فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۵۶۱ تا ۱٬۵۸۰ مورد از کل ۱۶٬۶۳۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
آب و هوای متنوع، فلات ایران را به گل خانه ای بدل کرده است که در آن انواع گل ها و گیاهان می روید و بدیهی است این واقعیت های محیطی در ذهن و زبان و شکل گیری ساختار اندیشه هر ایرانی تاثیر می گذارد، چنان که بوم اندیشه، رنگ زاد و بوم دارد.شاعران ادب فارسی، در بیان اندیشه ها، تصویرهای ذهنی و درونی خود از گل و گیاه بسیار بهره جسته اند، گل و گیاه در نگاه آن ها، بار عمیق معنایی به خود می گیرد. چگونگی کاربرد گل، بیانگر حالات درونی و نمایانگرِ نگرش آن هاست. گل و گیاه، عالی ترین مظاهر زیبایی هستند و در این میان سعدی از آن روی که شیفته زیبایی است، می کوشد تا برای آراستن اشعارش از گل و گیاه بهره برد تا جایی که، واژه های مربوط به گل و گیاه در اشعار او از بسامد بالایی برخوردارند. او که به تصویرگری اهمیت فوق العاده ای می دهد. به مدد اندیشه شاعرانه بسیار نیرومند و شور و شوق عاشقانه اش، توانسته است با زبانی شیرین و شیوا، معانی و مفاهیم بکر و زیبایی بیافریند. هدف این پژوهشِ، بررسی و تحلیلِ گل سرخ در آثار سعدی، به منظورِ درک بهتر زیبایی های بیرونی و مفاهیم درونی سخن او بوده است.
بازتاب ایمان و کفر در آثار سنایی غزنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برخی از بحث های کلامی از قبیل: «جبر و اختیار»، «قدم یا حدوث قرآن» و «ایمان»، از بحث های اولیه فرقه های مختلف اسلامی محسوب می شوند. بحث «ایمان» اولین بار توسط فرقه سیاسی «خوارج» مطرح گردید. آنان خلفای «بنیامیه» را به سبب ارتکاب گناهان، به خصوص کبیره، به خروج ازدایره ایمان متهم کردند و کافر دانستند؛ اما اهم فرقه های اسلامی نظیر: «اشاعره»، «شیعه» و «مرجئه»، مرتکبان کبیره را «فاسق» شمردند، نه «کافر». «سنایی» نیز به عنوان حکیم و متکلمی مؤمن، به مبحث مهم کلامی «ایمان» و «کفر» همچون بحث های دیگر کلامی از قبیل: توحید، جبر و اختیار، قدم قرآن و... توجه کافی دارد و محتاج بحث و بررسی دقیق می باشد. وی در بخش کلامی، رکن اصلی ایمان را «تصدیق قلبی» می داند و به دو رکن دیگر آن، یعنی، «عمل به اعضا» و «اقرار به زبان»، به دیده فرعی می نگرد. طبق دیدگاه وی مسلمان، با برطرف نمودن موانع تحقق ایمان، به ایمان مورد نظر قرآن و سنت نائل می شود و این ایمان سبب ایمنی اخروی و دنیوی مؤمن می گردد. در بخش عرفانی «ایمان» و «کفر»، شباهت هایی بین دیدگاه های وی بادیدگاه های عرفایی چون: «عین القضاه»، «حسین بن منصورحلاج» و «امام محمدغزالی» دیده می شود. در این بحث، سنایی بر این باور است: از آن جا که مقصد نهایی کفر و ایمان، جانان است، تفاوتی بین آن دو نیست. بخش پایانی نیز به اهم فضایل اخلاقی که ساختار معنایی ایمان را استقامت می بخشند، اختصاص یافته است.
خرقه: آیین، پیدایش و تحول آن
حوزههای تخصصی:
بحث در باب تصوف می تواند شامل تراجم احوال صوفیان، مبنای فکری و اندیشگی تصوف، جریانهای عمده در تصوف و یا نهادهای آن باشد. در این مقاله، با تکیه بر نگرش تاریخی ـ توصیفی در باب «آیین خرقه و تاریخ پیدایش و روند تحول آن» در جریانهای تصوف اسلامی تحقیق صورت گرفته است و مباحثی چون تعریف خرقه، انواع خرقه، اجزای خرقه و سمبولیسم آن، رنگ خرقه و سمبولیسم آن، جنس خرقه، تاریخ پیدایش خرقه، انواع خرقه به لحاظ معنوی و خرقه سماعی و احکام آن، با مراجعه به منابع درجه اول فارسی و عربی مورد تجزیه و تحلیل و بررسی تاریخی واقع شده است.
برق عصیان تاملی بر گناه از نگاه صوفیه با تکیه و تاکید بر کشف الاسرار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برخی از محققان با استناد به بعضی از سخنان و داستانهایی که از صوفیه نقل می شود، این ایراد را برآن ها وارد می سازند که آنان نسبت به گناه و گناهکاران حساسیت چندانی ندارند و اهل اباحی گری هستند، درحالی که نگاه صوفیه به گناه متفاوت با نگاه دیگران است. آنها گناه را ضرورت و لازمه زندگی می دانند اما هدف آن نمی دانند، همانطوری که افتادن لازمه راه رفتن است اما هدف آن نیست.امکان ارتکاب گناه توسط انسان نتایجی را در پی دارد که عبارتند از:1- دوری از عجب و خود پرستی 2- توبه و بازگشت به سوی حق 3-امکان برخورداری از لطف حق 4- دلسوزی نسبت به گناهکاران و تسامح به آن ها 5- امکان ارتکاب به عنوان عاملی برای رسیدن به کمال برتر.در این مقاله تلاش شده است تا با مراجعه به آثار صوفیه خصوصا کشف الاسرار و عده الابرار رشید الدین میبدی این نوع تلقی گناه و آثار و نتایج مترقب بر آن مورد بررسی قرار گیرد.
رستم، شخصیتی اسطوره ای یا حماسی؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
درباره جهان پهلوان شاهنامه، رستم، پژوهش های بسیاری انجام گرفته است. برخی او را شخصیتی تاریخی، و گروهی شخصیتی اسطوره ای به حساب آورده اند. پژوهشگران دیگری خاستگاه راستین رستم را حماسه می دانند. بهمن سرکاراتی در جستاری با نام «رستم یک شخصیت تاریخی یا اسطوره ای؟» پس از آوردن دیدگاه کسانی که تهمتن را شخصیتی تاریخی یا اسطوره ای تصور کرده و او را با گندفر و گرشاسپ یکی می پندارند، انگاره هر دو گروه را ناپذیرفتنی می داند و چنین نتیجه می گیرد که رستم نه شخصیتی تاریخی است، و نه اسطوره ای، بلکه خاستگاهی حماسی دارد. نگارنده در این جستار می کوشد به دو روش یا دلیل، احتمال اسطوره ای بودن رستم را نشان دهد: نخست براساس شواهد و اسناد گوناگون، به نقد و تحلیل دیدگاه سرکاراتی و نارسایی دیدگاه او درباره بی پیوندی رستم با گرشاسپ می پردازد، سپس با آوردن انگاره پیوند ایندرا و رستم، آن را به عنوان دلیل دیگری برای اسطوره ای بودن تهمتن مطرح می کند.
فرهنگ زدایی در ترجمه انگلیسی مرگ یزدگرد(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
خوبی نامه، اندرز نامه ای قدیمی و ناشناخته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سیر تاریخی ادبیات کودک در زبان فارسی نشان می دهد که از دیرباز و حتی پیش از اسلام آثاری با محوریت کودکان به رشته ی تح ریر در آمده است که البته بیش از همه جنبه ی پند و اندرز در آن ها دیده می شود؛ از آن جمله می توان به اندرز آذرباد مَهرَسپندان (تفضلی، 1377: 182) و یا پُس دانشن کامگ (همان، 164) اشاره کرد. توجه به کودکان در آثار پس از اسلام نیز چه به صورت کتاب مستقل و چه به طور اشاره وار و گذرا ادامه داشت که برای نمونه به قابوس نامه ی عنصرالمعالی، نصاب الصبیانِ ابونصر فراهی، بهارستانِ جامی، گلستان سعدی و بسیاری دیگر از این دست آثار می توان اشاره کرد. اما گرایش بیش از پیش به ادبیات کودک در عصر قاجار به چشم می خورد. در این هنگام اندک اندک به گونه های مختلف ادبیات کودک رایج توجه شد و از این میان می توان به ترجمه ی آثار غربی، ساده نویسی داستان های کهن مانند کلیله و دمنه و مرزبان نامه، کتاب های درسی و اندرزنامه ها برای کودکان اشاره کرد.در مقاله ی حاضر اندرزنامه ای کهن و گمنام با نام خوبی نامه برای نخستین بار معرفی می شود. این اثر را از چند جهت می توان دارای اهمیت دانست، یکی آن که از نمونه های قدیمی اندرزنامه برای کودکان در دوران متأخر است. دوم آن که به قلم یکی از بزرگان متصوفه و اقطاب عرفانی قرن گذشته نگاشته شده است و با وجود روانی و شیوایی متن، عمق و سنگینی آن از نظر دور نمانده است. سوم این که در یکی از دهات گمنام آن روزگار یعنی گناباد به رشته ی تحریر در آمده که از پایتخت و مراکز مهم شهری به دور بوده است.
تاثیر ذهنیت کودکی در هنر بزرگسالی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به منظور درک و آشنایی با نقاشی کودکان و اهمیت شیوه بیانی آن در هنر بزرگسالی نگارش شده است. کودکاناز بدو تولد به شناخت محیط و پدیده های مادی جهان می پردازند. و طی این فرایند، تحت شرایط محیطی دوران رشد و همراه با یادگیری زبان، دنیای مادی و رویدادها محیط خود را به صورت تصاویری نمادین که در بر گیرنده مفهوم کلی، ذات و ماهیت اشیا می باشد را در ذهن ثبت می کنند. تصاویری ذهنی که ما به ازای خود در کودک کنشی عاطفی و هیجانی را نیز بر می انگیزد. نقاشی کودکان تصاویری است، به دور از بازنمایی ناظرمدارانه، تقلیدی است از واقعیت، که با تصویر ذهنی او مشترک است. میان تصویر ترسیمی و تصویر درونی تعاملی بی شمار برقرار است و بیانی است، برگرفته از ادراک فردی او. حفظ این احساس کودکانه و به کارگیری آگاهانه این شیوه بیانی، در بزرگسالی، می تواند رهنمون خلق آثاری بدیع و فردی باشد.
کوهولین رستم ایرلندی
صور نوعیه کرامات اولیا در میان معجزات و قصص انبیا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در کتاب های مربوط به تصوف، از کهن ترین روزگار، کرامات بسیاری به اولیا و مشایخ طریقت نسبت داده شده است و در میان آنها، تذکره الاولیای عطار، از این منظر، گستردگی و ویژگی خاصی دارد.نوشته پیش رو، در پی نوعی دسته بندی کرامات در تذکره الاولیای عطار نیشابوری است و به بررسی و شناسایی صور نوعی و الگوهای اولیه کرامات منسوب به اولیا در این کتاب می پردازد. نگارنده بر این باور است که بسیاری از این کرامات احتمالا بر ساخته از معجزات و قصص مربوط به انبیا و قدیسان است و این الگوها و صورت های مثالی در ساخته شدن آنها، دور از نظر نبوده اند. در این میان، سهم مریدان ساده اندیش و خیال پرداز در دامن زدن به این گونه روایات، بیش از همه بوده است. بنابراین، در رویارویی با این گونه مسایل در کتب و تذکره های عرفانی باید با احتیاط و تامل رفتار کرد.
دریای غرق در نهنگ تاویل و کشف رمزهای غزل - داستانی از مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تاویل و کشف رمز و رازهای اشعار عرفانی مستلزم دقت نظر در ساختار صورت و معنی آنهاست. یکی از غزل- داستان های مولوی در این مقاله بررسی می شود. نگارنده کوشش نموده که این غزل را نخست با بررسی آثار خود مولوی و سپس در مقایسه با دیگر آثار عرفانی رمز گشایی نماید. این غزل در قالب زبان رمزی گزارش فنا و نابودی است و واژگان دلالتی فراتر از محدوده قاموسی خود دارند. نه تنها ضرباهنگ صامت ها و مصوت های این شعر محتوا را برجسته می کند، بلکه با رمزهایی چون سیلاب، دریا و نهنگ، فضایی سور رئالیستی که حاصل دیدار با عوالم ناخود آگاه است، ترسیم می شود. تبیین و تاویل این رویدادها تجربیات عرفانی را ملموس می کند و راهی به سوی تجربیات مشترک و تفسیر آن در آثار عرفانی می گشاید.
ارتباط حکمرانان در دو دوره اسطوره ای و پهلوانی شاهنامه فردوسی
حوزههای تخصصی:
ارتباطات را می توان عمل انتقال مفاهیم یا انتقال معانی و تبادل پیام ها برشمرد. آنچه ارتباطات انسانی را از ارتباط دیگر موجودات زنده متمایز و مشخص می سازد، به کارگرفتن اصول و معیارهایی برای ارتباط بهتر و موفق تر و توانایی انسان در خلق و استفاده از نمادها است. این مقاله در تبیین سیر ارتباطات انسانی در شاهنامه فردوسی تا پایان دوره پهلوانی است. ارتباطات انسانی در شاهنامه بر سه نوع: ارتباطات حکمرانان، پهلوانان و مردم قابل تقسیم بندی است که در این مقاله فقط به ارتباط حکمرانان می پردازیم. ارتباطات حکمرانان در شاهنامه را می توان در پنج بخش قرار داد که عبارتند از: ارتباط حکمرانان با خود و دیگران، ارتباط حکمرانان با خدا، ارتباط حکمرانان با طبیعت، ارتباط حکمرانان با ماورا طبیعت و ارتباط حکمرانان با موجودات ماورایی. مهم ترین اهداف ارتباطی که در این مقاله مورد بحث قرار گرفته، عبارت است از: انواع ارتباطات حکمرانان، اهداف ارتباطی آنان و نتایج ارتباط آنان.
بررسی تطبیقی استعاره مفهومیِ «عشق جنگ است» در دیوان غزلیات حافظ و سروده های پترارک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مقاله حاضر به شیوه ای تحلیلی و تطبیقی، استعاره مفهومیِ «عشق جنگ است» به منظور درک و فهمِ دل دادگی و دل ربودگی و سخن گفتن از آن، در دیوان سروده های عاشقانه حافظ و پترارک در چارچوب نظریه استعاره مفهومی بررسی شده است. باوجود شباهت های بنیادین بسیار در درون مایه استعاری مزبور، دو تفاوت عمده در تصویرپردازیِ حافظ و پترارک از این استعاره مفهومی به چشم می خورد: نخست آنکه حافظ در کاربرد خود از استعاره مفهومی «عشق جنگ است» از تعبیرها و اصطلاحات جنگی بیشتری استفاده می کند؛ دوم آنکه عشق در شعر پترارک در بسیاری موارد در تصویر خداوندگار عشق، کوپیدون در افسانه های رومی، پدیدار می شود که با کمان و پیکان خود دل عاشق را نشانه می رود و او را گرفتار می کند؛ اما در شعر حافظ با چنین تصویرپردازیِ صریحی که به نیروی مجرد و نادیدنیِ عشق در چهره یک ایزد جان و شخصیت ببخشد، روبه رو نیستیم؛ بلکه درعوض این معشوق یا ابروان وی است که به گونه ای استعاری از مژگان ناوک روانه دل عاشق می سازد و روح وی را تسخیر می گرداند.
تشبیهات هنری در غزل سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از راههای طبقه بندی تشبیه علاوه بر شیوه های متعارف، تقسیم تشبیه از دید اغراقهای هنری است که جدول آن هم با توجه به استعداد و خلاقیت سخنوران قابل گسترش است. هدف هنرمند در این شگردهای بیانی، رهایی از افسردگی و کهنگی و رفع ابتذال از تشبیه و نوسازی آن است که موجب کشف افقهای بیکرانه در سخن و تصاویر مربوط بدان می شود. در مقاله حاضر,تشبیهات شیخ اجل سعدی درغزل از دید اغراقهای هنری،بررسی و براساس مبانی نظری تبیین شده است و مواضعی را که هنرمند از اصل نظریه عدول کرده و به هنجار هنری و سبک شخصی خود دست یافته، بررسی نموده است. روش تحقیق دراینگفتار،کتابخانه ای است وبا بهره گیری از فن تحلیل و توصیف محتوا به نقد و تطبیق شواهد پرداخته و نتایج به دست آمده, طبقه بندی و ارائه شده است.