فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۴۰۱ تا ۴٬۴۲۰ مورد از کل ۱۲٬۷۸۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی شکاف انتظارات بین حسابرسان و استفاده کنندگان گزارش حسابرسی در حوزه سطح اهمیت می پردازد. این پژوهش از نوع پیمایشی است و نمونه آماری با استفاده از فرمول کوکران با جامعه نامعلوم، تعداد ۳۸۴ نفر تعیین گردید که درنهایت تعداد 168پرسشنامه از حسابرسان و تعداد 187 عدد از استفاده کنندگان جمع آوری گردید. داده ها با استفاده از آزمون های تی دو نمونه ی مستقل، تحلیل واریانس آنوا، توکی و فریدمن تجزیه وتحلیل شدند. نتایج پژوهش نشان می دهد که بین نظرات دو گروه در مورد تأثیر تعدیلات صورت های مالی بر اهمیت، افشای سطح اهمیت و نحوه فراگیر بودن آثار تحریف ها، تفاوت معنی داری وجود نداشت و هر دو گروه موافق افشای سطح اهمیت در گزارش حسابرسی و بازنگری معیار و ضرایب مشخص شده در دستورالعمل سطح اهمیت هستند. تاکنون به طور مشخص در حوزه تفاوت انتظارات حسابرسان و استفاده کنندگان گزارش ها در حوزه سطح اهمیت، پژوهش داخلی انجام نشده است، لذا می توان این مسئله را دال بر نوآوری موضوع و کاربردی بودن نتایج آن دانست.
اثر مسئولیت اجتماعی راهبردی بر عملکرد مالی و ضریب واکنش سود شرکت ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسئولیت اجتماعی، تعهد شرکت ها برای اقداماتی است که علاوه بر تامین منافع شرکت، موجبات بهبود رفاه جامعه را نیز فراهم می آورد. بر این اساس، مسئولیت اجتماعی یک تعهد است که شرکت باید در قبال آن پاسخگو باشد؛ به عبارتی، شرکت ها مسئول هستند که از آلوده کردن محیط زیست، اعمال تبعیض در امور استخدامی، بی توجهی به تامین نیازهای کارکنان، تولید کردن محصولات زیان آور و نظایر آن که به سلامت جامعه لطمه می زنند، بپرهیزند. هدف از این پژوهش، بررسی رابطه مسئولیت اجتماعی راهبردی با عملکرد مالی و ضریب واکنش سود شرکت های عضو بورس اوراق بهادار تهران است. برای این منظور داده های 109 شرکت عضو بورس اوراق بهادار تهران برای دوره 7 ساله از 1389 تا 1396 بررسی شد. برای سنجش مسئولیت اجتماعی راهبردی از شاخص کارول (1979) استفاده شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد مسئولیت اجتماعی شرکت ها بر ضریب واکنش سود، تأثیر مثبت دارد. همچنین، مسئولیت اجتماعی شرکت ها بر نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری حقوق صاحبان سهام تأثیر معنی داری ندارد، اما بر بازده دارایی ها تأثیر مثبت دارد.
بررسی تاثیر اعتبار نام تجاری بر قصد خرید مصرف کننده با نقش میانجی گری تعهد عاطفی مصرف کنندگان شهر تهران برند آدیداس
حوزههای تخصصی:
در بازار نام های تجاری گوناگونی عرضه می شود اما نمی توان به طور مطلق یک نام تجاری را رهبر کل بازار دانست. امروزه سازمان ها بر این باور رسیده اند که تنها با تکرار خرید مشتریان است که قادرند به سود بلند مدت برسند. یکی از راه های تکرار خرید مشتریان تعهد عاطفی به ارزش های سازمان است که این تعهد از طریق اعتبار نام تجاری حاصل می شود. پژوهش حاضر از لحاظ هدف از نوع کاربردی، از لحاظ نوع روش، توصیفی – پیمایشی هست و هدف آن بررسی تأثیر اعتبار نام تجاری بر قصد خرید مصرف کننده با بررسی نقش میانجی گری تعهد عاطفی در بین مشتریان برند آدیداس در شهر تهران است. از روش کتابخانه ای و پرسشنامه ای جهت گردآوری اطلاعات استفاده گردید. جامعه آماری، این تحقیق شامل کلیه مشتریان برند آدیداس تهران بود که تعداد آن ها با توجه به روش هومن برای مدل یابی معادلات ساختاری تعداد 360 نفر برای نمونه انتخاب گردید و از روش نمونه گیری در دسترس برای توزیع پرسشنامه ها استفاده گردید. برای بررسی فرضیات تحقیق و تجزیه وتحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی و استنباطی با کمک نرم افزار SPSS و Amos استفاده گردید. با توجه به نتایج مشاهده شد که تعهد عاطفی در تأثیر اعتبار برند بر قصد خرید مصرف کننده نقش میانجی دارند نتایج نشان داد اعتبار برند بر قصد خرید مصرف کننده تأثیر معنی داری دارد و اعتبار برند بر تعهد عاطفی تأثیر معنی داری دارد و در نهایت نتایج نشان داد تعهد عاطفی بر قصد خرید مصرف کننده تأثیر معنی داری دارد.
بررسی عملکرد راهبرد معاملاتی اقلام تعهدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد مدیریت مالی سال هشتم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۰
21-41
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این مقاله، بررسی عملکرد راهبرد معاملاتی اقلام تعهدی است. راهبرد اقلام تعهدی، راهبردی معاملاتی است که طبق آن سهام با سطح نسبی پایین اقلام تعهدی خریداری و نگهداری شده و سهام با سطح نسبی بالای اقلام تعهدی فروخته می شود. به صورت خاص در این پژوهش امکان کسب بازده مازاد و بازده مازاد تعدیل شده بر اساس ریسک با به کارگیری «راهبرد اقلام تعهدی سنتی» و «راهبرد اقلام تعهدی نسبی»، آزمون شده است. بدین منظور داده های 236 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران به صورت ماهانه بین سال های 1390 تا 1397 جمع آوری گردید؛ و برای آزمون فرضیه ها از روش سبد مصون سازی و آزمون t استفاده شد. نتایج نشان داد به کارگیری راهبرد اقلام تعهدی نسبی، منجر به کسب بازده مازاد و بازده مازاد تعدیل شده بر اساس ریسک می شود. همچنین نتایج حاکی از کسب بازده مازاد با به کارگیری راهبرد اقلام تعهدی سنتی بود؛ اما کسب بازده تعدیل شده بر اساس ریسک با به کارگیری راهبرد یادشده، تائید نشد. با توجه به این که در بازار کارایی که ناهنجاری در آن وجود ندارد، نمی توان به بازده مازاد دست یافت، نتایج پژوهش حاضر حاکی از وجود ناهنجاری اقلام تعهدی در بورس اوراق بهادار تهران است. همچنین نتایج پژوهش، حاکی از این است که راهبرد اقلام تعهدی نسبی در مقایسه با راهبرد اقلام تعهدی سنتی کارایی بیشتری دارد.
توسعه بازارهای مالی و رشد اقتصادی در کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه در چارچوب حسابداری رشد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بورس اوراق بهادار سال سیزدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۵۲
36 - 70
حوزههای تخصصی:
یکی از موضوعات تأثیرگذار بر رشد اقتصادی، توسعه مالی می باشد. به نظر تعدادی از اقتصاددانان، توسعه مالی از طریق افزایش سطح پس انداز و افزایش سطح سرمایه گذاری می تواند باعث افزایش رشد اقتصادی گردد. و گروهی دیگر معتقد به انتقال توسعه مالی از طریق تاثیرات آن بر تخصیص منابع و کارایی سرمایه بر رشد اقتصادی می باشند. در این پژوهش، بر اساس داده های جمع آوری شده از سایت بانک جهانی، تأثیر توسعه مالی بر تولید ناخالص داخلی در کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه درطی دوره زمانی 2008 تا 2016 و در چارچوب حسابداری رشد با استفاده از روش داده های تابلویی مورد بررسی قرار گرفته است. و همچنین ازنسبت ارزش بازار سهام به اعتبارات اعطایی بانکها به بخش خصوصی به عنوان شاخص توسعه بازار مالی استفاده شده است.طبق نتایج حاصل از پژوهش، مشخص گردید که در کشورهای توسعه یافته، بین توسعه بازار مالی و رشد اقتصادی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. اما در کشورهای در حال توسعه بین توسعه بازار مالی و رشد اقتصادی رابطه منفی و معناداری وجود دارد.
توانایی الگوهای چرخه عمر شرکت در تبیین انعطاف پذیری مالی (بر اساس شاخص تعدیل شده انعطاف پذیری مالی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت مالی سال دهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۲
159 - 188
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی توانایی الگوهای مختلف چرخه عمر شرکت در تبیین انعطاف پذیری مالی در بازار سرمایه ایران است. بنابراین برای دستیابی به هدف پژوهش یک شاخص انعطاف پذیری مالی تعدیل شده و چند بعدی جهت انعکاس ویژگی های جاری بورس اوراق بهادار ایران به صورت شاخصی ترکیبی و بر اساس نظرات خبرگان به روش تحلیل سلسله مراتبی و ضریب تغییرات استخراج شده است و سپس با استفاده از این معیارِ تعدیل شدهِ انعطاف پذیری مالی، توانایی تبیین الگوهای مختلف چرخه عمر شرکت مورد آزمون قرار گرفته است. فرضیه های پژوهش بر روی نمونه ای از 180 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1387 تا 1397 با استفاده از رگرسیون داده های ترکیبی مورد آزمون قرار گرفته است. نتایج نشان داد که به طور کلی در بین سه الگوی چرخه عمر، الگوی دیکینسون با ترکیب خالص جریان وجوه نقد ناشی از فعالیت های عملیاتی، سرمایه گذاری و تامین مالی یک شرکت، نقشه چرخه عمر شرکت را در هر تاریخی از صورت های مالی به طور کامل تر و همه جانبه تری فراهم می آورد و همین عامل توانایی تبیین این الگو را بالاتر برده است.
Evaluation of Monetary and Fiscal Policy Based on New Keynesian Dynamic General Equilibrium Model in Iran’s Economy(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This paper examines monetary and fiscal policy through the estimation of a New-Keynesian dynamic general equilibrium model for Iran’s economy. In this New-Keynesian dynamic general equilibrium model, the consumers encounter the liquidity constraint and the firms face sticky prices, while they are changing them. In the model presented, a role is considered for both government spending and taxation, besides the monetary rule. Then, the model is estimated using Iran's data over the period of 2002-2017, through the method of generalized moments which leads into valuable insight. The results indicate that aggregate demand reacts to changes in interest rates. When inflation occurs, regardless of its source, it is persistent and inertia.The monetary policy has a forward-looking behavior. The output gap with a lag has a negative effect on government spending and the short-term impact of the output gap on government spending is smaller than its impact on taxation (Tax responses to the output gap are stronger and positive).
نحوه ارائه اطلاعات مالی و سبک های تصمیم گیری استفاده کنندگان اطلاعات مالی : آزمون نظریه حسابداری ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بورس اوراق بهادار سال سیزدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۵۲
245 - 268
حوزههای تخصصی:
حسابداری ذهنی به تفکیک روانشناختی افراد در منابع و چگونگی ردیابی افراد در استفاده از منابع اشاره دارد.به عبارتی مجموعه ای از اقدامات شناختی که توسط افراد و خانواده ها برای سازماندهی ، ارزیابی و پیگیری فعالیت های مالی تعریف می شود .هدف این تحقیق بررسی رابطه نحوه ارائه اطلاعات مالی وسبک های تصمیم گیری با قضاوت استفاده کنندگان مالی می باشد. به منظور دستیابی به این هدف نمونه ای به تعداد 200 نفر از حسابداران و مدیران مالی و تحلیل گران مالی که در بازارهای مالی فعالیت داشتند، به صورت تصادفی انتخاب شدند. روش جم ع آوری اطلاعات ، توصیفی – پیمایشی است. داده ها از دو روش کتابخانه ای و میدانی جمع آوری شده است .جهت گردآوری اطلاعات از پرسشنامه استفاده شده است.پایایی ابزار جمع آوری داده ها با استفاده از پایایی ترکیبی ارزیابی شد و روایی آن با استفاده از تکنیک های تحلیل عاملی ،مورد تایید قرار گرفت. برای آزمون فرضیه های پژوهش از روش مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شده است. نتایج آزمون فرضیه ها نشان می دهد که در حالت های مختلف اعلام سود وزیان، سبک های تاثیرگذار بر قضاوت وتصمیم گیری استفاده کنندگان، متفاوت است. باتوجه به این نتایج می توان گفت که نحوه ارائه اطلاعات بر قضاوت استفاده کنندگان بر اساس سبک های تصمیم گیری استفاده کنندگان تاثیر می گذارد.
تأثیر عملکرد شرکت بر ریسک سقوط آتی قیمت سهام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد مدیریت مالی سال هشتم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۰
43-62
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی تأثیر عملکرد شرکت و ریسک سقوط آتی قیمت سهام در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. برای این منظور داده های مربوط به 100 شرکت عضو بورس اوراق بهادار تهران برای دوره زمانی 1392 الی 1396 مورداستفاده قرار گرفت. این پژوهش از نوع توصیفی همبستگی بوده و فرضیه ها از طریق رگرسیون چندگانه به روش داده های تابلویی مورد آزمون قرار گرفتند. یافته های پژوهش نشان می دهد که بین شاخص های عملکرد (نرخ بازده دارایی ها، نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری شرکت، شاخص Q توبین و سود هر سهم) و ریسک سقوط آتی قیمت سهام در شرکت های پذیرفته در بورس اوراق بهادار تهران رابطه منفی و معنی داری وجود دارد. به عبارتی با توجه به عملکرد یک شرکت، می توان جهش یا سقوط آتی قیمت سهام را پیش بینی و نسبت به خرید یا فروش سهام آن شرکت اقدام کرد.
Machine learning algorithms for time series in financial markets(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This research is related to the usefulness of different machine learning methods in forecasting time series on financial markets. The main issue in this field is that economic managers and scientific society are still longing for more accurate forecasting algorithms. Fulfilling this request leads to an increase in forecasting quality and, therefore, more profitability and efficiency. In this paper, while we introduce the most efficient features, we will show how valuable results could be achieved by the use of a financial time series technical variables that exist on the Tehran stock market. The suggested method benefits from regression-based machine learning algorithms with a focus on selecting the leading features to find the best technical variables of the inputs. The mentioned procedures were implemented using machine learning tools using the Python language. The dataset used in this paper was the stock information of two companies from the Tehran Stock Exchange, regarding 2008 to 2018 financial activities. Experimental results show that the selected technical features by the leading methods could find the best and most efficient values for the parameters of the algorithms. The use of those values results in forecasting with a minimum error rate for stock data.
مهارت کارکنان و چسبندگی هزینه های حقوق و دستمزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع رفتار نامتقارن هزینه ها توجه زیادی را در ادبیات حسابداری مدیریت به خود جلب نموده است. مطابق نظریه اقتصادی هزینه های چسبنده، هزینه های تعدیل منابع به ویژه هزینه های تعدیل کارکنان یکی از دلایل اصلی برای این رفتار نامتقارن است. پژوهش حاضر با بررسی تأثیر مهارت کارکنان بر چسبندگی هزینه های حقوق و دستمزد بینشی تازه برای نظریه ی اقتصادی چسبندگی هزینه ها فراهم می آورد. در این پژوهش شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در طی سال های 1390 تا 1399 به عنوان جامعه ی آماری انتخاب و مهارت کارکنان با استفاده از مؤلفه های سرانه آموزش، تجربه و سطح تحصیلات کارکنان اندازه گیری می شود. نتایج این پژوهش، نشان می دهد که سطح مهارت کارکنان بر چسبندگی هزینه های حقوق و دستمزد تأثیر مثبتی دارد. همچنین نتایج حاکی از آن است که هزینه های حقوق و دستمزد در شرکت های با مهارت بالای کارکنان دارای چسبندگی و در شرکت های با مهارت پایین کارکنان فاقد چسبندگی است.
ارزیابی تاثیرساختار مالکیت، کیفیت حسابرسی ، ساختارهیئت مدیره برخطر سقوط قیمت سهام در شرکت های پذیرفته دربورس اوراق بهادار تهران
حوزههای تخصصی:
هدف این مطالعه ، ارزیابی تأثیر ساختار مالکیت، کیفیت حسابرسی، ساختار هیئت مدیره بر خطر سقوط قیمت سهام در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. روش تحقیق از لحاظ هدف، کاربردی و پس رویدادی میباشد. همچنین از لحاظ روش گردآوری دادهها، توصیفی– همبستگی است و از روششناسی مبتنی بر بازار استفاده شده است. جامعه آماری این تحقیق 245 شرکت از شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران در یک دوره پنج ساله 1396-1392 می باشند. 127 شرکت به عنوان نمونه آماری پژوهش انتخاب شد. برای آزمون نرمال بودن دادهها از آزمون جارگو-برا، آزمون عدم وجود هم خطی بین متغیرهای مستقل از طریق ماتریس همبستگی، عدم وجود خودهمبستگی یا همبستگی پیاپی بین خطاها از آزمون دوربین واتسون، برای بررسی واریانس ناهمسانی و همچنین تعیین روش تخمین بر اساس اثرات تصادفی از آزمون بروش و پاگان، برای آزمون تشخیص مدل از آزمون چاو، برای آزمون اثرات ثابت و تصادفی دادهها از آزمون هاسمن، برای آزمون فرضیهها از آزمون رگرسیون چندگانه استفاده شده است. این محاسیات از طریق نرم افزار Excel و EVIEWS انجام گرفته است. نتایج نشان داد که ساختار مالکیت بر خطر سقوط قیمت سهام تاثیر معناداری دارد. کیفیت حسابرسی بر خطر سقوط قیمت سهام تاثیر معناداری دارد. و ساختار هیئت مدیره بر خطر سقوط قیمت سهام تاثیر معناداری وجود ندارد.
بررسی تأثیر تحصیلات مدیران بر نگهداری وجوه نقد و ارزش مازاد وجوه نقد شرکت های بیمه ای در بورس اوراق بهادار تهران
حوزههای تخصصی:
شرکتها باید توسط مدیرانی، مدیریت شوند که میتوانند ارزش شرکت را افزایش دهند؛ با این حال برخی از شرکتها به نظر نمیرسد که به شدت از این الزامات پیروی کنند که ممکن است دلایلی را برای توضیح، برخی از شرکتها در مورد بیتجربگی توضیح دهد. مدیران اجرایی تصمیمات ساختاری سرمایه نامناسب را اتخاذ میکنند که باعث ناکارآمدی تصمیمات ساختار سرمایه میگردد. مدیران ارشد شرکتها به دلیل تاثیر قابل توجهی که مدیران ارشد بر تصمیمات و نتایج استراتژیک شرکتها دارند یک منبع حیاتی برای موفقیت هستند. از این رو هدف این پژوهش بررسی تأثیر تحصیلات مدیران بر نگهداری وجوه نقد و ارزش مازاد وجوه نقد شرکتهای بیمهای در بورس اوراق بهادار تهران طی سالهای 1393 تا 1397 با نمونه مشتمل بر 15 شرکت است. برای بررسی فرضیه از رگرسیون خطی چند متغیره و دادههای ترکیبی با استفاده از مدل حداقل مربعات تعمیمیافته استفاده شده است. نتایج آزمون فرضیه اول نشان داد که تحصیلات مدیران بر ارزش مازاد وجه نقد شرکتهای بیمهای تأثیر معنا داری دارد. همچنین در دیگر نتایج آزمون فرضیه تحقیق نشان داد که تحصیلات مدیران بر نگهداشت وجه نقد شرکتهای بیمهای تأثیر معنا داری دارد.
بررسی تاثیر اهرم مالی بر سرمایه گذاری شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به دنبال بررسی تاثیر اهرم مالی بر سرمایه گذاری های شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. جامعه آماری پژوهش، کلیه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1391 الی1396 بوده که پس از اعمال محدودیت های تحقیق و نمونه گیری به روش حذفی سیستماتیک تعداد 168 شرکت به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. به منظور آزمون فرضیه های پژوهش نیز از روش های رگرسیونی استفاده گردیده است. نتایج حاصل از فرضیه نخست پژوهش نشان می دهد که اهرم مالی تاثیر منفی و معناداری بر سرمایه گذاری های شرکت ها دارد. همچنین یافته های فرضیه دوم پژوهش بیانگر آن است که تاثیر اهرم مالی بر سرمایه گذاری در شرکت های با فرصت رشد بالا نسبت به شرکت های با فرصت رشد پایین، کمتر می باشد.
تاثیر اراده، دانش، شناخت و تعامل کارکنان ارشد دستگاه های نظارتی بر مبارزه با پول شوئی
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تبیین تاثیر اراده، دانش، شناخت و تعامل کارکنان ارشد دستگاه های نظارتی بر مبارزه با پول شوئی شکل گرفت. روش پژوهش توصیفی- پیمایشی و قلمرو زمانی سال 98 بود. جامعه آماری کارشناسان دستگاههای نظارتی و حسابرسی مسئول بوده که حسابرسان دیوان محاسبات کشور در آنجا حضور دارند انتخاب شد. با توجه به مشخص بودن افراد جامعه طبق جدول جرسی- مورگان حجم نمونه 200 نفر تعیین شد. به منظور جمع آوری اطلاعات از کارکنان ارشد دستگاه های نظارتی و حسابرسی، از پرسشنامه استفاده گردید تا ارتباط بین متغیرها برای آزمون فرضیه تحقیق بررسی شود بدین منظور تعداد 230 پرسشنامه توزیع شد که از این تعداد 200 پرسشنامه قابل تجزیه و تحلیل آماری دریافت گردید. جهت آزمون فرضیه ها از احتمال حاصل از برازش مدل در حالت معنی داری پارامترها استفاده شد. مناسبت مدل از طریق معادلات ساختاری بررسی گردید. یافتههای پژوهش نشان میدهد، اراده کارکنان ارشد، دانش کارکنان ارشد، شناخت کارکنان ارشد و تعامل کارکنان ارشد دستگاه های نظارتی بر مبارزه با پولشویی تاثیر دارد.
گزارشگری مالی بخش عمومی، ورای صورتهای مالی
حوزههای تخصصی:
گزارشگری مالی بعنوان محصول نهایی فرآیند حسابداری، تحت تأثیر ویژگی هایی ازجمله محیط فعالیت، نیازهای استفاده کنندگان و اهداف ذینفعان از اطلاعات مالی قرار دارد. اگرچه گزارشگری مالی نهادهای دولتی و عمومی و همچنین واحدهای انتفاعی و تجاری، نقش مشابهی در جهت تحقق مسئولیت پاسخگویی و فراهم نمودن اطلاعات برای تصمیم گیری (بر اساس تئوری مباشرت) ایفاد می نمایند اما گزارش هایی که آنها استخراج می کنند، تفاوت های قابل ملاحظه ای هم باهم دارند. در عین حال گزارش-های مالی بخش عمومی شامل عناصر و اطلاعات با اهمیت زیادی بوده و صورت های مالی (که برای بخش انتفاعی از بُعد قانونی تنها گزارش مالی الزامی است) فقط یکی از این اقلام بوده و از نظر سطح اهمیت نیز، پژوهش ها نشان داده، هم سطح با سایر عناصر گزارشگری مالی بخش عمومی می باشد. دولت بعنوان بزرگترین نهاد و بخش های عمومی، شهرداری ها و سایر نهادهای عمومی غیردولتی، برای تحقق اهداف خود، دو نوع فعالیت انجام می دهند. هیأت تدوین استانداردهای حسابداری دولتی (GASB) این فعالیت ها را چنین تفکیک نموده است: اول- فعالیت های حکمرانی (غیربازرگانی) و دوم- فعالیت های بازرگانی و امانی. فعالیت های حکمرانی (غیربازرگانی) موجب افتراق گزارش گری مالی بخش عمومی و مؤسسات انتفاعی (خصوصی) می گردد؛ هرچند در اغلب کشورها، گزارشگری مالی فعالیت های بازرگانی و امانی بخش عمومی با مؤسسات انتفاعی بخش خصوصی، تفاوت محسوسی نداشته و هر دو بسته به مباتی حسابداری مورد استفاده، از اصول و استانداردهای حسابداری مشابهی استفاده می نمایند. ویژگی های محیطی حاکم بر فعالیت های حاکمیتی بخش عمومی، نحوه تحصیل منابع برای تأمین هزینه این فعالیت-ها، حقوق شهروندان مبتنی بر پاسخ خواهی در خصوص نحوه و محل مصرف منابع، نیازهای اطلاعاتی استفاده کنندگان از گزارش های مالی، الزام مقامات منتخب به پاسخگویی مالی و غیره از مصادیقی هستند که به نحوی از انحاء در شیوه گزارشگری مالی، نوع و میزان افشاء اطلاعات در این گزارش ها، اثر گذار خواهد بود.
استراتژی های تأمین مالی شرکت ها در شرایط عادی و بحران: شواهدی از بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: در این پژوهش، راهبرد های تأمین مالی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در شرایط عادی و بحران اقتصادی طی سال های 1382 تا 1395 بررسی و مقایسه شده است. روش: جامعه آماری را شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و فرابورس تشکیل می دهد. فرضیه ها ازطریق معادله رگرسیون چندمتغیره و با استفاده از نرم افزار Eviews آزمون شده است. نتایج: یافته ها نشان می دهد بازده دارایی ها و اندازه شرکت تأثیر مثبت و مستقیم بر تأمین مالی ازطریق بازار سهام در هر دو دوره عادی و بحران دارد. رشد فروش، سودآوری و متوسط اهرم مالی تأثیر منفی و معکوسی بر تأمین مالی ازطریق بازار سهام دارد. دارایی های مشهود و ریسک بازار، تأثیری بر تأمین مالی ازطریق بازار سهام ندارد. به علاوه یافته ها نشان می دهد بازده دارایی ها و اندازه شرکت تأثیر منفی و معکوسی بر تأمین مالی ازطریق بازار بدهی در هر دو دوره عادی و بحران دارد. رشد فروش در دوره بحران تأثیر منفی و معکوسی بر تأمین مالی ازطریق بدهی دارد؛ اما این تأثیر در دوره عادی مثبت و مستقیم است. متغیرهای سودآوری و متوسط اهرم مالی نیز تأثیر مثبت و مستقیم بر تأمین مالی ازطریق بدهی دارند. دارایی های مشهود تأثیر مثبتی بر تأمین مالی ازطریق بدهی در دوره بحران دارد؛ ولی در دوره عادی این رابطه منفی است. براساس مقدار ضرایب، ریسک بازار، تأثیری بر تأمین مالی ازطریق بدهی ندارد.
فرایند تحلیل سلسله مراتبی گروهی (GAHP) رتبه بندی دارایی های نامشهود: مطالعه صنایع شیمیایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد مدیریت مالی سال هشتم بهار ۱۳۹۹ شماره ۲۸
122-147
حوزههای تخصصی:
ارزش شرکت ها به طور قطعی بر ارزیابی دارایی های نامشهود متکی است و مدل های سنتی درک ارزش این دارایی ها را تحت الشعاع قرار داده است که معمولا در نظر گرفته نمی شوند. هدف این مقاله ایجاد یک مسیر روشن برای رتبه بندی دارایی های نا مشهود بر اساس ارزش برند آنهاست. نمونه پژوهش شامل 10 شرکت منتخب در گروه محصولات شیمیایی در سال های 1391 تا 1395 است. مدل استفاده شده در این پژوهش برای رتبه بندی، AHP گروهی و جهت محاسبه ارزش برند ترکیبی از مدل ارزش ذاتی شرکت با استفاده از مدل تنزیل سود نقدی سه مرحله ای و مدل سود هر سهم منتسب به برند است. نتایج حاکی از آن است که به ترتیب، دارایی های نا مشهود مربوط به بازاریابی، قرارداد، فناوری، مشتری و هنر در اولویت قرار گرفتند؛ همچنین در ارزش گذاری برند با رویکرد سود هر سهم منتسب به برند مدلی مالی برای ارزشگذاری برند ارایه شد.
بررسی عوامل موثر بر همزمانی بازده سهام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
همزمانی بازده سهام حوزه نسبتاً جدیدی در پژوهش های مالی و اقتصادی است که رابطه نزدیکی با توسعه اقتصادی، ثبات بازارهای مالی و کارایی بازار دارد. همچنین کاربردهایی در اندازه گیری آگاهی دهندگی قیمت، قیمت گذاری دارایی ها، پیش بینی ریزش قیمت سهام، و ... دارد. همچنین همزمانی می تواند به منظور اندازه گیری کارایی بازار استفاده شودو عوامل زیادی بر همزمانی بازده سهام تاثیر گذار می باشد که هدف پژوهش حاضر بررسی عوامل موثر بر همزمانی بازده سهام است. در راستای دستیابی به این هدف برای آزمون فرضیه ها از داده های 155 شرکت از شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در طی سال های 1385 تا 1396 استفاده شده است. یافته که نتایج پژوهش نشان داد که بازده سالانه سهام و گردش معاملات و اندازه شرکت و نقدشوندگی سهام بر همگام سازی بازده سهام تاثیر معنی داری و مثبت دارد. سهامداران نهادی بر همگام سازی بازده سهام تاثیر معنی داری و منفی دارد. عمر شرکت و تمرکز مالکیت و فرصت رشد بر همگام سازی بازده سهام تاثیر معنی داری ندارد.
ارائه چارچوبی برای حسابداری مدیریت گازهای گلخانه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تغییرات اقلیمی در سال های اخیر به یکی از چالش برانگیزترین موضوعات زیست محیطی در جهان تبدیل شده است. شواهد علمی گویای این واقعیت است که انتشار گازهای گلخانه ای در سطح صنایع نقش عمده ای در پیدایش این پدیده دارد. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش ابزارها و رویه های حسابداری مدیریت در کنترل و کاهش انتشار گازهای گلخانه ای در شرکت ها و ارائه رهنمودی در رابطه با پیاده سازی سیستم حسابداری مدیریت گازهای گلخانه ای است. پژوهش حاضر مبتنی بر ارزیابی دیدگاه خبرگان و روش شناسی کیفی از طریق انجام مصاحبه نیمه ساختاریافته است. با تحلیل داده های مصاحبه اهداف سیستم حسابداری مدیریت گازهای گلخانه ای، ذینفعان، محرکها و موانع پیاده سازی این سیستم، تکنیک ها و رویه های مناسب و نهایتا خروجی ها و پیامدهای پیاده سازی چنین سیستمی شناسایی و چارچوب پیشنهادی تحقیق تبیین گردید. یافته های پژوهش بر نقش حسابداری مدیریت برای کنترل انتشار گازهای گلخانه ای خصوصا در ابعاد تحلیل و مدیریت هزینه، ارزیابی پروژه های سرمایه ای و ارزیابی عملکرد و انگیزش تأکید می کند.