فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۳۴۱ تا ۱٬۳۶۰ مورد از کل ۵٬۶۵۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با بررسی و تحلیل گربه و موش الماس خان کندولهای شاعر هورامی زبان در پی شناساندن یکی از سرودههای ارزشمند ادبیات هورامی و در شمار آثار زیبای ادبیات ایرانی است که همه زبان های ایران زمین را در بر می گیرد. سروده داستانی گربه و موش در روزگار افشاریان و به زبان طنز اجتماعی و سیاسی سروده شده است. از این سروده سه دست نویس موجود است که هیچ کدام تا کنون به چاپ نرسیده است. این متن از نوع ادبی موش و گربه هاست که پیشینه ای کهن در ادبیات ایرانی و فارسی دارد. گربه و موش از دو سو با ادبیات فارسی گره خورده و نشانِ ادبیات ایرانی خود را هویدا کرده است: داستان پندآموز و نمادین از زبان جانوران و درونمایه بی وفایی این سپنجی سرای. در این مقاله به شیوه ای توصیفی به معرفی سراینده اثر، نسخه های خطی منظومه و نقد و تحلیل سازمایه های اثر (درونمایه، ساختار و روایت، شخصیت و شخصیت پردازی، صحنه پردازی و توصیف، گفتگو و زبان، نقد و طنز) پرداخته شده است.
ملاحظاتی درباره منظومه بهمن نامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بهمن نامه متنی حماسی در سرگذشت بهمن پسر اسفندیار است. دکتر عفیفی مصحَّح این منظومه نام شاعر آن را ایران شاه بن ابی الخیر ضبط کرده است و دکتر متینی مصحَّح کوش نامه- منظومه ای دیگر از این شاعر- نام او را با دلایلی ایران شان بن ابی الخیر درست دانسته است. تاریخ دقیق نظم بهمن نامه نیز روشن نیست و پژوهش گران گفته اند که در قرن پنجم - اواخر قرن پنجم و یا اوایل قرن ششم - به نظم درآمده است. بنابراین هنوز دربارة نام درست شاعر و زمان دقیق نظم بهمن نامه شکّ و تردیدهایی وجود دارد. در این مقاله پس از وارسی حوادثی که گویندة بهمن نامه در دیباچه منظومه از آن ها یاد کرده است و نیز با نگریستن به دست نویس های مجمل التّواریخ و القصص که نخستین بار از گویندة منظومه در آن ذکری رفته، با دلایلی اثبات شده است که نظم بهمن نامه کمی پیش از 10 ذی حجّة 495 به پایان رسیده بوده است و پس از گرشاسب نامه کهن ترین متن حماسی ملّی ایران بشمار می رود. نام ایران شان هم به رغم غرابت آن از اصالت برخوردار است و آن گاه دربارة فقه اللغه و معنای ایران شان و نمونه هایی دیگر از نام های مشابه آن بحث شده است.
جنبه های ادبی منظومه شاه باجی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
منظومه شاه باجی یکی از منظومه های غنایی ادبیات بومی مازندران است که از اواخر دوران قاجاریه و پهلوی اول به یادگار مانده است. سراینده آن ملاخانجان حیدری، یکی از گاوبانان خطه لفور ِشیرگاهِ سوادکوه، است. در این پژوهش، منظومه شاه باجی براساس نظریه قاعده افزایی و قاعده کاهی (هنجارگریزی) بررسی و تحلیل شده است. در بحث هنجارگریزی، هنجارگریزی معنایی و انواع آن و هنجارگریزی زمانی یا باستان گرایی در این منظومه بسامد بالایی دارد. انواع توازن نیز همچون توازن واژگانی (سجع متوازی) بیش از دیگر توازن ها در این منظومه بهکار رفته است. مصوتِ بلند «آ» و صامت های «ر»، «ل»، «م» و «ن» در این منظومه، به سبب قافیه سازی بسیار تکرار شده است. منظومه شاه باجی از نظر وزن عروضی به دو بحرِ هزج و متقارب خوانده می شود. راویان این منظومه، با توجه به نوعِ سازی که همراه آن نواخته می شود، وزن عروضی را برمی گزینند. محتوای اصلی منظومه عشق است که به سبب وجود شکاف و تضاد طبقاتی به صورت شکایت و سرکشی و اعتراض نمود یافته است.
بررسی مجموعه «قصه، بازی، شادی» با رویکرد خواننده درون متن
حوزههای تخصصی:
هر نویسنده به هنگام آفرینش یک اثر، مخاطبی فرضی دارد که به مقتضای حال و مقام او می نویسد. این مخاطب که در اصطلاح نقد ادبی «مخاطب درون متن» نامیده می شود، بعدها نظر بسیاری از منتقدان را به خود جلب کرد تا اینکه نظریه ای با همین عنوان شکل گرفت. پیرو اقبال نظریه پردازان به این رویکرد، ایدن چمبر با مقاله تأثیرگذار خود، «مخاطب درون متن»، این مقوله را به طور جدی در ادبیات کودک مطرح کرد. در حقیقت، نقد و تفسیر آثار کودکانه با رویکرد مخاطب درون متن، می تواند میزان کودکانه بودن یک اثر را آشکار کند. از آنجا که مجموعه ده جلدی قصه، بازی، شادی مرتضی خسرونژاد، از نمونه های برجسته ادبیات داستانی کودکانه است، به منظور تبیین جایگاه کودک، مخاطب درون آثار با روش تحلیل محتوا مورد بررسی قرار گرفت.با توجه به بررسی انجام شده می توان گفت لحن، زبان، ساختار و عناصر طرح شده در اثر و به طور کلی سبک قصه ها، حضور کودک خردسالی را در آنها نشان می دهد و پس از عنصر سبک، به ترتیب، زاویه دید، طرفداری و سرانجام شکاف های گویا در کشاندن کودک به درون متن سهیم هستند.
بررسی تطبیقی پیوند عشق و حماسه در شاهنامة فردوسی و داستان کوراوغلو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
داستان های حماسی بازتاب عواطف، احساسات و نحوة تفکر انسان ها در دوره ای از تاریخ هستند. اگرچه زبان متون حماسی و غنایی با هم تفاوت دارد، یکی از بن مایه های داستان های حماسی عشق است. در شاهنامة فردوسی و داستان کوراوغلو مضمون های حماسی و غنایی در کنار یکدیگر دیده می شوند و ارتباطی تنگاتنگ با هم دارند. داستان های «زال و رودابه»، «تهمینه و رستم»، و «بیژن و منیژه» از جمله بهترین داستان های غنایی فارسی به شمار می روند. در داستان حماسی کوراوغلو نیز موضوع عشق که اغلب از سوی زنان ابراز می شود، در بیشتر مجلس ها در میان داستان یا در پایان آن، دیده می شود. این مقاله با آگاهی به این نکته که روح حاکم بر شاهنامه و داستان کوراوغلو حماسه، تاریخ، ملیّت، داد و معنویت است و داستان های حماسی چون برگرفته از زندگی هستند، خالی از عشق نتوانند بود، به بررسی تطبیقی خاستگاه عشق و ویژگی های آن، صفات معشوق، کیفیت ظهور عشق و پیامدهای آن در این دو اثر حماسی می پردازد.
بررسی نماد در دیوان ناصرخسرو
حوزههای تخصصی:
اشعار ناصرخسرو از جنبه های گوناگون قابل بررسی است و هدف در این پژوهش، بررسی نماد در شعر این شاعر است. ابتدا نمادهای به کار رفته در دیوان وی، از جهت خاستگاه بررسی و سپس انسانی یا فرارونده بودن آ ن ها مشخص شده است. نمادهای به کار رفته در دیوان ناصرخسرو، از نوع نمادهای انسانی هستند و خاستگاه آن ها طبیعت (درختان) و جاندارانی مانند پرندگان و حیوانات، شخصیت های تاریخی و مذهبی، موجودات افسانه ای و اسطوره ای و صور فلکی است. ناصرخسرو برای بیان مفاهیم سیاسی و دینی، از زبان نمادین استفاده کرده وگذشته از باطنی گرایی، برجسته کردن موضوع، نقش مهمی در استفاده از زبان نمادین در شعر وی دارد.
شعر غنایی و عرفان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
شعر غنایی که موضوع اصلی آن بیان عواطف و احساسات لطیف انسانی است همه غزل ها و غزلواره ها و منظومه های عاشقانه اعم از عرفانی و غیر عرفانی را شامل می شود، از آنجا که بزرگترین بخش ادبیات غنایی را اشعار عرفانی تشکیل می دهد، در این مقاله بحث اصلی پیرامون شعر عاشقانه است و بدان دلیل که مهمترین نقش در شعر به طور عموم و شعر عرفانی به طور خاص بر عهده قوه خیال و تخیل است و حل بسیاری از غوامض اشعار عارفانه موکول به شناخت درست خیال و میدان عمل آن است در این بحث سخن ما درباره خیال و تخیل و مراتب و کارکرد آن در شعر عرفانی است و رویکرد اصلی به آراء و نظریات اهل عرفان درباره ماهیت و وظیفه خیال و گستره دامنه آن به عنوان عنصر اصلی آفرینش هنری بویژه شعر عرفانی است.
معناشناسی مضمون «عشق» در سروده های میرزاده عشقی و نقش آن در بیان مضامین سیاسی- اجتماعی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال پنجم زمستان ۱۳۹۴ شماره ۱۷
91 - 102
حوزههای تخصصی:
انقلاب مشروطه و وقایعی که به دنبال داشت، تحولی وسیع در سطح جامعه ایران به وجود آورد. در نتیجه اشخاص بزرگی در سطوح مختلف، تحت تأثیر این تحولات فعالیت داشتند و برخی نیز آثاری از خود به جای گذاشتند. در عرصه ادبیات، شخصیت های برجسته ای همگام با دیگر اقشار جامعه در جهت آن تحول نوین حرکت کردند. میرزاده عشقی نیز یکی از کسانی است که پس از کودتای 1229 به مخالفت با خاندان قاجار و استبداد بیرونی و درونی پرداخت. او با انتشار روزنامه « قرن بیستم » مبارزاتش را گسترش داد و سرانجام جانش را بر سر این راه گذاشت. عشقی را می توان یکی از پیشگامان تجدد در دو سطح سیاست و ادبیات به شمار آورد. در اشعار عشقی مضامین نوینی چون وطن خواهی، بیدادستیزی، اشاره به تجدد و... وجود دارد؛ اما یکی از مضامینی که شاید به اندازه مضامین سیاسی- اجتماعی در شعر او، برجسته نباشد، مضمون «عشق» است. هر چند حجم این اشعار در مقابل اشعار سیاسی او، کمتر است؛ اما از جهاتی همچون: نوستالژی در عشق، نگاه به زن، نوآوری در طرح مضامین عاشقانه و... برجسته است. از سوی دیگر ردپایی از «عشق» در اشعار سیاسی- اجتماعی عشقی دیده می شود که به نظر می رسد نخستین نواهایی باشد که عشق و سیاست را به یکدیگر پیوند می زند. عشقی تعدادی از اشعار سیاسی- اجتماعی خود را در پیوند با عشق و یا در طرحی عاشقانه و رمانتیک ارائه کرده است. این پیوند میان عشق و سیاست که مانع از ملالت و دلزدگی اشعار سیاسی- اجتماعی او شده، بر تأثیر کلام نیز افزوده است و شعر او را از سروده های شاعرانی که شعرشان بیشتر شبیه به یک مرام نامه سیاسی اجتماعی است، ممتاز کرده است. این پیوند، در اشعار وطنی شاعر برجسته تر از سروده های دیگر اوست تا جایی که «وطن» را به عنوان معشوقِ اول عشقی به نمایش می گذارد.
بررسی تأثیر تعلیمی معنای ضمنی و صریح افعال در کلیله و دمنه و مقامات حمیدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نثر فنی کلیله و دمنه و مقامات حمیدی با در بر داشتن دلالت های ضمنی و غیر صریح، سبک متفاوتی از وجه تعلیم را نشان می دهد. رمزگشایی معانی ضمنی در این آثار آشکار می سازد برخلاف فرضیه محققان مبنی بر بسیار بودن لغات نسبت به معانی در متون نثر قرن ششم هجری، به دلیل نزدیک شدن این آثار به شعر دلالت های ثانوی بیشتری مطرح می شود؛ چنان که با آشنایی زدایی و تحول در مسیر درک، راه دریافت معنی را گسترده تر و اثر تعلیمی آن را مؤثرتر می سازد و مخاطب با حرکت ذهنی از حوزه ای اشاری به حوزه دیگر مفاهیم تازه ای را دریافت می کند. در این مقاله، سعی بر آن است که با مطالعه چهارچوب بافتاری این متون و اثر تعلیمی آن ها با بررسی افعال، رهیافت های نویسندگان در امر تعلیم تبیین گردد. برای این کار افعال در ساخت های پایه، مرکب و عبارت فعلی داده برداری شده، سپس به دلیل تأثیر مستقیم بافت بر ساخت افعال و ایجاد معانی به فعل ها در بافت گزاره های مختلف توجه شده است و با تطبیق معانی ضمنی و صریح دو اثر، کارکرد آن ها تحلیل شده است.
طنز، پتانسیل زبان نقد سیاسی امل دنقل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زبان و فرهنگ عامیانه در اشعار حمید مصدق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شعر فارسی در سیر تاریخی خویش از عوامل بسیاری تأثیر پذیرفت که از جمله آنها عناصر زبان عامیانه است، البته تأثیر این عناصر در همه ادوار ادب فارسی به یک اندازه نیست. زبان عامیانه به عنوان گونه ای زبان زیرِمعیار دربردارنده عناصر گوناگونی است که به مقدار قابل توجهی در شعر شاعران معاصر نمود یافته است. حمید مصدق از جمله شاعران نوگرای معاصر، به پیروی از نیما، به مقدار قابل توجهی، از عناصر زبان عامیانه در اشعارش بهره برده است. کاربرد اشکال مختلف عناصر زبان عامیانه در شعر مصدق گذشته از آنکه موجب تشخص زبان شعر وی شده، روانی و سادگی کلام او را نیز به همراه داشته است. زبان و فرهنگ عامیانه به کاررفته در دفاتر شش گانه مصدق را می توان در هفت گروه تقسیم کرد: 1- واژگان عامیانه، 2- واژگان رایج و محاوره ای 3- کنایه و مثل 4- تلفظهای عامیانه 5- تلمیح به قصه های عامیانه 6- باورها و رسوم عامیانه 7- واژگان محلی. بسامد موارد مذکور در دفاتر مصدق یکسان نیست. این عناصر در دو دفتر «درفش کاویان» و «آبی خاکستری سیاه» بسیار اندک است، فضای حماسی حاکم بر این دو دفتر را می توان از جمله عوامل کاهش این عناصر دانست؛ از سویی دیگر تغزل و عشقی صمیمی، ملموس و زمینی محتوای اغلب اشعار مصدق در چهار دفتر «سالهای صبوری»، «شیر سرخ»، «در رهگذار باد» و «از جدایی ها» را تشکیل می دهد و این امر به کاربرد زبانی آشنا همراه با بهره بردن از عناصر زبان عامیانه انجامیده است.
بررسی تطبیقی مفاهیم مقاومت و پایداری در اشعار فدوی طوقان و طاهره صفارزاده(مقاله علمی وزارت علوم)
مطالعة لایة نحوی زبان در برخی از لالایی های زبان فارسی: بررسی ساخت جمله(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
بررسی مآخذ برخی از اندرزهای شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توجه به اندرز و اندرزگویی در ایران قدمتی به درازای تاریخ دارد، به طوری که در میان قدیمی ترین آثار باقی مانده از ایران باستان، می توان شاهد حضور پندها و اندرزها بود.
این سنّت در دوران اسلامی ادامه یافته و به موجودیت خود تا روزگار ما نیز ادامه داده است و در این مسیر تقریباً طولانی، بسیاری از ادیبان و بزرگان ایرانی بدان روی آورده و در این زمینه آثاری گرانقدر از خود به یادگار نهاده اند.
یکی از بزرگترین شاعران ادبیات فارسی که به مقوله پند و اندرز توجّه خاصی داشته، ابوالقاسم فردوسی است، وی در شاهنامه برای پند و اندرز جایگاه ویژه ای قائل شده و ابیات شیوا و پر مغز فراوانی را در این زمینه از خود به یادگار نهاده است که از دیرباز مورد استقبال عامه مردم قرار گرفته اند، و این البته جدای از اندرزهای بی شماری است که در متن داستان های شاهنامه وجود دارد و از زبان شخصیت ها بیان می شوند.
این تحقیق بیش از هر چیز دیگری می کوشد تا آبشخورهای فکری پاره ای از اندرزهای شاهنامه را بر ما معلوم گرداند و در این راستا شماری از کتاب ها و اندرزنامه های پهلوی نظیر اندرزهای آذرباد مارسپندان، جاویدان خرد، پندنامه ی بزرگمهر و اشعار چند شاعر ماقبل فردوسی همچون رودکی به عنوان منابع تأثیرگذار بر اندرزهای شاهنامه معرفی شده اند.
بررسی منشأ و ویژگی های تساهل عرفانی در مثنوی معنوی مولوی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
تساهل به مثابه یکی از مهمترین دیدگاه های تاریخ اندیشه بشری بر آزادی ادیان و مذاهب تأکید می ورزد و در عرفان ایرانی – اسلامی یکی از موضوع های محوری است. این مقاله کوشیده است که به تبیین تساهل بپردازد و با تکیه بر متن مثنوی معنوی، منشأ و ویژگی های تساهل را در نظام فکری مولوی بنمایاند. دو نظریه «وحدت موجود» و «تجلی و ظهور» منشأ فکری تساهل عرفانی مولوی است. او با بهره گیری از این دو نظریه کوشش دارد که در هستی به انسان مقامی والا دهد و در دفاع از آزادی عقیده، همه مذاهب و ادیان را به رسمیت شناسند. بنابراین کثرت گرایی دینی، رستگاری پیروان همه مذاهب، رهایی از اَنانیّت، باطنی گرایی، نسبی گرایی و تأکید بر اخلاق عملی از ویژگی های تساهل در منظومه مثنوی معنوی است.