فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۴۱ تا ۴۶۰ مورد از کل ۴٬۲۱۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
مهمترین نگرانی این مطالعه بررسی این موضوع است که چگونه فناوری های پیشرفته بر تصمیمات بازاریابی کارآفرینانه در طول همه گیری جهانی COVID-19 تاثیر می گذارد. در این تحقیق از نمونه ای از ۱۲۷ شرکت کوچک و متوسط در بنگلادش استفاده شده است. اطلاعات با ارسال پرسشنامه به صورت الکترونیکی و از طریق پست جمع آوری شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش کمی و PLS (SEM) 3.0 استفاده شد. این مطالعه روابط مثبت و معنی داری را بین تشخیص فرصت های کارآفرینی ، توسعه فرصت ها و بهره برداری از فرصت ها با تصمیمات بازاریابی کارآفرینانه نشان می دهد. همچنین نشان داده شد که شور کارآفرینی نقش میانجی در رابطه بین شناخت فرصت های کارآفرینی و توسعه فرصت ها با تصمیمات بازاریابی کارآفرینانه ایفا می کند. با این حال ، شور کارآفرینی رابطه بین بهره برداری از فرصت های کارآفرینی و تصمیمات بازاریابی کارآفرینانه را میانجی گری نمی کند. این مطالعه دید گسترده و عمیق تری در مورد اهمیت هوش مصنوعی در شرکت های کوچک به محققان ارائه می دهد. محققان ، مربیان و متخصصان از یافته های این مطالعه بهره مند خواهند شد. روش های تجزیه و تحلیل مورد استفاده در این مطالعه پیچیده تر و متنوع تر از روش های مورد استفاده در بیشتر تحقیقات محدود قبلی است.
ارائه مدل پیشنهادی در خصوص رابطه بین هوش هیجانی و مهارت های ارتباطی فردی در مدیریت بحران
حوزههای تخصصی:
هوش عاطفی همراه با ایجاد مهارت های ارتباطی مؤثر، بهبود روابط با همکاران، مدیر، مشتریان و سایرین در سازمان را امکان پذیر می سازد. توانایی درک و کنترل احساسات خود و همچنین درک عواطف دیگران باعث بهبود نحوه ارتباط ما با دیگران می شود. هدف این مقاله بررسی رابطه ی بین هوش هیجانی و مهارتهای ارتباطی بین فردی در زمینه ی مدیریت بحران در مالزی می باشد تا چارچوبی مفهومی برای پژوهش های آینده فراهم شود. این مقاله هم چنین درباره ی پژوهش های قبلی در زمینه ی هوش هیجانی، مهارتهای ارتباطی بین فردی و مدیریت بحران در مالزی می باشد که این چارچوب مفهومی را می سازد. هدف اصلی این چارچوب، بررسی رابطه ی بین هوش هیجانی و مهارتهای ارتباطی بین فردی در زمینه ی مدیریت بحران در مالزی است.
بررسی عوامل ورزش های بومی محلی در توسعه گردشگری ورزشی(مطالعه موردی: استان یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهیافتی در مدیریت بازرگانی دوره ۲ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۸)
149 - 161
حوزههای تخصصی:
یکی از راهبردهایی که اخیراً در اغلب کشورهای جهان مورد توجه قرارگرفته، مدیریت و برنامه ریزی برای توسعه گردشگری در مناطق دارای پتانسیل های لازم برای گسترش این صنعت است. جامعه آماری پژوهش را کارشناسان ورزشی، کارشناسان بخش گردشگری، اساتید دانشگاه در سطح شهر یزد تشکیل دادند که تعداد 320 نفر بودند و حجم نمونه موردبررسی طبق جدول مورگان 175 نفر به دست آمد. نتایج حاصل از آزمون تی تک نمونه ای نشان داد که عوامل گسترش ورزش های بومی و محلی، برگزاری مسابقات ورزش های بومی و محلی، برگزاری جشنواره های ورزش های بومی و محلی، توسعه زیرساخت ها در ارتباط ورزش های بومی و محلی، توسعه زیرساخت های اماکن اقامتی و حمل ونقل عمومی در ارتباط با ورزش های بومی و محلی و برگزاری همایش های علمی در ارتباط با ورزش های بومی و محلی در توسعه گردشگری ورزشی در استان یزد تأثیرگذار هستند. همچنین نتایج آزمون فریدمن نشان داد که عامل برگزاری مسابقات ورزش های بومی و محلی دارای بیشترین اولویت (76/4) و عامل برگزاری همایش های علمی در ارتباط با ورزش های بومی و محلی دارای کمترین اولویت (12/4) بود؛ بنابراین می توان نتیجه گرفت که عوامل ورزش های بومی محلی بر توسعه گردشگری ورزشی استان یزد مؤثر است.
نقش ارتباطات یکپارچه بازاریابی در خلق ارزش ویژه برند
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش روابط بین دو عنصر اصلی برنامه های ارتباطات یکپارچه بازاریابی- تبلیغات و ترفیع فروش – و تاثیرشان بر خلق ارزش ویژه ی برند بررسی می شود. به ویژه، این تحقیق به هزینه تبلیغات و رویکردهای افراد درباره تبلیغات می پردازد. این تحقیق تاثیرات دو نوع ترفیع فروش، ترفیع پولی و غیرپولی، را نیز بررسی می کند. براساس نظرسنجی از 302 مصرف کننده بریتانیایی، نتایج نشان می دهند رویکرد افراد به سمت تبلیغات نقشی اصلی برای تاثیرگذاری ابعاد ارزش ویژه برند بازی می کند، در حالی که هزینه تبلیغات برای نام های تجاری تحت بررسی به بهبود آگاهی از نام تجاری می پردازد اما برای تاثیرگذاری مثبت بر تداعی نام تجاری و کیفیت ادراکی کافی نیست. این مقاله تاثیرات متمایز ترفیع پولی و غیرپولی را بر ارزش ویژه ی برند نشان می دهد. علاوه بر این، نتایج نشان می دهند شرکت ها می توانند فرایند مدیریت ارزش ویژه برند را با ملاحظه روابط موجود بین ابعاد متفاوت ارزش ویژه برند بهبود دهند.
بررسی نقش ارتباطات یکپارچه بازاریابی در بازاریابی اجتماعی
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی نقش مدل 4 پی آمیخته بازاریابی در بازاریابی اجتماعی می پردازد و این طور استدلال می کند که با توجه به پیکر بندی مجدد آمیخته بازاریابی در جریان مثلث شاخه بازاریابی و همچنین مشخصات بازاریابی اجتماعی، به یک آمیخته بازاریابی باز نگری شده، که ابزارهای آن مجدداً مشخص شده باشند، نیاز داریم. باز نگری کوتاه مدل آمیخته بازاریابی 4 پی در حوزه اصلی بازاریابی و حوزه های بازاریابی اجتماعی ارائه شده است. سپس به بررسی انتقادهای مدل 4 پی پرداخته ایم و این طور استدلال کرده ایم که مدل آمیخته بازاریابی 4 پی برای کاربرد در بازاریابی اجتماعی منقضی شده است و یک رویکرد جایگزین برای آمیخته بازاریابی اجتماعی پیشنهاد می شود. این طور فرض شده است که یک رویکرد توسعه یافته با تأکید بر استراتژی هایی مانند تفکر منطقی و فعالیت های بازاریابی اجتماعی در فرادست می تواند رویکردی مناسب تر باشد. با استفاده از آمیخته بازاریابی اجتماعی روشنفکرانه تر و بر اساس مدل 4 پی می توانیم به بازاریابی اجتماعی در حوزه پژوهشی و عملی کمک کنیم.
نقد و بررسی لایحه جدید تجارت در خصوص شرکت های تک عضوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه بازرگانی سال ۲۵ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۱۰۰
257 - 280
حوزههای تخصصی:
لایحه جدید تجارت در ماده 479 امکان تشکیل شرکت تک عضوی را پذیرفته است. با وجود آن که اصل پذیرش این شرکت که با نیازهای تجاری و اقتصادی هماهنگ است، مورد تایید و حمایت می باشد، اما مدونین لایحه در این راستا به نحو صحیح و جامع اقدام ننموده اند که این امر می تواند سبب ایجاد ابهاماتی در نحوه اداره این شرکت ها گردد. از آنجا که امروزه تلاش می شود مفهوم شرکت تک عضو در حقوق ایران به رسمیت شناخته شود، ضروری است که جهت موفقیت قانون جدید، میان منافع شرکت های تک عضو و حقوق طلبکاران تعادل برقرار گردد. اما در این خصوص ایرادات و کاستی های بسیاری وجود دارد و نظام قانونی و چارچوب مشخصی از تأسیس تا انحلال برای این شرکت پیش بینی نشده است. از این رو اهمیت تحقیق حاضر برخلاف آثار دیگران بررسی شرکت های تک عضوی در لایحه جدید تجارت و بیان نواقص آن خواهد بود. در این راستا بررسی تطبیقی و پیشرفت های کشورهای دیگر می تواند کاستی های لایحه را به شکل بهتری آشکار سازد. لذا تحقیق حاضر پیشنهاد می نماید که باید مقرراتی راجع به نگهداری سرمایه و تنظیم معاملات پیش بینی شود. علاوه بر صلاحیت شخصی شریک، از حیث موضوعی نیز شرکت تک عضو باید دارای محدودیت هایی باشد و انجام برخی فعالیت ها همچون بانکداری و بیمه در این قالب امکان پذیر نباشد
طراحی الگوی بازاریابی مبتنی بر کارآفرینی و نوآوری در شرکت های دانش بنیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بازاریابی از مهم ترین ارکان هر کسب وکاری است اما بازاریابی به روش های معمول دیگر پاسخگوی محیط کسب وکار پرتلاطم که با ریسک و عدم اطمینان همراه است، نیست. ماهیت برجسته بازاریابی و کارآفرینی، جستجوی فرصت هایی برای تبدیل آن ها به ایده های عملی و بازار است. با ارزیابی مدل های موجود در این حوزه کمبود مدلی برای شرکت های دانش بنیان دیده شد. پژوهش حاضر ازلحاظ هدف کاربردی و ازلحاظ روش کیفی می باشد ابتدا داده های کیفی از طریق تحلیل مضمون و مصاحبه های نیمه ساختاریافته گردآوری گردید، سپس توسط خبرگان شاخص های غربال شدند. در ادامه شاخص های مستخرج در راستای خلق مدل، توسط خبرگان و در جلسه گروه کانونی گروه بندی گردید. هر یک از مؤلفه ها و مفاهیم مرتبط جداگانه توسط نرم افزار ماکس کودا تحلیل و ترسیم شده است. درنهایت مدل این پژوهش بر اساس بازاریابی مبتنی بر کارآفرینی و نوآوری به چهار بعد بازاریابی بافتاری، شبکه های کارآفرینانه، هسته هدایتگر درونی و کارآفرینی نوآفرینی که هرکدام از این موارد دارای چندین مؤلفه می باشد، طراحی گردید.
استراتژی های ارزش ویژه برند و ایجاد آن به عنوان یک نهاد اجتماعی
حوزههای تخصصی:
برندسازی ، روابط مشتری با برند، استراتژی های ارزش برند و ایجاد برند به عنوان یک نهاد اجتماعی به یک موضوع بحث برانگیز در جنبش های ضد برند در سراسر قاره های مختلف ، تبدیل شده است. این جنبش معتقد است که برندسازی فقط مشکل آفرین نیست، بلکه از لحاظ اخلاقی غلط است. این مقاله از تئوری اخلاق هانت ویتل استفاده می کند تا چارچوبی برای تشریح نشانه های اخلاقی شخصی افراد ارائه شود، که به نوبه خود، به ما کمک می کند ، مباحث اخلاقی درمورد برندسازی را درک کنیم. این مقاله (۱) یک بحث کوتاه درباره ماهیت برندسازی ارائه می دهد، (۲) استدلال های عمده ای را شناسایی می کند که معتقدند برندسازی از نظر اخلاقی غلط است، (۳) مروری کلی بر تئوری H-V اخلاق بازاریابی دارد، (۴) چارچوب “نشانه های اخلاقی شخصی” تئوری H-V را تشریح می کند و (۵) نشان می دهد که این مقاله چگونه یک نقطه شروع برای کسانی است که به دنبال درک، ارزیابی و بررسی اصول اخلاقی در برندسازی، هستند.
تبیین مدل روابط ساختاری میان بازاریابی شبکه های اجتماعی و رفتار مشتری درجهت ارتقای برند در صنعت لبنیات (مورد مطالعه: شرکت کاله در شبکه های اجتماعی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: کسب و کارها استفاده از شبکه های اجتماعی را به عنوان راهی برای کمک به ارتباط مشتریان و به منظورکسب اطلاعات درخصوص علایق و ویژگی های آن ها و همچنین ارائه خدمات به مشتریان دریک محیط جذاب فناوری آغاز نموده اند. هدف اصلی این پژوهش تبیین مدل روابط ساختاری میان بازاریابی شبکه های اجتماعی و رفتار مشتری در جهت ارتقاء برند در صنعت لبنیات می باشد. روش پژوهش: پژوهش حاضر از نوع کاربردی توسعه ای می باشد که با روش پیمایشی انجام می شود. جامعه آماری دراین پژوهش، کاربران و اعضای پویای شرکت کاله درشبکه های اجتماعی از استان مازندران هستندکه تعداددقیق آن ها اعلام نشده است. دراین تحقیق، به دلیل آنکه جامعه ی آماری نامشخص است، حجم نمونه براساس فرمول کوکران محاسبه گردید. روش نمونه گیری، نمونه گیری در دسترس می باشد و ازشیوه پرسشنامه و برای جمع آوری اطلاعات از روش کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است. تمامی آنالیز داده ها با استفاده از یک نرم افزار پیش بینی گرایانه تحلیلی SPSS 24 و یک برنامه کاربردی نرم افزار مدل سازی مسیر Smart PLS 3بکار برده شد. یافته ها: یافته های این پژوهش نشان داد که پیشایندهای بازاریابی شبکه های اجتماعی شامل محرک های تجاری اجتماعی، تجربه برند و ارزش های درک شده از تبلیغات وب های برند شده می باشد که از طریق عوامل میانجی درگیری برند مشتری و نگرش نسبت به مقام برند بر روابط کسب و کار مشتری و سلامت برند تاثیر مثبت و معناداری دارد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد درگیری برند مشتری و نگرش نسبت به مقام برند موجب ارتقاء برند می شود. نتایج حاصل حاکی از تایید تمامی فرضیات این پژوهش می باشد.
تاثیر امضای برند از طریق متغیرهای واسط نگرش به برند،آگاهی از برند و شهرت برند بر عملکرد برند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهیافتی در مدیریت بازرگانی دوره ۲ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۸)
162 - 186
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش تعیین میزان تاثیر امضای برند از طریق متغیرهای واسط نگرش به برند، آگاهی از برند و شهرت برند بر عملکرد برند در هتل های شهر اصفهان است. جامعه آماری پژوهش حاضر را کلیه مشتریان وفادار و دائمی هتل های سه ستاره و بالاتر شهر اصفهان تشکیل دادند .حجم نمونه آماری پژوهش بر اساس جدول مورگان 384 نفر به دست آمد. که روایی پرسشنامه ها بر اساس روایی محتوایی با استفاده از نظر صاحب نظران،صوری بر مبنای دیدگاه تعدادی از جامعه آماری و سازه با روش تحلیل عاملی مورد بررسی قرار گرفتند و روایی مورد تائید قرار گرفت و از سوی دیگرپایایی پرسش نامه ها با روش آلفای کرونباخ به ترتیب برای امضای برند 822/0 ، عملکرد برند 855/0 ، نگرش به برند 888/0 ، آگاهی از برند 911/0، شهرت برند 922/0 برآورد شد نتایج نشان داد که امضاء برند بر نگرش به برند با ضریب تأثیر555/0، امضاء برند بر آگاهی از برند با ضریب تأثیر333/0، آگاهی از برند بر نگرش به برند با ضریب تاثیر 433/0، آگاهی از برند بر شهرت برند با ضریب تاثیر 377/0، نگرش به برند بر شهرت برند با ضریب تاثیر 777/، شهرت برند بر عملکرد برند با ضریب تاثیر 455/0 تاثیر مثبت و معنادار وجود دارد. لذا فرضیه اصلی پژوهش مورد تایید قرار گرفت. نتایج این پژوهش ، اطلاعات کاملاً صحیح، درست و شفافی در خصوص تاثیر امضای برند از طریق متغیرهای واسط نگرش به برند، آگاهی از برند و شهرت برند بر عملکرد برند ارائه می دهد. این نتایج می تواند برای مدیران در هتل های شهر اصفهان نقشه راهی در جهت تقویت و بهبود وفاداری مشتریان گام بردارد.
مقاله پژوهشی: رشد صنعتی ایران و تاثیرپذیری آن از پیچیدگی صادرات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه بازرگانی سال ۲۵ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۹۹
89 - 116
حوزههای تخصصی:
هدف این مطالعه بررسی رابطه پیچیدگی صادرات و نرخ رشد صنایع کارخانه ای ایران است. به این منظور، از شاخص پیچیدگی صادرات و سایر متغیرهای کنترلی رشد نظیر نرخ ارز واقعی، شاخص تشکیل سرمایه و تعداد شاغلین با تحصیلات دانشگاهی به تفکیک کدهای دو رقمی آیسیک و طی دوره زمانی 2016-2004 نیز استفاده شده است. نتایج حاصل از تخمین مدل به روش پنل دیتا و با استفاده از روش حداقل مربعات تعمیم یافته (EGLS)و حداقل مربعات کاملاً اصلاح شده (FMOLS)، نشان دهنده اثر مثبت و معنادار متغیر پیچیدگی صادرات بر رشد صنعتی ایران است. پیشنهاد می شود برای دست یابی به رشد صنعتی بالا، مشوق ها و سیاست های حمایتی بنحوی تنظیم و اجرا شود که منجر به تغییر تدریجی ساختار تولید صنعتی به طوریکه فعالیت های دارای محصولات پیچیده تر جایگزین فعالیت های دارای پیچیدگی پایین صادراتی شود.
طراحی زنجیره تأمین کالاهای فاسدشدنی با دوره عمر ثابت با استفاده از تکنیک محدوده میان بخشی نرمال(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه بازرگانی سال ۲۵ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۰۱
157 - 192
حوزههای تخصصی:
طراحی زنجیره تأمین بر کارایی و اثربخشی آن تاثیر به سزایی دارد. از این رو هدف از انجام این پژوهش طراحی یک زنجیره تأمین چهار سطحی، شامل کارخانجات تولیدی، مراکز توزیع، عمده فروشان و خرده فروشان جهت کالاهای فاسدشدنی با دوره عمر ثابت می باشد که به صورت یک مدل ریاضی چند هدفه به منظور تصمیم گیری در سطح راهبردی و راه کنش از جمله تعداد، اندازه و مکان مراکز توزیع و عمده فروشان، تعیین میزان جریان کالا میان تسهیلات مختلف در سطوح زنجیره تأمین، محاسبه میزان موجودی در مراکز انبارش کالا و همچنین انتخاب وسیله حمل کالا میان سطوح زنجیره، ارائه شده است و هدف مدل حداقل سازی هزینه های زنجیره تأمین و درعین حال دست یابی به کمترین زمان سفر کالا در زنجیره تأمین می باشد. مدل سازی انجام شده تلاش می کند با در نظر گرفتن دوره عمر محصول، نرخ متفاوت فساد کالا در تسهیلات مختلف انبارش و همچنین در نظر گرفتن روش های مختلف حمل محصول با نرخ های مختلف فساد کالا، نقصان تحقیقات قبلی در حوزه طراحی زنجیره تأمین کالاهای فاسدشدنی را برطرف نماید. با توجه به چندهدفه بودن مدل، این مطالعه از رویکرد حل محدوده میان بخشی نرمال در قالب نرم افزار GAMS 24 و حل کننده CPLEX به منظور حل مدل ریاضی بهره گرفته است که در مقایسه با سایر رویکردها مانند برنامه ریزی آرمانی، برتری های قابل توجهی دارد و به تصمیم گیرنده این امکان را می دهد که با توجه به درجه اهمیت اهداف مختلف، مطلوب ترین راه حل را از میان راه حل های موجود انتخاب نماید. مدل توسعه داده شده و رویکرد حل در یک مطالعه موردی در صنعت لبنیات در ایران مورد آزمون قرار گرفته است.
بررسی وضعیت مدل های بلوغ ارائه شده در حوزه هوشمندی و تحلیل کسب وکار: مرور نظام مند پیشینه پژوهش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیت هوشمندی کسب وکار، سازمان ها برای ارزیابی قابلیت های خود در این زمینه نیازمند ابزاری هستند که بتواند آن ها را نه تنها در ارزیابی بلکه در برنامه ریزی مسیر ارتقاء و مقایسه ی سطح قابلیت ها در زمان های مختلف به آن ها کمک کند. مدل های بلوغ ابزارهایی بسیار سودمند برای حل این موضوع هستند. در مسیر ارزیابی سطح بلوغ، تصویری از وضعیت سازمان با توجه به شاخص های موردنظر به دست می آید. بدین منظور مطالعات متعددی در زمینه ی توسعه ی مدل های بلوغ هوشمندی کسب وکار انجام شده است و سازمان های متعددی نیز در جهت توسعه ی تجربی این مدل ها اقداماتی انجام داده اند. در پژوهش حاضر سعی شده است با مرورنظام مند ادبیات پژوهش در این زمینه، مدل های بلوغ مرتبط با هوشمندی کسب وکار استخراج و سپس از نظر مبانی نظری مدل، روش شناسی توسعه و حوزه های فرایندی کلیدی پوشش داده شده، مورد بررسی قرار گیرند. این بررسی به سازمان ها کمک می کند تا با توجه به پیچیدگی های صنعت خود از یک یا ترکیبی از مدل های معرفی شده بهره مند شوند و در صورت نیاز به توسعه ی مدل خاص خود، به جنبه های ضروری در توسعه مدل بلوغ هوشمندی کسب وکار توجه داشته باشند.
Knowledge-Oriented Leadership and Sales Performance: The Mediating Effects of Market Orientation, Innovative Organizational Culture, and Innovation Implementation
حوزههای تخصصی:
The important role of leadership in management of today's organizations has been emphasized for many years by executives and experts in the field. The role of knowledge in leading organizations is prominent. This study aims to examine the role of the knowledge-Oriented Leadership in market orientation that seeks to achieve innovation. Market orientation (MO) lies at the bottom of modern marketing thinking and practice. Although research has shown that MO contributes to firm performance through innovation implementation, an understanding is lacking on how the dimensions of MO (customer orientation, competitor orientation, and inter-functional coordination) may have differential effects on innovation, especially in the sales force context. As a survey research, data were gathered through a structured questionnaire with a sample of 92 executive-level employees employed in ISPs in Mazandaran province. SEM was used to examine the standard error of the estimate and t-values. Findings suggest that knowledge-oriented leadership has a positive effect on innovation implementation by mediating of market orientation. Interestingly, innovative organizational culture was found to have mediated the relationship between Knowledge-oriented leadership and innovation implementation of the ISPs in Mazandaran. Moreover, results indicate that effect of sales force market orientation on sales performance is fully mediated by innovation implementation.
تاثیر معاهدات سرمایه گذاری دوجانبه بر جریان سرمایه گذاری مستقیم خارجی در کشورهای در حال توسعه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهیافتی در مدیریت بازرگانی دوره ۲ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۸)
113 - 128
حوزههای تخصصی:
کشورهای در حال توسعه، معاهدات سرمایه گذاری دوجانبه را جهت جذب سرمایه گذاری های مستقیم خارجی تنظیم و آن را مکانیزم قانونی بین المللی برای تشویق و دلگرمی سرمایه گذاران خارجی می دانند. بنابراین تحقیق حاضر با هدف بررسی تاثیر معاهدات سرمایه گذاری دو جانبه بر جریان سرمایه گذاری مستقیم خارجی در نظر گفته شده است بنابراین به پیروی از مطالعه نئومایر و اپیس (2005 ) داده های 51 کشور در حال توسعه در دوره زمانی 1381 – 1396 جمع آوری و از طریق الگوهای اقتصادسنجی پنل دیتا و نرم افزار ایویوز مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد : 1) کشورهای در حال توسعه که معاهدات سرمایه گذاری دوجانبه بیشتری با کشورهای توسعه یافته منعقد می کنند، جریانات سرمایه گذاری مستقیم خارجی بیشتری دریافت می کنند( 961/0 ). 2) تاثیر مثبت امضای معاهدات سرمایه گذاری دوجانبه زمانی بیشتر است که شاخص بین المللی ریسک کشوری پایین باشد یعنی در محیطی با ریسک بالا، در حالی که اثر مثبت معاهدات سرمایه گذاری دوجانبه بر روی سرمایه گذاری مستقیم خارجی به عنوان ریسک سیاسی کاهش می یابد، تاثیر حتی در سطوح بسیار پایین ریسک همیشه مثبت است 3) عبارت تعاملی بین محدودیت های سیاسی و متغیر معاهدات سرمایه گذاری دو جانبه ناچیز است ( 0076/0 )، در حالی که با ثبات دولتی منفی و معنی دار ( 0011/0- ) است. 4) عبارت تعاملی بین کیفیت سازمانی و متغیر معاهدات سرمایه گذاری دوجانبه به لحاظ آماری با علامتی منفی، معنی دار ( 002/0- ) است. این امر نشان می دهد که عملکرد معاهدات سرمایه گذاری دوجانبه بعنوان جایگزینی برای کیفیت سازمانی بالا، مناسب است.
ایجاد هم افزایی در بازار گرایی و برند گرایی
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی تعامل بین گرایش به برند و گرایش به جهت گیری بازار می پردازد. گرایش به برند یک رویکرد درون نگر و هویت محور است که برند را به عنوان مرکز یک سازمان و استراتژی آن می بیند. به همین ترتیب، گرایش به بازار، یک رویکرد تصویر محور و برون نگر است. در ابتدا، بازارگرایی و برندگرایی دو گزینه استراتژیک مختلف به نظر می رسد. اگرچه ترکیب هم افزای این دو نیز ممکن است، اما آنها در نظریههای قبلی بررسی نشده اند و نه به عنوان بخشی از فلسفه وعمل نام تجاری شناخته نشده اند. یک گرایش جدید، یعنی ترکیبی بین گرایش نام تجاری و بازاریابی، در میان یافته های کلیدی این مطالعه قرار می گیرد. این مقاله مسیرهای معمول تکامل این گرایش را نشان می دهد و جنگ بین دو پارادایم را از طریق ایجاد یک رویکرد پویا به تحرک وا می دارد. این مطالعه راه را برای درک بهتر، عملیاتی و ارزیابی رویکردهای جایگزین به بازاریابی هموار می کند.
ارتباطات و گفتمان اجتماعی بین دو نسل و تاثیر آن بر ارزش ویژه برند
حوزههای تخصصی:
ارتباطات بین نسلی درون خانواده، منبع مهمی از ارزش ویژه برند است. این تحقیق، بررسی می کند که چگونه ارتباطات بین نسلی بر ارزش ویژه برند از طریق مکانیسم های چندگانه اثر می گذارد. یک بررسی دقیق ماهیت و فرایند ارتباطات بین نسلی دو حالت مجزای تاثیرات بین نسلی را نشان میدهد- گفتمان بین نسلی و توصیه های بین نسلی. شواهد بدست آمده از مطالعات تجربی در مقیاس وسیع با استفاده مدلسازی معادلات ساختاری نشان میدهد که این دو حالت ارتباطات بین نسلی بطرق متفاوتی بر ارزش ویژه برند، از طریق مکانیسم هایی متضاد تاثیر دارند. نکات مدیریتی و جهت هایی برای تحقیقات آینده در آخر مورد بحث قرار گرفته است.
تحلیل نقش تعدیل گری تجانس سبک زمانی بر رابطه بین مشارکت مشتری و زمان ایده به محصول در بازاریابی صنعتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به سرعت تغییر فناوری ها، بالارفتن انتظارات مشتریان و نیز افزایش پیچیدگی های فنی، سرعت توسعه محصول جدید نقشی کلیدی در موفقیت سازمانها دارد و شرکت ها به دنبال روش هایی برای کوتاهترکردن زمان ایده به محصول از جمله ارتباط دوسویه با مشتری و بهره برداری از مشارکت مشتری به ویژه در بازاریابی صنعتی هستند. ادبیات پژوهش نشان می دهد اثربخشی مشارکت مشتری در فرایند توسعه محصول جدید، تا حدود زیادی اقتضایی است بنابراین در این پژوهش، تاثیر تجانس سبک زمانی به عنوان یک متغیر تعدیل گر جدید در رابطه بین مشارکت مشتری و زمان تبدیل ایده به محصول، مورد تحلیل قرار می-گیرد.تلفیق این متغیرها در چارچوب پیشنهادی این پژوهش، ریشه در دیدگاه سازمان به عنوان یک سیستم باز، رویکرد مدیریت اقتضایی و بازتعریف سبک زمانی به عنوان مفهومی قابل استفاده در سطوح فردی، سازمانی و فرهنگی و به صورت روشی است که مطابق با آن زمان ادراک و به کار گرفته می شود. جامعه آماری این پیمایش، پروژه های توسعه محصول جدید است که در سالهای 1390 تا 1398 در صنایع مختلف کشور انجام گرفته است. نمونه برداری به صورت قضاوتی و با حجم نمونه، 200 پروژه می باشد. نتایج تحلیل کمی که با روش معادلات ساختاری انجام شده است، نشان می دهد مشارکت مشتری با تولیدکننده در فرایند توسعه محصول جدید در بازاریابی صنعتی در کنار تجانس سبک زمانی و از طریق درک و برداشت یکسان از زمان، می تواند به کوتاهترشدن زمان تبدیل ایده به محصول، منتج گردد.
تأثیر قابلیت های بازاریابی تجارت الکترونیکی و تجربه صادراتی بر عملکرد صادراتی: نقش میانجی کارایی توزیع (مورد مطالعه: کلیه شرکت های فعال در صنایع داخل کشور)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقش قابلیت های بازاریابی در تجارت الکترونیک و توانایی آن در بهبود عملکرد سازمانهای صنعتی مورد توجه جدی محققان کسب و کار قرار گرفته است. در همین راستا هدف از این پژوهش بررسی تأثیر قابلیت های بازاریابی تجارت الکترونیکی و تجربه صادراتی بر عملکرد صادراتی با نقش واسطه ای کارایی توزیع است. این مطالعه از نظر هدف کاربردی، از نظر روش توصیفی- پیمایشی و از نظر گردآوری داده ها، کتابخانه ای- میدانی می باشد. جامعه ی آماری پژوهش عبارتند از مدیران سازمان صنعت، معدن و تجارت فارس که مجموع آنها 318 نفر می باشد. تعداد نمونه به کمک جدول مورگان به تعداد 158 نفر برآورد شده است. ولیکن با در نظر گرفتن تقریباً 10 درصد ریزش در پرسشنامه، تعداد 175نفر بر اساس روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب و پرسشنامه ها در بین آنها با مراجعه حضوری به سازمان صنعت، معدن و تجارت فارس توزیع شده است. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه است. روایی پرسشنامه ها بر اساس روایی سازه، تشخیصی، واگرا و همگرا و پایایی آن با ضریب آلفای کرونباخ با نرم افزار Smart PLS بررسی گردید. نتایج نشان داد که قابلیت های بازاریابی تجارت الکترونیکی، تجربه صادراتی و کارایی توزیع بر عملکرد صادراتی تاثیر مثبت دارند. قابلیت های بازاریابی تجارت الکترونیکی بر کارایی توزیع تاثیر مثبت دارد. ولی تجربه صادراتی بر کارایی توزیع تاثیر معنیداری ندارد. همچنین کارایی توزیع در ارتباط بین قابلیت های بازاریابی تجارت الکترونیکی و عملکرد صادراتی از نقش واسطه ای برخوردار می باشد. ولی کارایی توزیع در ارتباط بین تجربه صادراتی و عملکرد صادراتی از نقش واسطه ای برخوردار نمی باشد.
مروری بر جایگاه پژوهشی برند در آژانس های مسافرتی جهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهیافتی در مدیریت بازرگانی دوره ۲ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۶)
101 - 125
حوزههای تخصصی:
در دنیای پر رقابت امروز در صنعت گردشگری، برندها که از دارایی های نامشهود شرکت ها به شمار می آیند، نقشی کلیدی در ایجاد تمایز میان بازیگران این عرصه ایفا می کنند. امروزه این برندهای موفق هستند که می توانند در میدان های رقابت به بقای خود ادامه دهند، ثبات مالی بلندمدت برای صاحبان برند به دست آورند و اعتماد مشتریان را تضمین نمایند. مطالعات حاکی از آن است تحقیقات چندانی در این حوزه در بیان نیازمندی به برند و برندسازی در آژانس های مسافرتی که از مهم ترین سرویس دهندگان در زنجیره تامین خدمات سفر هستند صورت نگرفته و مطالعه ای مروری در این حوزه وجود نداشته است. لذا این پژوهش از طریق مرور ادبیات و پیشینه پژوهشی مربوطه به دنبال کمک به توسعه دانش موجود در حوزه برند، تحلیل و بیان توصیفی جامع از وضعیت موجود شاخه های پژوهشی در حوزه برند در آژانس های مسافرتی و ارائه پیشنهادهایی برای ادامه تحقیقات در این حوزه می باشد. در این مطالعه کلیه مقالات معتبر موجود مربوط به این حوزه در پایگاه Scopus (32 مقاله) از سال 2003 تا 2020 شناسایی شده، مورد بررسی قرار گرفته اند و ضمن جمع بندی و طبقه بندی مفاهیم پژوهشی موجود، تحلیل های کمی و کیفی از این پژوهش ها ارائه گردیده است. همچنین این پژوهش می تواند برای محققین، مدیران برند و صاحبان کسب و کار ارائه دهنده خدمات گردشگری در اتخاذ استراتژی مناسب در انتخاب برند و همچنین پیشبرد حوزه های مطالعاتی مرتبط مفید واقع شود.