فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۴۱ تا ۱۶۰ مورد از کل ۵٬۲۳۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
نظریه های زبان شناسی معاصر با نگاهی تازه به زبان و عناصر آن دیدگاه های تازه ای در پژوهش های ادبی به وجود آورده است. مایکل هالیدی یکی از زبان شناسان معاصر است که دیدگاه هایش بخصوص در حوزه ی انسجام متنی مورد توجه بسیاری از پژوهشگران قرار گرفته و به عنوان الگویی برای تحلیل متون به کار برده می شود. بر همین اساس پژوهش حاضر با روش توصیفی - تحلیلی و بر اساس رویکرد هالیدی در این زمینه عوامل انسجام، ساخت مبتدا خبری، ساخت اطلاع، تحلیل عوامل انسجام متنی از جمله انسجام دستوری و واژگانی را در سوره نازعات بررسی و تحلیل کرده است. از مهمترین یافته های این پژوهش می توان به کاربرد فراوان حروف ربط، ارجاع، تکرار حروف و واژه ها و هم معنایی واژگانی و .... اشاره کرد که در سوره نازعات علاوه بر اهداف معنوی و آگاه سازی مشرکان، کافران و منکران دین اسلام در زمینه پیوستگی و انسجام آیات، تأثیر بسزایی گذاشته است. روشن شد که از نظر انسجام ابتدا حرف ربط فاء و سپس واو بیشترین بسامد را دارد. همچنین کلمات (نازعات/ ناشطات/سابحات/ سابقات/ مدبرات/ راجفه/ واجفه/ رادفه/ حافره/ نخره/ ساهره/ طغی/ دحا/ غرقا ) بیشترین واژگان پر بسامد و پر معنا این سوره را تشکیل می دهد. با بررسی نظام هجایی آیات این سوره، بسامد هجاهای کوتاه به شکل معنا داری بیشتر از انواع هجاهای دیگر است که نشان دهنده ریتم تند و متحرک موجود در فضای کلی سوره است. از این گذشته تکراربسیار برخی از واژگان، تضاد و ترادف های هدفمند و نیز ارتباط معنایی و منطقی آیات در انسجام بخشی به این سوره تاثیرگذار بوده است. با توجه به نتایج بدست آمده می توان گفت از میان مؤلفه های انسجامی هالیدی، مؤلفه های دستوری تاثیر بیشتری از سایر مؤلفه ها در انسجام سوره مورد پژوهش داشته است.
تحلیل انتقادی گفتمان مدار براساس الگوی ون لیوون "داستان حضرت موسی در سوره طه به عنوان نمونه"(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
الگوی جامعه شناختی معنایی ون لیوون از جمله رویکردها و شاخه های جدید تحلیل گفتمان انتقادی می باشد که با شناسایی لایه های پنهان متن و واکاوی کنشگران اجتماعی آن، منتقد را قادر به کشف لایه های زیرین گفتمان موجود می کند. در همین راستا داستان حضرت موسی(ع) پربسامدترین داستان در قرآن کریم می باشد که از جهت دارابودن نظام گفتمانی، تحلیل شخصیت های اجتماعی و مولفه های گفتمان مدار این داستان موجب درک بهتر از متن و کشف ایدئولوژی پنهان در آن می شود. نگارندگان در جستار حاضر درصدد هستند به روش توصیفی-تحلیلی و بر مبنای الگوی ون لیوون مولفه های گفتمان مدار داستان حضرت موسی در سوره طه را مورد واکاوی قرار دهند تا بازنمایی کنشگران اجتماعی آن شناسایی شود. لذا مهم ترین پرسش های که پژوهش پیشرو در پی آن است که کدام یک از مؤلفه های گفتمان مدار روایت حضرت موسی(ع) در سوره طه براساس الگوی ون لیوون بیشترین بسامد را داشته و دلیل این موضوع چیست؟ نتایج تحقیقات نشان می دهد که الگوی گفتمان مدار ون لیوون در تحلیل نظام گفتمانی روایت حضرت موسی(ع) در این سوره کارایی دارد. همچنین مؤلفه های اظهار با 637 مورد بسامد بالاتری نسبت به مؤلفه های حذف که با 137 منعکس گردیده، داشته است، این موضوع در راستای هدف داستان می باشد و بدان معناست که نویسنده قصد دارد با ارائه کارگزاران فعال اجتماعی از پوشیده گویی بپرهیزد تا عبرت گیری برای مخاطب سهل و روشن گردد.
ظرافت های تقدیم و تأخیر در سوره روم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از وجوه اعجاز قرآن، جنبه بلاغی است که از نظر ظاهری و ساختاری با واژگان ارتباط تنگاتنگی دارد و از جمله تکنیک های آن بحث تقدیم و تأخیر است که بهر ه گیری از آن به گویاتر شدن کلام و فهم بهترمخاطب کمک می کند ،چنین تکنیکی علاوه برنظام مند و اصولی بودن، موجب زیباییِ اسلوب، شیوایی تعبیر و حسن سبک نیز می شود.این پژوهش درپی آن است که با توجه به اهمیت این اسلوب، با روش توصیفی-تحلیلی به بررسی دلایل بلاغی تقدیم و تأخیر از دو جهت نحوی و رتبی در سوره روم بپردازد تا علاوه بر یافتن دلایل بلاغی آن، به میزان تأثیرگذاری این اسلوب دردلالت واژگان نیز دست یابد. نتیجه این پژوهش بیانگر آن است که مهمترین اسباب بلاغی تقدیم و تأخیر از دو جهت نحوی و رتبی به معنا برمی گردد؛ بدین گونه که در پس جابه جایی واژگان چه از نظر نحوی و چه رتبی، معنایی نهفته است که گوینده به جهت برجسته کردن و مهم جلوه دادن آن به این شیوه پرداخته است؛بنابراین تقدیم و تأخیر نه تنها تأثیر مهمی در افزایش دلالت واژگان و زیبایی آن دارد، بلکه به منظور انتقال قصد و هدف مشخصی به کار می رود.
سیمای اهل بیت (علیهم السلام) در اشعار فدایی هروی
منبع:
مطالعات ادبیات شیعی سال ۱ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴
99 - 136
حوزههای تخصصی:
عشق و ارادت به پیامبر اسلام و اهل بیت مطهر ایشان (علیهم صلوات الله) از جمله موضوعات مهمی است که تاریخ ادبیات فارسی دری هیچگاه از آن خالی نبوده است. شاعران و نویسندگان فارسی اعم از شیعه و سنی همواره این موضوع را مدنظر داشته اند و هریک به فراخور نگاه خاص خود جنبه ای از این ارادت ورزی را برجسته کرده اند: از توصیف و نعت و مدح تا توسل و شفاعت خواهی؛ از تبیین مکتب و مقام و منزلت اهل بیت تا مرثیه و سوگ در مصائب ایشان و موضوعات دیگر. فدایی هروی، از شاعران برجسته معاصر افغانستان نیز از این رویکرد مستثنا نیست. دیوان شعر وی مشحون است از عشق ورزی و ابراز ارادت به پیامبر اکرم و خاندان مطهر ایشان؛ به نحوی که حدود 60 درصد اشعار وی با زمینه مدح و توصیف سیمای پیامبر و اهل بیت سروده شده است. این پژوهش درصدد بررسی چگونگی بازتاب سیمای پیامبر و اهل بیت (علیهم السلام) در دیوان اشعار فدایی هروی است. پژوهش پیش رو، به شیوه توصیفی-تحلیلی به انجام رسیده و داده های آن به روش کتابخانه ای به دست آمده است. از مهترین موضوعات تکرار شونده در این دیوان می توان به توصیف و مدح خاندان عصمت، ذکر بعضی از معجزات پیامبر و کرامات اهل بیت، مرثیه، توسل و شفاعت خواهی اشاره کرد.
بررسی مفهوم اضطراب معرفتی به عنوان اصل بنیادین زندگی اجتماعی در جهان مدرن با تمرکز بر رمان نوجوان یک جعبه پیتزا برای ذوزنقه کباب شده اثر جمشید خانیان
منبع:
اجتماعیات در ادب فارسی سال ۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵
57 - 70
حوزههای تخصصی:
یک اثر ادبی موفق در رده سنی کودک و نوجوان در کنار سرگرم کنندگی و ایجاد التذاذ ادبی، به جنبه های آموزشی نیز توجه دارد. ویژگی ای که باعث پدیدآمدن زمینه های رشد و تعالی و درنهایت آمادگی آنان برای ورود به زندگی اجتماعی می شود. ازجمله موضوعات آموزشی مهم برای آمادگی کودکان و نوجوانان در مسیر ورود به زندگی اجتماعی، موضوع ممکن الخطا بودن انسان و به تبع آن رواداری در برابر سایر اندیشه ها و دیدگاه ها است. رمان یک جعبه پیتزا برای ذوزنقه کباب شده اثر جمشید خانیان یکی از آثار قابل توجهی است که طی آن مسئله معرفت و موضوع تفاوت های فردی در فرایند آگاهی مورد توجه بوده است. این رمان سرگذشت اقامت کوتاه مدت خانواده ای کوچک در آپارتمانی مملو از اتفاقات عجیب را روایت می کند. اتفاقاتی که طرح فرضیه های مختلف درباب چرایی آن ها و البته بطلان مکرر این فرضیه ها، در پایان خواننده را به این حقیقت می رساند که اتکای صرف به ابزارهایی همچون عقل و تجربه نمی تواند ما را در تشریح چرایی مسائل یاری کند. در این پژوهش تلاش شده است تا با روش توصیفی - تحلیلی فرایند طرح مفهوم ممکن الخطا بودن انسان به عنوان یکی از اصول بنیادین زندگی اجتماعی در دوران مدرن، در رمان یادشده بررسی شود. برای نیل به مقصود، مفهوم «اضطراب معرفتی» به عنوان یکی از بنیان های فکری اندیشه مدرن، مبنای نظری پژوهش واقع شده است. نتایج نشان می دهد خانیان ازطریق طرح موضوعاتی همچون خطاپذیر بودن انسان در ادراکات فردی و پیامد ناگزیر آن یعنی آمادگی برای بازبینی و بازسازی مکرر اعتقادات و باورها، موضوع اضطراب معرفتی را در رمان خود مورد توجه قرار داده است.
زندگی اجتماعی مردم در مقدمه نیما بر کتاب آخرین نبرد
منبع:
اجتماعیات در ادب فارسی سال ۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵
87 - 97
حوزههای تخصصی:
اسماعیل شاهرودی (آینده) و نصرت رحمانی دو شاعر نیمایی سرای دهه های سی تا پنجاه شمسی، به یک دلیل در تاریخ شعر معاصر فارسی یگانه هستند. این دو تنها شاعرانی اند که نیمایوشیج بر یکی از مجموعه های شعری شان مقدمه نوشته است. مقدمه نیما بر کتاب آخرین نبرد اثر اسماعیل شاهرودی و کوچ اثر نصرت رحمانی از این نظر بسیار حائز اهمیت است. مقدمه نیما بر آخرین نبرد بسیار مفصل تر از مقدمه او بر کوچ است و ازاین رو شایسته تحلیل و بررسی است. این پژوهش به تحلیل مقدمه نیما بر کتاب آخرین نبرد پرداخته است و به این سؤال پاسخ داده است که کدام ویژگی در اشعار شاهرودی در این مقدمه نویسی نیما تأثیر داشته است و وی را به این مقدمه نویسی ترغیب کرده است؟ تحلیل این مقدمه و مقایسه آن با مقدمه کتاب کوچ نشان می دهد که توجه به زندگی اجتماعی مردم و آرگو (به معنای زبان مخفی و زبان عامیانه) در اشعار شاهرودی، مورد توجه نیما در این مقدمه بوده است. از زاویه تحلیل گفتمان هم مقدمه نیما، به مثابه عملی گفتمانی در تثبیت اصطلاح آرگو در شعر معاصر است
بررسی و تحلیل داستان حضرت ابراهیم (ع) بر اساس نظریه تحلیل گفتمان انتقادی نورمن فرکلاف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحلیل گفتمان انتقادی رویکردی است میان رشته ای که به تحلیل گفته ها و متون در چارچوب مناسبات قدرت در جامعه و نقش زبان در تثبیت و تداوم سلطه می پردازد. در تحلیل گفتمان انتقادی نورمن فرکلاف، متون، به ویژه داستان در سه سطح (توصیف، تفسیر و تبیین) مورد بررسی قرار می گیرد. فرکلاف در تحلیل گفتمان انتقادی خویش، ایدئولوژی را ابزار ایجاد و حفظ روابط قدرت در جامعه می داند و بر چهار مفهوم بنیادین (قدرت، جهان بینی، زبان و ایدئولوژی) تأکید دارد. این پژوهش، با روش توصیفی-تحلیلی و استفاده از ابزار کتابخانه ای در صدد آن است تا به تحلیل گفتمان انتقادی داستان حضرت ابراهیم ع در قرآن بر اساس الگوی سه سطحی فرکلاف (توصیف، تفسیر، تبیین) پرداخته، واضح نماید که کدام گفتمان، در این داستان کلیدی و برجسته است و کدام مفاهیم ایدئولوژیک در پس متن این داستان وجود دارد و چگونه این مفاهیم در ساختارهای مختلف سه سطحی مد نظر فرکلاف همخوانی پیدا کرده اند؟ نتایج حاکی از آن است که برجسته ترین گفتمان در این داستان، گفتمان توحیدی حضرت ابراهیم ع با روش های استدلالی-احتجاجی و تبلیغی است. مفاهیم ایدئولوژیک معرفتی (خداشناسی)، تربیتی و تبلیغی هم برای داعیان و مبلغان و هم برای عام مخاطبان قرآنی در پسِ متن آن نهفته است. البته گفتمان حضرت ابراهیم ع بر مقتضای حال مخاطب شکل گرفته که با توجه به بافت موقعیتی متن این داستان، می توان مفاهیم ایدئولوژیک متفاوتی را از آن دریافت نمود.
ارزیابی و الگوهای ارزش گذاری بوم گرایانه در دو اثر همراه آهنگ های بابام و آبشوران از درویشیان (قرائتی بوم گرایانه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارزیابی ها و الگوهای ارزشی از جمله مواردی هستند که بر اساس آن ها می توان متون ادبی را بررسی و تحلیل کرد. این پژوهش بر پایه الگوهای ارزش گذاری متن و با تکیه بر بوم گرایی و دانش بینارشته ای به بررسی و تحلیل دو مجموعه داستان همراه آهنگ های بابام و آبشوران از درویشیان پرداخته است. روش انجام پژوهش توصیفی و تحلیلی است. این دو مجموعه داستان از جمله آثاری هستند که در حوزه واقع گرایی نوشته شده-اند و با تکیه بر الگوهای ارزش گذاری در آن ها می توان کانونی سازی ها، برجسته سازی ها و ارزیابی های نویسنده از بوم را در آن ها سنجید. نتایج پژوهش حاکی از آن است که درویشیان در قالب عناصر زیست محیطی و برای بیان آلام و رنج های قشر متوسط و ضعیف جامعه در تقابل با قشر مرفّه، دستکاری ها و تخریب های زیست محیطی را هرچند همسو با مظاهر فرهنگ و پیشرفت نیز باشد، نمی پسندد و همواره ارزیابی هایی منفی نسبت به آن ها دارد. همچنین با توجه به الگوهای ارزشی متون می توان فهمید که زندگی مسالمت آمیز در کنار طبیعت و مخاطرات آن، ریشه در احترام به وابستگی های چند سویه سیاسی، اجتماعی و... انسان با طبیعت دارد. ذکر این نکته لازم است که موقعیت اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی راوی برای شکل دهی دیدگاهی در پیوند با زیست بوم تأثیر بسزایی دارد.
بررسی تطبیقی نمادها و نشانه های بصری در نمایشنامه «مرگ یزدگرد» بهرام بیضایی با فیلمنامه «ماهی و گربه» شهرام مکری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های بین رشته ای ادبی سال ۵ بهار و تابستان ۱۴۰۲شماره ۹
142 - 169
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله بررسی تحلیلی و ریشه شناسی عناصر پنهان دراماتیک به ویژه دیالوگ های مصورِ بوم شناختی و بازی با ذهن در دو اثر مطرح ادبیات نمایشی ایران: 1- نمایشنامه مرگ یزدگرد نوشته بهرام بیضایی، 2- فیلمنامه گربه و ماهی نوشته شهرام مکری، از منظر انسان شناسی نمادگرا است. فیلم نامه ی سینمایی ماهی و گربه شهرام مکری یکی از فیلم های سینمایی معناگرا در حوزه سینمای ایران است که توانسته با فرم و محتوایی جدید در انتقال مفاهیم ذهنی، نظر مردم و منتقدین را در داخل و خارج از کشور به خود جلب کند. مرگ یزدگرد بهرام بیضایی نیز به دلایل نهفته در بطن اثر از ویژگی های کارکردگرایی پنهان، مورد توجه انسان شناسان قرن بیستم از جمله برانیسلاو مالینوفسکی و کلیفورد گیرتز قرار گرفته است.یافته ها نشان می دهد که عناصر طبیعی موجود در متن این دو اثر تئاتری- سینمایی از منظر انسان شنای نمادگرا ریشه در تفکر جهان شمول و زاییده شرایط روحی و روانی مولف کارگردانان آن دو دارد. در این پژوهش از روش توصیفی تحلیلی به تجزیه و تحلیل محتوای کیفی داده ها با تکیه بر شیوه مطالعاتی ژرفانگرانه برای مقایسه جایگاه نمادگرا تصویر و جلوه های پنهان در دیالوگ ها استفاده شده است.
تحلیل شناختی کانون های توجه در داستان یوسف پیامبر از دیدگاه لنگاکر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ادبی - قرآنی سال ۱۱ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۴۱)
85 - 101
حوزههای تخصصی:
زبان شناسی شناختی، رویکردی است که به زبان به عنوان وسیله ای برای کشف ساختار نظام شناختی انسان می نگرد.این رویکرد که در سه دهه اخیر در زبان شناسی مورد توجه روزافزون قرار گرفته است، زبان را نمودی از نظام تصویرسازی و تعبیر ذهن می داند. زبان شناسان شناختی عقیده دارند که پدیده تعبیر صحنه پدیده ای شناختی است و آنچه در داستان و روایت اتفاق می افتد را می توان از دیدگاه شناختی به شکلی عمیق تر بررسی و تحلیل نمود. در این پژوهش با توجه به دیدگاه های زبان شناسی شناختی رونالد لنگاکر (1987) در زمینه تعبیر صحنه و ابعاد مختلف آن مانند زاویه دید، شرح صحنه، ضبط صحنه و کانون توجه به تحلیل داستان یوسف پیامبر(ع) در سوره یوسف پرداخته می شود و سپس مقوله کانون توجه در آیات این سوره مورد بررسی قرار خواهد گرفت. همچنین بسامد هر یک از ابعاد تعبیر در آیات این سوره بررسی می شوند. روش پژوهش حاضر توصیفی_تحلیلی بوده و منابع آن مطالعات کتابخآن های می باشند. در این جستار سوره یوسف که مشتمل بر 111 آیه است، به عنوان منبع اصلی پژوهش انتخاب و ابعاد تعبیر صحنه در زبان شناسی شناختی در سرتاسر داستان مورد بررسی قرار گرفتند. براساس یافته های این مطالعه، از میان ابعاد تعبیر صحنه، به ترتیب بُعد زاویه دید بیشترین و بُعد شرح صحنه کمترین بسامد را دارا می باشند. همچنین بیشترین کانون های توجه دراین سوره به ابعاد خواب و رویا و تعبیر آن، پیراهن و مکر و نیرنگ اختصاص یافته است.
وجه غالب سبکی در سوره آل عمران و نقش آن در انتقال معانی و دلالت ها با رویکرد علم معانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سوره آل عمران از سوره مدنی است که غالب محتوای آن در اوامر و نواهی و تبیین برخی از احکام بوده و بخشی از سوره نیز به مورد خطاب قرار دادن اهل کتاب و بخش دیگر به پردازش داستان آل عمران اختصاص دارد. این سوره نسبت به سوره های مکی دارای ویژگی های خاصی است. پژوهش حاضر با بهره گیری از ابزار سبک شناسی و روش توصیفی- تحلیلی می کوشد ویژگی های برجسته سبک این سوره در بُعد علم معانی را مورد مطالعه قرار دهد و کارکرد هر یک از لایه های سبکی را در تبیین معانی مورد نظر بیان کند تا از این زاویه، کارکرد عناصر سبک ساز و ویژگی های برجسته سبک زبانی- بیانی این سوره را به نمایش بگذارد. برآیند پژوهش نشان می دهد که یکی از مهم ترین ویژگی های سبک این سوره، اسلوب «نداء» با ساختارهایی چون: «یا أَهْلَ الْکِتاب »، «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا»، «ربِّ»، «ربنّا» و «یا مریم» است که در هر یک از این پنج اسلوب ندا به فراخور آیات، معانی قصد شده که با این سبک تناسب دارد. به علاوه دقت در سبک ندای مستقیم و غیر مستقیم و تفاوت هر یک در اظهار معانی از جمله دستاوردها و نوآوری های این پژوهش است. افزون بر این، در این سوره در بسیاری از آیات، ترتیب و چیدمان جمله ها آهنگین بوده و گونه های مختلف تکرار و کارکرد شایسته موسیقی معنوی آن در تبیین معانی آیات شایان توجه است.
بررسی تاثیر افزایش مضامین بر تحول شبیه زینب در نسخ خطی تعزیه نامه تکیه دولت
منبع:
مطالعات ادبیات شیعی سال ۱ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵
143-172
حوزههای تخصصی:
یافتن عوامل موثر بر تحوّل شبیه زینب از منظر افزایش مضامین با روی کردی توصیفی-تحلیلی و با استفاده از منابع کتاب خانه ای بررسی می شود.اسناد و شبیه نامه های به جا مانده از آن دوران، مهّم ترین منابع موثق بر تاثیر افزایش مضامین و داستانک های مستقل بر شبیه زینب در نسخ خطی مربوطه است. گاه لازم است تا برای نشان دادن تاثیر و میزان رشد متغیّیرها در یک قیاس و تطبیق شکلی و معنایی، نقش زنانه شبیه زینب در کنار شبیه مردان مورد بررسی قرار گیرد. مضامین در طی گذر زمان و پیش رفت شبیه نامه نویسی در دوران ناصری، ابعاد متنوّع تری پیدا می کند و حضور شبیه زینب را گسترش می دهد. افزایش مضامین در راستای گسترش روایت ها و داستانک های نمایشی راه را بر تحوّل شبیه زینب به سمت شبیهی پویا باز کرده است و شبیه مجال بیش تری برای معرفی خود به مخاطب پیدا می کند و در نتیجه مضمون های متنوّعی بروز می یابد. عمل کردهای متفاوت شبیه زینب، سیر تحوّل و دگرگونی این شبیه/شخصّیت را آشکار می کند.
تحلیل مولفه های «شخصیت مفهومی» در شمسِ مولانا و زرتشتِ نیچه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های بین رشته ای ادبی سال ۵ بهار و تابستان ۱۴۰۲شماره ۹
362 - 396
حوزههای تخصصی:
نقش شارحان و مفسرین در تفهیم، ساختارمندی، تاویل، دسته بندی و در نهایت، پویایی و کاربردی نمودن داده-های فکری فلاسفه، جایگاهی ثانوی و گاهی همطراز با خود اندیشمندان را داراست؛ در این میان، ژیل دولوز، فیلسوف و متفکر فرانسوی با بازخوانی و تحلیل نظام اندیشگانی نیچه ودیگران، موفق به خلق و زایش نظریه های نوینی در حوزه ی تفکر شده است. او نظریه ی شخصیت مفهومی را از تطبیق نظام روایی افلاطون، دکارت، نیچه و چند نویسنده ی دیگر ابداع کرد و معتقد بود که شخصیتی چون زرتشت، بواسطه ی برخورداری از مولفه ها و مشخصه هایی، شخصیت مفهومی برساخته ی نیچه است. از سویی، می توان در تحلیل داده ها و مشخصه هایی که دولوز در تبیین شخصیت مفهومی بیان می دارد، شمسِ مولانا را نیز دارای این ظرفیت و قابلیت دانست و در نگاهی تطبیقی، این دو را در یک خویشاوندی مشترک تحلیل کرد. لذا این پژوهش با روش تحلیلی- توصیفی، و با بهره گیری از بن مایه ی نظری دولوز، به تحلیل این دو شخصیت در چهارچوب نظریه ی شخصیت مفهومی پرداخته است و در نهایت به این نتیجه خواهد رسید که هم شمسِ مولانا و هم زرتشتِ نیچه از یک آبشخور فکری و در چهاچوب شخصیت مفهومی خلق شده اند و هر دو برخاسته از اصل بدلیت، نقاب و امر فراتاریخی بوده و دارای مشخصه های تاثری، نسبتی و پویایی در این ساخت فلسفی و روایی هستند.
بازنمایی معنای هویت در فیلمنامه «حقایق درباره لیلا دختر ادریس» اثر بهرام بیضایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های بین رشته ای ادبی سال ۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۰
289 - 347
حوزههای تخصصی:
هویت مفهومی سیال و بی ثبات است که متناسب با به کارگیری در هر متن، معنای آن تعریف می شود. در برخی تعریف های جامعه شناختی، تقابل میان هویت فردی و اجتماعی، ذیل نگاه کلی به مفهوم هویت رنگ می بازد. فردیت هر شخص که دربردارنده صفات منحصربه فرد و غالباً ذاتیِ اوست، تحت تأثیر هویت اجتماعی کمرنگ است و با امور اکتسابی در اجتماع و هر گفتمانِ غالب تغییر می کند. شناخت هویت هر فرد در سایه تمایزاتش از دیگری امکان پذیر می شود و به عبارت دیگر، هویت، برآمده از ارتباط و تعامل میان خود و دیگری است. در همه متون ازجمله متون ادبی، هویت به اقتضای ظرفیت های موجود در متن، بازنمایی می شود. در ادبیات روایی نیز شگردهای روایت پردازی این بازنمایی را محقق می کنند. در این پژوهش به بازنمودهای معنای هویت و واکاوی معنای ضمنی آن در فیلمنامه حقایق درباره لیلا دختر ادریس، پرداخته شده است. نتیجه اینکه: مفهوم هویت در روایت زندگیِ لیلا بر تأثیرپذیرفتنِ فردیتِ وی از ارتباطات اجتماعی و گفتمان های غالب جامعه تأکید می کند. اصلی ترین شگردهای روایی که این بازنمایی را به انجام می رسانند، رویدادهای اصلی داستان، عناصر روایی و تقابل های دوگانه هستند.
تبیین جریان ادبیات مهاجرت در رمانِ روایت محورِ «کور سرخی» اثر «عالیه عطایی»
منبع:
هنر و ادبیات تطبیقی سال ۱ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
89 - 106
حوزههای تخصصی:
ردپای ادبیات مهاجرت به سالیان بسیار دور بر می گردد، اما ورود مؤلفه های آشکار ادبیات مهاجرت در آثار داستانی پس از جنگ جهانی اول و دوم نمود بیشتری یافت. ادبیات مهاجرت به آثاری اطلاق می شود که راوی تجربه زندگی در فضاهایی متفاوت از فرهنگ و کشور خود را به همراه مشکلات ناشی از آن را بازگو کرده است. جستار حاضر به روش تحلیلی- توصیفی به بازنمایی مؤلفه های ادبیات مهاجرت در رمان «کورسرخی» نوشته« عالیه عطایی» پرداخته است. عطایی افغانستانی تبار است و در آثارش مؤلفه های مهاجرت بسیار پررنگ است. بحران هویت، بی آشیانگی، نوستالژیا، در حاشیه بودن، سیال بودن مکان و زمان و زبان از مؤلفه های شایان ذکر در این اثر است.کور سرخی روایتِ جان و جنگ است، نُه روایتی که به صورت من و ما روایتی بازگو شده است.سعی این پژوهش ابتدا بیان تئوری های مرتبط با مهاجرت و ادبیات مهاجرت است و در ادامه تحلیل و توصیف مؤلفه های ادبیات مهاجرت در اثر مذکور است.
پژوهشی در انواع ادبی منظومه فارغ گیلانی
منبع:
مطالعات ادبیات شیعی سال ۱ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴
41 - 68
حوزههای تخصصی:
نوآوری های شعر شیعی در گستره ادبیات فارسی از حیث محتوا و انواع ادبی قابل توجه است تا جایی که در تشخیص گونه ادبی یک اثر در این حوزه، باید اشراف نسبی به تاریخ ادبیات شعر شیعی داشت. پژوهشگران منظومه فارغ گیلانی را در زمره ادبیات حماسی عصر صفوی می دانند در این مجال کوشش شد تا با روش توصیفی تحلیلی ضمن تبیین خطای برخی از پژوهشگران در تشخیص نوع ادبی منظومه ای از فارغ گیلانی به این پرسشها پاسخ دهیم: برای تشخیص نوع ادبی یک اثر چه ملاحظاتی را باید درنظر داشت؟ مبتنی بر این ملاحظات منظومه فارغ گیلانی در ذیل کدام یک از انواع ادبی قرار می گیرد؟ بر اساس نتایج به دست آمده جهت تشخیص نوع ادبی یک اثر باید به این موارد توجه داشت: بررسی هم زمان ساختار و محتوای اثر، متمایز کردن گونه ادبی و وجه ادبی یک اثر، توجه داشتن به تحولات و دگردیسی ژانرها و گونه های ادبی در طول زمان. با در نظر گرفتن این موارد، بعد از پژوهش و بررسی بر روی اثر فارغ گیلانی مشخص گردید که این اثر در امتداد نوع ادبی «ولایت نامه» و البته با وجه حماسی است. ازاین رو منظومه فارغ گیلانی را می توان ولایت نامه ای حماسی نامید که ازنظر ساختار، محتوا و درون مایه با ولایت نامه های قبل از عصر صفوی شباهت دارد.
تحلیل ژانریک شعر دفاع مقدس پس از خاتمه جنگ (سال های 1368 و 1369) و نقش فرا متن تاریخی - اجتماعی در آن
منبع:
اجتماعیات در ادب فارسی سال ۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵
71 - 86
حوزههای تخصصی:
شعر دفاع مقدس از زیرجریان های شعر معاصر است که در ارتباطی تناظری با فرامتن تاریخی جنگ عراق علیه ایران شکل گرفته و با خاتمه جنگ، سیر تطور خود را با عبور از پدیده محوری به سوی رویکرد پیامدمحور ادامه داده است تا آنجا که می توان سال های 1368 و 1369 را دوره گذار شعر دفاع مقدس نامید. این جریان شعری ذیل ژانر شعر غنایی قرار می گیرد و این بازه زمانی بستر مناسبی برای تأثیرپذیری آن از فرامتن تاریخی- اجتماعی جنگ تحمیلی است. سه فرامتن «شهادت افراد»، «بازگشت اسرا» و «انحراف های اقشاری از مردم از آرمان های انقلاب اسلامی» و تأثیر آن ها بر اجتماع، بیشترین تأثیر را در شاکله ژانریک شعر دفاع مقدس در سال های پس از جنگ داشته است که به ترتیب عبارتند از: تداوم زیرژانر «سوگ سرایی»، شکل گیری «زیرژانر تلفیقی توصیفی- تکریمی» و تداوم «زیرژانر انتقادی». شاعران در زیرژانر سوگ سرایی روند مرثیه سرایی برای شهدا را در شعر دفاع مقدس ادامه می دهند، در زیرژانر توصیفی- تکریمی ضمن توصیف جنگ و جنگاوری رزمندگان، آزادگان را تکریم می کنند و در زیرژانر انتقادی در جایگاه وجدان بیدار جامعه کاستی ها را رصد و با زبان شعر تبیین می کنند. علیرضا قزوه، سیمین دخت وحیدی و مجید نظافت بیشترین سروده های سال های پس از جنگ را در کارنامه خود دارند و قالب غزل، رایج ترین قالب شعری در دوره مورد بررسی است.
حوزه معنایی توصیفی اجر در قرآن کریم با تأکید بر رابطه هم نشینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ادبی - قرآنی سال ۱۱ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۴۳)
91 - 110
حوزههای تخصصی:
امروزه حوزه های معنایی مورد اقبال قرآن پژوهان قرار گرفته است. هرحوزه دربردارنده یک واژه کانونی ست که الفاظی دیگر تحت عنوان واژگان کلیدی اطراف آن قرارمی گیرند و یک حوزه مستقل را تشکیل می دهند. هم نشینی از راهکارهای بررسی حوزه های معنایی است؛ که باآن می توان به معنای دقیق واژگان دست یافت. واژه «اجر» دلالت بر پاداشی می کند که نتیجه طبیعی عمل انسانست؛ ولی اشاره ای به میزان ونوع آن ندارد، اما هم نشینی اش با اوصاف مختلف کمیت و نوع آن را بیان می کند. هدف از پژوهش حاضر بررسی واژه «اجر» با روش توصیفی تحلیلی است، تا تاثیر هم نشینی صفت ها و حد ومرزشان بر اجر مشخص شود.نگاهی به مؤلفه های معنایی اوصاف هم نشین«اجر» نشان داد، صفات مختلف هرچند در اصل کلی، دلالت برپاداش بزرگ و فراوان دارند، اما به تفاوت مراتب پاداش نسبت به عمل مورد نظر و انجام دهنده آن نیز اشاره دارند. در این میان صفت«عظیم» در صدر قراردارد، زیرا دلالت بر تکثیر بصورت کیفیت و کمیت و بالا رفتن شأن پاداش گیرنده اش دارد، و کسی مقدارش را نمی داند. اجرکبیر بیانگر کثرت نعمت هایی است که خداوند به بندگان صالح خود می بخشد. توصیف اجر به کریم مناسب مقام بشارت و بیانگر نفاست ذاتی پاداش و تکریم گیرنده پاداش است. صفات«حسنا» و«غیرممنون» که به دنبال هم مطرح شده اند، دلالت بر نوعیت، جاودانه بودن و پاداش بی منت و تمام نشدنی دارند. از طرفی میان آیاتی که با کریم و حسن وصف شده نوعی مشابهت با اجرکبیر است؛ توصیف به کبیر جایی است که مقدار را از حیث زیادت نشان می دهد و توصیف به حسن نگاه به طبیعت آن پاداش از نظر زیبایی و سعادت انسان بواسطه آن جزا دارد.
از رنج دنیوی تا رنج مقدس مسئله رنج در گفتمان کربلا با تأکید بر کتاب روضهالشهداء
منبع:
مطالعات ادبیات شیعی سال ۱ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴
11 - 40
حوزههای تخصصی:
مساله رنج در دین زیسته یکی از مسائل مهمی است که در مطالعات اجتماعی تشیع کمتر مورد توجه قرار گرفته است. در این مقاله تلاش شده است به مکانیسم ها و الگوهای حل مساله رنج در تشیع با تاکید بر یکی از مهمترین منابع شیعی یعنی کتاب روضه الشهدا پرداخته شود. هرچند این کتاب در سنت روحانیت فقهی و اصولی چندان معتبر نیست، اما پرسش انسانشناختی از وضعیت زیسته و تجلی عینی این کتاب در آیین های مذهبی مردم میتواند همچنان اهیمت داشته باشد. در این مقاله تلاش شده از منظر نظری و روشی انسانشناسی نمادین و با تکیه بر آرای کلیفورد گیرتز به این مساله پرداخته شود. نتیجه تحلیل محتوای این کتاب نشان میدهد که نمی توان این تحلیل ساده را پذیرفت که رنج اولیا مایه بخشش مؤمنان است؛ بلکه نکته اصلی در این است که رنج اولیا صورتی مثالی و نمادین از رنج مردم است. به عبارت دیگر، مؤمنان و ذهنیت عبادی آن ها در گفتمان های دینی، با استعلابخشیدن به رنج اولیا و تقدیس آن ازسویی، ایجاد تشابه ضمنی و صریح میان رنج خودِ مردم با رنج اولیا به واسطه برقراری نوعی اتصال نمادین میان موقعیت رنج آلود اولیا با موقعیت رنج آلود مؤمنان پیرو آن ها، به تعالی بخشیدن خودشان می پردازند.
سراینده سام نامه و سنت نقالی ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ و ادبیات عامه سال ۱۱ بهمن و اسفند ۱۴۰۲ شماره ۵۴
۱۷۲-۱۳۹
حوزههای تخصصی:
سام نامه یکی از متونی است که از زمان سرایش و شهرت در بین مردم نام سراینده یا سرایندگان آن و انتسابش به خواجوی کرمانی محل بحث بوده است. اخیراً برخی پژوهشگران این حوزه با اتکا به دو نسخه، یعنی شبرنگ نامه محفوظ در دانشگاه لیدن و دست نویس سام نامه کتابخانه ملی تبریز به این نتیجه رسیده اند که سام نامه سروده خواجوی شاهنامه خوان کراتی است و علّت اختلاف در تعداد ابیات و حتی وجود روایات کوتاه و بلند، کوتاه و بلند شدن روایت داستان توسط سراینده است، که احتمالاً در مجالس نقل، گاهی اشعار را به تفصیل برای مردم می خوانده و گاهی نیز بنا بر محدودیت زمان، خلاصه می کرده است. اما پژوهش حاضر با تردید در این نظر، به دنبال یافتن پاسخی دیگر برای این پرسش است که چرا دست نویس های سام نامه به لحاظ تعداد ابیات و نوع روایت با یکدیگر تفاوت اساسی دارند و ارتباط این تفاوت ها با سراینده یا سرایندگان این اثر چیست؟ این پژوهش به روش اسنادی و با کمک سنت نقالی و با توجه به نظر پژوهشگران برجسته این حوزه انجام گرفته است. نویسنده تلاش کرده است ویژگی ها و چارچوب این سنت را استخراج کند و بر پایه آن ها به مقایسه دست نویس های گوناگون و روایت های کوتاه و بلند سام نامه بپردازد، که نتیجه نشان می دهد تفاوت دست نویس های مختلف این اثر ناشی از تحریرهای مختلفی است که در طول زمان توسط شاهنامه خوان ها و طومارنویسان مختلف فراهم آمده است، و نه نقل های مختلف یک نقال. بنابر این پژوهش تنها یک روایت کوتاه که جزو کوتاه ترین روایات سام نامه است توسط خواجوی شاهنامه خوان کراتی فراهم آمده و مکتوب شده است.