فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۸۱ تا ۱٬۱۰۰ مورد از کل ۱۰٬۶۲۶ مورد.
منبع:
گردشگری شهری دوره ۹ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
13 - 26
حوزههای تخصصی:
گردشگری در حال طی کردن مسیر جدیدی است و رویکرد جدیدی در گردشگری در حال شکل گیری است که این مفهوم را می توان گردشگری تجربه محور نامید. گردشگری تجربه محور مفهوم جدیدی از گردشگری است که بیانگر تمایلات و نگرش جدید گردشگران از مفهوم سفر و گردشگری است. بدین جهت پژوهش حاضر به دنبال دستیابی به اهداف ذیل است: شناسایی مؤلفه ها و معیارهای تبیین کننده گردشگری تجربه محور در جاذبه های فرهنگی خلاق و به دنبال آن ارائه الگوی مناسب گردشگری تجربه محور در جاذبه های فرهنگی خلاق است. لذا با مصاحبه از 16 نفر از تهران شناس و کارشناس 12 جاذبه به عنوان جاذبه های فرهنگی خلاق منطقه موردمطالعه شناسایی شدند. در ادامه با روش انتخاب نمونه قضاوتی و گلوله برفی، 20 نفر از کارشناسان حوزه موردمطالعه پژوهش، مورد مصاحبه نیمه ساختاریافته قرار گرفتند. در قالب روش کیفی تحلیل محتوا با رویکرد استقرایی و به کمک نرم افزار MaxQda21 داده های پژوهش کدگذاری شد. بعد از هر مصاحبه فرایند کدگذاری انجام شده و با کدگذاری سه مرحله ای الگوی پژوهش ترسیم شد. یافته ها حاکی از آن است که 10 مؤلفه یا مقوله اصلی که عبارت اند از، تصویر ذهنی قبل از بازدید، ویژگی های فردی، انتظارات و انگیزه، تجربه خلاق، سیر تجارب به یادماندنی، محیط و اتمسفر تجارب، رضایتمندی، وفاداری و خاطرات ماندگار، اساسی ترین مؤلفه ها شناسایی شده در شکل گیری الگوی گردشگری تجربه محور در جاذبه های فرهنگی خلاق هستند.
Unproductive Activities and Their Affecting Factors in Iran(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
P urpose- Unproductive activities refer to economic activities which do not have a positive effect on GDP, but have high profit and returns, which can eliminate productive activities. This is a phenomenon that has occurred in Iran in the last three decades. The aim of the present study is to analyze the factors causing and spreading unproductive activities using Fumanat area as the context. Design/methodology/approach- The study area is Fumanat, one of the historical regions of Gilan. The type of research is qualitative. In order to collect the required data and information, we conducted the various steps: First, using secondary data, the study illustrated changes in the share of employment in the economic sectors of the region, changes in the area of agricultural land use, as well as changes in the level of built land use. Second, conducting interviews with different business owners of each household, the common activities of households were studied to determine the evolution of productive activities in the sample villages. The common activities of households and among them unproductive activities were identified by inductive method. In order to understand the factors affecting the creation and expansion of unproductive activities, the qualitative approach of grounded theory was used. Findings- The study indicates that in the mountain zone, 39.1 percent of jobs, in the foothill zone, 32.3 percent of jobs, in the plain zone, 41.9 percent of jobs and in the coastal zone, 30.2 percent of jobs, can be categorized as unproductive activities. The existence of uncertainty, lack of support for productive activities, the property rights issue, inadequate privatization and dysfunctional institution system affect the expansion of unproductive activities in the region. Originality/value- Various studies have examined productive and unproductive sides in economic endeavors, most of which considered them with a macro point of view. The present study tries to investigate the contextually of the factors underlying these changes in a rural space and community.
واکاوی توسعۀ فضایی روستاهای نواحی کوهستانی و جلگه ای (نمونه موردی: روستاهای بخش بندپی شرقی شهرستان بابل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آینده سرزمینی مناطق روستایی کشور نیازمند طراحی راهبردهایی به منظور توسعه فضایی است که در هر برنامه ای راهگشای حل مسائل روستاها خواهد بود. امروزه مهم ترین هدف هر کشوری رشد و تعالی همه جانبه جوامع انسانی است و وجود نابرابری در ابعاد مختلف اقتصادی، اجتماعی، کالبدی و... از نشانه های توسعه نیافتگی یک کشور محسوب می شود. مناطقی که امروزه توسعه یافته شناخته می شوند، علاوه بر اینکه از شاخص های اقتصادی و اجتماعی بالایی برخوردار هستند، بلکه توزیع درآمد و امکانات نیز در این مناطق عادلانه تر هستند. برنامه توسعه و عمران روستایی براساس الگوهای مختلف در شهرستان بابل، توفیق مورد انتظار را در رونق اقتصادی و بهبود زندگی روستائیان نداشته و به لحاظ اجتماعی نیز در نهادینه کردن مشارکت روستائیان و توانمندسازی آنان موفقیت چندانی کسب نکرده است؛ ازاین رو هدف پژوهش حاضر بررسی شاخص های توسعه روستاهای کوهستانی و جلگه ای بخش بندپی شرقی شهرستان بابل بوده و به منظور دستیابی به اهداف مورد نظر از دو روش کتابخانه ای و میدانی استفاده شد. جامعه آماری تحقیق حاضر روستاهای بخش بندپی شرقی بابل (4 روستای کوهستانی و 4 جلگه ای) است که با استفاده از فرمول کوکران 210 خانوار به عنوان نمونه انتخاب شدند. به منظور سنجش متغیرهای تحقیق از آزمون های T مستقل و مان وایتنی و تحلیل رگرسیون خطی چندگانه استفاده شد. نتایج حاصل از آزمون های مذکور حاکی از آن است که تفاوت معنادار و 99 درصدی، بین اکثر شاخص های اقتصادی، کالبدی و اجتماعی در روستاهای کوهستانی و جلگه ای ناحیه مورد مطالعه وجود دارد. با بررسی میزان رضایت مردم از امکانات و زیرساخت های توسعه یافتگی در روستاها می توان اذعان داشت که مناطق جلگه ای از سطح توسعه یافتگی بالاتری نسبت به مناطق کوهستانی بخش بندپی شرقی برخوردار است. نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون خطی چندگانه نیز نشان می دهد که موقعیت جغرافیایی در توسعه فضایی روستاها بسیار موثر است، به نحوی که براساس ضریب تعدیل و ضریب تعیین محاسبه شده، مشخص شد که شاخص های توسعه تا 76 درصد به اصلاح خطوط مواصلاتی، سهولت دسترسی و زیرساخت های توسعه وابسته هستند.
تحولات نظام قشربندی روستایی در ایران بعد از انقلاب اسلامی (موردمطالعه: روستاهای شهرستان بویین زهرا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ساختار قشربندی روستایی در یک سده اخیر دستخوش تغییر و تحولات بسیاری شده است. نخستین نشانه های تغییر در بافت اجتماعی و سیاسی روستاها را می توان همزمان با روی کار آمدن دولت مدرن (1304) در ایران مشاهده کرد. در کنار طرح فراگیر اصلاحات ارضی (51-1341) تدریجاً نفوذ و دخالت های دولت در قالب برنامه های آموزشی و درمانی افزایش یافت. بعد از انقلاب 1357، حضور نهادهای انقلابی و اجرای طرح های ضربتی بیانگر تمایل شدید دولت پسا انقلابی به حضور قدرتمند و همه جانبه در روستاها بود. بعد از گذشت یک دهه و چرخش در سیاست های فرهنگی و اقتصادی دولت، روستاها اهمیت گذشته خود را از دست دادند. در این مقاله تغییرات نظام قشربندی روستایی در چهار دهه اخیر بررسی شده است. مراد از نظام قشربندی در این نوشتار صرفاً جایگاه افراد در ساختار اقتصادی روستا نیست بلکه سعی شده است از منظر قدرت محلی و منزلت اجتماعی نیز تغییرات چهار دهه اخیر، موردبررسی قرار گیرد. به لحاظ روشی شناسی این تحقیق گونه پژوهش روندپژوهی محسوب می شود؛ لذا داده ها به دلیل ماهیت روندی، از منابعی نظیر اسناد کتابخانه ای، نتایج تحقیق های مرتبط با موضوع، مصاحبه با مطلعین محلی در قالب یک کار میدانی جمع آوری شده است. نتایج نشان می دهد در دهه نخست بعد از انقلاب حضور نهادهای انقلابی باعث به وجود آمدن تغییراتی در ساختار قدرت محلی و نظام منزلت روستایی شده است. در سه دهه بعدی نیز شواهد امر بیانگر آن است که متناظر با فرایند شهری شدن روستاها، اقتصاد غیرکشاورزی (فعالیت خدماتی، تجاری و صنعتی) در مقایسه با اقتصاد روستایی (کشاورزی و دامداری) رشد روزافزونی داشته است.
ارزیابی کیفیت زندگی ساکنین مسکن مهر (مطالعه موردی: شهر رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال سیزدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۸
87 - 102
حوزههای تخصصی:
برنامه مسکن مهر از مهمترین سیاست های تأمین مسکن برای اقشار کم درآمد بوده است. فرایند اجرا و نتایج این طرح با مشکلات و انتقادات متعددی مواجه شد که یکی از مهمترین آنها عدم تأمین امکانات مناسب برای ساکنین و کیفیت زندگی پایین در این مجتمع های مسکونی است. هدف مقاله حاضر ارزیابی کیفیت زندگی ساکنین مسکن مهر و مهمترین عوامل تأثیر گذار بر آن است. پس از مرور ادبیات تحقیق و استخراج عوامل کیفیت زندگی در محیط های مسکونی، از پرسشنامه محقق ساخته برای سنجش متغیرها از دیدگاه ساکنین استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش کل ساکنین مسکن مهر شهر رشت برابر 8000 خانوار است. براساس فرمول کوکران تعداد نمونه برابر 380 نفر است که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. داده های حاصل از پرسشنامه در ابتدا با استفاده از روش های آمار توصیفی و همچنین آزمون فریدمن مورد تحلیل قرار گرفته است و سپس پاسخ سوالات تشریحی با استفاده از آزمون تحلیل عاملی تأییدی در محیط نرم افزار PLS مورد بررسی واقع شد. نتایج حاکی از این است که در میان شاخص های کیفیت زندگی در مسکن مهر بیشترین امتیاز (بسیار خوب) به متغیر پاکیزگی هوای شهری (با میانگین 18.39) و بعد از آن به حمل و نقل عمومی (17.03) تعلق دارند. نبود فرصت های شغلی (9.98) و عدم دسترسی به بانک ها (10.82) نیز مهمترین مشکلات در این محدوده است. نتایج تحلیل عاملی سوالات تشریحی نشان می دهد که عوامل وجود معتادین (0.84) و زمین های رها شده (0.75) بیشترین نقش را در نامنی محدوده دارند. همچنین نظافت و نورپردازی (0.88)، تاسیس پارک (0.84) و مراکز تجاری (0.68)، مهمترین عوامل پیشنهادی برای پویایی و سرزندگی محسوب می شوند. این نتایج نشان می دهد که رویکرد موجود در تأمین مسکن اجتماعی در کشورمان نیازمند بازنگری جدی است و شاخص های کیفیت محیط شهری باید به عنوان بخش مهمی از معیارهای مسکن قابل استطاعت لحاظ گردند.
تحلیل نقش حیات شبانه در ارتقای سرزندگی فضاهای شهری (مطالعه ی موردی: میدان شهرداری شهر رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحلیل نقش حیات شبانه در ارتقای سرزندگی فضاهای شهری (مطالعه ی موردی: میدان شهرداری شهر رشت) چکیده: استفاده از فضاها در هنگام شب و رواج حیات شبانه راهی برای رسیدن شهروندان به آرامش و نشاط آنان است و سبب می شود تا شهر دچار شب مردگی و شهروندان دچار بحران هایی روحی ناشی از عدم تحرک و نشاط شهر نشوند. هدف پژوهش حاضر تحلیل نقش حیات شبانه در سرزندگی فضاهای شهری در میدان شهرداری شهر رشت بوده است. بدین منظور ابتدا به بررسی تحلیل عاملی تاییدی شاخص های حیات شبانه و سرزندگی فضاهای شهری پرداخته شده است. همچنین روش تحقیق استفاده شده توصیفی تحلیلی و برای تجزیه و تحلیل داده ها و آزمون فرضیات جهت نشان دادن روابط همبستگی و اثرات میان مولفه و شاخص ها از مدلسازی معادلات ساختاری (SEM) و جهت بررسی معنادار بودن رابطه بین متغیرها با شاخص ها از آماره آزمون t یا همان خروجی t-value لیزرل استفاده شده است و به منظور بررسی وجود ارتباط معنادار بین مولفه های متغیرهای تحقیق از خروجی (Y-Model) لیزرل استفاده شده است. نتایج پژوهش حاضر حاکی از آن است که حیات شبانه رشت اثرات مثبت و مستقیمی به ترتیب زیر در سرزندگی میدان شهرداری شهر رشت گذاشته است: حیات شبانه در متغیر ایمنی و آرامش امتیاز مستقیم و مثبت 0.98، در جذابیت با میزان اثر مثبت 0.99، در متغیر فراغت اثر مستقیم و مثبت 0.95، و در متغیر تعامل به میزان 0.93 نقش گذاشته است. اشاره می شود که بیشترین تاثیر به ترتیب در جذابیت، ایمنی و آرامش، فراغت و تعامل بوده است.
ارزیابی اقتصاد شهری شهرستان نقده با رویکرد توسعه پایدار و روش تحلیل PESTEL(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۳ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
148 - 163
حوزههای تخصصی:
اقتصاد و نظام مالی تاثیر بسزایی در تمامی ابعاد زندگی بشر دارد. تبلور نوع و میزان اقتصاد در ساختار و نظام شهرها به چشم می خورد. ازاین رو پایداری در اقتصاد شهری یکی از مسایل مهم شهرها است. لذا شناخت و استفاده کامل از پتانسیل ها و ظرفیت های موجود جهت افزایش اشتغال و درآمدزایی شهرها می تواند تاثیر بسزایی در کیفیت زندگی شهروندان ایفا کند. در همین راستا این پژوهش جهت شناخت و بررسی روش های کسب درآمد و اقتصاد شهری پایدار متناسب با ویژگی ها و پتانسیل های شهرستان نقده انجام شده است. جهت گیری تحقیق به صورت کاربردی و در قالب ارزیابی پتانسیل های موجود اقتصاد شهری می باشد. رویکرد قیاسی و از روش استقرایی همچنین باتوجه به نوع تحلیل ها از هر دو روش کل به جز و جزبه کل استفاده می شود. افق پژوهش چندمقطعی و طولی است. در تحلیل از دو روش کیفی و کمی استفاده شده است. بنابراین تحقیق از نوع کاربری و توصیفی می باشد. در ابتدا به بررسی تئوری های توسعه پایدار و اقتصاد شهری پرداخته شده و سپس وضعیت اقتصادی محدوده با استفاده از تکنیک PESTEL، به صورتی که در هر بعد این روش عوامل موثر بر اقتصاد شهری محدوده تحلیل و بررسی می شود. بررسی شش بعد سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فناوری، زیست محیطی و قانونی و مدیریتی نشان داد که وضعیت با تغییر شرایط اقتصاد کلان و مدیریت صحیح منابع و استفاده از روش های جدید و نوین در ابعاد مختلف اقتصاد خرد، شهرستان نقده پتانسیل و ظرفیت ایجاد اقتصادی تاب آوری همراه با پایدار را دارد اما برای تحقق این هدف برنامه ریزی و مدیریت منسجم همراه با همکاری مردم و مسؤولان نیاز است.
ارائه مدل دینامیکی برای تبیین الگوی مصرف در سبک زندگی شهری ایرانیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۳ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
33 - 47
حوزههای تخصصی:
مصرف، فرایندی پویاست که با سبک زندگی پیوندی عمیق دارد و می توان گفت مهمترین عامل در بین عوامل و مولفه های سبک زندگی افراد در دوره مدرن است. این مقاله با تمرکز بر الگوی مصرف خانوارهای شهری ایرانی و تقسیم بندی انواع مصارف آنها و با این دیدگاه که الگوی مصرف، فرایندی پویاست، با استفاده از رویکرد پویایی سیستم ها به آن پرداخته است و با بهره گیری از نرم افزار ونزیم و قابلیت های آن، با انجام مراحل مدلسازی پویا، از تعریف مساله و ساخت فرضیه پویا و تشریح جوانب مساله و نیز شناخت عوامل موثر و ایجاد نمودار زیرسیستم جهت تبیین جریان های موجود در این مدل به تهیه نمودار علی و معلولی آن پرداخته و با ترسیم نمودار حالت – جریان و مدلسازی، به تدوین سناریوهای نه گانه ای پرداخته است که در نهایت با تحلیل حساسیت به سناریو پردازی پرداخته است و به نتایجی در خصوص الگوی مصرف و سبک زندگی خانوار شهری در جامعه ایرانی پرداخته و در انتها پیشنهادات و راهکارهایی را ارائه کرده است. این مقاله و مدل حاصل از آن نشان می دهد که به جز مصرف زیستی که طبعا اولویت اول مصرف در خانوارهای شهری است، سایر مصارف در شرایط تقریبا مشابهی قرار دارند و شیب نرخ مصرف رسانه ای و پس از آن مصرف فرهنگی، نسبت به سایر هزینه ها بیشتر است و این یعنی با بهبود شرایط اقتصادی مصرف آنها افزایش بیشتری خواهد داشت.
تحلیل هزینه – فایده اجتماعی تعویض مبدلهای کاتالیستی غیرفعال در خودروهای سبک شهر تهران برای کاهش آلودگی هوا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۳ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
104 - 120
حوزههای تخصصی:
در این مطالعه به تحلیل هزینه – فایده اجتماعی به کارگیری یکی از کاربردیترین روشها در کاهش انتشار آلایندههای گازی یعنی تعویض مبدلهای کاتالیستی غیرفعال در خودروهای سبک شهر تهران پرداخته شده است. برای این منظور، هزینه تعویض مبدلها، تمایلبهپرداخت ساکنان شهر تهران برای کاهش آلودگی هوا و منافع حاصل از کاهش انتشار آلودگی در سال ۱۳۹۹ موردبررسی قرار گرفته است. دادههای مورد نیاز از طریق مطالعات میدانی و تکمیل پرسشنامه به دست آمد. بر اساس نتایج بهدستآمده، مجموع هزینههای مرتبط با تعویض مبدل کاتالیستی برای یک دوره برابر با ۴۹۸۳۴ میلیارد ریال، ارزش تمایل به پرداخت سالانه شهروندان تهرانی با استفاده از روش ارزشگذاری مشروط معادل ۳۱۸۳۴ میلیارد ریال و منفعت سالانه حاصل از کاهش انتشار نیز ۸۹۸۷ میلیارد ریال برآورد شده است. بر این اساس و با توجه به دوره بررسی 20 ساله و مفرضات مدل اقتصادی، تعویض مبدلهای کاتالیستی در سناریوهای مختلف دارای توجیه اقتصادی است. لذا پیشنهاد میشود نهادهای مدیریت شهری با در نظر گرفتن منافع ایجادشده، زمینه تامین منابع مالی و تعویض این قطعه را در جهت کاهش آلودگی هوای شهر تهران مورد پیگیری قرار دهند.
طراحی و آزمون الگوی مناسب مسکن اجتماعی؛ مبتنی بر نظریه"حق به شهر" (مطالعه موردی شهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۰
193 - 210
حوزههای تخصصی:
مسکن جزء بنیادین ترین نیاز های انسان است اما نباید صرفا از لحاظ کالبدی و به عنوان سرپناهی برای بشر در نظر گرفته شود، این نیاز جایگاهی برای رشد انسان از ابعاد فیزیکی و روحی-روانی است، بنابراین مسکن پس از آنکه نیاز انسان برای پوشش را پاسخ گفت باید پاسخگوی نیاز وی به رشد و تعالی ارزش های انسانی و برقراری ارتباط موثر با جامعه اطراف خود باشد و در عرصه تعاملات اجتماعی هم نیاز های ساکنین را برطرف کند.به همین مظنور تامین مسکن مناسب و استاندارد برای اقشار کم درآمد جزو مهمترین بخش توسعه بخش مسکن در هر جامعه ای قلمداد می شود، و از قرن نوزدهم به بعد، بخش مسکن یکی از محورهای عمده مداخله دولت-ها در اقتصاد بوده است. خواستگاه چنین تفکری نظریه "حق به شهر" ، است که از میان جنبش های اعتراضی زاده شده است و برای اولین بار توسط جامعه شناس فرانسوی، هانری له فور در سال 1968 به کار گرفته شد و باوری است که شهرها را یک ساختار اجتماعی می دانست که تمام شهروندان نسبت به آن حق دارند.با وجود تلاش هایی در دهه های اخیر مبنی بر تحقق چنین هدفی سیاست هایی چون مسکن مهر در ایران انجام شده است اما نتوانسته در تامین مسکن قابل استطاعت برای اقشار کم درآمد موفق عمل کند.این مقاله می کوشد با مبنا قرار دادن شهر شیراز به عنوان نمونه مورد مطالعه جنبه های کلیدی مسکن اجتماعی را با رویکرد حق به شهر را به شکل مفهومی و تجربی مورد آزمون قرار داد.بنابراین جامعه آماری پژوهش افراد فرودست شهری و نیازمند به مسکن که تعداد نمونه گیری 74 نفر از آنها مورد پرسشگری قرار گرفته اند.روش پژوهش از نوع کمّی و ابزار جمع آوری داده ها از طریق پرسشنامه و برپایه مدل تحلیل معادلات ساختاری و از طریق نرم افزار Amos صورت گرفته است.نتایج پژوهش بیانگر آن است که حق مشارکت شهری،حق تخصیص فضا،دسترسی فضایی،حاکمیت شهری،شمول اجتماعی،تنوع و سرزندگی از مولفه های مناسب مسکن اجتماعی با رویکرد حق به شهر است که مولفه حاکمیت شهری با میزان 478/0 و مولفه شمول اجتماعی با میزان491/0 و مولفه تنوع و سرزندگی با میزان 543/0 بر مسکن اجتماعی تاثیر گذارند.
شناسایی و اولویت بندی محلات نیازمند بازآفرینی شهری (مطالعه موردی: منطقه10 کلانشهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه فضای شهری سال نهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۱۹)
111 - 126
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر، نبود روابط شهر و روستا در یک بستر متوازن و منطقی باعث سیل عظیمی از مهاجرت های روستایی به شهرها از یک طرف و ناکارآمدی نظام مدیریت و برنامه ریزی از سوی دیگر شده است. به طوری که اکثر شهرهای ایران با معضلات اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی حادی گریبان گیر بوده و بافت های ناتوانی را در بدنه خود به همراه داشته اند. شناسایی چنین محدوده هایی اولین اقدام اساسی در راستای ساماندهی و توانمندسازی آن ها می باشد. هدف پژوهش حاضر، شناسایی و اولویت بندی محلات نیازمند بازآفرینی شهری منطقه10 کلانشهر تبریز است. این تحقیق از لحاظ هدف، از نوع کاربردی و از حیث ماهیت و روش از نوع توصیفی-تحلیلی می باشد. که با استفاده از شاخص هایی در ابعاد مختلف اجتماعی، اقتصادی، کالبدی و زیست محیطی- مخاطراتی مبادرت به شناسایی محدوده ها و محلات نیازمند بازآفرینی نموده است. داده های بکار رفته ز طریق سرشماری مرکز آمار در سال 1395 برای بلوک های شهری و همچنین از داده های مکانی مربوط به طرح توسعه و عمران منطقه شهری تبریز اخذ شده است. بدین منظور از GIS و ترکیب آن با مدل فرایند تحلیل سلسله مراتبی(AHP) برای شناسایی و اولویت بندی محلات نیازمند بازآفرینی استفاده گردید. نتایج نشان داد که بین برخی از محلات شهر تبریز از حیث شرایط اجتماعی-اقتصادی و دسترسی به فضاهای خدماتی شکاف عمیقی ایجاد گشته است. که به ترتیب محلات محمدیه، رضوانشهر و شربت زاده محلاتی با بیشترین فراوانی فضاهای ناکارآمد و نیازمند به بازآفرینی شناسایی شدند و شاخص های اجتماعی نسبت به سایر شاخص ها، بیشترین اثرگذاری را در شناسایی محلات داشته اند.
ارزیابی عوامل مؤثر بر توسعه گردشگری، نمونه موردی: شهر بجنورد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۹ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
131 - 146
حوزههای تخصصی:
رونق گردشگری در هر منطقه تابع شرایط و ویژگی های آن منطقه می باشد بنابراین شناسایی عوامل موثر بر توسعه گردشگری هر منطقه نخستین گام برای توسعه گردشگری آنجا است. پژوهش حاضر سعی دارد، به ارزیابی عوامل تأثیرگذار بر توسعه گردشگری شهر بجنورد با توجه به بستر طبیعی و انسانی منطقه بپردازد. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و جزو تحقیقات توصیفی - تحلیلی می باشد. جامعه آماری در پژوهش حاضر دو گروه بودند، گروه اول شامل میزبانان و متولیان واحدهای گردشگری که بعد از شناسایی و تعیین مهمترین اماکن و جاذبه های گردشگری شهرستان بجنورد که 75 مورد بودند در مجموع 300 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند و گروه دوم شامل کارشناسان مرتبط با امور گردشگری که در مجموع 50 نفر به عنوان نمونه آماری برای این گروه انتخاب شدند. یافته های تحقیق نشان داد در میان عوامل موثر بر توسعه گردشگری از نظر متولیان، از بین 4 شاخص اصلی، یشترین میانگین مربوط به شاخص زیست محیطی با میانگین 4.1 و کمترین میانگین مربوط به شاخص اجتماعی - فرهنگی با میانگین 3.08 بوده است. همچنین از نظر کارشناسان، در میان عوامل موثر بر توسعه گردشگری، بیشترین میانگین مربوط به "عوامل زیرساختی" با 3.8 و کمترین میانگین مربوط به "عوامل اجتماعی - فرهنگی" و برابر 3.1 بدست آمده است. نتایج نهایی بدست آمده در پژوهش حاضر مشخص شد، عوامل کلیدی اس تراتژیک حاص ل از پژوهش حاض ر می-تواند در کانون توجه مدیران و برنامه ریزان در بجنورد قرارگرفته، امکانی مناسب برای توسعه پایدار منطقه بر پایه گردشگری پدید آورده، موجب دستیابی منطقه به موقعیت مطلوب در زمینه گردشگری در عرصه داخلی و حتی بین المللی و تبدیل خراسان شمالی و شهرستان بجنورد به یک مقصد گردشگری بین المللی پایدار و رقابتی شوند که، موجب شکوفایی اقتصادی گردیده و در نهایت منجر به اشتغال زایی، بهره وری صنایع محلی، افزایش توان اقتصادی شهرستان و به تبع آن افزایش درآمد سازمانهای اداره کننده منطقه گردد.
Explaining Rural Creativity and its Realization in Iranian Rural Areas (Case Study: Nair County)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose- the present study was conducted with the aim of evaluating and measuring the realization of creative village indicators in Nair County, to provide grounds for creative class of rural community, audience and consumers of creative products outside the village environment by relying on ecological lifestyle processes. Design/methodology/approach- the present theoretical study is conducted with applied purposes using the descriptive-analytical method. The statistical population of the study is 33 villages in Nair County with more than 50 households, having a total of 2937 households. The sample size was estimated to be 340 people based on Cochran's formula. Distribution of the number of samples in the villages is determined in ratio with their population. In order to examine the subject in six dimensions of flexibility, innovation, promotion, risk taking, leadership and participation, 43 indexers were used in a combined manner, based on the studies of other researchers. The face validity of the questionnaire was confirmed by the panel of experts and specialists in this field and the reliability coefficient was calculated for the questionnaire at 0.723. Also, the opinions of 30 experts and specialists were used to give weight to indicators and indexers of the creative village through Swara weighting technique during two stages. The results show that, the average indices of creative village are not in a favorable situation. Findings- the results of single sample t-test indicated that, the total average of the creative village indicator was 2.993 and rural creativity in the study area is at a weak level and is vulnerable. The results of CODAS technique from the leveling of 33 villages showed that, 2 villages are at the optimal level and 17 villages are at the weak level. Among them, the villages of Golestan and Saqqechi were in the highest level and the villages of Qare Tape and Meymand were in the lowest level of creativity. Originality/value- In the present study, the rural creativity was examined from the viewpoints of both local community and experts using various techniques. And through several referring to experts and specialists, the importance of each index and their prioritization were checked and their accuracy was ensured. Also, most of the conducted studies have examined rural creativity in the field of tourism, while the present study has investigated rural creativity and its realization in general and in all fields.
بررسی تاثیر تغییرات اقلیمی بر امنیت مناطق روستایی (مورد مطالعه: استان کردستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه پایدار فضا دوره سوم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۱۱)
137 - 161
حوزههای تخصصی:
امروزه تغییرات آب و هوایی، علاوه بر فقر و کمبود منابع غذایی در مناطق روستایی، باعث افزایش شمار مهاجران شده است. ترسیم موضوع تغییرات آب و هوایی به عنوان یک دغدغه امنیتی باعث شده 70 درصد از کشورهای جهان صراحتاً اعلام نمایند که موضوع تغییرات آب و هوایی یک مسئله امنیتی برای آنها قلمداد می شود. در این راستا هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر تغییرات اقلیمی بر امنیت مناطق روستایی (مورد مطالعه: استان کردستان) می باشد. رویکرد حاکم بر فضای تحقیق کمی-کیفی و نوع تحقیق کاربردی و از نظر روش، توصیفی- تحلیلی است. اطلاعات پژوهش از دو طریق کتابخانه ای و میدانی (پرسشنامه) جمع آوری شده است. در این تحقیق از 10 نمایه فرین تحت تغییرات آب و هوایی به همراه 4 بعد امنیتی که در مجموع 40 شاخص استفاده شده است. به منظور ارزیابی شرایط آب و هوایی آینده استان کردستان از مدل HadGEM2-ES مبتنی روش ریزمقیاس نمایی MARKSIM طی دوره 2010 تا 2095 میلادی تحت دو سناریوی RCP4.5 و RCP8.5 مورد استفاده قرار گرفته است. همچنین جهت تحلیل داده های پرسشنامه از نرم افزار SPSS استفاده شد. نتایج بررسی سناریوهای تغییرات اقلیمی نشان داد که در دو ایستگاه سنندج و سقز روند روزهای تابستانی افزایش و روزهای یخبندان کاهشی می باشد. نتایج شاخص های فرین بارش در استان کردستان نشان داد دگرگونی های آب و هوایی حجم بارشی که پیش از این طی سال پراکنده و پیاپی می بارید، طی چند روز به صورت فشرده و سنگین می بارد و بیشتر این بارش هم به صورت سیلاب و با آسیب زایی فراوان از منطقه بیرون می رود. در نهایت نتایج نشان از یک ارتباط قوی بین شاخص ها و نمایه های آب و هوایی با ابعاد امنیت در سطح معناداری (05/0)، با در نظر گرفتن سطح اطمینان و ارائه کران بالا و پایین وجود دارد.
بررسی رفتارهای محیط زیستی با تأ کید بر سواد زیست محیطی؛ نمونه مورد مطالعه: شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره یازدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۲
75 - 86
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسی رفتارهای محیط زیستی شهری شهروندان 18 ساله و بالاتر شهر مشهد بوده است. در این پژوهش از رویکرد پژوهشی قیاسی برای تبیین و از پرسشنامه برای گرداوری داده ها استفاده شد. در مبانی نظری، مفاهیم شهروندی محیط زیستی و سواد محیط زیستی توضیح داده شده است. نمونه ای با حجم 689 نفر در شهر مشهد به روش تصادفی سیستماتیک انتخاب شدند. در این مرحله آگاهی، دانش، دغدغه و رفتار محیط زیستی به عنوان ابعاد سواد محیط زیستی سنجیده شده و در قالب پرسشنامه، با مراجعه پرسشگران به در منازل و گفت وگوی حضوری تکمیل شد. آزمون فرضیه ها و تجزیه وتحلیل داده ها به کمک آزمون های آماری ناپارامتریک انجام شد. نتایج مطالعه نشان داد که سواد محیط زیستی جامعه مورد مطالعه در ابعاد آگاهی و دانش در سطح بالایی است، درحالی که در ابعاد دغدغه و رفتار محیط زیستی نمره پاسخگویان تنها اندکی از حد متوسط بالاتر بود. همچنین میان سواد محیط زیستی در همه ابعاد آن با متغیر تحصیلات رابطه معنادار در جهت مستقیم، اما ضعیف مشاهده شد. رفتار محیط زیستی جمعی مردان بیش از زنان، اما رفتار فردی محیط زیست در میان زنان بیش از مردان است. هیچ کدام از شاخص های سواد محیط زیستی با سن رابطه نداشتند. درنهایت این که بین متغیرهای آگاهی، دانش و دغدغه محیط زیستی با رفتار محیط زیستی رابطه معنادار در جهت مستقیم و با شدت ضعیف برقرار بود.
تحلیل تأثیر توریسم در تغییر کاربری اراضی شهر اردکان فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۹
225 - 235
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر به سبب فعالیت های گردشگری و نوسان های شدید محیطی، وضعیت کاربری زمین در حال تغییر است. از این رو برای حفاظت و صیانت از نواحی گردشگری، بررسی وضعیت کاربری زمین در مقاصد گردشگری ضروری می باشد. بخش اردکانِ استان فارس یکی از قطب های گردشگری کشور است که در چندسالِ گذشته با تغییر کاربری های مختلفی مواجه شده است. هدف از مطالعه حاضر، بررسی نقش گردشگری در بروز تغییرات کاربری زمین در نواحی محدوده و حریم شهر اردکان در استان فارس می باشد. به همین منظور اطلاعات مربوط به وضع موجود و تغییرات صورت گرفته در کاربری های بخش اردکان طی دوره زمانی 1376 تا 1397 جمع آوری شد. پس از جمع آوری و تحلیل نقشه های پایه و بررسی عکس های هوایی و همچنین مصاحبه با ساکنان محلی و گردشگران، جهت ارزیابی تاثیر توریسم در تغییر کاربری اراضی منطقه مورد مطالعه، از روش تحقیق ِ توصیفی و تحلیلی مبتنی بر پیمایش استفاده گردید. براساس نتایج، گردشگری در حوزه مورد مطالعه، با ایجاد تغییرات گسترده در کاربری های اراضی، بویژه اراضی زراعی، باغات، اراضی حریم رودخانه، تخریب منابع طبیعی و گردشگری در دهه های اخیر را به دنبال داشته است. همچنین نتایج نشان داد بیشترین تغییرات کاربری ها به ترتیب مربوط به ساخت مجتمع های گردشگری (55/50 درصد)، تبدیل اراضی باغی به اراضی دیم (9/16 درصد)، تبدیل باغهای سطح شهر به کاربری مسکونی (11/4 درصد)، تبدیل باغهای سطح شهر به خانه دوم (8/12 درصد) و تغییر کاربری های باغ به صنعتی (64/5) بوده است. علاوه براین، نتایج آماری از مجموعه تغییرات پیش آمده نشان می دهد سهم ساخت و سازهای مربوط به مجتمع های گردشگری با 55/50 درصد بیشترین سهم را داشته و بعد از آن تبدیل اراضی باغی به اراضی دیم به 9/16 درصد و تبدیل باغهای سطح شهر به کاربری مسکونی و خانه های دوم در اولویت های بعدی با 11/14 درصد و 8/12 درصد قرار گرفته است. در پایان، با توجه به نتایج حاصل از مطالعه، پیشنهادات سیاستی در زمینه طراحی مناسب در رابطه با ساماندهی مجتمع های گردشگری و اتخاذ تمهیدات لازم برای جلوگیری از تخریب باغها در منطقه ارائه گردید.
بررسی تاثیر شهر هوشمند بر وندالیسم شهری با نقش واسطه ای شهر شاد و عدالت اجتماعی (مورد مطالعه: شهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۹
250 - 266
حوزههای تخصصی:
امروزه شهر نشینی و توسعه شهری یکی از پدیده های ویژه دنیا است. شهر موجودی زنده و پویا در چرخه زمان و بر بستر مکان؛ تشکیل شده از اجزا فیزیکی و انسانی و رابطه های پیچیده بین آنها است. یکی از مفاهیم جدید جهت مقابله با چالش های کنونی شهرها در عرصه برنامه ریزی شهری، توسعه شهر هوشمند است که در طول سال های اخیر توجه زیادی را به خود جلب کرده است. شهر هوشمند به عنوان محور تحول و توسعه هزاره مطرح شده و به معنای گشایش مفاهیمی نو در برنامه ریزی شهری است که قابلیت های جهان واقعی و مجازی را برای حل مشکلات شهری با هم ترکیب می کند. این پژوهش با هدف بررسی تاثیر شهر هوشمند بر وندالیسم شهری با نقش واسطه ای شهر شاد و عدالت اجتماعی انجام گرفت. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی بوده و با توجه به روش گردآوری داده ها، توصیفی پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش را شهروندان شهر شیراز تشکیل دادند. نمونه آماری پژوهش بر اساس جدول مورگان 385 نفر تعیین شد و شرکت کنندگان با استفاده از روش خوشه ای تصادفی انتخاب شدند. ابزار پژوهش، پرسشنامه استاندارد بوده که روایی آن از طریق روایی محتوایی و پایایی آن از طریق آلفای کرونباخ تایید گردید. تجزیه و تحلیل داده های گردآوری شده با استفاده از نرم افزار spss نسخه 21 برای آمار استنباطی و LISREL نسخه 8.8 برای برازش مسیر انجام شد. نتایج پژوهش نشان داد که شهر هوشمند تاثیر مستقیم معناداری بر وندالیسم شهری ندارد اما از طریق شهر شاد و عدالت اجتماعی دارای تاثیر غیر مستقیم و معنادار بر وندالیسم شهری است. همچنین شهر هوشمند اثر مستقیم و معناداری بر شهر شاد و عدالت اجتماعی دارد.
بازشناسی و سطح بندی گستره های فضایی فقر در کلان شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۴ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۱۲۲)
1227 - 1246
حوزههای تخصصی:
همواره بافت های ناکارآمد، فرسوده و مشکل دار شهری نمود فضایی آشکاری از بزرگ ترین مصیبت بشری در حوزه نابرابری ها یعنی فقر بوده اند. بااین حال به رغم تمامی تلاش های صورت گرفته از سوی محققین و مدیران شهری برای ارتقای کیفیت زیستی در گستره های فقر، همچنان تحلیل فضایی ساختارهای فقر شهری در اغلب تحقیقات خاص مرتبط با این سکونتگاه ها تا حد زیادی به دورمانده است. با توجه به این ضرورت اساسی، هدف اصلی مقاله حاضر، بازشناسی و سطح بندی گستره های فضایی فقر در کلان شهر اهواز با محوریت پرداختن به همین ساختارها می باشد. مقاله حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ ماهیت و روش، توصیفی. تحلیلی و پیمایشی است. بر پایه شاخص های قدیم و جدید بافت فرسوده و ناکارآمد، از طریق تکنیک پویش محیطی به تدوین مبانی تئوریک و قواعد پژوهش اقدام و 42 محله دارای بافت مشکل دار به عنوان گستره فضایی فقر شهری در کلان شهر اهواز شناسایی و سپس با لحاظ معیارهای چندگانه رتبه ساز در 5 گونه مختلف دسته بندی شدند. درنهایت گونه پنجم (بافت های فرسوده و ناکارآمد) شامل 11 محله به عنوان محلات هدف مطالعه، بازشناسی و سطح بندی شدند. اطلاعات موردنیاز از 49 شاخص عمومی فقر یا ساختار فقر شهری در ابعاد اجتماعی، اقتصادی، کالبدی و-زیست محیطی از طریق 457 نمونه حاصل از فرمول کوکران و جدول مورگان در قالب پرسشنامه جمع آوری شده است. داده های حاصل در نرم افزار SPSS به وسیله دو تکنیک Z-Score و SAR به صورت ترکیبی برای سطح بندی وضعیت عمومی فقر محلات هدف، تجزیه وتحلیل شدند. بر پایه مقایسه ترکیبی امتیازات دو مدل و رتبه بندی نهایی به دست آمده، محله عامری در سطح اول، صخیریه، علوی و حصیرآباد به طور مشترک در سطح دوم، عین دو، علی آباد، صیاحی، ملاشیه، منبع آب، کوی کارون و کوی آل صافی به ترتیب در سطوح سوم تا نهم از لحاظ وضعیت عمومی فقر بر اساس تحلیل فضایی ساختارهای فقر شهری قرار گرفتند.
تحلیل مدل ساختاری رفتار محیط زیست گرایانه گردشگران در منطقه سرخ آباد سوادکوه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۴ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۱۲۲)
1415 - 1433
حوزههای تخصصی:
امروزه با افزایش معضلات و بحران های محیط زیستی، باعث شده تا اهمیت بحث و تحقیق در مورد مسائل محیط زیست افزایش یابد. تغییراتی که با رفتار انسان ها در محیط زیست رخ می دهد، می تواند باعث تخریب محیط شود. برای جلوگیری از تخریب محیط زیست باید رفتار انسان ها به سمت وسوی ابعاد محیط زیست گرایانه تغییر کند. دستیابی به تغییرات رفتاری در ارتباط با محیط زیست، نیازمند شناخت نگرش افراد نسبت به آن است. هدف از این پژوهش بررسی عوامل موثر بر رفتار محیط دوستانه گردشگران در منطقه ییلاقی سرخ آباد سوادکوه می باشد. روش پژوهش توصیفی پیمایشی و ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه بود که روایی آن با بهره گیری ازنظر اساتید و کارشناسان مربوطه و پایایی آن با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ تائید شد. جامعه آماری پژوهش شامل 110 نفر بوده است که با استفاده از فرمول کوکران، 86 نفر از گردشگران به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS 22 و نرم افزار Smart PLS انجام گرفت. نتایج حاصل از همبستگی متغیرهای دانش، نگرش و درک نشان داد که بین درک محیط زیستی و رفتار محیط زیستی گردشگران رابطه مثبت معنادار وجود دارد (p≤0/01). نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام حاکی از این است که رفتار محیط زیستی ارتباط معنی داری در سطح پنج درصد با متغیر درک دارد. مطابق یافته های مدل سازی معادلات ساختاری، متغیر درک، نگرش و دانش محیط زیستی بر متغیر رفتار تأثیر می گذارند. به عبارتی باید بیان داشت در بین عامل های اثرگذار بر بروز رفتارهای محیط زیستی، درک محیط زیستی گردشگران اثر بالاتری بر رفتارهای آنان داشته است.
بررسی تحولات بخش مسکن ایران در یک قرن اخیر
منبع:
سیاستگذاری شهری و منطقه ای دوره ۱ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
58 - 75
حوزههای تخصصی:
تحولات شکلی، کارکردی و اقتصادی بخش مسکن در طی صد سال اخیر به حدی بوده است که تمام ارکان زندگی ایرانیان را تحت تاثیر قرار داده و همیشه برای متخصصان و حتی مردم عادی این سوال اساسی مطرح بوده که این تحولات تابع چه عواملی است؟ به همین منظور، این بررسی در پی آن بود تا این تحولات را با استفاده از روش توصیفی و تحلیلی در قالب رویکردهای اسنادی، مورد بررسی قرار دهد. داده های مورد نیاز با استفاده از سرشماری های عمومی، بانک مرکزی و سایر نهادهای رسمی گردآوری و با استفاده از ارزیابی سیاستهای کلی، برنامه های پنج ساله و تحولات سیاسی و اجتماعی تجزیه و تحلیل شده است. یافته ها نشان داد که در یک قرن گذشته، بخش مسکن در ایران چه از نظر تغییرات در مصالح مصرفی و تکنولوژی ساخت و چه از نظر تنوع و تعداد و همچنین نوع کارکرد و جایگاهش در سبد اقتصادی خانوارها، بشدت دگرگون شده و دولتها نه تنها در مدیریت این تحولات موفقیت چندانی به دست نیاورده، بلکه به جای بهره گیری از برنامه های جامع، از سیاستهای واکنشی و دفعی بهره برده و مشکلات موجود را پیچیده تر ساخته اند.