فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷٬۵۴۱ تا ۷٬۵۶۰ مورد از کل ۳۴٬۸۶۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
معنایی که کاربران به مکان نسبت می دهند، در شکل گیری حس تعلق به مکان و سطح این حس تأثیرگذار است؛ با وجوداین، پژوهشگرانِ این حوزه به ندرت ارتباط میان معنای مکان و تعلق به آن را بررسی کرده اند. این مسئله در مناطق طبیعی و تفریحی با توجه به وسعت منطقه و طرح های راهبردی، از اهمیت بیشتری برخوردار است. این مقاله بر آن است که چگونگی تعلق افراد به محیط های طبیعی و شدت این تعلق را به واسطه معنای مکان بررسی کند. برای این منظور، دهکده زاینده رود به عنوان مکانی تفریحی-اقامتی که از منابع طبیعی در استان اصفهان بهره مند است، به عنوان نمونه موردی انتخاب شد. روش تحقیق در این مقاله، روش ترکیبی اکتشافی است. نخست برای شناسایی معانی ای که گردشگران به دهکده تفریحی زاینده رود نسبت می دهند، از مصاحبه استفاده شد. معانی به دست آمده از مرحله قبل برای طراحی پرسشنامه استفاده شد و این معانی در قالب چهار عامل اصلی تعلق به مکان به پرسشنامه شکل داد. هدف از این پیمایش، بررسی تفکرات و احساساتی است که گردشگران با تعلقات متفاوت به نمونه مدنظر نسبت می دادند. نتایج این مقاله نشان می دهد که سطح بالای معنا در یک مکان، باعث ایجاد و افزایش شدت تعلق به آن مکان می شود. همچنین، زیبایی و منابع طبیعی منحصربه فرد به ترتیب بیشترین و ارتباط با دنیای طبیعی کمترین امتیاز را در سطح معنایی در میان افراد با سطوح مختلف حس تعلق به مکان داشتند. در میان عوامل مؤثر در ایجاد این حس، پیوند اجتماعی و هویت مکان به ترتیب بیشترین و کمترین امتیاز را در بین شرکت کنندگان این پیمایش داشتند. در انتها تأکید می شود که ایجاد تسهیلات تفریحی در این مکان ها باعث افزایش تعاملات اجتماعی و در ادامه، افزایش سطح حس تعلق به مکان در میان کاربران می شود.
شناسایی پیشران های کلیدی توسعه کلان شهر اهواز با رویکرد آینده نگاری راهبردی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی منطقه ای سال دوازدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۶
227 - 244
حوزههای تخصصی:
چالش های متعدد مدیریت شهری ضرورت داشتن آمادگی برای اتفاقات احتمالی را به یک ضرورت انکارناپذیر تبدیل کرده است؛ در این میان، چالش های توسعه شهر اهواز به دلیل استخراج نفت، ریزگردها و نبود یک رویکرد برنامه ریزی مبتنی بر پیش بینی چالش های آتی، پررنگ تر بوده است. این پژوهش با هدف شناسایی پیشران های کلیدی مدیریت توسعه شهری در کلان شهر اهواز انجام شده است. بنابراین، این پژوهش از لحاظ هدف، از نوع پژوهش های کاربردی بوده که مبتنی بر رویکرد آینده پژوهی انجام است. جامعه آماری این پژوهش 46 متخصص دانشگاهی آشنا به مسائل شهری اهواز بوده است. با مشارکت متخصصین ، 33 متغیر شناسایی گردید. بر اساس نتایج به دست آمده، پیشران نفت و گاز با اثرگذاری 74، اقتصاد دانش بنیان اثرگذاری 64، مشارکت سیاسی شهروندان با اثرگذاری 73 و نخبه محوری با اثرگذاری 64 از اهمیت زیادی در توسعه شهر اهواز برخوردار است. علاوه بر این، از مجموع پیشران های اثرگذار بر توسعه شهری اهواز، 13 پیشران به عنوان پیشران کلیدی توسعه شهر اهواز انتخاب گردید که از مهمترین آنها علاوه بر موارد گفته شده می توان به پیشران های کارآفرینی و نوآوری، توسعه نهادهای مدنی، سیاست های تعادل ناحیه ای، توسعه مبتنی بر حمل ونقل عمومی، مدیریت شهری کارآمد، درآمد پایدار و تأمین زیرساخت های شهر الکترونیک اشاره تمود. قرارگیری پیشران ها بر روی صفحه ماتریس نشان داد که سیستم توسعه شهری اهواز سیستم ناپایداری است که عمدتاً ناشی از عدم کارامدی روش های مدیریت شهری بوده و بیانگر آسیب پذیری توسعه شهری اهواز است. در نهایت با توجه یافته ها، پیشنهادهای کلیدی در راستای استفاده از رویکرد نخبه محوری و مدیریت مبتنی بر مشارکت شهروندان ارائه شده است.
شناخت الگوی هوشمندسازی توسط نرم افزارهای مشارکتی جمع سپاری داوطلبانه مکان محور (vgis) در راستای ایجاد یک شهر هوشمند شهروند محور(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
مفهوم مشارکت شهروندی جدید نیست، اما امروزه تمایل بیشتری برای استفاده از فناوری های نوین مشارکتی با استراتژی های مبتنی بر جمعیت یا جامعه محور مانند، نرم افزارهای مشارکتی جمع سپاری داوطلبانه مکان محور ( VGIS) در هوشمندسازی شهرها ایجاد شده است، این پژوهش از این جهت دارای نوآوری است. هدف از این پژوهش شناخت عوامل موثر در هوشمندسازی با استفاده از فناوری جمع سپاری، داوطلبانه، مکان محور ( VGIS) از دیدگاه متخصصان و پژوهشگران فعال جهانی در زمینه ( VGIS) است. جامعه آماری این پژوهش متخصصین و پژوهشگران دارای سوابق پژوهشی در موضع فناوری های جمع سپاری، سیستم اطلاعات جغرافیایی داوطلبانه و شهر هوشمند شهروند محور است. با استفاده از نمونه گیری به شکل غیراحتمالی و هدفمند 40 متخصص بین المللی اعضای پانل دلفی پژوهش را تشکیل دادند. تحقیق حاضر، بر اساس هدف در شمار پژوهش های کاربردی بوده و روش انجام آن، با توجه به موضوع تحقیق و ماهیت آن توصیفی-تحلیلی است. رویکرد پژوهش ترکیبی انتخاب شده است و از میان انواع طرح-های پژوهش ترکیبی ، طرح تبیینی و طرح اکتشافی که با این مطالعات تناسب بیشتری دارد انتخاب شده است و از مدل تحلیل عاملی اکتشافی در تحلیل نتایج استفاده شده است. نتایج پژوهش در شناخت چهارچوب الگوی اولیه در استفاده از فناوری جمع-سپاری، داوطلبانه، مکان محور ( VGIS) به پژوهشگران و مسئولان اجرایی هوشمندسازی کمک خواهد کرد. الگوی اکتشافی این پژوهش شامل 6 عامل اصلی شهروندان، طراحی، شرایط محیطی و زمینه ایی، هزینه،کیفیت ذاتی و بیرونی داده ها و عوامل فنی و زیرساختی است که در طراحی و استفاده از فناوری( VGIS) باید در نظر گرفته شود.
قابلیت سنجی سنجنده ها در شناسایی کانی های هماتیت و مگنتیت با استفاده از داده های طیفی (مطالعه موردی: استان آذربایجان شرقی)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
کاربرد سیستم اطلاعات جغرافیایی و سنجش از دور در برنامه ریزی دوره ۱۳ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
54 - 73
حوزههای تخصصی:
با توجه به جایگاه زمین شناسی و تنوع رخدادهای گوناگون در شمال غرب ایران، استان آذربایجان شرقی دارای پتانسیل بالایی در رابطه با کانی سازی آهن می باشد. هدف مطالعه حاضر، شناسایی کانی های هماتیت و مگنتیت در منطقه مورد مطالعه شامل محدوده ای مابین شهرستان های تبریز، شبستر، هریس و ورزقان می باشد. در این پژوهش از داده های چند طیفی سنجنده OLI ماهواره 8 Landsat ، سنجنده ASTER ماهواره TERRA ، ماهواره Sentinel-2 و همچنین داده های ابرطیفی سنجنده Hyperion به منظور پایش کانی های هماتیت و مگنتیت و نقشه های زمین شناسی موجود به منظور صحت سنجی استفاده شده است. در این بررسی به منظور شناسایی کانی های هماتیت و مگنتیت از داده های طیفی چند طیفی و برای اخذ داده ها از داده های مربوط به طیف زمانی مختلف این سنجنده ها بهره گیری شده است.برای کلیه داده های اخذ شده ،عملیات پیش پردازش، شامل تصحیحات اتمسفری و رادیومتریک در محیط نرم افزار ENVI5.3 انجام شده است. روش های مورد استفاده در این پژوهش ،شامل روش های شاخص محور( عملیات نسبت باندی) و طیف محور SID) ،MF ، SFF ، LSU ) می باشد.با عنایت به سابقه زمین شناسی استان آذربایجان شرقی ،نتایج حاصل از این دو روش نمایانگر وجود دو کانی هماتیت و مگنتیت در محدوده مطالعاتی بود که مقایسه نتایج نشان داد که داده های چند طیفی سنجنده ASTER دارای قابلیت بالایی در تفکیک و شناسایی دو کانی مورد مطالعه هستند. از آنجایی که دسترسی به داده های ابرطیفی هایپریون دارای محدودیت می باشد و همچنین مساحت محدودی را نسبت به داده های چند طیفی پوشش می دهد می توان نتیجه گرفت داده های ASTER نسبت به سایر منابع داده های طیفی دارای مزیت و کارایی بیشتری در مطالعات کانی شناسی می باشد.
ارزیابی اثربخشی صندوق های استانی حمایت از توسعه بخش کشاورزی: شواهدی از استان خراسان شمالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال بیست و پنجم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
163 - 184
حوزههای تخصصی:
ازآنجاکه اثربخشی صندوق های استانی حمایت از توسعه بخش کشاورزی از اهمیت انکارناپذیری در تداوم حیات آن ها و توسعه کشاورزی و روستایی در سطح استان ها برخوردار است، در این تحقیق به بررسی این مهم در استان خراسان شمالی پرداخته شد. برای گردآوری داده ها، پرسشنامه طراحی شده بین تمامی اعضای صندوق و خبرگان بخش خصوصی (فعال در روستاها) و بخش دولتی هریک از زیربخش های کشاورزی استان (66=N) توزیع شد. روش دلفی، مدل یابی معادلات ساختاری (SEM) و فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) به منظور تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد. نتایج نشان داد که زیربخش های زراعی و باغی (20.17 درصد) و شیلات (0.18 درصد)، به ترتیب بیشترین و کمترین سهم از سرمایه و تسهیلات تخصیصی صندوق را دارند. همچنین یافته های روش دلفی نشان داد که سی و یک زیرشاخص در چهار گروه اقتصادی، اجتماعی، تولیدی و آموزشی- مهارتی جهت ارزیابی اثربخشی صندوق قابل تعریف است. نتایج مدل یابی معادلات ساختاری نشان داد که شاخص ها و زیرشاخص های شناسایی شده معنادار هستند. نتایج ارزیابی و اولویت بندی اثربخشی صندوق با استفاده از تحلیل AHP نشان داد که اثربخشی صندوق در حوزه اقتصادی، مناسب؛ در حوزه اجتماعی، متوسط؛ در حوزه تولیدی و همچنین حوزه آموزشی- مهارتی، نامناسب ارزیابی شده است. همچنین در میان زیرشاخص های اقتصادی، «پرداخت تسهیلات ارزان قیمت»، در میان زیرشاخص های اجتماعی، «بالابردن قدرت چانه زنی تولیدکنندگان در مواجهه با بانک ها و مؤسسات مالی و اعتباری»، در میان زیرشاخص های تولیدی، «تأمین به موقع نهاده های تولید»، و در نهایت، در میان زیرشاخص های آموزشی- مهارتی، «تثبیت و توسعه مشاغل قبلی از طریق آموزش»، از بیشترین اولویت اثربخشی برخوردار بوده است.
تحلیل فضایی عوامل مؤثر بر شکل گیری رشد هوشمند در سکونتگاه های روستایی مورد: شهرستان جیرفت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تحلیل فضایی عوامل مؤثر بر شکل گیری رهیافت رشد هوشمند در سکونتگاه های روستایی شهرستان جیرفت است. این تحقیق به روش توصیفی- تحلیلی و ازنظر هدف کاربردی و جامعه آماری تحقیق حاضر شامل دو گروه می باشد: جامعه آماری گروه اول شامل(12131) خانوار ساکن در تمامی 18 روستای واقع در شهرستان جیرفت است که با استفاده از فرمول کوکران تعداد 261 خانوار به عنوان خانوارهای نمونه برآورد و به روش تصادفی مورد پرسشگری قرار گرفتند. گروه دوم شامل30 نفر از کارشناسان، متخصصان و استادان دانشگاهی و مسئولان اجرایی شناسایی شده در حوزه روستایی است. برای تجزیه وتحلیل داده ها، از نرم افزارهای AHP، COCOSO و آزمون T تک نمونه ای در نرم افزار SPSS استفاده گردیده است. یافته های تحقیق مؤید آن است که از میان شاخص های رشد هوشمند روستایی، شاخص حمل ونقل و ارتباطات و بهبود بافت کالبدی به ترتیب با میانگین های 542/106 و 425/99 به عنوان مهم ترین شاخص های رشد هوشمند روستایی در روستاهای موردمطالعه بوده اند. نتایج حاصل از مقایسه زوجی عوامل مؤثر بر شکل گیری رشد هوشمند با استفاده از روشAHP ازنظر کارشناسان نشان داد که مؤلفه های پایداری اقتصاد محلی، حمل ونقل و ارتباطات، ارتقاء کیفیت مسکن، ارتقاء کیفیت محیطی به ترتیب با وزن های 303/0، 204/0، 132/0 و 126/0 درصد، مهم ترین عوامل اثرگذار بر شکل گیری رشد هوشمند هستند. همچنین مؤلفه های تراکم و توسعه فشرده، بهبود بافت کالبدی و پایداری اجتماع محلی به ترتیب با وزن های 065/0، 081/0 و 089/0 اهمیت کمتری در شکل گیری رشد هوشمند نسبت به سایر عوامل دارند. درنهایت نتایج حاصل از روش تلفیقی وزن دهیAHP و COCOSO نتایج نشان می دهد به لحاظ برخورداری از شاخص های رشد هوشمند روستاهای علی آباد، دولت آباد و دوبنه به ترتیب رتبه های اول تا سوم و دارای بیشترین میزان رتبه و روستاهای طرج، نارجو و سغدر دارای کمترین رتبه به لحاظ برخورداری از شاخص های رشد هوشمند هستند.
آینده نگاری مسئله ی آب در شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۵ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
53 - 71
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش شناسایی متغیرهای کلیدی و پیشران های اثرگذار بر آینده مسئله آب در شهر اصفهان و تدوین سناریوهای پیش روی شهر اصفهان در مسئله آب می باشد. روش تحقیق حاضر به مثابه پژوهشی کاربردی و با بهره گیری از رویکرد عدم قطعیت های بحرانی به ارائه سناریوهای آینده آب در اصفهان پرداخته است. برای جمع آوری داده ها از روش مطالعات کتابخانه ای و پانل خبرگان استفاده شده است. با استفاده از نظر خبرگان 20 عامل کلیدی در قالب پنج پیشران یعنی ۱. قیمت آب، ۲. سرمایه گذاری در فناوری های نوین، ۳. سیاست های آب، ۴. جمعیت شهرنشین و ۵. زیرساخت های آب، دسته بندی شدند. در مرحله بعد، دو پیشرانِ سیاست های آب و سرمایه گذاری در فناوری های نوین به عنوان عدم قطعیت های بحرانی مبنای تدوین سناریوهای شهر اصفهان در حوزه آب قرار گرفتند و درنهایت چهار سناریو تدوین شد. سناریوی اول نبرد برای آخرین جرعه روایتگر وضعیتی است که اصفهان با خشک سالی شدید روبرو خواهد بود؛ سناریوی دوم آب هست ولی کم، وضعیتی را نشان می دهد که سیاست های آب آینده گرا هستند و چالش های بلندمدت را نادیده نمی گیرند، اما فناوری به مثابه راهکاری برای حل مشکلات این حوزه کنار گذاشته شده است؛ سناریوی سوم آب هست ولی برای ثروتمندان روایتگر یک دوقطبی بر سر دسترسی به آب است؛ و سناریوی چهارم اصفهانِ سبز وضعیتی را توصیف می کند که مدیران و مسئولین شهری با در نظر گرفتن پتانسیل فناوری های نوین در مدیریت بهینه مصرف آب و با اتخاذ سیاست های آینده نگاری، به شهری سبز که مطلوب اقشار مختلف جامعه باشد، تحقق می بخشند. نتایج نشان می دهد که پیشران ها و سناریوها نشان می دهند که مهم ترین عوامل تعیین کننده وضعیت آینده آب در شهر اصفهان نه عوامل محیطی، بلکه عوامل مربوط به تصمیمات انسانی هستند.
شناسایی و تحلیل پیشران های پیشگیری از جرم در محلات شهری تهران در راستای توسعه امنیت پایدار با استفاده از معادلات ساختاری فازی؛ مورد پژوهی: منطقه 17 تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گسترش روزافزون جمعیت در نقاط شهری کشورهای در حال توسعه به همراه ناکارآمدی برنامه های اجتماعی، اقتصادی و به ویژه عدالت اجتماعی پیامدهایی را به دنبال دارد که افزایش جرایم و بزهکاری ها یکی از مهم ترین آنها محسوب می شود. به همین دلیل تلاش برای توسعه امنیت پایدار شهری از طریق شناسایی عوامل مؤثر پیشگیری در جرم و روش های ارتقاء آن به یکی از چالش های قراروی برنامه ریزان ، مسئولین و محققان رشته های مرتبط با این موضوعات تبدیل شده است. هدف پژوهش حاضر، شناسایی عوامل کلیدی مؤثر در راستای توسعه امنیت پایدار از طریق مدل پیشگیری از جرم در منطقه 17 شهر تهران می باشد. بر این اساس تعداد 48 زیرمتغیر عوامل اجتماعی-فرهنگی، اقتصادی، محیطی و نهادی مستخرج از مصاحبه های عمیق (گرندد تئوری) با 25 کارشناس در رشته های قضایی، انتظامی، جامعه شناسی و شهرسازی و تلفیق با ادبیات موجود بر اساس نظرات کارشناسان، شناسایی شد و این عوامل از طریق مدل معادلات ساختاری فازی (میک مک فازی زبانی) و نظرسنجی از 50 متخصص وزن دهی شد و سپس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. بر اساس نتایج بدست آمده، 10 زیر متغیر بیکاری، توسعه اجتماعی-اقتصادی، فقر و نابرابری، اعتیاد، رضایت از زندگی، آموزش اجتماعی، انسجام خانوادگی، مشارکت اجتماعی، شبکه معابر و دسترسی و آلودگی نور و روشنایی به عنوان عوامل کلیدی در پیشگیری از جرم انتخاب گردیدند.
تاثیر تغییرکاربری اراضی بر تغییرات دبی و رسوب حوضه ی آبریز اوجان چای با استفاده از مدل SWATدر حوضه ی آبریز اوجان چای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هیدروژئومورفولوژی سال ۹ بهار ۱۴۰۱ شماره ۳۰
24 - 1
حوزههای تخصصی:
تغییرات کاربری اراضی یکی از عامل های مهم در تغییر جریان هیدرولوژیک، فرسایش حوضه و انهدام تنوع زیستی است. به همین دلیل آگاهی ازمیزان اثر تغییرات کاربری اراضی بر روی دبی و بار معلق یک ضرورت اجتناب ناپذیر است. هدف اصلی این پژوهش،آزمون کارایی مدل و قابلیت استفاده از آن به عنوان شبیه سازی روند تغییرات کاربری اراضی بر دبی و رسوب از مدل ارزیابی آب و خاک (SWAT) و برنامه SUFI2 میباشد. شبیه سازی مدل برای مدت 29 سال از سال 1987الی 2015 انجام شد که 5 سال اول آن برای واسنجی مدل و پنج سال آخر برای صحت سنجی نتایج مدل انتخاب شد. چهار شاخص آماری ،ر r_factor ،P_factor نش-ساتکلیف (NS) و ضریب تبیین (R2)، نسبت خطای مجذور ریشه مربعات به انحراف معیار (RSR) و درصد اریبی (PBIAS) به صورت ماهانه برای ارزیابی مدل انتخاب شدند. دقت شبیه سازی ماهانه با استفاده شاخص ارزیابی NSدر مرحله واسنجی و اعتبارسنجی برای دبی و بار معلق به ترتیب معادل 65/0 و 49/0 میباشد. نتایج حاصل از تحقیق با توجه به دامنه های تفسیری مورد استفاده در تحقیقات گذشته، قابل قبول ارزیابی شد و حاکی از کارایی رضایت بخش مدلSWAT در شبیه سازی مولفه های تاثیر تغییرات کاربری بر رسوب و دبی در حوضه ی آبخیر اوجان چای بستان آباد است. و نتایج نشان داد که ارتفاع رواناب سطحی به میزان 1.15 میلیمتر و غلظت رسوب به میزان 1.5 تن در هکتار در سال افزایش یافته است.
Sino-ASEAN Geopolitical Relations through International Student Mobility: Manifestations of Soft Power through Education(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال هجدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۶۸)
412 - 429
حوزههای تخصصی:
China has become a competitive player in the global higher education landscape with a growing number of Chinese universities being part of the global rankings. With the significant improvement in the quality of some Chinese universities, education as a soft power was deployed by China toward ASEAN countries. This strategy was particularly evident in PRC Ministry of Education’s appeal to Chinese universities to serve the nation’s diplomatic strategies. This paper puts into perspective Sino-ASEAN people-to-people exchange and institutional linkages in the aspect of education. Overall, the article examines the intersections of soft power, geopolitics, and student mobility as situated in the Sino-ASEAN context. Through secondary data analysis, the trend of student mobility from ASEAN countries to China was traced. The results reveal that the ASEAN student outflows to China have been gradually increasing. By strategically accepting more ASEAN students to Chinese universities, China assists in the development of ASEAN’s human resources and continues to be perceived as a partner in the region’s development.
تحلیل دگرگونی های ساختاری -کارکردی محله های درحال گذار شهری- مورد: پهنه جنوبی منطقه 6 شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ساختار و کارکرد شهری سال ۹ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳۲
87 - 117
حوزههای تخصصی:
کلانشهرها در چنددهه ی اخیر تحولات ساختاری و کارکردی زیادی پذیرفته اند و بر این اساس دگرگون شده و در حال گذار به سمت وضعیتی جدید بوده و تغییراتی عمده را تجربه می کنند. پژوهش حاضر به دگرگونیهای ساختاری و کارکردی صورت گرفته در پهنه ی جنوبی منطقه 6 شهرداری تهران به عنوان یکی از مهمترین مناطق این شهر، شامل محله های ایرانشهر، ولیعصر، دانشگاه تهران و جمالزاده پرداخته است. محدوده ی مورد مطالعه، در چند دهه ی اخیر مورد توجه سازمانها و ادارات مختلف قرار گرفته و به نظر می رسد پس از تملک املاک از سوی سازمان های مورد اشاره، تغییراتی ساختاری و کارکردی در آنها بروز می کند. بدین منظور ابتدا با استناد به منابع علمی موضوع مورد مطالعه، ادبیات مرتبط مطالعه شد و سپس با استفاده از برداشت های میدانی، تغییرات رخ داده در کارکردهای محدوده ی مورد مطالعه بررسی شده است. در نهایت با بهره گیری از قدرت تحلیلی نرم افزار GIS و نیز روشهای مبتنی بر تحلیل آمار فضایی، چگونگی دگرگونیهای ساختاری و کارکردی محله ها مطالعه شده و پهنه بندی دگرگونی های صورت گرفته ارائه گردید. نتایج نشان می دهد که در سال های اخیر بخشی از ساختمان های مسکونی محدوده ی مورد مطالعه، برای کارکردهای غیرسکونتی به کار گرفته شده و در این میان محله ی دانشگاه تهران بیشترین میزان تغییر را تجربه کرده است، به گونه ای که با گذر از بخش شمالی منطقه به سمت جنوب از میزان کاربری-های مسکونی کاسته شده و بر تعداد کاربری های اداری، تجاری، آموزشی- فرهنگی، خدماتی و نیز مختلط افزوده می شود. وضعیتی که ادامه آن سبب شکل گیری فضایی صرفا اداری و تجاری با تناسب ضعیف میان بافت قدیم و جدید شده و نیز می تواند زمینه ساز بروز مشکلاتی برای این بخش از منطقه و به تبع آن شهر تهران شود.
Intuitive Fuzzy Assessment (IFSs) Customers Green Perception Acceptance Based on the Visual Themes of Green Advertising in Social Media(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Advertising is considered as one of the most important components of a business unit's sustainability, which plays a decisive role in promoting green product awareness. The purpose of this study was to evaluate the level of acceptance of green perception of customers based on the visual themes of green advertising on social media. This study is a developmental research in terms of purpose, because due to the lack of a basis for assessing the level of acceptance of green perception of customers based on visual themes of green advertising in previous research, based on meta-synthesis in the first step tried to identify components as analytical basis. And use propositions as reference variables. In order to explain the identified components, Intuitive Fuzzy Sets analysis (IFSs) was used to determine the most effective basis for evaluating the level of green perception of customers based on the visual themes of green advertising. In this study, the target population consisted of two parts: qualitative. In the qualitative part, with the help of 16 marketing experts at the university level, an attempt was made to identify the research components, components in the form of scoring forms. In the small section, 50 managers at different levels of knowledge-based companies participated. The results showed that the proposition of brand identity is considered as the most effective visual theme of green advertising in the companies under study, which strengthens the perception based on social convergence as a component of accepting the green perception of customers. This result shows that the content of green brand identity in the form of a comprehensive norm will form the perception of social convergence in customers, because this perception is considered as an external stimulus due to the existence of environmental values, which causes customers to realize the importance.
آینده پژوهی ظرفیت های پیوند روستایی - شهری در راستای امنیت غذایی پایدار (موردمطالعه: سکونتگاه های روستایی حوزه جنوب شرق استان تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره سیزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۵۰)
284 - 297
حوزههای تخصصی:
واکاوی وضعیت آینده ظرفیت های پیوند روستایی - شهری در راستای امنیت غذایی پایدار در سکونتگاه های روستایی در ناحیه موردمطالعه هدف پژوهش حاضر است. در این پژوهش کاربردی و توصیفی - تحلیلی، اطلاعات لازم به دو شیوه کتابخانه ای و پرسش نامه ای گردآوری شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها هم از نرم افزار میک مک و سناریو ویزارد بهره گرفته شد. یافته ها نشانگر آن است که 52 عامل به عنوان ظرفیت های بنیادی مؤثر بر وضعیت امنیت غذایی پایدار ناحیه موردمطالعه شناسایی شدند. وضعیت پراکندگی متغیرهای ظرفیت های پیوند روستایی - شهری در امنیت غذایی پایدار روستاهای موردمطالعه گویای وضعیت ناپایدار آن ها است. امتیازات نهایی و رتبه بندی عوامل بنیادین انجام شد. عوامل کلیدی نهایی که عبارت اند از نیروی کار متخصص شهری و روستایی، خدمات کشاورزی و پشتیبان تولید، نهادهای رسمی و غیررسمی شهری در تعامل با نهادهای روستایی و بخش کشاورزی که دربردارنده کارگاه های آموزشی، بهبود خاک، اراضی مناسب کشت، منابع آب و زیرساخت های انتقال و بهره برداری مناسب، نهادسازی هدفمند و همچنین، شکل گیری و گسترش فعالیت های غیر کشاورزی همانند صنایع تبدیلی و تکمیلی، شبکه های اجتماعی برای عرضه محصولات و تبادل اطلاعات، بنگاه های اقتصادی و اعتبارات خرد، برند سازی و بازاریابی آشکار شدند. برمبنای این عوامل چهار سناریو برای وضعیت آینده ظرفیت های پیوند روستایی - شهری در امنیت غذایی ناحیه موردمطالعه ارائه شد.
تحلیل توزیع فضایی کاربری اراضی اوقات فراغت در مناطق روستایی شهرستان مراغه
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: محیط روستایی به عنوان بستر زندگی و فعالیت های انسان، موضوعی چند بعدی است. در این بین مسأله اوقات فراغت روستایی بخشی از مسائل گسترده تری است که در سطح ملی و منطقه ای نمود پیدا می کند و لازم است در تمامی ابعاد آن به ویژه کاربری اراضی اوقات فراغت پژوهش صورت گیرد. به تبع این ضرورت، این پژوهش بر آن است تا به مطالعه، تحلیل توزیع کاربری اراضی اوقات فراغت در روستاهای شهرستان مراغه بپردازد. روش بررسی: این پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی است و جهت جمع آوری اطلاعات آن از روش های اسنادی- میدانی استفاده شده است. در انجام این مطالعه ابتدا از اطلاعات مورد نیاز در زمینه موضوع و منطقه جمع آوری و سپس براساس روشی فرآیندی و با استفاده از SPSS تجزیه و تحلیل و جمع بندی داده ها و هچنین تلفیق و ترکیب لایه های اطلاعاتی صورت گرفته و علاوه بر تطبیق نتایج و درک صحیح تر مسأله، مطالعات میدانی نیز به عمل آمده است. یافته ها و نتیجه گیری: یافته های این پژوهش بیانگر این مطلب است که در بین کاربری های اوقات فراغت، کاربری فرهنگی و مذهبی دارای اهمیت یکسان و دارای اولویت اول از نگاه روستاییان بوده، همچنین الگوی توزیع کاربری ها دارای الگوی نامتوازن بوده و تنها روستای ورائوی و نوا از سطح برخورداری بالاتری برخودار می باشند. متناسب با یافته های پژوهش، افزایش سطح کاربری و تفریحی برای جوانان، توجه به مقوله فرهنگ و بافت فرهنگی نواحی روستایی و تهیه و تدوین برنامه های مفرح و معرفی جاذبه های روستایی از طریق رسانه های جمعی، پیشنهاد می شود .
بررسی میزان آلایندگی فلزات سنگین در رسوبات اتمسفری شهر زاهدان با استفاده از شاخص های آلودگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال یازدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳۲
73 - 86
حوزههای تخصصی:
آلودگی محیط زیست شهری به عناصر سنگین باعث ایجاد تغییرات نامطلوب در ویژگی های فیزیکی، شیمیایی و زیستی منابع اصلی حیات شامل آب، هوا و خاک می گردد. این پژوهش با هدف تهیه نقشه توزیع مکانی غلظت فلزات سنگین مس، روی، سرب و کادمیوم و بررسی میزان خطرات اکولوژیکی و محیط زیستی حاصل از این آلاینده ها به کمک شاخص هایmCd ،Igeo ، RI و Cf در شهر زاهدان انجام شده است. در این مطالعه با استفاده از روش نمونه برداری سیستماتیک تصادفی 90 نمونه گرد وغبار ریزشی جمع آوری گردید و غلظت این فلزات، در آنها اندازه گیری شد. به منظور مدل سازی تغییرات مکانی غلظت فلزات سنگین، از روش کریجینگ در محیط ArcGIS بهره گرفته شد. نتایج حاصل از اندازه گیری غلظت فلزات سنگین نشان داد که بیشترین میانگین غلظت مربوط به سرب 51/270 میلی گرم بر کیلوگرم و کمترین میانگین غلظت مربوط به کادمیوم 74/20 میلی گرم بر کیلوگرم می باشد. همچنین مقدار میانگین غلظت عناصر سرب و کادمیوم بیشتر از حد استاندارد آن در خاک بود. نتایج ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که بین عنصر روی و کادمیوم همبستگی معنی داری وجود دارد. بر اساس مقادیر مربوط به شاخص ضریب آلودگی و شاخص خطر بالقوه محیط زیستی، فلزات مس و روی در محدوده آلودگی کم، سرب در محدوده آلودگی زیاد و کادمیوم در محدوده آلودگی بسیار زیاد قرار دارند. شاخص زمین انباشت نیز کلاس آلودگی متوسط برای کادمیوم و کلاس آلودگی بالایی برای عناصر مس، سرب و روی نشان داد. بر اساس نقشه های توزیع مکانی، غلظت فلزات در نواحی مرکز شهر و جاده های اصلی بیشترین مقدار را داشت که نقش فعالیت های انسانی در توزیع این عناصر را نشان می دهد.
تبیین عوامل مؤثر بر تغییرات کاربری اراضی روستاهای پیراشهری رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه بحث ها و نگرانی در مورد تغییرات کاربری زمین در جامعه روستایی به طورجدی موردتوجه قرارگرفته است. هدف اصلی از انجام این پژوهش شناسایی عوامل تأثیرگذار بر تغییرات کاربری اراضی روستاهای پیرامون شهر رشت است. در بخش اول از پژوهش جهت بررسی تغییرات کاربری اراضی در شهرستان رشت، از تصاویر ماهواره ای لندست استفاده شد. در بخش دوم با استفاده از تحلیل های آماری عوامل مؤثر بر تغییرات کاربری اراضی تحلیل شد. بر این اساس 37 روستای پیرامون این شهر به عنوان نمونه موردی بررسی شدند. روش انجام پژوهش توصیفی تحلیلی بود. برای گردآوری اطلاعات از تکنیک پرسشنامه و برای تجزیه وتحلیل اطلاعات نیز از روش های آماری استفاده شد. نتایج نشان داد در بین شاخص های مستقل اجتماعی، شاخص مهاجرپذیر بودن روستا بیشترین شدت همبستگی و ارتباط را با تغییرات کاربری اراضی داشت. درواقع با افزایش تعداد مهاجران ورودی به روستا، میزان تغییرات کاربری اراضی روستایی نیز افزایش یافت. در بین شاخص های مستقل اقتصادی، شاخص های کمبود آب کشاورزی و متنوع شدن اقتصاد روستا بیشترین شدت همبستگی و ارتباط را با تغییرات کاربری اراضی داشت. در بین شاخص های مستقل کالبدی، شاخص نزدیکی به شهر بیشترین شدت همبستگی و ارتباط را با تغییرات کاربری اراضی داشت. درواقع با نزدیکی روستا به شهر، میزان تغییرات کاربری اراضی روستایی نیز افزایش داشت. بررسی همبستگی میان شاخص های مستقل محیطی و تغییرات کاربری اراضی نشان داد که شاخص های ظرفیت های گردشگری روستا و مساعد نبودن زمین های روستا برای کشاورزی بیشترین همبستگی و رابطه بسیار قوی با تغییرات کاربری اراضی روستا داشتند. در بین شاخص های مستقل نهادی - مدیریتی، شاخص نبود قانون کارآمد بیشترین شدت همبستگی و ارتباط را با تغییرات کاربری اراضی داشت.
تحلیل جغرافیایی تحریم در منطقه خاورمیانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نوشتار حاضر با هدف بررسی آثار جغرافیایی - حقوقی اعمال تحریم های ناقض نسل دوم حقوق بشر بر زنان و کودکان در خاورمیانه به نگارش درامده است. امرزه حقوق اولیه ی انسان از دغدغه های جدی در حوزه حیات بشری می باشد؛ تحریم ها یکی از ابزارهای نقض حقوق بشر در حقوق بین الملل محسوب می شوند. یکی از گروه های انسانی که بیشترین آسیب را از تحریم ها متحمل شده اند، زنان و کودکان می باشند. کاهش سطح رشد اقتصادی، افت سطح آموزش، معضلات اجتماعی اقتصادی فراوانی را برای جوامع به بار آورده و به عنوان یک مانع توسعه ای، منجر به ایجاد زمینه های افزایش تورم و التهاب اقتصادی شود و فرصت های گسترش فعالیت های زنان را به حداقل برساند. از طرف دیگر تحریم از جمله عواملی است که اثرات بسیار نامطلوبی را بر مولفه های اجتماعی، سیاسی و به ویژه اقتصادی در فضای کسب و کار و ایجاد اشتغال زنان به جای می گذارد. از آنجا که کودکان بیشترین وابستگی را به زنان در خانواده ها دارند تحت تاثیر این تحریم های بسیاری از حقوق آنان نیز نادیده گرفته می شود. نتایج نشان می دهد تحریم ها می تواند حق حیات (تاکید شده در ماده 3 اعلامیه حقوق بشرو ماده 6 کنوانسیون حقوق کودک)؛ حق برخورداری از استانداردهای مناسب زندگی، حق سلامت و بهداشت، حق آموزش، حق توسعه و... را در زنان و کودکان تحت تاثیر قرار داده و موجبات نقض حقوق آنان را فراهم آورد.
ارائه الگوی توسعه نظام نوآوری منطقه ای در ایران (نمونه موردی: استان یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش سرزمین دوره هجدهم پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۲۷)
371 - 399
حوزههای تخصصی:
سال ها از مطرح شدن نوآوری به منزله محرک توسعه اقتصادی در مناطق می گذرد. یک دهه نیز از توجه به سیاست های نظام نوآوری منطقه ای در استان یزد می گذرد. ولی آثار مثبتی از این رویکرد در توسعه استان مشاهده نشده است. به همین دلیل این پژوهش با هدف ارائه الگوی مناسب توسعه نظام نوآوری منطقه ای در ایران، با مطالعه استان یزد، به عنوان نمونه موردی، انجام شد. در این پژوهش شناسایی و تحلیل عوامل کلیدی مؤثر بر توسعه نظام نوآوری منطقه ای با استفاده از روش تحلیل عاملی اکتشافی و شاخص اهمیت نسبی صورت گرفت. یافته های این پژوهش بر اساس نظر متخصصان و فعالان این حوزه نشان داد سه عامل منابع انسانی، پارک علم و فناوری، و مراکز رشد و نوآوری و خلاقیت در استان یزد بیشترین اهمیت را بین سایر عوامل دارند که نشان دهنده تمرکز بودجه و سیاست ها و پروژه ها بر این عوامل و غفلت از سایر عوامل است. با توجه به اهمیت و اولویت های مشخص شده و دسته بندی عوامل در نظام نوآوری استان یزد، پنج دسته قابل تفکیک است: 1. سرمایه انسانی و اجتماعی؛ 2. زیرساخت های نوآوری؛ 3. فرایندهای نوآوری؛ 4. پویایی های کسب و کار؛ 5. توسعه درون زا. می توان نتیجه گرفت تا کنون تمرکز بر مرحله ابتدایی الگوی نظام نوآوری منطقه ای، که بیشتر جنبه ورودی دارد، بوده است و نظام نوآوری استان یزد در مراحل ابتدایی است. مطابق الگوی ماحصل پژوهش، توسعه نظام نوآوری منطقه ای استان یزد نیازمند تمرکز بر سه دسته عامل است: فرایندهای نوآوری، پویایی کسب وکار، توسعه درون زا.
ارزیابی اثرات استقرار شهرک های صنعتی بر کیفیت زندگی شهری (مطالعه موردی: شهر دندی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای اقتصادی دوره ۳ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۹
97 - 114
حوزههای تخصصی:
کیفیت زندگی به دلیل گسترش روند صنعتی شدن و پیشرفت فناوری مورد غفلت قرار گرفت. لذا، در پژوهش حاضر به ارزیابی تطبیقی کیفیت زندگی در محلات شهری و تأثیر ایجاد شهرک های صنعتی بر روی آن در شهر دندی پرداخته است. پژوهش از نوع کاربردی و به روش، توصیفی-تحلیلی می باشد. جمع آوری داده ها با استفاده از روش های کتابخانه ای میدانی انجام گرفت. جامعه آماری بالغ بر 1018 خانوار و حجم نمونه 279 بوده است. برای تجزیه وتحلیل از روش های آماری ویلکاکسون و کروسکال والیس استفاده شد. نتایج تحقیق حاصل از آزمون ویلکاکسون نشان می دهد که شهرک های صنعتی بر روی شاخص های کالبدی، اجتماعی، اقتصادی، دسترسی و شاخص (زیرساخت ها، تأسیسات و حمل ونقل) کیفیت زندگی، تأثیر مثبت داشته و تنها بر روی شاخص زیست محیطی کیفیت زندگی، تأثیر منفی گذاشته است. در بین شاخص های کیفیت زندگی برای همه محلات، شاخص اجتماعی بیشترین شدت تفاوت بین دو دوره را دارد. آماره z شاخص اجتماعی برای کل محلات شهر004/14- به دست آمد و کمترین شدت تفاوت بین دو دوره قبل و بعد از تأسیس شهرک های صنعتی مربوط به شاخص کالبدی است. آماره z شاخص کالبدی بین دو دوره قبل و بعد از احداث شهرک های صنعتی 994/9- می باشد. نتایج حاصل از مجموع شاخص های کیفیت زندگی در سطح محلات شهر دندی نشان می دهد که محله فردوس وضعیت بسیار خوبی دارد و محله کالسیمین از لحاظ کیفیت زندگی در وضعیت خوبی قرار دارد. محلات قدیم پایین و امیرالمؤمنین از لحاظ کیفیت زندگی در وضعیت ضعیفی و محلات ادارات و قدیم پایین از لحاظ کیفیت زندگی در وضعیت بسیار ضعیفی قرار دارند.
Evaluation and Analysis of Resilience of Rural Tourism and Identification of Key Drivers Affecting It in The Face of The Covid-19 Pandemic in Iran(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی روستایی سال یازدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳۹
99 - 116
حوزههای تخصصی:
Purpose- Owramanat County in Kermanshah province with 14 tourism regions, is one of the best tourist destinations of Kermanshah province, in which the tourism activists have faced challenges during the period of the outbreak of the Covid-19 pandemic. The purpose of the present study is to evaluate and analyze the resilience of rural tourism and identify the key drivers affecting it in the face of Covid-19 pandemic in Owramanat County. Design/methodology/approach- the present applied, quantitative study has been conducted with a combined approach (combination of descriptive-analytical and exploratory methods). The questionnaire method was used for data collection and its validity and reliability have been confirmed by observing scientific principles. In order to achieve the purposes of the study, the opinions of 150 people from the local community active in the field of tourism were used to evaluate the resilience, and the opinions of 30 experts were used to identify the primary factors affecting the resilience and also the views of 25 experts were taken into consideration in order to identify the key drivers affecting the resilience of rural tourism. The SPSS and MICMAC software were used to analyze the collected data. Findings- The research findings showed that, the average of four variables including local government budget, environmental knowledge, community welfare, and social support system as the main components of the resilience of rural tourism were 1.757, 2.358, 1.808, and 2.295 respectively and have been significantly lower than the base average. The overall assessment results showed that the calculated average with a value of 2.014 has been significantly lower than the medium level. The results also showed that, among 17 factors affecting the resilience of tourism, 5 factors of government financial support, financial capital, sanitary equipment, infrastructural facilities and disease control are the most effective key drivers on resilience. Originality/ value- Evaluation and analysis of the resilience of rural tourism in the face of Covid-19 pandemic with an approach of presenting the key indicators and variables in this field and also identification of key drivers affecting the resilience of rural tourism have received less attention from researchers and this proves the originality of the present study.