ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۲۰۱ تا ۵٬۲۲۰ مورد از کل ۵٬۲۳۷ مورد.
۵۲۰۱.

واکاوی طرحواره های تصویری سوره نساء برمبنای نظریه زبان شناختی مارک جانسون(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زبان شناسی شناختی مارک جانسون طرحواره های تصویری قرآن کریم سوره نساء

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۰ تعداد دانلود : ۸۲
طرحواره ی تصویری از نظریات مطرح در پژوهش های زبان شناسی شناختی است که برای نخستین بار توسط جانسون مطرح شد. دیدگاه اصلی در این نظریه این است که به دلیل فعالیت، حرکت و حضور فیزیکی انسان در جهان بیرون، از طریق بدن و محیط زندگی خود تجربه هایی کسب می کنیم که ما را در سازماندهی افکارمان در حوزه های انتزاعی یاری می رساند. زبان قرآن حاوی مضامین و پیام های ارزشمندی است که  برخی از آن ها با طرحواره های تصویری ساماندهی می شوند و مخاطب می تواند با تصویرسازی آیات به درک عمیق تری از مفاهیم انتزاعی و نامحسوس دست یابد. لذا پژوهش حاضر بر آن است تا به بررسی سه گروه طرحواره های تصویری جانسون مانند طرحواره حجمی، قدرتی و حرکتی در سوره نساء بپردازد و همین طور پربسامدترین طرحواره و مفاهیم انتزاعی آن ها را با توجه به کارکرد هریک از آن ها در مطالعه تفسیری قرآن با روش توصیفی تحلیلی بررسی نماید. یافته های پژوهش نشان می دهد که طرحواره های حجمی بر مفاهیمی چون بهشت، تردید و گمان دلالت دارند و طرحواره های قدرتی بیشتر بر مفاهیمی مانند کفر، عدم ایمان و دوری از گناهان دلالت دارند و طرحواره های حرکتی بر مفاهیمی چون سعادتمندی، عزت و مقام، احترام و نزول وحی و قرآن دلالت دارند و این نوع طرحواره از بالاترین بسامد برخوردار است.
۵۲۰۲.

بررسی فرهنگی استعاره های ساختاری خشم در گویش دشتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: استعاره مفهومی خشم گویش دشتی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۸ تعداد دانلود : ۱۲۵
هدف از این مطالعه بررسی ساختار مفهومی استعاره هایی است که مقوله عاطفی خشم را در گویش روزمره منطقه دشتی مفهوم سازی می کنند. بنیان های نظری این مطالعه در بررسی و تحلیل استعاره ها رویکردی است که لیکاف و جانسون (1980) درباره ساختار مفهومی استعاره ها و همچنین کوچش (2005) درخصوص نقش الگوهای فرهنگی در مفهوم سازی استعاری مطرح می کنند. این مطالعه از روشی بهره می گیرد  که استفانویچ (2006) تحت عنوان تحلیل الگوی استعاری پیشنهاد می دهد. بدین منظور از طریق گفت و گو با تعداد 45 نفر از گویشوران (40 ساله و بالاتر) منطقه دشتی و همچنین مشاهده طبیعی رفتارهای زبانی گویشوران این منطقه، عبارت های زبانی ای که ساختار مفهومی حوزه مقصد خشم را به دست می دهند، فراهم شد و مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت. داده های به دست آمده از این مطالعه نشان می دهد که هر چند ساختار مفهومی خشم در گویش دشتی عمدتاً تحت تأثیر عواملی است که مربوط به زمینه های مشترک همگانی است، با وجود این، کاربرد حوزه های مبدأ متفاوت و تفصیل های متمایزی که در موارد قابل توجهی از مفهوم خشم در این گویش به دست داده می شود، تأثیر عواملی را به روشنی نشان می دهد که از تجارب اقلیمی و فرهنگی گویشوان این منطقه برمی خیزد. 
۵۲۰۳.

اسطوره؛ از روایت هستی شناسانه تا ابزار سلطه تبیین نسبت اسطوره و سلطه در رمان شوهر آهو خانم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اسطوره قدرت سلطه ایدئولوژی شوهرآهوخانم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۸ تعداد دانلود : ۶۷
اسطوره در غالب تعاریف، به خواست های جمعی انسان ها تعبیر شده است. این خواست ها گاه به منظور تفسیر و توجیه پدیده های اسرارآمیز طبیعت، گاه در شکل ضدروایتی در برابر روایت نیستی و مرگ و گاه در شمایل آمال و خواست های دور از دسترس انسان، تبلور یافته است. در کنار این طیف از تعاریف، و بر مبنای رویکردهای فکری-فلسفی معاصر حول محور مفاهیمی از قبیل قدرت و ایدئولوژی، اسطوره ها را می بایست نه الزاماً برآمده از ذهن جمعی انسان پیشامدرن با کارکردهای فوق، بلکه نوعی گفتمان معطوف به قدرت تلقی کرد که در ظرف مناسبات قدرت ظهور می کند و همانند ابزاری به تعبیر آلتوسر ایدئولوژیک، در تقویت یا تضعیف گفتمانی خاص ایفای نقش می کند. از این چشم انداز و با چنین قرائتی از اسطوره، نسبت میان رمان شوهرآهوخانم و اسطوره را دنبال کرده ایم. نتایج نشان می دهد رمان شوهرآهوخانم در واقع شکل سکولار و زمینی شده اسطوره آفرینش است و این اسطوره با حفظ خطوط و چارچوب های کلی خود، در این اثر بسیار مهم و شناخته شده کدگذاری شده است. با قرار دادن اسطوره آفرینش در فرمول خوانش ویژه مقاله حاضر از اسطوره، یعنی گفتمان معطوف به قدرت، مشخص شد که کارکرد این اسطوره مطابق با مقتضیات، مسائل و پروبلماتیک عصر نویسنده، در جهت سرکوب یا دست کم مهار نیروهای گریز از مرکز- در اینجا یعنی زن تحول خواه-، به نفع نهاد قدرتی دیرپا به نام مردسالاری قرار گرفته است.
۵۲۰۴.

نقد «هژمونی فرهنگی» در رمان آب نبات هلدار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آبنبات هل دار مطالعات فرهنگی رمان عامه پسند هژمونی فرهنگی استوارت هال

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۲ تعداد دانلود : ۵۶
«مطالعات فرهنگی» از جمله رویکردهای نوین نقد ادبی است که از ویژگی های بارز آن، می توان به مناقشه بین «فرهنگ متعالی» و «فرهنگ عامه» اشاره کرد. این رویکرد نظری، ادبیات عامه پسند را معرف فرهنگ روزمره می داند. از این رو، نحوه شکل گیری هویت، فرهنگ جنسیتی، آیین های اجتماعی و کارکردهای صنعت فرهنگ را در متون معاصر مطرح کرده، میان ادبیات و جامعه پیوندی عمیق تر برقرار می سازد و به تحلیل کارکردهای ابزاری ادبیات می پردازد؛ به ویژه آن دسته از کارکردها که موجب می شود طبقه حاکم، از ادبیات در جایگاه ابزاری برای کنترل رفتارها و واکنش توده ها وام بگیرد. همین جاست که نظریه «هژمونی فرهنگی» شکل می گیرد و با برنامه ریزی کیفیت تولیدات ادبی، موجب تحکیم بقای حاکمیت می شود. در این میان، آبنبات هل دار اثر مهرداد صدقی، که طبق آمار وبگاه های گوناگون اطلاعات نشریات ایران در جایگاه سرآمد یکی از پنج اثر پرفروش و پرمخاطب داستانی دهه نود ارزیابی شده، از جمله داستان های عامه پسند است که از منظر ساختار هژمونی در مطالعات فرهنگی، می توان به نقد ابعاد گوناگون آن پرداخت. این پژوهش با بهره گیری از روش توصیفی تحلیلی، درصدد است مشخصه هایی عامه پسند این رمان را بر اساس رویکرد نظری استوارت هال بررسی کرده، آشکار سازد چگونه عنصر طنز در کنار فضاسازی های نوستالوژیک دهه شصت، بازتاب تصاویر خاطره انگیز و خوش از جنگ هشت ساله ایران و عراق و تهمیدات نویسنده به منظور ارائه روایتی مطلوب حاکمیت از جنگ، برخلاف ظاهری رئالیستی اش، خصوصیاتی کاملاً غیررئالیستی به این اثر بخشیده است. در نتیجه، جایگاه اثری که می توان آن را قسمی از ادبیات جنگ نامید، در حد رمانی سرگرم کننده تقلیل یافته است.
۵۲۰۵.

تحلیل نشانه شناختی باب «شیر و گاو» کلیله و دمنه بر اساس نظریۀ سبک زندگی اریک لاندوفسکی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سبک زندگی کلیله و دمنه شیر و گاو دیگری لاندوفسکی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۳ تعداد دانلود : ۷۳
مسأله سبک زندگی، یکی از مباحث مهمی است که در نشانه شناسی اجتماعی طرح می شود. جایگاه سوژه به منزله ساحتی گفتمانی بازنمایی می شود که در تعاملات بین سوژه ای زیسته و در بستری گفتمانی تحقق پذیرفته است. این ساحت گفتمانی، بر قراردادهای اجتماعی- فرهنگی استوار است که براساس آن، سوژه با ابژه ها و کنش های دیگر تعامل برقرار می کند. اریک لاندوفسکی، نشانه شناس اجتماعی، در بررسی ارتباطات اجتماعی، براساس ارتباط گروه «مرجع» و «دیگری»، چهار نوع «سبک مختلف زندگی» را شناسایی کرده است که عبارتند از سبک زندگی «اسنوب»، «داندی»، «آفتاب پرست» و «خرس». سابقه طولانی نظام طبقاتی در ایران و تداوم آن در دوران اسلامی تا پیش از مشروطیت، سبکهای زندگی متفاوتی را سازماندهی کرده است. در آثار ادبی و به ویژه آثار تعلیمی برخورد گروه حاکم با گروه های زیردست انعکاس یافته است. کلیله و دمنه نیز از جمله آثاری است که به شیوه ای تمثیلی و نمادین ارتباط گروه حاکم و زیردست در آن بازنمایی شده است. مقاله حاضر با استفاده از رویکرد اریک لاندوفسکی به بررسی سبک های مختلف زندگی در باب «شیر و گاو» کلیله و دمنه پرداخته است. نتیجه بررسی حاضر نشان می دهد که دمنه اسنوب وار با شبیه سازی خود با گروه مرجع دو نوع سبک زندگی درباریان( فدائیان و غدراندیشان) را بازنمایی می کند. کنش رفتاری کلیله نیز همانند «داندی» به تمایز از گروه مرجع درباری تمایل دارد. گاو نیز ابتدا همانند «آفتاب پرست» به ناچار به تقلید از گروه مرجع میپردازد و در پایان همانند «خرس» با رفتاری نابهنجار موجب هلاکت خویش می گردد. شیر که نماد قدرت مطلق است با در پیش گرفتن سبک رفتاری نابهنجار «خرس» از خصوصیات پادشاه مطلوب فاصله می گیرد.
۵۲۰۶.

بررسی تطبیقی فرهنگ «داشتن» و هنر «بودن» در آراء غزالی و روانشناسان کمال گرا (با تکیه بر مزلو و فروم)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: داشتن بودن غزالی مزلو فروم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۸ تعداد دانلود : ۷۱
روانشناسی کمال، با موضع گیری در مقابل دو مکتب مطرح زمان خویش، یعنی رفتارگرایی و روانکاوی، کوشید جنبه های مغفول ماهیت انسان را در کانون توجه خود قرار دهد و در همین راستا بود که دو روانشناس مشهور، آبراهام مزلو و اریک فروم، در پژوهش ها و تحقیقات خود، نظریه «هنر بودن» را مطرح کردند؛ یعنی هنر به کارگیری تمامی توانایی های آدمی که تنها از طریق رهایی از «داشتن» ها یعنی، خودشیفتگی، خودخواهی و خودپسندی می توان به آن دست یافت. گفتنی است که فروم صراحتا واژه «داشتن« را به کار برده؛ اما مزلو «داشتن» را با هرمی از سلسله مراتب نیازها نشان می دهد که برای رسیدن به خودشکوفایی باید تا حد لازم آن ها را برآورده کرد. از طرف دیگر به دلیل توجه ویژه غزالی به انسان و کمال او، در کتاب عرفانی و اخلاقی ای چون کیمیای سعادت، می توان این نظریه را واکاوی کرد. این پژوهش بر آن است تا با روش تحلیل محتوای کیفی و شیوه استقرایی شکل فرهنگ «داشتن» و هنر «بودن» در اندیشه غزالی و روانشناسان کمال را مشخص کند. یافته ها حاکی از آن است که غزالی هم چون روانشناسان کمال، با شناخت جامعی که از انسان دارد به نیازها و لذایذ او توجه داشته؛ اما ماندن در آن ها را شایسته انسان نمی داند و باور دارد انسان برای هدفی والاتر خلق شده است که آن هدف را با جلوه هایی از «بودن» نشان می دهد؛ هرچند به دلیل نوع نگاه «خدامحور» و «انسان محور» این دو دیدگاه تفاوت هایی با هم دارند.
۵۲۰۷.

تحلیل پژوهش های انجام شده دربارۀ معراج نامه های فارسی با رویکرد بینارشته ای(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معراج نامه معراج نگاری فراتحلیل پژوهش های دانشگاهی بینارشته ای ادبی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۸ تعداد دانلود : ۶۸
تنوّع موضوعات و پراکندگی تحقیقات انجام شده در زمینه معراج نامه ها، چشم انداز گسترده ای در دو دهه اخیر پیش روی پژوهشگران میان رشته ای در ایران گشوده است. در جستار حاضر، به روش فراتحلیل، این پژوهش ها و سیر نگارش آنها را شناسایی، دسته بندی و بررسی کردیم. دستاوردهای این پژوهش آینده پژوهی در زمینه تحقیقات حوزه معراج را هدف مند کرده، مسیر انتخاب موضوع مناسب پژوهشی را برای پژوهشگران علاقه مند به این حوزه روشن تر خواهد کرد. براساس نتایج تحقیق، معراج تا به امروز، در حوزه های ادبی، دینی، تاریخی - اسطوره شناختی، عرفانی، فلسفی، هنری و بینارشته ای، موضوع پژوهش های محض متعددی بوده است. این تحقیقات عموماً با روش توصیفی تحلیلی، رویکرد تطبیقی و مقایسه ای، و بر مبنای ساختارِ مقدمه، بحث، نتیجه و منابع نشر یافته اند؛ با این همه، جای خالی پاره ای از رویکردهای پژوهشی در آنها دیده می شود: بررسی معراج از منظر رویکردهای نوین نقد ادبی و بینامتنی؛ درک عناصر اعتقادی اعصار مختلف؛ پیگیری مباحث نمادین حکمی، عرفانی و مذهبی در معراج نگاری ها؛ درک دیدگاه فقهای ادیان مختلف در باب معراج؛ ردیابی آیات و احادیث معراج در آثار مختلف؛ غنی کردن منابع مطالعاتی در حوزه معراج؛ رسیدن به الگوی جهانی قابل قبول برای بررسی معراج نامه ها و معراج نگاری ها؛ درک بهتر ایدئولوژی معراج نویسان و معراج نگاران؛ و درک انواع فضاسازی ها در معراج نگاری ها بخشی از این رویکردهاست.
۵۲۰۸.

گفتمان های مفید در بازنمایی محیط زیست براساس متون عرفانی اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کلید واژه ها: گفتمان محیط زیست حقوق طبیعت عرفان اسلامی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۶ تعداد دانلود : ۵۱
زبان شناسی زیست محیطی و به تبع آن تحلیل گفتمان محیط زیست در جست و جوی ایدئولوژی ها و الگوهای زبانی است که بتواند مردم را در حفظ و نگهداری محیط زیست تشویق و ترغیب نماید. به همین سبب آنها سه نوع گفتمان محیط زیست مخرب، گفتمان های دو پهلو و گفتمان های مفید را مطرح کرده اند. اگر چه رویکرد تحلیل گفتمان محیط زیست، بیشتر تجزیه و تحلیل متون و زبان امروزی است، اما متون کلاسیک و به ویژه متون عرفانی نیز در چارچوب گفتمان های محیط زیست طرح شدنی است، زیرا متون عرفانی از گفتمان های متفاوتی برخوردار است. از گفتمان های رایج در عرفان که می توان به آن اشاره داشت، گفتمان محیط زیست است که به طور وسیعی عارفان در متون عرفانی از آن بهره گرفته اند. در ادامه گفتمان-های مفید زیست محیطی براساس نظریات آرن استیبی پی گیری خواهد شد. که حاصل آن گفتمان های مفیدی چون آزار نرساندن به موجودات طبیعت، مهربانی و شفقت در حق تمام موجودات، حقوق طبیعت، موازنه و هماهنگی در طبیعت، اتحاد انسان و طبیعت بوده است.
۵۲۰۹.

بررسی میزان جنسیت زدگی زبان در دو اثر از صادق هدایت و آنتون چخوف (زنی که مردش را گم کرد- بانو با سگ ملوس)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: جنسیت زدگی هدایت چخوف فمنیسم مردسالاری : مطالعات میان رشته ای

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۵ تعداد دانلود : ۵۴
چکیده: آثار ادبی و مسائل اجتماعی با هم ارتباط تنگاتنگی دارند. چنانکه با بررسی آثار بزرگ ادبی می توان به نکات ظریف اجتماعی پی برد. از جمله مسائل مهمی که همواره در طول تاریخ ذهن بشر را به خود مشغول داشته مساله زن و جایگاه او در جوامع مختلف می باشد.بر این اساس این مقاله درصدد است تا با مطالعه مضمون جنسیت زدگی در دو اثر از صادق هدایت «زنی که مردش را گم کرد» و آنتوان چخوف «بانو با سگ ملوس» روابط فکری و ادبی این دو نویسنده را تطبیق و بررسی نماید. در حقیقت از طریق ترکیب مطالعات میان رشته ای زنان و ادبیات داستانی مسائل و پرسش های مطرح می شود که از اهداف هر دو رشته است. برای این منظور با تحلیل محتوا از نوع جهت دار، عناصر زبانی جنسیت زده را طبق مفاهیم مدل پاک نهاد جبروتی و پایه های ارزشی فمنیسم از متن اصلی هر دو داستان استخراج٬ دسته بندی و کدگذاری کرده و به تفسیر آنها پرداختیم.با توجه به فراوانی واژگان جنسیت زده داستان هدایت از لحاظ زبانی کاملا جنسیت زده است و او از این ابزار برای به تصویر کشیدن جامعه مردسالار عصر خود به خوبی بهره برده است.این درحالی است که در داستان چخوف واژگان جنسیت زده محدودتری به کار رفته و با نزدیک شدن به پایان داستان از میزان استفاده از واژگان کاسته شده است.
۵۲۱۰.

تحلیل جامعه شناختی آثار بهرام بیضایی بر اساس نظریه داغ ننگ اروینگ گافمن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: داغ ننگ اروینگ گافمن بهرام بیضایی ادبیات نمایشی نقد جامعه شناختی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۵ تعداد دانلود : ۵۱
اغلب شخصیت های آثار بهرام بیضایی، به خاطر همرنگ نشدن با اجتماع و عرف غالب، برهم زدن مناسبات کهنه و داشتن جهان بینی ای متفاوت، مطرود جامعه خود هستند و داغ ننگ بر پیشانی دارند. بیضایی در پرداخت این شخصیت ها و کنش هایشان، بین ادبیات نمایشی و جامعه شناسی پل می زند و به این وسیله جامعه، رفتارها و مناسبات اجتماعی را به چالش می کشد. هدف این مقاله بررسی شخصیت های دوازده اثر از بهرام بیضایی با تکیه بر نظریه داغ ننگ اروینگ گافمن است. برای این منظور داغ ننگ های شخصیت ها، براساس نظریه یادشده، در سه دسته داغ های ظاهری و جسمانی، باطنی و شخصیتی، و نژادی و عقیدتی طبقه بندی و سپس زمینه ها و علل بروز داغ، نحوه برخورد شخصیت ها با آن، و همچنین میزان حقیقی بودن داغ ننگ ها توصیف و تحلیل شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که داغ ننگ شخصیت های آثار بیضایی بیشتر از نوع باطنی و شخصیتی، و نژادی و عقیدتی است. شخصیت های مرد آثار وی، افرادی روشنفکر، هنرمند، آگاهی بخش و متفاوت با زمانه خود هستند که جامعه به سبب این ویژ گی ها آن ها را طرد می کند و شخصیت های زن نیز افرادی باسواد، تابوشکن و مبارزند که اسیر هنجارهای مردسالارانه هستند و در پی یافتن استقلال، بروز هویت واقعی و احقاق حقوق اولیه، از طرف جامعه متحمل داغ ننگ می شوند.
۵۲۱۱.

بلاغت روایت در قصه های مجید(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: روایت شناسی روایت قصه بلاغت مرادی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۲ تعداد دانلود : ۴۵
هر روایتی از عناصری تشکیل شده است که این عناصر روایی نیز با تکیه بر روایت شنو و مفاهیم کانونی شده در آن، شکل و شیوه های خاصی به خود می گیرند. بلاغت روایت، ناظر بر تأثیرگذاری روایت بر روایت شنو است که این مهم نیز نشان از خلق آگاهانه روایت ها برای انتقال مفاهیم دارد. قصه های مجید از جمله آثار داستانی هستند که با محور بازنمایی جهان معرفتی کودک و نوجوان و متناسب با دنیای ذهنی آن ها خلق شده است. این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی و بر اساس مطالعات بینارشته ای در پی تبیین نقش بلاغت در روایت این قصه هاست. نتایج پژوهش، حاکی از آن است که: هوشنگ مرادی کرمانی در قالب شخصیتی درون داستانی (راوی خردسال) در خلق روایت به اقتضائات دنیای کودک و نوجوان و زبان خاص روایت-های آن ها پایبند بوده و در خلق تصاویر از امور ملموس و محسوس که سازگاری زیادی با جهان معرفتی کودک و نوجوان دارد، بهره برده است. توجه به روایت شنو در این قصه ها باعث شده است که زبان و بیان قصه ها، بلاغت نهفته در آن ها، سازوکارهای روایی و مفاهیم کانونی شده در آن ها، متناسب با روایت شنو بکار گرفته شوند.
۵۲۱۲.

مواجهۀ فردوسی با ترومای فرهنگی؛ از شناخت تا واکنش(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: روانزخم تروما ترومای فرهنگی فردوسی شاهنامه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۲ تعداد دانلود : ۵۳
روان زخم اجتماعی یا ترومای فرهنگی یک وام واژه از دانش پزشکی و یکی از مباحث جدید در حیطه جامعه شناسی فرهنگی است که در معنای آسیب های روانی فردی و اجتماعی به کار برده می شود و در زمان های مشخصی از قبیل جنگ و خشونت و... بر یک جامعه چیره می شود و افراد آن جامعه را به واکنش های خاصی وا می دارد، بررسی جامعه ایرانی در زمان حمله اعراب و پس از آن؛ یعنی در زمان حکمرانی آنان بر ایران -که به صورت واضح به تخطئه ی فرهنگی، زبانی و هویّتی ایرانیان انجامید- نشان دهنده ی دچار شدن جامعه ایرانی به روان زخم یا همان ترومای فرهنگی است که واکنش های متعددی از مبارزه ی مسلحانه تا فعالیت های فرهنگی را به دنبال داشت، فردوسی یکی از افرادی است که با درکی آگاهانه از ترومای فرهنگی و شناخت شیوه های درمان آن، در مسیر احیای جامعه ی ایرانی گام نهاد، از این رو نوشتار حاضر به شیوه توصیفی – تحلیلی و با ذکر نمونه، به بررسی راهبردهای فردوسی در راستای علاج روان زخم های جامعه ی ایرانی پرداخته است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که فردوسی سه راهبرد مشخص اندیشگانی، هویّتی و زبانی را مدّ نظر قرار داده و با سرایش شاهنامه همزمان هر سه راهبرد را پیش برده است و در نهایت به مخاطبان ایرانی در طول اعصار گوشزد کرده است که اگر ملتی بخواهد زنده بماند باید زبان خود را حفظ کند و حفظ زبان از نظر او برابر است با حفظ هویّت و هر آنچه به آن وابسته است.
۵۲۱۳.

تحلیل و بررسی غیریت سازی در اشعار فدوی طوقان و سپیده کاشانی از دیدگاه نظریۀ گفتمان لاکلائو و موفه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شعر مقاومت نظریه گفتمان سپیده کاشانی فدوی طوقان غیریت سازی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۸ تعداد دانلود : ۵۲
این مقاله با روش تحلیلی، به بررسی تطبیقی اشعار سپیده کاشانی، شاعر پایداری ایران و فدوی طوقان، شاعر پایداری فلسطین از دیدگاه نظریه تحلیل گفتمانی لاکلائو و موفه می پردازد. شعر پایداری در دهه های اخیر خصوصاً در ایران و فلسطین مورد توجه ویژه واقع شده و رشد کمّی و کیفی قابل ملاحظه ای داشته است. این نوع شعر به دلیل تقابل با جبهه دشمن، تصویری دقیق از دیگری به نمایش می گذارد و مرز خود با دیگری را پررنگ می سازد. نمایش خود و دیگری که عاملی مؤثر در تعریف هویت ملّی است، در اشعار کاشانی و طوقان قابل تأمل است. این پژوهش بر اساس نظریه گفتمان لاکلائو و موفه به این سؤال اصلی پاسخ می دهد که در شعر کاشانی در مجموعه شعر «پروانه های شب» و شعر طوقان در مجموعه «تموز والشیء الآخر»، تاریکی و روشنایی چه نقشی در مرزبندی با دیگری دارد؟ و به این نتیجه می رسد که در شعر مقاومت ایران و فلسطین، اشتراکات مفهومی مرتبط با نور و ظلمت با روش های مختلف ادبی در قالب برجسته سازی، حاشیه رانی و مانند آن نمود یافته و توانسته مرز خود با دیگری را به مخاطب اشعار نشان دهد و از این طریق به تشویق آنان به مبارزه یا دفاع از خود بپردازد.
۵۲۱۴.

تحلیل تطبیقی کهن الگویی جلوه های طبیعت در شعرهای رزا جمالی و غاده السمّان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ادبیات تطبیقی رزا جمالی غاده السمان طبیعت کهن الگو

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۷ تعداد دانلود : ۵۴
یکی از ساختارهای بنیادی در شعر رُزا جمالی و غاده السّمّان تفکر اسطوره ای است. از آنجا که این دو شاعر از لحاظ شیوه استفاده از واژگان و عناصر زبانی زنانه شباهت های بسیاری با هم دارند، اشعارشان از جنبه عناصر زبانی مشترک و دارای کهن الگو، تحلیل تطبیقی شده است؛ بنابراین روش انجام پژوهش تطبیقی و با رویکرد توصیفی- تحلیلی بوده است. یافته ها نشان می دهد هر دو شاعر بر اساس اندیشه و عاطفه زنانه از عناصر و جلوه های طبیعت استفاده کرده اند و حضور این عناصر و مفاهیم مثل زمین، دهلیز، دریا، اقیانوس، درخت و ... ریشه کهن الگویی دارند؛ درواقع هر دو شاعری دارای سرشت و ذهنیتی متأثر از ضمیر ناخودآگاه هستند و تصاویر شعر آنها فراتر از مرزها و محدودیت های مردسالارانه محسوب می شود. همچنین عناصر کهن الگویی زنانه (رویش، زایش، حیات، جاودانگی و مرگ) در اشعار این شاعران برجسته است. رزا جمالی، زایش و حیات را از طریق تشبیه خود به کلمه زنانه «زمین» و غاده السمان جاودانگی زنانه را از طریق همانند دانستن خود با «درخت و جنگل» نشان داده است. از لحاظ ذهنیت زنانه باید گفت زبان جمالی نسبت به زبان غاده مبهم تر و زنانه تر است. همچنین وحدت و جاودانگی در شعر جمالی بیشتر از غاده دیده می شود.
۵۲۱۵.

بررسی استعارۀ «دنیا به مثابۀ انسان» در حدیقه الحقیقه و مثنوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حدیقه الحقیقه مثنوی انسان انگاری دنیا زن انگاری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۶ تعداد دانلود : ۵۱
از نظر لیکاف و جانسون، استعاره انسانانگاری، استعاره هستی شناختی است که از طریق آن ، مفاهیم انتزاعی شخصیت انسانی می یابند و می توان به نگرش و کنش مورد نظرگوینده، درباره شی یا پدیده مورد وصف پی برد. هدف در این پژوهش نیز بررسی انسان انگاری دنیا در حدیقه الحقیقه و مثنوی است تا نشان داده شود این دو شاعر بیشتراز چه خصوصیات انسانی برای شخصیت بخشی به دنیا استفاده کرده و از این طریق، چه نگرشی و کنشی در مخاطبان برانگیخته اند. نتایج پژوهش نشان می دهد سنایی و مولانا با نسبت دادن ویژگی های جسمانی، اخلاقی و اجتماعی انسان، به دنیا، سبب شکل گیری استعاره «دنیا به مثابه انسان» شده اند. این استعاره، خود شامل دو استعاره جزئی ترِ «دنیا به مثابه زن» و «دنیا به مثابه انسانی با ویژگی اخلاقی- اجتماعی» است. زیر مقوله های استعاره «دنیا به مثابه زن» که بر اساس نوع شناخت از ازدواج و روابط خانوادگی ایجاد شده است، نشان می دهد در شعر سنایی، دنیای زن گون جلوه بیشتری دارد وبرخلاف مولانا که تنها دو ویژگی اخلاقی و اجتماعی این زن را به تصویر کشیده، در شعر سنایی این دنیای زن گون، ظاهری جسمانی و ناخوشایند نیز دارد که سبب دلزدگی جسمی و جنسی از آن می شود. در «استعاره دنیا به مثابه انسانی با ویژگی اخلاقی- اجتماعی»، نیز که بر اساس شناخت از تعامل اجتماعی شکل گرفته است، این دو شاعر به تصویرسازهای مشابهی از دنیا پرداخته اند؛ با این تفاوت که سنایی، دنیا را انسانی با دنیایِ درونی منفی به تصویر کشیده است؛ اما در شعر مولانا، انسانی است با ویژگی اخلاقی و اجتماعی مثبت و منفی.
۵۲۱۶.

فریاد خاموش زنان سیستان در «آییکَه» (لالایی های سیستان)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: آییکه کارکرد گویش سیستانی مادر کودک

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲ تعداد دانلود : ۳۳
آییکَه (â?i:ka) نوعی لالایی است که در منطقه سیستان خوانده می شود. با توجه به اینکه آییکه را معمولاً مادر برای کودک می خواند، دغدغه ها و احساسات مادر در آییکه نمود پیدا می کند. در جامعه سنتی که معمولاً زن صدایی ندارد، آییکه بهترین روشی است که یک زن بتواند سخن بگوید و مسائل خود را آشکارا بیان کند. نوشته حاضر به این پرسش پاسخ می دهد که مادر به عنوان یک زن در جامعه سنتی چه مسائل و دغدغه هایی دارد؟ این نوشته بر آن است که آییکه علاوه بر آرام کردن کودک و خواباندن دردانه، کارکردهای متعدد دیگری دارد که در چهار دسته کلی بررسی می شود. کارکرد آییکه در ارتباط با فرزند که مادر حس و حال خویش را خطاب به کودک و نسبت به او بیان می دارد. کارکرد دیگر آییکه در ارتباط با عشق و دغدغه های روحی مادر است که گوینده آییکه احساسات خویش را بروز می دهد و از ناکامی های گذشته خویش می گوید. سومین کارکرد آییکه در ارتباط با دیگران است که گوینده آن، گلایه های خود را به گوش دیگران می رساند. آخرین کارکرد آن در ارتباط با حیوانات است. تاکنون آییکه های سیستان، در کتابی مستقل جمع آوری نشده اند. بنابراین در این مقاله از دو روش تحقیقی بهره برده شده است. برخی از آییکه ها به روش کتابخانه ای و بخش زیادی به شیوه میدانی گردآوری شده است. پس از آن با کمک نرم افزار MAXQDA، مورد تحلیل قرار گرفته و به این نتیجه رسیده است که آییکه رسانه ای زنانه در جامعه سنتی است که زن به عنوان مادر می تواند سخن بگوید و دردهای خویش را بدون واهمه فریاد بزند.  
۵۲۱۷.

بازخوانی تحلیلی مؤلفه های گروتسک در گزیده افسانه های ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: افسانه های ایرانی ادب عامه گروتسک طنز تلخ نقد فرهنگی و اجتماعی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱ تعداد دانلود : ۳۶
گروتسک که از آن به عنوان طنز آمیخته یاد می شود، سبکی هنری و ادبی است که هنجارها و انتظارات مرسوم را به چالش می کشد و بسیاری از مرزها را جابه جا می کند. امروزه، این سبک از آن جهت اهمیت پیدا کرده است که سعی می کند میان بسیاری از حوزه ها چون هنر، ادبیات، مذهب و موضوعات اجتماعی ارتباط برقرار کند و از این جهت که مشتمل بر عناصری چون اغراق، معما، طنز و درهم آمیختگی های صورت های انسانی و حیوانی است می تواند در قصه های عامیانه و افسانه های ایرانی نمودهای آشکاری داشته باشد. تأمل در تفاسیر گروتسکی می تواند ما را با تفسیرهایی بنیادین از افسانه ها آشنا کند که به طور طبیعی در ذهن ما حضور دارند و واکاوی لایه های زیرین محتوایی و سخن گفتن از آن ها به شناختی آگاهانه تر و منظر جذاب تری از این منابع اصیل فرهنگی منجر خواهد شد. از این رو، این پژوهش به روش تحلیل کیفی مضمونی به بیان و توضیح برخی از کنش ها، اشخاص و ویژگی های افسانه های ایرانی که با مضامین گروتسکی شباهت دارند، می پردازد. نتایج این پژوهش نشان دهنده این است که گروتسک، به ویژه در بستر ادبیات عامیانه ایران، به اشکال گوناگون حضور دارد و می تواند به عنوان ابزاری برای نقد اجتماعی و فرهنگی کارآیی مؤثری داشته باشد. برخی از این شباهت ها برخاسته از انگاره های مشترک ذهن انسان در همه دنیا و نحوه پردازش آن ها متناسب با خصایص فرهنگی سرزمین های مختلف است. با تأکید بر این نکته مهم که آنچه امروزه به عنوان گروتسک در جهان شناخته شده است، از قرن ها پیش در ادب عامه ایران حضوری پررنگ داشته است.
۵۲۱۸.

تجلی عشق در دوبیتی های عامه هزاره های افغانستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ادب عامه هزاره های افغانستان عشق دوبیتی های هزارگی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹ تعداد دانلود : ۲۱
عشق از مهم ترین درون مایه های دوبیتی های عامه هزاره های افغانستان است. آفرینندگان اصلی دوبیتی ها هنرمندان عامه هستند که از شهرت و مقامی بهره ندارند، ولی در میان گروه های مردم عادی زندگی می کنند. سینه های مردم و ذهن تاریخی نسل ها، وسیله نگهداری و انتقال دوبیتی ها بوده است. از این رو، هدف این پژوهش بررسی تجلی عشق در دوبیتی های عامه هزاره های افغانستان است. در این پژوهش با استفاده از روش توصیفی تحلیلی، تعداد 1200 دوبیتی عامه هزارگی مورد مطالعه قرار گرفت، یافته های اسنادی و میدانی نشان می دهد که درون مایه های اکثر دوبیتی های عامه هزاره های افغانستان عشق است، زیرا از 1200 دوبیتی، 1100 دوبیتی یعنی تقریباً 92 درصد را  مسائل عشقی و عاطفی تشکیل می دهد. همچنین در تجلی عشق می توان جلوه های معیشتی، شرایط محیطی و نمادهای مذهبی را نیز دید. از جمله مفاهیم برجسته عاشقانه در این دوبیتی ها، وصف زیبایی های معشوق، آرزوی  وصل و دیدار، وفاداری به معشوق، بی قراری و سوز عشق و عاشق در انتظار معشوق بیشترین بسامد را داراست. علاوه برآن ها نمادها و باورهای مذهبی، شکایت از اطرافیان، شرم از مردم،  هجران و دوری از معشوق و وطن دوستی و غم غربت از جایگاهی ویژه در این دوبیتی ها برخوردارند. مفاهیم یادشده و نیز سوز و گداز، شور و اشتیاق، لحظه های غم و شادی و التهاب درونی از عوامل سرایش این دوبیتی هاست. در این دوبیتی ها، عشق ساده، دست یافتنی، زمینی و جسمانی بیشترین بازتاب را دارد تا عشق آسمانی و روحانی. همچنین دیده شد که شاعر عاشق پیشه هزارگی نمادهای مذهبی را برای توجیه عشق بازی های خود استفاده کرده است.  
۵۲۱۹.

تجزیه ساختاری آیین های مذهبی استان بوشهر (با تکیه بر آیین های محرم، حج و رمضان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: استان بوشهر آیین ساختارگرایی اشعار

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶ تعداد دانلود : ۲۲
آیین ها بازتاب دهنده فرهنگ هر قوم، ملت و جامعه هستند. استان بوشهر نیز آیین هایی دارد که بازگوکننده فرهنگ و هویت مردم این دیار است. در این تحقیق به تجزیه ساختاری آیین های مذهبی استان بوشهر با تکیه بر آیین های ماه محرم و صفر، حج و رمضان پرداخته می شود. اهمیت و ضرورت آن، معرفی و شناساندن این آیین ها و هدف آن بررسی و تحلیل، یافتن محتوای این اعمال، شناخت الگو و ساختار مشترک آن هاست. آیین های مورد مطالعه این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی و براساس تجزیه ساختاری بررسی می شود. نتایج نشان می دهد همراهان، مکان، موسیقی، عنصر کلامی، قربانی و تغذیه متبرک، عناصر اصلی و گیاه، آب و آتش عناصر متغیر در آیین های مورد مطالعه هستند. این آیین ها از نظر ساختار از الگوهایی محدود تبعیت می کنند؛ الگوی شر کُنش رفع شر احتمالی در آیین صفر به در، الگوی نیاز کُنش رفع نیاز در دُم دُم سحری، الگوی طلب کُنش رفع طلب در شوالغوث و در سایر آیین ها الگوی نیاز، طلب، بزرگداشت کُنش نشانه های دیداری رفع نیاز و طلب دیده می شود.  
۵۲۲۰.

بازگشت به ریشه ها: نقش بازی های محلی در توسعه گردشگری و حفظ فرهنگ بومی (مورد مطالعه: استان یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فرهنگ عامیانه احیای سنت ها بازی های بومی و محلی توسعه گردشگری استان یزد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸ تعداد دانلود : ۱۹
بازی های محلی به عنوان بخشی از میراث ناملموس فرهنگی، نقش مهمی در حفظ هویت بومی و تقویت ارتباط نسل ها با سنت های محلی دارند. احیای بازی های محلی می تواند به عنوان ابزاری مؤثر در توسعه گردشگری  فرهنگی عمل کند و به ایجاد فرصت های اقتصادی پایدار و تقویت پیوندهای اجتماعی منجر شود. بازی های محلی یزد، با ریشه داشتن در تاریخ و فرهنگ بومی این منطقه، نه تنها جنبه ای سرگرم کننده دارند، بلکه بازتاب دهنده ارزش ها، شیوه زندگی و هم بستگی اجتماعی مردم هستند. با پیشرفت تکنولوژی و تغییر در سبک زندگی مدرن، محبوبیت بازی های سنتی کاهش چشمگیری پیدا کرده است. بنابراین هدف از این پژوهش معرفی و تحلیل برخی از بازی های محلی و نقش آن ها در توسعه گردشگری و حفظ فرهنگ بومی استان یزد است. در این پژوهش ضمن بررسی ابعاد آموزشی و تربیتی، تأثیرات روان شناختی و اجتماعی و سیر تحول بازی های بومی و سنتی، به تحلیل تطبیقی بازی های بومی و سنتی با سایر فرهنگ ها و جغرافیاها و اثرات این بازی ها بر هویت فرهنگی و میراث معنوی پرداخته شده است. نتایج نشان می دهد که بازی های محلی نه تنها جذابیت های فرهنگی منحصربه فردی برای گردشگران فراهم می کنند، بلکه فرصتی برای انتقال دانش بومی به نسل های آینده و تقویت هویت اجتماعی هستند. همچنین، احیای این بازی ها در قالب رویدادهای گردشگری می تواند به ایجاد فرصت های اقتصادی و افزایش تعاملات فرهنگی منجر شود. این پژوهش بر اهمیت برنامه ریزی و سیاست گذاری مناسب برای ترویج بازی های محلی در قالب جشنواره ها و رویدادهای فرهنگی تأکید می کند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان