فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۲۱ تا ۲۴۰ مورد از کل ۳۳٬۷۷۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: مولفه های هویت ساز معماری نقش مهمی در تقویت هویت فرهنگی و مذهبی و همچنین ایجاد همگرایی و همبستگی بین اقوام و ادیان مختلف دارند. شهر ارومیه با تاریخچه ای غنی و تنوع فرهنگی و مذهبی خود، نمونه ای برجسته از این همگرایی است. بازشناسی و تقویت این مؤلفه ها می تواند به حفظ و ترویج هویت فرهنگی و مذهبی و همچنین تقویت همبستگی اجتماعی کمک کند. پژوهش حاضردر تداوم مطالعاتی است که بمنظور بازشناسی مؤلفه های هویت ساز معماری با تأکید بر همگرایی اقوام و ادیان در محلات منتهی به خیابان امام (بافت قدیمی و تاریخی شهر ارومیه) می باشد. این پژوهش با هدف شناخت مؤلفه های هویت سازی است که بر معماری اثر گذارده و درصدد آن بوده که ویژگی های مختص معماری آن منطقه را رقم بزند.روش بررسی: نوع تحقیق حاضر از نظر هدف توسعه ای و به لحاظ ماهیت کاربردی می باشد، چرا که به دنبال بازشناسی مؤلفه های هویت ساز معماری با تأکید همگرایی اقوام و ادیان می باشد. روش تحقیق این رساله باتوجه به ماهیت موضوع پژوهش، از لحاظ محتوا نوعی پژوهش کمی کیفی به شمار می آید، اما اساس پژوهش متکی بر روش توصیفی تحلیلی می باشد، بدین صورت که در بخش توصیفی تحلیلی به صورت پیمایشی به برداشت های میدانی و گردآوری داده ها از طریق مشاهده، مصاحبه، عکاسی و... پرداخته می شود.یافته ها و نتیجه گیری: نتایج حاصل از بررسی محلات مرکزی منتهی به خیابان امام ارومیه نشان می دهد که مؤلفه های هویت ساز معماری نقش بسزایی در تقویت و بازتاب هویت فرهنگی و مذهبی شهر دارند. تنوع معماری در این محلات، نمایانگر تعاملات فرهنگی و مذهبی گسترده ای است که به هم زیستی مسالمت آمیز اقوام و ادیان مختلف کمک کرده است. این مطالعه نشان می دهد که معماری می تواند به عنوان یک ابزار قدرتمند برای تقویت همگرایی و همبستگی اجتماعی عمل کند، و توجه به این مؤلفه ها می تواند به حفظ و ترویج هویت فرهنگی و مذهبی و همچنین تقویت همبستگی اجتماعی کمک کند.
شناسایی و اولویت بندی عوامل مؤثر در توسعه گردشگری طبیعت مبنا با رویکرد آینده پژوهی و روش بهترین - بدترین معیار (مطالعه موردی: استان یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۳۹)
55 - 72
حوزههای تخصصی:
استان یزد، به دلیل برخورداری از تنوع جاذبه های طبیعی منحصربه فرد همچون کویرها، کوه ها و معادن، توان بالقوهٔ زیادی برای توسعه ازطریق گردشگری دارد. گردشگری طبیعت مبنا به منزلهٔ گونه ای از گردشگری پایدار می تواند نقش مهمی در توسعهٔ منطقه ای و ملی ایفا کند. لذا، هدف پژوهش حاضر، به منزلهٔ مطالعه ای توصیفی - تحلیلی و میدانی، شناسایی عوامل کلیدی تأثیرگذار در توسعهٔ گردشگری طبیعت مبنا در استان یزد است. شیوهٔ گردآوری داده ها مطالعات کتابخانه ای است و با نمونه گیری هدفمند (روش گلوله برفی) تعداد پانزده نفر از استادان و پژوهشگران حوزهٔ گردشگری به منزلهٔ خبرگان انتخاب شده است. سپس، با رویکرد آینده پژوهی و با بهره گیری از روش تحلیل ساختاری و مزایای نرم افزار Micmac، عوامل کلیدی تأثیرگذار در توسعهٔ گردشگری طبیعت مبنا در استان یزد شناسایی شده است. در ادامه، با بهره گیری از روش Best-Worst Method درجهٔ اهمیت هریک از آن ها تعیین شد. درنهایت، نوزده عامل در شش بعد اجتماعی، فرهنگی، زیست محیطی، اقتصادی، مدیریتی و کالبدی شناسایی شد. این عوامل در دوازده مورد (شامل فنّاوری های اطلاعاتی، سرمایه گذاری دولتی، سرمایه گذاری غیردولتی، آموزش، کیفیت مسیرهای ارتباطی، مشارکت محلی، گونه های حمل ونقل، حمایت مالی سازمان های بین المللی، برنامه ریزی توسعهٔ گردشگری، امنیت، تبلیغات و جاذبه های گردشگری طبیعت مبنا) با پیشینهٔ پژوهش اشتراک دارد و در هفت مورد (شامل ایجاد هماهنگی و یکپارچگی بین سازمان های مرتبط، قوانین مرتبط با توسعهٔ گردشگری، مناطق حفاظت شده، ایمنی، ارائهٔ تسهیلات دولتی برای جذب سرمایه گذار خصوصی، گردشگرپذیری و کیفیت هوای محیط) متفاوت است. گفتنی است از نظر این پژوهش مهم ترین و کم اهمیت ترین معیار به ترتیب «جاذبه های گردشگری طبیعت مبنا» و « حمایت مالی سازمان های بین المللی» است.
چالش های استقرار بلاکچین در زنجیرهٔ تأمین خدمات گردشگری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۳۹)
73 - 89
حوزههای تخصصی:
قابلیت های گوناگون و متعدد فنّاوری بلاک چین، که در انقلاب صنعتی نسل چهارم بروز یافت، سبب شد صنایع گوناگون به فکر استفاده از این فنّاوری در بسترهای گوناگون خود باشند. اما استفاده از این فنّاوری با چالش هایی برای صنایع گوناگون ازجمله صنعت گردشگری کشور همراه بوده است. هدف از انجام این پژوهش شناسایی چالش های استقرار فنّاوری بلاک چین در زنجیرهٔ تأمین خدمات گردشگری کشور و همچنین ارائهٔ پیشنهادهای عملی به منظور برون رفت از این چالش ها است. برای انجام این پژوهش در ابتدا، با استفاده از مطالعهٔ پیشینهٔ پژوهش، چالش های استقرار فنّاوری بلاک چین در زنجیرهٔ تأمین خدمات گردشگری بررسی شد. در ادامه، این چالش ها با استفاده از تکنیک مدل سازی ساختاری تفسیری به شکل سیستمی ساختارمند درآمدند. به منظور برازش سیستم ساختاری شکل گرفته از تکنیک معادلات ساختاری با کاربرد از نرم افزار SmartPLS3 استفاده شد. جامعهٔ آماری پژوهش حاضر را همهٔ خبرگان، مدیران و معاونان درگیر در حوزهٔ خدمات گردشگری کشور تشکیل می دهد. نتایج پژوهش نشان می دهد که 9 چالش شناسایی شده در این پژوهش در 6 سطح کلی ساختاربندی شده اند و عامل قوانین و مقررات دولتی به منزلهٔ پایه ای ترین چالش بر سر راه استقرار فنّاوری بلاک چین در زنجیرهٔ تأمین خدمات گردشگری شناسایی شده است.
مخاطرات دریاچه های رو به خشکی ایران برای سکونتگاه های انسانی پیرامونی و راهکارهای مقابله با آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۲
107 - 122
حوزههای تخصصی:
در حال حاضر با افزایش خشکی در نتیجه خشکسالی و تغییرات اقلیمی از یک سو و ناکارآیی مدیریت منابع از سوی دیگر، شاهد کاهش سطح آب دریاچه ها یا تماماً خشک شدن برخی از دریاچه ها در ایران هستیم. مسلم این است که تضعیف یا نابودی این عنصر حیاتی (دریاچه ها) در اکوسیستم کشور، باعث بروز مشکلات و مخاطراتی به ویژه برای سکونتگاه های انسانی پیرامونی (اعم از شهرها و روستاها) و پسکرانه های دریاچه ها می شود. ازاین رو در مقاله حاضر کوشش شده ضمن شناسایی مخاطرات ناشی از روند خشکی دریاچه ها در ایران برای سکونتگاه های پیرامونی، راهکارهای مناسب به منظور مقابله با مخاطرات را از دیدگاه کارشناسی (نخبگان) ارائه شود. با توجه به ماهیت این تحقیق از روش ذهن شناختی کیو (Q) به منظور تحقق اهداف استفاده شده است. ابتدا بررسی تغییرات سطح آبی دریاچه های برجسته کشور در بازه ی ۲۰ساله اخیر گزارش شده سپس از طریق واکاوی محتوای اسناد و انجام مصاحبه با کارشناسان و نخبگان متخصص به تعداد 14 نفر، گزاره های 29 گانه مخاطرات ناشی از خشکی دریاچه ها در قالب 5 الگوی ذهنی شناسایی شد. همچنین 22 گزاره در قالب 4 الگوی ذهنی راجع به راهکارهای مناسب برای مقابله با خشکی دریاچه های کشور به دست آمد. نتیجه اینکه افول جدی بنیان های طبیعی در اکوسیستم پیرامونی دریاچه ها از عواقب این خشکی است که می تواند زمینه ساز چالش های انسانی- اجتماعی در فضای جغرافیایی شود. گذار از این شرایط در وهله ی اول منوط به اتخاذ رویکرد یکپارچه مدیریت مخاطرات برای ممانعت از دستکاری اکوسیستم، پایش مستمر خشکی دریاچه ها و اجرای برنامه های سازگار با محیط انسانی پیرامون دریاچه ها می باشد که از جمله آن می توان به ایجاد ستادهای مدیریتی محله ای که دارای ارتباط مستقیم با ستاد مدیریت بحران است، اشاره داشت.
تبیین مؤلفه های بازآفرینی بافت های ناکارآمد شهری براساس ابعاد ریخت شناسی شهری نمونه موردی: بافت مرکزی شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های بوم شناسی شهری سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۳۵)
123 - 140
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف شناسایی و بررسی تأثیر شاخص های ریخت شناسی شهری بر بازآفرینی بافت های فرسوده در محدوده مرکزی شهر اهواز انجام شده است. این مطالعه به لحاظ ماهیت به صورت توصیفی-تحلیلی و به لحاظ روش، به صورت کمی و هدف کاربردی انجام شده است. داده های مورد نیاز از منابع کتابخانه ای، اسناد و منابع الکترونیکی جمع آوری شده است. همچنین داده های میدانی نیز از طریق پرسشنامه و مشاهده متوالی جمع آوری شده است تا به دقت سنجش متغیرها و ارائه راهکارهای پیشنهادی انجام شود. پایایی پرسشنامه با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ بالای 0.7 تأیید شده است. جامعه مورد نظر این پژوهش شامل 25 نفر از متخان و نخبگان به صورت گزینشی و هدفمند انتخاب شده اند. برای تحلیل داده ها با تکنیک دیمتل از نرم افزار اکسل استفاده شده است. نوآوری این پژوهش به دلیل استفاده ترکیبی از مفاهیم بازآفرینی، بافت فرسوده و ریخت شناسی شهری و استفاده از یک تکنیک دیمتل است که به عنوان یک مطالعه برجسته در حوزه بافت فرسوده مرکزی شهر اهواز تلقی می شود. نتایج نشان می دهد که متغیرهای کاربری مسکونی (امتیاز 4.35)، تعداد تصادفات (امتیاز 4.031)، نفر در واحد مسکونی (امتیاز 3.54)، تعداد طبقات ساختمان (امتیاز 3.35) و دسترسی به فضای عمومی و باز (امتیاز 1.99) در جایگاه اول تا پنجم قرار گرفته اند. برای احیای بافت فرسوده شهری، باید بهبود دسترسی به فضاهای عمومی و باز، تنوع فضای عمومی،کاهش تراکم دسترسی، کاهش تعداد طبقات ساختمان، افزایش سرانه کاربری فضای سبز توسط برنامه ریزان شهری مدنظر قرار گیرد. همچنین مشارکت فعال ساکنان و ارائه تسهیلات اقتصادی، می تواند در بازآفرینی بافت فرسوده مؤثر باشد.
ارزیابی خدمات توسعه گردشگری در روستاهای پیراشهری ایذه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سیستم اطلاعات جغرافیایی با تلفیق مدل های تصمیم گیری، در حوزه های توسعه مکانی ازجمله ظرفیت های گردشگری مؤثر است. روستاهای گردشگری پیراشهری به دلیل خصوصیات و تفاوت های فضایی، در بخش خدمات متفاوت از دیگر نقاط روستایی عمل می نمایند. به واسطه همین شرایط، خدمات موردنیاز گردشگری این روستاها نیز متفاوت است. هدف این پژوهش ارزیابی خدمات موردنیاز توسعه گردشگری در روستاهای پیراشهری از طریق تلفیق مدل ویکور و تحلیل آن ها در محیط GIS است. این مطالعه در 5 روستای پیراشهری دارای قابلیت گردشگری انجام شد. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و مبتنی بر داده های پیمایشی و مکانی است. ابتدا از طریق مدل ویکور، خدمات مورد نیاز گردشگری در روستاها شناخته و رتبه بندی شدند. سپس با استفاده از الگوریتم های موجود در GIS، تحلیل های فضایی ارائه شد. نتیجه مدل AHP تائید نمود که خدمات اقامتی با ضریب اهمیت 389/0 و سپس خدمات حمل ونقل با ضریب 186/0 به عنوان مهم ترین خدمات موردنیاز شناخته شده اند. همچنین بر اساس مدل ویکور، روستای نورآباد با وزن 857/0 در رتبه اول جهت توسعه خدمات گردشگری شناخته شده و بر اساس الگوریتم مکان مرکزی در GIS، روستای کولفرح به عنوان روستای مرکزی در زمینه خدمات گردشگری مشخص شد. علاوه بر این، الگوریتم های فضایی محیط GIS تائید نمود که روستاهای پیراشهری ازلحاظ خدمات موردنیاز گردشگری، دارای الگوی تصادفی بوده اند و خودهمبستگی فضایی میان آن ها مشاهده نشده است. درنتیجه باید بر اساس اولویت بندی ارائه شده، توسعه خدمات برای آن ها برنامه ریزی و اجرایی شود.
اثر موقعیت ناوه و پشته بادهای غربی بر گستره خشکسالی های ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خشکسالی های متوالی سال های اخیر در ایران اهمیت تحلیل ساختارهای جوّی و اثر آن را بر الگوهای بارش و خشکسالی افزایش داده است. هدف از پژوهش حاضر بررسی موقعیت و تغییرات مکانی اجزای کلیدی گردش جوّ و سامانه های همدید منطقه از جمله پشته ها و ناوه های جوّی در ارتباط با گستره خشکسالی های ماهانه ایران است. در این مطالعه از داده های ژئوپتانسیل تراز 500 هکتوپاسکال و بارش داده های ERA5 با دقت 25/0 درجه از سال 1979 تا 2021 استفاده شد. درصد مساحت خشکسالی های ماهانه (سپتامبر تا می) با شاخص RAI در پنج طبقه محاسبه و موقعیت محور و حد جنوبی و شمالی ناوه ها و پشته ها در گستره ای از غرب ایران تا شرق اقیانوس اطلس استخراج و ترسیم شد. نتایج نشان داد که محور ناوه در خشکسالی های فراگیر از 30 درجه شرقی در سپتامبر و می به 10 درجه شرقی در سایر ماه ها و محور پشته در تمام ماه ها در محدوده مرکز تا غرب ایران و در مقابل، محور ناوه ها در ماه های فاقد خشکسالی بین 30 تا 40 درجه شرقی و محور پشته ها در ماه های فاقد خشکسالی از 0 تا 20 درجه شرقی مستقر بوده است. حد جنوبی ناوه ها در خشکسالی های فراگیر در شمال آفریقا و حد شمالی پشته ها در محدوده روسیه تا آسیای میانه مشاهده شد. میزان جابه جایی محور پشته ها بین ماه های خشکسالی فراگیر و فاقد خشکسالی (حدود 50 درجه) بسیار بیشتر از تغییر موقعیت محور ناوه ها بوده است. جابه جایی حد جنوبی ناوه ها و به خصوص حد شمالی پشته ها، کاهش بارش و افزایش خشکسالی را در ماه های دسامبر، ژانویه و مارس (در پژوهش های قبلی به طور مشخص به آن اشاره شده است) توجیه می کند؛ به طوری که در این ماه ها به ترتیب پشته ها و ناوه ها جابه جایی شرق و غرب سو داشته است. این شاید نمایانگر تغییر رژیم بارش ایران متأثر از تغییر اجزای گردش جوّ منطقه در بستر گردش جوّ سیاره ای باشد.
ارزیابی جایگاه علمی- پژوهشی دانشکده علوم جغرافیایی دانشگاه خوارزمی در بین دانشگاه های ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا سال ۲۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۸۲
75 - 90
حوزههای تخصصی:
هر سازمان علمی به منظور آگاهی از میزان مطلوبیت فعالیتهای خود بالاخص در محیطهای پویا، نیاز مبرم به نظام ارزشیابی دارد. فقدان این نظام در یک سازمان به معنای ضعف با محیط درونی و بیرونی بوده، زمینه ساز افزایش آسیب پذیری می شود. استقرار نظام ارزشیابی در دانشگاه با هدف پایش و تحلیل کارایی، اثربخشی و پایداری در راستای اهداف توسعه علمی است. در این چارچوب، تعیین سطح و جایگاه علمی مراکز دانشگاهی، کمک شایانی در تحقق اهداف بیان شده دارد. این اقدام سبب ارتقای جایگاه دانشگاه و به تبع دانشکده ها و گروه های آموزشی و پژوهشی می شود. پژوهش حاضر با اعتقاد به این موضوع، شناخت جایگاه علمی دانشکده علوم جغرافیایی را در بین دانشگاههای کشوربر اساس منابع در دسترس هدف اصلی خود قرار داده است. روش پژوهش، از نوع ترکیبی متوالی است. یعنی در ابتدا شاخص های پژوهشی که قابل دسترس هستند با اتکا به وبگاه های علمی تولید داده مانند: Web Of Science، Scopus، ISC و سایر وبگاه ها جمع آوری گردیدند، پس از پردازش کمی داده ها، جایگاه دانشکده علوم جغرافیایی دانشگاه خوارزمی در مقایسه با سایر مراکز علمی جغرافیایی (دارای ملاک های مشابه) بدست آمد. در این پژوهش متمایز با سایر پژوهشهای مشابه فقط به «تعیین سطح» بسنده نشد و با روش کیفی مبتنی بر رویکرد تحلیل محتوا ، نقاط قوت، ضعف، فرصتها و تهدیدها کشف و تفهم گردید. یبنابراین دانشکده علوم جغرافیایی دانشگاه خوارزمی مبتنی بر شاخص های منتخب در سطح متوسط قرار دارد. ضعف در سرانه و ارجاع به مقالات لاتین در بین شاخصها دارای اهمیت بالایی است. همچنین، ضعف برخورداری از زیرساختها و تشکیلات اداری بخش پژوهش و فناوری، کاهش انگیزه برخی از اعضای هیات علمی متاثر از وضعیت نظام حقوق به کاهش روحیه مشارکت در بین اساتید با ارکان اجرایی دانشکده مهمترین عوامل بازدارنده بر ارتقای دانشکده علوم جغرافیایی دانشگاه خوارزمی در بین دانشکده های جغرافیایی منتخب هستند
عوامل و محرک های مؤثر بر امنیت شغلی راهنمایان گردشگری شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۴۰)
1 - 18
حوزههای تخصصی:
راهنمایان گردشگری، در نقش رابط بین گردشگران و جوامع مقصد، با ارائه خدمات و بیان جذابیت جاذبه ها و مکان های گردشگری می توانند نقش مهمی در توسعه گردشگری داشته باشند. با توجه به نقش این راهنمایان در توسعه گردشگری، توجه به آنان و شناسایی عوامل مؤثر بر امنیت شغلی آنان سبب توسعه گردشگری خواهد شد. هدف از این پژوهش بررسی عوامل و محرک های مؤثر بر امنیت شغلی راهنمایان گردشگری شهر تهران است. پژوهش ازنظر هدف کاربردی است و با روش توصیفی پیمایشی صورت گرفته است. جامعه آماری شامل راهنمایان گردشگری در شهر تهران است، که با روش نمونه گیری تصادفی ساده 210 راهنمای گردشگری برای نمونه انتخاب شده است. بنابر نتایج پژوهش، 152 نفر معادل 2/74 درصد راهنمایان گردشگری بر این نظر بودند که امنیت شغلی ندارند. نتایج پژوهش درزمینه شاخص های مؤثر بر امنیت شغلی راهنمایان گردشگری نشان می دهد که رفتار، قدرت بیان، ظاهر و پوشش، مسئولیت پذیری، مهارت ارتباطی، نگرش حرفه ای، داشتن اطلاعات دقیق، مربیگری/ مدیریت، دانش، بیمه و حقوق کاری اثرگذاری بیشتری بر امنیت شغلی راهنمایان گردشگری دارد. نتایج بررسی عوامل کلی مؤثر بر امنیت شغلی راهنمایان گردشگری شهر تهران نشان می دهد که عامل فردی شخصی با ضریب تأثیر 647/0، عامل تخصصی حرفه ای با ضریب تأثیر 550/0 و عامل نهادی سیاستی با ضریب تأثیر 464/0 به ترتیب بیشترین اثر را بر امنیت شغلی راهنمایان گردشگری شهر تهران داشته اند.
بررسی نقش تغییرات اقلیمی در خطر وقوع آتش سوزی در جنگل ها و مراتع استان کهگیلویه و بویر احمد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۴۱
103 - 130
حوزههای تخصصی:
آتش سوزی یکی از عوامل تهدیدکننده جنگل ها و مراتع ایران به شمار می رود. سالانه هزاران هکتار از جنگل ها و مراتع زاگرس طعمه حریق می شوند. طی سال های اخیر بخش وسیعی از جنگل ها و مراتع استان کهگیلویه و بویراحمد در اثر آتش سوزی از بین رفته است. تحقیق حاضر به منظور بررسی نقش تغییرات پارامترهای اقلیمی در وقوع آتش سوزی های جنگل ها و مراتع این استان انجام شد. برای این منظور هم رابطه زمانی و هم رابطه مکانی بین متغیرهای اقلیمی و آتش سوزی بررسی شد. داده های متغیرهای اقلیمی (1400-1385) از سازمان هواشناسی ایران و داده های آتش سوزی (تعداد، وسعت و موقعیت مکانی) در دوره 1400-1385 از اداره کل منابع طبیعی و آبخیزداری استان کهگیلویه و بویراحمد به دست آمدند. رابطه بین متغیرهای اقلیمی و آتش سوزی طی زمان موردمطالعه، براساس ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل های رگرسیونی حاصل شد. پس از تهیه نقشه موقعیت آتش سوزی ها و نقشه های پارامترهای اقلیمی با روش های درون یابی، رابطه مکانی بین متغیرهای اقلیمی و وقوع حریق با روش رگرسیون لجستیک به دست آمد. مدل سازی احتمال خطر وقوع آتش سوزی، با استفاده از 70 درصد موقعیت آتش سوزی ها و روش رگرسیون لجستیک انجام شد. به منظور ارزیابی کارایی روش رگرسیون لجستیک از 30 درصد موقعیت آتش سوزی ها و روش سطح زیرمنحنی (AUC) استفاده شد. برای ارزیابی صحت نقشه احتمال خطر وقوع آتش سوزی از ماتریس خطا و شاخص صحت کلی استفاده شد. نتایج رابطه زمانی نشان داد که تعداد آتش سوزی رابطه معنی داری با میانگین سرعت باد فصلی داشت. نتایج رابطه مکانی نشان داد که میانگین درجه حرارت فصلی مهمترین متغیر در وقوع آتش سوزی بود. نتایج ارزیابی کارایی و صحت سنجی روش رگرسیون لجستیک و نقشه احتمال خطر آتش سوزی نشان داد که این روش با سطح زیرمنحنی 0.95 و صحت کلی 92.7 درصد، دقت مطلوبی در شناسایی مناطق خطر آتش سوزی در جنگل ها و مراتع استان کهگیلویه و بویراحمد داشته است. نتایج این تحقیق در مدیریت، نظارت و پیش بینی آتش سوزی در عرصه های منابع طبیعی استان بسیار کاربردی است.
ارزیابی شاخص های تحقق توسعه حمل ونقل شهری عمومی محور (موردمطالعه: منطقه 11 تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی توسعه شهری و منطقه ای سال ۹ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۸
197 - 237
حوزههای تخصصی:
توسعه حمل ونقل عمومی محور، یکی از راهکارهای مهم و مصادیق توسعه پایدار شهری است که به منظور حل معضلات ترافیکی و بهبود شرایط حمل ونقل در شهرها مورداستفاده قرار می گیرد. در این رویکرد، برنامه ریزی و گسترش حمل ونقل عمومی، به عنوان جایگزینی برای استفاده از خودروهای شخصی و حمل ونقل خصوصی مطرح شده است. منطقه 11 شهرداری تهران یکی از مناطق مرکزی شهر تهران است که دارای بار ترافیکی بالایی است و به تبع آن با مشکلاتی در سیستم حمل ونقل شهری خود مواجه است. در تحقیق مذکور، باهدف انطباق شاخص های توسعه حمل ونقل عمومی محور با وضعیت فعلی منطقه 11 شهر تهران و بازپس گیری شهر از فضای خودرو محور به فضای انسان محور، شاخص های استاندارد توسعه حمل ونقل عمومی محور به عنوان مبنای تحلیل و رتبه بندی بررسی شده اند. در این رویکرد، با توجه به شاخص های مختلف، میزان قابلیت منطقه برای تحقق توسعه حمل ونقل عمومی محور ارزیابی گردیده است. به این ترتیب، این تحقیق به مسئولین و برنامه ریزان شهری کمک می کند تا بر اساس نتایج به دست آمده، راهکارهای مناسبی برای بهبود حمل ونقل در منطقه 11 شهر تهران ارائه دهند. روش تحقیق پژوهش حاضر ازنظر هدف؛ کاربردی و ازنظر متدولوژی توصیفی و ازنظر روش جمع آوری اطلاعات مبتنی بر روش های کتابخانه ای – اسنادی و مطالعات میدانی بوده و در تحلیل اطلاعات نیز از نرم افزار سیستم اطلاعات جغرافیایی و روش های رتبه بندی و در مقایسه تطبیقی، از ضریب ناموزونی موریس و روش بی مقیاس خطی و از نرم افزار Choice Expert برای تحلیل سلسله مراتبی AHP استفاده شده است. با توجه به نتایج حاصله، می توان گفت که منطقه 11 شهرداری تهران، به رغم داشتن پتانسیل بالا برای تحقق توسعه حمل ونقل عمومی محور، در شرایط فعلی ظرفیت تبدیل شدن به یک مرکز توسعه حمل ونقل عمومی محور را ندارد و جهت تبدیل شدن باید تغییرات وسیعی در ساختارهای فضایی آن ایجاد شود.
India-Iran Relations in the Evolving Indo-Pacific: A Contemporary Geopolitical Analysis of Strategic Ambitions and Emerging Alliances(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۲۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۷۶)
303 - 324
حوزههای تخصصی:
The Indo-Pacific region has become increasingly central to global politics, reflecting significant shifts in geopolitical dynamics. This paper investigates the evolving relationship between India and Iran, focusing on their strategic ambitions and the broader geopolitical implications within the Indo-Pacific context. Key attention in the study has been given to the strategic importance of Chabahar Port, which serves as India's crucial gateway to Afghanistan and Central Asia, enhancing its connectivity and influence in the region. Additionally, the paper explores India's participation in emerging alliances, analyzing both the challenges and opportunities these partnerships present. The study has incorporateed SPSS regression analysis, examining the factors influencing India's strategic decisions and the impact of its alliances on regional stability and prosperity. By employing this statistical approach, the paper quantitatively assesses the correlations between various geopolitical and economic variables, offering a nuanced understanding of India's strategic posture with Iran in the Indo-Pacific region.
شناسایی الگوی توسعه گردشگری سوریه در دوران پسا بحران "با تأکید بر شهر دمشق"(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۱۱ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
97 - 114
حوزههای تخصصی:
اگرچه تا کنون هیچ کشوری موفق به جلوگیری از تأثیرات منفی جنگ ها و بی ثباتی امنیتی بر بخش گردشگری نشده است بااین حال، نیاز به توسعه گردشگری پس از عبور از این بحران ها به دلیل نقش بسیار زیادی که در حمایت از اقتصاد مناطق آسیب دیده دارد، از اهمیت و اولویت برخوردار است. هدف پژوهش حاضر شناسایی عناصر و مقوله های کلیدی در برنامه ریزی توسعه گردشگری است. به نحوی که در نظر گرفتن آن ها در برنامه ریزی توسعه گردشگری در سطح ملی بتوان به بهینگی لازم در برنامه ریزی دست یافت و از هزینه های ناخواسته اجتناب نمود. به منظور دستیابی به هدف یادشده روش کیفی با ابزار مصاحبه کارشناسی مدنظر قرارگرفته است. درمجموع از نظرات 30 کارشناس و پژوهشگر فعال در حوزه گردشگری کشور سوریه به روش گلوله برفی استفاده شده است. برای تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار تحلیل محتوای کیفی MaxQDA 2020 استفاده شده است. پژوهش حاضر در مرحله، ابتدا کدها و مقوله های محوری مرتبط با گردشگری کشور سوریه را شناسایی نموده است و سپس با بررسی ارتباطات این کدها کدبندی انتخابی که روند و ارتباطات این کدها را نشان می دهد، انجام شده است. در بخش کدبندی انتخابی 6 کد اصلی شامل: کارکردهای گردشگری، موانع توسعه گردشگری، الزامات توسعه گردشگری، اولویت بازارهای هدف، انواع گردشگری و ذی نفعان گردشگری بوده است. در بخش انواع گردشگری پتانسیل توسعه گونه های گردشگری در شهر دمشق معرفی شده است. در بخش کدبندی انتخابی نیز ارتباطات، الزامات و پیوندهای مرتبط با توسعه گردشگری سوریه در دوران پس از بحران داخلی ترسیم شده است. الگوی ترسیم شده در قالب روابط انتخابی می تواند مسیر حرکت در راستای توسعه گردشگری کشور سوریه را ترسیم نماید و به برنامه ریزان این حوزه جهت برون رفت از وضعیت فعلی و حرکت به سمت وضعیت بهینه کمک نماید
بررسی نقش میانجی نشاط اجتماعی در رابطه بین بازاریابی اجتماعی و انگیزه برای شرکت در فعالیت های فراغتی ورزشی (مطالعه موردی: سالمندان استان اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و اوقات فراغت دوره ۹ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۷
293 - 313
حوزههای تخصصی:
ورزش یک پدیده اجتماعی وسیع و جهانی است که در زندگی جوانان و بزرگ سالان ریشه دارد و مشارکت ورزشی کیفیت زندگی افراد را ارتقا می دهد و تأثیر آشکاری بر ابعاد فیزیکی، روانی و اجتماعی دارد. هدف از انجام این تحقیق، بررسی نقش میانجی نشاط اجتماعی در رابطه بین بازاریابی اجتماعی و انگیزه برای شرکت در فعالیت های فراغتی ورزش (مطالعه موردی: سالمندان استان اردبیل) بود. روش تحقیق ازنظر هدف، کاربردی و ازلحاظ ماهیت، توصیفی پیمایشی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر سالمندان فعال در باشگاه های ورزشی و پارک ها بودند. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوهن، 318 نفر تعیین شدند که 10 درصد به حجم نمونه اضافه و درنهایت350 نفر تعیین شدند و با توجه به وجود پرسش نامه های ناقص، 339 پرسش نامه تجزیه و تحلیل شد. ابزار اندازه گیری پرسش نامه های استاندارد بودند که روایی محتوا، همگرا و واگرا تأیید شد. پایایی هر سه پرسش نامه ازطریق ضریب آلفای کرونباخ تأیید شد. برای تجزیه وتحلیل فرضیه های تحقیق، از مدل معادلات ساختاری و نرم افزار اس پی اس اس۱۹ و آموس۲۳ استفاده شد. نتایج این پژوهش حاکی از تأثیر بازاریابی اجتماعی بر انگیزه شرکت در فعالیت های فراغتی ورزشی، تأثیر بازاریابی اجتماعی بر نشاط اجتماعی و تأثیر نشاط اجتماعی بر انگیزه شرکت در فعالیت های فراغتی ورزشی است؛ بنابراین می توان نتیجه گرفت که ایجاد انگیزه شرکت در فعالیت های فراغتی ورزشی سالمندان در جهت نشاط اجتماعی، نیازمند انجام برنامه ریزی بلندمدت، کوتاه مدت و میان مدت است و بهتر است که این نوع برنامه ریزی با رویکرد بازاریابی اجتماعی باشد تا بتوان به اهداف مدنظر رسید.
ارائه راهبردهای ارتقاء تاب آوری شهری در شهرهای اقماری حوزه کلانشهر تهران (مطالعه موردی: شهر اسلامشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: یکی از موضوعاتی که بیشتر شهرهای جهان با آن دست به گریبان هستند، موضوع سوانح طبیعی می باشد. بر اساس آمار موجود 90 درصد از شهرهای ایران در برابر زلزله 5/5 ریشتری آسیب پذیر هستند. در حال حاضر دیدگاه غالب از تمرکز برروی صرفا کاهش آسیب پذیری به افزایش تاب آوری در مقابل حوادث تغییر پیدا کرده است.هدف: پژوهش حاضر با هدف ارائه راهبردهای ارتقاء تاب آوری شهری در شهرهای اقماری حوزه کلانشهر تهران (مورد مطالعه: شهر اسلامشهر) صورت پذیرفته است.روش شناسی: با توجه به ماهیت موضوع و اهداف تحقیق، روش تحقیق توصیفی - تحلیلی است و اطلاعات به صورت اسنادی، کتابخانه ای و پیمایشی و با ابزار پرسشنامه گردآوری شده اند. جامعه آماری پژوهش متشکل از شهروندان ساکن در مناطق 1 و 2 و 3 و 6 شهر اسلامشهر و کارشناسان و متخصصین مرتبط با موضوع تحقیق در این شهر می باشند. حجم نمونه مورد بررسی نیز با استفاده از فرمول کوکران برای شهروندان برابر 384 نفر و برای متخصصان برابر 50 نفر محاسبه گردیده است. همچنین به جهت تجزیه و تحلیل داده ها ابتدا از آزمون های تی.تست و سپس از تحلیل سوات و ماتریس برنامه ریزی استراتژیک کمی استفاده گردیده است.قلمرو جغرافیایی: تحقیق حاضر به لحاظ جغرافیایی در شهر اسلامشهر واقع در شهرستان اسلامشهر و استان تهران انجام پذیرفته است.یافته ها: یافته ها نشان می دهد از لحاظ تاب آوری شهر اسلامشهر فاصله معناداری از حدود نرمال دارد که در زمان پس از بحران می تواند تعادل در حوزه کلانشهری را تحت تأثیر قرار داده و جامعه را ناپایدار سازد.نتیجه گیری: نتایج حاصل از تحلیل سوات و برنامه ریزی استراتژیک کمی، «تدوین برنامه های بازآفرینی شهری در بافت های ناکارآمد و جلوگیری از ریزدانگی در توسعه شهر و تشویق به تجمیع پلاک های ریزدانه در سطح شهر» را به عنوان مهم ترین راهبرد ارتقاء تاب آوری شهر اسلامشهر معرفی نموده است.
طراحی و اعتبار یابی الگوی آموزش ترکیبی بر مبنای برنامه سیپا جوامع محلی تالاب های بین المللی سیستان و بلوچستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره ۱۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۵۹)
149 - 166
حوزههای تخصصی:
برنامه سیپا بخشی از کنوانسیون رامسر، باهدف استفاده خردمندانه از تالاب هاست. این پژوهش باهدف طراحی و اعتبار یابی الگوی آموزش ترکیبی برای جوامع محلی در برنامه سیپای تالاب بین المللی خلیج گواتر و مجموعه تالاب های بین المللی هامون در سیستان و بلوچستان انجام شد. پژوهش حاضر کاربردی و به روش آمیخته از نوع اکتشافی بود. جهت استخراج ریز مؤلفه های کلیدی، از روش کیو استفاده شد. در بخش کیفی، پس از ارزیابی و جمع بندی فضای گفتمان، از میان 110 گزاره، پرسش نامه ای با 4 دسته و 51 عبارت کیو، توسط ده نفر از خبرگان، طراحی شد. در بخش کمی، پرسش نامه محقق ساخته به شیوه نمونه گیری هدفمند، در اختیار 19 تن از متخصصان برنامه سیپا قرار گرفت. پایایی پرسش نامه با آلفای کرونباخ (93/0) به دست آمد. اعتبار یابی الگو، توسط نرم افزار SPSS و AMOS محاسبه گردید. برای آزمون الگو، از تحلیل مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج حاصل از تحلیل عاملی نشان داد الگوی آموزش ترکیبی جوامع محلی شامل 4 مؤلفه اصلی"ارتباطات و تعامل"،" آموزش و اطلاعات"،"مشارکت و همکاری"و" اقدام عملی پایدار" و 36 ریز مؤلفه کلیدی است. طبق نتایج، ریز مؤلفه توانمندسازی جوامع محلی با بیشترین بارعاملی، در اولویت اول جهت حفاظت از تالاب های منطقه قرار گرفت. همچنین رابطه مؤلفه های اصلی با یکدیگر به گونه ای است که ارتباطات و تعاملاتی که بین جوامع محلی وجود دارد سبب رشد مشارکت و همکاری بین آن ها می شود. این مشارکت، گسترش آموزش و اطلاعات را به همراه دارد و بدین طریق زمینه اقدامات لازم جهت حفاظت از تالاب ها فراهم می شود.
ابعاد رفتار فضایی در شکل گیری فضاهای خانه های مسکونی، نمونه موردی: شهر میبد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توسعه جوامع انسانی، توجه معماران، طراحان و برنامه ریزان به کیفیت فضا و ساختار کالبدی آن افزایش یافته و نقش طراحی به عنوان ابزاری در جهت شکل دادن به محیط زندگی و پاسخ گویی به توقعات و نیازهای انسان، اهمیت بیشتری یافته است. رفتار فضایی فرد، متأثر از عناصر تشکیل دهنده محیط و ساختار کالبدی پیرامون او، بر پایه ی ویژگی های روان شناختی، شخصیتی، فرهنگی و اجتماعی شخص بوده، که در فضا رخ می دهد. مکان پایدار به عنوان محیط ایده آل و پاسخ ده، نشانگر میزان کیفیت محیط بوده و به نسبتی که قابلیت های عرضه شده در محیط بیشتر باشد، افراد بر اساس فرایندهای ادراک- شناخت و انگیزش های درونی، ارتباط مؤثرتری با محیط برقرار می کنند. در واقع نوع و تعداد فضاها، مجموعه ایست متشکل از فضاها و عناصر فرعی که در کنار یکدیگر عنصر اصلی طرح را شکل می دهند. این عناصر شامل: فضاهای داخلی، خارجی، مکان یابی، چیدمان و غیره است که متغیر های فیزیکی همچون صدا و نور رفتار فضایی فرد را در محیط تحت تاثیر قرار می دهد. پژوهش موجود به بررسی ابعاد رفتار فضایی در حضور هر فضا و بیان میزان همبستگی هر فضا با هر بعد از رفتار فضایی را دارد و در نتیجه در متغیر های رفتار فضایی بیشترین همبستگی بین متغیرهای نیازهای بیولوژیک و دریافت از فضا است که مقدار آن 0.895 می باشد همچنین بین متغیرهای فرهنگ و سازگاری، الگوهای رفتاری و رابطه انسان و محیط مقدار آن همین قدر می باشد که با افزایش یک واحد از هر کدام از متغیرهای ذکر شده به مقدار 0.895 متغیر دیگر افزایش پیدا می کند.
تحلیل ساختاری وبررسی شاعرانگی در سه داستان از مجموعه یوزپلنگانی که با من دویده اند بیژن نجدی و ابعاد جغرافیای ادبی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
داستان نویسی سابقه طولانی در ادبیات فارسی دارد. با گذشت زمان، آشنایی داستان نویسان با ادبیات روز جهان و تئوری های ادبی جدید رویکردی نو در ادبیات داستانی به وجود آمد. بی شک می توان بیژن نجدی را یکی از موفق ترین نویسندگان این جریان ادبی نامید. نجدی با انتشارمجموعه "یوزپلگانی که با من دویده اند" حضوری کوتاه مدت در فضای ادبی ایران داشت اما تاثیری که آثارش بر جریان های ادبی پس از او گذاشت بسیار چشمگیر و قابل توجه است. در داستان نویسی امروز زبان و تکنیک با رویکردی نو مواجه گردیده، ریخت شناسی کلمات و فرم داستان نیز در این سال ها بیش از محتوا مورد توجه قرارگرفته و زبان به یکی از اصلی ترین ارکان ادبیات داستانی نوگرا تبدیل شده است. نجدی با درآمیختن شعر و داستان سبک خاصی را ابداع کرد. در این پژوهش به بررسی تحلیل ساختاری داستان ها، زبان شاعرانه و نگاه سینمایی نجدی در سه اثر داستانی "استخری پر از کابوس"،"عروسک چشم دکمه ای من" و “سه شنبه های خیس" از مجموعه پوزپلنگانی که با من دویده اند پرداخته می شود.
ارزیابی تاثیرات عوامل قابل کنترل برجزایر شهری به روش رگرسیون چندگانه (نمونه موردی: کلانشهر تبریز)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: جزایر حرارتی شهری به یکی از چالش برانگیزترین موضوعات در مطالعات شهری شده و علاوه بر تأثیر اصلی در میانگین دما، جزایر گرمایی می توانند تأثیرات فرعی بر هواشناسی محلی را نیز داشته باشند. جزایر حرارتی شهری عمدتاً ناشی از گرمایش بیش از حد سطح و ذخیره گرما، انتشار آلودگی، گرمایش انسانی، مانع از گردش باد و تبخیر و تعرق کمتر است. روش بررسی: در پژوهش حاضر، با استفاده از الگوریتم پنجره مجزا از سنجنده لندست 8 با ترکیب باند های حرارتی 10 و 11 برای بدست آوردن دمای سطح زمین در روز و از سنجنده مودیس برای بدست آوردن دمای سطح زمین در شب استفاده شده است. برای تعیین منطقه جزایر حرارتی در شهر از تحلیل های خودهمبستگی فضای جهانی و محلی موران و دومی تحلیل کانون داغ گتیس که هردو در نرم افزار آرک مپ انجام شده، برای بدست آوردن بیشترین تاثیر شاخص ها از تحلیل رگرسیون چندگانه خطی در نرم افزار اس پی اس اس استفاده شده است. یافته ها و نتیجه گیری: نتایج حاصله این چنین است که بیشترین نقاط داغ در زمان روز در منطقه شش اطراف فرودگاه تبریز با دمای27/27 درجه و در شب دما 07/17 در منطقه سه بود با توجه به تحلیل فضایی موران هردو جزایر حرارتی دارای الگوی خوشه ای بوده، با توجه به نتایج رگرسیون به صورت تک به تک بیشترین تاثیر در جزایر حرارتی شهری با امتیاز 700/0 فضای باز و بافت خاکی به دلیل ظرفیت حرارتی بالا بوده و در شب خنک ترین سطح بود و کمترین تاثیر فضای ساخته شده با بام های بازتابنده با امتیازمنفی 192/0- بود و اثرخنک کنندگی دارد و ارتفاع ساختمان ها با سایه اندازی و تراکم تصادفی اثر منفی در افزایش گرما داشتند. ولی شاخص تاثیر گذار بر جزایر حرارتی شبانه در شرایطی بود که تراکم ساختمانی متوسط و جهت گیری مناسب بوده ولی نسبت ارتفاع به عرض معبر یکی 31/1 ودیگری 825/0 بود که موجب احتباس گرما می-شود.
مطالعه جامعه شناختی رفتار خرید زنان در فروشگاه های مناطق گردشگری (مطالعه موردی: رفتار خرید زنان در فروشگاه های بزرگ در شهرهای ساحلی مازندران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی و توسعه گردشگری دوره ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۴۸
17 - 39
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: هدف از این مقاله مطالعه جامعه شناختی رفتار خرید زنان در فروشگاه های بزرگ در شهرهای ساحلی و گردشگری مازندران می باشد. دیدگاه های گیدنز، وبلن، زیمل و وبر به عنوان چارچوب نظری انتخاب شدند.روش شناسی: روش تحقیق، پیمایشی بوده و از نظر ماهیت کاربردی و مقطعی است. واحد تحلیل فرد پاسخگو(زنان بالای 15 ساله)است. شیوه نمونه گیری، خوشه ای چندمرحله ای است و حجم نمونه طبق فرمول کوکران 384 نفر می باشد. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه محقق ساخته است.یافته ها: یافته ها نشان داد که بین متغیرهای میزان استفاده از وسایل ارتباط جمعی، جهانی شدن، دینداری، ارزشهای مصرف، سن و میزان احساس محرومیت نسبی با میزان رفتار خرید زنان رابطه مثبت و مستقیم وجود دارد. بین تحصیلات و طبقه اجتماعی با میزان رفتار خرید رابطه معنادار منفی و معکوس وجود دارد. بین میزان تحصیلات با میزان تغییر رفتار خرید رابطه معناداری وجود ندارد. نتایج آزمون مقایسه میانگین نشان می دهد که بین میزان رفتار خرید زنان بر حسب وضعیت تأهل تفاوت معناداری دارند. میزان خرید در بین زنان متأهل جوان بیشتر زنان مجرد است.نتیجه گیری و پیشنهادات: تحلیل رگرسیونی نشان می دهد که 7/50 درصد از تغییرات میزان رفتار خرید زنان به متغیرهای مستقل مربوط می شود. بیشترین تبیین واریانس و تغییرات متغیر وابسته رفتار خرید زنان به ترتیب متعلق به متغیرهای ارزشهای مصرف و همچنین هویت اجتماعی بوده است. نوآوری و اصالت: هر چند درباره رفتار خرید و یا رفتار گردشگران در حوزه های مختلف پژوهش هایی انجام شده است اما درباره رفتار خرید زنان در مناطق گردشگری مورد مطالعه این مقاله تحقیق کمی صورت گرفته است.