فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۵۸۱ تا ۶٬۶۰۰ مورد از کل ۳۴٬۸۶۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
بی شک، واژه های تخصصی هر علم زبان گویای آن علم است و زبان علمی، همبسته جدایی ناپذیر هر علم محسوب می شود. پژوهش در هر علمی مستلزم به دست دادن مجموعه ای منسجم از واژگان خاص آن رشته، برابرنهاده های آن ها و ارائه تعریفی دقیق از آن هاست. جغرافیای سیاسی واژه های متعددی مانند مکان، فضا، مقیاس و سرزمین و نظایر آن دارد که جزء مفاهیم مورد مجادله هستند. مفهوم Territory یکی از مهم ترین و بحث برانگیزترین مفاهیم رشته است. انتخاب معادل مناسب برای این واژه به یکدستی آن در نوشته های تخصصی این رشته و رفع سردرگمی و برداشت های ناهمگرا میان خوانندگان و مخاطبان کمک بسیار می کند. پژوهش حاضر که از نوع بنیادی نظری است و به صورت توصیفی تحلیلی با استفاده از منابع دست اول فارسی و لاتین انجام گرفته است، در پی پاسخ به چیستی و ماهیت مفهوم تریتوری و نیز معادل گزینی مناسب در ادبیات جغرافیای سیاسی به زبان فارسی است. مطابق یافته های تحقیق در معادل گزینی واژه تریتوری فراتر از برداشت جغرافیدانان طبیعی و جغرافیدانان انسانی به کار می رود؛ جغرافیدانان طبیعی آن را به معنای چارچوبی برای فرایندهای طبیعی می دانند و جغرافیدانان انسانی واژه مزبور را عرصه ای ایستا برای رویدادهای انسانی به کار می برند. از منظر جغرافیای سیاسی، قلمرو تنها چارچوب فیزیکی و فضایی برای اقدامات انسان نیست؛ بلکه بازتاب روشنی از «روابط قدرت بین کنشگران سیاسی» است، به طوری که در آن ابعادی متعدد و مهم از زندگی اجتماعی و قدرت اجتماعی نظیر ابعاد کارکردی «کنترل فضا»، «بازیگران سیاسی»، «مرزبندی و اعمال حاکمیت انحصاری» مطرح می شود. درنتیجه، قلمرو محدوده ای است که شخص در محتوای آن برای کنترل روش هایی نظیر «دفاع»، «کنترل»، «محروم سازی» و «مشمول سازی» تلاش می کند. براین اساس، تریتوری در ادبیات جغرافیای سیاسی به فضایی محدود شده گفته می شود که با مرز مشخص شده است و اعمال قدرت و نظارت را برای حکومت فراهم می کند و بدین ترتیب قلمرو اعم از سرزمین است؛ زیرا سرزمین بخش فیزیکی و انسانی (غیرسیاسی) قلمرو است.
بحران آب، بحران آبادان
منبع:
گفتگو بهار ۱۳۷۹ شماره ۲۷
حوزههای تخصصی:
بکارگیری تکنیک FMEA در عرصه شهرسازی به منظور پیشگیری و حل مشکلات فضاهای شهری مطالعه موردی بوستان دانشجو در تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فضاهای شهری به عنوان عرصه اصلی زندگی و فعالیت مردم، امروزه با مشکلات متعددی در قالب ابعاد کالبدی، مدیریتی، اجتماعی، فرهنگی و ... مواجه بوده که ناشی از بی توجهی به نیازهای اساسی اقشار گوناگون جامعه و استفاده کنندگان در برنامه ریزی و طراحی این فضاها می باشد.عدم توجه کافی به ویژگی های اساسی یک فضای شهری در حالت ایده آل، ظیر امنیت و آسایش، خوانایی و سرزندگی و ... از جانب برنامه ریزان شهری و لحاظ نکردن نظرات و خواسته های مردم در طراحی و ایجاد محیط های شهری، سبب گشته تا امروزه شاهد فضاهایی مشکل دار و آسیب پذیر و به دنبال آن نارضایتی از جانب استفاده کنندگان باشیم. هدف اصلی در این پژوهش، پس از بررسی فضاهای شهری، مسائل و مشکلات پیرامون آنها و تحلیل یک فضای شهری ایده آل، معرفی و اجرای روشی مناسب و کارآ است که از طریق آن بتوان به آسیب شناسی، تحلیل و شناسایی مشکلات موجود و احتمالی پیرامون فضاهای شهری پرداخته و در راستای حل مشکلات موجود و جلوگیری از وقوع مشکلات احتمالی در آینده، قبل از آنکه توسط شهروندان تجربه شود؛ اقدامات اصلاحی و پیشنهادهای سازنده ای ارائه نمود. تکنیک FMEA از جمله روش های مطرح در مدیریت ریسک و شناخته شده در عرصه صنعت است که اساس آن دستیابی به حد ایده آل کیفیت است. این روش بر شناسایی خطاها و پیشگیری از وقوع مشکلات احتمالی و نیز یافتن کم هزینه ترین راه حل ها و ارائه پیشنهاد سازنده در جهت حل مشکلات تاکید دارد. بکارگیری و اجرای این روش در عرصه شهرسازی از طریق تلفیق و کالیبره نمودن آن با مفاهیم مطرح در علم برنامه ریزی شهری، می تواند دستاورد نوینی پیرامون حل مشکلات و پیشگیری از وقوع آن در فضاهای شهری باشد. از طریق پیاده سازی تکنیک FMEA در بوستان دانشجو تهران برای شناسایی و حل مشکلات موجود در آن، پس از تطبیق و کالیبره نمودن این روش با مفاهیم شهرسازی، مسجل شد که می توان از این دستاورد در عرصه شهرسازی و در راستای آسیب شناسی، پیشگیری و حل مشکلات در فضاهای شهری بهره گیری نمود.
نقش سرمایه اجتماعی در تقویت کارآفرینی در مناطق روستایی، مطالعه موردی: استان اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کارآفرینی به عنوان یک فرآیند، پدیده، نظام و راهبرد نه تنها برای جامعه گسترده روستا در پهنه سرزمین تولید شغل می کند، بلکه با تقویت مهارت ها و ظرفیت اجتماع محلی، چرخش درآمد در روستاها را تغییر شکل جدید می دهد و حتی می تواند به تولید کالاها و ارائه خدمات ضروری بپردازد که بازار، تمایل چندانی به تولید و خدمات رسانی آن ندارد. در این ارتباط، سازوکار سرمایه اجتماعی یکی از جنبه های مهم در تقویت کارآفرینی روستایی است. هدف این مقاله بررسی نقش سرمایه اجتماعی در تقویت کارآفرینی روستایی در استان اردبیل می باشد. این تحقیق از نوع کاربردی و به روش تحلیلی-تبیینی می باشد که با استفاده از روش پیمایش انجام شده است. کارآفرینان روستایی و روستاییان عادی(غیر کارآفرین) استان اردبیل جامعه آماری این پژوهش را تشکیل می دهند. که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده، تعداد 180 کارآفرین روستایی و روستاییان عادی(90 نفر کارآفرین و 90 نفر غیر کارآفرین) انتخاب شدند. روایی صوری پرسش نامه توسط پانل متخصصان مورد تایید قرار گرفت. مطالعه راهنما در منطقه مشابه جامعه آماری با تعداد30 پرسش نامه صورت گرفت و با داده های کسب شده و استفاده از فرمول ویژه کرونباخ آلفا در نرم افزار SPSS، پایایی بخش های مختلف پرسش نامه تحقیق 75/0 الی 86/0 بدست آمد جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه روستاییان کارآفرین استان اردبیل بود که 90 نفر می باشد. نتایج حاصل از آزمون همبستگی اسپیرمن نشان داد که به جز متغیرهای تعارضات و اختلافات و عضویت در نهادهای محلی بین تمامی متغیرهای تحقیق با تقویت کارآفرینی رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. هم چنین، در آزمون رگرسیون چند گانه خطی متغیرهای اعتماد اجتماعی، ارتباطات اجتماعی، مشارکت اجتماعی، انسجام اجتماعی، میزان آگاهی، عضویت در نهادهای محلی و مبادله اطلاعات و دانش توانایی تبیین 78/0 درصد از تغییرات متغیر تقویت کارآفرینی را دارا می باشند. در نهایت با توجه به تحلیل نتایج، پیشنهادات کاردبردی ارائه شده است.
ارزیابی و مکان یابی بهینه جهت های توسعه فضایی - کالبدی شهر بوکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد شتابان و بی رویة شهرها، بر بسیاری از جنبه های اقتصادی- اجتماعی و زیست محیطی در داخل و اطراف شهرها تأثیر گذاشته است. به همین دلیل، باید در آینده، دیدگاهی جامعه نگر به توسعة کالبدی- فضایی شهرها ایجاد شود. از این رو، شناخت و مکان یابی اراضی مناسب برای گسترش آیندة شهر، از تصمیم های مهم برنامه ریزان شهری است. هدف اصلی این پژوهش، ارزیابی و مکان یابی بهینة جهت های توسعة کالبدی- فضایی شهر بوکان است. بدین منظور، برای ارزیابی چگونگی توسعة کالبدی شهر در سال های 1375 تا 1385، از مدل آنتروپی شانون استفاده شد. سپس با استفاده از ابزار سیستم اطلاعات جغرافیایی، به مکان یابی بهینه برای رشد کالبدی شهر بوکان در سال های آتی پرداخته شد. لایه های مورد استفاده در این پژوهش عبارت اند از: لایه های خطوط برق فشار قوی، فاصله از روستا های اطراف، فاصله از زمین های سیلابی، آب های سطحی (رودها)، راه های ارتباطی، شیب و کاربری اراضی. نتایج نشان می دهد که رشد کالبدی- فضایی شهر بوکان در چند دهة گذشته برنامه ریزی شده نبوده و رشد پراکند ه ای را تجربه کرده است. این نوع رشد، مشکل های اقتصادی و زیست محیطی زیادی را برای شهر بوکان ایجاد کرده است. نتایج بعدی پژوهش نشان داد که مناسب ترین اراضی برای رشد کالبدی شهر بوکان، در سمت شرقی و محور جادة بوکان- شاهین دژ واقع شده است.
ارزیابی نقش شهرک صنعتی البرز در شاخص های توسعه پایدار روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از این مطالعه، ارزیابی تأثیر شهرک های صنعتی البرز در استان قزوین بر میزان پایداری روستاهای پیرامونی آن و همچنین، ارزیابی تأثیر فاصله از شهرک صنعتی بر پایداری شاخص های توسعه روستایی می باشد.
روش: این تحقیق از نوع علّی-هم بستگی و روش تحقیق نیز توصیفی– تحلیلی بوده و برای جمع آوری اطلاعات از ابزار پرسش نامه استفاده شده است. جامعه آماری مورد مطالعه شامل روستاهای بخش مرکزی شهرستان البرز می باشد که طبق سرشماری ۱۳۹۰ در مجموع دارای ۱۵۹۰۷ نفر است و جامعه نمونه طبق فرمول کوکران ۳۱۷ نفر برآورد شده است. انتخاب جامعه نمونه جهت تکمیل پرسش نامه های میدانی به روش تصادفی سیستماتیک بوده است و تعداد نمونه ها نیز به روش طبقه ای و بر مبنای نسبت جمعیت توزیع شده است.
یافته ها: نتایج تحقیق نشان می دهد تأثیرات شهرک صنعتی بر روستاهای پیرامونی خود در سطح متوسطی قرار دارد و این پیامدها در ابعاد مختلف با هم هم سو نیستند. همچنین، با فاصله از شهرک صنعتی البرز از میزان پایداری روستاها در ابعاد اجتماعی، اقتصادی و کالبدی کاسته و بر میزان پایداری های زیست محیطی افزوده می شود.
محدودیت ها: عدم امکان دسترسی به داده های اقتصادی و زیست محیطی، عدم همکاری مدیریت شهرک صنعتی البرز
راهکارهای عملی: با توجه به نتایج تحقیق تهیه طرح های لازم در چهارچوب طرح های سامان دهی زیست محیطی و کالبدی، استقرار صنایع مرتبط با تولیدات روستاهای منطقه در شهرک صنعتی البرز و جذب نیروهای متخصص بومی می تواند بر تأثیرات مثبت این شهرک در روستاهای پیرامونی بیفزاید.
اصالت و ارزش: شهرک های صنعتی ذاتاً دارای صنایع شهری هستند؛ اما پیامدهای قابل توجهی بر تحولات توسعه نواحی روستایی پیرامونی خود می گذارند. از این رو، واجد بررسی و اهمیت هستند؛ علاوه بر آن، به کارگیری روش سنجش پایداری پرسکات آلن برای ارزیابی میزان تأثیرات شهرک صنعتی در شاخص های توسعه روستایی نیز جزء نوآوری های این مقاله می باشد.
اشاره (ارزشیابی روش های پشتیبانی از تصمیم گیری فضایی)
حوزههای تخصصی:
روش ها و ابزارهای تصمیم گیری با مشارکت گروهی از منابع گوناگون به دست می آید. این منابع شامل کار بر روی گسترش سامانه های اطلاعات جغرافیای با هدف بهبود قابلیت های پشتیبانی از تصمیم گیری، فناوری سامانه های پشتیبانی گروهی و نیز مطالعات نظری و تجربی کاربرد آن می باشد.منابع دیگر شامل کار بر روی گردآوری، پویایی روش های منطقی، پژوهش بر روی ابعاد انسانی گروه افزار و شبکه ای رایانه ای و نقدهای GIS به عنوان نگرش اثبات گرایی، محدودیت نظرات شاید به گسترش بحث و گفتمان تصمیم گیری بیانجامد.
منابع مزبور نظریات گوناگونی از تصمیم گیری را پدید می آورد که می توان آنها را به عنوان یک رویکرد گروهی و تحلیلی جنرالیزه و کلیت بخشید. رویکرد تحلیلی از مدل های ریاضی برای بخشهای ساختی از پرسش تصمیم گیری استفاده می کند، قسمتهای غیرساختی را به عهده و قضاوت تصمیم گیرندگان می گذارد.
رویکرد گروهی تصمیم گیری را به عنوان یک فرآیند تکاملی می نگرد که با استفاده از بحث، استدلال و اجماع نظر از یک گفت و گوی غیرساختی به تشریح پرسش می پردازد. منطق بررسی این است که هر دو رویکرد در یک محیط پشتیبانی تصمیم گیری گروهی ضرورت دارد و به منظور پشتیبانی موثر مشارکت گروهی در تصمیم گیری، ابزارهای تحلیل و همکاری بایستی با هم تلفیق و یکپارچه شوند. در این مقاله، انواع مختلفی از روشها و ابزارها جهت تصمیم گروهی ارائه می گردد. روش ها و ابزارهای تصمیم گیری با مشارکت گروهی از منابع زیادی حاصل می شود. این منابع شامل کار در راستای گسترش GIS با هدف بهبود قابلیتهای پشتیبانی تصمیم گیری می باشد.
زمین لغزش بزرگ سیمره و توالی پادگانه های دریاچه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پادگان ه های دریاچ ه ای سیمره، در بالادست زمی ن لغزش سیم ره، به عنوان بزرگترین لغزش جهان، بیانگر احتمال رخداد مکرّر لغزش هستند. هدف این پژوهش تعیین وسعت و توالی پادگانه های اشاره شده و ارتباط آنها با ویژگی زمین لغزه های روی داده است. برای دست یابی به این هدف، از تصاویر ماهواره ای ETM 2002 و IRS سنجنده ی Pan و Liss III (سال های 2004 و 2006)، نقشه های توپوگرافی، نقشه های زمین شناسی، نقشه های رقومیDEM SRTM ده متر و نرم افزارهای ArcGis، به عنوان ابزارهای اصلی پژوهش استفاده شده است. روش پژوهش تجربی و برپایه ی تحلیل داده های میدانی است. برای این کار، ابتدا ارتفاع پادگانه ها و فاصله از بستر فعّال رودخانه و گسترش آنها تعیین و روی نقشه انتقال داده شده است. سپس مورفومتری آنها از طریق اندازه گیری و ترسیم مقاطع، نیم رخ ها و تلفیق داده های رسوب شناسی پادگانه ها تحلیل شده است. نتایج به دست آمده از طریق مقایسه ی مکانی زمانی مستند به ترتیب و توالی پادگانه ها نشان می دهد که در مسیر رودخانه ی سیمره، چهار پادگانه با اختلاف ارتفاع 630، 595، 585 و 575 متر از سطح دریا تشکیل شده است. ضخامت و گستره ی پادگانه ها، رسوب شناسی، مورفومتری و به ویژه سطوح ارتفاعی آنها، به خوبی روشن می کند که لغزش سیمره در سه یا چهار مرحله تکرار شده است. مقیاس لغزش های بعدی کوچکتر از لغزش اصلی و اوّلیّه بوده است. تکرار لغزش در مقیاس های متفاوت، موجب تشکیل دریاچه های سدّی در مسیر رودخانه های سیمره و کشکان شده است. در فرآیند سرریز شدن این دریاچه ها، سدّ لغزشی بریده شده و پس از تخلیّه ی مجدّد دریاچه و حفر رسوبات ته نشین شده در کف آن، پادگانه های دریاچه ای مورد اشاره در مسیر رود سیمره، به جای مانده اند. روشن است، تعیین سنّ پادگانه های دریاچه ای موجود، می تواند نتایج دقیق تری از زمان وقوع لغزش های مورد اشاره به دست دهد.
نظری به وضع جمعیت استان چهار محال بختیاری
حوزههای تخصصی:
بررسی نقش ساختاری حکمروایی خوب شهری در ایجاد شهرهای هوشمند (نمونه مورد مطالعه: شهرداری تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ترکیب ICT با برنامه ریزی شهری، تئوری شهر هوشمند را مطرح می کند. اما آنچه که در توسعه زیرساخت و ایجاد چنین شهری نقش سازنده دارد حکمروایی خوب شهری است. شهرداری تبریز علی رغم صرف هزینه بسیار در اجرای فناوری های جدید به دلیل اینکه ساختار مدیریت و برنامه ریزی مناسبی برای انتخاب فناوری و نحوه اجرای آن ندارد موفقیت چندانی به دست نیاورده و نتوانسته است گامهای اولیه بسوی ایجاد یک شهر هوشمند را بردارد. هدف از این پژوهش شناسایی مؤلفه های تأثیرگذار حکمروایی خوب شهری در ایجاد شهر هوشمند تبریز به عنوان یک تئوری جدید و سنجش اولویت و تأثیر این مؤلفه ها می باشد. این پژوهش در 3 مرحله انجام یافته است. در مرحله اول برای شناسایی مؤلفه های اصلی، روش تحلیل سلسله مراتبی مبتنی بر نظر 10 خبره از کارشناسان شهرداری تبریز بکار گرفته شده که منجر به شناسایی 8 مؤلفه اصلی شده است. در مرحله دوم جهت سنجش اهمیت مؤلفه ها در ایجاد حکمروایی خوب شهری، گویه هایی تعریف و با استفاده از مدل ANP مبتنی بر نظر 20 خبره اهمیت هر یک از مؤلفه ها شناسایی شده است. نتایج نشان می دهد در بین مؤلفه های حکمروایی خوب شهری، مؤلفه پاسخگویی با مقدار 0.269، قانونمندی با مقدار 0.206، مسئولیت پذیری با مقدار 0.118، اثربخشی با مقدار 0.114، شفافیت با مقدار 0.093، مشارکت با مقدار 0.073، اجماع گرایی با مقدار 0.064، عدالت با مقدار 0.059 به ترتیب بیشترین نقش را در حکمروایی خوب شهری دارا هستند. در مرحله سوم جهت تحلیل تأثیر مؤلفه های حکمروایی خوب در ایجاد شهر هوشمند، 376 نفر از کارمندان شهرداری تبریز پرسشنامه مربوطه را تکمیل نموده اند و مدلسازی ساختاری (LISREL) انجام یافته است. برحسب آزمون T-Value در بین متغیرهای مکنون درونی، مؤلفه پاسخگویی با اثر مستقیم 0.78، شفاف سازی با اثر مستقیم 0.76، اثربخشی 0.69، مشارکت با اثر مستقیم0.63، مسئولیت پذیری با اثر مستقیم0.60، عدالت با اثر مستقیم0.56، اجماع گرایی با اثر مستقیم0.52، قانون مندی با اثر مستقیم 0.50 به ترتیب بیشترین تأثیرات را در متغیر مکنون بیرونی شهر هوشمند دارند. نتایج نشانگر تأثیر بسیار بالای حکمروایی خوب شهری در ایجاد شهر هوشمند است زیرا معنی داری اعداد (t-value) از 96/1 بزرگ تر است.
مدلسازی توسعه شهری و تحلیل اثر همسایگی با استفاده از تلفیق مدل اتوماسیون سلولی و روش Majority OWA(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهرها مانند موجودات زنده از لحاظ کالبد بزرگتر و از لحاظ ساخت پیچیده تر می شوند و به دنبال این رشد فیزیکی، توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی آنها نیز بتدریج دگرگون می شود. همواره فضای کالبدی شهرها تحت تأثیر مکانیزم ها وعواملی قرار دارد که در طی زمان با پیشرفت ها و تحولات اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، زیست محیطی و ... متحول می شوند و در ضمن این تأثیرات، تغییرات جدیدی نیز برچهره و منظر کالبدی شهر تحمیل می کنند. در این میان جلوگیری از رشد بی رویه و نامتوازن شهرها به دلیل ارزش بالای زمین از اهمیت بسزایی برخوردار است و به همین دلیل جایگاه مدلسازی و پیش بینی تغییرات کاربری اراضی برای مدیریت شهری، بیش از پیش اهمیت پیدا کرده است. مدل اتوماسیون سلولی به سبب ساختاری ساده و پویا و نیز برخورداری از ویژگی های قدرتمند مکانی، به طور گسترده در شبیه سازی تغییرات مکانی- زمانی از جمله گسترش شهرها مورد استفاده قرار گرفته است. در مقاله حاضر از اتوماسیون سلولی برای محاسبه فاکتور اثر همسایگی در مدلسازی توسعه شهری استفاده شده و با در نظر گرفتن محدودیت های موجود در الگوهای رایج سلولی، به ارائه مدل اتوماسیون ترکیبی به صورت آمیزه ای از ساختار محاسباتی سلولی و روش تصمیم گیری چند معیاره Majority OWAپرداخته شده است. روش اتوماسیون سلولی برای ترکیب نقشه های تناسب کاربری و محاسبه تناسب کلی از روش میانگین گیری استفاده می کند که در بیشتر کاربردها روش مناسبی نیست؛ اما روش Majority OWA برای ترکیب معیارهای مختلف ارزیابی یک گزینه نظر اکثریت را درنظر می گیرد؛ بنابراین، تلفیق دو روش ذکر شده می تواند یکی از ضعف های مهم روش اتوماسیون سلولی را پوشش دهد. در این مقاله ابتدا با به کارگیری داده های مورد نیاز، مدل پیشنهادی برای شبیه سازی گسترش شهر شیراز بین سال های 1383 تا 1388 هجری خورشیدی، پیاده سازی شده و سپس نتایج به دست آمده مورد ارزیابی قرار گرفته است. مقایسه نتایج مدلسازی این تحقیق برای سال 1388 با داده های به دست آمده از تصاویر ماهواره ای در این سال نشان می دهد، استفاده از روش Majority OWA می تواند با دقت 60% فرایند توسعه شهری را مدلسازی نماید که در مقایسه با دقت حدود 53% روش CAنتایج بهتری حاصل می شود. نتایج تحقیق، گامی به سمت جلو است؛ زیرا مدل پیشنهادی با افزایش قابلیت اتوماسیون سلولی در مدلسازی پروسه های پیچیده مکانی به دقت مطلوبتری نیز دست پیدا کرده است. نتایج حاصل از این مدلسازی می تواند به عنوان ابزاری مناسب جهت اخذ تصمیم های بهینه در اختیار برنامه ریزان شهری قرار گیرد.
پهنه بندی خطر زمین لغزش با استفاده از روش آماری رگرسیون لجستیک در حوضه آبریز لواسانات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمین لغزش یکی از خطرات طبیعی است که همه ساله خسارت های جانی و مالی فراوانی را در مناطق کوهستانی، پرباران و لرزه خیز به همراه دارد. این مخاطرات در شیب های طبیعی و یا شیب هایی که به دست انسان تغییر یافته اند اتفاق می افتد. در این پژوهش خطر زمین لغزش در حوضه آبریز لواسانات با مدل رگرسیون لجستیک به منظور تعیین مناطق خطر زمین لغزش برای مدیریت و خسارت حوضه آبریز لواسانات مورد ارزیابی قرار گرفت. ابتدا از طریق بازدید میدانی، نقشه های زمین شناسی و توپوگرافی و با مرور منابع قبلی و بررسی شرایط حوضه آبریز لواسان هشت عامل اعم از ارتفاع، شیب، جهت شیب، لیتولوژی، فاصله از گسل، فاصله از آبراهه، فاصله ازجاده، کاربری اراضی به عنوان عوامل مؤثر بر وقوع زمین لغرش موردارزیابی قرار گرفت. پس از انجام پهنه بندی زمین لغزش درصد پهنه های لغزشی در هر کلاس محاسبه شد نتیجه نشان داد که در محدوده مورد مطالعه، مناطقی که با خطر بسیار بالا پهنه بندی شده اند بیشترین درصد از میزان مساحت منطقه را به خود اختصاص داده اند. در مدل حاضر که با استفاده از رگرسیون لجستیک انجام گرفت عامل کاربری اراضی با بیشترین ضریب بهترین متغیر پیش بینی کننده احتمال وقوع زمین لغزش در منطقه است. بیشترین پتانسیل لغزش در حوضه مورد مطالعه در مراتع مرغوب و استپی و مراتع متوسط و در سازند سنوزوئیک و کواترنری می باشد.
مقایسه معادلات سینتیکی برای توصیف آزادشدن آهن از برخی خاکهای آهکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهشی در تصمیم گیری و مدیریت صحیح اقتصادی برای تولید چغندر قند
حوزههای تخصصی:
اقتصاد محیط زیست ومسئله گرسنگی
حوزههای تخصصی:
تاثیر اقلیم بر فنولوژی بادام در شهرستان نجف آباد در دمای فعال
حوزههای تخصصی:
دراین تحقیق به بررسی تاثیرعوامل اقلیمی مخصوصا دما بر فنولوژی بادام در دوره آماری2014-1995 پرداخته شده است.داده های مورد نیاز در این پژوهش شامل آمار روزانه برخی پارامتر های هواشناسی ثبت شده در ایستگاه های مورد مطالعه و داده های ثبت شدهمراحل مختلف فنولوژی بادام در مرکز هواشناسی نجف آباد می باشد. در این تحقیق از نرم افزار GISبرای تهیه نقشه پهنه بندی و از مدلAHP برای وزن دهی به معیار های مورد سنجش استفاده شد. نتایج پژوهش حاکی از آن بود که در قسمت جنوب و جنوب شرقی و نواحی محدودی از شرق این شهرستان که شامل شهر نجف آباد و مناطق مجاور آن می باشد به دلیل داشتن زمستان های گرمتر و میانگین دمای روزانه بالاتر مراحل فنولوژی بادام سریعتر آغاز می گردد. بنابراین، امکان یخبندان دیرس بهاره در این منطقه، وجود دارد. در قسمت مرکزی این شهرستان همچون شهر علویجه و مخصوصاً شهر دهق به دلیل هوای سردتر مراحل فنولوژی دیرتر آغاز می گردد. همچنین، در مناطق محدودی از شمال، شمال غرب و شمال شرق شهرستان با محدودیت فصل رشد و نیز یخبندان دیررس بهاره مواجه است. تحقیقات نشان داد شمال غرب این شهرستان در معرض یخبندان های کشنده قرار دارد. نتایج مطالعات نشان داد که از 69542 هکتار مساحت این منطقه، 84/36161 هکتار در شرایط مناسبی جهت کاشت این گونه گیاهی می باشد.
پیش بینی بارش اصفهان با استفاده از شبکه های عصبی مصنوعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بارش مهمترین سنجهی هواشناسی و اقلیمی است. در این پژوهش به منظور پیشبینی بارش اصفهان از داده های بارش ماهانهی ایستگاه همدید اصفهان در بازهی آماری (1951-2009) به مدت 59 سال و به دلیل رفتار غیرخطی بارش از شبکه های عصبی مصنوعی جهت پیشبینی آن بهره گرفته شد. در این ارتباط، 70 درصد دادهها جهت آموزش شبکه و 30 درصد داده ها برای تست و اعتبار سنجی اختصاص داده شد. نتایج پژوهش بعد از آزمون شبکه با لایه های پنهان و با ضرایب یادگیری مختلف آشکار ساخت که استفاده از شبکه های عصبی مصنوعی با یک پرسپترون با 2 لایه پنهان و ضریب یادگیری 4/0 نسبت به سایر حالتها و معماری شبکه، مدل نسبتاً بهتری را ارائه میکند. به بیانی دیگر، دادههای پیش بینی شده بارش ماهانه توسط شبکه با چنین ساختار و معماری، بیشتر با واقعیت انطباق دارد. آموزش مجدد شبکه و آزمون شبکه با لایه های پنهان و ضرایب مختلف یادگیری در ترکیب با الگوریتم ژنتیک نیز نشان داد که ترکیب شبکه با ویژگی های مذکور با الگوریتم ژنتیک باعث کاهش خطا و افزایش سرعت محاسبات شده و مدل بهتری را ارائه می کند. بطور کلی می توان گفت که شبکه عصبی به خوبی رابطه غیر خطی بین مقادیر ماهانه بارش را با توجه به آموزش شبکه با خصوصیات ذکر شده، پیش بینی می کند. در عین حال، نتایج حاصل از تصادفی کردن دادهها تفاوتی چندانی با مرتب بودن دادهها برای آموزش شبکه ندارد.
لایه ازون، ویژگی ها، چگونگی و علل تخریب
حوزههای تخصصی:
تحلیل شاخص های مسکن در شهرستان های استان آذربایجان غربی بر اساس روش VIKOR(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وضعیت مسکن در هر جامعه ای، ارتباط مستقیم با اوضاع اقتصادی و اجتماعی آن داشته و منتزع از آن نیست؛ بنابراین، برای بررسی و تحلیل وضعیت مسکن در هر کشور، بایستی ویژگی های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی آن مورد توجه قرار گیرد. بر همین اساس، استفاده از شاخص های مسکن به عنوان کلیدی ترین ابزار برنامه ریزی مسکن می تواند شناخت ما را به منظورِ هر گونه برنامه ریزی و تصمیم گیری در مورد مسکن تسهیل کند. شاخص های مسکن از یک سو، ابزار شناخت وضعیت مسکن در ابعاد مختلف مذکور بوده و از سوی دیگر، ابزار کلیدی برای ترسیم چشم انداز آیندة مسکن و برنامه ریزی آن هستند. این مقاله با هدف ارزیابی کمّی و کیفی وضعیت مسکن در استان آذربایجان غربی، درصدد است تا شهرستان ها را بر اساس شاخص های مسکن، درجهتِ اولویت بندی برای برنامه ریزی مسکن با استفاده از روش VIKOR رتبه بندی کند. این تحقیق با توجه به هدف آن، از نوع تحقیقات کاربردی بوده و با توجه به روش انجام کار، از ماهیتی توصیفی- تحلیلی برخوردار است. شاخص های مورد استفاده در این تحقیق شامل نوع اسکلت (استحکام بنا)، نفر در واحد مسکونی، خانوار در واحد مسکونی، تصرف ملکی، تعداد اتاق در واحد مسکونی، نبود استحکام بنا و تعداد اتاق به ازای هر خانوار و نفر در اتاق است. نتایج به دست آمده از تحقیق نشان می دهد که شهرستان های مهاباد، بوکان، اشنویه، سلماس، پلدشت، میاندوآب، شوط و چالدران به لحاظِ شاخص های مسکن در وضعیت نامطلوبی قرار دارند؛ در حالی که وضعیت مسکن در شهرستان های شاهین دژ، ماکو، خوی، چایپاره، سردشت، ارومیه، نقده، تکاب و پیرانشهر در حدّ قابل قبولی قرار دارد. همچنین، در این تحقیق به ارائة پیشنهاداتی درجهتِ بهبود شاخص های مسکن در استان آذربایجان غربی اقدام شده است.
عوامل گرمی با نشاط و رخوت با سردی در مقیاس شهری
حوزههای تخصصی: