فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۷۸۱ تا ۱٬۸۰۰ مورد از کل ۳۴٬۷۸۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
امروزه دولت سعی کرده تا با تأمین مسکن قابل استطاعت برای گروه های کم درآمد، به مشکل مسکن این اقشار سروسامان دهد. اما پایداری این نوع مسکن و رضایت شهروندان از آنها، بحث مهمی است که باید در خصوص آن تحقیقات وسیعی صورت گیرد. به همین سبب پژوهش حاضر با هدف سنجش رضایتمندی از مسکن قابل استطاعت شهر اردبیل و نهایتاً رتبه بندی مناطق شهر در این خصوص می باشد. پژوهش پیش رو از نظر هدف، کاربردی بوده و از نظر ماهیت و روش، توصیفی- تحلیلی می باشد و جامعه آماری آن، شهروندان شهر اردبیل می باشد. روش تعین حجم نمونه با استفاده از فرمول ریاضی کوکران بوده که 385 نمونه تعین گردیده است. لازم بذکر است که روش نمونه گیری این پژوهش تصادفی طبقه بندی شده متناسب با جمعیت هر منطقه شهری می باشد. به منظور بررسی میزان رضایتمندی از مسکن قابل استطاعت از آزمون t تک نمونه ای در قالب نرم افزار SPSS ، برای رتبه بندی مناطق شهری از مدل KOPRAS و برای ترسیم نقشه ها از نرم افزار Arc GIS استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داده است که میزان رضایتمندی از مسکن قابل استطاعت شهر اردبیل در حد متوسط است که بیشترین میزان به منطقه یک شهری و کمترین آن هم به منطقه پنج شهری مربوط می باشد و اینکه مناطق پنج گانه شهر اردبیل در سه خوشه رضایتمندی متوسط (منطقه یک با مقدار Qj برابر با 396/0)، رضایتمندی کم (مناطق شهری دو و سه با مقدار Qj برابر با 19/0 و 27/0) و رضایتمندی خیلی کم (مناطق شهری چهار و پنج با مقدار Qj برابر با 10/0 و 06/0) قرار گرفته اند.
بررسی تطبیقی مقاصد گردشگری استان های اردبیل و آذربایجان شرقی بر اساس شاخص های چرخه حیات گردشگری
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۵
577 - 592
حوزههای تخصصی:
بسیاری از برنامه ریزان و سیاستگذاران توسعه از فعالیت های گردشگری به عنوان رکن اصلی توسعه پایدار یاد می کنند. این در حالیست که رویکرد چرخه تکامل حیات مقاصد گردشگری می تواند چارچوب مناسبی را به منظور درک مناسبات حاکم بر فعالیت های مقاصد گردشگری و برنامه ریزی تحول آنها به منظور نیل به گردشگری پایدار فراهم نماید. این پژوهش می کوشد ضمن معرفی مدل تلفیقی آلن-باتلر (چرخه حیات گردشگری پایدار)، روستاهای هدف گردشگری استان آذربایجان شرقی و اردبیل را از منظر تکامل چرخه حیات گردشگری پایدار مورد ارزیابی قرار دهد. این بررسی از نوع مطالعات کاربردی بوده و تجزیه و تحلیل اطلاعات به روش تحلیلی-توصیفی انجام گرفته است. و برای تجزیه و تحلیل آنها از مدل چرخه حیات گردشگری آلن باتلر استفاده شده است. حجم جامعه نمونه در این تحقیق تعداد 176 خانوار برآورد شده است و گزینش جامعه میزبان برای پرسشگری با روش تصادفی سیستماتیک و گزینش جامعه گردشگر و بازدیدکننده به روش تصادفی ساده می باشد.. نتایج این بررسی نشان می دهد که مقاصد هدف گردشگری غالبا در مراحل اولیه سیکل گردشگری قرار گرفته اندو هنوز با ویژگی های مقاصد دارای ثبات و پایدار فاصله قابل توجهی دارند. اگرچه دو روستای مقصد اونار و کندوان با روندی بهتر در مرحله توسعه قرار گرفته اند. پیشنهاد اصلی برای روستاهای واقع در مرحله مداخله و درگیری بر مشارکت جامعه محلی و گسترش زیرساختهای گردشگری معطوف شده و برای روستاهای واقع در مرحله توسعه نیز تنوع و ارتقا کیفی خدمات از جمله راهکارهای پیشنهادی است.وا
تدوین الگوی بومی شهر خلاق گردشگری؛ نمونه موردی شهر بابلسر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گردشگری شهری با محور خلاقیت، کیفیت زندگی و رفاه شهروندان رویکردی در توسعه شهری است که شهرها، از آن، جهت دستیابی توسعه پایدار شهری بهره برده اند. گردشگری خلاق تاثیر مثبتی بر انسجام جامعه محلی دارد و بر تعامل گردشگری و میزبان موثر است و منجر به قصد سفر مجدد گردشگری می گردد. امکان توسعه گردشگری خلاق شهرهایی نظیر بابلسر با توجه به ویژگی های اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، زیست محیطی و علمی و تنوع بالای گونه های گردشگری وجود دارد.با توجه به اهمیت موضوع این پژوهش به تدوین الگوی بومی شهرخلاق گردشگری با اولویت بندی بهره گیری از ویژگی های بابلسر پرداخته شد. با کمک روش اسنادی و کتابخانه ای مفهوم شهر خلاق گردشگری از دیدگاه نظری، تعاریف اندیشمندان و مفاهیم وابسته بررسی شد.مدل ها و شاخص های شهر خلاق گردشگری شناسایی و مولفه های مطرح در این زمینه استخراج گردید. برای استخراج عامل های تاثیرگذار و پتانسیل های بالقوه بابلسر در زمینه گردشگری از مدل تحلیل عاملی در محیط نرم افزار SPSS بهره گرفته و عامل ها و بارهای عاملی هر یک از آن ها در تدوین الگوی بومی شهر خلاق گردشگری بابلسر استخراج شد. نتایج نشان می دهد عامل فرآیندهای کسب و کار با بارعاملی 16.247 بیشترین اهمیت را دربین شاخص های بومی گردشگری خلاق دارد. عامل های تفکر خلاق و نوآورانه، و سرمایه فرهنگی و معنوی نیز با بار عاملی 13.229 و 8.76 رتبه دوم و سوم را به خود اختصاص داده اند. زیرساخت های پایدار، جذابیت و تنوع، سنت و هویت، کیفیت گردشگری، دانش، آموزش، عمق بخشیدن به گردشگری، تعدد و تنوع محصولات،مشارکت جویی دیگر عامل های موثر در تدوین الگوی بومی شهر خلاق گردشگری بابلسر می باشند.
تدوین پیشران ها و سناریوهای مؤثر بر سیاست گذاری های جمعیتی در استان آذربایجان غربی با رویکرد آمایش سرزمین
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: جمعیت و ویژگی های آن یکی از مهم ترین مؤلفه های نیل به توسعه محسوب می گردد. در واقع عدم توجه به شاخص ها و ویژگی های جمعیتی در سیاست گذاری ها و برنامه ریزی های منطقه ای و ملی، موجب می گردد که توان منطقه و سرزمین با جمعیت آن تناسب نداشته و مشکلات بسیاری را جهت دستیابی به توسعه متوازن در سطح ملی به وجود آورد.روش بررسی: بر همین اساس هدف تحقیق حاضر تدوین پیشران ها و سناریوهای مؤثر بر سیاست گذاری های جمعیتی در استان آذربایجان غربی با رویکرد آمایش سرزمین می باشد. نحوه گردآوری اطلاعات در این تحقیق به صورت کتابخانه ای و میدانی است. در نهایت برای تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزارهای آینده پژوهی میک مک و سناریو ویزارد استفاده شده است.یافته ها و نتیجه گیری: نتایج به دست آمده حاکی از این امر است که در بین 3 سناریوی حاضر سناریوی اول با در برگرفتن تمامی سناریوهای خوش بینانه به عنوان مطلوب ترین سناریو شناخته می شود و سناریوی سوم نیز با در برگرفتن تمامی سناریوهای بدبینانه به عنوان نامطلوب ترین سناریو شناخته می شود. سناریو دوم، سناریوهایی هستند که بیشتر حالت بینابین دارند و به عبارتی نه می توان آن ها را سناریوی قوی حساب کرد و نه سناریوی ضعیف؛ عامل متمایزکننده آن ها، تفاوت در میزان حالت ایستا و بحرانی است. این گروه به لحاظ فراوانی، تمامی وضعیت های در بین سناریوها را به خود اختصاص داده است. در حالت کلی سناریوی سوم به عنوان سناریوی بحرانی شناخته شود زیرا این سناریو کاملاً برعکس سناریوی اول می باشد و در این سناریو 10 شرایط بحرانی می باشد.
تحلیل فضایی شاخص های روستای هوشمند در سکونتگاه های پیراشهری (مطالعه موردی: روستاهای پیرامون کلان شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مفهوم روستای هوشمند با هدف ارائه سیاست گذاری از پایین به بالا برطرف کردن چالش های پیش روی توسعه روستا را هدف خود قرار داده است. هدف پژوهش حاضر تحلیل فضایی شاخص های رهیافت روستای هوشمند در سکونتگاه های روستایی پیراشهری کلان شهر تهران در شهرستان اسلامشهر است. این تحقیق به روش توصیفی- تحلیلی و ازنظر هدف کاربردی و جامعه آماری تحقیق حاضر شامل دو گروه می باشد جامعه آماری گروه اول شامل روستاهای دوازده گانه انتخاب شده در شهرستان اسلامشهر دارای 34574 نفر جمعیت در قالب 10340 خانوار است که بیش از 95 درصد از جمعیت روستایی شهرستان را شامل می گردد.، برای تعیین حجم نمونه مورد پرسشگری در روستاها از فرمول کوکران استفاده شده است در این فرمول برای بهره گیری از سطح اطمینان 95 درصد، حجم نمونه برابر 260نمونه روستایی تعیین گردیده است و به روش تصادفی مورد پرسشگری قرار گرفتند. گروه دوم شامل 30 نفر از کارشناسان، متخصصان و استادان دانشگاهی و مسئولان اجرایی شناسایی شده در حوزه روستایی است. برای تجزیه وتحلیل داده ها، از نرم افزارهای AHP,ARAS و آزمون Tتک نمونه ای در نرم افزارSPSS استفاده شده است . نتایج تحقیق مؤید آن است که از میان شاخص های روستای هوشمند شاخص گردشگری هوشمند و انرژی هوشمند به ترتیب با میزان آماره 265/9 و 996/8 مهم ترین شاخص های روستای هوشمند در سطح روستاهای موردمطالعه بوده اند. شاخص انرژی هوشمند با میانگین33/3 در رتبه اول را و شاخص گردشگری هوشمند با آماره 31/3 در رتبه دوم اثرگذاری در شکل گیری رهیافت روستای هوشمند در منطقه موردمطالعه را به خود اختصاص داده است. درنهایت نتایج روش تصمیم گیری چندمعیاره ARAS نشان می دهد به لحاظ برخورداری از شاخص های روستای هوشمند روستای نظام آباد و فیروز بهرام به ترتیب در رتبه اول و دوم و روستای ایرین در رتبه آخر ازنظر هوشمند سازی قرارگرفته است.
آسیب شناسی سیاست های دولت در برنامه ریزی اقتصادی چهارم و پنجم توسعه و تاثیر آن بر سیاست های منطقه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حضور پررنگ دولت در اقتصاد موجب خروج بخش خصوصی خواهد شد. که تخصیص ناکارا و غیربهینه منابع و در نتیجه کاهش کارایی اقتصادی را به دنبال خواهد داشت. دولت باید مواقعی در اقتصاد دخالت کند که مکانیسم بازار به تنهایی قادر به تخصیص بهینه منابع و ایجاد کارایی در اقتصاد و تعادل در اشتغال نباشد، در این تحقیق با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی در پی پاسخ به این سؤال هستیم. آسیب شناسی مداخلات دولت در سیاستگذاری اقتصادی نظربه برنامه چهارم و پنجم توسعه اقتصادی چیست ؟ یافته های تحقیق بیان می دارد؛ عدم وجود یک نظام سیاستگذاری بلند مدت و عدم باورمندی نخبگان سیاسی به نظام سیاستگذاری ساختارمند و هدفدار فضای مداخله دولت ها را در اقتصاد ایران فراهم نموده است. لذا در این پژوهش جهت تبیین فرضیه تحقیق ازمنظر نئولیبرالیسم به بررسی اهداف توسعه برنامه چهارم و پنجم توسعه اقتصادی می پردازیم تا از این رهگذر نشان دهیم که مداخلات دولت در اقتصاد سبب عدم تحقق اهداف توسعه تعیین شده گردیده است برای گردآوری داده ها از مطالعات میدانی منابع کتابخانه ای و اینترنتی استفاده شده است.
Determinants of Entrepreneurial Orientation of Rural Women Who Are Members of Microcredit Funds, Case Study: Western Iran(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی روستایی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۶
23 - 39
حوزههای تخصصی:
Purpose- Existing literature shows that women, especially rural women, play a prominent role in the development of small and medium-sized businesses; however, few studies have explored factors affecting the perceptions and entrepreneurial tendencies of rural women in developing countries, especially in Iran. The present study was conducted to investigate the determinants of entrepreneurial tendencies of rural women, who are members of microcredit funds, in western Iran (Kermanshah province).Design/methodology/approach- This is an applied study of a correlational-descriptive nature with a quantitative approach that uses a survey method for data collection. The study population consists of all female members of microcredit funds in Kermanshah city (n = 626 people). Using Bartlett et al.'s table, 201 people were chosen as the research sample using a stratified random sampling method. They were selected by proportional assignment. The main data collection instrument was a questionnaire whose validity and reliability were confirmed using content validity, convergent validity, combined reliability and Cronbach's alpha. Data analysis was conducted using SPSS and Smart PLS software.Findings- According to the results, the latent variables of social capital, recognition of opportunities and entrepreneurial skills had a positive and significant effect on the entrepreneurial tendency of rural women who are members of the microcredit fund; however, the positive and significant effect of entrepreneurial education on the entrepreneurial tendency of rural women was not confirmed. In addition, the findings showed that social capital has a positive and significant effect on entrepreneurial tendency through opportunity recognition.Originality/value- The findings of this research have theoretical and practical implications for the development of entrepreneurship among rural women. That is while enriching literature on the subject, it helps policy makers focus on communication and social interactions, strengthen entrepreneurial skills and introduce entrepreneurial opportunities to develop entrepreneurship among rural women.
تأثیر تقسیمات سیاسی فضا بر وضعیت عدالت فضایی در استان لرستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۶
127 - 154
حوزههای تخصصی:
سازماندهی سیاسی به عنوان فرآیند تقسیم سرزمین توسط حکومت، با مرزهای محدود و در راستای کنترل و اداره سرزمین در قالب تقسیمات کشوری انجام می شود. حکومت ها برای اداره بهتر سرزمین، تسهیل در خدمت رسانی و دستیابی به عدالت فضایی و توسعه آن، نیازمند تقسیم بندی سیاسی فضا هستند. تقسیمات کشوری در ایران ریشه تاریخی دارد، در سال های اخیر متأثر از انگیزه های سیاسی و نیاز به توسعه، شاهد افزایش تقاضا درخصوص تقسیم بندی های جدید کشوری در قالب ارتقاء، الحاق و انتزاع هستیم. استان لرستان، یکی از استان های غربی کشور است که به دلایلی مانند: عدم توزیع هماهنگ امکانات، خدمات و منابع به عنوان استانی کمتر توسعه یافته و کم برخوردار شناخته می شود. بنابرتقسیمات کشوری، این استان در سال 1370 مشتمل بر6 شهرستان، ۲۰ بخش و ۸۰ دهستان بوده اما در سال ۱۳۹۵ به ۱۱ شهرستان، 31بخش و 87 دهستان رسیده است. این روند نشان می دهد که در طی ۲۵ سال گذشته، سطوح تقسیمات کشوری استان به ارتقاء تمایل بیشتر نشان داده است. پژوهش حاضر، به روش توصیفی-تحلیلی و ماهیّت کاربردی، با استفاده از تکنیک «ویکور» و در چهارچوب رویکرد عدالت فضایی، درپی بررسی چگونگی اثرگذاری تقسیمات سیاسی کشوری بر عدالت فضایی در استان لرستان است؛ بنابراین، این تحقیق در پی پاسخگویی به این سوالات است که: تقسیمات کشوری در استان لرستان، چه تأثیری بر عدالت فضایی استان داشته؟ و آیا با ایجاد ۵ شهرستان جدید، وضعیت شهرستان ها در مؤلفه های بهداشتی، اقتصادی و کالبدی بهبود پیدا کرده است یا خیر؟ یافته های پژوهش حاکی از آن است که وضعیت عدالت فضایی 50 درصد از شهرستان های استان در سال 1370، بسیار پایین تر از میانگین استانی قرارداشته و این میزان در سال 1395، به 63 درصد رسیده است؛ از این رو می توان نتیجه گرفت که افزایش سطوح تقسیمات کشوری، تأثیر مطلوبی بر بهبود وضعیت شاخص های عدالت فضایی و توزیع عادلانه مؤلفه های بهداشتی، اقتصادی و کالبدی– زیربنایی در استان لرستان نداشته است.
مکان یابی و طراحی معماری کاربری های اداری شهری با رویکرد پدافند غیر عامل (نمونه موردی: منطقه 4 شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی فضایی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۵۲)
63 - 86
حوزههای تخصصی:
مکان یابی و طراحی معماری به عنوان بستری مناسب برای فراهم سازی زمینه دستیابی به هدف ها و مقاصد پدافند غیرعامل اهمیت بسزایی دارد و سبب موفقیتِ تصمیم گیری در سطح های مختلف استراتژیک می شود. فضاهای اداری یکی از کاربری هایی است که برنامه ریزان و طراحان برای خدمات رسانی شهری به آن توجه می کنند. پژوهش حاضر در زمره پژوهش های کاربردی و روش آن توصیفی-تحلیلی است که محققان آن درصدد مکان یابی و طراحی سایت های اداری در منطقه 4 شهر تبریز هستند. همچنین، در این مطالعه از روش های اسنادی و پرسشنامه برای گردآوری اطلاعات استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش 30 نفر است که با استفاده فرمول کوکران 28 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. برای تجزیه و تحلیل مکان یابی از مدل IHWP در نرم افزار GIS و نیز برای ارزش گذاری میزان تأثیر شاخص های طراحی معماری فضاهای اداری در نمونه مطالعه شده از روش AHP در نرم افزارExpert Choice استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد که از کل منطقه 4 شهرداری تبریز 3 درصد مطلوبیت خیلی کم، 9/15 درصد مطلوبیت کم، 40/43 درصد مطلوبیت متوسط، 74/28 درصد مطلوبیت زیاد و 96/8 درصد مطلوبیت خیلی زیادی را دارد و همان طور که نتایج در بخش مکان یابی نشان می دهد با حرکت از شمال به جنوب منطقه از میزان مطلوبیت کاسته می شود. همچنین، در این پژوهش 47 شاخص معماری برای طراحی ساختمان های اداری بررسی شد و نتایج نشان داد که مد نظر قرار دادن فضای امن زیرزمینی برای پناه بردن افراد در شرایط ضروری یا قرار دادن قسمت های حساس ساختمان اداری امری الزامی برای ایجاد پایداری در برابر تهدیدات است. در پایان نیز الزام هایی برای جانمایی و طراحی ساختمان های اداری ارائه شده است.
سنجش و رتبه بندی محلات شهری گناوه از نظر شاخص های حکمروایی خوب شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با وجود اینکه مفهوم حکمروایی به طور گسترده ای در میان سیاست گذاران و محققان مورد بحث قرار گرفته است، هنوز هیچ اجماع قوی در مورد یک تعریف واحد از این مفهوم ارایه نشده است. هدف این تحقیق، ارزیابی و رتبه بندی محلات شهر گناوه از نظر شاخص های حکمروایی خوب (مشارکت، کارایی و اثربخشی، مسئولیت پذیری، ثبات سیاسی، عدالت اجتماعی، دسترسی و اطلاعات، قانونمندی و اجتماع محوری) می باشد. روش پژوهش توصیفی-ترکیبی و نوع آن کاربردی است و روش های گردآوری داده ها، کتابخانه ای و میدانی است که با طراحی پرسشنامه، از 15 نفر از اساتید، متخصصان و مسئولان بوده است. جهت اولویت بندی محلات شهر گناوه از نظر شاخص های حکمروایی خوب شهری از مدل ویکور فازی (Fuzzy Vikor) و جهت وزن دهی به شاخص ها از مدل تحلیل شبکه (ANP) استفاده شده است. نتایج ویکور فازی نشان می دهد که محله فرمانداری با وزن 0.000 در رتبه اول محلات شهر گناوه قرار دارد. محله نوروزآباد با وزن 0.089 در رتبه دوم، محله کوی مطهری با وزن0.159 در رتبه سوم، محله کوی بعثت با وزن 0.318 در رتبه چهارم، محله عبد امام با وزن 0.403 در رتبه پنجم، محله بازار با وزن 0.588 در رتبه ششم، محله چاه جو با وزن 0.649 در رتبه هفتم، محله بابا علی شاه با وزن 0.812 در رتبه هشتم، محله مال سادات با وزن 0.877 در رتبه نهم و محله ارشاد با وزن 0.967 در رتبه دهم و آخر قرار دارد.
تبیین اثرات عوامل جغرافیایی بر ناامنی زیست تاریخی / سیاسی ایرانیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه ناحیه ای سال ۲۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۴۸)
129 - 166
حوزههای تخصصی:
در نگرش و مطالعات جغرافی دانان سیاسی، شرایط و ویژگی های محیط جغرافیایی، همواره بر خصایص فردی و اجتماعی (ویژگی های ملی)، شیوه های حکمرانی، شکل و ساختار حکومت ها، قدرت و امنیت ملی، ساختارهای فرهنگی و اقتصادی و غیره اثرگذار است (مهم است که از این واقعیت ها، تفسیر جبرگرایانه نشود). در حقیقت، محیط جغرافیایی، بستر خلق توأم فرصت و تهدید؛ امنیت و ناامنی است. همچنین که محیط طبیعی و جغرافیایی ایران از گذشته های دور به دلایل موقعیت خاص جغرافیایی، دوگانه ای از خلق فرصت و تهدید بوده است. در این راستا، این پژوهش به دنبال بررسی عوامل محیط جغرافیایی فلات ایران بر تکوین زیست تاریخی/ سیاسی و اجتماعی ناایمن انسان ایرانی است. یافته های پژوهشی نشان از آن دارد، که تجارب زیستن در محیط جغرافیایی پرحادثه و بلاخیز، بر زیست تاریخی/ سیاسی و اجتماعی ایرانیان اثرگذار بوده است. به تعبیر دقیق، کم و کیف و تحولات زیستِ تاریخی/ سیاسی و اجتماعی ایرانیان (به اشکال هرج و مرج طولانی و تاریخ پرتنش حکومت های مستقر در فلات، نوع شیوه های حکمرانی و کشورداری، تداوم اسبتداد، خصوصیات ملی و نظایر آن)، را می توان تا حد زیادی، متأثر از عوامل محیط جغرافیایی نظیر موقعیت، شرایط اقلیمی و آب و هوایی، اثر ناهمواری ها و ناامنی طبیعی فلات ایران دانست. در پایان، پژوهش به ارائه راهکار هایی پرداخته است. پژوهش براساس ماهیت و روش توصیفی- تحلیلی محسوب می شود. اطلاعات، به شیوه اسنادی و با مراجعه به منابع معتبر گردآوری شده است.
سنجش معیارهای اکولوژی شهری در بناهای بلندمرتبه مشهد برپایه استاندارد بین المللی HQE(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه فضای شهری سال ۱۱ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۲۷)
113 - 131
حوزههای تخصصی:
روند رو به افزایش و تمایل به سرمایه گذاری در بخش ساخت بلندمرتبه ها در کلانشهر مشهد، منجر به ساخت بلندمرتبه هایی شده که فاقد هرگونه ضوابط و معیارهای اکولوژیک می باشد. این مقاله با هدف بهینه سازی مصرف انرژی و بهبود وضعیت ساخت در بخش بلندمرتبه سازی، بااستفاده از نظریه شهراکولوژیک، شاخص های ساختمان سبز بلندمرتبه را در سه نمونه ساختمان بلندمرتبه در مشهد تعیین می نماید. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی و اطلاعات مورد نیاز به دو صورت اسنادی و میدانی جمع آوری شده است. لذا 14 هدف خرد در قالب چهار گروه اهداف و دو گروه عمده محیط پیرامونی و درونی ارزیابی و امتیاز کسب شده نهایی نشان دهنده وضعیت اکولوژیک بنا می باشد. نتایج نشان می دهد اصول طراحی اکولوژیک در هیچ کدام از برج ها رعایت نشده و تنها برخی از موارد استاندارد HQE در این بناها اجرا گردیده، که باتوجه به مصاحبه های انجام گرفته با گروه سازندگان مشخص گردید که با هدف ایجاد تمایز در بنا و گرانتر فروختن برج ها می باشد، نه به دلیل رعایت اصول اکولوژیک و لذا فرضیه تحقیق تایید گردید. درنهایت آگاه سازی مدیران شهری و گروه سازندگان به ضرورت توجه به اصول شهر اکولوژیک و تصویب قوانین ملاک عمل در ساخت و همچنین اعمال ضابطه های تشویقی برای رعایت کنندگان آیین نامه ها، از پیشنهادات این مقاله می باشد.
ارزیابی توسعه میان افزا در اراضی شهری و پیراشهری (مطالعه موردی: شهر رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه فضاهای پیراشهری سال ۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۱)
79 - 96
حوزههای تخصصی:
به دنبال گسترش افقی شهر به سمت پیرامون شهر برخی فضاها در درون شهر رهاشده و از روند توسعه بازمانده اند. این فضاها که عنوان سطوح میان افزا خوانده می شوند به دلیل استقرارشان در درون شهرها، دارای پتانسیل لازم برای توسعه شهر می باشند. ازاین رو هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی و ارزیابی توسعه میان افزا در اراضی شهری و پیراشهری رشت می باشد. پژوهش حاضر ازنظر هدف کاربردی و ازنظر ماهیت توصیفی-تحلیلی می باشد. بنابراین از بین مجموع شاخص های مؤثر در توسعه میان افزا 3 شاخص (مصالح بکار رفته، کیفیت ابنیه و پراکنش جمعیتی) که بیشترین تأثیر را در توسعه میان افزا دارند انتخاب گردید. در ادامه فرآیند تجزیه وتحلیل به منظور اولویت بندی مناطق پنج گانه شهری و پیراشهری رشت بر مبنای مدل کوپراس به لحاظ توسعه میان افزا جهت امتیازدهی اولیه به شاخص های موردمطالعه بهره برده شد. نتایج حاصل از به کارگیری مدل کوپراس نشان می دهد که منطقه سه با کسب Nj برابر با 100 درصد به لحاظ شاخص های توسعه میان افزا بیشترین پتانسیل و جایگاه نخست را در بین مناطق پنج گانه شهر رشت داراست و مناطق 4، 2، 5 و 1 با کسب امتیازات 65/97، 53/91، 99/82 و 53/75 به ترتیب در رتبه های دوم تا پنجم قرار گرفتند. با توجه به اینکه منطقه سه شهر رشت جزء مناطق پیراشهری می باشد لذا براساس شاخص های موردمطالعه مستعد توسعه میان افزا می باشد. اما منطقه یک و پنج شهر رشت به دلیل نوساز و تازه ساخت بودن بناها دارای پتانسیل کمتری برای توسعه میان افزا می باشند. یافته های تحقیق نشان می دهد که با اعمال سیاست توسعه میان افزای شهری در توسعه آتی شهر رشت، از تخریب اراضی زراعی و باغات پیرامون شهر کاسته خواهد شد.
مدل سازی تبخیر روزانه در ایستگاه سد زاینده رود با استفاده از مدل های هوش مصنوعی و سری زمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبخیر از تشت به عنوان یک پارامتر کاربردی در زمینه های مختلف، مانند برآورد هدر رفت آب از دریاچه ها و مخازن سدها و همچنین برآورد نیاز آبی گیاهان به ویژه در مناطقی که اطلاعات لایسیمتری وجود ندارد، کاربرد دارد. مدل سازی این پارامتر می تواند در زمینه بازسازی داده های گم شده و برنامه ریزی های درازمدت منابع آب و توسعه کشاورزی کارساز باشد. در این پژوهش با به کارگیری یک مدل هوش مصنوعی (برنامه ریزی بیان ژن) و دو مدل سری زمانی (فوریه و آریما)، تبخیر از تشت در ایستگاه سد زاینده رود در دوره زمانی 1344 تا 1396 (53 سال) مدل سازی شد. سری زمانی داده های تبخیر از تشت در مقیاس روزانه برای ماه های گرم سال (خرداد، تیر، مرداد، شهریور و مهر)، به عنوان ورودی مدل های فوریه و آریما و 4 الگوی مختلف شامل استفاده از داده های روزانه تبخیر 1 ماه قبل، 2 ماه قبل، 3 ماه قبل و 4 ماه قبل، به عنوان ورودی مدل برنامه ریزی بیان ژن استفاده شد. نتایج نشان داد که مدل برنامه ریزی بیان ژن تنها در ماه مهر نتایج قابل قبولی دارد و برای ماه های دیگر نتایج از نظر شاخص های آماری قابل قبول نمی باشد. میزان خطای برآود تبخیر روزانه در ماه مهر 38/0 میلی متر بر روز (معادل 7/2 درصد) بدست آمد. این میزان خطا بر اساس ضریب تبیین 84/0 و ضریب نش- ساتکلیف (ضریب کارایی مدل) 83/0، قابل قبول ارزیابی شد. بر خلاف مدل برنامه نویسی بیان ژن، مدل فوریه در تمام ماه های مورد مطالعه نتایج قابل قبول ارائه داد. مقادیر خطای برآورد تبخیر روزانه در این روش بین 02/1 تا 7/0 میلی متر بر روز به دست آمد که معادل 2/5 تا 8/8 درصد است. مقایسه نتایج دو مدل فوق با نتایج مدل آریما نیز نشان داد مقادیر خطای مدل آریما در تمام ماه ها بیشتر (4/9 تا 6/19 درصد) از مدل های فوریه و برنامه ریزی بیان ژن است. بنابراین بهترین مدل برای برآورد تبخیر روزانه از تشت، در ماه مهر مدل برنامه ریزی بیان ژن و در بقیه ماه ها مدل فوریه می باشد. ارزیابی دقت و توانایی برآورد داده های حدی تبخیر روزانه نیز نشان داد، مدل فوریه در تخمین داده های حدی، دارای توانایی بالاتری نسبت به دو مدل دیگر است. بنابراین می توان این مدل را جهت برآورد تبخیر روزانه در ایستگاه سد زاینده رود و همچنین بازسازی داده های گم شده توصیه نمود.
تحلیل أثرات مؤلفه های سرمایه اجتماعی بر توسعه پایدار سکونتگاه های روستایی (مورد مطالعه: شهرستان اردل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برخورداری از سرمایه مناسب به ویژه سرمایه اجتماعی به عنوان یکی از مؤلفه های اصلی توسعه پایدار از ملزومات اساسی است. از این رو هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی رابطه و تأثیر مؤلفه های سرمایه اجتماعی بر توسعه پایدار سکونتگاه های روستایی شهرستان اردل می باشد. نوع پژوهش توصیفی- تحلیلی و پیمایشی و نوع تحقیق از لحاظ روش گردآوری داده ها به صورت پیمایشی و میدانی است. 30 درصد از روستاهای دارای سکنه شهرستان اردل که شامل 26 روستا می شود به عنوان روستاهای نمونه مورد مطالعه تحقیق انتخاب گردید. شیوه تجزیه و تحلیل داده با به کارگیری روش آماری مدل معادلات ساختاری (SEM) و در نرم افزار Smart-PLS انجام گرفت. نتایج نشان داد که سرمایه اجتماعی در روستاهای مورد مطالعه در وضعیت ضعیفی قرار دارد. بر پایه آزمون همبستگی کندال ارتباط بین متغیرهای مستقل و توسعه پایدار روستایی معنادار هستند. بیشترین همبستگی در روستاهای عزیزآباد و الیکوه مشاهده شد. بین متغیرهای شبکه اجتماعی و انسجام اجتماعی بیشترین میزان ارتباط وجود دارد. همچنین بٌعد اجتماعی با آماره 466/30 ارتباط بیشتری نسبت به سایر ابعاد با توسعه پایدار روستاهای مورد پژوهش داشته است. بررسی و ارزیابی روابط مستقیم و غیرمستقیم مدل نشان داد که از نظر روستاییان متغیر شبکه اجتماعی با ضریب اثر 360/0، بیشترین تأثیر را بر توسعه پایدار داشته و آگاهی اجتماعی کم اثرترین متغیر بوده است. بر پایه تحلیل مسیر مشخص شد که مولفه های سرمایه اجتماعی می توانند 90/0 درصد از تغییرات توسعه پایدار منطقه را پیش بینی کنند.
ارائه الگو پراکنش سکونتگاه های روستایی در محدوده های جنگلی؛ مطالعه موردی: میراث جهانی هورامان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۸۸
۶۲-۴۷
حوزههای تخصصی:
هدف: جنگل ها، ریه های زمین، نقشی بی بدیل در حیات کره خاکی ایفا می کنند و حفاظت از آن ها، موضوعی حیاتی است که در نشست گلاسکو در سال 2021 موردبحث و بررسی قرار گرفت. در این میان، پراکندگی سکونتگاه های روستایی در دل جنگل ها، تعادلی ظریف بین نیازهای انسانی و حفظ این اکوسیستم های ارزشمند ایجاد می کند. منطقه هورامان به دلیل دارا بودن جنگل های ارزشمند، در چهل و چهارمین جلسه کمیته میراث جهانی یونسکو در سال 2020 به فهرست آثار ملی افزوده شد اما جنگل های آن مدام در حال نابودی هستند. بنابراین باتوجه به اهمیت منطقه، پژوهش حاضر با هدف ارائه یک الگوی کارآمد برای پراکنش 267 سکونتگاه روستایی واقع در جنگل های هورامان انجام شده است. روش پژوهش: این پژوهش به بررسی شاخص های مؤثر بر پراکندگی با استفاده از مرور مبانی نظری در چهار معیار مرفولوژی زمین، دسترسی، اقلیم و تولیدات استخراج شده می پردازد و برای مدل سازی و تحلیل از مدل AHP و نرم افزار GIS استفاده کرده است. یافته ها: بعد از تشکیل ساختار سلسله مراتبی و دسته بندی شاخص ها، در میان شاخص ها و معیارهای تعیین شده، شاخص های بخش تولیدات، نقشی کلیدی در ارزیابی وضعیت پراکنش سکونتگاه های روستایی واقع در جنگل ایفا می کنند. این شاخص ها که به دو دسته تولیدات بخش حیوانی و کشاورزی تقسیم می شوند، اطلاعات جامعی را در خصوص میزان تولید، تنوع محصولات، بهره وری و وابستگی به منابع طبیعی ارائه می دهند؛ از سوی دیگر، معیار دسترسی به عنوان عاملی اساسی در پراکنش مؤثرند که شامل شاخص های فاصله تا رودخانه، سایر روستاها و شهر و ... است. بعد از بررسی و سنجش وضع موجود و تهیه نقشه وزنی، مکان یابی سکونتگاه ها انجام گرفت و الگوی نهایی با در نظر گرفتن چهار سیاست اصلی ارائه شد که شامل: ممنوعیت سکونت در روستاهای با ریسک بالا برای جنگل، جابه جایی سکونتگاه های آسیب زننده به جنگل به مکان های مناسب تر، ادغام چندین سکونتگاه کوچک برای تمرکز خدمات و کاهش تخریب جنگل و تثبیت سکونتگاه های موجود در وضع فعلی با رعایت شروطی مانند عدم توسعه در جهت منتهی به جنگل، ویلاسازی و حفظ تعادل با محیط زیست. نتیجه گیری: این الگو با هدف بهبود ماهیت سکونتگاه های روستایی و ارتقای کیفیت زندگی ساکنین، ضمن حفاظت از جنگل ها در برابر تخریب، جنگل زدایی و سایر مخاطرات، به دنبال توسعه پایدار منطقه هورامان است.
پیش نگری تغییر در تاریخ آخرین سرمازدگی بهاره و تعداد روزهای سرمازدگی در ایستگاه های پسته خیز استان کرمان با استفاده از برونداد مدل های اقلیمی 6CMIP(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مطالعه از خروجی مدل های اقلیمی CMIP6 برای پیش نگری تغییر در تاریخ آخرین سرمازدگی بهاره و تعداد روزهای سرمازدگی در طول فصل رشد پسته استفاده شد. به این منظور ابتدا 5 مدل اقلیمی شامل BCC-CSM2-MR، CNRM-CM6-1، CMCC-CM2-SR5،GFDL-ESM4 و MRI-ESM2-0 انتخاب شده و داده های دمای حداقل این مدل ها با مقادیر مشاهداتی در 6 ایستگاه انار، کرمان، رفسنجان، شهربابک، سیرجان و زرند در مناطق پسته خیز کرمان و برای دوره پایه (1990-2014) مقایسه گردید. معیارهای خطاسنجی نشان داد که از بین مدل های اقلیمی مدل CNRM-CM6-1 در ایستگاه های انار (r=0.74، ME=-0.89)، کرمان (r=0.73، ME=-1.19)، رفسنجان (r=0.81، ME=-1.88)، سیرجان (r=0.75، ME=-0.43) و زرند (r=0.74، ME=-2.71) و مدل GFDL-ESM4 در ایستگاه شهربابک (r=0.75، ME=1.42) بهتر از بقیه مدل ها دمای حداقل را تخمین می زنند. پس از تعیین بهترین مدل برای هر ایستگاه، از خروجی آن برای تعیین تعداد روزهای سرمازدگی و آخرین سرمازدگی بهاره (بر مبنای آستانه 4 درجه) در دوره پایه و آینده (نزدیک (2026-2050)، میانی (2051-2075) و دور (2076-2100)) و برای 4 سناریوی SSP1-2.6، SSP2-4.5، SSP3-7.0 و SSP5-8.5 و ارزیابی تغییرات رخ داده استفاده شد. نتایج نشان داد که آخرین سرمازدگی بهاره در دوره های آینده نسبت به دوره پایه زودتر اتفاق خواهد افتاد و تعداد روزهای سرمازدگی نیز کاهش خواهد یافت. بر اساس آزمون مقایسه میانگین، تغییر در تاریخ وقوع آخرین سرمازدگی بهاره در تمام ایستگاه ها در دوره های آینده میانی و دور و در سناریوهای SSP3-7.0 و SSP5-8.5 از نظر آماری معنی دار است (P_value<0.05). تغییر در تعداد روزهای سرمازدگی نیز در تمام ایستگاه ها و تمام سناریوها معنی دار است. بر این اساس باید اثرات این تغییرات بر مراحل فنولوژی پسته را در ارائه برنامه های مدیریتی مورد توجه قرار داد.
بررسی الگوی گذران اوقات فراغت در دوران کرونا و پساکرونا (مطالعه موردی: شهر تبریز)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: اهمیت مدیریت اوقات فراغت در تعادل بین شغل و زندگی روزمره انکارناپذیر است. این مقوله نه تنها بر هویت فردی و اجتماعی افراد تأثیر می گذارد، بلکه می تواند به عنوان یک پارامتر کلیدی در تضمین کیفیت زندگی شناخته شود. با همه گیری کووید-19، دغدغه های مربوط به مدیریت فراغت اهمیت بیشتری یافته و تبدیل به یک چالش بزرگ برای خانواده ها و برنامه ریزان شهری شده است. پژوهش حاضر با هدف دقیق تر شناسایی و ارزیابی الگوهای اوقات فراغت در طی و پس از دوران پاندمی در شهر تبریز انجام شده است.روش بررسی: روش پژوهش براساس هدف کاربردی و براساس ماهیت توصیفی-تحلیلی است که با بهره گیری از ابزار وب پایه پرسشنامه، امکان مشارکت مؤثر جمعیت هدف را فراهم ساخته و داده های کلیدی را گردآوری کرده است. سپس به کمک نرم افزارهای آماری مانند SPSS، EXCEL و تحلیل های داده ای با دقت بالا انجام پذیرفت.یافته ها و نتیجه گیری: یافته های پژوهش نشان می دهند که در طول همه گیری، گرایش به انجام فعالیت های فراغتی داخل خانه کاهش یافته، و در عوض، استفاده از ابزارهای الکترونیکی و تمایل به انجام فعالیت های بدنی و فراغتی در فضاهای باز افزایش نموده است. همچنین، بررسی های جنسیتی نشان می دهند که زنان به نسبت مردان تمایل بیشتری به گذراندن اوقات فراغت خارج از منزل دارند، در حالی که سطح تحصیلات، تأثیر قابل توجهی بر الگوهای اوقات فراغت نشان نداده است. بنابراین، مفروضات مطرح شده نشانگر اهمیت بررسی عوامل ساختاری و فردی در تعیین چگونگی پرداختن به اوقات فراغتی و توسعه برنامه های اجتماعی، سیاسی و فرهنگی است که نحوه گذران این اوقات را به نفع بهبود سلامت جسمانی و روانی افراد شکل می دهند.
بررسی تأثیر کیفیت های کالبدی بر حس دل بستگی افراد به مکان در فضاهای مسکونی؛ مطالعه موردی: مجتمع مسکونی لاکانشهر رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هر مکان جغرافیایی دارای مشخصه های متفاوت با سایر مکان ها است. شناخت مشخصه های یک مکان به دلیل کاربردشان در طراحی و تأثیری که بر انسان دارند از موضوعات مهم برای معماران و طراحان است. برای شناخت یک مکان لازم است کیفیت آن بررسی و سنجیده شود. ازجمله مفاهیم مطرح در رابطه میان انسان و مکان، حس دل بستگی است. این حس به عنوان پیوندی عاطفی میان انسان و مکان است. حس دل بستگی علاوه بر اینکه موجب احساس امنیت و آرامش می شود، تمایل افراد به حضور و فعالیت در آن مکان را نیز افزایش خواهد داد که نشان دهنده اهمیت موضوع دل بستگی است. هدف بررسی امکان ارتقای حس دل بستگی ساکنان به مکان از طریق بهبود کیفیت های کالبدی است. روش پژوهش: فرض بر این است که کیفیت های کالبدی موجب ارتقای حس دل بستگی به مکان می شوند. این پژوهش، مطالعه ای توصیفی-تحلیلی و پیمایشی است. مجتمع مسکونی لاکانشهر در شهرستان رشت به عنوان محدوده موردمطالعه انتخاب شد. داده ها در بخش نظری، از طریق مطالعه مقاله ها و کتاب ها و در بخش جمع آوری اطلاعات مربوط به چگونگی کیفیت های کالبدی مجتمع مسکونی، از طریق مشاهده میدانی و پرسش نامه گردآوری شده اند. برای تحلیل داده های مذکور از روش رگرسیون چند متغیره در نرم افزار SPSS20 استفاده شده است. در بررسی نمونه موردی، سؤالات در سه بخش مطرح شد: دل بستگی ساکنان به مکان زندگی شان تا چه میزان است؟ میزان رضایت ساکنان به عنوان مؤلفه مشترک سنجش حس دل بستگی و کیفیت کالبدی چگونه بوده است؟ همچنین از ساکنان پرسیده شد هر یک از کیفیت های کالبدی تا چه میزان باعث ارتقای حس دل بستگی شان به مکان می شود؟ یافته ها: بر اساس مبانی نظری رضایتمندی، مؤلفه مشترک برای سنجش کیفیت کالبدی و حس دل بستگی است. کیفیت های کالبدی با مؤلفه های سازمان دهی و دسترسی، فضای باز و سطوح سبز، ویژگی های معماری ساختمان، دید و منظر تقسیم بندی شدند. نتیجه گیری: نتایج پرسش نامه ها ضمن تأیید فرضیه، رابطه ای قوی میان کیفیت های کالبدی و حس دل بستگی افراد به مکان را نشان می دهند و گویای آن هستند که میزان رضایت ساکنان مجتمع مسکونی لاکانشهر از مسکن خود در سطح مطلوب است. کیفیت های کالبدی ازجمله تراکم ساختمان، تعداد بلوک ها، دید و منظر، الگوی مسیر، نظارت و اختیار، بافت و تضاد مصالح به کار رفته در نما، صدا، حس تعلق، نفوذپذیری، محصوریت، حجم ساختمان، تنوع بصری، اندازه مکان و رنگ به ترتیب بیشترین تأثیر را بر ارتقای حس دل بستگی داشته اند.
پهنه بندی خطر زمین لغزش با استفاده از شبکه عصبی مصنوعی در حوضه آبخیز میشخاص ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زﻣیﻦﻟﻐﺰشﻫﺎ، یکی از مخاطرات طبیعی هستند که جان و مال انسانها را تهدید می کنند. زمین لغزش ممکن است در یک منطقه ده ها، صدها و شاید هزارن هکتار از اراضی را در زمانی کوتاه تخریب نماید. این مخاطره سالهاست که در منطقه کوهستانی میشخاص استان ایلام، اراضی باغ میوه، مزارع، عرصه های جنگلی و مراتع، راه های ارتباطی، سکونتگاه های روستایی را تخریب نموده است. پهنه بندی خطر زمین لغزش جهت کنترل این مخاطره در این حوضه ضرورت دارد. هدف اصلی این تحقیق پهنه بندی مناطق خطر زمین لغزش در این حوضه آبخیز می باشد. یکی از روش های نوین جهت بررسی خطر زمین لغزش، روش شبکه عصبی مصنوعی می باشد .این روش نسبت به روش های دیگر دارای مزیت هایی است، توزیع آماری داده ها مستقل است و به متغیرهای آماری مخصوصی نیاز ندارد. در این تحقیق، ابتدا اقدام به تهیه نقشه پراکنش زمین لغزش در حوضه انتخابی گردید. سپس ارتباط بین متغیرهای مستقل مانند شیب، سنگ شناسی، فاصله از گسل، کاربری اراضی، فاصله از شبکه راه ها، فاصله از آبراهه ها، جهت شیب با مناطق تحت تاثیر زمین لغزش مورد بررسی قرار گرفت. پس از تهیه نقشه های وزنی، این لایه ها در محیط نرم افزار ArcGIS به اطلاعات عددی تبدیل و پس از استاندارد کردن به نرم افزار MATLAB وارد شده و برنامه ای با ساختار پرسپترون با الگوریتم یادگیری پس انتشار خطا، نوشته شد. بعد از مشخص شدن ساختار شبکه عصبی مصنوعی و آموزش و آزمایش آن، نتایج مورد ارزیابی و خروجی شبکه در محیط سیستم های اطلاعات جغرافیایی، تبدیل به نقشه خطر زمین لغزش شد. نقشه خطر حاصله به پهنه های مختلف خطر، طبقه بندی و مقدار زمین لغزش در هر پهنه آن محاسبه گردید. نتایج حاصل از بررسی عوامل نشان داد که در حوضه میشخاص ایلام سازند آسماری، طبقه شیب 10تا20 درصد، طبقه فاصله از گسل بیشتر از 500 متر، جهت شمال شرق، فاصله از آبراهه های بیشتر از 100 متر، باغات میوه حساس ترین کاربری ها و فاصله ازجاده بیشتر از 200 متر، حساس ترین طبقات نسبت به وقوع زمین لغزش و دارای بیشترین نسبت فراوانی وقوع زمین لغزش در حوضه می باشند. از سوی دیگر، نتایج حاصل از پهنه بندی خطر زمین لغزش با استفاده از روش شبکه عصبی مصنوعی نشان داد در حوضه میشخاص ایلام حدود 80 درصد زمین لغزش ها در پهنه های خطر زیاد و خیلی زیاد قرار گرفته اند.