فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۲۱ تا ۱٬۰۴۰ مورد از کل ۱۰٬۴۰۹ مورد.
منبع:
پژوهش های بوم شناسی شهری سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۲۷)
101 - 116
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی از انجام پژوهش حاضر، ارزیابی میزان رضایتمندی شهروندان از حمل ونقل عمومی کلان شهر تبریز است. ابزار تحقیق پرسشنامه و جامعه آماری شهروندان تبریز می باشند. نمونه آماری براساس فرمول کوکران محاسبه و در جامعه آماری به صورت تصادفی ساده انتخاب شده است.روش تحقیق تحلیلی توصیفی و به صورت پیمایشی است به دلیل گستره پرسشگری و مصاحبه با شهروندان در ایام، ساعات و شرایط مختلف، دارای نوآوری می باشد. ابتدا 13 شاخص برای ارزیابی میزان رضایت مندی از خدمات سیستم اتوبوسرانی در شهر مذکور شناسایی شد. با جمع آوری اطلاعات با بهره گیری از نرم افزار SPSS و آزمون تی تک نمونه ای، داده ها تحلیل گردید. نتایج پژوهش نشان داد که میزان رضایت مندی از شاخص های پژوهش را می توان در سه گروه تقسیم بندی کرد. در گروه اول؛ شاخص هایی قرار دارند که میزان رضایت مندی از این شاخص ها در حد متوسط است. شاخص هایی مانند سیستم های گرمایش سرمایش و میزان هزینه پرداختی در گروه اول قرار می گیرند. در گروه دوم؛ شاخص هایی همچون رفتار رانندگان و کارکنان و ساعات کاری سیستم اتوبوسرانی قرار دارند که رضایت مندی از این شاخص ها بیشتر از حد متوسط است. همچنین در گروه سوم؛ میزان رضایت مندی از شاخص های مبلمان مسیر و ایستگاه ها، ایمنی و امنیت ایستگاه ها، تعداد صندلی برای مسافران و خدمات ارائه شده برای معلولین، کم تر از حد متوسط است. میانگین میزان رضایت از سیستم اتوبوسرانی تندرو برابر 13/3 است که نشان می دهد رضایت مندی در سطح متوسط است.
تبیین الگوی مناسب کاربردی جهت ارزیابی عملکرد و ارتقاء کارایی شهرهای جدید (مطالعه موردی: شهرهای جدید تهران)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
ایجاد شهرهای جدید با توجه به اهداف ایجاد و عملکردهای خاصی که داشته اند،گاه تبدیل به یک قطب جمعیتی شده و گاه آن قدر ضعیف عمل کرده اند که انسان تمایلی به زندگی در آن ها ندارد. هدف از پژوهش حاضر تبیین الگوی مناسب کاربردی جهت ارزیابی عملکرد و ارتقاء کارایی شهرهای جدید هشتگرد، اندیشه، پردیس، پرند می باشد. تحقیق حاضر از لحاظ هدف (نوع استفاده) یک تحقیق کاربردی است. از نظر روش انجام دادن تحقیق به طور کلی، این تحقیق یک تحقیق توصیفی- تحلیلی است. روش شناسی: جامعه آماری مورد پژوهش شامل کلیه ساکنین شهرهای پردیس، پرند، اندیشه و هشتگرد می باشند که حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران به تعداد 383 نفر برای هر 4 شهر به شیوه تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه 17 شاخصه(حمل و نقل، مخابرات، آب، فاضلاب، برق، مسکن، اجتماعی، تجهیزات عمومی شهر، آموزشی، اقتصادی، مدیریتی، رودخانه و مسیل، فضای سبز، بهداشت و درمان، مدیریت پسماند، انرژی و تأسیسات گاز) است. برای بررسی روایی پرسشنامه از نظر 5 نفر از متخصصین حوزه برنامه ریزی شهری استفاده شده و روایی آن چندین بار مورد بررسی قرار گرفت و همچنین از روایی سازه ای بر اساس تحلیل عاملی تأییدی استفاده شده است. برای بررسی پایایی نیز از آلفای کرونباخ بهره گرفته شد که مقدار آن 83/0 و در وضعیت مطلوبی است. در قسمت تحلیل داده ها به کمک نرم افزارهای spss22 و Amos به بررسی سؤالات تحقیق با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری پرداخته شد. یافته ها: نتایج بیانگر آن است که عملکرد شهرهای مختلف در زمینه ها و خدمات مختلف به گونه ای بوده است که شهر هشتگرد در رتبه نخست، اندیشه در رتبه دوم، پردیس در رتبه سوم و پرند در رتبه آخر قرار دارد بر این اساس عملکرد شهرهای پیرامونی شهر تهران هیچ کدام بالاتر از 65/0 نبوده است و دو شهر پرند و پردیس حتی زیر 50/0 بوده اند که این نشان از ضعف در این زمینه می باشد.
تحلیل تأثیر عوامل انسانی و محیطی بر تضاد ذی نفعان در حوضه آبریز زاینده رود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
همزمان با افزایش بحران آب در حوضه های آبریز، درگیری های بین ذی نفعان آن در حال تشدید است. افزایش تضاد در حوضه های آبریز می تواند ناشی از عوامل مختلف انسانی و طبیعی، از جمله حکمرانی و مدیریت ضعیف منابع و تغییرات اقلیم باشد. هدف پژوهش بررسی عوامل طبیعی و انسانی مؤثر بر شدت مناقشات میان ذی نفعان مختلف حوضه زاینده رود، بررسی راهبردهای پیشنهادی مدیران و سیاست گذاران و تحلیل راهبردهای اجرا شده طی سالیان اخیر جهت کاهش مناقشات در حوضه زاینده رود بوده است. در این تحقیق از روش شناسی کیفی مبتنی بر نظریه داده بنیاد استفاده شد. نمونه ای از افراد کلیدی از بین کارشناسان و مدیران سازمان های مرتبط، با بهره گیری از نمونه گیری هدفمند به روش گلوله برفی، انتخاب شدند و داده ها با استفاده از مصاحبه های نیمه ساختارمند گردآوری شدند. نتایج نشان داد که عوامل انسانی از جمله عوامل اجتماعی - فرهنگی، افزایش تقاضا برای آب، سیاست های انتقال بین حوضه ای آب و عوامل حکمرانی از دیدگاه کارشناسان مرتبط بیشترین تأثیر را در مدیریت تضاد داشتند. همچنین عوامل محیطی نظیر تغییرات اقلیم از جمله کاهش بارش و منابع آب، سبب تشدید تضاد در حوضه شده اند. از سوی دیگر، تأثیر عوامل انسانی نظیر حکمرانی و سیاست های اخذشده در بحران آب و تضاد ناشی از آن بسیار تأثیرگذارتر از عوامل طبیعی بوده است. برخی از راهبردها همچون مدیریت راهبردی، انتقال آب بین حوضه ای، و افزایش نظارت برای مدیریت تضاد ناشی از بحران آب در حوضه به کار گرفته شده اند. از سوی دیگر، تعدادی از مدیران و سیاست گذاران معتقدند که برخی راهکارهای اجراشده نه تنها به کاهش تضاد در حوضه کمکی نکرده اند، بلکه سبب افزایش تنش نیز شده اند.
تحلیل چرایی توسعه نیافتگی صنایع تبدیلی و تکمیلی بخش کشاورزی در شهرستان کامیاران: کاربرد روش نظریه بنیانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره سیزدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۵۲)
716 - 733
حوزههای تخصصی:
کشاورزی، محور استقلال و توسعه هر کشور محسوب می شود. یکی از راهکارهای توسعه کشاورزی، ایجاد صنایع تبدیلی و تکمیلی با هدف جلوگیری از ضایعات محصولات و ایجاد ارزش افزوده است. هرچند، موانعی موجب شده تا این صنایع نتوانند توسعه لازم را داشته و ناگزیر اجرای مطالعاتی برای شناسایی و مدیریت این موانع ضرورت می یابد. این پژوهش نیز با هدف تحلیل چرایی توسعه نیافتگی صنایع تبدیلی و تکمیلی بخش کشاورزی به روش استقرائی در شهرستان کامیاران انجام شد. پارادایم تحقیق کیفی بوده و از روش نظریه بنیانی برای جمع آوری و تحلیل داده ها استفاده شد. جمع آوری داده ها از طریق مشاهدات میدانی و مصاحبه های عمیق با 14 نفر از کارشناسان سازمان جهاد کشاورزی، کشاورزان و سرمایه گذاران شهرستان سنندج و کامیاران انجام شد. نمونه گیری به شیوه هدفمند و برای تعیین حجم نمونه از قاعده اشباع نظریه ای استفاده شد. پس از سه مرحله کدگذاری، داده های گردآوری شده در قالب 25 مفهوم، 10 مقوله عمده کدگذاری و تحلیل شدند. نتایج نشان داد، چرایی توسعه نیافتگی صنایع تبدیلی در شهرستان کامیاران را به ترتیب در الگوی کشت نامناسب و تنوع زیاد در محصولات باغی، ضعیف بودن حمایت های دولتی و سازمان های ذی مدخل، مشکلات مدیریتی و انگیزشی، بروکراسی و کاغذبازی در فرایند صدور مجوزها، مشکلات اقتصادی مرتبط با احداث و نگهداری صنایع تبدیلی، مشکلات فناوری، ساختاری و برنامه ریزی، ضعف مدیریت بازاریابی، ریسک گریزی و عدم تمایل به سرمایه گذاری، ضعف مشارکت اجتماعی و فقدان مواد اولیه، می توان یافت. درنهایت پیشنهادهایی در جهت رفع موانع و مشکلات ایجاد و توسعه این صنایع با تأکید بر شرایط شهرستان ارائه شد.
Analysis of Illegal Leisure Effects on the Social Conditions of Rural Households (Case Study: Varza Jang Betting and Gambling in Guilan Province-Belesbeneh Rural District)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose- Leisure is influential in shaping social identity and helpful for social growth, which occurs in legal and illegal ways. The illegal form is a behavior that is out of control and causes irreversible damage to individuals and their families. Therefore, investigating the role of illegal leisure time (gambling and betting games) is necessary to improve the quality of social life, especially for rural households. To this end, this study aims to investigate the role of illegal leisure time, particularly gambling, on the social conditions of rural households. Design/methodology/approach - This research is descriptive-analytical in terms of its aim and method. The data collection tools are questionnaires and interviews from a sample of 362 households. The statistical population is rural households, both involved and uninvolved, in Varza Jang (an animal fight tournament) located in Kuchesfahan District, Belesbeneh Rural District (N = 5819). A sample group was selected using Cochran’s Formula and Quota sampling. In addition, a one-sample t-test, Friedman rank test and path analysis were used to analyze the data. Findings- The results of the t-test showed that in the component of social anomalies, the indicator of violence and tension in the family with an average of 3.86 had the highest, and the indicator of suicide with an average of 1.39 had the lowest social effects on the studied rural households. Also, in the component of family and individual abnormalities and problems, the stress indicator in children with an average of 3.91 had the highest, and the indicator of family separation and divorce with an average of 2.89 had the lowest average affecting the social effects of the respondents. Also, the results of the path analysis showed that betting and gambling were effective on all indicators of the two components of social anomalies and individual anomalies. Originality/value- For this reason, gambling significantly impacts children's stress, violence, tension and divorce in families.
امکان سنجی توسعه حمل و نقل محور (TOD) در نواحی شهر زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۹
110 - 124
حوزههای تخصصی:
امروزه حمل ونقل به عنوان یکی از مهم ترین عناصر ساختاری بر توسعه شهرها اثرگذار بوده و متقابلا از آن تاثیر می پذیرد و عدم توجه به سیستم حمل و نقل مناسب در بسیاری از شهرها به ویژه در کشورهای درحال توسعه چشم انداز ناپایداری را برای این شهرها رقم زده است. توسعه شهری در اکثر شهرهای ایران و از جمله شهر زنجان ناشی از مدیریت و برنامه ریزی شهری نابخردانه روندی را طی می کند که برآیند آن چیزی جز ناپایداری حیات این شهرها نخواهد بود. بنابراین بایستگی پژوهش در زمینه بکارگیری رویکرد توسعه حمل ونقل محور در شهرهای ایران بیش ازپیش مطرح شده است. براین اساس پژوهش حاضر با ماهیت کاربردی و روش توصیفی - تحلیلی با هدف بررسی امکان سنجی توسعه حمل و نقل محور (TOD) در نواحی شهر زنجان انجام شده است. پس از بررسی ادبیات جهانی موضوع، استخراج اصول TOD، انجام مطالعات میدانی و اسناد و نقشه های به-دست آمده ویژگی های محدوده مورد مطالعه شناسایی شد و سپس با توجه به اصول TOD و ویژگی های محدوده مورد مطالعه، 4 معیار و 16 زیرمعیار به عنوان معیارهای پژوهش در جهت ارزیابی قابلیت نواحی شهر زنجان برای توسعه حمل و نقل محور انتخاب شد و پس از تهیه پرسشنامه از متخصصان و مدیران شهری خواسته شد تا براساس مقایسه زوجی اولویت ها را مشخص سازند. نتایج حاصل از تلفیق معیارها و زیرمعیارها و اولویت بندی به روش AHP نشان می دهد که معیار حمل ونقل و ترافیک و معیار کالبدی از جمله معیارهای با اهمیت بالا در ارزیابی قابلیت نواحی شهر زنجان برای توسعه حمل و نقل محور هستند و درنهایت امکان سنجی با استفاده از فرآیند تحلیل سلسله مراتبی در نرم افزار ArcGIS انجام شد و یافته ها حاکی از آن است که نواحی 1-3، 2-3، ۱-۲، 4-4 نسبت به سایر نواحی قابلیت بالایی در راستای توسعه حمل ونقل محور برخوردار می باشند، که پیشنهاد می شود به عنوان نواحی پایلوت برای اجرای توسعه حمل ونقل محور در شهر زنجان مورد توجه قرار گیرند.
بررسی وضعیت پیاده سازی راهبردهای توسعه پایدار و تببین نقش حقوق شهروندی در آن (مطالعه موردی: شهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات محیطی هفت حصار سال یازدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۳۹
119-131
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی وضعیت مدل پیاده سازی راهبردهای توسعه پایدار و تببین نقش حقوق شهروندی با مطالعه موردی شهر شیراز بوده است. این تحقیق به لحاظ هدف، کاربردی، از نوع همبستگی بوده و روش گردآوری اطلاعات تحقیق، کتابخانه ای و میدانی بوده است. جامعه آماری تحقیق، اساتید و خبرگان دانشگاهی حوزه مدیریت شهری، برنامه ریزی شهری و حقوق شهروندی و همچنین کارشناسان و مدیران واحدهای مختلف شهرداری شهر شیراز به تعداد 59 نفر به عنوان نمونه آماری تحقیق انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده های تحقیق از پرسشنامه استفاده شده و به منظور تجزیه و تحلیل داده های تحقیق، از آمار توصیفی و آمار استنباطی و روش مدلسازی معادلات ساختاری و نرم افزار Smasrt_PLS استفاده گردید. یافته ها و نتایج تحقیق در آزمون نرمال بودن داده های پرسشنامه های تحقیق و متغیرهای مورد مطالعه که از طریق آزمون چولگی و کشیدگی انجام گردید فرض نرمال بودن داده ها را اثبات کرد. البته ناگفته نماند توسعه پایدار شهری در کلان شهری مانند شیراز هنوز با چالش های مختلفی مواجه است و با توجه با اینکه ضریب مسیر مدل برازش شده تحقیق حدود 4/26 درصد بوده، لذا حدود 4/26 درصد از تغییرات متغیر وضعیت پیاده سازی راهبردهای توسعه پایدار شهری تحت تأثیر متغیر آگاهی شهروندان از حقوق شهروندی است و نتیجه نهایی تحقیق نیز همین بوده که یکی از راهبردهای غلبه بر موانع و چالش های توسعه ی پایدار، وضعیت حقوق شهروندیِ شهروندان است. بنابراین بهبود وضعیت حقوق شهروندی، جزو یکی از شاخص ترین راهبردهای توسعه پایدار است و در صورت لحاظ نمودن حقوق شهروندی در برنامه ریزی های توسعه شهری، می توان مسیر دستیابی به توسعه پایدار را هموار نمود.
کاربرد تکنیک میرکا در تحلیل سرانه های کاربری اراضی شهرهای کوچک (نمونه موردی: شهر باشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کاربری اراضی شهری یکی از موضوعات مهم در برنامه ریزی شهری است، به طوری که درحال حاضر تحلیل مناسب کاربری اراضی شهری یکی از استراتژی های مهم درجهت نیل به توسعه پایدار شهری محسوب می شود و کاربری های خدماتی تا حد زیادی کیفیت زندگی و رفاه انسان را تحت الشعاع قرار می دهند. پژوهش پیشِ رو سعی دارد که با استفاده از تکنیک نوین چندشاخصه میرکا به تحلیل نماگرهای منتخب کاربری اراضی در واحدهای همسایگی شهر باشت در استان کهگیلویه و بویراحمد که جزو شهرهای کوچک کشور محسوب می شود، بپردازد. پژوهش از نوع کمّی و تحلیلی است و داده های مورد نیاز پژوهش از طریق طرح جامع و تفصیلی شهر باشت جمع آوری شده است. با استفاده از مدل میرکا و محاسبه مجموع مقادیر نهایی شکاف کل به بررسی وضعیت واحدهای همسایگی شهر باشت از لحاظ میزان کاربری اراضی شهری در سال 1398 پرداخته شده است. امتیازات به دست آمده از مدل نشان می دهند که واحد همسایگی دو با کسب امتیاز (0520/0) در بهترین وضعیت قرار گرفته است. واحد همسایگی یک با کسب امتیاز (0886/0) و واحد همسایگی سه با کسب امتیاز (1201/0) در وضعیت نسبتاً خوبی قرار دارند. نتایج به کارگیری تکنیک میرکا نشان می دهد که واحد همسایگی پنج با کسب امتیاز (1414/0)، واحد همسایگی شش با کسب امتیاز (1600/0) و واحد همسایگی چهار با کسب امتیاز (1642/0) وضعیت مناسبی ندارند. سطح کلی محله دو که واحد همسایگی چهار در آن قرار گرفته است 8/63 هکتار است که 6/17 درصد بافت این شهر را تشکیل می دهد. 7/99 درصد بافت پر را اراضی مسکونی اشغال کرده است، به نحوی که رقم سرانه موجود آن برای کاربری مسکونی با 56 مترمربع برای هر نفر است که نزدیک به سرانه مطلوب است. این محله از نظر کاربری های خدماتی کمبودهایی دارد؛ به طوری که این محله فاقد مهدکودک، پارک کودک، ورزشی-تفریحی و تجاری به اندازه کافی است.
واکاوی پیشران های کلیدی مؤثر بر بازآفرینی بافت های ناکارآمد شهری (مورد پژوهی: بافت فرسوده شهر ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۰
255 - 269
حوزههای تخصصی:
مقدمه:بافت های ناکارآمد شهری در مقایسه با سایر پهنه های شهر از جریان توسعه عقب افتاده و از چرخه تکاملی حیات جدا گشته و به کانون مشکلات و نارسایی ها درآمده اند. این بافت ها درصد بالایی از جمعیت شهری را در خود جای داده و در عین حال از ظرفیتها و قابلیت های نهفته بسیاری برای توسعه های آتی درون شهری برخوردار هستند. لذا در پژوهش حاضر سعی گردیده است که به صورت سیستمی پیشران های کلیدی مؤثر بر بازآفرینی بافت ناکارآمد شهر ارومیه مورد بررسی قرار گیرد. روش شناسی: پژوهش حاضر بر اساس هدف، کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی- تحلیلی می باشد. جهت گردآوری اطلاعات از دو روش کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است. منطقه مورد مطالعه شهر ارومیه و جامعه آماری تحقیق شامل 30 نفر از کارشناسان می باشند که به صورت گلوله برفی انتخاب شده اند. برای تجزیه و تحلیل داد ها نیز از روش های پویش محیطی و دلفی و نرم افزار میک مک استفاده شده است. یافته ها: بر اساس یافته های حاصل از نرم افزار میک مک، از میان 46 عامل اولیه تاثیرگذار بر بازآفرینی بافتهای ناکارآمد در شهر ارومیه، 15 عامل از جمله؛ میزان اشتغال و بیکاری افراد ساکن در بافت، میزان سرمایه گذاری های خصوصی، تسهیلات بانکی و قیمت زمین و مسکن، جلب مشارکت ساکنین، انطباق طرح ها با نیازها و سبک زندگی ساکنین، نبود حکمروایی خوب شهری، فقدان سیاست گذاری یکپارچه و روشن در مواجهه با مسائل بافت های ناکارآمد شهری، نقص و ناکارآمدی طرح های شهری، عدم همسوئی سیاست ها و اقدامات دستگاه ها، خوانایی، بهبود و ارائه خدمات و امکانات زیرساختی، دسترسی حمل ونقل عمومی در سطح بافت، کیفیت ابنیه و تأمین دسترسی پیاده و سواره به عنوان عوامل کلیدی انتخاب شده اند. بحث و نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش، بعد اجتماعی- سیاسی با 6 متغیر، بعد کالبدی- محیطی با 5 متغیر و در آخر بعد اقتصادی با 4 متغیر به ترتیب دارای بیشترین اثرگذاری بر بازآفرینی بافت های ناکارآمد شهری در شهر ارومیه می باشند.
واکاوی نگرش متخصصان د ر کیفیت فضایی یکپارچه د ر فضاهای عمومی روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره سیزدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۴۹)
86 - 103
حوزههای تخصصی:
د ر د هه های اخیر پژوهش های متعد د ی د ر رابطه با شکل گیری «کیفیت فضایی» انجام شد ه است؛ اما آنچه مشخص است، عد م توجه به رویکرد کل نگر آن د ر حوزه شهرسازی است. بر این مبنا تفکر «کیفیت فضایی» به مثابه یک پایگاه نظری کلی نگر و تأکید بر مقیاس فضای عمومی د ر روستاها، عرصه موضوع جد ید ی را مطرح نمود ه است؛ لذا به منظور ارزیابی کیفیت فضایی د ر فضاهای عمومی روستایی، شناسایی شاخص ها و معیارهای مؤثر بر آن هد ف انجام این پژوهش است. این پژوهش د ارای روش آمیخته (کمی - کیفی) است که بر حسب هد ف بنیاد ی، به لحاظ ماهیت پژوهش، اکتشافی و از حیث گرد آوری د اد ه ها، توصیفی پیمایشی است. جامعه مورد مطالعه 48 متخصص د ر حوزه (طراحی و برنامه ریزی شهری، معماری، معماری منظر، جغرافیا و محیط زیست)، کارشناسان آمار، اقتصاد د انان و جامعه شناسان است که از طریق پرسش نامه حاصل از تحلیل محتوای اسناد ی و پیمایشی د لفی به صورت غیرتصاد فی شبکه ای مورد پرسشگری قرار گرفتند. سه نگرش غالب برای متخصصان به ترتیب اولویت شامل کالبد ی (زیبایی شناسی)، عملکرد ی و معنایی است که بیشترین د رصد واریانس تبیین شد ه مربوط به کالبد ی (زیبایی شناسی) با 76/12 د رصد بود ه که حکایت از اهمیت و ارجحیت این عامل د ارد. شاخص های استخراجی مراحل د لفی با استفاد ه از نرم افزار SPSS، از طریق تحلیل عامل کیو، محاسبه میانگین وزنی و انحراف معیار مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان می د هد سه معیار کیفیت فضایی برای متخصصین به ترتیب اولویت شامل معیار های تناسبات بصری (36/4)، آسایش (22/3) و خاطرات و روید اد های اجتماعی و فرهنگی (78/2)، بیشترین میانگین وزنی و بیشترین تأثیر از د ید گاه جامعه متخصصین د ر کیفیت فضایی یکپارچه از فضاهای عمومی روستا د ارد.
عوامل موثر در عدم پیروی توسعه پایدار روستاهای شهرستان زابل از اصول آمایش سرزمین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه پایدار فضا دوره سوم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۹)
101 - 116
حوزههای تخصصی:
آمایش سرزمین از طریق تنظیم رابطه انسان با محیط، توسعه در خور و پایداری را ایجاد نموده و با ایجاد هماهنگی بین انسان و محیط به شناخت توان های اکولوژیکی و ارزیابی آن نیز می پردازد. هدف نهایی تمام برنامه ریزی ها در قالب آمایش سرزمین نیل به توسعه پایدار، تعادل و توازن منطقه ای، توزیع مناسب فعالیت ها و استفاده حداکثر از قابلیت های محیطی در فرایند توسعه مناطق است. در این راستا هدف پژوهش حاضر شناسایی عوامل موثر در عدم پیروی توسعه روستاهای شهرستان زابل از اصول آمایش سرزمین بوده است. پژوهش حاضر از نظر هدف، در زمره پژوهش های بنیادی و دارای ماهیتی توصیفی، همچنین از نظر روش، در گروه پژوهش های کیفی قرار می گیرد. ابزار گردآوری اطلاعات (کتابخانه ای و میدانی (مصاحبه) اشت. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل خبرگان (بخشداران، دهیاران و مدیران روستاهای شهرستان زابل) بوده که در چارچوب اشباع نظری نهایی با استفاده از نمونه گیری هدفمند، 15 نفر به عنوان حجم نمونه، انتخاب گردید. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش داده بنیاد استفاده شده است. از نتایج مصاحبه با افراد متخصص و کارشناس جهت شناخت مجموعه عوامل موثر در عدم پیروی توسعه پایدار روستاهای شهرستان زابل از اصول آمایش سرزمین با استفاده از روش تئوری زمینه ای، 37 مفهوم و 13 واحد معنایی و 6 مقوله (فقدان طرح یکپارچه و نظام مند، مدل های نامنسجم آمایش سرزمین، برنامه ها و اهداف تدوین شده به صورت کیفی، عدم مدیریت یکپارچه و منسجم، ساختار تک ساخت سیاسی، عدم مشارکت مردم)، استخراج شد.
آسیب شناسی طرح های توسعه شهری از فرآیند تهیه تا اجرا با تأکید بر طرح جامع و تفصیلی شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه فضای شهری سال نهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۱۸)
195 - 216
حوزههای تخصصی:
از اقدامات در جریان اصلاح و بهبود روندهای نادرست و مشکلات موجود در تهیه این طرح ها، آسیب شناسی طرح های توسعه شهری است. این پژوهش سعی دارد با توجه به روش تحقیق ترکیبی به جمع آوری اطلاعات بپردازد. تحلیل بکار گرفته شده از طریق نرم افزارهای مکس کیودا و SPSS می باشد. در روش کیفی به شناسایی مهمترین آسیبها و در روش کمی برای اولویت بندی نتایج از آزمون فریدمن استفاده شد. نتایج در دو سطح (کشور و شهر مشهد) که سطح اول با بررسی44 سند مرتبط و سطح دوم با مصاحبه انجام شده با 16 نفر از متخصصین حوزه اجرایی و نظری در نرم افزار مکس کیودا نشان داد: در مجموع 68 آسیب در طرح های توسعه شهری دخیلند. 56 آسیب در زمینه تهیه، 6 آسیب در زمینه دیدگاه و 6 آسیب نیز در زمینه نظارت می باشد. نتایج آزمون فریدمن مهمترین آسیب های طرح های توسعه شهر مشهد را به ترتیب اولویت در حوزه تهیه (میانگین اهمیت 1/28)، اجرا (5/16)، دیدگاه (3/14) نشان داد، بطوریکه موازی کاری بین نهادی، محصول نگری طرح و سیاست گزینی سه مساله اولویت دار در مسائل آسیب شناسی مطرح گردیدند. ضعف مشاوران تهیه طرح، عدم توجه به نقش شهر، غفلت از مسائل آن و شتاب زدگی در تصویب کمترین تأثیر را بر روند طرح های توسعه شهر مشهد دارا میباشند. در حوزه اسنادی مهمترین اولویت های مسئله دار در ابعاد تهیه و اجرا شناسایی گردید. سه مسئله مهم در آسیب شناسی طرح های توسعه در سطح کشور نیز موازی کاری بین نهادی، فقدان نیروی متخصص در شهرداری ها و نادیده گرفتن مسائل اجتماعی طرح می باشد.
بررسی شاخص های شکوفایی شهری در شهر خرم آباد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر تلاش های جامعه جهانی برای دستیابی به الگویی بهینه از زندگی شهری منتج به ارائه مدل شکوفایی شهری [1] شده است. شکوفایی نمادی از توسعه یافتگی و حرکت هوشمندانه ای است که زوایای مختلف سیستم شهری را تحت تأثیر قرار می دهد. شکوفایی دارای شاخص هایی است که به نظر بسیاری از محققان بر پایداری اجتماعی به عنوان یکی از ارکان توسعه پایدار تاثیرگذار است. این پژوهش به دنبال بررسی وضعیت شکوفایی شهری و پایداری اجتماعی و شناسایی اثرات شکوفایی در پایداری اجتماعی است. جامعه آماری نواحی24 گانه شهر خرم آباد است. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران [2] 384 نفر تعیین شد. پس از تکمیل پرسشنامه ها با استفاده از آزمون تی [3] تک نمونه ای و رگرسیون چند متغیره به تجزیه و تحلیل داده ها پرداخته شد. نتایج نشان داد که شاخص های شکوفایی در سطح شهر خرم آباد در حد متوسط است. از طرفی نتایج سنجش شاخص های پایداری شهری نیز تقریبا در سطح متوسط ارزیابی شد. با این وجود تغییرات در زمینه شاخص های اندازه گیری شده در سطح نواحی ملموس است. از طرفی توزیع فضایی امتیازات شکوفایی شهری و پایداری اجتماعی در سطح نواحی بیانگر همبستگی (873/0 r = ) بین این دو مفهوم است. چنانکه به ترتیب نواحی که دارای امتیاز بالاتری و یا پایین تری از حد متوسط در زمینه شکوفایی بوده اند عمدتا در زمینه پایداری اجتماعی نیز چنین رویه ای داشته اند. همچنین بر اساس نتایج رگرسیون خطی شاخص های بهره وری با 383/0، کیفیت زندگی با352/0، زیر ساخت297/0، پایداری زیست محیطی 204/0، و دربرگیرندگی و شمول اجتماعی با 186/0 به ترتیب بیشترین اثر را در پایداری اجتماعی داشته اند.
بررسی و تحلیل عوامل مؤثر بر پدیده فقر شهری در کلان شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: فقر و پیامدهای منفی آن توسعه انسانی را محدود می کند، به طوری که فقرا اغلب در سطح نهایی آسیب پذیری در برابر نابسامانی های بهداشتی و اقتصادی و بلایای طبیعی قرار دارند. اکنون متفکران، سیاست گذاران و مدیران و برنامه ریزان شهری کاملاً آگاه هستند که ریشه اکثر مسائل اجتماعی- فرهنگی در شهرها تمرکز فقر است. علیرغم تلاش های دولت ها و نهادهای حاکمیتی برای بهبود زندگی ساکنان شهری خود، فقر همچنان پایدارترین معضل اجتماعی- اقتصادی در کلان شهرهای ایران است که سهم فقر جهانی در آن ها در حال افزایش است. در این میان داشتن مطالعه ای جامع در خصوص فقر که در بردارنده تحلیل دقیقی از عوامل ایجابی آن باشد لازم به نظر می رسد. به همین منظور پژوهش حاضر باهدف بررسی و سنجش عوامل مؤثر بر پیدایش پدیده فقر شهری در کلان شهر اهواز تدوین شده است.داد
داده و روش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی- نظری و به لحاظ ماهیت و روش، توصیفی- تحلیلی است. در این پژوهش، فقر شهری در قالب پنج بُعد اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی، مدیریتی، کالبدی- زیرساختی و محیطی- جغرافیایی در قالب 36 شاخص بررسی شده است. برای سنجش، تحلیل و ارزیابی عوامل مؤثر بر پدیده فقر شهری در منطقه موردبررسی، از آزمون فریدمن و آزمون های آماری T مستقل در نرم افزار SPSS استفاده شده است.
یافته ها: نتایج این پژوهش بیانگر این بوده است، در بٌعد اقتصادی بیش ترین تأثیر را نداشتن شغل و درآمد پایدار با میانگین 4/09، بوده است و در بٌعد اجتماعی- فرهنگی بیش ترین تأثیر را عدم مشارکت زنان در تصمیم گیری ها، با میانگین 3/08، داشته است و همچنین در بُعد مدیریتی- نهادی بیشترین تأثیرپذیری فقر شهری در کلان شهر اهواز از عامل تحریم ها، با میانگین 3، تأثیر مثبت و معناداری داشته است. پدیده فقر شهری از دیدگاه شاخص های کالبدی و زیرساختی بیشترین تأثیرپذیری را از عامل عدم زیرساخت فعالیت های فرهنگی، حاشیه نشینی به ترتیب با میانگین 3/07 و 3 داشته است. آخرین مؤلفه از عوامل تأثیرگذار بر الگوی فقر شهری که در این تحقیق به آن پرداخته شده عوامل محیطی – جغرافیایی است که گویه های موقعیت جنگ تحمیلی و موقعیت خاص منطقه به ترتیب با میانگین 4/05 و 3، بیشترین اثرگذاری را بر وجود پدیده فقر شهری را در کلان شهر اهواز داشته است.
نتیجه گیری: نتایج حاصل از تجزیه وتحلیل پرسشنامه نشان می دهد، بخش عمده ای از ساکنین شهر اهواز را اقشاری با وضعیت نامناسب اقتصادی تشکیل می دهند. همچنین معضل بیکاری و حاشیه نشینی در این شهر به عنوان یکی از عوامل اصلی ایجاد و گسترش فقر بشمار می آید.
بررسی مؤلفه های مؤثر بر پایداری معماری روستایی (موردمطالعه: روستای ارمیان میامی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره سیزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۵۱)
504 - 525
حوزههای تخصصی:
مفهوم پایداری از گذشته در معماری روستایی ایران وجود داشته است. اما امروزه تغییرات اجتماعی و اقتصادی، تحولاتی را در معماری روستایی ایجاد کرده و در روستاهای امروزی به مفهوم پایداری کمتر توجه شده است. در این میان معماری روستایی قدیم دارای شاخص های ارزشمندی در حوزه پایداری است که می تواند پس از شناسایی و تحلیل، در طراحی جدید مورد بهره برداری قرار گیرد. هدف این پژوهش، بررسی مؤلفه های مؤثر در ایجاد پایداری و نمود آن ها در معماری روستای ارمیان است. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ روش توصیفی - تحلیلی است. بدین منظور ابتدا با مطالعه منابع کتابخانه ای، ابعاد پایداری و مؤلفه های آن مشخص شده و پس از تحلیل محتوا، چهارچوب نظری ارائه گردیده است. سپس با مطالعه میدانی و با شیوه تحلیلی، در نمونه موردی روستای ارمیان میامی موردبررسی قرار گرفته است. نتایج پژوهش نشان می دهد که ابعاد اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و محیطی در پایداری معماری روستایی مؤثر هستند. در بعد پایداری اجتماعی مؤلفه هویت اجتماعی، حس تعلق، تعاملات اجتماعی، سرزندگی و امنیت اجتماعی و در بعد پایداری فرهنگی مؤلفه مشارکت و همبستگی، سرمایه و میراث فرهنگی، ارزش و هنجار فرهنگی و در بعد پایداری اقتصادی مؤلفه نوع مصالح، پرهیز از بیهودگی، وضعیت اشتغال و معیشت و در بعد پایداری محیطی مؤلفه هماهنگی با شرایط اقلیمی، پویایی و سازگاری، احترام و حفظ محیط تأثیرگذار است. همه این مؤلفه ها و شاخص های آن در بافت و مسکن روستای ارمیان نمود پیدا کرده و معماری روستای ارمیان مصداقی از معماری بومی پایدار است که با هویت، اقلیم، فرهنگ و سبک زندگی روستایی انطباق دارد.
سیاستگذاری تآب آوری فضایی -کالبدی در راستای برنامه ریزی پدافند غیرعامل (مطالعه موردی: شهر بناب)
حوزههای تخصصی:
پدافند غیر عامل از مهم ترین رویکرد های مطرح شده در حوزه مدیریت بحران شهری، در جهت تأمین امنیت شهرها، و رویارویی با بحران های انسانی می باشد. کالبد، فرم، بافت، نحوه برنامه ریزی و طراحی آنها از جمله ابعاد چندگانه شهرسازی می باشد که در صورت توجه به آنها شاهد مزایای فراوانی برای شهرها بخصوص در مواقع ضروری و بحرانی خواهیم بود؛ در غیر این صورت فرصت ها تبدیل به تهدیدها خواهد شد و ساختار شهرها را آسیب پذیر خواهد نمود. لذا هدف از این پژوهش ارائه راهکارهایی جهت افزایش پایداری شهر بناب متناسب با نیازهای دفاعی امنیتی شهر و ویژگی های فضایی- کالبدی آن است. نوع پژوهش حاضر از نوع بنیادی – توسعه ای و روش مطالعه آن توصیفی – تحلیلی می باشد. دراین پژوهش ازتحلیل سلسله مراتبی (AHP) برای وزن دهی شاخص های کالبدی و فضایی شهراستفاده شده است. نتایج مطالعات نشان می دهد شاخص زیرساختی مهمترین معیار در برنامه ریزی پدافند غیرعامل می باشد.
نقش فضای نیمه باز در ساختار و معماری بناهای بومی بندر لنگه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر نقش و جایگاه فضای نیمه باز در ساختار و معماری بناهای بومی بندرلنگه از دیدگاه متخصصان و شهروندان مورد تحلیل و ارزیابی قرار گرفت. هدف کلی از پژوهش حاضر، شناخت فضای نیمه باز در ایجاد بستری جهت حفظ هویت و ارزش های این چنین فضاها می باشد که تاکنون به صورت جز به جز به بررسی ساختاری و عملکردی آن پرداخته نشده است. روش پژوهش در این پژوهش به صورت توصیفی- تحلیلی، بر مبنای استدلال منطقی و با استفاده از راهبرد ترکیبی (کیفی- کمی) می باشد. این مطالعه به صورت موردی در بافت سنتی بندرلنگه و با انتخاب 64 بنای قدیمی که قدمت آن ها به بیش از 50 سال برمی گردد، توسط جامعه آماری که شامل 120 نفر ازجمله کسانی که یا در بناهایی با فضای نیمه زندگی می کنند و یا در حال رفت و آمد در این گونه فضاها هستند و همچنین با رویکرد کیفی به روش نمونه گیری نور به وسیله دستگاه نورسنجی CEM/DT-856A و دما به وسیله دستگاه دماسنجی Temperature/HTC-1 صورت گرفته است که با توجه به بررسی های معماری (جهت های قرارگیری، ایوان ها و ارتباط های فضایی)، ساختاری (تزئینات، روزن ها، طاق نماها، سرستون ها و هندریل ها)، دما و نور، میزان وابستگی رضایتمندی و معنادار ساکنان بافت قدیم و جدید در ایجاد محیطی مناسب برای کاربران این گونه بناهای سنتی مشخص می شود که با توجه به نتایج به دست آمده از این پژوهش نشان می دهد که با باززنده سازی و بررسی هویت تاریخی فضای نیمه باز در بین بناهای سنتی بتوان به حفظ ارزش های این چنین فضاها در معماری بومی پرداخت.
شناسایی و اولویت بندی شاخص های مسکن گروه های کم درآمد بر مبنای رویکردی ادراکی-ذهنی، مطالعه موردی: شهر بجنورد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقوله مسکن مسئله ای چندوجهی و در عین حال تشدید شونده است .ناتوانی گروه های کم درآمد در تأمین نیازهای خود در بازار رسمی زمین و مسکن، دولت ها را ناگزیر از نقش آفرینی در این حوزه نموده است. اتخاذ سیاست مناسب، مستلزم شناخت واقع گرایانه نسبت به نیاز بهره برداران میباشد. در این پژوهش هدف شناسایی نیازها، انتظارات و اولویت های گروه های کم درآمد در زمینه مسکن است. بدین منظور، روش کیفی از نوع نظریه زمینه ای با استفاده از ابزار مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته انتخاب شده است. نمونه موردی این پژوهش، شهر بجنورد که با مهاجرت گروه های مختلف از اقشار کم درآمد در دهه های اخیر مواجه بوده، انتخاب شده است. جمع بندی نتایج نشان داد که دغدغه بهره برداران بیشتر در خصوص محیط مسکونی بوده به گونه ای که 75درصد کدها در غالب 12 شاخص به این موضوع اختصاص یافته است. سایر کدها مرتبط با واحد مسکونی بوده و در غالب 8 شاخص استخراج شده است. تخصیص این شاخص ها به دسته بندی چهارگانه مستخرج از مبانی نظری نشان دهنده اولویت جنبه های اجتماعی (41 درصد) و کالبدی (35درصد) در ارزیابی کیفیت سکونت است. بررسی دقیق تر شاخص ها نشان دهنده تمرکز بیشتر ساکنان بر امنیت و آرامش محیط مسکونی در جنبه اجتماعی و دسترسی به خدمات عمومی در جنبه کالبدی است. این پژوهش می تواند مبنایی برای برنامه ریزی هدفمند مسکن گروه های کم درآمد مبتنی بر رویکرد ادارکی-ذهنی به منظور اولویت دهی به نیازهای واقعی بهره برداران باشد.
بررسی و تحلیل مهاجرت های روستایی و ارتباط آن با شکل گیری مشاغل غیر رسمی با تأکید بر ابعاد اقتصادی، پژوهش موردی: محله محمدآباد شهر قرچک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مهاجرت های روستایی موجب شکل گیری طیف وسیعی از مشکلات در ابعاد مختلف برای کشور های در حال توسعه شده است. از اثرات مستقیم مهاجرت های بدون برنامه از مناطق روستایی به سمت شهر ها در ایران شکل گیری بخش غیر رسمی در مناطق شهری کشور است. بدیهی است که شکل گیری این بخش نتیجه مستقیم مهاجرت های روستایی به همراه پدیده افزایش جمعیت شهرنشین می باشد که ساماندهی آن در حال حاضر یکی از چالش های مدیریت شهری کشور است. این پژوهش با هدف بررسی نقش مهاجرت های روستایی در شکل گیری مشاغل غیر رسمی با تاکید بر ابعاد اقتصادی در محله محمد آباد شهر قرچک می پردازد. این تحقیق از نوع کاربردی، و به لحاظ روش توصیفی- تحلیلی می باشد. اطلاعات به دو روش کتابخانه ای و پیمایشی گرد آوری شده است. و برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های تی تک نمونه، من ویتنی، کروسکال والیس و اسپیرمن استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق بر اساس فرمول کوکران تعداد 168 نفر دست فروش در محله محمد آباد شهر قرچک می باشند که برای تعیین دقت بیشتر این تعداد به 260 مورد رسید. نتایج بدست آمده تحقیق نشان می دهد که اکثر شاغلین بخش غیر رسمی در محدوده مطالعاتی مهاجرین روستایی هستند. همچنین وضعیت شاغلین بخش غیر رسمی از لحاظ اقتصادی مطلوب بوده و رابطه معنی داری بین وضعیت تحصیلات مهاجران و شکل گیری مشاغل غیر رسمی در محدوده مطالعاتی وجود دارد. نتایج نشان می دهد که نبود زمینه اشتغال مناسب، عدم وجود تخصص، نداشتن سرمایه کافی از دلایل گسترش شغل دستفروشی در محله مورد مطالعه بوده است.
تحلیل فضایی تغییرات کاربری اراضی سکونتگاه های روستایی پیراشهری بیرجند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه تغییر کاربری اراضی به عنوان فرایندی موثر در فضای جغرافیایی مطرح است. تغییرات کاربری اراضی پدیده ای رو به رشد است که محیط روستایی را دست خوش تغییرات قرار داده است؛ این تغییرات رخ داده در محیط روستا، برنامه های توسعه روستایی که بر مبنای بهبود شرایط روستا و زندگی روستایی در تمام ابعاد پایه گذاری شده را با مشکل رو به رو ساخته است . این تغییرات که غالبا در اثر فعالیت های انسانی روی می دهد به دلیل نبود برنامه ای اصولی، بی توجهی به توسعه پایدار و نداشتن مدیریت پایدار به یکی از مهم ترین معضلات در فضای نوین تبدیل شده است. پژوهش حاضر با هدف بررسی و تحلیل تغییرات کاربری اراضی سکونتگاه های روستایی پیراشهری بیرجند تدوین شده است. به منظور تحقق هدف فوق سه سری از تصاویر ماهواره ای که طی سال های 2000، 2010 و 2020 برای هرکدام از روستاهای مورد مطالعه (حاجی آباد، امیرآباد، چهکند و علی آباد) تهیه و مورد واکاوی قرار گرفته است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی بوده و همچنین جهت تهیه و تحلیل داده ها از سامانه رایانش ابری گوگل ارث انجین، نرم افزار Envi و نرم افزار Arc GIS و همچنین جهت پیش بینی تغییرات افق 1420 از نرم افزار ادریسی استفاده شده است. نتایج حاصل از تصاویر ماهواره ای نشان می دهد که طی دوره 2000 تا 2020 تغییرات بسیار گسترده ای در بافت فیزیکی محدوده مورد مطالعه ایجاد شده است. به گونه ای که در این دوره مساحت اراضی ساخته شده در روستاهای حاجی آباد، امیرآباد، چهکند و علی آباد به ترتیب از 96/21، 01/22، 21/7 و 52/5 هکتار در سال 2000 به 77/183، 62/129، 07/99 و 08/21 هکتار در سال 2020 تغییر کرده است؛ و مساحت اراضی بایر که در گروه سایر اراضی بررسی شده است کاهش یافته است.