فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۶۱ تا ۴۸۰ مورد از کل ۵٬۴۴۸ مورد.
منبع:
مدیریت نظامی سال ۲۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۹۵
118 - 153
حوزههای تخصصی:
تفکر استراتژیک روشی برای حل مسائل استراتژیک است که با رویکردهای عقلایی ادغام و با توسعه فرآیندهای خلاقانه و اندیشه های گوناگون همگرایی پیدا می کند. دارا بودن این نوع از تفکر مدیر را قادر می سازد تا بفهمد چه عواملی در دستیابی به اهداف موردنظر موثر است و چگونه منجر به ارزش آفرینی می شود. با عنایت به موارد فوق، پژوهش حاضر با هدف ارائه الگوی تفکر استراتژیک مدیران صنعتی دفاعی با بهره گیری از روش دیمتل فازی به رشته تحریر درآمده است و تلاش می کند به این پرسش اصلی که الگوی تفکر استراتژیک برای مدیران صنعت دفاعی چگونه است؟ پاسخ دهد. این پژوهش با روش توصیفی- پیمایشی صورت گرفته و جامعه آماری آن به صورت هدفمند انتخاب شده است. برای جمع آوری اطلاعات از یک پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد که پایایی آن توسط نرم افزار اس.پی.اس.اس، 982/0 محاسبه و از آنجائی که داده ها نرمال بودند، برای تجزیه و تحلیل آن ها از تحلیل عاملی تائیدی با استفاده از نرم افزار لیزرل بهره جویی شده است. عمده ترین نتایج پژوهش به این قرار است: «تفکر سیستمی و مهندسی سیستم» دارای بیشترین تاثیرگذاری و بعد از آن به ترتیب «تفکر مبتنی بر بازار و نیازسنجی»، «تفکر چشم انداز محور و هدف گرا»، «تحول گرایی و تغییرپذیری»، «هوشیاری نسبت به محیط و رقبا»، «فرصت طلبی و کشف حوزه های رقابتی»، «بصیرت و قدرت تحلیل»، «دوراندیشی و آینده نگری»، «ارزش آفرینی و قابلیت سازی»، «فرضیه محوری و انعطاف پذیری»، «تفکر انتزاعی و شهودی»، «مدیریت زمان» و «تفکر انتقادی و نوآورانه» به ترتیب بر تفکر استراتژیک تاثیرگذار هستند.
واکاوی اخلاق اسلامی حق مدار در فرایندهای مدیریت منابع انسانی (تأملی بر رهنمودهای امام علی «علیه السلام»)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اخلاق، موضوع مهمی در حوزه مدیریت منابع انسانی است، به گونه ای که پیامدهای حاصل از توجه به اصول اخلاقی در سازمان، مثبت بوده و افراد بسیاری را به سوی خود جلب کرده است. از این رو، در پژوهش حاضر، تلاش شده است تا اصول مبنایی اخلاقی در چهار فرایند مدیریت منابع انسانی («جذب و استخدام»، «آموزش و توسعه»، «نگهداشت» و «به کارگیری») به دست آید. در جریان پژوهش، با مراجعه به متون نهج البلاغه و غررالحکم و دررالکلم، به عنوان متونی برگرفته از فرازهایی حکمت انگیز از سخنان گرانقدر حضرت علی «علیه السلام»، برای بررسی اخلاق حق مدار تلاش شد. از این رو، در طول مسیر پژوهش، با استفاده از تحلیل منطقی، اصل مبنایی اخلاق، «حُسن، زیبایی و نیکویی» در نظر گرفته شد و برای هرکدام از فرایندهای مدیریت منابع انسانی، یک اصل منطقی و مبنایی استخراج شد که به منزله مبنایی برای کاخ استدلالی پژوهش حاضر، به شمار می روند. براین اساس، اصول منطقی استخراج شده مربوط به هرکدام از این فرایندها، به ترتیب عبارت اند از: «انتخاب افراد دارای پتانسیل نیکویی»، «زمینه سازی در جهت رشد پتانسیل ها»، «ارتقا و توسعه عزت نفس» و «شایسته سالاری و تناسب». درواقع، حاصل کار این پژوهش، دستیابی به اصول منطقی است که براساس آن ها، سیستم اخلاقی مدیریت منابع انسانی حق مدار، قابل تعریف است.
تحلیل جامعه شناسی مشارکت شهروندان در بازآفرینی بافت های فرسوده شهری محله جوادیه شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
46 - 60
حوزههای تخصصی:
مقدمه با رشد و گسترش شهرها طی زمان، شکل شهری و جمعیتی آن نیز تغییر می یابد. محدوده های شهری دیگر توان پاسخ گویی به رشد جمعیت را ندارند. از این رو، رفته رفته برخی از محدوده های شهری رشد بیمارگونه ای می یابند و برخی دیگر نیز فرسوده می شوند. فرسودگی یکی از مسائل مربوط به فضای شهری است که نابسامانی، عدم تعادل، عدم تناسب و بی قوارگی را به دنبال دارد. از این رو در راستای سیاست های توسعه ای، مدیران شهری بر پایه حفظ کالبد شهر، ایمن سازی و استحکام بخشی به شهرها باید تدابیری را اتخاذ کنند. از تدابیر توسعه ای در این زمینه می توان به بازآفرینی شهری اشاره کرد. بازآفرینی شهری نوعی دید جامع و یکپارچه است که با مجموعه اقداماتی به حل مسائل مربوط به شهر و از جمله فرسودگی شهری می پردازد. شناخت و بررسی روابط میان ویژگی های کالبدی و واکنش های اجتماعی، بهبود وضعیت اقتصادی و افزایش کیفیت زندگی، استفاده بهینه از زمین های شهری و ممانعت از توسعه بی رویه شهرها، اهمیت نقش گروه های اجتماعی مختلف و نیروهای محلی، توجه به محیط زیست و غیره از جمله مواردی است که در برنامه های بازآفرینی مد نظر قرار می گیرد. در این نوع برنامه ها حضور و نقش مردم حائز اهمیت است. به بیانی، مشارکت شهروندان می تواند نقش تسهیل کننده ای در برنامه های بازآفرینی داشته باشد. بدون مشارکت مردم اجرای برنامه های بازآفرینی برای مدیران شهری دشوار خواهد بود و هزینه های هنگفتی را نیز به همراه خواهد داشت. از این رو، مقاله حاضر با توجه به اهمیتی که مشارکت شهروندان در برنامه های بازآفرینی دارد، قصد دارد فرایند جامعه شناختی مشارکت شهروندان در بازآفرینی بافت های فرسوده شهری را بررسی کند. با شناسایی مؤلفه های جامعه شناختی مشارکت، علاوه بر کاهش هزینه های مدیریت شهری، می توان با بهره مندی از قدرت مشارکت محلی، برنامه های بازآفرینی را با سرعت و کیفیت بیشتری اجرایی کرد. این امر موجب تسهیل در مدیریت شهری، بهبود و توسعه فضای شهری و در نتیجه، افزایش کیفیت زندگی در بافت های فرسوده خواهد شد. مواد و روش ها بر مبنای هدف و سؤال پژوهش، روش تحقیق کیفی برای این مقاله به کار برده شد. با توجه به اینکه در مقاله حاضر توصیف های استدلالی و کشف معناها و تعبیرهای کنشگران اجتماعی به عنوان مشارکت کنندگان در بازآفرینی بافت های فرسوده اهمیت دارد، روش تحلیل در این پژوهش، کیفی است. برای مطالعه بخش مشارکت (ساکنان بافت های فرسوده) از روش گروه مبتنی بر بحث یا گروه متمرکز (FGD) و در بخش برنامه های بازآفرینی، روش مصاحبه های باز و نیمه باز با متخصصان و کارشناسان استفاده شد. برای نمونه گیری ابتدا نقشه بافت فرسوده تهیه و مشخصات معابر محله جوادیه اعم از بزرگراه ها، خیابان های اصلی، فرعی، کوچه ها و بن بست ها استخراج شد. بر این اساس، از مجموع 6951 پلاک موجود در محله جوادیه 1404 پلاک نوسازی (بازآفرینی) شد و تعداد 5547 پلاک نیاز به نوسازی داشت. سپس با روش نمونه گیری خوشه ای نمونه های مورد نظر از میان پلاک های شناسایی شده نیازمند نوسازی (بازآفرینی) جمعیت نمونه انتخاب شدند. بر حسب نمونه گیری به قید قرعه دو دسته انتخاب، و از میان آن ها دو گروه 12نفری از ساکنان پلاک های بافت فرسوده محله جوادیه برای شرکت در جلسات گروه متمرکز انتخاب شدند. از میان کارشناسان و متخصصان نیز بر حسب آشنایی، تخصص و احاطه بر وضعیت بافت های فرسوده از جمله شهردار، معاون، مدیر، کارشناس و تسهیل گر انتخاب شدند و با آن ها مصاحبه باز (به صورت پرسش و پاسخ) صورت گرفت. برپایه اهداف، سؤال اصلی و مدل تحقیق، سؤالات گروه متمرکز و مصاحبه ها تنظیم شد. دو جلسه گروه متمرکز با گروه هایی 12نفری طی حدود 45 تا 60 دقیقه برگزار و نتیجه جلسات مکتوب و پیاده سازی شد و مطالب مورد نیاز استخراج و دسته بندی شد. با استفاده از اطلاعات استخراج شده به سؤال اصلی پژوهش پاسخ داده شد. برای کشف بهتر روابط بین داده ها با نرم افزار MAXQDA تحلیل کیفی مصاحبه انجام شد. پاسخ ها به سؤالات تحقیق با نتایج نرم افزار جمع بندی و نتیجه گیری صورت گرفت. با استفاده از نتایج حاصل از جلسات گروه متمرکز و مصاحبه ها، مدل مشارکت و چالش های آن در محله جوادیه مشخص و مدل پیشنهادی برای جلب و افزایش مشارکت ارائه شد. یافته ها یافته های پژوهش نشان داد اقداماتی از جمله شفاف سازی و ایجاد اعتماد، آگاهی بخشی درست به مردم و انجام تبلیغات صحیح ، ارائه تسهیلات مناسب و آسان به شهروندان در نوسازی منازلشان، توجه به ارزش های قومی و محلی و حفظ هویت بافت ، تدریجی بودن برنامه های بازآفرینی و اجرای آن و یکپارچگی در مدیریت از مؤلفه های اصلی جلب مشارکت مردم در بافت های فرسوده شهری هستند. همچنین، اگر بازآفرینی با حفظ حقوق افراد، در نظر گرفتن حق مالکیت آن ها و مدیریت صحیح در ساختمان های بازآفرینی شده، توجه به نیازهای ضروری مردم، توسعه فضاهای گفتمانی، توسعه و ایجاد دسترسی به فضاهای عمومی مانند بوستان ها و فضا های سبز، اصلاح و شکل دهی مناسب به معابر شهری، آگاه سازی و آموزش مالکان، ایجاد تسهیلات و مشوق برای آن ها، توانمندسازی محلات، اثرات فرهنگی و اجتماعی برنامه های بازآفرینی، توجه به محیط زیست، همراه باشد، در مشارکت مردمی تأثیر گذار است. در همین راستا، به کارگیری روش های نوین در بازآفرینی و تأمین امنیت فیزیکی ساختمان های نوساز، تأکید بر مدیریت یکپارچه در برنامه ریزی برای بازآفرینی، توجه به حقوق مالکان، توجه به انجام تکالیف سازمان های مرتبط با برنامه های بازآفرینی، تداوم در برنامه ریزی و اجرای آن، در نظر گرفتن عدالت در برخورداری از امکانات شهری و نیاز به برخی اصلاحات در قوانین مرتبط به بازآفرینی از سایر موارد حائز اهمیت است. نتیجه گیری بررسی مطالعات و پژوهش های گذشته در زمینه مشارکت مردمی در برنامه های بازآفرینی بافت های فرسوده شهری نشان داد اعتمادسازی، چالش اصلی پیش روی مشارکت در این نوع بافت ها است. اما نتایج مقاله حاضر نشان داد پیش از اینکه اعتماد در مردم ایجاد شود، باید اقداماتی صورت پذیرد. به بیانی، اعتمادسازی خود پیش نیازهایی دارد که اگر به آن ها توجه نشود، اعتمادی شکل نخواهد گرفت و همچنین، پس از شکل گیری اعتماد نیز حلقه های واسطی وجود دارند که بدون در نظر گرفتن آن ها مشارکت شکل نخواهد گرفت. مطالعات نظری، مصاحبه ها و بررسی ها در محله جوادیه نشان داد توجه به نیازها، منافع، رضایتمندی مردم، تقویت امنیت، توجه به ارزش های فرهنگی، تقویت انسجام گروهی، تقویت حس تعلق محله ای ( احساس عضویت، حس تأثیرگذاری، توجه به نیازها و تقویت پیوندهای عاطفی)، تفویض اختیار، فراهم سازی امکان گفتمان و شفافیت در اطلاع رسانی از مواردی هستند که زمینه ساز اعتمادسازی هستند. پس از اعتماد سازی نیز شکل گیری فضاهای عمومی، مشارکت ذهنی و سپس، مشارکت عینی نیاز است که مشارکتی دوسویه و صورت کاملی از مشارکت شکل بگیرد. توجه به این موارد به عنوان پیش نیاز اعتماد سازی و شکل گیری حلقه های واسط بین اعتماد سازی تا مشارکت، اهمیت زیادی برای برنامه ریزان و نهادهای مجری خواهد داشت. توجه به پیش نیازها و حلقه های واسط برای جلب مشارکت می تواند راهگشای برنامه ریزان و مجریان برای ورود با محلات دارای بافت فرسوده به منظور اجرای برنامه های بازآفرینی باشد. برنامه ریزان برای برنامه ریزی بازآفرینی در بافت های فرسوده شهری به خصوص در محلاتی مانند محله جوادیه و اخذ نتایج هر چه بهتر، در گام نخست باید شناخت صحیحی از محله، ناحیه، منطقه و ساکنان بافت های فرسوده ای کسب کنند. به شاخص هایی همچون نیازهای مردم، سطح بندی نیازها، رضایتمندی مردم، پیوند های اجتماعی و ارزش های فرهنگی، هویت محله ای، وجود فضاهای گفتمانی و نحوه واگذاری قدرت به مردم توجه ویژه داشته باشند. توجه به این شاخص ها به شکل گیری اعتماد دو جانبه میان مردم و مسئولان منجر خواهد شد و در نهایت، مشارکتی دو جانبه ( از سوی مردم و مسئولان) شکل خواهد گرفت. در این صورت، برنامه های بازآفرینی با کمترین هزینه برای مدیریت شهری و با بالاترین درجه رضایتمندی و مشارکت مردمی اجرایی می شود. با توجه به موارد گفته شده، پس از ایجاد انگیزه و جلب مشارکت مردمی در برنامه های بازآفرینی باید اقداماتی انجام شود که مشارکت جلب شده افزایش یابد و تقویت شود. در همین راستا افزایش شفافیت در ارائه اطلاعات و اعتمادسازی در مردم ، ارائه تسهیلاتی که با نیازهای ساکنان بافت ها متناسب بوده و دریافت آن آسان باشد، مدیریت قوی در برنامه ریزی که به طور کلان همه موضوعات بافت را مد نظر قرار دهد و در زمان اجرا نیز دارای سرعت، دقت و کارایی بالایی باشد و همچنین، در نظر گرفتن حقوق مالکیت افراد و ایجاد اطمینان در حفظ این حقوق، از عوامل مهم برای افزایش و تقویت میزان مشارکت مردم در برنامه های توسعه ای است
واکاوی پیشران های مؤثر بر نوآوری و تحول شهری با رویکرد آینده پژوهی، مورد مطالعه: شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نوآوری و توسعه شهری محرک اصلی برای ارتقای توسعه صنعتی، اقتصادی و اجتماعی شهرها است. با این حال، عوامل و پیشران هایی که بر نوآوری و توسعه شهرها تأثیر می گذارند، نیازمند بررسی و واکاوی هستند. بر این اساس این مطالعه تلاش دارد که با رویکرد آینده پژوهشی پیشران های مؤثر بر نوآوری و تحول شهری در تهران را بررسی نماید. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش آمیخته (کمی و کیفی) است. جامعه آماری کارشناسان/خبرگان مسائل شهری در شهر تهران بوده است. به استفاده از نمونه گیری غیراحتمالی و به صوت هدفمند 30 کارشناس انتخاب شد. برای گردآوری داده ها از پرسش نامه تاثیرات متقابل آینده پژوهی استفاده شد. جهت تحلیل داده ها از آمار توصیفی و مدل ساختاری و نرم افزار میک مک (MICMAC) استفاده شد. نتایج پژوهش گویای آن بود که پیشران های همزیستی هماهنگ انسان و طبیعت به عنوان کلیدی نوآوری شهری (46+)، همکاری نزدیک و پیوندهای نوآورانه بین شهرهای منطقه (37+)، تقویت مخزن سرمایه انسانی و ساماندهی جمعیت نخبه (24+)، تجمع عناصر نوآوری مانند منابع انسانی و سرمایه نوآور در شهر (21+)، استعدادیابی حرفه ای شهروندان با توجه به سطح تحصیلات جمعیتی (16+)، توسعه و تقویت سرمایه گذاری شهری برای دریافت نوآوری شهری (13+)، توسعه فرهنگ علمی و عادات علمی شهروندان برای ارتقاع استعدادها (6+)، بهبود و انتشار تکنولوژی نوین جهت پیشرفت نوآوری بیشتر (6+)، دولت محلی و مدیریت محلی بلند مدت (6+)، تخصصی شدن صنایع محلی نوآور شهری (5+) و تقویت فرهنگ کارآفرینی در بین شهروندان و توسعه نوآورانه (3+) مهم ترین پیشران های مؤثر بر نوآوری و تحول شهری در افق 1414 شهر تهران می باشند. نوآوری پژوهش در این است که تا کنون مطالعه ای پیشران های مؤثر بر نوآوری و تحول شهری را حداقل در داخل کشور مورد بررسی قرار نداده است.
بازشناسی ابعاد و مولفه های زیست پذیری شهری با بهره گیری از رویکرد فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر هم زمان با پدیدار شدن مسائل و مشکلات جدید شهری، زیست پذیری به عنوان یک راهنما به منظور حداقل سازی مسائل و مشکلات اجتماعی، اقتصادی، کالبدی، محیط زیستی و ... مطرح شده است. بر همین اساس پژوهش حاضر بر آن است تا ابعاد و مؤلفه های زیست پذیری شهری را با استفاده رویکرد فراترکیب مورد بازشناسی قرار دهد. پژوهش حاضر به لحاظ هدف، کاربردی - توسعه ای و روش شناسی آن کیفی با تأکید بر روش کیفی فراترکیب است. ابزار جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای و اسنادی بوده و جامعه آماری آن دربردارنده تمامی پژوهش های زیست پذیری و زیست پذیری شهری حدفاصل سال های 1391 تا 1402 می باشد. مقالات ابتدایی مستخرج از جست وجو در پایگاه های داده 143 مقاله بوده که تعداد 30 مقاله حذف به دلیل سال انتشار، 23 مقاله حذف از لحاظ عنوان و طی پالایش نهایی مقالات باقی مانده بر اساس چک لیست کنترل کسپ و امتیازدهی آنان، 27 مقاله به عنوان مقالات نهایی جهت ارزیابی و کدگذاری انتخاب شده وتوسط نرم افزار مکس کیودا نسخه 2020 کدگذاری شدند. در پژوهش حاضر تعداد 208 کد در قالب 34 مفهوم و 7 مقوله ازجمله مقولات اجتماعی، اقتصادی، زیرساختی، عملکردی، کالبدی-فضایی، محیط زیستی و مدیریتی شناسایی و استخراج گردید. لازم به ذکر است بیشترین فراوانی و تأکید در پژوهش های موردبررسی بر بعد زیرساخت شهری با 317 فراوانی کد بوده و کمترین آن بر بعد عملکردی با 42 کد می باشد. لذا توصیه می گردد در پژوهش های آتی اقدام به تبیین شاخص ها و معیارهای زیست پذیری بر اساس شرایط بومی و زمینه ای و نیز تمرکز جدی بر روی سایر ابعاد زیست پذیری شهری صورت گرفته و مورد واکاوی مجدد قرار گیرد
تحلیل فضایی اثرات عوارض شهرداری ها، قیمت نفت و بازده دارایی های جایگزین بر قیمت مسکن در استان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و مدیریت شهری سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۹
۲۵-۱۳
حوزههای تخصصی:
بخش مسکن با سایر بخش های اقتصادی ارتباطات گسترده ای دارد و علاوه بر اثرگذاری بر سایر بخش ها به عنوان بخش پیشرو، از تغییر و تحولات دیگر بخش های اقتصادی نیز تأثیر می پذیرد. افزایش قیمت مسکن با توجه به ویژگی های مصرفی و سرمایه ای بودن آن، رفاه خانوار و بخش حقیقی اقتصاد را، به ویژه در کلان شهرها که بخش عظیمی از جمعیت جامعه را در خود جای داده اند، متاثر می کند. از این رو شناسایی عوامل مؤثر بر قیمت مسکن می تواند به ارائه راهکارهای سیاستی مناسبی برای جلوگیری از افزایش شدید قیمت مسکن منجر شود. بدین ترتیب پژوهش حاضر با هدف تحلیل اثرات متغیرهایی از قبیل عوارض شهرداری، قیمت نفت و بازده دارایی های جایگزین بر قیمت مسکن در مناطق 15 گانه کلان شهر اصفهان طی سال های 1398- 1378 انجام شد. با توجه به اثرات قیمتی مناطق همجوار، برای برآورد الگوی پژوهش روش اقتصادسنجی فضایی به کار گرفته شد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که عوارض شهرداری و قیمت نفت بر قیمت مسکن در اصفهان اثر مثبت داشته اند. نرخ ارز و سود سپرده های بانکی به عنوان دارایی های جایگزین بر قیمت مسکن اثر منفی داشته اند. قیمت طلا به عنوان دیگر دارایی جایگزین بر قیمت مسکن اثر مثبت داشته است. سایر متغیرهای موجود در الگو شامل درآمد ملی، قیمت زمین، هزینه ساخت مسکن، تسهیلات اعطایی به مسکن، امکانات، تورم و نرخ اجاره بر قیمت مسکن اثر مثبت داشته اند. تحلیل اثر فضایی حاکی از آن است که با افزایش قیمت مسکن در یک منطقه، این افزایش قیمت به دلیل وابستگی فضایی به مناطق مجاور در استان اصفهان نیز منتقل می شود.
بررسی تأثیر سرمایه اجتماعی بر سلامت روانی دانشجویان نظامی (نمونه مورد مطالعه: نظامیان شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت نظامی سال ۲۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۹۳
128 - 154
حوزههای تخصصی:
سلامت موضوعی مطرح در همه ی فرهنگ هاست و تعریف آن در هر جامعه ای تا اندازه ای به حس مشترک مردمان از سلامت و فرهنگ آن ها باز می گردد. در همین راستا هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر سرمایه اجتماعی بر سلامت روانی دانشجویان نظامی است. پژوهش حاضر ازنظر نوع هدف یک بررسی کاربردی، ازنظر وسعت پهنانگر، ازنظر دامنه خرد و ازنظر زمانی یک بررسی مقطعی است. روش تحقیق در این پژوهش روش میدانی با استفاده از تکنیک پیمایش و ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه است. جامعه آماری در این پژوهش دانشجویان نظامی 18 تا 29 ساله شهر تهران است که تعداد 200 نفر از آنان به عنوان حجم نمونه موردبررسی قرار گرفته اند. یافته ها حاکی از آن است که بین سرمایه اجتماعی و ابعاد آن یعنی اعتماد، انسجام و مشارکت با سلامت روان دانشجویان نظامی ارتباط وجود دارد؛ بنابراین تمامی فرضیه های پژوهش حاضر تأیید می شوند.
مطالعه تطبیقی تسلیحات زمینی ارتش های منطقه ای و فرامنطقه ای در جنگ زمینی آینده (مطالعه موردی: کشورهای آمریکا، روسیه، عربستان، پاکستان, ترکیه و رژیم غاصب صهیونیستی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت نظامی سال ۲۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۹۳
183 - 224
حوزههای تخصصی:
اصل اساسی جنگ بر حفاظت، تحرک و قدرت آتش استوار است. سناریوی کنونی تهدیدات همه جانبه و چند رشته ای، کاهش زمان پاسخگوی، هوشمندی جنگ افزارها را برای بقای سیستم و پیروزی در جنگ اجتناب ناپذیر نموده است. بسیاری از تلاش ها و سرمایه ها به سمت توسعه فناوری های جدید برای ارتقای عملکرد سیستم های تسلیحاتی از نظر دقت، ثبات، برد، کشندگی و قابلیت حمل ونقل معطوف شده است. هدف این پژوهش، بررسی و مطالعه تطبیقی جنگ افزارهای زمینی کشورهای فرامنطقه ای همچون آمریکا و روسیه، کشورهای منطقه ای؛ ترکیه، پاکستان و عربستان و رژیم غاصب صهیونیستی می باشد. برای انجام این پژوهش از روش تحلیل محتوا بهره گرفته شده است. پس از مشخص شده حوزه پژوهش و واژهای کلیدی برای جستجو از منابع اطلاعاتی معتبر، پایگاه های اطلاعاتی لاتین و غیره استفاده شد. با توجه به جنگ های آینده و توسعه تسلیحات زمینی اسناد چشم انداز دفاعی کشورهای منتخب، مقالات، آیین نامه های نظامی- دفاعی- امنیتی، راهبردها و دکترین آن ها مد نظر قرار گرفت. در یافته های تحقیق 13 عامل به عنوان شاخص های قابلیت ساز تسلیحات زمینی در جنگ آینده شناسایی شد. نتایج تحقیق نشان می دهد تسلیحات کشور امریکا نسبت به تسلیحات سایر کشورهای منتخب از جمله کشور روسیه، از قابلیت های بیشتری برخوردارند. هم چنین تسلیحات رژیم غاصب صهیونیستی نسبت به کشور ترکیه، عربستان و پاکستان از قابلیت های دقیق تری برخوردارند. تسلیحات کشور عربستان نسبت به کشور پاکستان به علت اتکای به خریدهای تسلیحاتی از کشورهای فرامنطقه ای از جمله امریکا، از قابلیت های بیشتری نیز برخوردارند.
تاثیر فرم ساختمان بر سرعت هوا و غلظت آلاینده در بافت مسکونی شهری (مورد مطالعه: منطقه یک شهر شیراز)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سیاست گذاری محیط شهری سال ۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۳)
67 - 82
حوزههای تخصصی:
با افزایش روزافزون استفاده از وسایل نقلیه موتوری در شهرها میزان آلاینده های ناشی از ترافیک رو به رشد است و کیفیت هوای داخل را تحت تاثیر قرار می دهد. یکی ازعوامل تاثیرگذار بر نفوذ آلاینده ها به بافت و تغییر سرعت انتشار آن (وابسته به سرعت هوا) فرم ساختمان است. بنابراین در پژوهش حاضر تاثیر فرم ساختمان بر غلظت آلاینده و سرعت هوای داخل ساختمان مورد بررسی قرار گرفته است. به این منظور 3 فرم رایج شهری در منطقه یک شهر شیراز مورد بررسی قرار گرفته اند. این فرم ها با چهار چرخش 90 درجه در بافت شهری نقطه ای منظم، 12 نمونه بافت شهری متفاوت ایجاد می کنند. هر بافت در مجاورت یک اتوبان شهری به عنوان منبع آلاینده قرار گرفته است. بررسی نمونه ها از طریق شبیه سازی CFD انجام پذیرفته است. جریان ثابت سه بعدی (steady 3dimentional flow) با استفاده از مدل آشفتگی SST-Kω جهت شبیه سازی نمونه ها مورد استفاده قرار گرفته است که به صورت عددی بر اساس معادلات رینولدز میانگین ناویر استوکس (RANS) حل شده است. اعتبارسنجی نرم افزار CFD مورد استفاده در این تحقیق در مقایسه با آزمایشات تونل باد انجام گرفته است و نتایج قابل قبولی به همراه داشته است. نتایج نشان داد که فرم ساختمان تاثیر قابل توجهی بر کیفیت هوای درون ساختمان دارد. همچنین بر اساس نتایج روش تصمیم گیری چند معیاره تاپسیس، بهترین و بدترین الگوی فرمی ساختمان به منظور افزایش سرعت هوا و کاهش غلظت آلاینده های درون بنا به ترتیب مربوط به فرم با پیشامدگی بالکن مانند، رو به جهت باد و پیشامدگی بالکن مانند، پشت به جهت باد است.
تبیین متغیرهای زیست محیطی- کالبدی زیست پذیری با رویکرد آینده پژوهی (محدوده مورد مطالعه: بافت فرسوده منطقه 1 شهر ساری)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سیاست گذاری محیط شهری سال ۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۳)
83 - 98
حوزههای تخصصی:
عناصر زیست محیطی- کالبدی شهری هسته ی زیست پذیری را تشکیل می دهند که در صورت عدم مطلوبیت، آینده زیستی نسل های بعدی و کیفیت زندگی شهروندان را در وضعیت بحرانی قرار خواهند داد. از آنجایی که زیست پذیری شهری به معنای واقعی به مکان، زمان و به سیستم ارزیابی کننده بستگی دارد و کیفیت زیستی بافت فرسوده ی منطقه یک شهر ساری که قسمت اعظمی از هسته ی مرکزی شهر را تشکیل میدهد، رو به اضمحلال است؛ پژوهش حاضر با هدف تبیین متغیرهای زیست محیطی- کالبدی زیست پذیری در بافت های فرسوده با رویکرد آینده پژوهی انجام شده است، تا تحلیل روابط متغیرهای زیست پذیری در سیستم شهری از چشم انداز آینده نگرانه برخوردار گردد. در همین راستا روش شناسی پژوهش به صورت توصیفی- تحلیلی و از لحاظ هدف گذاری کاربردی می باشد. جمع آوری داده ها و اطلاعات هم به صورت اسنادی و میدانی بوده است. جامعه آماری پژوهش شامل 50 نفر از خبرگان و متخصصان حوزه برنامه ریزی شهری بوده اند که به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب گردیدند. همچنین برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزارهای SPSS ( برای تحلیل عاملی اکتشافی) و MICMAC (برای محاسبات اثرات متقاطع) بهره گرفته شد. یافته ها بیان گر آن است که؛ درجه پر شدگی برابر با (88/60) است که نشان از تأثیر نسبتأ زیاد عوامل بر هم بود. همچنین اثر گذارترین متغیرها از دیدگاه خبرگان به ترتیب؛ وجود فضای سبز و استقرار پارک ها هر کدام با 1385 امتیاز و درجه دمای مناسب با 1235 امتیاز بوده اند. متغیر عدم وزش باد شدید با 936 امتیاز، پراکنش درختچه ها و بوته ها با 898 امتیاز، جمع آوری منظم پسماند با 861 امتیاز، سیستم مناسب دفع فاضلاب با 823 امتیاز، و دفع آب های سطحی با 711 امتیاز به ترتیب رتبه های 4 تا 8 را به لحاظ اثرگذاری از دیدگاه خبرگان کسب کرده اند. با تحلیل ارتباط پراکنش معیارها ناپایداری سیستم نیز قابل تشخیص شد؛ که برای دستیابی به پایداری و سطح مطلوب فضای بافت فرسوده، تعاملات خاص بین زیر سیستم های شهری در عناصر زیست محیطی- کالبدی ضروری است.
الگویی برای تاب آوری کارکنان (شواهدی از سازمانهای ایرانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بهره وری سال ۱۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۰
23 - 47
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر که یک پژوهش کاربردی از نظر هدف و توصیفی-پیمایشی از لحاظ روش است، ارائه الگوی تاب آوری کارکنان در شرکت ملی مناطق نفت خیز جنوب مستقر در اهواز می باشد. روال تحقیق به این شکل بود که با مرور ادبیات تاب آوری کارکنان به روش فراترکیب ابعاد تاب آوری کارکنان احصا گردید. در مرحله بعد با خبرگان به صورت هدفمند مصاحبه هایی صورت گرفت. بر مبنای نظرات خبرگان هفت بُعد برای تاب آوری کارکنان در جامعه مورد پژوهش استخراج شد. بر همین مبنا الگوی مفهومی تحقیق طراحی گردید. بر مبنای این مراحل پرسش نامه ای جهت سنجش الگوی مورد نظر به صورت محقق ساخته طراحی گردید. برای بررسی پایایی پرسش نامه، از ضریب آلفای کرونباخ و برای بررسی روایی محتوایی آن، از نظر متخصصان مربوطه بهره گرفته شد. جامعه آماری تحقیق به تعداد 10000 نفر از کارکنان بوده که بر مبنای روش نمونه گیری تصادفی ساده، حجم نمونه 373 نفر تعیین شد. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارهای SPSS22 و SmartPLS3 صورت گرفت. الگوهای اندازه گیری، ساختاری و کلی با بهره گیری از شاخص های برازش الگوها و فرضیه ها با استفاده از تحلیل مسیر، مثبت و معنادار گزارش شد.
واکاوی ابعاد و مؤلفه های الگوی مدیریت بالندگی حرفه ای معلّمان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
رویکردهای نو در مدیریت دولتی دوره ۱ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
44 - 63
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، واکاوی ابعاد و مولفه های الگوی مدیریت بالندگی حرفه ای معلمان بود. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت داده ها و سبک تحلیل در گروه تحقیقات کیفی قرار گرفته و به روش فراترکیب بود. روش جمع آوری داده ها در این پژوهش مبتنی بر اطلاعات اسنادی است. داده های پژوهش با استفاده از روش فراترکیب جمع آوری و تحلیل شدند به منظور جمع آوری داده های مرتبط با پژوهش که کلیه مطالعات صورت گرفته در زمینه بالندگی حرفه ای معلمان و سپس استخراج و شناسایی مؤلفه های مؤثر بر آن در این مطالعات از روش هفت مرحله ای سندول سکی و باروسو (۲۰۰۷) استفاده شد. یافته های تحقیق نشان داد که برای بالندگی حرفه ای معلمان حداقل می بایست به 8 بعد اساسی توجه نمود. این ابعاد عبارتند از: تدریس، آموزش، امکانات، ارزشیابی، محتوا، فناوری، تخصص، دوره ضمن خدمت می باشد. در ضمن مولفه ها و نیاز های مربوط به هر کدام از این عامل ها بررسی شده است که در قالب نیاز های آموزشی و نیاز های غیر آموزشی استخراج گردیده است. بر اساس نتایج می توان گفت بالندگی معلمان دارای ابعاد مختلفی است که از این رو برنامه ریزان نظام آموزش و پرورش می توانند به این ابعاد توجه نمایند و در جهت افزایش و مدیریت بهتر بالندگی معلمان اقدام کنند.
اثر سرمایه اجتماعی نهادی بر احساس امنیت اجتماعی در جمهوری اسلامی ایران با تأکید بر سرمایه اجتماعی پلیس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: به اعتقاد صاحب نظران، سرمایه اجتماعی مولفه بسیارمهمی برای تحقق امنیت است. این پژوهش با هدف شناخت سطح اثرگذاری سرمایه اجتماعی نهادی و کلان کشور بر احساس امنیت اجتماعی در استان های کشور با کنترل و در نظر گرفتن سرمایه اجتماعی پلیس انجام گرفته است.روش: پژوهش ازمنظر هدف، کاربردی و ماهیت آن، ازنوع کمی است. شیوه انجام پژوهش ازنوع تحلیل ثانویه داده ها و جامعه هدف، کلیه افراد بالای 18 سال در استان های کشور است. حجم نمونه مورد بررسی15500 مورد بوده است که در منبع اولیه، با روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شده اند. ابزار گرداوری اطلاعات، پرسش نامه است که اعتبار و روایی آن توسط آزمون همبستگی درونی مورد تأیید قرار گرفته است. برای آزمون فرضیه ها از روش الگوسازی معادلات ساختاری و نرم افزار لیزرل بهره گیری شده است.یافته ها: متغیر وابسته پژوهش امنیت اجتماعی است که توسط شاخص های امنیت جانی، تجربه ناامنی و احساس امنیت محاسبه شد. متغیر مستقل پژوهش، سرمایه اجتماعی نهادی است و سرمایه اجتماعی پلیس نیز متغیر میانجی پژوهش است که توسط شاخص های اعتماد به پلیس، رضایت از خدمات ارائه شده، پاسخ گویی پلیس به نیازها، آمادگی کمک به پلیس، وظیفه شناسی پلیس و عام گرایی پلیس محاسبه شد.نتایج: بررسی ها نشان داد که سطوح امنیت و سرمایه اجتماعی در استان های کشور دارای تفاوت معنی دار است و سرمایه اجتماعی نهادی بر سرمایه اجتماعی پلیس و احساس امنیت، اثر یکسان و معنی داری دارد؛ ولی سرمایه اجتماعی پلیس بر احساس امنیت در استان های کشور اثر قوی تری دارد.
اثر تعاملی بازار سیار شبانه در توسعه اقتصاد شهری (مطالعه موردی: خرده فروشان شبانه بافت مرکزی شهری زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد شهری سال ۹ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
81 - 96
حوزههای تخصصی:
بازار سیار شبانه شهری بازاری است مبتنی بر ساختار اقتصاد غیررسمی که توسط دست فروشان در فضاهای پرتحرک شکل گرفته است و در تعامل با فضا خود را توسعه می دهد. ماهیت این بازار مبتنی بر اقتصاد خرده فروشی است و بررسی اثرات آن در توسعه اقتصاد شهری اهمیت و ضرورت دارد. این پژوهش با هدف بررسی اثر تعاملی بین اقتصاد مبتنی بر خرده فروشی و کیفیت فضای شهری بافت مرکزی شهر زنجان تدوین یافته است. روش پژوهش از نوع کیفی مبتنی بر نظریه داده بنیاد است که با استفاده از روش استقرایی - تفسیری منطبق بر بنیان پدیدارشناسی تبیین شده است. جامعه آماری پژوهش فعالان اقتصادی (خرده فروشان) شبانه مستقر در بافت مرکزی شهری زنجان (پیاده راه خیابان امام و میدان انقلاب) هستند. روش گردآوری داده ها مشاهده و مصاحبه نیمه ساختاریافته است و حجم نمونه به شیوه اشباع داده ای 21 فعال اقتصادی را شامل می شود. تجزیه وتحلیل داده ها با مدل زمینه گرا در قالب کدگذاری باز، کدگذاری محوری و انتخابی است؛ به طوری که با ساخت مفاهیم و مقوله ها، عوامل علّی، زمینه ای، میانجی و راهبردی استخراج و شرایط پیامدی تبیین شدند. در نهایت، نتایج نهایی تحلیل ها در مدل پارادایمی ترسیم شد. یافته ها نشان می دهد تعامل بین کیفیت فضای شهر، حضور شهروندان و اقتصاد شبانه تعاملی چندسویه و اثرگذار بر یکدیگر است. شرایط پیامدی غیرفعال مانند رفتار قهرآمیز مدیریت شهری با فعالان، ضعف برنامه ریزی و سامان دهی، گسترش تدریجی، ظرفیت کنترل پذیری و رهاشدگی، کیفیت محیطی و حیات اجتماعی فضای شبانه را به تدریج دچار افت می کند. از سوی دیگر، هم زیستی فعالان اقتصادی، حضور خانوادگی و گروهی شهروندان، کیفیت بخشی فضای محیطی بافت، حس تعلق مکان و فضا، پویا شدن فضای شبانه شهر، التقاط کار و فعالیت با گردش و تفریح شبانه به تعامل و وابستگی فضای شهر با بازار شبانه منجر شده است و ضمن توسعه اجتماعی، توسعه اقتصاد شهری را سبب ساز می شود.
شناسایی و مدل سازی کارکردهای هوش مصنوعی در ارتقای کارآمدی نظام اداری و ارائه خدمات عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت دولتی ایران دوره ۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
111 - 147
حوزههای تخصصی:
ارائه خدمات عمومی مناسب نقش مهمی در کارآمدی دولت ها و بهبود کیفیت حکمرانی دارد. دراین راستا استفاده از ظرفیت های هوش مصنوعی در اداره امور عمومی می تواند زمینه ساز ارتقای کیفیت تصمیم گیری در بخش دولتی شده و ارتقای کارآمدی خدمات عمومی به شهروندان و افزایش رضایت آن ها از حاکمیت را به همراه داشته باشد. براین اساس، پژوهش حاضر با هدف شناسایی کارکردهای هوش مصنوعی در ارتقای کیفیت خدمات عمومی تدوین شده است. همچنین پژوهش حاضر با مطالعه منابع علمی در حوزه کارکردهای هوش مصنوعی و براساس روش تحلیل مضمون، 11 کارکرد اصلی و مبناییس برای هوش مصنوعی در ارتقای نظام اداری شناسایی کرده است. در مرحله بعد با استفاده از روش مدل سازی ساختاری- تفسیری (ISM)، کارکردهای شناسایی شده در چهار سطح قرار گرفتند. دراین امتداد، تسهیل تصمیم گیری مبتنی بر داده در بخش عمومی به عنوان زیربنایی ترین کارکرد در سطح چهارم قرار گرفت و به عنوان کلیدی ترین کارکرد هوش مصنوعی در کارآمدی نظام اداری شناسایی شد. همچنین کارکردهای افزایش کیفیت و بهره وری اقتصادی ارائه خدمات، کاهش هزینه پیامدهای تصمیمات نسنجیده و ارتقای شفافیت، پاسخگویی و اعتماد عمومی به عنوان خروجی ها و تأثیرات هوش مصنوعی شناخته شدند و در سطح اول قرار گرفتند. به علاوه کارکردهای هوشمندی و خودکارسازی فرایندها، بهره مندی از هوش جمعی و تعامل بیشتر با شهروندان، شخصی سازی خدمات، ارتقای کیفیت و هوشمندسازی مدیریت منابع انسانی، عارضه یابی هوشمند در ارائه خدمات عمومی و ایجاد زمینه تعامل هوشمند بین سازمانی به عنوان متغیرهای پیوندی و دارای خاصیت اهرمی در تحقق کارآمدی نظام اداری و خدمات عمومی مبتنی بر هوش مصنوعی شناخته شدند.
بررسی میزان احساس امنیت ادراک شده در توسعه پدافند داخلی و پیشگیری موضعی توسط ساکنین مناطق منتخب شهر تبریز بر اساس اصول نسل دوم CPTED(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم و فنون نظامی سال ۲۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۶۹
249 - 280
حوزههای تخصصی:
هدف: احساس امنیت، پدیده ای روان شناختی و اجتماعی است که ابعاد گوناگون دارد. این احساس از تجربه های عینی و اکتسابی افراد از شرایط و اوضاع پیرامون ناشی می شود. هدف از انجام این پژوهش بررسی میزان احساس امنیت ادراک شده توسط ساکنین مناطق منتخب شهر تبریز بر اساس اصول نسل دوم CPTED است.روش شناسی: در این پژوهش توصیفی-کاربردی، داده های موردنیاز از طریق روش میدانی و اسنادی گردآوری گردید. جهت آنالیز آماری داده ها از روش های آمار توصیفی و همبستگی (جهت یافته های استنباطی) استفاده شد.یافته ها: بر اساس یافته ها، بالاترین میانگین احساس امنیت از منظر ساکنین مناطق منتخب مربوط به شاخص ارتباط با خارج محله) 11/52 (و پایین ترین مربوط به شاخص آستانه ظرفیت (06/50) و میانگین احساس امنیت کل 16/51 بود. میانگین احساس امنیت ادراک شده در جنس مؤنث و مذکر به ترتیب 02/50 و 25/52 بود. ارتباط مثبت و معنی داری بین احساس امنیت ادراک شده با شاخص های فرهنگ جمعی، ارتباط با خارج محله، آستانه ظرفیت و همبستگی اجتماعی مشاهده گردید (0. 001 p<).نتیجه گیری: افزایش هریک از شاخص های فرهنگ جمعی، ارتباط با خارج محله و آستانه ظرفیت و همبستگی اجتماعی احتمالاً سبب افزایش احساس امنیت ادراک شده توسط ساکنین در مناطق منتخب شهر تبریز خواهد شد.
تحلیل فضایی تاب آوری در برابر مخاطره سیلاب، مطالعه موردی: محلات منطقه یک شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه شهرنشینی و گسترش بیش از حد شهرها باعث تخریب زیستگاههای طبیعی و چشم انداز منفی برای آنها شده است. در پاسخ به این فشار انسانی، طبیعت و عناصر آن در قالب مخاطرات طبیعی عکس العمل خود را نشان میدهند. یکی از این مخاطرات سیلابها، جریانهای شدید رودخانه ها و طغیان رود دره ها می باشند که هر ساله باعث وارد آمدن خسارتهای سنگین به شهرها میشوند. تحقیق حاضر از نظر هدف از نوع تحقیقات کاربردی است که با روش توصیفی تحلیلی مبتنی بر اطلاعات کتابخانه ای و آمارهای رسمی کشور انجام گرفته است. محدوده مورد مطالعه این تحقیق محلات منطقه یک شهرداری تهران میباشند. شاخصها به روش فازی بی مقیاس و سپس با استفاده از روش GWR مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج به دست آمده در زمینه شاخص نهایی تاب آوری بیانگر آن بود که 30 درصد محلات دارای تاب آوری زیاد و 15 درصد دارای تاب آوری بسیار زیاد بودند. 22 درصد محلات دارای تاب آوری متوسط بودند. از این میان، محلات گلها، تجریش و زعفرانیه تحت تاثیر رودخانه بودند. دقیقا به مانند تعداد محلات واقع در دسته با تاب آوری زیاد، 30 درصد محلات نیز در دسته با تاب آوری کم قرار می گرفتند. اکثر این محلات در نیمه شمالی شرق منطقه واقع شده اند.
واکاوی نقش و جایگاه ذینفعان و ذی نفوذان در فرایند بازآفرینی پایدار محدوده های ناکارآمد شهری (مورد مطالعه: محلات شهید معقول و امیرآباد در کلان شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهر به مثابه یک موجود زنده، درگذر زمان، انواع آسیب ها و فرسایش و آنگاه بهسازی و نوسازی را در ابعاد گوناگون تجربه می نماید. فرآیندهای زوال شهری که منجر به ایجاد فضاهای ناکارآمد و فرسوده در شهرها می گردند، یکی از پرچالش ترین مسائل عصر حاضر شهرها به ویژه کلانشهرهاست به نحوی که مدیران شهری توجه خود را به برنامه ریزی پایدار شهری با استفاده از فرایند بازآفرینی معطوف نموده اند. از جمله عناصر مهم در این فرآیند، کنشگران شهری می باشند که متأسفانه در بررسی نظریه ها و رویکردهای مختلف مرتبط در صد سال اخیر حکایت از نبود جایگاه مشارکت آنان در توسعه شهر دارد. پژوهش حاضر با هدف شناسایی ذی نفعان و ذی نفوذان و تبیین جایگاه و نقش آنان در فرایند بازآفرینی پایدار شهر با بهره گیری از روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از تکنیک دلفی و مدل ماتریس علاقه – قدرت به عنوان روشی تجربه گرایانه به اولویت بندی ذینفعان پرداخته است. نتایج تحقیق نشان می دهد که از میان 16 مورد ذینفع شناسایی شده در محدوده مورد مطالعه اعضای شورای اجتماعی و گروه های جهادی و مردم نهاد دارای ارتباط مستقیم در فرایند بازآفرینی پایداری این محلات می باشند. بعلاوه روحانیون محله، ائمه جماعات، پایگاه های بسیج و گروه های جهادی و خودجوش در سطح محله به دلیل ارتباط قوی با مردم به عنوان ذینفعان کلیدی دارای قدرت و علاقه بالایی هستند، شناسایی شده که می توانند در تسهیل فرایند بازآفرینی بسیار تأثیرگذار باشند. این گروه ها همچون هرمی هستند که سایر افراد، معتمدین و فعالین محلی به آنان متصل بوده که به کمک آنان اطلاع رسانی و آگاهی رسانی در خصوص فرایند بازآفرینی بصورت زنجیروار و شبکه ای به ساکنین صورت می پذیرد. بنابراین بایستی در فرایند تدوین سند بازآفرینی به ذینفعان شناسایی شده تمرکز داشته و با در نظر گرفتن خواسته ها و انتظاراتشان، رضایت آنان را جلب نمود. چرا که حضور ذینفعان مختلف با علایق گوناگون و انتظارات متفاوت در اجرای پروژه ها نیازمند مدیریت صحیح است تا اجرای پروژه با موانع کمتری از ناحیه ذینفعان مواجه گردد.
شاخص های مدیریت نظامی پیامبر اعظم (ص) از منظر قرآن کریم و دلالت های آن برای جهان معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم و فنون نظامی سال ۲۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۷۰
77 - 124
حوزههای تخصصی:
هدف: امروزه موفقیت نهادها و سازمان ها تا حدود زیادی به کارایی و اثربخشی مدیریت وابسته است. الگوهای مدیریت که متصل به آموزه های وحیانی و اسلامی باشند، از اثربخشی زیادی برخوردار خواهند بود. همان طوری که پیامبر اکرم (ص) الگوی حسنه برای مؤمنان و چه بسا برای کلیه انسان ها محسوب می شود در بُعد نظامی هم یک الگوی مطلوب می باشد لیکن تاکنون شاخص های مدیریت نظامی پیامبر اکرم (ص) شناسایی نشده و دلالت های آن برای جهان معاصر تحلیل نگردید. این تحقیق به دنبال شناسایی شاخص های مدیریت نظامی پیامبر اعظم (ص) از منظر قرآن کریم و تشریح دلالت های آن برای جهان معاصر می باشد. روش: ابزار گردآوری داده ها، اسنادی و مطالعات کتابخانه ای بوده و روش پژوهش نیز توصیفی است. در راستای پرسش های تحقیق، برخی کتب تفسیری شیعه و اهل سنت قرآن کریم موردبررسی قرارگرفته است. یافته ها: یافته ها نشان داد شاخص های قرآنی مدیریت نظامی پیامبر اکرم (ص) شامل: انگیزه الهی جهاد؛ ترغیب به جهاد؛ رعایت عدالت و مساوات؛ حضور میدانی در جنگ ها و صحنه های نبرد؛ صبوری؛ پایداری و مقاومت؛ ساده زیستی و معاشرت؛ نظم، انضباط و نظارت؛ ذکر و عبادت است. نتیجه گیری: درنتیجه، قرآن مجید برخی از شاخص های مدیریت نظامی پیامبر اکرم (ص) را ترسیم نموده است که قابل بهره گیری در ابعاد مختلف مدیریتی در جهان به ویژه در جوامع اسلامی است. در صورت شناسایی شاخص های مدیریت نظامی وحیانی و الهی و تشریح دلالت های آن در جهان معاصر، سازمان های نیروهای مسلح می توانند نقش و مأموریت های خود را به صورت مطلوب ایفا نمایند. به طورکلی، اعمال مدیریت نظامی الهی باعث موفقیت در انجام مأموریت ها و افزایش بهره وری سازمانی نیروهای مسلح می شود.
آسیب شناسی اخلاق حرفه ای مهندسین مشاور شهرساز در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۲۲ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۷۷
۳۳-۲۱
حوزههای تخصصی:
اخلاق را مجموعه ای از صفات روحی و باطنی انسان تعریف کرده اند که به صورت اعمال و رفتاری از خلقیات درونی انسان ناشی می شود و بروز ظاهری پیدا می کند. پیچیده تر شدن روزافزون سازمان ها و افزایش میزان کارهای غیراخلاقی، غیرقانونی و غیرمسئولانه در محیط های کاری، توجه مدیران و صاحب نظران را به بحث اخلاق حرفه ای معطوف ساخته است. این پژوهش به دنبال شناسایی خلأ های اخلاقی در جامعه حرفه ای مشاوران و برنامه ریزان شهری و بررسی دوگانگی های اخلاقی پیشِ روی مشاوران و کارفرمایان با طرح سناریوها می پردازد، تا اولویت های اخلاقی هر یک را شناسایی نماید. بدین منظور در تدوین چارچوب نظری ابتدا از روش مطالعات کتابخانه ای و سپس با استفاده از روش دلفی پس از تدقیق سناریوها در سه سطح الف)سطوح پایین به بالا(سازندگان، برنامه ریزان، نمایندگان جوامع محلی)، ب)سطوح میانی و ج)سطوح بالا به پایین(بخش دولتی)، پرسش نامه ای تهیه شده و تعداد 46 نفر از افراد درگیر در این حوزه به سؤالات پژوهش پاسخ داده اند. نتایج پژوهش نشان دهنده وضعیت نامناسب اخلاق حرفه ای می باشد. به طوری که در 20 سناریو مطرح شده، به طور میانگین، نظر افراد متوسط رو به پایین می باشد؛ همچنین مبنای اصلی تصمیمات و رفتارهای شرکت های مشاور، بیش از آن که مبتنی بر حل مشکلات باشد، معطوف به تأمین منافع اقتصادی خودشان است و منافع کوتاه مدت حاصل از طرح ها را به منافع بلندمدت ارتباط با مشتریان و حسن شهرت در میان شرکت های مشاور و مشتریان ترجیح می دهند، به همین دلیل توانایی استقامت در برابر خواسته های کارفرما را نداشته که البته آن را نیز امری غیراخلاقی دانسته اند.