فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۷۶۱ تا ۱٬۷۸۰ مورد از کل ۲٬۵۲۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
پیدایش سکونتگاه های بشری همواره بر پایه ی عوامل طبیعی مانند آب و خاک مناسب استوار بوده است و روستاها به عنوان اولین شکل از حیات جمعی انسان در یک عرصه طبیعی از ویژگی های متعدد طبیعی، اقتصادی و ... تأثیر می پذیرند. عواملی همچون ارتفاع از سطح دریا، شیب، دما و بارش بسترهای طبیعی مؤثر در پراکنش و توزیع سکونتگاه های روستایی می باشند که برخی از آنها نقش موثرتری در این زمینه ایفا می کنند. این پژوهش با هدف بررسی وضعیت استقرار سکونتگاه های روستایی شهرستان سیرجان، بر حسب معیارهای طبیعی صورت گرفته است. به منظور دستیابی به اهداف پژوهش، 5 معیار طبیعی شامل ارتفاع، شیب، جهت شیب و عناصر اقلیمی (بارش و دما) به عنوان عوامل مؤثر در استقرار سکونتگاه ها انتخاب شده و با استفاده از روش های آماری در محیط GIS و شاخص موران مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. نتایج تحقیق نشان می دهد که 5/48 درصد روستاهای این شهرستان در طبقات ارتفاعی1800- 1581 متر قرار دارند که این امر زمینه ی لازم برای کشاورزی منطقه را فراهم و در تنوع فعالیت های اقتصادی و معیشت ساکنان تأثیر گذاشته است. همچنین با توجه به گرایش مکان گزینی روستاها در مناطق با شیب مناسب، 95 درصد روستاهای این شهرستان در طبقه شیب 10- 0 درصد استقرار یافته اند و به علت وجود شرایط محیطی مناسب بویژه خاک حاصلخیز، شاهد تولید پسته به عنوان کشت غالب در این منطقه می باشیم. در نتیجه با توجه به عدم همبستگی معنادار عوامل طبیعی در مکان گزینی مناطق روستایی، با استفاده از شاخص موران که از توابع خود همبستگی فضایی جهت استخراج الگوی توزیع می باشد، توزیع فضایی نقاط روستایی منطقه مورد مطالعه از نوع خوشه ای است که در این خصوص ضریب موران مثبت و برابر با 35/0 بوده که در سطح اطمینان 1 درصد معنادار می باشد.
سنجش توان سازگاری خانوارهای کشاورز در برابر خشکسالی مورد: دهستان درودفرامان در شهرستان کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خشکسالیبهعنوانبلایطبیعی،ازدیربازکشورهایمختلف را تحت تأثیر آثار زیان بار قرار داده است.کشور ایران نیز، یکی از کشورهایی است که در سال های اخیر، از پیامدهای خشکسالی متضرر شده است. در این میان، خانوارهای روستایی به دلیل وابستگی معیشتی به اقتصاد کشاورزی، در برابر این پدیده چندبعدی، توان سازگاری کمتری دارند. هدف پژوهش حاضر، سنجش توان سازگاری خانوار کشاورز در برابر خشکسالی است. جامعه آماری تحقیق، 3329 خانوار کشاورز ساکن دهستان درود فرامان از توابع شهرستان کرمانشاه بوده است که از بین آن ها تعداد 172 خانوار به عنوان نمونه آماری انتخاب شده است. بر اساس یافته ها، توان سازگاری خانوارهای نمونه در سه طبقه کم، متوسط و زیاد معرفی شده است. طبقه بندی توان سازگاری بر اساس روستای محل سکونت نیز نشان داد که از میان چهارده روستای مورد بررسی، خانوارهای ساکن روستای مرادآباد و بزگدار سفلی، بیشترین میزان توان سازگاری را در برابر خشکسالی داشته اند. دستاوردهای حاصل از این پژوهش نشان می دهد، برنامه ریزان درباره خشکسالی استان، می بایست با در نظر گرفتن میزان و علت بروز آسیب پذیری، برنامه هایی را جهت کاهش آن در دهستان درود فرامان تدارک دهند.
دگرگونی اقتصاد کشاورزی و شکل گیری پدیده روستانشینی شهری و روستاگرایی مورد: روستاهای شهرستان رباط کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحولات در زمینه اقتصاد کشاورزی و شکل گیری پدیده روستانشینی شهری در پیرامون کلانشهرها به عنوان فضای دوگانه (نه شهر- نه روستا) و تلفیقی از نشانه های زندگی شهری و روستایی، چالش ها و مشکلات متعددی به دنبال داشته است. اولین گام در راستای حل معضل یاد شده، شناسایی و طبقه بندی ساختار مناطق روستایی و تعیین درجه روستاگرایی و سپس روستانشینی شهری است. هدف اصلی این پژوهش، در گام نخست توصیف و تبیین ساختار روستایی شهرستان رباط کریم، به منظور شناخت سکونتگاه هایی که پدیده روستانشینی شهری در آن ها رخ داده و سپس تبیین علل شکل گیری آن می باشد. این پژوهش توصیفی و تحلیلی در سه مرحله کلی شامل رتبه بندی توسعه کشاورزی، تعیین درجه روستاگرایی، مشاهده میدانی و طبقه بندی سکونتگاه ها به دو بخش روستاگرا و روستانشینی شهری و استخراج عوامل موثر در شکل گیری پدیده روستانشینی شهری انجام شده است. تکنیک های بکار گرفته شده در این پژوهش شامل پرومتی، خوشه بندی سلسله مراتبی، مدل روستاگرایی کلاک و نظریه بنیانی ساده شده می باشد. نتایج بیانگر این است که پدیده روستانشینی شهری در روستاهای آلارد، شترخوار، سفیدار، کیگاور، پرندک، منجیل آباد، انجم آباد و ادران رخ داده و مهم ترین عوامل در شکل گیری این پدیده، ابعاد کالبدی فضایی، اجتماعی – فرهنگی، اقتصادی و قانونی، برنامه ریزی و نهادی بوده است.
نقش تولید کشمش در توسعه اقتصادی نواحی روستایی مورد: دهستان جوزان شهرستان ملایر در استان همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دستیابی به توسعه ی پایدار، مهم ترین هدف برنامه ریزان روستایی به شمار می رود؛ در این بین فعالیت های بخش کشاورزی از اهمیت بسیاری برخوردار می باشد. فعالیت های این بخش می تواند تمام جوانب پایداری اقتصادی، زیست محیطی، اجتماعی و نهادی را شامل شود. در این تحقیق با استفاده از روش های مطالعات اسنادی و میدانی، نقش محصولات کشاورزی خشکبار (کشمش) در توسعه ی پایدار اقتصادی روستاها مورد بررسی قرار گرفته است. در بخش روش کتابخانه ای از کتب، مقالات و پایان نامه ها و در بخش روش میدانی، ابتدا شاخص های مورد نیاز شناسایی و سپس دو پرسشنامه ، یکی در سطح خانوار و دیگری مربوط به دهیاران در هر روستا طراحی شده است. روایی شاخص های تحقیق با استفاده از نظرات 20 نفر از متخصصان حوزه مربوطه، تأیید و پایایی ابزار تحقیق نیز با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ که مقدار آن برابر با 0.821 بوده، سنجیده شده است. سپس یافته های به دست آمده از این پرسشنامه ها، با استفاده از نرم افزار آماری SPSS متناسب با آزمون های مورد نیاز، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. یافته های به دست آمده نشان می دهد که فعالیت های کشاورزی مربوط به تولید خشکبار، توانسته درآمد و اشتغال را تاحدودی در روستاهای مورد مطالعه بهبود بخشد؛ همچنین منجر به افزایش سرمایه گذاری بخش دولتی و خصوصی در این روستاها شده است.
ارزیابی تأثیرات اجتماعی سد سلیمان شاه سنقر بر روستاهای تحت پوشش شبکه آبیاری و زهکشی سد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روستاها در پیوند مستقیم با طرح های توسعه قرار دارند و این طرح ها تأثیرات کاملاً مشخصی بر زندگی اجتماعی و اقتصادی روستاییان می گذارند. امروزه تلاش می شود تا در قالب ارزیابی آثار توسعه ای طرح ها، منافع و مضار فعالیت های توسعه ای بر هر منطقه ارزیابی و تحلیل شوند. هدف این مطالعه بررسی آثار اجتماعی سد سلیمان شاه سنقر بر منطقة تحت پوشش شبکة آبیاری و زهکشی سد است. برای این منظور از روش تحقیق کمی- کیفی استفاده شد و اطلاعات از طریق پرسشنامه، فن مصاحبه، مشاهده و قدم زدن در روستا (Transect) به دست آمدند. جامعة مطالعه شده در این پژوهش اعضای شورا و دهیاری های روستاهای تحت پوشش شبکة آبیاری و زهکشی (48=N) بودند که به صورت سرشماری مطالعه شدند. جامعة آماری تحقیق را کلیة روستاییان سرپرست خانوار روستاهای پایین دست سد (1273=N) تشکیل دادند، که 300 نفر از آنها براساس جدول مورگان به عنوان نمونة آماری انتخاب شدند. برای تحلیل داده ها از مدل موریس در بخش کمی و از فن تدوین نقشه های ذهنی و تحلیل محتوا در بخش کیفی استفاده شد. نتایج تحلیل محتوا نشان دادند که آثار مثبت و منفی اجتماعی سد سلیمان شاه در 10 دستة کلی خلاصه می شود: 1. افزایش امید به زندگی؛ 2. بهبود امنیت منطقه؛ 3. توسعة توریسم؛ 4. افزایش ماندگاری در روستا؛ 5. افزایش اشتغال؛ 6. کاهش فقر؛ 7. وحدت و انسجام اجتماعی؛ 8. تقویت سرمایة اجتماعی؛ 9).توسعة ناموزون؛ و 10. نقض حقوق اساسی مردم. نتایج حاصل از مدل موریس نشان دادند که روستا های جوب کبودعلیا و قروه در برخورداری از شاخص های اجتماعی به ترتیب رتبة اول و آخر را به دست آورده اند.
شناسایی عوامل مؤثر بر شکل گیری بنگاه های اقتصادی کوچک و متوسط با محوریت گردشگری روستایی مطالعة موردی: بخش کن شهرستان تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در جهان امروز، گردشگری روستایی نقش مهمی به عنوان عامل تولیدی و اشتغا ل زایی و منبع جدید درآمدی در جوامع روستایی ایفا می کند. به همین دلیل شناسایی عوامل تأثیرگذار بر این صنعت اهمیت می یابد. به منظور شناسایی عوامل مؤثر بر شکل گیری و رونق کسب وکارهای گردشگری از دیدگاه مردم محلی، پژوهشی در نواحی روستایی بخش کن (دهستان سولقان) صورت گرفت. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه و برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS استفاده شد. نتایج نشان دادند که بیشترین انگیزة گردشگران از حضور در نواحی روستایی بخش کن، بازدید از جاذبه های طبیعی و مکان های زیارتی بوده است. جز در منطقة امام زاده داود، فعالیت بنگاه های گردشگری در اشکالی مانند مراکز تفریحی، رستوران ها، مراکز عرضة خدمات اقامتی، مراکز خرید، راهنمایی گردشگران، فروش محصولات دامی و کشاورزی، حمل ونقل گردشگران، فروش صنایع دستی و عرضة غذاهای محلی در مناطق روستایی رشد و توسعة چندانی نداشت. از دیدگاه اهالی ازجمله مزیت های منطقه در ایجاد و توسعة کسب وکار گردشگری، فاصلة کم تا شهر تهران و جاذبه های طبیعی و زیارتی منطقه معرفی شدند و درمقابل، فصلی بودن گردشگری و تبلیغات و اطلاع رسانی کم درخصوص جاذبه های گردشگری منطقه از مهم ترین مسائل پیش روی گسترش و رونق فعالیت بنگاه های گردشگری عنوان شد. از میان عوامل استخراجی در آزمون تحلیل عاملی، عامل زمینه ای-زیرساختی با مقدار ویژة 78/5 مؤثرترین عامل در شکل گیری و گسترش فعالیت های بنگاه های اقتصادی با محوریت گردشگری منطقه شناخته شد. همچنین میان عوامل شناسایی شده همبستگی مثبت مشاهده شد.
سنجش سطح توسعه یافتگی اجتماعی- اقتصادی روستاهای بخش مرکزی شهرستان کوهدشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناخت و تبیین سطوح توسعه یافتگی نواحی روستایی و آگاهی از میزان محرومیت و برخورداری آنها با بهره گیری از روش های کمی و آماری نقش مهمی در برنامه ریزی توسعة روستایی ایفا می کند. در این زمینه، بررسی شاخص های گوناگون اجتماعی و اقتصادی و تعیین وضعیت روستاها به کمک این شاخص ها می تواند در تدوین راهبردهای توسعه مؤثر باشد. پژوهش حاضر با هدف سنجش سطح توسعة اجتماعی- اقتصادی روستاهای بخش مرکزی شهرستان کوهدشت در استان لرستان صورت گرفته است. بدین منظور مجموعاً 36 شاخص توسعه، شامل 17 شاخص اجتماعی و 19 شاخص اقتصادی در سطح 131 روستای دارای سکنة محدودة بررسی شده، ارزیابی گردید. شاخص های محاسبه شده به روش تقسیم بر میانگین از مقیاس رها شدند و سپس با استفاده از روش تحلیل مؤلفه های اصلی، وزن شاخص ها به دست آمد و در آنها اعمال شد. درنهایت، شاخص ترکیبی توسعة اجتماعی- اقتصادی برای روستاها محاسبه شد. نتایج نشان می دهند که سطح توسعة روستاها در سه دهستان کوهدشت شمالی، کوهدشت جنوبی و گُل گُل متوازن نیست و عواملی چون اندازة جمعیت، فاصله از مرکز شهرستان، شرایط طبیعی روستاها و عشایری بودن آنها در میزان توسعه یافتگی روستاها مؤثرند.
بررسی سطح توسعه روستایی با تکنیک TOPSIS (مطالعه موردی: بخش اصلاندوز- پارس آباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه استفاده از شاخص های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و بهداشتی می تواند معیاری مناسب برای تعیین جایگاه روستا و رفع مشکلات و نارسایی های جهت نیل به رفاه اقتصادی و سلامتی اجتماعی باشد. هدف این تحقیق بررسی توسعه یافتگی سکونتگاه های روستایی بخش اصلاندوز شهرستان پارس آباد می باشد. تعداد سکونتگاه ها 118 مورد و تعداد شاخص 27 مورد اشند. این تحقیق از نوع توصیفی بود. جهت رتبه بندی سکونتگاه های بخش از روشTOPSIS استفاده شد. نتایج نشان داد که بر اساس میزان محاسبه شده، حداقل 083/0 برای قشلاق گدایلو و حداکثر 67/0 برای شهر اصلاندوز می باشد و میانگین آن برابر 16/0 است. دامنه نوسان سطح توسعه یافتگی سکونتگاه های بخش 58/0 برآورد شده است. هم چنین 13 سکونتگاه در حال توسعه و 103 سکونتگاه توسعه نیافته می باشند. تحلیل واریانس نشان داد که تفاوت معناداری بین میانگین های های سطوح توسعه وجود دارد.
ارزیابی اثرات اجتماعی شهرک های صنعتی بر نواحی روستایی مورد: شهرک صنعتی خیام نیشابور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کشورهای پیشرو در متنوع سازی اقتصاد روستایی ، بر پایدارسازی توسعه تأکید فراوان دارند. تحقیقات مختلف نیز نشان داده است که با یک شیوه معیشت نمی توان امیدی به پایداری روستاها به ویژه در نواحی خشک داشت. در همین راستا راهبرد ایجاد شهرک ها و نواحی صنعتی روستایی می تواند باعث تأثیرات مثبت، از جمله تحول فرهنگ و اجتماع سنتی روستاها گردد. البته تأثیرات صنعتی شدن در عرصه فرهنگ و اجتماع، پیچیده و متنوع است. مقاله حاضر نیز به بیان تأثیرات اجتماعی و فرهنگی احداث شهرک صنعتی خیام نیشابور بر روستاهای پیرامونی پرداخته شده است. بدین منظور 388 نفر در دو گروه کارگران روستایی شهرک صنعتی (گروه هدف) و سایر شاغلین روستایی به روش کوکران به عنوان نمونه انتخاب و تفاوت های دو گروه در ابعاد اجتماعی (سطح آموزش، تأمین اجتماعی، رضایت شغلی، مشارکت، اعتماد متقابل، ارتباط با رسانه ها، تمایل ماندگاری در روستای محل سکونت) و فرهنگی (احساس سعادت، نظام ارزشی، احساس بیگانگی) به روش تجزیه و تحلیل آماری (پارامتری و ناپارامتری) مورد آزمون قرار گرفت. نتایج حاصله نشان می دهد که در بیشتر شاخص های اجتماعی و فرهنگی به خصوص ارتباط با رسانه ها، بهره مندی از خدمات بیمه ای شهرک صنعتی خیام توانسته باعث تغییرات مثبت در وضعیت کارگران روستاییان گردد که در نهایت این امر می تواند به عنوان گامی در راستای نفوذ فرهنگ صنعتی به نواحی روستایی و تحول فرهنگی تلقی شود.
ارزیابی و سطح بندی دهستانهای شهرستان دالاهو بر اساس توان منابع گردشگری در جذب توریسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه فعالیت توریستی با انگیزه گردشگری غالباً منوط به جاذبه های متنوع طبیعی، فرهنگی، و تاریخی است. کشورهای پیشتاز در بخش گردشگری یا به لحاظ چشم اندازهای طبیعی مانند دریاچه ها، سواحل آفتابی و کوهستان های پر برف، یا به لحاظ قدمت تاریخی خود و یا به لحاظ عناصر دیگر و ایجاد برخی جاذبه های مصنوعی و همچنین ایجاد ساختاری سازمانی و فراهم آوردن بستر سرمایه گذاری های گسترده توانسته اند به تقاضای وسیعی از نیازهای گردشگران پاسخ داده، از تأثیرات و دستاوردهای آن نیز به همان اندازه بهره مند شوند. پژوهش حاضر با هدف ارزیابی و سطح بندی برنحوه توزیع فضایی جاذبه ها و عوامل مؤثر در جذب گردشگر در دهستانهای شهرستان دالاهو در استان کرمانشاه انجام شده است. با شناخت توانمندیها وجاذبه های متعدد طبیعی و محیطی منطقه برنامه ریزی صحیح در زمینه توسعه پایدار گردشگری در منطقه امری ضروری است. در این تحقیق که یک پژوهش توصیفی- تحلیلی وپیمایشی است محقق با به کار بردن روش TOPSIS، یکی از مدل تصمیم گیری چند شاخصه (MADM) به بررسی نحوه توزیع فضایی جاذبه ها و سطح بندی دهستانهای شهرستان در جذب گردشگری پرداخته است. نتایج پژوهش نشان از آن دارد که دهستان بان زرده در منطقه ریجاب بالاترین شاخص ایده آل برابر با +cli 71/ 0 را در جذب گردشگری در میان دیگر دهستانها داشته است.
تأثیر سرمایه اجتماعی بر فرایند اجرای طرح های هادی روستایی در شهرستان خواف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرایند تهیه و اجرای طرح های هادی روستایی در سه دهة اخیر، سیمای کالبدی سکونتگاه های روستایی را دگرگون ساخته است و انتظار می رود با افزایش سطح سرمایة اجتماعی در این نواحی بر مشارکت پذیری روستاییان در این طرح ها افزوده گردد. در مقالة حاضر میزان تأثیرپذیری فرایند اجرای طرح های هادی روستایی از سرمایة اجتماعی روستاییان بررسی شد. روش تحقیق در این مطالعه، از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، توصیفی- تحلیلی و همبستگی است که بخش عمده ای از داده های آن بر اساس مطالعات میدانی و با روش نمونه گیری (کوکران) از سطح 233 خانوار نمونة منطقه جمع آوری شده است. یافته های مطالعه بر اساس نتایج به دست آمده از آزمون های همبستگی تیپ پیرسون نشان می دهند که ارتباطی معنا دار و نسبتاً قوی با ضریب 379/0 بین سرمایة اجتماعی روستاییان و فرایند اجرای طرح های هادی روستایی وجود دارد. سرمایة اجتماعی روستاییان حدود 9/18 درصد تغییرات متغیر وابسته را تبیین می کند و بین شاخص های سرمایة اجتماعی، متغیر اعتماد اجتماعی به میزان 6/27 درصد بر روند اجرای طرح هادی تأثیرگذار بوده است. در توزیع فضایی رابطة بین سرمایة اجتماعی و روند اجرای طرح های هادی در چهار روستا، همبستگی مستقیم و نسبتاً کاملی وجود دارد. با توجه به یافته ها، راهکارهایی شامل تقویت سرمایة اجتماعی روستاییان با افزایش میزان اعتماد اجتماعی آنان، برگزاری کارگاه های آموزشی در زمینة آشنایی با فرایند تهیه، اجرا و نگه داری طرح های هادی، بهره گیری از نهادهای محلی برای تسهیل و افزایش مشارکت عمومی روستاییان پیشنهاد شده است.
تحلیل زمینه های توسعه گردشگری در سکونتگاه های روستایی شهرستان ساری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افزایش نرخ بیکاری و مهاجرت جوانان از سکونتگاه های روستایی، یکی از مهم ترین تهدیدهای دهه های اخیر جوامع روستایی کشور بوده است. در این میان گردشگری به عنوان بستر بالقوه برای تغییر این وضعیت می تواند جریان اقتصادی، اشتغال و جمعیت را به سوی روستاها بازگرداند. توجه به پتانسیل های موجود و سرمایه گذاری هدفمند در گردشگری روستایی یکی از زمینه های مناسبی است که در مقاله حاضر به آن پرداخته شد.هدف از این پژوهش تعیین مناسب ترین زمینه توسعه گردشگری روستایی با در نظر گرفتن قابلیت ها و محدودیت های دهستان رودپی شمالی شهرستان ساری است. پژوهش حاضر به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ روش، توصیفی-تحلیلی بوده و در ابتدا با استفاده از تحلیلSWOT، نقاط قوت، ضعف، فرصت و تهدید محدوده مورد مطالعه در زمینه گردشگری مورد شناسایی قرار گرفته است. سپس از تلفیق تحلیلSWOT با تکنیکT2 FS-AHP، مناسب ترین زمینه توسعه گردشگری روستایی تعیین شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد اکوتوریسم مناسب ترین زمینه گردشگری دهستان رودپی شمالی شناخته شده، و سپس گردشگری فرهنگی، گردشگری ورزشی و در نهایت گردشگری کشاورزی در رتبه های بعدی جهت توسعه گردشگری روستایی در دهستان رودپی شمالی قرار دارد.
فراتحلیلی بر مطالعات گردشگری روستایی در ایران: پژوهشی درچارچوب روش شناسی کیو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: در این پژوهش تلاش می شود تا شناخت جامعی از مجموعة راهکارها و راهبردهای برنامه ریزی و مدیریت توسعة گردشگری روستایی در ایران، به دست آورده شود. سپس، با بهره گیری از مشارکت متخصصان، دیدگاه های مختلف در این زمینه شناسایی و دسته بندی شود و گامی فراتر از مجموعة تحلیل های ارائه شده برداشته شود.
روش: در چند دهة گذشته، گردشگری روستایی به عنوان یکی از برجسته ترین بخش های فعالیتی برای متنوع سازی و بازساخت مطلوب اقتصاد روستایی موردتوجه اندیشمندان و برنامه ریزان توسعه قرار گرفت. این موضوع از آغاز دهة 1380 هجری شمسی، به تدریج وارد ادبیات علمی- دانشگاهی کشور به ویژه رشتة جغرافیا شده است؛ اما در سطوح اجرایی توسعة روستایی به عنوان راهبردی برای توسعة اقتصاد نواحی روستایی، هنوز موردتوجه قرار نگرفته است. این پژوهش با بهره گیری از روش شناسی کیو، نخست برپایة نتایج پژوهش های گردشگری روستایی در ایران و تجزیه وتحلیل فضای گفتمانی موجود، شناخت جامعی از مجموعة راهکارها و راهبردهای برنامه ریزی و مدیریت توسعة گردشگری روستایی در ایران به دست داده است.
یافته ها: یافته های پژوهش برپایة تحلیل عاملی کیو بیانگر سه دیدگاه درزمینة برنامه ریزی و مدیریت توسعة گردشگری روستایی در ایران است. دیدگاه نخست، دارای ویژگی های «نهادگرا، جامع نگر، یکپارچه نگر، مشارکت گرا، و جامعه محور» است و تأکید زیادی بر برنامه ریزی توسعة گردشگری روستایی دارد. دیدگاه دوم، «محیط زیست نگر- حفاظت گرا، و یکپارچه نگر» است و بیشتر بر مدیریت توسعة گردشگری روستایی در ابعاد مختلف تأکید دارد و دیدگاه سوم، دارای ویژگی های «مشارکت گرا، حمایتگر- تسهیلگر، و حفاظت گرا» است که بر برنامه ریزی کاربری زمین تأکید دارد و درزمینة مدیریت توسعة گردشگری، حفاظت از اراضی روستایی دربرابر تغییرات غیراصولی را در دستور کار خود قرار می دهد.
محدودیت ها/ راهبردها: جلب مشارکت واقعی متخصصان برای مشارکت در روش شناسی کیو زمان بر و دشوار است.
اصالت و ارزش: پس از گذشت یک دهه از سابقة مطالعات گردشگری روستایی در ایران، این پژوهش به کشف الگوهای تفکر درزمینة گردشگری روستایی کمک می کند و انتظار می رود که شرایط لازم برای نگریستن به همة ابعاد اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی و محیطی (طبیعی، انسان ساخت) توسعة گردشگری روستایی از زاویه های دید گوناگون فراهم گردد تا به این وسیله بستر مناسب برای پرداختن به توسعة گردشگری روستایی یکپارچه درراستای توسعة پایدار روستایی پدید آید.
پیامدهای اجتماعی و اقتصادی تغییر الگوی کشت و نقش آن در توسعه ی روستایی مطالعه موردی: تغییر الگوی کشت برنج به مرکبات در دهستان بالاتجن استان مازندران*(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
الگوی کشت به عنوان یکی از اجزای سیستم کشاورزی می تواند نقش مؤثری در دستیابی به اهداف توسعه ی کشاورزی و روستایی که همانا بهبود زندگی کشاورزان و رفاه حال آنان است، داشته باشد. الگوی کشت بیان کننده ی نوع یا ترکیب کشتی است که کشاورز جهت بهره برداری بهینه از اراضی، آن را انتخاب می کند. انتخاب هر الگوی کشت، به دلیل چند بُعدی بودن کشاورزی می تواند پیامدهای مهمی در زندگی کشاورز و جامعه ی روستایی داشته باشد. این پیامدها کدام بخش از حیات اجتماعات روستایی را متأثر می سازد، و نیز جهت و عمق اثرگذاری آن کدام است، پرسش اساسی ما در این تحقیق خواهد بود. برای پاسخ گویی به پرسش تحقیق، مطالعات کتابخانه ای و میدانی صورت پذیرفت. مطالعات میدانی صورت گرفته مربوط به دهستان بالاتجن استان مازندران و سال زراعی 1389
می باشد. به این منظور 250 نفر از کشاورزانی که تولید مرکبات را جایگزین تولید برنج نموده بودند انتخاب و نظر آنان را در ارتباط با آثار اجتماعی و اقتصادی تغییرات صورت گرفته جویا شدیم. یافته های تحقیق حاکی از آن است در این دو بخش تفاوت معناداری در دوره ی قبل و بعد از تغییر الگوی کشت و در سطح آلفا 01/0 وجود داشته است. در شاخص های اجتماعی به جز مؤلفه مشارکت در مؤلفه های ماندگاری و آگاهی کشاورز پیرامون فعالیّت کشاورزی، میانگین ها نشان از رشد شاخص دارند و در شاخص های اقتصادی کیفیت اشتغال، رفاه و امنیت اقتصادی این رشد محسوس تر نیز هست. براین اساس می توان گفت الگوی کشت مرکبات در توسعه ی روستاهای مورد مطالعه نقش مؤثری را ایفا نموده است.
بررسی آثار اعتبارات خرد بر توانمندسازی اقتصادی فقرای روستایی مطالعه موردی : دهستان غنی بیگلو، شهرستان زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مکاتب مختلف توسعه، سرمایه گذاری را از اصول بنیادین خود قلمداد می کنند. وجود سرمایه امکان بهره برداری و بهره وری از محیط پیرامون را فراهم می کند و به خصوص در نواحی روستایی، می تواند توسعه ی پایدار را به همراه داشته باشد. امروزه جهت دستیابی به پارادایم توسعه ی پایدار روستایی، برنامه ریزان روستایی بیش از هر چیز بر توانمندسازی گروه های هدف (فقیران، زنان بی سرپرست، کارگران بی زمین و کشاورزان خرده پا و غیره) تاکید و اعتقاد دارند فقر در حال حاضر مهم ترین تهدیدکننده ی محیط زیست می باشد. در طیّ سه دهه اخیر رویکرد اعتبارات خرد با هدف دسترسی فقرای روستایی به منابع مالی در بسیاری از کشورهای در حال توسعه اجرا و نتایج موفقیت آمیزی را به همراه داشته است. مقاله ی حاضر در پی پاسخگویی به این سؤال است که اعطای این اعتبارات تا چه میزان بر توانمندسازی اقتصادی فقرای روستایی مؤثر بوده است. شناسایی میزان تأثیرات این راهبرد بر توانمندسازی اقتصادی فقرای روستایی هدف مقاله ی حاضر می باشد. روش تحقیق به صورت توصیفی-تحلیلی و روش گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و میدانی (پرسشنامه، مصاحبه) می باشد. جامعه ی آماری تحقیق حاضر شامل روستاهای دهستان غنی بیگلو می باشد که از بین 33 روستای این دهستان 4 روستا با استفاده از روش نمونه گیری احتمالی طبقه بندی و ساده انتخاب و پرسشنامه ها از میان تمام خانوارهای دریافت کننده اعتبارات تنظیم گردید. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات هم از آمار توصیفی (میانگین، انحراف معیار) و آمار استنباطی (آماره t تک نمونه ای، همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیّره) استفاده شده است. نتایج حاصل از تحقیق نشان می دهد، این اعتبارات نتوانسته است توانمندسازی اقتصادی فقرای روستایی را در پی داشته باشد، اما رابطه ی معناداری میان افزایش میزان اعتبارات و بهبود شاخص های توانمندسازی اقتصادی وجود دارد.
برنامه ریزی منطقه ای بر مبنای سناریو با استفاده از فرآیند تحلیل سلسله مراتبی مورد شناسی: تعاون روستایی شهرستان های رستم و نورآباد ممسنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بسیاری از معضلات اجتماعی و اقتصادی موجود، بی نظمی های اجتماعی در اشکال مختلف، ناهنجاری های رفتاری و اجتماعی، رشد بی رویه مهاجرت، افزایش حاشیه شهرنشینی و بسیاری مشکلات دیگر، به نحوی ناشی ازتوسعه نیافتگی روستایی می باشند. در این میان تعاون روستایی، نقش عمده ای در توسعه روستا و دستیابی به توسعه منطقه ای ایفا می کند. بنابراین پرداختن به آینده و برنامه ریزی آن ، جزء جدانشدنی فرآیند برنامه ریزی توسعه روستایی است. هدف اصلی مطالعه ی حاضر، شناساییسناریوهای مختلف توسعه در بخش تعاون شهرستان های رستم و ممسنی، ارزیابی و انتخاب بهترین آن ها می باشد. رویکرد اینپژوهش،توسعه ایوروشتحقیق،توصیفی- تحلیلیاست. برای گردآوری اطلاعات و داده های مورد نیاز از منابع کتابخانه ای و دیدگاه متخصصان و صاحبنظران توسعه منطقه ای و از روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و نرم افزار expertchoice، جهت تجزیه و تحلیل و اولویت بندی سناریوها استفاده شده است. بر این اساس ابتدا نقاط ضعف، قوّت، فرصت ها و تهدیدها مشخص گردیده و سپس چهار سناریو شامل: قطب تولید دام و فرآورده های دامی،قطب تولیدات باغی و صنایع تبدیلی مرتبط، قطب تولید محصولات راهبردی گندم و برنجو در نهایت ادامه وضعیت موجود طراحی گردید که در بین سناریوهای طراحی شده، سناریوی قطب تولیدات باغی و صنایع تبدیلی مرتبط، در اولویت اول قرار گرفت.
گونه شناسی بافت های روستاشهری؛ گام نخست در چشم اندازسازی روستاشهرها (مطالعه موردی گونه شناسی: بافت های روستاشهری یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
همزمان با رشد برون زای بافت های شهری به سوی روستاها و مراکز زیستی پیرامونی، علاوه بر بافت های مرکزی شهرها، روستاهای الحاقی نیز در جریان توسعه با جایگزینی جمعیت، نیل به حاشیه نشینی دارند و بافت های جدید مسئله دار شهری با ماهیت روستایی پدید می آیند. روستاها در جریان این الحاق مهلت سازگاری و تطابق و در یک کلمه، شهری شدن ندارند و این آغازگر مسئله در دو بستر متفاوت، یعنی شهر و روستاهایِ الحاقی به شهر است. به واسطه گستردگی این نوع الحاق ها، پژوهش در زمینه چرایی و چگونگی پیدایش بافت های روستاشهری و بیان پیشینه و رویکردهای گوناگون نسبت به این گونه بافت ها دارای ضرورت موضوعی، موضعی و زمانی است. برای امکان ارائه رهیافت هایی برای چشم اندازسازیِ بافت های روستاشهری، گونه بندی بافت های روستایی الحاقی گام نخست است. این نوشتار با هدف تعریفِ مبنایی برای گونه شناسی بافت های روستاشهری، با استفاده از روش پژوهش اکتشافی توسعه ای؛ اصول راپاپورت برای قاعده مندسازی گونه شناسی، ازجمله به کارگیری شاخص های متعدد (گونه شناسی چندشاخصه ای)، پرهیز از تشخیص گونه ایده آل و خالص و انتخاب معقولانه شاخص ها و تعمیم نظریه شکلِ شهریِ لینچ را مبنا قرار داده و رفتار روستا و شهر را در جریان الحاق 15 نمونه روستای الحاقی به شهر یزد پی جسته است. پس از دسته بندی محورهای منتج از بررسی ماهوی این بافت ها، با استفاده از روش پژوهش تطبیقی در سه گونه کالبدی (ترکیبی، خطی و فشرده طبیعت محور، ترکیبی، خطی و فشرده انسان ساخت)، موقعیت شناسی (اقماری فرودست و فرادست، پیوسته فرودست و فرادست، درونی فرودست و فرادست) و هویت انسانی (اقتصادمحور، مذهب محور و قومیت محور) طبقه بندی شدند و مبنایِ گونه بندی، 15 بافت روستایی الحاقی به شهرِ یزد قرار گرفت.
تحلیل نقش گردشگری در اقتصاد روستایی مطالعة موردی: دهستان بان زرده شهرستان دالاهو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی نقش گردشگری در اقتصاد روستایی دهستان بان زرده است. این پژوهش از نوع نظری کاربردی و ازلحاظ روش مطالعه، توصیفی تحلیلی است. داده ها و اطلاعات لازم برای انجام این پژوهش به دو روش کتابخانه ای و پیمایشی جمع آوری گردید. در روش پیمایشی از ابزار پرسشنامه استفاده شد. جامعه نمونه 370 نفر از ساکنان 13 روستای دهستان بان زرده هستند که با روش نمونه گیری تصادفیِ طبقه بندی شده انتخاب شدند و از آنها پرسش شد. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات، از آزمون های آماری میانگین پاسخ ها، T تک نمونه ای و ضریب همبستگی پیرسون در قالب نرم افزار SPSS استفاده شد. نتایج نشان می دهند که از دید ساکنان، فعالیت های گردشگری در دو مؤلفه اشتغال و درآمد و همچنین وضعیت اقتصادی محدوده مطالعه شده مؤثرتر بوده اند. نتایج پژوهش نشان می دهند که نقش فعالیت های گردشگری در جذب سرمایه گذاری ها در محدوده مطالعه شده پررنگ است. افزون بر این، فعالیت های گردشگری از دید ساکنان نقش کمتری در مؤلفه قیمت زمین داشته است. بین مؤلفه های درآمد، اشتغال و سرمایه گذاری، و وضعیت اقتصادی در سطح محدوده مطالعه شده رابطه مثبت و معنادار وجود دارد و فقط بین مؤلفه قیمت زمین و وضعیت اقتصادی رابطه منفی و معنا دار برقرار است.
سنجش پایداری اجتماعی- اقتصادی سکونتگاه های روستایی دهستان های خاوه شمالی و جنوبی، استان لرستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از چالشهای جدی سکونتگاههای روستایی در کشورهای در حال توسعه مقوله پایداری اجتماعی- اقتصادی است که به رغم ارتباط نظام مند با پایداری محیطی تا حد زیادی در سایه و سیطره آن قرار گرفته و کمتر به طور مستقل مفهوم سازی و بررسی شده است. این دو بعد که بخش درخور توجهی از ناپایداری سکونتگاههای روستایی کشور در ارتباط با آنها قرار دارد، بیش از هر چیز بر مفهوم عدالت درون نسلی تاکید دارند. تحقیق حاضر بر پایه 29 شاخص پایداری اجتماعی- اقتصادی 50 روستای دهستانهای خاوه شمالی و جنوبی در شهرستان دلفان را بررسی نموده است. داده های مورد نیاز از طریق پرسشنامه روستا و مراجعه به مطلعین محلی گردآوری شده است. برای رتبه بندی پایداری روستاها از تکنیک تاپسیس و ضریب ناموزون موریس استفاده شده و یافته ها مورد مقایسه قرار گرفته است. نتایج گویای آن است که با روش تاپسیس 92 درصد و با روش موریس 96 درصد روستاهای مطالعه شده در شرایط نیمه پایدار قرار دارند. بین دو روش بررسی تفاوت معنی دار در سطح اطمینان 99 درصد وجود دارد. بین سطح پایداری روستاها به روش تاپسیس با جمعیت رابطه ای مشاهده نشد اما بین همین متغیر و جمعیت به روش موریس همبستگی مثبت و معنی دار وجود دارد.
کاربرد تحلیل عاملی و مدل تخمین تراکم کرنل در ارزیابی توسعه مکانی- فضایی مناطق روستایی شهرستان تنکابن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مطالعات جغرافیای روستایی، به دلیل تنوع پدیده های مکانی و فضایی امکان مطالعه به صورت مجرد و منفرد مقدور نیست. لذا اولین گام طبقهبندی این پدیده ها در گروه های مشابه است، که در این خصوص تحلیل عاملی به عنوان ابزاری قدرتمند در مقابل این مشکل، راه حل تقلیل و تحلیل عوامل توسعه را به عهده دارد. در این مقاله از 38 شاخص جهت سطحبندی روستا های شهرستان تنکابن استفاده گردید، که با استفاده از تحلیل عاملی به 4 عامل تقلیل یافت. امروزه استفاده از سامانه های اطلاعات جغرافیایی در تحلیل فضایی توسعه روستایی و به کارگیری مدل ها و آزمون های آماری گرافیک مبنا در جهت تهیه پایگاه داده مکانی، مرتب سازی، نمایش فضایی اطلاعات ،تلفیق اطلاعات و تحلیل فضایی آن متداول شده است. روش تحقیق در این پژوهش تحلیلی_ترکیبی بوده و تجزیه و تحلیل اطلاعات به صورت کمی و کیفی با بهرهگیری از روش های آمار استنباطی و با استفاده از نرم افزار های SPSSو ArcGIS10 انجام گرفته است. نتایج نشان میدهد عامل اقتصادی-کالبدی با مقدار ویژه 305/17 ، به تن هایی قادر است، 769/33 درصد از واریانس را محاسبه کند، و دارای بیشترین تأثیر در بین عوامل چهارگانه میباشد، به عنوان عامل اصلی در سطحبندی روستا ها شناخته شده است. همچنین بهترین مدل جهت تخمین تراکم توسعه در منطقه، مدل کرنل بوده که با ضریب تعیین 71/0 بهترین مدل انتخاب گردید. با توجه به این مدل، تراکم توسعه در روستا های شمال غربی شهرستان میباشد.