذهنی رایج در جامعهٔ موردمطالعه به دست آمد که شامل «الگوی ذهنی فرزندآوریِ معطوف به اقتصاد»، «الگوی ذهنی فرزندآوریِ رفاه طلبانه»، «الگوی ذهنی موافق فرزندآوری» و «الگوی ذهنی مخالف فرزندآوری» بود. شناسایی الگوهای ذهنی به سیاست گذاران و برنامه ریزان این امکان را می دهد که در مورد سیاست های مشوق فرزندآوری، تصمیمات مؤثرتری اتخاذ کنند و از سوی دیگر این سیاست ها از سوی مردم که مخاطبین سیاست ها هستند، قابل پذیرش باشد. پژوهش حاضر، یک مطالعهٔ اکتشافی اولیه در این زمینه است و تحقیقات بیشتری لازم است تا سنخ شناسی به دست آمده را در پیمایش های وسیع تری به کار بندند.
بازتاب انگاره های قدسی در ترانه های دهه 1350 شمسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی ایران سال ۲۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
105 - 122
حوزههای تخصصی:
ترانه یک قالب شعری موسیقایی است که در پهنه تاریخ همواره با درخواست ها و علایق عمومی مردم همراه و همسو بوده است. ترانه متعلق به توده مردم است و در میان دیگر انواع شعری بیشترین تأثیرپذیری را از فرهنگ عامه دارد. در دهه50 شمسی مصادف با اواخر حکومت پهلوی نوعی باور مذهبی در بین روشنفکران شکل گرفت که منحصراً در مواجهه با استبداد تعریف می شد؛ در نتیجه پرداختن به انگاره های قدسی و اساطیر آیینی مذهبی خود به نوعی اعتراض قابل فهم برای عامه بدل شد. از این رو محور اصلی این پژوهش واکاوی اسنادی سلطه عقاید مذهبی در بین ترانه سرایان نوین و بررسی چگونگی برخورد این ترانه سرایان با انگاره های قدسی و تحلیل ترانه های شاخص با مضمون اسطوره های آیینی است. نتیجه این پژوهش نشان می دهد علاقه به ترسیم انگاره های مذهبی در ترانه روزگار پهلوی دوم جنبه آخرالزمانی دارد و ترانه سرا با نگاهی تمثیلی به دنبال یافتن یکسانی های عصر خود و دوران قدیسان است.
نقش حسابداری مدیریت با رویکرد توسعه توان اجتماعی و شکست ناپذیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تغییرات اجتماعی - فرهنگی سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۷۷)
101 - 126
حوزههای تخصصی:
طی دو دهه گذشته تحولات عمده ای در محیط های کسب وکار در عرصه جهانی پدید آمد که تأثیر عمیق و همه جانبه ای بر کارکرد و فعالیت بنگاه های اقتصادی بر جامعه گذاشته است. به طوری که حیات بسیاری از سازمان ها به توانایی آن ها در افزایش دقت سیستم مدیریت هزینه و کاهش هزینه ها در تمام طول فرآیند تولید و زنجیره ارزش متمرکز است. حسابداری مدیریت می تواند به خوبی این نقش حیاتی را با بهره گیری از استراتژی های شکست ناپذیری ایفا نماید. پژوهش حاضر با هدف، بررسی پیامدهای اجتماعی حسابداری مدیریت با رویکرد شکست ناپذیری انجام گردید. روش تحقیق به صورت آمیخته بود که ابتدا فاز کیفی و سپس فاز کمی اجرا شد. روش بخش کیفی از نوع نظریه داده بنیاد(رویکرد نظامند) و بخش کمی نیز با استفاده از تحلیل عاملی تأییدی انجام شد. جامعه آماری بخش کیفی شامل: خبرگان حسابداری مدیریت، مدیران عملیاتی و هیئت علمی دانشگاه ها بود. روش نمونه گیری در بخش کیفی هدفمند و پس از جمع آوری داده های مصاحبه تا رسیدن به اشباع نظری انجام شد و در نهایت با 28 نفر مصاحبه شد. ابزار جمع آوری داده ها در مرحله کیفی، مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش کمی پرسشنامه تهیه گردید. نتایج تحلیل کیفی توسط نرم افزار ان ویوو نشان داد کدهای محوری شامل 50 کد بود که با توجه به رویکرد استقرایی در تحقیق حاضر محقق به 16 کد اصلی دست پیدا کرد. نتایج تحقیق نشان می دهد: نقش حسابداری مدیریت از شرکتی به شرکت دیگر و صنعتی به صنعت دیگر، از اقتصادی به اقتصاد دیگر متفاوت است که لازمه این توجه به ابزارهای حسابداری مدیریت از جمله بودجه ریزی است.
نگاه جامعه شناختی به عملکرد رسانه ها در نابرابری پخش رویدادهای ورزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی فرهنگ سال ۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۰)
115 - 152
حوزههای تخصصی:
رسانه ها از طریق تطابق یا چالش دادن نقش های جنسیتی متداول و ترتیب دهی دیدگاه های جامعه به ورزش زنان تأثیر می گذارند. ورزش به طورمعمول به عنوان یک دنیای مردانه در نظر گرفته می شود و بسیاری از افراد معتقدند که ورزش زنان جذابیت کمتری دارد. هدف این تحقیق، تحلیل جامعه شناختی نقش رسانه ها در ترویج نابرابری در پوشش رویدادهای ورزشی است. روش تحقیق به صورت مرور نظام مند و تحلیل منابع ثانویه انجام شد و با استفاده از تکرار و تنوع منابع، داده ها جمع آوری و تحلیل شدند. جستجوی منابع در پایگاه های اطلاعاتی معتبری مانند وب آوسیس، اسکوپوس، اشپرینگر، امرالد و الزویر و غیره انجام شد. محدوده زمانی جستجو از ژانویه 2005 تا ژوئن 2022 بود و مقالاتی که به ورزش زنان متمرکز نبودند حذف شدند. با وجود پیشرفت های چشمگیر در ورزش های زنان و توانایی بالای ورزشکاران زن در ایجاد نمونه های مثبت، پوشش رسانه ای آن ها نسبت به ورزشکاران مرد همچنان محدود است. این نابرابری در نحوه نمایش ورزشکاران زن در رسانه ها به وجود آمده و باعث عدم احترام به آن ها می شود. برای تسهیل موفقیت ورزش زنان، باید به آن ها پوشش رسانه ای باکیفیت بیشتر و جلب احترام به عنوان ورزشکاران قدرتمند توجه کرد. تصورات جامعه از ورزش زنان تا حد زیادی تحت تأثیر رسانه ها است. فقدان پوشش رسانه ای باکیفیت باعث می شود ورزشکاران زن از اهمیت کمتری برخوردار شوند و فرصت کمی برای ایجاد علاقه به ورزش می دهد. تبعیض هایی که در رسانه ها وجود دارد، موفقیت ورزشکاران را بی اهمیت جلوه می دهد و باعث عدم احترام جامعه می شود. برای اینکه ورزش زنان فرصتی برای موفقیت واقعی داشته باشد، باید به آن ها پوشش رسانه ای بیشتر و باکیفیت بالاتری داده شود که به جایگاه آن ها به عنوان ورزشکاران قدرتمند احترام بگذارد.
تحول در آموزش و پرورش: تحلیل گفتمان کنش های سیاستی دوره سازندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد فرهنگ سال ۱۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۱
71 - 98
حوزههای تخصصی:
نظم نمادین آموزش و پرورش همواره عرصه ای برای منازعات معنایی گوناگون جهت مفصل بندی کنش های سیاستی مختلف به منظور ایجاد تغییر و تحول بوده است. در این مقاله در چارچوبی ترکیبی از نظریه گفتمان لاکلا و موفه و نورمن فرکلاف به تحلیل گفتمان این منازعات معنایی در متون سیاستی دوره سازندگی پرداختیم. توسعه اقتصادی، سازندگی و بازسازی ویرانی های ناشی از جنگ تحمیلی، فضایی برای بروز منازعات معنایی جدید در عرصه نظام آموزشی را فراهم نمود، که در راستای تغییر تدریجی در اهداف، محتوا، ساختار و برنامه های آموزش و پرورش و درصدد تثبیت معنای نشانه های تغییر و تحول در آموزش و پرورش در بینامتنیت با نشانه های برنامه های توسعه بود. این نشانه ها از طریق متون سیاستی و کنش هایی مثل تدوین برنامه توسعه اول و دوم، تغییر نظام آموزش و پرورش در قالب نظام جدید آموزش متوسطه و آئین نامه های مرتبط با آن مثل آئین نامه برنامه درسی نظام جدید متوسطه و آئین نامه امتحانات، تدوین اصول حاکم بر دوره راهنمایی تحصیلی، تدوین نظام نامه پرورشی و غیره، ثبات معنایی یافت. قابلیت اعتبار و دسترسی نشانه های فوق نیز با برجسته شدنِ ضرورت تثبیت نشانه های سازندگی و توسعه پیوند برقرار نمود و در متون سیاستی، به شکل استعاری یا آرمانی مطرح گردید.
مقایسه اجتماعی، طلاق عاطفی و نقش رسانه ها در میان زنان متأهّل شهر شیراز و دلالت های آن بر دوام خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: طلاق عاطفی در زندگی زناشویی می تواند موجب اختلال در تداوم روابط بین زوجین و نهایتاً بروز طلاق قانونی گردد. خانواده هایی که دچار این پدیده می شوند بسیاری از کارکردهای خود را از جمله فرایند جامعه پذیری کودکان که لازمه تداوم و توسعه یک جامعه سالم است از دست می دهند. این پدیده با عوامل مختلفی در ارتباط است. مطالعه حاضر رابطه مقایسه اجتماعی و طلاق عاطفی را با توجّه به رسانه های جمعی مورد بررسی قرار داده است. چارچوب نظری تحقیق برگرفته از دیدگاه کالینز و خودآگاهی عینی بوده است. روش و داده ها: این مقاله به روش پیمایش انجام شده و نمونه مورد مطالعه 800 زن متأهّل در 11 منطقه شهر شیراز بودند که با شیوه نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. برای سنجش طلاق عاطفی، از طیف گاتمن استفاده شد. یافته ها: با توجه به نتایج، بیش از 39 درصد پاسخگویان دارای طلاق عاطفی متوسط و بالا بوده اند. یافته های مدل رگرسیون چند متغیره نشان داد که به ترتیب متغیرهای میزان حضور شوهر در خانواده، مقایسه شوهر با دیگران، مقایسه پاسخگو با دیگران توسط شوهر و میزان تحصیلات شوهر توانسته اند نزدیک به 33 درصد تغییرات طلاق عاطفی را تبیین کنند. بحث و نتیجه گیری: یکی از عوامل تأثیرگذار بر طلاق عاطفی، مقایسه هایی است که زوجین انجام می دهند. رسانه های جمعی، اعم از تلویزیون، ماهواره و شبکه های اجتماعی از عوامل تأثیرگذار بر رابطه مقایسه اجتماعی و طلاق عاطفی هستند. پیام اصلی: طلاق عاطفی یکی از آسیب های جدّی خانواده ها و به تبع آن جامعه است. این پدیده اگر به خوبی کنترل و کاهش پیدا نکند، می تواند داوم خانواده را تحت تأثیر قرار داده و تبعات جدّی برای اعضای آن به همراه داشته باشد.
رابطه مؤلفه های فرهنگی و شکوفایی شهر با تأکید بر مناطق حاشیه نشین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۹
36 - 64
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه بین مؤلفه های فرهنگی و شکوفایی شهر با تأکید بر مناطق حاشیه نشین است. روش پژوهش از لحاظ هدف از نوع کاربردی و از لحاظ شیوه گردآوری اطلاعات از نوع پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش تمامی شهروندان بالای 18 سال ساکن در مناطق حاشیه نشین شهر اردبیل می باشند. برای نمونه گیری از شیوه نمونه گیری چندمرحله ای و برای تعیین حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده شد. تعداد نمونه آماری برابر 384 نفر برآورد گردید. برای تحلیل اطلاعات از نرم افزار Spss و برای تحلیل فرضیات از آزمون های پیرسون، رگرسیون و t تک نمونه ای استفاده شده است. نتایج نشان داد که وضعیت مؤلفه های شکوفایی شهر (بهره وری، کیفیت زندگی، زیرساخت ها، پایداری محیطی و دربرگیرندگی و شمول اجتماعی) کمتر از حد متوسط است. همچنین بین مؤلفه های فرهنگی و شکوفایی شهر رابطه معناداری وجود دارد. نتایج نشان داد که متغیر ارزش ها و باورها با بیشترین میزان تأثیر با بتای (70/0)، الگوهای انگیزشی (32/0)، سبک زندگی (24/0) و تحمل ابهام با کمترین میزان تأثیر با بتای (16/0) متغیر شکوفایی شهر با تأکید بر مناطق حاشیه نشین شهر اردبیل را پیش بینی می کنند.
موانع مشارکت در تحقق حکمرانی خوب شهری با تأکید بر بخش مدنی (مورد مطالعه: شهر یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مشارکت اجتماعی به عنوان متغیری مهم، فرایندی مبتنی بر خرد جمعی و رفتاری آگاهانه و داوطلبانه است که شرکت همه افراد ذی نفع را در همه ابعاد برنامه ریزی و تصمیم گیری، مدیریت، اجرا، ارزیابی و کنترل، تقسیم منافع و سود برای رسیدن به هدف دربرمی گیرد که باید برای رسیدن به حکمرانی خوب به آن توجه کرد. در این پژوهش، به دنبال شناسایی موانع مشارکت در تحقق حکمرانی خوب شهری با تأکید بر بخش مدنی هستیم.مطالعه با تأکید بر روش کیفی و از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته و روی نمونه ای هدفمند، با ده نفر از کنشگران بخش مدنی به صورت فردی صورت گرفت و با روش تحلیل مضمونی بررسی شدند.داده های گردآوری شده در قالب یک مضمون اصلی، نبود سرمایه اجتماعی و با عنوان یک مضمون نهایی با عنوان ضعف جامعه مدنی تحلیل شدند. درنتیجه تقویت بخش عمومی و افزایش سرمایه اجتماعی که بتواند تسهیل کننده رسیدن به حکمرانی خوب باشد، احساس می شود. به طورکلی براساس یافته های تحقیق، مشارکت مدنی در شهر یزد کم است و ضعف جامعه مدنی احساس می شود.تحقق حکمرانی خوب مستلزم وجود یک جامعه مدنی است که استوار بر مشارکت مدنی باشد. در همین راستا، دولت باید در سیاست گذاری های متمرکز بازنگری کند و با دادن اختیار بیشتری به جوامع محلی، زمینه مشارکت بیشتر مردم و مقامات محلی در فعالیت ها و امور را فراهم سازد.