فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۰۱ تا ۱٬۱۲۰ مورد از کل ۳۳٬۸۴۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
بررسی مکانیزم حرکت گسل ها و نرخ جابجایی بلوک ها می تواند در میزان فعال بودن یک گسل نقش مهمی ایفا کند، در این پژوهش از قابلیت تصاویر راداری در تعیین میزان فعالیت گسل ها استفاده می شود. بدین منظور گسل انار، یکی از گسل های فعال در پهنه ایران مرکزی، به عنوان نمونه موردی انتخاب شد. در این راستا تغییر شکل های رخداده در سطح گسل طی 3 سال اخیر مورد پایش قرار گرفت. در این ارتباط از 148 تصویر سنجنده Sentinel 1 مربوط به سال های 2019 تا 2022 استفاده شد. با انجام روش PSI بر روی تصاویر مذکور نقشه جابجایی رخداده در محدوده مورد مطالعه تهیه شد. نرخ جابجایی سطح زمین در راستای دید ماهواره از 15 تا 5 میلیمتر در سال متغیر است. با استفاده از تکنیک آزیموت آفست جابجایی سه بعدی در محدوده گسل اندازه گیری شد. بر این اساس نرخ جابجایی شرقی-غربی، شمالی-جنوبی و عمودی بلوک های گسل به ترتیب برابر با 2 تا 2، 6 تا 6 و 2 تا 4 میلیمتر در سال محاسبه شد. نتایج حاصل از آنالیز سری زمانی در محدوده گسل نشانگر روند افزایشی نرخ جابجایی در همه ابعاد است. علاوه بر آن نقشه آنومالی غلظت گاز رادون تهیه شده از چاه های مجاور گسل طی یک دوره 3 ساله ، نشان می دهد که محدوده-های با غلظت بالا کاملا با راستای گسل مطابقت دارد، ضمن اینکه غلظت گاز رادون طی این دوره 3 ساله به طور متوسط از 85/23 Bq/L به 30/25 Bq/L افزایش یافته است که این می تواند در نتیجه افزایش فعالیت گسل اتفاق افتاده باشد.
تحلیل فضایی خوشه های گردشگری با تأکید بر کسب وکارهای کوچک روستایی (مورد مطالعه: منطقه 9 آمایش سرزمین)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیت کسب وکارهای کوچک در اقتصاد کشور، خوشه ها به دلیل برخورداری از مزایای متعدد نسبی و رقابتی می توانند بستر مناسبی را برای پایداری مقاصد گردشگری فراهم آورند. از این رو، هدف از پژوهش حاضر تبیین فضایی خوشه های کسب وکارهای کوچک در روستاهای گردشگری است. این پژوهش به شیوه توصیفی پیمایشی انجام شد و بر پایه نظرخواهی از خبرگان و ذی نفعان استوار است. جامعه آماری پژوهش شامل 128 روستا در منطقه 9 آمایش سرزمین (استان های خراسان شمالی و رضوی و جنوبی) است. بر اساس روش تخمین شخصی 20 درصد از حجم جامعه آماری مبنا قرار گرفت که در نهایت تعداد 26 روستا تعیین شد. تحلیل داده ها نیز با استفاده از نرم افزار GIS صورت گرفت. نتایج حاصل از تکنیک حاصل ضرب تحلیل چندمعیاره نشان داد روستاهای نامق، مزینان، زعفرانیه، ارزنه، کریمو دارای پتاسیل قوی تری نسبت به سایر روستاهای مورد مطالعه هستند و نتایج حاصل از مدل گاتمن نشان داد روستاهای کنگ، زعفرانیه، خراشاد، فیروزه، و رویین به لحاظ برخورداری نسبت به سایر روستاهای مورد مطالعه در سطح بالایی قرار دارند. همچنین به بررسی مشخصات خوشه های کسب وکارهای کوچک روستایی پرداخته شد و نتایج در این مورد نشان داد کسب وکارهای کوچک گردشگری روستایی در منطقه از تمرکز جغرافیایی و بخشی برخوردار نیستند و به لحاظ پیوندهای درونی و بیرونی به این صورت بود که ارتباطات افقی و عمودی میان کسب وکارهای کوچک روستایی با هم و سایر کسب وکارها در بیشتر موارد عالی و در برخی موارد نیز ضعیف است.
طراحی الگوی بهینه مدیریت منابع مبتنی بر حکمرانی خوب شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
232 - 246
حوزههای تخصصی:
مقدمه: یکی از مسائل اساسی در مدیریت شهری، مسئله مدیریت درآمدها در شهرداری است. از سویی، اسناد بالادستی و به طور مشخص براساس بند ب تبصره 52 قانون بر استقلال مالی شهرداری ها تأکید دارد. این مورد حرکت شتاب زده ای را ایجاد کرد که به موجب آن، شهرداری ها به درآمدزایی ناپایدار و کوتاه مدت روی آورده اند، به طور کلی می توان منابع تأمین مالی شهرداری را به دو دسته منابع داخلی و خارجی تقسیم کرد. منابع مالی داخلی، شامل جریان های وجوه نقد حاصل از فعالیت های عملیاتی، فروش دارایی ها و سود انباشته و منابع مالی خارجی دربرگیرنده وجوه تحصیل شده از طریق بازار مالی مانند، انتشار اوراق مشارکت، صدور سهام جدید و دریافت تسهیلات هستند. یکی از رویکردهای زمینه ساز در درآمدزایی پایدار شهری، رشد و توسعه حکمرانی خوب شهری است. ایجاد کسب وکارهای تازه با ارزش افزوده بالا، توسعه کسب وکارهای موجود، رشد اقتصادی و رفاه اجتماعی، کاهش نرخ بیکاری و در نهایت، افزایش سرانه تولید و برقراری عدالت اجتماعی از جمله دستاوردهای حکمرانی خوب شهری است. به نظر می رسد با توجه به تمهیدات موجود و منابع گوناگون جهت تأمین مالی که شرح آن رفت، به صورت بالقوه امکان درآمدزایی و تأمین مالی وجود دارد. مسئله اصلی چگونگی مدیریت مالی و اداره درست منابع درآمدی و هزینه های انجام شده است. در این زمینه حکمرانی خوب شهری با تکیه بر اصول مشارکت، شفافیت، قانون مداری، مسئولیت پذیری، پاسخ گویی و اثربخشی، سازوکارهای لازم برای مدیریت منابع درآمدی شهرداری ها را فراهم کرده است. اگر مدیریت مالی شهرداری با اهداف حکمرانی خوب شهری هماهنگ باشد تنظیم جریان های ورودی و خروجی مالی در این نهاد دور از انتظار و دسترس نخواهد بود. بنابراین، استعانت از حکمرانی خوب شهری برای ایجاد درآمد پایدار برای مدیران شهری و شهروندان است. این مسئله از منظر سلبی نیز شایان توجه است، چرا که ادامه وضع موجود می تواند گسترش فساد مالی، ناعدالتی در توزیع امکانات شهری و عدم رضایت شهروندان را به همراه داشته باشد که آثار مخرب و بلندمدتی را به همراه خواهد آورد. به لحاظ نظری نیز تعداد قابل توجه مقاله های نمایه شده در مداخل علمی کشور نشان می دهد مقوله «منابع درآمدی شهرداری» و «حکمرانی خوب شهری» از جایگاه مهمی برخوردار است. البته، شکاف پژوهشی اصلی آن است که مطالعه ای ترکیبی با توجه به نقش حکمرانی خوب در مدیریت مالی نهاد شهرداری از دیدگاه پژوهشگران مغفول مانده است. لذا با توجه به خلأ تحقیقاتی موجود، در این مطالعه با رویکردی یکپارچه به هر دو مقوله در کنار هم پرداخته خواهد شد. به بیان دیگر، سهم پژوهش و هم افزایی نظری مطالعه حاضر توجه مدیریت منابع درآمدی شهرداری ها مبتنی بر حکمرانی خوب شهری است. بنابراین، این مطالعه کوششی برای پر کردن شکاف پژوهشی در زمینه مدیریت منابع درآمدی شهرداری ها مبتنی بر حکمرانی خوب شهری با رویکردی مبتنی بر طرح پژوهش اکتشافی است و خلأ تحقیقاتی را پوشش می دهد. مطالعه حاضر به این پرسش کلیدی پاسخ خواهد که مدل مدیریت منابع درآمدی شهرداری ها مبتنی بر حکمرانی خوب شهری چگونه است؟مواد و روش هااین مطالعه یک پژوهش کاربردی توسعه ای است که با هدف ﻃﺮاﺣی و اعتبارسنجی الگوی مدیریت منابع درآمدی در راستای حکمرانی خوب شهری در شهرداری ها صورت گرفته است. براساس شیوه گردآوری داده ها نیز یک پژوهش پیمایشی مقطعی محسوب می شود. در راستای نیل به هدف پژوهش، از طرح پژوهش آمیخته اکتشافی استفاده شد. جامعه مشارکت کنندگان بخش کیفی شامل خبرگان، اساتید، عموم بازیگران حاضر در نهادها و سازمان های عمومی دولتی و غیر دولتی دخیل در فرایند تدوین این خط مشی های مالی شهرداری ها است. براساس دیدگاه میلر و همکاران [34] از پنج معیار کلیدی بودن، سرشناس بودن، دانش نظری، تنوع، انگیزه مشارکت برای انتخاب مشارکت کنندگان استفاده شد. نمونه گیری با روش هدفمند صورت گرفت و با 15 مصاحبه اشباع نظری به دست آمد. جامعه آماری بخش کمی شامل عموم بازیگران حاضر در نهادها و سازمان های عمومی دولتی و غیر دولتی دخیل در فرایند تدوین این خط مشی های مالی شهرداری ها است. حجم نمونه با فرمول کوکران 384 نفر برآورد شد و چون جامعه آماری همگن است از نمونه گیری تصادفی ساده برای نمونه گیری در بخش کمی استفاده شد. ابزار اصلی گردآوری داده های پژوهش مصاحبه نیم ساختاریافته و پرسشنامه محقق ساخته است. مصاحبه شامل 5 پرسش اولیه بوده و به روش نیم ساختارمند انجام شد. پرسشنامه پژوهش شامل 9 سازه اصلی و 64 گویه با طیف لیکرت 5 درجه است. برای سنجش اعتبار پرسشنامه از روایی محتوا (نظرخواهی از خبرگان) استفاده شد و اعتبار آن تأیید شد. همچنین، آلفای کرونباخ کلی پرسشنامه در یک مطالعه مقدماتی 0/856 به دست آمد. پس از توزیع پرسشنامه در نمونه منتخب روایی پرسشنامه با سه روش روایی سازه (مدل بیرونی)، روایی همگرا (AVE) و روایی واگرا بررسی شد. مقدار AVE برای تمامی متغیرهای باید بزرگ تر از 0/5 باشد. برای محاسبه پایایی نیز پایایی ترکیبی (CR) و ضریب آلفای کرونباخ هر یک از عوامل محاسبه شده است. برای شناسایی مقوله های الگوی مدیریت منابع درآمدی در راستای حکمرانی خوب شهری در شهرداری ها از تحلیل مضمون استفاده شد. برای اعتبارسنجی مدل از روش حداقل مربعات جزئی استفاده شد. تجزیه وتحلیل داده ها در فاز کیفی با نرم افزار Maxqda و در فاز کمی با نرم افزار Smart PLS انجام شد.یافته هادر بخش یافته ها مصاحبه ها با روش تحلیل مضمون مبتنی بر روش شش مرحله ای اترید استرلینگ انجام شد. در مرحله کدگذاری باز 1441 کد شناسایی شد و از طریق کدگذاری محوری به 2 مضمون فراگیر، 9 مضمون اصلی و 64 مضمون فرعی دست یافته شد. و بارهای عاملی در تمامی موارد از 0/6 بیشتر است و آماره t نیز در تمامی موارد بزرگ تر از 1/96 است. بنابراین، بخش اندازه گیری مدل از اعتبار مناسبی برخوردار است. و ضریب تعیین سازه های درون زای مدل پژوهش مطلوب است. مقدار ضریب تعیین مدیریت منابع درآمدی شهرداری 814/0 برآورد شد. این نشان می دهد متغیرهای مدل توانسته اند 81 درصد از تغییرات در مدیریت منابع درآمدی شهرداری را تبیین کنند. شاخص (Q2) نیز در تمامی موارد مثبت برآورد شد، بنابراین مدل از قابلیت پیش بینی مناسبی برخوردار است.نتیجه گیرینتایج پژوهشی نشان داد حکمرانی خوب شهری بر برنامه ریزی شهری، فرهنگ عمومی و نظام شایسته سالاری تأثیر می گذارد. این عوامل نیز بر بهینه سازی قوانین عوارض و مالیاتی شهرداری و وظایف مدیریت مالی شهرداری اثر می گذارند و به دستیابی به منابع پایدار مالی و توسعه پایدار شهری منجر می شوند. در نهایت، دستیابی به منابع مالی و توسعه پایدار به ﻣﺪیﺮیﺖ ﻣﻨﺎﺑﻊ درآمدی پایدار ﺷﻬﺮداری منجر می شود.
تحلیل الگوی علّی معیارهای مؤثر در توسعه گردشگری خلاق در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و اوقات فراغت دوره ۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۸
127 - 149
حوزههای تخصصی:
خواستگاه ادبیات و توسعه مضامین علمی و عملیاتی گردشگری خلاق، بیشتر از جنبه اقتصادی قابل بحث است که پیشران های کارکردی خود را در دل طراحان و مفسران ملل توسعه یافته می بیند. از این گذار، از گردشگری خلاق به منزله شاهراه کلیدی دنیای آتی در بهره برداری محیطی و آینده پژوهی سرزمینی و محلی یاد می شود؛ ازاین رو گردشگری با تلفیق عینی مفهوم گفت وگوی تمدن ها، زمینه ساز صلح، توسعه و رفاه تمدن بشری خواهد بود؛ بنابراین این پژوهش با هدف ارزیابی الگوی علّی معیارهای مؤثر در توسعه گردشگری خلاق انجام شده است. تحقیق حاضر با توجه به هدف کاربردی و براساس روش انجام توصیفی علّی است. نمونه آماری پژوهش را 30 نفر از کارشناسان و متخصصان مرتبط با امر گردشگری با استفاده از روش نمونه گیری گلوله برفی تشکیل داده اند. اطلاعات براساس پرسش نامه جمع آوری است. به منظور دستیابی به هدف پژوهش از تکنیک دیمتل فازی استفاده شد. یافته های حاصل از پژوهش نشان دهنده آن بود که از بین معیارهای چهارگانه گردشگری خلاق، معیار محیط خلاق تأثیرگذارترین و معیار صنایع و محصول خلاق تأثیرپذیرترین معیار گردشگری خلاق بودند. همچنین معیار محیط خلاق به منزله بااهمیت ترین معیار گردشگری خلاق شناسایی شد.
ظرفیت سنجی سازمانی گردشگری ادبی برای توسعه گردشگری شهری (مطالعه موردی: شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا سال ۲۲ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۸۳
143 - 162
حوزههای تخصصی:
امروزه گردشگری ادبی جایگاه ویژهای در جهان دارد و کشور ما نیز با داشتن شعرا و نویسندگان برجسته میتواند گردشگری ادبی را رشد و توسعه دهد. در این میان، شهر تهران به دلیل موقعیت سیاسی و وجود مراکز فرهنگی هنری همواره موردتوجه شعرا و نویسندگان کشورمان بوده است. گرچه در این شهر ظرفیت بالای فردی و محیطی برای ایجاد گردشگری ادبی به وجود آمده، اما به نظر می رسد که مدیریت و برنامه ریزی و استفاده از ظرفیت های موجود ضعف های اساسی دارد. در این مطالعه این کاستی ها در سه سطح فردی، سازمانی و محیطی، مورد تحلیل قرارگرفته است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی است. به منظور جمع آوری اطلاعات از روش اسنادی، کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است. مطالعات میدانی با اجرای پیمایش صورت گرفته است. جامعه آماری متشکل از گردشگران، کارشناسان و افراد محلی بوده و بر مبنای روش کوکران تعداد 96 نمونه به صورت تصادفی ساده از میان آن ها انتخاب شده و توزیع شده است. ابزار گردآوری پرسشنامه محقق ساخته و مشتمل بر 5 گویه با روش پاسخگویی لیکرت بوده است. تحلیل اطلاعات به کمک مدل های ناپامتریک و با استفاده از نرم افزارهای spss انجام شده است. یافته های تحقیق نشان داد «تبلیغات» مؤثرترین متغیر ظرفیت سازمانی در توسعه گردشگری ادبی در شهر تهران است و پس ازآن «جشنواره ها و رویدادهای ادبی» در درجه دوم و «کیفیت خدمات» نیز در رده سوم قرار می گیرند. نتایج تحقیق نشان می دهد ظرفیت های لازم برای توسعه گردشگری شهر تهران از جنبه گردشگری ادبی وجود دارد. برای توسعه گردشگری ادبی لازم به سیاست گذاری در ظرفیت های سازمانی است. این ظرفیت باید در محورهای مهم مدیریت اماکن ادبی و تبلیغات و بازاریابی موردتوجه قرار گیرد.
بررسی تأثیر کیفیت های کالبدی بر حس دل بستگی افراد به مکان در فضاهای مسکونی؛ مطالعه موردی: مجتمع مسکونی لاکانشهر رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هر مکان جغرافیایی دارای مشخصه های متفاوت با سایر مکان ها است. شناخت مشخصه های یک مکان به دلیل کاربردشان در طراحی و تأثیری که بر انسان دارند از موضوعات مهم برای معماران و طراحان است. برای شناخت یک مکان لازم است کیفیت آن بررسی و سنجیده شود. ازجمله مفاهیم مطرح در رابطه میان انسان و مکان، حس دل بستگی است. این حس به عنوان پیوندی عاطفی میان انسان و مکان است. حس دل بستگی علاوه بر اینکه موجب احساس امنیت و آرامش می شود، تمایل افراد به حضور و فعالیت در آن مکان را نیز افزایش خواهد داد که نشان دهنده اهمیت موضوع دل بستگی است. هدف بررسی امکان ارتقای حس دل بستگی ساکنان به مکان از طریق بهبود کیفیت های کالبدی است. روش پژوهش: فرض بر این است که کیفیت های کالبدی موجب ارتقای حس دل بستگی به مکان می شوند. این پژوهش، مطالعه ای توصیفی-تحلیلی و پیمایشی است. مجتمع مسکونی لاکانشهر در شهرستان رشت به عنوان محدوده موردمطالعه انتخاب شد. داده ها در بخش نظری، از طریق مطالعه مقاله ها و کتاب ها و در بخش جمع آوری اطلاعات مربوط به چگونگی کیفیت های کالبدی مجتمع مسکونی، از طریق مشاهده میدانی و پرسش نامه گردآوری شده اند. برای تحلیل داده های مذکور از روش رگرسیون چند متغیره در نرم افزار SPSS20 استفاده شده است. در بررسی نمونه موردی، سؤالات در سه بخش مطرح شد: دل بستگی ساکنان به مکان زندگی شان تا چه میزان است؟ میزان رضایت ساکنان به عنوان مؤلفه مشترک سنجش حس دل بستگی و کیفیت کالبدی چگونه بوده است؟ همچنین از ساکنان پرسیده شد هر یک از کیفیت های کالبدی تا چه میزان باعث ارتقای حس دل بستگی شان به مکان می شود؟ یافته ها: بر اساس مبانی نظری رضایتمندی، مؤلفه مشترک برای سنجش کیفیت کالبدی و حس دل بستگی است. کیفیت های کالبدی با مؤلفه های سازمان دهی و دسترسی، فضای باز و سطوح سبز، ویژگی های معماری ساختمان، دید و منظر تقسیم بندی شدند. نتیجه گیری: نتایج پرسش نامه ها ضمن تأیید فرضیه، رابطه ای قوی میان کیفیت های کالبدی و حس دل بستگی افراد به مکان را نشان می دهند و گویای آن هستند که میزان رضایت ساکنان مجتمع مسکونی لاکانشهر از مسکن خود در سطح مطلوب است. کیفیت های کالبدی ازجمله تراکم ساختمان، تعداد بلوک ها، دید و منظر، الگوی مسیر، نظارت و اختیار، بافت و تضاد مصالح به کار رفته در نما، صدا، حس تعلق، نفوذپذیری، محصوریت، حجم ساختمان، تنوع بصری، اندازه مکان و رنگ به ترتیب بیشترین تأثیر را بر ارتقای حس دل بستگی داشته اند.
تبیین الگوی مدیریت شهری در شهرهای حساس به آب، مطالعه موردی: شهر زاهدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهر زاهدان در دهه های گذشته با گسترش بی رویه ای مواجه بوده است و تأمین آب آشامیدنی شهروندان این شهر جزء حادترین مشکلات شهر بوده و به شدت با کمبود منابع آب روبه روست. هدف این پژوهش تبیین الگوی مدیریت شهری در شهر حساس به آب زاهدان است که از حیث هدف، کاربردی و ازنظر ماهیت توصیفی- تحلیلی می باشد. جمع آوری اطلاعات موردنیاز به دو روش مطالعات اسنادی و میدانی (پرسشنامه) صورت گرفته است. جامعه آماری تحقیق شامل مسئولان، مدیران و کارشناسان حوزه امور آب، شهرداری شهر زاهدان و دانشگاه سیستان و بلوچستان بوده است. حجم نمونه بر اساس روش نمونه گیری هدفمند 30 نفر تعیین شده است. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون های آماری مانند شایپرو- ویلک، تی تک نمونه ای، ضریب همبستگی پیرسون و تکنیک تحلیل عاملی در نرم افزار SPSS استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که بین مدیریت شهری در این شهر حساس به آب با شاخص های حکمروایی حساس به آب (842/.)، سرمایه اجتماعی (860/.)، بهره وری و راندمان (847/.)، زیرساخت های تطبیقی (599/.)، سلامت اکولوژیکی (720/.)، کیفیت فضای شهری (877/.)، مدیریت چرخه آب (703/.)، به حداقل رساندن رسوب گذاری ها (811/.)؛ رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. با توجه به تحلیل عاملی که در این پژوهش مبنا قرار گرفت و با توجه به نتایج این تحلیل، در نهایت یک الگوی سه سطحی مدیریت منابع آب شهری شامل؛ 1- مدیریت پایدار انسانی- اجتماعی 2- بهره وری بهینه و حفاظت اکولوژیکی 3- کیفیت عملکرد شهری. به منظور مدیریت بهینه منابع و مصارف آب در شهر حساس به آب زاهدان، استخراج و ارائه گردید
بررسی و تحلیل مناطق شهری مشهد از منظر مؤلفه های شهر یادگیرنده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه یادگیری شهری به مثابه نیاز اساسی اجتماعات انسانی در جوامع مدرن توصیف شده است. به تبع این امر، طی سال های اخیر، مفهوم شهر یادگیرنده توانسته است در مدت زمان کوتاهی در سراسر جهان به یک مفهوم شهری پرطرفدار تبدیل شود. شهر مشهد نیز به پشتوانه ظرفیت های فرهنگی و آموزشی خود در سال 1397 درخواست عضویت در شبکه جهانی شهر یادگیرنده را داشته و موفقیت این شهر در این عرصه بسته به بسترها، امکانات و ظرفیت مؤلفه های شهر یادگیرنده در سطح مناطق آن دارد. هدف این پژوهش بررسی وضعیت مناطق شهری مشهد از منظر مؤلفه های شهر یادگیرنده بوده که با روش توصیفی- تحلیلی و مبتنی بر پرسشنامه ای محقق ساخته و توزیع آن بین 390 نفر از شهروندان شهر مشهد انجام یافته است. نتایج این پژوهش بیانگر آن است که شهر مشهد از منظر مؤلفه ها شهر یادگیرنده از وضعیت مطلوبی برخوردار نیست و مناطق 13 گانه آن نیز در شرایطی ناهمگن و نامتعادلی به لحاظ مؤلفه های شهر یادگیرنده قرار دارند. به طوری که مناطق 1، 7، 9، 10 و 12 در سطح خیلی مطلوب، مناطق 2، 3 و 4 در سطح مطلوب، مناطق 5، 11 و 13 در سطح نامطلوب و مناطق 6 و 8 در سطح خیلی نامطلوب از حیث مؤلفه های شهر یادگیرنده قرار گرفتند. همچنین نتیجه قیاس بین رتبه بندی صورت گرفته برای مناطق شهری مشهد از منظر مؤلفه های شهر یادگیرنده و فضاهای آموزشی و فرهنگی هریک از مناطق آن نشان می دهد که هرچند ظرفیت های آموزشی و فرهنگی بالا یکی از شرط های لازم برای حرکت شهرها در مسیر شهرهای یادگیرنده محسوب می شود اما شرط کافی محسوب نمی شود.
مطالعه تطبیقی تاب آوری اقتصادی در قبل و بعد از شیوع بیماری کووید 19 در روستاهای گردشگرپذیرشهرستان بندر انزلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای اقتصادی دوره ۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱۷
64 - 84
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تطبیقی تاب آوری اقتصادی در روستاهای گردشگرپذیر بندر انزلی در قبل و بعد از شیوع بیماری کووید-19 انجام شده است. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی، از لحاظ ماهیت، کمی و از لحاظ روش شناسی توصیفی- تحلیلی می باشد. تجزیه وتحلیل اطلاعات پس از جمع آوری داده ها و اطلاعات با استفاده از نرم افزار هایSPSS ، GIS و مدل ویکور مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفته شدند. جامعه آماری در پژوهش حاضر خانوارهای روستاهای گردشگرپذیر شهرستان بندر انزلی می باشند که به منظور تعیین حجم نمونه از نمونه گیری تصادفی و با استفاده از فرمول کوکران، تعداد 382 نفر تعیین شدند. نتایج تحقیق نشان داد میزان تاب آوری اقتصادی روستاییان در برابر بحران کووید-19 در دوره بعد از کرونا، در حد متوسط و یا حد مطلوبیت بوده و با دوره قبل از کرونا تفاوت قابل ملاحظه ای از لحاظ تاب آوری دارد؛ سپس بر اساس مدل ویکور، میزان تاب آوری در بین روستاهای گردشگرپذیر متفاوت بوده، به طوری که به ترتیب روستاییان ساکن در روستاهای سنگاچین، آب کنار، بشمن، طالب آباد، لیچارکی حسن رود، حسن رود، کپورچال، جفرود پایین، گلشن، کچلک، سیاه وزان و علی آباد از سطح تاب آوری بالاتری برخوردار می باشند. در نهایت روستاهای با سطح تاب آوری بالا از اولویت پایینی برای افزایش در تاب آوری اقتصادی برخوردار هستند و برعکس روستاهایی با سطح تاب آوری پایین از اولویت بالایی برای افزایش در تاب آوری در بین جامعه آن ها برخوردار هستند.
برنامه ریزی راهبردی توسعه صنعت گردشگری با رویکرد تحلیلی اثرات متقاطع و اهداف- بازیگران (پژوهش موردی: شهر یاسوج)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۷
289 - 304
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی از پژوهش حاضر، تدوین برنامه ریزی راهبردی توسعه گردشگری پایدار با رویکرد آینده پژوهی در شهر یاسوج است. جامعه آماری پژوهش، کلیه مدیران، کارشناسان و افراد متخصص استان در زمینه گردشگری و آینده پژوهی؛ روش و طرح نمونه برداری، نمونه برداری هدفمند خواهد؛ و نمونه آماری پژوهش متشکل از 25 خبره و کارشناس در حوزه مرتبط با گردشگری و طبیعت گردی خواهد بود. گردآوری داده ها و اطلاعات موردنیاز در این پژوهش، ترکیبی از روش های مختلف ازجمله روش دلفی (پنل خبرگان) و طوفان فکری (انگیزش ذهنی ) و تجزیه و تحلیل داده ها و اطلاعات موردنیاز بر اساس روش ساختاری و آینده پژوهی (شامل نرم افزار میک مک (MICMAC) و مکتور (MACTOR) می باشد.نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که از 55 شاخص شناسایی شده جهت بررسی و نقش آن ها در توسعه صنعت گردشگری پایدار شهر یاسوج، 15 شاخص به عنوان شالوده و مبنای اصلی و کلیدی جهت توسعه پایدار گردشگری شهر یاسوج استخراج گردید. لذا این پیشران های پیوندی که نشان دهنده توان تأثیرگذاری آن ها بر کل سیستم است شامل توسعه طبیعت گردی با وزن عددی (84/8)، اعتبارات بخش گردشگری و میراث فرهنگی (91/9)، توسعه ثبات سیاسی و امنیتی کشو (66/5)، همسایگان جنوبی خلیج فارس (65/2)، شهرک سلامت (7/3)، برند سازی (72/6)، تجارب عاطفی گردشگران (شادی، ع شق و غ افلگیری) (01/3)، اکو موزه (54/6)، بخش خصوصی (90/4)، احداث بازارچه های محلی (90/6)، نماسازی و سیما سازی بدنه های شهری (20/9)، طراحی مسیرهای گردشگری (14/2)، توسعه زیرساخت ها و فناوری های اینترنت محور (54/6)، شبکه حمل ونقل منطقه ای (37/6) و طرح جامع گردشگری (14/8) است. همچنین جهت بررسی میزان تأثیرگذاری بازیگران و بررسی ارتباط همگرایی و واگرایی آن ها زمینه برای بهبود و توسعه صنعت گردشگری شهر یاسوج، 13 بازیگر در سطوح استانی و 4 بازیگر در سطوح کلان و 2 بازیگر در مقیاس بینابین شناسایی گردید که نتایج حاصل از همگرایی پیشران ها و بازیگران کلیدی مؤثر جهت توسعه و بهبود گردشگری پایدار شهر یاسوج بر اساس رویکرد مکتور بنا نشان می دهد که از بین 19 سازمان و نهاد مورد هدف و درگیر با سازوکار با گردشگری پایدار شهر یاسوج، 4 بخش استانداری، برنامه ریزی و بودجه، شهرداری، میراث فرهنگی، گردشگری - صنایع دستی و بخش خصوصی بیشترین تأثیر را جهت امور و پیشبرد
تغییرپذیری فرسایش خاک ماهانه به تفکیک کاربری ها/پوشش های اراضی بزرگ آبخیز دریای خزر با استفاده از مدل G2(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ژئومورفولوژی کمی سال ۱۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۴۸)
150 - 170
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف برآورد فرسایش خاک در مقیاس های زمانی و مکانی مختلف با مدل G2 به تفکیک کاربری ها/پوشش های اراضی بزرگ آبخیز دریای خزر انجام شده است. به منظور تهیه نقشه های فرسایش خاک منطقه مورد مطالعه، عوامل ورودی مدل G2 در مقیاس های مکانی و زمانی مناسب با استفاده از داده های هواشناسی، تصاویر ماهواره ای، GIS و سنجش از دور تهیه گردید. نتایج نشان داد که میانگین فرسایش خاک سالانه برای منطقه مورد مطالعه برابر با 24/11 تن بر هکتار گزارش شده است که بیش ترین مقدار آن در استان های آذربایجان غربی، مازندران، خراسان شمالی و آذربایجان شرقی قرار دارد. از طرفی بیش ترین مقدار آن در ماه های نوامبر، اکتبر، آوریل و می به ترتیب برابر با 49/1، 48/1، 32/1 و 27/1 و کم ترین مقدار آن در ماه های اوت و دسامبر به ترتیب برابر با 54/0 و 59/0 تن بر هکتار برآورد شده است. به طوری که بیش ترین مقدار میانگین فرسایش خاک سالانه نیز به ترتیب در کاربری ها/پوشش های مرتع، درختچه زار، اراضی بایر و جنگل نیمه متراکم برابر با 87/16، 96/15، 51/11 و 22/11 تن بر هکتار است. در نتیجه مقادیر فرسایش خاک سالانه در بخش های غربی، مرکزی و شرقی به ترتیب برابر با 94/11، 47/13 و 53/10 تن بر هکتار برآورد شد. اگرچه اختلاف فرسایش خاک در مقیاس های زمانی ماهانه، فصلی و سالانه در تمام کاربری ها/پوشش های مختلف اراضی در سطح 99 درصد معنی دار است، اما در تعدادی از کاربری ها/پوشش های اراضی بزرگ آبخیز دریای خزر در بخش های غربی-مرکزی، مرکزی-شرقی و غربی-شرقی با هم معنی دار نیست. بنابراین نتایج به دست آمده از مدل G2 شامل میانگین ماهانه، فصلی و سالانه فرسایش خاک برای بزرگ آبخیز دریای خزر و 108 زیرآبخیز به تفکیک، توسط سیاست گذاران نه تنها برای اولویت بندی زیرآبخیزها، بلکه برای افزایش دانش آن ها در مدیریت یکپارچه آبخیز و بهره برداری پایدار منابع خاک و آب استفاده خواهد شد.
هویت اقلیمی سرزمینی و سیاست گزاری های مدیریت منابع آبی از دیدگاه ژئومرفولوژی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ژئومورفولوژی کمی سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۵۰)
156 - 180
حوزههای تخصصی:
سیاست گزاری ها در حوزه مدیریت منابع آبی معمولاً به اتکا داده های اقلیمی و در چارچوب تحلیل های آماری صورت می گیرد، غافل از آنکه این شیوه ها، غالباً بدون پشتوانه های فلسفه محیطی راهگشا نخواهند بود. درک مفهوم هویت اقلیمی در حوزه مدیریت منابع آبی می تواند نگاه سیاست گزاران را دگرگون سازد. اگرچه مفهوم هویت بیشتر در مطالعات اجتماعی بکار می رود ولی بررسی های اخیر ژئومرفولوژیست ها بر این نکته تأکید دارد که سرزمین ها نیز دارای هویت خاصی هستند که همانند جوامع بشری عملکردی براساس این ویژگی ها از خود بروز می دهند و عدم شناخت و بی توجهی به آن، اجرای بسیاری از سیاست ها را با ناکامی روبرو می سازد. بررسی های اخیر مطالعات جغرافیایی نشان می دهد، اگرچه تحلیل داده های یکسان، می تواند با روش های آماری متعددی صورت گیرد ولی همیشه نتایج بدست آمده یکسان نیست و این موضوع می تواند در فهم هویت اقلیمی ما را یاری دهد. این مقاله که حاصل بررسی های داده های بارش ایران در یک دوره زمانی (30 ساله) و براساس تحلیل همسازها و به اتکا تکنیک های شاخص ناهنجاری ، تحلیل خوشه ای ، آزمون ران تست ، آزمون ران چارت و آزمون من – کندال برای سه مؤلفه میانگین بارش، بیشینه بارش 24 ساعته و شدت بارش ایستگاه های منتخب صورت گرفته، حاکی از آن است که: هویت اقلیمی ایران از مبانی فلسفی رخدادهای بی قاعده پیروی کرده که در ژئومرفولوژی تحت عنوان حوادث کاتاستروف از آن یاد می شود و شرط کامیابی در سیاست گزاری های آبی به رسمیت شناختن چنین هویت اقلیمی در ایران است. ذخیره سازی و ایجاد نظام شبکه سراسری که بتواند توانایی وزارت نیرو را در جابجایی آب ناشی از بارش های تصادفی، میسر سازد به عنوان اَبَر سیاست نظام مدیریت آبی می تواند کارساز باشد.
ارزیابی اثرات اقتصادی، اجتماعی، محیط زیستی، و فیزیکی-کالبدی شهرک های صنعتی بر نواحی روستایی پیرامون؛ مطالعه موردی: بخش مرکزی شهرستان بویراحمد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره ۱۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۵۹)
167 - 182
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف شناسایی آثار استقرار شهرک های صنعتی بر ابعاد اقتصادی، اجتماعی، محیط زیستی و فیزیکی- کالبدی حیات در نواحی روستایی پیرامون این شهرک ها صورت پذیرفت. جامعه آماری تحقیق، سرپرستان خانوار حوزه نزدیک و حوزه دور از شهرک های صنعتی در بخش مرکزی شهرستان بویراحمد – شهرک صنعتی یاسوج 3- بود (1413N=). با توجه به جدول نمونه گیری بارتلت، تعداد 299 نفر از سرپرستان خانوار به شیوه طبقه بندی تصادفی با انتساب متناسب موردمطالعه قرار گرفتند. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه ای محقق ساخته بود که روایی آن توسط متخصصان دانشگاهی تائید شد. پایایی پرسشنامه بر اساس ضریب آلفای کرونباخ بین 62/0 تا 71/0 و قابل قبول ارزیابی شد. تحلیل داده ها، با بهره گیری از نرم افزار آماری SPSS21 صورت پذیرفت. بر اساس یافته ها حس مکان و امنیت اقتصادی-اجتماعی در منطقه، انگیزه و آرامش در منطقه، و فرهنگی-رفاهی مجموعاً 45/50 درصد واریانس کل اثرات اجتماعی؛ وضعیت کشاورزی، اشتغال و درآمد، وضعیت سرمایه و فقر مجموعاً 91/52 درصد واریانس کل اثرات اقتصادی؛ تراکم و تنوع انواع گونه ها، کمیت و کیفیت آب، کیفیت محیط، و سلامت درمجموع 44/52 کل اثرات محیط زیستی و فشار بر منابع محلی، ساماندهی معابر، کیفیت راه ارتباطی، و دسترسی به امکانات مجموعاً 14/51 درصد از واریانس کل اثرات کالبدی استقرار شهرک های صنعتی یاسوج بر نواحی روستایی حوزه نزدیک را تبیین نمودند. مقایسه ضرایب اختلاف شاخص توسعه نشان داد استقرار شهرک صنعتی بیشترین اثر را به ترتیب در شاخص های محیط زیستی و فیزیکی- کالبدی، و کم ترین اثر را بر شاخص اجتماعی داشته است.
تحلیل ساختاری شاخص های رشد هوشمند جهت شناسایی محرک های کلیدی با رویکرد آینده نگاری (مطالعه موردی: شهر ساری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: شهرها بیش از هر نقاط دیگری تحت تاثیر فعالیت های انسانی قرار دارند، یکی از کارکردهای اساسی در رشد هوشمند با توجه به رشد جمعیت و کمبود امکانات زیربنایی و اراضی، چگونگی گسترش فیزیکی شهر برای جواب گویی به نیاز های فعلی و پیش بینی برای نیازهای آینده شهر است.
هدف: هدف پژوهش تحلیل ساختاری شاخص های رشد هوشمند با رویکرد آینده نگاری می باشد که محرک های کلیدی در آینده شهر ساری را شناسایی و خوشه بندی کرده است.
روش شناسی تحقیق: مقاله حاضر از حیث روش شناسی توصیفی - تحلیلی و از حیث هدف گذاری کاربردی می باشد. در تهیه شاخص های رشد هوشمند داده های نظری با روش اسنادی و داده های تجربی با روش پیمایشی بر پایه تکنیک دلفی تهیه شده است. جامعه آماری تعداد 20 نفر از خبرگان و متخصصان دانشگاهی و پژوهشی حوزه شهری به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند. جهت تجزیه تحلیل داده ها و اطلاعات نیز از روش تحلیل اثرات متقابل ساختاری در نرم افزار MICMAC استفاده شده است.
قلمرو جغرافیایی پژوهش: قلمرو پژوهش شهر ساری می باشد.
یافته ها: 50 محرک های اولیه در 5 بعد رشد هوشمند شهری ( اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی، کالبدی-فضایی،زیست محیطی و دسترسی) شناسایی و خوشه بندی شده است که با نرم افزار میک مک تحلیل شدند. نتایج به دست آمده نشان دهنده درجه پرشدگی ماتریس 88/96 درصد می باشد که بیان می کند عوامل انتخاب شده تأثیر زیاد و پراکنده ای بر همدیگر داشته اند و سیستم از وضعیت ناپایداری برخوردار بوده است که اکثر محرک ها در محدوده محرک های دووجهی قرار دارند.
نتایج: 12 محرک کلیدی: سیاست های برنامه ریزی برای افزایش تراکم، بازنگری طرح های شهری و انعطاف پذیر نمودن آنها، توسعه مراکز مدیریت محلی، توزیع مناسب تأسیسات و تجهیزات، تشویق شهروندان و افراد ذینفع در برنامه ریزی و تصمیمات شهر، توسعه محلات با کاربری های مختلط، ایجاد واحدهای همسایگی متراکم، تقسیم مساوی منابع مالی و بارهای مالی، منطقه بندی مختلط، تأکید بر مجاورت کاربری های سازگار، توزیع عادلانه خدمات در سطح محلات و استفاده از زمین های بایر و متروکه شهری هستند که ترتیب در کالبدی-فضایی 7 محرک، اجتماعی-فرهنگی 2 محرک، دسترسی 2 محرک و دسترسی یک محرک موثر بر وضعیت آینده شهر ساری می باشند.
تبیین مفاهیم سیاست گذاری عمومی در مناطق کلانشهری (نمونه موردی: کلانشهر اهواز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۷
67 - 78
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر با چارچوب بندی محتوایی سیاست گذاری عمومی مبتنی بر حکمروایی شهری رابطه علی و معلولی مدیریت شهری یکپارچه و نهادگرایی به عنوان ابزار محرکه سیاست گذاری عمومی تبیین محتوا می گردد. در پژوهش حاضر با چارچوب بندی محتوایی سیاست گذاری عمومی مبتنی بر حکمروایی شهری رابطه علی و معلولی مدیریت شهری یکپارچه و نهادگرایی به عنوان ابزار محرکه سیاست گذاری عمومی تبیین محتوا می گردد. در این راستا محتوای عملیاتی پژوهش گونه های معینی از کلانشهر اهواز با توجه به مشکلات عدیده سطوح توسعه یافتی مدیریتی و نهادی مدیریت توسعه شهری مورد نظر و تمرکز واقع می گردد. این تحقیق از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ ماهیت، توصیفی و پیمایشی است. روش گرداوری داده ازروش کتابخانه ای –اسنادی برای مطالعات نظری وسیر بررسی موضوعی استفاد ه می شود. ابزارهای گرداوری اطلاعات در روش های کتابخانه ای فیش برداری و جداول کامپیوتری برای بهره برداری مطالب واسناد در روش های پیمایشی از روش های مشاهده خبر پرسشنامه یا مصاحبه برای جمع آوری داده های مورد نیازاستفاده می شود. جامعه آماری مورد مطالعه در این تحقیق: کلانشهر اهواز شامل نخبگان و مدیران حوزه شهری و برنامه ریزی شهری می باشند. روش نمونه گیری طبقه بندی ساده می باشد و به منظور تعیین حجم نمونه از جدول تعیین حجم نمونه مورگان استفاده شده است. بر این اساس، تعداد 50 نفر نمونه تعیین شده است. مولفه های اجرایی و اجتماعی به مراتب سهم بیشتری در مقایسه با سایر متغیرها در پیش گویی متغیر وابسته دارند، بگونه ای که یک واحد تغییر در انحراف معیار اجرایی، اجتماعی و قانونی، باعث می شود تا انحراف معیار متغیر وابسته (سیاستگذاری عمومی) به اندازه 92، 38 و 10 درصد تغییر کند. نتایج نشان می دهد مقادیر بحرانی معنادار بودن هر یک از پارامترهای را نشان می دهد و چنانچه مقدار CR بزرگ تر از قدر مطلق عدد 96/1 باشد، پارامترهای مدل معنادار هستند. با توجه به اینکه تمامی اعداد معناداری کلیه پارامترهای مدل از عدد 96/1 بزرگ تر است همچنین سطح معناداری تمامی سؤال ها پرسشنامه کمتر از 0.05 محاسبه شده است می توان روایی سازه های اندازه گیری متغیرهای مربوطه در سطح معناداری 05/0 تأیید می شود.
پهنه بندی خطر سیل در حوضه آبریز شهری جهرم با استفاده از الگوریتم ماشینی (Maxent)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هیدروژئومورفولوژی دوره ۱۱ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۱
47 - 26
حوزههای تخصصی:
سیل یکی از مخرب ترین بلایای طبیعی با پیامدهای اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی است که همه ساله تاثیرات بسیار مخربی بر سکونتگاه های انسانی و محیط طبیعی بر جای می گذارد، بنابراین؛ مدیریت جامع سیل برای کاهش اثرات سیل بر زندگی و معیشت انسان ضروری است. این پژوهش سعی دارد که به بررسی کاربرد مدل حداکثر آنتروپی (Entropy Maxent) در نرم افزار R برای نقشه برداری حساسیت سیل در استان فارس (حوضه شهری جهرم) بپردازد. روش تحقیق از توع توصیفی – تحلیلی مبتنی بر روش های میدانی، آماری و مدل سازی است بدین صورت که ابتدا با استفاده از اطلاعات منابع طبیعی استان فارس و بازدیدهای میدانی نقاط سیل گیر (50 نقطه) مشخص شد در مرحله بعد متغیرهای محیطی مانند ارتفاع، شیب، فاصله از رودخانه، تراکم زهکشی، متوسط بارندگی سالانه، کاربری اراضی، نوع خاک و زمین شناسی انتخاب شد. با اجرای آزمون هم خطی چندگانه متغیر پوشش گیاهی و شاخص رطوبت توپوگرافی حذف شد. نتایج نشان داد که از بین متغیرهای محیطی انتخاب شده، سه عامل ارتفاع، فاصله از آبراهه و کاربری اراضی بیشترین تأثیر را در فرآیند مدل سازی داشته اند. پس ازآن، منحنی مشخصه عملکرد گیرنده (ROC) برای نقشه حساسیت به سیل ترسیم شد که مقدار داده های آموزشی (943/0) و داده های آزمایشی (932/0) به دست آمد. در ادامه با استفاده از الگوریتم ژنتیک مدل بهینه و ارتقا داده شد. در نتیجه این نقشه حساسیت به سیل می تواند برای محققین و برنامه ریزان در استراتژی های کاهش سیل مفید واقع شود.
تحلیل عوامل کالبدی موثر بر تاب آوری مناطق حاشیه نشین در کلانشهرها (مطالعه موردی: محله ایده لو شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر، افزایش جمعیت در مناطق شهری به عنوان یک پدیده مهم، پیچیدگی ها و مشکلات زیادی را در زمینه های مختلف ایجاد کرده است. وجود بحران های اقتصادی، اجتماعی، محیط زیستی و کالبدی همراه با رشد حاشیه نشینی در شهرها، تاب آوری شهری و مدیریت بحران در این سکونتگاه ها را برجسته کرده است. یکی از ابعاد مهم تاب آوری، بعد کالبدی آن است. هدف تحقیق تحلیل عوامل کالبدی موثر بر تاب آوری مناطق حاشیه نشین در کلانشهرهاست. روش تحقیق حاضر، توصیفی - اکتشافی و از نوع ترکیبی کیفی و کمی است. جامعه آماری متشکل از 30 نفر از خبرگان شهری است. در تجزیه و تحلیل کمی از روش نظریه - مبنا و نرم افزار مکس کیودی و در تحلیل های کمی از روش معادلات ساختاری استفاده شده است. برای ارزیابی پایایی سوالات، آلفای کرونباخ به کار رفته است. نتایج تحلیل عاملی مرتبه دوم نشان داد که بارهای عاملی تمام شاخص های کالبدی در تاب آوری مناطق حاشیه نشین شهر تبریز(محله ایده لو) بزرگ تر از 4 /0 و در سطح احتمال 99 درصد معنی دار هستند. بیشترین تأثیرات مربوط به عامل نفوذپذیری بوده با بار عاملی (86/0) و بعد آن به ترتیب عوامل انعطاف پذیری (72/0)، پایداری کالبدی (68/0) و ایمنی با بار عاملی (62/0) قرار دارند. در نتیجه چگونگی ایجاد تاب آوری کالبدی یک استراتژی حفاظتی مؤثر در مناطق حاشیه نشین است. ایجاد فضاهای تاب آور، مناطق امنی را در یک منطقه حاشیه نشین پدید می آورد و ظرفیت های محلی را تقویت می کند.
نقش رویداد گردشگری آسیایی همدان 2018 در توسعه گردشگری روستایی و شناسایی آسیب های آن در استان همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و اوقات فراغت دوره ۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۸
107 - 126
حوزههای تخصصی:
یکی از روش های مطلوب برای ایجاد توسعه در روستاها، برنامه ریزی و سرمایه گذاری در زمینه گردشگری روستایی است و در این راستا، رویدادهای گردشگری در توسعه گردشگری روستایی نقش کلیدی دارند. این پژوهش با هدف بررسی رویداد آسیایی همدان 2018 و تأثیرش در گردشگری روستایی در استان همدان انجام شد. در این راستا، با روش کتابخانه ای اسناد و مقالات موجود در زمینه رویداد آسیایی همدان 2018 بررسی شد. پس از گردآوری داده های کیفی درباره رویداد آسیایی همدان 2018، این داده ها به صورت تحلیل محتوا تجزیه وتحلیل کیفی و مؤلفه های آن استخراج شد. این داده ها به کمک سازمان های ذی ربط با رویداد آسیایی همدان 2018 (میراث فرهنگی استان، دبیرخانه رویداد آسیایی همدان 2018، استانداری، و دهیاری ها) گردآوری و دسته بندی شدند. روش تحقیق تحلیل محتوا بوده است. ابزار استفاده شده در این پژوهش، مصاحبه و روش نمونه گیری براساس نمونه گیری تا نقطه اشباع نظری بود. روستاهای بررسی شده شامل ورکانه، درّه مرادبیک، و آبشینه بودند. یافته های این پژوهش نشان داد که با تحلیل محتوای پاسخ های شرکت کنندگان شش مقوله اصلی شامل بازسازی منطقه، آداب ورسوم، برنامه های فرهنگی، نقش آفرینی دولت، فروش محصولات، و مذهب و آیین های مذهبی در پاسخ های شرکت کنندگان در پژوهش شناسایی شد. همچنین از نظر تأثیراتی که رویداد گردشگری همدان 2018 دارد، تأثیرات فرهنگی و اقتصادی برجسته تر از سایر موارد بود. آسیب شناسی انجام شده در رویداد مذکور نشان داد که آلودگی های زیست محیطی و تأثیرات گردشگران بر باورها و دیدگاه های میزبانان ازجمله موارد قابل توجه است. با توجه به یافته های این پژوهش، به نظر می آید که رویدادها و جشنواره های محلی و منطقه ای فرصتی برای توسعه فرهنگی و اقتصادی در مناطق هدف است؛ البته توجه به آسیب ها و تهدیدهای این رویدادها اهمیت ویژه ای دارد. نقش آفرینی دولت و مشارکت مردمی، در کنار همکاری دوجانبه نیز می تواند بسیاری از مسائل مربوطه را برطرف کند.
رویکردها و اهداف ژئوپلیتیکی ایران در قفقاز جنوبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا سال ۲۲ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۸۳
21 - 42
حوزههای تخصصی:
دگرگونی های عمیق در ژئوپلیتیک قفقاز جنوبی بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، موجب تحولات گسترده ای در ساختار سیاسی منطقه شده است. در این بین ایران با توجه به پیوندهای نزدیک تاریخی، فرهنگی و موقعیت جغرافیایی همکاری های سیاسی-اقتصادی خود را با این کشورها گسترش داده است. این منطقه به دلیل اهمیت ژئوپلیتیک خود و مسیر ترانزیتی و دارا بودن منابع انرژی و پیدایش تهدیدات نوین امنیتی در آن، مورد توجه راهبردی ایران قرار گرفته است. امروزه تسلط بر این منطقه به یک معیار مهم قدرت تبدیل شده است. از طرف دیگر فضای آشوب و پیچیدگی منطقه قفقاز جنوبی خود زمینه ساز مداخله مستقیم و غیر مستقیم قدرتها و خود عاملی برای رقابت بین بازیگران گردیده است. قفقاز جنوبی از لحاظ امنیتی خط حائل بین ایران و قدرتهای منطقه ای و جهانی است. لذا هرگونه تهدید و آشوب سبب تهدید امنیت ملی ایران می شود. ایران به دلیل مجاورت با قفقاز جنوبی و جلوگیری از سرایت بحران ها و مناقشات این منطقه به داخل مرزهای خود سیاست خارجی منطقه محور، مبتنی بر راهبردهای مشارکت و بدون دخالت قدرتهای بزرگ را دنبال می کند. هدف ما در این پژوهش بررسی اهداف و رویکردهای ژئوپلیتیک ایران می باشد. به نظر می رسد، با توجه به نقش قدرتهای منطقه ای و فرامنطقه ای در تحولات قفقاز جنوبی یعنی رقابت، تضاد منافع، اهداف متفاوت، همکاری و ائتلاف محورهای مختلفی هستند که باعث تاثیرگذاری بر اهداف و رویکردها و باعث شکل گیری چارچوب های سیاست خارجی ایران در قفقاز جنوبی شده اند. یافته های تحقیق حاکی از این است، که مهم ترین دلیل اهداف و رویکردهای ایران مداخله و نقش آفرینی قدرت های منطقه ای و فرامنطقه ای به واسطه کمک های مالی، اطلاعاتی و حمایت های تسلیحاتی طیف موافق خود می باشد. این عامل باعث رقابت، موضع گیری های متفاوت و نهایتا تشکیل فضای آشوب در قفقاز جنوبی شده است.
شناسایی عوامل کلیدی مؤثر بر گردشگری شهر خرم آباد با رویکرد آینده پژوهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۶
1 - 12
حوزههای تخصصی:
امروزه گردشگری به عنوان یک صنعت، به مثابه پدیده پویای جهانی و اجتماعی است که شناخت و تحلیل علمی آن می تواند چهارچوب مطمئنی برای برنامه ریزی صنعت گردشگری در حال و آینده فراهم آورد. هدف پژوهش حاضر شناسایی پیشران های کلیدی مؤثر بر گردشگری شهر خرم آباد و بررسی چگونگی تأثیرگذاری این پیشران ها بر یکدیگر می باشد. این پژوهش از لحاظ راهبرد هدف گذاری کاربردی و روش آن توصیفی- تحلیلی و بر اساس روش های آینده پژوهی، اکتشافی می باشد. داده های نظری با روش اسنادی و داده های تجربی با روش پیمایشی بر اساس روش دلفی تهیه شده است. جامعه آماری پژوهش 30 نفر از خبرگان و متخصصان صاحب نظر در حوزه گردشگری شهر خرم آباد به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات به دست آمده از روش های دلفی، تحلیل اثرات متقاطع و از نرم افزار MicMacاستفاده شده است. نتایج حاصل شده بیانگر آن است که آنچه از شیوه پراکندگی متغیرها مؤثر بر وضعیت آینده گردشگری شهر خرم آباد می توان فهمید، وضعیت ناپایداری سیستم است. 4عامل اصلی به عنوان عوامل کلیدی بر آینده گردشگری شهر خرم آباد شدت تأثیرگذاری بیشتر را دارند که عبارت اند از: دسترسی آسان، آب وهوا مناسب، موقعیت مناسب و استراتژیک در منطقه، وجود آثار تاریخی-یادمانی. در نتیجه تحلیل های ماتریس و ارزیابی پلان تأثیرگذاری و تأثیرپذیری عوامل کلیدی با روش های مستقیم و غیرمستقیم، تعداد 12 عامل کلیدی که شامل: طرح جامع گردشگری، مدیریت یکپارچه، سرمایه گذاری بخش خصوصی،توسعه مراکز تفریحی و گردشگری، دسترسی آسان، موقعیت مناسب و استراتژیک در منطقه، آب وهوای مناسب، سیاست کلان دولت، تعداد جذابیت های گردشگری، افزایش مراکز اقامتگاهی، وجود آثار مهم تاریخی یادمانی و وجود امنیت، شناسایی شدند.