فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۸۱ تا ۷۰۰ مورد از کل ۱٬۱۲۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
مقدمه: در ارزیابیهای علم سنجی، اصلیترین معیار برای تعیین جایگاه علمی و رتبه بندی کشورها، مراکز علمی و به ویژه دانشگاه ها، میزان مشارکت در تولید علم، نوآوری، فن آوری و به طور کلی مشارکت در روند توسعه ی علم جهانی عنوان شده است. در این پژوهش با بهره گیری از روش های علم سنجی، به مطالعه ی میزان تولیدات علمی پژوهشگران دانشگاه علوم پزشکی همدان در طی 11 سال پرداخته شده است.
روش بررسی: این مطالعه، پیمایشی- مقطعی و از نوع کاربردی بود. کلیه ی تولیدات علمی نمایه شده ی پژوهشگران دانشگاه علوم پزشکی همدان در پایگاه های استنادی Scopus و Web of science (WOS) در فاصله ی زمانی 2008-1998 (472 رکورد)، جامعه ی این پژوهش را تشکیل داد. برای گردآوری اطلاعات، از جست وجوی پیشرفته ی هر دو پایگاه با محدودیت زمانی 11 ساله استفاده گردید. برای تحلیل داده ها از نرم افزارهای تحلیل گر ISI و Scopus.exe و آمار توصیفی استفاده شد.
یافته ها: بیشترین تعداد تولیدات علمی دانشگاه علوم پزشکی همدان مربوط به سال 2008 (61 مدرک در WOS و 79 مدرک در Scopus) بود. فعال ترین نویسنده ی این دانشگاه، آقای مهرداد حاجیلویی (با 17 مقاله در WOS و 17 مقاله در Scopus) بود. دانشگاه علوم پزشکی تهران بیشترین همکاری (23 مدرک در WOS و 51 مدرک در Scopus) را با دانشگاه علوم پزشکی همدان در تولید علم داشته است. مجله ی Saudi medical journal با 9 مدرک در WOS و مجله ی Iranian biomedical journal با 13 مدرک در Scopus، انتشار بیشترین تعداد تولیدات علمی این دانشگاه را به خود اختصاص داده اند. حوزه های موضوعی علوم اعصاب (با 26 مقاله در WOS) و پزشکی عمومی (با 196 مقاله در Scopus) فعال ترین حوزه های پژوهشی در تولیدات علمی پژوهشگران دانشگاه علوم پزشکی همدان بوده اند.
نتیجه گیری: هر چند تولید علم دانشگاه علوم پزشکی همدان نسبت به دانشگاه های تیپ یک علوم پزشکی کشور کمتر است، اما در کل با روند به نسبت مطلوبی در حال افزایش است که ادامه ی این روند، وابسته به عوامل مختلفی همچون تعامل پژوهشگران دانشگاه با دانشمندان و دانشگاه های داخلی و خارجی، افزایش بودجه ی پژوهشی دانشگاه، برگزاری دوره های آموزشی شیوه های نگارش مقالات علمی به زبان انگلیسی و ... میباشد.
مقایسه ی اجزای سرمایه ی فکری در دانشگاه(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: در دو دهه ی اخیر، آموزش عالی به عنوان یکی از مهم ترین عناصر تشکیل دهنده ی جوامع پیشرفته نقش بسیار حیاتی در رشد و توسعه ی علوم، فن آوری اطلاعات و ارتباطات شبکه ی اینترنت ایفا نموده است. در آستانه ی قرن 21 که جهان به سمت محوری شدن دانش پیش میرود و نیاز متخصصان و مدیران آشنا به علوم پیشرفته بیش از پیش احساس میشود، آموزش عالی نیز مسؤولیت سنگینی را در قبال اجتماع و جامعه ی جهانی بر دوش خود احساس میکند. این مقاله در صدد شناسایی اجزای سرمایه ی فکری در نظام آموزش عالی دولتی پزشکی و غیر پزشکی استان اصفهان بوده است.
روش بررسی: نوع پژوهش تحلیلی و جامعه ی آماری شامل کلیه ی اعضای هیأت علمی دانشگاه های اصفهان، صنعتی، کاشان، علوم پزشکی اصفهان و علوم پزشکی کاشان (1830 نفر) بود که با روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی 480 نفر از آنان در سال 1390 انتخاب شدند. ابزار تحقیق شامل پرسش نامه ی استاندارد بر اساس مطالعه ی Torres بود که روایی آن با استفاده از روایی محتوایی و صوری و پایایی آن با استفاده از محاسبه ی ضریب Cronbach's alpha (97/0 = r) تأییدگردید. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار 18SPSS و در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی صورت گرفت.
یافته ها: سرمایه ی فکری و اجزای آن که شامل سرمایه ی انسانی، سرمایه ی ساختاری و سرمایه ی رابطه ای می باشد، در دانشگاه های دولتی استان،کمتر از سطح متوسط بود و رابطهی بین سرمایه ی انسانی، سرمایه ی ساختاری و سرمایه ی رابطه ای مثبت و معنی دار بوده است. از طرفی، بین میانگین اجزای سرمایه ی فکری در دانشگاه ها بر حسب محل و سابقه ی خدمت، تفاوت معنی داری مشاهده شد، به طوری که سرمایه ی ساختاری در دانشگاه اصفهان بیش از سایر دانشگاه های دولتی استان و نیز این سرمایه در اعضای هیأت علمی با سابقه ی کار 1 تا 10 سال بیش از 11 تا 20 سال بود. و از سوی دیگر، سرمایه ی انسانی و سرمایه ی رابطه ای در اعضای هیأت علمی با سابقه ی کار 21 سال به بالا بیش از 11 تا 20 سال بود؛ اما تفاوت بر حسب سایر مشخصات دموگرافیک معنی دار نبوده است.
نتیجه گیری: دانشگاه ها با به کارگیری چارچوپ سرمایه ی فکری به عنوان یک ابزار اکتشافی، قادر به حل مشکلات جدید مدیریتی، اشاعه ی منابع نامشهود و نیز ارتباط با ذی نفعان و جامعه خواهند شد.
گزارش موردی: تأثیر نظام آراستگی سازمانی (5S) بر خدمات بیمارستانی در مرکز آموزشی درمانی 515 تخت خوابی امام رضا(ع) کرمانشاه(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: امروزه بسیاری از سازمان ها از جمله بیمارستان ها دریافته اند که به کارگیری مدل ها و سیستم های مدیریت کیفیت بهترین راه رقابت، بقا و توسعه ی آن ها است. در این راستا، در بیمارستان 515 تخت خوابی امام رضا(ع) با اجرای نظام آراستگی در سه بخش مدارک پزشکی، تغذیه و بخش بستری جراحی، تأثیر مدل 5S بر خدمات واحدهای مختلف ارایه ی خدمات بیمارستانی مورد سنجش قرار گرفت.
روش بررسی: این پژوهش به روش نیمه تجربی و به صورت بررسی قبل و بعد، در مرکز آموزشی درمانی امام رضا(ع) کرمانشاه در سال 1389 صورت گرفت. جامعه ی پژوهش، کلیه ی کارکنان سه بخش تغذیه، جراحی و مدارک پزشکی (در مجموع 81 نفر) بودند. ابتدا با استفاده از چک لیست ارزیابی نظام آراستگی و همچنین پرسش نامه ی رضایت سنجی بیماران، کارکنان بخش های مورد مطالعه و کارکنان سایر بخش ها از عملکرد واحدهای پیش گفت، که روایی آن با نظرسنجی از متخصصان و پایایی آن از طریق تکرار آزمون (Test retest)تأیید شده بود، اقدام به انجام پیش آزمون گردید. سپس با آموزش کارکنان و اجرای 5S و استقرار آن در این واحدها، تغییرات لازم طی دو ماه اعمال گردید و پس از آن به کمک ابزارهای ذکر شده جهت جمع آوری اطلاعات، پس آزمون انجام شد. نتایج حاصل از مطالعه قبل و بعد از اجرای نظام آراستگی به کمک جداول و نمودارهای توصیفی ارایه گردید و تغییرات ناشی از اجرای 5S با استفاده از آمار تحلیلی (t مزدوج و Wilcoxon) به وسیله ی نرم افزار 15SPSS تحلیل شد.
یافته ها: استقرار نظام آراستگی نقش مؤثری در ارتقای کیفیت خدمات و عملکرد سه واحد تغذیه، مدارک پزشکی و بخش بستری جراحی داشت؛ به طوری که میزان رضایت مندی کارکنان و بیماران در قبل و بعد از اجرای 5S در هر سه بخش تفاوت معنی داری را نشان داد (برای هر سه بخش 00/0 = P). همچنین تفاوت قبل و بعد از وضعیت آراستگی سازمانی (شامل سامان دهی، نظم و ترتیب و پاکیزه سازی محیط)، از نظر آماری برای بخش تغذیه با مقادیر 000/0 = P برای S1، 000/0 = P برای S2، 011/0 = P برای S3؛ و در بخش مدارک پزشکی 001/0 = P برای S1، 000/0 = P برای S2، 009/0 = P برای S3 و همچنین برای جراحی نیز به ترتیب مقادیر 001/0 = P برای S1، 003/0 = P برای S2 و 033/0 = P برایS3 معنیدار بود.
نتیجه گیری: نظام آراستگی سازمانی، مدلی مؤثر و پایه ای در ارتقای کیفیت خدمات در بین بخش های مورد مطالعه بود و تأثیر این مدل همانند توفیق آن در بخش های صنعتی، تأیید می شود. بنابراین، پژوهشگران به کارگیری این نظام را در کلیه ی بخش های بیمارستانی و واحدهای ارایه دهنده ی خدمات بهداشتی درمانی پیشنهاد می کنند.
تحلیل علم سنجی 36 سال تولید علم انستیتو پاستور ایران در پایگاه ISI SCIE(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۱۴ پاییز ۱۳۹۰ شماره ۴۵
۱۰-۷
حوزههای تخصصی:
مقدمه: امروزه پژوهش به عنوان یکی از اساسی ترین زیر ساخت های توسعه و پیشرفت کشور ها محسوب می شود. پژوهش های هدفمند علاوه بر پاسخگویی به نیازهای جامعه از انجام پژوهش های تکراری و اتلاف وقت، منابع و انرژی جلوگیری می کنند و اگر به تولید اطلاعات علمی منجر شود می تواند به عنوان یکی از شاخص های رشد و توسعه یافتگی جوامع تلقی شود.[1] اهمیت تولید اطلاعات علمی و نقش انکار ناپذیر آن در توسعه پایدار تا بدان حد است که بسیاری از کشورهای پیشرفته دنیا حجم عظیمی از سرمایه های ملی خود را صرف توسعه پژوهش و مؤسسات پژوهشی می نمایند. علاوه بر این، افزایش گرایش عموم به فعالیت های علمی که منجر به تولید اطلاعات علمی می شوند، نشان از اهمیت اطلاعات علمی در توسعه و پیشرفت کشورها دارد. ایجاد رشته ای به نام "علم سنجی" در دهه هفتاد میلادی نیز مؤید همین نکته است.[2] یکی از رسالت ها و فعالیت های دانشگاه ها و مؤسسات پژوهشی تسهیل و گسترش فرایند تولید اطلاعات و انجام پژوهش مبتنی بر نیازهای اساسی جامعه می باشد.[3،4] ارزشیابی کمّی یافته های علمی حاصل از فعالیت های پژوهشی، مسئولان و برنامه ریزان را یاری می نماید تا بتوانند با هزینه کمتر، بیشترین استفاده را از منابع مالی و انسانی برده و از آن در بهینه سازی ساختار اقتصادی اجتماعی کشور بهره جویند. علم سنجی از جمله راه کارهایی است که می تواند به توازن بودجه و هزینه های اقتصادی کمک کرده و از این طریق، کارایی تحقیقات را افزایش دهد. علاوه بر این، بررسی تولید علم، ابزار مناسبی برای سیاست گزاری و برنامه ریزی صحیح و شناخت وضعیت گذشته فراهم آورده و موجب هدفدار کردن حرکت های علمی و تعیین اولویت های پژوهشی و در کنار آن منجر به شناسایی نقاط ضعف و کمبودهای موجود در تولید اطلاعات علمی می شود. امروزه بررسی کمی برونداد علمی به ویژه مقالات پژوهشی یکی از مهمترین شاخص های پژوهش و تولید علم شناخته می شود. یکی از کارامد ترین شیوه های بررسی برونداد علمی و بالطبع وضعیت کلی پژوهش، استفاده از مطالعات علم سنجی با بررسی مقالات نمایه شده در پایگاه های اطلاعاتی معتبر است. در این نوع از مطالعات، اندازه گیری کمی تولیدات علمی می تواند تا حدودی مشخص کند که فراوانی پژوهش های هر کشور، هر نهاد، هر رشته علمی و هر فرد و روند آن چگونه است، پژوهشگران چه زمینه ها و سؤالاتی را برای پژوهش خود بر می گزینند و چه زمینه ها و چه سؤالاتی مورد غفلت واقع می شود، پژوهش ها را چه کسانی، چه نهاد هایی و در چه مراکزی انجام می دهند، این پژوهش ها از نظر مالی چقدر حمایت می شوند و اثرگذاری آن ها بر محیط های علمی چگونه است.[5] از آنجا که سالانه سهم گسترده ای از بودجه پژوهشی کشور به مؤسسات و مراکز پژوهشی اختصاص می یابد، بررسی و تحلیل مستمر فعالیت های پژوهشی این مؤسسات می تواند یکی از گام های مهم در شناسایی نیازهای اساسی کشور تلقی شود که در جهت دهی و تعریف پژوهش های آتی نقشی محوری دارد. با توجه به کاربردهای روزافزون علم سنجی در ارزیابی و سنجش تولیدات علمی پژوهشگران، هدف از مطالعه حاضر سنجش تولیدات علم انستیتو پاستور ایران، به عنوان یکی از بزرگ ترین و با سابقه ترین مؤسسات تحقیقاتی مستقل در حوزه علوم پزشکی کشور، با استفاده از روش علم سنجی در طول 36 سال گذشته (1973-2009 میلادی) می باشد. روش کار پژوهش حاضر با استفاده از روش های علم سنجی انجام شده است. منبع گردآوری داده ها پایگاه اطلاعاتیScience Citation Index Expanded (SCIE) است. این پایگاه توسط مؤسسه اطلاعات علمی (ISI) عرضه می شود و یکی از پایگاه های مهم در مطالعات علم سنجی به شمار می آید. جامعه این پ ژوهش عبارت است از کلیه مقالات نمایه شده در پایگاه استنادی SCIE در حوزه های علوم پزشکی از ابتدا تا پایان سال 2009 میلادی که وابستگی سازمانی نویسندگان آن ها انستیتو پاستور ایران ذکر شده است. برای استخراج مدارک نمایه شده از ایران در حوزه های پزشکی از نام ایران و انستیتو پاستور در فیلد address استفاده شد. بعد از محدود کردن زمان، با استفاده از بخش subject area، هر حوزه پزشکی انتخاب و رکورد های مربوط به هر حوزه در فایل شخصی ذخیره گردید. جمع آوری اطلاعات در محیط اینترنت و از طریق رابط وب آو ساینس(Web Of Science(WOS)) انجام گرفت. داده های تحقیق پس از استخراج از پایگاه SCIE وارد نرم افزارHistcite گردید. در انتها برای عملیات آمار توصیفی و تحلیلی از نرم افزار های2007 Excel و SPSS 17 استفاده شد.
مقاله کوتاه: میزان آشنایی و استفاده اعضای هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران از ابزارهای مدیریت اطلاعات شخصی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۱۴ زمستان ۱۳۹۰ شماره ۴۶
۱۰-۷
حوزههای تخصصی:
مقاله کوتاه: مقایسه ی وضعیت واحد پذیرش بیماران بستری بیمارستان های آموزشی دانشگاه های علوم پزشکی شیراز و اهواز(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پذیرش در واقع ورودی اصلی بیمارستان است و اولین ارتباط بیمار با بیمارستان از طریق واحد پذیرش صورت می گیرد. کارآیی این واحد زمانی مشخص می شود که اصول کلی چه از لحاظ تجهیزات و امکانات، چه از نظر تمامی فعالیت های انجام گرفته در این واحد رعایت گردد.
روش بررسی: این مطالعه به صورت مقطعی- توصیفی در سال 1387 انجام شد. در این مطالعه، 7 بیمارستان آموزشی شیراز با 7 بیمارستان آموزشی اهواز از نظر وضعیت واحد پذیرش بیمارستان های آموزشی مقایسه شدند. داده های این پژوهش از طریق مصاحبه و مشاهده ی مستقیم و ثبت در چک لیست های استانداردهای مصوب وزارت بهداشت و درمان گردآوری شد. روایی و پایایی ابزار جمع آوری اطلاعات تأیید و نتایج در قالب جداول توزیع درصد فراوانی ارایه گردید.
یافته ها: در رابطه با مقایسه ی تجهیزات بیمارستان های مورد مطالعه در این پژوهش، بیمارستان های شیراز و اهواز به ترتیب با در اختیار داشتن 39 درصد و 46 درصد از وسایل و تجهیزات مورد نیاز در چارک دوم قرار گرفتند. در مطالعه ی حاضرمشاهده شد که آگاهی از وضعیت ترخیص بیماران از طریق ارتباط با بخش های بیمارستانی در شیراز 28 درصد موارد بر عهده ی واحد پذیرش بود، ولی در بیمارستان های آموزشی اهواز واحد پذیرش هیچ نقشی در ترخیص بیماران نداشتند.
نتیجه گیری: بر اساس نتایج این مطالعه، بیمارستان های اهواز با رعایت 22 درصد و بیمارستان های شیراز با رعایت 31 درصد از موارد استاندارد در رابطه با وظایف محوله، عملکرد نامطلوبی داشتند. تحصیلات کارکنان واحد پذیرش بیمارستان های شیراز بالاتر از اهواز بود. مسؤولین جهت رفع مشکلات واحد پذیرش و حفظ ارتباط با کارکنان بخش مدارک پزشکی در جهت ارتقای کیفیت بخش مدارک پزشکی باید تلاش بیشتری داشته باشند.
شرکت های فروشنده ی نرم افزار سیستم اطلاعات بیمارستانی و نیاز کاربران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: نظر به اهمیت نقش کاربران در موفقیت یا شکست یک سیستم اطلاعات بیمارستانی و همچنین سهم شرکت های نرم افزاری به عنوان عرضه کننده ی «خدمات سیستم های اطلاعاتی» نه فقط «فروشنده ی محصولات»، این مطالعه با هدف ارزیابی سیستم های اطلاعات بیمارستانی بر اساس نیازهای کاربران در ایران انجام شده است.
روش بررسی: از طریق یک مطالعه ی توصیفی، 5 شرکت که بیشترین نقش را در عرضه ی نرم افزارهای سیستم اطلاعات بیمارستانی در مراکز آموزشی درمانی داشتند، انتخاب شدند. نرم افزارهای HIS (Hospital Information System) با استفاده از چک لیست و از طریق مشاهده در 8 بیمارستان بر اساس معیارهای تعیین شده، مورد ارزیابی قرار گرفتند. چک لیست اولیه بر اساس نوشته جات و کاتالوگ/بروشور شرکت های عرضه کننده ی نرم افزار HIS تهیه شد و طبق دیدگاه کاربران و متخصصین، مورد ویرایش قرار گرفت. جهت تأمین پایایی چک لیست، مطالعه ی پایلوتی انجام شد تا نرم افزارهای HIS را مورد ارزیابی قرار دهد. جهت تعیین روایی چک لیست نیز از شیوه ی آزمون- بازآزمون استفاده شد. داده ها از طریق مشاهده ی مستقیم، مصاحبه با کاربر و مسؤول واحد IT بیمارستان جمع آوری شد و به وسیله ی آمار توصیفی و نرم افزار SPSS مورد تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: نرم افزار شرکت طراحان بوعلی با 67 درصد، بیشترین نیاز کاربران را برآورده نموده است. هر چند همین شرکت انتظارات کاربران را به صورت متناسب تأمین نمیکرد؛ مدارک پزشکی (5/74 درصد)، داروخانه (6/58 درصد)، آزمایشگاه (5/74 درصد)، پرستاری (3/23 درصد) و مالی (4/65 درصد). حداقل نیاز کاربران (29 درصد) توسط شرکت نرم افزار میکرو افزار قشم برآورده شده است. اگر چه بیشترین نیاز کاربران در بخش های داروخانه (6/58 درصد)، آزمایشگاه (69 درصد) و پرستاری (60 درصد) توسط همین شرکت تأمین شده است.
نتیجه گیری: هیچ یک از نرم افزارهای مورد ارزیابی، نیاز کاربران را به طور کامل در کلیه ی بخش ها برآورده نمیکنند. شکست در برآوردن انتظارات کاربران در این سیستم ها را میتوان به مشارکت ضعیف کاربران در طراحی این سیستم ها نسبت داد؛ شاید بتوان اذعان داشت که طراحی سیستم های اطلاعاتی در کشورمان هنوز در مراحل ابتدایی قرار دارد. از این رو با توجه به اهمیت نقش کاربر در موفقیت سیستم اطلاعاتی، به کارگیری رویکرد های جامع جهت طراحی این سیستم ها بر اساس اهداف و فرایندهای سازمان و نیاز کاربر ضرورری به نظر میرسد.
جذب، اشتغال و آموزش مدارک پزشکی در استان اصفهان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: شاخص پذیرش دانشجو به طور اساسی به نیازهای جامعه در خصوص تخصص خاص و بستر مناسب آموزشی از قبیل تعداد استادان، فضای آموزشی، منابع آموزشی و تسهیلات آموزشی برای آن رشته ی تحصیلی بستگی دارد. بنابراین این مقاله حاصل پژوهشی است که با هدف تعیین شاخص پذیرش دانشجو، اشتغال و آموزش در مقاطع مختلف رشته ی مدارک پزشکی در دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در سال 1385 انجام گردیده است.
روش بررسی: این مطالعه از دسته ی مطالعات تحلیلی بوده است. جامعه ی پژوهش شامل کلیه ی دانشجویان پذیرفته شده، دانش آموختگان، مدرسین گروه مدارک پرشکی و شاغلین واحدهای مرتبط با مدارک پزشکی در دانشگاه علوم پزشکی اصفهان از بدو تأسیس دانشکده ی مدیریت و اطلاع رسانی (یعنی از سال 1368 تا سال 1385)، مؤسسات و سازمان های مختلف در استان اصفهان تا سال 1385 بود. ابزار جمع آوری داده ها، چک لیستی بود که بر اساس اهداف پژوهش طراحی و روایی آن به وسیله ی متخصصان تأیید شد. یافته ها به کمک آمار توصیفی و تحلیلی و نرم افزار SPSS تحلیل گردید.
یافته ها: از سال 1368 تا پایان سال 1385، 586 دانشجو در مقاطع کاردانی، کارشناسی و کارشناسی ارشد پذیرفته شده اند و در نهایت تا پایان سال 1386 تعداد 526 دانشجو در مقاطع ذکر شده دانش آموخته شده اند. بیش از نیمی از شاغلین در واحدهای مدارک پزشکی استان اصفهان دارای مدرک تحصیلی دیپلم و کمتر هستند که هیچگونه سنخیتی با شغل آنها ندارد. نتایج آزمون Chi-Square نشان داد که پست های سازمانی مدارک پزشکی اشغال شده با تخصص افراد مطابقت نداشت. اما از شاخص های مربوط به پذیرش دانشجو، شاخص تخصیص منابع و امکانات به دانشجویان در حد خیلی خوب و شاخص تعداد هیأت علمی در حد مطلوب بود.
نتیجه گیری: نسبت شاخص های مربوط به پذیرش به تخصیص منابع و امکانات برای دانشجویان در حد خیلی خوب بوده است. اما با توجه به افزایش جذب دانشجو در دوره ی کارشناسی ارشد و دکترای تخصصی و از طرفی پیوسته شدن دوره ی کارشناسی، و از طرفی اشغال بیش از نیمی از مشاغل مربوط توسط غیر متخصصین در این رشته شایسته است بین سیاستهای جذب دانشجو و اشتغال دانش آموختگان با وزارتخانه مرتبط برای احداث دوره، تعداد پذیرش دانشجو و دفتر امور استخدامی در استانداری، کارگزینی و سایر سازمانهای مربوط، هماهنگی و تدابیری صورت و اصلاحاتی در این خصوص منظور گردد.
ارتباط بین اجرای طرح مسیر ارتقای شغلی و شاخص های عملکرد بیمارستان های وابسته به دانشگاه علوم پزشکی استان کرمان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: در دنیای امروز، با توجه به گستردگی رقابت و پیشرفت های تکنولوژی، باید کارکنان را برآن داشت تا بر مهارت های خود بیافزایند و از عقب ماندگی فردی جلوگیری نمایند و موجب بقا و بهبود عملکرد سازمان شوند. در این راستا، طرح مسیر ارتقای شغلی پرستاران و متصدیان مشاغل بهداشتی و درمانی تصویب گردید و در بیمارستان ها به اجرا گذاشته شد. در تحقیق حاضر، به بررسی رابطه ی بین اجرای این طرح با شاخص های عملکرد بیمارستان ها پرداخته شده است.
روش بررسی: مطالعه حاضر از نوع تحلیلی بود که به صورت مقطعی در تابستان سال 1388 در بیمارستان های وابسته به دانشگاه علوم پزشکی استان کرمان انجام شد. در این پژوهش، امتیاز مشمولین طرح مسیر ارتقای شغلی پرستاران و متصدیان بهداشتی و درمانی، از عناوین و شاخص های مختلف طرح در سال 1387 محاسبه شد و رابطه ی آن ها با شاخص های عملکرد بیمارستان ها (درصد اشغال تخت، متوسط اقامت بیماران و چرخش اشغال تخت) در همان سال مورد بررسی قرار گرفت. برای جمع آوری اطلاعات از فرم های طرح مسیر ارتقای شغلی و فعالیت بیمارستان (از مصوبات وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی که نیازی به سنجش پایایی وروایی آن ها نمی باشد)، و برای تحلیل داده ها از ضریب همبستگی Kendal و نرم افزار 11SPSS استفاده شد.
یافته ها: طرح مسیر ارتقای شغلی، شامل سه عنوان کلی عوامل مربوط به مهارت و توانایی فردی (دوره های آموزشی، تحصیلات، تجربه و پذیرش مسؤولیت)؛ عوامل مربوط به عملکرد افراد (رضایت ارباب رجوع، کیفیت خدمات، استقرار اصول بهداشتی، ارایه ی پیشنهادها و آموزش به همکاران)؛ و سایر عوامل (ارایه ی کتاب و مقاله، تحقیقات، خدمت در مناطق روستایی و تشویق و تقدیر) می باشد. از بین این عناوین و زیر شاخه ها، تنها بین رضایت ارباب رجوع با درصد اشغال تخت (02/0 = P)، استقرار اصول بهداشتی با چرخش اشغال تخت (04/0 = P) و خدمت در مناطق روستایی با درصد اشغال تخت (01/0 = P) و متوسط اقامت بیماران (02/0 = P) ارتباط معنی داری وجود داشت (05/0 > P).
نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده، اجرای طرح به هدف اصلی آن (بهبود عملکرد افراد و در نتیجه سازمان) نرسیده است و لازم است طراحی و اجرای طرح دوباره بررسی، کارشناسی و ارزیابی گردد. پیشنهاد می شود تمامی امتیازات بر مبنای ضوابط و مدارک معتبر ارایه شود و به 65 درصد از پست های پرستاری، بهداشتی و درمانی که امتیاز بالاتری کسب نمایند، اختصاص یابد؛ تا زمینه ی رقابت میان کارکنان در جهت افزایش مهارت ها و در نتیجه، بهبود عملکرد آن ها و سازمان را ایجاد نماید.
قانون باروری پدیدآور در مورد تولیدات علمی محققان دانشگاه علوم پزشکی اصفهان بر اساس پایگاهWeb of science(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: مقالات نمایه شده در پایگاه های استنادی معتبر، نشانگر سهم دانشمندان در پیشبرد دانش و توسعه ی پایدار در هر کشور می باشد. از این رو می توان براساس استنادات انجام شده به مقالات افراد، میزان مقبولیت آنان را در جامعه ی علمی ارزیابی کرد. هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی قانون باروری لوتکا (Lotka) و برادفورد (Bradford) در مورد تولیدات علمی محققان دانشگاه علوم پزشکی اصفهان بین سال های 2008-1992 در پایگاه علوم (WOS) بود.
روش بررسی: نوع پژوهش کاربردی بود و برای انجام آن از شاخص های علم سنجی استفاده شده است. داده ها در دو مرحله مرتب و تحلیل شدند. ابتدا داده ها با کمک پایگاه WOS (Web of science) در قالب فایل های Plain text استخراج و در رایانه ی شخصی ذخیره شدند. در مرحله ی دوم، داده ها با استفاده از نرم افزار ISI.exe شناسایی، تحلیل و وارد برنامه ی صفحه ی گسترده (Excel) شدند. جامعه ی پژوهش 802 مقاله ی تولید شده توسط محققان دانشگاه علوم پزشکی اصفهان بین سال های 1992 تا 2008 بود که تمامی مقالات مورد بررسی قرار گرفت. همچنین در این پژوهش از قاعده ی لوتکا، برادفورد و فرمول ضریب همکاری گروهی نویسندگان استفاده شد.
یافته ها: توزیع مقالات تولید شده توسط محققان دانشگاه علوم پزشکی اصفهان از قانون لوتکا تبعیت میکند، یعنی تعداد اندکی از نویسندگان، بخش اعظمی از تولیدات علمی را منتشر می کنند. همچنین توزیع پراکندگی مجلات منتشر کننده ی انتشارات دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، از قانون برادفورد پیروی میکند، یعنی تعداد اندکی از مجلات، بیشترین تعداد مدارک علمی را منتشر میکنند. در کل 22026 استناد در خود مجموعه بازیابی شده به 3256 مجله وجود داشت. در گروه بندی مجلات بر اساس قاعده ی برادفورد، تعداد مجلات در هر گروه باید از نصف مجلاتی که هر کدام یک بار مورد استناد واقع شده اند، بیشتر باشد. بر این اساس، مجلات به 5 گروه تقسیم شدند و ضریب برادفورد برابر با 69/1 محاسبه گردید. در رابطه ی همکاری با سایر نویسندگان کشورها هم محققان این دانشگاه بیشترین همکاری را با نویسندگان کشورهای آمریکا (با 33 مقاله)، کانادا و انگلستان (با 24 مقاله) داشته اند. همچنین ضریب مشارکت محققان 967/0 میباشد.
نتیجه گیری: دانشمندان دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در نگارش آثار خود از همکاری گروهی بالایی برخوردارند؛ همچنین آن ها علاوه بر محققان ایرانی با محققان سایر کشورها هم همکاری علمی دارند. بررسیها نشان میدهد که اغلب مدارک متعلق به دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، توسط تعداد اندکی از دانشمندان این دانشگاه تولید شده است.
مقاله کوتاه: بررسی تطبیقی برنامه ی مدیریت خطر در مراقبت سلامت در کشورهای منتخب و ارایه ی الگو برای ایران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف برنامه ی مدیریت خطر سلامت، کاهش احتمال وقوع حوادث برای بیماران است و شامل مشخص کردن حوادث نامطلوب، تحلیل علت، تخمین احتمال وقوع، نتایج آن ها و اتخاذ اقدام مناسب جهت جلوگیری از تکرار آن ها است. هدف این پژوهش مقایسه برنامه ی مدیریت خطر در مراقبت سلامت در کشورهای منتخب و ارایه ی الگو بود.
روش بررسی: این پژوهش به صورت توصیفی- تطبیقی انجام شد. جامعه ی پژوهش، برنامه ی مدیریت خطر در کشورهای آمریکا، انگلستان و استرالیا بود و نمونه ها نیز، برنامه های خدمات سلامت ملی، کمیسیون مشترک اعتباربخشی سازمان های مراقبت سلامت و انجمن پزشکی دفاعی ویکتوریا (به علت حوزه ی تخصصی) بودند. گردآوری داده ها از طریق منابع کتابخانه ای، اینترنت و پست الکترونیکی و تحلیل آن ها از طریق جداول تطبیقی و آمار توصیفی صورت گرفت. بر اساس تحلیل انجام شده و پس از دریافت نظرات متخصصین امر، الگوی نهایی ارایه شد.
یافته ها: در برنامه های مورد بررسی، فرایند مدیریت خطر و اصول مستندسازی شباهت های زیاد، اصول رضایت آگاهانه شباهت های کمتر و عناصر اطلاعاتی فرم گزارش حادثه تفاوت هایی داشتند. کمیسیون مشترک، نقش بیشتری برای مدیر اطلاعات سلامت قایل شده بود.
نتیجه گیری: با وجود اشتراک در اصول مدیریت خطر، هر نمونه به نیازها و زیر ساخت های ارایه ی مراقبت در کشور خود توجه نمود و این برنامه را به عنوان راهبردی سازمانی در نظر داشت.
ارتقای کارآمدی استفاده از نیروی انسانی در خدمات سلامت باروری زنان در ایران؛ یک تحلیل هزینه- خدمت(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: استفاده ی مؤثر از نیروی انسانی یکی از عوامل کلیدی در کارآمدی نظام های سلامت شمرده شده است. همچنین دسترسی عادلانه ی افراد به خدمات قابل پرداخت، بر حسب نیاز نیز نشانه ی عادلانه بودن نظام ارایه ی خدمات بهداشتی و درمانی تلقی می گردد. ارایه ی خدمات سلامتی، به ویژه سلامت باروری، به زنان به عنوان یکی از اقشار آسیب پذیر جامعه، یکی از اولویت های اصلی سیاست گذاران سلامت محسوب می شود. متخصصان زنان و کارشناسان مامایی برای ارایه ی برخی از خدمات سلامت باروری، توانمندی ها و مهارت های مشترکی دارند. این مقاله با هدف بررسی هزینه- خدمت این خدمات، از منظر کارآمدی طراحی گردید.
روش بررسی: این مطالعه ی توصیفی– تحلیلی در سال 1390 در سه گام انجام شد. ابتدا برنامه ی درسی کارشناسان مامایی و متخصصین زنان مورد بررسی و مقایسه قرار گرفت. سپس پرسش نامه ی محقق ساخته ای، حاوی 20 سؤال طراحی و روایی و پایایی آن تأیید گردید. در مرحله ی آخر، اطلاعات پرسش نامه ها به صورت تصادفی توسط 261 خانم در سنین باروری در 9 دفتر کار مامایی و 15 مطب پزشک متخصص زنان از فهرست مطب های سراسر شهر اصفهان جمع آوری و با استفاده از نرم افزار آماری 18SPSS تحلیل گردید.
یافته ها: 14 خدمتی که هر دو گروه قابلیت و مهارت ارایه ی آن را داشتند، شناسایی و مورد بررسی قرار گرفتند. 65 درصد از زنان مورد مطالعه، تحت پوشش بیمه های تأمین اجتماعی و خدمات درمانی بودند و میانگین سنی آنان 28 سال بود. عفونت های دستگاه تناسلی و مراقبت های دوران بارداری، شکایت شایع زنان برای مراجعه به متخصصان زنان و دفاتر مامایی بود. شایع ترین دلیل مراجعین در انتخاب متخصص زنان، اطمینان از مهارت آن ها و برای مطب های مامایی، هزینه ی قابل پرداخت خدمات بود. مراجعین دفاتر کار مامایی، زمان انتظار کمتر و طول ملاقات بیشتری داشتند و در کلیه ی 14 خدمت هزینه ی کمتری پرداخت نموده بودند.
نتیجه گیری: اختصاص وقت متخصصان زنان به مراقبت های قابل انجام توسط کارشناسان مامایی با پرداخت هزینه های بیشتر و زمان انتظار طولانی تر می تواند نشانه ای از ناکارآمدی خدمات سلامت باروری تلقی گردد. از این رو، استفاده از سیستم ارجاع و تحت پوشش بیمه قرار گرفتن خدمات قابل ارایه توسط کارشناسان مامایی، می تواند سالانه بیش از 250 میلیارد تومان صرفه جویی در بر داشته باشد و کارآمدی نظام ارایه ی خدمت سلامت باروری کشور را بهبود بخشد.
سنجش میزان تاثیر عوامل مؤثر بر پیاده سازی مدیریت دانش از دیدگاه مدیران و سرپرستان بیمارستان های منتخب خصوصی شهر اصفهان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اجرای یک نظام مدیریت دانش در سازمان، یک حرکت جمعی و سازمانی است که همه ی افراد در رده های مختلف باید درگیر آن شوند. هدف از این پژوهش، شناسایی میزان تأثیر عوامل مؤثر (استراتژیهای سازمان، فن آوری اطلاعات، مدیریت منابع انسانی و ارتباطات فراسازمانی) بر پیاده سازی مدیریت دانش در بیمارستان های خصوصی شهر اصفهان بود.
روش بررسی: روش تحقیق توصیفی- پیمایشی، از گروه میدانی و از نوع کاربردی بود. جامعه ی آماری تحقیق، شامل کلیه ی مدیران و سرپرستان سه بیمارستان خصوصی سینا، سعدی و بهارستان شهر اصفهان (142 نفر) در سال 1389 بود؛ که با استفاده از جدول Kerjcie و Morgan، تعداد نمونه 104نفر به دست آمد و به شکل تصادفی طبقه بندی شده از جامعه ی مورد نظر انتخاب گردیدند. ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسش نامه ای محقق ساخته با 35 سؤال بسته بود که جهت سنجش روایی آن از روایی محتوایی و صوری استفاده شد و ضریب پایایی آن از طریق شاخص Cronbach's alpha معادل 95/0 برآورد گردید. در بخش تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی مانند میانگین، انحراف معیار و در بخش آمار استنباطی از آزمون های One sample t test، Independent t test، Tukey، One way anova و t2 Hotteling با استفاده از نرم افزار SPSS استفاده شد.
یافته ها: از میان عوامل مؤثر بر پیاده سازی مدیریت دانش، تنها تأثیر عامل استراتژیهای سازمانی در بیمارستان های خصوصی بالاتر از سطح متوسط بود و تأثیر بقیه ی عوامل کمتر از سطح متوسط بود.
نتیجه گیری: استراتژیهای سازمانی بیمارستان های منتخب خصوصی شهر اصفهان، نسبت به سه مؤلفه ی دیگر تحقیق، نقش بالاتری در پیاده سازی مدیریت دانش در این سازمان ها، ایفا مینماید و به پیاده سازی مدیریت دانش در آن ها کمک میکند.
بررسی عوامل مؤثر بر طول مدت اقامت بیماران در مرکز آموزشی درمانی الزهرا (س) بر اساس تحلیل سلسله مراتبی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: طول مدت اقامت یکی از مهم ترین و کاربردی ترین شاخص های بیمارستانی است که امروزه، به طور گسترده ای در بیمارستان ها به کار گرفته می شود و بیانگر میزان کارایی و عملکرد فعالیت های بیمارستانی می باشد. از طرفی تکنیک تحلیل سلسله مراتبی یکی از فنون تصمیم گیری گروهی است که جهت تعیین الویت ها به کار می رود. از این رو پژوهش حاضر با هدف تعیین عوامل مؤثر بر طول مدت اقامت به کمک تکنیک تحلیل سلسله مراتبی در مرکز آموزشی درمانی الزهرا (س) انجام شده است.
روش بررسی: این تحقیق از نوع توصیفی– مقطعی است. جامعه ی پژوهش شامل مدیریت، ریاست، سوپر وایزر آموزشی و مسؤولین کلیه ی بخش های بستری بیمارستان الزهرا (س) (25نفر) در سال 1388 بودند که تمامی آن ها به صورت سرشماری، به عنوان نمونه ی پژوهش انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها پرسش نامه ی مقایسه های زوجی بود که روایی آن با نظر استادان فن مورد تأیید قرار گرفت. تجزیه و تحلیل اطلاعات به وسیله ی نرم افزار Expert Choice صورت گرفت.
یافته ها: به طور کلی بیماری های زمینه ای بیمار (245/0)، آماده بودن تخت بیمار (203/0)، ترخیص در روزهای قبل از ایام تعطیل (657/0)، هماهنگی واحد های پاراکلینیکی با بخش های درمانی (294/0)، آگاهی کارکنان درمانی (241/0)، انجام دادن گرافی های مختلف در بیمارستان (286/0) و برقراری ارتباط روحی پرستار با بیمار (517/0)، بیشترین تأثیر را در طول مدت اقامت بیمار در بیمارستان الزهرا (س) داشتند.
نتیجه گیری: شناخت عوامل تأثیرگذار بر کاهش طول مدت اقامت بیمار، از وظایف اصلی مدیران در بیمارستان است. در این میان عوامل مرتبط با ویزیت بیمار، هماهنگی بخش های دیگر و ویژگی های بیمار دارای اهمیت بیشتری است و نیاز به برنامه ریزی و توجه بیشتری از طرف مسؤولین بیمارستان ها دارد.
بررسی میزان انطباق چکیده ی فارسی پایان نامه های دوره ی دکتری عمومی دانشگاه علوم پزشکی اراک با استانداردهای چکیده نویسی (214 ISO)(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: با توجه به ضرورت یکدستی و هماهنگی در ساختار چکیده ها و افزایش دقت، صحت و جامعیت آن ها، پژوهش حاضر با هدف بررسی میزان رعایت استاندارد چکیده نویسی (214 ISO) در چکیده های فارسی پایان نامه های دوره ی دکتری عمومی دانشگاه علوم پزشکی اراک در سال های 87-1378 صورت گرفت.
روش بررسی: روش مورد استفاده در این پژوهش توصیفی از نوع کاربردی است و ضمن بررسی دقیق پایان نامه های ثبت شده در کتابخانه ی مرکزی دانشگاه علوم پزشکی اراک، در مجموع 328 پایان نامه به منزله ی جامعه ی آماری مورد بررسی واقع شد. جهت تهیه ی استانداردهای مورد نیاز و بررسی میزان انطباق آن ها با استاندارد چکیده ها، متن اصلی استاندارد بین المللی ISO در چکیده نویسی و متن ترجمه ی فارسی این استاندارد مورد بررسی قرار گرفت. برای گردآوری داده ها از چک لیست تهیه شده بر اساس استاندارد بین المللی ISO در چکیده نویسی بهره جویی شد و سیاهه ی وارسی از نظر روایی محتوا تحت نظر صاحب نظران ارزیابی شد و مورد تأیید قرار گرفت. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شد و با کمک فراوانی، درصد و شاخص های 2χ به شرح یافته های پژوهش اقدام گردید.
یافته ها: ذکر اطلاعات کتاب شناسی با رعایت در 48 چکیده (4/16 درصد) در سال 1384 بیشترین میزان فراوانی و درصد را به خود اختصاص داد، در حالی که بیان یافته ها و نتایج فرعی و ثانویه در هیچ چکیده ای ذکر نشده بود و این مورد کمترین میزان فراوانی و درصد را به خود اختصاص داده بود. یافته های 2χ نشان داد که به جز هدف در بقیه ی موارد تفاوت معنی داری بین میزان رعایت استانداردها بر اساس سال های مختلف وجود دارد.
نتیجه گیری: در چکیده های تحت بررسی، استانداردهای چکیده نویسی (214 ISO) در مواردی که به صورت صوری و شکلی بودند، مانند نتایج پژوهش، حفظ اطلاعات اصلی پایان نامه و ...، به میزان قابل قبولی رعایت شده است. در حالی که در مواردی که به صورت محتوایی بودند مانند هدف، بیان یافته ها و ...، به میزان نازل تری استانداردها رعایت گردیده است.
بررسی میزان قابلیت استفاده سیستم های اطلاعات بیمارستانی از نظر پرستاران، کاربران واحدهای پاراکلینیک و منشی بخش ها: تهران1388(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
چکیده مقدمه: رضایت کاربر به عنوان ضمانت اجرای موفق یک سیستم اطلاعات محسوب می شود. ارزیابی سیستم های اطلاعات بیمارستانی (HIS) بدون در نظر گرفتن نوع کاربر و تجربه کامپیوتری آن ها ارزشی ندارد. نظر مثبت کاربران نسبت به سیستم اطلاعات بیمارستانی ضامن موفقیت این سیستم هاست. به همین منظور در این پژوهش میزان قابلیت استفاده سیستم های اطلاعات بیمارستانی از نظر پرستاران، کاربران واحدهای پاراکلینیک و منشی بخش ها بررسی شده است. روش کار: مطالعه توصیفی-مقطعی بوده و در سال 1388 انجام شده است. به منظور ارزیابی از پرسشنامه استاندارد بین المللی ایزومتریک9241.10 استفاده شد. در این پژوهش نمونه گیری انجام نشد. به منظور انجام این پژوهش ابتدا همه بیمارستان های دارای HIS در شهر تهران مشخص شدند. سپس همه شرکت های ارایه دهنده این سیستم ها مشخص شدند. در مرحله بعد با توجه به اینکه پژوهشگران می خواستند حتماً از هر شرکت ارایه دهنده HIS، یک بیمارستان را مطالعه کنند، از بین هر چند بیمارستانی که توسط یک شرکت پشتیبانی می شد، یک بیمارستان به صورت تصادفی انتخاب شد. در نهایت میزان قابلیت استفاده سیستم های اطلاعات بیمارستانی از نظر منشی بخش ها، پرستاران و کاربران واحدهای پاراکلینیک بررسی شد. پس از جمع آوری پرسشنامه، داده ها با استفاده از SPSS و آمارهای توصیفی و آزمون یک نمونه ای تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان می دهد نرم افزار HIS بررسی شده در ایران از دید پرستاران نسبت به کاربران واحدهای پاراکلینیک و منشی بخش ها دارای قابلیت استفاده بیشتری بوده است. در این پژوهش کاربران واحدهای پاراکلینیک نسبت به سایر کاربران، سیستم اطلاعات بیمارستانی را کمتر مفید و قابل استفاده دانسته اند. بحث: با توجه به متفاوت بودن نظر پرستاران، منشی بخش ها و کاربران واحدهای پاراکلینیک به نظر می رسد وظیفه کاربران بر میزان رضایت آن ها از سیستم و مفید دانستن سیستم تأثیر گذار بوده است. پیشنهاد می شود هنگام طراحی و توسعه سیستم های اطلاعاتی به نیاز کاربران واحدهای پاراکلینیک توجه بیشتری شود
ارزیابی و مقایسه ی نرم افزارهای سیستم اطلاعات بیمارستانی در بیمارستان های شهر اصفهان بر اساس مدل تعدیل یافته یDelone and MClean(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: با توجه به تأثیرات مثبت سیستم اطلاعات بیمارستانی در فرایند درمان بیماران و عملکرد سازمان، ضرورت دارد کیفیت خدماتی، که به وسیله ی این سیستم ها ارا یه می شود، مورد ارزیابی قرار گیرد. از این رو پژوهش حاضر با هدف ارزیابی و مقایسه ی نرم افزارهای سیستم اطلاعات بیمارستانی در بیمارستان های شهر اصفهان بر ا ساس مدل تعدیل یافته ی Delone and MClean انجام شد.
روش بررسی: پژوهش حاضر از نوع کاربردی و یک مطالعه ی تحلیلی بود که در بیمارستان های دولتی و خصوصی شهر اصفهان در سال 1389 انجام شد. جامعه ی پژوهش را کاربران سیستم اطلاعات بیمارستانی، طراحان سیستم و مسؤولین IT بیمارستان، مدیران و مسؤولین بخش های اداری و بالینی مجهز به این سیستم تشکیل دادند. نمونه گیری از گروه کاربران (300 نفر) به روش تصادفی و در مورد دو گروه دیگر (212 نفر)، به روش سرشماری انجام گرفت. ابزار جمع آوری داده ها پرسش نامه ی محقق ساخته بر اساس سه معیار (کیفیت سیستم، کیفیت اطلاعات و رضایت کاربر) منطبق بر مدل Delone and MClean بود که سه دسته پرسش نامه ی مجزا طراحی گردید. روایی محتوایی پرسش نامه با توجه به نظر استادان گروه و همچنین متخصصان علوم رایانه تأیید گردید. جهت برآورد پایایی پرسش نامه ها از ضریب Cronbach's alpha استفاده گردید و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS صورت گرفت.
یافته ها: میانگین نمره ی کیفیت سیستم، کیفیت اطلاعات و رضایت مندی در انواع سیستم های اطلاعات بیمارستانی و در بین بیمارستان های مختلف، تفاوت معنی دار داشت (05/0 ≥ P). میانگین کلی معیارهای کیفیت سیستم، کیفیت اطلاعات و رضایت مندی در انواع سیستم های اطلاعات بیمارستانی 6/58، 8/60، 2/61 بود.
نتیجه گیری: با توجه به نتایج این پژوهش، می توان اظهار داشت که معیارهای سیستم اطلاعات بیمارستانی در حد نسبتا مطلوب پیاده شده است. بنابراین برای رسیدن به حالت کاملا مطلوب، باید در طراحی سیستم به عوامل مؤثر در ارتقا ی کیفیت سیستم، کیفیت اطلاعات، نوع تخصص بیمارستان و همچنین انتظارات و تخصص کاربران توجه خاصی مبذول گردد.
بررسی رابطه کیفیت محیط زیست و هزینه های بخش سلامت در کشورهای در حال توسعه(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۱۴ زمستان ۱۳۹۰ شماره ۴۶
۸۸-۷۹
حوزههای تخصصی:
مقدمه: افزایش چشمگیر هزینه های سلامت در بیشتر کشورهای جهان، چالشی بزرگ پیش روی دولت ها و خانوارها برای تأمین منابع مالی این هزینه ها بوده است. به همین دلیل، بسیاری از پژوهش ها در دهه گذشته به بررسی عوامل تعیین کننده هزینه ها در بخش سلامت پرداخته اند. در این میان نقش محیط زیست که در نتیجه فرآیندهای تولیدی ناپاک آسیب می بیند، کمتر مورد توجه بوده است. در این مطالعه قصد داریم با رویکردی کلان، رابطه میان هزینه های بخش سلامت و کیفیت محیط زیست را در نمونه ای متشکل از حدود 114 کشور در حال توسعه جهان در فاصله سال های 1995 تا 2007 بررسی کنیم. روش کار: با استفاده از تحلیل های هم انباشتگی در داده های پانل رابطه بلندمدت و کوتاه مدت میان سرانه هزینه های سلامت، سرانه تولید ناخالص داخلی، میزان مصرف انرژی به ازای هر واحد تولید ناخالص داخلی، سرانه انتشار دی اکسید کربن، دسترسی به آب سالم و دسترسی به سیستم های فاضلاب بهداشتی به عنوان شاخص های سنجش کیفیت محیط زیست مورد آزمون و برآورد قرار گرفتند. نتایج این آزمون ها وجود رابطه تعادلی بلندمدت میان هزینه های سلامت، درآمد و محیط زیست را تأیید می کند. افزون بر این، کشش های بلندمدت به کمک روش حداقل مربعات معمولی پویا (DOLS) و کشش های کوتاه مدت در قالب الگوی تصحیح خطا برآورد شدند. یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهند که اولاً کشش درآمدی هزینه های بهداشتی بزرگتر از یک (1.41) است که این موضوع بر لوکس بودن خدمات بهداشتی در نمونه مورد مطالعه دلالت دارد. ثانیاً هرچه کیفیت محیط زیست کاهش یابد، هزینه های بهداشتی افزایش خواهند یافت (اندازه ضریب شاخص های زیست محیطی در بلندمدت 0.1 با احتمال 0.001 و در کوتاه مدت، 0.02 ، 0.002 و 0.0001 با احتمال های 0.16، 0.003 و 0.0002 هستند). این یافته به منزله وجود رابطه معکوس میان کیفیت محیط زیست و هزینه های بهداشتی است و حفظ محیط زیست، از این طریق نیز می تواند در رشد اقتصادی مؤثر باشد. بحث: با توجه به نتایج به دست آمده، می توان گفت نابودی محیط زیست که عمدتاً نتیجه سیاست های توسعه ای ناپایدار و لجام گسیخته است، به افزایش هزینه های سلامت در جامعه منجر می شود. به عبارت بهتر، علاوه بر آنکه تخریب اکوسیستم ها و افزایش انتشار آلاینده های مختلف، رشد اقتصادی پایدار و بلندمدت را تهدید می کند، هزینه های بخش سلامت را نیز افزایش می دهد. به علاوه، با توجه به آنکه کاهش کیفیت سلامت در جامعه به طور مستقیم بهره وری نیروی کار را تحت تأثیر قرار می دهد، شایسته است پایداری کیفیت محیط زیست در سیاست های توسعه ای بیش از پیش مورد توجه قرار گیرد.