فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۰۱ تا ۶۲۰ مورد از کل ۵٬۴۴۸ مورد.
منبع:
مدیریت شهری دوره ۲۱ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۳
56 - 70
حوزههای تخصصی:
مروری بر تاریخچه انسان، فعالیت و فن اوری نشانگر آن است که از بدو خلقت بشر، تاکنون تغییرات محیط و نیازهای بشری به عنوان یک عامل جدایی ناپذیر در کنار هم به پیش رفته است. شهرها سیستم های پیچیده ای هستند که تحولات اخیر در سبک زندگی مردم باعث بروز بیماری های غیرواگیر در بین ساکنان شهرها شده است. علاوه بر این، در دهه های اخیر، جهان شاهد انواع بیماری های عفونی نوظهور بوده است که برخی از آن ها به شیوع جهانی همه گیر تبدیل شده اند. این مقاله، تا آنجایی که می دانیم، اولین و جامع ترین بررسی برای ارزیابی رابطه بین ویژگی های فرم شهری و سلامت شهری با تاکید بر بیماری های همه گیر است. در این تحقیق هدف از بیماری های همه گیر تمام انواع بیماری مرتبط با وجوه شهرنشینی از جمله بیماری های واگیر و غیرواگیر می باشد. از طریق یک بازنگری سیستماتیک، ابتدا ویژگی های فرم شهری را که بر سلامت شهری تأثیر می گذارد، گردآوری کردیم و سپس هم افزایی و مبادلات بالقوه بین این ابعاد را شناسایی کردیم. چارچوبی مبتنی بر فرم شهری سلامت محور پیشنهاد شده است که پیوندهای متقابل بین فرم شهری، سلامت شهری را ترکیب می کند. ارائه یک دیدگاه کل نگر جدید در مورد موضوع. نگاهی به روابط بیماری های واگیر و غیرواگیر، ابعاد فیزیکی و غیرفیزیکی فرم شهری و تکنولوژی و طبیعت به طور همزمان ممکن است به راهنمایی عملی در طراحی و مدیریت موثرتر فضای سبز کمک کند که به نفع همه ابعاد باشد.
ابعاد و مولفه های موثر بر ارتقاء توان پهپادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت نظامی سال ۲۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۹۰
85 - 122
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پرنده های بدون سرنشین، چه مسلح و چه غیرمسلح، بدلیل مزیت های راهبردی آنها (توجیه اقتصادی، رادارگریزی، بدون سرنشین بودن، ریسک کمتر در عملیات های خطرناک) و همچنین تنوع کاربری آن نقش مهمی در بهره گیری از فناور ی های پیشرفته نظامی بازی می کنند. به همین دلیل صنعت ساخت و بهره گیری از هواپیماهای بدون سرنشین که از پیشرفته ترین صنایع است و در لبه تکنولوژی روز دنیا قرار دارد، در بین کشورهای پیشرو و صاحب علم و فناوری جایگاه بسیار ویژه ای یافته است.روش کار: روش اجرای پژوهش حاضر از نظر ماهیت از نوع روش کیفی و از نظر هدف اکتشافی است و از مدل تدوین الگو و گونه شناسی در آن استفاده شده است تا به ارائه مدلی کاربردی و جامع برای افزایش توان پهپادی دست یابد. در این پژوهش، داده های کیفی بدست آمده از مطالعه نظریات، کتب و مقالات مربوط به افزایش قدرت هوایی و توان پهپادی، کدگذاری وطبقه بندی شد.یافته ها و نتیجه گیری: سیستم پهپادی کشور در حال حاضر نیازمند استفاده از مدلی مناسب بر پایه تحقیقات و پژوهش های دقیق می باشند تا ضمن افزایش توان و قدرت خود، راه های استفاده از تجهیزات را بهینه و کارآمد نمایند. این مدل علاوه براینکه می تواند هزینه های خرید یا تولید تجهیزات را هدفمند نماید، روشهای بکارگیری پهپادها را نیز بهینه نموده تا حداکثر بهره وری از منابع موجود بدست آید. در این پژوهش مشخص گردید، برای افزایش توان پهپادی، بایستی به ابعاد پنجگانه شامل: عوامل قانونی، عوامل ساختاری و سازمانی، عوامل انسانی، عوامل پشتیبانی و عوامل عملیاتی به طور ویژه توجه گردد.
بررسی اثرات غیرخطی رشد اقتصادی بر رفاه اجتماعی در کشورهای منتخب در حال توسعه
منبع:
تامین اجتماعی دوره ۱۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۶۸)
13 - 36
حوزههای تخصصی:
هدف: از اهداف کلان اقتصادی کشورها، ایجاد شرایط لازم جهت ارتقای سطح رفاه اجتماعی بوده و ازجمله عوامل مؤثر بر آن می توان به رشد اقتصادی اشاره کرد. یکی از مهم ترین اهداف برنامه ریزان اقتصادی افزایش رشد اقتصادی به منظور گسترش رفاه اجتماعی می باشد. بر همین اساس هدف این پژوهش بررسی نحوه اثرگذاری رشد اقتصادی بر رفاه اجتماعی در کشورهای منتخب درحال توسعه می باشد.
روش: پژوهش حاضر بر آن است که با استفاده از روش گشتاورهای تعمیم یافته اثرات رشد اقتصادی بر رفاه اجتماعی در منتخبی از کشورهای درحال توسعه را در بازه زمانی سال های 2021-2002 مورد ارزیابی قرار دهد.
یافته ها: نتایج برآورد مدل نشان می دهد رشد اقتصادی تأثیری غیرخطی بر رفاه اجتماعی داشته است. رشد اقتصادی در سطوح پایین آن تأثیری منفی بر رفاه اجتماعی برجای گذاشته، اما افزایش سطح رشد اقتصادی و عبور آن از سطح آستانه 0/091، موجب بهبود رفاه اجتماعی شده است.
نتیجه گیری: رشد اقتصادی عاملی در جهت افزایش سطح رفاه اجتماعی در کشورهای مورد مطالعه خواهد بود. از طرفی سایر متغیرهای موجود در مدل، تأثیری متفاوت بر متغیر وابسته داشته اند؛ که برخی سبب کاهش و برخی سبب افزایش رفاه اجتماعی می گردند. وقفه اول رفاه اجتماعی و کنترل فساد اثری مثبت و اندازه دولت اثری منفی بر رفاه اجتماعی داشته است.
ارائه مدل تعویق بازنشستگی کارکنان در وزارت نیرو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نیروی کار متخصص پایه و اساس بسیاری از موفقیت ها چه در سطح کلان و چه در سطح خرد می باشد. با توجه به تغییر ساختار جمعیت، تعویق بازنشستگی کارکنان یکی از موضوع های بسیار مهم می باشد ، روش تحقیق در این پژوهش، فلسفه پژوهش تفسیری یا برساخت گرایی می باشد. رویکرد پژوهش استقرایی -قیاسی، راهبرد پژوهش نظریه داده بنیاد نسخه گلدکل و کرونهلم می باشد. روش گردآوری اطلاعات، مصاحبه های نیمه ساختاریافته بوده است. بدین منظور ا جامعه پژوهشی که شامل کارکنان وزارت نیرو بوده که بازنشستگی خود را به تعویق انداخنه اند، نمونه گیری نظری صورت گرفت و از این طریق، با 30 نفر مصاحبه هایی انجام شد. و نتایج پژوهش نشان می دهد که شرایط شغلی مقوله محوری در مدل تعویق بازنشستگی کارکنان در وزارت نیرو، می باشد و عواملی مانند بسترهای های محیطی، سازمانی، فردی و شرایط علی سازمانی، فردی و دولتی و موانع شامل دخالت مستقیم دولت و قانون گریزی در آن تأثیرگذار می باشد که در نهایت منجر به پیامدهای مثبت و منفی متعددی می گردد. با عنایت به مراتب فوق نتیجه گیری می گردد که فشار اقتصادی و مسئله پیری جمعیت و بالا رفتن نسبت افراد سالمند به افراد جوان موجب کاهش نیروی کار می گردد که مسائل و مشکلات بسیار زیادی را برای دولتها و سازمان های مختلف ازجمله وزارت نیرو و همچنین صندوق های بازنشستگی ایجاد می نماید. راه کاری که در این زمینه اتخاذ می شود مسئله تعویق بازنشستگی و نگهداشت بیشتر نیروی کار می باشد که با توجه به نتایجی که به همراه دارد می تواند در عرصه های اقتصادی، اجتماعی، سازمانی، فردی تأثیرگذار باشد.
شناسایی و اولویت بندی عوامل روان شناختی اثرگذار بر فرایندهای منابع انسانی سطح مقدماتی مدل 34000 منابع انسانی: یک مطالعه آمیخته(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت دولتی دوره ۱۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
472 - 511
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از اجرای این پژوهش شناسایی و اولویت بندی عوامل روان شناختی اثرگذار بر فرایندهای منابع انسانی سطح مقدماتی مدل ۳۴۰۰۰ منابع انسانی (شامل طراحی ساختار سازمانی کلان و تفصیلی، تجزیه وتحلیل شغل و ارزشیابی شغلی و برنامه ریزی منابع انسانی، جذب و ارزشیابی شاغل) بود.
روش: طرح پژوهش، آمیخته از نوع اکتشافی بود که در مرحله اول از روش مرور سیستماتیک (داده های کیفی) و در مرحله دوم از روش دلفی و دیمتل فازی (داده های کمّی) برای جمع آوری داده ها استفاده شد. جامعه آماری شامل تمامی مدیران میانی و ارشد یک شرکت صنعتی در استان خراسان رضوی در سال ۱۴۰۱ بود که تعداد ۱۴ نفر از آنان به روش نمونه گیری غیراحتمالی هدفمند انتخاب شدند. ابزار پژوهش، ۳ پرسش نامه بود. یکی پرسش نامه دلفی ۱۸ سؤالی بود که برای شناسایی عوامل روان شناختی اثرگذار بر فرایندهای سطح مقدماتی با ۷ سؤال درباره طراحی ساختار سازمانی کلان و تفصیلی؛ ۵ سؤال در خصوص تجزیه وتحلیل شغل و ارزشیابی شغلی و ۶ سؤال در زمینه برنامه ریزی منابع انسانی، جذب و ارزشیابی شاغل تهیه شد. پرسش نامه بعدی، دیمتل فازی ۱۶ سؤالی بود که برای اولویت بندی عوامل روان شناختی شناسایی شده طراحی شد. پرسش نامه مرحله سوم دلفی با ۷ سؤال در خصوص طراحی ساختار سازمانی کلان و تفصیلی؛ ۴ سؤال در زمینه تجزیه وتحلیل شغل و ارزشیابی شغلی و ۵ سؤال درباره برنامه ریزی منابع انسانی، جذب و ارزشیابی شاغل بود که پژوهشگر بر اساس نتایج به دست آمده از مرور سیستماتیک طراحی کرد. برای تجزیه وتحلیل داده های حاصل از پرسش نامه دلفی، از شاخص مرکزی میانگین و درصد اجماع استفاده شد. همچنین، به منظور تعیین اثرگذارترین و اثرپذیرترین عوامل روان شناختی شناسایی شده، از روش دیمتل فازی استفاده شد. در این بخش، تحلیل داده ها در نسخه 2019 نرم افزار اکسل انجام شد.
یافته ها: با توجه به نتایج حاصل از مرور سیستماتیک ۴۰ مقاله ای که طی سال های ۲۰۱۰ تا ۲۰۲۲ چاپ شده اند و نیز، بر اساس نتایج مرحله سوم پرسش نامه دلفی و پرسش نامه دیمتل فازی، مهم ترین عوامل روان شناختی اثرگذار بر فرایند طراحی ساختار سازمانی کلان و تفصیلی به ترتیب اهمیت، عبارت بودند از: اعتماد به مدیریت ارشد، جوّ اعتماد بین فردی، عدالت سازمانی ادراک شده، حمایت سازمانی ادراک شده، رهبری تحولی، استقلال شغلی و حمایت مدیریت ارشد. همچنین، نتایج نشان داد که فرصت رشد و توسعه فردی، جوّ یادگیری، جوّ اعتماد بین فردی و رهبری تحولی، به ترتیب اثرگذارترین عوامل روان شناختی بر بهبود فرایند تجزیه وتحلیل شغل و ارزشیابی شغلی هستند. در نهایت، یافته های پژوهش حاکی از آن بود که عوامل روان شناختی اثرگذار بر فرایند برنامه ریزی منابع انسانی، جذب و ارزشیابی شاغل، عبارت اند از: تناسب فرد شغل، هویت شغلی، عدالت سازمانی ادراک شده، شهرت سازمان و معناداری شغل.
نتیجه گیری: در مجموع، نتایج این پژوهش نشان داد که علاوه بر لزوم وجود ساختارهای فیزیکی و سازمانی برای پیاده سازی فرایندهای منابع انسانی، نیاز است که جوّ روان شناختی سازمان نیز آمادگی لازم را به منظور اجرای اثربخش هر یک از این فرایندها داشته باشد. بر این اساس، پیشنهاد می شود سازمان هایی که به دنبال اجرای مدل ۳۴۰۰۰ منابع انسانی در سازمان متبوع خود هستند، عوامل روان شناختی شناسایی شده در این پژوهش را مدنظر قرار دهند تا از این طریق از اثربخشی اجرای این مدل اطمینان حاصل کنند.
تاثیر عوامل سازمانی و برون سازمانی بر توانمندسازی کارکنان با نقش تعدیلگر یادگیری سازمانی (مورد مطالعه: مرکز آموزش توپخانه و موشک های نزاجا)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم و فنون نظامی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۴
111 - 141
حوزههای تخصصی:
هدف: یکی از مهمترین وظایف مدیریت منابع انسانی در ارتش جمهوری اسلامی ایران، پرورش نیروهای کارآمد و توانمندی است که متناسب با تهدیدات موجود بتوانند نیازهای دفاعی کشور را در زمینه منابع انسانی فراهم آورند. به همین لحاظ کیفیت نیروهای آموزش دیده در این سازمان که بیانگر متناسب بودن این منابع با تهدیدات است، امری مهم در تعیین اثربخشی سازمان می باشد. این مطالعه با هدف بررسی تاثیر عوامل سازمانی و برون سازمانی بر توانمندسازی کارکنان انجام گرفته که متغیر یادگیری سازمانی نقش تعدیلگر را در رابطه علّی بین عوامل سازمانی و توانمندسازی بازی نموده است.روش: جامعه هدف این تحقیق، شامل کلیه کارکنان مرکز آموزش توپخانه و موشک های نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران است که 178 نفر از ایشان انتخاب و از طریق سه ابزار پرسشنامه عوامل سازمانی، یادگیری سازمانی و توانمندسازی مورد مطالعه قرار گرفتند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از استراتژی توصیفی همبستگی و مدل معادلات ساختاری با کمک نرم افزارهای آماری SPSS و Smart PLs3 استفاده شده است.یافته ها:. براساس یافته ها، متغیر یادگیری سازمانی رابطه علی بین متغیر عوامل سازمانی و توانمندسازی تقویت می کند که این امر نشان از اهمیت این متغیر در تعدیل رابطه بین عوامل سازمانی و برون سازمانی و توانمندسازی کارکنان دارد.نتیجه گیری: نتیجه پژوهش نشانگر تایید تاثیر عوامل سازمانی بر توانمندسازی و رد تاثیر عوامل غیرسازمانی برتوانمندسازی کارکنان مورد مطالعه است، ضمناً تعدیلگر یادگیری سازمانی، رابطه علّی بین دو متغیر عوامل سازمانی و توانمندسازی را تقویت کرده که این امر نشان از اهمیت این تعدیلگر در روند بهبود توانمندسازی کارکنان دارد.
شناسایی مؤلفه های مرجعیت علمی در علوم و فناوری دریایی در گام دوم انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم و فنون نظامی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۶۶
63 - 92
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر شناسایی مؤلفه های مرجعیت علمی در علوم و فناوری دریایی کشور می باشد.روش: این پژوهش از نوع آمیخته بوده و به روش پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری در بخش کیفی پژوهش تعداد 8 نفر از افراد صاحب نظر در حوزه علوم دریایی بودند که با استفاده از روش تحلیل محتوا مقوله های مرجعیت علوم و فناوری دریایی مشخص گردیدند. در بخش کمی پژوهش و در یک جامعه آماری شامل استادان و صاحب نظران خبره در علوم دریایی، کارشناسان علوم دریایی در سازمان بنادر و دریانوردی و فرماندهان نیروی دریایی به تعداد 160 نفر بودند که نمونه گیری به صورت تصادفی طبقه ای انجام گرفت، رتبه بندی مقوله ها در نمونه آماری مورد بررسی قرار گرفته و با کمک نرم افزار آماری لیزرل یافته ها مورد تحلیل قرار گرفتند.یافته ها: یافته های پژوهش نشان دهنده شش مقوله اصلی مرجعیت علوم و فناوری دریایی شامل سیاست گذاری ویژه در علوم و فناوری های دریایی، داشتن متولی مشخص در حوزه دریا، فرهنگ دریایی، رویکرد فرایندی در مرجعیت علوم و فناوری دریایی، تمدن دریایی و دیپلماسی دریایی می باشد.نتیجه گیری: 6 مقوله اصلی به همراه 26 مقوله فرعی دیگر در قالب الگوی شبکه ای مرجعیت علمی در علوم و فناوری دریایی ارائه گردیدند که در صورت عملیاتی شدن این الگو انتظار رسیدن ایران به مرجعیت علوم و فناوری دریایی در گام دوم انقلاب میسر می باشد.
شناسایی و بررسی عوامل مؤثر بر ارتقای مطلوبیت دوره تربیتی-آموزشی تکاور با نگرش بر نقش میانجی فعالیت های تربیت نظامی (مورد مطالعه: دانشجویان یک مرکز آموزشی نظامی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت نظامی سال ۲۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۹۱
1 - 35
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق حاضر شناسایی و بررسی عوامل مؤثر بر ارتقای مطلوبیت دوره تربیتی-آموزشی تکاور با در نظر گرفتن نقش میانجی فعالیت های تربیت نظامی دانشجویان است. برای این منظور یک فرضیه اصلی و 16 فرضیه فرعی طراحی شد. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، توصیفی-پیمایشی-مقطعی است که در آن از روش معادلات ساختاری اکتشافی استفاده شد. جامعه آماری شامل خبرگان علمی-نظامی (شامل استادان دوره مراپ تکاور و استادان و فرماندهان مرکز آموزشی نظامی موردمطالعه) هستند که 20 نفر از آنان به روش نمونه گیری هدفمند و روش دلفی و تا رسیدن به اشباع نظری انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها شامل روش های مصاحبه ساختاریافته و پرسشنامه محقق ساخته مشتمل بر پنج بُعد، 15 عامل و 69 سنجه است. برای آزمون فرضیه های تحقیق از روش تحلیل عاملی تأییدی و نرم افزار PLS استفاده شد. نتایج معیار های مدل اندازه گیری (معیار های قابلیت اطمینان سنجه، پایایی مدل اندازه گیری و واگرایی-همگرایی سازه های مدل به ترتیب با مقادیر 0.4، 0.87 و 0.5) و نیز معیارهای مدل ساختاری (معیارهای ضریب تعیین و تناسب پیش بینی مدل به ترتیب با مقادیر بزرگتر از 0.33 و بزرگتر از 0.15) حاکی از برازش مطلوب مدل پیشنهادی دارد. همچنین نتایج تحقیق، فرضیه اصلی و همه فرضیه های فرعی (بر اساس نتایجt-Value ) را تأیید کرد. بنابراین علاوه بر اینکه «کیفیت اجرای آموزش های تخصصی» بطور مستقیم، مثبت و معناداری بر «ارتقای مطلوبیت دوره تربیتی-آموزشی تکاور» تأثیر می گذارد؛ «کیفیت فعالیت های تربیت نظامی دانشجویان حاضر در دوره»، نیز نقش میانجیگری کامل در رابطه بین «کیفیت اجرای آموزش های تخصصی» با «ارتقای مطلوبیت دوره تربیتی-آموزشی تکاور» را ایفا می کند.
نقش مدیران مراکز یادگیری محلی در پیشبرد اهداف و نیازهای جامعه محلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تربیتی پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۷
۱۸۴-۱۵۴
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف واکاوی نقش مدیران مراکز یادگیری محلی در پیشبرد اهداف و نیازهای جامعه محلی انجام شده است. این پژوهش را میتوان در زمره پژوهش های رویکرد کیفی و روش آن را پدیدارشناسانه از نوع تفسیری قرار داد. میدان پژوهش، تمامی مدیران مراکز یادگیری محلی می باشند که با روش نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی انتخاب شده اند. با استفاده از دو روش فوق، در مجموع 26 نفر از میدان پژوهش مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته و همه آنها مورد مصاحبه قرار گرفتند. یافته های پژوهش با توجه به نظرات مشارکت کنندگان و به تفکیک سوالات موردنظر به سه بخش تقسیم شدند. در بخش مدیران در شناخت نیازها و مسائل مراکز یادگیری محلی بطور کلی 10 مقوله اصلی و 41 زیرمقوله استخراج شد. مقولات اصلی در این بخش عبارتند از نیازسنجی، شناخت محله و جامعه محلی، دغدغه های آموزشی، دغدغه های مالی، بررسی نیازهای اقتصادی مرکز، بررسی امکانات مرکز، بررسی مسائل اجرایی در نرکز، محتوای کتب، دوره های ضمن خدمت، بازخوردگیری. در ارتباط با نقش مدیران در پیشبرد اهداف مراکز یادگیری محلی نیز 5 مقوله اصلی و 18 زیرمقوله استخراج شد که مقولات اصلی عبارتند از توان جلب همکاری برای حل مسائل، ارتقای امکانات محیطی، ارتقای امکانات آموزشی، همه جانبه نگری مسائل، کمک به ایجاد کارآفرینی. همچنین در ارتباط با ارزیابی مدیران نسبت به میزان دستیابی به اهداف نیز 4 مقوله اصلی و 11 زیرمقوله استخراج گردید کهمقولات اصلی شامل رضایت از کیفیت اهداف، رضایت از نحوه انتقال اهداف به جامعه محلی، رضایت میزان تحقق اهداف، رضایت از دوره های ضمن خدمت برای مدیران می باشد. بطور کلی نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که مدیران مراکز یادگیری محلی نقش بسزایی در شناخت نیازهای جامعه محلی داشته و از طریق تعامل همه جانبه ای که با فراگیرانف اموزش دهندگان و مسئولین دارند، در پیشبرد اهداف بسیار موثر خواهند بود.
طراحی الگوی رهبری تحول آفرین جهانی مبتنی بر رویکرد شایستگی محور (مورد مطالعه: وزارت نیروی ایران و واحدهای تابعه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت دولتی ایران دوره ۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
157 - 194
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف ارائه الگوی رهبری تحول آفرین جهانی در وزارت نیرو انجام شده است. در انجام این پژوهش از چارچوب رویکرد کیفی و روش نظریه داده بنیاد و مدل پارادایمی (طرح نظام مند) استفاده شده است. این الگو شامل شرایط علّی، مداخله گر، زمینه ای، راهبردها و پیامدهای شایستگی های رهبران تحول آفرین جهانی در وزارت نیرو است. در این راستا 15 نفر از معاونان و مشاوران وزیر و مدیران شرکت های بین المللی از شرکت های وابسته به وزارت نیرو به عنوان نمونه آماری مصاحبه های نیمه ساختاریافته انتخاب شدند. مصاحبه ها در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی تحلیل شدند. در مجموع 192 کد باز، 45 کد محوری و 16 کد انتخابی دسته بندی شد. یافته ها نشان داد که در وزارت نیرو ایران شایستگی های رهبران تحول آفرین جهانی شامل مهارت های شناختی، مهارت های ارتباطی جهانی، دانش عمومی و تخصصی و نگرش های خاص است. همچنین، شرایط علّی شامل ویژگی های شخصی، تجربه و عوامل سازمانی، راهبردها شامل توانمندسازی و توسعه فردی، شرایط زمینه ای شامل فرهنگ سازمانی و نظام شایسته سالاری و شرایط مداخله گر شامل تحریم ها، فرهنگ ملّی و سیاست های کلان ارائه شده است. در نهایت، پیامدها شامل تحقق اهداف و مأموریت های وزارت نیرو، درآمد ملّی بالاتر، توسعه پایدار و ارتقای امنیّت ملّی است .
تبیین اثر میانجی توانمندسازی در رابطه بین رهبری تحول آفرین و رضایتمندی شغلی کارکنان در شرکت ایران خودرو دیزل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت سازمان های دولتی سال ۱۱ بهار ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۴۲)
97 - 116
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تبیین اثر میانجی توانمندسازی در رابطه بین رهبری تحول آفرین و رضایتمندی کارکنان در شرکت ایران خودرو دیزل است. روش پژوهش کمی و از حیث هدف؛ کاربردی، از نظر ماهیت؛ توصیفی- پیمایشی و از نظر نحوه اجرا؛ از نوع همبستگی و تحلیل مسیر است. جامعه آماری شامل کلیه سرپرستان خط تولید شرکت ایران خودرو دیزل به تعداد 105 نفر است که به دلیل کم بودن حجم جامعه، تمامی اعضا به روش تمام شمار به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه توانمندسازی (لاسچینگر و همکاران، 2001)، رهبری تحول آفرین (باس و آولیو، 2004) و رضایت شغلی (هاکمن و اولدهام، 1976) می باشد. روایی آنها به روش صوری و محتوایی بررسی و تأیید شد و پایایی آنها نیز از طریق آلفای کرونباخ (81/0) به دست آمد. داده ها در بخش توصیفی و استنباطی تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که رهبری تحول آفرین بر توانمندسازی (ضریب تأثیر 77/0)، توانمندسازی بر رضایت شغلی کارکنان (ضریب تأثیر 67/0) و رهبری تحول آفرین بر رضایت شغلی کارکنان (ضریب تأثیر 66/0) تأثیر مثبت و معناداری دارد. اثر رهبری تحول آفرین بر توانمندسازی و رضایتمندی شغلی کارکنان نشان می دهد که مدیران شرکت ایران خودرو دیزل می توانند ﺑ ﺎ اﻃ ﻼع از اﻫﻤﯿﺖ ﻫﺮ ﯾﮏ از متغیرهای فوق، توجه به مبحث رهبری تحول آفرین، توانمندسازی و همچنین مؤلفه های آن ها،گام های مؤثرتری در راستای بهبود رضایتمندی شغلی کارکنان برداشته و شرایط را برای بهبود کیفیت تولیدات و افزایش رضایت مشتریان به نحو مطلوبی ایجاد نمایند..
ارائه ماتریس گونه شناسی کارکنان کارآمد و ناکارآمد در بخش دولتی: رهیافت نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت سازمان های دولتی سال ۱۱ بهار ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۴۲)
117 - 132
حوزههای تخصصی:
کارکنان کارآمد عامل اصلی موفقیت و تعالی سازمان و کارکنان ناکارآمد نیز عامل مشکلات و شکستهای سازمان هستند. با وجود این در پژوهشهای پیشین، کمتر پژوهشی بهطور جامع و منسجم به کارآمدی نیروی انسانی پرداخته و مهمترین هدف این پژوهش ارائه یک مدل نظری در خصوص کارکنان کارآمد و ناکارآمد و بررسی ویژگیهای آنها در بخش دولتی بود تا ضمن پرکردن خلأ مطالعاتی موجود به دانشافزایی در این زمینه کمک نماید. این مطالعه از اصول روششناسی نظریه دادهبنیاد کلاسیک (گلیزری) در ارتباط با استفاده از ادبیات نظری، بهکارگیری مشارکتکنندگان، جمعآوری داده، تحلیل و توسعه نظریه استفاده کرد. در این راستا با تعداد 17 نفر از مدیران صاحبنظر صنعت آب استان اصفهان مصاحبههای عمیق نیمه ساختاریافته انجام و دادههای حاصل در سه مرحله کدگذاری باز، کدگذاری انتخابی و کدگذاری نظری مورد تحلیل قرار گرفت. تحلیل دادهها منتج به شناسایی چهار گونه از کارکنان از لحاظ کارآمدی بود که با عناوین کارکنان کنشگر، کارکنان واکنشگر، کارکنان اهمالگر و کارکنان نافرمان مفهومسازی گردیدند. در ادامه تحلیل دادهها، گونههای مذکور از طریق ماتریس گونهشناسی کارکنان کارآمد و ناکارآمد مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت. بدیهی است شناسایی انواع کارکنان از لحاظ کارآمدی و تبیین ویژگیهای آنها کمک شایانی در بهبود کارآمدی منابع انسانی و مقابله با ناکارآمدی خواهد نمود.
مقایسه اثر بخشی روش های تدریس همیاری و کاوشگری بر یادگیری خودراهبر دانش آموزان دختر شهر خرم آباد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثر بخشی روشهای تدریس همیاری و کاوشگری بر یادگیری خودراهبر دانش آموزان دختر پایه پنجم شهرخرم آباد انجام شد. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و ازنظر روش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش عبارت بود از تمامی دانش آموزان دختر پایه پنجم شهر خرم آباد که به صورت تصادفی انتخاب و در سه گروه (دو گروه آزمایش و یک کنترل) قرار گرفتند. از میان جامعه آماری تعداد 30 دانش آموز به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند، این 30 دانش آموز به روش نمونه گیری تصادفی در سه گروه جایی داده شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات در این پژوهش، پرسشنامه یادگیری خودراهبر و پروتکل آموزش کاوشگری در 10 جلسه 90 دقیقه ای و پروتکل آموزش همیاری در 9 جلسه 90 دقیقه ای بود. پردازش داده های پژوهش با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی (تحلیل کوواریانس) انجام شد. نتایج نشان داد که روش تدریس همیاری و روش تدریس کاوشگری بر یادگیری خودراهبر دانش آموزان دختر پایه پنجم شهرخرم آباد تأثیر معناداری دارد.
بررسی رابطه خصوصیات ارتباطاتی ادراک شده از صفحه سازمان در رسانه های اجتماعی با قصد پیگیری شغل کارجویان: نقش میانجی شخصیت برند کارفرما(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت دولتی دوره ۱۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
119 - 148
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از این پژوهش بررسی رابطه بین خصوصیات ارتباطاتی ادراک شده از صفحه سازمان در رسانه های اجتماعی و قصد پیگیری شغل کارجویان و بررسی نقش میانجی شخصیت برند کارفرما در این رابطه است.
روش: برای دستیابی به این هدف، از طرح تحقیق هم بستگی به روش کمی استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش حاضر، دانشجویان سال آخر و تازه دانش آموختگان مقاطع تحصیلی کارشناسی و تحصیلات تکمیلی بودند. از روش نمونه گیری تصادفی ساده برای جمع آوری داده ها استفاده شد و 384 نفر به پرسش نامه آنلاین پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها از نرم افزارهای اس پی اس اس نسخه 24 و لیزرل نسخه 2/10 استفاده شد.
یافته ها: یافته های پژوهش حاکی از آن است که بین خصوصیات ارتباطاتی ادراک شده از صفحه سازمان در رسانه های اجتماعی (ادراک از حضور اجتماعی و ادراک از حاوی اطلاعات بودن) و قصد پیگیری شغل کارجویان از طریق نقش میانجی شخصیت برند کارفرما (شامل ادراک از صمیمیت سازمانی و ادراک از شایستگی سازمانی) ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد.
نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد که کاهش یا افزایش ادراک از حضور اجتماعی و ادراک از حاوی اطلاعات بودن صفحه اجتماعی سازمان، به کاهش یا افزایش صمیمیت سازمانی و شایستگی سازمانی ادراک شده توسط کارجویان منجر می شود. کارجویان محتوای صفحه اجتماعی یک سازمان با اطلاعات نامرتبط یا کمتر مرتبط را به عنوان شاخص بی نظمی و بی رغبتی کارکردهای جذب برداشت می کنند که ممکن است در درک شایستگی کلی سازمانی تأثیر بگذارد. از سوی دیگر کاربردی بودن اطلاعات در صفحه اجتماعی سازمان بر ادراک متقاضیان بالقوه از کیفیت شرکت تأثیرگذار است.
شناسایی عوامل مؤثر بر وارونگی جوسازمانی با روش دلفی فازی، مورد مطالعه: سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت سازمان های دولتی سال ۱۱ بهار ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۴۲)
161 - 178
حوزههای تخصصی:
در دنیای رقابت، نیروی انسانی مهم ترین مزیت یک سازمان و عامل اصلی توسعه و افزایش عملکرد آن مجموعه، محسوب می شود. سازمان ها همواره در تلاش اند تا بهترین امکانات را برای دریافت حداکثر عملکرد و ایجاد اثربخشی، فراهم کنند. در برخی از سازمان ها علیرغم تلاش سازمان در جهت فراهم آوردن امکانات موردنیاز کارکنان، نه تنها عملکرد افزایش نمی یابد؛ بلکه عکس آن اتفاق می افتد این پدیده که وارونگی جوسازمانی نام دارد، در سازمان ها در حال گسترش است. این پژوهش در تلاش است عوامل مؤثر بر ایجاد وارونگی جوسازمانی را شناسایی کند. پژوهش حاضر از نظر هدف توسعه ای و با توجه به نحوه گردآوری داده ها، توصیفی و از لحاظ روش، پیمایشی است؛ برای رسیدن به اهداف پژوهش از رویکرد کیفی استفاده شده است. با استفاده از روش دلفی فازی و نرم افزار Exell عوامل مؤثر بر وارونگی شناسایی شده اند. روش نمونه گیری غیراحتمالی از نوع گلوله برفی بوده است. روایی پژوهش روایی محتواست؛ میزان اختلاف زیر 2/0 بین میانگین قطعی مرحله 1 و 2 و میزان بالای اجماع خبرگان در مورد عوامل مؤثر، تأییدکننده اعتبار عوامل مورد سنجش است. با توجه به اینکه این پژوهش برای توسعه یک تئوری جدید انجام گرفته، تلاش کرده ایم با استفاده از دلفی فازی، از نظر خبرگان برای کاهش ابهام در مورد مؤلفه ها و عوامل استفاده کرده و اعتبار عوامل انتخاب شده را افزایش دهیم. نتایج به دست آمده، براساس نظر اعضای پنل دلفی نشان داده است که ابعاد اهداف، فناوری، محیط، ساختار سازمانی و ویژگی افراد بر وارونگی جوسازمانی تأثیرگذارند. براساس نتایج، از بین عوامل مؤثر، افزایش حساب نشده عوامل سخت افزاری سازمان به عنوان مهم ترین و قابل کنترل ترین عوامل مؤثر بر وارونگی جوسازمانی شناسایی شده است. پیشنهاد می شود، برای جلوگیری از وارونگی جوسازمانی، علاوه بر احراز صلاحیت و نظارت بر کارکنان، امکانات حساب شده و به افراد خاص تعلق گیرد.
الگوی تاب آوری سایبری سامانه ها و محصولات دفاعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم و فنون نظامی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۴
91 - 110
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف اصلی این پژوهش ارایه الگوی تاب آوری سایبری سامانه های دفاعی و اهداف فرعی آن تبیین تهدیدات سایبری سامانه های دفاعی، تبیین ابعاد، مؤلفه ها و شاخص های تاب آوری سایبری سامانه های دفاعی است.روش: پژوهش حاضر در زمره تحقیقات توصیفی/تحلیلی با نگاه اکتشافی دسته بندی می گردد. جمع آوری داده ها در این پژوهش با بهره گیری از روش نظریه زمینه ای و ابزار مصاحبه عمیق انجام </sup>شده و از ابزار پرسشنامه جهت تعیین میزان اهمیت شاخص ها و انتخاب شاخص های نهایی استفاده گردید. به منظور بررسی معنی دار بودن ارتباط ابعاد، مولفه ها و شاخص ها، از روش تحلیل بارعاملی و نرم افزار اسمارت پی. ال. اس استفاده شد. جامعه آماری پژوهش شامل تعداد 30 نفر از خبرگان و صاحب نظران این حوزه و جامعه نمونه به صورت تمام شمار در نظر گرفته شده است.یافته ها: الگوی تاب آوری سایبری سامانه های دفاعی در بعدهای نظارت و راهبری با 4 مولفه اصلی و 21 شاخص، بعد کنترل با 4 مولفه اصلی و 16 شاخص، بعد فرآیند و عملیات با ۳ مولفه اصلی و ۱۷ شاخص ارایه گردید. ضرایب بار عاملی برای سه بعدهای یاد شده به ترتیب برابر 921/0، 917/0 و 926/0 به دست آمد که نشانه اهمیت بالای این عوامل در افزایش تاب آوری سایبری است.نتیجه گیری: تاب آوری سایبری سامانه های دفاعی شامل اقداماتی است که سازمان های دفاعی باید برای مقاومت در برابر رخدادهای سایبری و بهبود سریع پس از وقفه های ایجاد شده انجام دهند. براین اساس به منظور توانایی مقاومت در برابر حملات، حوادث یا تهدیدات سایبری، سامانه های دفاعی بایستی در سه بعد راهبری و نظارت، کنترل و اتوماسیون و همچنین بعد فرآیند و عملیات تاب آور شوند.
برنامه ریزی شهری ویژه در جهت نیل به شهرهای هوشمند در ایران (مبتنی بر بهترین تجارب جهانی و نیازسنجی بازیگران شهر هوشمند)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۲۱ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۷۱
۲۵-۷
حوزههای تخصصی:
مطالعات حاکی است که طرح های جامع شهری در شکل و رویکرد کنونی خود نتوانسته اهدافی را که برای آن وضع شده اند، ارتقاء دهند و با فن آوری های نوین و تحولات الگوی مصرف مکان در محتوا و روش، بهنگام نشده اند. این پژوهش با تاکید بر بهره گیری از بهترین نمونه تجارب جهانی در فرآیند برنامه ریزی شهری و مدل سازی برای نیل به شهرهای هوشمند، سعی دارد تا پیشنهادهایی برای تغییر در فرآیند سنتی برنامه ریزی در جهت نیل به برنامه شهرهای هوشمند ارائه دهد. پژوهش حاضر به طریق چند روشی و مطالعات کیفی انجام شده است. در مرحله اول با روش مفهوم سازی و پس از مرور مبانی و اسناد فرادست برنامه ریزی شهرهای هوشمند در پنج کشور منتخب کره جنوبی، هند، آمریکا، چین و هلند(که بر اساس معیارهایی برای قابلیت استفاده در ایران انتخاب شده اند)، جداول تحلیل تطبیقی ارزیابی اهداف، برنامه های کلان و خرد تهیه شده است. در مرحله بعد با روش مصاحبه نیمه ساختاریافته با گروهی از مدیران شهری، جامعه متخصصین دانشگاهی و مهندسین مشاور تهیه کننده طرح های توسعه شهری، آسیب شناسی وضع موجود و درک اولویت ها، نیازها، نگرش ها و مشکلات صورت گرفته است. حجم نمونه مصاحبه ها برای هر گروه ده نفر بوده است که نتایج با این تعداد به اشباع رسیده و با روش تفسیری و جداول مربوطه تحلیل شده اند. در نهایت با توجه به نمونه تجارب موفق جهانی، پیشنهادهایی در قالب اسناد لازم، فرآیند ارائه پروپوزال شهر هوشمند و انتخاب مشاور و تهیه و اجرای و نظارت بر آن و ساختار نهادی لازم در قالب طرح های ویژه شهر هوشمند در ایران ارائه شده است.
بررسی سواری رایگان ناشی از صادرات تسلیحات در یک اتحادیه نظامی: مطالعه کشورهای عضو ناتو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم و فنون نظامی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۶۶
93 - 124
حوزههای تخصصی:
هدف: سواری رایگان ناشی از صادرات تسلیحات به این موضوع اشاره دارد که کشورهای صادرکننده تسلیحات می توانند با صدور سلاح و تجهیزات نظامی به کشورهای متحد نظامی خود، از طریق بهره مندی از اثرات خارجی امنیتی مثبت اعمال شده توسط این کشورها، هزینه های نظامی خود را کاهش دهند. در این راستا، هدف اصلی این مقاله بررسی سواری رایگان ناشی از صادرات تسلیحات بین کشورهای عضو ناتو به عنوان بزرگ ترین پیمان نظامی جهان طی دور ه ی زمانی 2018-1995 می باشد.روش: روش تحقیق، توصیفی تحلیلی است که در قسمت توصیف از روش اسنادی استفاده شده و بخش تحلیل متکی بر مفاهیم اقتصادسنجی است. برای نیل به هدف تحقیق، تأثیر صادرات تسلیحات بین کشورهای عضو ناتو بر هزینه های نظامی این کشورها در کنار سایر عوامل مؤثر، به صورت مدل های پانل ایستا و پانل پویا مدل سازی شده است.یافته ها: نتایج تجربی با استفاده از برآوردگرهای اثرات ثابت (FE) و گشتاورهای تعمیم یافته (GMM) نشان می دهد که صادرات تسلیحات کشورهای عضو ناتو به سایر کشورهای عضو این پیمان، اثر منفی و معناداری بر هزینه های نظامی داشته است. بر اساس سایر نتایج، دیگر عوامل مؤثر بر هزینه های نظامی کشورهای ناتو از معناداری و علامت انتظاری لازم برخوردار می باشند که نشان دهنده استحکام نتایج است.نتیجه گیری: صادرات سلاح به کشورهای متحد نظامی، ضمن ایجاد درآمدهای ارزی، می تواند از طریق ایجاد اثرات خارجی امنیتی مثبت، باعث کاهش هزینه های نظامی و تخصیص مجدد این هزینه ها به سایر بخش های محرک رشد اقتصادی شود.
تحلیل و ارزیابی منابع شهرداری تهران با تأکید بر ایجاد فرصت های نوآورانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و مدیریت شهری سال ۱۱ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۲
137 - 154
حوزههای تخصصی:
شهرداری ها برحسب بودجه سالیانه، وظایفی را جهت تحقق اهداف خود در زمینه های خدمات شهری، ایمنی و بحران، توسعه و هوشمندسازی، پروژه های عمرانی، حمل ونقل و ترافیک بر عهده دارند که تمامی این اهداف نیازمند منابع مالی می باشد. قطع کمک های دولتی مبنی بر خودکفایی منابع درآمدی شهرداری ها و از سوی دیگر تقاضای شهرنشینی و شهرگرایی جهت دریافت خدمات مطلوب تر و به دلیل کسری بودجه، استراتژی تأمین مالی از طریق درآمدهای ناپایدار سرمشق کار شهرداری ها قرار گرفت. امروزه با اشباع شدن شهر تهران، این روش نیز قابل حصول نمی باشد. هدف از این پژوهش، بررسی و تحلیل منابع درآمدی شهرداری تهران با تأکید بر ایجاد فرصت های نوآورانه جهت تحقق درآمد پایدار می باشد. در این پژوهش ضمن تحلیل و ارزیابی منابع درآمدی شهرداری تهران در بازه زمانی شش ساله (۱۳۹۹-۱۳۹۴)، به شناسایی منابع درآمدی شهرداری تهران اقدام شده است. روش مورد استفاده در این پژوهش، تحلیل مضمون کیفی داده ها می باشد و نمونه های پژوهش از طریق گلوله برفی و مقدار حجم نمونه افراد بر اساس اشباع نظری به دست آمد. گردآوری داده ها و اطلاعات، طی مصاحبه عمیق با ۱۴ نفر از خبرگان شهرداری و صاحب نظر در این حوزه جمع آوری شده و با نرم افزار MAXQDA۱۰ تجزیه وتحلیل شده است. نتایج مطالعه نشان دادند برای از میان برداشتن کسری بودجه و تأمین منابع مالی شهرداری تهران چند فاکتور لازم است؛ از جمله قوانین درآمدی، منابع درآمدی، پتانسیل سازمان ها و شرکت های تابعه، تفکیک وظایف قانونی بین دولت و شهرداری ها، ابزارهای مالی و مدیریت هزینه و پروژه های شهری و سرمایه گذاری. نتایج و یافته های پژوهش در مدل استخراجی نشان داد علاوه بر موارد مذکور، کاربست های دیگری برای برون رفت از چالش شهرداری ها لازم است؛ از قبیل مدیریت هزینه، اوراق مشارکت، ایجاد صندوق پولی، مدیریت یکپارچه، شناسایی موانع و فرصت ها، بهای تمام شده، نقش مذاکره ای شهرداری ها و فرصت ها و موانعی که رها شده. اگر مدیران شهری این نکات را مورد توجه قرار دهند موجب کارایی و اثربخشی بهتری در سیستم شهرداری ها خواهد شد.
شناسایی و اولویت بندی عوامل داخلی مؤثر بر بهره وری در صنعت ساختمان در کلانشهرها (مورد مطالعه: کلانشهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و مدیریت شهری سال ۱۱ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۴
75 - 99
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین عوامل مؤثر بر رشد صنعت ساختمان، بهره وری است. در صنایع مختلف از جمله صنعت ساختمان، بهره وری باعث کاهش زمان، هزینه و استفاده کارآمد از منابع می شود. مؤلفه هایی نظیر عوامل مدیریتی، عوامل مادی؛ طراحی و عوامل فنی؛ عوامل کار؛ عوامل نظارتی؛ عوامل تجهیزات؛ عوامل سیاسی و قانونی؛ فاکتورهای محیطی و عوامل انگیزشی می تواند بر بهره وری در صنعت ساختمان تأثیرگذار باشند. لذا با توجه به گستره وسیع مؤلفه های تأثیر گذار، این پژوهش معطوف به شناسایی و اولویت بندی عوامل مؤثر داخلی بر بهروری در صنعت ساختمان است. جامعه آماری این پژوهش 30 نفر از مدیران و کارشناسان صنعت ساختمان می باشند که با توجه به محدود بودن جامعه آماری در دسترس، از روش تمام شماری استفاده خواهد شد. در مرحله مرور ادبیات 126 عامل مؤثر بر بهره وری در صنایع مختلف شناسایی شد. بعد از تلخیص، بازتعریف و همچنین بازیابی مصداق در صنعت ساختمان به 65 عامل مؤثر بر بهره وری در صنعت ساختمان تبدیل شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل عاملی تأییدی و جهت اولویت بندی مؤلفه های مؤثر در بهره وری در صنعت ساختمان از تحلیل سلسله مراتبی AHP استفاده شده است. مدل نهایی پژوهش با 65 شاخص در 6 عامل تایید شده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که در میان کلیه مؤلفه ها، مؤلفه انگیزش شغلی، در جایگاه اول و مؤلفه محیط کارگاه در جایگاه دوم قرار دارند. جایگاه سوم و چهارم و پنجم و ششم به ترتیب مؤلفه های عوامل مدیریتی، زنجیره تأمین، عوامل طراحی و آموزش و یادگیری می باشد. در مؤلفه انگیزش شغلی، رضایت شغلی دارای بیشترین ضریب تعیین می باشد. بنابراین ضروری است تا رضایت شغلی شامل عادلانه بدون نظام پاداش، پرداخت حقوق و مزایا با توجه به فعالیت های انجام شده مورد توجه بیشتری قرار گیرد.