فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰٬۹۸۱ تا ۱۱٬۰۰۰ مورد از کل ۱۲٬۷۸۱ مورد.
منبع:
دانش حسابرسی سال ۲۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۹۳
337 - 364
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، بررسی تاثیر هوش اخلاقی بر فرآیند تصمیم گیری اخلاقی حسابرس با تاکید بر نقش جهت گیری های اخلاقی و تیپ شخصیتی است. جامعه آماری پژوهش، حسابرسان شاغل در سازمان حسابرسی و مؤسسات حسابرسی عضو جامعه حسابداران رسمی ایران و نمونه انتخابی شامل 250 پرسشنامه که در سال 1401 توزیع و جمع آوری گردیده است. به این منظور، در قالب روش پیمایش و با ابزار پرسشنامه استاندارد، اطلاعات مربوط جمع آوری و با استفاده از تکنیک مدل معادلات ساختاری تحلیل شده است نتایج پژوهش نشان داد تیپ شخصیتی دارای اثر میانجی است و بر رابطه بین هوش اخلاقی و تصمیم گیری اخلاقی تاثیری مستقیم می گذارد. همچنین نتایج نشان داد جهت گیری های اخلاقی آرمانگرا و نسبی گرا بر رابطه بین تیپ شخصیتی و تصمیم گیری اخلاقی دارای اثر میانجی است؛ اما آرمانگرایی تاثیری مثبت و نسبی گرایی تاثیری منفی می گذارد. بدین معنا که جهت گیری های اخلاقی آرمانگرا تأثیر مثبت تیپ شخصیتی بر قضاوت و تصمیم گیری اخلاقی حسابرس را افزایش می دهد؛ ولی نسبی گرایی باعث کاهش آن می شود.
الگوی تامین مالی مشارکتی مبتنی بر مدیریت ریسک مورد (مطالعه شهرداری تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع و هدف مقاله: هدف اصلی این مقاله ارائه الگوی تامین مالی مشارکتی مبتنی بر مدیریت ریسک مورد مطالعه شهرداری تهران می باشد.روش پژوهش: پژوهش از نظر هدف، اکتشافی – کاربردی است و در انجام آن از راهبرد پژوهش کیفی داده بنیاد استفاده شده است. داده های مورد نیاز با استفاده از نمونه گیری غیر احتمالی و گلوله برفی از طریق مصاحبه نیمه ساختار یافته با 15 نفر از مدیران و کارمندان حوزه مالی شهرداری تهران گردآوری شده و برای تجزیه و تحلیل داده ها نیز از نرم افزار مکس کیودا نسخه 12 استفاده شده است.یافته های پژوهش: در این راستا 20 مقوله بدست آمد که تخصیص بودجه، شفافیت اطلاعاتی، شفاقیت درآمدی و کفایت درآمدی به عنوان شرایط علی اثر گذار، عوامل بستر سیاستگذاری و قانون گذاری، بستر فناوری، بستر سازمانی، بستر درآمدی به عنوان عوامل زمینه ای و دولت و تحریم ها و صنعت به عنوان عوامل مداخله گر شناسایی شدند.نتیجه گیری، اصالت و افزودن آن به دانش: بر اساس نتایج این پژوهش، توجه جدی به بررسی و اجرای تامین مالی مشارکتی در شهرداری تهران مورد نیاز است و با اتخاذ راهبردهای مناسب می توان شهرداری کلان شهر تهران را در پیشبرد اهداف تامین مالی و بهره ور کردن منابع موجود مالی که یکی از مهمترین دغدغه های آن سازمان می باشد یاری رساند.
بررسی رابطه تغییرات در ارزش دفتری و سود هرسهم با تغییرات قیمت سهام (با تاکید بر صورت های مالی میان دوره ای)
حوزههای تخصصی:
این تحقیق با استفاده از داده های صورت های مالی میان دوره ای شش ماهه حسابرسی شده، ضمن بررسی رابطه ارزش دفتری و سود هر سهم بر قیمت سهام، به بررسی رابطه بین تغییرات در ارزش دفتری و سود هر سهم با تغییرات در قیمت سهام می پردازد. بنابراین هدف این تحقیق تعیین رابطه بین متغیرهای مذکور با قیمت سهام است. نتایج حاصل از آزمون فرضیه ها نشان می دهد که ارزش دفتری و سود هر سهم ارتباط معنی داری با قیمت سهام دارند و همبستگی سود بیش از ارزش دفتری است. همچنین این تحقیق شواهدی را فراهم می کند که تغییرات در ارزش دفتری هر سهم و تغییرات در سود هر سهم با تغییرات در قیمت سهام رابطه معنی داری دارند و همبستگی تغییرات در ارزش دفتری هر سهم بیش از تغییرات در سود هر سهم است.
نابهنجاری تأمین مالی و نابهنجاری سرمایه گذاری در بورس اوراق بهادار تهران بین سال های 89-1383(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات مالی دوره ۱۴ پاییز و زمستان ۱۳۹۱ شماره ۲
31 - 46
حوزههای تخصصی:
نظریه های حاکم و پژوهش های انجام گرفته در بورس های اوراق بهادار سایر کشورها نشان می دهند، فعالیت های تأمین مالی خارجی و سرمایه گذاری، هرکدام جداگانه بر بازده سهام اثر منفی دارند. با وجود این، پژوهش ها و نظریه های محدودی در مورد اثر متقابل این دو متغیر بر همدیگر و در هنگام تأثیر بر بازده سهام شکل گرفته است. پژوهش پیش رو تلاش کرده نظریه های حاکم در این زمینه را در بورس اوراق بهادار تهران مورد آزمون قرار دهد. داده های این پژوهش، از 74 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در بازه ی زمانی 1389-1383 به دست آمده و آزمون ها به روش داده های ترکیبی انجام شده است. یافته های پژوهش دلالت بر منفی بودن رابطه ی تأمین مالی بازده و همچنین رابطه ی سرمایه گذاری بازده دارد؛ یعنی با کاهش میزان تأمین مالی و سرمایه گذاری، بازده سهام افزایش می یابد. همچنین، سرمایه گذاری بر رابطه ی تأمین مالی بازده سهام تعدیل شده شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، تأثیرگذار است.
تأثیر برنامه درسی پنهان بر اخلاق پژوهش در دانشجویان حسابداری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تجربی حسابداری سال ۱۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۸
235 - 260
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر برنامه درسی پنهان بر اخلاق پژوهش در دانشجویان حسابداری است. بی اخلاقی در پژوهش می تواند ضمن کاهش کیفیت پژوهش های دانشگاهی، بی-اعتمادی و خدشه دار شدن حیثیت حرفه ای را پدید آورد. این پژوهش ازلحاظ هدف کاربردی است که جامعه آن را دانشجویان تحصیلات تکمیلی حسابداری دانشگاه های مختلف در سطح کشور تشکیل می دهد. برای این منظور با کسب نظر 143 نفر از آنان در سطح کشور به روش تصادفی ساده در سال 1400، این موضوع بررسی شد. بررسی یافته ها توسط فن حداقل مربعات جزئی و معادلات ساختاری در نرم افزار PLS مورد آزمون قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که بین برنامه درسی پنهان و اخلاق پژوهش رابطه مثبت و معناداری در سطح 56 درصد وجود دارد. ررسی رابطه باورهای مذهبی و اخلاق پژوهش نیز نشان داد که بین این دو متغیر رابطه مثبت و معناداری در سطح 44 درصد وجود دارد. افزون بر آن، بین سن، جنسیت و اخلاق پژوهش رابطه معناداری مشاهده نشد. یافته کلی این پژوهش بیانگر توجه بیشتر به مقوله اخلاق پژوهش در رشته حسابداری است و لازم است توجه بیشتری به آن صورت گیرد.
تاثیر هوش میان فردی حسابرسان بر کیفیت حسابرسی با نقش میانجی رفتار کارآفرینانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های حسابرسی حرفه ای سال سوم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۳
140 - 155
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش سعی شده به بررسی ویژگی های شخصیتی حسابرسان ویژه در مورد نوع ارتباطاتی که حسابرسان دارند و داشتن نگاه کارآفرینی و به کارگیری آن در گزارشات تا بتواند میزان کیفیت را بالا ببرد، پرداخته شده است. پژوهش حاضر از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ ماهیت و روش توصیفی-پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش حاضر 1700 نفر حسابرس شاغل که در موسسات حسابرسی مشغول به فعالیت هستند انتخاب شد. به منظور برآورد حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده شده است که حجم نمونه برابر با 313 نفر محاسبه گردید. برای نمونه گیری از روش تصادفی ساده که زیرمجموعه ای از نمونه گیری احتمالی است، استفاده گردید. این مطالعه داده ها را با استفاده از پرسش نامه استاندارد که روایی و پایایی آن تائید شده است ، جمع آوری نموده است. از نرم افزار spss و pls و مدل سازی معادلات ساختاری برای آزمون فرضیه ها استفاده شد. یافته ها نشان می دهدکه هوش میان فردی حسابرسان تأثیر مثبت و معناداری بر کیفیت حسابرسی و رفتار کارآفرینانه دارد. علاوه بر این، رفتار کارآفریانه نقش مثبت و معناداری در میانجیگری رابطه بین هوش میان فردی حسایرسان و کیفیت حسابرسی دارد. نتایج حاکی از آن است یک موسسه حسابرسی در قالب ساختار سازمانی زمانی گزارش های با کیفیت ارائه خواهد کرد که براساس ویژگی های روانشناختی و داشتن رفتار کارآفرینانه قابلیت لازم برای ایجاد یک تعامل بلندمدت بین حسابرسان با دیگران را ایجاد نماید. در واقع می تواند موجب دستیابی یک مزیت رقابتی پایدار در محیط دائما درحال تغییر باشد.
مطالعه روابط میان حضور زنان در هرم مدیریتی شرکت ها، کیفیت گزارشگری مالی و حق الزحمه حسابرسی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: حق الزحمه حسابرسی یکی از عوامل ارزیابی کیفیت حسابرسی است که می تواند تحت تأثیر عوامل مختلفی از جمله ویژگی های صاحبکار و ویژگی های حسابرس و فرآیند حسابرسی قرار گیرد. از این رو بررسی عوامل مؤثر بر حق الزحمه حسابرسی اهمیت زیادی دارد. در این تحقیق روابط میان حضور زنان در هرم مدیریتی شرکت ها، کیفیت گزارشگری مالی و حق الزحمه حسابرسی مورد بررسی قرار گرفته است. روش: جامعه آماری تحقیق، شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در سال 1399 است. براساس شرایط استخراج نمونه، تعداد 115 شرکت بورسی از صنایع مختلف طی دوره 7 ساله مورد تحلیل قرار گرفتند. هدف پژوهش کاربردی بوده و از نظر روش توصیفی و از نوع پس رویدادی است. برای گردآوری داده ها از صورت های مالی حسابرسی شده و اطلاعات موجود در سامانه اطلاعاتی سازمان بورس، سایت کدال و نرم افزار رهاورد نوین استفاده شده است. جهت ذخیره سازی، طبقه بندی و محاسبه متغیرها از نرم افزار اکسل و جهت اجرای تحلیل آماری داده ها از نرم افزار ایویوز استفاده گردید. یافته ها: نتایج نشان داد که بین حضور زنان در هرم مدیریتی شرکت ها و مدیریت سود از طریق فعالیت های واقعی به عنوان معیار کاهنده کیفیت گزارشگری مالی، رابطه معنادار منفی وجود دارد. از طرفی، بین حضور زنان در هرم مدیریتی شرکت ها و حق الزحمه حسابرسی رابطه معنادار مثبتی وجود دارد. همچنین، بین مدیریت سود از طریق فعالیت های واقعی به عنوان معیار کاهنده کیفیت گزارشگری مالی و حق الزحمه حسابرسی، رابطه معنادار و مثبتی وجود دارد. با این حال، حضور زنان در هرم مدیریتی شرکت ها بر رابطه بین مدیریت سود از طریق فعالیت های واقعی به عنوان معیار کاهنده کیفیت گزارشگری مالی و حق الزحمه حسابرسی تأثیر معناداری ندارد.
رابطه اهمیت گروه های تجاری با کیفیت حسابرسی شرکت اصلی: با تأکید بر ویژگی های حسابرس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات حسابداری و حسابرسی پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۹
161 - 180
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش بررسی رابطه اهمیت گروه های تجاری با کیفیت حسابرسی با لحاظ ویژگی های حسابرس است.
روش: فرضیه های پژوهش با استفاده از روش حداقل مربعات عادی تعمیم یافته تخمینی آزمون شدند. تعداد 27 گروه تجاری در بورس اوراق بهادار تهران طی دوره 1390 الی 1396 بعنوان نمونه پژوهش انتخاب شد.
یافته ها: اهمیت گروه تجاری برای حسابرسان با کیفیت حسابرسی شرکت اصلی رابطه مثبت و معنی داری دارد. بعلاوه، ویژگی شهرت حسابرس رابطه مثبت بین اهمیت گروه تجاری و کیفیت حسابرسی را تضعیف می کند و ویژگی تجربه حسابرس بر شدت این رابطه می افزاید. این در حالیست که تخصص حسابرس در صنعت بر این رابطه اثرگذار نیست.
نتیجه گیری: هر چه وابستگی مالی حسابرس به گروه های تجاری افزایش یابد با افزایش تلاش و رسیدگی های حسابرس، کیفیت حسابرسی شرکت اصلی بهبود می یابد. دو ویژگی شهرت و تجربه حسابرس نیز می توانند بر کیفیت حسابرسی شرکای مؤسسه در شرکت اصلی مؤثر باشند.
دانش افزایی: در این پژوهش برای نخستین بار به موضوع منافع حسابرس در گروه های تجاری و اثرگذاری آن بر کیفیت حسابرسی در ایران توجه شده است. از آنجایی که حسابرسان در گروه های تجاری می توانند علاوه بر شرکت اصلی، حسابرسی شرکت های تابعه را عهده دار شوند لذا این موضوع می تواند به طور توأمان استقلال حسابرسان و دامنه شناخت آن ها را تحت تأثیر قرار دهد. بحث استقلال حسابرس و عوامل اثرگذار آن از جمله موضوعات مهم در حسابرسی است که در این تحقیق عامل منافع حسابرس در گروه های تجاری مدنظر قرار گرفته است.
رابطه بین مسئولیت پذیری اجتماعی و اهرم مالی شرکت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات حسابداری و حسابرسی پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۹
121 - 140
حوزههای تخصصی:
هدف: مسئولیت پذیری اجتماعی به مباحث اخلاقی درباره رفتار و تصمیم گیری شرکت درباره موضوعاتی مانند مدیریت منابع انسانی، حمایت محیطی، سلامت کاری، روابط اجتماعی و روابط با عرضه کنندگان و مشتریان می پردازد. یکی از وظایف شرکت ها در حیطه مسئولیت اجتماعی کمک به بهبود وضعیت اقتصادی و رفاه جامعه است و از طرفی گزارشگری مالی نیز با هدف ارائه اطلاعات صحیح برای تصمیم گیری درست مالی و در نتیجه رشد اقتصادی انجام می شود. بنابراین، انتظار می رود با اجرای سازوکار مسئولیت پذیری اجتماعی، تصمیمات مالی شرکت ها نیز تحت تأثیر قرار گیرد. از این رو، در این پژوهش به بررسی رابطه بین مسئولیت پذیری اجتماعی و اهرم مالی در شرکت های عضو بورس اوراق بهادار تهران پرداخته شده است.
روش: در راستای بررسی این موضوع، فرضیه های پژوهش برای 97 شرکت طی دوره 7 ساله از سال 1391 لغایت 1397 و با استفاده از الگوهای رگرسیونی چند متغیره مورد آزمون قرار گرفت. بدین منظور از اهرم مبتنی بر ارزش دفتری و اهرم مبتنی بر ارزش بازار به عنوان نماینده اهرم مالی استفاده شده است.
یافته ها: نتایج نشان می دهد بین مسئولیت پذیری اجتماعی و اهرم مالی (اهرم دفتری و اهرم بازار) شرکت ها رابطه منفی و معناداری وجود دارد.
نتیجه گیری: یافته های پژوهش همسو با پژوهش های مدیریت نشان می دهد مسئولیت پذیری اجتماعی از عوامل تأثیرگذار بر ساختار سرمایه شرکت هاست. به بیان دیگر، شرکت هایی که مسئولیت پذیری اجتماعی بالاتری دارند نسبت های اهرمی پایین تری اتخاذ می کنند. نتایج حاکی است شرکت ها با افشاء مسئولیت پذیری اجتماعی، به شفافیت گزارشگری مالی و کاهش عدم تقارن اطلاعاتی بین اشخاص درون و برون سازمانی و مشکلات نمایندگی کمک می نمایند. بنابراین، از نظر اعتباردهندگان شرکت های با مسئولیت پذیری اجتماعی بالا، ریسک کمتری دارند و با محدودیت های سرمایه ای پایین تری مواجه هستند.
شناسایی و رتبه بندی عوامل اثرگذار بر خرید اظهارنظر حسابرسان بر اساس تکنیک دلفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابرسی سال ۲۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۹۵
59 - 80
حوزههای تخصصی:
افزایش تغییر حسابرس مستقل توسط صاحبکار در سال های اخیر تمرکز قابل توجهی از نهادهای قانون گذار و پژوهشگران را به خود جلب کرده است. احتمال که چنین تغییری ممکن است نتیجه مشارکت شرکت های صاحب کار در خرید اظهارنظر حسابرس باشد توسط سیاست گذاران و دانشگاهیان مورد بحث قرار گرفته است. در این راستا، هدف این پژوهش شناسایی و رتبه بندی عوامل موثر بر خرید اظهارنظر حسابرسان بر اساس تکنیک دلفی است. با استفاده از تکنیک دلفی، معیارهای مؤثر بر خرید اظهارنظر حسابرسان بر اساس مصاحبه ساختارنیافته و با استفاده از ابزار مکس کیودا شناسایی و سپس، با استفاده از داده های 15 نفر از مدیران مالی و 15 نفر از مدیران و شرکاء حسابرسی در سال 1402 مورد بررسی قرار گرفت. نتایج پژوهش با استفاده از این روش ها نشان می دهد که در حرفه حسابرسی مهم ترین عوامل تأثیرگذار بر خرید اظهارنظر حسابرس عمدتاً بابت ویژگی های شخصیتی حسابرسان بابت عواملی همچون وجدان کاری، تعهد حرفه ای و سازمانی، منبع کنترل، منفعت طلبی، انگیزه شغلی، اخلاق فردی، استحقاق روانشناختی، مسئولیت پذیری، خودارزیابی عملکرد و علاقه به حرفه حسابرسی بوده است. در این بین، عوامل کلان اقتصادی و سیستم کنترل سازمانی نیز بعد از عوامل فردی توانایی تأثیرگذاری بر تعدیل گزارش مدیران و شرکاء حسابرسی و به تبع خرید اظهار نظر آنان را دارد.
Optimization of estimates and comparison of their efficiency under stochastic methods and its application in financial models(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
In this paper, first, the stochastic differential equations are introduced as well as the definition and basic theories about Monte Carlo and quasi-Monte Carlo and Sobel and Halton sequences are expressed. Indeed, we introduce and use simulations under these methods to compare the efficiency of the solutions, which the results show that the approximation of the resulting Sobel sequence is much better than other stochastic methods. The comparison of the efficiency of random and quasi-random methods, the geometric Brownian movement and the price index of Tehran stock (equal weight and weight-value) is studied. The results show that the quasi-Monte Carlo method is better than other methods.
ارزیابی ابعاد اکتشافی حسابداری دادگاهی: فرآیند فازی دو مرحله ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تجربی حسابداری سال ۱۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۹
189 - 210
حوزههای تخصصی:
حسابداری در مرحله ی گذار از رویکردهای کلاسیک به حوزه ای از فرآیندهای مدرن قرار دارد تا بتواند پاسخگویی انتظارات اجتماعی باشد. حسابداری دادگاهی به عنوان نقطه جدیدی از کارکردهای حرفه ای به دنبال پیوند جنبه های قانونی و نظارتی با عملکردهای فنی به منظور ارائه گزارش به ذینفعان می باشد. هدف این پژوهش ارزیابی ابعاد اکتشافی حسابداری دادگاهی براساس فرآیند فازی دو مرحله ای می باشد. این پژوهش از حیث روش شناسی اکتشافی؛ توسعه ای و ترکیبی محسوب می شود. در این پژوهش جهت جمع آوری داده ها در بخش کیفی از مصاحبه استفاده می شود و در بخش کمی از طریق پرسشنامه های مقایسه زوجی، از فرآیند فازی سازی دو مرحله ای برای تعیین ابعاد زمینه ای حسابداری دادگاهی در بازار سرمایه بهره برده است. جامعه هدف در بخش کیفی ۱۳ نفر از متخصصان دانشگاهی بودند که چه به لحاظ علمی و چه به لحاظ تجربی، خبره تلقی می شدند. نمونه گیری در بخش روش شناسی کیفی، نمونه گیری نظری و نحوه تعیین نمونه گلوله برفی بود. اما جامعه هدف در بخش کمی ۵۰ نفر از مدیران مالی شرکت های بورسی و کارشناسان رسمی دادگستری بودند، که براساس تجربه های کاری و سطح دانش فنی و تخصصی از طریق نمونه گیری همگن انتخاب شدند. نتایج پژوهش در بخش کیفی از وجود ۳ مقوله؛ ۶ مولفه و ۳۹ مضمون مفهومی در قالب یک مدل ۶ ضلعی حکایت داشت که طی سه مرحله کدگذاری در تحلیل نظری داده بنیاد کسب گردید. همچنین نتایج در بخش کمی نشان داد، مولفه نظارت های نهادی، کارکردی ترین زمینه ی حسابداری دادگاهی در سطح شرکت های بازار سرمایه تلقی می شود. نتیجه کسب شده گویایی این واقعیت است که نظارت های نهادی در ساختار حاکمیت شرکتی به حوزه ی حسابداری دادگاهی در جهت کاهش بار حقوقی و قضایی عملکردهای مالی کمک شایان توجهی می نماید.
آزمون تجربی تغییر طبقه بندی جریان های نقدی: شواهدی از عرضه های عمومی اولیه در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابداری سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۳
53 - 76
حوزههای تخصصی:
هدف: برای استفاده کنندگان از اطلاعات مالی، جریان وجه نقد عملیاتی دارای حائز اهمیت است. تغییر طبقه بندی روشی است، که مدیران می توانند از آن برای تغییر جریان های نقدی بهره گیرند. بنابراین، هدف این پژوهش بررسی تغییر طبقه بندی جریان های نقدی در میان صورت جریان وجوه نقد است. روش: برای اندازه گیری تغییر طبقه بندی جریان های نقدی، از متغیرهای مبتنی بر نشانه هایی از جریان های نقدی استفاده شده است. آزمون فرضیه های پژوهش، با استفاده از نمونه آماری شامل 70 شرکت با عرضه عمومی اولیه پذیرفت ه شده در بورس اوراق بهادار تهران، در بازه زمانی 1383 تا 1398 با استفاده از رگرسیون چندگانه انجام شده است. یافته ها: نتایج نشان می دهد بین جریان نقد خروجی فعالیت های سرمایه گذاری و تأمین مالی (همچنین جریان نقد ورودی فعالیت های سرمایه گذاری) با جریان وجه نقد عملیاتی غیرمنتظره ارتباط مثبت (منفی) معناداری وجود دارد؛ اما جریان نقد ورودی فعالیت های تأمین مالی با جریان وجه نقد عملیاتی غیرمنتظره ارتباط معناداری ندارد. نتیجه گیری: یافته های پژوهش از درگیر شدن این شرکت ها در تغییر طبقه بندی جریان های نقدی، از طریق جابجایی جریان های نقدی در میان طبقات مختلف صورت جریان وجه نقد، در سال قبل از عرضه حمایت می کند. یافته های این پژوهش می تواند در تصمیم گیری سرمایه گذارانی که قصد خرید سهام این شرکت ها را دارند، مؤثر واقع شود.
رابطه مدرک تحصیلی مدیرعامل و عدم اطمینان اقتصادی با حساسیت سرمایه گذاری به جریان نقدی
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی رابطه مدرک تحصیلی مدیرعامل و عدم اطمینان اقتصادی با حساسیت سرمایه گذاری به جریان نقدی در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران پرداخته است. بدین منظور، دو فرضیه برای بررسی این موضوع تدوین و بر روی داده های مربوط به شرکت های عضو بورس اوراق بهادار تهران برای دوره زمانی(7 ساله) 1393-1399 آزمون می گردد. روش نمونه گیری در این پژوهش حذف سیستماتیک بوده و تعداد 148 شرکت(1036 سال مالی شرکت) می باشد. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ طرح پژوهش از نوع نیمه تجربی می باشد چراکه در روش تحقیق نیمه تجربی(غیرآزمایشی) محقق روابط بین متغیرهایی که خود آنها را دستکاری نکرده است، و بگونه ای در گذشته اتفاق افتاده اند مورد بررسی و مطالعه و تاثیر آنها را بر متغیرهای مورد نظر مورد مشاهده قرار می دهد و از لحاظ ماهیت و روش از نوع توصیفی به شمار می رود. همچنین روش رگرسیونی چندمتغیره تدوین شده استنتایج بدست آمده از پژوهش نشان داد بین مدرک تحصیلی مدیرعامل و حساسیت سرمایه گذاری به جریان نقدی رابطه مستقیم و معنی داری وجود دارد. همچنین نتایج نشان داد بین عدم اطمینان سیاستهای اقتصادی و حساسیت سرمایه گذاری به جریان نقدی رابطه مستقیم و معنی داری وجود دارد.
تحلیل اثر پدیده فلج تحلیلی در تصمیم های سرمایه گذاران در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های حسابداری و حسابرسی دوره ۳۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
95 - 122
حوزههای تخصصی:
هدف: تصمیم گیری در رابطه با سرمایه گذاری، فرایندی چندوجهی است که به دقت، وقت شناسی و تصمیم به موقع فرد سرمایه گذار نیاز دارد. این فرایند از انتظارات آتی و تجزیه وتحلیل عوامل متعددی تشکیل می شود که سرمایه گذاری تحت تأثیر آن ها قرار می گیرد و برای دستیابی به هدف خاص انجام می شود. فلج در تجزیه وتحلیل این عوامل، سبب تأخیر در کسب سود یا تحقق زیان ناخواسته می شود. با توجه به آنچه بیان شد، هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی اثر ابعاد پدیده فلج تحلیلی در تصمیم های سرمایه گذاران در بورس اوراق بهادار تهران است.روش: برای جمع آوری داده ها و اطلاعات، هم زمان از روش های کتابخانه ای، مصاحبه و میدانی استفاده شده است. برای تحلیل داده ها در بخش کیفی پژوهش، روش دلفی فازی و نرم افزارهای اکسل و مکس کیودا و در بخش کمّی نیز از مدل معادلات ساختاری و نرم افزار اسمارت پی ال اس استفاده شده است. پس از استخراج شاخص ها و متغیرهای مؤثر در مدل و مصاحبه (تحلیل مضمون)، متغیرهای تأثیرگذار اولیه شناسایی شد و در قالب کاربرگ (پرسش نامه نیمه باز) برای اظهارنظر نهایی در اختیار خبرگان قرار گرفت؛ سپس پاسخ ها طبقه بندی وعدم توافق ها اعلام شد. این فرایند تکرار شد تا در نهایت اجماع صورت گرفت. نحوه کمی سازی و اندازه گیری متغیرهای پژوهش مشخص شد و در چهار بُعد سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی بررسی و تجزیه وتحلیل شدند.یافته ها: با توجه به نتایج بخش دلفی، مدل نهایی پژوهش با دو متغیر فلج تحلیلی و تصمیم های سرمایه گذاران تأیید شد. نتایج ضرایب مسیر نشان داد که بین فلج تحلیلی و تصمیم های سرمایه گذاران، رابطه منفی و معناداری وجود دارد؛ اگرچه با تصمیم های کوتاه مدت سرمایه گذاران این رابطه منفی و معنادار و با تصمیم های بلندمدت سرمایه گذاران رابطه معناداری وجود ندارد، در بین ابعاد فلج تحلیلی، بُعد سیاسی بیشترین تأثیر را بر فلج تحلیلی تصمیم گیری سرمایه گذاران می گذارد. سپس ابعاد اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، به ترتیب بیشترین اثر را بر فلج تحلیلی تصمیم گیری سرمایه گذاران دارند.نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش، اهمیت ثبات فضای سیاسی کشور بر تصمیم های سرمایه گذاران در اولویت قرار دارد؛ بنابراین دولت مردان باید با نهایت درایت و تدبیر در حوزه گسترده سیاست کشور، اعم از داخلی و خارجی، در مسیر تثبیت و پایداری لازم گام بردارند؛ زیرا نشر بخش عمده داده ها از بی ثباتی سیاسی، سپس اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، موجب بروز رفتارهای متفاوتی در میان سرمایه گذاران خواهد شد و این رفتارها بر تصمیم های سرمایه گذاری افراد و وقوع فلج تحلیلی تأثیر خواهند گذاشت. به عبارتی فلج تحلیلی، سبب افزایش بی ثباتی سرمایه گذاران در فرایند تصمیم گیری خواهد شد و در مواجهه با چنین عواملی، سرمایه گذاران قادر به واکنش دهی مناسب و جلوگیری از انحراف در تصمیم گیری در کوتاه مدت نخواهند بود. به همین دلیل در شرایط وجود داده های فراوان و بی ثبات مؤثر بر تصمیم گیری، تغییر از تصمیم های کوتاه مدت به تصمیم های بلندمدت، می تواند آثار منفی کمتری به همراه داشته باشد. ضمن آنکه پیشنهاد می شود متولیان بازار سرمایه با آگاهی بخشی و ارائه اطلاعات قابل اتکا و به موقع به جامعه، از فلج تحلیلی سرمایه گذاران بکاهند و آنان را در مدیریت درست سرمایه شان کمک کنند.
بهینه سازی استوار پرتفوی تحت معیار ارزش در معرض ریسک شرطی- فاصله ای (ICVaR) در بورس تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات مالی دوره ۲۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
508 - 528
حوزههای تخصصی:
هدف: زمانی که هِری مارکوویتز مقاله پیشگام مدل میانگین واریانس را در سال 1952 منتشر کرد، آثار زیادی در باب کاربردها و توسعه مدل های کلاسیک وجود داشت و با توجه به پیشرفت بازارهای مالی، بهینه سازی فعال پرتفوی به یکی از مباحث مهم مالی تبدیل شد. هدف اصلی این پژوهش بررسی و تحلیل مدیریت فعال پرتفوی، به عنوان تصمیم گیری مهم و حساس برای سرمایه گذاران، هم زمان با توجه به ریسک کل پرتفوی است؛ زیرا عوامل مؤثر بر انتخاب پرتفوی بهینه سهام با نرخ بازده بالا و ریسک کنترل شده، از موضوعاتی است که همواره در کانون توجه تمامی تحلیلگران و سرمایه گذاران و حتی مدیران پرتفوی قرار دارد.
روش: تاکنون روش های زیادی برای سنجش ریسک سرمایه گذاری مطرح شده است؛ اما قیمت دارایی های ریسکی، به دلیل پیچیدگی بازار مالی، به سرعت و به طور تصادفی تغییر می کند و فاصله تصادفی، ابزار مناسبی برای توصیف عدم قطعیت تصادفی و عدم دقت است. با توجه به عدم قطعیت در بازارهای مالی، این پژوهش از فواصل تصادفی برای توصیف بازده دارایی ریسکی استفاده کرده است و ریسک دنباله در نظر گرفته شده، ارزش در معرض ریسک شرطی فاصله ای (ICVaR) نام گذاری شده است. ارزش فاصله ای در این مدل، بسط مدل پرتفوی کلاسیک است که می تواند به طور جامع، پیچیدگی بازار مالی و ریسک پذیری سرمایه گذاران را منعکس کند.
یافته ها: با استناد بر نتایج به دست آمده از داده های واقعی 10 شرکت، از بین 30 شرکت بزرگ موجود در بازار بورس تهران، مدل ICVaR قابل تفسیر و سازگار با سناریوی عملی است و می تواند در سطوح مختلفی از ریسک و بسته به درجه ریسک پذیری سرمایه گذار، در انتخاب پرتفوی بهینه مناسب باشد. این پژوهش از رویکرد بهینه سازی پرتفوی تحت معیار جدید ارزش در معرض ریسک شرطی فاصله ای، از طریق قیمت پایانی، بالاترین قیمت و پایین ترین قیمت در هر روز معاملاتی استفاده کرده است. در این مدل، دامنه بازده دارایی پُرریسک به عنوان یک متغیر تصادفی با ارزش فاصله ای به دست آمده است. همچنین برای توصیف ریسک، از CVaR با مقدار فاصله ای، به جای واریانس در یک سطح معینی از بازده استفاده شده است.
نتیجه گیری: عدم قطعیت ناشی از معاملات دارایی، در پیش بینی های طرح های سرمایه گذاری تأثیر می گذارد. در این مطالعه، برای مواجهه با این گونه عدم قطعیت های چالش برانگیز، رویکرد بهینه سازی تصادفی استوار ارائه شد و محدوده راه حل های بهینه تولید شده مدل پیشنهادی، برای تعیین گزینه های مختلف عملیاتی بود. در نهایت، مدل ارائه شده در این پژوهش نشان داد که می توان ترجیح ذهنی یا تنفر سرمایه گذاران از ریسک را با رعایت اصل تنوع بخشی در پرتفوی توصیف کرد که به نوعی نوآوری متفاوتی از مدل کلاسیک پرتفوی را ارائه می دهد. همچنین با بهینه سازی استوار، تمام سناریوها با بدترین حالت ممکن در مدل بهینه شد و نتایج نشان داد که هر چه این دامنه کوچک تر در نظر گرفته شود، شدت ریسک گریزی سرمایه گذاران بیشتر نمایان می شود.
بررسی روابط خطی و غیرخطی متغیر های حسابداری با تغییرات قیمت سهام در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
منبع:
پژوهش های حسابداری مالی و حسابرسی سال دوم بهار ۱۳۸۹ شماره ۵
125 - 144
حوزههای تخصصی:
تا کنون تحقیقات زیادی، اعم از داخلی و خارجی، رابطه بین متغیرهای مختلف حسابداری با بازده یا قیمت سهام را مورد توجه و بررسی قرار داده اند. با انجام این تحقیقات می توان به اهمیت حسابداری و اطلاعات حاصل از این فرایند پی برد، با این حال تعداد تحقیقاتی که به بررسی روابط غیرخطی بین این متغیرها بپردازند، اندک می باشد. تحقیق حاضر به دنبال این موضوع، یعنی بررسی و مقایسه روابط خطی و غیرخطی بین این متغیرها می باشد. به همین منظور تعداد 80 شرکت از بین شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1382 تا 1386 انتخاب شدند. متغیرهای مستقل این تحقیق سود عملیاتی، سود خالص، جریانات نقدی عملیاتی، جریانات نقدی سرمایه گذاری و جریانات نقدی تامین مالی و متغیر وابسته تغییرات قیمت سهام می باشد. نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد که روابط غیرخطی بین متغیرهای تحقیق قوی تر ازروابط خطی است.
یادگیری ماشین در تخمین سرمایه پوششی ریسک عملیاتی بانک ها با رویکرد توزیع زیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت مالی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۲
9 - 34
حوزههای تخصصی:
ریسک عملیاتی یکی از مهم ترین ریسک های مؤسسات مالی است. توجه به آن پس از مصوبات کمیته بال، در سراسر دنیا آغاز شده است. افزایش روزافزون زیان های عملیاتی در خطوط کسب و کار مختلف سبب شده است تا توجّه مدیران مؤسسات مالی معطوف به حوزه ریسک عملیاتی شود. در این پژوهش، روشی جهت تخمین آستانه مناسب برای داده های شدت زیان عملیاتی و همچنین روشی جهت طبقه بندی داده های شدت زیان عملیاتی ارائه شده است و سرمایه مورد نیاز برای پوشش ریسک عملیاتی با تجمیع تابع توزیع شدت و فرکانس داده های زیان عملیاتی و شبیه سازی مونتکارلو به دست آمده است. همچنین وابستگی بین سلول های ماتریس خطوط کسب و کار و حوادث ضررساز نیز مورد بررسی قرار گرفته است. برای این پژوهش داده های زیان عملیاتی مربوط به یک مجموعه بانکداری شامل چند بانک آسیایی، اروپایی و آمریکایی به کارگرفته شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که رویکرد توزیع زیان با ترکیب تئوری مقدار بحرانی و الگوریتم های یادگیری ماشین (خوشه بندی)، همچنین رویکرد توزیع زیان با ترکیب الگوریتم های یادگیری ماشین (طبقه بندی)، نسبت به سایر روش ها کارآمدتر است.
اولویت بندی عوامل موثر بر فرار مالیاتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات حسابداری و حسابرسی تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۴
187 - 202
حوزههای تخصصی:
هرگونه تلاش غیرقانونی برای پرداخت نکردن مالیات مانند ندادن اطلاعات لازم در مورد عواید و منافع مشمول مالیات به مقامات مسئول، فرار مالیاتی خوانده می شود و تعیین سطح فرار از مالیات و داشتن درک بهتر از دلایل آن به فرآیند یافتن مکانیزم های جلوگیری از آن یا کاهش شدت آن کمک خواهد کرد. هدف این پژوهش اولویت بندی عوامل موثر بر فرار مالیاتی می باشد. بدین منظور با گردآوری اطلاعات لازم از طریق روش کتابخانه ای و سپس توزیع پرسشنامه در دو مرحله، اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی فازی، رتبه بندی و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. جامعه آماری مورد مطالعه در این پژوهش مدیران ارشد، مدیران ستادی و کارشناسان فعالی هستند که در واحدها و بخش های مختلف اداره مالیاتی ارتباط کاری دارند که از بین آنها تعداد 20 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای تعیین میزان اهمیت و رتبه بندی سبد عوامل اصلی و فرعی مؤثر بر فرار مالیاتی از روش سلسله مراتبی فازی گروهی (GFAHP) استفاده شده است. نتایج اولویت بندی متغیرهای تحقیق نشان داده است مهمترین عامل اصلی فرار مالیاتی، عامل اجرایی تعیین شده و عوامل اصلی اقتصادی-محیطی و قانونی در اولویت های بعدی قرار دارند.
بررسی تاثیر ترکیب سهامداران (اشخاص حقیقی و حقوقی) شرکتها بر حجم مبادلات نقد شوندگی سهام آنها
حوزههای تخصصی:
مساله مالکیت در شرکتها و حضور اشخاص حقیقی و حقوقی در ترکیب سهامداران شرکت، از موضوعات قابل توجه پژوهشگران به ویژه گرکیتی سانسورن و جومرئورن ونگ ( 2006 )، عتیق، فانگ وگادهام ( 2006 ) و روبی ( 2007 ) در سال های اخیر می باشد. پژوهش حاضر به بررسی تاثیر ترکیب سهامداران بر حجم مبادلات و نقدشوندگی سهام آنها می پردازد.برای انجام آزمون تجربی، با توجه به دوره زمانی تحقیق (1382 الی 1386)، اقدام به گردآوری اطلاعات در خصوص متغیرهای تحقیق از شرکت های پذیرفته در بورس اوراق بهادار تهران گردید. در این راستا 6 فرضیه در دو گروه مطرح شد. به منظور بررسی نرمال بودن توزیع داده ها از آزمون کولموگروف-اسمیرنوف استفاده شد و به دنبال آن به برطرف کردن مشکل نرمال نبودن داده ها با استفاده از روش تبدیل داده ها اقدام گردید. سپس با استفاده ازروش همبستگی به بررسی رابطه بین متغیرها پرداخته شد. به منظور بررسی فرضیه ها، ابتدا ضریب همبستگی تک متغیری بین متغیرهای پیش بین (درصد سهام داران غیرنهادی و نهادی) و متغیرهای ملاک ( حجم مبادلات و نقدشوندگی سهام ) محاسبه شد. با توجه به نتایج آزمونها، شواهدی دال بر این که بین نقد شوندگی سهام و حجم مبادلات سهام با ترکیب سهامداران اعم از نهادی ( حقوقی ) و غیر نهادی (حقیقی )، رابطه ای وجود داشته باشد، یافت نگردید.