فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۸۴۱ تا ۲٬۸۶۰ مورد از کل ۳۴٬۷۸۴ مورد.
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳۹
75 - 92
حوزههای تخصصی:
در این تحقیق به ارزیابی ارتباط گسل ها با چشمه های آب گرم و وضعیت دبی و دمای این چشمه ها پرداخته شد. بدین منظور در ابتدا، لایه های موقعیت 11 چشمه آب گرم در دامنه شمالی و جنوبی، گسل، شیب، جهت شیب، لایه طبقات ارتفاعی و توپوگرافی تهیه شده و نمودار گل سرخی گسل ها در نرم افزار Rockwork17 ترسیم شده و بوسیله روش شواهد وزنی مورد بررسی قرار گرفتند. بررسی رابطه بین چشمه و گسل نشان داد که روابط نزدیکی بین گسل ها و فراوانی چشمه وجود دارد بطوریکه از 11 چشمه آب گرم، 5 چشمه در فاصله 100 متری، 5 چشمه در فاصله 200 متری و تنها چشمه قوتورسوئی در فاصله 300 متری گسل ها واقع شده اند. وضعیت قرارگیری گسل ها نشان داد که گسل ها تاثیر مهمی در پیدایش و استقرار چشمه ها داشته اند. نتایج نشان می دهد که بیشترین میزان دبی در بخش شمال شرقی و شمال غربی آتشفشان قرار گرفته اند. در نهایت، روابط گسل ها با چشمه های آبگرم فوق با استفاده از شاخص دمای سطح زمین مورد بررسی قرار گرفت. به این منظور نقشه های تابش طیفی، دمای جسم سیاه، NDVI، نسبت پوشش گیاهی و گسیل مندی سطحی ترسیم شده و نقشه LST با بهره گیری از این نقشه ها ترسیم گردید. نتایج نشان داد که بیشترین دماهای سطح زمین در محدوده چشمه های آبگرم قرار گرفته اند به طوری که چشمه های مورد بررسی در محدوده دمایی بالای 26 تا 41 درجه سانتیگراد واقع شده اند.
ارزیابی قسمتی از عرصه های بافت قدیم و معرفی مناسب ترین محدوده سازگار با کاربری های تاریخی فرهنگی(مطالعه موردی: منطقه مرکزی شهر همدان)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
یکی از موضوعات اساسی در علم جغرافیا، تعیین حدودی از عملکردی شهر در ابعاد فضایی و مکانی در مدیریت حوزه ها و مناطق مختلف شهر به هدف مدیریت مناسب در ابعاد منطقه ای و ناحیه ای است. در تعیین حدود محدوده قانونی شهر و دیگر مناطق و نواحی همواره از عوامل مختلف طبیعی،اجتماعی،فرهنگی و خدمات شهری در یک گستره جغرافیایی فعالیت ها استفاده شده است و از همین جهت غالبا شهرهای بزرگ به مناطق مختلف با مدیریتی مجزا تحت نظارت شهرداری مرکزی تقسیم و بر اساس آن فعالیت ها و خدمات در آن به شهروندان ارائه می گردد در نظام مدیریت شهری ایران بافت تاریخی بر اساس در خواست بررسی سازمان میراث فرهنگی از شورایعالی شهرسازی و معماری و بررسی این شورای ، آن بخش از بافت های شهری را شامل می شود که قبل از سال 1300ه.ش شکل گرفته است اما این موضوع با توجه به نگرش صرف سازمان میراث فرهنگی و گردشگری کشور به حفاظت و صیانت از ابنیه واجد شرایط و پهنه ای کردن محدودیت های قانونی این سازمان در گسترش و توسعه شهر که با مدیریت شهری در تعارض بسیار جدی است و تغییرات اساسی در این محدوده که بسیاری از ابنیه های تاریخی و فرهنگی را از بین برده است نمی تواند ملاک تعیین محدوده مرکزی شهر قرار گیرد. در فرایند توسعه آتی شهر این موضوع مهم در عمل در کشور با مشکلات عدیده ای روبرو شده است و لذا محقق یک گروه تجمیع مبتنی بر روش دلفی متشکل از 45 نفر از افراد کارشناس و متخصص در حوزه جغرافیایی،فعالان فرهنگی و متخصصان برنامه ریزی شهری را تشکیل داده است و بر اساس نتایج نشست با این گروه یک شاخص دهگانه در تعیین حدود منطقه مرکزی ارائه نموده است و شش گزینه پیشنهادی منتج از این گروه را به عنوان الگوهایی مناسبی برای تعیین محدوده مرکزی شهر پیشنهاد می نماید. در تهایت محقق در نگاهی سلسله مراتبی با مقایسه دو به دویی با الهام از روش AHP هر یک از الگوهای معرفی شده برای منطقه مرکزی شهر در بافت قدیم را با سازگاری کاربری با عملکردی کاربری های فرهنگی و تاریخی شهر مقایسه کرده است و نهایت الگوی برتردر سازگاری با نحوه عملکرد کاربری های تاریخی و فرهنگی را معرفی می نماید.
استخراج و تحلیل الگوهای سینوپتیک و پایش منشاء و مسیر عبور توفان های گردوغبار؛ مطالعه موردی: استان اردبیل، ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه ریزگردها و توفان های گردوغبار به یکی از مسائل و مشکلات مهم کشور ایران و سایر مناطق جهان تبدیل شده است. این پژوهش درصدد استخراج الگوهای سینوپتیک توفان های گردوغبار استان اردبیل و پایش و منشأیابی مکان برخواست آن به انجام رسیده است. بازه زمانی موردمطالعه 34 ساله (2013 – 1979) می باشد. از داده های ایستگاه های سینوپتیک استان اردبیل و داده های سطوح فوقانی جو سازمان ناسا جهت انجام پژوهش پیش رو استفاده به عمل آمد. جهت نیل به اهداف پژوهش از روش های محیطی به گردشی، خوشه بندی سلسله مراتبی و مدل HYSPLIT بهره گرفته شد. با توجه به نتایج حاصل شده 3 الگوی ارتفاع ژئوپتانسیل تراز 500 هکتوپاسکال شناسایی گردید. الگوی شماره 1 و 2 تقریباً مشابه به یکدیگر بوده و بیانگر رخ داد ناوه عمیق است که از اروپای مرکزی شکل گرفته و تا نیمه های دریای سرخ امتداد داشته است. در الگوهای یادشده منطقه مورد مطالعه در شرق ناوه مذکور قرار داشته است. الگوی سوم بیانگر رخ داد بلوکینگ بریده کم فشار بر فراز دریای سیاه و مناطق هم جوار و قرارگیری استان اردبیل در شرق ناوه متشکل از بلوکینگ می باشد. منشأ ریزگردها در الگوهای 1 و 2 نواحی شرقی کشور عراق و غرب کشور ایران و در الگوی شماره 3 در ارتفاع 500 هکتوپاسکال نواحی مرکزی کشور عراق و در ارتفاعات 850 و 1000 هکتوپاسکال نواحی مرکزی کشور سوریه می باشد. واژگان کلیدی: توفان گردوغبار؛ استخراج الگو؛ تحلیل سینوپتیک؛ مدل HYSPLIT؛ استان اردبیل
ارزیابی نابرابری جنسیتی در آموزش و اشتغال زنان و تحلیل عوامل مؤثر بر آن (مطالعه موردی: روستاهای پیراشهری تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه فضاهای پیراشهری سال ۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۱)
131 - 156
حوزههای تخصصی:
نابرابری جنسیتی، موضوعی بسیار مهم در زمینه توسعه ی جوامع روستایی تلقی می شود، که طبق گزارش بانک جهانی دستیابی به برابری جنسیتی برای اقتصاد کشورها بسیار ضروری است. در این خصوص هویت دادن و استقلال بخشیدن به زنان و فراهم کردن زمینه مشارکت فعال آن ها در امور مختلف اقتصادی – اجتماعی ضروری می نماید. براین اساس، هدف پژوهش حاضر طبقه بندی روستاهای حریم کلانشهر تبریز از نظر نابرابری جنسیتی و شناسایی بیشترین عامل اثرگذار بر روی این نابرابری می باشد. این پژوهش، ازنظر هدف کاربردی و ازنظر ماهیت و روش ﺗﻮﺻﯿﻔﯽ-تحلیلی است. جامعه آماری براساس آخرین حریم مشخص شده برای کلانشهر تبریز، 63روستا می باشد که از این میان 45 روستا در سال 1395 دارای سکنه بوده و به عنوان جامعه آماری در نظر گرفته شده و به صورت تمام شماری مدنظر قرار گرفتند. داده های موردنیاز از مطالعات اسنادی و آمارنامه ها استخراج و تحلیل گردیدند. نتایج ارزیابی شاخص ها در روستاهای موردمطالعه طی دو دوره (95-1385) با استفاده از مدل ویکور حاکی از این است که روستای الوارعلیا با برخورداری از شرایط اجتماعی- اقتصادی مناسب نسبت به سایر روستاهای موردمطالعه از نابرابری جنسیتی پایینی (با امتیاز 1) برخوردار است. در مقابل روستای کرجان با کسب امتیاز 00/0 از این منظر در شرایط نامطلوبی نسبت به سایر روستاها قرار دارد. همچنین نتایج به دست آمده از رگرسیون وزنی جغرافیایی نشان دهنده آن است که فاصله از جاده اصلی، برخورداری از زیرساخت آموزشی، فاصله از شهر تبریز و بالا بودن درصد اشتغال روستایی به ترتیب با کسب امتیاز 712/0، 696/0، 691/0 و 647/0 بیشترین عوامل اثرگذار بر روی نابرابری های جنسیتی بوده اند.
ارزیابی مدل های سنجش قابلیتهای کشاورز ی(مدل اکولوژیکی ومدل مبتنی برآمایش سرزمین)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۲۷)
183 - 197
حوزههای تخصصی:
اهمیت بخش کشاورزی به عنوان یکی از ارکان اصلی اقتصاد یک کشور تاحدی است که در سند چشم انداز وظیفه بسیار سنگین امنیت غذایی و کمک در حفظ محیط زیست بعهده بخش کشاورزی گذاشته شده است.باتوجه به اینکه برای سنجش قابلیتهای کشاورزی کمتربه معیارهای انسانی توجه شده است وتحقیقات انجام شده بیشتر عوامل طبیعی را برای سنجش قابلیتهای کشاورزی در نظر گرفته اند،در این تحقیق سعی بر سنجش قابلیتهای کشاورزی با دو مدل اکولوژیکی که عبارت است از: سنجش قابلیتهای کشاورزی فقط با معیار های طبیعی ومدل مبتنی برآمایش سرزمین که یک دید جامع تر دارد وعلاوه بر معیارهای طبیعی، معیار های انسانی را نیز در نظر میگیرد.روش گردآوری اطلاعات کتابخانه ای ومراجعه به موسسات مختلف میباشد، ازنظر ماهیت کاربردی، روش از نظر هدف توصیفی- تحلیلی: پتانسیل کشاورزی استان ک.ب براساس معیار های مدل مخدوم ،عوامل طبیعی همچون: شیب ،جهت ،میزان آب، باران، اقلیم،عمق، بافت، حاصلخیزی، زهکشی خاک بااستفاده ازمدل توان اکولوژیکی مورد ارزیابی قرار گرفته ودر مرحله بعد قابلیت کشاورزی استان ک.ب، براساس مدل آمایش سرزمین: معیارهای طبیعی: درصد شیب، جهت شیب، خاک(عمق، بافت، حاصلخیزی، فرسایش، زهکشی )، میزان آب، باران و آب وهوا و معیارهای انسانی: راههای دسترسی، جمعیت، بیکاری، فقر، و مناطق روستایی بعد از ارزیابی معیارها توسط بیست متخصص در این زمینه، معیارها بعد از صحت سنجی در محیط (SPSS) ومیانگینگیری با استفاده از AHP))وزندهی شده. ودر محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی با هم ترکیب شده. بااستفاده ازنرم افزار اردس وباتطبیق دادن نقشه های ساخته شده بادر نظر گرفتن وضع موجود، مشاهدات میدانی وگوگل ارث، نتایج حاکی از این است که سنجش قابلیتهای کشاورزی استان ک.ب براساس مدل آمایش سرزمین ( که عدد 87.62با توجه به 400نقطه ای که مشخص شده بدست آمده ) به نتایج واقع بینانه تری نسبت به مدل اکولوژیکی ( که عدد73.58با توجه به 400نقطه ای که مشخص شده بدست آمده )منجر میشود.
راهبردهای توانمندسازی زیستمحیطی در سکونتگاه های انسانی (مطالعه شهرستان دلفان، استان لرستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه مشارکت مردم و توانمند کردن جوامع روستایی به عنوان پیش نیازهای پایداری محیط زیست است. در حقیقت، توانمندسازی مردم محلی منجر به مشارکت فعّال آنان در حفاظت از محیط زیست خواهد شد. هدف از پژوهش حاضر تبیین مفهومی راهبرد توانمند سازی محیط زیست در جوامع روستایی، استخراج شاخص های اثرگذار و ارائه راهبرد های آن در دهستان میربگ جنوبی است. پژوهش حاضر به لحاظ هدف و باتوجه به ماهیت تبیینی خود جزئی از پژوهش های بنیادی با رویکرد اکتشافی و از نظر روش شناسی جزء پژوهش های توصیفی-تحلیلی است. در این پژوهش پس از شناسایی و تعریف مؤلفه های مؤثر بر توانمندسازی زیست محیطی با مطالعات کتابخانه ای و بهره گیری از آرا خبرگان و تشکیل بانک داده موضوعی مد نظر برای برداشت اطلاعات، پرسشنامه تخصصی طراحی و سپس در بین 365 خانوار و 5 روستا از دهستان میربگ به صورت طبقه ای توزیع و نتایج آن در مدل ترکیبی ANP-DEMATLE تحلیل شد. مؤلفه های فناوری های نوین زیست محیطی (A4) با ضریب وزنی 094/0، مشوّق های مالی (A8) با ضریب وزنی 094/0و سرمایه گذاری های زیست محیطی (A11) با ضریب وزنی 086/0 بیشترین اثر را بر روند توانمندسازی زیست محیطی در قلمرو مطالعه خواهد داشت. از میان شاخص های منتخب، ضریب اثر شاخص های مدیران و تصمیم گیران (A14) با ارزش وزنی 014/0 و شاخص طرح ها و برنامه های فرادست (A15) با ارزش وزنی 019/0 کمترین اثر را در فرآیند توانمندسازی زیست محیطی ساکنان در قلمرو مطالعه خواهند داشت.
مقایسه تطبیقی محله های جدید و قدیم شهر اصفهان بر اساس رویکرد شهر ایرانی- اسلامی (نمونه موردی: محله های شهشهان و بهارستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر، شهرهای ایرانی اسلامی به شدت تحت تأثیر جهانی شدن قرار گرفته اند، که این تأثیرات منجر به دگردیسی و ایجاد ابهامات در تجلی کالبدی آنها گشته است. این دگردیسی به واسطه انتشار فرهنگ بیگانه، از هدایت های اساسی تعالیم وحیانی در ساخت شهر ایرانی اسلامی دور شده و تغییرات قابل ملاحظه ای را در ساختار شهری به وجود آورده است. از این رو هدف اصلی پژوهش حاضر مقایسه تطبیقی محله های جدید و قدیم شهر اصفهان بر اساس رویکرد شهر ایرانی- اسلامی می باشد. لذا دو محله (محله قدیمی شهشهان و محله جدید بهارستان) در شهر اصفهان انتخاب شد. در این زمینه 39 شاخص در قالب چهار اصل: مسجد محوری (ارتباط انسان با خدا)، درون گرایی (ارتباط انسان با خود)، محله محوری (ارتباط انسان با جامعه) و طبیعت گرایی (ارتباط انسان با جهان هستی) انتخاب شد. در گام بعدی، با بهره گیری از تکنیک پرسشنامه و مطالعات میدانی، داده های پژوهش گردآوری شد. در مرحله بعد، اطلاعات جمع آوری شده وارد نرم افزار spss شد. نهایتا وضعیت دو محله مورد مطالعه از حیث شاخص های شهر ایرانی اسلامی با استفاده از آزمون تی مستقل مقایسه شد. نتایج تحلیل های آماری نشان داد که میانگین دو گروه در دو محله مورد مطالعه در 23 شاخص تفاوت معنی داری دارند و همچنین میانگین اکثریت شاخص ها در محله شهشهان بسیار بالاتر از محله بهارستان است. بیشترین اختلاف بین دو محله مورد مطالعه به ترتیب در بخش های مسجد محوری، درون گرایی، محله محوری و در مرتبه آخر طبیعت گرایی است. نکته حائز اهمیت آنکه این دو محله در بخش طبیعت گرایی به غیر از دو شاخص وجود حیاط در منزل و وجود باغچه در حیاط واحد مسکونی، اختلاف بسیار ناچیزی دارند.
مدل سازی ساختاری تفسیری عوامل مؤثر بر توسعه درونی شهرهای مناطق خشک (مورد مطالعه: شهر اردکان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات کاربردی علوم جغرافیایی سال ۲۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۷۵
462 - 478
حوزههای تخصصی:
یکی از جنبه های پایداری توسعه شهری و توسعه کالبدی متوازن همسو با شرایط محیطی اکولوژیکی و اجتماعی اقتصادی است.در دهه های پایانی قرن بیستم، با وجود تلاش های بسیار در زمینه توسعه پایدار کالیدی فضایی شهرها این موضوع هنوز یکی از چالش های مهم جغرافیدانان، شهرسازان، معماران و برنامه ریزان شهری باقی مانده است. دربسیاری از شهرهای کشورهای در حال توسعه، شهرگرایی شتابان و افزایش میزان جمعیت شهرنشین، موجب تشدید مخاطرات زیست محیطی شده است.این امر در شهرهای کوچک از اهمیتی دوچندان دارد.زیرا توسعه فیزیکی کالبدی علاوه بر تغییر کاربری اراضی، تامین نیازمندی های اساسی جامعه شهری از جمله تامین آب سالم و کافی، سرانه فضای سبز، مدیریت پسماند شهری و آلودگی های زیست محیطی را با محدودیت های جدی مواجه کرده است.پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش تحلیلی است.جامعه آماری را اساتید دانشگاهی و خبرگان حوزه پژوهش در شهر اردکان تشکیل می دادند که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند.از این رو در این پژوهش از نمونه گیری هدفمند قضاوتی(20 نفر از اساتید دانشگاهها و متخصصین عرصه پژوهش) به منظور انجام و اجرایی شدن پژوهش انتخاب شدند. در جهت دستیابی به اهداف پژوهش با استفاده از متدولوژی تحلیلی نوین مدلسازی ساختاری تفسیری(ISM) روابط بین عوامل تعیین و به صورت یکپارچه تحلیل شد. در نهایت با استفاده از تحلیل MICMAC، عوامل با توجه به اثرگذاری و اثرپذیری بر سایر مولفه ها،تحلیل شدند. نتایج حاصل از مدل ساختاری تفسیری عوامل موثر بر توسعه درونی شهر نشان داد که مدل بدست آمده در بر گیرنده سه سطح است و نتایج نشان داد که عوامل مدیریتی و کالبدی اساسی ترین عوامل موثر بر توسعه درونی شهری است که باید در وهله اول بر آن ها تاکید شود به عبارتی دیگر هرگونه اقدام برای زمینه سازی در جهت توسعه درونی شهر، مستلزم توجه به این عوامل در کنار سایر عوامل یاد شده است.
بازترکیب فرم کالبدی با رویکرد تاب آوری انرژی مبنا در راستای ارتقاء آسایش حرارتی (نمونه موردی: شهر جدید صدرا)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه پایدار شهری سال ۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۵
1 - 20
حوزههای تخصصی:
امروزه رشد سریع شهرنشینی و روند رو به افزایش انتشار گازهای گلخانه ای سبب به وجود آمدن تغییرات اقلیمی گشته است. این در حالیست که شهرهای جدید که در ایران باهدف پاسخگویی به مسائل مادر شهر اصلی در سطح مناطق کلان شهری برنامه ریزی شده اند، شرایط اقلیمی و ویژگی های بومی و محلی را در طراحی کمتر مدنظر داشته اند. ازاین رو با توجه به ضرورت راهبردهای کاهش مصرف انرژی درروند رو به افزایش تغییرات اقلیمی، هدف این پژوهش بررسی و تحلیل اصول طراحی فرم کالبدی شهری با رویکرد تاب آوری انرژی مبنا در راستای ارتقاء آسایش حرارتی در شهر جدید صدرا است. بدین منظور از روش تحقیق توصیفی- تحلیلی در بستری از مطالعات کتابخانه ای و سنجش کمی با استفاده از نرم افزار تحلیل خرده اقلیمی ENVI-met بهره برده شده است. در مرحله اول معیارهای تاب آوری انرژی مبنا با استفاده از سیستم های جهانی رتبه بندی تاب آوری انرژی و پژوهش های نظری صورت گرفته در 5 لایه شامل مکان یابی هوشمند، منابع و انرژی، حمل ونقل و کاربری، فرم محله ها و الگوی توسعه و خلق مکان شناسایی شد که با توجه به هدف این پژوهش، مولفه فرم محله ها و الگوی توسعه در نمونه موردمطالعه بررسی گردید. به این منظور در بخشی از شهر صدرا پس از طراحی ساختار اصلی محله با توجه به معیارهای تبیین شده بازترکیب فرم کالبدی محله تاب آور انرژی مبنا با تأکید بر ارتقاء آسایش حرارتی و همچنین تحلیل کالبدی و اقلیمی بستر سایت؛ نقاط منتخب در نرم افزار ENVI-met شبیه سازی و شاخص آسایش حرارتی یا میانگین رای پیش بینی شده «PMV»، برای آن ها در گرم ترین ماه سال استخراج گردید. درنهایت بر اساس سنجش انحراف طرح از معیار آسایش حرارتی، ضریب دید به آسمان و سایر شاخص های اقلیمی، به ارائه ضوابط و معیارهای طراحی کالبدی در مقیاس خردتر پرداخته شد. برونداد این پژوهش بازترکیب فرم کالبدی با رویکرد تاب آوری انرژی مبنا در راستای ارتقاء آسایش حرارتی در یک محله شهری و ارائه راهبرد و سیاست هایی باقابلیت تعمیم پذیری در طراحی محله های جدید است.
شناسایی تنوع لندفرمی و فسیل شناختی غرب رشته کوه شتری در راستای کار برد ژئوتوریسم (استان خراسان جنوبی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی و توسعه گردشگری دوره ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۰
181 - 205
حوزههای تخصصی:
زمینه وهدف: امروزه ژئوتوریسم به لحاظ گستردگی و درآمدزایی از بخش های موفق صنعت گردشگری در دنیا به شمار می رود. تنوع لندفرمی و فسیل شناختی رشته کوه شتری در شرق شهرستان طبس با توجه به شرایط ویژه زمین شناسی، چینه ای و فسیلی از موقعیت بسیار مناسبی را برای جذب طبیعت گردان و گردشگران علمی فراهم می کند. روش شناسی: در این پژوهش از شاخص های زمین شناختی، ژئومورفولوژیکی، چینه شناسی و فسیل شناسی کمک گرفته است. نقشه های استفاده شده در این پژوهش نقشه های 1/100000 بشرویه و 1/250000 طبس و بشرویه هستند و ویژگی های زمین گردشگری منطقه با روش رینارد ارزش گذاری گردید.یافته ها: تنوع بی نظیر پدیده های ژئومورفولوژیکی و زمین شناسی، می تواند عامل بسیار مهم و مؤثری در زمینه جذب گردشگر باشد. عناصر گردشگری می تواند برای توسعه گردشگری و اقتصاد محلی منطقه مهم باشد.نتیجه گیری و پیشنهادها: عوارض زمین ساختی، تنوع فسیل ها، جاذبه های چینه شناسی از جمله رخنمون مرز دونین – کربونیفر به عنوان یک پدیده جهانی، رخنمون مرز پرمین- تریاس معرف رخداد انقراض جهانی انتهای پرمین و از پدیده های جالب در رخنمون نهشته های ژوراسیک می توان به پدیده بدلند در سازند بغمشاه و پدیده های کارست در سازند اسفندیار اشاره نمود. براساس مدل رینارد، ژئوسایت ها و ژئومورفوسایت ها طبقه بندی شده است.نوآوری و اصالت: این پدیده ها می توانند برای ژئوتوریسم و رونق اقتصاد محلی به عنوان یکی از استراتژی های توسعه به ویژه در روستاهای این منطقه کوهستانی به کار گرفته شوند.
طراحی معماری شهری همساز با اقلیم با استفاده از ابزار مشاور آب و هوایی (مطالعه موردی شهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ساختار و کارکرد شهری سال ۱۱ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۱
167 - 196
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش طراحی معماری همساز با اقلیم برای شهر شیراز بوده و به این منظور نرم افزار Climate consultant مورد استفاده قرار گرفت. قابلیت این نرم افزار نمایش و بررسی گرافیکی ویژگی های آب و هواشناسی است که از یک پایگاه قوی و مستند به نام EPW در گام زمانی میانگین های درازمدت ساعتی برای داده های تابش، دمای خشک، دمای خاک در اعماق مختلف، رطوبت نسبی، سرعت و جهت باد استفاده می کند. تعیین حد آسایش وارائه راهبردهای مربوط به صرفه جویی انرژی در مناطق آب و هوایی مختلف از قابلیتهای مهم این ابزاراست. نتایج نشان داد؛ ماه های ژانویه، فوریه و دسامبر به طور کامل خارج از محدوده آسایش حرارتی هستند وبیشترین شرایط آسایش در دامنه تابشی 800 تا 900 وات بر متر مربع با دامنه دمایی 20 تا 25 درجه سانتی گراد قرار دارد. بر اساس نمودار سایکرومتری، تنها 1/10 درصد از ساعات سال در شرایط آسایش کامل قرار دارند و رسیدن به افزایش شرایط آسایش، نیازمند استفاده از استراتژی های متفاوت همچون استفاده از کولرآبی (2831ساعت در سال) است. ضخامت ایده آل برای توده دیوارها 10 تا 5/12 سانتی متر با بهینه مصالح (آجر، بتن و سنگ) برآورد شده است. استفاده از ساختارهای انبوه با حفره های کوچک که عمل تهویه شبانه را انجام می دهند، بسیارمناسب می باشد. استفاده از پنکه های سقفی می تواند دمای داخلی را حداقل به میزان 2.8 درجه سانتی گراد کاهش دهد. سقف های مسطح با رنگ روشن مناسب ترین گزینه بوده و در طراحی های دارای صحن حیاط، وجود حوضچه های کوچک در تامین سرمایش اتاق های مجاورکاملا موثر است. از فضای داخلی ودرب ها می تواند برای ارتقاء تهویه متقابل طبیعی استفاده شود.با سایه اندازی مناسب پنجره ها همسو با جهت باد غالب واستفاده از تهویه طبیعی مطبوع، نیاز سرمایشی به طور قابل توجه کاهش می یابد. موارد فوق می توانند ازمهمترین راهکارهای بهینه سازی مصرف انرژی در ساختمان باشند
واکاوی ازدحام گردشگری از منظر گردشگری هوشمند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۳۹)
91 - 104
حوزههای تخصصی:
ازدحام گردشگری خطری برای مقصدها است؛ زیرا عواملی که به گردشگری قدرت می بخشند، اگر به خوبی مدیریت نشوند، پیامدهای منفی اجتناب ناپذیری خواهند داشت که به کاهش تعداد گردشگر در مقصدها منجر می شود. پژوهش حاضر با هدف بررسی و واکاوی ازدحام گردشگری از منظر گردشگری هوشمند برای مقصدهای گردشگری انجام شده است. این پژوهش از نوع توسعه ای - کاربردی و به لحاظ روش شناسی در زمرهٔ پژوهش کیفی قرار دارد. به منظور گردآوری داده های کیفی، از ابزار مصاحبه استفاده شده است. مشارکت کنندگان، در این پژوهش، 21 نفر از مدیران و مسئولان سازمان های متولی گردشگری، متصدیان و فعالان گردشگری، اعضای هیئت علمی دانشگاه های مسلط به موضوع هستند که، با روش گلوله برفی و تا رسیدن به اشباع نظری، مصاحبه ها انجام شد. در این خصوص، یافته های حاصل از مصاحبه با استفاده از روش تحلیل مضمون تحلیل شدند و درنهایت 193 کد باز، 18 کد محوری و 3 کد انتخابی استخراج شد. نتایج نشان می دهد مدیریت ازدحام گردشگری شامل سه بعد عرضهٔ گردشگری با مؤلفه های تأسیسات و جاذبه، موقعیت فضایی و جغرافیایی مقصد، ظرفیت تحمل محیطی و روان شناختی بومیان، پلتفرم های گردشگری هوشمند، خدمات و سرویس های هوشمند، بازاریابی و تبلیغات هوشمند؛ بعد تقاضای گردشگری با مؤلفه های الگوی رفتاری و شخصیتی گردشگران، فصلی بودن گردشگری، ظرفیت تحمل روانی و اجتماعی گردشگران، موقعیت فضایی و جغرافیایی مبدأ، فرهنگ گردشگر و سبک سفر، انگیزهٔ گردشگر و بعد ساختاری/ مدیریتی با مؤلفه های سازوکار توزیع هوشمند، دولت و حاکمیت هوشمند، قوانین و سیاست ها، ساختار و سیستم هوشمند، الگو و سبک مدیریت هوشمند و آموزش و فرهنگ سازی دسته بندی شده است.
عوامل اجتماعی و روانشناختی اثرگذار بر بکارگیری عملیات مناسب کشاورزی توسط روستاییان شهرستان خرم آباد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه پایدار فضا دوره ۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۲۰)
115 - 136
حوزههای تخصصی:
امروزه بحث حفظ محیط زیست، یکی از چالش های مهم بشر می باشد و تولید محصولات کشاورزی سالم همراه با رعایت استانداردهای جهانی همگام با حفظ محیط زیست در دستیابی به پایداری و کشاورزی پایدار مورد توجه قرار گرفته است. در راستای این مهم پژوهش حاضر با هدف کلی شناسایی عوامل تاثیرگذار بر بکارگیری عملیات مناسب کشاورزی در میان کشاورزان شهرستان خرم آباد انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی کشاورزان شهرستان خرم آباد بود. حجم نمونه با استفاده از فرمول نمونه گیری کوکران 380 نفر از کشاورزان در مناطق روستایی با روش نمونه گیری طبقه ای با انتساب متناسب انتخاب برای مطالعه شدند. ابزار اصلی پژوهش پرسشنامه ای بود که روایی آن توسط پانل متخصصان و پایایی آن توسط ضریب آلفای کرونباخ تایید شد. تجزیه و تحلیل داده ها در دو بخش آمار توصیفی و استنباطی توسط نرم افزارهای SPSS و Smart Pls انجام شد. در این پژوهش از مدل اعتقاد سلامت به عنوان چارچوب نظری تحقیق استفاده شد. نتایج نشان داد که مدل مورد استفاده در این زمینه بسیار کارآمد بوده و قادر است 62 درصد از واریانس عملیات مناسب کشاورزی را تبیین نماید. نتایج بیانگر اثر معنی دار متغیرهای حساسیت و شدت درک شده، منافع و موانع درک شده، خودکارآمدی و راهنمای عمل بر بکارگیری عملیات مناسب کشاورزی دارد. نتایج این پژوهش می تواند به سیاست گذارن عالی حوزه محیط زیست جهت حفظ محیط طبیعی و ترویج محصولات سالم در جامعه کمک شایایی نماید.
نقش ویژگی های زمینه ای شهروندان در مواجهه با عوامل استرس زا محیطی در فضای شهری (مورد مطالعه: منطقه 10شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کیفیت محیط یکی از عوامل مهم در آرامش روانی و استرس شهروندان است. براین اساس مطالعه حاضر تلاش دارد استرس تجربه شده در فضای شهر را برحسب ویژگی های اکتسابی وغیراکتسابی شهروندان در منطقه۱۰شهرمشهد مورد سنجش قراردهد و همچنین نشان دهد آیا سابقه سکونت در محیط می تواند سبب انعطاف پذیری فرد در مواجهه با عناصر استرس زا محیط شود؟ مطالعه از نوع توصیفی-تحلیلی است که با بررسی منابع مرتبط و تدوین مدل مفهومی، اقدام به دسته بندی عناصر استرس زا محیط شهری در سه دسته محیط مسکونی(با۱۶متغیر)، عناصرحرکتی(شامل۱۵متغیر)و کاربری های عمده(با۱۴متغیر) شد. حجم نمونه باتوجه به نوع آزمون های آماری،250نفر از ساکنین منطقه10تعیین گردید. داده های جمع آوری شده پس از کدگذاری و ورود به نرم افزارSpss، با بهره گیری از روش های آمارتوصیفی و استنباطی نظیر نظیر آزمون تی، همبستگی، خط ترند و ضریبR2 و همچنین جداول متعامد مورد تحلیل قرارگرفت. نتایج نشان دادکه عناصرمحیطی، سطح استرس بیشتری را در بین متاهلان(درمقابل مجردان)، زنان(درمقایسه مردان)، افراد مسن(درمقابل جوانان) و افراد باسوادتر (درمقابل افرادکم سوادتر) به همراه داشته است. از سوی دیگر بررسی سابقه سکونت نیز نشان داد که باافزایش آن، سطح استرس تجربه شده افراد از محیط شهری کاهش می یابد که این موضوع بیشترین اثر را بر افراد مسن و افراد با سطح تحصیلات بالاترداشته است. یافته های تکمیلی مشخص کرد که استرس تجربه شده افراد از یک محیط در محیط های دیگر نیز انتشار می یابد. ازاین رو سطح آرامش فرد از محیط مسکونی، می تواند نقش مهمی در احساس وی از محیط های پیرامونی داشته باشد. درنهایت توجه به مقیاس های انسانی و تلاش به منظور اهمیت دادن به ساختار محله در برنامه ریزی ها می تواند نقش مهمی در انعطاف پذیری افراد در مواجهه با عناصر استرس زا محیطی داشته باشد.
Evaluation of the Effectiveness and Efficiency of the Agricultural Insurance Fund in the Development of Rural areas of Shiraz County(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی روستایی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۴۵
79 - 94
حوزههای تخصصی:
Purpose- The agricultural insurance fund plays a crucial role in rural areas and agricultural sector. Evaluating the performance of this fund can better identify its effectiveness and challenges. This study aims to evaluate the effectiveness and efficiency of the agricultural insurance fund in the development of rural areas in Shiraz County.Design/methodology/approach- This descriptive-analytical research is based on data collection through a survey. The data collection tool was a researcher-made questionnaire. The validity of the questionnaire was confirmed by experts, and its reliability was verified with a Cronbach’s alpha coefficient greater than 0.70. The statistical population consisted of rural residents totaling 55323 individuals. Based on Cochran’s formula, the sample size was determined to be 382 individuals.Findings- The test results, at a significance level less than 0.05, indicated that the Agricultural Insurance Fund had poor efficiency in rural development from the perspective of rural residents. The average test result of 2.404 also confirms this finding. Despite its poor performance, the fund’s highest effectiveness and efficiency were related to promoting social justice with an average score of 2.609. Furthermore, analysis of variance showed no significant difference between rural areas regarding the performance status of the Agricultural Insurance fund at a level greater than 0.05 but equal to 0.774. It is also predicted that the Agricultural Insurance Fund may have an impact on the situation of rural areas. According to the regression results, support for the expansion of greenhouse cultivation with a beta value of 0.349 has been the most important factor in the effectiveness of the fund.Research limitations/implications- challenges related to data collection access and significant costs complicated this research endeavor. To mitigate these negative impacts, villages with larger populations were prioritized for inclusion.Practical implications- Sustainable rural development in agriculture hinges on various forms of managerial support from entities like the Agricultural Insurance Fund. Dynamism in this area can expedite development.Originality/value- Despite being relatively overlooked, evaluating the performance of Agricultural Insurance Funds can highlight positive aspects for managers and specialists due to their importance. The villages within the research scope also provide value and authenticity to this study.
ارزیابی خطر سیلاب در حوضه آبریز اوجان چای با استفاده از منطق فازی و مدل هیدرولوژیکی HEC-HMS(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۰
65 - 91
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر خطر سیلاب در سطح حوضه اوجان چای، واقع در شهرستان بستان آباد استان آذربایجان شرقی، ارزیابی شد. برای تهیه نقشه خطر تعداد 16 متغیر مکانی تأثیرگذار بر وقوع سیلاب موردتوجه قرار گرفته و در بستر سیستم اطلاعات جغرافیایی با استفاده از منطق فازی ترکیب و تحلیل شدند. نتایج همپوشانی با کاربست اپراتور گامای فازی نشان داد بالغ بر 8/4 درصد از مساحت حوضه در کلاس با خطر بسیار زیاد قرار گرفته است. بخش قابل توجهی از این پهنه ها منطبق بر بستر رودخانه های اصلی حوضه و اراضی پیرامون آن هاست. کلاس با خطرپذیری زیاد نیز عمدتاً در مجاورت کلاس مذکور قرار گرفته و بالغ بر 6/16 درصد مساحت حوضه مطالعاتی را شامل می شود. این پهنه ها می توانند توسط سیلاب های با دوره بازگشت 10 سال و بالاتر تحت تأثیر قرار گیرند. حدود 2/3 درصد از مناطق مسکونی با مساحتی بالغ 1/11 هکتار در کلاس با خطرپذیری بسیار زیاد و حدود 9/42 درصد با مساحتی بالغ بر 9/35 هکتار در کلاس با خطرپذیری زیاد واقع شده اند. در بخش دوم تحقیق از مدل HEC-HMS به منظور شبیه سازی بارش- رواناب و شناسایی زیرحوضه های با پتانسیل تولید رواناب بالا استفاده شد. نتایج نشان داد هیدروگراف سیلاب زیرحوضه ها و خروجی حوضه تا حد زیادی تحت تأثیر ویژگی های ژئومورفومتری و پوشش زمین است. پیک های بالا در زیرحوضه های با کمترین میزان پوشش حفاظتی، شیب زیاد، نفوذپذیری کم، فراوانی برون زدهای سنگی و سطوح غیرقابل نفوذ مشاهده می شود. می توان به زیرحوضه های بالادست ازجمله 1، 3، 7، 11 و 12 اشاره کرد که از بالاترین میزان دبی پیک برخوردارند.
ارزیابی تأثیرات کالبدی، نهادی، اجتماعی و اقتصادی تدابیر مدیریتی پیش از بحران بر ارتقای تاب آوری شهری در برابر زلزله (مطالعه موردی: شهر اهرم استان بوشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
248 - 261
حوزههای تخصصی:
مقدمه: از آنجا که پیش بینی دقیق زمان وقوع زلزله و شدت آن امکان پذیر نیست، تدابیر پیشگیرانه برای کاهش اثرات مخرب آن و ارتقای تاب آوری شهر در برابر بحران از اهمیت ویژه ای برخوردار است. تدابیر مدیریتی پیش از بحران در ابعاد مختلف کالبدی، نهادی، اجتماعی و اقتصادی می توانند به عنوان ابزاری مؤثر در آمادگی و بهبود وضعیت شهر در مقابل زلزله به کار گرفته شوند. این تدابیر شامل بهبود سازه های شهری، افزایش کارایی و آمادگی نهادهای مدیریت بحران، تقویت شبکه های اجتماعی و همبستگی اجتماعی، و ایجاد زمینه های مناسب اقتصادی به منظور مقابله با خسار ت های احتمالی زلزله است. اهمیت اتخاذ این تدابیر در شرایطی بیشتر آشکار می شود که تجربه ها نشان می دهند پس از وقوع زلزله، دسترسی به منابع مالی، انسجام نهادی، آمادگی اجتماعی و وجود زیرساخت های مقاوم از عوامل حیاتی در کاهش تلفات، تسریع روند بازسازی، و جلوگیری از آسیب های بیشتر به جامعه شهری هستند. بنابراین، بررسی و ارزیابی علمی این اقدامات، نقشی کلیدی در بهبود ساختارهای تاب آور شهری دارد و راهنمایی برای مدیران شهری و سیاست گذاران در اولویت بندی اقدامات پیشگیرانه محسوب می شود. با توجه به مخاطرات بالای ناشی از زلزله در مناطق پرخطر ایران، بررسی تدابیر مدیریتی پیش از بحران، یک ضرورت ملی است که نه تنها می تواند به کاهش خسار ت های جانی و مالی کمک کند، بلکه توسعه پایدار و امنیت جوامع را نیز تضمین می کند. این مطالعه می تواند بستری برای ارتقای سطح آمادگی شهری فراهم کند و شهر اهرم در استان بوشهر، به عنوان نمونه ای از شهرهای زلزله خیز، شرایط خاصی برای به کارگیری این تدابیر مدیریتی و افزایش تاب آوری دارد. هدف اصلی این تحقیق، بررسی و تحلیل تأثیر تدابیر مدیریتی پیش از بحران بر ارتقای تاب آوری کالبدی، نهادی، اجتماعی و اقتصادی شهر اهرم در استان بوشهر برای مقابله مؤثرتر با زلزله است؛ بنابراین، سؤال اصلی این است که تدابیر مدیریتی پیش از بحران چگونه بر ارتقای تاب آوری این شهر در برابر زلزله تأثیر می گذارند؟
مواد و روش هاتحقیق حاضر به صورت توصیفی تحلیلی و مشاهدات میدانی بوده است که هدف از این گام، فراهم کردن زمینه ای جامع برای تحلیل دقیق تر در مراحل بعدی بود. در مرحله دوم حجم نمونه انتخاب شد که در این راستا جامعه آماری این تحقیق خبرگان و متخصصان حوزه مدیریت بحران بودند که دانش و تجربه کافی در خصوص تاب آوری شهری دارند. برای جمع آوری اطلاعات از متخصصان و خبرگان انتخاب شدند. بر اساس تکنیک دلفی و رعایت اصل اشباع نظری، 25 نفر به عنوان حجم نمونه مناسب در نظر گرفته شد. در مرحله سوم پرسش نامه ای طراحی شد و نظرات جمع آوری شده از پرسش نامه، داده های اصلی این تحقیق را تشکیل دادند. در گام چهارم برای تجزیه و تحلیل داده های گردآوری شده، از نرم افزار SPSS استفاده شد. تحلیل داده ها با روش های رگرسیون و تحلیل مسیر صورت گرفت تا ارتباط میان تدابیر مدیریتی پیش از بحران و ابعاد مختلف تاب آوری شهری (کالبدی، نهادی، اجتماعی و اقتصادی) مشخص شود. رگرسیون به عنوان روشی برای بررسی تأثیر متغیرهای مستقل بر تاب آوری و تحلیل مسیر برای درک روابط علّی میان متغیرها به کار گرفته شد. روش شناسی به کار رفته، ابزارهای لازم برای تحلیل و تبیین علمی داده ها را فراهم کرد. داده ها و تحلیل های حاصل از این فرایند، مبنای ارائه پیشنهادهای کاربردی برای بهبود تاب آوری و مدیریت بحران در شهر اهرم خواهند بود .
یافته هاتاب آوری شهری در برابر زلزله، به ویژه برای شهرهایی مانند اهرم که در معرض خطرات زلزله قرار دارند، از اهمیت زیادی برخوردار است. تحقیق حاضر با هدف بررسی تأثیر تدابیر مدیریتی پیش از بحران بر ابعاد مختلف تاب آوری این شهر انجام شد. نتایج نشان می دهد با برنامه ریزی و اقدامات مناسب، می توان شرایط اقتصادی، اجتماعی، کالبدی و نهادی شهر را بهبود بخشید و آمادگی آن را در برابر زلزله افزایش داد. این یافته ها زمینه ای برای ارائه پیشنهادهای دقیق تر و کاربردی فراهم می کند تا اهرم بتواند با آمادگی و قدرت بیشتری در برابر خطرات زلزله تاب آور باشد. نتایج این تحقیق نشان می دهد در شهر اهرم، تدابیر مدیریتی پیش از بحران تأثیر بسزایی در ارتقای تاب آوری شهری در برابر زلزله دارند. یافته ها بیانگر آن است که چهار بُعد اقتصادی، اجتماعی، کالبدی و نهادی، هر یک با سازوکارهای خاص خود، تاب آوری شهر را تقویت می کنند و به اهرم کمک می کنند تا در مواجهه با زلزله آمادگی بیشتری داشته باشد. در میان این ابعاد، بُعد اقتصادی بیشترین تأثیر را بر تاب آوری اهرم دارد. این یافته نشان می دهد بهبود و پایداری اقتصادی شهر، به ویژه از طریق ایجاد زیرساخت های اقتصادی و پشتیبانی مالی از کسب وکارهای محلی، نقش کلیدی در افزایش تاب آوری ایفا می کند. تخصیص بودجه های اضطراری و تقویت توانمندی اقتصادی به شهر امکان می دهد تا پس از بحران، روند بازسازی را با سرعت و کارایی بیشتری پیش ببرد. بُعد اجتماعی نیز تأثیر چشمگیری بر تاب آوری اهرم دارد. در این شهر، افزایش آگاهی و آمادگی عمومی از اهمیت بالایی برخوردار است. شبکه های اجتماعی محلی، همبستگی اجتماعی و مشارکت فعال شهروندان می توانند آمادگی شهر را برای مواجهه با زلزله تقویت کنند. از این رو، اجرای برنامه های آموزشی، آگاهی رسانی و برگزاری تمرین های امدادی در میان مردم می تواند تاب آوری اجتماعی را بهبود بخشد و آسیب های ناشی از بحران را کاهش دهد. زیرساخت های کالبدی اهرم نیز به مقاوم سازی و بهبود بیشتری نیاز دارد. ساختمان های مقاوم و پایدار و توسعه فضاهای عمومی ایمن، به ویژه به عنوان پناهگاه های اضطراری، می توانند تاب آوری کالبدی شهر را افزایش دهند. با توجه به قرار گرفتن اهرم در منطقه ای زلزله خیز، توجه به استانداردهای ساخت وساز و ایجاد زیرساخت های مقاوم، بخشی حیاتی از تدابیر پیشگیرانه برای کاهش اثرات زلزله است. درنهایت، بُعد نهادی نیز به عنوان بُعد مکمل در تاب آوری شهر اهرم مؤثر است. تقویت نهادهای مرتبط با مدیریت بحران، افزایش هماهنگی و توانمندسازی سازمان های محلی، و ایجاد طرح های جامع مدیریت بحران، به شهر این امکان را می دهد تا در زمان بحران با کارایی و انسجام بیشتری عمل کند. توسعه و تقویت ظرفیت نهادی، نه تنها واکنش سریع تر به بحران را امکان پذیر می سازد، بلکه با ایجاد اعتماد عمومی به توانایی مدیریت بحران، تاب آوری کلی شهر را نیز ارتقا می بخشد.
نتیجه گیریبا توجه به نتایج تحقیق، توصیه می شود که سیاست گذاران و مدیران شهری در اهرم، اولویت بیشتری به برنامه ریزی و سرمایه گذاری در زمینه های اقتصادی، آموزشی، مقاوم سازی کالبدی و تقویت نهادهای مدیریت بحران دهند. این اقدامات می تواند آمادگی شهر را در برابر زلزله افزایش دهد، از اثرات مخرب بکاهد و به بازگشت سریع تر اهرم به شرایط عادی پس از بحران کمک کند.
تبیین میزان سطوح پایداری نواحی و مناطق شهری با تأکید بر امنیت شهری (مورد پژوهی: شهر کاشان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی منطقه ای سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۴
175 - 190
حوزههای تخصصی:
امروزه امنیت شهری به عنوان یکی از ابعاد پایداری، ضمن فراهم نمودن آرامش و احساس ایمنی در فضاهای شهری، نقش قابل توجهی در دستیابی به رفاه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی برای ساکنین شهری دارد، به طوری که فقدان آن موجب ناپایداری کیفیت زندگی ساکنین در فضای شهری می گردد. هدف پژوهش حاضر تبیین میزان سطوح پایداری نواحی و مناطق شهری کاشان با تأکید بر شاخص امنیت شهری می باشد تا بدین وسیله ضمن شناسایی نواحی و مناطق ناپایدار شهری در حوزه امنیت، اقدام به تدوین راهبردهایی مبتنی بر اصول توسعه پایدار شهری جهت افزایش امنیت در نقاط بحرانی گردد. نوع پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه انجام توصیفی- تحلیلی با استفاده از شاخص های امنیت شهری و از طریق مدل تصمیم گیری چند معیاره TOPSIS است و بدین طریق تلاش گردیده به این پرسش پاسخ داده شود که سطح پایداری نواحی و مناطق شهر کاشان به لحاظ شاخص های امنیت شهری از چه الگویی تبعیت می کند؟ بررسی ها و تحلیل های انجام شده در سطح مناطق شهری کاشان از نظر اولویت بندی سطوح برخورداری به لحاظ شاخص های امنیت نشان می دهد که مناطق 5 و 4 در رتبه اول و دوم به لحاظ برخورداری قرار دارند و منطقه 3 با کسب رتبه سوم جزء مناطق نیمه برخوردار و در نهایت مناطق 2 و 1 با کسب رتبه های چهارم و پنجم جزء مناطق محروم و بسیار محروم شهری به لحاظ شاخص های امنیت می باشند. نتایج پژوهش نشان می دهد پایداری نواحی و مناطق شهر کاشان به لحاظ شاخص های امنیت شهری با قرار گرفتن در سه سطح برخوردار، نیمه برخوردار و فرو برخوردار از الگوی نامتعادل پیروی می کند و لذا نواحی و مناطق از امنیت شهری یکسان برخوردار نمی باشند و در این زمینه می بایست نسبت به توزیع متعادل امکانات و خدمات در مناطق و نواحی فرو برخوردار اقدام نمود.
ارزیابی عملکرد اقتصادی- اجتماعی سازمان های مدیریت محلی (دهیاری ها) در جهت تحقق توسعه پایدار روستایی (مطالعه موردی: روستاهای شهرستان بابلسر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی منطقه ای سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۴
191 - 198
حوزههای تخصصی:
نزدیک به دو دهه از تأسیس و فعالیت سازمان دهیاری ها در کشور می گذرد. دهیاری ها از طریق مدیریت روستایی در فرایند توسعه روستاها نقش تأثیرگذاری داشته و در واقع وظیفه سازمان دهی و هدایت جامعه و محیط روستایی را بر عهده دارند. در این پژوهش تلاش شده است، تأثیر عملکرد اقتصادی - اجتماعی این نهادها در تحقق توسعه پایدار نواحی روستایی شهرستان بابلسر بررسی گردد. پژوهش حاضر به لحاظ هدف، از نوع کاربردی و از حیث روش توصیفی- تحلیلی است که اطلاعات آن به شیوه های میدانی از طریق پرسشنامه و مطالعه اسنادی جمع آوری شده اند. جامعه آماری شامل 58 روستای دارای دهیاری بوده که 20 درصد آنها یعنی 12 روستا با مجموع 6234 خانوار به عنوان نمونه آماری و مطابق فرمول کوکران 362 پرسشنامه توسط سرپرستان خانوار تکمیل گردید. با توجه به ویژگی های جامعه آماری، روش نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم بوده که در این روش هر روستا یک طبقه و هر سرپرست خانوار یک واحد نمونه در نظر گرفته شده است. مطابق نتایج پژوهش آزمون ویلکاکسون نشان می دهد که میانه شاخص اقتصادی (2.91) کمتر از حد متوسط مورد نظر (3) است و سطح معناداری (0.991) بیشتر از 0.05 است، که بیانگر عدم تأثیر اقتصادی معنادار دهیاری ها در توسعه پایدار روستاهاست. در مقابل، میانه شاخص اجتماعی (3.38) بالاتر از حد متوسط (3) است و سطح معناداری آزمون کمتر از 0.05 است، که نشان دهنده تأثیر مثبت و معنادار دهیاری ها در حوزه اجتماعی بر توسعه پایدار روستاها می باشد. به عبارت دیگر، عملکرد اجتماعی دهیاری ها نسبت به عملکرد اقتصادی آنها مناسب تر ارزیابی شده است.
تحلیل قانونمندی های حاکم بر فرآیند شکل گیری و گسترش اسکان غیر رسمی در محدوده های روستایی واقع در حریم کلان شهرها، مطالعه موردی: روستاهای حریم کلان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره ۱۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۵۹)
87 - 107
حوزههای تخصصی:
طی چند دهه اخیر روند جمعیت پذیری سکونتگاه های انسانی واقع در فضای حریم کلان شهرهای کشور، تأثیرپذیری فراوانی از فرآیندها و روندهای حاکم بر کلان شهرها داشته اند. در این میان اسکان جمعیت در نقاط روستایی واقع در این فضا در اشکال مختلف، از جمله به صورت سکونتگاه های غیررسمی و محدوده های فقیرنشین از چالش های عمده ای است که در این عرصه ها رخ داده است. این موضوع به سبب ماهیت پدیده، شیوه ساماندهی و مدیریت و بسیاری ابعاد دیگر و نو بودن برای مدیریت های محلی و روستایی و عدم تجربه لازم در این زمینه، نیازمند توجه در سطوح مختلف پژوهشی، حقوقی - قانونی، سیاست گذاری، برنامه ریزی و مدیریتی– اجرایی می باشد. هدف از این پژوهش، تحلیل قانونمندی های حاکم از جمله واکاوی ابعاد، مؤلفه ها و عوامل مختلف نهادی، اقتصادی و مکانی بر فرآیند شکل گیری و گسترش سکونتگاه های غیررسمی در محدوده روستاهای واقع در حریم کلان شهرها با تأکید بر شهر تهران است. روش شناسی پژوهش کیفی بوده که با استفاده از تکنیک های پژوهشی مختلف از جمله تحلیل محتوا، کدگذاری و طبقه بندی بر روی 26 مصاحبه انجام شده در نرم افزار MAXQDA تا رسیدن به مرحله اشباع نظری نسبت به مقوله بندی نظرات اقدام شد. بر اساس یافته های پژوهش 39 مقوله اصلی در قالب 5 مضمون شامل؛ «دافعه ها و جاذبه های جغرافیایی- محیطی- زیستی»، «انگیزه ها و محرک های اجتماعی- اقتصادی»، «فقدان و عدم اجرای طرح ها و برنامه ها»، «خلأ و ناکارآمدی قوانین، ضوابط و مقررات» و «ناتوانی و ضعف ساختارهای مدیریتی- اجرایی» به عنوان مهم ترین عوامل مؤثر بر شکل گیری و گسترش سکونتگاه های غیررسمی در محدوده روستاهای واقع در حریم کلان شهر تهران شناسایی و مورد تأکید قرار گرفتند.