فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۴۸۱ تا ۱٬۵۰۰ مورد از کل ۲٬۳۰۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
فضاهای عمومی، نقش محوری در برنامه ریزی و توسعه شهرها دارند و از اجزای اصلی یک محیط شهری سالم و با نشاط به حساب می آیند. توسعه کیفی و کمی فضاهای عمومی شهرها، هنگامی روند مطلوب اجرایی و قابل تحققی پیدا خواهد نمود، که اولویت سنجی مسائل موجود در شهرها، مبتنی بر نظریات نوین مشارکت مردمی (دیدگاه استفاده کنندگان) و استفاده از روش های علمی مناسب و کارآمد باشد. از آنجا که نظرات و آراء مختلفی در سطح شهر پیرامون مسائل و اولویت های شهری وجود دارد و اتخاذ تصمیمات می بایست همگرا و در راستای پوشش همه جانبه اولویت ها باشد، بنابراین هدف مقاله حاضر، اولویت سنجی و تعیین راهبردهای توسعه فضاهای عمومی شهر عسلویه با استفاده از مدل «فرآیند تحلیل شبکه» (ANP) می باشد. در این پژوهش روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و مبتنی بر مطالعات اسنادی- کتابخانه ای، بررسی های میدانی، مراجعه مستقیم به سازمان های مربوطه و استفاده از ابزار پرسش نامه بوده که محدوده مورد مطالعه شامل فضای عمومی؛ پارک، خیابان و بازار و هفت فضای شهری مورد بررسی است. ابتداء مهمترین مسائل مرتبط با فضاهای عمومی شهر با استفاده از منابع، مصاحبه و پرسشنامه استخراج گردید، سپس با توجه به ویژگی های ANP و ویژگی مسائل شهر عسلویه، داده ها و اطلاعات اولیه طبقه بندی و به تبع آن مدل مفهومی ANP تهیه گردید. مدل ANP مبتنی بر فضاهای عمومی شهر عسلویه شامل 4 خوشه (معیار/گروه) و 14 گزینه (نود/زیر گروه) با استفاده از نرم افزار Super Decisions تولید شد و نتایج بررسی های میدانی در نرم افزار مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. خروجی های مدل به شیوه های مختلف متنی و نمودارهای متنوع و قابل تأمل برای تمام معیارها و گزینه ها قابل ارائه است، از این رو، به سبب حجم گسترده عملیات، تنها برخی از خروجی ها برای نمونه در مقاله آورده شدند. نتایج تحقیق نشان می دهد، بیشترین و بالاترین اولویت ها مربوط به تعاملات اجتماعی (0.644 نرمال شده خوشه فضای مطلوب شهری)، دسترسی اجتماعی (0.625 نرمال شده خوشه قابلیت دسترسی به فضاهای عمومی) و سازگاری (0.415 نرمال شده خوشه کاربرد بهینه فضاهای عمومی)، با تأکید بر توسعه فضای عمومی بازار شهر (بخش مرکزی) و بخش ساحلی شهر- پارک نگین جهت تعیین راهبردهای توسعه فضاهای عمومی شهر عسلویه تعیین گردید.
بررسی و تحلیل سطح برخورداری شهرستان های استان چهارمحال و بختیاری از شاخص های توسعه با استفاده از مدل تاپسیس فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برنامه ریزی منطقه ای با هدف توسعه و کاهش نابرابری منطقه ای، از موضوعات مهم در کشورهای در حال توسعه محسوب می شود. شناخت و تجزیه و تحلیل وضع مناطق در زمینه های محیطی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی نخستین گام در فرایند برنامه ریزی توسعه منطقه ای است. با این کار تنگناها و محدودیت های مناطق مشخص شده و می توان برای رفع آن ها اقدام کرد. به عبارتی برای تخصیص اعتبارات و منابع میان مناطق مختلف، شناسایى جایگاه آن منطقه در بخش مربوطه و رتبه بندى سطوح برخوردارى از مواهب توسعه ضرورى است. با عنایت به مباحث فوق الذکر در پ ژوهش حاضر سعی شده است، با روش توصیفی- تحلیلی به تعیین درجه توسعه یافتگی شهرستان های استان چهار محال بختیاری در شاخص های انتخابی توسعه پرداخته شود. در این پژوهش شهرستان های استان براساس 11 مولفه مختلف توسعه در قالب 50 شاخص (با تاکید بر شاخص های اقتصادی، اجتماعی و کالبدی) با استفاده از مدل های کمی برنامه ریزی از جمله مدل تصمیم گیری چند معیاره شباهت به گزینه ایده آل TOPSIS و وزندهی شاخص ها با تکنیک AHP، سطح بندی و میزان نابرابری های موجود در شهرستان های استان مورد بررسی قرار گرفت. نتایج بدست آمده از این بررسی ها حاکی از آن است که شهرستان های شهرکرد و بروجن به ترتیب با 5721% و 5062% در سطح برخوردار و شهرستان های اردل، فارسان و کوهرنگ به ترتیب با 3838% و3644% و 3071% در سطح نیمه برخوردار و شهرستان لردگان با 2042% در سطح عدم برخورداری هستند. یافته ها نشان می دهد لزوم توجه به برنامه ریزی غیرمتمرکز بر اساس منابع و محدودیت ها به منظور نیل به توسعه و پیشرفت متعادل و یکپارچه منطقه ای، ضرورتی اجتناب ناپذیراست.
بررسی کارایی نواحی مختلف شهرداری مشهد با رویکرد تحلیل پوششی داده ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به ارزیابیکارایی نواحی شهرداری مشهد با استفاده از روش تحلیل پوششی داده ها در حالت بازده ثابت نسبت به مقیاس و با رویکردی ورودی-محور و خروجی-محور پرداخته است. داده های مربوط به نهاده ها و ستاده ها بر اساس اطلاعات موجود در شهرداری از مدیران نواحی اخذ شده است. 11 عامل نهاده ای و ستاده ای (5 عامل نهاده ای و 6 عامل ستاده ای) بر اساس مطالعات پیشین، وظایف نواحی و نظرات کارشناسان خبره شهرداری مشهد احصا شده است. تعداد نواحی مناطق مختلف شهرداری مشهد 40 ناحیه است که پس از حذف 4 ناحیه به علت فقدان اطلاعات، تعداد 36 ناحیه برای ارزیابی مشخص شده است. نتایج نشان می دهد که در هر دو رویکرد ورودی محور و خروجی محور، 55 درصد نواحی صددرصد کارا است وکمترین میزان کارایی معادل20 درصد و میانگین کارایی36 ناحیه برابر 84 درصد می باشد. نتایج بیانگر آن است که 15 ناحیه از 36 ناحیه مورد بررسی دارای بازده صعودی نسبت به مقیاس و سایر نواحی دارای بازده ثابت به مقیاس هستند. بر اساس نتایج بدست آمده از رویکردهای ورودی محور و خروجی محور پیشنهادهایی مربوط به کاهش لازم در نهاده ها (بدون افزایش ستاده ها) و یا افزایش لازم در ستاده ها (بدون کاهش در نهاده ها) جهت بهبود کارایی نواحی ناکارا (16 ناحیه) ارائه شده است.
تعیین رتبه و میزان پیوندِ شبکه ایِ جهانیِ تهران با استفاده از مدل «جی. اِن. سی »
حوزههای تخصصی:
این مقاله ضمن طرح مسئله جایگاه تهران در شبکه شهری جهانی، مدل «جی. اِن. سی» را معرفی می کند. سپس، پیوند شبکه ای کلان شهر تهران را با استفاده از این مدل تعیین می کند. در این راستا، از داده های آماری و شاخص حضور 100 شرکت جهانی در 315 شهر استفاده شده است. هدف مقاله، معرفی مدل «جی. ان. سی» و تعیین رتبه و میزان پیوند شبکه ای تهران در شبکه شهری جهانی و شبکه شهری خاورمیانه و به ویژه کشورهای اسلامی پیرامون ایران است. مهم ترین یافته های این پژوهش عبارت اند از: 1. تهران از نظر پیوند شبکه ای با سهم 0019/0 از کل پیوند و عدد 122/0 از پیوند شبکه ای (عدد 1 مؤید پیوند کامل)، رتبه 203 را در میان 315 شهر منتخب برای مطالعه در جهان دارد. این رتبه تهران را از رده «شهرهای جهانی» خارج کرده است. 2. تهران با کسب رتبه 15 در بین 22 شهر منتخب خاورمیانه و حوزه کشورهای اسلامی پیرامون ایران، فاصله عمیقی با شهرهای استانبول (رتبه 1) و دوبی (رتبه 2) دارد. 3. با وجود کلان شهر بودن و جایگاه نخست شهریِ تهران در شبکه شهری ایران، این شهر تا سال 2010 در رده شهرهای جهانی قرار نگرفته است و این مسئله صحت نتایج برخی از پژوهش های پیشین را تأیید می کند. نتیجه اینکه، تهران رتبه ضعیفی در شبکه شهری جهانی داشته است. همچنین، پیوند ضعیفی با شبکه شهرهای جهانی دارد.
ارزیابی پایداری توسعه ی شهری با روش جای پای اکولوژیکی(نمونه ی موردی: شهر کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی جای پای اکولوژیکی شهر کرمانشاه، می پردازد و تلاش می کند به این پرسش پاسخ دهد: آیا فضای بوم شناسی شهر کرمانشاه توان حمایت و برآوردن نیازهای اساسی جمعیّت شهر را دارد؟ این پژوهش با روش توصیفی انجام گرفته و جامعه ی آماری آن تمام خانوارهای شهری کرمانشاه بوده که آمار مربوط به میزان مصرف آنها از دو روش مراجع رسمی و پرسش نامه ی پژوهشگر ساخته، متشکّل از 14 گویه جمع آوری شده است. حجم نمونه 322 خانوار بوده است.یافته های این پژوهش نشان می دهد که جای پای اکولوژیکی شهر کرمانشاه در گروه های مصرفی موادّ غذایی، حمل ونقل، گرمایش گازهای طبیعی، آب، برق و زمین مورد نیاز برای دفع موادّ زائد 82/1 هکتار بوده است، که مقایسه ی آن با فضاهای پشتیبان آن، مانند شهرستان و استان، بیانگر این است که شهر کرمانشاه برای برآوردن نیازهای زیستی و پایداری خویش متّکی به منطقه ای فراتر از استان کرمانشاه است. نگاهی به میزان مواد مصرفی شهر کرمانشاه، نشان می دهد که سهم موادّ غذایی با 22/1 هکتار، بیشترین سهم را در بین سایر مواد دارد. کمترین میزان مربوط به زمین مورد نیاز برای دفع زباله 06/0متر مربّع به ازای هر نفربوده است. از آنجایی که ظرفیت زیستی ایران 8/0هکتار است، جای پای اکولوژیکی 82/1 هکتاری شهر کرمانشاه بدان معناست که 275/2 برابر بیش از سهم خود، از ظرفیت زیستی قابل تحمّل کشور را به خود اختصاص داده است. به گفته ی دیگر با ادامه ی روند کنونی مصرف، شهر کرمانشاه برای تأمین غذا، انرژی و زمین مورد نیاز برای جذب دی اکسیدکربن، به فضایی حدود 180 برابر مساحت کنونی خود نیازمند است.
کاربرد فرایند تحلیل شبکه ای (ANP) در برنامه ریزی توریسم مطالعة موردی: ناحیة کوهستانی غرب گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دسترسی به جاذبه ها و رتبه بندی مقاصد گردشگری از ابعاد مهم برنامه ریزی توسعة توریسم به شمار می آید. در مقالة حاضر با استفاده از روش RDS از طریق منابع کتابخانه ای و با نظرسنجی از نمونة آماری مبتنی بر روش کوکران و روش نمونه گیری ساده، کاربرد فرایند تحلیل شبکه ای ANP در برنامه ریزی توریسم غرب گیلان بررسی شده است. در پژوهش حاضر با استفاده از روش ANP به کمک نرم افزارSuper Decisions ضمن مطالعة جاذبه های توریستی ناحیة کوهستانی غرب گیلان، جاذبه ها و مقاصد توریستی این منطقه نیز رتبه بندی شده است. برای این منظور، مؤلفه های اکوتوریستی، آثار تاریخی، سبک معیشت نیمه نومادیزم و وضعیت زیرساخت ها از مهم ترین شاخص های رتبه بندی مقاصد گردشگری انتخاب شدند. سپس با تحلیل و ارزیابی معیارها در مدل فرایند تحلیل شبکه ای، هفت گزینه از میان نواحی کوهستانی غرب گیلان پیشنهاد شدند، که به ترتیب عبارت اند از روستاهای آق اولر با 23/38 درصد، سراگاه با 23/34 درصد، سوباتان با 16/8 درصد، رندانه با 05/6 درصد، لومه دشت با 54/5 درصد، دشت دامان با 97/4 درصد و حیران با 80/2 درصد از درجة اهمیت.
تحلیلی برکاربری فضای سبز شهری با استفاده از تکنیک های برنامه ریزی شهری( مدل اسپرمن رنک، ضریب جینی، FAHP، مدل همپوشانی) در محیط GIS (مطالعه موردی: منطقه 4 شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کاربریهای عمومی در بسیاری از شهرها به دلایلی چون عدم توجه به معیارهای مکان گزینی و شعاع دسترسی و آستانه های جمعیتی، قادر به ارائه خدمات مطلوب به شهروندان نمی باشند. این موضوع در شهرهای بزرگ و بویژه برای کاربریهایی نظیر فضای سبز از نمود بیشتری برخوردار است. در خدمات رسانی شهری تنها افزایش تعداد مراکز خدماتی، دلیل بر خدمات رسانی مناسب نبوده، بلکه آنچه حائز اهمیت است، توزیع بهینه این مراکز می باشد نوع تحقیق کاربردی است. روش حاکم بر این پژوهش "" توصیفی ـ تحلیلی"" است. جامعه آماری، منطقه 4 شهر شیراز می باشد. در این تحقیق با استفاده از مدل های برنامه ریزی به نتایج زیر رسیدیم. کاربری فضای سبز با توجه به جمعیت و مساحت هر یک از مناطق نه گانه شهر شیراز بررسی شد و بیانگر این نتایج بود، که بالاترین سرانه فضای سبز شهری در منطقه 3 و کمترین حد سرانه مربوط به مناطق4، 7، 8 و 9 می باشد. همبستگی اسپیرمن رنک بین جمعیت و مساحت فضای سبز مناطق، معادل 78/0 می باشد. و توزیع پارامترهای مساحت فضای سبز و جمعیت در سطح مناطق شهری شیراز با توجه به میزان ضریب جینی معادل 16/0 می باشد. که این دو شاخص نشان دهنده توزیع نسبتاً متعادل فضای سبز و جمعیت مناطق شهری می باشند. اما این نشان دهنده مکان بهینه و دسترسی مطلوب تمام شهروندان به پارک های شهری نمی باشد. گسترش فیزیکی شهر بیشتر در مناطق 4 و 9 می باشد که با توجه به افزایش جمعیت در این مناطق، نیاز به ایجاد فضای سبز در الگوی پارک های محله ای و ناحیه ای می باشد. بر این اساس مطالعه موردی منطقه 4 با تراکم جمعیتی بالا، انتخاب شد و با تلفیق لایه های مختلف با وزن های مشخص در محیط GIS، پارک های ناحیه ای در نواحی شهری 5، 6 و 9 منطقه 4 مکانیابی شدند.
پتانسیل یابی منابع آب زیرزمینی با استفاده از مدل AHP و تکنیک GIS (مطالعه موردی: حوضه آبخیز شاهرود- بسطام)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روند روبه رشد شهرستان شاهرود در سالهای اخیر، راهبرد مدیریت منابع آب در این منطقه را بیش از پیش ایجاب میکند. یکی از راهکارهای مدیریتی منابع آب، شناسایی مناطق آبی با پتانسیل های مختلف و بهره برداری از آنها با توجه با ظرفیتشان می باشد. هدف از این پژوهش پهنه بندی مناطق پتانسیل آبی در حوضه آبخیز شاهرود- بسطام با استفاده از عوامل موثر در تغذیه سفره های آب زیرزمینی، از طریق مدل AHP و تکنیک GIS است. جهت نیل به اهداف از معیارهای زمینشناسی، اقلیمی، ژئومورلوژی و هیدرولوژی بهرهگیری شد و در مجموع پنج منطقه پتانسیلی بالا، خوب، متوسط، کم و بدون پتانسیل شناسایی گردید. در پایان برای اطمینان از نتیجه نهایی، لایه پتانسیلی منطقه مطالعاتی به سه روش Raster Calculator Weighed Overlay, و Weighted Sum تهیه شده است. نتایج نشان میدهد که در بین پنج منطقه پتانسیلی معرفی شده حداکثر مساحت پهنه پتانسیل بالا در روش نخست و حداقل مساحت آن در روش دوم مشخص شده است. اما روش سومی حدفاصل بین دو روش قبلی بوده و نتایج آن از اطمینان بالاتری برخوردار است. پهنه پتانسیل بالا بیشتر منطبق بر رسوبات آبرفتی درشت دانه دوران چهارم و مخروطه افکنههای پایکوهی است. پهنه بدون پتانسیل یکی منطبق بر حداکثر ارتفاعات و دیگری منطبق بر مناطق کم ارتفاع رسی و مارنی میباشد. نتایج حاصل از این پژوهش میتواند در طرحهای مدیریت محیط منابع آب زیرزمینی و جلوگیری از بهرهکشی بیش از توان آنها سازنده باشد.
شبیه سازی الگوی پراکنش CO با مدل خرداقلیمی Envi-met در مسیر آزادی ـ تهران پارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تهران از کلان شهرهای آلوده جهان است و مناطق مرکزی آن ناشی از تمرکز انواع منابع انتشار آلاینده ها با شرایط آلودگی شدید هوا مواجه است. محدوده مورد مطالعه خیابان مرکزی تهران، از میدان آزادی تا سه راه تهران پارس با طول تقریبی 19 کیلومتر است. برای مطالعه خرد مقیاس آلودگی هوا تعامل عناصر فیزیکی شهر با عناصر جوّی شدت و جهت باد، دما و رطوبت هوا استفاده شدند. روش شناسی مطالعه ترکیبی از برداشت پیمایشی، محاسبات آماری و مدل سازی عددی است. با انتخاب سه برش از میدان آزادی، چهارراه ولیعصر و سه راه تهران پارس و تهیه فیلم های ترافیکی آنها برای تاریخ 26 ژوئیه 2011 در دو نوبت پرترافیک صبح و کم ترافیک ظهر حجم تردد خودروها در تقاطع ها بررسی شد. با واکاوی آماری حجم ترافیک در واحد زمان، میزان مصرف بنزین و حجم خروجی گاز CO محاسبه شده و با داده های عناصر جوی ایستگاه هواشناسی مهرآباد بعنوان ورودی مدل اقلیمی خردمقیاس ENVI-met تعریف شدند. نتایج به دست آمده گویای تمرکز بیشینه آلودگی در بخش های با تراکم بافت شهری مانند چهارراه ولیعصر و ضلع شرقی میدان آزادی به ویژه در ساعت های آغازین روز و کمترین مقادیر در معبرهای باز مانند ضلع غربی میدان آزادی، ضلع جنوبی سه راه تهران پارس، فضاهای سبز و نواحی دور از کانون انتشارات به خصوص ساعات میانی روز است.
شناسایی شاخص های عملکرد نیروی انتظامی جهت برقراری امنیت اجتماعی مناطق گردشگرپذیر نوروزی با اتکاء به تکنیک دیمتل فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امنیت اجتماعی و گردشگری دو مقوله وابسته به یکدیگر هستند، وجود احساس امنیت برای گردشگران می تواند رضایت و سفرهای آتی به مناطق بازدیده شده را به همراه داشته باشد. ایجاد امنیت و ارائه خدمات حفاظتی به گردشگران، به خصوص گردشگران نوروزی که طیف وسیعی از هموطنان را شامل می شود از وظایف اصلی نیروی انتظامی و نهادهای ذیربط است، بنابراین هدف این پژوهش، شناسایی شاخص های عملکرد نیروی انتظامی در ایجاد امنیت اجتماعی گردشگران نوروزی است. جامعه آماری تحقیق شامل؛ گردشگران نوروز 1393 ورودی به شهر سمنان است که از این تعداد 386 نفر به عنوان نمونه آماری با استفاده از روش تصادفی ساده انتخاب شدند. جمع آوری اطلاعات از طریق پرسشنامه محقق ساخته انجام شد. همچنین به منظور تحلیل داده ها از تکنیک دیمتل فازی بهره گرفته شد. یافته ها نشان می دهد که حضور نیروی انتظامی و استقرار پایگاه های راهنما، تأثیرگذارترین و توانایی آرامش بخشیدن و کمک، تأثیرپذیرترین شاخص عملکرد نیروی انتظامی در تأمین امنیت اجتماعی گردشگران نوروزی است.
مکان یابی مراکز بیمارستانی با رویکرد پدافند غیرعامل با استفاده از الگوریتم رقابت استعماری (نمونه موردی: منطقه 3 تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از راهکارهای اساسی در بحث پدافند غیرعامل، پهنه بندی مناسب و مکان یابی کاربری های شهری است. بر این اساس در این پژوهش به مکان یابی مراکز بیمارستانی با رویکرد پدافند غیرعامل در منطقه سه تهران، پرداخته شد. روش پژوهش توصیفی - تحلیلی است. اطلاعات موردنیاز پژوهش از طریق نتایج تفضیلی سرشماری عمومی نفوس و مسکن، طرح های جامع و تفصیلی منطقه 3 تهران و از طریق اسناد، مجلات و کتب مرتبط با موضوع به دست آمد. برای تحلیل داده ها نرم افزارهایAUTO CAD، ARC GIS، Super Decisions، MATLAB به کارگرفته شد و با استفاده از مدل تحلیل شبکه محدوده خدماتی بیمارستان ها، از مدل ANP برای وزن دهی لایه ها بهره گرفته شد که به کمک تابع Weighted Overlay با هم ترکیب شدند و پهنه های مناسب ایجاد مراکز بیمارستانی شناسایی شد. درنهایت از الگوریتم ICA برای مکان یابی بیمارستان ها استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد مکان گزینی بیمارستان ها در منطقه 3 در وضعیت موجود، همسو با رویکرد پدافند غیرعامل نمی باشد و خدمات رسانی آن ها به ویژه در زمان بروز بحران های بشرساخته با نارسایی بسیاری روبروست و موجب افزایش تلفات غیرنظامی می گردد. بنابراین 6 نقطه جدید برای ایجاد مراکز بیمارستانی در منطقه موردمطالعه پیشنهاد گردید. نتایج پژوهش می تواند به برنامه ریزان شهری درزمینه درک و اولویت بندی مسائل شهری و یافتن راه حل هایی درین زمینه کمک کند.
ارزیابی خطر فرسایش آبی با استفاده از مدل ICONA(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرسایش خاک یکی از مهمترین مسائل زیست محیطی، کشاورزی و تولید غذا در جهان محسوب می شود و تأثیرات مخربی به تمام اکوسیستم های طبیعی و تحت مدیریت انسان دارد، لذا یافتن راه حل های سریع و به موقع الزامی به نظر می رسد، از جمله ی این راه حل ها کاربرد مدل ICONA می باشد که توسط انجمن علمی حفاظت ازطبیعت اسپانیا ارائه شده است. درمیان بسیاری از روش ها برای پیش بینی فرسایش با استفاده از GIS وRS ، نتایج شبیه سازی این مدل به صورت همگانی پذیرفته شده است. این تحقیق سیمای فرسایش آبی حوضه آبخیز تنگ بستانک شیراز را به شکل موردی بررسی کرده و وضعیت فرسایش خاک و پهنه بندی آن را نشان می دهد. این مدل دارای هفت مرحله می باشد که در گام اول نقشه شیب، درگام بعد، نقشه زمین شناسی و درمرحله سوم ازهمپوشانی لایه شیب و زمین شناسی لایه فرسایش پذیری خاک تهیه شدند. در گام چهارم، نقشه کاربری با استفاده از تکنیک های سنجش ازدور تهیه شد و در مرحله پنج، نقشه پوشش گیاهی با استفاده از شاخصNDVI ساخته شد. در مرحله ششم، لایه اطلاعاتی کاربری اراضی و لایه پوشش گیاهی همپوشانی شده و نقشه حفاظت خاک را می سازند. در گام آخر، لایه فرسایش پذیری خاک و لایه حفاظت خاک همپوشانی شده و نقشه خطرفرسایش پذیری رامی سازند. نتایج نشان دادکه ازکل سطح حوضه، 6/28% کلاس خطرفرسایش خیلی کم، 7/36% کلاس خطر فرسایش کم،7/26% کلاس خطر فرسایش متوسط، 2/3%کلاس خطر فرسایش زیاد و8/4% کلاس خطر فرسایش بسیار زیاد را بخود اختصاص داده اند. این مدل سعی بر پهنه بندی خطر فرسابش آبی با استفاده بهینه از دورسنجی و سامانه اطلاعات جغرافیائی دارد.
سطح بندی دهستان های شهرستان بندرانزلی بر اساس تغییرات کاربری اراضی روستایی (با استفاده از مدل فرایند سلسه مراتبیAHP)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سطح بندی دهستان ها بر اساس تغییرات کاربری اراضی روستایی معیاری برای تعیین مرکزیت بیشترین تغییرات کاربری اراضی روستایی و کشاورزی به کاربری های ساخته شده و یکی از مسائلی است که امروزه بیش از پیش مورد توجه قرار گرفته است. دغدغه اصلی زمین، موانع و محدودیت برای تأمین آن است. به خصوص مرغوبیت زمین های کشاورزی و ایجاد تعادل میان حفاظت و فشارهای توسعه، موضوعی است که باید بدان پرداخته شود. در این پژوهش هدف اصلی بهینه سازی استفاده از زمین است که با استفاده از سطح بندی دهستان ها می توان عوامل مؤثر را شناسایی و آنها را رتبه بندی نمود. بدینوسیله برای رسیدن به توسعه پایدار مشکلات مشخص شده و اقدامات لازم جهت برطرف نمودن آن انجام می گیرد. پژوهش حاضر که با هدف بررسی عوامل مؤثر بر روند تغییرات کاربری اراضی روستایی در شهرستان بندرانزلی صورت گرفته از روش توصیفی- تحلیلی کاربردی استفاده شده است و جامعه آماری در نظر گرفته شد کل روستاهای بندرانزلی (27روستا) است، که حجم جامعه آماری برابر با 6968 و حجم نمونه که با استفاده از روش کوکرال تعیین شده برابر با 364 است. همچنین شاخص های که مورد ارزیابی قرار گرفته شامل: گردشگری، رشد جمعیت، توسعه کالبدی فضایی شهر و اقدامات عمرانی دولت می باشد. برای سطح بندی دهستان ها از مدل فرایند تحلیل سلسله مراتبی Ahp استفاده شده است، که با توجه به محاسبات انجام شده دهستان لیجارکی حسن رود رتبه یک که بیانگر بیشترین میزان تغییرات است را دربر داشته. همچنین از نرم افزارExpert choice برای تحلیل داده های مدلAhp ، نرم افزارArc Gis برای رسم نقشه و مدل نهایی استفاده شده است. نتایج حاکی است که از میان شاخص های مورد بررسی گردشگری با توجه به قدمت و عملکرد در محدوده مطالعاتی نسبت به سایر شاخص ها فعالتر بوده و با وزن نسبی 444/0 بالاترین اولویت را از لحاظ تأثیرگذاری در تغییر کاربری اراضی نسبت به سایر شاخص ها در محدوده مطالعاتی داشته است.
مدل سازی تخصیص کاربری با در نظر گرفتن افزایش و کاهش تقاضای کاربری ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افزایش جمعیت و محدود بودن اراضی قابل استفاده، در کنار تغییرات سریع جوامع و توسعه کاربری ها، بر اهمیت برنامه ریزی صحیح زمین و تصمیم گیری هدفمند در تخصیص آن به بهترین کاربری می افزاید. فرایند تخصیص کاربری معمولاً در سه مرحله ی تناسب، تقاضا و تخصیص انجام می شود. در اغلب تحقیقات موجود، به مدل سازی افزایش مساحت کاربری ها در طول برنامه ریزی اکتفا شده است. هدف از انجام تحقیق حاضر ارائه مدلی برای تخصیص کاربری است که بتواند فرایندهای محیطی و تأثیراتی را که به صورت هم زمان منجر به افزایش و کاهش سطح کاربری می گردد مدل سازی کند. در این مدل، برای مدل سازی افزایش مساحت کاربری به مؤلفه های تناسب محیطی، دسترسی، همسایگی و محدودیت و برای مدل سازی کاهش مساحت کاربری به مؤلفه های فرسایش و شوری خاک پرداخته شده است. در مدل توسعه داده شده از روش های اتوماسیون سلولی، میانگین وزن دار خطی، فرایند تحلیل سلسله مراتبی و مدل زنجیره مارکوف استفاده شد. این مدل در شهرستان برخوار و میمه واقع در استان اصفهان پیاده سازی شد و با در نظر گرفتن نقشه کاربری سال 1377 به عنوان نقشه ی مبنا، نقشه کاربری سال 1384 به عنوان نقشه افق در دو حالت مختلف تهیه شد. دقت های 609/0 و 510/0 بدین معنی است که مدل توسعه داده شده در مقایسه با مدل های پیشین دارای دقت بهتری است. در نهایت با استفاده از مدل توسعه داده شده، پیش بینی نقشه کاربری برای سال 1394 انجام گرفت. نتایج پژوهشی حاضر را می توان با تغییراتی برای سایر مناطق نیز مدنظر قرار داد.
برآورد ارزش تفریحی و بررسی عوامل مؤثر بر تمایل به پرداخت گردشگران از آبشار آسیاب خرابه با استفاده از روش ارزشگذاری مشروط(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
صنعت گردشگری بعد از صنعت نفت به عنوان دومین اقتصاد جهان، درآمدهای بسیاری را برای کشورهای مختلف در پی دارد و از طرفی چون به گستردهترین صنعت دنیا نیز تبدیل شده است، لذا به یکی از مولفههای تفکیکناپذیر زندگی انسان معاصر نیز تبدیل شده است. امروزه منابع طبیعی به عنوان سرمایههای اصلی اکوتوریسم با چالشهای متعددی مواجه میباشند، تلقی منابع زیست محیطی و مقاصد اکوتوریستی به مثابه کالاها و خدمات رایگان، یکی از مهمترین دلایل اصلی این چالش محسوب میشود. بنابراین ارزشگذاری مناطق اکوتوریستی و کارکردهای زیست محیطی در راستای اتخاذ راهبردها و سیاستهای اقـتصادی از مهمترین مقولات توسعه و برنامهریزی صنعت گردشگری به شمار میآید. آبشار آسیاب خرابه از جاذبههای اکوتوریستی شهرستان جلفا در استان آذربایجانشرقی قرار دارد و به عنوان یکی از مقاصد گردشگری در سطح استان و ناحیه محسوب میشود. هدف تحقیق حاضر برآورد ارزش تفریحی آبشار آسیاب خرابه با استفاده از روش ارزشگذاری مشروط بوده که در این راستا با استفاده از مدل لوجیت به بررسی عوامل مؤثر در پذیرش تمایل به پرداخت برای بازدید از این آبشار در تابستان سال 1387 با استفاده از 130 نمونه میپردازد. نتایج این پژوهش نشان مـیدهد که 68 درصد بازدیدکنندگان حاضر به پرداخت مبلغی برای بازدیـد از این جاذبه اکوتوریستی میباشند. متغیرهای مبلغ پیشنهادی، میزان تحصیلات، درآمد، رضایت، بعد خانوار، سن و جنسیت عوامل موثر در احتمال پذیرش تمایل به پرداخت بازدیدکنندگان میباشند که دو متغیر سن و جنسیت معنادار نمیباشند. میانگین تمایل به پرداخت در بین بازدیدکنندگان 4000 ریال و ارزش تفریحی سالانه این جاذبه 380 میلیون ریال برآورد گردید. لذا با توجه به ارزش و اهمیت بالای آبشار آسیاب خرابه، میطلبد که برنامهریزان برای توسعه گردشگری و بالا بردن رفاه بازدیدکنندگان به این منطقه توجه بیشتری داشته باشند.
تعیین مناطق فرونشست احتمالی دشت اردبیل با استفاده از GIS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دشت اردبیل با مساحت تقریبی23/1097 کیلومترمربع در مختصات جغرافیایی́5˚38 تا́ 27˚38 عرض شمالی و ́9 ˚48 تا ́37 ˚48 طول شرقی، یک دشت میانکوهی محسوب میشود، که طی سالهای اخیر با افت چشمگیر آبهای زیرزمینی مواجه شده است. جهت بررسی تغییرات بهوجود آمده در حجم آبی آبخوان و میزان افت آبهای زیرزمینی در کلِ دشت از دادههای آماری چاههای مشاهدهای استفاده و با بهرهگیری از فزارARCGIS ، نقشههای ایزوپیز و پهنه افت در منطقه مورد مطالعه ترسیم گردید. نقشههای ترسیمی نشان دادند که بیشترین میزان افت آب، در قسمت جنوب و جنوبشرقی منطقه اتفاق افتاده است. بر اساس نقشه پهنهبندی تهیه شده، 14درصد از مساحت دشت در پهنه خیلی زیاد افت، 73/29 درصد در پهنه زیاد، 6/26 درصد در پهنه متوسط، 38/17 درصد در پهنه کم و 29/12 درصد در پهنه خیلی کم افت قرار میگیرد. با تلفیق لایههای میزان بارش، شیب،هیدرولوژی، لیتولوژی، ژئومورفولوژی، خاک، پوششگیاهی و عوامل انسانی در محیط GIS، نقشه پیشبینی مناطق افت آبهای زیرزمینی در آینده به روش کوکریجینگ نقطهای تهیه گردید. نتایج بهدست آمده نشان داد که بیشترین احتمال فرونشست دشت اردبیل در آینده به دلیل برداشت بیش از حد منابع آب زیرزمینی در قسمت جنوبشرق و غرب اتفاق خواهد افتاد.
ارزیابی الگوهای مکانی زمانی محوطه های باستانی شهرستان سنقروکلیایی در GIS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله پیش رو قصد دارد تا الگوهای مکانی زمانی محوطه های باستانی شهرستان سنقروکلیایی را در محیط GIS مورد ارزیابی قرار دهد. برای دست یابی به این مهم، نخست منطقه مورد نظر با روش بررسی عمومی از دید باستان شناختی مورد مطالعه قرار گرفت. نتیجه این بررسی شناسایی دویست وهشتادوشش محوطه باستانی مربوط به دوره های مختلف بود که مواد و جامعه آماری این پژوهش را تشکیل می دهند. پراکنش محوطه های باستانی شناسایی شده نسبت به متغیرهای ارتفاع، دوری و نزدیکی به رودخانه های اصلی، پوشش گیاهی مرتعی، شیب و جهت شیب و میزان بارش مطالعه شد. مطالعه به عمل آمده نشان داد که عوامل طبیعی مؤثر بر استقراهای انسانی و در پی آن، استقرارهای باستانی منطقه مورد مطالعه عبارتند از ناهمواری ها، منابع آب، پوشش گیاهی، نوع لندفرم و سازندهای زمین شناسی، شیب و جهت شیب که در این پژوهش به آنها پرداخته خواهد شد. همچنین بر اساس این پژوهش مشخص شد که عوامل طبیعی مختلف نقش متفاوتی را در توزیع محوطه های باستانی دوره های مختلف داشته اند و همه آنها از قانون مندی یکسانی پیروی نمی کنند. درنهایت پس از تجزیه وتحلیل توزیع فضایی محوطه ها، سه عامل ارتفاع، شیب و جهت شیب و نزدیکی به رودخانه، مهم ترین و مؤثرترین عوامل زیست محیطی در شکل گیری استقرارهای باستانی شهرستان سنقروکلیایی شناسایی شدند.
بررسی وضعیّت توسعه ی پایدار شهرستان رشت با استفاده از روش جای پای اکولوژیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهرها پس از انقلاب صنعتی به سرعت توسعه یافتند و این رشد و توسعه پیامدهای بسیاری با
خود به همراه داشت. عمده ی آثار این پیامدها بر محیط زیست و کیفیت زندگی مردم این جوامع
وارد شده است. با بروز و تشدید این آثار، رهیافت توسعه ی پایدار از سوی سازمان ملل متّحد
مطرح شد و در دستور کار دولت ها و برنام هریزان قرار گرفت. یکی از عناصر اساسی توسع ه ی
پایدار این است که انسان ها در چارچوب ظرفیت زیستی طبیعت زندگی کنند . از آن زمان،
روش های مختلفی برای انداز هگیری توسعه ی پایدار جوامع ابداع شد . روش جای پای
اکولوژیک یکی از این روش ها است. امروزه از این روش، به عنوان شاخص سنجش پایداری در
دنیا استفاده م یشود. بر اساس این روش، توسعه ی یک منطقه زمانی ""ناپایدار "" قلمداد
می شود که میزان جای پای اکولوژیک از ظرفیت زیستی منطقه بالاتر باشد . روش جای پای
اکولوژیک تاکنون برای سنجش پایداری شهرهای بزرگ دنیا مانند لندن، سانتیاگو، لیورپول
مورد استفاده قرار گرفته است. در این پژوهش با استفاده از روش جای پای اکولوژیک ، به
بررسی پایداری شهرستان رشت پرداخته ایم. بر اساس محاسبات، جای پای اکولوژیک مصرف
0/ 1 هکتار ب هازای هر نفر برآورد شد. همچنین، ظرفیت زیستی 414 / در شهرستان رشت، 979
هکتار به ازای هر نفر محاسبه شد. با مقایسه ظرفیت زیستی و جای پای اکولوژیک می توانیم
مشاهده کنیم که شهرستان رشت از کسری اکولوژیک رنج می برد . همچنین تحلیل نتایج
به دست آمده نشان م یدهد که شهرستان رشت از دیدگاه اکولوژیک ناپایدار است. درنهایت ،
شاخص جای پای اکولوژیک محاسبه شده در رشت با مقدار این شاخص در ایران و آسیا و دنیا
مقایسه می شود.
استفاده از روابط مونت کارلو در کاهش عدم اطمینان مقایسات زوجی شاخص های بیابان زایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روش های مونت کارلو یک طبقه از الگوریتم های محاسبه گر می باشند که برای محاسبه نتایج خود بر نمونه گیری های تکرار شونده تصادفی اتکاء می کنند. روش های مونت کارلو برای شبیه سازی پدیده هایی که عدم قطعیت زیادی در ورودی های آنها وجود دارد مفید هستند. هدف از این مطالعه، بررسی عدم اطمینان حاصل از قضاوت ها و عناصر ماتریس تصمیم در ارزیابی شاخص های موثر در بیابان زایی می باشد. به منظور کاهش عدم اطمینان در ماتریس مقایسات زوجی غیر دقیق از شبیه سازی و تکرارهای مونت کارلو بهره گرفته شد. در این مقاله عدم اطمینان ناشی از اطلاعات تصمیم گیرندگان و داده ها و عناصری که محیط تصمیم در اختیار تصمیم گیرنده می گذارد بررسی شده است. در این پژوهش با تکیه بر محاسبات و تکرارهای تصادفی مونت کارلو، برتری گزینه Xi موثر در بیابانی شدن را بر Xk آزمون شده است. با استفاده از یک انتگرال چند بعدی برنامه مقایسات زوجی شاخص ها به گونه ای که به گزینه Xi رتبه پایین تری از Xk تعلق گیرد در محیط جاوا (JAVA) نوشته و تکرارهای مونت کارلو برای ارزش ها انجام یافت. نتایج شبیه سازی مونت کارلو بازگوکننده آن بود که با افزایش تعداد تکرارهای شبیه سازی، وزن نسبی گزینه های تصمیم به حالت ثبات و پایایی می رسد. نتایج شبیه سازی نشان داد که شاخص های فرسایش بادی، فرسایش آبی، تغییرات کاربری اراضی، کاهش تاج پوشش، کاهش بیومس و تولید، تراکم بالای چرا (چرای بیش از حد)، کاهش کیفیت مراتع (از بین رفتن مراتع خوب) و توسعه اراضی زیر کشت مهم ترین عوامل در بیابانی شدن اراضی ایران می باشند.
شبیه سازی فرسایش و رسوب ناشی از زمین لغزش ها با استفاده از مدلGeoWEPP (مطالعه موردی: حوضه گرمچای میانه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرسایش آبی و زمین لغزش ها، هر دو از منابع اصلی تولید رسوب در حوضه های آبخیز هستند، ولی تا کنون مدل جامعی برای تعیین سهم حرکات توده ای در بار رسوبی حوضه هایی که در آن زمین لغزش های زیادی اتفاق افتاده، ارائه نشده است. پژوهش پیش رو با این فرض انجام گرفته است که عوامل مؤثر در فرسایش پذیری و افزایش بار رسوبی حوضه ها، تأثیر مشابهی در ایجاد و تشدید حرکات توده ای زمین داشته و توان تولید رسوب در دامنه های ناپایدار همبستگی معناداری با سطوح گسیختگی دارد. با توجه به اینکه همیشه تمامی مواد جابه جا شده لغزشی، امکان انتقال به داخل شبکه زهکشی را نداشته و در اغلب موارد، بخشی از آن در سطح دامنه ها همچنان باقی خواهند ماند. در این پژوهش، از مدل فرایندی WEPPدر محیط نرم افزاری ArcGIS با عنوان GeoWEPP، برای شبیه سازی مقادیر رسوب و ته نشست متأثر از وقوع زمین لغزش ها در حوضه گرمچای میانه استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد که بار رسوبی سطوح ناپایدار دامنه ای در ارتباط با مورفولوژی دامنه و مدیریت حاکم برآن در قالب کاربری زمین و اقلیم منطقه متغیر بوده و مدل یاد شده به خوبی قادر به شبیه سازی مقادیر رسوب و ته نشست در ارتباط با عوامل تأثیرگذار برآن بوده است. قابلیت مدل یادشده در این زمینه، پیش از این در مطالعات مشابه دیگری ثابت شده است. از آنجاکه در حوضه آبخیز گرمچای اطلاعات رسوب اندازه گیری شده موجود نبود، لذا نتایج شبیه سازی مدل فقط از طریق انطباق مناطق بحرانی رسوب با سطوح لغزشی مشاهده ای، به صورت کیفی ارزیابی شده است. رابطه بین مناطق لغزشی با بار رسوبی، از طریق ارائه مدل رگرسیونی دو متغیره بررسی شد. نتایج آن وجود رابطه معناداری با ضریب تبیین 71/0 درصد را نشان داد که این رقم معیار مناسبی از موفقیت مدل یاد شده است و نشان می دهد که می توان از این مدل در برآورد بار رسوبی مناطق لغزشی حوضه های فاقد آمار رسوب استفاده کرد.