فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۰۱ تا ۳۲۰ مورد از کل ۳۴٬۸۶۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: شیوع کووید-۱۹ از اواخر سال ۲۰۱۹ آغاز شد و به سرعت در سطح جهانی گسترش یافت. هدف اصلی این پژوهش، بررسی توزیع فضایی بیماری کرونا در مناطق پنج گانه شهر اردبیل است. روش بررسی: نوع تحقیق بر اساس هدف، کاربردی و از نظر ماهیت و روش توصیفی- تحلیلی است. برای تحلیل نتایج، از روش های آمار فضایی در محیط نرم افزاری Arc GIS استفاده شده است. روش گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای بوده، جامعه آماری تحقیق، مبتلایان به بیماری کرونا در مناطق پنج گانه شهر اردبیل در سال 1399 است. روش های آماری شامل میانگین مرکزی، منحنی انحراف استاندارد و تحلیل نزدیک ترین همسایگی برای بررسی الگوهای توزیع بیماری استفاده شده اند. یافته ها و نتیجه گیری: نتایج نشان می دهند که توزیع فضایی بیماری کرونا در مناطق مختلف شهر اردبیل به صورت غیرهمگن بوده است. در منطقه یک میزان (z-score:7.72) و (p-value:0.000) می باشدو پراکندگی بیماران به صورت پراکنده و منظم و با تمرکز بالا در بخش مرکزی شهر مشاهده شده است در منطقه دو میزان(z-score: -4.96) و (p-value:0.00001) است و دارای الگوی خوشه ای بوده و پراکندگی بیماری در جهت جنوب غربی به شمال شرقی گسترش یافته است. در منطقه سه میزان (z-score:-0.52) و (p-value:0.6013) می باشد وتوزیع بیماران به صورت تصادفی و در جهت شمال شرقی بوده است . در منطقه چهار میزان (z-score:-1.96) و (p-value:0.094) می باشدپراکندگی بیماران به صورت خوشه ای و در جهت جنوب به شمال است و در منطقه پنج میزان (z-score:-3.24) و (p-value:0.0011) می باشد و دارای الگوی خوشه ای بوده و در جهت شرق به غرب گسترش یافته است.
شناسایی مناطق امیدبخش برای انرژی زمین گرمایی با استفاده از داده های ماهواره ای در منطقه سهند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۵۵
91 - 130
حوزههای تخصصی:
مناطق داری پتانسیل زمین گرمایی به طور طبیعی دارای شواهدی در سطح زمین هستند که در پروژه های اکتشاف انرژی زمین گرمایی برای مکان یابی اولیه آن ها استفاده می شود. هدف این پژوهش شناسایی مناطق مستعد زمین گرمایی سطحی با ترکیب دمای سطح و جریان های انرژی حاصل از روش «سبال» با استفاده از داده های حرارتی سنجنده «TIRS» ماهواره لندست 8 در منطقه سهند استان آذربایجان شرقی واقع در شمال غرب کشور می باشد. برای این منظور، یک تصویر از داده های لندست 8 به تاریخ 25 سپتامبر 2022 مورد استفاده قرارگرفت و با استفاده از الگوریتم های تک باندی «جیمز- سوبرینو» و پنجره مجزا، نقشه دمای مشاهداتی سطح زمین به دست آمد. سپس تصویر حرارتی برآوردشده با استفاده از داده حرارتی سنجنده «SLSTR» ماهواره سنتینل 3 (أخذشده برای زمان گذر ماهواره های لندست از منطقه مورد مطالعه) با استفاده از تحلیل مدل رگرسیون خطی در محیط نرم افزار «TerrSet» اعتبارسنجی شد تا در ادامه فرآیند شناسایی منابع زمین گرمایی مورد استفاده قرار گیرد. در ادامه با استفاده از الگوریتم توازن انرژی در سطح زمین (سبال) مقدار تشعشعات خالص دریافتی توسط سطح زمین (Rn)، انرژی خالص هدایت شده به زمین(G) و مقدار تابش جذب شده خورشیدی توسط سطح (Rsolar)، محاسبه گردید تا اثر تشعشعات خورشیدی از روی دمای مشاهداتی سطح به حداقل ممکن برسد. با ترکیب جریان های گرمایی حاصل از الگوریتم «سبال» با دمای مشاهداتی سطح، مناطق مستعد انرژی زمین گرمایی شناسایی و تعیین گردیدند. نتایج حاصل از نقشه نهایی نشان داد که پیکسل هایی در منطقه مورد مطالعه هستند که مستعد انرژی زمین گرمایی می باشند و وجود چشمه های آب گرم طبیعی در شهرهای مختلف استان آذربایجان شرقی به خصوص منطقه مورد مطالعه، احتمال وجود منابع زمین گرمایی را افزایش داده و تأییدگر این مطلب می باشد که منطقه مورد مطالعه دارای پتانسیل انرژی زمین گرمایی جهت اکتشاف منابع زمین گرمایی برخوردار است.
تبیین سناریوهای بازآفرینی بافت تاریخی شهر تبریز از منظر عوامل تحقق پذیری نوآوری اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهمیت نوآوری اجتماعی به عنوان یک رویکرد جدید در عرصه ی پژوهش های نظری و عملی برای رویارویی موفقیت آمیز با چالش های مختلف، آن را به خط مقدم توسعه شهری آورده است. نوآوری اجتماعی با یافتن بهترین راه ها برای حل چالش های موجود می تواند گام مؤثری در رابطه با حل مشکلات بافت های مسئله دار شهری بردارد. در همین راستا مهم ترین هدف پژوهش حاضر ارائه ی سناریوهای بازآفرینی بافت تاریخی شهر تبریز از منظر عوامل تحقق پذیری نوآوری اجتماعی می باشد. این پژوهش از نظر هدف در حیطه پژوهش های کاربردی- توسعه ای و از نظر روش تحقیق از نوع توصیفی- تحلیلی می باشد. همچنین از مطالعات کتابخانه ای– اسنادی به منظور تدوین ادبیات پژوهش و از مطالعات میدانی به منظور بررسی و ارزیابی محدوده پژوهش بهره گرفته شده است. نتایج پژوهش به این صورت است که چهار عامل «کیفیت حکمروایی شهری»، «کیفیت اقتصاد محلی»، «کیفیت پژوهش های شهری»، و «کیفیت روابط اجتماعی و قدرت» مهم ترین عوامل تحقق پذیری نوآوری اجتماعی در بازآفرینی شهری می باشند. همچنین بر اساس نتایج به دست آمده از نرم افزار میک مک دو سناریوی «خوشبینانه و مطلوب» و «بدبینانه و بحرانی» در افق ده ساله برای بافت تاریخی شهر تبریز تدوین گردیدند. در سناریوی اول با بهره گیری از رویکرد نوآوری اجتماعی در افق ده ساله بسیاری از مشکلات و چالش های بافت تاریخی شهر تبریز حل شده است. رضایتمندی و کیفیت بالای زندگی از خروجی های مهم این سناریو است. در سناریوی دوم نیز بهره گیری دوباره از رویکردهای قدیمی و ناکارآمد بازآفرینی شهری در افق ده ساله باعث شده است که بسیاری از مشکلات و چالش های بافت تاریخی حل نشده باقی بمانند. نارضایتی و کیفیت پایین زندگی از خروجی های این سناریو می باشند. هر کدام از سناریوهای تدوین شده نشان دهنده ی مسیرهای پیش رو برای برنامه ریزی و مدیریت چالش های مختلف بافت تاریخی شهر تبریز می باشد.
بررسی سیر تحول گفتمان و توسعه علمی در گذر دولت های جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، شکل جدیدی از نگرش به علم و فناوری در ایران شکل گرفت. این گفتمان علمی تحت تأثیر مستقیم انقلاب اسلامی و اعتقادات اسلامی بود و ارزش ها و اهداف جدیدی را برای توسعه علم و فناوری تدوین کرد. بعد از انقلاب، ازآنجایی که دولتمردان علم و فناوری را یکی از عوامل کلیدی توسعه و تعالی جامعه می دانستند، سیاست ها و برنامه ریزی های علمی را به منظور تحقق اهداف انقلابی و اسلامی شکل دادند. این نگرش به علم و فناوری در ایران در آن دوره، تأثیر قابل توجهی بر توسعه علمی و فناورانه کشور داشت. باتوجه به این موضوع که جمهوری اسلامی ایران بعد از سال 1357 سکاندار رهبری علمی در منطقه بوده است لازم و ضروری است تا در این پژوهش به بررسی گفتمان علمی انقلاب اسلامی ایران و نقش آن در توسعه قدرت علمی در دولت های بعد از انقلاب پرداخته شود. در راستای دستیابی به این هدف از روش توصیفی-تحلیلی و از آمارهای معتبر در منابع داخلی و خارجی بهره گرفته شد. یافته های تحقیق نشان داد که نوع گفتمان در دولت های مختلف شامل تمرکز بر صنعتی شدن از طریق جایگزینی واردات و منابع سرمایه بر (1360-1368)، نوسازی و نهادگرایی و تمرکز بر فناوری های پیشرفته (1368-1376)، تمرکز بر فناوری های پیشرفته، نوآوری و توسعه صادرات و عدالت اجتماعی عمدتاً با تکیه بر صنایع دانش بر (1376-1384)، تمرکز بر انتقال صنعت به سمت نوآوری دانش مبتنی بر اقتصاد (1384-1392) و تأکید بر افزایش همکاری های بین المللی با تأکید بر هویت و عقلانیت در تدوین و اجرا (1392-1400) بود. نتایج تحقیق نشان می دهد که در هر دوره می توان به اقداماتی همچون توسعه آموزش عالی و پژوهش های علمی، تأسیس دانشگاه ها و مراکز پژوهشی، ایجاد شبکه های علمی داخلی و بین المللی اشاره کرد. این اقدامات همراه با دلایل سیاسی و ایدئولوژیک، پیشرفت های مهمی در علم و فناوری ایران را به همراه داشت.
ارزیابی سطح پایداری محلات شهری در شهر کربلا
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: با تغییر یافتن در شیوه های معیشتی و پیامدهای ناشی از آن، به همراه نبود حفظ تعادل در متغیرهای اقتصادی، کالبدی، اجتماعی و زیست محیطی، محله ها دچار فروپاشی شدند و نتوانستند به نیازهای ساکنان خود پاسخ دهند. امروزه بسیاری از محلات مسکونی به دلیل فقدان برخی از شاخص های مطلوب زندگی با مشکلاتی مواجه هستند. این وضعیت باعث می شود که مفهوم محله به عنوان یک عامل حفظ هویت اجتماعی تضعیف شود و ناپایداری سکونتی در آن ها نمایان گردد. توسعه شهری پایدار بر پایه این اصل بنا شده است که فضای یک شهر در داخل محله ها شکل می گیرد و بر همین اساس ادامه می یابد. از این رو، توسعه محله ای به عنوان یک اقدام اساسی در جهت دستیابی به توسعه پایدار به شمار می آید.، از این رو پژوهش حاضر با هدف ارزیابی سطح پایداری محلات شهری در شهر کربلا تدوین یافته است. روش بررسی: روش پژوهش با توجه به هدف کاربردی و از لحاظ ماهیت و روش توصیفی- تحلیلی است. اطلاعات مورد نیاز در این بررسی از طریق روش های میدانی و اسنادی گردآوری شده اند. جامعه آماری تحقیق مشتمل بر 6 محله از محلات واقع در اطراف می باشد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها و جهت رسیدن به هدف تحقیق و سنجش و ارزیابی پایداری ابعاد (اجتماعی- فرهنگی، اقتصادی، زیست محیطی و کالبدی) از مدل بارومتر پایداری بهره برده است. به منظور افزایش اعتبار پژوهش حاضر، برای ارزیابی روایی پرسشنامه از نظرات متخصصان و استاد راهنما بهره گیری شده است. همچنین، برای سنجش پایایی پرسشنامه از ضریب آلفای کرونباخ استفاده گردیده است. با توجه به اینکه مقدار به دست آمده از ضریب آلفای بالای 7/0 نشان دهنده قابلیت اعتماد بالا است، نتایج محاسبه آزمون آلفای کرونباخ برای پرسشنامه برابر با 804/0 به دست آمده که بیانگر قابلیت اعتماد بالای ابزار تحقیق می باشد. یافته ها و نتیجه گیری: پیرو شاخص های به کاررفته در پژوهش و نتایج حاصله از مدل بارومتر پایداری در پژوهش حاضر به لحاظ پایداری کل، محله عباسیه شرقی با کسب امتیاز (0.90) در سطح پایدار، محله عباسیه شرقی با کسب امتیاز (0.82) در سطح پایداری بالقوه، محلات عباسیه غربیه و الجمعیه به ترتیب با کسب امتیازهای (0.53) و (0.54) در سطح متوسط، محله الحسین با امتیاز (0.30) در سطح ناپایداری بالقوه و محله المخیم با کسب امتیاز (0.04) در سطح ناپایدار قرار گرفته اند. متوسط میزان پایداری از لحاظ رفاه اکوسیستم در محلات مورد مطالعه برابر 0.54 و رفاه انسانی نیز برابر با 0.50 است که نشان از وضعیت پایداری متوسط هر دو دارد. طبق نتایج حاصل از پژوهش حاضر، میانگین کل محلات مورد مطالعه به لحاظ پایداری کل برابر با 0.52 و در سطح متوسط قرار دارد. با توجه به اینکه سطح پایداری محلات مورد مطالعه متفاوت است لذا برنامه های توسعه ایی متناسب با نقاط ضعف و قوت هر محله و بر اساس سطوح پایداری هریک از آن ها ضروری می نماید.
مدل سازی بارش- رواناب حوزه آبخیز چالوس رود با استفاده از HEC-HMS تحت سیستم اطلاعات جغرافیایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال ۱۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۵۵
125 - 142
حوزههای تخصصی:
مدل های هیدرولوژیکی متفاوتی در حوضه های رودخانه های مختلف برای شبیه سازی داده های رواناب بارش های در دسترس، کاربری اراضی و ویژگی های خاک استفاده می شوند. هدف از این مطالعه، استفاده از مدل HEC-HMS برای شبیه سازی بارش- رواناب حوزه آبخیز چالوس رود به عنوان یک ابزار مفید برای پیشگیری و کاهش خطرات سیلابی باشد. پس از تهیه نقشه کاربری و خاک (تحت نرم افزار HWSD-Viewer فائو) و استفاده از نسخه توسعه یافته مدل (تحت GIS الحاقی)، اطلاعات مکانی منطقه مورد مطالعه و پارامترهای هیدرولوژیکی، مستقیماً در نرم افزار HEC-HMS محاسبه شدند. پس از تهیه نقشه های خاک، شیب، داده های بارش و دبی روزانه (ورودی های مدل) طی سال های 2017- 1981 برای شبیه سازی رواناب، مدل واسنجی و صحت سنجی شد. در منطقه مورد مطالعه، روش های شماره منحنی (CN)، روندیابی ماسکینگام و هیدروگراف واحد برای مدل تنظیم شد. در ارزیابی مدل نیز از آماره های ضرایب تبیین (R2) و نش- ساتکلیف (NSE) استفاده شد. مقادیر R2 (71/0 و 64/0) و NSE (67/0 و 72/0) دوره های واسنجی و صحت سنجی نشان دهنده تطابق خوب بین جریان های مشاهده ای و شبیه سازی شده بود. همبستگی بین مقادیر شبیه سازی و مشاهده ای خوب بود، اما حجم کل ذخیره دبی برای این سال ها کمی بیش ازحد برآورد شد. بر این اساس، مدل به خوبی جریان دبی روزانه را شبیه سازی نمود. نتایج به دست آمده توسط مدل HEC-HMS به عنوان یک مدل جایگزین برای مدل های دیگر در پیش بینی رواناب، رضایت بخش و قابل قبول است. به طوری که، هیدروگراف خروجی این مدل در تلفیق با روش های دیگر مدل های هیدرولوژیکی (HEC-RAS و SWAT) می تواند در زمینه های مختلف مطالعاتی و مدیریتی برای رویدادهای حدی مورداستفاده قرار گیرد.
بررسی چشم انداز تغییرات بارش در کارون بزرگ با استفاده از سری مدل های CMIP5(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات کاربردی علوم جغرافیایی سال ۲۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۷۶
۱۲۵-۱۱۰
حوزههای تخصصی:
برای انجام این پژوهش ابتدا داده های مشاهده ای بارش ماهانه سینوپتیک و هیدرومتریک از سازمان هواشناسی کشور و وزارت نیرو طی دوره 30 ساله (1976-2005) اخذ شد. برای بررسی چشم انداز تغییرات بارش در آینده، داده های تاریخی دوره (1976-2005) و داده های شبیه سازی شده اقلیمی دوره (2050-2021) با استفاده از دو مدل GFDL-CM3)، (CSIRO-Mk3.6 ازسری مدل های (CMIP5) و طبق 4 سناریوی RCP2.6)، RCP4.5، RCP6 و RCP8.5 که با قدرت تفکیک مکانی 5/0*5/0 با روش BCSD در دسترس می باشند استفاده شده است. برای اصلاح اریبی موجود در برون داد مدل های مذکور، استراتژی Mean-based (MB)) بکار رفته است. نتایج عملکرد مدل های AOGCM نشان داد برای شبیه سازی بارش در حوضه کارون بزرگ ضریب خطای مدل CSIRO-Mk3.6 کمتر از مدل GFDL-CM3 بوده است. میانگین بارش آتی (2021-2050) در کل حوضه نسبت به میانگین بارش مشاهداتی در طول دوره آماری 1976-2005 نشان می دهد، در هر دو مدل و سناریوها در دو حوضه از نظر مقدار و مساحت پهنه بارشی در حال کاهش محسوس است. بیشینه بارش ها در حوضه کارون بزرگ در تمامی سناریوها و مدل ها در شرق حوضه متمرکز بوده است. بیشترین بارش را مناطق کوهپایه ای مرکزی دریافت کرده است. کمترین دریافت بارش جنوب غرب و جنوب شرق است. نتایج نهایی پژوهش حاضر 83-116 میلی متر کاهش بارش نسبت به میانگین مشاهداتی حوضه کارون بزرگ پیش بینی می شود. هردو مدل ارائه شده، بیشترین کاهش بارش حوضه کارون بزرگ دو سناریوی rcp4.5 و rcp2.6 پیش بینی می شود.
تأثیر کاربری اراضی بر قابلیت جذب فلزات سنگین و آلودگی محیطی خاک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۵۳
61 - 78
حوزههای تخصصی:
آلودگی خاک ناشی از فلزات سنگین، یکی از مخاطرات مهم محیطی است که بر ویژگی اکوسیستم ها تاثیر گذاشته و تنوع زیستی که شرط اصلی پویایی، تعادل و پایداری اکوسیستم می باشد، را با مشکلات جدی روبه رو می سازد. بنابراین، شناخت عوامل مهم در قابلیت جذب فلزات سنگین می تواند در مدل سازی و فهم تأثیرات این فلزات در خاک حائز اهمیت باشد. در پژوهش حاضر به منظور بررسی تاثیر نوع کاربری زمین بر ویژگی های خاک و همچنین قابلیت جذب فلزات سنگین روی، مس، منگنز و آهن، در سال 1390، تعداد 116 نمونه خاک از سه کاربری جنگل پهن برگ، سوزنی برگ و مرتع در پارک چیتگر در غرب تهران، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در این پژوهش فرم قابل جذب فلزات مس، روی، آهن و منگنز و همچنین ویژگی های درصد کربن آلی، بافت خاک، PH و درصد کربنات کلسیم نیز اندازه گیری شد. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که نوع کاربری بر مقدار منگنز، روی و مس قابل جذب اثر معنی داری داشت به طوری که مقدار روی(mg/kg44/4) در کاربری پهن برگ، 5/2 برابر نسبت به مرتع بیشتر بود. در حالی که مقدار آهن قابل جذب در بین سه نوع کاربری اختلاف معنی دار نشان نداد. همچنین، نوع کاربری بر خصوصیات خاک از جمله مقدار کربن آلی نیز تاثیرگذار بود. از طرف دیگر، نتایج آنالیز همبستگی بین مقادیر کربن آلی خاک و برخی از فلزات سنگین همبستگی بالایی به ویژه با مقدار روی قابل جذب (76/0) نشان داد. بنابراین، تغییر کاربری و کاشت جنگل از طریق تاثیر بر ویژگی های خاک به ویژه تاثیر بر مقدار ماده آلی بر زیست فراهمی فلزات موثر بود.
الگوهای همدیدی رودخانه های جوی منجر در بارش های سنگین غرب و شمال غرب ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی سال ۲۹ بهار ۱۴۰۴ شماره ۹۱
129 - 103
حوزههای تخصصی:
بارش های سنگین یکی از ویژگی اقلیمی عنصر بارش محسوب می شوند که در هر اقلیمی ممکن است اتفاق بیافتند. ولی رخداد آن ها در اقلیم های خشک و نیمه خشک بدلیل فقدان زیرساخت های کافی و مناسب همراه با خسارت بیشتری هستند. این بارش ها در شرایط همدیدی مختلفی رخ می دهند. در این پژوهش نقش رودخانه های جوی در شکل گیری بارش های سنگین پدیده مطالعه شده است. برای این منظورابتدا بارش های سنگین ایستگاه های غرب و شمال غرب کشور دریک دوره 33 ساله استخراج گردید. سپس سامانه های بارشی همراه با رودخانه جوی تفکیک شد. در گام بعد با استفاده از نقشه های جوی تراز های لایه زیرین تروپوسفر الگو های همدیدی منجر به ایجاد رودخانه های جوی شناسایی شد. نتایج بررسی نشان دادند که رودخانه های جوی منجر به بارش های سنگین در منطقه مورد مطالعه از سه الگوی کلی تبعیت می کنند. دو الگوی کم فشار سودانی و الگوی ترکیبی کم فشار سودان و سیکلون مدیترانه ای به ترتیب بیشترین نقش را در ایجاد روخانه های جوی منجر با بارش سنگین بر عهده داشته اند. در الگوی همدیدی کم فشار سودان از دو تا سه روز قبل، زبانه گسترده ای از پرفشار سیبری در لایه زیرین تروپوسفر با عبور از کشور های افغانستان و پاکستان و بخش شرقی ایران بر روی آب های گرم دریا های عمان، عرب و خلیج عدن گسترش می یابد. این زبانه با گردش واچرخندی رطوبت این دریا ها را بدرون سامانه سودانی فرارفت می کند. با تعمیق ناوه مدیترانه ای بر روی غرب آسیا و شمال شرق آفریقا این رطوبت در امتداد جریانات جنوبی جلوی ناوه و با عبور از روی آب های دریای سرخ تقویت شده و رودخانه جوی شکل می گیرد. در الگوی ادغامی با گسترش زبانه کم فشار سودان به بخش شرقی مدیترانه و غرب آسیا رطوبت دریا های گرم جنوبی بر روی این منطقه فرارفت شده و با رطوبت انتقالی از روی مدیترانه تقویت گردیده و رودخانه جوی شکل می گیرد.
تحلیل چالش های مقابله با پدیده آتش سوزی در جنگل های شهرستان چوار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر عرصه های جنگلی کشور به خصوص جنگل های زاگرس، سطح بالا و گسترده ای از آسیب پذیری، ناپایداری و تخریب را در برابر آتش سوزی جنگل ها تجربه کرده است. در این میان یکی از مناطق کشور که به شدت در معرض تهدید آتش سوزی جنگل ها قرار دارد شهرستان چوار واقع در استان ایلام است. لذا، هدف کلی پژوهش حاضر که با دیدمان کیفی انجام شد، تحلیل چالش های مقابله با پدیده آتش سوزی در جنگل های شهرستان چوار بود. جامعه تحقیق، شامل مطلعان کلیدی در زمینه مدیریت و حفاظت از جنگل ها اعم از کارشناسان ادارات منابع طبیعی و آبخیزداری و نیروهای آموزش دیده یگان حفاظت اداره کل منابع طبیعی و آبخیزداری استان ایلام و شهرستان های ایلام و چوار، جوامع محلی روستاهای شهرستان چوار و سازمان های مردم نهاد (سمن) فعال در زمینه مدیریت و حفاظت جنگل ها در سطح این شهرستان بودند. مشارکت کنندگان در پژوهش با روش نمونه گیری هدفمند با حداکثر تنوع انتخاب شدند (34=n). تجزیه وتحلیل داده های گردآوری شده از طریق مصاحبه نیمه ساختارمند، با استفاده از نرم افزار MAX-QDA12، منجر به شناسایی 25 مفهوم در قالب 4 طبقه اصلی شد. نتایج تحلیل محتوا نشان داد که چالش های اساسی مقابله با آتش سوزی در جنگل های شهرستان چوار شامل: چالش های آگاهی و ارتباطی، مالی و تجهیزاتی، حقوقی و اداری- اجرایی است. تحلیل چالش های موجود در این زمینه می تواند نقطه شروع مناسبی برای شناخت وضعیت موجود و ارائه راهبردهای مدیریتی برای مقابله با بحران آتش سوزی در جنگل ها باشد که از جمله آن می توان به نظارت کافی در اجرای صحیح قوانین، مشارکت مردم محلی و تأمین اعتبارات و تجهیزات لازم اشاره کرد.
Geopolitics of Cybernetics: Visualizing of Emerging New Power(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۲۱ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲ (پیاپی ۷۸)
312 - 337
حوزههای تخصصی:
One of the most significant breakthroughs in technology is the evolution of computing sciences and cybernetics. This development has had a global impact, with the widespread use of computer sciences leading to worldwide issues. In the third wave, time and place have become intertwined, eliminating the effects of distance and creating a new version of space. These characteristics have transformed the geography of virtual space into the geopolitics of virtual space.
The findings of this analytical article, conducted using a library method and the strategy of cyberspace geography studies, suggest that the geography of virtual space is an emerging academic topic. When the geography of cyberspace addresses inequality in cyberspace security, it becomes a geopolitical issue. The paper explores how cybernetics is changing traditional notions of power, sovereignty, and conflict. The research also considers the implications of emerging technologies on global governance, the balance of power, and the potential for new forms of cyber-hegemony, concluding with recommendations for future policy and strategic considerations in this rapidly evolving field.
پیشران های اثرگذار بر خودسازمان دهی روستاییان و بهبود معیشت پایدار روستایی شهرستان آشتیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خودسازمان دهی روستاییان به عنوان یک فرایند مشارکتی، نقشی بنیادین در ارتقای معیشت پایدار در مناطق روستایی ایفا می کند. این مطالعه باهدف شناسایی پیشرانهای اثرگذار بر خودسازمان دهی روستاییان و بهبود معیشت پایدار روستایی در شهرستان آشتیان انجام شد. این پژوهش کیفی با رویکرد تحلیلی اکتشافی و از طریق پرسش نامه نیمه ساختارمند و مصاحبه با 30 نفر از خبرگان در زمینه موضوع موردمطالعه انجام شد. داده های کیفی گرد آوری شده با استفاده از روش دلفی و نرم افزار میک مک برای شناسایی روابط و الگوهای میان مفاهیم تجزیه وتحلیل شد. یافته ها آشکار نمود شیوه پراکندگی عوامل و متغیرهای اثرگذار بر بهبود معیشت پایدار روستایی در ناحیه موردمطالعه به صورت ناپایدار بوده است. همچنین از میان 24 عامل اولیه تأثیرگذار، تعداد 10 عامل که دارای بالاترین امتیاز بودند به مثابه پیشران های بنیادین اثرگذار بر روند آتی خودسازمان دهی روستاییان در راستای معیشت پایدار روستایی شناسایی شد. پیشران های نوآوری خواهی و خلاقیت روستاییان در زمینه فعالیت های کشاورزی و غیرکشاورزی، مهارت و تجربه روستاییان در راستای فعالیت در گروه ها، انجمن ها و برپایی تشکل های محلی به مثابه عامل فردی؛ افزایش روحیه کارآفرینی، راه اندازی و ترویج کسب وکارهای نوین محلی به عنوان عامل روان شناختی؛ افزایش مشارکت، همکاری و احساس مسئولیت در انجام فعالیت های کشاورزی و غیرکشاورزی به عنوان عامل اجتماعی؛ توانمندسازی روستاییان و افزایش آگاهی و مهارت های اجتماعی و اقتصادی آن ها، بهره گیری از فناوری های نوین IT و ICT در فرایند توانمندسازی ساختاری روستاییان در راستای خودسازمان دهی به مثابه عامل آموزش و توانمندسازی؛ دسترسی به منابع مالی گوناگون و مطمئن برای بهره گیری در فعالیت های کشاورزی و غیرکشاورزی به مثابه عامل اقتصادی؛ واگذاری اختیار به روستاییان در راستای برنامه ریزی محلی و تمرکززدایی به عنوان عامل برنامه ریزی و مدیریت و سرانجام پیشرانهای حمایت از ایجاد و توسعه کسب وکارهای محلی و تنوع بخشی به فعالیت های کشاورزی و غیر کشاورزی روستاییان و همچنین افزایش سرمایه گذاری در فرایند کسب وکارهای نوآورانه در روستا به مثابه عامل حمایت اجتماعی- اقتصادی تعیین شد.
تحلیل نقش ژئومورفولوژی در وضعیت اقتصادی نوار مرزی (مطالعه موردی: نوار مرزی استان کردستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استان کردستان از نظر ژئومورفولوژی در واحد کوهستان قرار دارند و همین مسئله سبب شده است تا با محدودیت های زیادی جهت اشتغال در بخش های مختلف کشاورزی و صنایع همراه باشد. محدودیت در اشتغال، سبب کاهش اشتغال پایدار، افزایش اشتغال کاذب از جمله قاچاق کالا و همچنین افزایش مهاجرت شده است. با توجه به اهمیت موضوع، در این پژوهش به تحلیل نقش ژئومورفولوژی در وضعیت اقتصادی نوار مرزی استان کردستان پرداخته شده است. در این تحقیق از روش های توصیفی-تحلیلی استفاده شده است. مهم ترین داده های تحقیق، اطلاعات آماری مربوط به منطقه موردمطالعه، مدل رقومی ارتفاعی 30 متر، تصاویر گوگل ارث و نتایج حاصله از پرسشنامه بوده است. مهم ترین ابزارهای تحقیق، ArcGIS،Expert Choice ، SPSS و گوگل ارث است. این تحقیق در چند مرحله انجام شده است که در مرحله اول، به بررسی وضعیت ژئومورفولوژی و کارکردی روستاهای منطقه پرداخته شده است. در مرحله دوم، رابطه عوامل ژئومورفولوژی و وضعیت اقتصادی منطقه تشریح شده است و در مرحله سوم نیز به ارائه راهکارهای مؤثر جهت بهبود وضعیت اقتصادی منطقه پرداخته شده است. بر اساس نتایج حاصله، وضعیت ژئومورفولوژیکی نوار مرزی استان کردستان و عدم توجه به توانمندی های آن سبب کاهش درصد اشتغال و همچنین گرایش به مشاغل کاذب از جمله کولبری و قاچاق کالا شده است. همچنین بر اساس نتایج حاصله که مبتنی بر وضعیت ژئومورفولوژی منطقه و نظرات کارشناسان است، مهم ترین راهکارهای اقتصادی در نوار مرزی شهرستان های سروآباد و سقز، توسعه وضعیت گردشگری است و همچنین در نوار مرزی شهرستان های مریوان و بانه نیز تشویق برای جذب سرمایه گذاری داخلی و خارجی به عنوان مهم ترین راهکار انتخاب شده است. در مجموع، نتایج حاصله از این بخش نیز نشان داده است که یکی از مهم ترین مشکلات منطقه، عدم توجه به وضعیت ژئومورفولوژیکی و یا برنامه ریزی بدون توجه به وضعیت محیطی منطقه بوده است.
نقش پتانسیل های طبیعی و تاریخی در توسعه گردشگری (مطالعه موردی: شهرستان جم)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
گردشگری به عنوان یک بخش کلیدی در توسعه اقتصادی و اجتماعی، نقش بسزایی در افزایش درآمد، ایجاد اشتغال و جلوگیری از مهاجرت روستایی به شهرها ایفا می کند. با وجود چالش هایی نظیر عدم شناخت کافی از جاذبه ها و کمبود زیرساخت ها، این صنعت می تواند به تنوع اقتصادی و کاهش وابستگی به منابع محدود کمک کند. شهرستان جم، با جاذبه های طبیعی و تاریخی فراوان، پتانسیل قابل توجهی برای توسعه گردشگری دارد. این تحقیق به بررسی نظریه های مرتبط با توسعه پایدار و جاذبه های گردشگری پرداخته و بر اهمیت شناخت جاذبه ها و مشارکت جامعه محلی تأکید می کند. با استفاده از روش های توصیفی و تحلیلی، اطلاعات گردشگری شهرستان جم از منابع مختلف جمع آوری و نقشه های جغرافیایی با نرم افزارهای ArcGIS و Google Earth ترسیم شده است. یافته ها نشان می دهند که ویژگی های زمین شناسی و تاریخی این شهرستان، از جمله غار آدم و جنگل گلوبردکان، قلعه پدری، قنات های تاریخی، آسیاب های آبی، سدها، و غارهای طبیعی فرصت های بی نظیری برای جذب گردشگران فراهم می آورند. برای بهره برداری بهینه از این جاذبه ها، لازم است زیرساخت های گردشگری بهبود یابند، خدمات بهداشتی و تسهیلات افزایش یابند و برنامه ریزی های علمی انجام شود. با شناخت و توسعه جاذبه های طبیعی و تاریخی، شهرستان جم می تواند به یکی از مقاصد گردشگری مهم تبدیل شود و به توسعه پایدار و اقتصادی منطقه کمک کند.
مسیریابی بهینه امدادرسانی در بافت های کالبدی آسیب پذیر به منظور تخلیه اضطراری جمعیت به هنگام حوادث ناگهانی (مطالعه موردی: شهر سقز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مهندسی جغرافیایی سرزمین دوره ۹ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۲۳)
127 - 144
حوزههای تخصصی:
مقدمه: تخلیه ی اضطراری افراد آسیب دیده، نجات یافتگان از آسیب یا در معرض آسیب به مناطق امن از فعالیت های اصلی و مهم، بعد از وقوع حوادث غیرمترقبه به شمار می رود
هدف: پژوهشی حاضر سعی بر تحلیل و بررسی مسیر بهینه امدادرسانی به منظور تخلیه اضطراری آسیب دیدگان به مناطق امن، از بافت های آسیب پذیر شهر سقز به هنگام حوادث ناگهانی داشته است.
روش شناسی: پژوهش حاضر به روش توصیفی - تحلیلی انجام شده است و اطلاعات موردنیاز از طریق کتابخانه ای (طرح های تفصیلی، جامع شهری، آمارنامه ها) و برداشت میدانی اخذ گردیده است. بدین منظور آسیب پذیری کالبدی محلات با استفاده از مدل Saw اولویت بندی شده و در وهله بعدی با استفاده از مدل تحلیل شبکه مسیرهای بهینه جهت امداد رسانی و تخلیه اضطراری جمعیت به نقاط امن تعیین شده است.
قلمرو جغرافیایی پژوهش: قلمرو جغرافیایی این پژوهش شهر سقز دومین شهر بزرگ استان کردستان است.
یافته ها و بحث: یافته ها نشان داده است که با توجه به رتبه بندی تکنیک Saw محلات 1، 6، 18، 19، 16 و 17 که در قسمت مرکز، شمال شرقی و جنوب غربی شهر قرارگرفته اند با آسیب پذیری کالبدی بالا و از نقاط ناامن در برابر حوادث ناگهانی می باشند و با استفاده از مدل تحلیل شبکه مسیرهای بهینه در محلات با آسیب پذیری کالبدی بالا به جهت رسیدن به ایستگاه های آتش نشانی، مراکز درمانی، بیمارستان و پارک ها در دو مسیر 1 و 2 به عنوان مسیرهای اصلی و فرعی منتخب، به لحاظ عریض بودن و فاصله از جایگاه های سوخت و رودخانه مشخص شده اند.
نتیجه گیری: بر اساس نتایج این تحقیق مسیرهای واقع شده در مسیر اصلی به لحاظ دسترسی و پهنای مسیرها و همچنین سرعت و زمان امدادرسانی بهترین گزینه جهت امداد رسانی بوده اند.
بررسی چگونگی استفاده از فناوری اطلاعات برای بهینه سازی فرایندها و افزایش بهره وری در کسب و کارهای محلی (مطالعه موردی: شهر ارومیه)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: استفاده از ابزارهای فناوری اطلاعات نقش مهمی در بهره وری مالی کسب و کارهای کوچک دارد. این ابزارها امکان مدیریت بهتر منابع، کاهش هزینه ها، و بهبود فرآیندهای عملیاتی را فراهم می کنند. درکسب و کارهای کوچک که منابع مالی و انسانی محدودتر هستند، استفاده از فناوری اطلاعات به عنوان یک عامل استراتژیک می تواند به بهبود عملکرد مالی کمک کند. روش شناسی: هدف پژوهش حاضر، بررسی چگونگی استفاده از فناوری اطلاعات برای بهینه سازی فرایندها و افزایش بهره وری در کسب و کارهای محلی (مطالعه موردی: شهر ارومیه) می باشد. این پژوهش ازنظر هدف، کاربردی - نظری و ازنظر روش، توصیفی– تحلیلی است. اطلاعات و داده های موردنیاز از طریق روش کتابخانه ای و میدانی جمع آوری شده است. در این پژوهش از روش دلفی فازی و BWM فازی استفاده شده است. لازم به توضیح بوده که اطلاعات لازم از طریق روش دلفی فازی جهت تایید و غربالگری معیار ها استفاده شده است که در سه مرحله انجام گرفته شده است. یافته ها و نتیجه گیری: هدف اصلی، شناسایی و تحلیل فرصت ها و چالش های پیش روی این کسب وکارها در زمینه به کارگیری IT، و ارائه راهکارهای عملی برای ارتقای عملکرد آن ها است. اهمیت این پژوهش ناشی از نقش حیاتی کسب وکارهای محلی در توسعه اقتصادی شهر، ایجاد اشتغال، و بهبود کیفیت زندگی شهروندان است. نتایج به این صورت است که معیار، حضور آنلاین (C2) با وزن 0.16 اولویت اول، معیار، دسترسی به اینترنت(C1) با وزن 0.132 اولویت دوم، معیار ، افزایش بهره وری(C9) با وزن 0.082 اولویت سوم را کسب کرده است. همچنین نرخ سازگاری پژوهش 0.076 شده است که نشان دهنده سازگاری بالای مقایسه زوجی است.
مکانیابی پارکینگ طبقاتی عمومی در شهر ایذه با استفاده از روش AHP و ماتریس SWOT
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: رشد سریع شهرنشینی و افزایش تعداد وسایل نقلیه در مناطق شهری منجر به افزایش مشکلاتی همچون ترافیک، کمبود فضای پارک و کاهش کیفیت زندگی شده است. شهر ایذه، به دلیل تمرکز مراکز تجاری و خدماتی در هسته مرکزی و محدودیت های معابر، با مشکل جدی کمبود پارکینگ مواجه است. این پژوهش، مکان یابی بهینه پارکینگ های طبقاتی عمومی در ایذه به منظور کاهش مشکلات ترافیکی و بهینه سازی فضاهای پارک شهری است. روش شناسی: این پژوهش از رویکرد توصیفی-تحلیلی بهره می برد و داده ها از طریق مطالعات میدانی، بررسی اسناد و نظرات کارشناسان جمع آوری شده اند. برای اولویت بندی معیارهای مکانیابی، از روش فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و برای تحلیل شرایط محیطی، از ماتریس SWOT استفاده شده است. معیارهای بررسی شده شامل تراکم جمعیت، میزان ترافیک، دسترسی پذیری، فاصله از مراکز تجاری، مساحت، امکان اجرای عملیات عمرانی و هزینه زمین بوده اند. تحلیل داده ها بر اساس مقایسات زوجی صورت گرفته و وزن هر معیار مشخص شده است. نتایج و یافته ها: نتایج نشان می دهد که هسته مرکزی شهر ایذه، به دلیل تمرکز بالای کاربری های تجاری و اداری، بیشترین نیاز را به پارکینگ طبقاتی دارد. تحلیل AHP نشان داد که معیارهای تراکم جمعیت و میزان ترافیک بالاترین وزن را در مکانیابی پارکینگ دارند، درحالی که هزینه زمین و محدودیت های فیزیکی به عنوان چالش های اصلی شناسایی شدند. از سوی دیگر، تحلیل SWOT مشخص کرد که بهترین راهبرد برای حل مشکل کمبود پارکینگ، استراتژی تهاجمی (SO) است که بر استفاده از فرصت های موجود و بهره گیری از نقاط قوت تأکید دارد. بر اساس یافته های پژوهش، پیشنهاد می شود که برای کاهش چالش های اجرایی و افزایش کارایی، از سرمایه گذاری بخش خصوصی استفاده شود. همچنین، مکانیابی پارکینگ باید به گونه ای انجام شود که نه تنها به تقاضای بالای پارکینگ پاسخ دهد، بلکه چالش های اجرایی و اقتصادی نیز به حداقل برسد. این مدل قابلیت تعمیم به سایر شهرهایی که با مشکلات مشابه در حوزه پارکینگ شهری مواجه هستند را دارد.
آینده پژوهی اثر انصاف و پیچیدگی مالیاتی بر رفاه اقتصادی استان های ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه مالیات یکی از منابع مهم درآمدی دولت ها محسوب می شود. در کشورهای درحال توسعه ازجمله ایران به دلیل وابسته بودن دولت به درآمدهای نفتی، درآمدهای مالیاتی سهم کمی در تأمین منابع درآمدی دارد. یکی از موانع مهم سر راه دولت ها فرار مالیاتی است که تحت تأثیر عوامل مختلف ازجمله پیچیدگی و انصاف مالیاتی و تورم است. تحقیق حاضر به بررسی آینده پژوهی تأثیر انصاف و پیچیدگی مالیاتی بر رفاه اقتصادی در استان های ایران طی سال های 1390 الی 1399 با استفاده از روش حداقل مربعات کاملاً اصلاح شده انجام شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد انصاف مالیاتی تأثیر معنی دار و مثبت بر رفاه اقتصادی استان های ایران دارد. به نحوی که با یک درصد افزایش در انصاف مالیاتی 0.026 درصد رفاه اقتصادی در آینده افزایش خواهد یافت؛ اما پیچیدگی مالیاتی با رفاه اقتصادی در استان های ایران رابطه منفی و معنی دار دارد. به نحوی که با یک درصد افزایش پیچیدگی مالیاتی ۰.۰۲۴- درصد رفاه اقتصادی در آینده کاهش خواهد یافت. همچنین نتایج نشان می دهد تورم رابطه منفی و اندازه دولت و تولید سرانه رابطه مثبت و معنی دار بر رفاه اقتصادی استان های ایران در آینده دارند. با توجه به نتایج تحقیق برای بهبود وضعیت رفاهی استان های ایران در آینده پیشنهاد می شود دولت سیاست های نظیر ساده سازی قوانین مالیاتی، کاهش هزینه جمع آوری مالیاتی، ایجاد نظام مالیاتی جامع و اصلاح نظام مالیاتی را در دستور کار قرار دهد.
شناخت روند تغییرات کوتاه مدت و بلند مدت اقلیم آسایش گردشگری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آینده پژوهی منطقه ای دوره ۳ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲
92 - 110
حوزههای تخصصی:
رابطه تغییر اقلیم و پدیده های طبیعی، اجتماعی و اقتصادی برای مدت نسبتاً طولانی در ابعاد متفاوت مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. در طول 15 سال گذشته، مطالعات متمرکزتری شروع به ظهور کرده اند و به ویژه اخیراً موضوع گردشگری به عنوان یک پدیده اجتماعی بین المللی در مطالعات تغییرات آب و هوایی مورد توجه بسیار قرار گرفته است. پژوهش حاضر بر اساس هدف در شمار پژوهش های کاربردی (از نوع توسعه ای- راهبردی) می باشد و از نظر روش شناسی یک پژوهش توصیفی- تحلیلی است. تعیین اقلیم آسایش گردشگری کشور در سال 2030 و 2050 نیاز به آینده پژوهی با توجه به داده های پیش بینی شده توسط مراکز علمی معتبر و بر اساس سناریوهای جهانی تغییر اقلیم است با توجه به پراکندگی داده ها ایستگاه ها به صورتی انتخاب شده است که کل کشور را پوشش دهد. سناریوی SSP1-2.6 و مدل CanESM5-CanOE (Canada) از گزارش ششم IPCC (CMIP6) انتخاب و داده های دما، رطوبت نسبی و باد از سایت کوپرنیکس تهیه شده است و برمبنای آن محاسبات توسط نرم افزار ریمن انجام و سپس توسط نرم افزار GIS نتایج بصورت نقشه ترسیم و سپس بر اساس مدل دمای معادل فیزیولوژیک(PET) و به صورت مکان محور پهنه بندی شده است. نتایج نشان می دهد در مجموع در افق ۳۵ ساله (2030-2015) اقلیم آسایش گردشگری ایران با پنج دسته تغییرات کلی روبرو است، تغییرات عرضی- محیطی، تغییرات سینوسی، تعییرات شدید منفی و تغییرات شدید مثبت و بدون تغییرات محسوس.
تبیین نقش زنان در حکمروایی خوب شهری سمنان در دوران کرونا و پساکرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در چند دهه اخیر حکمروایی خوب شهری به عنوان اثربخش ترین، کم هزینه ترین و پایدارترین شیوه اعمال مدیریت نظام پیچیده و چند سطحی امروزه شهرها مطرح شده است که محوریت این رویکرد در مدیریت شهری، بر مبنای توسعه ای مردم سالار و برابرخواهانه، برای تأثیرگذاری تمامی نیروهای ذی نفع و ذی نفوذ در اداره امور شهرها و همچنین پاسخگویی به تمامی نیازهای این گروه هاست. از طرفی دیگر زنان به عنوان یکی از اصلی ترین و تأثیرگذارترین گروه ها و نیروهای اجتماعی در حیات مدنی شهرها، امروزه دارای نقشی پررنگ در مقوله های مرتبط با اداره شهرها هستند. ازاین رو هدف از پژوهش حاضر نقش حکمروایی خوب شهری در دوران کرونا و پساکرونا با توجه به جایگاه زنان در شهر سمنان می باشد. از منظر هدف، پژوهش حاضر کاربردی بوده و با توجه به شیوه گردآوری داده ها توصیفی - پیمایشی است. برای جمع آوری داده ها و اطلاعات این تحقیق از ابزار پرسشنامه استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش حاضر شهروندان شهر سمنان با جمعیت 185129 نفر بوده که حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران معادل 383 نفر محاسبه شده است. جهت تجزیه وتحلیل داده ها، از آزمون های t تک نمونه ای و رگرسیون خطی چند متغیره استفاده شده و در نهایت برای تعمیم نتایج از نمونه به جامعه آماری از روش مدل سازی معادله ساختاری به وسیله نرم افزار لیزرل استفاده گردید. نتایج حاصل از آزمون تی تک نمونه ای نشان داده است که مقادیر t برای هر یک از متغیرهای پژوهش با میانگین های پایین تر از میانه نظری، به صورت عددی منفی حاصل شده است که مشخص شده است وضعیت ابعاد حکمروایی خوب شهری در شهر سمنان و جایگاه زنان در آن در وضع مناسبی قرار ندارد. همچنین نتایج حاصل از معادلات ساختار در نرم افزار لیزرل نشان داده است که متغیر عدالت بیشترین و قوی ترین ارتباط را با حکمروایی خوب شهری دارد. در نهایت نیز نتیجه بررسی ها نشان می دهد؛ نمی توان به تحقق حکمروایی خوب شهری، بدون تعریف و تبیین کاربردی جایگاه ویژه زنان به عنوان نیمی از شهروندان شهر و از اصلی ترین گروه های ذی نفع و ذی نفوذ در اداره امور شهرها، امیدوار بود.