فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۳۸۱ تا ۴٬۴۰۰ مورد از کل ۱۲٬۷۸۱ مورد.
منبع:
پژوهش های تجربی حسابداری سال نهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۶
161 - 268
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، تبیین نقش تعدیلی معاملات با اشخاص وابسته بر رابطه میان ارتباطات سیاسی و تأخیر در گزارش حسابرسی است. یکی از معیارهای کیفیت گزارشگری مالی، به هنگام بودن میباشد. ازطرفی، در شرکتهای دارای ارتباطات سیاسی، مدیران انگیزهای برای کسب مزایای بالقوه پیدا میکنند که این موضوع میتواند منجر به تضییع حقوق آنها شود. جهت انجام این پژوهش، نمونه آماری شامل 156 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی دوره زمانی 1391 تا 1395 انتخاب گردید. بر اساس روش دادههای ترکیبی و تجزیهوتحلیل رگرسیون خطی چند متغیره، یافتههای پژوهش نشان داد که ارتباطات سیاسی منجر به افزایش تأخیر در گزارش حسابرس میشود. معاملات با اشخاص وابسته نیز تأخیر در گزارش حسابرس را افزایش داده و همچنین منجر به تقویت ارتباط میان ارتباطات سیاسی و تأخیر در گزارش حسابرس شده است؛ که موید این موضوع است که شرکتهای دارای ارتباطات سیاسی از معاملات با اشخاص وابسته در جهت پنهانسازی برخی معاملات استفاده میکنند.
بررسی ارتباط ویژگی های تیم ارشد مدیریت و مدیریت سود تعهدی در بورس اوراق بهادار تهران
حوزههای تخصصی:
ویژگی های هیئت مدیره به عنوان ابزاری کنترلی در شرکت، تعیین کننده قدرت هیئت مدیره است، بنابراین ویژگی های هیئت مدیره، عامل مهمی در توضیح توانایی اعضاء برای انجام وظایف و کمک به عملکرد شرکت میباشد. هیئت مدیره نقش مهمی در مدیریت سود دارد و میتواند باعث کاهش دستکاری و مدیریت سود شود. در این پژوهش به بررسی ارتباط ویژگی های هیات مدیره با مدیریت سود پرداخته شد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران طی قلمرو زمانی سالهای 1393 تا 1397 است. پژوهش حاضر از نظر ماهیت و روش از نوع توصیفی- همبستگی است و از روش اقتصادسنجی دادههای تابلویی برای برآورد مدلهای پژوهش استفاده میشود. نتایج نشان داد که سطح تحصیلات هیات مدیره با مدیریت سود بر مبنای تعهدی رابطه ندارد، اما تخصص مالی و سابقه کار بیشتر اعضای هیات مدیره می تواند باعث افزایش مدیریت سود بر مبنای اقلام تعهدی گردد.
گفتمان مالی سازی مستتر در روش های حسابداری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تجربی حسابداری مالی سال ۱۷ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۶۷
27 - 56
حوزههای تخصصی:
حسابداران در تمامی جهان امروزه آموزه های حسابداری را با این تصور به کار می گیرند و در اختیار دیگران قرار می دهند، که آنچه ارایه می دهند چیزی جز یک اندازه گیری خنثی و بیطرفانه از رویدادهای اقتصادی نیست. اما در واقع، این اعداد بر مبنای استانداردها و رویه هایی ایجاد شده است که یک گفتمان مشخص را با خود همراه دارد. در این مقاله به تدقیق این گفتمان پرداختیم تا مشخص کنیم چه چیزی با این اعداد به ظاهر خنثی به مخاطبان حسابداری منتقل می شود و از این طریق کدام مراقبه جایگزین کدام تنبیه شده است. برای این منظور "مفاهیم نظری گزارشگری مالی" که به عنوان اصول نگرش حسابداری شناخته می شود و مبنای تدوین استانداردهای حسابداری می باشد را مورد تحلیل گفتمان و محتوا قرار می دهیم. حسابداران با انتقال گفتمان این بیانیه، در عملکرد خود مروج اندیشه ای ناگفته و نانوشته هستند که کشور را رو به تباهی می برد؛ غیبت گرایی و نامسیولیتی.
استانداردهای بین المللی گزارشگری مالی(IFRS) و کیفیت گزارشگری مالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد تجارت بین المللی، جریان های سرمایه و پیوستگی اقتصادی فزاینده طی سه دهه گذشته به هماهنگ سازی استانداردهای حسابداری در میان کشورها منجر شده است. با توجه به پذیرش استانداردهای بین المللی گزارشگری مالی (IFRS)، در بسیاری از کشورهای دنیا و نیز ابلاغیه سازمان بورس و اوراق بهادار درخصوص الزامی کردن استانداردهای مذکور، هدف اصلی این پژوهش، بررسی تأثیر پیاده سازی استانداردهای بین المللی گزارشگری مالی بر کیفیت گزارشگری مالی در ایران است. بدین منظور تأثیر به کارگیری IFRS بر کیفیت فرایند شناسایی و اندازه گیری معاملات، کیفیت شناسایی و اندازه گیری دارایی ها و بدهی ها، کیفیت ارائه و افشای اجزای صورت های مالی و ویژگی های کیفی اطلاعات مالی بررسی شد. برای انجام پژوهش از رویکرد پیمایشی استفاده شد. جامعه آماری این پژوهش شامل خبرگان دانشگاهی و حرفه ای است. تعداد 117 پرسشنامه جمع آوری شد. یافته های پژوهش نشان دادند به کارگیری استانداردهای بین المللی گزارشگری مالی موجب بهبود فرایند شناسایی و اندازه گیری معاملات، دارایی ها و بدهی ها، افزایش کیفیت ارائه و افشای اجزای صورت های مالی و کیفیت کلی گزارشگری مالی می شود.
نقش انضباطی بدهی ها، عدم تقارن اطلاعاتی و ارزش شرکت: رویکرد گشتاورهای تعمیم یافته دومرحله ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت دارایی و تامین مالی سال هشتم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۲۸)
105 - 122
حوزههای تخصصی:
هدف: براساس نظریه سلسله مراتبی [1] ، در شرایط عدم تقارن اطلاعاتی [2] ، تأمین مالی ازطریق بدهی ها ممکن است هزینه های گزینش نامناسب را کاهش و ارزش شرکت را افزایش دهد و مانند ابزار انضباط مالی عمل کند. هدف این پژوهش، بررسی تأثیر نقش انضباطی نسبت اهرمی بر رابطه بین عدم تقارن اطلاعاتی و ارزش شرکت است. روش: برای آزمون فرضیه های پژوهش، از داده های 148 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران که با رویکرد حذف سیستماتیک گزینش شده اند، در بازه زمانی 1396-1386 استفاده شده است. برای کنترل اثر درون زایی احتمالی نسبت اهرمی که ممکن است ناشی از وجود رابطه علی معکوس از ارزش شرکت به نسبت اهرمی باشد، الگو ها با رویکرد گشتاورهای تعمیم یافته دومرحله ای برآورد شده اند. نتایج: نتایج پژوهش نشان می دهد عدم تقارن اطلاعاتی و نسبت اهرمی، تأثیر منفی و معناداری بر ارزش شرکت دارند و نسبت اهرمی، رابطه منفی بین عدم تقارن اطلاعاتی و ارزش شرکت را تضعیف می کند. افزون بر آن، در شرکت هایِ دارای فرصت های رشد بالاتر (پایین تر)، تأثیر عدم تقارن اطلاعاتی بر ارزش شرکت، قوی تر (ضعیف تر) است. یافته های پژوهش با پیش بینی های مطرح در نظریه سلسله مراتبی سازگاری دارد. نوآوری: در پژوهش های داخلی به تعامل بین عدم تقارن اطلاعاتی و نسبت اهرمی در اثرگذاری بر ارزش شرکت و مسئله مهم تورش درون زایی حاصل از علیت معکوس از ارزش شرکت به نسبت اهرمی، توجه نشده است. در این پژوهش، علاوه بر لحاظ کردن دو مسئله ذکرشده، شدت رابطه بین عدم تقارن اطلاعاتی و ارزش شرکت در شرکت های دارای فرصت های رشد بالا و پایین با هم مقایسه شده است.
وابستگی معاملات و هزینه های حسابرسی: نقش عملکرد حسابرسی داخلی
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی وابستگی معاملات و هزینه های حسابرسی: نقش عملکرد حسابرسی داخلی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. بنابراین از آمار و اطلاعات مربوط به شرکتهای پذیرفته شده در بازار سرمایه ایران ، در دوره 1396-1390 شامل 110 شرکت نمونه و 770 مشاهده استفاده شدهاست ، تا ارتباط بین متغیرها برای آزمون فرضیه تحقیق بررسی شود. نتایج تخمین مدل گویای این مطلب بود که دارایی های کل شرکت باتوجه به نقش حسابرس داخلی منجر به کاهش هزینه های حسابرسی می شود و صورت های مالی تجدید ارائه شده باتوجه به نقش حسابرس داخلی ، اهرم مالی ، بازده دارایی ، دارایی های جاری و غیر جاری ، سود و زیان شرکت و اندازه شرکت منجر به افزایش هزینه حسابرسی می شود.
بررسی تأثیر ویژگی های مدیرعامل بر عملکرد بانک
حوزههای تخصصی:
در راستای رشد و توسعه پایدار کشورها، توجه به بالندگی سازمان ها، از جمله سیاست های موردتوجه همه مدیران هست، بانک ها هم از این موضوع مستثنا نیستند. بانک ها باید توسط مدیرانی، مدیریت شوند که می توانند ارزش شرکت را افزایش دهند؛ با این حال برخی از بانک ها به نظر نمی رسد که به شدت از این الزامات پیروی کنند که ممکن است دلایلی را برای توضیح، برخی از بانک ها در مورد بی تجربگی توضیح دهد. مدیران اجرایی تصمیمات ساختاری سرمایه نامناسب را اتخاذ می کنند که باعث ناکارآمدی تصمیمات ساختار سرمایه می گردد از این رو هدف تحقیق بررسی تاثیر ویژگی مدیرعامل از جمله دوگانگی مدیرعامل، ترجبه مدیرعامل و تنوع جنسیتی مدیرعامل بر عملکرد بانک های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. جامعه آماری کلیه بانک های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بین سال های 1390 تا 1398 می باشد که با استفاده از رگرسیون خطی مورد بررسی قرار گرفت و نتایج آزمون فرضیه ها نشان داد که ویژگی های مدیرعامل بر عملکرد بانک تاثیر معناداری دارد و بانک ها برای عملکرد بهتر از مدیران مرد استفاده کنند همچنین تجربه بالای مدیران باعث بهبود عملکرد بانک شده که این نشان دهنده این می باشد که باید به مدیران فرصت داد که عملکرد واقعی خودشان را نشان دهند و هرچقدر تجربه کاری آن ها بالا می رود عملکرد بانک ها نیز بهتر می گردد و علاوه بر این این تحقیق نشان داد که مرد ها عملکرد بهتری در اداره بهتره بانک ها دارند و می توانندعملکرد بانک رو بهبود بخشند.
الگویی برای تدوین مبانی قانونی نظام نظارت و حسابرسی مستقل در بخش عمومی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابرسی سال بیستم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۷۹
5-30
حوزههای تخصصی:
در همه کشورها اعمال نظارت و کنترلهای داخلی بر منابع مالی عمومی بر عهده وزارت دارایی و به نمایندگی از قوه مجریه است اما نظارت و حسابرسی مستقل بر این منابع از وظایف دیوان محاسبات به نمایندگی از قوه مققنه است. احکام نظارت و حسابرسی مستقل به صورت معمول در قانون دیوان محاسبات منظور و به تصویب میرسد. در ایران از سال 1289 تاکنون چهار قانون برای اعمال نظارت و حسابرسی مستقل با عنوان قانون دیوان محاسبات تدوین و به مورد اجراء گذاشته شده است. در تدوین این قوانین، همواره قانون مورد عمل مبنای تدوین قانون جدید قرار گرفته و احکامی به آن اضافه یا احکامی از آن حذف شده است. اگرچه قانون دیوان محاسبات کشور مصوب 1361 و اصلاحات بعدی آن نسبت به قوانین ماقبل خود از قابلیتهای درخور ملاحظهای برخوردار است اما کماکان با کاستیهایی نیزمواجه است. در پژوهش حاضر برای اولین بار تلاش شده است احکام کلیدی و ساختارساز نظام کنترل و حسابرسی مستقل از قوانین دیوان محاسبات 45 کشور منتخب از پنج قاره جهان استخراج و با احکام کلیدی پیشبینی شده در قانون دیوان محاسبات کشور و اصلاحات بعدی آن مقایسه شود. نتایج حاصل از این بررسی تطبیقی در قالب پرسشنامهای حاوی ابعاد، مؤلفهها و شاخصهای یک نظام نظارت و حسابرسی مستقل، با همکاری دیوان محاسبات بین حسابرسان کل، حسابرسان ارشد و مدیران ارشد دیوان توزیع گردید. در مجموع، تعداد 69 پرسشنامه جمعآوری و با استفاده از روش تحقیق دلفی فازی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج بیانگر این واقعیت است که صاحبنظران دیوان محاسبات در مورد الگوی پیشنهادی برای استقرار نظام نظارت و کنترل مستقل قابل پیشبینی در قانون جدید دیوان میباشد، اجماع نظر توافق دارند.
باورهای دینی مدیران و هزینه سرمایه شرکت: ارائه مدلی با رویکرد مالی اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بورس اوراق بهادار سال سیزدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۵۲
140 - 161
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر، دینداری به عنوان بخش مهمی از فرهنگ بشر، توجه بسیاری از محققین را به خود جلب نموده است. لذا، پژوهش حاضر با استفاده از رویکرد مدل سازی معادلات ساختاری به بررسی رابطه بین باورهای دینی مدیران و هزینه سرمایه شرکت می پردازد. بدین منظور، برای سنجش هزینه سرمایه از سه روش اوهانلون و استیل، مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای و نسبت سود به قیمت تعدیل شده صنعت و برای اندازه گیری باورهای دینی از پرسشنامه خدایاری فرد و همکاران (1392) استفاده شده است. پرسشنامه مذکور برای مدیران 141 شرکت ارسال گردیدکه در نهایت تعداد 92 شرکت به پرسشنامه ها پاسخ دادند و در تحلیل های آماری لحاظ شدند. پس از اطمینان یافتن از برازش قابل قبول مدل های اندازهگیری و ساختاری پژوهش، یافته های پژوهش حاکی از آن است که باورهای دینی مدیران ضمن افزایش میزان اعتماد سرمایه گذاران و مشارکت آنان در بازار، موجب کاهش هزینه سرمایه شرکت ها می گردد. یافته های پژوهش ضمن پر کردن خلاء تحقیقاتی در حوزه مالی اسلامی، می تواند برای سرمایه گذاران، قانون گذاران بازار سرمایه و سایر ذینفعان در امر تصمیم گیری راهگشا باشد.
تاثیر توسعه بازار سهام بر دهک های بالا و پایین درآمدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد مدیریت مالی سال هشتم بهار ۱۳۹۹ شماره ۲۸
98-120
حوزههای تخصصی:
یکی از معضلات و چالش هایی که کشورهای توسعه یافته و خصوصاً کشورهای در حال توسعه با آن مواجه می باشند موضوع توزیع ناعادلانه درآمدها است. نابرابری درآمد ها به دلیل آثار زیان بار فروانی که بر اقتصاد و رشد اقتصادی تحمیل می کند عاملان اقتصادی و سیاست گذاران را با چالش های جدی مواجه می سازد. از طرف دیگر توسعه بازار بورس در اقتصاد می تواند بستر مناسب برای جذب نقدینگی، پس اندازهای عاملان اقتصادی، تبدیل این پس اندازها به سرمایه گذاری و بالاخره کنترل و مدیریت نابرابری درآمدها در اقتصاد باشد. هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر توسعه بازار سهام بر دهک های بالا و پایین درآمدی است. برای این منظور از داده-های تابلویی کشورهای توسعه یافته ودر حال توسعه طی دوره(2014-2001) استفاده شده است. توسعه بازار سهام با دو شاخص (گردش معاملات سهام و حجم معاملات سهام به تولید ناخالص داخلی) ودر 4 حالت تخمین زده می شود. نتایج حاکی از آن است که توسعه ی بازار سهام باعث افزایش نابرابری درآمد در کشورهای توسعه یافته و کاهش نابرابری درآمد در کشورهای در حال توسعه می شود.
تأثیر ساختار هیات مدیره و حاکمیت شرکتی برمعیارهای عملکرد و محافظه کاری غیرشرطی شرکت های ایرانی
حوزههای تخصصی:
ازآنجایی که حاکمیت شرکتی دربرگیرنده مجموعه قواعد، سیاست ها و روابط بین سهامداران، مدیران و سایر افراد ذینفع می باشد که متضمن برقراری نظام کنترلی به منظور تأمین منافع ذینفعان و جلوگیری از سوء استفاده احتمالی است و می تواند از قدرت مدیران در پیگیری منافع شخصی کاسته و باعث بهبود عملکرد شرکت شود، لذا تضاد منافع سهامداران و مدیران موضوع اصلی در ادبیات حاکمیت شرکتی می باشد. سرمایه گذاران انگیزه و قدرت کافی برای نظارت مدیران را دارند و اغلب از هیات مدیره به عنوان اهرم اجرایی اصول حاکمیت شرکتی یاد می کنند. شرکت ها نیز معتقدند که حاکمیت شرکتی مناسب، مدیریت و کنترل اثربخش واحدهای تجاری را تسهیل و قادر به ارائه بازده بهینه برای کلیه ذینفعان می باشد. بر این مبنا هدف این تحقیق بررسی و تجزیه وتحلیل تأثیر ساختار هیات مدیره (شامل دوگانگی وظیفه مدیرعامل، اندازه هیات مدیره و استقلال مدیران) و مکانیزم های حاکمیت شرکتی ( شامل تمرکز مالکیت، مالکیت نهادی، مالکیت مدیریتی و کیفیت حسابرس مستقل) بر معیارهای عملکرد مالی (شامل سود تقسیمی هر سهم، نرخ بازده دارایی ها، نرخ بازده حقوق صاحبان سهام، نسبت کیوتوبین و بازده سهام) و محافظه کاری غیرشرطی می باشد. از اطلاعات 136 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در دوره زمانی سال های 1395 تا 1398 استفاده شده و روش تحقیق تجربی و همبستگی می باشد. نتایج تحقیق نشان داد که ساختار هیات مدیره بر نسبت کیوتوبین تأثیر مثبت داشته و برای سایر متغیرها معنی دار نمی باشد. حاکمیت شرکتی نیز بر معیارهای سود تقسیمی، نرخ بازده دارایی ها، نرخ بازده حقوق صاحبان سهام و محافظه کاری غیرشرطی تأثیر مثبت دارد، لکن برای نسبت کیوتوبین و بازده سهام معنی دار نیست.
ارزیابی تاثیر رشد، اندازه و ساختار سرمایه شرکت بر ارزش شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران به روش مدل سازی معادلات ساختاری
حوزههای تخصصی:
اخیرا بهره گیری از تکنیک های مدل سازی معادلات ساختاری در رشته های مدیریت و حسابداری مورد استفاده قرار می گیرد که می تواند از طریق تشکیل یک متغیر جدید (بر گرفته از چند متغیر مشترک)، تبیین مناسب تری را برای محقق فراهم نماید. بر همین اساس مطالعه حاضر با هدف ارزیابی تاثیر رشد، اندازه و ساختار سرمایه شرکت بر ارزش شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران به روش مدل سازی معادلات ساختاری انجام شد. مطالعه حاضر بر اساس هدف، در دسته مطالعات کاربردی قرار دارد. همچنین با عنایت به آن که در این مطالعه نسبت به توصیف شرایط فعلی مبتنی بر روابط علی و معلولی میان متغیرها می پردازد، این مطالعه از نظر روش تحقیق از نوع مطالعات توصیفی- همبستگی است به طوری که در آن با بهره گیری از روش مدل سازی معادلات ساختاری (رگرسیون های چند متغیر همزمان-SEM) به بررسی روابط ساختاری و علی- معلولی میان متغیرها اقدام شده است. جامعه آماری این مطالعه را شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در بازده زمانی 1390 تا 1397 تشکیل داد. برای انتخاب نمونه آماری در این پژوهش از روش حذف نظام مند استفاده شد. بر این اساس تعداد 296 شرکت از 784 شرکت به عنوان نمونه آماری انتخاب گردید. در تحقیق حاضر از مدل سازی معادلات ساختاری SEM-PLS (به منظور تعیین تاثیر متغیرهای مستقل بر متغیر وابسته) بهره گرفته شد. یافته های این پژوهش نشان داد مجموعه عواملی که در این مدل بر روی ارزش شرکت تاثیرگذار بودند، می توانند به میزان 2/45 درصد از تغییرات ارزش شرکت را تبیین نمایند.
تاثیر فشارهای نهادی بر نیت حسابداران از پذیرش سیستم های اطلاعاتی حسابداری: استنادی تجربی از مدل یکپارچه پذیرش و به کارگیری فناوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی تاثیر فشارهای نهادی و مدل یکپارچه پذیرش و به کارگیری فناوری در پذیرش سیستم های اطلاعاتی حسابداری است. اطلاعات با استفاده از پرسشنامه توزیع شده میان حسابداران شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی مرداد 1398 تا آبان ماه 1399 جمع آوری و با استفاده "همبستگی پیرسون" تحلیل گردید. نتایح پژوهش نشان می دهد تمامی سازه های مدل پذیرش و به کارگیری فناوری (انتظار عملکرد، انتظار تلاش، تاثیر اجتماعی و شرایط تسهیل کننده) و فشارهای نهادی با پذیرش سیستم های اطلاعاتی حسابداری رابطه مستقیم و مثبت دارد. بر اساس نتایج حاصله تاثیرگذارترین متغیر در این مدل ترکیبی، انتظار عملکرد (866/0) دارای بیشترین تاثیر و متغیر انتظار تلاش (114/0) دارای کمترین تاثیرگذاری بود. همچنین، تحلیل خصوصیات پاسخ دهندگان بر اساس آزمون های "من ویتنی" و "کروسکال والیس" نشان دادند که تفاوت معنی داری میان تجربه حسابداران در نیت پذیرش سیستم اطلاعاتی حسابداری وجود ندارد ولی تحلیل مولفه های جنسیت و سن در خصوص نیت پذیرش حسابداران حاکی از تفاوت معنی دار میان گروه زنان و مردان و همچنین سنین پاسخ دهندگان بود.
بررسی تأثیر کارایی مدیریت موجودی کالا و اعتبار تجاری بر پایداری ساختار سرمایه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین تصمیم گیری های مالی و مدیریتی شرکت ها، تصمیم گیری درباره تعیین مقدار مطلوب موجودی کالای مورد نیاز برای هر دوره مالی است. موجودی کالا در جایگاه یکی از اقلام مهم در مدیریت زنجیره تأمین و اعتبار تجاری در جایگاه منبع تأمین مالی کوتاه مدت، اگر به خوبی مدیریت شوند و هم زمان بتوانند موجب پایداری ساختار سرمایه شوند، منافع بسیاری برای سازمان ایجاد می کنند. در این پژوهش تأثیر کارایی مدیریت موجودی کالا و اعتبار تجاری بر پایداری ساختار سرمایه با استفاده از روش داده های ترکیبی پویا با رویکرد گشتاورهای تعمیم یافته در 101 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی سال های 1385 تا 1397 بررسی شده است. نتایج حاصل از آزمون نشان داد که با افزایش کارایی مدیریت موجودی کالا، پایداری ساختار سرمایه، طبق اهرم دفتری و بازاری کاهش می یابد؛ همچنین براساس اهرم دفتری، با افزایش اعتبار تجاری، پایداری ساختار سرمایه کاهش و طبق اهرم بازاری، با افزایش اعتبار تجاری، پایداری ساختار سرمایه کاهش می یابد.
مبانی نظری خوش بینی مدیران و اندازه گیری آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خوشبینی مدیران یک ویژگی شخصیتی است که بهعنوان داشتن باور مثبت در رابطه با هر یک از جنبههای یک پیشامد در شرایط عدم اطمینان تعریف میگردد. براساس پژوهشهای انجام شده در این حوزه، خوشبینی مدیران را میتوان ناشی از دو عامل انگیزههای اقتصادی و واکنش ذهنی افراد دانست که در ادبیات حسابداری به هر دو پرداخته شده است. در پژوهش حاضر مفهوم خوشبینی مدیران، عوامل زیربنایی آن و شاخصهای تعریف شده در ادبیات حسابداری، مالی و روانشناسی جهت اندازهگیری آن بحث و تلاش شده است تا با بیان مفاهیم مرتبط با هر دو نوع خوشبینی، خوشبینی در گزارشگری مالی، ارتباط خوشبینی، فرااعتمادی و استدلال انگیزشی بینشی جدید در ارتباط با مفهوم خوشبینی مدیران فراهم گردد.
بررسی آثار بکارگیری استانداردهای بین المللی گزارشگری مالی طبق دستورالعمل بانک مرکزی بر شاخص های مالی و مدیریت سود در بانک ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات حسابداری و حسابرسی سال نهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۴
99 - 120
حوزههای تخصصی:
رشد تجارت بینالمللی و جریانهای سرمایه و پیوستگی اقتصادی فزاینده طی دو دهه گذشته، منجر به تمایل به هماهنگسازی استانداردهای حسابداری در میان کشورها شده است. در نتیجه، تعداد زیادی از کشورها استفاده از استانداردهای بینالمللی حسابداری را پذیرفتهاند. استانداردهای مذکور با افزایش قابلیت مقایسه و کیفیت اطلاعات مالی موجب شفافیت اطلاعاتی میشود. بانکها که بعنوان سردمداران اقتصادی جامعه بخصوص در امر جذب و تخصیص سرمایه به ارکان اقتصادی مملکت از جایگاه حساسی برخوردارند، همواره از طرف فعالان بازار مورد ارزیابی و آزمون قرار گرفته اند، در این تحقیق تاثیر بکارگیری استانداردهای بین المللی حسابداری طبق دستورالعمل بانک مرکزی بر شاخصهای مالی و مدیریت سود بانکها مورد بررسی قرار گرفته است و از آنجا که دستورالعمل بانک مرکزی از ابتدای سال 1394 الزامی شده است ، لذا اثرات بکارگیری دستورالعمل فوق از سال 1392 تا پایان 1395 مورد ارزیابی قرار گرفته است. جهت آزمون فرضیه ها از روش آزمون های مقایسه میانگین دو جامعه و من- ویتنیاستفاده شده است یافته های پژوهش نشان می دهد که بکارگیریاستانداردهایبینالمللی حسابداریبرمدیریت سود تاثیر منفی معناداری دارد با توجه به اهمیت استانداردهای بین المللی گزارشگری مالی، حرکت بانک ها به سمت اجرای این استانداردها ضروری می باشدزیرا این مورد از منظر مالی منجر به شفاف سازی صورت های مالی، افزایش اعتبار در سطح بین المللی، کاهش هزینه حضور در بازارهای مالی و تسهیل ارتباطات بین المللی می شود.
درماندگی مالی، کنترل داخلی و مدیریت سود
حوزههای تخصصی:
ﻣﺪیﺮیﺖ ﺳﻮﺩ ﻣﺒﺘﻨی ﺑﺮ ﭼﮕﻮﻧﮕی ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﻣﺪیﺮﺍﻥ ﺍﺯ ﺁﻥ ﻣیﺗﻮﺍﻧﺪ ﺑﺮﺍی ﺍﺭﺯﺵ ﺷﺮکﺖ ﻣﻀﺮ ﻭ یﺎ ﺳﻮﺩﻣﻨﺪ ﺑﺎﺷﺪ. ﭼﻨﺎﻧﭽﻪ ﻣﺪیﺮیﺖ ﺳﻮﺩ ﻓﺮﺻﺖﻃﻠﺒﺎﻧﻪ ﻧﺒﻮﺩﻩ ﻭ ﺩﺭ ﺟﻬﺖ ﻣﻨﺎﻓﻊ ﺳﻬﺎﻣﺪﺍﺭﺍﻥ ﺑﺎﺷﺪ، ﻣﻨﺠﺮ ﺑﻪ ﺍﻓﺰﺍیﺶ ﺍﺭﺯﺵ ﺷﺮکﺖ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺷﺪ. ایجاد اطمینان در کنترلهای داخلی سبب بهبود عدم تقارن اطلاعات و همچنین کاهش تضاد منافع بین طرفین ذینفع در بنگاه میگردد. ازاینرو هدف این پژوهش بررسی این موضوع هست که چگونه درماندگی مالی بر مدیریت سود تأثیر دارد و همین طور چگونه کنترل داخلی، رابطه فوق را تعدیل میکند. نمونه آماری تحقیق شرکتهای پذیرفته در بورس اوراق بهادار تهران طی سالهای 1390 تا 1397 با نمونه مشتمل بر 141 شرکت است. برای بررسی فرضیه از رگرسیون خطی چند متغیره و دادههای ترکیبی با استفاده از مدل حداقل مربعات تعمیمیافته استفادهشده است. با توجه به نتایج آزمون فرضیه تحقیق نتایج نشان داد که درماندگی مالی بر مدیریت سود تاثیر معناداری دارد و همچنین در دیگر نتایج تحقیق مشاهده شد که کنترل داخلی رابطه بین درماندگی مالی و مدیریت سود را تعدیل می کند.
چارچوبی برای رتبه بندی افشای مسئولیت پذیری اجتماعی شرکت ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های حسابداری مالی سال دوازدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۴۳)
103 - 124
حوزههای تخصصی:
در سالهای گذشته، مسئولیتپذیری اجتماعی اهمیت و مقبولیت زیادی پیدا کرده است و بهرهوران به این موضوع توجه ویژهای کردهاند؛ درنتیجه شرکتها باید شاخصهای مختلف مسئولیتپذیری اجتماعی خود را افشا کنند؛ ازاینرو در پژوهش حاضر، پس از شناسایی ابعاد، مؤلفهها و شاخصهای افشای مسئولیتپذیری اجتماعی، با استفاده از فن دلفی، چارچوبی با 3 بعد، 22 مؤلفه و 68 شاخص طراحی شد. پس از آن با استفاده از نظرات خبرگان، این گزینهها وزندهی شدند؛ وزن ابعاد محیطی، اجتماعی و اقتصادی بهترتیب 55/0، 35/0 و 1/0 به دست آمد. در بین شاخصها نیز شاخص افشای اطلاعات اقدامات انجامشده برای کاهش انتشار گازهای گلخانهای، روشها، معیارهای حذف گازها و نتایج حاصل با وزن 058905/0 بهعنوان مهمترین شاخص شناخته شد. همچنین پس از بررسی 330 شرکت که اطلاعات سال 1396 خود را افشا کردند، یافتههای پژوهش نشان میدهند بهصورت میانگین هر شرکت تنها 9 شاخص از 68 شاخص را افشا کرده است و در کل نمونه آماری، بیشترین تعداد افشا به شاخصهای اقتصادی با 1632 مورد مربوط است. بعد از آن نیز شاخصهای بعد اجتماعی با 1290 مورد و محیطی با تنها 360 مورد قرار دارند که بهترتیب 5/27، 5/۱1 و 7 درصد از شاخصهای قابل افشا را شامل میشود. درضمن 85 شرکت از 330 شرکت بررسیشده هیچیک از شاخصهای موجود در بعد محیطی را افشا نکردند که آمار جالب توجهی نیست و نشان میدهد شرکتها به بااهمیتترین بعد افشای مسئولیتپذیری اجتماعی توجه مناسبی ندارند
نقش تصمیم گیری اخلاقی حسابرسان بر افشای اسرار مالی و غیر مالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تجربی حسابداری مالی سال ۱۷ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۶۶
149 - 172
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضرقصد دارد نقش تصمیم گیری اخلاقی حسابرسان بر افشای اسرار مالی و غیر مالی را بررسی و مدل تصمیم گیری حسابرسان را با تاکید بر نقش تعدیلگر شدت اخلاق ادراک شده ارائه نماید. ابزار مورد استفاده در پژوهش حاضر پرسشنامه و جامعه آماری پژوهش، شامل کلیه اشخاص عضو جامعه حسابداران رسمی ایران در سال 1397می باشد. برای تجزیه و تحلیل داده ها در این پژوهش از شاخص های آمار توصیفی و روش مدل سازی معادلات ساختاری استفاده گردید و کلیه محاسبات و تحلیلهای آماری به وسیله نرمافزار PLS انجام گرفت و مدل تصمیم گیری اخلاقی موثر بر افشای اسرارمالی و غیر مالی؛ با تاکید بر نقش تعدیلگر شدت اخلاق ادراک شده حسابرسان ارایه گردید. در مدل تحقیق، نتایج حاکی از آن است که بین آگاهی اخلاقی با قضاوت حرفه ای و احساسات رابطه مثبت معنادار وجود دارد. افزون بر این، نتایج حاصل از آزمون دیگر فرضیه ها نشان داد بین احساسات و قضاوت حرفهای رابطه مثبت معنادار وجود دارد. همچنین بین قضاوت حرفه ای و افشای اسرار رابطه مثبت معنادار مشاهده شده است.
شناسایی و رتبه بندی استراتژی های بازاریابی در حرفه حسابرسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های حسابداری و حسابرسی دوره ۲۷ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
114 - 131
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش پیش رو با هدف شناسایی استراتژی های بازاریابی در حرفه حسابرسی و رتبه بندی استراتژی ها بر اساس تکنیک آنتروپی اجرا شده است. روش: پژوهش حاضر از بُعد هدف، کاربردی و ماهیت آن اکتشافی است که با روش آمیخته (کیفی و کمّی) به اجرا درآمده است. برای توسعه مقیاس استراتژی های بازاریابی در بخش کیفی، از مصاحبه عمیق استفاده شد و پژوهشگر در دو نوبت با 28 حسابدار رسمی مصاحبه تلفنی انجام داد. جامعه آماری پژوهش، حسابرسان شاغل در بخش خصوصی بود. داده های مورد نیاز این پژوهش از طریق نمونه گیری تصادفی ساده و توزیع پرسش نامه بین 289 تن از حسابرسان شاغل در تهران جمع آوری شد. یافته ها: بر اساس نتایج به دست آمده، هشت استراتژی به عنوان استراتژی های بازاریابی و نفوذ برای جذب صاحب کار در حرفه حسابرسی شناسایی شد. این استراتژی ها عبارت اند از: سیاست قیمت گذاری کمتر از واقع خدمات حسابرسی (نرخ شکنی یا سیاست کاهش قیمت)، ارائه خدمات متنوع بیشتر از خدمات اطمینان بخشی، ارائه رزومه کاری به نهادهای تصمیم گیرنده، جذب صاحب کار از طریق نفوذ در اعضای هیئت مدیره، مدیران مجامع شرکت های مادر، هلدینگ ها، جذب صاحب کار به دلیل وجود منافع مشترک از طریق آشنایی یا واسطه ها، انجام حسابرسی با کیفیت عالی به قصد تداوم کار برای صاحب کاران فعلی و جذب صاحب کاران آتی، تعامل با صاحب کار (چشم پوشی از خطا ها، تعدیل بند های گزارش) به منظور تداوم کار و حفظ و جذب صاحب کار از طریق چرخش کار بین چند مؤسسه حسابرسی. نتیجه گیری: در رتبه بندی استراتژی های بازاریابی، انجام حسابرسی با کیفیت عالی به قصد تداوم کار و پس از آن، سیاست کاهش قیمت، بالاترین رتبه را کسب کردند.