فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۲۶۱ تا ۲٬۲۸۰ مورد از کل ۶٬۴۹۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
ساختار سنتی شهرسازی ایران موجب شده است که در بیشتر شهرها، بازارها و مراکز تجاری شهری در بافت های مرکزی و تاریخی شهرها بنا شوند و به همین علت این بخش ها همواره با مشکلات ترافیکی دست به گریبان بوده اند. در این راستا، روان تر کردن ترافیک با حذف پارک های حاشیه ای و ایجاد پارکینگ های جدید از مهم ترین راهکارها به حساب می آید. یکی از مهم ترین ابزارهای مدیران شهری برای انتخاب بهترین مکان برای احداث انواع کاربری ها، به ویژه پارکینگ های شهری، سیستم اطلاعات جغرافیایی است. در تحقیق حاضر، نخست با استفاده از نظر کارشناسان و متخصصان معیارهای مناسب برای احداث پارکینگ های عمومی در بخش مرکزی شهر تبریز تعیین شده است. در این راستا چهار معیار نزدیکی به مراکز جاذب سفر، میزان دسترسی به شبکه معابر، ارزش زمین و سازگاری کاربری اراضی انتخاب شده است. در مرحله انتخاب مدل به دلیل قرارگیری بخش تجاری در منطقه تاریخی و محدوده میراث فرهنگی، با استفاده از منطق بولین محدوده های مکانی برای احداث پارکینگ مشخص شد. سپس با بهره گیری از تلفیق مدل های AHP،FUZZY وTOPSIS هم پوشانی لایه ها در نرم افزارARC GIS 9.3 انجام گرفت. در نهایت، پهنه های مناسب برای احداث پارکینگ های عمومی مشخص شد. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که مدل ها و ابزار استفاده شده به همراه روش پژوهش، با در نظر گرفتن جوانب و شرایط مختلف منطقه تحت مطالعه، مناسب ترین سایت ها را برای احداث پارکینگ شناسایی کرده است؛ به طوری که این مکان ها در نزدیک ترین بخش های ممکن به بازار تبریز مکان یابی شدند. نتیجه به دست آمده تبیین کننده مناسب بودن روش ها، تکنیک ها و ابزارهای استفاده شده در پژوهش است.
پیش بینی آلودگی هوای ناشی از حمل ونقل شهری کلانشهر تهران با بهره گیری از تلفیق GIS با مدلLUR وشبکه عصبی مصنوعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تاکنون طرح هایی چند در جهت کاهش آلودگی هوای شهر تهران به مرحله اجراگذاشته شده است. اما مسئله این است که در کنار سایر کاستی ها، این طرح ها اغلب با تبعیت از مدیریت بحران به جای مدیریت ریسک،در واقع عکس العملی منفعلانه ومقطعی در مقابل افزایش آلودگی هوا بوده ودر تصمیمات مدیریتی مبتنی بر این طرح ها از سامانه پشتیبانی تصمیم گیری استفاده نشده است. لذا این پژوهش به سبب اهمیت موضوع با روشی تحلیلی-کاربردی وبا استفاده از داده های ساعتی، غلظت منوکسید کربن 12 ایستگاه از مجموعه ایستگاه های سنجش آلودگی هوا متعلق به شرکت کنترل کیفیت هوا وهمچنین داده های هواشناسی سرعت باد، جهت باد ودما مربوط به ایستگاه مهرآباد، همگی مربوط به سال1389، و داده های حجم همسنگ سواری معابر شهر تهران با هدف پیش بینی زمانی-مکانی آلودگی هوای ناشی از حمل ونقل شهری کلانشهر تهران در راستای کاربرد در سامانه پشتیبانی تصمیم گیری فضایی مدیریت کیفیت هوا و با هدف نهایی مدیریت بهینه حمل و نقل شهری کلانشهر تهران به تحقیق پرداخت. در این راستا، از آنجا که هدف غایی تحقیق حاضر، بهره گیری از نتایج آن در کنترل بهینه حمل و نقل شهری به عنوان منبع مهم آلاینده هوا است؛ از روش LUR برای سنجش شاخص منوکسید کربن در حمل و نقل کلانشهر تهران در کنار سایر آلاینده ها استفاده گردید.سپس از شبکه عصبی مصنوعی برای پیش بینی زمانی احتمال وقوع آلودگی هوا البته با تأکید بر مدیریت ریسک بهره گرفته شد؛ و سپس بر پایه پیش بینی های زمانی حاصل از شبکه عصبی مصنوعی، با استفاده از شاخص کریجینگ مناطقی که احتمال وقوع آلودگی هوا در آنها بالاست، شناسایی گردید. براساس یافته های تحقیق، نتایج مناسب تشخیص داده شد به گونه ای که می توان از این الگو در سامانه پشتیبانی مدیریت کیفیت هوا به هدف نهایی مدیریت بهینه حمل و نقل شهری کلانشهر تهران استفاده نمود.
سنجش عملکرد مدیریت شهری الکترونیک (نمونه موردی :سازمان فناوری اطلاعات و ارتباطات شهرداری یزد)
حوزههای تخصصی:
با ورود به عصر حاکمیت فناوری اطلاعات و ارتباطات بر فضای زیست شهروندان، مدیریت شهری به عنوان مسئول اداره امور شهر به شیوه مدیریت الکترونیک مجهز گردید. در پی فراگیری استفاده از اینترنت، انتظار شهروندان و بنگاههای اقتصادی در خصوص استفاده از مدیریت الکترونیک جهت تسهیل دسترسی به خدمات شهری و تحقق مدیریت شهری الکترونیک، شهرداریهای کشور اقدام به ایجاد سازمان فاوا در زیرمجموعه خود نمودند که وظیفه مدیریت IT را برعهده گرفت. با وجود تحقق کم و بیش این شیوه در بسیاری از شهرهای کشور از جمله یزد، مشکلاتی از قبیل کمبود تخصص و ضعف کارکنان از منظر آشنایی با سیستمهای الکترونیکی روزآمد و ... دامنگیر شهرها شده و نتایج نامطلوبی را بهمراه آورده است. لذا پژوهش حاضر با هدف ارتقا عملکرد مدیریت الکترونیک سازمان فاوای یزد و در پاسخ به سؤالات زیر انجام پذیرفته است:
1-عملکرد مدیریت شهری الکترونیک سازمان فاوای یزد تا چه حد در راستای اهداف آن می باشد؟
2-راهبردهای ارتقا مطلوبیت عملکرد مدیریت شهری الکترونیک یزد کدامند؟
تحقیق ماهیت کاربردی-توسعه ای داشته و به روش توصیفی-تحلیلی و داده ها با استفاده از مطالعات کتابخانه ای، اسنادی و میدانی به کمک پرسشنامه و مصاحبه جمع آوری گردید. در ادامه به روش ارزیابی BSC و تئوری فازی وضعیت عملکرد مدیریت شهری مورد سنجش قرار گرفت و شاخصهای مزبور بومی سازی گردید.
نتایج پژوهش نشان داد: عملکرد سازمان به طور کلی در راستای اهداف و وظایف تعیین شده است، اما سهم منظرهای 4 گانه در عملکرد این سازمان یکسان نیست. منظر مشتری بیشترین و منظر رشد و یادگیری کمترین تأثیر مثبت را در عملکرد فعلی این سازمان برعهده دارد. برای حرکت بیشتر سازمان در جهت مدیریت شهری الکترونیک، به مدیریتی راهبردی نیاز می باشد تا به صورت سلسله مراتبی با توجه به چشم اندازها و اهداف سازمان، راهبردها و راهکارها و پروژه هایی را ارائه نماید و پس از اجرا عملیات پایش گردد.
در پایان مقاله ضمن مقایسه منظرهای انتخابی، راهبردهای ارتقا عملکرد سازمان فاوای یزد ارائه شده است. این پژوهش می تواند زمینه ساز ظهور نگاه و برخوردی متفاوت با مبحث ارزیابی سازمانها باشد.
سنجش تأثیرات متغیرهای اجتماعی - اقتصادی بر مصرف گرایی شهروندان (نمونه موردی: شهر کاشان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مصرف گرایی شهروندان یکی از چالش های اصلی برنامه ریزی شهری است که در ابعاد مختلفی چون ناپایداری شهرها نمایان شده است و سبک زندگی مردم در کشورهای در حال توسعه با گرایش به مدرنیته مصرف گرا شده است و پایداری شهر را به مخاطره انداخته است. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف سنجش تاثیرات متغیرهای اجتماعی – اقتصادی بر مصرف گرایی شهروندان شهر کاشان پرداخته است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی است و ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته می باشد جهت تجزیه و تحلیل نتایج حاصل از پرسشنامه از روش های مدل یابی معادلات ساختاری( SEM ) با استفاده از نرم افزار Amos و هم چنین برای ارزیابی فراوانی داده های پرسشنامه از نرم فزار SPSS استفاده شده است. در نهایت، تأثیرات متغیرهای اجتماعی – اقتصادی بر مصرف گرایی توسط الگوی معادلات ساختاری ( SEM ) مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت، که نتایج نشان می دهد با بالاتر رفتن شاخص اقتصادی درآمد و شاخص اجتماعی تحصیلات مصرف گرایی هم بالاتر ، با بالاتر رفتن بعد خانوار و سن مصرف گرایی کاهش می یابد.
اولویّت بخشی به ایمن سازی بافت فرسوده ی کلان شهر کرج با استفاده از مدل ارزیابی چندمعیاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پایداری شهری، در گرو دگرگونی و تغییر تدریجی حیات شهر در ابعاد گوناگون و به سوی سازگاری با نیازهای زمانی مکانی است و تحقّق نیافتن این سازگاری، کم کم سبب فرسودگی بافت شهرها می شود. کرج به مانند کلان شهری جوان که از عمر جدید آن (به عنوان هسته ی مکمّل در مجموعه ی شهری تهران) کمتر از نیم قرن می گذرد، ازجمله شهرهایی است که با توجّه به ناسازگاری زمانی بافت آن (معاصرسازی) با مشکل وجود 551 هکتار بافت فرسوده ی شهری روبه روست و بر این اساس، ضرورت ایمن سازی بافت های مسئله دار این شهر در ابعاد مختلف اجتماعی، زیست محیطی و کالبدی گریز ناپذیر است. با توجّه به پیچیده و چند بُعدی بودن موجودیت بافت های فرسوده ی شهری، مدل ارزیابی چند معیاری AHP با ماهیتی کمّی کیفی و توانایی بهره گیری از برنامه ریزی مشارکتی و ترکیب با سامانه ی اطلاعات جغرافیایی (ساج) به عنوان مدل کارآمدی برای ارزیابی و اولویّت بخشی به ایمن سازی بافت فرسوده ی کلان شهر کرج انتخاب و شاخص های مورد بررسی (اجتماعی، کالبدی و زیست محیطی) در چهارچوب درختچه ی سلسله مراتبی به هشت زیر شاخص تبدیل و به صورت دودویی (تطبیقی) در پهنه های چهارگانه ی منتخب کلان شهر کرج (کرج کهن، حصارک، مهرشهر و فردیس) ارزیابی شدند. یافته های پژوهش نشان می دهند که ابعاد اجتماعی مؤثّر در ایمنی بافت های فرسوده ی شهر کرج با ضریب بالای 55/0 % بیشترین اثربخشی را در ناامنی زندگی در بافت های فرسوده این شهر داشته است و در این میان پهنه ی حصارک و کرج کهن با بیشترین اثرپذیری از ابعاد اجتماعی و کالبدی ناامنی، در اولویّت ایمن سازی قرار گرفته اند و پهنه ی فردیس به عنوان جامعه ی ایمن شهر کرج انتخاب شد.
نارسائی های توزیع فضایی تاسیسات شهری دو گنبدان (گچساران)
حوزههای تخصصی:
تحلیل و مدل سازی شاخص های کارآمدی بازار زمین در پایداری شهری مورد شناسی: منطقه 12 شهرداری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سطح یک شهر قیمت زمین از یک منطقه به منطقه دیگر، بر مبنای ویژگی کالبدی و اجتماعی -اقتصادی متفاوت است. هدف پژوهش حاضر، بررسی و تحلیل توزیع فضایی قیمت زمین و شاخص های کارآمدی بازار زمین بر پایداری شهری می باشد. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و پیمایشی می باشد. جامعه آماری ساکنان محلات منطقه 12 شهر تهران می باشد که حجم نمونه با استفاده از مدل کوکران، 362 خانوار انتخاب شده اند. جهت نمایش توزیع فضایی قیمت زمین و شاخص های کارآمدی بازار زمین از نرم افزار ArcGis و در ارزیابی پایداری محلات از مدل های تحلیل عاملی و موریس و درنهایت برای آزمون های آماری جهت بررسی همبستگی بین متغیرهای تحقیق از نرم افزار Spss استفاده شده است. تکنیک تحلیل عاملی نشان می دهد که در عامل کالبدی-عملکردی، محله ایران به عنوان پایدارترین محله و محله شهید هرندی ناپایدارترین محله می باشد. از نظر عامل اجتماعی، محله دروازه شمیران از نظر پایداری رتبه اول و محله بهارستان ناپایدارترین محله محسوب می شود. از نظر اقتصادی محله بازار، پایدارترین و محله آبشار ناپایداریرن می باشد. در بررسی مجدد، ضریب موریس میزان توسعه یافتگی محلات را در وضعیت متوسط و پایین تائید می کند. بررسی از طریق همبستگی پیرسون نشان می دهد که رابطه معناداری در سطح 99 % بین شاخص های کارآمدی بازار زمین و پایداری محلات وجود دارد؛ بازار زمین نقش مهمی در موفقیت برنامه های شهری ایفا می کند و این طبیعتاً زمینه رشد و شکوفایی اقتصاد شهری را به عنوان موتور محرکه شهر و منطقه در برخواهد داشت. سیاست مطلوب شهری در واقع باید مکانیسم پایداری را برای تأمین هزینه ها، ایجاد زیرساخت ها، توسعه کاربری های عمومی، تأمین زمین برای فعالیت های تولیدی و مسکن خانوارهای کم درآمد و درنهایت چهارچوبی برای پایداری شهری در برداشته باشد، در این فرایند کلید اساسی دستیابی به این مهم، بازار کارآمد زمین است.
اولویت سنجی شاخص های عدالت اسلامی - ایرانی در تحقق آمایش سرزمین و توسعه ی متعادل در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برنامه های توسعه مهمترین ساز وکار حکومت برای تحقق عدالت در جامعه است. به همین دلیل توجه اساسی به عدالت اکولوژیکی، اقتصادی، کالبدی، اجتماعی و فرهنگی در برنامه نویسی و تنظیم آن در چارچوب عدالت اسلامی به ساخت یابی عادلانه جامعه و تعالی و پیشرفت متوازن در همه ابعاد، عرصه ها، قشرها و مناطق مختلف جغرافیایی کشور منجر می شود. در این راستا، برنامه های آمایش سرزمین چارچوب مهمی در پیشرفت متوازن جامعه در تمام ابعاد و ساماندهی نابرابری های منطقه ای به شمار می روند. هدف از این پژوهش، اولویت سنجی شاخص های عدالت اسلامی ایرانی در تحقق آمایش سرزمین و توسعه متعادل در ایران است. نوع پژوهش بنیادی کاربردی و روش به کار رفته توصیفی تحلیلی است. شاخص های بررسی عدالت، 35 شاخص عدالت اکولوژیکی، کالبدی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی است. جامعه آماری 31 استان کشور است. ابزار گردآوری اطلاعات، مطالعه اسناد و مدارک و داده های سرشماری های عمومی نفوس و مسکن در شاخص های مختلف می باشد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از مدل های تحلیل شبکه و مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شده است. نتایج حاصل از مدل تحلیل شبکه نشان می دهد، شاخص های عدالت اقتصادی با مقدار 282/0 بیشترین نقش را در نابرابری های منطقه ای در بین استان های کشور دارد. چرا که در اغلب شاخص های مورد مطالعه تفاوت هایی به لحاظ چگونگی توزیع ثروت و درآمد، گسترش فقر، سرانه درآمد خانوارها وجود دارد که منجر به عدم تحقق عدالت در جامعه می شود. همچنین یافته های تحلیلی مدل سازی معادلات ساختاری نشان می دهد، مؤلفه های عدالت اقتصادی در مناطق مختلف کشور بسیار متفاوت می باشد. بر اساس برآورد ضرایب استاندارد شده مدل ساختاری تحقیق و سطح معناداری (079/0 =) است که بیانگر تأثیرات عوامل اقتصادی بر روی نابرابری های منطقه ای در کشور با ضریب مستقیم و مثبت 86/0 (51/9) است. می توان گفت این نابرابری ها ناشی از عدم رعایت تعادل و توازن در کشور است و عدم توازن در منابع، فعالیت ها، امکانات، جمعیت، خدمات و یا انباشتگی در برخی نقاط جمعیتی از جمله کلانشهرها قابل مشاهده است که با عدالت و توزیع عادلانه خدمات و امکانات در تناقض می باشد و منجر به زیر سؤال رفتن عدالت اجتماعی می گردد. در نهایت راهبردهایی جهت ساماندهی نابرابری های منطقه ای در چارچوب عدالت اسلامی و تحقق عدالت سرزمینی ارائه شده است.
بررسی تطبیقی جرایم در بافت های شهری (مورد مطالعه: شهر پارس آباد مغان-استان اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جرایم شهری زاییده گریزناپذیر جمعی شدن و تراکم افراد انسانی در شهرها است. جرم و جنایت به عنوان یک عامل نگران کننده اجتماعی در فضاهای شهری امنیت شهروندان را با مشکل مواجه کرده است. مباحث خشونت شهری و جرایم و ارتباط آن با بافت فیزیکی شهرها ازجمله مباحث مهمی است که در تمامی جوامع به اشکال و میزان گوناگون و متفاوت مشاهده می شود. در این پژوهش سعی شده است تا میزان وقوع جرایم در بافت های مجاز و غیرمجاز شهری به صورت تطبیقی در شهر پارس آباد مغان مورد بررسی قرارگیرد. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت و روش از نوع توصیفی- تحلیلی است. روش گردآوری اطلاعات در این پژوهش به صورت کتابخانه ای و میدانی است و ابزار اصلی پژوهش پرسشنامه است. جامعه آماری شامل ساکنانی است که در دو بافت موردمطالعه ساکن هستند. برای جمع آوری داده ها براساس روش کوکران 350نمونه از ساکنان برای بررسی میزان جرایم در محل سکونت آنها به طور تصادفی انتخاب شدند. ازاین بین، 175خانوار از بافت مجاز و 175خانوار نیز از بافت غیرمجاز انتخاب شدند. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش های آماری توصیفی و استنباطی (مانند آزمون تیتست، کایدو، تحلیل میانگین چندجامعه) و همچنین برای سطح بندی جرایم از مدل تحلیل خوشه ای استفاده شده است. نتایج کلی به دست آمده از این پژوهش نشان می دهد که میزان وقوع جرایم در بافت غیرمجاز شهری بیشتر از بافت مجاز است. به عبارت دیگر، بین نوع بافت کالبدی شهرها و میزان جرایم رابطه معنی داری وجوددارد.
بررسی تاثیر نوع و میزان کاربری اراضی شهری در شکل گیری الگوهایی فضایی بزهکاری(مطالعه موردی: محدوده کلانتری 15 منطقه کمپلو)
حوزههای تخصصی:
امروزه در تمامی شهرهای جهان، به ویژه کلان شهرها، افزایش نرخ جرم و جنایت نگران کننده است و به یکی از دغدغه های مهم شهروندان و مدیران شهری تبدیل شده است. به نظر می رسد شکل و نوع کاربری ها و رابطه بین توزیع آن ها در سطح شهر از جمله مواردی است که در رشد آسیب های اجتماعی و جرایم شهری موثر بوده است. از جمله کلان شهرهایی که با این بحران مواجه است، شهر اهواز می باشد. در این راستا پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر نوع و میزان کاربری اراضی شهری در شکل گیری الگوهایی فضایی بزهکاری در محدوده کلانتری 15 شهر اهواز انجام شده است. روش تحقیق این پژوهش توصیفی-تحلیلی بوده، و به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل های گرافیکی در محیط GIS استفاده گردیده است. نتایج پژوهش نشان داد مرکز متوسط جرایم ارتکابی در منطقه کمپلو با مرکز جغرافیایی محدوده کلانتری (خیابان انقلاب) منطبق است. همچنین جرایم مرتبط با سرقت در کل محدوده پخش گردیده و کانون های اصلی شناسایی شده خیابان های داغری (لشکر)، هاتف (کیان)، بنی هاشم و اطراف بیمارستان آیت الله کرمی و ترمینال غرب (میدان انقلاب) می باشد. نوع و میزان کاربری اراضی در محدوده کلانتری 15 در ایجاد زمینه و شرایط ارتکاب جرایم سرقت تاثیر داشته است. به طوری که بیشترین جرایم سرقت در محدوده این کلانتری در کنار کاربری های مسکونی رخ داده است. در نهایت بر اساس یافته های پژوهش پیشنهادهایی جهت کنترل ناهنجاری های کالبدی و کاهش نرخ بزهکاری در محدوده های مورد مطالعه ارائه گردید.
مدلسازی شاخص های تعیین سطح منطقی محدوده و حریم در شهرهای ایران با استفاده از Fussy Dematel
حوزههای تخصصی:
محدوده های شهری و روش منطقی تعیین و تدقیق آنها را می توان جنبه فراموش شده در نظام شهرسازی ایران دانست. هر چند در مراحل تدوین و تکوین قوانین شهری در ایران، عناوین متناظر موضوع بحث محدوده های شهری(حریم، محدوده خدماتی، حریم استحفاظی، حوزه، حد مصوب و 16 واژه دیگر) به صورت متواتر به کار رفته اند، ولی این تواتر و تکرار بر ناکارآمدی قوانین ملاک عمل افزوده تا هیچ گاه مکانیزم مطلوبی برای تعیین سطح منطقی آنها موجود نباشد. تجارب نظام شهرسازی ایران در قالب تهیه و اجرای طرح های توسعه شهری و بررسی چالش های فراروی آن گواه این ادعاست که امروزه بخش قابل توجهی از چالش های فراروی شهرسازی ایران(پراکنده رویی شهری، دسترسی غیرمؤثر به خدمات شهری، بورس بازی زمین، اسکان غیر رسمی، تغییر کاربری اراضی و ...) مستقیماً متآثر از رویه های نادرست در تعیین سطح منطقی محدوده و حریم در شهرهاست. اما به راستی ملاک و شاخص بهینه تعیین سطح محدوده های شهری در ایران چیست؟ برای پاسخگویی به این سؤال، پس از آسیب-شناسی رویه های موجود و مطالعه طرح های جامع مصوب شورای عالی شهرسازی و معماری، با استفاده از روش طوفان مغزی و تکنیک دلفی با 45 کارشناس صاحبنظر همفکری و پس از ادغام نتایج، 5 عامل اجتماعی، اقتصادی، کالبدی، طبیعی و قانونی و 18 زیر عامل(شاخص) شناسایی و با توجه به ماهیت علی- معلولی در قالب تکنیک Fussy Dematel مدلسازی شدند. مهم ترین یافته های پژوهش حاضر عبارتند از؛ اول، استخراج و پیشنهاد عوامل و شاخص های تعیین سطح منطقی محدوده و حریم در شهرهای ایران، دوم، تعیین الگوی اثرگذاری و اثرپذیری شاخص منتخب و سوم، اولویت گذاری شاخص ها به عنوان ملاک عمل تعیین سطحی منطقی محدوده و حریم در شهرهای ایران.
نگاهی به کتاب «ویژگی های جغرافیایی کشورهای اسلامی»
حوزههای تخصصی:
تحلیل تأثیر عملکردهای محله ای بر رفتار سفر شهروندان (مورد مطالعه: شهر رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از پیامدهای ضعف عملکردهای محله ای در سازمان فضایی شهرها، تغییر رفتار سفر شهروندان از محل سکونت به سایر مناطق شهر برای تأمین نیازهای روزمره است که استفاده از خودروی شخصی و مالکیت آن را به یکی از ضرورت های زندگی شهری تبدیل کرده است. شهر رشت نیز در سال های اخیر با مالکیت بیش از حد وسایل نقلیه شخصی، از این مسائل شهری دور نبوده است و حوادث ترافیکی بالا، انتشار آلاینده ها، افزایش زمان و هزینه سفر را درپی داشته است. در این راستا، تحلیل کارکردهای عمده محله ای، مکان یابی آنها و تخصیص بهینه فضای شهری به کاربری های مورد نیاز با در نظر گرفتن استانداردها برای دسترسی آسان به خدمات شهری، از اهداف و ضرورت های اساسی برنامه ریزی شهری است که می تواند رفتار سفر شهروندان را به شدت تحت تأثیر قرار دهد. هدف این مقاله، تحلیل میزان اثرگذاری عملکردهای محله ای و شکل شهر رشت بر رفتار سفر شهروندان است. این پژوهش از نوع کاربردی توسعه ای است که به روش پیمایشی انجام گرفته است. جامعه آماری آن کلیه شهروندان شهر رشت است که به کمک جدول مورگان حجم نمونه 382 نفر تعیین شد. شیوه نمونه گیری برای شناسایی نمونه ها خوشه ای است. به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات، برای تعیین میزان رابطه معناداری بین متغیرها، از آزمون آماری ناپارامتریک دو متغیره تااو بی. کندال در قالب جداول دو بعدی در نرم افزار SPSS استفاده شده است. یافته های پژوهش حکایت از رابطه معنادار بین کمبود و توزیع نامناسب کاربری های تجاری، تفریحی، آموزشی و ورزشی در سطح محلات شهر رشت و فراوانی سفرهای درون شهری، برای دسترسی و استفاده از خودروی شخصی دارد.
نقش سرمایه فکری در افزایش کارآیی منابع انسانی کاربری های آموزشی در عرصه مدیریت شهری (مطالعه موردی استان گیلان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هرچند سرمایه فکری از موضوعات جدیدی است که در سال های اخیر در محافل علمی جهان و نیز در کشورمان ایران مطرح شده، اما اهمیت آن به حدی است که امروزه میزان موفقیت هر مجموعه مدیریتی به مدیریت این منبع نامشهود وابستگی پیدا کرده است. از طرف دیگر در عصر جدید، این موضوع کاملاً بدیهی است که مدیریت شهری فقط محدود به عملکرد شهرداری ها و شوراهای شهر نمی باشد، بلکه کلیه سازمان ها، ادارات و مجموعه های شهری که به نحوی بر شهر و شهروندان تأثیر گذارند، در حیطه سیستم مدیریت شهری قرار می گیرند. این تحقیق در پی آن است، نقش سرمایه فکری در افزایش کارآیی منابع انسانی کاربری های آموزشی را مورد بررسی قرار دهد. روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی و جامعه آماری این پژوهش نیز کارکنان و اعضای هیئت علمی دانشگاه های پیام نور استان گیلان و تعداد نمونه ها نیز بر اساس روش نمونه گیری گروهی 112 نفر بوده است. برای پاسخ به سئوالات تحقیق نیز از آزمون پیرسون و تحلیل رگرسیونی استفاده شده است. نتایج این تحقیق نشان می دهد که بین سرمایه فکری و نیز ابعاد مختلف آن (سرمایه های انسانی، ساختاری و رابطه ای) با کارآیی منابع انسانی در دانشگاه های پیام نور استان گیلان، رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. به عبارت دیگر با افزایش سرمایه فکری و ابعاد مختلف آن، میزان کارآیی منابع انسانی در این کاربری های آموزشی نیز افزایش می یابد.
برنامه ریزی راهبردی به منظور کاهش تصادفات درون شهری و بهبود عملکرد شبکه معابر (مطالعه موردی: شهر مرودشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در حال حاضر، تصادفات درون شهری معضلی اجتماعی در سطح جهان هستند که همه ساله، هزینه های جانی و مالی بسیاری را به بار می آورند. در شرایط کنونی، کشور ایران یکی از کشورهای دارای بیشترین نرخ مرگ ومیر ناشی از حوادث رانندگی در دنیا معرفی شده است و متأسفانه، بررسی های لازم در حوزه تصادفات درون شهری انجام نشده است. در همین راستا، پژوهش حاضر می کوشد به برنامه ریزی راهبردی برای کاهش تصادفات درون شهری و بهبود عملکرد شبکه معابر بپردازد. پژوهش حاضر ازنظر روش پژوهش در زمره پژوهش های توصیفی- تحلیلی و پیمایشی و ازنظر هدف مطالعه، پژوهشی کاربردی - توسعه ای است. از نرم افزارهای SPSS، Excel، و Expert Choice برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شده است. بخشی از داده ها بر اساس آماری هستند که اداره راهنمایی ورانندگی شهر مرودشت از 1391 تا 1393ارائه داده و برای اتخاذ راهبردهای لازم برای کاهش تصادفات از الگوی SWOT استفاده شده است. با استفاده از روش های AHP و SWOT، نقاط قوت، ضعف، فرصت و تهدید شبکه معابر شهری مرودشت کشف شدند و نتایج پژوهش نشان دادند از میان راهبردهای تدافعی، بازنگری یا انطباقی، اقتضایی و رقابتی/ تهاجمی، راهبرد بازنگری یا انطباقی برای بهبود وضعیت شبکه معابر شهر مرودشت در اولویت قرار دارد و راهکارهای این بخش، ایجاد پارکینگ های لازم، برطرف کردن سرعت گیرهای متعدد و بی دلیل، کاهش انشعابات و ورودی های زیاد در برخی خیابان ها و بهبود سواد ترافیکی شهروندان است.
مطالعة تطبیقی دیدگاه های متخصصان و شهروندان در راستای تبدیل محیط های شهری به فضاهای یاددهندة اجتماعی (مطالعه موردی: همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محیط شهری بستری برای شکل گیری بسیاری از ویژگی های رفتاری است. به بیانی دیگر، بسیاری از عواطف، عادات، سلایق و حتی طرز نگرش ها و نشست وبرخاست ها، به گونه های شگرف از محیط تأثیر می پذیرد. بر این اساس، توجه به محیط و تلاش برای شناخت آن، زمینه ساز فهم ریشه ای بسیاری از رفتارها و هنجارهایی است که در جامعه شکل می گیرد. با توجه به اینکه یادگیری امری اجتماعی است، می توان با استفاده از عوامل کالبدی و معنایی موجود در محیط های شهری به عنوان بستری برای یاددهندگی و تربیت شهروندی استفاده کرد. بدین منظور در این پژوهش سعی شده است عوامل و معیارهای یاددهندگی محیط شهری و شاخص های تربیت شهروندی بر اساس دیدگاه های اندیشمندان در این زمینه شناسایی شود و میزان تأثیر این عوامل در ارتباط با فضاهای شهری همدان به منظور تبدیل به فضاهای یاددهندة اجتماعی از دیدگاه متخصصان و شهروندان بررسی شود. بدین منظور، در پ ژوهش حاضر از روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی و از شیوه های مرور متون، منابع و اسناد تصویری در بستر مطالعات کتابخانه ای، همچنین از روش تحقیق موردی و شیوة تحقیق مشاهده در بستر مطالعات میدانی و از ابزار پرسشنامه بهره گرفته شده است. همچنین، با توجه به اهداف و سؤال های تحقیق، به منظور محاسبه و تحلیل مقدار بارهای عاملی و ضریب همبستگی بین مؤلفه ها و شاخص ها از نرم افزارهایSpss و Lisrel استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که فضاهای شهری همدان پتانسیل های لازم جهت ارتقا به محیط های یاددهنده را دارد. این فرصت ها را شهروندان در عواملی چون نگرش دوستانه به محیط زیست، پیاده مداری، کارکردها و فعالیت های سالم، متخصصان برنامه ریزی شهری در عواملی چون حس تعلق محیطی، فضاهای چندعملکردی آموزشی و رنگ تعلق، و متخصصان علوم تربیتی در عواملی مانند پرسش و کنجکاوی در محیط، برگزاری کارگاه های آموزشی و انجمن های آموزشی تبیین می کنند.
امکان سنجی وتعیین اولویت مسیرهای انتقال آب ازکارون به دشت ایذه به روش تاپسیس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محدودیت منابع آبی در برخی نقاط وعدم توازن ریزش های جوی ازنظر زمانی و مکانی ازیک طرف و افزایش مصرف آب از طرف دیگر سبب شده است که بسیاری از مناطق کشور با مشکل کم آبی مواجه باشند. از گذشته تابه حال همواره یکی از راه های تأمین آب ، انتقال آب از حوضه های پرآب تر به مناطقی است که با مشکل کم آبی مواجه هستند. حوضه کارون با بیش از 100زیر حوضه یکی از حوضه های تأمین آب مناطق خشک مجاور خود است . طبق تقسیمات کشوری3 زیر حوضه از کارون در شهرستان ایذه قرار دارد.اما بااین وجود دشت ایذه بافاصله کمتر از 30کیلومتر از رودخانه کارون با مشکل کم آبی درزمینه کشاورزی و مصارف شهری مواجه است. در این مقاله سعی شده تا با بررسی پتانسیل های کشاورزی وطبیعی شهرستان ایذه همچنین بررسی محدودیت های آبی دشت ایذه ، شرایط انتقال آب از رودخانه کارون در بخش جاری در حوضه ده شیخ به حوضه ایذه بررسی و با استفاده از نرم افزارهای جغرافیایی ، نقشه های توپوگرافی ورقومی ، ارتفاعی اطلاعات مورد نیاز جمع آوری وسپس به روش تاپسیس مسیرهای ممکن برای انتقال آب بر اساس شرایط توپوگرافی ،شیب منطقه ،ارتفاع و فاصله نقاط برداشت آب از دشت ایذه ،طول تونل های احتمالی در مسیر خط لوله و همچنین دسترسی به جاده اولویت گذاری شده و درنهایت مناسب ترین مسیر انتقال آب تعیین گردید که در بررسی های انجام شده درنهایت از چهار مسیر منتخب که موردبررسی قرار گرفت ، مسیر شماره 2 واقع در حوضه ده شیخ در شمال دشت ایذه که از موقعیت جغرافیایی""13 '48 °49 طول جغرافیایی و""31 '08 °32عرض جغرافیایی شروع و نهایتاً در نقطه طول جغرافیایی ""21 '47 °49 و عرض جغرافیایی ""45 '58 °31 به پایان می رسد ازنظر اولویت های تعریف شده در مدل تاپسیس برای این تحقیق ، مناسب ترین مسیر برای انتقال آب ازرود کارون به دشت ایذه است .
تحلیل میزان دلبستگی نوجوانان از محیط های عمومی شهری با تأکید بر ظرفیت اجتماعات محلی (اجتماعی- مکانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مکان علاوه بر بعد مادی، از بعد غیرمادی نیز برخوردار بوده و احساساتی در ساکنان خود ایجاد می کند. به واسطه این احساسات نوعی دلبستگی به مکان در افراد ایجاد شده که منجر به شکل گیری هویت مکانی می شود. هدف اصلی این پژوهش تبیین دلبستگی به مکان در نوجوانان ساکن در محله های منتخبی از شهر تهران است. این حس دلبستگی مکانی بر ظرفیت اجتماعی با تأکید بر سرمایه اجتماعی و ظرفیت مکانی با تأکید بر کیفیت محیط سکونت تأثیر می گذارد که در این فرآیند تحلیل می شود، همچنین کاربرد مدل های ساختاری (به دلیل چند بعدی بودن ابعاد بررسی و وجود متغیرهای مکنون) در حوزه مطالعات شهری معرفی می شود.
دراینتحقیقتحلیلیوهمبستگی،نمونه ای 475نفریاز نوجوانان محله های مناطق 17، 10، 8، 1 شهرتهران که به روش طبقه ای سیستماتیک انتخاب شده بودند، گردآوری شدهریکازمتغیرهایپنج گانه تحقیق شاملظرفیت اجتماعی، ظرفیت مکانی، امنیت اجتماعی، دسترسی به خدمات و خاستگاه اقتصادی- اجتماعی با استفادهازروش «مدل سازی معادلات ساختاری»و تکنیک «تحلیل مسیر» موردبررسیقرارگرفت.سپسسهمدلازچگونگی روابط متفاوتمیانمتغیرهاتهیهشدکهنتایجآن هانشانمی دهد مدل تأثیرگذاری حس دلبستگی به مکان در میان نوجوانان، از طریق متغیرهای ظرفیت مکانی و دسترسی به خدمات بهتر از دیگر روابط را آشکار می کند. بیشترین اثر علی را بر متغیر دلبستگی به مکان داشته و در مجموع 73 درصد از واریانس آن را تبیین می کنند. بر مبنای یافته های پژوهش هر چهار متغیر اصلی تحقیق یعنی: «ظرفیت مکانی»، «ظرفیت اجتماعی»، «دسترسی به خدمات»، «امنیت اجتماعی» و متغیر جانبی «خاستگاه اقتصادی- اجتماعی» با متغیر وابسته «میزان دلبستگی به مکان» رابطه معنی داری داشته اند (p<.01) و این نتایج با ضریب اطمینان 99 درصد قابلیت تعمیم به نوجوانان ساکن در محله های منتخب است.