فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۴۴۱ تا ۱٬۴۶۰ مورد از کل ۵٬۶۵۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
نهضت بیداری اسلامی درکشورهای عربی و حملة عراق به ایران، به عنوان رخدادهای بزرگ قرن بیستم، طبع شاعران را تحت الشّعاع قرار داده است؛ آنان همدوش رزمندگان به پاخاستند و در قالب واژگان، مضامینی همچون شهادت و استقامت در راه حق را در برابر مضامینی چون ظلم و استعمار قرار داده و بدین نحو تصاویری را که یا دارای بار عاطفی مثبت است و یا حقیقت و حالتی منفی دارد، خلق کرده اند؛ نگریستن از این زاویه به شعر معاصر پایداری، ریشه درآرای نظریّه پرداز فرانسوی «ژیلبر دوران» دارد که معتقد است؛ تمام واژگان و تعبیرات در دایرة واژگانیِ ذهنِ تصویرگرانِ شعر جنگ، به دو دسته تقسیم شده است: دستة واژگان اهورایی و دستة واژگان اهریمنی؛ نظریّة «ژیلبر دوران» به دلیل آنکه پا را از حیطة انسان- جامعه شناسی فراتر نهاده و به نقد اسطوره شناختی کشیده شده است، می تواندکمک شایانی به نگاه فرامتنی به شعر جنگ، خصوصاً در فهم دقیق تر مفاهیم و تعبیرات در خیال شاعرانه کند؛ لذا این مقاله با تکیه بر نظریة نقدی وی و با روش توصیفی– تحلیلی درصدد آن است تا نشان دهد که جنگ و تحوّلات ناشی از آن چگونه بر ساختار لفظی و محتوایی شعر خواه در ادب فارسی و خواه در ادب عربی تأثیر گذاشته و موجب به وجود آمدن مدارهای منفی و مثبت و قطب های متضادی در نظام شعر می شود.
درباره مناظره روزه و عید از ادریس بدلیسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
صدق و کذبِ عاطفه، در مرثیه های متنبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مرثیه دربردارنده احساسات و عواطف دردناک شاعر است. سوزش درونی شاعر به خاطر فقدان عزیزان یا مصائب اجتماعی، افول ارزش ها و... در قالب مرثیه خودنمایی می کند و می توان گفت مرثیه ها در گستره ی ادبیات غنائی جایگاه خاصی دارد. ازجمله شاعرانی که مرثیه های قابل بحث دارد متنبی (303-354) است. وی اندوه خود را بر مصائب روزگار و فقدان عزیزان با سوزوگداز بیان کرده است. در مطالعه مرثیه های او این سؤال مطرح است که صدق عاطفه تا چه حد با سخنان پرسوزوگداز شاعر همخوانی دارد؟ و قوت و ضعف عاطفه در مرثیه های شاعر زاییده چه عواملی بوده است؟
این پژوهش بر آن است تا با روش تحلیلی توصیفی و نگاه آماری به بررسی مرثیه های متنبی و اندیشه ها و مقاصد وی در سرودن این اشعار، به سؤالات مذکور پاسخ دهد و دلایل مرثیه گریزی این شاعر بلندنظر را برای شناخت بیشتر افکار و لایه های درونی افکار وی، موردبررسی قرار دهند. نتایج تحقیق نشان می دهد سروده های وی در سوگ عزیزان و دوستان از عاطفه ای صادق برخوردار است اما آنجا که مرثیه جنبه تکلیفی و کاری داشته است، غرض جلب رضایت ممدوح بوده و صدق عاطفه کم رنگ شده است.
نقد طنز گونه جامعه در""طیف الخیال ابن دانیال موصلی""(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طنز همیشه ابزار قدرتمندی برای نقد اوضاع واحوال اجتماعی یک دوره به شمار می رفته است. بی عدالتی، افراط وتفریط های اجتماعی و سیاسی و به طورکلی، کژی ها و ناراستی های هر جامعه، موضوع و درون مایه آثار طنز به شمار می آید. طنز یکی از مهم ترین شاخصه های ادبی عصر ممالیک به شمار می رود و باید گفت که عصر «ممالیک» و «عثمانیان» دوره ای است که از جانب پژوهشگران ادبی مورد اجحاف واقع شده است. ابتکارات و نوآوری های ادبی این دوره به کلی نادیده انگاشته شده و حتی گاه عنوان دوره «سقوط» بر آن اطلاق شده است. هرچند که این دوره همپای دیگر دوره های طلایی اسلام نیست، اما در این محدوده زمانی کتاب های ادبی بسیاری به منصه ظهور رسیدند که می بایست مورد دقت و توجه پژوهشگران این حوزه قرارگیرد. کتاب ""طیف الخیال"" اثر ""ابن دانیال"" نویسنده طنزنویس عهد ممالیک یکی از این آثار ادبی است که به لحاظ ویژگی های شکلی همپای نمایش نامه های امروزی است و از مضمونی طنزآمیز برخوردار است. طنزهای این کتاب به مسائل مختلف اجتماعی و سیاسی می پردازد و با عینک تیزبین خود زشتی ها و نادرستی ها را یافته و پس از معرفی و نشان دادن آن به مخاطب، با استعانت از اسلوب مبالغه سعی در محو این پلیدی ها از جامعه دارد. این نوشتار با نگاهی به کتاب مذکور و با استفاده از روش توصیفی و تحلیلی می کوشد تا با شناخت هر چه بیشتر آثار این شخصیت، گامی در جهت آشنایی دقیق تر با فضای جامعه در این دوره تقریباً از یاد رفته برداشته باشد.
متن شناسی قدمگاه انجم در تعزیه ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله با هدف معرفی یکی از شخصیت های بزرگ ولی گمنام در عرصه تعزیه سرایی در ایران به نام میرزا محمد روحانی معروف به «میر انجم» و متخلص به «انجم» به رشته تحریر درآمده است. ابتدا زندگی میر انجم بررسی می شود. سپس با ذکر نمونه هایی از شاهکار هنری و ادبی او شیوه شاعری اش ارزیابی می شود. در ادامه ویژگی های نسخه های تعزیه های این شاعر تعزیه سرا همراه با شواهدی از مجموعه قدمگاه انجم که بخشی از اثر فاخر اوست، تبیین می شود و به دنبال آن درونمایه های مجالس تعزیه های او با استفاده از نمونه های شعری مشخص می گردد. در خاتمه نیز ویژگی های زبانی تعزیه ها تجزیه و تحلیل می شود.
قدرت و ژانرهای ادبی (نگاهی تبارشناسانه به پیدایش داستان های جنایی/ کارآگاهی در دوره معاصر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ژانر جنایی/کارآگاهی یکی از ژانرهای ادبی ای است که می توان پیدایش آن را به گفتمان مدرن نسبت داده، از ارتباط این دو با یکدیگر سخن گفت چرا که میان عناصر اصلی داستان های جنایی/کارآگاهی (کارآگاه، توجه به جزئیات و ...) با گفتمان مدرن و نظام معرفت شناسی آن ، تجربه گرایی (پوزیتیویسم)، ارتباط معناداری وجود دارد تا آنجا که می توان این ژانر ادبی و عناصر آن را انعکاس دهنده گفتمان مدرن و نظام معرفت شناختی آن ، تجربه گرایی ، دانست.
اما نباید ارتباط این دو (ژانر جنایی/کارآگاهی و گفتمان مدرن و نظام معرفت شناختی آن یعنی تجربه گرایی ) را ارتباطی یکسویه دانست؛ اگر با دیدی تبارشناسانه به ارتباط این دو بنگریم، خواهیم دید که ژانر جنایی/کارآگاهی که خود محصول مدرنیته و نظام معرفت شناسی آن است با القاء این باور که تنها راه رسیدن به حقیقت (شناسایی مجرم) استفاده و کاربست روش های تجربه گرایی است، به طرد سایر نظام های معرفت شناختی رقیب پرداخته، سبب استیلا و سلطه گفتمان مدرن و نظام معرفت شناختی آن می شود. به تعبیری دیگر تبارشناسی ژانر جنایی/کارآگاهی خبر از پیوندی ناگسستنی میان قدرت و ژانرهای ادبی می دهد.
بررسی عناصر داستان «اعرابی و سبوی آب» در مصیبت نامه، مثنوی و دفتر هفتم مثنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
داستان «اعرابی و سبوی آب» از جمله داستان هایی است که در متون مختلف منظوم و منثور فارسی آمده است. در میان آثار منظوم، این داستان را در مصیبت نامه عطّار، مثنوی و دفتر هفتم مثنوی می توان دید. در این مقاله، به منظور شناختن قدرتِ خلّاقیت و داستان پردازی سرایندگان این آثار، برخی از عناصر این داستان چون پیرنگ، شخصیّت، گفت وگو، حقیقت نمایی و زاویه دید بررسی می گردد. تحلیل زاویه دید بر اساس دیدگاه روایت شناسانی چون پرینس و ریمون- کنان، که آن را کانونی شدگی می نامند، نشان می دهد که تعداد شخصیّت های کانونی شده داستان در مثنوی مولوی بیشتر است. به نظر می رسد مولوی با گسترش دادن پیرنگِ داستان و نیز با افزودن بر تعداد شخصیّت ها و ایجاد گفت وگوهای طولانی، داستان و عمل روایت را جذّاب تر نموده است. نگارندگان این جُستار می کوشند با بررسی عناصر یادشده نشان دهند کدام یک از این سرایندگان در پرداخت این داستان موفق تر بوده اند. سراینده گُمنام دفتر هفتم، به رغم آنکه مثنوی را پیشِ رو داشته است، بهره چندانی از شیوه های داستان پردازی مولوی نبرده است.
داستان منظوم حیدر و سمنبر به روایت مردم بلوچ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حیدر و سَمنبر از داستان های عامه ایرانی است که در زمان حکومت صفوی شکل گرفته است. این داستان از همان زمان شکل گیری به صورت شفاهی یا نوشتاری با روایت های گوناگون بین اقوام مختلف ایران رایج بوده است. هریک از روایت های منظوم این داستان در بلوچی به بیش از 200 مصراع1 می رسد. یکی از روایات آن را در دوره قاجار، شاعری به نام ملک دینار میرواری سروده و روایت دیگر را نیز به احتمال زیاد در همین زمان شاعری گمنام به نظم درآورده است. شاعران بلوچ در عین اینکه از نظر درون مایه و ساختار به اصل منظومه فارسی نظر داشته اند، به برخی از حوادث رنگ بومی داده و نیز بعضی از رسوم سنتی بلوچ ها را به آن افزوده اند. سبب ماندگاری این داستان در میان مردم بلوچ، افزون برجذابیت داستان، اجرای خنیاگران بلوچ بوده است که آن را همراه با ساز و موسیقی می خوانده اند.
غلبه تیپِ مذهبیِ مزوّر، نمودی از فهم ناروا از دین در رمان اجتماعی (با تامّل در نمونه های برجسته)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رمان های اجتماعیِ پس از مشروطه، محصول جامعه دوره گذر از سنت به تجدد و میل به رهایی مطلق از سنت های گذشته بود. در غالب این رمان ها دین به عنوان شالوده سنن گذشته، آماج بیشترین انتقادها قرار گرفت. رمان نویسان این دوره در پی آن بودند که فرد را در جامعه، نزدیک به آنچه در عالم واقع اتفاق می افتد، به تصویر بکشند؛ اقتضای واقع گرایی ارائه تصویری است که خوبی ها و هنجارها را نیز در کنار ناروایی ها و پلشتی ها بنمایاند. مسئله این است که نویسندگان در تصویری که از طیف مذهبی جامعه در قالب داستان بازنموده اند، صرفا بر روی بخشی از این طیف، یعنی شخصیت های منفی و متظاهر تمرکز کرده و عملاً خصوصیات آنها را به دیگر تیپ های مذهبی تعمیم داده اند. آنها در این بین تیپ مذهبیِ دین دارِ راستین را تقریباً نادیده انگاشته اند. در قریب به اتفاقِ مواردی که شخصیتی مذهبی در رمان های اجتماعی حضور دارد، کانون تمرکز، رفتارهای منفی، گناه آلود و ریاکارانه اوست؛ از این رهگذر آثار مذکور غالبا از نوعی پیش داوری نسبت به مذهب رنج می برد. به نظر می رسد، در پدید آمدن چنین ذهنیتی تأثیر نوع نگاه غربی به دین در مفهومِ کلیسایِ خردگریز و علم ستیزِ قرونِ وسطایی که دین را در هیئتی منفور و تیره می دید، نمی تواند بی تأثیر باشد؛ نگارنده با مطالعه آثار داستان نویسان بزرگ نیمه نخست سده حاضر، تیپ های مذهبی شاخص را انتخاب کرده و در قالب چهار تیپِ روحانی، مذهبی غیر روحانی، زنان مذهبی و تیپ های غیر مذهبی متظاهر به مذهب، به صورت تحلیلی بررسی کرده است. بررسی مولفه های شخصیتی تیپ های مذکور نشان داد که نگاه منفی به تیپ های مذهبی و تعمیم صفات تیپ مذهبی ریاکارِ گناه آلود به دیگر طیف های مذهبی، تقریباً در همه داستان های این دوره، با اندکی تفاوت در شدت و ضعف، یک امر شایع است.
بررسی و تحلیل داستان «بند» محمود دولت آبادی بر پایه اصول مکتب رئالیسم
حوزههای تخصصی:
رئالیسم جنبش ادبی است که در اواخر نیمه اول قرن نوزدهم آغاز شد و هنوز هم قدر و اعتبار ویژه ای در ادبیات جهان و رمان نویسی نوین دارد. این مکتب ادبی که در برابر رمانتیسم شکل گرفت با تکیه بر دنیای واقع و عینیت گرایی، ارکان اصلی نظام فکری رمانتیسم ها را در هم نوردید. بالزاک را می توان پیشوای مسلم رئالیست دانست که با انتشار مجموعه آثار خود با عنوان کمدی انسانی تأثیر ژرفی بر عالم ادب گذاشت. یکی از پیروان این مکتب ادبی در ایران، محمود دولت آبادی است. در این پژوهش، داستان کوتاه «بند» از مجموعه داستان ادبار و آینه به شیوه توصیفی- تحلیلی، براساس اصول و معیارهای مکتب رئالیست به ویژه با تأکید بر سه عنصر موضوع، توصیف و شخصیت پردازی تحلیل و بررسی شده است تا پاسخی برای این پرسش بیابیم که آیا این داستان نیز در شمار داستان های واقع گرای نویسنده قرار گرفته است یا خیر؟ یافته های پژوهش نشان می دهد که دولت آبادی در این اثر با نمایش برشی خاص و واقعی از زندگی اجتماعی و افراد آن و رابطه دو سویه بین آنها، داستانی رئال آفریده است. نویسنده در این داستان به دنبال رابطه درونی بین پدیده هاست و ریشه رفتارهای شخصیت های داستانی را در شرایط اجتماعی، اقتصادی آن روزگار می جوید. در این اثر مطابق با اصول رئالیست، توصیف ها، گفت و گوها و کنش های شخصیت ها در خدمت شخصیت پردازی، پرورش قهرمان داستان و فضاسازی اثر است و عناصر چندان زائدی در داستان مشاهده نمی شود.
بررسی و تحلیل اشعار اشیا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی فرهنگ و ادبیات عامه نقش مهمی در شناخت جامعه دارد و نکته های پنهان تاریخی و اجتماعی را آشکار می کند و فلسفة آداب و رسوم و آیین ها را تبیین می سازد. کتیبه های نقش بسته بر اشیا، نوشته های سردرِ بناها و سنگ نبشتة مزارها از گونه های ادبیات عامه اند که بررسی و تحلیل آن ها بیانگر نکته های ادبی و اجتماعی ارزشمندی است.
در نوشتار حاضر، با بررسی گونة نوشتارهای موجود بر روی اشیای منقول، با استفاده از سه مأخذ مکتوب، و پژوهش در وزن و زیبایی شناسی این گونه، درون مایه اشعار اشیا در 11 دسته طبقه بندی می شود: توصیف شیء یا کارکرد آن، تعلق شیء به فرد خاص، دربرگیری نام عامل (سازندة) آن شیء، تشویق به شادی و خوش باشی، مضامین اخلاقی، دعا، تعلق آن شیء به مکان خاص، اشیا محملِ روابط و گفت وگوهای عاشقانه، مدح و ماده تاریخ.
نکتة مهم در این بررسی تناسب اشعار و سخنان منظوم روی اشیا با آن شیء است که نشان دهندة ذوق و لطافت طبع عامه مردم و سازندگان و مخاطبان آن است. البته تغییر و تحریف و برخی اشکالات وزنی نیز در اشعار بررسی شده دیده می شود.
بررسی شخصیت پردازی داستانی _نمایشی زنان در منطق الطیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اقتباس دراماتیک از متون کهن فارسی از دغدغه های درام-نویسان بوده است. منطق الطیر عطار از جمله منابع ادبی مورد علاقه نمایشنامه نویسان ایرانی است. ضعف مشترک چنین اقتباس هایی فقدان شخصیت پردازی و کنش دراماتیک است. این ضعف به دلیل عدم انطباق متون کهن ایرانی با اسلوب های داستان گویی غربی است.
نظریه ادبی گرماس، نظریه پرداز ادبی درباره شخصیت به سبب بررسی کنش براساس سه فعل خواستن، دانستن و توانستن این توانایی را به درام نویس می دهد تا شخصیتی کنشگر خلق کند.
با انتخاب شخصیت های زن در منطق الطیر و تطبیق آن با نظریه کنشی گرماس، الگویی هدفمند و عملی برای کمک به دارم نویس در خلق شخصیتی کنشگر بدست آمده است. ملاک انتخاب شخصیت ها برای بررسی، وجود سه مولفه خواستن، دانستن و توانستن بوده است که شرایط شخصیت مرکزی شدن زنان منظق الطیر را فراهم می کند.
براساس نتایج بدست آمده، به طور برجسته حکایت «شیخ صنعان و دختر ترسا» و چند حکایت دیگر را می توان به عنوان یک داستان با ساختار کلاسیک و خطی معرفی کرد که واجد قابلیت شخصیت پردازی دراماتیک می باشند.
واژگان کلیدی: عطار نیشابوری، منطق الطیر، شخصیت های زن، الگوی کنشگری گرماس.
دگردیسی چهره های نمادین در اشعار صفارزاده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طاهره صفارزاده نویسنده، محقق، مترجم و یکی از شاعران برجسته ادبیات معاصر است که شعرش را بستری برای بیان عواطف، اندیشه و باورهای مذهبی قرار داده است. یکی از شگردهای این شاعر در بیان عواطف و اندیشه هایش، نماد پردازی است. شیوه ای که در شکل گیری زبان ادبی و هنری صفارزاده و نیز روشن شدن جهان بینی شاعر در زمینه مفاهیم گوناگون بسیار حائز اهمیت است. این پژوهش بر آن است تا تغییر و دگردیسی چهره های نمادین را در سروده های این شاعر معاصر مورد بررسی و واکاوی قرار دهد. برآیند تحقیق حاکی از آن است که پاره ای از نمادها در اشعار شاعر دچار تغییر و دگردیسی شده و پاره ای دیگر بی تغییر مانده اند. چنانچه تغییر و دگردیسی در نمادینگی چهره های اساطیری و تاریخی تا حدودی در اشعار این شاعر دیده می شود حال آنکه، در پاره ای از دیگر نمادها همچون شخصیت های مذهبی دگرگونی در مفهوم نمادها روی نداده است، که این نکته نیز خود می تواند ناشی از جهان بینی دینی شاعر و اهمیًت و تقدس باورهای مذهبی در نزد او باشد. در پاره دیگر از نمادها، خاصه شخصیت های عادی نیز، شاهد خلق نمادهای نوینی هستیم که پیش از آن در آثار شاعران پیشین مسبوق سابقه نیست و اگر هم هست اغلب در مفهوم نمادهای پرداخته شده ذهن شاعر نیستند که این ویژگی شعری خود حاکی از قدرت و توانمندی شاعر در تغییر و دگردیسی مفهوم برخی از نمادهای شناخته شده و نیز ذوق و ابتکار او در ایجاد سمبل های خصوصی نوینی است که در شعر شاعران پیشین دیده نمی شود.
بررسی و تحلیل مکتب اکسپرسیونیسم در رمان ارمیا از رضا امیرخانی
حوزههای تخصصی:
هنر قرن بیستم را به گونه ای عام اکسپرسیونیسم نامیده اند که در سال های جنگ جهانی اول به اوج خود رسید. در این مکتب نویسنده بر آن است تا احساسات درونی خود را در پاسخ به واقعیت بیرونی منعکس کند. هسته مرکزی داستان های اکسپرسیونیستی انسان است. انسانی که در جست وجوی بهشت گمشده خویش، در مقابل ظلم و تجاوز می ایستد. این مبارزه و پایداری می تواند آثار اکسپرسیونیستی را تحت عنوان ادبیات مقاومت قرار دهد. رضا امیرخانی، نویسنده جوانی است که آثار وی در حوزه ادبیات مقاومت قرار دارد. در آثار وی همچون داستان های اکسپرسیونیستی انسان مبارز هسته مرکزی داستان است. این آثار که در قالب رمان مدرن نگاشته شده اند و نویسنده با درهم شکستن برخی از قراردادهای سنتی داستان نویسی ایرانی، از تکنیک های مدرن در پیشبرد داستان بهره برده است. در رمان ارمیا، شخصیت جوان و جویای عدالت داستان به کمک هم رزمانش در پی مبارزه با ظلم و دگرگونی دنیای فعلی است تا بتواند جامعه ایده آل مدّنظر اکسپرسیونیسم را پایه ریزی کند. مخالفت با نسل گذشته (پدر و مادر)، رد عقاید مادی گرایانه اطرافیان و نفی مدرنیته و قالب های سنتی با هم، بیان احساسات درونی شخصیت ها و فشار اجتماعی حاکم بر زندگی آنها در رمان ارمیا، همگی نشان دهنده تأثیر پذیرفتن امیرخانی از مکتب اکسپرسیونیسم است.
تحول شخصیت های زن در آثار سیمین دانشور و غزاله علی زاده
حوزههای تخصصی:
شخصیت یکی از مهم ترین عناصر داستان است. شخصیت های داستانی آفریده ذهن زمانمند نویسنده و بافته ای در تاروپود واقعیت و خیال است. شخصیت های داستان می توانند متأثر از برهم کنش ساختار اجتماعی و ساختار ذهنی نویسنده باشند. داستان موفق داستانی است که شخصیت های آن پویا هستند و در روند داستان متحول می شوند و به رشد و پویایی جامعه کمک می کنند. در زمینه تحول شخصیت ها در جهان داستان عواملی گوناگونی چون زمینه و مناسبات اجتماعی - فرهنگی، برخورداری از سرمایه اجتماعی، تحصیلات عالیه و رشد آگاهی، باور شخص به تحولات فردی و اجتماعی و ... تأثیر گذارند. در این مقاله شخصیت های داستان های سیمین دانشور و غزاله علی زاده از منظر متحول شدن مورد بررسی قرار گرفته است. دستاورد پژوهش این است که با توجه به دنیا و تجربه زیسته دو نویسنده شخصیت های داستان های آنان شباهت ها و تفاوت هایی دارند. دو نویسنده شخصیت های خود را از دو طبقه متوسط و تحصیل کرده و پایین و ستمدیده انتخاب کرده اند. شخصیت های گزینش شده از طریق مناسبات اجتماعی، تجربه زیسته و آموزش و یادگیری متحول شده اند. شخصیت های آفریده دانشور آرام آرام، مصلحت اندیشانه و محتاطانه متحول می شوند؛ اما شخصیت های داستان علی زاده با تغییر و تحول درونی، صاحب روحیه انقلابی و خطرپذیری شده و شرایط اجتماعی را دگرگون می کنند یا برخی نیز تسلیم شرایط سخت جامعه می گردند.
نگاهی به گستره ی طنز و مطایبه و شگردهای آفرینش آن در آثار فرهاد حسن زاده (با تاکید بر سه جلد کتاب ""روزنامه سقفی"")(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرهاد حسن زاده (متولد1341) یکی از نویسندگان طنز پردازی است که در عرصه ی ادبیات کودکان و نوجوانان به خوبی درخشیده است . از بهترین آثار طنز وی مجموعه کتاب هایی به نام «روزنامه سقفی» و «لطیفه های ورپریده» است. در این کتاب ها که تقلیدی طنزآمیز از مطبوعات جدی بزرگسالان است، کارکترهای کودک و نوجوان آن در قالب هیات تحریریه یک روزنامه به بیان طنزآمیز مسایل روزمره ی کودکان و نوجوانان در جامعه امروز می پردازند که این روش به دلیل زاویه دید متفاوت و کودکانه کارکترهای آن، این اثر را از شیرینی و جذابیت بسیاری برخوردار ساخته است. این کتاب ها به دلیل ویژگی های مطبوعاتی آن ، بیشتر بر طنزهای کلامی تکیه دارند اما علاوه بر آن طنزهای موقعیتی هم در آنها دیده می شود. بر اساس یافته های این مقاله، یکی از دلایل برجستگی طنز حسن زاده در این آثار به کارگیری طیف وسیعی از شگردهای طنز آفرینی است که با ویژگی های سنی و ظرفیت های زبانی کودکان و نوجوانان متناسب است. این شگردها را می توان در سه دسته عمده ی لطیفه ، نقیضه و سایر شگردها تقسیم نمود . هدف این مقاله طبقه بندی و تحلیل این شگردها با روشی توصیفی- تحلیلی است تا تاثیر این شگردها بر موفقیت طنز حسن زاده بررسی نمایند.
لیکو شعر شفاهی بلوچی، هایکو شعر ژاپنی: یک بررسی مقابله ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، «لیکو»، شعر شفاهی و محلی بلوچی و «هایکو»، شعر کوتاه ژاپنی را ازلحاظ ساختاری و محتوایی مقایسه کرده ایم. لیکو شعر تک بیتی بلوچی با وزن هجایی است، مصرع های آن هم قافیه هستند، فی البداهه سروده می شود و موضوع آن ملموس و درمورد اتفاقات روزمره است. هایکو قطعة آغازین شعر بلندی به نام «های کای نو رِِنگا»بوده است. این قطعة آغازین که «هوکّو» نام دارد، تا اوایل قرن بیستم باعنوان هایکو شناخته نمی شد و در اوایل قرن بیستم به طور کامل از های کای نو رِنگا مستقل شد. هایکو قالب شعری کوتاهی است که از هفده هجا، به صورت پنج- هفت- پنج هجا، تشکیل شده است. هایکو نیز مانند لیکو فی البداهه سروده می شود و درمورد وقایع و پدیده های ملموس است و وزن هجایی دارد. برخی ویژگی های ساختاری و محتوایی برای مقایسة هایکو و لیکو در این مقاله، عبارت اند از: تعداد هجا، جایگاه درنگ، انتخاب واژگان، هنجارگریزی سبکی، اسامی خاص، وام واژه ها، واژگان فرهنگی، تشبیهات، هنجارگریزی معنایی، بازنمود نگرش های قومی و واقع گرایی. این بررسی نشان داد که هایکو و لیکو به جز در یک مورد، یعنی هنجارگریزی معنایی، در همة ویژگی ها مشترک هستند.
بررسی تطبیقی جلوه های پایداری در شعر فرخی یزدی و عبدالرحمن یوسف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحوّلات سیاسی- اجتماعی و به دنبال آن، شکل گیری انقلاب های معاصردر تاریخ ایران و مصر، زمینة مناسبی برای گروهی از شاعران و سخنورانی شد تا تمام توش و توان ادبیشان را در راه آزادی وتحقّق آرمان ملّت ها و توده های ظلم ستیز به کارگیرند. فرّخی یزدی، شاعر انقلابی ایران در دوره قاجار و رضاخان پهلوی و عبد الرحمن یوسف، شاعر انقلاب م ردم مصر، علی ه حکومت مستبدان ه حسنی مب ارک از جمله شاعران متعهّدی می باشندکه در دو عرصة شعر و روزنامه نگاری به مبارزه علیه استبداد و ستم پرداختند.آزادی، عدالتخواهی، دعوت به مبارزه و انقلاب، حمایت از وطن و طبقه های ستمدیده مردم و نقد اوضاع اجتماعی، برجسته ترین مضامین شعری این دو شاعر انقلابی است. فرّخی و عبدالرحمن ریشة بیشتر چالش های جامعه را به حکومت ها و دستگاه های سیاسی وقت نسبت نمی دهند، بلکه مردم را نیز در بروز برخی مشکلات و مصائب اجتماعی سهیم می دانند. از آنجاکه مخاطب شعر پایداری، عموم افراد جامعه است، هر دو شاعر این پژوهش درگزینش واژگان مأنوس و ساده، تعمّد دارند و در این زمینه، شاعر مصری توجّه بیشتری داشته و واژگان عامیانه در شعر وی بسیار دیده می شود. این سادگی و وضوح بیان در صور خیال هر دو شاعر نیز تأثیر داشته است، از این رو ارکان تشبیهات و استعاره های هر دو شاعر غالباً از امور محسوس و یا معقولاتی است که برای مخاطبین با آسانی قابل درک می باشند. پژوهش حاضر با تحلیل و نقد تطبیقی به واکاوی مضامین و ویژگی های فنّی ادبیات پایداری این دو شاعر می پردازد.
سودای بازی و براندازی: نگاهی به برهم کنشِ پارودیکِ تصویر و واژه در کتاب تصویری داستانیِ منم موش گرسنه/ می خورمت درسته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این جستار، بازنگری مفهوم و کارکرد پارودی در کتاب تصویری داستانی منم موش گرسنه/ می خورمت درسته است. با چنین نگرشی و در کنار معنای کلاسیک پارودی، امکان پارودی شدن متن واژگانی توسط متن تصویری و برعکس، در این اثر به آزمون برده شده؛ هم چنین جایگاه پارودی در تغییر ساختار قدرت نهادینه شده در ادبیات کودک به بحث گذاشته می شود.
پژوهش گر ابتدا بر پایه ی روش قیاسی به بررسی شگردهای پارودی پردازی در کتاب یادشده با الگوبرداری از شگردهای مطرح شده ی دن هریس در فیلم پارودی می پردازد؛ سپس بر پایه ی بازخوانیِ رویکردهای پری نودلمن و لورن جِی. کوئیسترا پیرامونِ برهم کنش های آیرونیک و پارودیک تصویر و واژه در کتاب های تصویری داستانی و با روش استقرایی خوانشی دوباره از این کتاب ارائه می دهد.
در این مطالعه، به پارودی در ۵ سطح اشاره می شود ولی تمرکزِ پژوهش گر بر نگاهِ تحلیلی به گونه های برهم کنش پارودیک در یک اثر – بدونِ دیالوگ های بینامتنیِ آن با پیش متن- است.
در فرایند پژوهش، امکان بررسی پارودی در کتاب های تصویری داستانی بر پایه ی شگردهای مطرح شده از سوی دن هریس در سینما، تأیید و در همان حال بازنگری و نقد شده؛ برهم کنش های پارودیک در کتابِ بررسیده در سه سطحِ ۱.تصویر و واژه؛ ۲.تصویر و تصویر؛ ۳.واژه و واژه؛ بخش پذیر شدند که هر یک شگردهای گوناگونی را دربر دارند.
پژوهش گر در برایند چنین خوانشی ترکیبی، بستر ادبیات کودک را در بازی ِ براندازانه ی چینش ِ افسون ساز تصویر و واژه در کتاب های تصویری داستانی کودکان، پارودیک و در فرایندِ آفرینش/چینش/خوانشِ اثر می بیند؛ آن را برای کودکان نه تنها تشخیص دادنی که لذت بخش می داند؛ و برای جابه جایی اقتدارهای ناگزیر در این گونه ی ادبی، ضروری می پندارد.
نگاهی به برخی آموزه های اخلاقی- تعلیمی شهریار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهریار، شاعری اخلاق گراست که در تبیین مضامین اخلاقی و تعلیمی در اشعار خود با مهارت و ملاحت تمام عمل کرده است. اگر چه در این مقال، مجال نشان دادن «ادبیت» کار شهریار نیست اما خواننده با ذوق درخواهد یافت که این شاعر زبردست، «آموختن» و «لذت» بخشیدن را دو عنصر متقابل و متعامل ادبیات می داند و خود نیز ادبیات را در خدمت اندیشه هایش قرار می دهد. بررسی اشعار شهریار نشان می دهد که وی به تعلیم مخاطب خود بسیار اهتمام ورزیده است. مهمترین مضامین تربیتی مورد توجه وی عبارتند از: مبارزه با هوای نفس، پرهیز از دنیاپرستی، مهرورزی و ترک خصومت، شرم، شکیبایی، ادب، سخاوت، قناعت، ترک آزمندی، فروتنی و نوع دوستی. در این پژوهش نگارندگان می کوشند به بررسی و تحلیل مضامین تربیتی به کار رفته در آثار شهریار بپردازند و ویژگی های بارز آن ها را تبیین نمایند.