فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۱۰۱ تا ۲٬۱۲۰ مورد از کل ۶٬۴۹۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
سیستم اتوبوسرانی شهری یکی از انواع سیستم های حمل و نقل جمعی است که با توجه به هزینه نسبتاً پایین آن نسبت به سایر روش هاو نقش آن در جابجایی انبوه مسافرین شهری از اهمیت بالایی برخوردار است. شبکه اتوبوسرانی شهر شیراز در طول زمان براساس نیازهای مقطعی و تقاضا-محوری شکل گرفته و سعی در سرویس دهی متناسب با رشد کالبدی وجمعیتی شهر داشته، لیکن بنا به دلایل متعدد، سهمی کمتر از 20 درصد جابجایی های درون شهری را بر عهده دارد. در این راستا، راه اندازی مسیرهای ویژه با هدف اولویت بخشی به حرکتناوگان اتوبوس طی سال های اخیرصورت گرفته است. انتظار می رود راه اندازی خط ویژه به کاهش متوسط زمان سفر با اتوبوس، کاهش زمان انتظار، کاهش حجم تردد خیابان های مجاور و افزایش میزان پیوستگی مسیر حرکت و ارتقا ایمنی بیانجامد. ارزیابی عملکرد سیستم، در راه اندازی خطوط ویژه طی چند سال اخیر یکی از ملزومات برنامه ریزی بهتر برای ارتقا کیفیت سیستم و بهبود بهره وری آن است. هدف این مقاله، ارزیابی تطبیقی سرویس اتوبوس خط ویژه از نظر عملکرد سیستم و برمبنای نظرات مسافرین است که برای این منظور، محور ویژه نمازی- زندبه عنوان نمونه مورد مطالعه انتخاب شده است. جامعه آماری این تحقیق مجموعه مسافران استکه با تعداد 84 دستگاه اتوبوس مربوط به پنج خطاتوبوسرانی مرتبط هستند. با تکمیل پرسشنامه از کنشگران نمونه، اطلاعات آن با تحلیل آمار توصیفی، تحلیل همبستگی و آزمون مقایسه (یو من ویتنی) مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان می دهد که اکثر مسافران از مدت زمان انتظار در ایستگاه و زمان انجام سفر در حد بالایی رضایت دارند ونتایج تحلیل قیاسی،بیانگر وجود تفاوت معنادار بین این مؤلفه در خط ویژه نسبت به سایر خطوط است. بر اساس یافته های تحقیق، پیشنهادات کاربردی برای استفاده سازمان های متولی ارایه شده است.
توسعه یک سیستم اطلاعات مکانی تحت وب برای پیش بینی و پایش آب گرفتگی های شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تغییرات وضعیت سطح زمین وآب وهوا زمینه سازوقوع آبگرفتگی های مکرردرمناطق شهری شده است. سیستم های پیش بینی وپایش آب گرفتگی ابزاری مناسب برای اتخاذ سریع تصمیم هاوانجام اقدامات لازم درمقابله بااین بحران می باشند. دراین تحقیق یک سیستم اطلاعات مکانی تحت وب توسعه یافت که با دریافت شدت ومدت زمان بارش، قادربه پیش بینی وپایش آب گرفتگی های شهری می باشد. این سیستم مکانی مبتنی برمعماری سرویس گرابوده وبرای انجام پردازش های لازم از وب سرویس های پردازشی استاندارد استفاده می کند. سیستم ارائه شده دارای سه لایه ی داده، منطقو نمایش می باشد. لایه ی داده شامل داده های موردنیازسیستم است. لایه ی منطق شامل دووب سرویس پردازشی محاسبه ی مشخصه های هیدرولوژیکی و محاسبه ی آب گرفتگی می باشد. وب سرویس محاسبه ی مشخصه های هیدرولوژیکی،جهت وانباشت جریان را برمبنایا لگوریتمWASI محاسبه می کند. با ورود خروجی حاصل ازا ین سرویس به وب سرویس پردازشی محاسبه ی آب گرفتگی، موقعیت نقاط آب گرفته به همراه خصوصیات حجم، مساحت وعمق آن ها تعیین می شود. ایندوسرویس ازطریق یک وب سرویس پردازشی مرکزی زنجیره می شوند. همچنین لایه ی نمایش وظیفه ی دریافت ورودی ها ازکاربر و نمایش نقشه های خروجی را برعهده دارد. به منظورتست سیستم، بخشی ازم نطقه ی 22 شهرتهران به عنوان منطقه ی مورد مطالعه انتخاب شد. براساس نتایج،مجموع مساحت مناطق آب گرفته برای رویداد بارش انتخاب شده، 0/81درصد مساحت کل منطقه ی مورد مطالعه می باشد. ارزیابی سیستم بااستفاده از روش نظرسنجی کاربران انجام شد وقابلیت های شبیه سازی آب گرفتگی وارزیابی وضعیت آب گرفتگی و نیز واسط کاربری آن مورد نظرسنجی قرار گرفت. واسط کاربری سیستم وقابلیت شبیه سازی آب گرفتگی به ترتیب بیش ترین وکم ترین میزان رضایت کاربران رابه خود اختصاص دادند. پیاده سازی این سیستم بااستفاده ازوب سرویس های مکانی استاندارد مبنا، قابلیت استفاده مجدد از این سرویس ها رافراهم نموده است.
بررسی و تحلیل توسعه درون زا در نواحی شهری (مطالعه موردی: شاهین شهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین موضوع: گسترش افقی شهرها در چند دهه اخیر در کشور با تخریب سطح وسیعی از اراضی کشاورزی و سرمایه های طبیعی شهرها، در دستیابی به شکلی پایدار از کالبد شهر با چالش مواجه شده است. نظریه توسعه درونی که از اصول ده گانه رشد هوشمند می باشد، در راستای اهداف توسعه پایداراست. به موجب این رویکرد اراضی بایر و ناکارآمد به عنوان سازوکار تحقق سیاست های توسعه درونی شهر می باشد. بنابراین چنانچه در یک محدوده زیستی پراکنده روی کالبدی اتفاق بیافتد یعنی مازاد بر نیاز کالبدی، جمعیت ساکن، فضا اشغال گردد می توان به این نتیجه رسید که درون شهر فضاهای بلا استفاده، رها شده و ناکارآمد و فرسوده وجود دارند که برنامه ریزی جهت استفاده مناسب از آن ها اهمیت پیدا می کند. روش: در این پژوهش هدف، بررسی وضعیت نواحی شاهین شهر از لحاظ توسعه با تأکید بر ویژگی های مسکن، شاخص های مرتبط با آن و میزان برخورداری می باشد. جهت بررسی روابط بین متغییرها، با نرم افزار AMOS و روش معادلات ساختاری مورد تجزیه قرارگرفت . یافته ها: نتایج نشان داد طرح های توسعه شهر و ایجاد مسکن در آینده در تمام ابعاد زیست محیطی، اقتصادی، اجتماعی، کالبدی به جز بعد دسترسی، عامل اصلی گسترش کالبدی شهر است.سپس با تکنیک Antropi و VIKORجهت وزن دهی و رتبه بندی نواحی استفاده شد. نتایج: نتایج تکنیک ویکور نشان داد که نواحی شهری از نظر شاخص های پژوهش و به لحاظ توسعه درونی، به ترتیب ناحیه فردوسی در رتبه اول برخورداری و ناحیه گلدیس در رتبه آخر قرار گرفته است.
بررسی نقش گردشگری خلاق در بازآفرینی بافت تاریخی (مطالعه موردی: منطقه 12 شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رهیافت بازآفرینی برای به روزکردن بافت های تاریخی، علاوه بر پاسخگویی به نیازهای مردم و زندگی روزمره، رجوع معناداری به هویت بافت تاریخی دارد که دستیابی به آن تنها در گرو توجه به گردشگری خلاقانه شهری است. از جمله زمینه ها و بسترهای نوین که مسیر بازآفرینی را با گردشگری امکان پذیر می کند، توجه به صنایع فرهنگی و توسعه آن هاست. به کارگیری صنایع فرهنگی، از رویکردهای جامع بازآفرینی شهری بافت تاریخی است که تنها بر پایه جاذبه ها نیست، بلکه با توسعه همه جانبه عناصر صنایع فرهنگی به دست می آید. هدف پژوهش حاضر، شناسایی قابلیت بازآفرینی بافت تاریخی منطقه 12 از طریق گردشگری خلاقانه است. براساس این پژوهش، زمانی می توان عوامل و عناصر گردشگری را در مسیر بازآفرینی قرار داد که در چارچوب خلاقیت گنجانده شوند؛ بنابراین، جاذبه های تاریخی همراه با عوامل و عناصر فرهنگی براساس گردشگری خلاق، به عنوان صنایع فرهنگی مطالعه شدند و تجزیه و تحلیل آن ها از طریق مدل ها و روش هایی مانند TOPSIS و آنتروپی شانون انجام گرفت. مطابق نتایج، نمایش های عروسکی، شاخص تبلیغات و شاخص نقاشی در کنار جاذبه های تاریخی منطقه، از مهم ترین عوامل و اولویت های صنایع فرهنگی به شمار می آیند که می توان آن ها را در توسعه گردشگری خلاق منطقه با هدف نهایی بازآفرینی به کار گرفت.
ارزیابی و مکان گزینی پارک های درون شهری منطقه ی 1 یزد با استفاده از روش بولین و روش دلفی در سیستم اطلاعات جغرافیایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افزایش جمعیّت و رشد شتابان شهری در دهه ی گذشته، آثار سوئی را در پی داشته، تا آنجاکه امروزه، اغلب مردم احساس می کنند که مناطق شهری برای زندگی و فعّالیّت مطلوب نیست. رشد جمعیّت شهرها به نوبه ی خود مسائلی همچون ترافیک، سر و صدا، تولید سرب در هوا، افزایش کارگاه های صنعتی و مزاحمت شهری را در پی داشته است. شهر یزد نیز از این قاعده جدا نیست. یکی از راه حل ها برای حلِّ مسائل زیست محیطی و تبدیل هر چه بهتر محیط شهری به محلّی قابل زیست برای شهروندان، ایجاد فضای سبز شهری، به ویژه ایجاد پارک های درون شهری است. در این مقاله به وضعیّت کنونی و مقیاس عملکردی پارک ها و هچنین کمبودها و نیاز های منطقه در سه سطح ناحیه ای، محلّه ای و همسایگی پرداخته شده است. روش پژوهش، توصیفی تحلیلی از نوع کاربردی و ابزار پردازش و تحلیل و تصمیم گیری ها، مطالعات میدانی و نرم افزار GIS بوده است. نتایج پژوهش نشان می دهد، پارک ها در منطقه ی یک شهرداری یزد، از نظر کمّی، کیفی و توزیع فضایی با کمبودها و نارسایی هایی روبه رو است، وضعیّت موجود آن با استانداردهای جهانی و ملّی فاصله ی زیادی دارد و برنامه ریزی مناسب برای توزیع و مکان یابی بهینه ی فضای سبز، ازجمله مکان یابی پارک های جدید در این منطقه از ضرورت های حیاتی به شمار می رود. بنابراین، مکان بهینه برای احداث پارک های جدید با استفاده از روش بولین و دلفی در محدوده ی مورد مطالعه مشخّص شد.
سنجش ظرفیت زیست پذیری محله های شهری در کلان شهر تهران (موارد مطالعاتی: محله های هرندی، تختی و کوثر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد و توسعه بیش از حدِ شهرها در عصر حاضر و افزایش چالش های مرتبط با آن، باعث به خطر افتادن زندگی در شهرها شده است. زیست پذیری از جمله رویکردهایی است که به دنبال ایجادِ یک محیط امن و سالم برای جوامع انسانی است. این رویکرد از در هم تنیدگی ابعاد اقتصادی، اجتماعی، محیطی و کالبدی تشکیل یافته و می بایست برای پیشگیری از تک بعدی شدن و تقلیل گرایانه شدن آن، شبکه ای از روابط میان معیارهای مربوط به قلمروهای گوناگون زیست پذیری را در آن در نظر گرفت. هدف پژوهش سنجش زیست پذیری محلات شهری بر مبنای متون جهانی و کاربستِ این مؤلفه ها در رتبه بندی محلات هرندی، تختی و کوثر کلان شهر تهران از لحاظِ زیست پذیری است. روش تحقیق مقاله کمی است و با رویکرد توصیفی-تحلیلی انجام شده است. تجزیه و تحلیل داده ها با بهره گیری از Excel و برای استخراج امتیاز نهایی زیست پذیری از مدلElectre استفاده شده است. نتایج نشان می دهد بین محله های مورد مطالعه از لحاظِ زیست پذیری تفاوت وجود دارد. با توجه به این نتایج، محلة تختی از لحاظ شاخص های زیست پذیری در سطح بالاتری نسبت به سایر محلات قرار داشته و محله های کوثر و هرندی به ترتیب بعد از محله تختی قرار می گیرند. اگر چه در کم و کیفِ زیست پذیری محلات عوامل مختلفی نقش دارند، با این حال به نظر می رسد زیست پذیری پایین محله های مورد مطالعه ناشی از کم بودن حسِ تعلق شهروندان و گسترش کاربری های تجاری-خدماتی و انبارداری مربوط به عملکردهای بازار است. امری که به طور خاص در محلة هرندی به وضوح قابل مشاهده است.
قابلیت سنجی زیست پذیری مناطق شهری ارومیه با مدل RALSPI(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رویکرد زیست پذیری به سیستم شهری سالم، امن، با دسترسی مناسب و مقرون به صرفه اطلاق می شود که کیفیت بالای زندگی را موجب شده و رویکردی منتج از نظریه توسعه پایدار تلقی می گردد. علی رغم آنکه بررسی زیست پذیری شهری می تواند در شناسایی کمبودها و اقدامات جهت ارتقای زیست محیط زندگی ساکنان مثمر ثمر واقع شود، پرداختن به تئوری زیست پذیری در ایران به صورت محدود موردتوجه قرارگرفته است، بنابراین هدف این پژوهش بررسی قابلیت زیست پذیری مناطق شهری شهر ارومیه است. پس از تدوین 24 شاخص در4 بعد(کالبدی-زیست محیطی، اقتصادی، اجتماعی و سلامت) با رویکرد کاربردی، این شاخص در مناطق 5 گانه شهری ارومیه با به کارگیری مدل تازه ابداع شده RALSPI موردسنجش قرار گرفت، درنهایت، طبق این مدل مناطق در دامنه بسیار زیست پذیر تا غیرقابل تحمل جای گرفته اند، بطوریکه منطقه 1با امتیاز 0.31 زیست پذیرترین و منطقه 2 با امتیاز 007. به عنوان منطقه غیرقابل تحمل شناخته شد این نتایج تفاوت عمیق قابلیت زیست پذیری میان مناطق شهر ارومیه و درنهایت عدم زیست پذیری شهر ارومیه را نشان می دهد و به این امر مهم معطوف می گردد که در صورت عدم دستیابی به زیست پذیری در کوتاه مدت دستیابی به پایداری شهر ارومیه در بلندمدت با چالش مواجه خواهد شد.
تحلیلی بر وضعیت مسکن استان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر، تحلیل و بررسی وضعیت مسکن استان اصفهان با استفاده از شاخص های کمی و کیفی مسکن، و نیز تعیین عوامل مؤثر در بهبود شاخص های مزبور و رتبه بندی و سطح بندی نواحی استان براساس مدل های کمی برنامه ریزی منطقه ای می باشد. نوع پژوهش کاربردی و روش مطالعه تحلیلی و توصیفی است. آمار و اطلاعات مورد نیاز تحقیق از نتایج سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال 1390 گردآوری شده است. سپس با استفاده از 26 متغیر، نسبت به ایجاد 22 شاخص انتخابی اقدام گردید. تعداد 22 شاخص انتخابی با روش تحلیل عاملی به 4 عامل تقلیل یافت که این عوامل جمعاً 62/97 درصد از واریانس را در بر می گیرند. در نهایت به منظور رتبه بندی و سطح بندی شهرستان های استان از تکنیک ویکور استفاده شده است. نتایج نشان دهنده این است که در بین4 عامل، عامل زیربنایی با مقدار ویژه ی 71/16، به تنهایی 02/76 درصد از واریانس را در برمی گیرد و بیشترین تأثیر را در بین چهار عامل مؤثر دارد. و به منظور سطح بندی نواحی از روش VIKOR استفاده و شهرستان های استان به 5 گروه طبقه بندی شده اند که بر اساس آن شهرستان اصفهان با ضریب صفر رتبه اول و شهرستان فریدونشهر با ضریب 1 در رتبه آخر قرار دارد. به عبارتی 4/17 درصد شهرستان های استان در سطح بسیار برخوردار، 4/17 درصد در سطح برخوردار، 69/8 در سطح نسبتاً برخوردار، و 43/30 درصد در سطح محروم و 08/26 درصد سطح بسیار محروم را به خود اختصاص داده اند.
مطالعه تطبیقی قاعده رتبه اندازه و مدل دیفرانسیل شهری در نظام سلسله مراتبی شهری استان همدان با تأکید بر نقش شهرهای کوچک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه رشد شتابان شهرنشینی، توزیع فضایی جمعیت را در پهنه سرزمین نامتوازن نموده است. تمرکز امکانات و خدمات در کلانشهرها و عدم رشد متوازن شهرهای متوسط و کوچک باعث نابرابری جمعیتی در پهنه سرزمین و اختلاف سطح طبقاتی در جوامع شده است. همچنین به نظر می رسد توزیع جمعیت در شهرها بر پایه قاعده رتبه اندازه، از خط نرمال فاصله معناداری داشته و بر مدل دیفرانسیل شهری مطابقت ندارد. این پژوهش به دنبال تطبیق مدل دیفرانسیل شهری و قاعده رتبه اندازه در شبکه شهری استان همدان با هدف ارائه راهکارهایی جهت ایجاد نظام سلسله مراتبی متوازن با تأکید بر شهرهای کوچکی است که به تازگی نقش شهر به آنها داده شده است. پژوهش حاضر از نوع کاربردی و ماهیتی توصیفی تحلیلی بوده که از شاخص چهار شهر مهتا و فرآیند بلوغ شبکه شهری گی یر در فرآیند تحلیل بهره برده است و مطالعات برپایه اطلاعات 6 دوره سرشماری عمومی نفوس و مسکن منتهی به سال 1390 و 30 شهر استان همدان انجام شده است. نتایج حاکی از ضعف شهرهای کوچک، میانی و فاصله زیاد نخست شهر با خط نرمال در قاعده رتبه اندازه است همچنین نقاط شهری در مراحل ابتدایی رشد شهرهای میانی متوقف شده اند به گونه ای که ضعف شهرهای میانی چه از نظر تعداد چه از نظر جمعیت باعث کثرت شهرهای کوچک شده است. از طرفی بررسی جمعیت پذیری شهرهای استان و فراوانی آنها طی 50 سال اخیر نشان می دهد تبدیل روستاها به شهرهای کوچک در استان همدان سیاستی ناکارآمد بوده است زیرا طبق مدل دیفرانسیل شهری ابتدا باید به تقویت شهرهای میانی پرداخته شود سپس سیاست های توسعه شهرهای کوچک در دستور کار قرار گیرند.
تغییرات نظام سلسله مراتب شهری در استان لرستان در دوره زمانی 90-1355(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گسترش شهرنشینی، ازدحام جمعیت و حرکت های جمعیتی تغییرات زیادی در الگوی سیستم شهرهای ایران به وجود آورده است. بررسی تغییرات نظام سلسله مراتب شهری استان لرستان در دوره زمانی 90-1355 از اهدافی است که این پژوهش دنبال می کند. جامعه آماری پژوهش نقاط شهری استان لرستان، روش تحقیق آن توصیفی- تحلیلی و روش گردآوری اطلاعات بر اساس آمار مستخرج از پنج دوره سرشماری است. مدل های به کاررفته مدل رتبه- اندازه، ضریب آنتروپی، مدل حد اختلاف طبقه ای و شاخص های نخست شهری بوده است. یافته های تحقیق بیانگر آن است که بر اساس مدل رتبه- اندازه در نظام شهری استان طی سال های 1355 تا 1375 تعادل برقرار بوده، ولی طی سال های 90-1385 این نظام متعادل کمی به هم خورده است. مقادیر به دست آمده از ضریب آنتروپی نیز بیانگر آن است که در سال 1375 نسبت به دهه قبل از تمرکز شهری استان کاسته شده است، ولی طی سال های 90-1385 دوباره نظام شهری استان به سمت تمرکز میل داشته است. همچنین شاخص های نخست شهری به کاررفته در پژوهش نشان می دهد که نخست شهری در استان وجود ندارد و شهرهای میانی نقش مهمی در این میان دارند.
بررسی نقش شهرهای کوچک در سازماندهی نواحی کوهستانی گیلان
حوزههای تخصصی:
کشورهای توسعه نیافته، با تمرکز روزافزون جمعیت و فعالیت های اجتماعی و اقتصادی، در شهرهای بزرگ روبرو هستند که سبب شکاف های عمیقی میان سکونتگاه های شهری و روستایی شده است. ازاینرو موضوع عدالت فضایی و عدالت اجتماعی بیش از پیش مطرح میشود. در پاسخ به این اندیشه, رویکرد تمرکززدایی فضایی درذهن برنامه ریزان ناحیه ای ایجاد گردید و منجر به اتخاذ راهبردهای متفاوتی گردید. یکی از مهم ترین راهبردها، توجّه به شهرهای کوچک است. این پژوهش به بررسی نقش شهرهای کوچک و تازه تأسیس در تعادل بخشی ناحیه کوهستانی جنوب گیلان می پردازد که از نظر هدف کاربردی است و از بُعد روش توصیفی_تحلیلی است. روش گردآوری اطلاعات به دو صورت کتابخانه ای و میدانی است. از نرم افزار EXCEL برای محاسبات ریاضی و ترسیم نمودارها و برای ترسیم نقشه های موضوعی از نرم افزارGIS استفاده گردید. داده های مورد استفاده در تحقیق شامل شاخص های جمعیتی و اقتصادی در طی دوره سرشماری 1365 تا 1390 است. برای سنجش سطح توسعه و تأثیر شهرهای کوچک در توسعه ناحیه ای, از مدل های ضریب کشش-پذیری، آنتروپی، شاخص مرکزیت و مدل اقتصاد پایه به عنوان فنون پژوهش و واحد تجزیه و تحلیل استفاده شده است. نتایج حاصل از مدل آنتروپی مشخص نمود شهرهای دیلمان و بره سر، روستاهای حوزه نفوذ خود را به سوی تعادل در سلسله مراتب شهری و توزیع فضایی سوق داده اند, ولی شهر جیرنده عامل ایجاد تمرکز جمعیت شده است. مدل کشش پذیری نیز مشخص کرد در این شهرها تمرکز جمعیت به واسطه وجود خدمات اقتصادی- اجتماعی بیشتر است. براساس شاخص مرکزیت، ساکنان حوزه نفوذ مستقیم شهر بره سر از نظر سطح بندی روستاهای حوزه نفوذ مستقیم، دارای نظم می باشد اما شهر جیرنده از این نظم محروم است. ضریب مکانی (LQ) مشخص کرد این شهرها در بخش صنعت خودکفا هستند. شهر دیلمان در زمینه کشاورزی ضعیف است اما در بخش خدمات دارای رشد مطلوبی می باشد. در مقابل شهرهای بره سر و جیرنده دارای اقتصاد به شدت وابسته به کشاورزی بوده و صادر کننده محصولات کشاورزی به مناطق دیگر هستند ولی در بخش خدمات به شهرهای دیگر وابسته هستند و خدمات مورد نیاز خود را از سایر نقاط دریافت می کنند.
سنجش احساس امنیت در بافت محلات شهری با تأکید بر پارامترهای اجتماعی (مطالعه موردی: منطقه 6 شهرداری اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برحسب رویکرد جامعه شناسی امنیت، نمی توان امنیت را به تنهایی به عنوان یک وضعیت بدون ارتباط با عوامل اجتماعی آن تحلیل کرد. درنتیجه، هدف اصلی این پژوهش سنجش میزان اثرگذاری عوامل اجتماعی بر احساس امنیت در منطقة 6 شهرداری اصفهان و ارائة راهکارهایی به منظور حذف عوامل ناامنی در منطقه است. روش تحقیق در این بررسی توصیفی-تحلیلی است. بدین منظور، با استفاده از نظریه های مربوط به موضوع تحقیق، شاخص های اجتماعی مورد نظر به دست آمد. شایان ذکر است متغیرهای تحقیق از نظر روایی و پایایی در سطحی قابل قبول ارزیابی شد. براساس فرمول کوکران، حجم نمونه 382 نفر درنظر گرفته شد و پرسشنامه ها از طریق نمونه گیری تصادفی خوشه ای بین شهروندان منطقة 6 شهرداری اصفهان توزیع شد. نتایج بررسی ها نشان داد احساس امنیت در منطقة 6 شهرداری اصفهان در سطحی پایین قرار دارد (83/17-=t) و بین عوامل اجتماعی و احساس امنیت شهروندان در محلات منطقة 6 رابطة معناداری وجود دارد. همچنین، مشخص شد عوامل اجتماعی مؤثر بر احساس امنیت بین محلات در منطقة 6 شهرداری اصفهان تفاوت معناداری دارد؛ بنابراین، با شناسایی این عوامل در محلات و مشخص شدن میزان اثرگذاری آن ها و شناسایی ضعف های محلات می توان با اقداماتی مؤثر در پیشگیری از جرایم، تدابیری را تدوین و اجرا کرد. به همین منظور، با توجه به نتایج آزمون ها، در پایان پیشنهاد هایی برای بهبود وضعیت محلات ارائه می شود.
بررسی و سنجش میزان امنیت در فضاهای شهری (مطالعه موردی: بوستان ملت شهر رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر شناخت میزان احساس امنیت شهروندان در بوستان ملت واقع در شهر رشت در زمان های متفاوت با توجه به ویژگی های فردیشان می باشد. روش تحقیق به کاربرده شده در این پژوهش توصیفی-تحلیلی و از نوع تصادفی زمانی می باشد به این صورت که روز را به 4 دسته زمانی(12-9، 15-12، 19-15و 21-19) تقسیم و سپس در آن زمان پرسشنامه ها تکمیل گردید. همچنین، برای تجزیه و تحلیل دادهها و آزمون فرضیات از مدلt-test ، آزمون خیدو و آنالیز واریانس در نرم-افزار spss استفاده شده است. نتایج پژوهش نشانداد احساس امنیت درکشده توسط افراد در بوستان ملت از بعد کالبدی کمتر از حد متوسط و از بعد اجتماعی و فرهنگی بیشتر از حد متوسط است. نتایج حاصله در مورد ساعت مراجعه و رابطه آن با احساس امنیت حاکی است افرادی که در ساعت های 12 تا 15 ظهر به بوستان مراجعه می کنند احساس امنیت کمتر و افرادی که در ساعتهای 8 تا 12 صبح به بوستان مراجعه می کنند احساس امنیت بیشتری دارند. در شرایط سنی احساس امنیت درکشده توسط افراد در گروههای سنی مختلف دارای تفاوت معنادار بوده است. به عبارتی، هرچه سن بالاتر میرود امنیت بیشتری احساس می شود. رابطه میزان امنیت با سطح تحصیلات معنادار به دست نیامد و هیچ گونه رابطه ای را نشان نداد اما وضعیت تأهل دارای نتایج متفاوتی است به گونه ای که افراد در گروه های مختلف وضعیت تأهل از لحاظ امنیت تفاوت معنادار دارند. به عبارتی دیگر، افراد مجرد نسبت به گروه های متأهل و همسر فوت شده امنیت کمتری احساس می کنند بنابراین، این تفاوت معنادار است اما در خصوص افراد مجرد و مطلقه میزان امنیت تقریباً یکسان است. به عبارتی، افراد مجرد نسبت به سایر رده ها امنیت کمتری احساس می کنند.
تحلیل مدیریت مشارکتی محلات با تأکید بر نقش سرمایه اجتماعی (مطالعه موردی: ناحیه 1، منطقه 15 شهرداری تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر با روشی توصیفی- تحلیلی متکی بر مطالعات کتابخانه ای و میدانی، مدیریت مشارکتی محلات با تأکید بر نقش سرمایه اجتماعی را در ناحیه یک شهرداری منطقه 15 تهران مطالعه کرده است. سه محله شوش، کیانشهر شمالی و افسریه جنوبی به عنوان محلات نمونه انتخاب و سپس با فرمول نمونه گیری کوکران حجم نمونه 384 نفر برآورد شد. یافته های تحقیق نشان می دهد شهروندان نسبت به مدیریت مشارکتی محلات گرایش مثبت دارند؛ هر چند میزان این تمایل در بین محلات تحت مطالعه یکسان نیست و در محله شوش بیشتر از دو محله دیگر است. در این راستا نتایج آزمون تحلیل واریانس و توکی این تفاوت را به لحاظ آماری معنادار نشان می دهد. علاوه بر این، ارزیابی ها نشان می دهد سطح سرمایه اجتماعی در محلات تحت مطالعه مطلوب است. در این زمینه نیز تفاوت معناداری به لحاظ آماری بین محلات وجود دارد و محله شوش از سرمایه اجتماعی بیشتری برخوردار است. نتیجه آزمون رگرسیون چندگانه توام نشان می دهد بین میزان سرمایه اجتماعی و میزان تمایل شهروندان به مدیریت مشارکتی محلات رابطه معنادار آماری وجود دارد و مؤلفه های سرمایه اجتماعی بر میزان تمایل شهروندان در مدیریت مشارکتی محلات مؤثرند. پژوهش حاضر نتیجه گیری می کند با افزایش میزان سرمایه اجتماعی در محلات شهری، میزان گرایش شهروندان به مدیریت مشارکتی محلات نیز بیشتر می شود. همچنین میزان تأثیرگذاری مؤلفه های سازنده سرمایه اجتماعی بر گرایش شهروندان به مدیریت مشارکتی محلات یکسان نیست و تأثیر گذاری مؤلفه عضویت در شبکه های اجتماعی بیشتر از دیگر مؤلفه ها است.
تعیین محدوده طبیعی شهرستان نهاوند با استفاده از داده های زمینی و داده های رقومی ماهواره ای و لزوم رعایت این محدوده در برنامه ریزی های منطقه ای
حوزههای تخصصی:
ارزیابی آسیب پذیری کالبدی - عملکردی سازمان های متولی مدیریت بحران شهر شیراز
حوزههای تخصصی:
سنجش و ارزیابی میزان آسیب پذیری سازمان ه ای مت ولی م دیریت بحران نسبت به مخاطرات طبیعی و پ س از آن برنام ه ری زی در راس تای کاهش آسیب پذیری این سازمان ها گامی مه م و اساس ی ب رای داش تن شهری امن و پایدار است. شهر شیراز، ب ه عن وان یک ی از کلانش هرهای کشور که جمعیتی بالغ بر 1503276 نفر دارد با داشتن فرم خط ی، ب افتی قدیمی، عبور رودخانه خشک فصلی از شهر و خطر لرزه ای ب الا در مع رض مخاطرات طبیعی همچون س یل و زلزل ه ق رار دارد و توانمن دی و ک ارایی سازمان های متولی مدیریت بحران این شهر می تواند از بار تلفات ناش ی از بلایا به طرز چشمگیری بکاهد. هدف اصلی این پژوهش سنجش و ارزی ابی آسیب پذیری کالبدی -عملکردی سازمان های متولی مدیریت بحران است که در قالب 5 شاخص اصلی )شامل 28زی ر معی ار ( و ب ا به ره گی ری از تکنیک های کمی AHP و Promethee س نجیده ش ده اس ت.جامع ه آماری در این پژوهش 17سازمان مدیریتی متولی م دیریت بح ران ش هر شیراز می باشد. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی -توس عه ای و از نظ ر روش توصیفی –تحلیلی و علی و پیمایشی است. نتایج بدست آمده نش ان می دهد در بین شاخص های پژوهش، شاخص فاصله از رودخانه خش ک ب ا وزن 0.051 با اهمیت ترین و سیستم سرمایشی با وزن 0.017 در رتبه آخر قرار دارد.از بین 17 سازمان متولی مدیریت بحران ش یراز، م دیریت اداره آب با جریان خالص 0.7625 آس یب پ ذیرترین و م دیریت اداره گ از ب ا جریان خالص 0.8750- کم ترین آسیب پ ذیری را در ب ین س ازمان ه ای متولی مدیریت بحران در ش یراز دارد. ب رای ک اهش آس یب پ ذیری ای ن سازمان ها باید نگاه وی ژه ای ب ه ش اخص ه ای مکانمن د و جغرافی ایی در مکانگزینی و طراحی این سازمان ها و همچنین روابط فضایی آنه ا در قال ب کالبد شهر شود تا هم کارایی آنها افزایش یابد و هم آسیب پذیریش ان ب ه حداقل رسد
پهنه بندی و تعیین تناسب اراضی جهت دفن پسماندهای شهری (مطالعه موردی: شهر کهنوج)
حوزههای تخصصی:
امروزه توسعه روز افزون مناطق شهری، افزایش جمعیت و افزایش مصرف مواد تجزیه ناپذیر سبب شده است که یکی از دغدغه های اصلی مدیریت شهری، چگونگی دفع پسماندها باشد. با توجه به پیچیدگی مسائل شهری استفاده از مدل ها و تکنیک های جدید به خصوص مدل های تصمیم گیری چندمعیاره و نیز تلفیق آن ها با سیستم اطلاعات جغرافیایی از ابزارهای کارآمد در جهت شناسایی پهنه های مناسب جهت دفن پسماند به شمار می آیند؛ لذا در این پژوهش از تکنیک تصمیم گیری چندمعیاره AHP به منظور وزن دهی و از مدل SAW جهت تلفیق لایه های مؤثر در مکان یابی محل دفن زباله در شهر کهنوج استفاده شده است. در این باره از ۱۶ معیار استفاده شد که عبارتند از: فاصله از اراضی کشاورزی و باغ ها، کاربری اراضی، فاصله از پهنه های سیل گیر، فاصله از مسیل، فاصله از قنات، فاصله از چاه های آب شرب، جهت باد، فاصله از شهر کهنوج، فاصله از مراکز روستایی و نقاط سکونتگاهی، فاصله از خطوط ارتباطی، فاصله از شهرک صنعتی، فاصله از خطوط انتقال نیرو، فاصله از گسل، نوع خاک، شیب و در نهایت جنس سنگ بستر استفاده شد. بر اساس نتایج تحقیق، اراضی شهرستان از نظر قابلیت دفن پسماند در ۴ طیف خیلی مناسب، نسبتاً مناسب، نسبتاً نامناسب و خیلی نامناسب طبقه بندی شد. اراضی با قابلیت خیلی مناسب ۲/۵۲۰۱ هکتار و اراضی با قابلیت نسبتاً مناسب ۴/۵۱۳۷ هکتار می باشد. در نهایت از بین پهنه های با قابلیت خیلی مناسب، دو مکان برای دفن پسماندهای شهر کهنوج پیشنهاد شد؛همچنین، نتایج نشان داد که از بین مکان های دفن فعلی شهر کهنوج، سایت شماره ۱ در طبقه خیلی نامناسب قرار دارد و اصلاً عاقلانه نیست که استفاده از آن برای دفن پسماند ادامه یابد و سایت شماره ۲ در طبقه خیلی مناسب قرار دارد.
تحلیلی بر نقش پدافند غیرعامل در کلان شهر تبریز با رویکرد مدیریت بحران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال نهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳۵
69 - 82
حوزههای تخصصی:
مدیریت بحران مجموعه ای از چاره جویی ها و تصمیماتی است که در مقابله با بحران انجام می شود و هدف آن کاهش روند بحران، کنترل و رفع بحران است. پدافند غیرعامل به ویژه در زیرگروه بحران های انسانی پدیده ای پویا و متحرک است. ازاین رو می تواند در اولویت تلاش های علمی و پژوهشی قرار بگیرد. بنابراین نقش پدافند غیرعامل در این زمینه پررنگ تر شده است. هدف اصلی این پژوهش تحلیل نقش پدافند غیرعامل در مواقع بروز بحران های طبیعی در سطح کلان شهر تبریز است. این پژوهش از نظر هدف، از نوع کاربردی و از نظر روش، توصیفی تحلیلی است. برای بررسی و تحلیل سؤالات استنباطی چندگانه از آزمون تحلیل عاملی استفاده شده است. از نظر کارشناسان نتایج تحلیل عاملی عوامل سازمانی، عوامل جغرافیایی و اقلیمی و همچنین عوامل اجتماعی، اقتصادی و سیاسی مربوط به برنامه ریزی پدافند غیرعامل در کلان شهر تبریز بیانگر این است که مجموع همگی گویه ها بار عاملی بالاتر از 50 درصد را نشان می دهند و این بدین معنی است که ارتباط و همبستگی بین عوامل مورد بررسی (کالبدی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی)، فضای عاملی را به طور کامل پوشش داده است. از نظر کارشناسان، نتایج برنامه ریزی پدافند غیر عامل در کلان شهر تبریز نشان داد که تحلیل عاملی عوامل سازمانی با بار عاملی90/87 %، تحلیل عاملی عوامل جغرافیایی و اقلیمی با بار عاملی75/64 %، تحلیل عاملی عوامل اجتماعی، اقتصادی و سیاسی با بار عاملی 99/79 % و همچنین تحلیل عاملی عوامل جغرافیایی و اقلیمی با بار عاملی75/64 % فضای مفهومی متغیر را پوشش می دهند؛ لذا نتیجه گیری می شود که متغیرهای مورد بررسی در ارتباط با برنامه ریزی پدافند غیرعامل دارای اعتبار بوده، ارتباط آن ها را مورد تائید قرار می دهند.