فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۱۸۱ تا ۴٬۲۰۰ مورد از کل ۶٬۴۹۴ مورد.
منبع:
مطالعات شهری دوره چهارم تابستان ۱۳۹۴ شماره ۱۵
5 - 16
حوزههای تخصصی:
یکی از دلایل اصلی شکست برنامه های بازآفرینی شهری، ناسازگاری هایی است که بر سر منافع، میان بهره وران کلیدی مختلف در راستای اجرای سیاست های مشارکت محور آن رخ می دهد.از پیامدهای این وقوع ناسازگاری می تواند به تأخیر افتادن جدول زمان بندی اجرا، افزایش هزینه ها و کاهش کارایی و مطلوبیت باشد که در نتیجه برنامه از دستیابی به اهداف خود باز خواهد ماند. برنامه بازآفرینی بافت قدیم آمل نیز از این امر مستثنی نبوده و سیاست های آن به علت دارا بودن ماهیت مشاجره ای از خطر شکست برخوردارند.در همین راستا مقاله حاضر بر آن است تا با به کارگیری روش تجزیه و تحلیل حالات شکست و اثرات آن(FMEA) و ترکیب آن با روش رتبه بندی VIKOR تحت محیط فازی، در قالب یک فرآیند پیشنهادی به ارزیابی و رتبه بندی پنج سیاست مشارکتی از برنامه یاد شده بر اساس میزان ریسک وقوع ناسازگاری و شکست آنها بپردازد. روش تحقیق مقاله مبتنی بر تحلیل و ارزیابی بوده و روش شناسی آن از نقطه نظر مدیریت پروژه به ویژه در زمینه ناسازگاری با عنوان روش مدیریت ریسک مطرح است. روش نمونه گیری نیز به روش هدفمند و غیرتصادفی می باشد. یافته های مقاله در برنامه بازآفرینی شهر آمل نشان می دهد که سیاست سوم یعنی اقدام به تملک اراضی مجاور خیابان 30 متری (طبرسی) به دلیل دارا بودن پیچیدگی ها و کشمکش ها در زمینه های مالی، قانونی و اجتماعی_فرهنگی با بیشترین ریسک ناسازگاری میان بهره وران مواجه بوده و نیازمند بازنگری و در نظر گرفتن تمهیدات ویژه به هنگام اجراست.
تحلیل فضایی فرایندهای شهرنشینی در منطقه کلان شهری تهران
حوزههای تخصصی:
مناطق شهری با مشخصه هایی چون دگرگونی و پویایی مداوم بنا به مقتضیات و شرایط اجتماعی و اقتصادی دچار تحولاتی می گردند. این تحولات با توجه به تفاوت مکانی تحت فرایندها و سازوکارهای خاص شکل و توسعه یافته است. این پویایی در شهرها و مناطق شهری تا کنون از دیدگاه های متفاوتی مورد بررسی قرارگرفته است؛ از جمله این دیدگاه ها، مدل شهرنشینی متغیر است که در آن ویژگی های زمانی شهرنشینی در سه فاز شهرنشینی، برگشت تمرکز و شهرگریزی مورد بررسی قرار می گیرد. پژوهش حاضر با بهره گیری از دیدگاه های این مدل سعی در بررسی کارکرد مناطق شهری در منطقه کلانشهری تهران دارد. در این پژوهش با بهره گیری از روش روشی توصیفی و تحلیلی سعی شد تا الگوی حاکم بر شهرنشینی منطقه کلان شهری تهران تعیین گردد. بر اساس یافته های پژوهش، برون افکنی جمعیت و فعالیت به پیرامون و حرکت روزانه جمعیت از مرکز به پیرامون، سبب شکل گیری و رشد سکونتگاه ها و مراکز جمعیتی پیرامون منطقه کلانشهری شده است. این فرایند با توجه به رشد شهرهای کوچک، حرکت شهرهای میانی به سمت استقلال عملکردی و تغییر فرایندهای مهاجرتی از مرکز به پیرامون می تواند به عنوان مرحله شهرگریزی پذیرفته شود.
Explaining the Factors Affecting the Usage of Electronic Insurance in Iran Insurance Company and its Operating Strategies(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۳ پاییز ۱۳۹۴ ضمیمه لاتین شماره ۴۰
۱۵۶-۱۴۹
حوزههای تخصصی:
The present study aimed to explain the factors affecting the usage of electronic insurance in Iran insurance company and its operating strategies in Khuzestan province. The research method is descriptive-survey method, and data collecting instrument is questionnaire. The study population is consisted of 480 people of all staff and experts the sales network in Iran insurance company in Khuzestan province that 206 statistical sample were selected using Cochran&rsquos sampling method. The obtained data were analyzed using SPSS software after the completion and examination of 160 questionnaires. Data analysis performed using single-sample t-test and Friedman test. The results of hypothesis tests showed that components of the usability of the website, the type of insurance coverage, quality of service and security in the network of the factors affecting the usage of electronic insurance in Iran insurance company are in Khuzestan, however, the internet- advertisement weak impact on the usage of electronic insurance in Iran insurance company. The results of the study hypotheses using Friedman test showed that security in the network and then the usability of the website as the most the importance and influence the usage of electronic insurance in Iran insurance company in Khuzestan. In fact, it said that proposed model is proportional to collected statistical data.
بررسی تأثیرات گردشگری شهری بر توسعه پایدار شهر با تأکید بر ادراک ساکنان (مطالعه موردی: شهر بانه)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۲ پاییز ۱۳۹۴ شماره ۳
253 - 273
حوزههای تخصصی:
کشورها،به خصوصدرکشوهایروبهتوسعه، نقشفعالومؤثریایفامی کند. شهرهاجاذبه های گردشگریفراوانیدارندوهموارهگردشگرانزیادیرابهسویخودجذبمی کنند.بنابراین،توسعهگردشگریشهریپایدارومدیریتخردمندانهآن،نیازمندبرنامه ریزیاست. شهرهایمرزیبااستفادهازمزیتنسبیخود بهکانون های جدیدجذبگردشگرورونقاقتصادمحلیتبدیل شده اند. شهر بانه، طییکدهه اخیر،باتوجهبه بازارچه هایمرزی فراوانش،مقصدبسیاریازگردشگرانبودهاست. روش پژوهش توصیفی تحلیلی است و داده ها با استفاده مطالعات کتابخانه ای و پیمایشی گردآوری شده و در نرم افزار Spss تجزیه و تحلیل شده اند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار های توصیفی و استنباطی (Tتک نمونه ای، آزمون فریدمن و...) استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد، نقش گردشگری شهری در زمینه های اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی در توسعه شهر بانه معنادار است. ایجاد اشتغال و درآمد در زمینه اقتصادی، افزایش سطح آگاهی شهروندان و استاندارد های زندگی در زمینه اجتماعی، بهبود الگوی معماری شهر و مقاوم شدن خانه ها و بهبود فضای سبز در زمینه زیست محیطی از آثار مثبت گردشگری در شهر بانه اند. از آثار منفی گردشگری شهری در شهر بانه نیز می توان به افزایش قیمت زمین و مسکن، و هزینه اجاره بها در زمینه اقتصادی؛ ازدحام و شلوغی، و افزایش ناهنجاری ها در زمینه اجتماعی؛ و گسترش کالبدی فضایی شهر و آلودگی صوتی و زیست محیطی اشاره کرد.
تدوین معیارهای توسعه فضاهای زیرسطحی از منظر شاخص های مدیریت بحران شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به دنبال افزایش جمعیت به ویژه در شهرهای بزرگ و تغییر و تحولات شهری در دوران اخیر، موضوع استفاده از فضاهای زیرسطحی به عنوان راه حلی برای رفع مشکلات شهری مورد توجه بسیاری از کشورها قرار گرفته است. فضاهای زیرسطحی به عنوان سطوحی که در لایه های زیرین زمین قرار می گیرند حایز قابلیت ها و امکانات متعددی هستند اما تاکنون از میان قابلیت های مختلف فضاهای زیرسطحی در رفع مشکلات شهری، تنها به جنبه های کالبدی آن در جهت حل معضلات ترافیکی پرداخته شده است در حالی که یکی از مهم ترین معضلات شهری، آسیب پذیری شهرها در برابر انواع بحران ها و مخاطرات است. لذا پرداختن به موضوع توسعه زیرسطحی و شناخت پتانسیل ها و قابلیت های آن از یک سو و بررسی ویژگی های مدیریت بحران و اقدامات مؤثر در هر مرحله از سوی دیگر می تواند در دستیابی به راه حلی برای کاهش آسیب پذیری شهرها در برابر بحران مورد توجه قرار گیرد. در این راستا به منظور بررسی ارتباط میان این دو موضوع، از مطالعات کتابخانه ای، بررسی اسناد و متون معتبر علمی مرتبط، بررسی تجربیات نمونه های موفق جهانی و نیز نظرسنجی از 35 نفر از صاحبنظران در این حیطه و استخراج نتایج حاصل از پرسشنامه ها با استفاده از مدل دلفی فازی استفاده شده است. از همپوشانی معیارهای استخراج شده در هر دو حوزه و نیز نتایج حاصل از نظرسنجی از صاحبنظران، معیارهای پیشنهادی توسعه فضاهای زیرسطحی در جهت مدیریت بحران تدوین شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که میان معیارهای توسعه فضاهای زیرسطحی و مدیریت بحران در حوزه کالبدی بیش از 85 درصد، در حوزه حمل و نقل حدود 90 درصد، در حوزه زیست محیطی حدود 75 درصد و در حوزه اقتصادی در حدود 70 درصد همپوشانی وجود دارد و در این میان بیشترین همپوشانی میان معیارها در حوزه های کالبدی، حمل و نقل و محیط زیست وجود دارد. به این ترتیب که ایجاد مسیرهای زیرسطحی تندرو و ارتباط زیرسطحی مراکز مهم امدادی در حوزه حمل و نقل و نیز استفاده از فضاهای زیرسطحی برای دفع مواد خطرناک در حوزه محیط زیست در انطباق کامل با معیارهای مدیریت بحران قرار دارد. چنین به نظر می رسد که می توان از معیارهای پیشنهادی در جهت توسعه فضاهای زیرسطحی با رویکرد حاضر بهره جست.
بازخورد اقلیم و ژئومورفولوژی در برنامه ریزی توسعه شهری (مطالعه موردی: کلانشهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف مدیران و برنامه ریزان از توسعه شهری چینش منطقی کاربری های انسانی و طبیعی در یک مجموعه سیسمتی است. تعامل بین زیرسیستم ها به مطلوب ترین شکل می تواند سبب بالاترین حد آنتروپی مثبت و در نتیجه توسعه مدرن شهری گردد. در این پژوهش مسئله این است که آیا دینامیک توسعه فیزیکی شهر شیراز از ضوابط آشوبی یا برخالی تبعیت می نماید؟ مهم ترین ابزار تحلیلی در این برآورد در مرحله اول اعمال نگرش سیستمی در پژوهش می باشد. در مرحله دوم هر یک از زیرسیستم ها (زیرسیستم کلیماتیک، ژئومورفولوژیک، انسانی) به صورت کمی تعریف گردیده است. به این منظور اطلاعات مورد نیاز از خروجی های سی ساله اقلیمی سازمان هواشناسی استان به صورت قیاسی استخراج و از بطن آن به صورت استقرائی اطلاعات مورد نیاز حوضه ی شیراز در مطالعات اقلیمی از طریق واسطه یابی درونی مورد مطالعه قرار گرفته است. همچنین با استخراج پیکسل های دو بعدی مسطحاتی و سه بعدی (توپوگرافیکی و ژئومورفیکی) اطلاعات مکانی برداشت شده است. دیتاهای دو بعدی توسعه فیزیکی شهر شیراز به عنوان سیستم انسانی نیز به صورت قیاسی در کل استان و شهرستان شیراز و سپس به صورت واسطه یابی درونی به صورت کمی برداشت شده است. با توجه به آرایش فضائی هندسی اطلاعات عددی و تجزیه و تحلیل جبری زیرسیستم ها می توان به بازخورد سیستماتیک آنها که ناشی از ساختار کیاسی، فراکتال یافازی است پی برد و با آگاهی از عملکرد متقابل عناصر دو زیرسیستم حوضه طبیعی و زیرسیستم انسانی محدوده شهری شیراز طوری به مدیریت توسعه شهری شیراز پرداخت که کل سیستم دارای کمترین حد آنتروپی منفی در سایر زمینه های جریان ماده و انرژی و بالاترین حد بازخورد منفی سیستمی باشد. نتیجه این تحلیل سیستمی از طرفی سبب پیش بینی بروز عدم تعادل در زیرسیستم های پویای ژئومورفولوژی شهری و کنترل آنها خواهد شد و از طرف دیگر می تواند سبب کنترل سیستم به سمت ناتعادلی و سپس تعادل گردد.
ارزیابی عوامل سازه ای موثر بر حس امنیت فضایی شهروندی در زیرگذرهای کلان شهر مشهد از دیدگاه شهروندان مناطق 11 و 12(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فضاهای شهری امروزی، مولفه ای برای وقوع نابهنجاری های شهری و در نتیجه عدم وقوع امنیت در شهر می باشند، در بسیاری موارد نوع طراحی فضای کالبدی، نقشی که مکان خاص به خود می گیرد و ابعاد اجتماعی یک محدوده منجر می گردد که فضاها امن و یا بالعکس ناامن گردند. هدف پژوهش حاضر ارزیابی عوامل سازه ای موثر بر حس امنیت فضایی شهروندی در زیرگذرهای کلان شهر مشهد از دیدگاه شهروندان مناطق 11 و 12 می باشد. روش تحقیق توصیفی-پیمایشی از نوع کاربردی می باشد. جهت اولویت بندی شاخص های ایمنی زیرگذرها از فرآیند ""تحلیل شبکه"" (ANP) استفاده شده است. جامعه ی آماری شامل کلیه ی شهروندان مناطق 11 و 12 می باشد که به نسبت جمعیت نواحی در این دو منطقه 383 پرسشنامه با استفاده از فرمول کوکران، توزیع شده است. علاوه بر این 20 پرسشنامه در بین خبرگان شهری(متولیان امور زیرگذرها-سازمان حمل و نقل و ترافیک شهرداری مشهد) توزیع شده است. نتایج حاصل از مقایسه ی میانگین دو جامعه ی مستقل بیانگر این است که منطقه 11 در تمامی شاخص های مورد مطالعه به استثنای بهداشت و روشنایی وضعیت مساعدتری را داراست و اولویت بندی حاصل از تکنیک ANP بیانگر این است که شاخص دسترسی و سهولت کاربرد با وزن نرمال شده ی 0.19 در اولویت اول و شاخص طراحی داخلی با وزن نرمال شده ی 0.09 در اولویت آخر جهت تامین ایمنی زیرگذرها قرار دارد.
تبیین رابطه میان آموزش های شهروندی با میزان پایبندی به فرهنگ شهروندی مورد مطالعه: شهروندان تهرانی در سال 1393
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، رابطه میان آموزش شهروندی با میزان پایبندی شهروندان به فرهنگ شهروندی مورد مطالعه قرار گرفته است. در دهه های اخیر، با توجه به اهمیت فرهنگ شهروندی و نقش آموزش های شهروندی در ارتقاء آن، رابطه بین مؤلفه های مختلف آموزش شهروندی از جمله دانش شهروندی، مهارت شهروندی، نگرش شهروندی و میزان بهره مندی شهروندان از آموزش های شهروندی شهرداری ها و سازمان های غیر دولتی با فرهنگ شهروندی مورد توجه صاحب نظران و پژوهشگران حوزه های علوم انسانی و اجتماعی قرار گرفته است. بر این مبنا، هدف اساسی این مقاله، تبیین وضعیت هر یک از متغیرهای آموزش شهروندی و فرهنگ شهروندی و چگونگی پیوند و تعامل دو متغیر فوق در جامعه آماری مورد مطالعه می باشد. این تحقیق از نوع مطالعه پیمایشی بوده و داده های تحقیق با استفاده از تکنیک پرسشنامه توأم با مصاحبه جمع آوری گردیده است. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه جمعیت بالای 15 سال شهر تهران در نیمه سال 1393 می باشد. با استفاده از فرمول نمونه گیری کوکران تعداد 1112 نفر به عنوان حجم نمونه تعیین و بررسی شده اند. نتایج تحقیق با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون، همبستگی مثبت و معنی دار بین متغیرهای آموزش شهروندی و میزان بهره مندی از آموزش های شهروندی شهروندان با میزان پایبندی آنان به فرهنگ شهروندی را در سطح اطمینان 99 درصد مورد تأیید قرار داده است. همچنین، نتایج تحلیل رگرسیونی متغیرهای تحقیق، نشان می دهد که میزان اثرگذاری هر یک از مؤلفه های «نگرش شهروندی»، «مهارت شهروندی» و «دانش شهروندی» بر فرهنگ شهروندی به ترتیب برابر با 34، 17، 15 درصد می باشد.
کاربرد اصول دانش طراحی اقلیمی در طراحی فضاهای شهری با تأکید بر آسایش حرارت– تحقق طراحی و نتایج از پروژة سهیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش در برگیرندة چگونگی بهره گیری از اصول دانش طراحی اقلیمی در خلق فضاهای شهری بر پایة تأمین آسایش حرارتی است. این پژوهش بر طراحی سایت سهیل در منطقة 19 شهر تهران با سنجش عملکرد طراحی در محدودة خرد مقیاس با شبیه سازی در مدل سه بعدی خرد اقلیم ENVI-met® انجام گرفت. مقایسة نتایج مدل سازی و شبیه سازی خرد اقلیم مؤلفه های دمایی در شاخص های دمای پتانسیل و دمای تابشی نشان داد که محدودة خرد اقلیم خلق شدة ناشی از طراحی، به کاهش اوج دمای محیط در طول روزهای تابستان تا بیش از 10 درجة سلسیوس کمک شایان توجهی می کند؛ این درحالی است که شرایط آسایش در حد چشمگیری بهبود یافته است. همچنین، در بررسی شرایط زمستان مشاهده شد که مقدار دمای مؤثر در محدودة کاربری های مورد نظر، به سبب بهره مندی از جذب و ذخیرة انرژی تابشی خورشیدی تحت تأثیر نوع طراحی، به بیش از 15درجة سلسیوس در هنگام ظهر رسید؛ در حالی که در این فصل از سال، متوسط دمای بیشینة حاکم بر محیط 9 درجة سلسیوس بود. نتایج پژوهش، بر لزوم رویکرد علمی به کاربرد و استفاده از دانش طراحی اقلیمی در جزئیات سبک و الگوی شهرسازی و معماری ایران تأکید می کند.
تحلیل فضایی و مکانیابی بهینه فضاهای سبز شهری (نمونه موردی: شهر نجف آباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه مفهوم شهر بدون وجود فضای سبز ، قابل تصور نیست. پیامدهای توسعه شهری و پیچیدگی معضلات زیست محیطی، موجودیت فضای سبز و گسترش آن را به عنوان ریه های تنفسی شهرها اجتناب ناپذیر کرده است. اهمیت فضاهای سبز در محیط شهری تا آن حد است که به عنوان یکی از شاخص های توسعه یافتگی جوامع مطرح بوده و نبود آن به معنی عدم وجود سلامت و تندرستی در شهرها تلقی می شود. رویکرد پژوهش حاضر، توصیفی-تحلیلی و کاربردی بوده که با استفاده از سامانه اطلاعات جغرافیایی(GIS)، مدل همپوشانی شاخص ها(IO)و فرایند تحلیل سلسله مراتبی(AHP) به بررسی چگونگی توزیع فضایی و مکان یابی فضاهای سبز شهری شهر نجف آباد پرداخته است. در همین راستا با تهیه بانک جامع اطلاعات مکانی پارک ها و فضای سبز شهر نجف آباد، وضعیت دسترسی تمامی مناطق شهر بر طبق استانداردهای موجود بررسی شده و با در نظر گرفتن مناطقی که از این لحاظ با کمبود مواجه بوده و نیز مورد توجه قرار دادن سایر عوامل شهری موثر در مکان یابی، با ارائه الگویی مناسب، به دنبال توزیع بهینه ی فضای سبز در شهر نجف آباد است. نتایج نشان می دهد که فضاهای سبز شهری در شهر نجف آباد،دارای مکان گزینی بهینه نیستند و قدرت پاسخ گویی به نیاز شهروندان را ندارند، بر همین اساس لزوم مکان یابی صحیح در جهت احداث پارک های جدید به شدت احساس می شود.
نقش سازمان های ایمان محور در مدیریت و توسعه پایدار محله های شهری مورد شناسی: محله های منطقه 1 شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به طورکلی، آنچه در ادبیات علمی داخل و خارج کشور مغفول مانده است، نقش سازمان های ایمان محور در مدیریت و توسعه پایدار محله های شهری است. این سازمان ها که به دو دسته قدسی و غیرقدسی تقسیم می شوند، به دلیل ظرفیت ایمانی شان دارای اثربخشی مضاعف نسبت به دیگر سازمان ها هستند. از یک طرف این سازمان ها همواره زمینه ساز و تقویت کننده هویت، خاطره های معنوی و حس تعلق به مکان، مشارکت و تقسیم کار در شهرها و محله های مختلف جهان اند و از طرف دیگر به دلیل گستردگی ابعاد و تغییر ماهیت مسائل شهری و محله ای و پیچیدگی این مسائل، جامع نگری و توجه به ابعاد و جنبه های مختلف مسئله به منظور حل پایدار آن ها (از جمله توجه و آگاهی به اثرات عملکردی اجتماعی-اقتصادی، آموزشی و زیست محیطی این نوع سازمان های محلی) را اجتناب ناپذیر ساخته است. از این رو یکی از کارآمدترین ابزار های اجرایی سیاست های دولتی، سازمان های غیرانتفاعی هستند و سازمان های ایمان محور بارزترین جلوه این سازمان هایند که به دلیل انگیزه های درونی و ایمانی شان به طور مضاعف ظرفیت اجرای خط مشی ها را دارند. در این مقاله، سنخیت و نقش و عملکرد سازمان های ایمان محور با سازمان های محله محور در محلات منطقه یک شهر تهران در مدیریت و توسعه پایدار محله های شهری بررسی می شود. نقش سازمان های ایمان محور در مدیریت و توسعه پایدار محله های منطقه یک شهر تهران بدین قرار است: از حیث مفهومی و عملکردی، سازمان های ایمان محور با سازمان های محله محور در محله های منتخب منطقه یک شهر تهران قابل انطباق و سنخیت با همدیگر هستند و این امر موجب تقویت مدیریت و توسعه پایدار محله ای شده است. شناخت، آگاهی، تعلیم و توجه در زمینه های خدمات اجتماعی - آموزشی، زیست محیطی به ویژه نیازهای اساسی ساکنان از مهم ترین وجوه کارکردی سازمان های ایمان محور (البته با سازمان های محله محور) هستند که باعث شکل گیری و تقویت مدیریت و توسعه پایدار محله ای در محدوده مورد مطالعه (محلات منطقه 1 تهران)گردیده است. سازمان های کامیونیتی محور و سازمان های ایمان محور در کاهش مشکلات ناشی از فقر شهری مؤثرند. ناکافی بودن و نامشخص بودن سام ها، هم در ایران و هم در محدوده مورد مطالعه و در نتیجه عدم تشخیص دقیق این سازمان ها از دیگر سازمان های کامیونیتی محور.
ارزیابی سازگاری کاربری اراضی بر اساس مدل GIS-AHP و بررسی الگوی توزیع کاربری ها و تأثیرات آن ها بر کیفیت زندگی شهری مورد شناسی: بافت قدیم شهر کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توزیع نامناسب کاربری های شهری و بی توجهی به مؤلفه های مکانی – فضایی تصمیم گیری همچون سازگاری کاربری اراضی شهری از جمله دلایل اصلی در از بین رفتن کیفیت زندگی در بافت های شهری است؛ بنابراین، تحلیل چگونگی قرارگیری کاربری های مختلف در کنار هم و بررسی الگوی توزیع آن ها اهمیت اساسی دارد. از این رو این مقاله در صدد است با استفاده از مدل هایی که توانایی تلفیق تعداد زیادی معیارهای کمی و کیفی را به صورت همزمان دارند، مانند مدل تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و تلفیق آن در قالبسیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) با قابلیت نمایش مکانی پدیده ها، به ارزیابی نحوه سازگاری اراضی وضع موجود در قالب نقشه های GIS در بافت قدیم شهر کرمان بپردازد و نقشه نهایی خروجی این مدل را ارائه کند. همچنین جهت بررسی توزیع کاربری ها در محدوده مطالعاتی از روش نزدیک ترین مجاورت (RN) استفاده شده است. روش تحقیق حاضر از نوع توصیفی – تحلیلی و از شاخه میدانی است. نتایج تحلیل ها حاکی از آن است که کاربری ها در بافت قدیم شهر کرمان در وضع موجود از نظر سازگاری، نظام توزیع و الگوی همجواری، هماهنگی چندانی با معیارهای برنامه ریزی شهری ندارند و این موضوع کیفیت زندگی شهری در سطح محدوده را تحت تأثیر قرار داده است. بیشترین سازگاری بین کاربری ها در بین کاربری مسکونی دیده می شود به گونه ای که 89 درصد از کاربری های مسکونی در حالت کاملاً سازگار و نسبتأ سازگار با همجواری های خود قرار دارند، از طرفی بی نظمی و تصادفی بودن پخش کاربری ها در سطح بافت قدیم شهر کرمان بسیار به چشم می خورد.
مدل سازی توسعه شهری با استفاده از رویکردهای پیش پردازش آماری و مدل پرسپترون چند لایه (نمونه موردی: کلان شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پایداری در توسعه شهری به علت سطوح بالای شهرنشینی تقریباً در کل بخش های جهان، به یک موضوع مهم تبدیل شده است. بنابراین برای رسیدن به توسعه پایدار شهری و همچنین تصمیم گیری بهتر برای جهت دهی توسعه در آینده، بازبینی دائمی فرآیندهای دینامیک شهری با توجه به توسعه در گذشته و پیش بینی آن در آینده، اجتناب ناپذیر است. هدف پژوهش حاضر، مدل سازی و پیش بینی توسعه کلان شهر تهران با استفاده از روش رگرسیون حداقل مربعات معمولی (OLS) و مدل شبکه عصبی مصنوعی (پرسپترون چندلایه (MLP)) با در نظر گرفتن دوره 11 ساله 1385_1374 است. برای این منظور ابتدا، معیارهای موثر در فرآیند توسعه شهری از سازمان های مربوط جمع آوری، آنالیز و آماده سازی شدند و نقشه های کاربری زمین برای سال های مورد نظر از تصاویر ماهواره لندست استخراج شد و با استفاده از داده های اتوکد سازمان نقشه برداری و نقشه های موجود بهبود داده شدند. سپس صحت سنجی نقشه ها و آشکارسازی تغییرات انجام شد. نتایج آشکارسازی تغییرات با ضریب کاپای 85/91% نشان می دهد که بیشترین افزایش مساحت در مناطق ساخته شده (38/5886 هکتار) و بیشترین کاهش مساحت در زمین باز (89/5328 هکتار) رخ داده است. بر مبنای این تغییرات و برای اجتناب از روش سعی و خطا در انتخاب بهترین ترکیب معیارهای ورودی به مدل، با استفاده از روش OLS پیش پردازشی روی این معیارها صورت گرفت. در مرحله بعد با در نظرگرفتن خروجی روش OLS، 11 متغیر مستقل بعنوان ورودی به مدل انتخاب شدند. سپس مدل سازی پتانسیل تبدیل کاربری برای سال 1396، با استفاده از روش MLP انجام شد و با روش زنجیره مارکف نقشه کاربری اراضی برای سال 1396 پیش بینی شد. در نهایت نتایج نشان داد که پیش بینی صورت گرفته نسبت به مطالعات گذشته به واقعیت های زمینی نزدیک تر است و بیشترین میزان توسعه در سال 1396 در بخش های شرقی، شمال غرب و غرب کلان شهر تهران رخ خواهد داد. 2- روش شناسی برای دستیابی به اهداف این مطالعه، ابتدا معیارهای موثر در فرآیند توسعه شهری از سازمان های مربوط جمع آوری، آنالیز و آماده سازی شدند. نقشه های کاربری زمین برای دوره مورد مطالعه (1385-1374) از تصاویر ماهواره لندست استخراج شد و با استفاده از داده اتوکد و نقشه های موجود بهبود داده شدند. سپس صحت سنجی نقشه ها و آشکارسازی تغییرات انجام گرفت و بر مبنای این تغییرات، به منظور اجتناب از روش سعی و خطا در انتخاب بهترین ترکیب معیارهای ورودی به مدل، با استفاده از روش OLS پیش پردازش روی این معیارها صورت گرفت. در مرحله بعد با در نظر گرفتن خروجی روش OLS، متغیرهای مستقل به عنوان ورودی به مدل انتخاب شدند. در نهایت، با استفاده از روش MLP مدل سازی پتانسیل تبدیل هر کاربری انجام گرفته و با به کارگیری روش زنجیره مارکوف نقشه کاربری اراضی برای سال 1396 پیش بینی شد.
Vehicles and Noise Pollution Measurement and their Effects on Public and Mental Health on Qom Citizens(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۳ پاییز ۱۳۹۴ ضمیمه لاتین شماره ۴۰
۱۹۴-۱۸۵
حوزههای تخصصی:
One of the most important issues in today&rsquos urban world is increasing use of cars and its noise pollution, which is now one of the most important affecting pollutants on health and quality of lives of residents in urban areas. Noise pollution effects on various aspects of human and the community health as well as the high cost of treatment, thus more studies in this field is needed. Hence the importance of this study is to measure noise pollution caused by traffic and its impact on public health and mental health of the citizens in Qom. The study method was field studies and library. The data obtained over a period of three months regularly studies from the streets of Qom and using the B & K-2230, Quest-2900 and dosimeter. Overall, the results indicate that almost in all streets, noise pollution rate is higher the standard level. Among these the Imam Khomeini Avenue, 19 Day, Eram, and Enghelab streets have more noise pollutions. Noise pollution reflects is determined by field studies. Analyzing the questionnaires distributed among residents of adjacent streets, the results show that there are mild to severe illness and eventually decrease mental and general health of nearby residents in the streets.
ارزیابی کیفیت زندگی در مرکز شهر با استفاده از فنSAW (نمونه موردی: مرکز شهر سنندج)
حوزههای تخصصی:
بهبود کیفیت زندگی در یک مکان خاص و یا برای اشخاص و گروه های خاص همواره کانون اصلی توجه برنامه ریزان بوده است. از طرفی در تحولات جدید شهرسازی جهان و رشد فزاینده توسعه شهری، مراکز شهری به علت قدمت و سابقه تاریخی، فرهنگی، کالبدی و ...، بیشتر از سایر نواحی شهری در معرض عوارض نامطلوب توسعه شهری قرار گرفتند، به گونه ای که این فرایند کاهش کیفیت محیط زندگی را در این مراکز موجب شده است. ازاین رو در پژوهش حاضر به ارزیابی کیفیت زندگی در مرکز شهر سنندج با استفاده از شاخص های کمی (عینی) و کیفی (ذهنی) پرداخته شده است. روش پژوهش به صورت توصیفی- تحلیلی هست و برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه و برداشت های میدانی و اسناد و مراجع کتابخانه ای و هم چنین برای تحلیل داده ها از روش آنتروپی و فن Saw و نرم افزارهای Spss، Excel و Arcgis استفاده شده است. در این مقاله با ارزیابی شاخص های عینی و ذهنی کیفیت زندگی مرکز شهر در شش بعد اجتماعی، اقتصادی، کالبدی، ارتباطی، زیست محیطی و زیبایی شناختی، 58% از شاخص های مورد بررسی در وضعیت نامطلوب و تنها 12% از شاخص ها در وضعیت مطلوب قرار دارند که سهم بیشتر شاخص ها با وضعیت نامطلوب، مربوط به شاخص های عینی هست. هم چنین کیفیت زندگی عینی و کیفیت زندگی عینی در مرکز شهر سنندج به جز در یک محله، باهم مطابقت ندارد، درنتیجه شرایط و موقعیت اقتصادی، اجتماعی و ... فرد با تصور خود فرد از زندگی اش، کاملاً متفاوت و حتی مغایر است.
تأثیر ساختار فضای شهری بر میزان تقاضای حمل و نقل شهری (نمونه موردی: حلقه مرکزی شهر همدان)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش به مطالعه تأثیر ساختار کالبدی شهری و الگوی فضایی بر تقاضای حمل ونقل و ترافیک پرداخته شده است با توجه به افزایش شهرنشینی و توسعه شهری به لحاظ فیزیکی و جمعیتی لزوم استفاده و اتخاذ تدابیر در برنامه ریزی شهری و طراحی شهری اثبات می گردد. در این پژوهش با توجه به متغیرهای پژوهش نمونه موردی شهر همدان و بافت مرکزی انتخاب گردید. درنهایت جامعه آماری و نمونه گیری توسط جدول مورگان ۳۸۲ نفر مشخص و سؤالات در قالب سؤالات بسته و باز مصاحبه توزیع شده و نتایج در نرم افزار spss بررسی گردید. پایایی پرسشنامه توسط آزمون آلفای کرونباخ بررسی گردید. جهت آزمون نرمال بودن داده ها از آزمون کولموگروف اسمینروف و درنهایت جهت آزمون فرضیات از آزمون اسپیرمن استفاده گردید. نتایج نشان داد عدم هماهنگی در توزیع کاربری های جاذب سفر چون کاربری های خدماتی، تجاری، اداری به نسبت سرانه مسکونی که در بافت مرکزی وجود دارد و همچنین ساختار شبکه معابر اصلی بیشترین عوامل مؤثر در وجود ترافیک در حوزه مرکزی می باشد.
بررسی عوامل مؤثر بر تمایل به پرداخت بازدیدکنندگان از پارک های بزرگ شهر مشهد: کاربرد الگوی لاجیت چندسطحی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهداف: در این مقاله، عوامل مؤثر بر تمایل به پرداخت بازدیدکنندگان در سه پارک بزرگ شهر مشهد با استفاده از روش ارزش گذاری مشروط و به کارگیری الگوی لاجیت چندسطحی بررسی شد.
روش: داده ها از طریق تکمیل 1200 پرسش نامه از بازدیدکنندگان سه پارک ملّت، کوهسنگی و پارک جنگلی وکیل آباد در سال 1391 به دست آمد. در این مطالعه، دو نوع ساختار سلسله مراتبی در خصوص نمونه ها بررسی شد و ساختار سلسله مراتبی که در آن نمونه ها به تفکیک سه پارک مورد مطالعه (ملّت - کوهسنگی - وکیل آباد) گروه بندی شده باشند، استفاده شد.
یافته ها/ نتایج: نتایج نشان داد که متغیرهای درآمد و شاخص رضایت تأثیر مثبت و معنی دار (در سطح اطمینان 99 درصد) و متغیرهای سن و جنسیت تأثیر منفی و معنی داری (به ترتیب در سطح اطمینان 99 و 95 درصد) بر تمایل به پرداخت بازدیدکنندگان دارند. همچنین متوسّط تمایل به پرداخت به ازاء هر بازدید در پارک ملّت 13995 ریال، پارک کوهسنگی 4935 ریال و پارک جنگلی وکیل آباد 2270 ریال است.
نیازسنجی آموزشی شاخص های برگزیده اکوشهر(مورد مطالعه: شهروندان ناحیه شش منطقه یک شهرداری تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مفهوم اکوشهر نگرشی جدید در مدیریت شهری از منظر محیط زیست است. پیاده سازی شاخص های هیجده گانه اکوشهر نیازمند کنش و واکنش متقابل شهروندان و مدیریت شهری است. سنجش آگاهی شهروندان از شاخص های اکوشهر، به مدیران شهری کمک می کند تا اجرای این طرح با موفقیت حداکثری انجام شود. شهرداری منطقه یک شهر تهران، ناحیه شش را به عنوان نخستین ناحیه و مبنای اجرای طرح اکوشهر انتخاب کرده است. پژوهش حاضر آگاهی شهروندان ناحیه نام برده را برای شش شاخص فضای سبز، آلودگی هوا، آلودگی صوتی، پسماند، آب و انرژی آزموده است. این بررسی به کمک پر کردن 381 پرسشنامه به صورت حضوری انجام شد و بر اساس نظر کارشناسان، پرسشنامه دارای روایی مناسب و پایایی آن از طریق ضریب آلفای کرونباخ محاسبه شد که دارای پایایی مناسبی (آلفای کرونباخ برابر با 87/0) بود. تعداد 5 آزمون آماری انجام شد. آزمون های آماری به کار گرفته شده شامل آلفای کرونباخ، من ویتنی ، کروسکال والیس، همبستگی اسپیرمن و رگرسیون خطی بود. نتایج بررسی نشان داد که میزان آگاهی شهروندان ناحیه شش منطقه یک تهران در خصوص شاخص های آب و آلودگی های صوتی و هوا در حد قابل قبول بود و در مورد شاخص های فضای سبز، پسماند و انرژی در حد غیر قابل قبول بود. همچنین بر اساس آزمون رگرسیون خطی چند متغیره، متغیر مستقل سطح درآمد روی متغیر وابسته آگاهی محیط زیستی تأثیر معنی دار داشت و متغیر مستقل سطح تحصیلات روی متغیر وابسته آگاهی محیط زیستی تأثیر معنی داری نداشت. نهایتاً خروجی کار چک لیست نیازهای آموزشی شهروندان ناحیه شش منطقه یک تهران برای پیاده سازی اکوشهر آماده گردید.
سنجش پایداری توسعه گردشگری از نگاه جامعه محلی (مطالعه موردی: شهر تبریز)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۲ تابستان ۱۳۹۴ شماره ۲
205 - 218
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، سنجش پایداری توسعه گردشگری شهر تبریز بود. مقاله حاضر از نوع توصیفی تحلیلی است و جمع آوری داده ها از طریق مطالعات کتابخانه ای و مشاهده میدانی (توزیع پرسش نامه) انجام گرفته است. جامعه آماری این پژوهش 400 نفر از ساکنان محلی شهر تبریز در سال 1393 بود که برای تعیین حجم نمونه و روش نمونه گیری، به ترتیب از روش تعیین حجم نمونه کوکران و نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب با حجم جامعه بهره گرفته شد. به منظور روایی و پایایی پرسش نامه، به ترتیب از روایی محتوا (نظر استادان و کارشناسان مرتبط با مسائل شهری و گردشگری) و ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. از طریق پرسش نامه های تکمیل شده از سوی گردشگران و همچنین به کارگیری نرم افزار AMOS، نیازهای این افراد و هماهنگی شاخص ها با عوامل توسعه پایدار استخراج شدند. برای ارزیابی گردشگری پایدار و ارزیابی شاخص های عملیاتی، روش تحلیل عاملی مرتبه دوم به کار گرفته شد. نتایج نشان داد که شاخص های در نظر گرفته شده همه ارتباط مثبت و معنا داری با ساختار مرتبه دوم، یعنی پایداری گردشگری شهر تبریز، دارند و عامل «بهداشت و سلامت» با ضریب استاندارد 003/1 بیشترین اثر را بر گردشگری پایدار دارد.
جستاری در سنجش توسعه یافتگی نواحی شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سنجش وضعیت توزیع امکانات شهری برای بسترسازی تعادل در مناسبات مختلف شهری حائز اهمیتی اساسی است. مسئله ای که شاکله اصلی این پژوهش را تشکیل می دهد «چگونگی توزیع خدمات و امکانات شهری در گستره ی کلان شهر شیراز» است. جهت پرداختن به این مسئله، در مقام گردآوری داده ها از روش های مختلف اسنادی، کتابخانه ای و نیز میدانی استفاده شده و در مقام تحلیل و داوری داده ها از روش تحلیل عاملی و نیز تاکسونومی عددی بهره گیری شده است. با بهره گیری از این روش ها، ابتدا 60شاخص که 35مورد از آنها به وسیله پرسشنامه سنجیده شده اند و 25مورد نیز به وسیله اطلاعات اسنادی و مراجعه به دستگاه های دولتی مختلف شهر شیراز گردآوری شده اند، بررسی شده و سپس با استفاده از تحلیل عاملی داده ها، در مجموع 15عامل یا شاخص پنهان، استخراج شده است. یافته های تحلیل تاکسونومی در این پژوهش نشانگر آن است که بافت تاریخی- فرهنگی و ناحیه های حاشیه ای جنوب، شرق و شمال شرقی شیراز دارای سطح پایینی از توسعه یافتگی هستند و بین نواحی مختلف شهر اختلاف زیادی به لحاظ توسعه یافتگی وجود دارد. طبق یافته های این پژوهش، توجه به سه عامل می تواند تا حد زیادی این اختلاف توسعه یافتگی را کاهش دهد که این عوامل سه گانه به ترتیب عبارتند از: عامل اول، شعاع دسترسی به دستگاه های زیربنایی در زمینه ورزش و سلامتی (مانند درمانگاه و بیمارستان) و اقتصاد (مانند بانک). عامل دوم، مؤلفه های رفاه خانواده مانند درآمد، اشتغال و توانمندسازی خانواده های برخوردار از کمک نهادهای حمایتی و عامل سوم، توجه به کیفیت زیرساختهای شهری مانند آسفالت و آب.