فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۴۱ تا ۳۶۰ مورد از کل ۲٬۵۲۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
P urpose- Unproductive activities refer to economic activities which do not have a positive effect on GDP, but have high profit and returns, which can eliminate productive activities. This is a phenomenon that has occurred in Iran in the last three decades. The aim of the present study is to analyze the factors causing and spreading unproductive activities using Fumanat area as the context. Design/methodology/approach- The study area is Fumanat, one of the historical regions of Gilan. The type of research is qualitative. In order to collect the required data and information, we conducted the various steps: First, using secondary data, the study illustrated changes in the share of employment in the economic sectors of the region, changes in the area of agricultural land use, as well as changes in the level of built land use. Second, conducting interviews with different business owners of each household, the common activities of households were studied to determine the evolution of productive activities in the sample villages. The common activities of households and among them unproductive activities were identified by inductive method. In order to understand the factors affecting the creation and expansion of unproductive activities, the qualitative approach of grounded theory was used. Findings- The study indicates that in the mountain zone, 39.1 percent of jobs, in the foothill zone, 32.3 percent of jobs, in the plain zone, 41.9 percent of jobs and in the coastal zone, 30.2 percent of jobs, can be categorized as unproductive activities. The existence of uncertainty, lack of support for productive activities, the property rights issue, inadequate privatization and dysfunctional institution system affect the expansion of unproductive activities in the region. Originality/value- Various studies have examined productive and unproductive sides in economic endeavors, most of which considered them with a macro point of view. The present study tries to investigate the contextually of the factors underlying these changes in a rural space and community.
Explaining Rural Creativity and its Realization in Iranian Rural Areas (Case Study: Nair County)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose- the present study was conducted with the aim of evaluating and measuring the realization of creative village indicators in Nair County, to provide grounds for creative class of rural community, audience and consumers of creative products outside the village environment by relying on ecological lifestyle processes. Design/methodology/approach- the present theoretical study is conducted with applied purposes using the descriptive-analytical method. The statistical population of the study is 33 villages in Nair County with more than 50 households, having a total of 2937 households. The sample size was estimated to be 340 people based on Cochran's formula. Distribution of the number of samples in the villages is determined in ratio with their population. In order to examine the subject in six dimensions of flexibility, innovation, promotion, risk taking, leadership and participation, 43 indexers were used in a combined manner, based on the studies of other researchers. The face validity of the questionnaire was confirmed by the panel of experts and specialists in this field and the reliability coefficient was calculated for the questionnaire at 0.723. Also, the opinions of 30 experts and specialists were used to give weight to indicators and indexers of the creative village through Swara weighting technique during two stages. The results show that, the average indices of creative village are not in a favorable situation. Findings- the results of single sample t-test indicated that, the total average of the creative village indicator was 2.993 and rural creativity in the study area is at a weak level and is vulnerable. The results of CODAS technique from the leveling of 33 villages showed that, 2 villages are at the optimal level and 17 villages are at the weak level. Among them, the villages of Golestan and Saqqechi were in the highest level and the villages of Qare Tape and Meymand were in the lowest level of creativity. Originality/value- In the present study, the rural creativity was examined from the viewpoints of both local community and experts using various techniques. And through several referring to experts and specialists, the importance of each index and their prioritization were checked and their accuracy was ensured. Also, most of the conducted studies have examined rural creativity in the field of tourism, while the present study has investigated rural creativity and its realization in general and in all fields.
تحلیل بستر گردشگری هوشمند در روستاهای هدف گردشگری و موانع پیش رو (مورد مطالعه: شهرستان پاوه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گردشگری یکی از فعالیت های اقتصادی است که متاثر از تحولات نظام جهانی قرار دارد و تکنولوژی عصر جدید، در توسعه آن نقش مهمی ایفا نموده است. با توجه به اهمیت تکنولوژی در گردشگری، توجه به رویکرد هوشمندسازی از مهمترین مباحثی است که می تواند به رشد و توسعه گردشگری کمک نماید. بر همین اساس ایجاد بسترهای لازم برای هوشمندسازی گردشگری در مناطق روستایی نیازمند شناخت و تحلیل عوامل و موانع است. هدف این تحقیق تحلیل بستر گردشگری هوشمند در روستاهای هدف گردشگری و موانع پیش رو به صورت موردی در شهرستان پاوه است. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و مبتنی بر مطالعات پیمایشی با استفاده از ابزار پرسش نامه است. جامعه آماری تحقیق را ساکنان سه روستای گردشگری شامل شمشیر، هجیج و خانقاه تشکیل داده است. جمعیت روستاها طبق سرشماری 1395 برابر با 3848 نفر بوده و بر اساس فرمول کوکران حجم نمونه 349 نفر محاسبه شد. روایی پرسش نامه از طریق جامعه نخبگان بررسی و پایایی نیز از طریق آلفای کرونباخ با ضریب 82/0 تایید شد. نتایج نشان داد که عوامل اجتماعی، اقتصادی و زیرساختی بسترساز گردشگری هوشمند روستایی در سطح کمتر از 05/0 معنادار بوده و بررسی جهت معناداری نشانگر نامناسب بودن وضعیت آنها در روستاهای هدف گردشگری است. بررسی عوامل در سطح سه روستا شمشیر، خانقاه و هجیج با آزمون آنووا نیز تایید می نماید که تفاوت معناداری میان روستاها مشاهده نشده و هر سه روستا وضعیت یکسانی از نظر شاخص های بسترساز گردشگری هوشمند برخوردار هستند. بدینسان، موانع پیش روی هوشمندسازی روستاهای گردشگری در 5 دسته موانع زیرساختی، اقتصادی، اجتماعی-فرهنگی، مدیریتی و قانونی جمع بندی می شود و موانع زیرساختی با مقدار ویژه 06/21، بیشترین نقش را دارد.
تحلیل تاب آوری مناطق روستایی دربرابر مخاطرات طبیعی (مطالعه موردی: شهرستان گلپایگان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مناطق روستایی امروزه با مشکلات و معضلات فراوانی روبرو است که یکی از این مشکلات مخاطرات طبیعی است که در روستاها به طور ناگهانی رخ می دهد. چگونگی برخورد با این مخاطرات موجب شده تا امروزه بحث تاب آوری دربرابر مخاطرات در جوامع مورد توجه بسیاری قرار گیرد. بنابراین هدف این پژوهش بررسی میزان تاب آوری مناطق روستایی دربرابر مخاطرات طبیعی در شهرستان گلپایگان است. پژوهش حاضر به لحاظ هدف کاربردی-توسعه ای و به لحاظ روش انجام کار، توصیفی- تحلیلی است. در فرآیند پژوهش، ابتدا مبانی نظری تاب آوری و سوابق مطالعاتی آن موردمطالعه قرار گرفت. جامعه آماری پژوهش را سرپرستان خانوار روستایی شهرستان گلپایگان تشکیل می دهند که براساس سرشماری سال 1395 برابر با 15235 نفر برابر با 5451 خانوار بوده است. برای انتخاب حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده شده است که به وسیله آن تعداد 379 نفر به عنوان حجم نمونه به صورت تصادفی انتخاب شد. جهت تجزیه و تحلیل داده های پژوهش از آزمون تی تک نمونه ای و تحلیل رگرسیون خطی استفاده شده است. نتایج آزمون تی تک نمونه ای نشان داد که تاب آوری اجتماعی با میانگین 831/2 در وضعیت نامطلوب، تاب آوری اقتصادی با میانگین 779/2 در وضعیت نامطلوب، تاب-آوری کالبدی- محیطی با میانگین 109/3 در وضعیت مطلوب و تاب آوری نهادی با میانگین 101/3 در وضعیت مطلوب قرار دارد. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون خطی نشان داد که مخاطرات طبیعی بیشترین تاثیر را با مقدار ضریب بتای 476/0 بر شاخص اقتصادی داشته است و کم ترین تاثیر را با مقدار بتای 187/0 بر شاخص نهادی داشته است. همچنین مخاطرات طبیعی بر شاخص اجتماعی با ضریب بتای347/0 و شاخص کالبدی- محیطی با ضریب بتای 299/0 نیز تاثیر گذار بوده است.
تحلیل عوامل مکانی موثر بر قضایی شدن مناقشات روستاییان (مورد مطالعه: دهستان رشتخوار)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انسان به عنوان موجود اجتماعی، با زندگی در میان سایر هم نوعان ادامه حیات می دهد. زندگی افراد جامعه در کنار یکدیگر، در عین حال که عامل رشد و پیشرفت انسان بوده، سبب می شود تا بین منافع و حقوق آنان تعارض و تزاحم بوجود آید و همین امر باعث ایجاد مناقشه بین افراد نیز شده است. از این رو، عوامل مکانی در سکونتگاه های روستایی نیز یکی از عواملی است اختلاف و مناقشه بر سر آن زیاد است و با موضوع قضایی شدن مناقشات پیوند دارد. از این رو هدف تحقیق حاضر، بررسی تحلیل عوامل مکانی موثر بر قضایی شدن مناقشات روستاییان در دهستان رشتخوار بوده است و عواملی همچون اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی در بین350 خانوار روستایی به عنوان نمونه آماری از بین خانوارهای روستایی دهستان رشتخوار در شهرستان رشتخوار واقع در استان خراسان رضوی در قالب پیمایشی مبتنی بر پرسش نامه محقق ساخته و مطالعات اسنادی مورد بررسی قرار گرفته است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS، ArcGIS، Expert choice استفاده شده است. یافته های تحقیق از یک سو، مؤید آن است که از بین شاخص های مورد توجه عوامل مکانی موثر در بررسی قضایی شدن مناقشات روستاییان، شاخص های اختلاف بر سر زمین با میانگین(20/4)، اختلاف بر سر آب(12/4)، نگذشتن از منافع خود با میانگین(90/3)، به ترتیب بالاترین میانگین را در خانوارهای مورد مطالعه به خود اختصاص داده است. از سویی دیگر، نتایج بدست آمده از آزمون کروسکال – والیس، حاکی از نقش پررنگ عوامل اقتصادی با میانگین(435/51) در بین عوامل مکانی موثر بر قضایی شدن مناقشات روستاییان می باشد.
محدودیت های تولید زعفران در نواحی روستایی شهرستان قائنات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بخش کشاورزی با توجه به اینکه تأمین کننده نیاز های غذایی بشر، تأمین مواد اولیه در صنایع، اشتغال و درآمد دارای اهمیت بسیاری است، پایداری و ثبات در رشد بخش کشاورزی از جمله عوامل مهم یاری دهنده به پایداری اجتماعی و رشد اقتصادی جامعه محسوب می گردد. تولید محصول زعفران در ایران یکی از منابع مهم درآمد برای روستاییان و اقتصاد ملی می باشد. هدف از مطالعه حاضر بررسی محدودیت های تولید زعفران و سطح معیشت خانوار های روستایی در شهرستان قائنات با استفاده از روش تحلیل خاکستری (GRA) می باشد. این مطالعه با روش پیمایشی و با استفاده از پرسشنامه و مصاحبه با 40 نفر از خبرگان و کارشناسان انجام شده است. نتایج رتبه بندی محدودیت تولید زعفران حاکی از آنست براساس آن عامل اجتماعی- فرهنگی در اولویت نخست با وزن 95/0 و عوامل محیطی، اقتصادی و کالبدی و فضایی با وزن های 76/0، 65/0 و 48/0 در رتبه های دو تا چهارم قرار گرفته اند. همچنین نتایج حاصل از سطح معیشت خانوار ها عامل سرمایه طبیعی با وزن نهایی 8/0 در اولویت نسبت به سایر عوامل قرار دارد. همچنین حمایت و سیاست های دولت، در ترغیب کشاورزان منطقه به کشت زعفران و فروش محصول در بازار موثر است.
ارزیابی عملکرد دهیاران بر روند مدیریت روستایی در قلمرو کوچ نشینان(مورد مطالعه: دهستان خرارود شهرستان خدابنده)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: امروزه سکونتگاه های روستایی و برنامه ریزی برای امر توسعه، خصوصاً توسعه روستایی با توجه به جایگاه آنها در توسعه ملی و منطقه ای جغرافیایی مطرح می باشند. همانطور که در شهرها الزام به مدیریت شهری یک امر ضروری به شمار می آید، در روستاها چه در قالب توسعه ملی و چه در قالب توسعه منطقه ای مدیریت روستایی نیز که در قالب دهیاری ها مطرح می شود، می تواند بعنوان زمینه ساز امر توسعه روستاها مفید و سازنده باشد.
هدف پژوهش: هدف اصلی این پژوهش بررسی و ارزیابی عملکرد دهیاری ها در روند مدیریت روستایی می باشد و سعی بر این بوده است که نقش دهیاری ها به عنوان مدیران روستایی در سطح خرد مورد مطالعه قرار گیرد.
روش شناسی تحقیق: این پژوهش توصیفی - تحلیلی می باشد، در گام نخست از مطالعات کتابخانه ای - اسنادی و سپس در ادامه کار جهت دستیابی به اهداف تحقیق مطالعه میدانی صورت گرفته است. ابزار پژوهش نیز پرسشنامه مربوط به دهیاران و سرپرست خانوار به طور جداگانه می باشد. با توجه به بررسی مقدماتی بعمل آمده تعداد کل خانوارهای ساکن در 10روستای مورد مطالعه(بر حسب موقعیت جغرافیائی) 3207 خانوار است که ابتدا بوسیله فرمول کوکران حجم نمونه ای برابر 343 نفر برآورد گردید. برای تجزیه تحلیل داده های پرسشنامه نیز از نرم افزار spss استفاده شده است.
قلمروجغرافیایی پژوهش: در قلمرو کوچ نشینان دهستان خرارود شهرستان خدابنده مورد بررسی قرار گرفته است.
یافته ها و بحث: یافته ها نشان می دهد از دیدگاه دهیاران و خانوارها تغییرات چشمگیری در بهبود وضعیت هر یک از گویه های اجتماعی، اقتصادی و محیطی کالبدی مرتبط با توسعه روستا را بعد از تشکیل دهیاری ها به وجود آمده است. با توجه به آزمون فریدمن بیشترین عملکرد دهیاران مربوط به بعد کالبدی-محیطی و بعد مربوط به بعد اجتماعی و اقتصادی می باشد.
نتایج: با شکل گیری و تشکیل دهیاری ها، تسهیلات و امکانات زیادی برای روستائیان فراهم شده که این عامل در توسعه روستایی رضایت بخش بوده و نقش بسزایی در آن خواهد داشت.
موانع توسعه تعاونی های تولیدی در مناطق مرزی با رویکرد اجتماعی و اقتصادی (مطالعه موردی: شهرستان های مهران و دهلران در استان ایلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش شناسایی و تبیین و سنجش موانع توسعه تعاونی های تولیدی در مناطق مرزی با رویکردی اجتماعی و اقتصادی است. این پژوهش، کمّی و ماهیت و هدف آن کاربردی و از نظر گردآوری داده ها نیز پیمایشی است. در این پژوهش 25 متغییر به عنوان موانع توسعه نیافتگی تعاونی های تولیدی در مناطق مرزی شناسایی شدکه پس از به کار بردن تحلیل عاملی، برای تعیین تعداد عوامل از ملاک کیسر استفاده شد. بر پایه این ملاک، 4 عامل (عوامل فردی و اجتماعی و فرهنگی، عوامل اداری و حمایتی، عوامل مالی و اقتصادی، عوامل امنیتی و سیاسی) دارای ارزش ویژه بالای 1 شناسایی و به عنوان عوامل قابل استخراج تعیین شدند. با توجه به شاخص های آماری با استفاده از روش تحلیل عوامل اصلی، این 4 عامل در مجموع 92.672 درصد از واریانس کل متغییرها را توانستند تبیین کنند. نتایج پژوهش نشان داد عوامل فردی ، اجتماعی و فرهنگی با مجموع بار عاملی 6.055 ، عوامل اداری و حمایتی با مجموع بار عاملی 4.711 ، عوامل مالی و اقتصادی با مجموع بار عاملی 2.928 و عوامل امنیتی و سیاسی با مجموع بار عاملی 1.407 به ترتیب بعنوان مهمترین موانع توسعه تعاونی های تولیدی در مناطق مرزی میباشند. برهمین اساس پیشنهاد میشود برای توسعه تعاونی های تولیدی در مناطق مرزی باتوجه به شرایط خاص این مناطق ، باید دیدگاهی چند بعدی داشت.
اثرات مهاجرت بر تحولات اقتصادی مناطق روستایی پیراشهری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روستاهای کلان شهر هایی از جمله تهران، با توجه به موقعیت نسبی، مهاجرپذیر بوده؛ و پیوسته مهاجرت بر تحولات اقتصادی، اجتماعی، کالبدی و زیست محیطی روستا های پیراشهری این کلانشهر تاثیرگذار است. در این راستا، یکی از مهمترین تحولات در روستا های پیراشهری تهران با تمرکز بر مهاجرت، تحولات اقتصادی می باشد. در این بین، هدف پژوهش حاضر، سنجش تحولات اقتصادی و پیامدهای حاصل از مهاجرت در روستاهای پیراشهری کلانشهر تهران است. روش تحقیق در پژوهش حاضر ترکیبی، حاصل از روش های کمی و کیفی است و برای گردآوری داده ها از روش های پرسشنامه ای و مصاحبه کمک گرفته شده و در بخش کمی با توجه به حجم جامعه آماری 9591 خانوار، حجم نمونه خانوارهای مورد پرسشگری بر پایه فرمول کوکران برابر 380 خانوار تعیین شد و در بخش کیفی نیز، حجم نمونه نخبگان مورد مصاحبه با روش نمونه گیری هدفمند 36 نفر تعیین شد. یافته های تحقیق در بخش کمی پژوهش نشان داد که شاخص تولید با میانگین 2/2 و شاخص اشتغال با میانگین 13/4 به ترتیب بیشترین و کمترین تاثیر را از اشتغال پذیرفته است. همچنین نتایج در بخش کیفی پژوهش نیز نشان داد، مهاجر پذیری موجب رویه شدن سفرهای روزانه برای اشتغال، متنوع شدن الگوی درآمدی روستا، سرمایه ای شدن زمین و مسکن روستا، تحول در بنیادهای تولیدی روستا و رخنه بی انگیز گی در اشتغال به فعالیت های کشاورزی شده است.
تحلیل اثرات صنایع در توسعه روستایی (مورد مطالعه: دهستان دیوشل، شهرستان لنگرود)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال بیست و پنجم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
213 - 230
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق حاضر، ارزیابی اثرات صنایع بر توسعه در دهستان دیوشل است. این پژوهش به دنبال پاسخگویی به این سوال است که صنایع روستایی در ابعاد اجتماعی، اقتصادی، محیطی و کالبدی توسعه دهستان دیوشل در شهرستان لنگرود به چه میزان موثر بوده است؟. رویکرد این پژوهش، توصیفی- تحلیلی و پیمایشی است. تحقیق حاضر در سال 1399 انجام شد و جامعه آماری تحقیق 10261 نفر از جمعیت دهستان دیوشل بوده است که با استفاده از فرمول کوکران، 303 خانوار به عنوان جامعه نمونه انتخاب شده و به روش تصادفی ساده مورد پرسش قرار گرفتند. نتایج حاصل از آزمون تی تک نمونه ای نشان داد که ایجاد صنایع در ابعاد اجتماعی، اقتصادی، کالبدی و زیست محیطی توسعه مناطق روستایی در محدوده مورد مطالعه، دارای اثر معنادار است. طبق تحلیل رگرسیون چندگانه، متغیرهای تحقیق، 56 % از شاخص های توسعه روستایی از نظر کارکردهای صنایع روستایی را در محدوده مورد مطالعه تبیین می کنند. نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که صنایع روستایی، در توسعه دهستان دیوشل در ابعاد اقتصادی و اجتماعی، دارای میانگین بالاتر از میانه نظری است که نشان دهنده وضعیت مطلوب ابعاد مذکور است. در بعد زیست محیطی نیز، میانگین بالاتر از میانه نظری است که نشان دهنده وضعیت نامطلوب این بعد است. همچنین اثرات صنایع در بعد کالبدی دارای اثرگذاری منفی بوده و شاخص های این بعد نتوانسته اند توسعه روستایی در دهستان مورد نظر را موجب گردند.
ارزیابی تأثیر سیاست های جمعیتی دولت بر پایداری سکونتگاه های روستایی (مطالعه موردی: شهرستان کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پایداری جمعیتی حاصل رشد آگاهی در سطوح جهانی در مورد مسائل و موضوعات محیطی، اجتماعی، اقتصادی، فقر و نابرابری و نگرانی ها درباره یک آینده سالم برای بشر است. بنابراین، پژوهش حاضر به بررسی تاثیر سیاست های جمعیتی دولت بر پایداری جمعیتی سکونتگاه های روستایی شهرستان کرمان پرداخته است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و ابزار تحقیق پرسشنامه محقق ساخته و نرم افزار excel می باشد. جمع آوری اطلاعات به صورت پیمایشی و اسنادی بوده است. و با استفاده از تحلیل رگرسیون و کاربرد مدل های FAHP و FVICOR، به تحلیل داده های پژوهش پرداخته شد. بنا بر نتایج به دست آمده در تحلیل رگرسیون پایداری جمعیتی به مقدار 20 درصد توسط سیاست های جمعیتی به عنوان متغیر پیش بینی تبیین شده است. بنابراین رابطه بین سیاست های جمعیتی با پایداری جمعیتی در سطح 99 درصد معنادار می باشد. در مدل های مورد استفاده در بین شاخص های مورد بررسی، بیشترین وزن، به شاخص اجتماعی با دارا بودن وزن 562/0 و کمترین وزن به شاخص اقتصادی با وزن 190/0 اختصاص داده شد. براین اساس، می توان چنین بیان نمود که معیار اجتماعی مهمترین تأثیر را در بین عوامل تأثیر گذار داشته است. و در اولویت بندی که در بین روستاها انجام گرفته: بالاترین رتبه از لحاظ شاخص های سه گانه در بین روستائیان به قناتغستان و عرب آباد و کمترین رتبه به سکنج اختصاص یافت. لذا شرایط موجود نشان از آن است که: سیاست های جمعیتی دولت در راستای پایداری جمعیت در دو روستای فوق موثر بوده ولی در دیگر روستاها چنین روندی محقق نشده است.
تحولات فضاهای انسان ساخت در ناحیه لشت نشاء(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جهانی شدن اقتصاد، تحولات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی در جوامع و دخالت های انسان ها در محیط طبیعی باعث تحول انواع فضاهای طبیعی، فضاهای کشاورزی و فضاهای انسان ساخت شده است. هدف این مطالعه بررسی میزان و علل تحولات فضای انسان ساخت در ناحیه لشت نشاء است. استراتژی پژوهش استقرا کیفی، روش جمع آوری داده ها اسنادی و میدانی و برای بررسی سیر تحولات تاریخی منابع مکتوب و شفاهی مورد بررسی قرار گرفت. تحولات فضایی از طریق تصاویر ماهواره درسامانه گوگل ارث انجین بررسی و براساس اطلاعات میدانی در محیط ArcGIS ویرایش شد. 26نمونه برای مصاحبه به صورت هدفمند از بین مطلعین محلی و 43تصویر و 2فیلم از شرایط منطقه تهیه شد و برای تحلیل کل داده ها از روش کیفی داده بنیاد و نرم افزار ATLAS.ti استفاده شد. با توجه به یافته ها، عرصه محیطی طبیعی در منطقه رو به افول بوده است به گونه ای که سطح برنجزارهای ناحیه تا سال 1375 افزایش داشته اما پس از آن، کاهش را نشان داد؛ برای باغ ها تا سال 1375کاهش و سپس افزایش ثبت شد، فضاهای انسان ساخت در کل دوره افزایشی بود، این تحولات تحت تاثیر گذشته و بستر تاریخی آن بروز یافت و بر اساس تحولات جمعیتی، مالکیت زمین، ارث و در کنار آن عناصری همچون اثرات اقتصاد جهانی، سیاستگذاری حکومت ها و دولت ها، تغییرات نهادی، نهادهای کژکارکرد، نظام قاعده گذاری و پاداش ها، فضای نااطمینان تولید و عدم توان رقابت فعالیت های مولد در ناحیه مورد مطالعه باعث گسترش سرمایه داری مستغلات و ساخت و سازهای تجاری و خدماتی شده است یافته ها نشان دهنده گسترش سرمایه داری غیر مولد، عدم شکل گیری کامل چرخه های سرمایه داری است ساختار انگیزشی مسلط در ناحیه در اثرتجربه تاریخی، مشکلات روزمره و دانش غیر بومی، سازه های ذهنی و باورهای مردم را به سمت فروش زمین جهت داد.
الزامات به کارگیری فناوری های نوین دیجیتال در راستای بهبود معیشت پایدار کشاورزان (موردمطالعه: استان تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره سیزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۵۱)
452 - 467
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش بررسی الزامات بکارگیری فناوری های نوین دیجیتال برای بهبود معیشت پایدار کشاورزان است. این پژوهش از نوع تحقیقات پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش، شامل کلیه کشاورزان استان تهران بود که از فناوری های نوین دیجیتالی در مزارع خود استفاده نموده اند و تعداد آنان 112 نفر است. با توجه به محدود بودن تعداد کشاورزانی که از فناوری های نوین دیجیتالی استفاده نموده اند، همه آن ها به صورت سرشماری مورد بررسی قرار گرفتند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش معادلات ساختاری (SEM) به کمک نرم افزار Smart PLS3 صورت گرفت. یافته های تحقیق نشان دهنده آن است که الزامات آموزشی بکارگیری فناوری های نوین دیجیتال با ضریب مسیر 236/0 تأثیر مثبت و معناداری بر بهبود معیشت پایدار کشاورزان دارد، همچنین الزامات اقتصادی با ضریب مسیر 234/0، الزامات ساختاری با ضریب مسیر 146/0، الزامات نهادی با ضریب مسیر 135/0، الزامات سیاست گذاری با ضریب مسیر 118/0، الزامات مدیریتی با ضریب مسیر 114/0 و الزمات مهارتی به کارگیری فناوری های دیجیتال با ضریب مسیر 104/0 بر معیشت پایدار تأثیر مثبت و معناداری دارند.
توسعه سبد خدمات آموزش روستاییان پیراشهر تهران در راستای توسعه پایدار فضا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه پایدار فضا دوره سوم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۱۲)
116 - 130
حوزههای تخصصی:
روستائیان پیرامون شهر تهران به دلیل فقر اقتصادی و فرهنگی بیشتر نسبت به شهرنشینان، نیازمند توجه بیشتر برای گسترش آموزش می باشند. پژوهشگاه علوم انسانی با در اختیار داشتن بهترین امکانات سخت افزاری و نرم افزاری و پشتیبانی دولتی، از جمله مراکز ارائه خدمات آموزشی به روستائیان پیرامون شهر تهران می باشد. این پژوهش به توسعه سبدخدمات آموزشی جهت گسترش دامنه آموزش برای روستائیان با هدف گسترش فرهنگ روستائیان اطراف تهران، در پژوهشگاه علوم انسانی انجام شده است. روش پژوهش، کیفی از نوع اکتشافی است از نظر هدف، توسعه ای با رویکرد استقرایی می باشد. با استفاده از تحلیل داده بنیاد و به شیوه اشباع نظری، با دوازده تن از خبرگان برتر پژوهشگاه علوم انسانی که به شیوه هدفمند قضاوتی، نمونه گیری شده اند، مصاحبه های عمیق و هدفمند برای گردآوری داده ها انجام شده است که با سه مرحله کدگذاری، در نهایت، الگوی مفهومی، استخراج گردید. مدل شامل هفت مقوله اصلی، در بیست مقوله فرعی با هشتاد و شش شاخص در چارچوب مدل پارادایمی می باشد. در نهایت میتوان نتیجه گرفت که پژوهشگاه علوم انسانی می تواند با گسترش آموزش، فرهنگ روستائیان اطراف تهران را در زمینه های مختلفی مانند کارآفرینی، اجتماعی و معنوی رشد دهد.
سنجش نگرش کارشناسان و بهره برداران مرتعی در زمینه سرمایه های معیشت در شهرستان فریدونشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: معیشت به عنوان محور و مرکز ثقل مدیریت پایدار مراتع به رسمیت شناخته شده است. براین اساس، توجه به معیشت، زیربنای هر طرح و برنامه ای برای تحقق مدیریت پایدار مراتع است. دراین راستا، سازمان جنگل ها، مراتع و آبخیزداری کشور برای مقابله با چالش ها و مشکلات مدیریت منابع طبیعی و بهبود معیشت بهره برداران مرتعی اقدام به تصویب و اجرای پروژه های حفاظت، صیانت، توسعه، احیاء و اصلاح کرده است. هدف پژوهش: تحقیق حاضر با هدف سنجش تأثیر این پروژه ها بر معیشت بهره برداران صورت گرفته است. از این میان، تاثیر پروژه ها بر سرمایه های معشیت (طبیعی، انسانی، اجتماعی، مالی و فیزیکی) در شهرستان فریدون شهر مورد بررسی قرار گرفت. روش شناسی تحقیق: این تحقیق از نظر روش شناسی توصیفی-تحلیلی-پیمایشی می باشد. در این مطالعه از روش غیراحتمالی و نمونه برداری هدفمند از کارشناسان باتجربه سازمان، افراد خبره و آگاهان کلیدی محلی استفاده شد. پرسش نامه ساختارمند سرمایه های معیشت تدوین شد. داده های پرسشنامه به صورت کمی و با مقیاس رتبه ای و براساس طیف لیکرت گردآوری، وارد اکسل، و سپس با نرم افزار SPSS تجزیه وتحلیل شدند. روایی پرسش نامه از طریق پنل کارشناسان و پایایی پرسش نامه از طریق آزمون کرونباخ مورد تأیید قرار گرفتند. قلمروجغرافیایی پژوهش: جامعه آماری کارشناسان مطلع اداره کل منابع طبیعی استان اصفهان و شهرستان فریدون شهر و بهره برداران مرتعی شهرستان فریدون شهر بودند. یافته ها و بحث: آنالیز تعقیبی کروسکال والیس نشان داد بین معیارهای سرمایه های معیشت برای هر دو گروه بهره برداران و کارشناسان اختلاف معنی دار وجود دارد. علاوه براین، آنالیز من ویتنی نشان داد بین دیدگاه های بهره برداران و کارشناسان اختلاف معنی داری وجود دارد. در این تحقیق، واگرایی و همگرایی دیدگاه های گروه های هدف بحث شدند. نتایج: به طورکلی سرمایه طبیعی و سرمایه انسانی بالاترین بار اهمیت بین سرمایه های معیشت را به خود اختصاص دادند که بیانگر اهمیت ویژه این سرمایه ها در برنامه ریزی ها و سیاست گذاری های آینده برای مدیریت پایدار مراتع می باشند.
اولویت بندی روستاهای هدف بوم گردی روستایی در منطقه جنگلی حوزه آبخیز بابلکرود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال بیست و پنجم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
139 - 166
حوزههای تخصصی:
بوم گردی روستایی بر اساس اصول و معیارها علمی از رویکردهای ضروری در فرآیند نیل به توسعه پایدار و جلوگیری از هدررفت وقت و سرمایه است. روش تحقیق این پژوهش توصیفی- تحلیلی و هدف آن اولویت بندی روستاهای هدف بوم گردی روستایی در منطقه جنگلی حوزه آبخیز بابلکرود از توابع استان مازندران است. در این تحقیق، از روش دلفی به منظور شناسایی معیارهای بوم گردی روستایی، تکنیک Entropy برای تعیین وزن آنها و از مدل های تصمیم گیری چند معیاره TOPSIS، ElECTER و VIKOR برای اولویت بندی روستاهای منطقه جنگلی حوزه آبخیز بابلکرود از نظر توان بوم گردی روستایی در سال 1399 استفاده شد. یافته های این تحقیق، چهار معیار زیست محیطی، اقتصادی، اجتماعی و فنی و 44 شاخص را جهت ارزیابی بوم-گردی روستایی شناسایی و در منطقه مورد مطالعه بومی سازی نمود. نتایج اولویت بندی 17 روستای منطقه جنگلی حوزه آبخیز بابلکرود نشان داد به ترتیب روستاهای خلیل کلا، خرکاک، آری، کالیکلا و فیروزجاه با کسب بیشترین میانگین نهایی جزء پنج روستای با توان بالا جهت بوم گردی روستایی هستند. همچنین نتایج نشان می دهد به کارگیری مدل های گوناگون چندمعیاره به رتبه بندی متفاوتی از گزینه های رقیب منجر می شود، بنابراین جهت حصول به اجماع و نیز رتبه بندی جامع تر گزینه ها، روش ادغام سه گانه استفاده شده است. نتایج این روش نشان داد مدل ویکور در قیاس با سایر مدل ها نتایج مناسبتری برای اولویت بندی روستاهای منطقه از نظر توان بوم گردی روستایی ارائه می دهد. لذا، پیشنهاد می شود روستاهای هدف بومگردی در این مطالعه در برنامه های مدیریتی و اجرای پروژه های بوم گردی روستایی در استان مازندران، شهرستان سوادکوه بیشتر مد نظر قرار گیرد.
بررسی اثرات اقتصادی-اجتماعی ایجاد شهر لیکک بر توسعه روستاهای پیرامون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال بیست و پنجم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
97 - 114
حوزههای تخصصی:
تعداد شهرهای کوچک در ایران طی دو دهه گذشته رشد بالایی داشته است. شهرهای کوچک عملکردهای متفاوتی مانند ارائه خدمات و امکانات و رفع محرومیت زدایی به مناطق پیرامون، پایداری جمعیت، رونق اشتغال و درآمد، ایجاد بازار برای تولیدات کشاورزی، توسعه کشاورزی، افزایش دسترسی به تسهیلات و خدمات بانکی و بهداشتی، تبادل اطلاعات و ارتباطات و غیره دارد. این مطالعه با موضوع بررسی اثرات و پیامدهای اجتماعی شهر لیکک بر توسعه روستاهای اطراف و منطقه در دو دوره قبل و بعد از ایجاد شهر انجام شد. در این مطالعه از دو روش کتابخانه ای برای بررسی نظریات و دیدگاه ها و روش میدانی برای گردآوری اطلاعات خانوارها استفاده شد. جامعه آماری تحقیق با توجه به نوع مطالعه، سرپرستان خانوارها تشکیل داده است. در روش میدانی با استفاده از فرمول کوکران و نمونه گیری طبقه ای 220 خانوار برای مطالعه انتخاب شد. نتایج کلی تحقیق حاکی از وجود اثرات جذب منابع روستایی توسط شهر بوده است. به عبارتی اثر جذب بیشتر از اثرات نشر بوده است. وضعیت روستاها در ابعاد پایداری جمعیت، سرمایه اجتماعی، تولیدات و توسعه کشاورزی بهبود چشمگیری نداشته است؛ اما وضعیت ابعاد آموزش، دسترسی به خدمات و امکانات، خدمات بهداشت و سلامت و رتباطات روند مثبتی داشته و نسبت به دوره قبل بهبود یافته است.
بررسی عوامل موثر بر تمایل پذیرش بیمه زرشک کاران در مناطق روستایی خراسان جنوبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال بیست و پنجم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
199 - 212
حوزههای تخصصی:
بیمه محصولات کشاورزی از جمله برنامه های مؤثر مدیریت ریسک کشاورزی است. یکی از محصولات مهم در خراسان جنوبی زرشک بوده که حدود 95 درصد تولید آن در این استان صورت می گیرد. بدین منظور، در پژوهش حاضر به بررسی عوامل موثر بر پذیرش بیمه در بین باغداران زرشک در مناطق روستایی استان خراسان جنوبی در سال 1399 پرداخته شده است. این تحقیق از نوع توصیفی-تحلیلی است که جامعه آماری آن شامل 12500 زرشک کار روستاهای شهرستان های قاین و زیرکوه بوده که براساس فرمول کوکران تعداد نمونه آماری به اندازه 372 زرشک کار تعیین شده است. روایی پرسشنامه محقق ساخته از طریق کارشناسان ترویج جهادکشاورزی و اساتید و همچنین پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ مورد تایید قرار گرفته است. نتایج نشان داد که متغیرهای سابقه باغداری، آگاهی از خطرات طبیعی و آفات و بیماری های همچون شته، بارندگی های ناگهانی، حشرات و جوندگان تاثیر مثبت و معناداری بر پذیرش بیمه دارد که حاکی از آن است که با افزایش آگاهی از خطرات طبیعی و آفات و بیماریها، احتمال پذیرش بیمه توسط باغداران زرشک در مناطق روستایی افزایش می یابد. بنابراین پیشنهاد می شود با برگزاری کلاس های آموزشی و ترویجی و در جهت افزایش آگاهی روستاییان از خطرات احتمالی و ریسک های موجود، امکان استفاده بیشتر کشاورزان از برنامه بیمه جهت کنترل مدیریت ریسک فراهم شود.
Barriers to the Efficiency of the Olive Value Chain in Rural Areas of Tarom County, Iran(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose - Value chain development is an approach to rural economic development, which promotes the development of businesses and farmers' access to the market, reduces poverty, increases income and sustains food security in rural areas. Design/Methodology/Approach - This study is mixed qualitative-quantitative research, and applied research and in terms of purpose. A non-probability sampling method was used in the research. The main method of collecting research data was semi-structured interviews with the selected sample. The interviews were continued until the theoretical saturation. At the end, 38 individuals participated in the interviews. Interview notes were classified and analyzed in three stages: open, central and selective coding. Ultimately, 20 respondents were selected to answer the questionnaires after reviewing the content. The data of the questionnaires were collected and combined as a direct input matrix in MICMAC Findings- Barriers to olive value chain efficiency were identified: 30 criteria, 10 subcategories and 5 main categories. The efficiency of the olive value chain in Tarom County depends on a proper marketing management, providing infrastructure, policymaking, planning and also the organizations and trade unions. These factors were the most important and influential factors that had high cohesion and influence among other factors. In contrast, variability of the purchase and sale price, taking advantage of buying the product below the price by the middlemen, pre-sale of the product by farmers, more product waste during storage, transferring the olives to processing factories in the county are the dependence criteria. Practical implications - Given that the olive value chain in Tarom County is not efficient, its efficiency depends on a proper marketing management, providing infrastructure, policymaking, planning and also the organizations and trade unions. Most of the mentioned factors are dependent on the institutional actors and agricultural managers, and indicates their important role in enhancing the productivity of the olive value chain. Originality/Value- The results of this research can be a good way to solve problems and obstacles to agricultural development in rural areas.
آینده پژوهی ظرفیت های پیوند روستایی - شهری در راستای امنیت غذایی پایدار (موردمطالعه: سکونتگاه های روستایی حوزه جنوب شرق استان تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره سیزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۵۰)
284 - 297
حوزههای تخصصی:
واکاوی وضعیت آینده ظرفیت های پیوند روستایی - شهری در راستای امنیت غذایی پایدار در سکونتگاه های روستایی در ناحیه موردمطالعه هدف پژوهش حاضر است. در این پژوهش کاربردی و توصیفی - تحلیلی، اطلاعات لازم به دو شیوه کتابخانه ای و پرسش نامه ای گردآوری شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها هم از نرم افزار میک مک و سناریو ویزارد بهره گرفته شد. یافته ها نشانگر آن است که 52 عامل به عنوان ظرفیت های بنیادی مؤثر بر وضعیت امنیت غذایی پایدار ناحیه موردمطالعه شناسایی شدند. وضعیت پراکندگی متغیرهای ظرفیت های پیوند روستایی - شهری در امنیت غذایی پایدار روستاهای موردمطالعه گویای وضعیت ناپایدار آن ها است. امتیازات نهایی و رتبه بندی عوامل بنیادین انجام شد. عوامل کلیدی نهایی که عبارت اند از نیروی کار متخصص شهری و روستایی، خدمات کشاورزی و پشتیبان تولید، نهادهای رسمی و غیررسمی شهری در تعامل با نهادهای روستایی و بخش کشاورزی که دربردارنده کارگاه های آموزشی، بهبود خاک، اراضی مناسب کشت، منابع آب و زیرساخت های انتقال و بهره برداری مناسب، نهادسازی هدفمند و همچنین، شکل گیری و گسترش فعالیت های غیر کشاورزی همانند صنایع تبدیلی و تکمیلی، شبکه های اجتماعی برای عرضه محصولات و تبادل اطلاعات، بنگاه های اقتصادی و اعتبارات خرد، برند سازی و بازاریابی آشکار شدند. برمبنای این عوامل چهار سناریو برای وضعیت آینده ظرفیت های پیوند روستایی - شهری در امنیت غذایی ناحیه موردمطالعه ارائه شد.